نام پژوهشگر: عباس زارعی

آگاهی دستوری و منظورشناسی ایرانیان یادگیرنده زبان خارجی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده علوم انسانی 1388
  لاله دهقانی   علی رحیمی

با توجه به تصدیق اهمیت روز افزون توانایی کاربردی در کنار توانایی زبانی به عنوان دو ساختار مهم توانش ارتباطی ، این تحقیق اولاً این موضوع را بررسی کرده که آیا یادگیرندگان زبان خارجی (efl) در دو مقطع کارشناسی(ba) و کارشناسی ارشد (ma) نسبت به غلطهای منظور شناسی و دستوری به یک اندازه ، آگاهی، حساسیت و توانایی تولید دارند یا نه. ثانیا این تحقیق رابطه بین آگاهی منظور شناسی یادگیرندگان و توانایی تولید آنها را مورد بررسی قرار داده است. ثالثاً این تحقیق بیشترین راهکارهایی را که یاد گیرندگان به منظور تصحیح عبارتهای غلط/ نا مناسب به کار برده اند را مشخص کرده و چگونگی تفاوت آنها با نرمهای زبان مقصد را توضیح داده است. مشارکت کنندگان این تحقیق شامل 300 دانشجو ((ma) 60 و (ba) 240) می باشند، که بطور تصادفی از میان دانشگاه های شیراز، کاشان، و اصفهان انتخاب شده اند. ابزاری که در این تحقیق استفاده شده، پرسشنامه ای است که توسط باردو- هارلی (1998) تهیه شده است و به سیصد دانشجوی مشارکت کننده داده شده تا درستی / مناسب بودن آخرین عبارت در هر مکالمه را بررسی کنند. سپس شدت نادرستی / نامناسب بودن را در یک مقیاس شش قسمتی با علامت × مشخص کنند و در نهایت عبارت نادرست/ نامناسب را تصحیح کنند. با تحلیل داده ها و با استفاده از آمار نرم افزار spss این نتیجه حاصل شد که دانشجویان ma ، آگاهی، حساسیت و توانایی بیشتری در خصوص غلطهای منظور شناسی دارند، در حالیکه دانشجویان ba آگاهی، حساسیت و توانایی بیشتری در خصوص غلط های دستوری دارند. در بررسی ارتباط بین آگاهی منظور شناسی و توانایی تولید، همبستگی در هر دو گروه معنی دار بود، هر چند که عبارتهای تولید شده توسط دانشجویان کاملاً با نرمهای زبان مقصد مطابق نبود. به نظر می رسد یادگیرندگان efl در ایران می دانند باید چه قسمتی را تغییر دهند خواه اعمال گفتاری ، فرمول معنایی، محتوا، و یا فرم ، هر چند که چگونگی تغییر دادن برای آنها بخصوص در حوزه محتوا و فرم مشکل بنظر می آید.