نام پژوهشگر: اشرف قلی زاده
زهرا حسن زاده بهرام باغبان کهنه روز
راه اندازها نقش اساسی در رونویسی و بیان ژنها دارند. تا زمانیکه راه انداز ژن توسط rna پلیمراز مورد شناسایی قرار نگیرد، رونویسی و در نتیجه بیان ژن به وقوع نمی پیوندد. بعضی از ژنها دارای بیان اختصاصی در اندام، بافت و یا شرایط محیطی متفاوت هستند، کلید این بیان اختصاصی در دست راه اندازهای اختصاصی قرار دارد که در اندام، بافت و یا شرایط محیطی خاص فعال می گردند، همین امر ضرورت شناسایی و جداسازی راه اندازهای اختصاصی را نشان می دهد. به دلیل اهمیت چغندرقند به عنوان یک گیاه صنعتی و اقتصادی، این تحقیق روی گیاه مزبور انجام شد. از آنجا که ریشه این گیاه بخش اقتصادی و مورد استفاده آن را تشکیل می دهد شناسایی و جداسازی راه اندازهای اختصاصی آن هدف اصلی این تحقیق می باشد بطوریکه برای تغییر ویژگیهای خاص آن و همچنین پروژه های انتقال ژن مورد استفاده قرارگیرد. در این تحقیق ابتدا اطلاعات مربوط به راه اندازهای اختصاصی ریشه در گیاهان مختلف جمع آوری شده و با راه اندازهای اختصاصی ریشه چغندر از نظر توالی نوکلئوتیدی مورد مقایسه قرار گرفت، سپس با استفاده از قسمتهای مشترک و مورد نظر این راه اندازها، آغازگرهایی طراحی وبرای تولید سفارش داده شد. برای دسترسی به نواحی مورد نظر از ژنوم گیاه چغندرقند، واکنش زنجیره ای پلیمراز با استفاده از آغازگرهای اختصاصی انجام پذیرفت. بدین منظور ابتدا با استفاده از روش ctab، dna گیاه چغندرقند استخراج و به عنوانdna الگو در pcr مورد استفاده قرار گرفت. بعد از تکثیر قطعات مورد نظر، این قطعات در پلاسمید های pbluescript و pgemt-easy همسانه سازی شدند. پیرو درج قطعه در پلاسمید ها از طریق تراریختی باکتریایی، باکتریهای تراریخت تولید و پلاسمیدهای تکثیر یافته در آنها از طریق آنزیمهای برشی مورد تایید قرار گرفته و نهایتاً برای تعیین توالی آنها اقدام گردید. در پایان توالیهای حاصله مجدداً مورد بررسیهای بیوانفورماتیکی قرار گرفته و نتیجه گیری لازم یعنی شباهت قطعات همسانه سازی شده با اطلاعات موجود در ncbi و همچنین عدم وجود تفاوت در نواحی مهم همانند utr مورد تایید قرار گرفت.
علیرضا بابازاده بدوستانی بهرام باغبان کهنه روز
بذور غلات بخصوص ذرت به عنوان منبع تغذیه فسفر برای دام و طیور می باشد حال اینکه فسفر در دانه این گیاه بیشتر به شکل فیتات می باشد و توسط جانوران تک معده مانند: انسان، طیور و ماکیان تجزیه نمی شود و بیشتر فسفر تغذیه ای موجود در دانه از دسترس این جانوران خارج می گردد. راهکار های زیادی از سال 1992 برای کاهش فیتات دانه ها بخصوص ذرت انجام گرفته است. دانشمندان روش هایی مانند موتاسیون وگزینش در سطح رضایت بخشی موجب کاهش فیتات نشده اند. روش های مختلف شیمیایی و فرآوری های گوناگونی در کارخانجات مواد غذایی و تولید جیره طیور بر روی فیتات دانه ها صورت می گیرد اما مقاومت بالای آن به دما و مواد شیمیایی مانع از هیدرولیز آن می شود فیتات با بلوکه کردن کاتیون های مختلف معدنی و دو طرفیتی و همچنین تشکیل کمپلکس های مختلف با پروتئین ها توسط مدفوع از بدن خارج می شود. امروزه در دنیا دو استراتژی برای کاهش معنی دار سطح فیتات به کارگرفته شده یکی استفاده از آنزیم تجزیه کننده فیتاز است. که به طور صنعتی نیز تولید می شود و دیگری استفاده از روشهای مهندسی ژنتیک و موتاسیون در تولید بذور با سطح فیتات کم است در این تحقیق با به کارگیری تکنیک های مهندسی ژنتیک قصد داریم که سطح بذور تولیدی ذرت را کاهش دهیم به همین دلیل با بکارگیری rna مداخله گر mrna های تولید شده در داخل سلول را تجزیه می کنیم. برای نائل شدن به این هدف آنزیم کلیدی میو اینوریتول 1- فسفات mips1)) دخیل در مسیر ساخت فیتات را که آنزیمی یک طرفه می باشد انتخاب کرده ایم ژن کدکننده این آنزیم شناخته شده است و از روی یکی از 10 اگزون آن سازه مداخله گری طراحی کرده ایم و نام آن سازه pzmmips1 قراردادیم. در صورت انتقال سازه به گیاه ذرت و قرار دادن کاست zmmips1 در ژنوم آن سبب کاهش ساخت فیتات قبل از مرحله ترجمه به پروتئین شود. سازه rnai در آگروباکتریوم انتقال داده شده و آماده انتقال به گیاه می باشد. این سازه تا حد معنی داری می تواند فیتات را کاهش دهد.
فاطمه احمدی بهرام باغبان کهنه روز
گیاه کتان linum usitatisimum l. حاوی مقادیر قابل توجهی از اسیدهای چرب غیر اشباع، پروتئین، فیبر و ترکیبات متنوع قابل استخراج می باشد. رشد فزآینده جمعیت جهان و افزایش تقاضا در دهه های اخیر موجب شده است تا تلاش گسترده ای در جهت افزایش کمی و کیفی کتان انجام گیرد. این درحالی است که کتان در ایران هنوز به طور عمده وارد چرخه غذایی نشده و تنها از آن به صورت محدود در صنایع دارویی و یا صنعتی استفاده می شود. امروزه دستکاری ژنتیکی این گیاه و افزایش بهره وری آن مورد توجه قرار گرفته است و بر همین اساس ارائه یک دستورالعمل جامع از نظر نوع و سطوح هورمونی مطلوب جهت باززایی واریته های رایج زراعی در این گیاه ضروری به نظر می رسد. در تحقیق حاضر، ابتدا شرایط کشت in vitro و سپس عوامل دخیل در انتقال ژن به روش ریز پرتابی در دو واریته بذر زرد و قهوه ای کتان مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا تأثیر ژنوتیپ، نوع ریز نمونه، ترکیب محیط کشت، طول دوره پیش کشت، در ایجاد بافت های مستعد جهت تراریختی بهینه سازی شده و شرایط لازم جهت شلیک سازه ژنی نظیر فاصله مطلوب بین دیسک پاره شونده و بزرگ حامل و توری نگهدارنده و ریز نمونه هدف تعیین شدند. جهت بررسی حضور و فعالیت سازه پلاسمیدی در سلول های شلیک شده و استفاده از آن در دستورالعمل ریز پرتابی از آزمون هیستوشیمیایی gus استفاده شد. نتایج بدست آمده از مطالعات مربوط به باززایی نشان داد که بهترین ترکیب هورمونی جهت کال زایی، پاسخ به باززایی و تولید شاخساره در هر دو واریته غلظت 02/0 میلی گرم naa و 0/1 میلی گرم bap است. بالاترین میزان ریشه زایی در محیط مایع با 0/1 میلی گرم از هورمون iaa بدست آمد. در خصوص تأثیر دوره پیش کشت و سن ریز نمونه ها نیز بیشترین میزان انتقال و بیان موفق ژن در ریز نمونه-های 8 روزه واریته بذر زرد و 4 روزه واریته بذر قهوه ای دیده شد. قرار دادن ریز نمونه ها در ترکیب فواصل 2 و 9 سانتی متری دیسک پاره شونده از بزرگ حامل و توری نگهدارنده از نمونه هدف برای واریته بذر زرد و 2 و 12 سانتی متری برای واریته بذر قهوه ای در اطاقک شلیک با فشار psi 1100 و استفاده از dna پلاسمیدی خالص سازی شده به روش فنل- کلروفرم- ایزوآمیل الکل تولید بیشترین تراریختی را نمود. تائید تراریختی از طریق آزمون های هیستوشیمیایی gus و pcr صورت پذیرفت و نتایج حاصله نشان داد که سازه شلیک شده در ژنوم 70 درصد از گیاهان تراریخته فرضی وارد گردیده و دارای فعالیت بیانی می باشد.
سمیه خلیلی بهرام باغبان
چکیده یونجه ).(medicago sativa l از نظر محتوای پروتئینی، ویتامین و مواد معدنی یک منبع پر ارزش در تغذیه دام محسوب می گردد. بالا بودن عملکرد تر و خشک و قابلیت انباری، این گیاه را برای میزبانی تولید پروتئین های نوترکیب، ترغیب می کند. تراریختی پلاستیدی یونجه نه تنها برای بهبود صفات زراعی بلکه برای تولید انبوه پروتئین های نوترکیب، تولید واکسن های گیاهی و بیوداروها از طریق بوته یا تولید در بیوراکتور های سلول های گیاهی نامزد مطلوبی محسوب می شود. دسترسی به این هدف نیازمند استفاده از ناقل اختصاصی یونجه می باشد. در همین راستا همسانه سازی قطعات ژنوم کلروپلاستی در یک ناقل پلاسمیدی مورد نیاز است. بدین منظور ابتدا نواحی ورود و استقرار ژن های انتقالی در ژنوم یونجه تعیین شده و سپس با استفاده از داده های نوکلئوتیدی مربوط به ژنوم پلاستیدی یونجه و نرم افزارهای مربوطه مثل پرایمربلاست و الیگوآنالیزر به طراحی آغازگرها اقدام شد. برای همسانه سازی قطعه مورد نظر ابتدا dna کل سلولی از روش توسط روش سقای معروف استخراج گردیده و سپس طی واکنش pcr قطعه مورد هدف تکثیر شد. جهت تایید قطعه تکثیر یافته از الکتروفورز ژل آگارز 8/0استفاده بعمل آمد. قطعه مورد نظر با استفاده از کیت استخراج از ژل تخلیص و برای t/acloning از دستور العمل کیت همسانه سازی استفاده شد. برای ترانسفورماسیون باکتریایی ابتدا باکتری های مستعد تولید و سپس محصول واکنش اتصال برای تراریختی آنها مورد استفاده قرار گرفت. پس از تایید حضور قطعه در پلاسمید نوترکیب که به ترتیب به کمک غربالگری سفید- آبی، کلنی pcr و روش آنزیمی انجام گرفته و یک کلنی مثبت نوترکیب انتخاب گردید. پلاسمید استخراج شده از این کلنی جهت توالی یابی قطعه همسانه سازی شده به کشور کره ی جنوبی ارسال گردید. توالی یابی حاصل از آغازگرهای (msif 5-acgagctcaattttcaaa (gtcaacccagt-3) msir 5-acaagcttaaacggtctctccaacgcat-3)) بدست آمد. نتایج توالی یابی با کلیه داده های نوکلئوتیدی موجود در بانک جهانی بلاست شد. بیشترین تشابه به میزان 96 درصد با گیاه یونجه یکسالهtruncatula medicago بدست آمد. این گونه خویشاوند گونه sativa . mمی باشد. بررسی توالی حاصل نشان داد که قطعه ژنی rbcl در این تحقیق همسانه سازی شدند و می توانند در آزمایشات دیگر مورد ارزیابی و استفاده های متنوع قرار گیرند.
ناصر درویشی بهرام باغبان کهنه روز
چکیده ندارد.
حنانه شیریان علی حق نظری
چکیده ندارد.