نام پژوهشگر: رضا رضازاده لنگرودی
سهیلا نعیمی نصفچی مهدی فرهانی منفرد
حکومت محلی آل کیا در فاصله قرن های هشتم تا دهم هـ . ق در بخشی از گیلان موسوم به « بیه پیش » قدرت را به دست گرفت . موقعیت طبیعی گیلان و اوضاع سیاسی ایران همزمان با فروپاشی ایلخانان ، زمینه ای برای قدرت یابی آنان فراهم کرد . ساختار حکومت آنان متّکی بر مذهب شیعه و زمینداری و امور نظامی بود و فرد حاکم در آن به عنوان بالاترین مقام سیاسی و مذهبی در رأس امور قرار داشت . آنها توانستند با کنار زدن دیگر رقبای خود ، قدرت سیاسی را به شکلی مستقل در شرق سفید رود به دست گیرند و با وجود برخورد با قدرت های بزرگی مانند تیموریان ، آق قویونلو ها و صفویّه ، مانع دخالت سیاسی آنان در قلمرو خود گردند . فرمانروایان این حکومت توانستند با بهره گیری از جغرافیای طبیعی ناحیه و برخی از اقدامات سیاسی در روش حکومت داری و به کارگیری سیاست های اقتصادی و دینی ، با قدرت حکمرانی کنند . ناحیه گیلان به استناد منابع از زمان های بسیار دور به شکلی مستقل و به دور از نظارت حکومت های دیگر اداره می شد و در برخی ایّام نیز شاهد به قدرت رسیدن همزمان چندین حکومت محلی بود . با این وجود آل کیا در بین حکومت های محلی پس از اسلام ، طولانی ترین حکومت را داشته است . این پژوهش بر آن است که به عوامل ماندگاری این حکومت به مدّت دو قرن در ناحیه گیلان بپردازد . جهت نیل به این مقصود ، ابتدا به گرد آوری اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای پرداخته شده است . تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس روش تحقیق تاریخی و متّکی بر توصیف ، تطبیق و تحلیل منابع اصلی صورت گرفته است . مشکل عمده کار پژوهش ، فقدان منابع در دوره اوّل این حکومت و همچنین فقر و ضعف سایر منابع مکتوب و فقدان یافته های باستان شناسی در ناحیه مزبور بوده است . آل کیا با پشتیبانی سادات مرعشی مازندران توانست قدرت را به دست گیرد و با بهره گیری از ابریشم ، قدرت اقتصادی حکومت خود را افزایش دهد و با از بین بردن مخالفان سیاسی و مذهبی در شرق سفید رود دو قرن حکومت کند . سر انجام حکومت صفویّه در سال 1000 هـ . ق به جهت توسعه و تحکیم قدرت سیاسی و اقتصادی خود ، بساط حکومت آنان را برچید .
فرشته عزتی فاطمه جان احمدی
ناصرخسرو از حکما و شعرای بزرگ پارسی زبان قرن پنجم هجری است که بر اثر تحول روحی که در سن چهل سالگی در وی ایجاد شد تمام دنیا و مظاهرش را رها کردو عازم سفری طولانی گشت و در این سفر پرماجرا ضمن ملاقات با فاطمیان مصر به عقاید اسماعیلیان گرایش پیدا کرد و به مقام حجتی رسید و از جانب امام فاطمی آن زمان "المستنصربالله"مامور دعوت مردم خراسان به مذهب اسماعیلیه شد.با غور و بررسی در محتوای تالیفات ناصرخسرو می توان به اندیشه های وی پی برد. تالیفات ناصر مشحون از مسائل کلامی،دینی و فلسفی است که وی با مطرح کردن آن ها در مقابل مخالفان خود ایستاده و به عنوان یک مبلغ تمام تلاش خود را بکار بسته تا همگان را به کیش و آیین خود فراخواند و آنان را با خود هم فکر گرداند. این پایان نامه در صدد پاسخ دادن به این سوالات است که: 1-تفاوت آراء ناصرخسرو در باب امامت با عقاید رسمی اسماعیلیه فاطمی مصر در چیست؟ 2- آراء اسماعیلیه در آثار ناصرخسرو ،بویژه جامع الحکمتین چگونه انعکاس یافته است؟ فرضیاتی که در پاسخ به سوالات فوق طرح شده بدین قرار است: 1--ناصرخسرو ضمن عدم اهمیت به تعداد واقعی امامان با سلاله ی هفت گانه ی آنها ،در باب چگونگی ظهور قائم و دور هفت گانه امامان با عقاید رسمی اسماعیلیان فاطمی مصر تفاوت دارد. 2-ناصرخسرو با استفاده از زبان رمزی و کاربرد استعاره های فراوان به شیوه تاویل باطنی و زبان کنایی به نظام اندیشه ای اسماعیلیه و مفاهیم و عقاید آنها می پردازد. در مجموع می توان دستاورد این پژوهش را اینگونه بیان داشت که ناصرخسرو در آثارش سخت متاثر از افکار و عقاید اسماعیلیان است و در بخش عظیمی از آثارش به بیان آراء اسماعیلیه پرداخته و عقاید ناصر در زمینه امامت و ظهور قائم و دور هفت گانه امامان با عقاید رسمی فاطمیان تفاوتی نداشته و تحت تاثیر ایشان قرار دارد.
رضا رضازاده لنگرودی
چکیده ندارد.