نام پژوهشگر: فریبرز موسوی مدنی
ایران بیمر فریبرز موسوی مدنی
مهمترین اصل در کارآمدی سرویسهای مبتنی بر فناوری اطلاعات در جامعه ایجاد اعتماد در کلیه سطوح جامعه می باشد . اعتماد چیزی جز ایجاد ارکان امنیت اطلاعات برای آحاد افراد جامعه نیست. این پژوهش قصد دارد یک بررسی تحلیلی از روشهای پرداخت مبتنی برموبایل ارائه کند. بدین منظور ابتدا نگاهی به تهدیدات و مکانیزمهای مقابله با آنها درزمینه پرداخت های الکترونیکی دارد تا یک دید کلی از وضعیت امنیتی وراههای مبارزه با آنهارا بدست دهد. سپس با دسته بندی سرویسهای امنیتی و با الهام از استاندارد فیپس 191 ، یک چارچوب تحلیلی برای بررسی وضعیت امنیتی روشهای پرداخت ارائه می کند و روشهای پرداخت مبتنی برموبایل را، درقالب این چارچوب تحلیل می کند. درادامه با بهبود ساختار کلید عمومی بی سیم و با عنایت به پروتکل ست روش پرداخت امنی ارائه می کند که آنرا با همان چارچوب تحلیل ارائه شده بررسی می نماید.
چرو ضیایی نقشبندی مهدی سیف برقی
در سال های اخیر بحث ارتباط با مشتریان برای سازمان ها اهمیت بسزایی پیدا کرده و سازمانها برای حفظ خود در بازار رقابتی امروز، نیاز به حفظ مشتریان و کسب رضایت آنها را دارند. بنابراین تصمیم گیری در خصوص ارزیابی و اولویت بندی مشتریان جهت اخذ تصمیم های درست سازمانی و تخصیص بهینه منابع به یکی از چالش های مدیریت سازمان ها تبدیل شده است. در این تصمیم ها لازم است که مشتریان سازمان با توجه به مجموعه ای از شاخص های کمی و یا کیفی و همچنین سودآور و یا هزینه زا ارزیابی و اولویت بندی شوند، که این امر اولویت بندی مشتریان و انتخاب مشتریان سودآور را دشوار می نماید. به همین دلیل در این پایان نامه جهت ارزیابی و اولویت بندی مشتریان به منظور دریافت سفارش یک سیستم پشتیبان تصمیم طراحی شده است، و برای این امر از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه ی فرآیند تحلیلی سلسله مراتبی فازی، تاپسیس، تاپسیس فازی، مجموع ساده وزنی و همچنین ترکیبی از این روش ها استفاده شده است. چندین مثال عددی نیز از طریق این سیستم حل و نتایج حاصل در پایان نامه گزارش شده است. سیستم توسعه داده شده به کاربر امکان می دهد با روش های مختلف پاسخ های متفاوت را ببیند و در نهایت بر اساس شهود تصمیم گیرنده و دانش موجود تصمیم نهایی را اتخاذ نماید.
بهتاج رسولی پشته جعفر باقری نژاد
تقریبا سالانه دو تریلیون دلار در جهان بر روی پروژهای فناوری اطلاعات سرمایه گذاری و هزینه می شود. از طرفی رضایت مشتری یک معیار مهم در کارایی بنگاه است چون تاثیر مثبت در وفاداری مشتری دارد. سازمانها سرمایه گذاریهای عمده خود را در سیستمهای فناوری اطلاعات و مدیریت ارتباط با مشتری در مواجه با نیازهای ناهمگن مشتریانشان و بهبود رضایت مشتریانشان انجام داده اند. سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری از طریق جمع آوری و مدیریت اطلاعات مشتری، قادر به ارئه خدمات و محصولات مورد نیاز ، جهت کمک به مشتریان و توانمند کردن ارتباط کارآمد و تسهیم اطلاعات با مشتریان می-باشد. کاربرد روزافزون تکنولوژیهای مدیریت ارتباط با مشتری منجربه بهبود کارایی و اثر بخشی فرایندهای کسب وکاری گردیده است که این امر نقطه نظرات مشتریان مختلف را تامین می کند. مدل پیشنهادی این تحقیق به رابطه میان سرمایه گذاری فناوری اطلاعات و رضایت مشتری درسازمانها اشاره دارد. با تحلیل مسیر واستفاده از نرم افزار لیزرل، مدل بعمل آمد ومدل مذکور با داده های سازمان تحت مطالعه مورد تست میدانی قرار گرفت و تاثیر متغیرهای مستقل "سرمایه گذاریهای فناوری اطلاعات" بر متغیروابسته "رضایت مشتری" بررسی شد. از یافته های این پژوهش رابطه مستقیم و معنی دار عوامل اقتصادی و آموزشی سرمایه گذاری فناوری اطلاعات بر رضایت مشتریان در سازمان می باشد که با chi-square / df < 3 نتایج قابل قبول می باشند. البته عاملهای دیگری هم مورد بررسی و تحقیق قرار گرفت ولی تنها این دو عامل در سطح اطمینان 95% معنادار بودند.
ساناز ازادی یزدی مهدی سیف برقی
در سازمان ها و مراکز مختلف، فعالیت های متفاوتی صورت می گیرد که در زمینه های مختلف از جمله تولیدی، خدماتی، صنعتی و ... می باشد، اما آنچه در این میان مهم و قابل توجه به نظر می رسد جریان اطلاعاتی است که به موازات این فعالیت ها و گاهی اوقات به عنوان پیش نیاز آنها وجود دارد. در واقع اطلاعات جریان حیاتی هر سازمانی است. درنتیجه، در عرصه رقابت، سازمانی موفق است که به اطلاعات مفید، مرتبط و به روز دسترسی داشته باشد و بتواند از این اطلاعات به نحوی مناسب در فرایندهای سازمانی استفاده کند. بنابراین، با توجه به اهمیت روزافزون اطلاعات در تمامی عرصه ها و رشد قابل توجه سیستم های اطلاعات، نیاز به روشی جامع و کامل به منظور ارزیابی عملکرد سیستم های اطلاعاتی ضروری به نظر می رسد. تا به امروز روش های مختلفی برای ارزیابی عملکرد سیستم های اطلاعاتی ارائه شده است. در واقع محققین مختلف، سیستم های اطلاعاتی را از جنبه های مختلف مورد ارزیابی قرارداده اند. در این تحقیق با الگو قراردادن روش کارت امتیازی متوازن مدلی مناسب برای ارزیابی سیستم های اطلاعاتی ارائه شده است. کارت امتیازی متوازن روشی است که در سال 1990 توسط دیوید نورتون و رابرت کاپلان پایه گذاری شد. این نام به معنی ایجاد توازن بین اهداف کوتاه مدت و بلندمدت، بین سنجه های مالی وغیرمالی، بین شاخص های تاخیر و پیش برنده و بین شاخص های عملکرد خارجی و داخلی تعریف شد. بنابراین در این پژوهش سیستم های اطلاعاتی را از منظرهای مختلف مورد بررسی قرارداده و برای هریک از این منظرها، سنجه هایی در نظر گرفته ایم تا بتوان سیستم های اطلاعاتی را به وسیله این سنجه ها تا حد امکان به طور کامل و جامع مورد ارزیابی قرارداد. این سنجه ها و هم چنین جای گیری آنها در هر یک از چهار منظر کارت امتیازی متوازن توسط خبرگان مورد بررسی و تجدید نظر قرار گرفت . در نهایت این الگو به صورت نمونه در پست بانک استان یزد پیاده سازی و سیستم اطلاعات پست بانک در این استان به این روش مورد ارزیابی قرار گرفت.
نسرین دسترنج فریبرز موسوی مدنی
معماری سازمانی فناوری اطلاعات مجموعه ای از فرآیندها، ابزارها و ساختارهای مورد نیاز برای بکارگیری فناوری اطلاعات به صورت یکپارچه و سازگار در محدوده سازمان برای حمایت از عملیات کسب و کار سازمان در زمان حال و آینده است. این پایان نامه به ارائه مدلی مفهومی برای معماری فناوری اطلاعات سازمانی در سازمانهای مشتری محور می پردازد. بدین منظور ابتدا مدلهای مفهومی و مرجع در معماری سازمانی بررسی گردیده و مفاهیم کلیدی موجود در آنها توضیح داده شده است. با شناسایی ابعاد کلیدی مدلهای بررسی شده، ابعاد مختلف مدل پیشنهادی استخراج و با استفاده از روش آنتروپی شانون وزن دهی شده است. برای شناسایی مولفه های سازنده هر بعد، با استفاده از روش تحلیل اگزیوماتیک و گسترش عملکرد کیفیت نگاشتی میان نیازهای سازمانهای مشتری محور و مولفه های موجود در هر سطح برقرار شده است و چارچوب پیشنهادی با تعیین اهداف، مولفه ها و ارتباطات تشریح شده است. در ادامه با نظرسنجی از خبرگان، چارچوب پیشنهادی اعتبارسنجی شده است. همچنین به مطالعه موردی یک سازمان مخابراتی و بررسی وضعیت سازمان در پیاده سازی مدل پرداخته شده است و راهکارهایی برای ارتقاء وضعیت آن پیشنهاد شده است.
مرجان خبره فرامک زندی
در دنیای امروز جمعیت شهری به سرعت در حال گسترش است، این در حالیست که ناکافی بودن زیرساخت های اساسی و نابرابری های اجتماعی و اقتصادی در مناطق شهری، به نابرابری های بهداشتی قابل ملاحظه ای منتج گردیده اند. برای دست یابی به بهداشت شهری با کیفیت مناسب، پایدار و مطلوب، شناخت چگونگی اجزا بهداشت شهری و ارتباط فی ما بین آنها و فراهم آوردن ابزارها و قابلیت های بهداشت حرفه ای به تنهایی کافی نمی باشد. بلکه می بایست به سرمایه های معنوی شناخته شده و یا ناشناخته موجود در نزد اثر گذاران و اثر پذیران بهداشت شهری نیز توجه نمود. همچنین می توان مجموعه فرایندهای بهداشت شهری را به طور جزیی و کلی فرایندهایی دانش افزا دانست، به این معنا که شاخص اصلی آنها چیزی جز دانش نمی باشد. از این رو هدف غایی پژوهش حاضر ارائه ی مدل مدیریت دانش برای بهداشت شهری می باشد، این مدل بر اساس مرور ادبیات مدل های پایه ای مدیریت دانش و نیز راهبرد مدیریت دانش سازمان بهداشت جهانی شکل گرفته است. مدل ارائه شده مشتمل بر سه لایه ی منابع داده ای، مدیریت دانش و ارائه دانش می باشد که در این پژوهش عناصر هر یک از لایه ها برمبنای نیازها و شاخص های بهداشت شهری باز تعریف، متناسب و منطبق گردیده اند. در ادامه مدل حاضر از طریق توزیع پرسشنامه در میان خبرگان و مدیران مجرب بهداشت شهری مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. سپس براساس نظرات گردآوری شده، تجزیه و تحلیل مدل از طریق آزمون های دوجمله ای، کای- دو، نرمال و معادلات ساختاری و نیز با پشتیبانی برنامه نرم افزاری لیزرل صورت گرفته است. در نهایت می توان مدل حاضر را به عنوان گامی نوین در راستای به کارگیری مدیریت دانش در دو سطح راهبردی- کاربردی در حوزه بهداشت شهری دانست.
ماندانا خزاعی فرامک زندی
در این پژوهش سعی برآن است تا با در نظر داشتن محیط خرد سازمان و با استفاده از مدل 5 نیروی پورتر، عوامل مختلف موثر بر بازار در بازاریابی اینترنتی بنگاه به بنگاه شناسایی شود و سپس با استفاده از این عوامل، موقعیت رقابتی سازمان در بخش های مختلف بازار مورد بررسی قرار گیرد و بخشی از بازار که در آن سازمان از جایگاه رقابتی مناسب برخودار است، انتخاب شود. به منظور ارزیابی و انتخاب بخش های بازار، از فرایند تحلیل شبکه ای استفاده می شود. زیرا هدف این است که تأثیرات متقابل معیارها یا همان نیروهای پورتر در انتخاب بخش های بازار، نیز در نظر گرفته شود. در این تحقیق، از 5 نیروی پورتر به عنوان معیارهای اصلی و از عوامل موثر بر این نیروها، به عنوان زیرمعیار استفاده شده است. به منظور وارد کردن تأثیرات اینترنت به چارچوب پورتر در جهت تحلیل رقابتی سازمان در بخش های مختلف بازار، پس از مرور ادبیات، زیر معیارهای جدیدی با نظر خبرگان، به دو نیروی موثر بر زنجیر? ارزش سازمان یعنی، قدرت چانه زنی مشتریان و قدرت چانه زنی تأمین کنندگان اضافه شد. سپس با استفاده از یک مطالعه موردی، از این معیارها با در نظرگرفتن ارتباطات بین نیروهای اصلی در صنعتی که سازمان مورد نظر در آن فعالیت می کند، به ارزیابی موقعیت رقابتی سازمان در بخش های مختلف بازار مورد نظر پرداخته می شود. نوآوری هایی که در این تحقیق وجود دارد، عبارتند از: اولاً، وارد کردن تأثیرات اینترنت به مدل 5 نیروی پورتر جهت تحلیل سطح رقابتی سازمان، این امر بدین دلیل انجام گرفته است که درست است که اینترنت برای همه سازمان ها فرصت ها و تهدید هایی را به همراه آورده است، اما چیزی که دارای اهمیت زیاد است، نحوه استفاده از این تکنولوژی جدید توسط سازمان است؛ زیرا با استفاده درست از آن، سازمان می تواند به مزیت رقابتی دست یابد ثانیاً، از فرایند تحلیل شبکه ای برای ارزیابی و انتخاب بخش های بازار، به منظور دخالت دادن ارتباطات درونی بین معیارها و زیرمعیارها استفاده می شود. لازم به ذکر است که این ارتباطات درونی در یک سازمان، توسط تصمیم گیران و خبرگان تعیین و در ارزیابی وارد می شود.
مهناز اسدی فریبرز موسوی مدنی
سیستم های الکترونیک سلامت به عنوان سیستمی جهت دسترس پذیر ساختن اطلاعات، می توانند باعث ارتقاء سطح دسترسی به اطلاعات بیمار شوند و پرونده الکترونیک سلامت با اهمیت ترین ابزار جهت ارائه مراقبت با کیفیت بالا از طریق به اشتراک گذاردن اطلاعات سلامت می باشد، تحقیقات بین المللی نشان می دهد که مزایای سلامت الکترونیک زمانی افزایش می یابد که اطلاعات پرونده الکترونیک سلامت قابل دسترس باشد و توسط کلیه افراد درگیر در مراقبت از بیمار استفاده شود. هدف از استاندارد های پرونده الکترونیک سلامت ارتقاء سطح گرد آوری و تبادل اطلاعات مربوط به بالینی بین سیستم ها ، کاربران و سازمان ها ی مختلف می باشد. استاندارد های متعددی در این زمینه وجود دارد که از مهمترین آنها می توان به hl7(health level 7)، cen en13606، open ehrوجود دارد. ارزیابی و انتخاب استانداردهای انفورماتیک سلامت،مخصوصا آنهایی که مربوط به معماری و قابلیت تعامل پذیری می شود یک مشکل سخت است.ما با مطالعه ادبیات موضوع و یک اسکن محیطی بر روی این موارد سعی کرده ایم تا مواردی که در این امر مهم می باشد را شناسایی کنیم. معیار های منتخب خود را برای مدل معماری ehr را با توجه به الزامات آن تعریف کرده ایم که در راس مهمترین آنها قابلیت تعامل پذیری وجود دارد.قابلیت تعامل پذیری یعنی توانایی اینکه داده ها بتوانند با دقت،موثر،ایمن،و یکپلرچه از سیستم های مختلف،با برنامه های نرم افزاری مختلف و شبکه ها با تنظیمات مختلف با حفط کردن هدف اصلی داده ارتباط و تبادل پیدا کنندپس از تعریف محور های مهم ،با توجه به 5 بعد اصلی مدل rm-odp دسته بندی شدند.البته لازم به ذکر است که بعد امنیت هم به علت اهمیت زیاد در پرونده های الکترونیک به عنوان یک بعد جدا در نظر گرفته شد و تبدیل به 6 بعد اصلی شد. دسته بندی محور ها در بعدهای اصلی با توجه به نظرات خبرگان تایید گردید و سپس به وزن دهی هر یک از مشخصه ها پرداختیم.سپس تجزیه تحلیل داده ها در قالب تحلیل پرسشنامه صورت گرفت.معنی داری و اهمیت شاخص ها تعیین و اولویت بندی6 گروه اصلی متغیرها صورت پذیرفت ودر پایان چارچوبی مفهومی را از نقطه نظرات مختلف معماری فراهم شد و با استفاده از آن ساختار اطلاعاتی این 3 استاندارد مهم مورد مقایسه قرار گرفت تا با ارائه نکات کلیدی و قوت و ضعف هر کدام از استاندارد ها بتوان زمینه را برای تحقیقات آتی مسیر کرد.
زینب مبرا فریبرز موسوی مدنی
در این پایان نامه با عنوان " پیش بینی وضعیت وفاداری مشتری در توریسم الکترونیک با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی " سعی در ارائه مدلی برای پیش بینی وضعیت وفاداری مشتریان در توریسم الکترونیکی با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی داریم. بدین منظور, ابتدا عوامل تاثیر گذار بر وافاداری مشتریان بطور کلی و سپس در بازار های الکترونیکی و بطور خاص در صنعت گردشگری بررسی گردید. پس از تعیین این عوامل ، نظر مشتریان درمورد وضعیت آژانس مسافرتی برای هریک از این عوامل مورد سوال قرار گرفته است و بعد از ایشان درباره مراجعه و یا عدم مراجعه مجدد به خدمت دهنده و همچنین انجام تبلیغات مثبت برای خدمت دهنده و نیز معرفی خدمت دهنده به دیگران(که طبق ادبیات موضوع، مهمترین شاخص های وفاداری مشتریان می باشند ) نظر خواهی شده است. داده های حاصل را با استفاده از روش رگرسیون و نیز شبکه های عصبی مصنوعی تجزیه و تحلیل نموده و با توجه به اینکه برای مدل شبکه عصبی، میزان انطباق(r2)= 3/82% و نرخ پیش بینی (pr)=5/84% همچنین 655/1=mape می توان گفت این شبکه نرخ نسبتاً بالایی از پیش بینی را ارائه می کند. نتایج تحلیل رگرسون نشان می دهد 74%= r2 یعنی مدل توسعه داده شده تنها توانسته است 7% از تغییرات متغیر وابسته را توجیه نماید یعنی با استفاده از شبکه عصبی نتیجه بسیار بهتری حاصل شده است. همچنین مدل شبکه عصبی اولویت تک تک متغیر ها بر روی وضعیت وفاداری مشتریان را مشخص می کند در حالی که مدل رگرسیون تنها دو متغیر را با اهمیت تلقی نموده و در مدل پیش بینی خود لحاظ نموده است یعنی در این مورد نیز عملکرد شبکه مناسب تر می باشد.
النوش اولیایی فریبرز موسوی مدنی
امروزه دانش به یکی از نیروهای محرکه اساسی برای موفقیت کسب و کارها بدل شده است. بنابراین مدیریت دانش و به کارگیری آن در جهت بهبود فرایندها و ارتقای وضعیت موجود در سازمان ها به امری ضروری بدل شده است. امروزه مدیریت دانش به عنوان یکی از اقدامات اصلی سازمان در گام نهادن به عرصه رقابتی جهانی و رویارویی با چالش های جدید کسب و کار مطرح می باشد. اما مدیریت دانش پروژه ای نیست که ناگهانی و در یک جهش در سازمان اتفاق بیفتد بلکه نیازمند گذشت زمان و به کار بستن تجربیات و عوامل موفقیت سازمان های موفق در این فرایند است که به تدریج و گام به گام صورت می گیرد. در این تحقیق با استفاده از مرور ادبیات و آشنایی با مدل های موجود در این زمینه به ایجاد مدلی برای سنجش وضعیت بلوغ سازمان در مدیریت دانش می پردازیم. این مدل برای شرکت های نرم افزاری که از دانش بنیان ترین سازمان ها به حساب می آیند تدوین شده است. در مدل پیشنهادی سطح بلوغ مدیریت دانش سازمان را به تفکیک در فازهای سه گانه مدیریت دانش مورد ارزیابی قرار می گیرد.پس از مرور ادبیات و تحلیل پرسشنامه ها و تدوین مدل، به بررسی یکی از معتبرترین شرکت های نرم افزرای پرداخته شده است.
معصومه کردیان رضا عزمی
در این پژوهش، یک مدل پرداخت سیار اعتماد شمول امن ارائه شده است که در آن اعتماد با توجه به سه موجودیت کالا، فروشنده و خریدار در معاملات، به چهار صورت، اعتماد به کالا، اعتماد به خریدار، اعتماد به فروشنده ی وابسته به کالا و، اعتماد به فروشنده ی مستقل از کالا محاسبه می شود. محاسبه ی مقدار هر کدام از این چهار صورت اعتماد براساس چهار نوع داده ی، تجربیات مستقیم، اطلاعات شاهدان، روابط میان عامل ها و، امتیازات و گواهی نامه ها است. همچنین، پایایی مقدار اعتماد بدست آمده از هر نوع داده، محاسبه می شود که در محاسبه ی نهایی اعتماد نیز موثر است. در این مدل پیشنهادی جنبه های مختلفی برای ارزیابی، کالا، خریدار و فروشنده پیشنهاد شده و به جهت مقابله با حملات بدخواهان پارامترهایی چون، فاکتورهای زمینه ای تراکنش، زمان و ضریب نمره منفی، در محاسبات اعتماد لحاظ گردیده است. به علاوه آستانه ی پذیرش تراکنش نیز براساس اهمیت، سودمندی و ریسک تراکنش پیش رو تغییر می کند و اطلاعات بدست آمده از شاهدان با توجه به میزان تجربه ی عامل محاسبه کننده ی اعتماد، اعتبار گذاری می شود. به همراه این مدل پیشنهادی که stmpayment نامگذاری شده است، پروتکل stmpayment نیز ارائه شده است که امکان ذخیره سازی، بازیابی و انتقال امن اطلاعات در بستر پرداخت سیار را فراهم می کند. مدل stmpayment به همراه پروتکل آن در هر دو شبکه ی غیر ساختار یافته و ساختار یافته ی مبتنی بر dht براساس ویژگی های هر کدام، ارائه شده است. در نهایت نیز مدل stmpayment در نرم افزار matlab شبیه سازی و با مدل peertrust مقایسه شده که نتایج ارزیابی ها، نشان دهنده ی سرعت بالاتر همگرایی مدل stmpayment به مقادیر واقعی، دقت بیشتر اعتماد محاسبه شده و کارایی بهتر مدل stmpayment است که در نتیجه، درصد معاملات سودآور بالاتر رفته و مقدارسود متوسط عامل ها افزایش یافته است.
گلناز اژدری فریبرز موسوی مدنی
سیستم برنامه ریزی منابع سازمان و سیستم مدیریت دانش از جمله دو ابزاری هستند که اگرچه به صورت جداگانه به مدیران معرفی شدند، ولی نیاز به تلفیق این دو سیستم وجود دارد. تلفیق این دو سیستم می تواند سازمان ها کاراتر، چابک تر و اثربخش تر کند. در این پایان نامه با بررسی و تلفیق این دو سیستم چارچوبی ارائه شده که به سازمانها برای مدیریت منابع ملموس و هم مدیریت منابع ناملموس کمک می کند. با پیاده سازی هم زمان این دو سیستم می توان از خدمات هر یک به دیگری کمک گرفت. داده های مرتبط با این تحقیق در سال 1389 از جامعه آماری پژوهش که محققینی هستند که در این زمینه دارای تالیف هایی هستند، جمع آوری شده و با رویکرد topsis فازی مورد تحلیل قرار گرفتند. در این پایان نامه با مرور ادبیات و بررسی ارتباط این دو سیستم، این نتیجه حاصل شد که ارتباط این دو سیستم یا پروژه ای و مقطعی است و یا فرآیندی به معنی ارتباطی متعامل و مستمر دو سیستم است. در ادامه فازهای پیاده سازی هر یک از دو سیستم به صورت جداگانه، مورد بررسی قرار گرفتند و با تلفیق فازهای مختلف پیاده سازی این دو سیستم، با هدایت و نظر خبرگان، این فاز ها به سه مرحله تصمیم گیری، پیاده سازی و بکار گیری تقسیم شدند و سپس با تحلیل فازی نظر خبرگان، با توجه به اثر متقابل دو سیستم چارچوبی برای پیاده سازی همزمان سیستم برنامه ریزی منابع سازمان و مدیریت دانش پیشنهاد شد. تحلیل های فازی نشان می دهد که در تمامی مراحل سه گانه پیاده سازی این دو سیستم ارتباط متقابل و نزدیکی میان این دو سیستم وجود دارد، تاثیر پذیری این دو سیستم از یکدیگر در فاز های تصمیم گیری و بکارگیری به این صورت است که سیستم برنامه ریزی منابع سازمان از مدیریت دانش بیشتر تاثیر میپذیرد ولی در مرحله پیاده سازی این سیستم مدیریت دانش است که از سیستم برنامه ریزی منابع سازمان متاثر می شود.
مونا غفاری فریبرز موسوی مدنی
با جهانی شدن فعالیت های تجاری و پیشرفت تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی، تعداد شرکت هایی که تیم های پروژه ای مجازی تشکیل می دهند رو به افزایش است تا مزیت های رقابتی خود را با منابع و نیروی کار محدود افزایش دهند و بتوانند از منابع دیگر سازمان ها و شرکت ها در رسیدن به اهداف نهایی پروژه استفاده نمایند. امروزه بررسی و تحلیل عدم قطعیت ها در هر پروژهای امری ضروری محسوب می گردد بطوریکه بدون در نظرگیری و تحلیل این عدم قطعیتها، وقوع حالات نامطلوب یک رخداد که اهداف پروژه را به چالش می کشاند دور از انتظار نیست. بررسی و تحلیل عدم قطعیتها در چارچوب مدیریت ریسک انجام می گیرد. فرایند اجرایی مدیریت ریسک پروژه های مجازی در این تحقیق بر اساس 6 فاز فرایند مدیریت ریسک در متدولوژی pmbok به عنوان پرکاربردترین متدولوژی مدیریت پروژه در جهان طراحی گردیده است. در فاز آنالیز کیفی، مهمترین فاکتورهای تاثیرگذار در مدیریت موثر تیم های پروژه مجازی به ترتیب اولویت تعیین شده است. در فاز تحلیل کمی ریسک، یک مدل برنامه ریزی ریاضی خطی فازی با درنظر گرفتن ریسک های تعیین شده که در طول فازهای مختلف چرخه عمر پروژه (اولیه، اواسط و پایان پروژه) مورد بررسی قرار گرفته اند، به منظور تعیین استراتژی های مناسب واکنش به ریسک با توجه به محدودیت های زمانی و هزینه ای، ارائه شده است. برای حل مدل از نرم افزار gams استفاده کرده ایم. مدل ارائه شده را در مثالی عددی برای دوره های اول، دوم و چهارم از چرخه عمر پروژه بررسی نموده ایم. نتایج عددی نشان می دهد که با اعمال استراتژی های انتخابی توسط مدل، مقدار ریسک کل پروژه به میزان چشم گیری کاهش می یابد.
نجمه باغبانی پاریزی رضا عسکری مقدم
با پیشرفت سریعی که در حوزه ی آموزش مجازی، در سال های اخیر رخ داده است، اهمیت و ضرورت رعایت استاندارد، بیش از پیش، احساس می شود. اما انتخاب یک استاندارد و متعهد شدن به آن مسئله ای است که تا کنون، در کشور ما به طور کامل اجرا نشده است. بر اساس تحقیقات انجام گرفته، یکی از علت های این امر، محدودیت های ذاتی استانداردها، از جمله، استاندارد scorm است. این استاندارد که از قابلیت های بیشتری نسبت به سایر استانداردها، برخوردار است، معیارهایی دارد که تنها برای برنامه نویسان حرفه ای مناسب است و اغلب، موارد فنی و تکنیکی را شامل می شود و مورد دیگر، اینکه نیازهای خاص کشور ما در دیگر استانداردها لحاظ نشده است. در این پایان نامه، برآنیم، تا استانداردی معرفی کنیم، تا هم از پیچیدگی برخی قسمت های استاندارد scorm بکاهد و هم نیاز کشور را در نظر بگیرد. پیچیده بودن استاندارد موجود، اغلب در قسمت های قوانین رهیابی و توالی دهی است، در این استاندارد از نمودارهای کاربردی و قابل فهم uml برای تسهیل مراحل طراحی این قوانین، استفاده شده است. همچنین، این نمودارها، برای مورد کاربرد، طراحی شده اند. علاوه بر این، نیاز کشور در این استاندارد، با اضافه کردن مولفه های ایرانی، اسلامی پاسخ داده شده است و محدودیت های زیر ساختی حوزه ی ارتباطات، نیز لحاظ شده است. جامعه ی آماری بکار رفته در این پایان نامه، شامل20 نفر از افراد خبره ای است، که در زمینه ی آموزش مجازی، سابقه ی تحقیق و فعالیت دارند. استاندارد پیشنهادی، بصورت پرسشنامه، به این افراد ارائه شد و نظرات آنها جمع آوری و تحلیل گردید. خروجی نهایی این تحقیقات، شامل معیارهایی است که در قالب چند جدول گردآوری شده اند و توسط افراد خبره، مورد ارزشیابی قرار گرفته اند. امتیازدهی این افراد به معیارهای مذکور، عددی بین صفر تا چهار است و میانگین این اعداد، برای هر معیار، نشان دهنده ی میزان پذیرش آن معیار، از سوی افرادی است که در محیط های معتبر و واقعی آموزش مجازی، فعالیت دارند. واژگان کلیدی : فراگیر، محتوا، سیستم مدیریت یادگیری، شیء محتوای مشترک، فراداده، رهیابی
فاطمه رحمتی نسترن حاجی حیدری
اهمیت فناوری اطلاعات در دنیای پیچیده امروز بر هیچ کسی پوشیده نیست و هرجا سخن از پروژه های فناوری اطلاعات به میان می آید، ریسک به عنوان جزء لاینفک آن خود را نشان می دهد؛ به منظور مدیریت صحیح ریسک، پس از شناسایی عوامل آن باید بتوان تحلیل درستی از آن به عمل آورد. ابزارهایی به این منظور ساخته و مورد استفاده قرار گرفته، اما مدیران همچنان به دنبال ابزاری هستند، که در عین توصیفی بودن، توانایی سنجش متغیرهای کمی را نیز داشته باشد. مدل سازی به روش پویایی های سیستم ابزاری است که تا حد زیادی این خواسته را پاسخگو می باشد. هدف این پژوهش شناسایی بهتر ریسک ها و بررسی تأثیر آن ها بر یکدیگر و همچنین بر ریسک کلی پروژه می باشد. به منظور دستیابی یه این مقصود، برآنیم تا با بررسی و شناسایی عوامل ریسک زای پروژه های فناوری اطلاعات به تحلیل آن ها با استفاده از روش مدل سازی پویایی های سیستم بپردازیم. بدین منظور پس از مطالعه طیف گسترده ای از پژوهش ها در زمینه تحلیل ریسک پروژه های فناوری اطلاعات، فاکتورها طبقه بندی شده، به صورت پویا مدل سازی گشته، معادلات مریوطه با استفاده از بررسی روابط بین سازه ها و عوامل، استخراج و مهم ترین ریسک ها در طول دوره ای دوازده ماهه مورد بررسی قرار گرفت. . نتایج اصلی پژوهش نشان می دهد مهم ترین ریسکی که در طول دوره های مختلف زمانی تکرار می شود، ریسک منابع انسانی است. ریسک های استراتژیک، مدیریت پروژه و ساختار سازمانی، ریسک هایی هستند که در این پژوهش در درجه دوم اولویت شناخته شدند، بنابراین طبق نتایج این مطالعه، مدیران پروژه های فناوری اطلاعات در سیاست گذاری ها و استراتژی های کلان خود بایستی توجه بیشتری به این ریسک ها داشته باشند.
شهره میرزاییان رضا سمیع زاده
شناسایی وفاداری مشتریان، به خصوص مشتریان بانکی مفهومی است که امروزه به لحاظ اینکه مشتریان وفادار به صورت مولفه اصلی موفقیت در بانکداری خرد درآمده اند مورد توجه بیش از پیش قرار گرفته است. مشتریان وفادار به صورت داوطلبانه به تبلیغات مثبت در مورد بانک می پردازند . از طرفی مشتریان بی وفا به تبلیغات منفی در مورد بانک می پردازند و سبب بی اعتبار شدن برند بانک در اذهان عمومی می شوند. در نتیجه در تجارت رقابتی امروز نیاز به شناسایی مشتریان از منظر وفاداری وجود دارد. در این پژوهش مدلی بر مبنای توسعه مدل rfm و توسعه مدل دیک و باسو ارائه شده است. تحقیقات زیادی در زمینه ی خوشه بندی مشتریان منتشر شده است. بسیاری از این تحقیقات از شاخص های مدل rfm برای خوشه بندی استفاده کردند. مدل rfm از سه شاخص تاخر، تکرر و ارزش پولی برای تحلیل رفتار خرید استفاده می کند. به عبارتی رفتار خرید را مورد بررسی قرار می دهد و می تواند نمایانگر وفاداری رفتاری مشتری باشد. ولی ضعف این مدل در سنجش وفاداری، در این است که نگرش نسبت به بانک را نشان نمی دهد. مدل ارائه شده توسط دیک و باسو مدلی مفهومی است که مشتریان را بر اساس وفاداری آنها دسته بندی می کند. آنها در تحقیق پیمایشی خود با طرح یک پرسشنامه، به سنجش نگرش و رفتار خرید مشتریان از خود آنها پرداختند. ضعف مدل دیک و باسو در مطلق در نظر گرفتن دسته های مختلف مشتریان بود. در این تحقیق برای بخش بندی مشتریان از منظر وفادار بودن و یا بی وفا بودن از مدل دیک و باسو استفاده شد و جهت رفع ضعف این مدل در تفکیک مشتریان از منطق فازی استفاده شد. هم چنین برای شناسایی رفتار مشتری مدل rfmبه کار رفت. به جای پرسش از خود مشتری از تراکنش های ثبت شده استفاده شده است که اطلاعات دقیق تری در اختیار ما می گذارد. مدل پیشنهادی در بخش خدمات پرداخت دستگاه کارتخوان بانک تجارت پیاده سازی شد. تعداد 287 پذیرنده دستگاه کارتخوان مورد بررسی قرار گرفتند. این مشتریان در 22 خوشه تقسیم بندی شدند. در نهایت جهت شناسایی و تفکیک مشتریان وفادار و بی وفا پس از تعیین عدد عضویت هر خوشه برچسب هر خوشه تعیین شد و مشتریان در 4 مجموعه ی وفادار، بی وفا، وفادار کاذب و وفادار پنهان قرار گرفتند.
محبوبه هاشم پوریان رضا عزمی
چکیده در سال های اخیر محاسبات ابری رشد چشمگیری یافته است بطوریکه در اکثر تحقیقات و آزمایش های علمی مورد استفاده قرار گرفته است. محاسبات ابری مجموعه ای از برنامه ها و سرویس هاست که در یک شبکه توزیع شده اجرا می شوند و از طریق منابع مجازی به منابع فیزیکی اصلی دسترسی دارند و همچنین از پروتکل های رایج اینترنت و استانداردهای شبکه استفاده می کنند. محاسبات ابری ساختاری شبیه یک توده ابر دارد که بواسطه آن کاربران میتوانند به برنامه های کاربردی از هر جایی از دنیا دسترسی داشته باشند. در چنین حالتی، کاربران سعی می کنند بر اساس نیازهایشان و بدون توجه به اینکه یک سرویس در کجا قرار دارد و یا چگونه تحویل داده میشود، به آن دسترسی یابند. کاربران مختلف به سرویس های مختلف با الزامات کیفیت سرویس متفاوت نیاز دارند. از طرفی که بسیاری از سرویس های ابری با خواص کارایی مشابه در محاسبات ابری وجود دارد حال برای رسیدن به کیفیت سرویس مورد نظر و خواسته ی کاربران باید از تکنیک هایی استفاده کرد که بهترین روش، زمان بندی می باشد. در این پایان نامه چگونگی زمان بندی سرویس های ابر مطابق با کیفیت سرویس کاربر بحث خواهد شد. در اینجا یک الگوریتم مبتنی بر اولویت پویا و بلیط به نام dpcbts ارائه می شود که دارای توازن بار نیز می باشد. در نهایت به وسیله ی شبیه ساز کلودسیم نشان داده شده که روش پیشنهادی نسبت به سایر روش های مورد مقایسه و استاندارد از نظر معیارهایی چون زمان پاسخ، زمان اجرا، بهره وری مؤثر منابع بهبود داشته است. واژه های کلیدی: محاسبات ابری، کیفیت سرویس، زمان بندی وظیفه، اولویت پویا، زمان بندی دو سطحی، بلیط، توازن بار.
زهرا سالک شهرضایی فریبرز موسوی مدنی
محیط محاسبات ابری تامین کننده ی دسترسی به منابع و سرویس های ذخیره سازی و محاسباتی از طریق شبکه و به صورت پرداخت در قبال استفاده ،است. ابر با استفاده ی بهتر از منابع باعث کاهش هزینه ی دسترسی به خدمات برای افراد می شود. خدمات ابرشامل نرم افزار به عنوان یک سرویس ،پلتفرم به عنوان یک سرویس ،و زیرساخت به عنوان یک سرویس می شود. در محاسبات ابری منابع ذخیره سازی و محاسباتی به صورت مجازی و پویا بین طیف وسیعی از کاربران با توجه به نیاز آنها و با استفاده از فناوری مجازی سازی ،تقسیم می شود. از آنجا که محیط محاسبات ابری یک محیط به اشتراک گذاشته شده است بنابراین در معرض حمله های گوناگونی از جمله حمله های مبتنی بر میزبان و حمله های مبتنی بر شبکه می باشد؛ بگونه ای که امینت بعنوان مهمترین چالش پیش روی این حوزه مطرح است. سیستم های تشخیص نفوذ یکی ابزارهای امنیتی هستند که از گذشته تا کنون کاربرد وسیعی داشته و می توانند جهت بالا بردن سطح امنیتی در محیطهای مختلف مانند ابر نیز به کار روند بمنظور توسعه ی یک سیستم تشخیص نفوذ در محیط ابر و بالا بردن سطح امنیتی آن، بایستی ویژگیهایی از این محیط را که این فرایند توسعه را متاثر میسازند مدنظر قرار داد. کارایی مناسب، مقیاس پذیری، تنوع زیاد کاربران و سرویسها، پویایی استفاده از خدمات و .. از جمله جوانبی است که در این راستا بایستی مدنظر قرار داد. با الهام گرفتن از این جوانب در این پایان نامه رویکردی پیشنهاد شده است که سیستم تشخیص نفوذی برای این محیط توسعه داده شود تا بتواند حتی الامکان این نیازمندیها را پویشش دهد. رویکرد پیشنهادی سعی برآن داشته است که با شناسایی تفاوتهای میان نیازمندیهای امنیتی سرویسها و کاربران مختلف این محیط،که ناشی از تنوع بالای محیط ابر است، ضمن شکل دهی گروه هایی از کاربران هم نیاز، رویکرد امنیتی مناسب با نیاز هر گروه را برای آن توسعه دهد این مهم سبب خواهد شد که در مقایسه با رویکردی که در آن این تمایز و گروه بندی وجود ندارد بتوان بصورت بهینه تری از منابع موجود بهره گرفت چراکه متناسب با هر نیاز منابع مصرف خواهند شد. ؛ لذا با توجه به موارد ، کاربران مختلف با توجه به اولویت های نیازهای امنیت شان که خود نشاندهنده ی میزان ریسک ناشی از حملات متوجه آنها می باشد، به گروه های مختلفی تقسیم شده و با در اختیار داشتن گروه هایی با کاربران هم ریسک، سیستم تشخیص نفوذ متناسبی(با درجه حساسیت امنیتی مناسب) را برای تامین امنیت آنها بخدمت گرفت. .در این پایان نامه پیشنهاد گردیده است که سطوح ریسک به سه دسته ی کم، متوسط و زیاد تقسیم شده و کاربران در میاناین سه گروه توزیع شوند. به عبارت دیگر، برای تامین امنیت در محیط محاسبات ابری، سیستم تشخیص نفوذ ترکیبی چند سطحی پیشنهاد می شود که بر اساس پروفایل رفتار ی کاربر سطح ریسک وی را محاسبه می نماید و سیستم تشخیص نفوذ آنرا پیکربندی می نماید. این مهم هم می تواند بصورت ایستا و هم پویا انجام شود و بدیهی است در حالت پویا می توان بصورت لحظه ای متناسب با نیاز پیکربندی سیستمهای تشخیص نفوذ موجود در محیط را بروزرسانی نمود. لذا در این پایان نامه با استفاده از بهره گیری از فناوری عامل ها، سعی شده است بصورت پویا عملکرد سیستمهای تشخیص نفوذ موجود در محیط مورد نظارت و در مواقع لزوم بروزرسانی پیکربندی آنها انجام شود . در مجموع می توان گفت بر اساس میزان احتمال حمله بودن یک درخواست، سیاستهای امنیتی متمایزی را در پیش خواهیم گرفت. سپس با توجه به احتمال حمله، سیستم تشخیص نفوذ پیکربندی شده متناسب با آن را به ماشین مجازی کاربر ابر اختصاص می دهد به ترتیب ضمن تامین امنیت معیار های دیگری همچون ارائه سرویس امنیتی متناسب با نیاز کاربر یا تامین کننده ی ابر و همچنین استفاده ی بهینه از منابع محاسباتی به دلیل رعایت تناسب بین نیاز و میزان منابع پردازشی اختصاص داده شده نیز در نظر گرفته می شوند.نتایج حاصل از ارزیابی ها نشان می دهد که رویکرد پیشنهادی توانسته است عملکرد قابل قبولی داشته باشد. بصورت دقیق تر، رویکرد پیشنهادی در مقایسه با رویکردی که در آن از سیاستهای امنیتی یکسان برای تمامی کاربران استفاده می شده است توانسته است با کاهش 7% در زمان سپری شده توسط سیستم تشخیص نفوذ، افزایش 5% در نرخ کشف حملات و کاهش 12% در نرخ از دست رفتن بسته ها همراه باشد.
آناهیتا منوچهر طیبی فریبرز موسوی مدنی
میزان بهره وری منابع در الحاق مسیر های نوری به درخواست های اتصالی که مکرراً در زمان های متفاوت به شبکه وارد و از آن خارج می شوند، به دلیل بروز پراکندگی و شکاف در منابع شبکه های نوری wdm، که طول موج می باشد، بسیار کاهش یافته و در پی آن احتمال انسداد درخواست های اتصالی که در آینده به شبکه وارد می شوند افزایش می یابد و این امر کارایی شبکه را دچار خدشه می نماید. الگوریتم ارائه شده در این پایان نامه، یک الگوریتم شبه بهینه ی یکپارچه سازی مبتنی بر توپولوژی فیزیکی قطعه بندی شده می باشد که بدون بروز وقفه در کار فعلی شبکه و مسیر های نوری فعال در شبکه برای پیکربندی مجدد پویای مسیر های نوری در شبکه های نوری wdm، به کار می رود. هرچند که یک الگوریتم یکپارچه سازی پویا باید هم از لحاظ پیچیدگی الگوریتمی و هم از لحاظ حداقل بودن تعداد وقفه ها در کار مسیر های نوری فعال اتصالات موجود در شبکه، کارآمد باشد ولی حداقل بودن تعداد وقفه ها در میزان کارایی یک الگوریتم یکپارچه سازی، نقش مهم تری را ایفا می کند. با وجود مبدل های طول موج و پیشرفت های فنی این سیستم ها، می توان با ارائه ی یک الگوریتم تخمینی شبه بهینه برای تعیین تعداد مناسب آن ها در شبکه و نیز مکان یابی شبه بهینه این ابزارها در شبکه، با برقراری یک مصالحه ی مناسب بین قیمت و کارایی این سیستم ها، پیکربندی فیزیکی شبکه را قطعه بندی نمود و از ویژگی های این ابزار ها به شیوه ای مطلوب و مقرون به صرفه بهره برد. الگوریتم یکپارچه سازی ارائه شده با مسدود شدن هر کدام از قطعه های مسیر یک درخواست اتصال ورودی به شبکه، شروع به اجرا می کند و با تشکیل یک جدول پراکندگی، توسط حداقل تعداد جابجایی ها یا باز تنظیمی طول موج جریان ها و بدون بروز وقفه در شبکه، به پیکر بندی مجدد بخشی از شبکه (جدول پراکندگی) که شامل لینک های مشترک و غیر مشترک قطعه ی مسدود شده به همراه جریان های روی این لینک ها می باشد، می پردازد. شبیه سازی ها نشان داده است که الگوریتم ارائه شده، میزان احتمال انسداد درخواست ها را نسبت به الگوریتم مسیر یابی و الحاق طول موج k تا کوتاه ترین مسیر مجزا مبتنی بر توپولوژی قطعه بندی شده، تا 90% کاهش می دهد. واژه های کلیدی : یکپارچه سازی، جدول پراکندگی، قطعه، احتمال انسداد درخواست ها، رویه ی mbbr
عاطفه قوامی فر فریبرز موسوی مدنی
چکیده ندارد.
سکینه تارویردی زاده فریبرز موسوی مدنی
چکیده ندارد.
سکینه تارویردیزاده فریبرز موسوی مدنی
تغییرات سریع و تاثیر گذار بر استراتژی کسب و کار و توانایی هماهنگی سریع با این تغییرات در سازمان ها، در حوزه های پویایی (ترجیحات مشتری، الزامات قانونی، ابداعات فناوری و افق های رقابتی) نیازمندی به یک زیرساختار فناوری اطلاعات انعطاف پذیر که از تغییرات حمایت نماید را ملزم می نماید. نیاز به سرعت و انعطاف پذیری توجه را به اهمیت چابکی کسب و کار جلب می کند. به علاوه در تغییرات سریع کسب و کار، باید تعامل صحیح فرآیندهای مختلف کسب و کار نیز تضمین شده و امکان این فراهم آید که سازمان به صورت یک موجودیت واحد عمل نماید. به عبارت دیگر همبستگی سازمان نیز حفظ گردد. دنیای فناوری اطلاعات در راستای ضرورت وجود چابکی و همبستگی در توسعه فناوری اطلاعات راه حل های متعددی را ایجاد نموده است. در این میان راه حلی که هر دو جنبه را در بر داشته باشد، دیده نشده است. معماری سازمانی تاکنون به هدف دستیابی به همبستگی در سازمان ها انجام شده است. به همین منظور چارچوبهای متعددی با توجه به حوزه های کسب و کار و ماموریت سازمان ها در دنیا مطرح شده و توسط سازمان ها بکار گرفته شده است که آمارهای ارائه شده در این خصوص نشان داده است که پنج مورد از آنها با دیدگاه راه حل جامع, بیشتر بکار گرفته شده است. اما هیچ یک از این چارچوبهای ارائه شده تضمینی را برای چابکی در سازمان ها ارائه نمی نماید. برای دستیابی به هدف چابکی در سازمان نیز راه حلهای متعددی ارائه شده است که رویکردهای مختلف مدیریتی و فنی را در بر داشته اند. ولیکن به منظور تحقق همزمان چابکی و همبستگی در سازمان و یافتن تعادل صحیح میان آنها باید از ترکیب یک متد توسعه ای نوین و معماری سازمانی استفاده نمود. در این پایان نامه سعی بر آن شده است که با تبیین ارتباط میان معماری خدمت گرا و معماری سازمانی, مدل معماری سازمانی خدمت گرارا جهت چابک سازی سازمان ها ارائه نموده و پس از بیان مولفه ها و رویکرد پیاده سازی این معماری در سازمان، با شناسایی عوامل و متغیرهای چابکی در سازمان، تاثیر مدل مفهومی ارائه شده بر عوامل چابکی سازمان مورد پژوهش قرار خواهد گرفت.
حکیمه یونسیان فریبرز موسوی مدنی
محیط متحول و متغیر سازمانها در عصر کنونی، مدیریت را بر آن می دارد تا هرچه بیشتر و بهتر در جهت استفاده از ابزاری به نام دانش برای رویارویی و مقابله با عوامل عدم اطمینان و حفظ موقعیت و گسترش آن برآیند. این امر مستلزم آن است که مدیریت سازمان، اولویت مهمی را برای مدیریت دانش در نظر بگیرد. مدیریت دانش با تغییر شکل مدام اهداف، رسالتها، فرآیندها و با ارائه نوآوری ها، سازمان را پویا و متحول می سازد. در چنین وضعی آنچه بیشتر از سایر بخش های سازمانی درگیر تغییرات سریع دنیای کنونی می شود بی شک واحد های تحقیق و توسعه خواهند بود. از این رو پژوهش حاضر با در نظر گرفتن این مهم، پس از بررسی مدل های مختلف فرآیندهای مدیریت دانش در سازمانهای کنونی و بیان ساختارها و ویژگی های خاص و منحصر به فرد سازمانهای تحقیق و توسعه مدل مفهومی و بدیع فرآیندهای مدیریت دانش را در سه سطح سازمان تحقیق و توسعه، واحد تحقیق و توسعه و در نهایت پروژه های تحقیق و توسعه ارائه می دهد.این مدل پس از اعتبار سنجی از طریق خبرگان این حوزه، تحلیل عاملی داده های جمع آوری شده و استفاده از آزمون های آماری مرتبط نهایی شده و پس از تایید زیر فرآیندهای پیشنهادی از طریق آزمون دوجمله ای، مدل پیشنهادی در سازمان های تحقیق و توسعه ارائه گردیده است.
اعظم صالحی مقدم فریبرز موسوی مدنی
افزایش رواج برون سپاری هم اکنون در مرکز توسعه استراتژیک اغلب سازمان ها قرار گرفته است. امروزه برون سپاری به صورت فزاینده ای جهت دستیابی به بهبودهای عملکردی در کل کسب و کار استفاده می شود. سازمان ها ناگزیرند برای دستیابی به مزیت رقابتی در دنیای کنونی کسب و کار به استراتژی های نوین روی آورند. یکی از این استراتژی ها استراتژی برون سپاری فعالیت ها است. در دو دهه اخیر سرعت نوآوری و میزان فناوریهای جدید در حال انفجار است. مصرف کنندگان با نرخ فزاینده ای انتظار فناوریهای جدید را دارند. زمان بین معرفی یک فناوری جدید و سازگاری با آن توسط تامین کنندگان بسیار فشرده شده است. همه این دلایل باعث میشود تا سازمانها توجه بیشتری را صرف توسعه محصولات جدید بنمایند علاوه بر این جهانی سازی ،میزان در دسترس بودن کارکنان تحقیق محور را افزایش می دهد و پیشرفت فناوری توانایی سازمانها را برای همکاری مجازی افزایش می دهد جهت رقابت در این پیشروی، سازمانهای زیادی برون سپاری فعالیتهای نوآوری (r&d) را انتخاب میکنند .از آنجا که فعالیتهای تحقیق و توسعه جزو قابلیتهای کلیدی سازمان بوده، بسیار ریسک پذیر، اغلب گران و با کمبود منابع مواجه هستند. به همین منظور در این پژوهش به شناسایی وتحلیل فاکتورهای موفقیت برون سپاری پروژه های تحقیق و توسعه تکنولوژی اطلاعات پرداخته و ضمن بررسی مراحل برون سپاری موفق با استخراج فاکتورهای بحرانی موفقیت به تحلیل میزان اهمیت آنها در برون سپاری می پردازیم و سپس با اصلاح مدلهای موفقیت فاکتورها را ساختاربندی نموده و در پایان به راهکاری جهت موفقیت در سازمانهای تحقیق محور یا سازمانهایی که به دلایل استراتژیک فعالیتهای تحقیق و توسعه خود را برون سپاری می نمایندخواهیم نمود.