نام پژوهشگر: فرشید معماریانی
بنت الهدی ایوبی نژاد فرخ قهرمانی نژاد
چکیده جنس های paracaryum و microparacaryum متعلق به تیره گاوزبان از لحاظ تاکسونومی پیچیده و تغییر پذیر اند. این دو تاکسون متعلق به ناحیه ایران و تورانی اند و در ترکیه، نواحی شرق مدیترانه، شوروی سابق، ایران، افغانستان و پاکستان پراکنده اند، در ایران به ترتیب حدود ?? و ? گونه دارند. حد و مرز و روابط بین این دو جنس نا مشخص است. طبقه بندی این دو جنس در فلورا ایرانیکا و فلور ایران متفاوت است، در فلورا ایرانیکا دو جنس paracaryum و mattiastrum شرح داده شده در حالی که، در فلور ایران paracaryum و mattiastrum مترادف شده اند و گونه های یک ساله paracaryum و mattiastrum (بر اساس مقاله hilger و همکاران ????) در جنس microparacaryum قرارگرفته اند. به منظور بر طرف کردن مشکلات تاکسونومی این گروه مطالعات ریخت شناسی بر روی نمونه های جمع آوری شده و نمونه های موجود در هرباریوم هایfumh? وtari2 انجام شد. مطالعات ریخت شناسی منجر به شناسایی ?? گونه paracaryum و ? گونه microparacaryum گردید: دو گونه مترادف شناخته شدند، یک گونه جدید، یک گزارش جدید برای ایران و دو گزارش جدید برای خراسان. برای آنالیز داده های ریخت شناسی ?? صفت کمی وکیفی مورد بررسی قرار گرفت. علاوه براین ، مطالعات گرده شناسی، تشریحی و مولکولی نیز انجام شد. در مطالعات مولکولی، ناحیه its هسته ای برای ?? گونه از هر دو جنس تعیین توالی شد، توالی ها با توالی تاکسون های برون گروه آنالیز شدند تا روابط بین دو جنس مشخص شود. آنالیز فنتیک مشخص نمود که نمی توان گونه های microparacaryum را از paracaryum جدا نمود وگونه هایparacaryum و mattiastrum نیز در یک شاخه قرار گرفتند. مطالعات تشریحی و گرده شناسی نیز نشان داد که اختلاف معنی داری بین گونه هایparacaryum ، mattiastrum و microparacaryum وجود ندارد. آنالیز توالی its نتایج ریخت شناسی، تشریحی و گرده شناسی را تأ یید می کند و نشان می دهد که جنس paracaryum تک نیا است وگونه های microparacaryum را نیز در بر می گیرد. همچنین، مترادف بودن تاکسون های paracaryumوmattiastrum تأ یید می گردد.
نجمه سوداگر حمید اجتهادی
چکیده : جنس berberis متعلق به تیره berberidaceae به لحاظ تاکسونومی پیچیده و تغییر پذیر است . این تاکسون دو مرکز تنوع اصلی در اوراسیا و آمریکای جنوبی دارد. در ایران 4 گونه از این جنس گزارش شده است . تاکنون از شمال شرق ایران تنها گونه b. integerrima و تعدادی هیبرید بین این گونه و گونه های دیگر موجود در ایران گزارش شده است. به منظور برطرف کردن مشکلات تاکسونومی این گونه، مطالعات ریخت شناسی، گرده شناسی، کروموزومی و مولکولی بر روی نمونه های جمع آوری شده و نمونه های موجود در هر باریوم های fumh و tari انجام شد. مطالعات ریخت شناسی منجر به شناسایی 3 گونه berberis گردید : دو گونه به عنوان گزارش جدیدی برای خراسان، یک نمونه هیبرید جدید و سه نمونه ناشناخته . برای آنالیز داده های ریخت شناسی 35 صفت رویشی و زایشی انتخاب شد و با استفاده از ماتریس فاصله داده ها، نمودار دو بعدی pcoa رسم گردید. اندازه و شکل دانه های گرده در تاکسون های مورد مطالعه تقریبا یکسان بودند و تفاوت آشکاری بین آنها مشاهده نشد. مطالعات کروموزومی حاکی از تتراپلوئید بودن ( 2n = 56 ) تمامی تاکسون های مورد مطالعه بود. مطالعات مولکولی توسط دو تکنیک rapd برای 18 نمونه و تعیین توالی ناحیه its هسته ای برای 3 نمونه به منظور بررسی روابط بین تاکسون ها انجام شد. تمامی شواهد نشان می دهد که جنس berberis درصد بالایی از دورگه پذیری و پلوئیدی را نشان می دهد.
مریم نیکان محمد جنگجو برزل آبادی
چرای دامهای اهلی و خشکسالی در ایران، به عنوان مهمترین عوامل در تغییر و شکلگیری پوشش گیاهی مطرح هستند. عوامل زیستی و غیر زیستی باعث تغییرات قابل پیشبینی در صفات گیاهی در پیش- (plant functional types (pfts)) امتداد گرادیان محیطی میشوند. گروههای عملکردی گیاهی بینی تغییرات در فرایندهای اکوسیستم را مستقیماً از طریق تغییرات منعکس شده در ترکیب گونههای گیاهی در پاسخ به تغییرات محیطی امکانپذیر میکند. هدف اصلی این تحقیق شناسایی، طبقهبندی و تجزیه و تحلیل برخی گروهها و صفات گیاهی است که بتوانند به عنوان شاخصهای اکولوژیک جهت تعیین شدت چرای دام بکار روند. به منظور مطالعه جنبههای اکولوژی منطقه، شناسایی، تعیین پراکنش جغرافیایی و شکل زیستی گونهها انجام شد. گروههای عملکردی گیاهان در امتداد گرادیان چرای دام بررسی شدند. برای تعیین گروههای عملکردی طی گرادیان چرایی، از سه سایت با شدت چرای متفاوت در مرتع بهارکیش قوچان در استان خراسان رضوی استفاده شد. در هر سایت 20 واحد نمونهبرداری تصادفی مستقر و فهرست گونههای گیاهی و درصد پوشش هر گونه، و 20 صفت مورفولوژیکی، فنولوژیکی 20 × و تولیدمثلی برای 113 گونه گیاهی طی گرادیان چرایی اندازهگیری و ثبت شد. ماتریس 113 گونه صفت، آماده و آنالیز خوشهای سلسله مراتبی بر روی آنها انجام شد. برای تعیین صفاتی که همبستگی بیشتری با چرا دارند از آنالیز تابع تشخیص استفاده شد. بر اساس نتایج، با کاهش شدت چرا درصد پوشش فانروفیتها، کامفیتها، گندمیان چندساله، گیاهان بوتهای، نیمهبوتهای، گیاهان نیمخیز و بالشتکی، همچنین ارتفاع، اندازه تاج پوشش، سطح متوسط برگ و نسبت وزن خشک برگ به ساقه گیاهان، افزایش یافت. درحالیکه درصد پوشش ژئوفیتها، تروفیتها، فوربهای چندساله، گیاهان رزت (برگ طوقهای) و خوابیده، گیاهانی با روش تکثیر رویشی، خوشخوراکی کم، کرک زیاد، سیستم ریشهای راست و گیاهانی که پراکنش بذر آنها توسط حیوانات صورت میگیرد، کاهش نشان دادند. در این شامل گندمیان دستهای همیکریپتوفیت چندساله با pft تحقیق 5 گروه عملکردی گیاهی تعیین شد. 1 عمدتاً شامل فوربهای چندساله همی- pft خوشخوراکی بالا و سیستم ریشهای افشان هستند. 2 2 کریپتوفیت، با کرک زیاد، سیستم ریشهای راست و خوشخوراکی متوسط تا کم هستند؛ برخی از اعضای عمدتاً شامل pft این گروه عملکردی دارای ترکیبات و اسانسهای نامطبوع و حتی سمی هستند. 3 گیاهان فانروفیت و کامفیت چوبی با ساختار تاج پوشش افراشته و بالشتکی با شکلهای رویشی بوتهای، عمدتاً شامل فوربهای pft نیمه بوتهای میباشند که همگی خاردار و غیر خوشخوراک هستند. 4 نیز شامل تروفیتهای pft چندساله ژئوفیت دارای رشد رویشی با خوشخوراکی متوسط میباشند. 5 کوتاه عمر فرصت طلب، با اندازه تاج پوشش و ارتفاع کم، اندازه بذر کوچک، سیستم ریشهای راست می- باشند. از بین صفات مورد بررسی، سیکل زندگی، داشتن اندام ذخیرهای، داشتن خار و نوع سیستم ریشه- ای به ترتیب بیشترین تأثیر را در تعیین این گروههای عملکردی داشتند. در سایت چرای شدید به علت فراهم شده و pft و 5 pft4 ,pft حضور بیشتر دام و ایجاد ناپایداری بیشتر، شرایط برای رشد گیاهان 2 این گروهها در این سایت حضور بیشتری داشتند. در سایت چرای کم، شرایط برای رشد گیاهان چوبی و در سایت چرای کم درصد پوشش بیشتری را به pft و 3 pft گندمیان خوشخوراک فراهم میشود و 1 خود اختصاص دادند. نتایج همچنین نشان داد که صفات گیاهی تا حد زیادی تحت تاثیر شدت چرای دام تغییر میکنند؛ از این بین، صفات مورفولوژیکی نسبت به رفتارهای تولیدمثلی بیشتر تحت تاثیر قرار هایی که pft گرفته و تغییرات ناشی از اثر آن را بروز دادند. بطور کلی نتیجه گیری میشود که از بیشترین تغییرات را در امتداد گرادیان چرایی دارند میتوان به عنوان شاخص شدت چرای دام در مراتع استفاده نمود. چرای دام، صفات گیاهی، بهارکیش قوچان، خراسان ،(pfts) کلمات کلیدی: گروههای عملکردی گیاهی
هاجر حسن پور محمد جنگجو
چرای دام به عنوان یکی از عوامل مخرب و برهم زننده تعادل برهمکنش های گیاهی به شمار می رود. در پاسخ به این عامل مخرب، تعادل جوامع گیاهی به سمت افزایش فرآیندهای تسهیلی سوق می یابد. از جمله بارزترین فرآیندهای تسهیلی، پدیده گیاه پرستار است. در این پدیده، بعضی از گیاهان مقاوم به چرا با فراهم آوردن شرایط تسهیلی خاص، وظیفه پرستاری از گونه های حساس به چرا (ذی نفع) را برعهده می گیرند. در مراتع بهارکیش قوچان، چرای بی رویه دام یکی از اصلی ترین عوامل محدودکننده رشد گیاهان به شمار می رود، بنابراین بررسی پاسخ جوامع گیاهی به شدت های متفاوت چرا و تأثیر این پاسخ بر روابط میان گیاهان، می تواند در یافتن راهکارهای مفید در جهت کاهش اثرات مخرب دام، مفید واقع شود. اهداف اصلی از اجرای این تحقیق عبارت بودند از: - بررسی روابط همبستگی میان گیاهان ذی نفع با گیاهان پرستار در امتداد گرادیان چرا - یافتن نوع مکانیسم های تسهیلی غالب ارائه شده توسط گیاهان پرستار منطقه - مطالعه نقش گیاه پرستار در حفظ تنوع زیستی جامعه گیاهی در رژیم های مختلف چرای دام - معرفی پرستارهای موثر در منطقه برای دست یابی به این اهداف، 3 سایت متفاوت از لحاظ شدت چرا، در فواصل مختلف از محل آبشخور دام، انتخاب شد. در هر سایت 3 ترانسکت خطی به طور عمود مستقر گردیده و اطلاعات توصیفی جوامع گیاهی موجود در زیراشکوب و فضای باز مجاور هر گیاه بوته ای که به ترانسکت برخورد داشت، ثبت شد. نتایج حاصل ازاین پژوهش نشان داد که با افزایش شدت چرا، همبستگی های مثبت مکانی میان گیاهان ذی نفع(زیراشکوب) و گیاهان پرستار(بوته ها) افزایش یافت و برعکس در شرایط چرای کم، اثرات تسهیلی گیاه پرستار بر گیاه ذی نفع نیز کاهش یافت. گیاهان بوته ای با اعمال مکانیسم های تسهیلی مانند فراهم آوری شرایط رطوبتی مساعد در مراحل اولیه رویش گیاه ذی نفع و نیز حافظت از گیاه بالغ در برابر چرا، سبب افزایش این همبستگی های مکانی شدند. اثر حفاظتی گیاهان پرستار در برابر چرای دام، سبب افزایش تنوع و غنای گونه ای جوامع گیاهی زیراشکوب بوته ها نسبت به جوامع گیاهی موجود در فضای باز شد، به طوریکه در شرایط چرای شدید، غنای گونه های خوشخوراک گیاهی در زیراشکوب بوته ها، بیشتر از فضای باز بود. با کاهش شدت چرا و کاهش وابستگی گونه های ذی نفع به زیراشکوب گیاهان بوته ای، غنای زیراشکوب نیز کاهش یافت. مقایسه تأثیر ساختارهای متفاوت تاج پوش و درجه خوشخوراکی گیاه پرستار بر غنای گونه ای گیاهان زیراشکوب نیز نشان داد که در منطقه بهارکیش، بوته های غیرخوشخوراک با تاج پوشش متراکم (acantholimon erinaceum (jaub. & spach.)lincz., acantholimon raddeanum czernjak, acanthophyllum glandulosum bunge ex boiss., onobrychis cornuta (l.) desv.,) و یا نیمه متراکم (astragalus meschedensis bunge, artemisia kopetdaghensis krasch, rosa canina l. ) می توانند، پرستارهای خوبی در برابر چرای دام به شمار آیند.
سمیه مختاری قدیم شهریار سعیدی مهرورز
چکیده سرده شیر پنیر با داشتن 45 گونه متعلق به 8 بخشه بزرگترین سرده ی تیره ی روناس در ایران محسوب می گردد. از این تعداد 10 گونه انحصاری ایران هستند. مطالعه کنونی به منظور بررسی برخی از گونه های این سرده با استفاده از صفات ریخت شناسی با تکیه بر میکروساختارهای سطح بذر و میوه، تشریح مقایسه ای ساقه، گرده شناسی و کاریولوژی صورت گرفته است. در ارتباط با آنالیز کلادستیک، ماتریس اطلاعات تنها بر اساس 46 صفت ریخت شناسی تشکیل شد که از این تعداد 12 صفت کمی و 34 صفت کیفی بودند. سپس دو روش آنالیز عددی upgma و pca صورت گرفت. درخت ترسیم شده به روش upgma/euclidian و پلات دو بعدی pca بر یکدیگر منطبق بودند. گونه های مورد مطالعه در دو شاخه عمده یکساله ها شامل بخشه های jubogalium و kolgyda و چندساله ها شامل بخشه های trachygalium، orientigalium و galium، قرار گرفته اند. شاخه یکساله ها به 5 گروه: 1. g. setaceum subsp. setaceum و g.setaceum subsp. decaisnei،2. g. aparine، g. spurium subsp. spurium و g. spurium subsp. ibicinum، 3. g. tricornutum و g. ceratopodum، 4. g. tenuissimum و g. ghilanicum، 5. g. verticillatum و شاخه ی چندساله ها به 4 گروه عمده 1. g. verum subsp verum f. verum، 2. g. verum subsp. glabrescence و g. humifusum، 3. verum subsp. verum f. subpubscence، 4. g. pojarkovae 5. g. hyrcanicum تقسیم شدند. شمارش عدد کروموزومی نشان داد که عدد پایه کروموزومی در سلول های سوماتیک این سرده x=11 می-باشد و سطوح مختلف پلوئیدی (دیپلوئید، تتراپلوئید وهگزا پلوئید) در بین گونه ها به چشم می خورد. گونه g. aparine با x=10 تنها گونه نولوزوم معرفی گردید. به نظر می رسد، شکل سطح مقطع ساقه و شکل بذر و میوه از جمله صفات مفید در جدایی بخشه ها از یکدیگر باشد. در حالی که گونه ها و زیرگونه ها به راحتی با استفاده از صفات میکروساختاری سطح بذر و میوه، ضخامت پارانشیم پوست، بافت آوند آبکش، آوند چوب و پارانشیم مغزی از یکدیگر قابل تشخیص هستند. مطالعه دانه گرده نشان داد که شکل، اندازه و تعداد منافذ دانه گرده در بین گونه ها مشابه بوده و فاقد ارزش تاکسونومیکی در کلیه سطوح می باشد.
معصومه محمودی جمیل واعظی
جنسcaryophylleae) mey. (caryophyllaceae, caryophylloideae, acanthophyllum c.a. با 60 گونه متعلق به ناحیه ایرانی-تورانی است. شمال شرقی ایران و نواحی مجاور آن در افعانستان و پاکستان مهم ترین مرکز تنوع این جنس محسوب می شوند. 33 گونه از این جنس در ایران وجود دارند که 23 گونه آن اندمیک هستند. بر طبق کلید فلور ایرانیکا این جنس به 7 بخش تقسیم می شود که 4 بخشoligosperma schischk., macrostegia boiss., acanthophyllum boiss., plesiosperma boiss., برای فلور ایران گزارش شده اند. بخش oligosperma با داشتن 23 گونه، بزرگترین بخش این جنس است. که 16 گونه از این بخش برای فلور ایران گزارش شده است. در جنس acanthophyllum مانند سایر جنس های خانواده caryophyllaceae نمونه هایی وجود دارد که در شناسایی آن ها تردید وجود دارد. برای حل این مشکلات در مرزبندی گونه ها، مطالعات ریخت شناسی، گرده شناسی و آناتومی انجام شد. این مطالعات روی گونه های a. borsczowii, a. speciosum, a. korshinskyi, a. pachystegium, a. adenophorum, a. lilacinum, a.brevibracteatum, a. diezianum, a. laxiusculum, a. squarrosum, a. heratense صورت گرفت. برای مطالعات ریخت شناسی 59 صفت انتخاب شد که 30 صفت کمی و 29 صفت کیفی بود. این صفات روی 90 نمونه هرباریومی بررسی شد. نتایج ریخت شناسی بر اساس آنالیز چند متغیره مولفه های اصلی و آنالیز خوشه ای است. آنالیز چند متغیره مولفه های اصلی با استفاده از نرم افزار canoco ver 4.5 و آنالیز خوشه ای با استفاده از نرم افزار ntsys ver 2 انجام شد. نتایج نشان داد صفات مورفولوژیکی برای افتراق گونه ها مفید است. در این آنالیز نمونه ها به 4 گروه مرزبندی شدند. که 4 سری برای نمونه های شمال شرق ایران پیشنهاد می کند. این سری ها با سری های در نظر گرفته شده در فلور روسیه مطابقت دارد. به علاوه یک سری جدید speciosa برای نمونه های این بخش در شمال شرق ایران پیشنهاد می شود. در این بررسی صفات انتخاب شده نتوانست گونه های a. squarrosum وa. heratense و همچنین گونه های a. adenophorum, a. pachystegium, a. lilacinum را ازهم جدا کند. a. flabellum joharci & mahmoodi, a. radcanse mahmoodi, a. andadicummahmoodi به عنوان سه گونه جدید به علم گیاهشناسی معرفی می شوند. و acanthophyllum maimanense rech. f. & schiman-czeika برای اولین بار برای فلور ایران گزارش می شود. این گونه در فلور ایرانیکا نخستین بار برای فلور افغانستان گزارش شده بود. برای مطالعات آناتومی از مقطع عرضی ساقه، دم گل آذین، برگ و سطح اپیدرم برش های نازکی تهیه شد. سپس این برش ها با روش رنگ آمیزی مضاعف سافرانین-فست گرین رنگ آمیزی شدند. در مطالعات گرده شناسی، بعد از استولیز، مورفولوژی و تزئینات سطح گرده ها با استفاده از میکروسکپ نوری و الکترونی تعیین شد. به منظور تعیین ارزش تاکسونومیکی صفات ریز ریخت شناسی 54 صفت شامل 7 صفت گرده شناسی و 47 صفت آناتومی انتخاب و با روش تاکسونومی عددی بررسی شد. نتایج نشان داد برخی صفات آناتومی مانند نحوه آرایش آوند ها در دم گل آذین، شکل سلول های اپیدرمی، نوع کرک و تعداد سلول های اسکلرانشیمی با دیواره ضخیم می تواند در جدایی بین گونه ها مفید باشد.
مژگان رشیدترانلو جمیل واعظی
بررسی بیوسیستماتیکی سرده matthiola r.br. (brassicaceae) در شمال شرق ایران چکیده .matthiola r. br یکی از سرده های تیره شب بو (brassicaceae) است که پراکنش وسیعی در ایران به ویژه شمال شرق آن دارد. از میان 48 گونه این سرده، تنها 7 گونه در شمال شرق ایران انتشار دارد. به دلیل هم پوشانی و تنوع زیاد صفات، شناسایی گونه های این سرده را با استفاده از کلیدهای شناسایی همواره با مشکلات زیادی مواجه است. در این بررسی سعی شده است، با استفاده از صفات بیشتر و تعیین حد و مرزی برای دامنه تغییرات صفات، کلید مناسبی برای شناسایی گونه های موجود در شمال شرق ایران ارائه گردد. این بررسی مشتمل بر چند بخش بود: مطالعات مورفومتری، بررسی ریز ساختار سطح بذر، بررسی تشریحی مقایسه ای دمگل آذین و پوسته بذر و بررسی دانه های گرده با استفاده از میکروسکوپ نوری و الکترونی. بررسی های مورفومتریک نشان داد برخی گونه های این سرده به صورت کمپلکس می باشند و برخی هم مانند (m. alyssifolia (dc.) bornm.، m. farinosa bunge. ex. boiss.، m. revoluta bunge. ex. boiss.، m. chenopodiifolia fisch. & c. a. mey.) با استفاده از صفات متعدد از یکدیگر کاملاً متمایزند. از سوی دیگر هیبرید m. afghanica × dumulosa تنیز معرفی گردید. مطالعات ریز ریخت شناسی بذر در گونه های مورد مطالعه تباین کافی بین تمامی آن ها ایجاد کرد. بررسی تشریحی مقایسه ای دمگل آذین ضمن تایید نتایج مورفومتریک در کمپلکس بودن برخی گونه ها، باعث تمایز دیگر گونه ها شد. بررسی تشریحی مقایسه ای پوسته بذر که در این بررسی مورد توجه قرار گرفت، در تمایز برخی گونه ها مفید بود. مطالعات گرده شناسی نشان داد تزیینات سطح اگزین در سطح این سرده در تفکیک گونه ها مفید می باشد. در این بررسی ضمن معرفی صفات مناسب برای تمایز گونه ها و ارائه کلید شناسایی برای گونه های مورد مطالعه در این سرده، دو گونه m. revoluta bunge. ex. boiss. و m. flavida boiss. به عنوان اولین گزارش حضور در شمال شرق ایران معرفی گردید.
فاطمه سخنور حمید اجتهادی
«منطقه ی حفاظت شده ی هلالی» از سال 1376به عنوان منطقه شکار ممنوع و در سال 1385 به منطقه ی حفاظت شده تبدیل گردید. مساحت آن 120719 هکتار و در حدفاصل شهرهای گناباد و بجستان در استان خراسان رضوی واقع شده است. منطقه هلالی در گستره خود ترکیبی از مناطق کوهستانی، دشتی و تپه ماهوری است و بر اساس طبقه بندی اقلیمی دومارتون دارای اقلیم خشک و بیابانی با تابستان های گرم و زمستان های سرد است. با توجه به اهمیت تنوع زیستی در امر حفاظت محیط زیست، این تحقیق به منظور بررسی تنوع گیاهی این منطقه و عوامل موثر بر آن انجام گرفت. در این راستا سه ایستگاه دشتی، تپه ماهوری و کوهستانی و نیز سه عرصه با مدیریت چرای متفاوت انتخاب و عمل نمونه برداری به صورت تصادفی برداشت گردید. در بررسی فلوریستیک این منطقه و با به کارگیری منابع و فلورهای موجود، تعداد 318 گونه ی گیاهی شناسایی شد. این گونه ها متعلق به 205 جنس و 53 تیره هستند. بیشتر گونه ها متعلق به تیره های asteraceae، poaceae و brassicaceae به ترتیب با 53، 30 و 26 گونه هستند. بررسی کورولوژی گونه های منطقه نشان داد که اغلب گونه ها متعلق به ناحیه ایران و تورانی می باشند و تروفیت ها و همی کریپتوفیت ها از مهمترین شکل های زیستی منطقه هستند. مطالعات تنوع زیستی و عوامل فیزیوگرافی موثر بر آن در منطقه نشان داد که ایستگاه کوهستانی دارای بیشترین غنا و کمترین یکنواختی است. جهات شیب در دو ایستگاه تپه ماهوری و کوهستانی تأثیر زیادی در تنوع گیاهی نشان ندادند. در بررسی اثر چرا، بیشترین مقدار تنوع در عرصه چرای متوسط دیده شد. تأثیر مثبت بارندگی بر میزان تنوع نیز از مقایسه ی ایستگاه کوهستانی در دو سال متفاوت از نظر بارندگی اثبات شد. با برازش مدل های توزیع رتبه- فراوانی بر اساس داده های فراوانی، انطباق کل منطقه و نیز ایستگاه های کوهستانی و تپه ماهوری با مدل لگ نرمال تأیید گردید. از طرف دیگر ایستگاه دشتی با مدل لگاریتمی انطباق بیشتری داشت که نمایانگر دخالت و روند روبه تخریب این ایستگاه است.
ژینوس حجازی جمیل واعظی
چکیده جنسl. carex با دارا بودن حدود 2000 گونه، یکی از بزرگترین جنس های گیاهان گلدار محسوب می شود. بر اساس فلورا ایرانیکا این جنس دارای 85 گونه در سراسر فلات ایران می باشد که تقریباً نیمی از آنها از کشور ایران گزارش شده است. در این پژوهش، مطالعات ریخت شناسی، تشریحی، گرده شناسی، ریز ریخت شناسی سطح بذر و مولکولی برای 12 گونه و زیر گونه این جنس در شمال شرق ایران انجام شد. در مطالعه ریخت شناسی به منظور درک صحیح روابط گونه ای از آنالیز های مولفه های اصلی و خوشه استفاده شد. نتایج حاصل از مطالعه ریخت شناسی، گونه ها را بر اساس خصوصیات بارز تعداد کلاله، جنسیت سنبله و طول گل آذین در دو گروه کلی منطبق بر تقسیمات زیر جنسی تقسیم کرد. تعدادی از گونه های مورد مطالعه از قبیل c. diluta، c. distans نتوانستند با مقایسه خصوصیات ریز ریخت شناسی بخوبی از یکدیگر تفکیک شوند. دو گونه c. halleriana وc. orbicularis به دلیل دارا بودن برخی خصوصیات حدواسط میان دو زیر جنس carex و vignea در نتایج بدست آمده از آنالیز مولفه های اصلی (pca) در گروهی جدا از دیگر گونه ها قرار گرفتند. برای انجام مطالعه تشریحی از روش برش گیری دستی استفاده شد. رنگ آمیزی مقاطع عرضی برگ و ساقه با رنگ آبی تولوئیدین انجام گرفت. در این مطالعه 69 صفت تشریحی ارزیابی شدند. آنالیزهای مولفه های اصلی و خوشه گونه ها را در موقعیت های متفاوت نسبت به مطالعه ریخت شناسی قرار داد. صفاتی از قبیل ضخامت برگ، کوتیکول، اندازه های حفره های هوایی و آرایش آوند ها در ساقه از خصوصیات افتراقی بین اکثر گونه ها بود. این نتایج حاکی از سازش پذیری بالای این صفات نسبت به شرایط آبی می باشد. مطالعه ریخت شناسی اوتریکول ها و بذر ها با استفاده از استرئومیکروسکوپ و ریز ریخت شناسی اجسام سیلیسی سطح بذر با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نگاره (sem) نیز انجام پذیرفت. نتایج حاکی از تفکیک نسبی گونه ها از یکدیگر بود. صفاتی از قبیل حضور یا غیبت جسم مرکزی در سلول های اپیدرمی سطح بذر، برآمدگی های گره ای در حواشی سلول ها و فواصل میان سلول های اپیدرمی دارای اختلاف در گونه های مورد مطالعه بود. مطالعه گرده شناسی با استفاده از میکروسکوپ نوری به روش اردتمن (1960) انجام پذیرفت. گروه بندی های ارائه شده بر اساس آنالیز 7 صفت کمّی نتوانست نتایج سایر مطالعات را تأیید کند. از میان صفات ارزیابی شده طول محور قطبی بیشترین تأثیر را در جدایی گونه ها داشت. مطالعه مولکولی برای گونه های این جنس در شمال شرق ایران با استفاده از نشانگر matk نیز انجام پذیرفت. نتایج حاکی از چند نیا بودن این جنس در ناحیه مورد مطالعه بود. دو زیر جنس carex و vignea با توجه به نتایج بدست آمده هم سونیا بودند. جدایی گونه ها در سطوح زیر جنس و تا حدودی بخش با موفقیت انجام شد. به استثنای مطالعه تشریحی نتایج سایر مطالعات با یافته های مطالعه مولکولی در تطابق بود. کلمات کلیدی: carex، ریخت شناسی، ساختار تشریحی برگ و ساقه، ریز ریخت شناسی اجسام سیلیسی سطح میوه، نشانگر matk، مرزبندی گونه ای.
مارال پاشیرزاد جمیل واعظی
جنس cyperus l. با 700 گونه در جهان، دومین جنس بزرگ تیره cyperaceae محسوب می شود. این تاکسون جهان شمول و مراکز تنوع آن در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری جهان می باشد. براساس فلورا ایرانیکا این جنس 45 گونه دارد که از این میان 23 گونه از آن در ایران می باشد. به منظور برطرف کردن مشکلات تاکسونومیکی گونه های این جنس در شمال شرق کشور، مطالعات ریخت شناسی (تاکسونومی عددی)، تشریحی، گرده شناسی و مطالعه سطح بذر و مولکولی بر روی نمونه های جمع آوری شده در سال 1390 و نمونه های موجود در هرباریوم پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد.
راهله احمدپور جمیل واعظی
چکیده جنس juncus l. از تیره juncaceae شامل حدود 315 گونه است و از نظر پراکنش دارای انتشار جهانی است. در فلورا ایرانیکا از این جنس 28 گونه نام برده شده است که 20 گونه از آن در نقاط مختلف ایران پراکنش دارد و از این تعداد 9 گونه از ناحیه شمال شرق ایران گزارش شده است. بررسی منابع نشان می دهد که تاکنون پژوهش های اندکی در مورد ریخت شناسی، ساختار تشریحی، گرده شناسی و بذر گونه های این جنس در جهان صورت گرفته و تحقیق حاضر برای اولین بار در ایران ارائه می گردد. به دلیل هم پوشانی و تنوع زیاد صفات، شناسایی گونه های این جنس با استفاده از کلیدهای شناسایی همواره با مشکلات زیادی مواجه است. در این بررسی سعی شده است، با استفاده از صفات بیشتر و تعیین حد و مرزی برای دامنه تغییرات صفات، کلید مناسبی برای شناسایی گونه های موجود در شمال شرق ایران ارائه گردد. به این منظور مطالعات بر روی نمونه های هرباریوم دانشگاه فردوسی مشهد (fumh) ، نمونه های مرکز تحقیقات جهاد کشاورزی خراسان و نمونه های جمع آوری شده طی فصل رویشی سال 1390 انجام شد. در بخش مطالعات تاکسونومی عددی، 74 صفت کمّی و کیفی در گونه های مذکور مورد بررسی قرار گرفت و معناداری اختلاف صفات در تمایز گونه ها، با استفاده از آزمون های kruskal-wallis h و one- way anova تعیین شد. صفات متمایز کننده به کمک آنالیزهای مولفه اصلی (pca) و خوشه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل چند متغیره pca نشان داد که اکثر گونه های جنس juncus در شمال شرق ایران به صورت کمپلکس می باشند و نمی توان صفات ریخت شناسی یافت که تمایز کافی بین گونه های این جنس ایجاد کند. در بخش مطالعات تشریح مقایسه ای، مقطع عرضی از ساقه و برگ گونه ها به صورت برش گیری دستی تهیه شد و به روش رنگ آمیزی آبی تولوئیدین رنگ آمیزی گردید و با استفاده از میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که به کارگیری صفات و ویژگی های تشریحی در کنار تعدادی از صفات ریخت شناسی می تواند به شناسایی هرچه بهتر این گونه ها کمک کند و افراد این گونه ها را با وجود شباهت های ظاهری از هم متمایز کند. مطالعه ی گرده شناسی نیز به روش ارتمن و تنها با استفاده از میکروسکوپ نوری انجام گردید. نتایج حاصل از مطالعات گرده با اینکه تفاوت میان گونه ها را نشان داد ولی مطابقت زیادی با مطالعات ریخت شناسی انجام شده بر روی گونه های این جنس نداشت. مطالعات ریز ریخت شناسی سطح بذر تا حد زیادی گونه های این جنس را از یکدیگر تفکیک کرده و مشخص نمود که صفات مربوط به بذر ارزش تاکسونومیکی و تشخیصی بالایی در سطح زیرجنس، بخش و تا حدودی گونه را دارند. مطالعه ی مولکولی نیز در مورد گونه های juncus در ناحیه شمال شرق ایران با استفاده از نشانگر its انجام شد. نتایج این مطالعه juncus را به عنوان یک تاکسون تک نیا، اما دو زیرجنس agathryon و juncus را همسونیا معرفی می کند. در این مطالعه همچنین مشخص شد که مارکر مولکولی its در تفکیک و تمایز زیر جنس های این جنس بسیار موفق عمل کرده است و در این سطح انطباق ریخت شناسی با مولکولی تا حد زیادی در این تیره مورد تائید قرار گرفت. در این بررسی ضمن معرفی صفات مناسب برای تمایز گونه ها و ارائه کلید شناسایی در هر بخش برای گونه های مورد مطالعه در این جنس، سه گونه j. bufonius l.، j. rechingeri snog., و j. punctorius l. f., به عنوان اولین گزارش حضور در شمال شرق ایران معرفی گردید. کلمات کلیدی: juncus، ریخت شناسی، گرده شناسی، مطالعات بذر، نشانگر its، آنالیز مولفه اصلی، آنالیز خوشه.
زهرا رنجبر جمیل واعظی
چکیده جنس سس (cusucta l.) متعلق به تیره پیچک(convolvulaceae) ، با حدود 200 گونه از گیاهان تمام انگل گلداری است که انگل گیاهان زراعی، باغی، وحشی و زینتی می باشد و پراکنش وسیعی در جهان دارد. بر اساس فلورا ایرانیکا جنس cuscuta دارای 24 گونه در فلات ایران است که 17 گونه آن در ایران گزارش شده است که از این میان 6 گونه در خراسان نیز می روید. تحلیل رفتن صفات ریخت شناسی، اندازه کوچک، همسویی این صفات در بین گونه ها و وجود تنوع در این صفات در سطح پایین تر از گونه از مهمترین مشکلات در تعیین مرز های تاکسونومیکی در این جنس است. این مطالعه جهت تفکیک گونه های این جنس در استان خراسان صورت گرفته است. به این منظور مطالعات ریخت شناسی بر روی نمونه های موجود در هرباریوم پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد و هرباریوم مرکز تحقیقات کشاورزی منابع طبیعی استان خراسان و همچنین نمونه های جمع آوری شده در فصل رویشی سال 1390 انجام شد. در مطالعات تشریحی برش گیری به روش دستی انجام شد و مقاطع به روش رنگ آمیزی با آبی تولوئیدین رنگ آمیزی شدند. دانه های گرده به روش ارتمن و با استفاده از میکروسکوپ نوری و الکترونی (sem) مورد بررسی قرار گرفتند. ماتریس داده های حاصل از این مطالعات (41 صفت ریخت شناسی، 16 صفت تشریحی و هشت صفت گرده شناسی) تنظیم شد. آنالیز one-way anova جهت تشخیص صفات کمّی موثر در جدایی گونه ها مورد استفاده قرار گرفته و برای صفات کیفی از آزمون wallis kruskal استفاده گردید. سپس صفات متمایز کننده با آنالیز مولفه های اصلی(pca) و آنالیز خوشه ای (cluster analysis) مورد بررسی قرار گرفتند. شش صفت در ریز ساختار سطح بذر نیز در بین 5 گونه مورد مقایسه قرار گرفت. در مطالعه مولکولی افرادی از دو گونه c. brevistyla و c. epithymum با استفاده از توالیits مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین به منظور انجام یک مطالعه جامع، از توالی های گونه های مختلف cuscuta موجود در بانک ژن نیز استفاده شد. مطالعات ریخت شناسی منتج به شناسایی نه تاکسون (شش گونه و سه واریته) از این جنس در استان های خراسان گردید که از این میان گونه های c. epithymumو c. pedicellata برای اولین بار برای فلور استان خراسان گزارش شدند. در تاکسونومی عددی صفات کیفی تمایز خوبی را در اغلب تاکسون ها ایجاد نمود و کلید شناسایی برای آنها ارائه گردید. نتایج حاصل از مطالعات تشریحی ساقه نیز میان گونه ها تفاوت نشان داد و با مطالعه ریخت شناسی مطابقت داشت. صفات گرده شناسی نیز مانند مطالعه بذر جدایی خوبی در سطح زیرجنس نشان دادند اما در جدایی گونه ها به ویژه در زیر جنسcuscuta چندان کارآمد نبودند. در مطالعه مولکولی، توالی its جدایی خوبی را در سطح گونه ایجاد کرد. همچنین مشکل تاکسونومیکی افرادی که صفات حدواسط دو گونه c. epithymum و c. brevistyla را نشان می دادند، با قرار گرفتن آنها به همراه گونه های مذکور در یک کلاد مشترک، بر طرف شد و مشخص شد که این دو گونه والدین احتمالی این افراد هیبرید باشند. کلمات کلیدی: cuscuta، تاکسونومی عددی، مطالعه تشریحی، گرده شناسی، its.
مرتضی غیورمند شهریار سعیدی مهرورز
منطقه قره چه با وسعت تقریبی 9 هزار هکتار در شمال شرقی ایران، شمال استان خراسان رضوی و در مجاورت مرز های شرقی خراسان شمالی واقع شده است. محدوده ارتفاعی منطقه بین 1310 تا 2300 متر بالاتر از سطح دریا متغیر است. میانگین بارندگی سالیانه 1/319 میلیمتر و متوسط درجه حرارت سالانه 13 درجه سانتیگراد است. به منظور شناسایی و معرفی فلور، شکل زیستی و پراکنش جغرافیایی گیاهان، طی فصول رویشی سال های 1390 و 1391 گیاهان منطقه جمع آوری شد. در مجموع 409 گونه از گیاهان آوندی متعلق به 252 جنس و 62 تیره گیاهی شناسایی گردید که از این تعداد 6 گونه اندمیک خراسان هستند. بزرگترین تیره های گیاهی منطقه از نظر تعداد گونه عبارتند از: asteraceae (65 گونه)، fabaceae (34 گونه)، brassicaceae (28 گونه)، lamiaceae (27 گونه) و apiaceae (22 گونه).جنس های astragalus با 14 گونه، centaurea، cousinia و euphorbia هر یک با 7 گونه، allium و rosa هر یک با 6 گونه و chenopodium، convolvulus و silene هر یک با 5 گونه، دارای بیشترین تعداد گونه در منطقه هستند. اشکال عمده زیستی منطقه به ترتیب عبارتند از: همی کریپتوفیت ها با 45 درصد، تروفیت ها با 27 درصد و کامفیت ها و ژئوفیت ها هر کدام با 11 درصد. درصد بالای همی کریپتوفیت ها نشان دهنده ی اقلیم سرد و کوهستانی منطقه است. از نظر پراکنش جغرافیایی، بیشترین سهم مربوط به عناصر ایرانو-تورانی (59 درصد) و پس از آن عناصر چند ناحیه ای (13 درصد ) است که نشان می دهد منطقه از نظر جغرافیای گیاهی کاملاً تحت تأثیر عناصر فلورستیک منطقه ایران و تورانی است. همچنین euphorbia khorassanica saeidi, ghayormand & esser به عنوان گونه جدید شرح داده می شود. این گونه به منطقه قره چه خراسان در شمال شرقی ایران محدود شده است. صفات شاخص و ویژگی های تاکسونومیکی این گونه بیان شده و یک نقشه جغرافیایی نیز از مکان پراکنش این گونه جدید ارائه می گردد.
سمانه سماعیل پور حمید اجتهادی
منطقه حفاظت شده سرانی با مساحت حدود 18144هکتار در فاصله 75کیلومتری شهر شیروان، استان خراسان شمالی در شمال شرقی ایران قرار دارد. این منطقه از سال 1350تاکنون گاهی به عنوان منطقه حفاظت شده و گاهی به عنوان پارک ملی شناخته شده است و در این مدت بارها محدوده آن تغییر کرده است.این منطقه از شمال هم مرز با کشور ترکمنستان قرار داردو از نظر توپوگرافی بسیار متغیر و یک منطقه کوهستانی به شمار می رود.بر اساس طبقه بندی اقلیمی دومارتن، دارای اقلیم نیمه خشک می باشد. این منطقه دارای زمستان های سرد و تابستان های معتدل بوده و سرما و یخبندان در آن از آبان ماه آغاز و تا اوایل اردیبهشت ماه ادامه می یابد.با توجه به اهمیت تنوع زیستی در امر حفاظت محیط زیست، این تحقیق به منظور بررسی و مقایسه ی تنوع زیستی گیاهی این منطقه انجام گرفت. در این راستا دو ایستگاه دشتی و کوهستانی، انتخاب و نمونه برداری با استقرار واحد های نمونه برداری به صورت تصادفی در دو مرحله ی قبل و بعد از چرای دام انجام شد. مساحت منطقه مورد مطالعه در این پژوهش 5235 هکتار بود که در واقع منطقه ی تحت گلول را شامل می¬شود. در بررسی فلوریستیک این منطقه و با به کارگیری منابع و فلورهای موجود، تعداد218 گونه ی گیاهی شناسایی شد. بیشترین گونه ها متعلق به تیره هایasteraceae و fabaceaeبه ترتیب با 36 گونه و 19 گونه هستند. بررسی کورولوژی گونه های منطقه نشان داد که اغلب گونه ها متعلق به ناحیه ی ایران و تورانی می باشند و همی کریپتوفیت ها از مهمترین شکل های زیستی منطقه هستند. مطالعات تنوع زیستی و عوامل فیزیوگرافی موثر بر آن در منطقه نشان داد که ایستگاه کوهستانی دارای تنوع بیشتری نسبت به منطقه دشتی است. جهات شیب، تفاوت معنا داری در تنوع گیاهی منطقه نشان ندادکه این امر به دلیل اینست که با توجه به اینکه دامنه ارتفاعی منطقه محدود بوده، بنابراین جهت شیب تاثیر زیادی روی تنوع نگذاشته است، زیرا شیب زمانی می¬تواند بر روی تنوع تاثیر گذار باشد که تغییرات ارتفاع منطقه زیاد باشد، به نحوی که باعث توزیع غیر یکنواخت جریان هوا و رطوبت در شیب های منطقه شود. در بررسی اثر چرا،میزان تنوع در دو مرحله ی قبل و بعد از چرای دام تفاوت معنا داری نشان نداد، که این امر می تواند به علت مدیریت چرای مناسب و ورود کنترل شده دام ها به منطقه باشد. در بررسی اثر درجه شیب، درجه شیب تند به طور معناداری نسبت به درجات شیب کم و متوسط، کاهش یافته بود، در واقع افزایش شیب منطقه، موجب کاهش یافتن مواد غذایی خاک به علت آب شویی زیاد و نیز کاهش رطوبت در دسترس گیاه شده و در مجموع سبب کاهش تنوع گونه ای می شود. کلمات کلیدی:فلور، کورولوژی، شکل زیستی، شاخص های تنوع
عطیه قاسمی جمیل واعظی
در علم گیاهشناسی، اصولا شباهت مورفولوژی بین اعضاء مختلف، یکی از دلایل وجود سیر تکاملی در تحول گیاهان در دوره های زمین شناسی به شمار می رود و مورفولوژی یکی از کلیدهای اساسی رده بندی است. تاکسونومی گیاهی بر مبنای صفات تولیدمثلی، رویشی، ویژگی های مورفولوژی و آناتومی پایه گذاری شده است. صفات ریخت شناسی، صفات بسیار مهمی در طبقه بندی گیاهان گلدار است و درتهیه کلیدها و شرح گونه ها استفاده می شود. صفات تشریحی نیز مکمل صفات ریخت شناسی است و به عنوان ویژگی های ارزشمند شناخته شده است(jones and luchsinger, 1987). هنگامی که moench(1794) تفاوت های مورفولوژیکی درون phlomis راتشخیص داد و اعتقاد داشت که این خصوصیات به اندازه کافی این تاکسون را به دو گونه مجزا، phlomis و phlomoides تقسیم می کند. این خصوصیات همچنین توسط بسیاری از نویسندگان دیگر نیز تائید شده بود(link1829, bentham 1832-1836, boisser 1789, briquet 1897, kamelin et al., 1990a,b). جنس phlomisیکی از بزرگترین جنس های زیرخانوادهlamioideae است با بیش از 100 گونه شناخته شده در آسیا، شمال و غرب آفریقا و دو مرکز اصلی تنوع جنوب و شرق آسیا و شمال غرب ایران می باشد.جم زاد گونه های این جنس را براساس رنگ جام گل، در زیرگونه های phlomis herba-venti رنگ جام گل بنفش یا یاسی و در phlomis cancellata جام گل سفیدرنگمی باشد، از هم متمایز کرده است و در فلور ایرانیکا براساس درختچه ای و نیمه درختچه ایی( بوته ایی) از هم متمایز کرده است. اگرچه در فلورا ایرانیکا( rechinger, 1989) فقط phlomis herba-venti subsp. kopetdaghensis در شرق ایران پراکندگی دارد، نمونه های جمع آوری شده توسط هرباریوم پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد (fumh) پراکندگی دو زیر گونه دیگر را نیز در شمال شرق ایران نشان می دهد. با توجه به این تضاد تلاش شده است مرزبندی فلورستیکی دقیق تری برای این آرایه ارائه شود. علاوه برآن با توجه به اینکه صفات بیان شده در فلورا ایرانیکا صفات جداکننده دقیق و متمایزی برای جدایی زیرگونه ها بخصوص phlomis herba-venti subsp. kopetdaghensis و phlomis herba-venti subsp. lenkoranica از یکدیگر نمی باشند، سعی شده است با استفاده از روش مورفومتریک (انتخاب تعداد زیادی صفت تعیین کننده) شناسایی دقیق تری برروی این آرایه صورت پذیرد. در این طرح با استفاده از روش های متعدد بیو سیستماتیکی آناتومی گرده و بذر سعی بر این است که بتوان وضعیت تاکسونومی زیرگونه های phlomis herba-ventiرا روشن نمود. گونه ایphlomis herba-venti وph. cancellataیک کمپلکس اند به این دلیل که یک هیبرید phlomis×wendelboi jamzad, hybr. nov. ( phlomis herba-venti subsp. kopetdaghensis×ph. cancellata)هم گزارش شده است و دو جایگاه مشخصی به عنوان گونه دارند
ملیحه حامدیان حمید اجتهادی
کوه های نجفی واقع در حاشیه جنوب غرب مشهد، بخشی از کوهپایه های رشته کوه بینالود در استان خراسان رضوی با مساحت تقریبی 450 هکتار است. با توجه به مطالعات قبلی، این رشته کوه دارای تنوع گونه ای گیاهی بالایی است. در طی سالیان اخیر شهر سازی و تغییر کاربری کوه های نجفی، فشار تخریبی زیادی به منطقه وارد کرده است. این مطالعه برای بررسی تنوع زیستی و شناسایی گونه های گیاهی با استقرار واحدهای نمونه برداری به صورت تصادفی و در جهت های مختلف جغرافیایی و طبقات ارتفاعی مختلف انجام شد. 311 گونه گیاهی از این منطقه جمع آوری شد که در بین این گیاهان 1 گونه باز دانه، 266 گونه نهان دانه دو لپه ای و 44 گونه نهان دانه تک لپه ای تشخیص داده شد. از مجموعه 56 تیره گیاهی در این منطقه، بزرگترین تیره های گیاهی asteraceae (53 گونه)، brassicaceae (27 گونه)، poaceae (24 گونه) و fabaceae (21 گونه) بود. در بین 206 جنس شناسایی شده،l. astragalus (12 گونه) وl. euphorbia (6 گونه) بزرگترین جنس های منطقه بودند. شکل زیستی گیاهی غالب منطقه را تروفیت ها با 43/7 درصد و همی کریپتوفیت ها با 33/8 درصد تشکیل می دهند. در بررسی پراکندگی جغرافیایی گیاهان، منطقه رویشی ایران و تورانی بیشترین فراوانی (62/3 درصد) را به خود اختصاص داده اند و 6/11 درصد گونه ها اندمیک و نیمه اندمیک بودند. مطالعه تنوع زیستی نشان داد که با افزایش ارتفاع از سطح دریا مقادیر شاخص های تنوع زیستی بطور معنی دار (p<0/05) افزایش می یابد. بر این اساس، بیشترین مقادیر شاخص های تنوع زیستی در طبقه ارتفاعی 1450- 1550 متر و کمترین آن در طبقه ارتفاعی 1250- 1350 متر بود. از دلایل کاهش تنوع زیستی در طبقه ارتفاعی پایین، می توان به ساخت و ساز های غیر اصولی، تخریب توسط گردشگران بدون اطلاع و همچنین جمع آوری گیاهان دارویی اشاره کرد. همچنین نتایج این بررسی نشان داد که جهت شیب، تأثیر معنی داری (p<0/05) در غنا و تنوع گونه ای دارد. در بین شیب های جغرافیایی، بالاترین مقدار شاخص های تنوع گونه ای و غنای گونه ای به شیب شمال و سپس به ترتیب مربوط به منطقه مسطح و شیب شرق وکمترین آن مربوط به شیب های جنوبی و غربی است. تنوع بالا در شیب شمالی می تواند به دلیل وجود رطوبت بیشتر و تابش آفتاب کمتر در این جهت باشد.
ملیحه سعیدی فرشید معماریانی
منطقه کوهستانی ژرف با مساحت 800 هکتار، در جنوب شهرستان فریمان، در استان خراسان رضوی واقع شده است. اقلیم منطقه با متوسط دمای سالانه 7/8 درجه سانتی¬گراد و بارندگی سالانه 402 میلی¬متر، براساس روش آمبرژه کوهستانی است. منطقه ژرف با توجه به ویژگی¬های جغرافیایی خاص، تنوع شرایط اکولوژیک و ژئومورفولوژیک و ایجاد شرایط رویشی ویژه¬ برای گیاهان، برای مطالعات تنوع و فلور برگزیده شد. در سال 1393با انجام بازدیدهای مکرر از منطقه در فصل رشد، تمام گونه¬های گیاهی دو منطقه چرا و قرق نمونه¬برداری و شناسایی شدند. گیاهان براساس فلورهای معتبر مختلف شناسایی شد و آنالیزهای تنوع¬زیستی با استفاده از داده¬های موجود انجام گرفت. بررسی فلورستیک منطقه ژرف، حاکی از وجود 252 گونه گیاهی متعلق به 166 جنس و 49 تیره است. بیشترین تعداد گونه¬ها به تیره¬های asteraceae، fabaceae و poaceae تعلق دارند. همی کریپتوفیت ها (با ٪7/41) و تروفیت ها (با ٪5/32) از مهم ترین شکل¬های زیستی منطقه، بر اساس روش رانکایر هستند. بررسی پراکنش جغرافیایی گونه های منطقه نشان داد که آرایه های متعلق به منطقه رویشی ایران و تورانی (٪62) در منطقه غلبه دارند. ٪6/15 گیاهان این منطقه اندمیک و نیمه اندمیک هستند. مقادیر شاخص تنوع شانون برای کل منطقه ژرف، بر اساس داده های فراوانی و تاج پوشش به ترتیب 4/41 و 4/72 است. مطالعه تأثیر چرا بر تنوع نشان داد که در بخش قرق تنوع گونه¬ای بطور معنادار (p کمتر از 05/.) کمتر از بخش تحت چرا است. چرای متوسط تنوع گونه¬ای را افزایش داده است. این می¬تواند به دلیل کاهش غالبیت گونه¬ها و افزایش مواد آلی خاک مانند نیتروژن و فسفر حاصل از فضولات حیوانی در بخش چراشده باشد. مقایسه تنوع در جهات مختلف شیب با استفاده از شاخص¬های تنوع شانن، سیمپسون، مارگالف و اسمیت و ویلسون نیز تفاوت معنی¬داری (p کمتر از 05/.) بین جهات مختلف شیب نشان داد و بیشترین تنوع در دامنه¬های شرقی و کمترین تنوع در دامنه¬های جنوبی تعیین شد. که این می¬تواند به دلیل رطوبت بیشتر و دریافت انرژی نورانی کمتر در دامنه¬های شرقی و رطوبت کمتر در دامنه¬های جنوبی باشد.
امیرحسن حسینی لیلا سمیعی
آلیوم (allium spp) جنس بزرگی از گیاهان خانواده آماریلیداسه را تشکیل می دهد و در این جنس گیاهان زینتی بسیاری وجود دارند که از نظر اقتصادی با ارزش محسوب می شوند. این پژوهش به منظور بررسی سازگاری گونه های آلیوم (allium spp) بومی خراسان به شرایط کشت شده و ارزیابی قابلیت زینتی آن، به منظور استفاده در فضای سبز شهری انجام گردید. پیاز گونه¬های آلیوم طی دو سال متوالی از مناطق مختلف استان های خراسان جمع آوری گردید و سپس در 23 آبان سال 1391 در زمین اصلی در پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد به صورت طرح بلوک¬های کامل تصادفی کاشته شد. پس از استقرار گونه ها، کلیه مراحل فنولوژیکی و مورفولوژیکی در طی مراحل مختلف رشدی و روند جوانه زنی دو گونه ( a. stipitatum و a. kuhsorkhaense) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی صفات مورفولوژیکی نشان داد که تنوع قابل ملاحظه¬ای میان صفت مطالعه شده شامل طول ساقه¬گل، تعداد برگ، رنگ¬گل و قطر گل¬آذین در بین گونه های بررسی شده وجود داشت که امکان گزینش گیاهانی با صفات مطلوب را فراهم می¬کند. از سوی دیگر، نتایج مربوط به همبستگی ساده بین صفات، ارتباط معنی¬داری بین برخی صفات نشان می¬دهد و نتایج تجزیه عاملی نیز نشان داد که پنج عامل اصلی توانستند91/62 درصد واریانس کل را توجیه نمایند، برخی صفات مانند قطر ساقه گلدهنده، قطر گل آذین، طول دمگل، شکل گل، طول میله پرچم، قطر و طول تخمدان و طول خامه در عامل اول قرار گرفتند. نتایج نهایی بررسی فنولوژی نشان داد، زمان شروع و خاتمه مراحل فنولوژیکی برای گونه های آلیوم مورد بررسی متفاوت می باشد، لذا طول دوره رویشی و زایشی گونه ها از 207 تا 240 روز و میزان گرمای تجمعی بین 1714/49 تا 2326/2درجه روز رشد متغیر بود. شروع رشد و توقف رشد نهایی (بعد از تشکیل بذر) در گونه¬ی a. rubellum نسبت به سایر گونه های مورد مطالعه سریع تر انجام گرفت که نشان دهنده این است که این گونه نسبت به گرما و سرما حساسیت بیشتری دارد و زودتر از بقیه گونه ها نسبت به محیط واکنش نشان می دهد. در مجموع، نتایج آزمایش جوانه¬زنی حاکی از این است که بذر دو گونه مورد بررسی، برای جوانه¬زنی بهینه نیاز به یک دوره طولانی سرما (90 روز) دارد، و با توجه به طبقه¬بندی خواب بذر، دارای خواب فیزیولوژیکی می باشند. همچنین به نظر می رسد تیمار خراش دهی شیمیایی همراه با دمای پایین، تیمار مناسبی برای شکست خواب بذر در گونه a.stipitatum در مدت زمان کوتاه تر باشد. به طور کلی به نظر می¬رسد که گونه¬های آلیوم مورد مطالعه در این تحقیق پتانسیل استفاده در فضای سبز مشهد به عنوان گیاهان زینتی داشته باشند.
مجتبی درودی حمید اجتهادی
مطالعه حاضر در ارتفاعات دررود در دامنه¬های جنوبی رشته¬کوه بینالود، در فاصله 30 کیلومتری شمال شرق نیشابور در خراسان رضوی انجام شد. محدوده مورد بررسی دارای حداقل ارتفاع 1650 و حداکثر ارتفاع 2650 متر بالاتر از سطح دریا می باشد. در بررسی پوشش گیاهی منطقه به منظور شناسایی و معرفی فلور، بررسی شکل زیستی و پراکنش جغرافیایی، تعداد 294 گونه گیاهی متعلق به 183 جنس و 47 تیره جمع¬آوری و شناسایی شد که از این تعداد 23 گونه بوم¬زاد ایران هستند. تیره¬های asteraceae، fabaceae و poaceae به ترتیب با 36، 24 و 20 گونه دارای بیشترین تعداد گونه بودند. بزرگترین جنس¬های گیاهی منطقه astragalus l. با 17 گونه، allium l. و polygonum l. هرکدام با 7 گونه بودند. همی¬کریپتوفیت¬ها با 76/37 درصد و تروفیت¬ها با 31/32 درصد مهمترین شکل¬های زیستی منطقه به روش رانکایر بودند. بررسی پراکنش جغرافیایی گونه¬ها نشان از غلبه عناصر ایران و تورانی با 66 درصد از کل گونه¬های شناسایی شده را داشت. شاخص¬های عددی و پارامتری برای چهار جهت جغرافیایی، طبقات ارتفاعی، منطقه در قبل و بعد چرا و منطقه گردشگری کنترل نشده و کنترل محاسبه شد. در بررسی چهار جهت جغرافیایی، شیب شمالی دارای بالاترین غنا و تنوع و شیب جنوبی دارای کمترین غنا و تنوع بود. دو طبقه میانی ارتفاع بیشترین غنای گونه¬ای را نسبت به دو طبقه دیگر نشان دادند. در ارتباط با چرای دام، غنای گونه¬ای و تنوع در قبل چرا بیشتر از مرحله بعد چرا بود. ولی بر اساس شاخص¬های یکنواختی، منطقه در بعد چرا دارای یکنواختی بیشتری نسبت به مرحله قبل چرا داشت. همچنین برای منطقه گردشگری کنترل نشده شاخص¬های تنوع، غنا و یکنواختی مقدار¬های کمتری نسبت به منطقه کنترل را نشان داد.
زهرا نظری فرخ قهرمانی نژاد
بخش gamosepalum در جنس alyssum از تیره شب بو قرار دارد. در فلورا ایرانیکا از این بخش تنها گونه alyssum baumgartnerianum از منطقه زشک واقع در خراسان برای ایران گزارش گردیده است. در این مطالعه بیوسیستماتیک و پراکنش گونه های این بخش در خراسان مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع 1 گونه جدید برای دنیا شرح داده شد و 8 گونه جدید برای فلور ایران گزارش گردید. همیچنین کلید شناسایی برای گونه های این بخش در خراسان ارائه گردید. در مطالعات ریخت شناسی در مجموع 32 صفت کمی و کیفی به منظور آنالیز تاکسونومی عددی مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از نرم افزار ntsys و روش upgma، دندروگرام فنتیکی برای گونه های موجود ترسیم گردید. در دندروگرام حاصل دو سری connata و libera در کلاد های جداگانه قرار گرفتند. مطالعات تشریحی دم گل آذین، مرز تمام گونه ها را با یکدیگر مشخص ساخت. مطالعات گرده شناسی نشان داد که صفات کمی دانه های گرده برای جدا نمودن مرز گونه های این بخش از یکدیگر مناسب هستند. در بخش مولکولی به منظور تعیین روابط فیلوژنتیکی گونه ها با یکدیگر، قطعه its در برخی از گونه ها تقویت و سپس تعیین توالی گردید. توالی های بدست آمده ویرایش و سپس همردیف سازی شدند. تفاوتی بین گونه ها از لحاظ توالی مورد نظر مشاهده نگردید. بطور کلی داده های مورفولوژی، گرده شناسی و آناتومی، گونه های درون این بخش را به خوبی از یکدیگر تفکیک می کنند.