نام پژوهشگر: نسرین فلاح
نرگس خراسانی زاده حمید جعفری قریه علی
منوچهر نیستانی (1360-1315) از شاعران دهه ی چهل است وی علاوه بر سرودن شعرهای نیمایی، یکی از مبتکرترین شاعران نئوکلاسیک معرفی شده است. مجموعه ی اشعار وی عبارتند از: «جوانه»، «خراب»، «گل اومد بهار اومد»، «دیروز خط فاصله»، «مادر من» و «دو با مانع»؛ در این آثار شاعر به مضامین عاشقانه و رمانتیک، اجتماعی و سیاسی، ادبیات کودکان و ادبیات کارگری پرداخته است، درون مایه ی اغلب آثار وی غم و اندوه، یأس، بدبینی و مرگ اندیشی است. اوج شهرت نیستانی به واسطه ی نوآوری در غزل های مجموعه ی «دیروز خط فاصله »است؛ شکل گریزی و نو آوری در محتوای غزل وی را به عنوان یکی از پیشگامان و آغاز گران غزل نو مطرح کرده است. در پایان نامه ا ی که پیش رو دارید، زندگی منوچهر نیستانی و آثار وی مورد بررسی قرار گرفته، در این پژوهش آثار وی از لحاظ زبان، بیان، صور خیال، عناصر شعری، محتوا و مضمون، درون مایه ، موسیقی شعر و آرایه های لفظی و معنوی بررسی شده است. هدف از این تحقیق، شناخت فکر، اندیشه و عواطف منوچهر نیستانی ، آشنایی با زبان و بیان، تعهّدات اخلاقی و اجتماعی، شیوه ی وی در انتقال پیام به مخاطب، آشنایی با غزل نو و درک بهتر فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره ی زندگی شاعر به شیوه ای تحلیلی – توصیفی است. حاصل پژوهش نشان می دهد که منوچهر نیستانی با برخورداری از دایره ی واژگانی گسترده، پای بندی به رعایت وزن و قافیه، تصویر سازی زیبا و بازی های کلامی، مضامین اجتماعی را نیز با طنزی تلخ و گزنده درآمیخته و در شکل و محتوای قالب های سنتی به خصوص غزل نوآوری و ابداع نموده و به همین علت در عرصه ی «غزل نو» یکی از شاعران تأثیر گذار به شمار می آید. کلید واژه ها: منوچهر نیستانی، شعرنیمایی ، غزل نو، طنز سیاه، ادبیات کودکان، ادبیات کارگری.
اسما موسی فرسنگی نسرین فلاح
دکتر رضا براهنی از جمله نویسندگان برجسته ی ایرانی است که آثار داستانی برجسته ای خلق کرده است . در این پژوهش داستان های بعد از عروسی چه گذشت ، چاه به چاه ، آواز کشتگان ، آزاده خانم و نویسنده اش ، و رازهای سرزمین من از نظر عناصر داستانی از جمله : پیرنگ ، درونمایه ، زاویه ی دید ، شخصیت ، گفت و گو ، صحنه ، فضا و لحن مورد بررسی قرار گرفته اند . در میان عناصر داستانی بعضی از اهمیت ویژه ای برخوردارند . برای نمونه باید به عنصر پیرنگ اشاره کرد که مهمترین پایه ی یک داستان به شمار می آید . این پژوهش نشان می دهد که در داستان های براهنی ، هر یک از عناصر داستانی در نهایت قوت و استحکام به کار گرفته شده اند که این امر قدرت داستان پردازی براهنی و تسلط او را به اصول داستان نویسی نشان می دهد . در تحلیل داستانهای مذکور نخست به تعریف کلیات در باب داستان و پیشینه ی آن می پردازیم ؛ بهره گیری از دیدگاههای براهنی و سایر محققان در این زمینه راهگشای ما در تحلیل عناصر داستان و ساختار این عناصر است . براهنی مسائل مختلف فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی همچون اختلاف طبقاتی ، معضلات اخلاقی ، فقر اقتصادی و فرهنگی ، نفوذ و تسلط فرهنگی و سیاسی بیگانگان در ادوار مختلف تاریخی ، سرگردانی اعتقادی و سیاسی جوانان و ایستادگی در برابر جور و ستم را دستمایه ی خلق آثار خود قرار داده است . شخصیت های اصلی بیشتر داستان های براهنی مردان مبارزی هستند که دغدغه های فکری و روحی و نگرش آنان نسبت به معضلات سیاسی و اجتماعی جامعه مطرح می شود . مولفه های واقع گرایی در اغلب داستان های براهنی دیده می شود . در داستان آزاده خانم و نویسنده اش ویژگی های پست مدرنیسم همچون حضور نویسنده در داستان و تغییر زاویه ی دید در فصول مختلف در آن دیده می شود .
نسرین فلاح محمدرضا باغبان اسلامی نژاد
تاثیر بایو بر کشت کندروژنیک سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان موش ومطالعه بیان ژن های مسیر wnt چکیده سلولهای بنیادی مزانشیمی، سلولهای پرتوانی هستند که پتانسیل تمایز به چندین رده را دارند. یکی از ظرفیت های تمایزی این سلول ها، تمایز به غضروف است. محققین امیدوارند که در آینده ای نزدیک با بهره گیری از این سلول ها بتوانند ضایعات وسیع غضروفی را بازسازی نمایند. به منظور بازسازی بافت غضروفی یک استراتژی این است که ابتدا سلول بنیادی مزانشیمی به غضروف تمایز داده شود سپس به ناحیه تخریب غضروف پیوند شود. به همین دلیل ، مطالعه تمایز کندروژنیک سلول در محیط کشت با هدف بهینه سازی تمایز و مطالعه مکانیسم های مولکولی آن از اهمیت به سزایی بر خوردار است. مطالعه حاضر در این راستا طراحی و اجراء شده است. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر bio بر کشت کندروژنیک سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان موش است. در تحقیق حاضر سلول های بنیادی مزانشیمی از مغز استخوان موش nmri جدا سازی و با انجام سه پاساژ متوالی تکثیر شد. ماهیت بنیادی مزانشیمی سلول ها با روش فلوسایتومتری و ارزیابی پتانسیل تمایزی بررسی شد. سپس تاثیر بایو بر کشت تکثیری سلول های بنیادی مزانشیمی تعیین گردید. سلول های بنیادی مزانشیمی پاساژ 3 به صورت میکرومس کشت گردید و با غلظت های مختلف بایو تیمار شد و میزان تمایز به غضروف آنها با روش real time pcrبرای ژن های آگریکان و کلاژن 2 وsox9 بررسی شد. با توجه به اینکه تیمار با بایو سبب تقویت تمایز به غضروف شده بود، در مرحله بعدی برای بررسی مکانیسم این تاثیرات، بیان برخی ژن های مسیر سیگنالدهی wnt شامل بتا کتنین، tcf در کشت کندروژنیک تیمار شده با غلظت های بایو با روشreal time pcr بررسی شد. در مطالعه حاضر برای درک بهتر تمایز کندروژنیک، بیان ژنی در زمان های مختلف دوره کشت شامل روز های 5، 14 و 21 بررسی شد. مطابق با نتایج بدست آمده سلول های بنیادی مزانشیمی در تمام دوره کشت به صورت شبه فیبروبلاستی ظاهر شدند. این سلول ها قادر بودند به سه رده استخوانی، غضروفی و چربی تمایز یابند و در صد بسیار کمی از آنها، مارکر های اندوتلیالی و خونسازی بیان کردند و مارکر های مزانشیمی در اکثریت آنها بیان شد. سلول های مورد مطالعه در غلظت1/0 بایو بیشترین تکثیر را ازخود نشان دادند. بر اساس یافته های تمایز به غضروف، کشت کندروژنیک سلول های بنیادی مزانشیمی در گروه های تیمار شده با غلظتهای 01/0و05/0بیش از گروه کنترل ( تیمار نشده) بود زیرا در این گروه ها ژن های کلاژن 2 و آگریکان و فاکتور نسخه برداری sox9 بطور معنی داری بیش از گروه کنترل بیان شده بود. نتایج آنالیز مسیر wnt حاکی از این بود که تیمار با بایو سبب بیش بیانی ژن های بتا کتنین و tcf در مراحل اولیه کندروژنزیس این مسیر شده است. نکته قابل توجه این بود که peak بیان ژن های اختصاصی غضروف مورد بررسی در روز 14 کشت بود و در روز 5 و 21 بیان ژنی پایین تر بود در حالیکه در گروه کنترل peak بیان ژنی در روز آخر کشت ( روز 21) قرار داشت. این نتایج نشان دهنده این است که تیمار با بایو سبب سرعت بخشیدن به تمایز شده بود. روی هم رفته می توان گفت که افزودن بایو به محیط کندروژنیک سبب بهبود تمایز به غضروف سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان موش می شود. این اثر به صورت تمایز زود هنگام تظاهر می کند. به نظر می رسد تاثیرات کندروژنیک بایو از طریق مسیر سیگنالدهی wnt انجام می شود.
نورا سادات صفوی نسرین فلاح
همای و همایون منظومه ی روایتی قرن هشتم است که سراینده ی آن خواجوی کرمانی با دیدگاهی عرفانی- تعلیمی آن را سروده است. نویسنده برای ارائه ی آموزه های عرفانی خود، عشقی زمینی را مطرح می کند که اغلب به صورتی نمادین تأویل می شود. در این پژوهش برآنیم تا این منظومه را از دیدگاه ساختاری تحلیل کنیم. ساختارگرایی درصدد دستیابی به سازه های بنیادین متن است و اثر را فارغ از سایر جنبه های آن بررسی می نماید. به همین جهت نخست به شرح پیشینه ی دو مکتب فرمالیسم و ساختارگرایی و تعریف سه عنصر بنیادین روایت یعنی طرح، شخصیت و راوی می پردازیم و پس از آن طرح روایت یعنی ترتیب و توالی حوادث بر حسب روابط علت و معلولی بررسی می شود. در تحلیل ساختار طرح، به شباهت نقشجهای این منظومه با کارکردهای پراپ اشاره می نماییم و با ترسیم نمودار طرح، مقدمه چینی، گره افکنی، نقطه اوج و گره گشایی آن را نشان می دهیم. طرح این داستان تلاش قهرمان روایت برای درک مطلوب عاشقانه ی خویش است که پس از گذر از مراحل مختلف و پشت سر گذاشتن موانع متعدد با پیروزی قهرمان بر ضد قهرمان پایان می پذیرد. سپس اشخاص داستان در دو دسته ی اصلی و فرعی با بررسی شیوه ی شخصیت پردازی معرفی می شوند و از طریق نقشی که در داستان ایفا می کنند با هفت حوزه عمل شخصیت های پراپ تطابق داده میجشوند. در آخر به ذکر موارد حضور راوی میجپردازیم که با زاویه ی دید سوم شخص دانای کل مطلق در روایت ظاهر می شود و زمینه را برای تسلط آگاهانه ی خود در داستان فراهم می سازد و نتیجه ای اخلاقی و عبرت آموز از روایت ارائه می دهد.
حدیث یاراحمدی نسرین فلاح
چکیده رضا امیرخانی از نویسندگان جوان و موفق معاصر است که آثار او از سبک ویژه ای نزدیک به پست مدرن مایه می گیرد. این آثار که بارها موفق به تجدید چاپ شده اند مملو از دستمایه های جنگ و جبهه اند و در اغلب موارد به رنج ها و تفکرات رزمندگان در دوران پس از جنگ و برخورد افراد جامعه با آنها می پردازند. در این پژوهش رمانهای ارمیا، من او، از به، بیوتن و مجموعه داستان های کوتاه ناصر ارمنی از دیدگاه عنصر داستانی شخصیت به لحاظ ساختاری، پست مدرن و روانشناختی مورد بررسی قرار گرفته است. در تحلیل آثار داستانی مذکور نخست به ارائه کلیات و تعاریفی در باب شخصیت پرداخته شده و پس از معرفی نویسنده، آثار او از نظرگاه شخصیت های داستانی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. در انتها نتایج به دست آمده در بوته ی مقایسه و نتیجه گیری نهاده شده است. از نتایج به دست آمده در این پژوهش، در قسمت ساختاری می توان به استفاده نویسنده ی از شخصیت های نمادین و پویا در جایگاه قهرمان رمان و همچنین پرداختن به زندگی شخصیت های نوعی از طبقه ی رزمندگان اشاره کرد. سایر شخصیت های داستان اغلب قالبی و قراردادی هستند. در قسمت تحلیل پست مدرن، اگرچه نویسنده از مولفه های ظاهری پست مدرن در آثار خود بهره برده است اما به طور کلی نمی توان آثار او را در این حیطه جای داد به خصوص که شخصیت های اصلی از مشرب فکری و اعتقادی خاصی برخوردار هستند. در باب تحلیل روانشناختی از نظرگاه روانشناسان انسانگرا می توان گفت تمامی قهرمانان آثار داستان بلند این نویسنده از ویژگی های انسان های خودشکوفا برخوردار هستند. شخصیت های مجموعه داستان کوتاه رضا امیرخانی اگرچه به شخصیت های رمانهای این نویسنده شباهت دارنداما به دلیل قالب داستانی داستان کوتاه، تفاوت هایی نیز مشاهده می شود که دور از انتظار نیست. نتایج به دست آمده در این پژوهش، به لحاظ روشن کردن نقاط قوت و ضعف شخصیت پردازی در آثار داستانی یکی از نویسندگان موفق معاصر ایران می تواند راهگشای نویسندگان جوان و همچنین منتقدان ادبی در حیطه نقد و شخصیت پردازی نوین باشد. واژگان کلیدی: شخصیت، آثار داستانی رضا امیرخانی، ساختارگرایی، پسامدرنیسم، تحلیل روانشناختی شخصیت.
مریم نیک خواه سعید حاتمی
قرن پنجم هجری به دلیل تقویت مجدد خلافت، تسلط سیاسی و نظامی ترکان مهاجم (سلجوقیان)، تقویت و تداوم نقش آفرینی فقهای سنی، کشیده شدن اختلافات مذهبی در میان مردم، تعمیق ایستایی فرهنگی در جامعه از طریق ترویج تفکرات اشعری و به حاشیه راندن عقل گرایان، دوره ای سرشار از تحولات عمیق اجتماعی و فرهنگی و قرنی پر فراز و نشیب در تاریخ ایران است. در این قرن به دلیل سیاست های ظالمانه ی اقتصادی سلجوقیان (ترویج نظام اقطاع داری) و گسترش مظالم ترکان، وضع معیشتی و مکارم اخلاقی رو به افول نهاد. در این میان سه تن از صوفیان برجسته ی و راستین این دوره یعنی ابوسعید ابوالخیر، هجویری و امام محمد غزالی با روش های خاص خود به مقابله با این اضمحلال فرهنگی و ایجاد اصلاحات اجتماعی و فرهنگی پرداختند. ابوسعید با قدرت و نفوذ روحی خود، فطرت الهی انسان ها را بیدار می ساخت و به اصل خود باز می گرداند. هجویری با توسل به تعلیمات خانقاهی به ارشاد مریدان می پرداخت و مبنای فکری و روش امام محمد غزالی نظری، تأکید برانجام شریعت و تکالیف دینی بود.
آیدا رضوانی بروجنی نسرین فلاح
چکیده رمان عامه پسند، در جایگاه مقابل رمان جدی یا روشنفکری قرار می گیرد و به رمان هایی با سطح نازل و اغلب دارای ضعف های اساسی در ساختار و محتوا اطلاق می شودکه فروش خوبی دارند. تعریف مذکور از رمان عامه پسند، گاه آثاری با سطوح و ساختار بسیار متفاوت را در برمی گیرد که این مسئله از جمله مشکلات ارزشگذاری و نقد این گونه رمان ها محسوب می شود. از سوی دیگر، زن بودن نویسندگان می بایست تفاوت هایی را در نوع نگاه و شخصیت پردازی ها و غیره در این آثار به وجود آورد. پژوهش پیش رو به شیوه ی تحلیلی- توصیفی و با تأکید بر اهمیّت و تأثیر نقد و تحلیل در پیشرفت ادبیات داستانی انجام گردیده است .نقد ساختارگرایانه عناصر تشکیل دهنده ی داستان ها و عوامل ضعف و قدرت آن ها را مورد بحث قرار می دهد و نقد فمینیستی به تفاوت نوشتاری رمان ها با توجه به جنیّست نویسندگان و مباحث پیرامون زنان در آن ها می پردازد. مهم ترین نتایج به دست آمده در بخش ساختار، مربوط به نقاط ضعف پیرنگ و به ویژه پایان بندی، تعلیق و حقیقت مانندی داستان های عوام پسند و نقاط قوت و برتری آثار پیرزاد بر رمان های عوام پسند می باشد. در بخش نقد فمینیستی، انعکاس نگاه ویژه ی نویسندگان و حضور برجسته و متفاوت شخصیت های زن و طرح نیازها و احساسات آن ها در تعامل با مردان در آثار فمینیستی و غلبه ی مردسالاری و ضد فمینیسم و تقلیدی بودن دیدگاه، در اغلب آثار عوام پسند قابل توجه است. کلیدواژه ها: رمان عامه پسند، زویا پیرزاد، ساختار، فهیمه رحیمی، نسرین ثامنی، نقد فمینیستی، نقد و تحلیل
فاطمه قاسمی زهرا سید یزدی
حاصل این پژوهش نشان می دهد، محتوای قصاید حبسیه دو شاعر در زمینه های، حسب حال، شکوائیه آمده است. زبان هر دو شاعر خراسانی است. زبانی ساده و روان و به دور از آرایش های دشوار ادبی است. موسیقی شعر و نوع آن با توجه به روحیات دو شاعر فرق می کند، موسیقی شعر در حبسیات مسعود سعد عاطفی تر است و در حبسیات ملک الشعرای بهار، حماسی تر می باشد. از نظر تخیل هر دو شاعر تصاویر زیبایی در حبسیات خود بکار برده اند. عاطفه در حبسیات مسعود سعد از نوعی «منِ» شخصی صحبت می کند، اما عاطفه در حبسیات ملک الشعرای بهار از «منِ» اجتماعی سخن می گوید.
پروین رجبی زهرا سید یزدی
آنچه در این مجموعه پیش روی شماست بررسی و تحلیل مرثیه سرایی از پایان عصر صفویه تا آغاز دوره ی مشروطه است. در حقیقت این پژوهش جبران کننده ی نقص خلایی است که در مطالعات مرثیه پژوهی فارسی وجود دارد ، زیرا پیش از این مرثیه سرایی از آغاز تا پایان صفویه و از مشروطه تا سال 1333 شمسی بررسی شده بود. مرثیه گونه ای مهم از ادبیات غنایی است که به دلیل پیوند آشکار آن با نفسانیات و عواطف انسانی همواره مورد توجه شاعران فارسی زبان بوده است. روشن است تحلیل محتوایی و ساختاری مرثیه های فارسی نه تنها بیان کننده ی اوضاع روحی و روانی شاعرانه هر دوره است بلکه در بازشناسی و بازیابی دلایل گرایش به مرثیه و دردها و رنج های بشری و توصیف فضای اجتماعی موثر و حیاتی است بخش قابل توجه از اشعار سرایندگان را شامل می شود. پژوهش و بررسی این سروده ها و بیان کم و کیف آن ها در حیطه ی زمانی ذکر شده در این پایان نامه مورد نظر بوده است. فصل اول، شامل مقدمه، بیان مسیله، پیشینه ی تحقیق و ... می شود. فصل دوم، توضیحاتی درباره ی مرثیه و قدمت و نوع آن و نخستین سرایندگان مرثیه ارایه گردیده است. فصل سوم، به سبک بازگشت ادبی و ویژگی های آن اختصاص داده شده است، زیرا سبک شعری شاعران مورد مطالعه سبک بازگشت می باشد. فصل چهارم که اصلی ترین فصل پایان نامه می باشد شامل شرح مختصری از احوال شاعران مرثیه گو و بررسی مراثی انها می باشد. فصل پنجم، نتیجه گیری است که در آن به دستاوردهای اصلی این پژوهش اشاره شده است.
اکرم جعفری راد سعید حاتمی
در این رساله سفرنامه ها بر مبنای اصول حاکم بر جامعه شناسی ادبیات مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند و اطلاعات مستخرج از این منابع، طبقه بندی و تجزیه و تحلیل شده اند. در فصل اول نقد اجتماعی و اهمیت جامعه شناسی ادبیات مورد تحلیل قرار می گیرد. در فصل دوم به تاریخچه و اهمیت سلسله صفوی اشارتی می شود فصل سوم، چهارم و پنجم به اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دوره صفویه می پردازد.
پروانه صفایی قهفرخ سعید حاتمی
چکیده ندارد.
ابوالقاسم چوپان زاده نسرین فلاح
چکیده ندارد.
نسرین فلاح احمد امیری خراسانی
چکیده ندارد.