نام پژوهشگر: محسن خوش طینت
سعید یوسفی شالی سید مجید شریعت پناهی
یکی از موضوعاتی که بررسی های زیادی را در مدیریت مالی و سرمایه گذاری به خود اختصاص داده است، توجه به ریسک و رابطه آن با بازده می باشد. رابطه ریسک وبازده از موضوعات مهمی است که همواره مورد توجه دانشمندان حوزه مالی بوده است. رویکرد پژوهش حاضر نیز بررسی رابطه بین بازده و بتا در حالت کلی و نیز در شرایط بازار روبه بالا (صرف ریسک مثبت بازار ) و بازار روبه پائین (صرف ریسک منفی بازار) با استفاده از داده های مربوط به سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است، که دراین راستا فرضیه های آماری زیر مطرح گردیدند: 1- بین بازده و ریسک سیستماتیک رابطه معناداری وجود دارد. 2- در دوره هائی که صرف ریسک بازار مثبت است(بازار روبه بالا) رابطه بازده و ریسک سیستماتیک مثبت است. 3- در دوره هائی که صرف ریسک بازار منفی است(بازار روبه پائین)رابطه بازده و ریسک سیستماتیک منفی است. برای بررسی فرضیه ها، از میان شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی فروردین 1376 تا پایان اسفند 1384 و نیز فروردین 1379 تا پایان اسفند 1384 بر اساس معیارهای تعین شده نمونه گیری و سپس مطابق روش مورد استفاده در پژوهشهای خارجی، رابطه بازده و ریسک سیستماتیک مورد بررسی قرار گرفت. از آنجا که تخقیق حاضر از نوع تحقیقات همبستگی بوده و هدف بررسی رابطه دو متغیر در دوره های زمانی مقطعی است از طریق رگرسیون و با استفاده از نرم افزار spss رابطه بین بازده و ریسک سیستماتیک مورد بررسی قرار گرفت که نتایج جاکی از این است که در بلندمدت (دوره 9 ساله) بین بازده وبتا رابطه معماداری وجود ندارد حال آنکه در کوتاه مدت ودر بازار روبه بالا بین بازده و بتا همبستگی مثبت و نسبتا قوی وجود دارد.
جواد سلمانی محمدهاشم بت شکن
یکی از منابع مهم تامین مالی شرکتها انتشار و فروش سهام است که بورس اوراق بهادار بازار مناسبی برای این امر محسوب می شود. از طرفی تورم به عنوان یکی از شاخصهای بی ثبات در سطح اقتصاد کلان مطرح است که می تواند یکی از عوامل موثر در تصمیم گیریهای اقتصادی و مالی تلقی گردد. از سوی دیگر, تورمی بودن اقتصاد کشور طی دهه های اخیر و آثار آن بر بازار سرمایه از درجه مربوط بودن اطلاعات حسابداری که براساس ارزشهای تاریخی استخراج می شوند، کاسته است و اتکای بیش از حد مدیران و سرمایه گذاران به اطلاعات حسابداری در شرایط تورمی گمراه کننده می باشد.تحقیق حاضر سعی بر آن دارد تا ارتباط بین تورم و سودآوری صنایع در بورس اوراق بهادار تهران را به منظور هرچه شفاف تر شدن اطلاعات جهت تصمیم گیری موثرتر مورد بررسی قرار دهد. در راستای این امر 4 صنعت واجد شرایط تحقیق برای دوره زمانی 10 ساله از ابتدای فروردین ماه 1377 لغایت پایان شهریور ماه 1387 انتخاب گردید. در این تحقیق نرخ تورم به عنوان متغیر مستقل و سود به عنوان متغیر وابسته مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزارهای eviews و excel و آزمون t-student استفاده شده است و جهت آزمون فرضیه ها از تکنیک آماری رگرسیون دو متغیره حاصل از مدل آماری آنالیز واریانس(anova) استفاده شده است.نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده گویای آن است که بطور کلی بین تورم و سودآوری صنایع رابطه معنادار ضعیفی وجود دارد و این درحالی است که جهت این رابطه در صنایع مختلف ثابت نیست.
ولی نادی قمی محسن خوش طینت
در سال های اخیر خصوصی سازی شرکت های بزرگ از طریق بازار سرمایه، افزایش سهم این بازار در تأمین مالی فعالیت های اقتصادی و کمک به توسعه اقتصادی کشور جزء محورهای کاری دست اندکاران اقتصادی و مسئولین سازمان بورس بوده است. این در حالی است که بازار ایران با آفت هایی نظیر کارآیی ضعیف، عمق پایین، عدم گستردگی و عدم تنوع ابزارهای مالی روبه روست. در کنار این ویژگی ها، خطاهای ادراکی سرمایه گذاران نیز می تواند موجب ناهنجاری های شدیدی در بازار شده که نتیجه آن اتلاف سرمایه های ملی خواهد بود. یکی از خطاهای ادراکی شایع بازار که در حوزه روانشناسی شناخت قرار می گیرد، سوگیری رفتاری فرااطمینان است که به عنوان برآورد خوشبینانه دقت اطلاعات شخصی تعریف می شود. مطالعات روانشناسی نشان می دهد که اکثر مردم اطمینان بالایی در مورد توانایی شان دارند و به طور غیرمنطقی نسبت به آینده خوش بین هستند. همچنین در محیط هایی که به قضاوت بیشتر برای ارزیابی اطلاعات نیاز دارد و بازخور این قضاوت ها در کوتاه مدت کند و مبهم است نظیر بازار اوراق بهادار، افراد دچار سوگیری رفتاری فرااطمینان می گردند. در تحقیق حاضر با استفاده از داده های سطح بازار سعی شده است اطمینان بیش از حد جمعی بازار مستند شود. برای آزمون چهار فرضیه تدوین شده از اطلاعات مربوط به حجم معاملات و بازده 119 شرکت و اطلاعات بازده بازار طی دوره زمانی 9 سال (از ابتدای سال 1378 الی پایان سال 1386) استفاده شده است. در فرضیه اول واکنش متفاوت سرمایه گذاران به اطلاعات عمومی و شخصی مورد آزمون قرار گرفت. برعکس نتایج مستند شده تحقیقات خارجی، در ایران سرمایه گذاران به اطلاعات عمومی بیش واکنشی بیشتری نسبت به اطلاعات شخصی دارند. رابطه بین حجم معاملات و اطمینان بیش از حد در فرضیه دوم مورد آزمون قرار گرفت که منطبق با نتایج تحقیقات انجام شده، رابطه مثبت علّی بین بازده سهام و حجم معاملات مورد تأیید قرار گرفت. در فرضیه سوم رابطه بین نوسان پذیری شدید بازده و اطمینان بیش از حد مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. رابطه بین فرااطمینان و ریسک پذیری سرمایه گذاران در فرضیه چهارم با استفاده از روش آماری رگرسیون به ظاهر نامرتبط مورد آزمون قرار گرفت. برخلاف نتایج تحقیقات گذشته، این فرضیه مورد تأیید قرار نگرفت. براساس نتایج آزمون فرضیات می توان گفت که شواهد نسبتاً ضعیفی درخصوص وجود رفتار فرااطمینانی در بین سرمایه گذاران ایرانی مشاهده شده است. ضمن تأکید بر ریسک داده های تحقیق، چنین موضوعی را می توان به دلیل قواعد خاص حاکم بر بازار ایران، کوتاه مدت گرایی مشارکت کنندگان و رفتار توده وار آنان دانست.
مهدی فریدونی مجید شریعت پناهی
چکیده ندارد.
راحله یعقوبی محسن خوش طینت
چکیده ندارد.
مرتضی ستاک محمدعلی اکباتانی
چکیده ندارد.
فارق کرمی حمید خالقی مقدم
چکیده ندارد.
حجت اله صیدی محسن خوش طینت
چکیده ندارد.
فرزانه یوسفی اصل محسن خوش طینت
در این پژوهش ارتباط مابین تقارن و عدم تقارن اطلاعاتی با محافظه کاری در صورت های مالی بررسی شد.عدم تقارن اطلاعاتی مابین سرمایه گذاران آگاه و ناآگاه موجب ایجاد هزینه های نمایندگی می شود که این امر به نوبه خود موجب افزایش بازده مورد انتظار سرمایه گذاران می گردد. لذا ذینفعان هر شرکتی به دنبال مکانیزمی در جهت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی می باشند. از طرفی محافظه کاری انگیزه و توانایی مدیران را برای دستکاری ارقام حسابداری کاهش داده و لذا موجب کاهش هزینه های نمایندگی می گردد.