نام پژوهشگر: مرتضی صابری
سید مصطفی حسینی بهزاد اشجری
ایجاد بهبود در هر سازمانی نیازمند اندازه گیری عملکرد سازمان، برنامه ریزی و هدف گذاری جهت بهبود عملکرد می باشد. با وجود پیشرفت های قابل توجهی که سال های اخیر در طراحی چارچوب ها و سیستم های ارزیابی عملکرد رخ داده است، بسیاری از سازمان ها همچنان بر معیارهای سنتی متکی هستند .در میان سازمان های مختلف، آموزش و پرورش به عنوان یکی از مهم ترین نهاد های هر نظام مطرح است. بنابراین، با توجه به نقش مهم آموزش و پرورش درانتقال دانش وبستر سازی و توسعه کشور و هم چنین گستردگی وسیع و هزینه های سنگینی که این سازمان دارد، اندازه گیری کارایی آن حائز اهمیت می نماید. تحلیل پوششی داده ها یک روش ناپارامتری در تحقیق در عملیات و اقتصاد است که برای تخمین زدن مرز تولید می باشد. این روش اساسا برای اندازه گیری کارایی بهره وری واحدهای تصمیم گیرنده مشابه استفاده می شود. برای اجرای مدل ریاضی تحلیل پوششی داده ها در این تحقیق، داده های کمی آموزشی شامل نیروی انسانی آموزشی وغیر آموزشی، امکانات لازم و هزینه تدارکات مورد نیاز از 15 اداره آموزش و پرورش شهرستان ها در استان کردستان جمع آوری شدند. پس از اجرای مدل با ماهیت ورودی محور، علاوه بر محاسب? میزان کارایی هریک از ادارات، مجموعه کارا و ناکارا مشخص و ادارات مذکور رتبه بندی شدند. همچنین، مدل این توانایی را دارد که برای هر یک از ادارات ناکارامد تا رسیدن به مرز کارایی، مسیر کارایی را مشخص کند. سپس الگوی و متدولوژی کلی برای همه ادارات آموزش و پرورش استان ها تدوین شد تا در جهت ارتقای میزان کارایی واحدهای خود گام بردارند.
منیره السادات میرطلایی مرتضی صابری
ریسک اعتباری (credit risk) به احتمال وجود شرایطی که فرد وام گیرنده مایل و یا قادر به انجام مسئولیت خود بر طبق قرارداد با موسسه مالی نباشد، اطلاق می شود. یکی از مهم ترین ابزارها برای ارزیابی ریسک اعتباری، اعتبار سنجی (credit scoring) می باشد. مدل های اعتبار سنجی با دریافت مجموعه ای از اطلاعات و داده های مشتری به عنوان ورودی، امتیازی را به عنوان خروجی به مشتری مربوطه اختصاص می دهند که بانک ها و موسسه های مالی با استفاده از این امتیاز می توانند در مورد تخصیص وام و یا اعتبار به مشتری فوق تصمیم گیری نمایند. این مدل ها غالباً از اطلاعات موجود در پیشینه ی مشتریان قبلی جهت مدلسازی استفاده می کنند و از این طریق ابزاری به منظور پیش بینی وضعیت مشتریان کنونی و آتی ارائه می دهند. امروزه اعتبار سنجی مشتریان تبدیل به یکی از وظایف مهم و حساس در بانک ها و موسسات مالی در سرتاسر دنیا شده است. ارائه ی یک مدل با دقت بالا به موسسات مالی جهت اعتبار سنجی مشتریان، سبب می گردد تا مدیران مربوطه بتوانند با توجه به سبد اعتباریشان، ریسک موجود در پرتفولیوی خود را سنجیده و استراتژی بهینه را در رابطه با کاهش این ریسک اتخاذ کنند. تا کنون از روش های زیادی برای اعتبار سنجی مشتریان استفاده شده است که از میان آن ها می توان به تحلیل تمایزی، درخت تصمیم، مدل تصمیم گیری چند متغیره، آنالیز رگرسیون لجستیک، نزدیک تر ین همسایه و بهره گیری از ابزارهای هوشمند ( شبکه عصبی، الگوریتم ژنتیک و ماشین بردار پشتیبانی) اشاره کرد. عمده ی مطالعات انجام شده در این زمینه، بدنبال ارائه ی راه حلی جهت افزایش دقت مدل های موجود می باشند. اکثر این روش ها، مشتریان را تحت دو عنوان "خوش حساب" (good credit) و "بد حساب" (bad credit) دسته بندی می کنند. نظر به این که با استفاده از مدل های موجود، احتمال اتخاذ تصمیمات نادرست و تاحدودی ناعادلانه در زمینه ی اعطای اعتبار به متقاضیان افزایش می یابد، ارائه ی مدلی که از توانایی دسته بندی مشتریان (از لحاظ اعتباری) به گروه های بیشتر برخوردار باشد، ضروری به نظر می رسد. در این راستا، قصد بر آن است تا با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها، مشتریان را از لحاظ کارایی اعتباریشان به 8 گروه تقسیم نماییم. از طرف دیگر، با ورود سیستم های ارزیابی و اعطای اعتبار در عرصه ی تجارت آنلاین، خطر پدید آمدن خسارات ناشی از عدم تقارن اطلاعات مابین بانک ها و متقاضیان، بیش از پیش احساس می شود. لذا، با توجه به اهمیت اعتماد در تجارت الکترونیک، هدف در این تحقیق آن است تا با بهره گیری از شبکه ی عصبی مصنوعی و با تلفیق این دو مفهوم (اعتماد و اعتبارسنجی) ، امکان لحاظ کردن سطح اعتماد متقاضیان در فرآیند اعطای وام به آن ها، برای موسسات مالی فراهم شود. هم چنین، به منظور ارزیابی دقت شبکه ی عصبی در زمینه ی طبقه بندی داده ها در مسائل اعتبار سنجی، عملکرد این ابزار با روش های تحلیل تمایزی، درخت تصمیم، نزدیک ترین همسایه و ماشین بردار پشتیبانی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که شبکه ی عصبی از دقت عملکرد بیشتری در مقایسه با 4 روش دیگر برخوردار می باشد. لازم به ذکر است که در این پژوهش برای نخستین بار، به کاربرد مفهوم اعتماد در مدل های اعتبار سنجی پرداخته شده است که می تواند راهگشای استفاده از روشی نوین در فرآیند واگذاری اعتبار در سیستم بانکداری باشد. از دیگر مزایای مدل های پیشنهادی در این مطالعه، آن است که با تقسیم بندی مشتریان به گروه های بیشتر، امکان اعمال سیاست هایی متناسب با هر گروه در راستای اعطای تسهیلات را، برای بانک ها فراهم می آورد. بر خلاف برخی از تکنیک های آماری که در ساخت مدل های اعتبارسنجی استفاده شده اند، مدل پیشنهادی از قابلیت حل مسائل با متغیرهای زیاد برخوردار می باشد. این مطالعه از جنبه ی هدف، از نوع کاربردی- توسعه ای و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی می باشد.
نفیسه اسلامی بلده مرتضی صابری
ارزش اقتصادی گاز باعث می شود که همواره در اقتصاد ملی کشورها از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد؛ اهمیت ویژه ای که در مدیریت بهینه اطلاعات صنعت گاز دو چندان شده و سبب می شود تا توجه به اطلاعات دقیق و بهنگام در یک فرم سیستماتیک و ساختاریافته جهت سهولت در اخذ،ذخیره سازی،بازیابی،پردازش ،نمایش وتبادل اطلاعات مکانی اجتناب ناپذیر باشد . البته درهمین راستا مسیریابی یکی از شاخه های بحرانی و مهم صنعت گاز بشمار می آید چراکه هزینه احداث خطوط لوله گاز بسیار سنگین است و هر گونه اشتباهی در این زمینه به معنای به هدر رفتن سرمایه های ملی است. سرمایه ای که تنها هنگامی حفظ می شود که بتوانیم مسیر مناسبی یافته و تمام عوامل اجتماعی و زیست محیطی را برای آن مدنظر قرار دهیم ؛ اما تا کنون روش های معمولی و سنتی مسیریابی خطوط لوله گاز این نیاز را مرتفع نکرده است ؛ روش های قدیمی به خاطر رعایت نکردن ملاحظات مهندسی صدمات بی شماری بر پیکره محیط زیست کشور وارد کرده و با انتخاب مسیرهای طولانی و عبور از نواحی غیر مجاز به دو چندان شدن هزینه های مالی و زمانی دامن زده است. از همین رو و با توجه به انکه استفاده از یک متدولوژی ساخت یافته برای تعیین و وزن دهی معیارهای موثر برای خطوط لوله گاز در ایران وجود نداشته است و فعالیت های قبلی در این زمینه بر پایه آزمون وخطا صورت می گرفت ، این تحقیق بر ان شد تا با ارائه مدل جدید مسیریابی گام موثری در جهت بهبود این فرآیند داشته باشد . مدل ارائه شده در این تحقیق بشرح ارتباط میان مولفه های نصمیم گیری سنتی در یک مدل محاسباتی ریاضی پرداخته است و با استفاده از 50 فاکتور موثر در انتخاب مسیر و وزن دهی انها مسیر بهینه را مشخص کرده است. در واقع مدل ارائه شده کاهش بالقوه هزینه اجرایی پروژه و کاهش زمان مورد نیاز برای انتخاب مسیر بهینه را امکان پذیر می کند ؛ مدل آورده شده همچنین با بهبود قابلیت عملیاتی سازی، فرآیند مسیریابی را برای تمام شرکت هایی که توانایی مالی و یا سخت افزاری بکارگیری سیستم های اطلاعات جغرافیایی (gis) را ندارند ، ممکن می کند.گفتنی است در این مطالعه علاوه بر ارائه یک مدل نرم افزاری ، با استفاده از مدل پیشنهادی و با بهره گیری از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره فازی (fuzzy mcdm) ، اقدام به رتبه بندی گزینه های مسیر خاص در شرکت مهندسی وتوسعه گاز ایران شده است .
زهرا جیریایی شراهی بهزاد اشجری
سیستم مدیریت جامع سلامت، ایمنی و محیط زیست یکی از بخش های مهم و کاربردی در صنعت انتقال گاز می باشد و با توجه به ماهیت ریسک پذیر بودن این صنعت و نیاز روزافزون به رعایت نکات ایمنی و ارگونومی و کنترل محیط زیست، اجرای پروژه های مرتبط با سلامت، ایمنی، بهداشت و محیط زیست (hse) و ارگونومی در جهت بهبود موثر این فاکتورها بسیار حیاتی می باشد. بنابراین با رشد روزافزون حوادث ناشی از محیط کار و افزایش نارضایتی کارکنان از محیط کار و آسیب های فیزیکی و روانی ناشی از عدم وجود یک سیستم یکپارچه جهت کنترل محیط های صنعتی بر آن شدیم که به بررسی فاز سه سیستم انتقال گاز از نظر عوامل مرکب hseو ارگونومی بپردازیم. در این مطالعه با ارائه الگوریتمی بر پایه ی روش های هوشمند ریاضی و آماری به بررسی و مقایسه ی کارایی اپراتورها و ترکیبات خصوصیت های دموگرافیکی پرداخته شده است. الگوریتم پیشنهادی، جهت بررسی هفت فاکتور: کارایی سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت، کارایی سیستم مدیریت محیط زیست، کارایی سیستم مدیریت کیفیت، کارایی سیستم مدیریت hse، کارایی سیستم یکپارچه hsee، میزان اجرای دستورالعمل های hse و رضایت شغلی به کار برده می شود. متغیرهای ورودی برای این الگوریتم سلامت، ایمنی، محیط زیست و ارگونومی تعریف شده اند. این الگوریتم اطلاعات مرتبط با ورودی ها و خروجی ها را از طریق پرسشنامه های استاندارد پر شده توسط اپراتورها دریافت کرده و سپس با کمک بهترین ابزار از بین ابزارهای شبکه عصبی مصنوعی، سیستم استنتاجی عصبی فازی تطبیقی و رگرسیون های متداول، کارایی و رتبه بندی هر یک از اپراتورها و فاکتورها را محاسبه می کند. به منظور یافتن موثرترین ورودی در عملکرد سیستم طی 5 مرحله متغیرهای ورودی تغییر داده می شوند. به طوری که علاوه بر در نظر گرفتن همزمان اطلاعات چهار ورودی سلامت، ایمنی، محیط زیست و ارگونومی، در 4 مرحله ی دیگر اطلاعات تک تک این فاکتورها به عنوان ورودی الگوریتم در نظر گرفته می شوند. از طرفی در این مطالعه به تعیین بهترین حالات از ترکیب خصوصیات دموگرافیکی اپراتورها می پردازیم. از نتایج این الگوریتم می توان به تعیین اولویت بندی فاکتورهای ورودی و خروجی برای انجام رسیدگی ها و سرمایه گزاری های بیشتر به منظور بهبود عملکرد سیستم مورد مطالعه، تعیین اپراتورهای کارا و ناکارا و تعیین بهترین ترکیب از اپراتورها با لحاظ خصوصیات دموگرافیکی اشاره کرد. اطلاعات حاصل از اجرای این الگوریتم، شناخت نسبتاً دقیقی از سیستم hse به مدیریت می دهد تا بتواند با شناخت دقیق تر و علمی تر سازمان تحت کنترلش را مدیریت کند.
مرتضی صابری علی مهدوی
چکیده فارسی بررسی اثر آلوئه ورا بر فاکتورهای خونی، ایمنی و فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز (alp) در جوجه گوشتی در تحقیق حاضر از 240 قطعه جوجه یک روزه (نر و ماده) سویه راس 308، در 5 گروه و 4 تکرار، هر تکرار شامل 12 قطعه جوجه در طرحی کاملاً تصادفی استفاده شد. گروهها شامل، شاهد (جیره پایه) و سایر گروهها شامل جیره پایه به علاوه 1% ، 2% ، 3% ژل آلوئه ورا و جیره پایه به علاوه 100 گرم آنتی بیوتیک ویرجینیامایسین در 1000 کیلوگرم جیره پایه بود. در 14، 28 و 42 روزگی تغییرات میزان آلبومین و آنزیم alp گروهها معنی دار نبود (p>0/05). تغییرات مقادیر پروتئین تام و گلوبولین در 14 روزگی معنی دار (p<0/05)، و در سنین 28 و 42 غیر معنی دار بود (p>0/05). اما مقدار گلوکز خون گروه 3% آلوئه ورا در 28 و 42 روزگی، و همچنین گروه 1% آلوئه ورا در 28 روزگی کاهش معنی داری را نشان داد (p<0/05). بیشترین تعداد لنفوسیت در گروه 3% آلوئه ورا در 28 روزگی مشاهده شد که با گروه شاهد اختلاف معنی دار نشان داد (p<0/05). در مقابل بیشترین تعداد هتروفیل در گروههای شاهد و ویرجینیامایسین که به ترتیب با گروههای 1% ، 2% و 3% آلوئه ورا اختلاف معنی دار (p<0/05) و غیر معنی دار داشتند (p>0/05)، مشاهده شد. در 42 روزگی بیشترین تعداد لنفوسیت در گروههای حاوی سطوح مختلف آلوئه ورا دیده شد که اختلاف معنی داری با گروههای شاهد و ویرجینیامایسین داشتند (p<0/05). تیتر آنتی بادی علیه پادگن srbc در گروه 1% آلوئه ورا در 28 روزگی افزایش معنی داری نسبت به سایر گروهها داشت (p<0/05). نتیجه اینکه، افزودن 1% ژل آلوئه ورا در جیره غذایی، بهبود معنی دار ضریب تبدیل، ایمنی سلولی و هومورال، در جوجه های گوشتی را به دنبال داشت.
میثم پاک سرشت بهزاد اشجری
با افزایش رقابت جهانی، تولید کنندگان لازم است تمرکز خود را بر پاسخ سریع و دقیق به نیازهای کارفرمایان و مشتریان قرار دهند. این مساله موجب افزایش لزوم سرمایه گذاری سازمان ها در مدیریت زنجیره تامین شده است. مدیریت زنجیره تامین تلاش می کند ریسک زنجیره و عدم قطعیت آن را کاهش دهد تا قدرت رقابت پذیری، رضایت مندی و سوددهی سازمان افزایش یابد. انتخاب تامین کنندگان یکی از ابعاد مدیریت زنجیره تامین است که می تواند نقش مهمی در بهینه سازی و هماهنگی زنجیره تامین ایفا کند. در این رساله ، فرآیندی جهت انتخاب تامین کنندگان با درنظر گرفتن معیارهایی، طراحی شده است. هدف این متدولوژی ارائه رویکردی جامع، یکپارچه و کاربردی جهت ارزیابی و انتخاب تامین کنندگان در واحد تدارکات وعملیات کالای شرکت بهره برداری نفت و گاز شرق می باشد. استفاده از رویکرد تصمیم گیری گروهی و وزن دهی به هریک از اعضا در این مدل موجب افزایش دقت و کاهش خطای تصمیم گیری شده است. در مرحله تعیین معیارهای ارزیابی، سیاست های سازمان و ویژگی های مورد نیاز به تناسب هر قطعه در هر گروه محصول در نظر گرفته شده است. در مرحله وزن دهی به معیارها و همچنین امتیازدهی به تامین کنندگان، با استفاده از اعداد فازی و به کار بردن متغیرهای زبانی، امکان درنظرگرفتن معیارهای کمی و کیفی به صورت همزمان و استفاده از داده های مبهم فراهم شده است. با ادغام تئوری فازی و روش توسعه یافته اسمارت در مدل سازی، با نیاز به کمترین تعداد مقایسات نسبت به روش های دیگر، زمان دست یابی به اطلاعات را کاهش داده است. سپس مقادیر بدست آمده جهت ارزیابی و رتبه بندی تامین کنندگان شرکت بهره برداری نفت و گاز شرق وارد مدل فازی تحلیل پوششی داده ها می شود
شهناز رفعت پور نصراله بصیرانی
قسمت اعظم فلات ایران را نواحی خشک و نیمه خشک دربر می گیرد که دارای آب و هوای گرم و خشک، زمستان هایی ملایم تا سرد با نزولات آسمانی اندک در طول سال و پوشش گیاهی فقیر تا خیلی فقیر می باشد. از طرف دیگر شوری آب و خاک از دیگر مشکلات رویش گیاهان در این مناطق است. حفظ و توسعه پوشش گیاهی مراتع و مناطق بیابانی یکی از راه های بیولوژیکی بیابانزدایی و از راهکار های مدیریتی مراتع بعنوان اکوسیستم های طبیعی است. مناسب ترین گونه ها برای احیاء این مراتع گونه های بومی سازگار با شرایط محیط، دارای ارزش علوفه ای بالا، موثر در تثبیت خاک و حفظ محیط زیست می باشند. قیچ (zygophyllum atriplicoides) درختچه ای پایا، مناسب برای احیاء موفقیت آمیز در مناطق خشک و نیمه خشک به شمار می آید. به منظور بررسی تاثیر پرایمینگ بر جوانه زنی بذر قیچ در شرایط شوری ، خشکی و دما مطالعه ای بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی، با 4 تکرار در سه آزمایش جداگانه در مرکز زیست سلولی و مولکولی دانشگاه زابل در سال 1390 انجام گرفت. فاکتور اول در کلیه آزمایش ها پرایمینگ شامل سالسیلیک اسید در سه سطح (300،200،100 میلی گرم بر لیتر)، جیبرلیک اسید در سه سطح (500،250،125ppm) و اسکوربیک اسید در سه سطح (300،200،100 میلی گرم بر لیتر) و آب مقطر بعنوان شاهد بود. فاکتور دوم در آزمایش شوری 6 سطح کلرید سدیم ( 0، 2/0، 4/0، 8/0، 2/1، 6/1 مول بر لیتر)، در آزمایش خشکی 5 سطح پلی اتیلن گلایکول ( 0، 3/0-، 6/0-، 9/0-، 2/1-، 5/1- مگاپاسکال) و در آزمایش دما 6 سطح دما (0، 5، 10، 15، 20، 25، 30 درجه سانتیگراد) بودند. نتایج آزمایشگاهی با استفاده از نرم افزار mctatc و آزمون دانکن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که پرایمینگ و تیمار های شوری، خشکی، دما بر خصوصیات جوانه زنی بذر قیچ تاثیر معنی داری در سطح 1 % دارند. تنش های شوری، خشکی و دما تاثیر بازدارنده ای بر خصوصیات جوانه زنی بذر قیچ داشتند ولی تاثیر منفی این تنش ها در بذور پرایم شده به مراتب کمتر از بذور پرایم نشده بود. بیشترین درصد جوانه زنی در دمای 25 درجه سانتیگراد مشاهده شد. در بین کلیه پیش تیمارهای مورد استفاده جیبرلیک اسید بیشترین تاثیر را بر خصوصیات جوانه زنی این گیاه در شرایط تنش های مورد مطالعه داشت. جوانه زنی بیشتر گیاه قیچ در سطوح مختلف خشکی نشاندهنده حساسیت این گیاه به تنش شوری نسبت به تنش خشکی می باشد.
حمیدرضا شکری بهزاد اشجری
به طور کلی مسئله طرح ریزی واحد های صنعتی و یا طراحی چیدمان تسهیلات به این صورت تعریف می گردد که ماشین آلات، تجهیزات، بخش ها، ایستگاه های کاری و هر آنچه که موجب تسهیل در فرایند تولید گردد، در یک واحد تولیدی به گونه ای هماهنگ و منسجم تخصیص و چیدمان یابند که برخی از معیارها و شاخص ها برآورده گردند یا بعضی از اهداف ماکزیمم یا مینیمم شوند. از اینرو می توان این مسئله را به صورت یک مسئله تصمیم گیری چند معیاره به دلیل حضور معیارهای کمی مانند هزینه حمل و نقل مواد و یا معیارهای کیفی مانند انعطاف پذیری مورد توجه قرار داد. در این پایان نامه از یک روش ترکیبی کارآمد که متشکل از روش تحلیل سلسله مراتبی و روش ویکور می باشد، بهره گرفته شده است. بدین منظور پس از بررسی و انتخاب معیارهای مهم و تاثیرگذار بر چیدمان و تولید چیدمان های مختلف توسط نرم افزارهای تجاری همچون آلدپ، به کمک روش تحلیل سلسله مراتبی وزن معیارهای مختلف و همچنین مقادیر عملکرد معیارهای کیفی نسبت به هر طرح ایجاد شده را تعیین کرده و سپس با تشکیل ماتریس تصمیم گیری متشکل از مقادیر عملکرد معیارهای کیفی و کمی، به کمک روش ویکور، رتبه بندی طرح های چیدمان تولید شده و انتخاب بهینه ترین طرح، انجام می گیرد. جهت پیاده سازی روش،از دو مطالعه عملی و واقعی استفاده شده است. در مطالعه اول، صنعت توزین الکتریک از داخل کشور انتخاب شده است و مطالعه دوم مربوط به یک مسئله ای می باشد که در سال 2006 مورد بررسی قرار گرفته است.
مرضیه کول علیرضا شهریاری
بخش وسیعی از مساحت زمین های جهان در محدوده ی مناطق خشک و نیمه خشک قرار دارد، در این مناطق شوری خاک و آب آبیاری محدود کننده تولیدات گیاهی می باشد و این محدودیت باعث شده است که تولید خالص گیاهان کاهش یابد.شناسایی گیاهانی که در مرحله جوانه زنی از مقاومت بیشتری در برابرتنش های محیطی برخوردارند، حائز اهمیت می باشد.گیاه نسی (stipagrotis plumosa) گیاهی مناسب برای احیاء موفقیت آمیز در مناطق خشک و نیمه خشک به شمار می آید. به منظور بررسی تاثیر پرایمینگ بر جوانه زنی بذر این گیاه در شرایط شوری ، خشکی و دما مطالعه ای بصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی، با 4 تکرار در سه آزمایش جداگانه درآزمایشگاه اکوفیزیولوژی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه زابل در سال 1391 انجام گرفت. فاکتور اول در کلیه آزمایش های پرایمینگ شامل سالسیلیک اسید در سه سطح (300،200،100 میلی گرم بر لیتر)، جیبرلیک اسید در سه سطح (500،250،125ppm) و اسکوربیک اسید در سه سطح (300،200،100 میلی گرم بر لیتر) و آب مقطر بعنوان شاهد بود. فاکتور دوم در آزمایش شوری 6 سطح کلرید سدیم ( 0، 2/0، 4/0، 8/0، 2/1، 6/1 مول بر لیتر)، در آزمایش خشکی 5 سطح پلی اتیلن گلایکول ( 0، 3/0-، 6/0-، 9/0-، 2/1-، 5/1- مگاپاسکال) و در آزمایش دما 6 سطح دما (0، 5، 10، 15، 20، 25، 30 درجه سانتیگراد) بودند. نتایج آزمایشگاهی با استفاده از نرم افزار spss و آزمون دانکن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که پرایمینگ و تیمار های شوری، خشکی، دما بر خصوصیات جوانه زنی بذر نسی تاثیر معنی داری در سطح 1 % دارند. تنش های شوری، خشکی و دما تاثیر بازدارنده ای بر خصوصیات جوانه زنی بذر نسی داشتند ولی تاثیر منفی این تنش ها در بذور پرایم شده به مراتب کمتر از بذور پرایم نشده بود. بیشترین درصد جوانه زنی در دمای 25 درجه سانتیگراد مشاهده شد. در بین کلیه پیش تیمارهای مورد استفاده جیبرلیک اسید بیشترین تاثیر را بر خصوصیات جوانه زنی این گیاه در شرایط تنش های مورد مطالعه داشت. جوانه زنی بیشتر گیاه نسی در سطوح مختلف خشکی نشاندهنده حساسیت این گیاه به تنش شوری نسبت به تنش خشکی می باشد.
مهدی اصلانی ابراهیم شریفی
چکیده : هدف از انجام این پایان نامه ارائه مدلیست جهت بهینه سازی بودجه تخصیص داده شده به حوزه فرهنگی دانشگاه تفرش. در این پایان نامه با استفاده از شاخص های فرهنگی و مدیریتی ، شناخت کافی از بخشهای فرهنگی دانشگاه و فعالیتها و برنامه هایی که در هر بخش ارائه می گردد ، بدست آمده و سپس با استفاده از داده های جمع آوری شده ، میزان بودجه ای که برای هر بخش در نظر گرفته شده ، شبیه سازی شده و با استفاده از مدلسازی ریاضی بهینه گردیده است. که با دستیابی به این هدف از اتلاف بودجه و منابع مالی دانشگاه تا حد امکان جلوگیری شده و باعث کاهش هزینه های جاری دانشگاه در این حوزه شده است. برای همین منظور ابتدا کلیه بخشهای فرهنگی دانشگاه شناسایی شده و سپس با استفاده از تحقیقات میدانی میزان بودجه مصرفی آنها شبیه سازی شده است. از جمله این بخشها می توان به انواع کانونها ، انجمنها و تشکلهای حوزه فرهنگی اشاره نمود که هر یک بطور مجزا شامل قسمتهایی بوده و دارای فعالیتهایی در این زمینه می باشند. به عنوان مثال پس از آشنایی با کلیه کانونها و انجمنها و تشکلهای دایر در دانشگاه و تهیه لیستی از فعالیت های آنها و شناسایی رویدادهایی که مطابق با تقویم سال تحصیلی اتفاق می افتند ، توابعی را به عنوان توابع هدف تعیین نموده و با تعیین محدودیتها در هر بخش ، راهکار بهینه ای برای انجام آنها ، هم از لحاظ نحوه زمانبندی و هم از لحاظ تخصیص بودجه ، ارائه نموده ایم. همچنین با بررسی تنوع فعالیتها در هر بخش و زمانبندی آنها بر طبق یک بازه معین در طول یک سال تحصیلی، این فعالیتها اولویت بندی شده و نحوه این اولویت بندی از طریق وزن دهی پس از ارزیابی عملکرد هر بخش از سوی مسئولان و متخصصان این حوزه ، صورت گرفته است. هدف از رتبه بندی ، ارزیابی عملکرد بخشهای فرهنگی بوده تا در صورت عملکرد مناسب ، طبق استانداردهایی مطابق با سیاستهای فرهنگی وزارت علوم ، از مزایایی از جمله افزایش بودجه بهره مند گردند. این فرآیند رتبه بندی با استفاده از رویکرد تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفته است. به این صورت که ابتدا فعالیتهایی که در واحدهای فرهنگی انجام می گیرند با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی وزندهی شده و داده های کیفی به کمی تبدیل شده و سپس با استفاده از مدل های روش تحلیل پوششی داده ها اولویت بندی شده اند. از جمله مسائل دیگری که در این پایان نامه به آن توجه شده است ، تنوع مخاطب می باشد ، که منظور از آن مشارکت دانشجویان و اساتید و کارکنان بوده که با استفاده از مفهومی به نام مدیریت ارتباط با مشتریان این تنوع از طریق نظر سنجی و بررسی میزان مشارکت در حوزه فرهنگی ، تعیین شده است. بطور کلی با انجام این پایان نامه ، یک رویکردی از برنامه ریزی آرمانی در حوزه های فرهنگی دانشگاه ارائه گردیده است.
مهدی اسعد سه قلعه عین اله روحی مقدم
جنگل ها نقش مهمی در کاهش و کنترل فقر در مناطق خشک دارند هم چنین حفظ جنگل ها در این مناطق، نخستین گام در پیشگیری از تبدیل مناطق خشک به بیابان می باشد، دراین پژوهش با استفاده از مدل esas که جدیدترین روش ارزیابی پتانسیل بیابان زایی در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد جنگل دست کاشت موسوم به سه قلعه واقع در سرایان خراسان جنوبی مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. هدف از این تحقیق تعیین معیار ها و زیر معیار های موثر در بیابان زایی و در نهایت ترسیم نقشه وضعیت فعلی بیابان زایی منطقه مورد مطالعه می باشد. برای این منظور هریک از رخساره های واحد کاری مشخص و پارامترهای مربوط به شاخص های مدل esas در آن مورد بررسی قرار گرفت و برای هر شاخص، داده های اطلاعاتی تهیه شد وسپس هریک از این داده ها وارد محیط gis شده و برای هر یک از این شاخص ها لایه های جداگانه تعریف گردید و در نهایت با تلفیق و تعیین میانگین هندسی لایه ها چهار معیار مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت نقشه شدت بیابان زایی منطقه بدست آمد. نتایج نشان می دهد که 31 درصد (96/5944 هکتار) آن جزو تیپ بحرانی با شدت زیاد، 43 درصد (23/8246 هکتار) جزو تیپ بحرانی با شدت متوسط وهمچنین 25 درصد (32/4794 هکتار) از مساحت منطقه جزو تیپ بحرانی با شدت کم می باشد و در نهایت مهمترین عامل بیابان زایی منطقه عوامل مدیریتی شناخته شدند.