چکیده این پژوهش با هدف بررسی تأثیر طرح "تفرج در ریاضیات" بر رشد خلاقیت دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر بافت در سال تحصیلی 89-88 و با روش شبه تجربی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش به تعداد 532 نفر و شامل کل دانش آموزان دختر (258 نفر) و پسر(274 نفر) پایه پنجم شهر بافت در این سال تحصیلی بوده است و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی ، 4 گروه بعنوان نمونه آماری انتخاب گردید که دو گروه آن بعنوان گروه آزمایش( شامل یک کلاس 20 نفره پسر و یک کلاس 20 نفره دختر) و دو گروه آن بعنوان گروه کنترل( شامل یک کلاس 20 نفره پسر و یک کلاس 20 نفره دختر) تعیین شدند. برای گردآوری اطلاعات ، از پرسشنامه خلاقیت سنج چارلز.لی.شیفر ، که دارای پنج مولفه ی : اطمینان از عقاید ، احساس خیال پردازی ، جهت گیری نظری و زیبایی شناختی ، آزادی بیان در افکار و تمایل به نوآوری است استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون t گروه های مستقل و تحلیل کوواریانس استفاده شد و این نتایج بدست آمد.1- طرح "تفرج در ریاضیات" بر رشد خلاقیت دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی تأثیر داشته است.2- این طرح از لحاظ رشد ابعاد خلاقیت پسران ، فقط بر رشد بعد (تمایل به نوآوری) تأثیر داشته است.3- این طرح از لحاظ رشد ابعاد خلاقیت دختران ، فقط بر رشد دو بعد (آزادی بیان در افکار و احساس خیال پردازی) تأثیر داشته است.4- این طرح بر رشد خلاقیت پسران گروه آزمایش در مقایسه با پسران گروه کنترل تأثیر نداشته ، ولی بر رشد خلاقیت دختران گروه آزمایش در مقایسه با دختران گروه کنترل تأثیر داشته است.5- طرح مذکور بر رشد خلاقیت پسران گروه آزمایش در مقایسه با دختران گروه آزمایش تأثیر نداشته است. کلید واژه ها: طرح"تفرج در ریاضیات"، خلاقیت، دانش آموز پایه پنجم

چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و رضایت زناشویی والدین با راهبردهای مقابله با استرس دانشجویان است.سوال اصلی پژوهش این است که آیا بین الگوهای ارتباطی خانواده و رضایت زناشویی والدین با راهبردهای مقابله با استرس فرزندان رابطه معناداری وجود دارد؟پژوهش از نوع همبستگی بوده و تعداد 213نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت مورد بررسی قرار گرفتند.داده های پژوهش از طریق الگوهای ارتباطی خانواده و فرم رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه شیوه های مقابله با استرس لازاروس جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت.الگوهای ارتباطی خانواده دو جهت گیری گفت و شنود و جهت گیری همنوای است که جهت گیری گفت و شنود به شیوه بیان افکار و عقاید به طور آزادانه گفته می شود و جهت گیری همنوایی تبعیت از افکار والدین است و راهبردهای مقابله با استرس هیجان مدار که برای آرام کردن شخص گفته می شود و راهبردهای مقابله با استرس مسأله مدار که با استفاده از روشهای مبتنی بر حل مشکل است نتایج نشان داد که بین الگوهای ارتباطی خانواده و راهبردهای مقابله با استرس دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد و همچنین بین رضایت زناشویی والدین و راهبردهای مقابله با استرس فرزندان رابطه معناداری وجود ندارد و بین دانشجویان دختر و پسر از نظر الگوهای ارتباطی خانواده و راهبردهای مقابله با استرس تفاوت معناداری وجود دارد. دانشجویان دختر بیشتر از راهبردهای مقابله با استرس هیجان مدار استفاده می کند و دانشجویان پسر بیشتر از راهبردهای مقابله با استرس مسئله مدار استفاده می کند و دانشجویان دختر بیشتر از الگوی ارتباطی همنوایی استفاده می کنند و دانشجویان پسر بیشتر از الگوی ارتباطی گفت و شنود استفاده می کنند. کلید واژه ها: الگوهای ارتباطی خانواده،رضایت زناشویی و راهبردهای مقابله با استرس

هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین عدالت سازمانی و خوداثربخشی با دلبستگی شغلی در کارکنان پالایشگاه گاز بیدبلند می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان این شرکت بوده اند. از این جامعه، براساس جدول مورگان 170 نفر (126 نفر مرد و 44 نفر زن) به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه عدالت سازمانی، خوداثربخشی و دلبستگی شغلی استفاده شد. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون همبستگی پیرسون و آزمون تی برای گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به سوالات پژوهش نتایج بدست آمده نشان داد که بین عدالت سازمانی و دلبستگی شغلی در سطح p<0/05 رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

چکیده هدف از این پژوهش رابطه رضایت شغلی از جنبه عوامل انگیزاننده و نگهدارنده با بهره وری نیروی انسانی در شرکت پتروشیمی خوزستان بوده است . روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت پتروشیمی خوزستان می باشد که ، نمونه آماری پژوهش براساس جدول مورگان 170 نفر و به صورت تصادفی و طبقه ای انتخاب شده اند . برای سنجش میزان بهره وری در پژوهش فوق از جدول 32 سئوالی هرسی1 و گلد اسمیت2 وجهت سنجش میزان رضایت شغلی از جدول 39 سئوالی ویسوکی3 وکروم4 با میزان پایایی 872/0 و 94/0 براساس آلفای کرونباخ استفاده شده است . برای تجزیه و تحلیل داده ها در آمار توصیفی از میانگین ، فراوانی ، درصد و انحراف معیار و درآمار استنباطی بااستفاده از ضریب همبستگی پیرسون ، تحلیل واریانس ، ضریب تعیین ورگرسیون به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است که نتیجه این تجزیه و تحلیل وجود همبستگی بین رضایت شغلی از جنبه عوامل انگیزاننده و نگهدارنده با بهره وری نیروی انسانی در سازمان مورد پژوهش بود است . ضریب همبستگی بر اساس آلفای کرونباخ بین رضایت شغلی کارکنان(انگیزاننده ها و نگهدارنده ها) با بهره وری نیروی انسانی (6/0) ، بین رضایت شغلی کارکنان از جنبه عوامل انگیزاننده با بهره وری نیروی انسانی (67/0) و بین رضایت شغلی کارکنان از جنبه عوامل نگهدارنده با بهره وری نیروی انسانی (6/0) به دست آمد است . کلید واژه ها : بهره وری نیروی انسانی5 _ رضایت شغلی کارکنان6 _ عوامل انگیزاننده یا انگیزشی7 _ عوامل نگهدارنده یا بهداشتی8 1-hercy 2-gold smith 3-wysocki 4-g0kromm 5-human productivity 6-job satisfication 7-motivation 8-hygiene

چکیده: هدف از این تحقیق رابطه مدیریت دانش و هوش سازمانی در بین اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بوده است . روش تحقیق از نوع روش توصیفی – همبستگی بوده است. جهت نمونه گیری از بین 211 نفر اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت به روش طبقه تصادفی و با توجه به جدول مورگان 136 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه هوش سازمانی البرخت(2003)با پایایی (90/) و مدیریت دانش جوزف حداد ( 2007) با پایایی (89/ ) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است که در قسمت استنباطی از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند گانه، تی تست و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شده است که پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج نشان داد که: بین مدیریت دانش و هوش سازمانی و بین متغیر های ثبت دانش، استقرار دانش و مشارکت دانش با هوش سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. هوش سازمانی در بین زنان و مردان و در بین افراد ارشد و دکتری تفاوت ندارد. ولی هوش سازمانی افراد با توجه به سنوات خدمت متفاوت می باشد. همچنین مولفه های خلق دانش، ثبت دانش و استقرار دانش می توانند هوش سازمانی را پیش بینی نمایند

هدف از این پژوهش تبین رابطه مدیریت مشارکتی باسلامت سازمانی وتعهدسازمانی دبیران مدارس متوسطه شهرمیناب درسال تحصیلی 90-1389 بودکه با توجه به ماهیت موضوع و هدف اصلی پژوهش،از روش توصیفی از نوع هبستگی استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش تمامی دبیران (مرد وزن)مدارس متوسطه شهرمیناب به تعداد 185نفر بوده که به صورت نمونه گیری سرشماری کل آنان انتخاب گردیدند.جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه ی تعهد سازمانی(ocq)پورتر- مودی واستیرز(1974) وسلامت- سازمانی (ohi)هوی وفیلدمن(1987) وپرسشنامه افتراقی مدیریت مشارکتی کریتنرو کینیکی (1991) که پنج بعد مدیریت(تصمیم گیری، ارتباطات،رهبری،ساختار ونظارت) را مورد سنجش قرار می دهد استفاده شده است.روایی وپایایی ابزارها، از طریق محاسبه همبستگی هریک از ابعاد با نمره کل مقیاس ،از طریق تحلیل گویه وآلفای کرونباخ بدست آمد. وبه منظور تجزیه وتحلیل داده ها ازروش های آماری ضریب همبستگی پیرسون وتحلیل رگرسیون چندگانه استفاده گردید. نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که بین مدیریت مشارکتی باسلامت سازمانی وتعهدسازمانی دبیران مدارس متوسطه رابطه مستقیم و معنی داری وجود داشت و بین مولفه های مدیریت مشارکتی و سلامت سازمانی وتعهد سازمانی نیز رابطه مستقیم و معنی داری وجود داشت. همچنین از بین مولفه های مدیریت مشارکتی تنها مولفه ارتباطات قادر به پیش بینی سلامت سازمانی و تعهد سازمانی بود. کلیدواژه ها:مدیریت مشارکتی ،سلامت سازمانی ،تعهدسازمانی ، دبیران مدارس متوسطه

هدف از این پژوهش تبین رابطه سبکهای رهبری با هوش هیجانی و رضایت شغلی دبیران مدارس متوسطه شهرسیرجان درسال تحصیلی 90-1389 بودکه با توجه به ماهیت موضوع و هدف اصلی پژوهش،از روش توصیفی از نوع هبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، دبیران مدارس متوسطه سیرجان که متشکل از 150 نفر بودند را شامل می شد که با استفاده از جدول مورگان از این تعداد 110 نفر که 60 نفر زن و 50 نفر مرد را شامل می شود، نمونه آماری را تشکیل داد. لازم به ذکر است که روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه ی رضایت شغلی توسط اسمیت و همکاران (1969)و هوش هیجانی گلمن(1994) و سبک رهبری فیدلر وچمرز(1984) استفاده شده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که بین سبکهای رهبری با هوش هیجانی و رضایت شغلی دبیران مدارس متوسطه رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. کلیدواژه ها:سبک رهبری کارمدار،سبک رهبری کارمندمدار،هوش هیجانی ،رضایت شغلی

هدف از پژوهش حاضر، رابطه بین ابعاد توانمند سازی با خود کارآمدی و رضایت شغلی دبیران متوسطه شهر مرودشت بوده است.جامعه آماری این پژوهش،شامل کلیه دبیران(157نفر) دوره متوسطه شهر مرودشت بوده، لذا از روش نمونه گیری استفاده نشده است،زیرا که جامعه برابر با نمونه است. برای گردآوری اطلاعات از سه مقیاس توانمندسازی( ایران نژاد پاریزی ،1386) خودکارآمدی(شرر، 1982) و رضایت شغلی ویسوکی و کرومjdi) )استفاده شده است.ضریب پایایی با آلفای کرونباخ ،مقیاس توانمند سازی95/0 ، مقیاس خود کارآمدی95/0 و مقیاس رضایت شغلی86/0 به دست آمد. نتایج نشان داد که بین توانمندسازی و خودکارآمدی رابطه معنادار در سطح 05/0 و همچنین میان توانمندسازی و رضایت شغلی ارتباط معنادار در سطح 01/0 p<وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون ابعاد توانمندسازی برعامل رضایت شغلی نشان داد که روشنی هدف، روحیه، رفتار عادلانه، شناخت و قدردانی، کار تیمی، مشارکت و دارا بودن محیط سالم به طور معنادار پیش بینی کننده قوی در سطح 01/0 p< برای ایجاد رضایت شغلی معلمان است اما ارتباطات پیش بینی کننده معناداری برای عامل رضایت شغلی نیست.همچنین روشنی هدف، روحیه، رفتار عادلانه، شناخت و قدردانی، کار تیمی، مشارکت و دارا بودن محیط سالم به طور معنادار پیش بینی کننده عامل نگهدارنده شغلی است، اما ارتباطات پیش بینی کننده معناداری برای عامل نگهدارنده شغلی نیست. نتایج حاصل از بررسی رابطه ابعاد توانمندسازی بر خودکارآمدی نشان داد که، شناخت و قدردانی از معلمان قوی ترین پیش بینی کننده برای خودکارآمدی معلمان می با شد به طوری که شناخت و قدردانی در سطح 03/0 p<معنادار بوده است، همچنین ارتباطات در محیط آموزشی پیش بینی کننده معنادار در سطح 06/0 p<بوده و همچنین رفتار عادلانه، مشارکت و دارا بودن محیط سالم پیش بینی کننده ایجاد خودکارآمدی در معلمان بوده است.

چکیده : هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه بین آموزش های ضمن خدمت با رضایت شغلی وخودکارآمدی دبیران ریاضی شهرستان شیراز می باشد. جامعه آماری شامل 240 نفر (زن و مرد) کلیه دبیران ریاضی دوره راهنمایی چهار ناحیه شیراز می باشد. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه، آموزش های ضمن خدمت (کلمنز 2001) رضایت شغلی (اسمیت، 1990) خودکارآمدی (شرر، 1982) استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی - همبستگی می باشد . یافته ها نشان می دهد که بین آموزش های ضمن خدمت با خودکارآمدی و رضایت شغلی دبیران ریاضی رابطه معنی دار وجود دارد.بین آموزش های ضمن خدمت با عامل نگهدارنده ی شغلی رابطه معنا دار وجود دارد همچنین بین ابعاد آموزش های ضمن خدمت با عامل خودکارآمدی رابطه ی معنادار وجود دارد. کلید واژه ها : آموزش ضمن خدمت ، رضایت شغلی ، خودکارآمدی ، دبیران ریاضی

هدف از این پژوهش تبیین رابطه فرهنگ سازمانی با انگیزه شغلی و اثر بخشی در مدیران مدارس متوسطه شهرفسا بوده است. روش تحقیق از نوع توصیفی – همبستگی بوده است که کل جامعه آماری آن 149 نفر که تعداد 42 نفر زن و 107 نفر مرد در آن به عنوان نمونه آماری مورد استفاده قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه فرهنگ سازمانی هافستد ،انگیزه شغلی مجدیان واثر بخشی هرسی و بلانچارد استفاده شد. نتایج پژوهش با توجه به سئوالات تحقیق نشان می دهدکه : بین فرهنگ سازمانی، انگیزه شغلی و اثر بخشی رابطه معنی داری وجود دارد . بین مولفه های فرهنگ سازمانی و انگیزه شغلی رابطه معنی داری مشاهده می شود و تنها بین مولفه های فاصله قدرت و تلاش، احساس تنش؛ امتناع از ریسک و علاقه، شایستگی درک شده، احساس تنش، انتخاب درک شده؛ فردگرایی و احساس تنش، سودمندی؛ مردسالاری و علاقه، شایستگی درک شده، احساس تنش،سودمندی رابطه معنی داری مشاهده نشد. بین مولفه های فرهنگ سازمانی واثر بخشی رابطه معنی داری مشاهده می شود وتنها بین مولفه های فردگرایی و اثر بخشی رابطه معنی داری مشاهده نشد . بین میزان فرهنگ سازمانی مدیران با میزان سوابق تفاوت معنی داری وجود دارد و بین میزان فرهنگ سازمانی مدیران با میزان تحصیلات مدیران تفاوت معنی داری مشاهده نشد .

هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی با رضایت شغلی در بین معلمان زن ابتدایی بوده است . روش تحقیق نیز توصیفی از نوع همبستگی است . جامعه آماری این تحقیق کلیه معلمان زن مدارس ابتدایی شهرستان فیروزآباد است که نمونه آماری براساس جدول مورگان ، 152 نفر و به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند که برای سنجش عدالت سازمانی از پرسشنامه ( نیهوف ، مورمن ، 1990) و سنجش رفتار شهروندی از پرسشنامه ( پودساکف ، مکنزی ، مورمن و فیتر ، 1990) و سنجش رضایت شغلیjdi از پرسشنامه (کندال ، اسمیت و هیولین ، 1969) استفاده شد . برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیلی با استفاده از نرم افزار spss استفاده شد .کلیه پرسشنامه ها از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند . نتایج نشان داد بین عدالت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی با رضایت شغلی همبستگی وجود دارد . ودرعین حال همواره هر نوع احساس عدالت بر رضایت کلی شغلی و رضایت از سرپرستان تأثیر معنادار داشته است . و همچنین متغیرهای عدالت سازمانی و رفتارشهروندی قادر به پیش بینی تغییرات رضایت شغلی می باشند .

پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه مدیریت مشارکتی با تعهد سازمانی و سلامت روان معلمان دوره متوسطه شهر داراب انجام گرفته است . روش تحقیق ، توصیفی از نوع همبستگی بوده است . جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه معلمان مدارس متوسطه شهر داراب بوده که در سال تحصیلی90-89 مشغول به کار بوده اند و تعداد آنها 250نفر ، که از همگی به عنوان نمونه استفاده شده است . اطلاعات از طریق سه پرسشنامه مدیریت مشارکتی با پایایی 85/ 0، تعهد سازمانی با پایایی90/0 وسلامت روان با پایایی 89/0 جمع آوری شد . نتایج پژوهش نشان داد : بین مدیریت مشارکتی و تعهد سازمانی و سلامت روان رابطه مستقیم معناداری وجود دارد. بین مدیریت مشارکتی و تعهد سازمانی رابطه مستقیم معناداری وجود دارد . بین مدیریت مشارکتی و سلامت روان رابطه معکوس معناداری وجود دارد . بین ابعاد مدیریت مشارکتی(تصمیم گیری ، ارتباطات ، رهبری و ساختار) با تعهد سازمانی رابطه مستقیم معنادار وجود دارد ولی بین بعد کنترل با تعهد سازمانی رابطه معناداری یافت نشد . بین ابعاد مدیریت مشارکتی (تصمیم گیری ،ارتباطات ، کنترل) با سلامت روان رابطه معکوس معنادار وجود دارد ولی بین ابعاد رهبری و ساختار با سلامت روان رابطه معناداری یافت نشد. از بین ابعاد مدیریت مشارکتی تنها مولفه تصمیم گیری معنادار بوده و پیش بینی کننده تعهد سازمانی و سلامت روان می باشد .

چکیده این پژوهش جهت تبیین رابطه آموزش های ضمن خدمت با نیازهاورضایت شغلی کارکنان ستادی جهاد کشاورزی فارس با روش توصیفی- همبستگی بوده است.سوال اصلی این رویکرد این بوده که آیا میزان ارضاءنیازها ورضایت شغلی کارکنان شرکت کننده در دوره های آموزش ضمن خدمت برحسب جنسیت،سابقه خدمت،سطح تحصیلات متفاوت بوده است یا خیر؟ جامعه آماری این پژوهش به تعداد 230 نفر شامل کل کارشناسان مرد (166نفر)وزن(64نفر)بوده که در این پژوهش کل جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفته است.جهت گردآوری اطلاعات ،از دو پرسشنامه نیازآموزشی ورضایت شغلی استفاده شده است. هدف پژوهش حاضر این بود که رابطه آموزش ضمن خدمت و رضایت شغلی در بین کارکنان ستادی سازمان جهاد کشاورزی فارس را مورد بررسی قرار دهیم. از آنجائی که وجود مدیران و کارکنان کار آمد و توانمند که دارای خودکارآمدی بالایی نیز باشند بر رضایت شغلی آنان اثر گذاشته و موجب بهره وری بیشتر و کار با علاقه و جدیت بیشتری نیز می گردد. لذا آموزش ضمن خدمت امری اساسی جهت توانمند ساختن مدیران و کارکنان در این برهه از زمان می باشد. با توجه به اینکه آموزش ضمن خدمت جهت بالا بردن سطح توان و کارآمدی افراد و همچنین افزایش سطح عملکرد و رضایت شغلی آنها لازم و ضروری است در این پژوهش ابتدا سعی کردیم آموزش ضمن خدمت را از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار داده و ابعاد آن را با توجه به تئوری ها و نظریات صاحب نظران با استفاده از کتب، مقالات و پایان نامه های انجام شده به بحث گذاشته و راه های آموزش، اثرات آن، موانع آن را شناسایی و ذکر نمائیم. سپس رضایت شغلی را به عنوان متغیر وابسته تعریف نموده، نظریه ها و تئوری های انگیزشی و محتوایی موثر بر رضایت شغلی را بیان کرده و رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته را مورد پژوهش و بررسی قرار داده و نتایج آن درجداول ذکر شده مشخص می باشد. برای نیل به این هدف، با توجه به پیشینه ی نظری و تجربی موجود در مورد متغیرهای پژوهش سئوالاتی طرح شده که نتایج حاصله بشرح زیر می باشد: 1-بین آموزش ضمن خدمت ورضایت شغلی کارکنان همبستگی معناداری در سطح 05/0وجود داشته است. 2- بین آموزش ضمن خدمت ونیاز آموزشی کارکنان همبستگی معناداری در سطح 001/0وجود داشته است. 3-بین رضایت شغلی ونیاز آموزشی کارکنان زن ومرد تفاوت معناداری وجود نداشته است. 4-سابقه خدمت در میزان رضایت شغلی ونیاز آموزشی کارکنان تاثیری نداشته است. 5-مدرک تحصیلی در رضایت شغلی و ارضاء نیاز آموزشی کارکنان شرکت کننده در دوره های آموزش ضمن خدمت تا ثیزی نداشته است. کلید واژه ها : آموزش ضمن خدمت ،رضایت شغلی ،نیازها ،سازمان job satisfaction- needs – organization - service training

هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه استرس شغلی و سلامت سازمانی با عملکرد مدیران مدارس شهرستان مرودشت بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل مدیران مدارس شهرستان مرودشت می باشد که در سال تحصیلی 90-89 مشغول به کار بوده اند و تعداد آنها 232 نفر است. تعداد نمونه این پژوهش 144 نفر و روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. ابزار اندازه گیری این پژوهش شامل سه پرسشنامه استرس شغلی با پایایی 944/. ، سلامت سازمانی با پایایی 953/. و عملکرد با پایایی 866/. می باشد. نتایج پژوهش نشان داد : - بین استرس شغلی و سلامت سازمانی با عملکرد رابطه معناداری وجود دارد. - بین استرس شغلی و عملکرد رابطه منفی معناداری وجود دارد. - بین سلامت سازمانی و عملکرد رابطه مثبت معناداری وجود دارد. - استرس شغلی می تواند عملکرد مدیران را پیش بینی نماید. - سلامت سازمانی می تواند عملکرد مدیران را پیش بینی نماید.

هدف از پژوهش حاضرتبیین رابطه مدیریت مشارکتی با خودکارآمدی و بهره وری دبیران دوره متوسطه شهر داراب بوده که با روش تحقیق ،توصیفی از نوع همبستگی انجام گردید.جامعه آماری این پژوهش شامل 245 نفرازدبیران دوره متوسطه بوده، که 170 نفربا استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.جهت جمع آوری اطلاعات و داده ها از سه پرسشنامه،بهره وری هرسی وگلداسمیت،پرسشنامه خودکارآمدی شرر و پرسشنامه مدیریت مشارکتی فیضی،استفاده گردید.جهت تجزیه وتحلیل داده ها درسطح آمارتوصیفی از میانگین،انحراف معیار ودرسطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است.نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد،که بین مدیریت مشارکتی با خودکارآمدی وبهره وری رابطه معناداری وجود دارد.بین مدیریت مشارکتی با خودکارآمدی رابطه معناداری وجود دارد.بین مدیریت مشارکتی وبهره وری رابطه معناداری وجوددارد.بین ابعادمدیریت مشارکتی(تصمیم گیری وارتباطات)با خودکارآمدی درسطح(01/0)رابطه معناداری وجود دارد.بین ابعاد مدیریت مشارکتی، (تصمیم گیری،ارتباطات،رهبری،ساختار،کنترل)وبهره وری درسطح( 1 /0)رابطه معناراری وجوددارد.ازبین مولفه های مدیریت مشارکتی(تصمیم گیری وساختار)درسطح ( 0001/0) توانایی قوی تری رابرای پیش بینی خودکارآمدی دارند.از بین مولفه های مدیریت مشارکتی (رهبری و تصمیم گیری) در سطح ( 0001/0)توانایی قوی تری را برای پیش بینی بهره وری دارند. کلید واژه ها: مدیریت مشارکتی، خودکارآمدی، بهره وری، دبیران دوره متوسطه

ارتباط بین خشنودی شغلی و دلبستگی شغلی ،خشنودی شغلی و تعهد سازمانی ،تعهد سازمانی و میل ماندن در شغل رابطه مثبت و معنا دار وجود دارد.

هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه جو سازمانی وکیفیت زندگی کاری با رضایت شغلی دبیران شهرستان بوانات در سال تحصیلی 91-90 می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دبیران شاغل در مدارس راهنمایی و دبیرستان شهرستان بوانات می باشد. به این منظور 100نفر از دبیران را به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه توصیف جو سازمانی هالپین وکرافت ، پرسشنامه سنجش کیفیت زندگی قاسم زاده،پرسشنامه رضایت شغلی اسمیت، کندال وهالین بوده است. از روش های آمار توصیفی میانگین وانحراف استاندارد و آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه به روش گام به گام (مرحله ای) برای آزمون فرضیه ها استفاده گردید. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین مولفه های جو سازمانی و مولفه های کیفیت زندگی کاری با رضایت شغلی رابطه معناداری وجود دارد .یعنی هر پنج فرضیه موجود در این پژوهش تایید شدند نتایج این پژوهش نشان داد که جو باز باعث رضایت شغلی بیشتر وجو بسته باعث رضایت شغلی کمتر می شود ،نتایج تحلیل رگرسیون چند گانه نشان داد جو سازمانی وکیفیت زندگی کاری پیش بینی کننده مثبت ومعنادار رضایت شغلی می باشند.در بررسی ابعاد ، از میان مولفه های جو سازمانی حمایتی ،دستوری وهمکارانه معنادار شده و بعد صمیمی پیش بینی کننده قوی تری می باشد. واز میان مولفه های کیفیت زندگی کاری ابعاد مشارکت شغلی ،توازن بین کار و زندگی و مسائل مالی ورفاهی معنا دار شده است.و بعد صمیمی پیش بینی کننده قوی تری می باشد.

چکیده: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مهارت های انسانی با خود کار امدی و رضایت شغلی مربیان بهورزی دانشگاه علوم پزشکی شیراز بود جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مربیان بهرزی علوم پزشکی شیراز بود بنابراین از انجا که تمامی مربیان علوم پزشکی شیراز در این مطالعه مورد پژوهش قرار گرفته تعداد افراد نمونه و جامعه اماری برابرند در این پژوهش برای گرد آوری اطلاعات از سه مقیاس ناخوشایندترین همکار جهت بررسی مهارت های انسانی (فیلدلروچمرز) خودکار امدی (شرر1982) برای سنجش خود کار امدی و پرسشنامه رضایت شغلی (jdi ویسوکی و کروم) برای سنجش رضایت شغلی استفاده شده است ضریب پایانی با الفای کرونباخ برای مقیاس ناخوشایندترین همکار برابر 95% برای مقیاس خودکارمدی برابر 95% وبرای مقیاس رضایت شغلی 86% به دست آمد پژوهش حاضر میدانی بود وبا استفاده از ضریب رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون میزان همبستگی مهارت های انسانی با خود کار آمدی و رضایت شغلی مربیان مورد ارزیابی قرار گرفت نتایج نشان داده که بین مهارت های انسانی و خود کارامدی در سطح001% رابطه معنا دارای وجود دارد همچنین مهارت های انسانی به طور معنا دار در سطح 001% رضایت شغلی را پیش بینی میکند نتایج حاصل از رگرسیون خودکار امدی و رضایت شغلی نشان داد که خود کار آمدی به طور معنا دار در سطح 03/0 پیش بینی کننده رضایت شغلی مربیان مراکز آموزش بهورزی دانشگاه علوم پزشکی شیراز میباشد ./ واژه های کلیدی: مهارت های انسانی ،خودکار امدی ،رضایت شغلی ،مربیان بهورزی

چکیده هدف اصلی از این پژوهش ، تبیین رابطه مهارت های اجتماعی و ارتباطی وعدالت سازمانی با اثربخشی مدیران مقطع متوسطه بود . اطلاعات لازم در جهت مطالعه این متغیر ها در مدیران ، از طریق نظرسنجی بین دبیران جمع آوری گردید. به این منظور ،از بین 794 نفر از دبیران متوسطه ، به کمک نمونه گیری تصادفی ، 120 نفر به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های لازم با استفاده از سه دسته پرسشنامه مجزاگرد آوری گردید . جهت سنجش مهارت ها از پرسشنامه ای محقق ساخته استفاده گردید. هم چنین اثربخشی نیز با پرسشنامه ای استاندارد سنجیده شد. عدالت سازمانی نیز با پرسشنامه نیهوف و مورمان مورد سنجش قرار گرفت . پس از تجزیه و تحلیل داده ها به کمک روش های آماری(آزمون همبستگی پیرسون ، ضریب رگرسیون چندگانه) ، نتایج تحقیق نشان دادند که ، به طور کلی ارتباط معنی داری بین مهارت های اجتماعی و ارتباطی مدیران با میزان اثربخشی و عدالت سازمانی آن ها وجود دارد و هرگونه افزایش یا کاهش در این مهارت ها می تواند میزان اثربخشی و عدالت سازمانی را کاهش یا افزایش دهد . همچنین نتایج مربوط به ضرایب رگرسیون چندگانه نشان می دهد که از بین مهارت های ارتباطی : مهارت همکاری و ازبین مهارت های اجتماعی: مهارت کلامی بیشترین سهم را درتبیین و پیش بینی میزان اثربخشی مدیران دارا هستند .

هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر در با نشاط کردن تربیت دینی و اخلاقی دانش آموزان دوره متوسطه ازنظردبیران ومربیان زن ومرد بوده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری شامل 257 نفر از دبیران و مربیان مدارس متوسطه نظری آموزش و پرورش شهرستان آباده بوده و نمونه آماری شامل تمامی افراد جامعه در نظر گرفته شد که پس از جمع آوری اطلاعات تعداد 175 پرسشنامه برگشت داده شد، لذا نمونه آماری 175 نفر شد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه افشاری(1385) استفاده گردیده است. برای اندازه گیری و تجزیه وتحلیل داده ها ازآمار توصیفی و استنباطی استفاده شد که در سطح آمار استنباطی از آزمون های آماری فریدمن و من - ویتنی استفاده شده است. نتایج پس ازتجزیه وتحلیل داده ها نشان دادکه از نظر دبیران و مربیان زن از بین5 عامل محتوایی، عامل شیوه آموزش با روش تدریس در اولویت اول قرار داشته و همجنین از نظر دبیران و مربیان مرد میانگین رتبه ها یکسان بوده، اما با توجه به انحراف استاندارد و میانگین نمرات، از نظر مردان از بین پنج عامل محتوایی، عامل ویژگی های سنی در اولویت اول قرار گرفته است. همچنین بین روش ها وعوامل موثر در بانشاط کردن تربیت دینی واخلاقی دانش آموزان دوره متوسطه ازنظر دبیران و مربیان مردوزن تفاوت معنی داری وجود دارد.

چکیده فارسی رضایت شغلی کارکنان یکی از شاخص های اثربخشی مدیریت و رهبری در سازمان است. لازم است مدیران با اتخاذ سبک های مناسب رهبری رضایت شغلی کارکنان را افزایش داده و در نهایت باعث افزایش کارایی، بهره وری و تعهد سازمانی کارکنان شوند. با عنایت به اهمیت موضوع، هدف کلی این پژوهش تبیین رابطه سبک های رهبری و سبک های تفکر با رضایت شغلی کارکنان مدارس عشایری استان فارس بوده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش توصیفی همبستگی استفاده شده است. به منظور گردآوری داده‏ها از سه ابزار: الف – پرسشنامه سبک های رهبری حمایتی و غیر حمایتی جنفیر رونی و بنجامین گوتلیب؛ ب- پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و ج- پرسشنامه رضایت شغلی اسمیت ،کندال و هئیسن استفاده شده که روایی آن ها از طریق نظرات استادان راهنما و مشاورو کارشناسان و متخصصان و پایایی پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و به ترتیب پرسشنامه سبک رهبری حمایتی 88/0، غیرحمایتی 85/0؛ سبک تفکر 80/0 و رضایت مندی شغلی 89/0 برآورد گردیده است. جامعه آماری پژوهش شامل 120 نفر از کارکنان آموزش عشایری استان فارس در سال تحصیلی 91-90 بوده است که با استفاده از روش سرشماری تعداد 92 نفر (50 نفر مرد و 42 نفر زن) در پژوهش مشارکت داشته اند. در سطح آمار توصیفی از میانگین، درصد و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه همزمان، tمستقل، تحلیل واریانس یک راهه ( (anovaو نیز از آزمون تعقیبی شفه استفاده شده است. یافته‏های پژوهش نشان داد که بین سبک رهبری حمایتی و غیرحمایتی با رضایت شغلی ارتباط معناداری وجود دارد، این ارتباط بین سبک رهبری حمایتی و رضایت شغلی مثبت و بین سبک رهبری غیرحمایتی و رضایت شغلی منفی می باشد همچنین پژوهش نشان داد که بین سبک های تفکر (درون گرا و برون گرا) با رضایت شغلی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. کلیدواژه ها:آموزش عشایری، سبک رهبری حمایتی ، سبک رهبری غیرحمایتی ، سبک تفکر درون گرا، سبک تفکر برون گرا، رضایت شغلی ، استان فارس.

چکیده در این پژوهش هدف بررسی رابطه ابعاد فرهنگ سازمانی با خلاقیت و عملکرد دبیران دوره متوسطه شهر مرودشت می باشد که در سال تحصیلی 91-90 مشغول به کار می باشند. روش تحقیقی از نوع توصیفی بوده و جامعه آماری موردنظر 320 نفر می باشند که با استفاده از جدول مورگان 175 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه فرهنگ سازمانی هافستد، پرسشنامه خلاقیت تورنس و پرسشنامه عملکرد که بر اساس مدل آچیو تنظیم شده بود استفاده شده و نتایج پژوهش با توجه به سوالات تحقیقی به شرح ذیل می باشد : - بین فرهنگ سازمانی با خلاقیت و عملکرد دبیران دوره متوسطه شهر مرودشت رابطه معناداری وجود دارد. - بین ابعاد فرهنگ سازمانی و خلاقیت دبیران رابطه معناداری وجود دارد. - بین ابعاد فرهنگ سازمانی و عملکرد دبیران رابطه معناداری وجود دارد. و در خصوص سوال های پژوهش مولفه های فاصله قدرت و فردگرایی توانایی بیشتری برای پیش بینی خلاقیت دبیران را دارا می باشند و همچنین در خصوص سوال دوم پژوهش از بین ابعاد فرهنگ سازمانی مولفه های ریسک پذیری، فردگرایی و مردم سالاری بر روی هم 32 درصد متغیر واریانس متغیر عملکرد کارکنان را پیش بینی می کنند و سطح معنی داری در مولفه فاصله قدرت معنی دار نشده یعنی کمترین توان پیش بینی را دارد. واژه های کلیدی : فرهنگ سازمانی- خلاقیت- عملکرد.

چکیده: پژوهش حاضرباهدف تبیین رابطه سبکهای رهبری ( تحول آفرین و تعامل گرا) با بالندگی سازمانی و اثربخشی مدیران مدارس شهرستان مرودشت صورت گرفته است. روش تحقیق،توصیفی از نوع همبستگی بوده است جامعه آماری این پژوهش متشکل از مدیران مدارس شهرستان مرودشت بوده که در سال تحصیلی 90-89 مشغول به کار بوده اند و تعداد آنها 232 نفر ،که تعداد نمونه در این پژوهش 144 نفر و روش نمونه گیری تصادفی ساده بوده. اطلاعات از طریق سه پرسشنامه سبک های رهبری ( تحول آفرین و تعامل گرا) با پایایی 87/0 ،81/0 بالندگی سازمانی با پایایی 97/0 و اثربخشی با پایایی 87/0 جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد: بین سبکهای رهبری ( تحول آفرین و تعامل گرا) با بالندگی سازمانی و اثربخشی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. سبکهای رهبری قابلیت پیش بینی معناداری با اثربخشی را دارند. سبکهای رهبری قابلیت پیش بینی معناداری با بالندگی سازمانی را دارند. واژه های کلیدی: سبکهای رهبری ، بالندگی سازمانی و اثربخشی .

چکیده هدف از پژوهش حاضرتبیین اثربخشی دوره های آموزش اقدام پژوهی بر خلاقیت و خودکارآمدی کارکنان آموزشی شهرستان مرودشت بوده است،روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی بوده است،جامعه آماری این تحقیق شامل 60نفرازکارکنان آموزشی پژوهنده وغیرپژوهنده شهرستان مرودشت بوده است که 30 نفرآنها در سال تحصیلی (89-88) دوره های آموزش ضمن خدمت را در راستای اقدام پژوهی(حل مساله)پشت سر گذاشته اند،لذا ازآنجا که تعداد این افراد معدود بود کل جامعه آماری در این پژوهش لحاظ گردید واز روش نمونه گیری استفاده نشد،در این تحقیق جهت اندازه گیری متغیرها از دو پرسشنامه خود کارآمدی و خلاقیت استفاده شده بود.که پایایی این دو پرسشنامه به ترتیب برابر 70/. و 86/. بدست آمده است جهت تجزیه و تحلیل داده ها از سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است که درسطح آمار استنباطی از تحلیل کواریانس استفاده شده است،نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بطور کلی دوره های اقدام پژوهی بر خلاقیت و خودکارآمدی کارکنان آموزشی شهرستان مرودشت اثربخش بوده است. کلید واژه ها :اقدام پژوهی، خلاقیت، خودکار آمدی،مرودشت

چکیده : هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه مدیریت ارزیابی عملکرد با اثربخشی سیستم آموزشی و اشتغال دانش آموختگان مراکز آموزش فنی و حرفه ای شهرستان شیراز بوده است. جامعه آماری پژوهش 110 نفراز مربیان ،کارشناسان، کارکنان ومدیران ارشد و روسای مراکزآموزش فنی و حرفه ای شهرستان شیراز بودند ونمونه آماری بر اساس جدول مورگان کریسی (1970)، 86 نفر از کارکنان که 59نفرمردو27نفر زن را شامل می شود. که روش نمونه گیری تصادفی ساده بود،برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه مدیریت ارزیابی عملکرد رادنی مک آدام وهمکاران(2005-با پایایی899%)،(اثر بخشی سرجیوانی وهمکاران (1992-با پایایی95%)واشتغال دانش آموختگان یوسفی (1385-با پایایی96%)استفاده شده است.نتایج بدست آمده نشان داد که بین ابعاد مدیریت ارزیابی علکرد با اثر بخشی سیستم آموزشی و اشتغال دانش آموختگان مراکز آموزش فنی و حرفه ای شهرستان شیراز رابطه مستقیم و معنا داری وجود دارد.و بین مولفه های مدیریت ارزیابی عملکرد واثر بخشی سیستم آموزشی رابطه معنا داری وجود دارد.و بین مولفه های مدیریت ارزیابی عملکرد و اشتغال دانش آموختگان رابطه معنا داری وجود دارد. از جمله نتایج کاربردی این پژوهش برای مراکز آموزش فنی وحرفه ای شیراز استقرار کامل نظام جامع مدیریت ارزیابی عملکرد در سطوح مختلف سازمانی از جمله کارکنان ،مدیران وسازمان با توجه نتایج موثر آن در اثر بخشی و اشتغال دانش آموختگان می باشد . واژگان کلیدی : مدیریت ارزیابی عملکرد، اثربخشی سیستم آموزشی، اشتغال دانش آموختگان

چکیده تحقیق حاضر به بررسی میزان توجه به معیارهای تعالی سازمانی دردانشگاه آزاداسلامی ازدیدگاه کارکنان پرداخته است.روش این تحقیق توصیفی –پیمایشی وازنوع کاربردی می باشد.جامعه آماری آن راکارکنان دانشگاه تشکیل میدهد که215نفرمی باشند که بر اساس جدول مورگان 138 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند.داده ها ازطریق پرسشنامه استانداردتعالی جمع آوری شده است.پایایی پرسشنامه باضریب آلفا93/.می باشد.از آنجاکه این پرسشنامه درسازمان های مختلف مورد استفاده قرار گرفته روایی آن نیز مورد تایید است.داده هابا استفاده ازنرم افزارspssتجزیه وتحلیل شده است.وبرای بررسی سوالات از روش تی تک نمونه ای استفاده شده است. ونتایج نشان دادکه بین میزان توجه به معیارهای تعالی سازمانی در دانشگاه آزاداسلامی وشرایط مطلوب آن ازدیدگاه کارکنان تفاوت معناداری وجود دارد. واژگان کلیدی: ارزیابی،تعالی سازمانی ،کارکنان،دانشگاه آزاداسلامی.

چکیده هدف از تحقیق حاضر ، تبیین رابطه مدیریت کیفیت فراگیربا خلاقیت و بهره وری کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان رودان بوده است.روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش 420نفر از کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان رودان بوده که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 201نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیربا ضریب آلفای کرونباخ853/0 ، خلاقیت851/0 و بهره وری821/0 استفاده گردید . در تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون،رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج تحلیل آماری به دست آمده نشان داد که بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیربا خلاقیت رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیربا بهره وری رابطه معنادار وجود دارد، که از بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با بهره وری، بعدهای اندازه گیری و تجزیه و تحلیل کیفیت ومشتری مداری رابطه قوی تری را نشان می دهند. واژگان کلیدی : مدیریت کیفیت فراگیر، خلاقیت ، بهره وری

چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مهارت های ادراکی، انسانی و فنی مدیران با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانهای نواحی چهارگانه شهر شیراز در سال تحصیلی 1392- 1391 اجرا شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد..جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران و دبیران دبیرستان های شهر شیراز هستند. که به منظور پاسخ به سوالات پژوهش از مجموع مدیران دبیرستانهای دخترانه و پسرانه نواحی چهار گانه شهر شیراز که تعداد آنان 215 نفر (119زن،96 مرد) نفر بوده است که بر اساس جدول مورگان تعداد140 مدیر(77زن،63 مرد) انتخاب شدند که به پرسشنامه اطلاعات فردی مدیر پاسخ دادند. همچنین جهت تعیین میزان مهارت های ادراکی، انسانی، و فنی هر مدیر تعداد 5 عدد پرسشنامه به 5 نفر از دبیرانی که بالاترین ساعات تدریس را در آن دبیرستان دارند ، داده شد که به این ترتیب تعداد 700 پرسشنامه مهارت های مدیران توسط دبیران تکمیل گردید. در این پژوهش از دو پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. پرسشنامه اول برای سنجش میزان مهارتهای ادارکی، انسانی و فنی مدیران از دیدگاه دبیران مورد استفاده قرار گرفت. پرسشنامه دوم حاوی اطلاعات شخصی مدیران می باشد که توسط مدیران دبیرستانهای مورد مطالعه (140 نفر) تکمیل گردید. علاوه بر این در این تحقیق ، میانگین نمرات دروس نهایی به عنوان ملاک پیشرفت تحصیلی در نظرگرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین مهارت های انسانی، فنی و حرفه ای مدیران و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از نظر دبیران با ضریب همبستگی 83/0 در سطح 0001/0 رابطه معنی دار وجود دارد. و مدیران با تحصیلات مختلف از نظر مهارت های مدیریتی تفاوت معنی داری دارند. همچنین بین سابقه مدیریت مدیران و مهارت های مدیریتی آن ها رابطه معنی داری وجود دارد. وبین سن مدیران و مهارت های مدیریتی آن ها رابطه معنی داری وجود دارد. ضمن اینکه مدیران زن ومرد از نظر مهارت های مدیریتی تفاوت معنی داری ندارند کلمات کلیدی : مهارتهای ادراکی، انسانی، فنی ، پیشرفت تحصیلی

چکیده هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه هوش سازمانی با خودکارآمدی و رضایت شغلی دبیران متوسطه بوده است . روش تحقیق همبستگی می باشد.جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دبیران متوسطه شهر جیرفت است . حجم نمونه 234 نفر بوده است. ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل سه پرسشنامه هوش سازمانی ( آلبرخت، 2003) خود کارآمدی ( شرر، 1982) و رضایت شغلی(کندال و هالین1969) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل از روشهای آمار توصیفی(جدول توزیع فراوانی ، تداوم نمودار، میانگین و انحراف استاندارد) و در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شده است نتایج پس از تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که بین هوش سازمانی با خودکارآمدی و رضایت شغلی رابطه معناداری وجود دارد. بین ابعاد هوش سازمانی(چشم انداز استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر و روحیه )با رضایت شغلی رابطه معناداری وجود دارد. بین ابعاد هوش سازمانی با خودکارآمدی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین متغیر چشم انداز استراتژیک نسبت به دیگر متغیر ها پی بینی کننده قوی تری برای رضایت شغلی می باشد. ومتغیر روحیه نسبت به دیگر متغیر ها پی بینی کننده قوی تری برای خودکارآمدی می باشد. واژگان کلیدی : هوش سازمانی، خودکارآمدی ، رضایت شغلی،دبیران

چکیده: هدف از انجام این تحقیق تبیین رابطه سبکهای شخصیت با رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارمندان اداره کل حمل و نقل و پایانه های فارس بوده است.روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده است.جامعه آماری این تحقیق از 85 نفر کارمندان اداره کل حمل و نقل و پایانه های فارس در سال 1391 تشکیل شده است و به دلیل محدودیت جامعه آماری حجم نمونه به روش سرشماری 85 نفر انتخاب شده است.برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رضایت شغلی ویسوکی و کروم، تعهد سازمانی مودای ،استیرز و پورتر و پرسشنامه سبکهای شخصیت a وb راتوس و اسپنسراستفاده شده است. پایایی پرسشنامه های فوق به روش الفای کرونباخ به ترتیب 732/0 ،671/0 و666/0 محاسبه شده است.برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری توصیفی(میانگین وانحراف استاندارد)وآماراستنباطی(ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون)استفاده و نتایج به شرح زیرحاصل شده است :بین سبکهای شخصیت با رضایت شغلی و تعهدسازمانی رابطه معنا داری وجوددارد.سبکهای شخصیت به طور معنا داری قادربه پیش بینی رضایت شغلی وتعهد سازمانی می باشند.بین رضایت شغلی وتعهد سازمانی سبکهای شخصیت تفاوت معنا داری وجودداردو رضایت شغلی وتعهد سازمانی سبک شخصیت a بیشترازb می باشد. واژگان کلیدی: سبکهای شخصیت a وb،رضایت شغلی ، تعهدسازمانی.

چکیده : هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین توانمند سازی و خود کارآمدی با خلاقیت در مدیران مرد مقطع ابتدایی اداره آموزش و پرورش عشایر فارس می باشد. جامعه آماری تمام مدیران مدارس ابتدایی آموزش و پرورش عشایر فارس می باشد که حجم نمونه 200 نفر از مدیران به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب گردید. جهت جمع آوری اطلاعات از 3 پرسشنامه خلاقیت رندسیپ، توانمند سازی اسپریتزر و مقیاس خودکارآمدی شرر و آدامز استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق روش آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این نتایج نشان می دهد که بین توانمندسازی و خود کارآمدی با خلاقیت رابطه معنا داری وجود دارد همچنین بین تمام مولفه های این سه متغیر نیز روابط مثبت معنی داری وجود دارد. کلید واژه ها : توانمند سازی، خودکار آمدی، خلاقیت

هدف از پژوهش تبیین رابطه ویژگی شخصیتی وجو سازمانی با توانمندسازی کارکنان آموزش وپرورش بوده است.جامعه آماری 135نفراز کارکنان اداری آموزش وپرورش بوده است .واز روش سرشماری کلیه کارکنان موردبررسی قرار گرفته اند.روش پژوهش ازنوع همبستگی است.برای گرد آوری اطلاعات از سه مقیاس توانمندسازی (ایران نژاد پاریزی ،1386)ویژگی شخصیتی (جنکینس ،زیزانسکی وروزنمن ،1971)وجو سازمانی (هالپین وکرافت ،1963 )استفاده گردید.ضریب پایایی بدست آمده با استفاده از روش آلفای کرانباخ در پژوهش حاضر،مقیاس توانمندسازی 95/0، مقیاس ویژگی شخصیتی 85/0ومقیاس جوسازمانی 76/0بوده است .نتایج نشان دادکه بین ویژگی شخصیتی وجوسازمانی با توانمندسازی رابطه مثبت ومعناداری وجودداردهمچنین میان ابعاد ویژگی شخصیتی با توانمندسازی رابطه معناداری وجودندارد .بین ابعاد جو سازمانی با توانمندسازی رابطه معناداری وجوددارد .همچنین نتایح حاصل از رگرسیون ابعاد ویژگی شخصیتی پیش بینی کننده معناداری برای توانمندسازی نمی باشند ونتایج حاصل از پیش بینی تمام ابعادجو سازمانی برتوانمندسازی نشان دادکه تمام ابعادجوسازمانی بطور معناداری پیش بینی کننده توانمندسازی می باشند .

چکیده : هدف این پژوهش تبیین رابطه بین رهبری معنوی وکیفیت زندگی کاری باسلامت روان بوده است.روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد.جامعه آماری پژوهش تمامی مدیران مقطع راهنمایی شهرستان مرودشت(سال تحصیلی92-91) که بالغ بر86 نفر می باشد که بر اساس سرشماری بدست آمده است.برای گرد آوری اطلاعات از سه پرسشنامه استاندارد شده که شامل:1-پرسشنامه رهبری معنوی که توسط فرای در سال طراحی گردید.2-پرسشنامه کیفیت زندگی کاری که توسط قاسم زاده تهیه شده است.3- پرسشنامه سلامت روان که به وسیله براهنی،یعقوبی و پالاهنگ هنجاریابی شده است استفاده گردیده است.یافته ها حاکی بر آن است که 1- بین رهبری معنوی وکیفیت زندگی کاری باسلامت روان رابطه معکوس ومعناداری وجود دارد.2- بین متغیر سلامت روان با ابعاد ایمان وتعهد سازمانی در سطح معناداری 05/0 رابطه معکوس ومعناداری وجود دارد.3- بین متغیر سلامت روان با ابعاد روابط انسانی,امنیت شغلی،رعایت حقوق ومسایل مالی در سطح معنا داری 05/0رابطه معکوس ومعناداری وجوددارد.4-بعدایمان نسبت به دیگر ابعاد رهبری معنوی پیش بینی کننده قویتری برای سلامت روان می باشد.5-بعد رعایت حقوق ومنزلت انسانی نسبت به دیگر ابعاد کیفیت زندگی کاری پیش بینی کننده قوی تری برای سلامت روان می باشد.6-متغیر کیفیت زندگی کاری نسبت به متغیر رهبری معنوی پیش بینی کننده قوی تری برای سلامت روان می باشد. واژگان کلیدی :رهبری معنوی ،کیفیت زندگی کاری،سلامت روان .

چکیده هدف پژوهش حاضر رابطه عدالت سازمانی و معنویت در محیط کار با تعهدسازمانی در بین معلمین آموزش و پرورش شهر خرامه بوده که با روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی انجام شده است. جامعه آماری شامل تمامی معلمین آموزش و پرورش شهر خرامه بوده که بنا بر آمار اخذ شده در سال تحصیلی 92-91، 900 نفر ( 534 مرد و 376 زن) می باشند. جهت بدست آوردن حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و 160 نفر به صورت تصادفی ساده از بین آنها انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های عدالت سازمانی نیهوف و مورمن، معنویت سازمانی کینجرسکی و اسکریپینگ و تعهد سازمانی آلن و می یر استفاده شد. یافته ها نشان داد که در فرضیه اصلی بین عدالت سازمانی و معنویت در محیط کار با تعهد سازمانی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و در فرضیه های فرعی بین ابعاد عدالت سازمانی، عدالت رویه ای و مراوده ای و ابعاد معنویت با تعهد سازمانی رابطه مستقیم و معنا داری وجود دارد و همچنین از یافته های بدست آمده می توان چنین نتیجه گرفت که در بین ابعاد عدالت سازمانی، متغیر عدالت مراوده ای و در بین ابعاد معنویت در محیط کار، متغیر جذابیت کاری نسبت به دیگر متغیرها، پیش بینی کننده قوی تری برای تعهد سازمانی می باشند. کلید واژه: عدالت سازمانی ، معنویت سازمانی، تعهد سازمانی، عدالت رویه ای، عدالت مراوده ای

چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر روش ساخت گرایی بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی در شهر مهر انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل 50 نفر دانش آموزان در قالب 3 کلاس بود که از این میان 2 کلاس شامل 44 نفر بصورت تصادفی در انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل آزمون معلم ساخته پیشرفته تحصیلی با پایایی 80% و تست استاندارد خلاقیت تورنس (فرم b تصویری) بود. به منظور پاسخگویی به سوالات از آزمون کو واریانس استفاده شد و نتایج حاکی از آن بود که بین میزان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. هم چنین بین میزان خلاقیت دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل در ابعاد بسط و ابتکار دانش آموزان تفاوت معنادار وجود دارد اما بین میزان خلاقیت دانش آموزان در ابعاد سیالی و انعطاف تفاوت معنادار مشاهده نشد. واژه های کلیدی: روش تدریس ساخت گرایی: روش تدریس سنتی، خلاقیت و پیشرفت تحصیلی

چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه میزان آگاهی معلمان از رویکرد ارزشیابی توصیفی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهرستان بشاگرد سال تحصیلی 92-1391، با روش همبستگی اجرا گردید. جامعه آماری شامل تمامی معلمان و دانش آموزان سوم ابتدایی شهرستان بشاگرد بود که از آن میان260 دانش آموز به روش تصادفی ساده و 124معلم به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه میزان آگاهی معلمان از رویکردارزشیابی توصیفی حسینی و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور می باشد .به منظورپاسخگویی به سوالات پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به روش همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میزان آگاهی معلمان از رویکرد ارزشیابی توصیفی با خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی، برنامه ریزی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد و بین میزان آگاهی معلمان از رویکرد ارزشیابی توصیفی با تأثیرات هیجانی و فقدان کنترل پیامد رابطه معکوس و معنادار وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل واریانس نشان داد که متغیر میزان آگاهی معلمان از رویکرد ارزشیابی توصیفی، قدرت پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان را دارد، درمجموع، بین میزان آگاهی معلمان از رویکرد ارزشیابی توصیفی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان ابتدایی رابطه معنادار وجود دارد و این که این متغیر قدرت پیش بینی عملکرد تحصیلی و ابعاد آن رادارد. کلیدواژه ها : معلمان، ارزشیابی توصیفی، عملکردتحصیلی، شهر بشاگرد، دوره ابتدایی.

این پژوهش به بررسی امکان سنجی استقرار مدل سازمان یادگیرنده در دانشکده مهندسی شیراز در سال 1392 پرداخته است ، روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بوده است . جامعه آماری پژوهش اعضاء هیات علمی دانشکده بوده و حجم نمونه نیز بر اساس روش سرشماری انتخاب گردید . با استفاده از یک پرسشنامه 31 گویه ای، سازمان یادگیرنده مارکوارت، بر مبنای هفت مولفه سازمان یادگیرنده که با استفاده از مقیاس پنج مرحله ای لیکرت بر روی جامعه آماری مذکور اجرا شده است . در تجزیه و تحلیل آماری داده ها دو بخش آمار توصیفی و استنناطی صورت گرفته است . که در تحلیل استنباطی سوالات از آزمون تی- یک نمونه ای داده ها و از نرم افزار تجزیه و تحلیل آماریspss استفاده گردیده است . پایایی ابزار از روش آلفای کرونباخ 83/0 بدست آمده است . یافته های پژوهش نشان داد ، امکان استقرار مدل سازمان یادگیرنده در تمامی ابعاد، چشم انداز مشترک، فرهنگ سازمانی، کار و یادگیری تیمی، اشتراک دانش، تفکر سیستمی، رهبری مشارکتی، توسعه ی شایستگی های کارکنان، از نظر اعضاء هیات علمی دانشکده بین میانگین نمرات بدست آمده و میانگین فرضی تفاوت معناداری وجود دارد. و استقرار مدل سازمان یادگیرنده با توجه به جنسیت، مدرک تحصیلی، سابقه کار و مرتبه علمی تفاوت معنادار وجود ندارد.

هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه رهبری معنوی و یادگیری سازمانی با رضایت شغلی معلمان بوده و روش پژوهش، از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی معلمان شاغل در مدارس شهرستان دهدشت در سال تحصیلی 92-91 می باشد که بر اساس آمار 700 نفر بوده و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 180 نفر تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیده است. جمع آوری داده ها و اطلاعات از طریق پرسشنامه رضایت شغلی اسمیت، پرسشنامه رهبری معنوی فرای و پرسشنامه یادگیری سازمانی نیفه صورت گرفته است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده و در سطح آمار توصیفی به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی به منظور تعیین رابطه ی بین متغیرها از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده گردیده است. نتایج پس از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که ابعاد تحصیل دانش و به کارگیری دانش با رضایت شغلی رابطه معنی دار ندارد. بعد تسهیم دانش با رضایت شغلی رابطه مستقیم و معنی دار دارد. که از ابعاد رهبری معنوی، بعد چشم انداز با رضایت شغلی رابطه معکوس و معنی داری دارد. ابعاد بازخورد عملکرد و معناداری با رضایت شغلی رابطه مستقیم و معنی داری دارند. ابعاد نوع دوستی، عضویت، تعهد سازمانی و ایمان با رضایت شغلی رابطه معنی داری ندارند.

هدف از این پژوهش تبیین رابطه حمایت اجتماعی وفرسودگی شغلی باسلامت روان بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری دراین پژوهش شامل تمامی مدیران مدارس(95نفرزن و 100نفرمرد) آموزش و پرورش مرودشت بوده اند .جهت انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد که با مراجعه به جدول مورگان نمونه مناسب شامل 120(58 زن و62 مرد) نفر مورد مطالعه قرار گرفته اند ابزارجمع آوری داده ها شامل پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ وهیلر، فرسودگی شغلی مسلش وجکسون،حمایت اجتماعی کاپلان و فرنچ بوده است داده های جمع آوری شده با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند نتایج پس از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین متغیرهای سلامت روان و فرسودگی شغلی رابطه معناداری وجود دارد، اما بین سلامت روان و حمایت اجتماعی رابطه معنی داری وجود ندارد و همچنین مشاهده گردید ابعاد فرسودگی شغلی می توانند سلامت روان را پیش بینی کنند؛ اما هیچ یک از ابعاد حمایت اجتماعی نمی تواند سلامت روانی را پیش بینی نماید.

هدف ازتحقیق حاضر تبیین رابطه کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی با بهره وری کارکنان ستاد مرکزی و معاونت های دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس بوده که با روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی انجام گردید. جامعه آماری این تحقیق شامل 420 نفر کارکنان ستاد مرکزی و معاونت های دانشگاه علوم پزشکی بندر عباس بوده که 201 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند . جهت جمع آوری اطلاعات و داده ها از سه پرسش نامه کیفیت زندگی کاری قاسم زاده(1384)، تعهد سازمانی آلن و مایر(1990) و بهره وری اچیو(1970) استفاده گردید . جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی با بهره وری کارکنان رابطه مثبت معنا داری دارد. بین ابعاد کیفیت زندگی کاری ،تعهد کاری و از بین ابعاد تعهد سازمانی ، تعهد هنجاری، قدرت پیش بینی قوی تری برای بهره وری دارا می باشند..

این پژوهش به منظور بررسی رابطه مهارت خواندن با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی در دروس ریاضی و فارسی شهر داراب انجام شده است .روش تحقیق، از نوع همبستگی می باشدکه تمام دانش آموزان دختر و پسر پایه پنجم ابتدایی شهر داراب که در سال تحصیلی 92-91 مشغول به تحصیل بودند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. نمونه پژوهش 264 نفر دانش آموز دختر و پسراز روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند . برای بررسی مهارت خواندن دانش آموزاناز مهارت سطح سواد خواندن اصفهان از دو گروه آزمون گرفته شد سپس به منظور سنجش وضعیت تحصیلی دانش آموزان، نمرات پیشرفت تحصیلی آنها در دروس ریاضی و فارسی از ریز نمرات استخراج شد. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و روش تحلیل رگرسیون مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. بر اساس یافته های پژوهش بین مهارت خواندن با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی دردروس فارسی و ریاضی رابطه معناداری وجود دارد و مولفه های درک مطلب، تکمیل جملات ناقص،توانایی صحیح خوانی متون فارسی ،سرعت خواندن و صحیح خوانی کلمات معنادار می توانند پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی کنند. کلید واژه ها: مهارت خواندن، ریاضی، فارسی ، کلاس پنجم ابتدایی

این پژوهش به بررسی امکان سنجی استقرار مدیریت دانش از دیدگاه هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کازرون در سال 1392 پرداخته است، روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه اماری پژوهش اعضاء هیأت علمی این دانشگاه بوده و حجم نمونه نیز براساس روش سرشماری انتخاب گردید. با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته 42 گویه ای، مدیریت دانش بر مبنای 10 مولفه مدیریت دانش که با استفاده از مقیاس پنج مرحله ای لیکرت بر روی جامعه آماری مذکور اجرا شده است. در تجزیه و تحلیل آماری داده ها دو بخش آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. که در تحلیل استنباطی سئوالات از آزمون تی – تک نمونه ای داده ها و از نرم افزار تجزیه و تحلیل آماری spss استفاده گردیده است. پایایی ابزاراز روش آلفای کرونباخ 88% بدست آمده است. یافته های پژوهش نشان داد که در دانشگاه آزاد واحد کازرون زمینه لازم برای استقرار مدل مدیریت دانش از مولفه های ایده ها و مأموریت، فرهنگ سازمانی، سازمان یادگیرنده، رهبری و مدیریت، کار تیمی و خلق دانش وجود دارد ولی زمینه لازم برای استقرار مولفه های استراتژی، سرمایه عقلانی، تقسیم دانش و سفسطه دیجیتالی وجود ندارد.

چکیده هدف از این پژوهش،امکان سنجی استقرار مدیریت کیفیت فراگیر می باشد . روش پژوهش، از نوع پیمایشی است. جامعه آماری مراکز آموزش فنی و حرفه ای شیراز می باشد. حجم نمونه به روش سرشماری 85نفر شامل 69 نفر مرد و 16 نفر زن ،تعیین شد.جمع آوری داده ها و اطلاعات از طریق پرسشنامه سنجش مدیریت کیفیت فراگیر آقای نوح پیشه صورت گرفته است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده ودر سطح آمار توصیفی به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از جدول توزیع فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی از آزمون تی تک نمونه ای و خی دو استفاده گردیده است. نتایج پس از تجزیه و تحلیل داده ها و با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای نشان داد:زمینه لازم برای استقرار مدیریت کیفیت فراگیر در مراکزآموزش فنی و حرفه ای شیراز با توجه به مولفه های تعهد مدیریت، توجه به مشتری، تصمیم گیری و مشارکت فراگیر، بهبود مداوم، ارزشیابی، آموزش و رشد کارکنان وجود دارد. همچنین نتایج پس از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون خی دو نشان داد که جنسیت وپذیرش مدیریت کیفیت فراگیر هیچ رابطه ای با یکدیگر ندارند.علاوه بر این آزمون خی دو نشان داد که سابقه کاری در پذیرش tqm نقشی ندارد. در نهایت با توجه به نظرات روسا، مربیان و کارکنان اداری و با استفاده ازآزمون خی دو ، افراد شرکت کننده در پژوهش ،کارآموزان وکارکنان را به عنوان مشتری در نظر می گیرند. واژگان کلیدی:امکان سنجی، مدیریت کیفیت فراگیر، tqm،مشتری،مراکز آموزش فنی و حرفه ای

هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه بین هوش معنوی و خلاقیت با بهره وری دبیران مقطع متوسطه بوده است . روش تحقیق همبستگی می باشد.جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دبیران متوسطه شهر مرودشت است . حجم نمونه به شیوه تصادفی ساده 250 نفر بوده است. ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل سه پرسشنامه هوش معنوی بدیع و همکاران ، خلاقیت تورنس و بهره وری گلداسمیت بوده است. جهت تجزیه و تحلیل از روشهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد ) و در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی و رگرسیون گام به گام استفاده شده است نتایج پس از تجزیه و تحلیل نتایج نشان داد که بین هوش معنوی و خلاقیت با بهره وری رابطه معناداری وجود دارد.بین ابعاد هوش معنوی با بهره وری رابطه معناداری وجود دارد. بین ابعاد خلاقیت با بهره وری رابطه معناداری وجود دارد.ابعاد هوش معنوی به طور معناداری قادر به پیش بینی بهره وری می باشند. و در بین این ابعاد متغیر انعطاف بینی کننده قوی تری برای بهره وری می باشد. و در نهایت هوش معنوی و خلاقیت به طور معناداری قادر به پیش بینی بهره وری می باشند.

هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان پایه دوم دوره راهنمایی بوده است. روش تحقیق در این پژوهش، روش شبه تجربی بوده است . جامعه ی مورد مطالعه، دانش آموزان پایه دوم راهنمایی نواحی چهارگانه شهرشیراز ونمونه ی موردمطالعه تعداد100 نفر( شامل دو گروه 25 نفره پسر و دو گروه 25 نفره دختر) ازدانش آموزان دختر و پسر پایه دوم راهنمایی ناحیه ی 4 شیراز می باشد . روش نمونه گیری، روش خوشه ای چند مرحله ای می باشد.ابزارجمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه ی محقق ساخته ی پیشرفت تحصیلی و پرسشنامه ی خلاقیت تصویری تورنس (فرم الف) می باشد . داده ها از طریق روش های آمار توصیفی، میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی(t )مستقل وتحلیل کو واریانس با استفاده از نرم افزار (spss)تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که یادگیری مشارکتی برپیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر معنا داری دارد اما یادگیری مشارکتی بر خلاقیت دانش آموزان تأثیر معناداری ندارد.

هدف ازتحقیق حاضر تبیین رابطه رهبری تحول آفرین و ساختار سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی دبیران آموزش و پرورش شهرستان پاسارگاد بوده که با روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی انجام گردید. جامعه آماری این تحقیق شامل 256 نفر از دبیران آموزش و پرورش شهرستان پاسارگاد 163 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند . جهت جمع آوری اطلاعات و داده ها از سه پرسش نامه رهبری تحول آفرین باس والیوا، ساختار سازمانی رابینز و رفتار شهروندی سازمانی پادساکوف استفاده گردید . جهت تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از میانگین، انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که بین رهبری تحول آفرین و ساختار سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت معنا داری وجود دارد. بین تمام ابعاد رهبری تحول آفرین با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت معنا داری وجود دارد. همچنین بین ابعاد ساختار سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنا داری وجود دارد. از بین ابعاد رهبری تحول آفرین ویژگی های آرمانی و تحریک فرهیختگی پیش بینی قوی تری برای رفتار شهروندی سازمانی دارند. و از بین مولفه های ساختار سازمانی، رسمیت و تمرکز قدرت پیش بینی قوی تری برای رفتار شهروندی سازمانی دارند

هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه ابعاد هوش هیجانی و اثر بخشی با تعهد سازمانی مدیران بوده و روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی مدیران مقطع متوسطه شهرستان بستک بوده و با توجه به اینکه تعداد کل مدیران 95 نفر می باشد، حجمنمونهبراساسروش سرشماری کل جامعه یعنی همان 95 نفرانتخابشد و بین تمامی مدیران پرسشنامه توزیع شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اثربخشی مدیران دکتر شریف(1384)، پرسشنامه هوش هیجانی تراویس و گریوز(1990)، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر(1990) مورد استفاده قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شد ودر سطح آمار توصیفی به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از جدول توزیع فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی به منظور تعیین رابطه ی بین متغیرها از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده گردیده است. نتایج پس از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد کهتعهد سازمانی با خود مدیریتی و مدیرت رابطه در سطح پنج درصد رابطه معکوس و معنی دار دارد. تعهد عاطفی با خود مدیریتی در سطح پنج درصد و آگاهی اجتماعی در سطح یک درصد رابطه مستقیم معنی دار دارد. تعهد مستمر فقط با خودآگاهی در سطح پنج درصد رابطه معکوس معنی دار دارد. تعهد هنجاری با خود مدیریتی در سطح پنج درصد رابطه معکوس معنی دار و با آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه در سطح یک درصد رابطه مستقیم معنی دار دارد.تعهد سازمانی با بعد دانش آموزان در سطح یک درصد رابطه مستقیم و معنی داری دارد. تعهد عاطفی با بعد والدین در سطح یک درصدرابطه مستقیم و معنی داری دارند.تعهد مستمر با بعد دانش آموزان در سطح یک درصد و با بعد کارکنان در سطح یک درصد رابطه مستقیم معنی دار دارد. تعهد هنجاری با هر سه بعد اثربخشی رابطه مستقیم معنی دار در سطح یک درصد دارد.

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش فرهنگی و هوش معنوی با تعهد سازمانی مدیران مدارس متوسطه شهر بندرعباس با رویکرد توصیفی از نوع همبستگی اجرا شد. جامعه آماری شامل مدیران مدارس متوسطه شهر بندرعباس بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 83 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد هوش فرهنگی آنگ و با پایایی (0/85 )، هوش معنوی جامع (isis) آمرام و درایر با پایایی (0/96) و تعهد سازمانی آلن و می یر و با پایایی (0/92)جمع آوری شده است. بررسی داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام انجام شد. نتایج نشان داد که بین هوش فرهنگی و تعهد سازمانی درسطح اطمینان 0/95 رابطه مثبت و معناداری وجود دارد اما بین هوش معنوی و تعهد سازمانی رابطه معناداری یافت نشد. همچنین نتایج آماری رگرسیون نشان داد که از بین ابعاد هوش فرهنگی، بعد دانشی با 9 درصد واریانس و از بین ابعاد هوش معنوی ، بعد معنایابی با 16 درصد واریانس بیشترین پیش بینی را از تعهد سازمانی مدیران مدارس داشته اند.

هدف پژوهش حاضرتبیین رابطه فرهنگ سازمانی و کیفیت زندگی کاری باخشنودی شغلی کارکنان جهاد کشاورزی فارس در شهرستان شیرازبوده است. پژوهش از نوع توصیفی به روش همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان جهاد کشاورزی فارس مستقر در شیرازمی باشد. که با استفاده از نمونه گیری تصادفی 170نفرانتخاب گردید. ابزار پرسشنامه توصیف رضایت شغلی اسمیت،کندال وهایلین(1969) بوده است. پرسشنامه فرهنگ سازمانی هافستدو پرسشنامه کیفیت زندگی کاری قاسم زاده(1384) بوده است. واز روش آمار توصیفی میانگین وانحراف استانداردوروش آماراستنباطی ضریب همبستگی پیرسون ورگرسیون چندگانه به روش گام به گام (مرحله ای)برای آزمون فرضیه استفاده گردید.نتایج همبستگی پیرسون نشان داد،بین مولفه های فرهنگ سازمانی ومولفه های کیفیت زندگی کاری باخشنودی شغلی درسطح 1% رابطه معناداری وجود دارد.نتایج تحلیل رگرسیون چند گانه نشان داد که دربررسی ابعادازمیان فرهنگ سازمانی و کیفیت زندگی کاری بعد کیفیت زندگی کاری پیش بینی قویتری برای خشنودی شغلی میباشد.ودر بررسی ابعادازمیان کیفیت زندگی کاری بعدتعهد کاری ودر بررسی ابعادازمیان فرهنگ سازمانی بعد امتناع از ریسک پیش بینی قویتری برای خشنودی شغلی میباشد.

هدف از پژوهش حاضر، آسیب شناسی آموزش زبان انگلیسی در مقطع متوسطه اول (راهنمایی) ناحیه یک شهر شیراز از نگاه معلمان زبان انگلیسی این دوره بوده است. به این منظور، با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته 34 سوالی بر مبنای مقیاس لیکرت، نظرات 120 معلم زبان انگلیسی ناحیه یک مورد بررسی قرار گرفت. روش این پژوهش که از نوع توصیفی-پیمایشی است و در آن از آزمون های تی تک نمونه ای و فریدمن استفاده شده، حاکی از آن است که در زمینه هر شش عامل کلان شناسایی شده در امر آموزش شامل: معلم، دانش آموز، کتاب های درسی، نظام و برنامه ریزی درسی، فضا و امکانات آموزشی و والدین، مشکل جدی وجود دارد. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها در قالب آزمون های تی تک نمونه ای نشان می دهد که این عوامل به یک اندازه بر رفتار آموزشی معلم اثر ندارند. به علاوه، رتبه بندی عوامل فوق براساس آزمون فریدمن گویای آن است که نظام و برنامه ریزی درسی جدی ترین و امکانات آموزشی کمترین مانع در امر آموزش مطلوب زبان انگلیسی در مدارس محسوب می شوند.

هدف از تحقیق حاضر ، تبیین رابطه مدیریت کیفیت فراگیربا خلاقیت و توانمندسازی کارکنان آموزش و پرورش ناحیه 2 بندرعباس بوده است.روش تحقیق همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش 400 نفر از کارکنان آموزش و پرورش ناحیه 2 بندرعباس بوده است که 196نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیر مقیمی و همکاران(1388) ،خلاقیت رندسیپ (1979) و توانمندسازی اسپریتزر(1995) استفاده گردید . در تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون،رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج تحلیل آماری به دست آمده نشان داد که بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیربا خلاقیت رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیربا توانمندسازی رابطه معنادار وجود دارد. که از بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با خلاقیت بعدهای برنامه ریزی استراتژیک و شناسایی و آموزش کارکنان و از بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با توانمندسازی بعدهای برنامه ریزی استراتژیک و شناسایی و آموزش کارکنان قدرت پیش بینی قوی تری دارند.

امروزه نظامهای آموزشی هم خود را عمدتا به انتقال معلومات ومهارتها معطوف داشته اند وحال آنکه نخستین رسالت نظامهای آموزشی،آموزش چگونه فکرکردن است.از آنجا که پرورش قوه تفکر منوط به قدرت اندیشه وذهنیت فلسفی معلمان ونیز شیوه تدریس آنهاست،پژوهش حاضر در صدد است تا نخست ذهنیت فلسفی معلمان را بسنجد سپس ارتباط هریک از ابعاد سه گانه ذهنیت فلسفی معلمان را(جامعیت،تعمق،انعطاف پذیری) را با میزان استفاده آنها از روشهای فعال تدریس بررسی کند.روش پژوهش توصیفی واز نوع همبستگی وجامعه آماری معلمان ناحیه3شیرازبود.با استفاده از روش تصادفی از جدول مورگان120 نفر بعنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید.ابزار اندازه گیری2پرسشنامه استاندارد شده ذهنیت فلسفی ودیگری پرسشنامه محقق ساخته روشهای تدریس فعال است.پایایی پرسشنامه براساس آلفای کرونباخ محاسبه گردید. این ضریب برای پرسشنامه ذهنیت فلسفی85% وبرای پرسشنامه روشهای فعال تدریس84% بدست آمد.تجزیه وتحلیل داده ها در دوسطح توصیفی واستنباطی انجام گردید.در سطح توصیفی با استفاده از مشخصه های آمار توصیفی ودر سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی،آزمون تی تک متغیره ورگرسیون چند گانه استفاده گردید. بر طبق نتایج بین ذهنیت فلسفی معلمان ومیزان استفاده از روشهای تدریس فعال رابطه معنادار در سطح05/ وجود دارد.بین ابعاد ذهنیت فلسفی ،بعد جامعیت با میانگین 325/ سطح بالاتری را نسبت به دو بعد تعمق وانعطاف پذیری در میان معلمان به خود اختصاص داد. بین دو بعد دیگر یعنی تعمق وانعطاف پذیری ومیزان استفاده از روشهای فعال تدریس رابطه معناداری وجود نداشت.

هدف از این پژوهش تبیین رابطه آموزشهای ضمن خدمت با فرسودگی شغلی و ارتقاء بهره وری در شرکت ملی حفاری ایران با روش توصیفی همبستگی می باشد،جامعه آماری این پژوهش کارکنان شرکت ملی حفاری ایران در سال 1391بوده است نمونه آماری در برگیرنده 200 نفر از کارکنان شرکت بوده است که به شیوه نمونه گیری به شکل تصادفی از جامعه آماری انتخاب شده اند.ابزار پژوهش در برگیرنده دو پرسشنامه های فرسودگی شغلی ماسلاچ(1986) و بهره وری اچیو(1994)بوده است برای اندازه گیری و تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون ،رگرسیون به روش همزمان استفاده شده است که نتایح تحقیق حاکی ازاین است که بین آموزشهای ضمن خدمت با فرسودگی شغلی رابطه معکوس و معنادار و بین آموزشهای ضمن خدمت با ارتقاء بهره وری رابطه مستقیم و معنی دار وجود داشته است. آموزشهای ضمن خدمت بطور معنی دار قادر به پیش بینی فرسودگی شغلی می باشد وآموزش های ضمن خدمت بطور معنی دار قادر به پیش بینی ارتقاءبهره وری می باشد.

قوی تری برای عملکرد شغلی این پژوهش با هدف بررسی ارتباط سبک های تفکر و خلاقیت با عملکرد شغلی مدیران دبیرستان ها انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، مدیران دبیرستان های ناحیه های 1 و 2 شیراز (دختر و پسر) بود که از بین 216 نفر مدیر با توجه به جدول مورگان 113 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون (1970)، خلاقیت رندسیپ (1979) و سبک های تفکر استرنبرگ – واگنر (1992) استفاده گردید. فرضیه¬های پژوهش عبارت بودند از اینکه : 1- بین سبک های تفکر و خلاقیت با عملکرد شغلی رابطه معناداری دارد. 2- بین سبک های تفکر با عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود دارد. 3- بین خلاقیت با عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود دارد. 4- سبک های تفکر به طور معناداری قادر به پیش بینی عملکرد شغلی می باشند. 5- خلاقیت به طور معناداری قادر به پیش بینی عملکرد شغلی می باشد. 6- سبک های تفکر و خلاقیت به طور معناداری قادر به پیش بینی عملکرد شغلی می باشند. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون،رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج تحلیل داده های این پژوهش نشان داد که بین سبک های تفکر قضایی، آزاداندیش، سلسله مراتبی و بیرونی با عملکرد شغلی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و سبک تفکر آزاداندیش نسبت به دیگر متغیرها پیش بینی کننده بود. بین خلاقیت با عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود دارد.

هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های شخصیت با جو سازمانی و رضایت شغلی مدیران مدارس راهنمایی ناحیه 2 شیراز بوده است ، روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران مدارس راهنمایی ناحیه 2 آموزش و پرورش که تعداد آنها 81 نفر بود و با استفاده از روش سرشماری کل جامعه آماری در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامه های ویژگیهای شخصیتی(جنکینس، زورنمن) و جو سازمانی(هالپین و کرافت) و پرسشنامه رضایت شغلی( کندال و هالین) استفاده شد.نتایج این پژوهش حاکی از آن است که بین سبک شخصیت نوع الف با جو سازمانی و رضایت شغلی رابطه مستقیم و معنادار با ضریب های همبستگی 35/0 و 51/0 و بین سبک شخصیت نوع ب با جو سازمانی و رضایت شغلی رابطه معکوس و معنادار با ضریب های همبستگی 35/0 - و 41/0 – گزارش شده است . همچنین بین نمرات رضایت شغلی و همچنین جو سازمانی مدیران زن ومرد تفاوت معناداری وجود نداشت .

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه توانمندسازی و رضایت شغلی با عملکرد شغلی مدیران مدارس متوسطه شهر مرودشت انجام گردیده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بوده است جامعه آماری کلیه مدیران مدارس متوسطه شهر مرودشت شامل 52 نفر (23 مرد و 29 زن) بوده اند که با روش سرشماری کلیه آن ها به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های توانمندسازی (اسپریتزر)، رضایت شغلی (اسمیت) و عملکردشغلی (پاترسون) بهره گرفته شده است. و برای تحلیل داده های آماری از آزمون های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد: بین ابعاد توانمندسازی با عملکرد شغلی مدیران رابطه وجود دارد. بین ابعاد رضایت شغلی با عملکرد شغلی مدیران رابطه وجود دارد. از بین ابعاد توانمندسازی تنها مولفه معناداری توانست عملکرد مدیران را پیش بینی کند. از بین ابعاد رضایت شغلی هیچ کدام از مولفه ها عملکرد مدیران را پیش بینی نمی کند. واژه های کلیدی: توانمندسازی، رضایت شغلی، عملکرد شغلی

هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه هوش سازمانی وساختار سازمانی با مدیریت دانش اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی لارستان بود.روش تحقیق نیز توصیفی از نوع همبستگی وجامعه آماری این تحقیق کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی لارستان بود که تعداد آنها 40نفربودند. به دلیل ماهیت جامعه آماری از روش نمونه گیری سرشماری استفاده شد که کل جامعه آماری را شامل شد. برای سنجش هوش سازمانی از پرسشنامه استاندارد هوش سازمانی که توسط آلبرچت تدوین شده است استفاده شد. همچنین برای سنجش ساختار سازمانی از پرسشنامه ساختار سازمانی رابینز و برای سنجش مدیریت دانش از پرسشنامه مدیریت دانش جوزف حداد استفاده گردید. بنابراین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از روش های آماری میانگین وانحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون ورگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج آزمون نشان دادکه بین متغیر های هوش سازمانی با مدیریت دانش رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد. همچنین بین متغیر های ساختار سازمانی با مدیریت دانش رابطه معکوس ومعناداری وجود دارد. نتایج تحقیق بیانگر این بود که متغیرهای هوش سازمانی وساختار سازمانی قابلیت پیش بینی مدیریت دانش را دارد. نتایج نشان داد که ازبین ابعاد مختلف هوش سازمانی، سرنوشت مشترک پیش بینی کننده قوی تری برای مدیریت دانش نسبت به سایر متغیر ها می باشد و از بین ابعاد ساختار سازمانی تمرکز قابلیت پیش بینی کننده قوی تری برای مدیریت دانش دارد. کلید واژه ها: هوش سازمانی، ساختار سازمانی، مدیریت دانش

هدف این تحقیق تبیین رابطه بین هوش سازمانی و هوش هیجانی با سلامت سازمانی کارکنان سازمان تامین اجتماعی شهر کرمان بوده است. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی کارکنان سازمان تامین اجتماعی شهر کرمان بوده است و حجم نمونه برابر با 205 نفر که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش شامل 3 پرسشنامه الف) سلامت سازمانی(هوی و فیلدمن 1996) ب) هوش سازمانی(آلبرچت 2003)ج ) هوش هیجانی(شیرینگ 1996)بوده است. برای اندازه گیری و تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج نشان داد بین متغیرهای هوش سازمانی و هوش هیجانی با سلامت سازمانی رابطه معناداری وجو دارد. و ازمیان ابعاد هوش سازمانی، بعد سرنوشت مشترک پیش بین قوی تری برای سلامت سازمانی می باشد و از میان ابعاد هوش هیجانی، بعد خود انگیزی پیش بین قوی تری برای سلامت سازمانی می باشد.

هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه کیفیت زندگی کاری و انگیزش شغلی با توانمندسازی کارکنان آموزشگاه¬های فنی و حرفه¬ای آزاد طراحی دوخت شهر شیراز بود و با توجه به اینکه تعداد کل کارکنان 120 نفر بودند، حجم نمونه به روش سرشماری، کل جامعه یعنی 120 نفر انتخاب شد و بین تمامی کارکنان پرسشنامه توزیع شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه¬ی توانمندسازی اسپیرتزر، پرسشنامه انگیزش شغلی علی¬آبادی، پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون مورد استفاده قرار گرفته است. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین ابعاد کیفیت زندگی کاری با توانمندسازی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین ابعاد انگیزش شغلی با توانمندسازی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین ابعاد کیفیت زندگی کاری و ابعاد انگیزش شغلی به طور معناداری قادر به پیش بینی توانمندسازی می باشند.

هدف از پژوهش حاضر ارزیابی کیفیت خدمات آموزشی دانشکده علوم تربیتی بوده است که از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانشجویان دانشکده علوم تربیتی دانشگاه آزاد واحد مرودشت به تعداد 400 نفر می باشد. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی- مورگان(1974) 170 نفر تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. جمع¬آوری داده ها و اطلاعات از طریق پرسشنامه دولاوات و همکاران(2005) صورت گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده و به منظور تعیین رابطه¬ی بین متغیرها از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده گردیده است. نتایج پس از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که هر پنج بعد ملموسات، تضمین، پاسخگویی، اطمینان و همدلی در سطح اطمینان 01/0 با سطح معنی¬داری 000/0 قادر به پیش¬بینی کیفیت خدمات آموزشی در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه آزاد واحد مرودشت می¬باشند.

این پژوهش با هدف شناسائی رابطه ساختار سازمانی، سبک رهبری و فن آوری اطلاعات و ارتباطات و ارتباطات سازمانی صورت گرفته است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی وکاربردی می باشد ،جامعه آماری کلیه کارکنان ستاد مرکزی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان که به دلیل کم بودن تعداد کل تعداد 118 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است. روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق روش کتابخانه ای و میدانی و ابزار تحقیق پرسشنامه های ساختارسازمانی مقیمی(1390)،سبک رهبری مقیمی(1390)،فناوری اطلاعات وارتباطات آزادمهر(1389) وارتباطات سازمانی قدسی(1390) بود که پایایی آن ها ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه ساختارسازمانی ،سبک رهبری، فناوری اطلاعات و ارتباطات و ارتباطات سازمانی به ترتیب 95/0، 71/0، 98/0 و91/0محاسبه گردید. اطلاعات جمعآوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، نتایج تحقیق نشان داد که.بین ساختارسازمانی،سبک رهبری وفناوری اطلاعات وارتباطات با نوع ارتباطات سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد. بین ابعاد ساختار سازمانی ونوع ارتباطات سازمانی رابطه معناداری وجود دارد جهت و میزان همبستگی بین نوع ارتباطات سازمانی وساختارسازمانی معکوس و معنا داری بود. بین ابعاد فناوری اطلاعات وارتباطات و نوع ارتباطات سازمانی رابطه معناداری وجود داشت. همچنین از بین متغیرهای ساختارسازمانی ،سبک رهبری وفناوری اطلاعات وارتباطات متغیر ساختار سازمانی قدرت پیش بینی بیشتری را نشان داد.از بین ابعاد ساختارسازمانی بعد تمرکز واز بین ابعاد فناوری اطلاعات و ارتباطات بعد آشنایی با نرم افزارقدرت پیش بینی بیشتری را نشان دادند.

هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه خلاقیت و رضایت شغلی با عملکرد کارکنان بوده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان زن شاغل در دبیرستان های دخترانه شهرستان یاسوج در سال تحصیلی 92-1391 بوده که از 134 نفر (98 نفر دبیر و 36 نفر کادر اداری و دفتری) تشکیل شده بودند. و نمونه مورد پژوهش بر اساس جدول کرجسی و مورگان و به روش تصادفی ساده تعداد 99 نفر (72 نفر دبیر و 27 نفر کادر اداری و دفتری) از افراد جامعه را در بر داشت. این بررسی به روش توصیفی از نوع همبستگی صورت گرفته و جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه خلاقیت، رضایت شغلی و عملکرد شغلی بهره گرفته شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و ضریب رگرسیون چند گانه استفاده گردید و نتایج حاصل نشان داد: بین خلاقیت و ابعادش با عملکرد مدیران رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. بین رضایت شغلی و ابعادش با عملکرد مدیران نیز رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. از بین خلاقیت و رضایت شغلی، متغیر رضایت شغلی پیش بینی کننده قوی تری برای عملکرد مدیران می باشد. از بین ابعاد خلاقیت، مولفه انعطاف پذیری پیش بینی کننده قوی تری برای عملکرد مدیران می باشد. و از بین ابعاد رضایت شغلی، مولفه های ماهیت کار، فرصت و ارتقاء و حقوق و مزایا قادر به پیش بینی عملکرد مدیران بوده و از آن بین متغیر ماهیت کار پیش بینی کننده قوی تری برای عملکرد مدیران می باشد.

هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات آموزشی بر خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان سال دوم راهنمایی شهر شیراز در سال تحصیلی 92-91 بوده است. روش تحقیق علی مقایسه ای می باشد. جامعه آماری 1000 نفر می باشد و نمونه آماری پژوهش شامل 100 نفر از دانش آموزان پایه دوم می باشد که با روش نمونه گیری خوشه ای در این تحقیق انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه خلاقیت عابدی( 1372)و فام تیلور (1995) عملکرد تحصیلی ept بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق در سطح آمار توصیفی از شاخص های میانگین، انحراف استاندارد، حداقل نمره، حداکثر نمره استفاده شده برای آزمون فرضیات تحقیق از روش آماری t گروه های مستقل استفاده نموده است. نتایج حاصله نشان داد که عملکرد تحصیلی در بین دو گروه دانش آموزان که از فناوری اطلاعات استفاده کرده اند و نکرده اند تفاوت معنی دار وجود ندارد. همچنین با مقایسه خلاقیت در بین دانش آموزانی که از فناوری اطلاعات استفاده کرده اند و استفاده نکرده اند نشان می دهد که خلاقیت در بین دو گروه دانش آموزان مورد بررسی تفاوت معنی دار را نشان نمی دهد. همچنین نتایج آزمون که به مقایسه ابعاد خلاقیت دانش آموزان می پردازد نشان می دهد که در بعد سیالی میانگین دانش آموزان بهره مند از فناوری نسبت به میانگین دانش آموزان غیر بهره مند از فناوری تفاوت معنی دار را نشان می دهد. اما در ابعاد بسط، ابتکار و انعطاف پذیری بین هر دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نمی شود.

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تعهد سازمانی و عدالت سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان اموزش و پرورش شهرستان نی ریز بوده .روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه،شامل تمامی کارکنان اموزش و پرورش شهرستان نی ریز در سال 1392 بوده. با توجه به اینکه تعداد کل معلمان 100نفر می باشد، کل جامعه افراد در این تحقیق مورد پژوهش قرار گرفت. ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل سه پرسشنامه عدالت سازمانی،تعهد سازمانی و رفتار شهروندی بوده جهت تجزیه و تحلیل از روشهای آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شدکه نتایج حاکی از آن است که بین تعهد سازمانی و عدالت سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.بین ابعاد عدالت سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.بین ابعاد تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معناداری وجود داردمولفه های تعهد سازمانی قادر به پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی می باشند. مولفه های عدالت سازمانی قادر به پیش بینی رفتار شهروندی سازمانی می باشند.

هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر استفاده از روش تدریس ایفای نقش بر مهارت¬های اجتماعی و شناختی دانش آموزان در پایه ششم بوده است. روش تحقیق شبه¬آزمایشی با استفاده از طرح پیش-آزمون- پس¬آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پایه ششم ابتدایی منطقه بیضاء بودند. نمونه تحقیق دو کلاس درس ازیک آموزشگاه بودند. یک کلاس به عنوان گروه آزمایش (تدریس با شیوه ایفای نقش) و یک کلاس به عنوان گروه کنترل (آموزش سنتی) انتخاب شدند. برای سنجش مهارت¬های اجتماعی از آزمون ماتسون و برای سنجش مهارت¬های شناختی تحلیل، ترکیب و ارزشیابی بر اساس طبقه¬بندی بلوم، از آزمون محقق ساخته استفاده شد. از t گروه¬های وابسته و آنوای ترکیبی برای تجزیه و تحلیل آماری داده¬ها استفاده شده است. نتایج نشان داد در بین گروهی که با روش ایفای نقش آموزش دیده¬اند و گروه¬هایی که با روش سنتی آموزش دیده¬اند از لحاظ مهارت¬های اجتماعی و مهارت¬های شناختی تفاوت معنی¬داری وجود دارد.

چکیده این پژوهش با هدف « رابطه سبک مدیریت مشارکتی مدیران با میزان خلاقیت آموزگاران دوره ابتدایی شهرستان سروستان در سال تحصیلی 93-1392» انجام شده است. روش تحقیق توصیفی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه آموزگاران شاغل در آموزش و پرورش سروستان شامل 150 نفر (30 نفر مرد و120 نفر زن) بود که بدین منظور 101 نفر ازآموزگاران (21 مرد و 80 زن) با استفاده از جدول مورگان بعنوان نمونه انتخاب شدند که روش نمونه گیری از نوع تصادفی طبقه ای بود. ابزار گردآوری اطلاعات برای سنجش مدیریت مشارکتی پرسشنامه مدیریت مشارکتی الوانی(1375) و برای سنجش خلاقیت از پرسشنامه رندسیپ (2001) استفاده شد کلیه تجزیه و تحلیل ها شامل آمار توصیفی و آمار استنباطی به کمک نرم افزار spss انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های انجام شده نشان می دهد که : بین سبک مدیریت مشارکتی مدیران و خلاقیت آموزگاران رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. همچنین بین متغیر های ویژه پژوهش در خصوص مدیریت مشارکتی شامل هدف گذاری، تصمیم گیری، حل مشکلات و تغییر در سازمان با خلاقیت آموزگاران رابطه معنا دار و مستقیم وجود دارد. در این راستا اهمیت توجه به ارتقاء سبک مدیریت مشارکتی مدیران با توجه به ارتباط آن با خلاقیت آموزگاران بیش از پیش احساس می شود. واژه های کلیدی : مدیریت مشارکتی، خلاقیت، مدیریت، آموزگاران

هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه بین هوش معنوی و هوش فرهنگی با تعهد سازمانی در معلمان زن دوره ابتدایی شهر اهواز بود. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش 135 نفر از معلمان زن دوره ابتدایی ناحیه دو شهر اهواز بودند. نمونه آماری شامل معلمان زن دوره ابتدایی شهر اهواز بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین معلمان زن مدارس ابتدایی شهر اهواز انتخاب شد. ابزار سنجش این پژوهش 3 پرسشنامه تعهد سازمانی مودای و همکاران (1992)، هوش معنوی که توسط بدیع و همکاران (2010) و پرسشنامه هوش فرهنگی آنگ و همکاران (2004) بود. داده های گردآوری شده با استفاده از روش¬های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون و با استفاده از برنامه spss21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دهنده آنست که بین هوش معنوی (تفکر کلی و بعد اعتقادی، توانایی مقابله و تعامل با مشکلات، پرداختن به سجایای اخلاقی و خودآگاهی، عشق و علاقه) و هوش فرهنگی ( فراشناختی، شناختی، انگیزش و رفتاری ) با تعهد سازمانی در معلمان زن دوره ابتدایی شهر اهواز رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که ابعاد هوش معنوی و ابعاد هوش فرهنگی قادر به پیش بینی تعهد سازمانی می باشند.

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش فرهنگی و هوش معنوی با تعهد سازمانی کارگزاران حج و زیارت استان فارس با رویکرد توصیفی از نوع همبستگی اجرا شد. جامعه آماری شامل کارگزاران حج و زیارت استان فارس بود که با استفاده از جدول کرجسی – مورگان تعداد 127 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد هوش فرهنگی آنگ و با پایایی (0/85 )، هوش معنوی جامع (isis) آمرام و درایر با پایایی (0/96) و تعهد سازمانی آلن و می یر و با پایایی (0/92)جمع آوری شده است. بررسی داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام انجام شد. نتایج نشان داد که بین هوش فرهنگی و تعهد سازمانی درسطح اطمینان 0/95 رابطه مثبت و معناداری وجود دارد ، همچنین بین هوش معنوی و تعهد سازمانی نیز رابطه معناداری وجود دارد. نتایج آماری رگرسیون نشان داد که از بین ابعاد هوش معنوی، بعد تمامیت و کلیت ( تعالی) با 26 درصد واریانس و از بین ابعاد هوش فرهنگی ، بعد انگیزشی با 9 درصد واریانس بیشترین پیش بینی را از تعهد سازمانی کارگزاران حج داشته اند.

چکیده هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه بین مدیریت دانش و خلاقیت با عملکرد شغلی دبیران زن دبیرستان های شهرستان مرودشت بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه مورد مطالعه، شامل دبیران زن دبیرستان های شهرستان مرودشت در سال تحصیلی 93-1392 می باشد. با توجه به این که تعداد کل دبیران زن 100 نفر می باشد، لذا از روش سرشماری استفاده شده است. ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل سه پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون، مدیریت دانش جوزف حداد، پرسشنامه خلاقیت تورنس، و جهت تجزیه و تحلیل از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است که نتایج نشان می دهد که بین خلاقیت و مدیریت دانش با عملکرد شغلی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. بین ابعاد مدیریت دانش با عملکرد شغلی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. بین ابعاد خلاقیت با عملکرد شغلی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. خلاقیت و مدیریت دانش، به احتمال قوی پیش بینی کننده عملکرد شغلی هستند. مولفه انعطاف پذیری نسبت به دیگر متغیر ها پیش بینی کننده قوی تری برای عملکرد شغلی می باشد. مولفه استقرار دانش نسبت به دیگر متغیر ها پیش بینی کننده قوی تری برای عملکرد شغلی می باشد. متغیر خلاقیت نسبت به دیگر متغیر ها پیش بینی کننده قوی تری برای عملکرد شغلی می باشد. کلید واژه ها: مدیریت دانش، خلاقیت، عملکرد شغلی، دبیران زن

هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه بین فرهنگ سازمانی و کیفیت زندگی کاری با هوش سازمانی در بین دبیران مرد ناحیه یک شیراز بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و جامعه مورد مطالعه، تمامی دبیران مرد ناحیه یک شیراز در سال 1393 بودند. با توجه به اینکه تعداد کل دبیران 200نفر بودند، حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 132 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل پرسشنامه سنجش هوش سازمانی البرخت (2003) ، پرسش نامه کیفیت زندگی کاری قاسم زاده (1384)وپرسش نامه فرهنگ سازمانی هافتسد که توسط نظر پور (1381) نیز مورد استفاده قرار گرفت،بوده است. جهت تجزیه و تحلیل از روشهای آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شده است که نتایج نشان داد : بین کیفیت زندگی کاری و فرهنگ سازمانی با هوش سازمانی رابطه وجود دارد. بین مولفه¬های کیفیت زندگی کاری با هوش سازمانی رابطه معنادار وجود دارد.بین مولفه های فرهنگ سازمانی با هوش سازمانی رابطه معنادار وجود دارد .فرهنگ سازمانی قادر به پیش بینی هوش سازمانی می باشد. کیفیت زندگی کاری قادر به پیش بینی هوش سازمانی می باشد.

هدف ازتحقیق حاضر،بررسی رابطه مدیریت کیفیت فراگیروخلاقیت باتوانمندسازی دبیران زن مقطع متوسطه شهرداراب بوده است.روش تحقیق همبستگی بوده وجامعه آماری پژوهش 320نفرازدبیران زن مقطع متوسطه شهرداراب بوده است که 175نفربه روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای انتخاب گردید.جهت جمع آوری اطلاعات ازسه پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیرمقیمی وهمکاران(1388)،خلاقیت رندسیپ(1979)وتوانمندسازی اسپریتزر(1995)استفاده گردید.درتجزیه وتحلیل داده هاازروش آماری ضریب همبستگی پیرسون،رگرسیون چندگانه وتحلیل واریانس استفاده شده است.نتایج تحلیل آماری به دست آمده نشان دادکه بین ابعادمدیریت کیفیت فراگیروتوانمندسازی رابطه معناداری وجود دارد.همچنین بین خلاقیت باتوانمندسازی رابطه معنادار وجود دارد.که ازبین ابعادمدیریت کیفیت فراگیرباتوانمندسازی بعدهای قدرتمندسازی،تجزیه وتحلیل،شناسایی،آموزش کارکنان قدرت پیش بینی قوی تری برای توانمندسازی دارند. کلید واژه : مدیریت کیفیت فراگیر، خلاقیت ، توانمندسازی .

هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه بین سبک تفکر و مدیریت مشارکتی با عملکرد شغلی کارکنان سازمان آموزش و پرورش فارس بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه مورد مطالعه، شامل تمامی کارکنان سازمان آموزش و پرورش فارس در سال 1393 بوده است با توجه به اینکه تعداد کل کارکنان 250 نفربوده، حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 152 نفر انتخاب شد. ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل سه پرسشنامه سبک تفکر استنرنبرگ و واگنر، مدیریت مشارکتی فیضی ، مقیاس عملکرد شغلی پاترسون بوده است جهت تجزیه و تحلیل از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شده است که نتایج نشان داد: بین مدیریت مشارکتی با عملکرد شغلی و بین سبک های تفکر قانونی و قضایی با عملکرد شغلی در رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. بین مولفه کنترل با عملکرد شغلی و بین مولفه های تصمیم گیری، رهبری و ساختار با عملکرد شغلی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. بین ابعاد مدیریت مشارکتی متغیر کنترل نسبت به دیگر متغیرها پیش بینی کننده قوی تری برای عملکرد شغلی می باشد. بین ابعاد سبک های تفکر سبک تفکر قضایی نسبت به دیگر سبک ها پیش بینی کننده قوی تری برای عملکرد شغلی می باشد. متغیر مدیریت مشارکتی به دیگر متغیرها پیش بینی کننده قوی تری برای عملکرد شغلی می باشد.

هدف تحقیق حاضر ، بررسی وضعیت نظام پیشنهادها در آموزش و پرورش شهر مرودشت بوده است . جامعه مورد مطالعه کلیه کارکنان اداری و آموزشی آموزش و پرورش شهر مرودشت بودند که در سال تحصیلی 94-93 به صورت مکتوب پیشنهادهای خود را به ارائه نموده اند . همچنین کلیه مدیران ، کارشناسان ، مسئولان واحدها و دست اندرکاران نظام پیشنهادهای آموزش و پرورش شهر مرودشت که حداقل یک پیشنهاد به صورت مکتوب ارائه نمودند که از تاریخ 1393/2/1 لغایت 1393/8/1 در اداره متبوع مشغول به انجام وظیفه بودند ، جامعه این تحقیق را شامل می شدند . که از بین آنها به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 100 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد . با توجه به سوال های پژوهشی مطرح شده در این مطالعه از شاخص های آماری فراوانی ، درصد ، میانگین ، انحراف استاندارد ، آزمون های خی دو ، تی برای گروههای مستقل و تحلیل واریانس با نرم افزار spss استفاده شده است . نتایج به دست آمده نشان می دهد که در بررسی نگرش پرسنل نسبت به نظام پیشنهادها در دو جنبه مثبت و منفی ، در سطح (p < 0/05) ، جو سازمانی حاکم بر آموزش و پرورش شهر مرودشت و وضعیت انگیزشی پرسنل رای مشارکت در نظام پیشنهادها همه عوامل مطرح شده در سطح (p < 0/05) معنادار بودند .

تحقیق حاضر با هدف تبیین رابطه آموزش بانکداری الکترونیک با رضایت مشتریان شعب بانک تجارت شهر شیراز انجام شده است.این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری این پژوهش مشتریان شعب بانک تجارت شهر شیراز می باشد.نمونه آماری با توجه به جامعه آماری و با استفاده از جدول مورگان 384 نفر مشخص گردید. روش نمونه گیری خوشه ای 3 مرحله ای میباشد به نحوی که برای نمونه گیری از مجموع 71 شعبه شهر شیراز مستقر در ناحیه یک ودو، ناحیه دو انتخاب و از این ناحیه 20 شعبه به صورت تصادفی مشخص گردید که 20 پرسشنامه برای هر یک از شعب ارسال گردید تا به صورت تصادفی در اختیار مشتریان قرار گیرد.از 400 پرسشنامه ارسالی پس از جمع آوری 384 پرسشنامه کامل جهت انجام تحقیق انتخاب گردید. جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه محقق ساخته آموزش بانکداری الکترونیک و رضایت مشتریان از بانکداری الکترونیک استفاده گردید. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوایی با استفاده از نظرات چند تن از متخصصان مورد تائید قرار گرفت . برای تعیین اعتبار و پایایی گویه های پرسشنامه ها نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب پرسشنامه آموزش بانکداری الکترونیک(0.945)وضریب پرسشنامه رضایت مشتریان (0.911 ) بدست آمد. تحلیل داده ها بااستفاده ازآزمون همبستگی پیرسون ورگرسیون چندگانه به روش همزمان نشان داد بین دو متغیرآموزش بانکداری الکترونیک و رضایت مشتری رابطه معنی داری وجود دارد،همچنین بین ابعاد آموزش بانکداری الکترونیکی و رضایت مشتریان رابطه معنی داری وجود دارد.

هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه بین آموزش ضمن خدمت بارضایت شغلی وعملکرد رانندگان برون شهری شیراز بوده است. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و از حیث روش توصیفی – همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش400 نفررانندگان برون شهری شهر شیراز درسال 1393 بوده اند که ازاین تعداد 100نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند .ابزار اندازه گیری در این پژوهش شامل سه پرسشنامه ضمن خدمت شهامت (1393)، عملکرد پاترسون ( ترجمه ساعتچی 1389) ورضایت شغلی اسمیت (1969) است . تحلیل داده ها بااستفاده ازآزمون همبستگی پیرسون ورگرسیون همزمان نشان داد که بین آموزش ضمن خدمت با عملکرد شغلی و رضایت شغلی رابطه مثبت ومعنا داری وجود دارد. وبین مولفه آموزش ضمن خدمت با ابعاد رضایت شغلی (ارتقاء وسرپرستی) رابطه مستقیم ومعناداری دارد . همچنین آموزش ضمن خدمت قادر به پیش بین رضایت شغلی و عملکرد شغلی می باشد. کلید واژه ها :آموزش ضمن خدمت ، عملکرد ،رضایت شغلی ورانندگان برون شهری

هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه بین آموزش¬های ضمن خدمت و مدیریت کیفیت فراگیر در بین کارکنان شرکت برق منطقه¬ای فارس بوده است. جامعه¬ی آماری این پژوهش 100 نفر از کارکنان شرکت برق منطقه¬ای فارس بوده که به روش سرشماری کل آن ها به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند.برای جمع آوری داده¬ها از دو پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیر( نوح¬پیشه، 1386) وآموزش¬ضمن خدمت(شهامت، 1393) بهره گرفته شده است. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد که نتایج نشان دهنده آن است که بین آموزش ضمن خدمت و مدیریت کیفیت فراگیر رابطه معناداری وجود دارد

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی با تاب آوری کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان مرودشت می باشد. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 114 نفر از کارکنان اداره آموزش و پرورش شهر مرودشت بوده که در سال 93-92 مشغول به کار می-باشند. در این پژوهش از روش سرشماری استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های، کیفیت زندگی کاری، استرس شغلی و تاب آوری استفاده شده است که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسش نامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح آمار توصیفی از آمارهایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار استفاده شده است. در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی رابطه معناداری وجود دارد و همچنین ابعاد کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی قادر به پیش بینی تاب آوری می باشند.

هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه جوسازمانی با استرس شغلی و فرسودگی شغلی دبیران دوره متوسطه ناحیه 4 آموزش و پرورش شهرشیراز بود . روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود . جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه ناحیه 4 آموزش و پرورش شیراز که در سال 1393 مشغول به کار می باشد.با توجه به اینکه تعداد کل معلمان 220 نفر بود حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 155نفر انتخاب شدند . ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل سه پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش ( 1981 ) ، استرس شغلی آر اس. الیوت ( 2000 ) و جوسازمانی سوسمن و دیپ در سال ( 1989 ) بوده است . جهت تجزیه و تحلیل از روشهای آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شده است که نتایج نشان داد : که بین جوسازمانی با استرس شغلی و فرسودگی شغلی رابطه معناداری وجود دارد . بین ابعاد جو سازمانی با استرس شغلی رابطه معکوس معناداری وجود دارد. بین ابعاد جو سازمانی بافرسودگی شغلی رابطه معکوس معناداری وجود دارد. ابعاد جو سازمانی بطور معناداری قادر به پیش بینی استرس شغلی می باشد. ابعاد جو سازمانی بطور معناداری قادر به پیش بینی فرسودگی شغلی می باشد. مولفه اثر بخشی ارتباطات نسبت به دیگر متغیر ها پیش بین کننده قوی تری برای استرس شغلی می باشد. مولفه رضایت از پاداش نسبت به دیگر متغیر ها پیش بین کننده قوی تری برای فرسودگی شغلی می باشد.

هدف از پژوهش حاضر تحلیل محتوای متن و تصاویر کتاب های بخوانیم و بنویسیم پایه چهارم ابتدایی در سال 92- 93 است. انتخاب روش پژوهش بر اساس تحلیل محتوا و با استفاده فرمول تعیین شاخصهای سطح خوانایی گانینگ و فرای است . موضوع مورد مطالعه کتابهای بخوانیم (شامل 22 درس در 192 صفحه) و بنویسیم(شامل22 درس در 128 صفحه) پایه چهارم ابتدایی است. یافته های به دست آمده بیانگر این است که: متن کتاب بخوانیم بر اساس فرمول گانینگ در حد توانایی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی می باشد. متن کتاب بنویسیم بر اساس فرمول گانینگ پایین تر از توانایی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی می باشد. متن کتاب بخوانیم بر اساس روش فرای در حدود توانایی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی می باشد. متن کتاب بنویسیم بر اساس روش فرای پایین تر از توانایی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی می باشد. تصاویر کتاب بخوانیم پایه چهارم ابتدایی دارای اعتبار کافی نمی باشند. تصاویر کتاب بنویسیم پایه چهارم ابتدایی دارای اعتبار کافی می باشند. متن کتاب بخوانیم پایه چهارم ابتدایی دشوار می باشد. متن کتاب بنویسیم پایه چهارم ابتدایی دشوار می باشد.

هدف اصلی پژوهش تببین رابطه فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش با رفتار شهروندی سازمانی مدیران وکارکنان اداره آموزش وپرورش مرودشت بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش تمامی مدیران وکارکنان اداره آموزش وپرورش مرودشت در سال 1393 به تعداد 420 نفر بوده اند،که براساس جدول مورگان وکرجسی تعداد 201 نفر از کارکنان به شیوه تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند.برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه فرهنگ سازمانی کامرون و کوئین (1999)، مدیریت دانش جوزف حداد (2006) و رفتارشهروندی سازمانی پودساکف (2000) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی صورت پذیرفت که در سطح آمار توصیفی، فراوانی، درصد میانگین و انحراف معیار و درسطح آمار استنباطی ازآزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد

هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه مدیریت کیفیت فراگیر با بهره وری وکارایی در دبیران شهرستان خرم بید بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه محقق، شامل کارکنان اداری و آموزشی(دبیران متوسطه) که به طور رسمی،آزمایشی، پیمانی و قراردادی مشغول به کار در مدارس آموزش و پرورش خرم بید(صفاشهر) در دوره اول و دوم متوسطه در سال تحصیلی 93-1392 می باشند که طبق آمار ، جامعه کارکنان بدون محاسبه آمار مدیران و عوامل اجرایی مدارس 300 نفر می باشد. ، حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان تعداد 169نفر انتخاب گردید.

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه جو یادگیری با اثربخشی آموزشی و انگیزه پیشرفت بوده است. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر مدارس متوسطه فاروق بوده که در سال 94-93 مشغول به تحصیل بودند که با استفاده از جدول مورگان تعداد 148 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. در این پژوهش از روش نمونه‏گیری تصادفی ساده استفاده شده است. کلید واژه ها: جو یادگیری، اثربخشی آموزشی، انگیزه پیشرفت.

هدف این پژوهش تبیین رابطه ابعاد توانمند سازی و رضایت شغلی معلمان زن مدارس ابتدایی غیر انتفاعی شهر مرودشت بوده است. این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری این پژوهش، با استفاده از جدول کرجی-مورگان بالغ بر 108 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و مورد استفاده قرار گرفته اند. ابزار سنجش دو پرسشنامه ی توانمند سازی(شورت وراینهات،1995) و رضایت شغلی(اسمیت، 1969) با ضرایب آلفای کرونباخ به ترتیب 88/0، 86/0 می باشد. نتایج یافته ها نشان دهنده آن است که بین توانمند سازی و ابعاد رضایت شغلی رابطه ی معنادار وجود دارد. بین ابعاد توانمند سازی و ابعاد رضایت شغلی رابطه ی معنادار وجود دارد. توانمند سازی قادر به پیش بینی ابعاد رضایت شغلی می باشد.

چکیده هدف از تحقیق حاضر تبیین رابطه یادگیری سازمانی و توانمندسازی با تعهد سازمانی دبیران زن مقطع متوسطه ناحیه 4شیراز می باشد .نوع تحقیق توصیفی ا زنوع همبستگی است و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دبیران زن مقطع متوسطه ناحیه 4 که در سال تحصیلی 91 ـ 1390 مشغول به تدریس می باشند،و تعداد آنها بالغ بر 335 نفر می باشد . جهت تعیین نمونه آماری از جدول مورگان استفاده شد و تعداد 180 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب گردید و مورد آزمون قرار گرفت . داده های پژوهش توسط سه پرسشنامه یادگیری سازمانی نیفه ،و توانمند سازی اسپیتزر ، و تعهد سازمانی مودی به دست آمده است . ابزار پژوهش از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون وتحلیل رگرسیون فرضیات پژوهش آزمون شده است . نتایج بدست آمده حاکی از آن است که رابطه مثبت و معناداری بین سه متغییر موردآزمون (یادگیری سازمانی و توانمند سازی با تعهد سازمانی) وجود دارد .همچنین بین ابعاد یادگیری سازمانی و ابعاد توانمندسازی با تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنا داری یافت شد. . در این پژوهش توانستیم نشان دهیم که ابعاد یادگیری سازمانی به طور معنا داری قادر به پیش بینی تعهد سازمانی می باشند. همچنین ابعاد توانمندسازی نیز به طور معنا داری قادر به پیش بینی تعهد سازمانی می باشد. در این پژوهش توانستیم نشان دهیم که یادگیری سازمانی و توانمندسازی بطور معناداری قادر به پیشگیری تعهد سازمانی می باشند.

چکیده هدف از این پژوهش بررسی رابطه رضایت شغلی با بهره وری نیروی انسانی در شرکت پالایش نفت شیراز بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت پالایشگاه شیراز می باشد که ، نمونه آماری پژوهش براساس جدول مورگان 170 نفر و به صورت تصادفی و طبقه ای انتخاب شده اند . برای سنجش میزان بهره وری در پژوهش فوق از پرسشنامه هرسی و گلد اسمیت و جهت سنجش میزان رضایت شغلی از پرسشنامه ویسوکی و کروم با میزان پایایی 872/0 و 94/0 براساس آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در آمار توصیفی از میانگین، فراوانی، درصد و انحراف معیار و در آمار استنباطی با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس ، ضریب رگرسیون به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است که نتیجه این تجزیه و تحلیل وجود همبستگی بین رضایت شغلی از جنبه عوامل انگیزاننده و نگهدارنده با بهره وری نیروی انسانی در سازمان مورد پژوهش بوده است. ضریب همبستگی براساس ضریب همبستگی پیرسون بین رضایت شغلی کارکنان (انگیزاننده ها و نگهدارنده ها) با بهره وری نیروی انسانی (6/0)، بین رضایت شغلی کارکنان از جنبه عوامل انگیزاننده با بهره وری نیروی انسانی (67/0) و بین رضایت شغلی کارکنان از جنبه عوامل نگهدارنده با بهره وری نیروی انسانی (6/0) به دست آمده است. کلید واژه ها: بهره وری نیروی انسانی- رضایت شغلی کارکنان- عوامل انگیزاننده یا انگیزشی

هدف از پژوهش حاضر، تبیین رابطه مدیریت زمان و کیفیت زندگی کاری با رضایت شغلی کارکنان آموزشکده فنی شهید رجایی شهرستان شیراز بوده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان آموزشکده فنی شهید رجایی شیراز هستند که بالغ بر 86 نفر است با روش سرشماری انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند.

پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه ساختار سازمانی و سبک های ارتباطی با بهره وری سازمانی کارکنان دانشگاه آزاد شیراز بوده است.روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی و ازنوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شیراز بودند که بالغ بر 300 نفر می باشند. حجم نمونه برابر 169 نفر است و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه بهره وری هرسی گلداسمیت(1980)، سبک های ارتباطی محقق ساخته(1394) و ساختار سازمانی رابینز(1384) استفاده شده است.

هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش ضمن خدمت ]درون شغلی ojt))[ و رابطه آن با توانمندسازی و بهره وری کارکنان بوده است. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شرکت پالایش نفت شیراز بوده که در زمان این پژوهش350 نفر بودند و آموزش ضمن خدمت]درون شغلی ojt))[ را گذرانده اند، نمونه آماری پژوهش بر اساس جدول مورگان 183 نفر بوده که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش توانمند سازی از پرسش نامه سورن و روزنهام و پرسش نامه بهره وری هرسی و گلد اسمیت و پرسش نامه اثربخشی آموزش ضمن خدمت ادبی استفاده گردید.

هدف این پژوهش بررسی رابطه مهارت های فراشناخت با عملکرد تحصیلی و تفکر انتقادی در دانش-آموزان بوده است. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه پژوهش، کلیه دانش آموزان پایه دوم دبیرستان های ناحیه یک شهر شیراز در سال تحصیلی 94-93 بود که از میان آن ها به روش خوشه ای تک مرحله ای سه دبیرستان(دارای 128دانش آموز) انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسش نامه های عملکرد تحصیلی فام و تیلور و مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا(ریکتس) و آگاهی راهبردهای شناختی و فراشناختی معنوی پور و شهابی استفاده شد. پایایی این پرسش نامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ و روایی آن ها توسط صاحب-نظران تایید شده است. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد