نام پژوهشگر: جواد ایزدیار
معصومه محمدی علی حاج ابوالفتح
چکیده: منطقه مورد نظر طبق دو پروفیل اصلی، یکی در تهم، شمال شهرستان زنجان با مختصات جغرافیایی ´28 ?48 ،´30?48 طول شرقی و´47 ?36 ،´48?36 عرض جغرافیایی و دیگری در اطراف روستای ذاکر شرق زنجان و با مختصات جغرافیایی´ 42 ?48،´45 ?48 طول شرقی و´37 ?36،´ 42 ?36 عرض جغرافیایی مورد مطالعه قرار گرفته است. طارم از لحاظ تقسیم بندی واحدهای زمین شناسی ایران در البرز غربی واقع شده، دارای روند شمالغرب- جنوبشرق بوده و بر روی نوار ولکانو-پلوتونیک کرتاسه بالایی- سنوزوئیک با روند شمال باختری- جنوب خاوری قرار دارد. واحدهای آتشفشانی و نفوذی منطقه تحت تاثیر حرکات کوهزایی آلپی قرار گرفته اند. سنگهای ولکانیک و پیروکلاستیک که بخش وسیعی از رخنمونهای سنگی منطقه را تشکیل می دهند، از نظر چینه شناسی متعلق به سازند کرج بوده و در چهار گوش زنجان به دو عضو آمند (amand) و کردکند (kordkand) تقسیم شده اند. قابل ذکر است که به علت تنوع رخساره ای در فواصل اندک، تقسیم بندی این سازند ارزش محلی داشته و قابل تعمیم به دیگر نقاط نیست. بطور کلی می توان در منطقه، نهشته های آتشفشانی ائوسن (گدازه ها و مواد آذرآواری)، توده های نفوذی ائوسن بالا- الیگوسن و نهشته های رسوبی کواترنری را مشاهده نمود. سنگهای ولکانیکی منطقه عمدتا" شامل ریولیت، داسیت، آندزیت، آندزیت بازالت و تراکی داسیت و سنگهای پیروکلاستیک شامل انواع توفها: لیتیک کریستال توف،کریستال لیتیک توف، کریستال توف، لیتیک توف، ایگنمبریت (منطقه تهم) و آگلومرا (ذاکر) تشکیل می دهند. توده نفوذی (با ترکیب میکروکوارتزدیوریت پورفیری، کوارتزمونزونیت، کوارتزمونزودیوریت و کوارتزسینیت) واحدهای فوق را قطع کرده وسنی جوانتر از ائوسن ازخود نشان می دهد. ویژگیهای ژئوشیمیایی بیانگر آن است که سنگهای ولکانیک و آذرآواری منطقه ذاکر بیشتر متاآلومین و تهم بیشتر پرآلومین بوده و در محدوده ساب آلکالن، عمدتا"در محدوده کالک آلکالن با پتاسیم بالا قرار می گیرند. شواهد پتروگرافی و ژئوشیمیایی در هر دو منطقه موید این مطلب می باشد که ماگمای مولد سنگهای مناطق مورد مطالعه بر اساس شواهد پتروگرافی و ژئوشیمیایی یک ماگمای آلایش یافته (بیشتر آلایش پوسته ای ) می باشد. مجموع ضخامت برداشت شده ستون چینه شناسی واحد آمند در برش ذاکر 580 متر و تهم 872 متر می باشد. بر اساس روند عناصر نادر خاکی منشاء ماگما ذوب بخشی گوشته بوده وآلایش ماگمایی پوسته ای و تفریق ماگمایی از فرایندهای مهم و تاثیرگذار در تکامل ماگمایی منطقه می باشد، آنومالی منفی nb, ti، آنومالی مثبت pb در دیاگرامهای عنکبوتی می تواند نشان از محیط فرورانشی منطقه باشد، در کل علت رخداد ولکانیسم ائوسن در شمال و شرق زنجان را می توان به فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر ورقه ایران مرکزی در زمان ائوسن (فاز کمپرسیونی آلپی) نسبت داد.
مظفر ارم جواد ایزدیار
منطقه مورد مطالعه در زون سنندج- سیرجان، بین طول های جغرافیایی 50° 50’ 25” تا 50° 56’ 45” و عرض های جغرافیایی 32° 36’ 30” تا 32° 40’ 20” در ناحیه صادق آباد واقع در شمال شهرکرد قرار دارد. برپایه ارتباطات صحرایی و مطالعات پتروگرافی و ترمودینامیکی در منطقه یک کمپلکس دگرگونی تشخیص داده شده که ما در اینجا آن را کمپلکس دگرگونی چادگان نامیده ایم. این کمپلکس در هسته طاقدیس چادگان واقع شده است و به ترتیب از هسته به سمت یالها شامل گنایس، شیست های بازیک و شیست های کوارتز فلدسپاتی می باشد. این سه تیپ سنگ همراه با هم فرورانش کرده و متحمل دگرگونی فشار بالا شده و در هنگام برگشت به سطح دچار دو مرحله دگرگونی پس رونده شده اند. مهمترین ساختار منطقه تاقدیس برگشته ای است که دارای روند شمال غرب- جنوب شرق می باشد. در یال شمال شرق ریز چین ها دارای یال جنوبی برگشته و در یال جنوب شرق ریز چین ها دارای یال شمالی برگشته هستند. سه نسل دگرشکلی در منطقه مشاهده می شود. d1 قدیمترین نسل دگرشکلی در منطقه می-باشد که با دگرگونی فشار بالای m1 همراهی شده است. با دگرشکلی d2 دگرگونی های m2 و m3 اتفاق افتاده است، که شواهد آن وجود بافت های سیمپلکتیت و رشد کانی های کلریت و موسکویت در حاشیه پورفیرو بلاست ها می باشد. دگرشکلی d3 جوانترین دگرشکلی منطقه می-باشد. در بررسی شیمی کانی ها مشخص شد که آمفیبول های m1 از نوع سدیک- کلسیک، آمفیبول های m2 از نوع سدیک- کلسیک و کلسیک و آمفیبول های m3 از نوع کلسیک هستند. ما بین آمفیبول ها جانشینی های همچون: جانشینی چرماکیتی(mg[6]si[4]=al[6]al[4])، جانشینی پلاژیوکلازی (ca[6-8]al[4]=na[6-8] si[4]) و جانشینی گلوکوفانی (ca[6-8]mg[6]=na[6-8]al[6]) روی داده است. فنژیت ها بیشتر عضو نهایی موسکویت و به مقدار کمتر پاراگونیت و سلادونیت دارند. جانشینی های فنژیتی(al[6]al[4]=mg[6]si[4]) و پلاژیوکلازی(ca[6-8]al[4]=na[6-8] si[4]) مهمترین جانشینی های به وقوع پیوسته در فنژیت ها هستند. دما- فشار سنجی بر روی شیست های بازیک با استفاده از ژئوترموبارومتر های کالیبره و نرم افزار ترموکالک دما- فشارm1 به ترتیب 8±680 درجه سانتیگراد و 1/0± 4/19 کیلوبار، دما- فشار m2 به ترتیب 700 درجه سانتیگراد و12 کیلوبار و درجه حرارت 450 درجه سانتیگراد و فشار 6 کیلو بار برای m3 بدست آمد. این دما-فشارها m1 را به اکلوژیت، m2 را به آمفیبولیت و m3 را به شیست سبز نسبت می دهند. نازک شدگی پوسته در پالئوزوئیک میانی، تشکیل تتیس در پرمین، فرورانش تتیس در تریاس پایانی، بالاآمدگی در کرتاسه و برخورد در میوسن مهمترین وقایع روی داده در زون سنندج- سیرجان هستند. که در طول این فرایند ها کمپلکس دگرگونی چادگان همزمان با فروررانش تشکیل شده و در طول دوره کوتاه بالاآمدگی به سطح رسیده است.
سید مصطفی موسوی زاده جواد ایزدیار
چکیده محدوده مورد مطالعه بخشی از زون سنندج-سیرجان می باشد که در شرق چادگان، در شمال دریاچه سد زاینده رود واقع شده است. بخش اعظم سنگ های منطقه را سنگ های دگرگونی مزوزوئیک تشکیل می دهند، که شامل سه تیپ اصلی شیست های کوارتز-فلدسپاتی، شیست های بازیک و گنایس می باشند. این سه تیپ به ترتیب در یال ها و امتداد محور تاقدیس چادگان قرار گرفته اند. با توجه به مطالعات انجام شده این سنگ ها یک مجموعه دگرگونی را تشکیل می دهند. ما در اینجا آن را مجموعه دگرگونی چادگان نامیده ایم. هر سه تیپ سنگ مذکور همراه هم فرورانش کرده و متحمل دگرگونی فشار بالا شده اند و سپس در زمان به سطح رسیدن متحمل دگرگونی برگشتی شده اند. این مجموعه در تریاس پایانی بر اثر فرورانش پوسته اقیانوسی تتیس به زیر ایران مرکزی تشکیل شده و در کرتاسه بالا آمده و در میوسن در برخورد میان آفروعربی و خرده قاره ایران مرکزی بر روی زاگرس رانده شده است. این سنگ ها تحت تأثیر سه مرحله دگرشکلی (d1، d2 و d3) و دو مرحله دگرگونی (m1 و m2) قرار گرفته اند. d2 دگرشکلی غالب منطقه می باشد که منجر به میلونیتی شدن سنگ ها شده است. مراحل دگرگونی m1 و m2 به ترتیب با مراحل دگرشکلی d1 و d2 به طور همزمان ایجاد شده است. دگرشکلی d3 به صورت ریز چین هایی بر روی نسل های قبل مشاهده می شود. m1 یک مرحله دگرگونی پیشرونده می باشد که تا رخساره اکلوژیت پیش رفته، در حالی که m2 متحمل دگرگونی پسرونده تا رخساره شیست سبز شده است. حضور گارنت، امفاسیت، آمفیبول های سدیک-کلسیک، آلکالی فلدسپار، فنژیت و روتیل شاهدی بر مرحله m1 دگرگونی و کلریت، مسکویت، آمفیبول های کلسیک و آلبیت نشان دهنده مرحله m2 دگرگونی هستند. با توجه به بررسی شیمی کانی ها فنژیت ها بیشتر دارای عضو نهایی مسکویت می باشند که مقدار مسکویت از مرحله m1 به m2 افزایش نشان می دهد. در گارنت ها میزان اعضا نهایی آلماندین و اسپسارتین در مرحله m2 افزایش نشان می دهند. آمفیبول ها در مرحله m1 از نوع سدیک-کلسیک (مگنزیوکاتافوریت و باروئیزیت) و در مرحله m2 از نوع کلسیک (مگنزیوهورنبلند) می باشند. تخمین های دما-فشار به وسیله ترموکالک برای رخساره اکلوژیت (m1) فشار و دمای kbar 19 و c? 625 و برای رخساره دگرگونی شیست سبز (m2) فشار kbar 5/6 و دمای c? 576 بدست می دهد. کلمات کلیدی: چادگان، مجموعه دگرگونی چادگان، زون سنندج-سیرجان، دگرگونی فشار بالا، ترموبارومتری.
امید کورشی جواد ایزدیار
محدوده مورد مطالعه بخشی از زون سنندج-سیرجان می باشد که در جنوب و جنوب غرب شهرستان نهاوند واقع شده است. سنگ های دگرگونی منطقه به طور کلی شامل دو مجموعه شیست های بازیک و مرمر می باشند. با توجه به ترکیب کانی شناسی، شیست های بازیک از نوع پیروکسن-آمفیبول-کلریت شیست و مرمرها از نوع ترمولیت مرمر می باشند. سنگ های دگرگونی منطقه نهاوند دچار سه مرحله دگرشکلی (pre d1, d1, d2) و دو مرحله دگرگونی (m1, m2) گردیده اند. پیروکسن سدیک و آمفیبول های سدیک و سدیک-کلسیک کانی های موجود در مرحله m1 و آمفیبول های کلسیک و کلریت کانی های موجود در مرحله m2 دگرگونی هستند. دما و فشار محاسبه شده با استفاده از برنامه ترموکالک نشان می دهد پاراژنز کانی ها در مرحله m1 دارای میانگین دمایی °c380 و طیف فشارشی ما بین حداقل kbar4 تا حداکثر kbar18 و در مرحله m2 حدود °c50±600 و فشاری در حدود kbar5 می باشند. با توجه به نمودارهای کالیبره شده محدوده پایداری پاراژنز آمفیبول های کلسیک و کلریت در محدوده رخساره شیست سبز و میدان پایداری پاراژنز گلوکوفان-ژادئیت با محدوده نسبتاً فشار بالای شیست آبی همخوانی دارد. برای محاسبات شراینمیکرز از سیستم ncmash استفاده گردید. با توجه به موقعیت منحنی های یک متغیره و نقاط بدون تغییر سه شبکه پتروژنتیک بدست آمد. فشار و دمای پایداری نقاط بدون تغییر [mgts]، [gl] و [tr] kbar6 و c°134 می باشد. این فشار و دما برای نقطه بدون تغییر [jd] حدود kbar17 و °c 243 و برای نقطه بدون تغییر [ts] حدود kbar26 و °c875 می باشد. مجموعه دگرگونی نهاوند در تریاس پایانی بر اثر فرورانش پوسته اقیانوسی تتیس به زیر ایران مرکزی تشکیل و در کرتاسه بالا آمده و در میوسن در برخورد میان آفروعربی و خرده قاره ایران مرکزی بر روی زاگرس رانده شده است.
سجاد مجاب جواد ایزدیار
چکیده منطقه مورد مطالعه بخشی از زون سنندج-سیرجان می باشد که در شمال و شمال غربی شهرستان نهاوند قرار دارد. سنگ های دگرگونی منطقه به دو گروه اصلی فلدسپات - کوارتز شیست و مرمر تقسیم می شوند. سه دسته دگرشکلی pre d1، d1 و d2، فابریک های منطقه را بوجود آورده اند. دگرشکلیpre d1 ، با دگرگونی m1 مطابقت دارد و دگرشکلی d1 دگرشکلی اصلی در منطقه است و با دگرگونی m2 هم خوانی دارد. دگرشکلی d3 به صورت ریزچین ها و چین های جناغی در منطقه گسترش دارد و فاز دگرگونی دیگری با این دگرشکلی رخ نداده است. بر اساس ترکیب کانیایی در حال تعادل، دو نوع آلکالی فلدسپات-کوارتز شیست شناسایی شد که یکی دارای تالک و دیگری فاقد تالک است. محاسبات ترمودینامیکی بر مبنای نتایج حاصل از تجزیه های شیمیایی الکترون مایکروپروب بر روی فلدسپات-کوارتز شیست و تحلیل های شراینمیکرز در دو زیر سیستم kfash، kmash و سیـــستم کامل ترکیبی kfmash صورت گرفت. در سیستم kfmash با در نظر گرفتن فازهای: کلریت، فنژیت، فلوگوپیت، آلکالی فلدسپات و تالک به همراه فازهای اضافی کوارتز و آب، یک نقطه نا متغیر و 5 منحنی واکنشی تک متغیره بدست می آید. مجموعه تالک-فنژیت–آلکالی فلدسپات توسط واکنش های talc + phengite + h2o = chlorite + k-feldespar + quartz و talc + phengite + k-feldespar = phlogopite + quartz + h2o در محدوده فشار بالای سیستم قرار گرفته است. این پاراژنز به عنوان پاراژنز پایدار در دگرگونی m1، در مرحله فرورانش از مجموعه مراحل تکامل تکتونیکی زون سنندج-سیرجان تشکیل شده است. از طرفی در این سیستـم پاراژنز کلریت – آلکالی فلدسپــات توسط واکنــش های: talc + chlorite + k-feldespar = phlogopite + quartz + h2o و chlorite + k-feldespar + quartz + h2o = phengite + phlogopite در محدوده فشار – دمای کم پایدار است. با توجه به فشار پایین بدست آمده برای این مجموعه به عنوان پاراژنز پایدار در دگرگونی m2، کوارتز-شیست های فاقد تالک در مرحله بالا آمدگی از مراحل تکاملی زون سنندج-سیرجان تشکیل شده اند. مجموعه سنگ های تالک-آلکالی فلدسپات-کوارتز شیست که در زون فرورانش تحت شرایط فشار بالا تشکیل گردیده اند، در حین بالا آمدگی از دگرگونی برگشتی توسط سنگ های مجاور محافظت شده اند. دگرشکلیd3 و فابریک های وابسته به این دگرشکلی به برخورد میان پلیت آفروعربی و خرده قاره ایران مرکزی وابسته است. کلمات کلیدی: نهاوند، زون سنندج-سیرجان، دگرگونی فشار بالا، سیستم kfmash، پاراژنز، تالک – فنژیت – آلکالی فلدسپات.
یاسر وحدانی هولاسو علی حاج ابوالفتح
افق لاتریتی-بوکسیتی مورد مطالعه در 20 کیلومتری شرق شاهین دژ، در زون ساختاری ایران مرکزی و در داخل آهک های سازند روته قرار گرفته است. از ویژگی های بافتی نمونه های این افق در مقطع نازک، اندازه بسیار ریز کانی های موجود می باشد. بافت های شبه برشی و پورفیری دروغین در نمونه های کردکندی و آغاجری و بافت های اسفنجی و شبه برشی حاوی کنکرسیون-هایی از جنس اکسید آهن و ندرتا اشکالی شبیه به اواوئید در نمونه های علی بالتا مشاهده می شود. نمونه های مناطق کردکندی و آغاجری از کانی های رسی به همراه هماتیت، کوارتز و کربنات ها و در منطقه علی بالتا از هماتیت، دیاسپور، کائولینیت و آناتاز تشکیل شده است. بقایای کانی پیروکسن و قطعات لیتیک اکسید شده حاوی تیغه های فلدسپات دگرسان شده در ذخایر کردکندی و آغاجری ارتباط ژنتیک این لاتریت ها را با سنگ دیاباز محتمل می سازد. بر اساس تقسیم بندی ژئوشیمیایی نمونه های برداشت شده، در محدوده لاتریت تا کائولن بوکسیتی قرار می گیرند. محاسبات تبادل جرم نشان می دهد که در این منطقه عناصر si، ca، na، k، mn و p طی فرایندهای موجود متحرک بوده و عناصر al، ti، zr، th، cr و v غیرمتحرک بوده اند. نسبت عناصر al/zr، al/ti، al/th، al/v و zr/ti در نمونه های برداشت شده با نمونه دیاباز موجود در این منطقه مشابه است، نسبت زوج عناصر نامتحرک در منطقه مورد مطالعه یک روند خطی را نشان می دهد که برروی این خط و نسبت های عناصر مربوطه در سنگ دیاباز نیز قرار می گیرد. علاوه براین، نمودار cr/ni بیانگر آن است که سنگ منشاء این افق در محدوده سنگ های بازیک قرار می گیرد. بدین شکل می توان سنگ دیاباز مطالعه شده را به عنوان سنگ منشاء برای این افق در نظر گرفت. بر طبق روش تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی (pca) نمونه های به شدت هوازده از مقادیر مثبت و بالای pc1 و نمونه های نسبتا سالم از مقادیر منفی pc1 برخوردار می باشند. در اینجا pc1 بیانگر شدت درجه هوازدگی و pc2 در ارتباط با ترکیب شیمیایی سنگ های والد هوازده نشده می باشد. بر اساس روش خوشه بندی، عناصر al، ti، zr، fe، th، pb، co و cr در رده عناصر نا متحرک، عناصر si، na، k، rb، y و ba در رده عناصر با بیشترین تحرک و عناصر ca و mg در بین این دو رده کلی قرار می گیرند.
عادل سرخوشی جواد ایزدیار
چکیده مجموعه ی دگرگونی ماهنشان در محدوده ی طول های جغرافیایی? 40 و ?47 تا 30? و ?47 شرقی و عرضهای جغرافیایی ?37 و ?36 تا ?36 و ?36 شمالی واقع شده است. این منطقه از نظر تقسیمات کشوری جزء استان زنجان و از نظر تقسیم بندی زونهای زمین شناسی محل برخورد سه زون ایران مرکزی، البرز-آذربایجان و سنندج-سیرجان می باشد. ادامهِ ی این مجموعه درمنطقه ی دگرگونی تکاب دیده می شود. با توجه به ترکیب سنگ مادر اولیه که تحت تاثیر دگرگونی ناحیه ای قرار گرفته است، سنگهای دگرگونی متاپلیت ها، متابازیت ها، کالک-سلیکات ها، کوارتز-فلدسپات ها و سنگهای آهکی (مرمرها) در منطقه به وجود آمده اند. این سنگهاد تحت تاثیر دگرشکلی های مختلف قرار گرفته اند و به صورت پلی متامورفیک دگرگون شده اند. در این مطالعه سنگهای متاپلیت را به دلیل ترکیب مناسب و ظهور کانی ها و ثبت فازهای دگرشکلی بیشتر مورد بررسی قرار داده ایم. با مطالعه ماکروسکوپی و میکروسکوپی این سنگ ها، سه فاز دگرشکلی d1، d2 و d3 مشخص گردید که دو فاز دگرشکلی d1 و d2 همزمان با دو فاز دگرگونی m1 و m2 بوده و فاز دگرشکلی d3 باعث دگرگونی در منطقه نشده است. d2 از d1قویتر بوده و تقریباً اثرات آن را از بین برده است. پس از مطالعات دقیق پتروگرافی دو مقطع نازک صیقلی از سنگ های متاپلیتی تحت آنالیز الکترون مایکروپروب قرار گرفتند. سپس با استفاده از جانشینی mg-fe در زوج کانی گارنت-بیوتیت حرارتهای حداقل و حداکثر دگرگونی محاسبه گردید. با استفاده از چند مدل مختلف و با توجه به وابستگی کم حرارت های محاسبه شده به فشار با فرض فشار kbar4 بالاترین حرارت محاسبه شده 615 و کمترین حرارت محاسبه شده 380 درجه سانتیگراد و برای kbar8 بالاترین حرارت محاسبه شده 644 و کمترین حرارت محاسبه شده 392 درجه سانتیگراد می باشد. همچنین محاسبه دما و فشار با استفاده از محاسبه تعادلات چندگانه به ترتیب دمای 800 درجه سانتیگراد و فشار 9 کیلوبار برای حد بالایی دگرگونی و دمای 450 درجه سانتیگراد و فشار 7 کیلوبار را برای حد پایینی دگرگونی بدست داد. با مطالعه تجزیه شیمیایی کل سنگ آمفییبول شیست ها، معلوم شد که آمفیبول شیست های مورد مطالعه از دگرگونی سنگهای آذرین حاصل شده اند (ارتو-آمفیبول شیست). پروتولیت آذرین آمفیبول شیست های مطالعه شده در محدوده ی بازالت تا بازالت آندزیتی قرار گرفتند و ماگمای مولد این سنگ ها سرشت تولئیتی داشته اند. همچنین محیط تکتونیکی سنگ های مورد مطالعه تولئیتهای جزایر قوسی و پشته های میان اقیانوسی بوده است (بیشتر پشته های میان اقیانوسی). کلمات کلیدی: سنگهای رسی دگرگون، حرارت و فشار سنجی زمین شناسی، آمفیبول شیست، سنگ مادر، بازالت پشته اقیانوسی، ماهنشان، ایران
معصومه زارع شولی جواد ایزدیار
منطقه مورد مطالعه بخشی از محدوده جنوب شرقی نقشه زمین شناسی 100000/1 خدابنده - سلطانیه است که بین طول های جغرافیایی 55 °48 تا 58 °48 شرقی و عرض های جغرافیایی 15 °36 تا 17°36 شمالی در شمال غرب روستای سروجهان از نوار سلطانیه قرار گرفته است. طبق مطالعات پتروگرافی سنگهای دگرگونی منطقه مورد مطالعه شامل اسلیت، مسکوویت کلریت شیست، مسکوویت کلریت بیوتیت شیست، گارنت شیست و استارولیت شیست های گارنت دار (منشاء پلیتی)، کالک شیست ها (منشاء کربناته) و کوارتز شیست و کوارتزیت (منشاء ماسه سنگی) می باشند. از سمت جنوب غرب به سمت شمال شرق منطقه، زونهای کلریت، بیوتیت، گارنت و استارولیت دیده می شودکه از سمت جنوب غربی به طور تدریجی تبدیل به اسلیت های کهر می شوند. مطالعه دگرشکلی این سنگها نشان می دهد در منطقه سه فاز دگرشکلی و دو فاز دگرگونی اتفاق افتاده است که فاز دوم دگرشکلی در منطقه غالب بوده است و اثر هایd1 را از بین برده است. شواهدی که وجود d1 را ثابت می کنند عبارتند از: وجود بقایای شیستوزیته s1 به صورت ادخال ها در داخل پورفیروبلاست ها و چین خوردگی s1 در اثر s2. همزمان با اولین فاز دگرشکلی (d1) دگرگونی m1اتفاق افتاده است و کانیهای دگرگونی گارنت، استارولیت، کلریت، بیوتیت، مسکوویت، پلاژیوکلاز و کوارتز به وجود آمده اند. کانیهای دگرگونی رشد یافته در این مرحله دگرریختی نشان دهنده دگرگونی در رخساره آمفیبولیت می باشد. پس از فاز دگرشکلی d1، دگرشکلی d2 منطقه را تحت تاثیر قرار داده که بیشتر به صورت میلونیتی رخ داده و همچنین گاهی موجب چین خوردگی برگوارهs1 شده است. دگرگونی m2 به صورت پسرونده همزمان با فاز دگرشکلی d2 صورت گرفته است که باعث تبلور کانیهای کلریت، بیوتیت، مسکوویت و کوارتز شده است. این پاراژنز کانیایی نشانگر دگرگونی در رخساره شیست سبز می باشد. دگرشکلی d3 که موجب ایجاد ریزچین بر روی شیستوزیته d2 شده است تغییری در پاراژنز کانی ها ایجاد نکرده است، لذا به عنوان یک فاز دگرگونی در نظر گرفته نشده است. شیست های نئوپروتروزوئیک بالایی-کامبرین پایینی سروجهان، دو مرحله دگرگونی m1 و m2را متحمل شده اند. نتایج فشار-دماسنجی نشان می دهد که دگرگونی m1 در شرایط 5 kbar.7و دمای c°600 و دگرگونی m2 در شرایط kbar 4.5 و دمای c° 550 رخ داده اند. الگوی مسیر فشار-دمای به دست آمده برای این شیست ها نشان می دهد که دگرگونی فشار متوسط m1 با دگرگونی فشار پایین m2 ادامه یافته است. لذا الگوی کلی مسیر فشار-دما در جهت حرکت عقربه ساعت می باشد که نشانگر تحولات تکتونیکی و دگرگونی در یک محیط برخوردی می باشد. مقایسه شیست های نئوپروتروزوئیک بالایی-کامبرین پایینی سروجهان سلطانیه با سازندهای مشابه در ایران مرکزی و ماهنشان نشان می دهد که تشکیل مرحله اول دگرگونی m1 بر اثر فاز کوهزایی پان آفریکن روی داده است در حالی که فرآیند بالاآمدگی در طی مرحله m2 دگرگونی در محیط های کششی تکتونیکی رخ داده است.
اکرم اشرفی جواد ایزدیار
چکیده منطقه مورد مطالعه طبق نقشه 1:100000خدابنده- سلطانیه در محدوده ی طول های جغرافیایی 41 °48 تا 39 °48 و عرض های جغرافیایی 27 °36 تا 25 °36 در غرب سلطانیه، در روستاهای شکورآباد و سلمان کندی واقع می باشد. سنگهای دگرگونی شامل تناوبی از شیست ها با منشا پلیتی و ماسه سنگی می-باشد. این مجموعه دگرگونی مرز قاطعی با اسلیت های سازند کهر واقع در جنوب غربی ناحیه ندارد و در واقع به طور تدریجی تبدیل به سازند کهر می شوند. مطابق مطالعات پتروگرافی، سنگهای دگرگونی منطقه مورد مطالعه شامل اسلیت، موسکوویت کلریت شیست، مسکوویت کلریت بیوتیت شیست، کوارتزشیست و کوارتزیت می باشند. با توجه به مطالعات پتروفابریکی دو مرحله دگرشکلی در شیست های منطقه مورد مطالعه قابل تشخیص است. دگرشکلی مرحله اول (d1) دارای ماهیت میلونیتی بوده و توسط پورفیروکلاست های و ریبون ها و پلی کریستالین کوارتزهای کشیده شده بویژه در کوارتز شیست ها مشخص می شود. همزمان با این دگرشکلی، دگرگونی m1 رخ داده است و باعث ایجاد کانی های بیوتیت، کلریت، موسکوویت و کوارتز شده است. نفوذ توده مونزونیتی خرم درق با سن ترشیری درون این شیست ها باعث ایجاد دگرگونی مجاورتی m2 و پورفیروبلاست های کردیریت شده است. فاز دوم دگرشکلی (d2) موجب ایجاد ریزچین بر روی فابریک میلونیتی مرحله d1 و همچنین چرخش پورفیروبلاست های کردیریت شده است. بلورهای کردیریت با ماکل چرخشی شعاعی سه تایی در سنگ های دگرگونی مجاورتی دیده می شوند. این کردیریت ها از 6 بخش یا سه زوج ماکلی تشکیل شده اند. مرز بین بخش ها صاف بوده و آثار ماکل نوری در داخل بخش ها دیده نمی شود که نشانگر تشکیل ساختار ماکل چرخشی شعاعی سه تایی توسط رشد مجدد کردیریت بر روی سطوح منشوری ایندیالیت اولیه می باشد. فشار- دمای تعادلی دگرگونی m1 با استفاده از زوج تعادلی کلریت- موسکوویت معادل 6 کیلوبار و دمای 490 درجه سانتیگراد می باشد در حالیکه تخمین فشار- دمای دگرگونی مرحله m1با استفاده از نرم افزار ترموکالک معادل فشار 7 کیلوبار و دمای 368 درجه سانتیگراد می باشد. فشار- دمای مرحله m2 (دگرگونی مجاورتی) با استفاده از نرم افزار ترموکالک نشانگر فشار 4.1 کیلوبار و دمای 580 درجه سانتیگراد می باشد. واژگان کلیدی: نوار سلطانیه، زمین فشار- دماسنجی، کهر، کردیریت، شیست های نئوپروتروزوئیک بالایی- کامبرین پائینی
لیدا قلی نژاد جواد ایزدیار
چکیده ندارد.
زینب نوروزی علی حاج ابوالفتح
چکیده منطقه مورد مطالعه در شمال غرب ایران، استان زنجان و در جنوب شهرستان زنجان و بین طول های جغرافیایی?00 ?30 °48 تا ?00? 34 °48 شرقی و عرض های جغرافیایی ?00? 30 °36 تا ?00?40 °36 شمالی واقع شده است. این منطقه از نظر ساختاری جزء زون البرز محسوب می شود. سه مجموعه سنگ ساختاری در منطقه قابل شناسایی است که به ترتیب، برش هایa-a? b-b? و c-c?از آنها تهیه گردیده است. برش a-a? معادل برش سهله می باشد که خود این برش نیز، معادل شیل پایینی و توف میانی است و همچنین در مقایسه با سازند کرج در منطقه تارم، احتمالا معادل واحدهایی از عضو کردکند می باشد. سنگ های موجود در منطقه شامل انواع آذرآواری، آذرین و رسوبی می باشند. سنگ های آذرین منطقه در دو دسته کلی اسیدی (داسیت، ریوداسیت و ریولیت) و حدواسط (آندزی بازالت و آندزیت) قرار می گیرند که در این بین، اسیدی ها بیشترین حجم و گسترش را دارند. سنگ های آذرین با ترکیب حدواسط (آندزی بازالتی و آندزیتی) در نمونه دستی به رنگ خاکستری و سیاه است. در زیر میکروسکوپ، بافت پورفیریتیک با زمینه دانه ریز تا شیشه ای داشته، کانی های موجود در این سنگ ها شامل پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن، آمفیبول، ارتوز و کانی های اپک می باشد. سنگ های آذرین با ترکیب اسیدی (داسیت، ریوداسیت، ریولیت) در نمونه دستی به رنگ های روشن، خاکستری، خاکستری روشن و قرمز گوشتی هستند. کانی های موجود در آنها شامل پلاژیوکلاز، ارتوز، سانیدین، کوارتز، کانی های اپک، کلسیت، موسکویت و کلریت است. بافت های موجود در این سنگ ها، پورفیریتیک با زمینه شیشه ای و دانه ریز، اسکلتی، منطقه بندی و غربالی می باشد. سنگ های آذرآواری منطقه شامل لیتیک توف (توف سنگی)، کریستال توف (توف بلوری)، ویتریک توف (توف شیشه ای)، خاکستر و ایگنمبریت می باشد و در دو دسته ریزشی و جریانی قرار می گیرند. کریستال توف، لیتیک توف و توف شیشه ای جزء نهشته های ریزشی و توف های جوش خورده (ایگنمبریت) در دسته جریانی جای می گیرند. بافت های موجود در سنگ های آذرآواری از انواع پیروکلاستیک، پورفیروکلاستیک و ائوتاکسیتیک می باشد. به دلیل وقوع دگرسانی، کانی های اصلی سنگ های آتشفشانی منطقه به صورت بخشی به کانی های ثانویه تبدیل شده اند. سری ماگمایی سنگ های آتشفشانی منطقه، کالکوالکالن تعیین شد. با توجه به نمودارهای مختلف و شواهد ژئوشیمیایی، محیط تکتونیکی منطقه، فرورانش و از نوع حاشیه فعال قاره ای می باشد. کلمات کلیدی: سازند کرج، پتروگرافی، ژئوشیمیایی، آذرآواری و آذرین، زنجان.
کبری زیرک اوغانی جواد ایزدیار
نهاوند در زیر زون کمپلکس تغییرشکل یافته نوار دگرگونی سنندج–سیرجان واقع شده است. شیست های بازیک جنوب و جنوب غرب نهاوند عمدتا از نوع آمفیبول- پیروکسن- کلریت شیست می باشند.کلینوپیروکسن های موجود در این سنگ ها از لحاظ ترکیب شیمیایی در محدوده پیروکسن های سدیک، سدیک- کلسیک قرار گرفته و اکثراً از نوع دیوپسید، ژادئیت، هدنبرژیت، آکمیتومنیزیم چرماک هستند. براساس نتایج تجزیه الکترون مایکروپروب کلینوپیروکسن ها از نظر کاتیون های na,al,caساختار منطقه بندی شیمیایی نشان داده، و در آنها دو نوع جانشینی مهم ژادئیتی camg=naalو چرماکیتی mgsi=alal وجود دارد. ارتباط واضحی بین ترکیب شیمیایی و خواص نورانی کلینوپیروکسن ها دیده می شود. با افزایش جانشینی ژادئیتی و چرماکیتیاز مرکز تا منطقه (m4-1-4)میزان زاویه ی خاموشی و بیرفرنژانس کاهش و زاویه ی 2v?افزایش و با کاهشجانشینی ژادئیتی و چرماکیتی از منطقه(m4-1-4) به حاشیه کلینوپیروکسن میزان زاویه ی خاموشی و بیرفرنژانس افزایش و زاویه ی 2v?کاهش یافته است. در مدل ترمودینامیکی سری محلول جامد پیروکسن های سدیک، مقدار فشار-دمای تشکیل کلینوپیروکسن در مرکزحدود°c380 و kbar35/15 بوده و به سمت منطقه (m4-1-4) افزایش و به °c460 و kbar88/17رسیده و از منطقه (m4-1-4) به حاشیه ی کلینوپیروکسن کاهش و حدود°c390 و kbar87/15 می باشد. در مدل ترمودینامیکی نظم- بی نظمی سیستم((ncfmas، فشار-دما در مرکز حدود °c390 و kbar35/15 بوده و به سمت منطقه (m4-1-4) افزایش و برابر با °c480 و kbar75/17می باشد و از منطقه(m4-1-4)تا حاشیه کلینوپیروکسن کاهش و به حدود°c400 و kbar39/15رسیده است. در مدل مسیرهای کمی p-t کانی های منطقه بندی دار، مقادیر فشار- دمای تشکیل کلینوپیروکسن در مرکز حدود °c392 و kbar28/15 می باشد که به سمت منطقه (m4-1-4) افزایش یافته و برابر با °c467 و kbar84/17استو از منطقه (m4-1-4) تا حاشیه کلینوپیروکسن کاهش و به حدود °c400 و kbar39/15رسیده است.
نیر اجلی جواد ایزدیار
محدوده مورد مطالعه بخشی از زون سنندج سیرجان می باشد. بر طبق تقسیمات جغرافیایی مجموعه دگرگونی ژان در شمال غربی نوار سنندج- سیرجان و در غرب و شمال غربی شهر ازنا و در شمال شرقی دورود قرار گرفته است. بر اساس مطالعات پتروگرافی دو نوع کوارتزشیست شامل آمفیبول- کوارتز شیست و گارنت- کوارتزشیست در منطقه شناسایی شد. بر اساس مطالعات پتروفابریک بر روی کوارتزشیست های منطقه مورد مطالعه سه مرحله دگرشکلی با نام های d1، d2، d3 مشخص شد. همزمان با فاز دگرشکلی d1 دگرگونی m1 و دگرگونی m2 همزمان با دگرشکلی d2 اتفاق افتاده است. آمفیبول سدیک- فنژیت- گارنت- پلاژیوکلاز کانی های مربوط به مرحله m1 و آمفیبول کلسیک- گارنت- پلاژیوکلاز- مسکوویت- بیوتیت و کلریت کانی های موجود در مرحله دگرگونی m2هستند. دما-فشار محاسبه شده با استفاده از برنامه ترموکالک نشان میدهد پاراژنز کانیها در مرحله m1 دارای دمای c? 76±633 و فشار 1±15.2 و در مرحله دگرگونی m2 دمایی در حدود c?41±588 و فشاری در حدود 1±6.8 کیلوبار می باشد. دما- فشار محاسبه شده با استفاده از روش های کالیبره نشان می دهد پاراژنز کانی ها در مرحله m1 دارای دمای میانگین c?5±621 درجه سانتیگراد و فشار 16-14کیلوبار و در مرحله m2 دمایی در حدود c?91±546 و فشاری در حدود 01/8-7/8 کیلوبار می باشد. با توجه به نمودارهای کالیبره شده محدوده پایداری کانی ها در مرحله m1 در محدوده رخساره اکلوژیت و میدان پایداری پاراژنز کانی های مرحله m2 با رخساره آمفیبولیت هم خوانی دارد. مجموعه دگرگونی ژان در تریاس پایانی بر اثر فرورانش پوسته اقیانوسی تتیس به زیر ایران مرکزی تشکیل شده است و در کرتاسه بالا آمده و در میوسن در برخورد میان آفروعربی و خرده قاره ایران مرکزی بر روی زاگرس رانده شده است.
مینا فضل الهی جواد ایزدیار
محدوده مورد مطالعه در شمال غربی نوار سنندج- سیرجان و در غرب و شمال غربی شهر ازنا قرار گرفته است. برحسب مطالعات پتروگرافی، میکاشیست های منطقه از دو گروه اصلی آمفیبول-میکاشیست ها و کیانیت-میکاشیست ها تشکیل شده است. سه مرحله دگرشکلی (d1, d2, d3) و دو مرحله دگرگونی (m1, m2) در منطقه شناسایی شده است. فاز دگرشکلی d1 قدیمی ترین دگرشکلی مشاهده شده در منطقه است. در طی دگرشکلی d1 دگرگونی m1 رخ داده که با مجموعه کانیایی آمفیبول سدیک- فنژیت- کلینوپیروکسن- پلاژیوکلاز- کیانیت مشخص می شود. آثار دگرشکلی d2 بصورت شیستوزیته s2 نمایان شده است. دگرگونی نسل دوم m2 همزمان با دگرشکلی d2 صورت گرفته است که با مجموعه کانیایی آمفیبول کلسیک- مسکوویت- بیوتیت- کلریت و آندالوزیت مشخص می شود. در دگرشکلیd3 چین ها بصورت چین های کوچکتر بر روی یال های چین های نسل دوم مشخص شده اند. دما- فشار محاسبه شده با استفاده از برنامه ترموکالک نشان می دهد پاراژنز کانی ها در مرحله m1 دارای دمای °c 100±624 و فشار kbar2/1±7/17 و در مرحله m2 دمایی در حدود °c7/1±524 و فشاری در حدود kbar3/1±21/7 می باشد. با توجه به ژئوترموبارومترهای کالیبره، محدوده پایداری پاراژنز کانی ها در مرحله دگرگونی m1 در طیف دمایی°c 638-601 با میانگین دمایی °c 5/619 و فشار kbar17-09/16 می باشد. هم چنین پاراژنز کانی ها در مرحله دوم دگرگونی m2 دمای °c 498 و فشار kbar5/4 را نشان می دهد. با توجه به نمودارهای کالیبره شده محدوده پایداری کانی های در مرحله m1 در محدوده رخساره اکلوژیت و میدان پایداری پاراژنز کانی های مرحله m2 با محدوده رخساره آمفیبولیت هم خوانی دارد. مجموعه دگرگونی ژان در تریاس پایانی بر اثر فرورانش پوسته اقیانوسی تتیس به زیر ایران مرکزی تشکیل شده است و در کرتاسه بالا آمده و در میوسن در برخورد میان آفرو-عربی و خرده قاره ایران مرکزی بر روی زاگرس رانده شده است.
ندا اسکندری جواد ایزدیار
محدوده مورد مطالعه واقع در شمال و شمال غرب نهاوند، در شمال غرب زون سنندج- سیرجان قرار دارد. بر اساس مطالعات پتروگرافی، مرمرهای این منطقه متحمل سه مرحله دگرشکلی (d1،d2،d3) شده اند. آثار اولین فاز دگرشکلی (d1) به علت شدت فاز دگرشکلی بعدی تا حد زیادی از بین رفته است و شواهد آن انکلوزیون های مرکز پوییکیلوبلاست های آلبیت می باشد که دارای روند متفاوتی نسبت به شیستوزیته اصلی ((s2 می باشند. دگرشکلی d2 با کشیدگی کانیایی اسفن، آمفیبول، کلسیت، دولومیت، فلوگوپیت و کمی کوارتز به موازات سطح محوری چین های نسل دوم، شیستوزیته s2 را به صورت فابریک غالب در منطقه به وجود آورده است. چین های نسل سوم f3)) در طی دگرشکلی d3 به صورت ریزچین و چین های جناغی ایجاد شده اند. این مرمرها تحت تاثیر دو مرحله دگرگونی (m2,m1) نیز قرار گرفته اند. دگرگونی m1 به طور همزمان با دگرشکلی d1 باعث تبلور کانی های کلسیت، دولومیت، زوئیزیت، اسفن، پیروکسن و آلبیت شده است. شواهد دگرگونی m1 وجود ساختار منطقه بندی شیمیایی در بلورهای کلسیت و اسفن، روند متفاوت انکلوزیون های مرکز پویی کیلوبلاست های آلبیت و بلورهای گردشده پیروکسن و زوئیزیت دارای حاشیه واکنشی، است. دگرگونی m2 با فاز دگرشکلی d2 هم خوانی دارد. وجود کانی های کلسیت، دولومیت، آمفیبول، اسفن وفلوگوپیت که تشکیل دهنده شیستوزیته اصلی (s2) هستند، به علاوه انکلوزیون های حاشیه پویی-کیلوبلاست های آلبیت از جمله شواهد دگرگونی m2می باشند. طی دگرشکلی d3 دگرگونی جدیدی رخ نداده است، فقط موجب ایجاد ریزچین ها بر روی شیستوزیته نسل دوم ((s2 شده است . دما و فشار محاسبه شده با استفاده از برنامه ترموکالک نشان می دهد فاز دگرشکلی d1 و پاراژنز کانی ها در دگرگونی وابسته به آن (m1) درشرایط فشار بالا (kbar20) و میانگین دمایی حدود c°650 با 0.3=x_(co_2 ) رخ داده است. دگرشکلی غالب در منطقه نهاوند (d2) و دگرگونی وابسته به آن ((m2 در حد رخساره شیست سبز، دارای دمای حدود°c 450 و فشار kbar3.3 با 0.2= xco2می باشد. مجموعه m1در مرحله فرورانش از مراحل تکامل زون سنندج- سیرجان و مجموعه m2 می تواند در اثر بالاآمدگی سنگ های دگرگون شده در فشار بالا در زون فرورانش ایجاد شده باشد.
نازیلا نصیحت شنو جواد ایزدیار
روستای سولابست در فاصله ی 120 کیلومتری جنوب شرق بیرجند، واقع در زون جوش خورده ی سیستان می باشد. براساس مطالعات پتروگرافی بر روی اکلوژیت های این منطقه، پاراژنز کانیایی گارنت+ امفاسیت+ آمفیبول+ میکای سفید+ اپیدوت+ کلریت و همچنین کوارتز ریزبلور شکل کاذب شده ای از کوئزیت مشاهده شد. نتایج حاصل از محاسبات زمین دمافشارسنجی نرم افزار ترموکالک مرحله ی دگرگونی m1 با فابریک انکلوزیونی نشان داد که مجموعه ی مورد اشاره در دما-فشار متوسط kbar 7/5 ± 8/20- c?101 ± 658 پایدار است در حالی که محدوده ی پایداری واکنش های دگرگونی m1 با فابریک شیستوزیته، در محدوده ی دما-فشار میانگین kbar1/6 ± 5/21 - c? 105 ± 603 قرار دارد. با توجه به زمین دمافشارسنج های کالیبره، محدوده ی پایداری پاراژنز کانی ها در مرحله ی دگرگونی m1 با فابریک انکلوزیونی، مقدار میانگین kbar 7/24-c? 608 و با فابریک شیستوزیته kbar 4/23-c? 556 تعیین شد. طبق محاسبات دمافشارسنجی نرم افزار ترموکالک، محدوده ی پایداری مرحله ی دگرگونی m2 بر پایه ی پاراژنز ]1[ حاصل منطقه بندی شیمیایی کانی ها، دما-فشار میانگین kbar 3/7 ± 0/13 –c?120 ± 572 و بر پایه ی پاراژنز ]2[ تبدیلی از گارنت و امفاسیت، دما-فشار میانگین kbar0/4 -c?550 برآورد شد. با توجه به زمین دمافشارسنج های کالیبره، پاراژنز کانیایی ]1[، دما-فشار میانگین kbar 8/6 -c? 474 و پاراژنز ]2[، دما-فشار میانگین kbar 8/5 -c? 618 تعیین شد. با منطقه بندی گارنت ها هر سه مسیر پیشرفت، اوج و پسرفت دگرگونی، تعیین شده است. اوج دگرگونی در محدوده ی رخساره ی اکلوژیت های دمای متوسط و پسرفت دگرگونی از اپیدوت-آمفیبولیت تا شیست سبز به دست آمده است. این نتایج شواهدی بر، برخورد دو ورقه ی بلوک لوت و بلوک هلمند می باشد. کلمات کلیدی: پتروگرافی، زون جوش خورده ی سیستان، دگرگونی، اکلوژیت، زمین دمافشارسنجی.
معصومه سهرابی جواد ایزدیار
مجموعه ای از سنگ های دگرگونی از انواع میکاشیست،آندالوزیت شیست ومرمر موسوم به مجموعه دگرگونی نی باغی در شمال شرق میانه و در روستای نی باغی رخنمون دارد. در نقشه 1:100000سراب از این مجموعه به عنوان سنگ های دگرگونی با سن نامشخص و درگزارش نقشه 1:250000میانه سن پرکامبرین برای آن ذکر شده است. بر اساس مطالعات پتروفابریک بر روی مرمرهای منطقه مورد مطالعه سه مرحله دگرشکلی d0,d1,d2 مشخص شده همزمان با فاز دگرشکلی d0 دگرگونی m1 و دگرگونی m2 همزمان با دگرشکلی d1 اتفاق افتاده است. کلینوپیروکسن، آمفیبول،کلسیت، دولومیت،فلوگوپیت و آلکالی فلدسپار کانی های مربوط به مرحله دگرگونی m1 است و آمفیبول ،کلسیت، دولومیت،فلوگوپیت، آلکالی فلدسپار و اپیدوت کانی های موجود در مرحله دگرگونی m2 هستند. دما-فشار محاسبه شده با استفاده از برنامه ترموکالک نشان می دهد پاراژنز کانی ها در مرحله m1 دارای دمای 5/667 درجه سانتی گراد و فشار 3/10 کیلوبار و میانگین xco2 5/0 و در مرحله دگرگونی m2 دمایی در حدود 25/545 درجه سانتی گراد و فشار 65/5 کیلوبار با میانگین xco2 37/0، می باشد. با توجه به نمودارهای فشار-دما محدوده پایداری کانی ها در مرحله m1 در مرحله رخساره آمفیبولیت و میدان پایداری کانی های مرحله m2 با رخساره شیست سبز همخوانی دارد. این دما و فشار شبیه به دما و فشار مناطق دگرگونی ماهنشان و سلطانیه می باشد و کاملا با ویژگی های دگرگونی البرز(مجموعه دگرگونی شاندرمن) متفاوت است. واژه های کلیدی: مجموعه دگرگونی نی باغی، میانه، مرمر، ترموکالک.
زهرا رضوانی مکبر اشرف ترکیان
محدوده دگرگونی مورد مطالعه در جنوب قروه، در شمال غربی زون سنندج - سیرجان واقع است. توده پلوتونیکی جنوب قروه که مجموعه ای از سنگ های گرانیتوئیدی، گرانودیوریتی، کوارتز مونزونیتی و گابروها را در برمی گیرد، مطابق سن سنجی های اخیر در 149- 152 میلیون سال پیش در داخل سنگ های میزبان نفوذ کرده و باعث ایجاد دگرگونی مجاورتی در آن ها شده است. نفوذ توده ها و پروتولیت های گوناگون اعم از پلیتی و بازیتی دلیل متفاوت بودن طیف سنگ های دگرگونی این منطقه است. برای تخمین شرایط دما- فشار دگرگونی این مجموعه از نرم افزار termocalc و همچنین کالیبراسیون های خطی استفاده شده است. دما- فشارسنجی برای دگرگونی ناحیه ای m1 با استفاده از termocalc ، فشاری معادل kbar 9/3و دمایی برابر °c539 را به دست داده است. برای دگرگونی مجاورتی m2 با استفاده از این نرم افزار میانگین فشار 4.3 kbar و مقدار میانگین °c 607 به دست آمده است. همچنین برای دگرگونی مجاورتی m2، با استفاده از کالیبراسیون تجربی تعادل بیوتیت - مسکویت، دمایی معادل °c3/581 تخمین زده شده، و با استفاده از تعادل کلریت - مسکویت برای این مرحله دگرگونی دما °c620 و فشاری معادلkbar 65/3 به دست آمده است.
رباب بیگدلی فریبرز مسعودی
چکیده: مجموعه ای از سنگ های دگرگونی از انواع میکاشیست، اسلیت، فیلیت و مرمر موسوم به مجموعه دگرگونی نی باغی در شمال شرق میانه و در روستای نی باغی رخنمون دارد. در نقشه 1:100000سراب از این مجموعه به عنوان سنگ های دگرگونی با سن نامشخص و در گزارش نقشه 1:250000 میانه سن پرکامبرین برای آن ذکر شده است. مطالعات پتروفابریک این سنگ ها نشان می دهد منطقه دارای دو مرحله چین خوردگی f1 و f2، سه فاز دگرشکلی d1, d2, d3، و دو فاز دگرگونی m1 و m2 است. فاز دوم دگرشکلی در منطقه غالب بوده و اثرهای d1 را از بین برده است. همزمان با فاز دگرشکلی d1 دگرگونی m1 اتفاق افتاده است و کانی های دگرگونی گارنت، آمفیبول، مسکویت، پلاژیوکلاز و کوارتز به وجود آمده اند. کانی های دگرگونی رشد یافته در این مرحله دگرریختی نشان دهنده دگرگونی در رخساره آمفیبولیت می باشند. پس از فاز دگرشکلی d1، دگرشکلی d2 منطقه را تحت تاثیر قرار داده است. دگرگونی m2به صورت پسرونده همزمان با فاز دگرشکلی d2 صورت گرفته است که باعث تبلور کانی های کلریت، بیوتیت، مسکویت، پلاژیوکلاز و کوارتز شده است. این پاراژنز کانیایی نشانگر دگرگونی در رخساره شیست سبز می باشد. دگرشکلی d3 که موجب ایجاد ریز چین روی شیستوزیته s2 شده است تغییری در پاراژنز کانی ها ایجاد نکرده است، لذا به عنوان یک فاز دگرگونی در نظر گرفته نشده است. مجموعه دگرگونی نی باغی به صورت یک تاق گون و از نوع چین بسته است. نتایج فشار- دماسنجی نشان می دهد که دگرگونی m1 در شرایط 7.6 kbar و دمای 593?c و دگرگونی m2 در شرایط 3.3 kbar و دمای 505?c رخ داده اند. با توجه به نمودارهای فشار- دما محدوده پایداری کانی ها در مرحله m1 در مرحله رخساره آمفیبولیت و میدان پایداری کانی های مرحله m2 با رخساره شیست سبز همخوانی دارد. این دما و فشار شبیه به دما و فشار مناطق دگرگونی ماهنشان و سلطانیه می باشد و کاملاً با ویژگی های دگرگونی البرز (مجموعه دگرگونی شاندرمن) متفاوت است.
طاهره مولایی یگانه جواد ایزدیار
چکیده ندارد.
اکرم قدیمی جواد ایزدیار
چکیده ندارد.
سمیه عظیمی جواد ایزدیار
منطقه مورد مطالعه در جنوب باختری استان زنجان، در محدوده طول های جغرافیایی َ24 °48 - ً16 °48 و عرض های جغرافیایی َ36 °36 - ً32 °36 در جنوب روستای چورزق تا شمال روستای ریحان واقع شده است. در این منطقه ردیفی از سنگ های دگرگونی از نوع فیلیت و شیست همراه با میان لایه هایی از کوارتزیت با سن پرکامبرین بالایی، همچنین سه زون دگرگونی کلریت، بیوتیت و استارولیت رخنمون دارند. d1 قدیمی ترین دگرشکلی در منطقه است که همزمان با آن دگرگونی m1 اتفاق افتاده است که باعث تبلور کانی های کلریت، مسکویت و کوارتز گردیده است.d2 دومین فاز دگرشکلی در منطقه است که با شیستوزیته s2 وکلیواژ همراه است. d3 دگرشکلی غالب منطقه است که باعث چین خوردگی شیستوزیته های قبلی شده است. هم زمان با آن دگرگونی m2 به صورت پیش رونده صورت گرفته است که تبلور پورفیروبلاست استارولیت در این فاز رخ داده است. قدیمی ترین ساختار صفحه ای مشاهده شده در منطقه، چین خوابیده f1 می باشد. در بررسی شیمی کانی ها، ترکیب شیمیایی بیوتیت مابین دو قطب آنیت و فلوگوپیت قرارگرفته ترکیب شیمیایی بیوتیت ها از زون بیوتیت به زون استارولیت تغییراتی نشان می دهد که عبارتند از مقدار mgo/(mgo+feo) از زون بیوتیت به استارولیت افزایش دارد که این نشان دهنده افزایش دما از زون بیوتیت به استارولیت می باشد. مقدار mgo بیوتیت ها از f1 به f3 افزایش قابل توجهی دارد که نشان دهنده افزایش دما و در نتیجه افزایش شدت دگرگونی از f1 به f3می باشد و جانشینیfemg-1 (تبادل کاتیوتی ) بین بیوتیت وکلریت صورت گرفته است. پلاژیوکلازها از نوع آلبیت و مقدار بسیار کمی(حدود5درصد) آنورتیت بوده اند درصد na2o از زون بیوتیت به استارولیت کاهش و مقدار cao افزایش می یابد. جانشینی پلاژیوکلاز (caalna-1si-1) مهمترین جانشینی رخ داده در فازهای این سیستم می باشد.مسکویت ها عمدتاٌ از عضو نهایی مسکویت و مقدار بسیار کمی(حدود 7 درصد) سلادونیت و پاراگونیت تشکیل شده اند ترکیب شیمیایی کلریت ها نشان میدهد که کلریت های مربوط به f3 دارای mg بیشتری (17/51) نسبت به f1 و f2 (14/89) می باشند و در محدوده پینوکلر قرار می گیرند، کلریت های مربوط به زون استارولیت در محدوده کلینوکلر قرار می گیرند. با استفاده از برنامه ترموکالک، منحنی های تعادلی چندگانه شرایط p-t مراحل دگرگونی محاسبه شد در مرحله m1 فشار تشکیل سنگها 0/5±3 کیلوبار و دمای تشکیل آنها حدود 30±570 درجه سانتیگراد محاسبه شد که با استفاده از داده ها گرادیان زمین گرمایی 68c°/km محاسبه شد که این گرادیان زمین گرمایی با دگرگونی نوع دما بالا – فشار پایین (ht/lp ) مطابقت دارد. در نتیجه، دگرگونی نوع ابوکوما برای این مرحله دگرگونی در نظر گرفته شد این نوع دگرگونی در اثر نازک شدگی پوسته (در اثر فاز کوهزایی کاتانگایی) و همچنین توده های نفوذی موجود در منطقه(گرانیت دوران) بوجود آمده است.. در مرحله m2 دما در حدود °c30±610 و فشار 0/5±5/5 کیلوبار محاسبه شد در نتیجه عمق تشکیل سنگ ها در حدود 15/4 کیلومتر و گرادیان زمین گرمایی c°/km39/6 بدست آمد که با نوع باروین تطبیق دارد. این نوع دگرگونی از سرشتهای برخورد قاره- قاره ای است و در اثر فاز آلپی و متعاقب آن بسته شدن نئوتتیس و برخورد صفحه ایران مرکزی به البرز رخ داده است. محاسبات شرینمیکرز نشان داد که در بخش دمابالا و فشار پایین کانیهای کلریت، مسکوویت و بیوتیت پایدار هستند و در بخش دما بالا و فشاذ متوسط کانیهای استارلیت و بیوتیت پایدارتر هستند. با استفاده از مدلسازی p-t-x برای زون بیوتیت، عضو نهایی فلوگوپیت به افزایش دما وفشار حساس بوده و با افزایش فشار مقدار آن افزایش می یابد. مقدار فلوگوپیت از مرکز به سمت حاشیه افزایش می یابد
طاهره بازگیر علی حاج ابوالفتح
منطقه مورد مطالعه، مقطع تیپ گرانیت دوران در استان زنجان, حوالی روستای دوران قرار دارد. ازلحاظ تقسیمات زمین شناسی منطقه مورد مطالعه در زون ایران مرکزی واقع شده است. از نظر چینه شناسی، گرانیت دوران جوانتر از سازند کهر و قدیمی تر از بایندور بوده و بر این اساس سن اینفراکامبرین به آن نسبت داده می شود. این گرانیت طی فاز کوهزایی کاتانگایی در سازند کهر تزریق شده است. گرانیت دوران در این منطقه شامل دو نوع گرانیت سفید وصورتی می باشد که حجم بیشتر آن را گرانیت سفید تشکیل می دهد. این گرانیت در رده بندی های ژئوشیمیایی در گروه گرانیت های ساب آلکالن قرار می گیرد. از لحاظ تکتونیکی این گرانیت از نوع گرانیت های غیرکوهزایی می باشد. آلتراسیون گرانیت دوران در بررسیهای میکروسکوپی اغلب بصورت سریسیتیزاسیون کامل پلاژیوکلازها و به میزان کمتر فلدسپاتهای آلکالن می باشد. محاسبات شاخص شیمیایی دگرسانی (cia (chemical index altration; نشان می دهد که منطقه دوران دستخوش دگرسانی در حدود 31.8 تا 52 درصد شده است. نتایج حاصل از تحلیل مولفه های اصلی pca) principal component analysis;) نشان می دهند که دومین مولفه اصلی(pc2) دارای همبستگی مثبت باfe2o3 و همبستگی منفی با cao وna2o بوده، نمایانگر شستشوی بیشتر محلولهای ca وna نسبت به al2o3 و خروج آنها از سیستم می باشد. روند آلتراسیون، همبستگی مثبت با pc2 دارد. بررسی تغییرات جرم عناصر براساس nb(به عنوان عنصر ناظر بی تحرک) نیز گویای شستشو وخارج شدن مقادیر قابل توجهی از عناصر سدیم وکلسیم بوده، افزایش نسبی جرم al2o3 در نمونه های با آلتراسیون زیاد، به دلیل تجزیه پلاژیوکلاز، افزایش جرم fe2o3 حاصل تشکیل اکسیدهای آهن می باشد. در کنار تهی شدگی ca, naغنی شدگی k در نمونه های با دگرسانی بیشتر نیز مشاهده می شود.