نام پژوهشگر: محمد رضا حسنی جلیلیان
سیده اکرم زاهدی طاهره صادقی تحصیلی
شاهنامه و رامایانا از نوع حماسه های طبیعی (ابتدایی و نخستینه) محسوب می شوند. خاستگاه مشترک و همزیستی اقوام ایرانی و هندی در ادوار مختلف تاریخی، باعث شباهت هایی (در خصوص جایگاه زنان) در این دو اثر حماسی شده است. زن در مقام مادر، همسر، دختر، کنیز و... نقش های مختلفی را ایفا می کند. در هر دو کتاب، در تبیین موقعیت زنان در خانواده، حکومت، سیاست، جنگ، نامزدی، انواع ازدواج ها، عشق، ارث، مالکیت، کار، حقوق، حرمسرا، مرگ و عزاداری زن، مهریه، جهیزیه و حتی آرایش و پوشش زنان مباحث مشابه و معتنابهی ذکر شده است. در این پژوهش تلاش شده است با مقایسه ی تطبیقی – تحلیلی شاهنامه و رامایانا به وجوه اشتراک و افتراق پرداخته شود و حتی المقدور به ژرف ساخت های اساطیری که در نوع نگاه دو قوم به زن تأثیرگذار بوده است، اشاره شود.
بهجت بیرانوند علی حیدری
چکیده دنیای رویین تنی، دنیای شباهتها، تفاوتها و گوناگونی هاست. در اکثر حماسه ها و اساطیر جهان به افراد و موجودات رویین تن بر می خوریم. این رویین تنی که آرزوی دیرینه ی جاودانه ماندن است، به گونه های مختلفی دراساطیر و ادبیات ملل منعکس شده است. این رویین تنان را از جهات مختلف می توان تقسیم بندی کرد: ازجمله انسان- رویین تنی؛ مانند اسفندیار، آشیل، سامسون و... و حیوان- رویین تنی؛ مانند: شیر نمه و... 2- رویین تنانی که با مشقت و در پی گذراندن مراحلی سخت رویین تن شده اند و رویین تنانی که با خوردن غذایی یا فرو رفتن درآب یا مایعی و... رویین تن شده اند. 3- گاهی این رویین تنی موقتی است و گاهی دائمی است و تا رویین- تن از آسیب جای خود دچار مشکل نشود در مقابل هر چیزی رویینه است. 4- بسیاری از رویین تنان در نهایت از پای در می آیند و بعضی از آنها به درخت، گیاه و...مبدل می شوند و حیات خود را به شکل دیگری ادامه می دهند.5- آسیب جای رویین تنان معمولاً یکسان نیست. گاهی چشم، پاشنه ی پا، موی سر، گلو، کتف و...است و گاهی این شرط در قاتل آنها وجو دارد. مثلاً رویین تن فقط به وسیله ی گیاهی یا شخصی با خصوصیات ویژه ای از بین می رود و... از مهم ترین دلایلی که سبب شکل گیری اسطوره ی رویین تنی شده است، می توان به هراس و گریز انسان از مرگ، نیل به جاودانگی، آرزوی داشتن قهرمانی رویین تن، وجود این آرزو به عنوان یک کهن الگو در ناخودآگاه بشر و... اشاره کرد. در این پایان نامه سعی شده است ابتدا مباحثی هر چند گذرا در مورد اسطوره، حماسه، رویین تنی و... ارایه، سپس با معرفی بیش از سی تن از مشهورترین رویین تنان ایران و جهان به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شود. ظاهراً این آرزوی دیرین بشری مربوط به یک ملت نبوده، بلکه در ملل مختلف علیرغم اختلافات جزئی ، اشتراکات اساسی و بنیادینی نیز با هم دارند.اشتراکاتی همچون: مرد بودن رویین تنان،نقش زنان در رویین تنی، ارتباط با ماوراء طبیعت، چشیدن طعم مرگ و از بین رفتن آنها و... از آنجایی که این آرزوی دیرینه ی بشر (جاودانگی) هیچگاه علیرغم تکرار در ملل مختلف جامه ی عمل به خود نپوشید، به نظر می آید بعدها در بعضی از ملل به صورت جاودانگی روحی و معنوی در عرفان جلوه گر شده است. کلمات کلیدی: رویین تن، اسطوره، حماسه.
الهام صادق نژاد محمد رضا حسنی جلیلیان
چکیده مینیمالیسم، جنبشی است که حدود نیم قرن پیش تحت تأثیر عواملی چون عصر فراصنعتی، جنگ، ...... شکل گرفت و همانند دیگر پدیده ها، در زمینه های مختلف و از جمله هنر نیز اثر گذاشت. گرایش به اختصار در ادبیات داستانی، به صورت داستان کوتاه، داستانک و داستان مینیمال تجلی پیدا کرده است. داستان مینیمال به عنوان تازه ترین نوع داستانی، ویژگی هایی دارد که برخی از آن ها را در گونه های روایی موجود در ادبیات کلاسیک فارسی نیز می توان یافت. در این میان، برخی از حکایت های سعدی در بوستان و گلستان، برخی از ویژگی های داستان مینیمال را دارند؛ اگرچه تفاوت هایی نیز میان این دو نوع دیده می شود. وجوه اشتراک این دو به قرار زیر است: 1- ایجاز بیش از حد-2- طرح ساده-3- مستندسازی-4- گفتگو-5- محدودیت شخصیت ها-6- محدودیت زمان و مکان-7- سادگی زبان و بیان-8- واقع گرایی-9- بهره مندی از درونمایه ی جذاب-10- طنز-11- برجستگی برخی عناصر داستان-12- تمامیت و کمال- درکنار این مشابهت ها، به 6 مورد تفاوت موجود میان آن ها نیز می توان اشاره کرد که از این قرار است: 1- صراحت سعدی در بیان پیام اخلاقی و عدم صراحت داستان های مینیمال-2- تفاوت در قالب داستان از لحاظ نظم و نثر-3- تفاوت در کیفیت غافلگیری- 4- تفاوت در گرایش زمانی-5- تفاوت در شخصیت پردازی-6- تفاوت در ابتکاری بودن یا نبودن کلیدواژه ها: ادبیات داستانی- داستان مینیمال- سعدی- بوستان- گلستان.
آذر بهاروندی محمد رضا حسنی جلیلیان
در این پایان نامه بوستان و گلستان سعدی با تکیه بر روان شناسی فرهنگی بررسی شده است. پایان نامه شامل دو فصل اصلی است. فصل اول به روان شناسی فرهنگی اختصاص دارد. در این فصل به عوامل شکل دهنده ی فرهنگ، شخصیت در فرهنگ، عوامل پنجگانه شخصیت، نقش فرهنگ در شکل گیری خود، عوامل محیطی موثر بر فرهنگ عمومی و ویژگی های فرهنگ پرداخته شده است. در فصل دوم، پس از مروری برزندگی سعدی، بر پایه ی اصول روان شناسی فرهنگی موضوعات زیر بررسی شده است: تاثیر اوضاع زمانه بر کلام سعدی و معاصران وی، سعدی و محیط اجتماعی، تاثیر محیط بر اندیشه ی مردم جامعه ی سعدی، سعدی و سراب پردازی، تربیت از دیدگاه سعدی، تاثیر محیط در تعلیم وتربیت، تاثیر توارث در تعلیم و تربیت، تاثیر اختلافات فردی و تفاوت استعدادها در تعلیم و تربیت، مقایسه تربیت از دیدگاه دانشمندان مسلمان و دیدگاه سعدی، تاثیر اوضاع اجتماعی و فرهنگی در اشعار سعدی، نیمرخ شخصیتی سعدی و در پایان نتیجه گیری پژوهش ذکر شده است. کلید واژگان : سعدی، بوستان، گلستان، فرهنگ، روان شناسی فرهنگی.
محمد صالحی علی نوری
عارفان در طی سیر و سلوک عرفانی خویش به سمت کمال و معنویت، دستاوردهایی از عالم معنا با خود به عالم مادی می آورند.آن ها، قسمت هایی از این مکاشفات را از طریق گفتار و نوشتار، نقل می کنند تا دیگران نیز انگیزه ای برایشان به وجود آید و در این راه قدم نهند. سخنان ایشان، در اغلب موارد صراحت نداشته و زبانی نمادین دارند. این نمادها شامل نمادهایی می شوند که یا زیر بنای تشبیهی و استعاری دارند یا نمادهایی که از طریق شکل ها و نشانه ها، القا گر مفهوم خاصی هستند. هدف ایشان از این کار نخست، اینست که مایل نبودند نامحرمان به این اسرار دست یابند و دیگر این که مکاشفات خود را در قالبی هنری و نمادین بیان کرده اند ، تا ذهن مخاطب را به جستجو و کنکاش، وا دارندکه حاصل آن رسیدن به معانی متفاوت، از یک گفتار خاص و مهمتر از آن، رسیدن به لذت هنری در اثر کشف و درک این مفاهیم است. در این پایان نامه مواردی از این دست بررسی می شود.
محمد یونس صادقیان محمد رضا حسنی جلیلیان
چکیده ادبیات هر قوم آیین? تمام نمای فرهنگ آن قوم است. با دقت در ادبیات لکی نیز می توان بسیاری از باورها و نگرشهای مردم ساکن در بخش هایی از غرب کشور را در مورد زنان، شناسایی کرد. زن در ادبیات منظوم لکی در نقش مادر، همسر، خواهر، پیرزن، دختر و معشوق ترسیم شده است. همچنین گاه نگاه شاعران لک به زن، نگاهی کلی است. آنان نیز چون غالب شاعران پارسی گو، زنان را گروهی در مقابل مردان و دارای ویژگی های منفی دانسته و اغلب به ذم آنان پرداخته اند. شکل گیری این گونه اشعار در مورد زنان متأثر از فرهنگ عمومی جامعه است که آن نیز خود از باورهای اساطیری و قدمایی تأثیر پذیرفته است. اما نقش مثبت زنان در ادبیات منظوم لکی برخاسته از تأثیر آنان در اقتصاد خانواده و قدرت زایایی فرزندان مذکری است که درانجام امور کشاورزی و دام داری و گاه نزاع های قبیله ای جایگاه خاصی داشته اند. علاوه بر این دو بخش، تجلی گسترده زنان در ادبیات منظوم لکی در سیمای معشوق است. توصیف معشوق در اشعار لکی متأثر از توصیف معشوق در ادبیات ملی ایران است، اما نمی توان نقش فرهنگ رایج در منطقه و خوشامدهای خاص شاعران را نادیده گرفت. کلید واژهها: زن، ادبیات منظوم لکی، فرهنگ، اسطوره، معشوق.
زهرا احمدی هرسم محمد رضا حسنی جلیلیان
مرصادالعباد نجم رازی اثری تعلیمی در تصوف اسلامی است که در سه باب اصلی آن از مبدأ ، معاش و معاد انسان سخن گفته شده است؛ اما این اثر از دیدگاه تربیت اجتماعی نیز حائز اهمیت است. آموزه¬های تربیتی – اجتماعی نجم رازی در سراسر کتاب و بویژه در باب پنجم آن در هر روزگاری نه تنها برای صوفیان بلکه برای همه مردم مفید و قابل توجه است. در این پایان نامه در دو بخش این آموزه¬ها بررسی شده است. ابتدا در فصل سوم مباحث تربیتی – اجتماعی چهار باب اول کتاب بررسی شده است که شامل مباحثی چون: توجه به اوضاع سیاسی اجتماعی آن روزگار و دعوت حاکمان به اتحاد و دوری از تفرقه، نقد و رد دیدگاه برخی صوفیان در مورد دوری از دربار و لزوم بهره¬گیری از پادشاهان صاحب کمال، توجه به نهاد خانواده، رد اعتقادی که عدم دلبستگی به دنیا را مطرح می¬کند، موضوع نیازمندی جامعه به راهنما و عمل به احکام شریعت و تعادل در رفتار است. در فصل چهارم، مباحث تربیتی – اجتماعی باب پنجم کتاب بررسی شده است. در این باب نجم رازی با طرح سلوک طوایف مختلف، تصوف را از دایره خانقاه خارج و برای هر فرد در هر پایگاه اجتماعی سلوکی مشخص تبیین کرده است. نظر به اهمیت اجتماعی صاحبان قدرت ابتدا به سلوک پادشاهان پرداخته و وظایف فردی و اجتماعی آنان را بیان کرده است. پس از آن وظایف وزیران را تبیین کرده و سپس به سلوک علما پرداخته است. او سلوک گروه¬های سه¬گانه علما یعنی: مفتیان، مذکران و قضات را همان انجام وظایف اجتماعی آنان دانسته است. در ادامه سلوک ثروتمندان، دهقانان، روسا و مزارعان، تاجران و پیشه¬وران بیان شده است. از نظر نجم رازی سلوک حقیقی هر گروه از مردم همان عمل به وظایف شرعی و اجتماعی است.
مهدی گراوند علی حیدری
یکی از ابواب مهم حافظ¬شناسی بررسی تاثیرپذیری حافظ از پیشینیان است. اگر به بررسی دیوان اشعار او بپردازیم درخواهیم یافت که اوآثار شاعران دیگر را مطالعه کرده، و بسیاری از غزل¬های خود را به استقبال یا در جواب غزل¬های پیشینیان یا معاصران سروده است، و برخی از مصراع¬ها و ابیات شاعران پیشین و هم عصر را درلابه لای اشعار خود گنجانده است، و در بسیاری از موارد از حیث شیوه¬ی بیان مضامین و مفاهیم نیز تحت تاثیرآنان است. دراین تحقیق به بررسی این تاثیرپذیری¬ها پرداخته¬ایم، وآن را در دو جنبه پیگیری کرده ایم: 1-نشان دادن تضمین¬های حافظ از دیگران و مقایسه و تحلیل سبکی آنها 2- شباهت¬های لفظی و معنوی موجود میان شعر حافظ و شاعران دیگر دستاوردهای این پژوهش روشن می سازد که حافظ در اکثر موارد، مصراع¬ها و ابیاتی را که از دیگران اخذ و اقتباس کرده، ازصاحبان اصلیش زیباتر و شیواتر بیان کرده است، در واقع حافظ به شعرهای تضمینی جانی دوباره بخشیده، و نحوه¬ی قرارگیری ابیات یا مصراع¬های تضمین شده در سیرعمودی و افقی کلام موجب اعتلای آنها از نظر زیباشناسی و دیگر ظرافت¬های هنری شده است.
حسن امیدیان محمد رضا حسنی جلیلیان
مقصود از «دیالکتیک عشق » در این پایان نامه شوری است که از عشق در نهاد هستی نهاده شده و موجب کمال می شود . مولوی هم چون دیگر عارفان عاشق مبنای هستی را بر عشق استوار می داند ، عشق حضرت حق به ذات خویش . او در بعد عشق روح انسانی به خداوند نیز معتقد است که کمال انسان در گرو فراق است. لذا حضرت حق ، از ذات خویش ما سوی را آفرید تا در نهایت روح خاص در عالم خاک و در کالبد آدم قرار گیرد و این دوری موجب شوق بازگشت و معرفت حق شود . پس برابر نهادی به نام خاک لازم بود تا روح به کمال معرفت برسد والا انسان در مقام فرشتگی باقی می ماند . وجود تن و نفس که مایل به زمین باشند لازم است تا روح قدر عالم وصال را بداند و در حرکتی دیالکتیکی به شناخت و معرفت برسد . جان گشاید سوی بالا بال ها تن زده اندر زمین چنگال ها انسان کلی است که نهاد روح و برابر نهاد جسم را در خود دارد و از جدال این دو کمال معرفت حاصل می شود . واژه های کلیدی : مولوی ، مثنوی ، دیالکتیک عشق ، فراق ، نفس ، روح ، انسان .
صالح بوعذار محمد رضا حسنی جلیلیان
الارقش از آثار عمیق و نمادین میخائیل نعیمه است. این اثر که قابلیت تأویل مناسبی دارد، حاصل تراوش های ناخودآگاه جمعی نویسنده است. در این کتاب برخی از کهن الگوها همچون آنیما، پیر خرد، سایه و مرگ متجلی شده است. در داستان الارقش کهن الگوی «آنیما» و «سایه» نمود بیشتری دارند. ظهور کهن الگوها بیشتر در بزنگاه ها و بحران های حساس است تا به الارقش کمک کنند بر سایه های شوم درون خویش پیروز گردد و به درکی تازه از خویشتن برسد و مسیر سخت و سنگین کسب فردیت را طی کند . همچنین کسب فردیت بی مدد کهن الگوی «پیر خرد» که جنبه متعالی آنیماست امکان پذیر نیست.