نام پژوهشگر: احمدعلی کیخا
معصومه کاتب احمدعلی کیخا
در مطالعه حاضر، سیاست های مختلف عرضه آب به بخش کشاورزی از سد زاینده رود با استفاده از برنامه ریزی فازی – تصادفی درجه دوم چند مرحله ای بررسی شد. سیاست ها شامل، عدم درنظرگرفتن حداقل عرضه آب به بخش کشاورزی (c0)،عرضه 100 درصد حداقل آب (c4)، 80 درصد حداقل عرضه آب (c3)،50 و 20 درصد حداقل عرضه آب (به ترتیب c2 و c1) بود. نتایج نشان داد اعمال این سیاست-های مختلف منجر به الگو های تخصیص متفاوت در سه بخش (شرب، کشاورزی و صنعت) می شود. بخش شرب تحت نا مناسب ترین شرایط (سال خشک، خشک و خشک) طی سه سال آینده (1389- 1391)، در تمام سیاست های مورد نظر ( c0تا c4) با کمبود آب مواجه نخواهد شد. بخش صنعت در همین شرایط و تحت تمام سناریوهای مورد بررسی با کمبود جدی آب مواجه خواهد بود. در بخش کشاورزی، مقدار عرضه آب در شرایط c0 تا c4 به ترتیب 05/4، 75/25، 65/165، 65/302 و 65/812 میلیون مترمکعب و کل تقاضا بخش کشاورزی در طی سه دوره افق برنامه ریزی در دامنه ]77/5022 و 92/2544[ میلیون متر مکعب بدست آمد. بر این اساس، در نامناسب ترین شرایط و تحت سناریو c0 تا c4، مقدار آب تخصیصی به بخش کشاورزی فاقد سودآوری است. افزون برآن، نتایج نشان داد تمایل به کسب سود بالا از سیستم، بخش کشاورزی را با ریسک بالای کمبود آب مواجه می سازد.
زهرا برازجانی محمود صبوحی صابونی
بیش از 82% قلمرو ایران در منطقه خشک و نیمه خشک قرار دارد و متوسط بارندگی در ایران حدود 250 میلیمتر (یک سوم متوسط بارش در دنیا ) است. از این جهت استفاده ی کارا از آب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بازار آب به عنوان یک ابزار اقتصادی می تواند کارایی استفاده از آب را از طریق انتقال آب به مصرف کنندگانی که بالاترین بازده ناخالص را بدست می آورند، افزایش دهد. در این مطالعه به بررسی بازار آب بین کشاورزان و بین کشاورزان و بخش شهری پرداخته شد و سود بالقوه ناشی از تشکیل بازار آب مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور ابتدا با استفاده ازتکمیل پرسشنامه و داده های آب در دسترس بین سال های 1388-1383 و با کاربرد مدل برنامه ریزی خطی با محدودیت تصادفی قیمت سایه ای آب برای 4 مزارع نماینده تعیین شد. نتایج نشان داد قیمت سایه ای آب به ازای مقادیر مختلف آب در دسترس، در مزارع زیر 5 هکتار 1375 تا 4304 ریال، مزارع 10-5 هکتار،1060 تا 1152ریال، مزارع 20-10 هکتار، 1201 تا 7784 ریال و مزارع بالای 20 هکتار 1402 تا 4598 ریال متغیر است. در بخش دوم مطالعه، با استفاده از برنامه ریزی خطی سود ناشی از تشکیل بازار آب در قیمت های سایه ای بدست آمده، در منطقه پایین دست سد کرج بررسی شد. نتایج نشان داد در بازار آب بین کشاورزان سود کل کشاورزان منطقه به ازای قیمت های مختلف آب، ثابت و برابر70/83 میلیارد ریال در 8500 هکتار زمین زراعی بود و در بازار آب بین کشاورزان و بخش شهری افزایش قیمت آب باعث افزایش سود منطقه شد. همچنین، با تشکیل بازار آب بین بخش شهری و کشاورزی در هر سطح قیمتی، همواره سود کل کشاورزان منطقه بیشتر از سود در حالت بازار آب بین کشاورزان بود. نکته قابل توجه در این تحقیق آن بود که در برخی ماه ها ذخیره آب برای کشاورزان از کشاورزی و فروش آن مطلوب تر بود.
سمیه خنجری ساداتی محمود صبوحی صابونی
مدیریت آب بخش کشاورزی بدلیل سهم غالب آن در مصرف، بیشترین تاثیر را در بالا بردن کارایی مصرف در مواقع کم آبی و کاهش خسارات اقتصادی و اجتماعی آن دارد. در مطالعه حاضر، با استفاده از الگوریتم ژنتیک با هدف حداکثر سازی درآمد، الگوی کشت بهینه و برنامه ریزی آب آبیاری اراضی شهرستان مرودشت تحت پوشش سد درودزن (استان فارس) در شرایط آب و هوایی مختلف در دو حالت آبیاری کامل و کم آبیاری تعیین شد. با توجه به سطوح احتمالات مختلف بارندگی، جریان ورودی به سد و تبخیر و تعرق، 4 شرایط آب و هوایی گرم و خشک، نرمال، خشک و مرطوب در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد در کلیه شرایط آب و هوایی سطح زیرکشت و سود در حالت کم آبیاری نسبت به آبیاری کامل افزایش یافته است. همچنین، در شرایط آب و هوایی خشک با توجه به افزایش تبخیر و تعرق و کاهش بارندگی و جریان ورودی به سد، ذخیره آب سد برای آبیاری محصولات در آبیاری کامل برای حداقل سطح زیرکشت کافی نبود و فقط با اعمال کم آبیاری امکان کشت در منطقه بود. در شرایط آب و هوایی گرم و خشک ذخیره آب سد برای آبیاری محصولات منطقه حتی در حالت کم آبیاری کافی نبود. با توجه به یافته ها، جهت استفاده کارا از آب آبیاری اصلاح قیمت آب آبیاری و فراهم کردن شرایط استفاده از تکنولوژی های آب اندوز توصیه می شود.
فریبا کوه پیما ماشااله سالارپور
در مطالعه حاضر، تخصیص آب سد لتیان بین مصارف بخش شهری، کشاورزی و صنعت با استفاده از روش برنامه ریزی چند مرحله ای اعداد صحیح تصادفی نادقیق تحت عدم حتمیت مورد بررسی قرار گرفت. این مدل روش هایی از بهینه سازی نامعین و برنامه ریزی تصادفی چند مرحله ای را در چارچوب برنامه ریزی خطی در نظر می گیرد. مدل عدم حتمیت ها را با احتمالات و فواصل مجزا نشان می دهد و پویایی دوره های تصمیم گیری جهت تخصیص آب را با استفاده از سناریو در کل مراحل تصمیم گیری لحاظ می کند. بعلاوه، مدل مقادیر کمبود آب در طی دوره برنامه ریزی را ارائه و به مدیر سیستم و مصرف کنندگان فرصت سیاست گذاری برای رویارویی با بحران آب را می دهد. از طرف دیگر، تخصیص نهایی آب بین مصرف کنندگان رقیب را با توجه به هدف حداکثر سازی سود کل سیستم ارائه می دهد و در حقیقت رابطه ای بین اهداف اولیه بهره برداری از سد (تأمین آب مورد نیاز بخش ها تا حد امکان) و اهداف اقتصادی ایجاد می کند. داده های مطالعه از سازمان آب منطقه ای، شرکت آب و فاضلاب استان تهران و جهاد کشاورزی شهرستان ورامین برای سال های 1360 تا 1388 جمع آوری شد. نتایج نشان داد در نامناسب ترین شرایط طی سه سال آینده بخش شهری با 6/7، 9/7 و 36/7 و بخش کشاورزی با 43/22، 07/23 و 62/49 میلیون مترمکعب کمبود آب مواجه خواهد شد. در بخش صنعت نیز با توجه به مصرف کم این بخش طی هیچ کدام از دوره ها کمبود آبی وجود نخواهد داشت. لازم به ذکر است احتمال وقوع بدترین شرایط در طول افق برنامه ریزی به ترتیب 1/0، 01/0 و 001/0 می باشد.
حسن سخدری احمدعلی کیخا
بیمه محصولات کشاورزی را می توان یکی از مهمترین سازوکارهای مقابله با خطرات اجتناب ناپذیر بخش کشاورزی و مناسب ترین راهکار برای خسارت مالی به حساب آورد. یکی از راه های توسعه و گسترس بیمه محصولات کشاورزی، هماهنگی و نزدیک کردن برنامه های مدون موجود با خواستها، نیازها و انتظارات کشاورزان است. این پژوهش با هدف شناخت عوامل موثر بر رضایت مندی کشاورزان از بیمه محصولات کشاورزی، با روش پژوهش توصیفی پیمایشی و با استفاده از مدل های رگرسیون خطی فازی (متقارن و نامتقارن) و رگرسیون فازی براساس تحلیل بازه ای انجام شد. جامعه آماری، کشاورزان استان خراسان رضوی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و از بین کشاورزان بیمه گذار این استان انتخاب شدند. نتایج مدل های رگرسیون فازی نشان داد که شاخص های تعهد کشاورز نسبت به بانک کشاورزی، وجهه ظاهری بانک کشاورزی در نزد کشاورزان و میزان پاسخ گویی بانک کشاورزی به عنوان مسئول بیمه به شکایات تأثیری در رضایت مندی کشاورزان از بیمه محصولات کشاورزی نداشته است. همچنین، شاخص میزان غرامت دریافتی دارای اثر مستقیم و مثبت بر رضایت مندی بیمه گزاران از بیمه بود. شاخص میزان حق بیمه تأثیر بسیار کمی بر رضایت مندی از بیمه را نشان داد و با توجه به ضریب پایین این متغیر می توان گفت که بیمه گزاران از میزان حق بیمه ای که می-پردازند، رضایت کمی داشته اند. در نهایت شاخص کیفیت کالا و خدمات دریافتی دارای اثر مستقیم و مثبت بر رضایت مندی بیمه گزاران از بیمه بود. در حالت رگرسیون فازی براساس تحلیل بازه ای برخی از شاخص هایی که در مدل های رگرسیون فازی صفر بودند دارای ارزش شدند که می توان به شاخص تعهد کشاورز به بانک کشاورزی، شاخص وجهه ظاهری بانک کشاورزی در نزد کشاورزان و شاخص میزان پاسخگویی بانک کشاورزی به عنوان مسئول بیمه به شکایات اشاره کرد. لذا، حالت رگرسیون فازی براساس تحلیل بازه ای در مقایسه با حالت فازی (متقارن و نامتقارن) از دقت بالاتری برخوردار است.
حامد زارع مهذبیه مهدی اژدری مقدم
با توجه به نقش کلیدی منابع آبی در مناطق خشک و نیمه خشک ایران بخصوص منطقه ی سیستان و بلوچستان، در رونق اقتصادی و تامین آب آشامیدنی و کشاورزی، ضرورت بررسی راه های کنترل و کاهش تبخیر امری ضروری به نظر می رسد. به منظور بررسی روش های کاهش تبخیر از سطح چاه نیمه 5 تشت تبخیر به صورت مقایسه ای مورد مطالعه قرار گرفتند. بدین منظور پوشش فیزیکی با دو مقدار متفاوت، پوشش شیمیایی و پوشش بیولوژیک روی چهار تشت تبخیر استاندارد کلاس a اعمال گردید و یک تشت نیز به عنوان تشت شاهد در نظر گرفته شد و اطلاعات مربوط به این تشت ها هر 24 ساعت و در طی یک سال جمع آوری گردید. برای ایجاد پوشش شیمیایی از ستیل الکل (هگزادکانول) استفاده شده است. بررسی متوسط سالانه نشان داد که مقادیر کاهش تبخیر جهت پوشش فیزیکی با 70 درصد پوشش و 40 درصد پوشش، پوشش شیمیایی و پوشش بیولوژیک به ترتیب عبارتند از: 48.19 %، 31.23 % ، 42.87 % و 9.15 % . بنابراین پوشش فیزیکی70%، پوشش شیمیایی، پوشش فیزیکی 40% و در انتها پوشش بیولوژیک به ترتیب دارای بازدهی بیشتری هستند. به منظور ورود به فاز اجرایی بررسی تاثیر این روش ها بر اکوسیستم امری ضروری به نظر می رسد.
محمود احمدپور برازجانی محمود صبوحی صابونی
مدل ناحیهای بخش کشاورزی ایران به منظور مطالعه آثار سیاست هدفمندسازی یارانهها در بخش کشاورزی ساخته شد. بدین منظور کشور ایران از لحاظ اقلیم شناسی کشاورزی به 9 ناحیه به نسبت همگن تقسیم شد. سپس بخش کشاورزی در قالب 14 گروه کالایی و 23 رشته فعالیت تولیدی با استفاده از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت (pmp) و بکارگیری تکنیک حداکثر بی نظمی تعمیم یافته (gme) مدل سازی شد. آمار و اطلاعات بکار رفته در این تحقیق، شامل مقادیر سطح زیرکشت، تولید و مصرف محصولات زراعی، باغی و دامی و فرآوری شده به تفکیک نواحی مختلف در ایران، میزان صادرات و واردات این محصولات و همچنین نهادههای تولید به تفکیک نواحی و حمل و نقل محصولات کشاورزی و نهادهها بین نواحی بود. این اطلاعات از سازمانهای ذیربط و آمارنامه ها و گزارشهای آماری منتشر شده جمع آوری شد. نتایج نشان داد، هدفمندسازی یارانهها که شامل افزایش قیمت نهادههای تولید (آب، کود، سم و ماشینآلات)، افزایش قیمت حاملهای انرژی در مرغداریها و گاوداریها و افزایش هزینه حمل و نقل است، سبب کاهش مازاد اجتماعی بخش کشاورزی (رفاه اجتماعی)، کاهش سطح تعداد زیادی از فعالیتهای سالانه و دامی در نواحی مختلف، افزایش قیمت، کاهش میزان مصرف، کاهش صادرات و افزایش واردات محصولات کشاورزی میشود. نتایج تحقیق نشان داد، چنانچه هدفمندسازی یارانهها با پرداخت های حمایتی به تولیدکنندگان همراه شود، بسته به میزان پرداخت حمایتی، مازاد اجتماعی بخش کشاورزی (رفاه اجتماعی) ممکن است کاهش یا افزایش یابد. یک پرداخت حمایتی معادل 25 درصد هزینههای تولید قادر است، ضرر و زیان تولیدکنندگان در اثر هدفمندسازی یارانهها را جبران کند، کاهش رفاه اجتماعی را به صفر برساند و نوسانات متغیرهای اقتصادی فوق نظیر سطح فعالیتها، قیمت و مقدار مصرف گروههای کالایی را کاهش دهد.
عباس بیات احمدعلی کیخا
در دو دهه اخیر و به ویژه در سالهای پایانی قرن بیستم، آب و مدیریت آن به یک مسئله بزرگ جهانی تبدیل شده است. در ایران مدیریت آب کشاورزی به علت سهم بالای این بخش در مصرف آب امری ضروری است. بنابراین، لازم است سیاست هایی جهت استفاده بهینه تر از منابع آبی اعمال شود که لازمه این موضوع افزایش شناخت بیشتر رفتار کشاورزان می باشد. در دشت ورامین به دلیل حفر بیش از حد چاه های و استفاده بی رویه از آب های زیرزمینی، سطح آب زیرزمینی افت کرده و این امر باعث شده دشت ورامین به یکی از دشت های ممنوعه کشور تبدیل شود. در این تحقیق جهت بررسی دقیق تر رفتار کشاورزان در استفاده از آب های زیرزمینی دشت ورامین از مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت با رهیافت حداکثر آنتروپی استفاده شد. اطلاعات مورد استفاده با تکمیل پرسش نامه و مصاحبه حضوری با کشاورزان شهرستان ورامین در سال 1390 جمع آوری شد. در این مطالعه تأثیر سناریوهای افزایش قیمت آب آبیاری و کاهش مقدار آب آبیاری در دسترس بر سطح منابع آبی منطقه، بررسی گردید. سیاست های اعمال شده شامل افزایش قیمت آب آبیاری و کاهش در مقدار آب آبیاری در دسترس و ترکیبی از این دو سیاست بود. نتایج نشان داد که سیاست افزایش قیمت آب و کاهش مقدار آب در دسترس باعث کاهش مصرف منابع آبی منطقه خواهد شد؛ با این تفاوت که اعمال سیاست کاهش آب دردسترس با کاهش کمتری در میزان بازده برنامهای همراه بود.
ابوذر پرهیزکاری محمود صبوحی
نظر به اینکه آب در بین سایر نهاده های بخش کشاورزی به میزان بیشتری مورد استفاده قرارمی گیرد، تعیین ارزش اقتصادی آن می تواند ابزار مهمی برای مدیریت آب و توسعه سیاست های کاربردی باشد. به همین منظور،هدف اصلی مطالعه حاضر تعیین ارزش اقتصادی آب آبیاری و واکنش کشاورزان به سیاست های قیمتی و غیر قیمتی در شهرستان های استان قزوین می باشد. برای تحقق این هدف، از برنامه ریزی ریاضی مثبت و توابع تولید محصولات کشاورزی برای مناطقی از استان قزوین که دارای کشاورزی آبی می باشند (شهرستان های قزوین، تاکستان، بوئین زهرا، آبیک و البرز) استفاده شد. جهت دستیابی به نتایج کاربردی،تابع تولید با کشش جانشینی ثابت وتابع هزینه به شکل نمایی یا لگاریتمی در مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت گنجانده شد. به کمک مدل طرح شده،ابتدا ارزش اقتصادی آب آبیاری در هر یک از مناطق مورد مطالعه تعیین شد. سپس، واکنش کشاورزان به سیاست افزایش قیمت محصولات کشاورزی تحت سناریوهای 10، 20، 30، 40 و 50 درصدو سیاست کاهش آب آبیاری در دسترس به میزان 5، 10، 20 و 30 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. داده های مورد نیاز این پژوهش مربوط به سال زراعی 90-1389 می باشد و از طریق مراجعه به ادارات ذی ربط در هر یک از شهرستان های استان قزوین جمع آوری شد. برای حل مدل نیز از نرم افزار gams نسخه 5/23 استفاده شد. پس از حل مدل، ارزش اقتصادی هر مترمکعب آب آبیاری برای هر یک از شهرستان های قزوین، تاکستان، بوئین زهرا، آبیک و البرز به ترتیب 1204، 1690، 2534، 1656 و 1120 ریال برآورد شد. نتایج نشان داد که تفاوت فاحشی بین ارزش اقتصادی آب آبیاری و نرخ آب بهای پرداختی توسط کشاورزان در استان قزوین وجود دارد. نتایج حاصل از سیاست افزایش قیمت محصولات کشاورزی در شهرستان های استان قزوین نشان داد که با افزایش قیمت محصولات منتخب تحت سناریوهای مختلف، کشاورزان برای دستیابی به سود بیشتر به افزایش سطح زیرکشت این محصولات تمایل پیدا می کنند. افزون برآن، نتایج نشان داد که کاهش آب آبیاری دردسترس در شهرستان های استان قزوین سبب افزایش ارزش اقتصادی آب آبیاری و کاهش سود ناخالص کشاورزان می شود. در پایان نیز به منظور جلوگیری از مصرف بی رویه آب در منطقه مورد مطالعه، تعیین نرخ آب بهای پرداختی برای کشاورزان با توجه به ارزش اقتصادی آب آبیاری و ملاحظه برابری توصیه شد.
مرضیه قربانی بیرگانی احمدعلی کیخا
منابع آبی، در اغلب نقاط دنیا به علت تغییرات اقلیمی ناشی از افزایش درجه حرارت و کاهش بارندگی و همچنین رقابت رو به رشد برای مصارف غیرکشاورزی، رو به کاهش است. در کشور ایران نیز ناپایداری شرایط اقلیمی، عدم توزیع یکنواخت زمانی- مکانی بارش و کمی بارندگی، منجر به ایجاد نوسانات شدید در میزان آب های سطحی شده است. با توجه به افزایش نیازهای آبی و وقوع خشکسالی-های متناوب، صرفه جویی در مصرف آب و استفاده کارآمد از آن امری لازم و ضروری است. تالاب هامون یکی از تالاب های مهم دنیا، که با قرار گرفتن آن در یک اقلیم گرم و خشک، کمبود بارش به همراه تبخیر بسیار زیاد، کاهش جریان آب رودخانه هیرمند و تبدیل آن به یک کفه خشک موجب ظهور خشکسالی هایی در منطقه موردمطالعه شده است. در مطالعه حاضر، ابتدا دو روش کم آبیاری و افزایش راندمان آبیاری به ترتیب به عنوان دو سناریوی بهینه سازی مدیریت الگوی کشت و مصرف آب معرفی شدند. سپس با استفاده سناریوسازی در مدل برنامه ریزی غیرخطی به بررسی میزان آب صرفه جویی شده جهت تأمین آب موردنیاز تالاب هامون و مقابله با اثرات تغییر اقلیم در تالاب هامون پرداخته شد. سناریوهای اعمال شده شامل کم آبیاری 10 و 20 درصد و افزایش راندمان آب آبیاری در سطوح 50، 75 و 90 درصد بود. نتایج نشان داد که اعمال کم آبیاری 10 و 20 درصد، باعث صرفه جویی در آب های سطحی به میزان 62242610، 86698040 مترمکعب می شود ولی درصد کاهش سود در نتیجه ی ذخیره آب، بیشتر از درصد کاهش آب است که این موضوع کاهش انگیزه کشاورزان در جهت ذخیره نمودن آب را در پی خواهد داشت. اعمال سناریوهای افزایش راندمان آب آبیاری در سه سطح 50، 75 و 90 درصد باعث افزایش میزان آب قابل دسترس شد از طرفی درصد افزایش سود بیشتر از درصد افزایش آب قابل دسترس بود که باعث گرایش بیشتر کشاورزان برای ذخیره آب و استفاده آن در اهداف اقتصادی و زیست محیطی می شود. با تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از کاربرد این استراتژی ها، تأکید بیشتر براعمال افزایش راندمان آبیاری نسبت به استراتژی کم آبیاری در منطقه پیشنهاد شد.
حدیث کاوند محمود صبوحی
یکی از چالش های عمده برای جمعیت در حال رشد کشور مسئله آب و مدیریت استفاده از آن است. امروزه مسایل مریوط به سیاست ها و مدیریت بهینه مصرف آب جزء مهمترین مباحث بین المللی به شمار می آیند. از آنجایی که بخش کشاورزی بزرگترین مصرف کننده آب می باشد، ارائه شیوه های جامع مدیریت منابع آب و تدوین سیاست های صحیح در این زمینه، کاملاً لازم و ضروری به نظر می رسد. در سال های اخیر به علت کاهش بارندگی و تداوم خشکسالی ها، حفاری بی رویه چاه های عمیق و نیمه عمیق، مدیریت ضعیف آبیاری و نبود و کمبود تأسیسات مهار آب، وضعیت آب در دشت سیلاخور به مرز بحران رسیده است. در این تحقیق به منظور حفظ و صیانت منابع آبی و افزایش راندمان مصرف آب در مزرعه از تکنیک برنامه ریزی ریاضی مثبت و تابع تولید با کشش جانشینی ثابت برای تحلیل پاسخ زارعین به سیاست های مدیریت آب با فرض حداکثر سازی سود سرمایه گذاری در تکنولوژی آبیاری استفاده شد. اطلاعات مورد استفاده با مراجعه حضوری به سازمان جهاد کشاورزی و آب منطقه ای استان لرستان و مصاحبه حضوری با کشاورزان منظقه در سال1391-1390 جمع آوری شد. سناریو های شبیه سازی شده شامل افزایش قیمت نهاده آب، کاهش مقدار آب در دسترس و تلفیق سیاست کاهش آب در دسترس و پرداخت یارانه به سرمایه گذاری در تکنولوژی آبیاری می باشد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که اثرات سیاست ها بسته به مناطق مورد بررسی بر درآمد، تقاضای آب، الگوی کشت و سرمایه گذاری در آبیاری متفاوت و سیاست تلفیقی در مقایسه با دو سیاست پیشنهادی دیگر موثر تر و مناسب تر می باشد.
زهرا کاوسی اکبرپور محمود صبوحی صابونی
در دهه های اخیر، به دلیل بروز بحران آب، بیشتر کشور ها به اتخاذ سیاست های نو در مدیریت تقاضای آب به جای مدیریت عرضه آن گرایش پیداکرده اند. در مطالعه حاضر اثرات سیاست های قیمتی آب آبیاری بر اساس سطح زیر کشت و حجم آب استحصالی، در قالب دو روش آبیاری نوین و سنتی تحلیل گردید. به این منظور از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت، حداکثر آنتروپی و هم چنین روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. داده های مورد مطالعه از سازمان جهاد کشاورزی استان همدان برای سال زراعی (91-1390) جمع آوری شد، نتایج نشان داد، با افزایش قیمت حجمی آب آبیاری الگوی کشت در روش آبیاری نوین تغییر و سطح زیر کشت محصول گندم افزایش و محصولات جو، خیار، سیب زمینی و سیر کاهش یافت. زارعینی که از روش آبیاری سنتی استفاده می کردند، با اعمال سیاست فوق سیب-زمینی و سیر را در الگوی کشت خود وارد، و از سطح زیر کشت محصولات جو، گندم و خیار کاهش دادند. هم چنین، اعمال سیاست افزایش قیمت آب آبیاری بر اساس سطح زیر کشت نشان داد، الگوی کشت در هر دو روش آبیاری نوین و سنتی تغییر می کند. در روش آبیاری نوین زارعین محصولات سیب زمینی و سیر را افزایش و سطح زیر کشت محصولات جو، گندم و خیار را کاهش دادند. در روش آبیاری سنتی زارعین سطح زیر کشت محصولات خیار، سیب زمینی و سیر را افزایش و تمایل آن ها به کشت محصولات جو و گندم کاهش یافت. در پایان بر اساس معیار های اقتصادی، زیست محیطی و مصرف آب، سیاست های مذکور در قالب تحلیل سلسله مراتبی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس معیار های فوق قیمت 9 میلیون ریال به ازای هر هکتار محصول برای روش آبیاری سنتی و 6 میلیون ریال به ازای هر هکتار محصول برای روش آبیاری نوین تعیین شد. در همین راستا پیشنهاد شد که با توسعه روش های کاهش آب آبیاری از طریق به کارگیری تکنولوژی های نوین آبیاری به جای روش های آبیاری سنتی، راندمان آبیاری را افزایش داد.
مهدیه مسنن مظفری احمدعلی کیخا
منطقه سیستان، به دلیل وابستگی کامل به آب رودخانه مرزی هیرمند و وجود تالاب بین المللی هامون ثبت شده در کنوانسیون رامسر از اهمیت ویژه¬ای برخوردار است. مسئله مدیریت منابع آب این منطقه به دلیل نوسان آب رودخانه هیرمند در طول سال¬های گذشته و رقابت بین مصرف آب در بخش¬های شرب، کشاورزی و محیط¬زیست بسیار پیچیده¬ است. برای کمک به تصمیم¬گیری مدیران در چنین شرایط پیچیده¬ای، اولین هدف این مطالعه درک کاملی از سیستم منابع آب منطقه و تغییرات ایجاد شده در آن پس از ایجاد نسخه اول آن بود. هدف دوم ایجاد مدل حمایت تصمیم¬گیری برای مدیریت بهتر سیستم بود. برای این کار از مدل¬های پیچیده و نرم افزارهای مختلف استفاده شد. از آنجا که داده¬های واقعی جریان رودخانه، اغلب اندک بوده و دارای وابستگی و همبستگی ماهانه و سالانه هستند، ایجاد داده¬هایی که بتواند شباهت زیادی با داده¬های حقیقی داشته باشد، اولین گام در برنامه¬ریزی و مدیریت منابع آب یک منطقه است. لذا ابتدا با استفاده از آمار 50 ساله رودخانه هیرمند و روش¬های مختلف این داده¬ها ایجاد شد و در نهایت مدل کاپیولا برای مدل¬سازی جریان رودخانه¬های سیستان و پریان مناسب تشخیص داده شد. پس از آن نسخه دوم مدل حمایت تصمیم¬گیری برای مدیریت منابع آب سیستان ایجاد و از آن برای تجزیه و تحلیل سیاست¬های مدیریتی در حال اجرا و آتی استفاده شد. سپس مدل حمایت تصمیم¬گیری مخازن چاه¬نیمه با استفاده از برنامه¬ریزی پویای تصادفی ایجاد و مقدار بهینه رهاسازی آب به بخش کشاورزی از مخازن تعیین شد. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد، سیاست¬هایی مانند انتقال آب با لوله، احداث شبکه آبیاری و لایروبی انهار، اثر مثبتی بر افزایش منابع آب و کاهش کمبود آن در بخش¬های کشاورزی، شرب و محیط¬زیست داشته است. درحالی که، ایجاد چاه¬نیمه چهارم باعث افزایش تبخیر و کاهش عرضه آب به بخش¬های مختلف شده است. همچنین افزایش در عرضه آب به بخش¬های شرب و کشاورزی بدون افزایش راندمان منجر به کاهش جریان زیست محیطی خواهد شد.
ویدا رحمنی ماشااله سالارپور
در مطالعه ی حاضر اثر مهمترین عوامل کلان اقتصادی بر رشد اقتصادی با کاربرد روش داده های تابلویی مورد بررسی قرار گرفت و بدین منظور از داده های ترکیبی مربوط به 26 کشور اسلامی در طول دوره ی 17 ساله از 1995 تا 2011 استفاده شد. در این مطالعه متغیر وابسته حجم تولید ناخالص داخلی و متغیرهای مستقل موجودی حساب جاری، بدهی کل ناخالص دولت، درآمد عمومی دولت، مخارج کل دولت، پس انداز ناخالص ملی، تورم (به طور متوسط قیمت مصرف کننده)، جمعیت، کل سرمایه گذاری، نرخ بیکاری، حجم صادرات کالا و خدمات، حجم واردات کالاها و خدمات می باشد.ابتدا با استفاده از دو آزمون ریشه واحد متغیرها و هم انباشتگی ایستایی متغیرها بررسی شد. با برآورد دو مدل حداقل مربعات معمولی و داده های تابلویی و انجام آزمون f مقید مدل داده های تابلویی جهت تعیین اثر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته انتخاب گردید. در مرحله ی دوم با برآورد دو مدل اثرات ثابت و اثرات تصادفی روش داده های تابلویی و انجام آزمون هاسمن جهت تعیین اثرات ثابت و اثرات تصادفی منجر به انتخاب روش اثرات ثابت گردید. نتایج نشان داد که شرایط در تمام کشورها مشابه نیست و همچنین متغیرهای جمعیت، حجم صادرات و مخارج کل دولت اثر معنی دار و مثبت بر رشد اقتصادی داشته اند و متغیرهای موجودی حساب جاری، حجم واردات، درآمد دولت و پس انداز ناخالص اثر منفی و معنی داری بر رشد اقتصادی داشته است. همچنین یافته های این مطالعه نشان خواهد داد که کدامیک از کشورهای اسلامی استراتژی مناسبی برای توسعه اقتصادی داشته است. به منظور حل مدل از نرم افزار eviews نسخه 6 استفاده می شود.
سمیه کریمی عباسپور محمود احمدپور
امروزه شکار و صید با توجه به نیاز جوامع و روابط مبادلاتی و تجارتی حاکم بر آن از لحاظ اقتصادی نیز اهمیت ویژهای یافته است. اما شکار و صید بیرویه، موجب نابودی اکوسیستمهای طبیعی و انقراض گونههای گیاهی و جانوری شده و یکی از عوامل محدودکننده رشد اقتصادی به شمار میرود. شکار تروفه نوعی از شکار که در آن طعمه از پیش انتخاب میشود و اغلب جانوری است که بیشتر از همه عمر کرده باشد و شکار آن نوعی افتخار برای شکارچی محسوب شود. یافتن راهحلی برای بهرهبرداری پایدار و مدیریت شکار در حیات وحش میتواند جز مهمترین موضوعات مورد بررسی محققین کشور باشد. در این مطالعه با بکارگیری مدل اقتصادی-زیستی، ضمن بررسی عوامل موثر بر جمعیت قوچ و میش به تعیین نرخ شکار نیز پرداخته شد. نتایج نشان داد که تاثیر میانگین باران، نرخ زاد و ولد، نسبت جنسی و جمعیت سالهای قبل تاثیر معنیداری بر رشد جمعیت داشته است. تعیین نرخ شکاری بین کران صفر تا یک نشان داد که هرچه نرخ شکار نزدیک به یک باشد، میزان جمعیت برای سالهای آینده با شیب تندی کاهش مییابد و هرچه این میزان به صفر نزدیک باشد ضمن داشتن نرخ شکار، پایداری و حفظ حداقل جمعیت هم برای سالهای آینده تضمین خواهد شد. نرخ شکاری معرفی شده برای گروه جمعیتی کمتر از یک سال 004/0، جمعیت یک ساله 058/0، جمعیت قوچ024/0 و برای جمعیت میش 0067/0 بدست آمد
علی بیات احمدعلی کیخا
امروزه شکار و برداشت بی¬رویه حیات وحش، بسیاری از گونه¬های مختلف جانوری را در معرض خطر انقراض قرار داده است. افزایش جمعیت و پیشرفت تکنولوژی روند برداشت گونه¬های مختلف جانوری را تسریع کرده و به عنوان چالش اساسی در توسعه پایدار محسوب می¬شود. برای اینکه حیات وحش به طور مداوم و پایدار مورد استفاده انسان قرار گیرد نیازمند مدیریت صحیح و اصولی در حفاظت و برداشت میباشد. در این مطالعه به¬منظور حفاظت از گونه آهو در منطقه حفاظت شده شیراحمد سبزوار، سطح بهینه و پایدار شکار با استفاده از مدل اقتصادی- زیستی تعیین شده است. بدین منظور با استفاده از اطلاعات مربوط به جمعیت آهو در سیزده سال اخیر (1392-1380)، آثار عوامل مختلفی از جمله نرخ زادآوری، نسبت جنسی، جمعیت سال قبل، میانگین بارش و میانگین دما بر روی نرخ رشد جمعیت مطالعه و بهترین نرخ شکار برای پنجاه سال تعیین شد. براساس نتایج، بهترین نرخ شکار برای جمعیت کمتر از یک سال 0042/0، یکساله¬ها 0002/0، نر بالای دو سال 017/0 و ماده بالای دو سال 0025/0 بدست آمد. با این نرخهای شکار، پایداری جمعیت برای پنجاه سال آینده حفظ خواهد شد. همچنین نتایج نشان داد با افزایش نرخ شکار، جمعیت با سرعت بیشتری کاهش یافته و پایداری آن حفظ نخواهد شد.
فهیمه فرزان نرابی احمدعلی کیخا
لزوم شناخت و بهره برداری بهینه از منابع آب زیرزمینی از آنجا ناشی می گردد که این منبع 90 درصد از کل آب های شیرین قابل استفاده جهان را تشکیل می دهند. در حال حاضر بخش کشاورزی عمده ترین مصرف کننده آب در بین بخش های مختلف جهان را تشکیل می دهد، بنابراین لازم است که در راستای بهره گیری مطلوب از نهاده آب، راهکارهای علمی و مدیریتی مناسب درنظر گرفته شود. قیمت گذاری آب یک ابزار سیاسی برای افزایش کارایی آب، کاهش تقاضای آب، مدیریت سیستم های آبیاری و بازگشت هزینه ها است. بر اساس اصول قیمت گذاری آب، قیمت آب می بایست بازگوکننده ی هزینه ی فرصت باشد، در حالی که از دیدگاه درآمد ممکن، قیمت آب تا حد زیادی به تمایل به پرداخت کشاورزان وابسته است. در این مطالعه، برای تخمین تمایل به پرداخت کشاورزان برای آب های زیرزمینی، روش ارزش گذاری مشروط (cvm) مورد استفاده قرار گرفت. داده های مورد نیاز از یک نمونه تصادفی از کشاورزان شهرستان جیرفت بدست آمد که با روش نمونه گیری تصادفی و تکمیل پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تخمین رگرسیون از بسته ی نرم افزاری stata نسخه 12 استفاده شد. نتایج نشان داد که تمایل به پرداخت کشاورزان به ازای هرمتر مکعب 78/65 تومان است و تمایل به پرداخت کشاورزان با تعداد اعضای خانواده و مساحت زمین رابطه منفی و با درآمد کشاورزی و تنوع کشت رابطه مثبتی دارد.
مهدیه مسنن مظفری احمدعلی کیخا
چکیده ندارد.
فاطمه علیجانی مسعود همایونی فر
چکیده ندارد.
مهدی عطایی احمدعلی کیخا
چکیده ندارد.
محمد فهیمی فرد احمدعلی کیخا
چکیده ندارد.
ماشاا... سالارپور علیرضا کرباسی
واقع شدن ایران در منطقه خشک جهان سبب بروز خشکسالی های متعدد در کشور گردیده است. متوسط بارندگی در کشور ما حدود یک سوم متوسط بارندگی جهان و نزدیک به 250 میلیمتر در سال است. وقوع خشکسالی در بخش کشاورزی؛ همواره خسارت های جبران ناپذیری را بر تولید و سود آوری فعالیت های این بخش تحمیل می نماید. از دیر باز روش و ابزارهای مختلفی پیش روی کشاورزان و سیاستگذاران جهت مدیریت خسارات ناشی از این بلای طبیعی وجود داشته است، که یکی از موثرترین آنها استفاده از برنامه بیمه محصولات در مقابل خشکسالی می باشد. در این میان امروزه به منظور افزایش کارایی سیاست بیمه خشکسالی، الگوی جدیدی تحت عنوان بیمه آب و هوا محور مورد استفاده قرار می گیرد. بیمه آب و هوا محور با اتکا بر شاخص های آب و هوایی از جمله بارش، ابزار مناسبی را جهت کاهش خسارات ناشی از خشکسالی فراهم می آورد. لذا در این تحقیق سعی شده است ضمن بررسی وضعیت فعلی سیاست های حمایتی دولت پیرامون خشکسالی؛ بیمه خشکسالی برای محصول گندم دیم با توجه به مبانی نظریه بیمه آب و هوا محور تدوین گردد. بدین منظور شاخص بارندگی تجمعی در طول فصل رشد گندم دیم به عنوان عامل ایجاد کننده ریسک در نظر گرفته شده و پارامترهای حداکثرتعهد بیمه گر، نرخ حق بیمه و غرامت با 1378 در شهرستان های بیرجند، مشهد و بجنورد محاسبه شده است. - توجه به آن در فاصله زمانی 1383 همچنین مقایسه ای نیز میان الگوی بیمه خشکسالی ارائه شده در این پژوهش و برنامه بیمه خشکسالی در حال اجرا توسط صندوق بیمه محصولات کشاورزی صورت گرفته است. نتایج حاصل موید کاهش میزان حداکثر تعهد بیمه گر تخمینی با استفاده از الگوی ارائه شده در این تحقیق و متعاقبا کاهش پدیده مخاطرات اخلاقی، می باشد. در پایان نیز جهت فراهم آوردن زمینه مناسب در مدیریت ریسک خشکسالی از طریق تنظیم بیمه خشکسالی بر مبنای بارش، جمع آوری اطلاعات و داده های آماری مورد نیاز به صورت دقیق و بر اساس پهنه بندی اقلیمی و نیز انجام تحقیقات تکمیلی در مورد تدوین قوانین اجرایی این نوع از خدمات بیمه گری پیشنهاد شده است
مهدی خسروی ماشااله سالارپور
یکی از عوامل توسعه پایدار اکولوژیکی با ارزش بودن سرمایه های محیطی و طبیعی می باشد و این مفهوم ارزش منابع، ناچارا ما را به سوی سوالاتی درباره میزان و مقدار ارزشگذاری محیطی راهنمایی می کند که می تواند در سطوح مالی رخ دهد. در سالهای اخیر اقتصاددانان منابع طبیعی به ارزشگذاری و سنجش نقش منابع طبیعی در تامین رفاه انسان پرداختند و یک پیشرفت قابل توجهی در ارزشگذاری خدمات زیست محیطی و اکولوژیکی اکوسیستم ها بدست آوردند. دلایل ارزشگذاری منابع طبیعی و سیستمهای محیطی از دیدگاه اقتصاددانان و اکولوژیستها شناخت و فهم منافع زیست محیطی و اکولوژیکی توسط انسانها، ارائه مسائل محیطی کشور به تصمیم گیرندگان و برنامه ریزان، فراهم آوردن یک ارتباط میان سیاست های اقتصادی و درآمدهای طبیعی، سنجش نقش و اهمیت منابع طبیعی، تعدیل و اصلاح مجموعه محاسبات ملی مانند تولید ناخالص داخلی و جلوگیری از تخریب و بهره برداری بی رویه منابع طبیعی می باشد. ارزش کل اقتصادی یک منبع طبیعی از جمله تالاب، مجموعه ارزشهای مستقیم( انواع فرآورده ها و خدمات تفریحی)، ارزش های غیر مستقیم(خدمات زیست محیطی و اکولوژیکی)، و ارزشهای حفاظتی(ارزش وجودی، انتخاب و میراثی) می باشد. این تحقیق به تعیین ارزش کل اقتصادی اکوسیستم تالاب پریشان می پردازد و 5 مورد از ارزشهای مستقیم، غیر مستقیم، و حفاظتی این تالاب را مورد بررسی قرار می دهد. برای تعیین ارزش های تفریحی و حفاظتی از روش ارزشگذاری مشروط، برای تعیین ارزش کارکردهای حفاظت آب و خاک از روش cost-based و برای تعیین ارزش کارکردهای تنظیم گاز از روش هزینه جایگزین استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که ارزش کل اقتصادی تالاب برای هر هکتار معادل 10067452 ریال برآورد شده است که ارزش تفریحی تالاب پریشان معادل 971071/4 ریال(9/64 درصد)، ارزش حفاظتی 3721496 ریال(36/97 درصد)، کارکرد تنظیم گاز 789222/6 ریال(7/84 درصد)، کارکرد ذخیره آب 3666663 ریال(36/42 درصد) و کارکرد حفاظت خاک معادل 918999 ریال(9/13 درصد) برای هر هکتار بدست می آید.
زهرا غفاری مقدم احمدعلی کیخا
مدل تخصیص مشارکتی آب (cwam) به عنوان یک مدل جامع برای تخصیص کارا و منصفانه آب بین استفاده کنندگان رقیب در یک حوزه رودخانه بر مبنای شبکه ای، شامل گره و شاخه طراحی شده است. این مدل شامل دو مرحله می باشد. مرحله اول تخصیص اولیه آب با استفاده از مدل لکسیکوگرافیکی حداقل- حداکثر نسبت کمبود آب (lmwsr) آب بین مصرف کنندگان تخصیص داده می شود. در مرحله دوم آب مجدداً برای رسیدن به یک تخصیص کارا و بهینه از طریق انتقال آب تخصیص می یابد. . مرحله دوم سه زیر مدل را در بر می گیرد: مدل برنامه ریزی آب آبیاری (iwpm) از این مدل برای بدست آوردن تابع سود آب آبیاری استفاده می شود. مدل هیدرولوژیکی – اقتصادی حوزه رودخانه (herbm) ابزاری برای یافتن تخصیص بهینه آب و منافع خالص ائتلافات گوناگونی از شرکاء می باشد. سومین زیر-مدل، بازی تخصیص مجدد مشارکتی (crg) که از روشهای تئوریکی بازی مشارکتی برای تخصیص منصفانه منافع خالص ائتلافات می باشد. که با استفاده از مفهوم ارزش شاپلی منافع خالص مجدداً بین اعضای ائتلاف تخصیص می یابد. دوره مورد بررسی در این مطالعه یک دوره 12 ماهه می باشد. که مطالعه برای سال 1384 انجام شده است. نتایج حاصل از تخمین مدل lmwsr نشان داد نسبت رضامندی برای آب شرب از 0/89 تا 1 متغییر بوده و برای بخش کشاورزی کمتر از یک و بیشتر از 0/49می باشد. و همچنین برای آبی که به مخازن تخصیص داده شده است این نسبت برای همه ماهها کمتر از یک بدست آمد. . نتایج حاصل از مدل herbm تخصیص بهینه آب از لحاظ اقتصادی می باشد نتایج در مقایسه با تخصیص اولیه بر مبنای روش lmwsr نشان داد سود و مقدار آب تخصیصی در کل دوره مورد بررسی برای آب شرب در حالت تخصیص بهینه افزایش یافته و برای بخش کشاورزی نسبت به تخصیص اولیه کاهش یافته است. در جریان تخصیص مجدد سود بر مبنای مفهوم ارزش شاپلی بیشترین سود متعلق به شرب زاهدان بوده و دارای بیشترین دریافتهای جانبی از دیگر شرکاء و منافع افزوده در طول کل دوره می باشد. و کمترین سود هم متعلق به بخش کشاورزی بوده است.