نام پژوهشگر: شیرین احمد نیا

کیفیت زندگی دانشجویان و عوامل مرتبط با آن(مطالعه موردی: دانشجویان دانشکده فنی مهندسی دانشگاه تهران و دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1389
  توحید نوبخت ارسی   شیرین احمد نیا

از دهه ی 1970 میلادی و در پی بروز پیامدهای منفی حاصل از تمرکز بر رشد اقتصادی و همچنین برجسته شدن جنبه های اجتماعی توسعه، مفهوم کیفیت زندگی به عنوان شاخصی برای ارزیابی و جهت دادن به برنامه ها و سیاست های توسعه در سطوح مختلف و همچنین اصلاح و تقویت پاردایم های توسعه به ویژه از حیث توسعه ی اجتماعی مورد توجه قرار گرفت. در سال های اخیر تعداد پذیرش دانشجو در رشته های مختلف و به خصوص در رشته های علوم اجتماعی افزایش چشمگیری داشته است. از طرفی میزان بیکاری فارغ التحصیلان این رشته در مقایسه با رشته های فنی مهندسی مسائلی از قبیل افسردگی، احساس بی قدرتی، احساس بی ارزشی را به و جود آورده و در نتیجه باعث شده که دانشجویان از کیفیت زندگی پایینی برخوردار شوند. از سوی دیگر اختصاص بودجه بیشتر به رشته های فنی و بودجه کمتر به رشته های علوم اجتماعی فضای گفتمانی و ساختاری متفاوتی را در رابطه با این رشته به و جود آورده که کیفیت زندگی دانشجویان علوم اجتماعی را بیشتر تحت تآثیر خود قرار داده است. هدف اصلی این مطالعه، تبیین و پیش بینی عوامل مرتبط با کیفیت زندگی دانشجویانی است، که در دانشکده فنی دانشگاه تهران و دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی مشغول به تحصیل می باشند و از طرف دیگر مقایسه کیفیت زندگی آنها می باشد. چارچوب نظری تحقیق با استفاده از رهیافت روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی با تاکید بر مفاهیمی چون احساس عدالت، احساس امنیت و امید به آینده طرح ریزی شده است: سیاستگذاری های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی که شیوه توزیع کالا ها و خدمات را در جامعه تعیین می کند و در نهایت در احساس عدالت، احساس امنیت و امید به آینده نمود پیدا می کند، کیفیت زندگی را به عنوان برون داد نهایی این سیاست گذاری ها تحت تأثیر قرار می دهد. در این مطالعه به بررسی نقش متغیرهایی ذکر شده و همچنین نقش متغیرهای جمعیت شناختی و ارتباط آنها با کیفیت زندگی دانشجویان پرداخته شده است. روش تحقیق این پژوهش کمی و تکنیک پیمایش می باشد. داده ها از طریق پرسشنامه ساختار یافته برای 354نفر دانشجو که به طور نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند، گردآوری شد. از روشهای آماری آلفای کرونباخ برای پایایی ابزار سنجش، ضریب همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیات، تحلیل واریانس برای آزمون مقایسه میانگین ها و رگرسیون و تحلیل مسیر برای سنجش مدل تحقیق استفاده شد. براساس یافته های تحقیق رابطه معنی داری بین متغیرهای امید به آینده(52/=r)، احساس عدالت(44/=r)، احساس امنیت(43/=0r) پایگاه اقتصادی- اجتماعی(21/=r) و سن(17/0- =r) با کیفیت زندگی دانشجویان وجود دارد. نتایج رگرسیون نشان می دهد که متغیر وابسته مستقیما تحت تاثیر متغیرهای امید به آینده (44/0=beta)، احساس عدالت(18/0=beta)، احساس امنیت(198/0=beta)، شغل پدر(15/0=beta)، جنسیت(11/0beta)، میزان تحصیلات پدر(19/0beta)، وضعیت اقامت(13/0 =beta)، درآمد(10/0 =beta)، و قومیت(09/0=beta) قرار گرفته است و در مجموع این متغیرها توانسته اند مقدار(50/0= (r square) از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که دانشجویان فنی مهندسی از کیفیت زندگی بالایی نسبت به دانشجویان علوم اجتماعی برخورداند. برای افزایش کیفیت زندگی دانشجویان علوم اجتماعی سیاست گذاری های اقتصادی باید در راستای ایجاد جایگاه های اشتغال، تخصیص بودجه بیشتر به رشته های علوم اجتماعی، ایجاد فضایی که دانشجویان بتوانند خلاقیب خودشان را به ثبوت برسانند و نیز تأمین رفاهی و اجتماعی پیش برده شود. کلید واژه ها: کیفیت زندگی، احساس امنیت، احساس عدالت، امید به آینده، دانشجویان فنی مهندسی، دانشجویان علوم اجتماعی

تحلیل جامعه شناختی اهدای خون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1389
  مراد روحی   شیرین احمد نیا

اهدای خون یکی از ضرورت های زندگی در دنیای مدرن است. در اکثر شهرهای بزرگ دنیا عده ایی داوطلبانه و با دلایلی متفاوت سالانه در نوبت های مختلف میزانی از خون خود را در اختیار سازمان انتقال خون قرار می دهند. بدون این عمل داوطلبانه ی اهدای خون، ادامه حیات برای بسیاری از شهروندان امکان ناپذیر است. در همین راستا پژوهش حاضر در پی نشان دادن عوامل جامعه شناختی موجود در زیر لایه های این کنش می باشد. به منظور رسیدن به این هدف، ما آرای زیمل، دورکیم، وبر، گیدنز و پارسنز را مورد بررسی قرار دادیم و با مرور منابع تجربی موجود به تلفیقی از آرای وبر، گیدنز و پارسنز پرداختیم تا بتوانیم اهدای خون را از منظر جامعه شناختی مورد بررسی قرار دهیم بنابراین ارتباط «کنش معطوف به هدف»،«کنش معطوف به ارزش»،«حجامت»،«فرد گرایی» را با متغیر اهدای خون مورد کنکاش قرا دادیم. پس از تعریف مفاهیم و تهیه ی معرف های مناسب و ارزیابی اعتبار و پایایی آن ها، پرسش نامه ی نهایی تدوین شد که به وسیله ی آن از 800 نفر از شهروندان تهرانی در بازه ی سنی 17 تا 65 سال(سن مجاز اهدای خون) در رابطه با اهدای خون پرسش به عمل آمد. پاسخ دهنده ها دو گروه 400 نفریاهدا کننده و غیر اهدا کننده بودند. سپس پرسش نامه های جمع آوری شده با آزمون های آماری مناسب مانند، مقایسه ی میانگین ها، آزمون «من-ویتنی» و نیز تحلیل رگرسیون دو متغیره و چند متغیره تحلیل شدند و نتایج زیر بدست آمد. - هر چه میزان «اعتماد فرد به سازمان انتقال خون» بیشتر باشد، احتمال «اهدای خون» بیشتر می شود. - اگر کنش «اهدای خون به عنوان کنش معطوف به ارزش» نگریسته شود احتمال «اهدای خون» بالاتر می رود. - هرچقدر میزان عقلانیت معطوف به هدف بیشتر باشد، احتمال اهدای خون بیشتر می شود. - هرچقدر میزان خود اتکائی افراد بیشتر باشد، احتمال اهدای خون از سوی آنها افزایش می یابد. - « سابقه ی حجامت »در گذشته رابطه ی مستقیمی با «اهدای خون» در زمان حال دارد. کلید واژه ها: اهدای خون، کنش معطوف به هدف، کنش معطوف به ارزش، حجامت، اعتماد،قرد گرایی.

بررسی تاثیر ابعاد سرمایه اجتماعی بر تمایل به اهداءعضو (مطالعه موردی بیمارستان مسیح دانشوری تهران)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1390
  مهناز مهدی عراقی   فرح ترکمان

چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): مساله و هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر ابعاد سرمایه اجتماعی بر تمایل افراد به اهداء عضو است؛سرمایه اجتماعی به عنوان یک عامل مهم در تسهیل و گسترش روابط افراد در تمامی ابعاد جامعه امروز مورد توجه قرار گرفته که با گسترش این مفهوم می توان به سطح مناسبی از روابط و جامعه مدنی دست یافت،در مقابل اهداء عضو نیز به عنوان یکی از مهمترین کنش های اجتماعی در قرن حاضر جهت ارتقاء کیفی زندگی افراد مورد توجه قرار گرفته است؛ و در این میان سوال اصلی پژوهش این است که سرمایه اجتماعی هر فرد چه میزان می تواند بر تمایل افراد بر انجام کنش اجتماعی اهداء عضو اثر بگذارد. پژوهشگر درمطالعات نظری خود ابتدا دیدگاه های مرتبط با کنش اجتماعی و سپس دیدگاه های سرمایه اجتماعی را عنوان کرده و با نقد آنها در چارچوب نظری خود بر دیدگاه تلفیقی (بوردیو، اینگلهارت، اوفه، کلمن، پاتنام و فوکویاما)تاکید داشته است.روش تحقیق مورد استفاده پیمایشی بوده و از ابزار پرسش نامه برای گرداوری داده ها استفاده شده است.جامعه آماری مورد پژوهش کلیه افراد دارای کارت اهداء عضو شهر تهران و نمونه گیری انجام شده به شکل تصادفی ساده بین کلیه داوطلبین بوده است،حجم نمونه انتخاب شده 382 نفر که به همین میزان نیز افراد بدون کارت اهداء عضو انتخاب شده اند، و کل حجم نمونه به 764 نفر رسیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سرمایه اجتماعی افراد در سطح متوسطی گزارش شده که خود نشانگر کاهش سطح سرمایه اجتماعی در جامعه است، همچنین میان میزان سرمایه اجتماعی، بعد ساختاری و بعد شناختی،ارزش ها و پایگاه اقتصادی- اجتماعی و میزان کنش اهداء عضو رابطه وجود دارد، اما رابطه ای میان جنسیت با سرمایه اجتماعی و اهداء عضو در هر دو گروه مشاهده نشد و همچنین در میان دو گروه در تمام مولفه های سرمایه های اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. واژگان کلیدی: اهداء عضو، داوطلبین اهداء عضو، مرگ مغزی، سرمایه اجتماعی، بعد ساختاری، بعد شناختی .

بررسی جامعه شناختی تجربیات، انتظارات و دیدگاه های بیماران در خصوص بیمار محوری در شهر تبریز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1392
  نرگس بشیری وند   شیرین احمد نیا

شناسایی ویژگی و نوع رابطه پزشک- بیمار به عنوان یک مطالعه جامعه شناختی می تواند به شناخت یک نوع خاص از روابط اجتماعی رایج درجامعه منتهی شود. در این مطالعه برای فهم تجربه ها و تفسیر نظر مشارکت کنندگان از روش کیفی استفاده شده است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه رابطه ی پزشک و بیمار از دید بیماران، به روش «نظریه پردازی داده بنیاد» انجام شده است. اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 9 نفر از بیماران در حال بستری در بیمارستان آموزشی - درمانی امام رضا در شهر تبریز جمع آوری و به روش کد گذاری نظری تحلیل شده است. دو پدیده در حال جریان شناسایی شد و علل مختلف و پیامدهای آنها کشف شد. پدیده ی اول"آموزش محوری"است که مختص قلمرو بیمارستان آموزشی درمانی است. برای این پدیده دو شرط علی" سلسله مراتب ارتباط با پزشک در بیمارستان"و"ارتباط بیمار- دانشجو- پزشک"شناسایی شد. شرایط میانجی برای وقوع این پدیده شامل"کیفیت بیمار(تحصیلات، آگاهی از حقوق، داشتن تفکر- انتقادی)"، "شدت بیماری"و"طبقه اجتماعی بیمار"است. راهبردهای بیماران در خصوص این پدیده مختص به تداوم رابطه است. چون به لحاظ شرایط بیمارستانی آنها از راهبرد قطع رابطه نمی توانند استفاده کنند. پدیده ی دوم شناسایی شده در این تحقیق"پزشک محوری"است. این پدیده از شرایط علی"ارتباط صمیمی- غیر صمیمی پزشک"، "استراتژی های حفظ قدرت پزشکان" و"گرایش بیمار به رابطه نابرابر"ناشی می شود. شرایط میانجی برای وقوع این پدیده شامل"کیفیت بیمار"،"شدت بیماری"،" طبقه اجتماعی بیمار"و"توصیه مثبت دیگران" است. بیمار در خصوص این پدیده، اگر در محیط مطب با آن روبرو باشد، به غیر از راهبرد تداوم رابطه از قطع رابطه نیز می تواند استفاده کند.اما پیامدهای حاصل از این دو پدیده برای بیماران عبارتنداز:"طولانی شدن فرسایشی مدت بستری"، "تحمیل هزینه"،" تاخیردرتشخیص صحیح بیماری"،" تداوم رابطه ی نابرابر"،"سردرگمی وابهام بیمار(ابژه بودن)"که هر کدام تبعات فردی واجتماعی بسیاری به همراه دارد و چنانچه برای بهبود شرایط بیمارستان آموزشی و بهبود رابطه پزشک و بیمار تدبیری اندیشیده نشود، چرخه ی تولید و باز تولید این دو پدیده به حیات خود ادامه می دهد وپیامدهای اجتماعی بسیار باخود به وجود می آورد. نتایج این تحقیق درمحیط بیمارستان آموزشی- درمانی نشان می دهد که شرایط ارتباط پزشک – بیمار در این نوع بیمارستان ها، در سطحی غیر معمول با محیط های بیمارستان غیر آموزشی و یا مطب پزشکان دارد و محوریت بیمار در فرایند های درمانی نمود چندانی ندارد و بیماران نیز دغدغه ی مشارکت در ارتباط با پزشک را ندارند. واژگان کلیدی : بیمار محوری، رابطه پزشک- بیمار، بیمارستان آموزشی- درمانی، نظریه پردازی داده بنیاد، آموزش محوری، پزشک محوری.