نام پژوهشگر: خلیل فصیحی
علی اشرف عبداللهی ابراهیم محمدی گل تپه
استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی موجب کاهش باروری خاک و در نتیجه کاهش کمی و کیفی محصولات تولیدی می شود. استفاده از ریز موجودات خاک به عنوان جایگزین های بیولوژیکی مصرف کودهای شیمیایی را کاهش داده و حاصلخیزی خاک و تولید محصول را افزایش می دهد. قارچ های میکوریز و اندوفیت ریشه (root endophytic) همزیست ریشه گیاهان بوده و بخش عمده عناصر غذایی مورد نیاز آن ها را تامین می نمایند. بررسی حاضر نشان داد که از بین تیمارهای مختلف استفاده شده بعد از تیمار کود شیمیایی، قارچ اندوفیت ریشه به نام sebacina vermifera توانست مقادیر بالاتری از عناصر غذایی گیاه برنج (نیتروژن و فسفر) را تامین و عملکرد دانه را افزایش دهد. این قارچ همزیست ریشه می تواند به عنوان جایگزین مناسبی برای کاهش قسمتی از مصرف کودهای شیمیایی به خصوص نیتروژن و فسفر در زراعت برنج غرقابی مطرح شود.
محمد کریمی علی اصغر نصراله نژاد قمی
افزایش کمبود آب نیازمند سامانه ای از آبیاری است که نسبت به آبیاری غرقابی آب کمتری مصرف کند. این آزمایش در مزرعه ای در شهرستان آبدانان واقع در استان ایلام در سال 1387 برای تعیین اثرات متقابل آبیاری و نیتروژن بر روی عملکرد و اجزای عملکرد برنج رقم صدری انجام شد . طرح به صورت کرتهای خرد شده در سه تکرار اجرا گردید. کرت اصلی شامل چهار شیوه آبیاری:1) آبیاری غرقابی پیوسته،2) آبیاری غرقابی متناوب یک روز در میان،3) آبیاری غرقابی متناوب دور روز در میان و 4) آبیاری غرقابی متناوب سه روز در میان بودند . کرتهای فرعی شامل مقادیر 50 ، 100 و 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بودند. نتایج نشان داد که آبیاری یک روز در میان و دو روز در میان دارای کارآیی مصرف آب و عملکرد بیشتری نسبت به آبیاری غرقابی بودند.با این که بیشترین عملکرد و کارآیی مصرف آب با کاربرد 150 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. اثر متقابل تیمارهای مختلف آبیاری و نیتروژن معنی دار بود. بیشترین عملکرد در آبیاری یک روز در میان با کاربرد 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بدست آمد، اما بیشترین کارآیی مصرف آب مربوط به تیمار آبیاری دو روز در میان با کاربرد 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بود. بیشترین همبستگی مثبت بین عملکرد دانه، طول خوشه، تعداد دانه در خوشه، تعداد پنجه در بوته،وزنزیست توده و تعداد پنجه بارور در بوته وجود داشت. بنابراین تیمار آبیاری یک روز در میان با کاربرد 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار را می توان به دلیل تولید بیشترین عملکرد و کارآیی بالای مصرف آب بعنوان راهکاری مناسب برای مقابله با خطر کم آبی و ذخیره آب در منطقه پیشنهاد نمود.
مرجان مفتاحی هوشنگ قمرنیا
با توجه به محدود بودن منابع آب و رشد بی رویه جمعیت و گسترش صنایع و کشاورزی ، استفاده از آبهای بازیافتی در واقع استفاده بهینه از منابع آب می باشد که امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. سورگوم با نام علمی sorghum bicolor (l.) moench گیاهی علوفه ای از خانواده غلات می باشد و در جهان پس از ذرت، برنج و گندم مقام چهارم را از لحاظ سطح زیر کشت دارا می باشد، لذا می توان به عنوان مهم ترین منبع تولید علوفه به آن نگریست. به منظور آگاهی از تأثیر پساب شهری بر عملکرد و تجمع عناصر سنگین در گیاه و خاک، یک آزمایش زراعی با 5 تیمار و 3 تکرار در سال 1388 در مزرعه تحقیقاتی تصفیه خانه فاضلاب ایلام در قالب طرح بلوک های کاملاً تصادفی اجرا گردید. طول هر کرت 5 متر و عرض آن 5/3 متر در نظر گرفته شد( مساحت هر کرت 5/17 متر مربع) همچنین فاصله بین کرت ها در یک بلوک 1 متر و فاصله بلوک ها از هم 5/1 متر در نظر گرفته شد(برای جلوگیری از تداخل آب تیمارهای مختلف بر اثر نشت).روش آبیاری در این تحقیق سطحی از نوع جویچه ای بود. تیمارهای آبیاری عبارت بودند از 1- آبیاری با آب چاه با کود شیمیایی 2- آبیاری به صورت یک در میان با آب چاه و پساب با کود شیمیایی 3- آبیاری به صورت یک در میان با آب چاه و پساب بدون کود شیمیایی 4- آبیاری با پساب با کود شیمیایی 5- آبیاری با پساب بدون کود شیمیایی. بافت خاک در این تحقیق رس سیلتی بود. در مورد خاک نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تیمارهای آبیاری برsar,ssp, na در سطح 1 درصد و برp,zn,so4,ph در سطح 5 درصد تأثیر گذاشته اند. سایر پارامترهای خاک تغییری نداشتند. خصوصیات مورفولوژیکی مورد مطالعه شامل وزن ریشه(تر و خشک)، وزن ساقه(تر و خشک)، وزن برگ(تر و خشک) وزن پانیکول(تر و خشک)، عملکرد علوفه(تر خشک)، ارتفاع بوته، ارتفاع پانیکول، قطر ساقه وکلروفیل بود. با توجه به نتایج حاصله، نسبت های مختلف آب چاه و فاضلاب و چاه تأثیر معنی داری بر تعداد پنجه، شاخص سطح برگ، ارتفاع بوته، قطر ساقه ، وزن (ریشه، ساقه ، گل و علوفه در حالت تر) و وزن( ساقه، گل و علوفه در حالت خشک) داشت. وزن ها به طور کلی با افزایش نسبت اختلاط پساب بیشتر شد البته در تیمارهایی که به زمین کود داده ایم نسبت به تیمارهای غیر کودی مشابه وزن بیشتری داشته ایم. تعداد پنجه با افزایش نسبت اختلاط پساب کاهش یافت.در مورد ارتفاع بوته و قطر ساقه و شاخص سطح برگ شاهد روندی مشابه حرکت وزن ها بودیم زیرا این اجزا در حقیقت سازنده ی وزن بوته می باشند پس این نتیجه دور از انتظار نبود. خصوصیات کیفی و عناصر مورد بررسی شامل پروتئین خام و نیتروژن ، فسفر، پتاسیم، آهن، روی، مس، منگنز، کادمیوم و سرب بودند که به تفکیک در اندام های مختلف گیاه مورد بررسی قرار گرفتند. با افزایش میزان اختلاط فاضلاب، میانگین درصد پروتئین خام افزایش یافت به گونه ای که بیشترین درصد پروتئین خام را در تیمار 4 داشتیم. البته تیمارهای کودی نسبت به تیمارهای غیر کودی مشابه درصد پروتئین بیشتری را تجربه نمودند وتیمار 4 با تیمار5 در یک گروه قرار گرفتند که نشان دهنده مناسب بودن میزان نیتروژن موجود در پساب برای جایگزینی کود شیمیایی می باشد، تجمع نیتروژن نیز روندی مشابه پروتئین داشت و تجمع نیتروژن در ریشه و ساقه و دانه معنی دار گردید. با افزایش درصد اختلاط پساب میزان فسفروپتاسیم در اندام های گیاهی افزایش یافت و بیشترین میزان فسفر و پتاسیم در تیمار 4 مشاهده شد. تجزیه واریانس فسفر ریشه و ساقه و پتاسیم ریشه و دانه و برگ معنی دار گردید. در یک نتیجه گیری کلی می توان اعلام نمود که پساب تأثیر معنی داری بر تجمع عناصر میکرو(آهن، روی، مس، منگنز) در اندام های گیاهی نگذاشته است البته در تیمارهایی که نسبت بیشتری از پساب به کار رفته بود شاهدبالاتر بودن این عناصر نسبت به تیمار شاهد بودیم اما این تفاوت میانگین به صورت محسوس احساس نشد. تجزیه واریانس این عناصردر مورد روی دانه و برگ، و منگنز ریشه و ساقه معنی دار گردید.
محمد غفوری زاده فیروز مجرد
چکیده ندارد.
پروانه وفا خلیل فصیحی
تاریخ کاشت از طریق تغییر مقدار ماده خشک، تعداد ردیف دانه در بلال ، تعداد دانه در ردیف بلال، وزن هزار دانه، ارتفاع بوته و بلال، پروتئین دانه، فسفر دانه و میزان شیوع بیماری های ویروسی بر عملکرد و خصوصیات کیفی ذرت دانه ای تاثیر می گذارد. انتخاب تاریخ کاشت و هیبرید مناسب از جمله فاکتورهای مدیریتی مهم جهت بهبود عملکرد و کیفیت ذرت دانه ای می باشد. به منظور تعیین مناسب ترین تاریخ کاشت، مطالعه ای در سال زراعی 87 – 1386 در مزرعه تحقیقاتی کبوترآباد اصفهان انجام گرفت. آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید و تاریخ کاشت به عنوان فاکتور اصلی و هیبرید به عنوان فاکتور فرعی منظور گردیدند. خصوصیات رویشی و زایشی در پنج مرحله شامل مراحل از کاشت تا سبز شدن، از کاشت تا ظهور گل تاجی، از کاشت تا ظهور دانه گرده، از کاشت تا کاکل دهی و از کاشت تا رسیدگی فیزیولوژیک و صفات مؤثر بر عملکرد و کیفیت ذرت دانه ای مورد بررسی قرار گرفت. از نظر درجه روز – رشداز کاشت تا زمان سبز شدن، بین هیبریدها و تاریخ های کاشت مورد مطالعه تفاوت محسوسی مشاهده نشد ولی هیبرید ksc 704 در تاریخ کاشت اول بیشترین درجه روز – رشد را برای طی مراحل مختلف نمو به خود اختصاص داد. هیبرید ksc 500 با 6/31 تن در هکتار و هیبرید ossk 713 با 6/48 تن در هکتار، بیشترین عملکرد رادر تاریخ های کاشت دوم و سوم به خود اختصاص دادند. بالاترین تعداد ردیف دانه در بلال مربوط به هیبرید ksc 320 در تاریخ کاشت اول و سوم بود و هیبریدهای ksc 700 ، ossk 713، ossk 552 و bc 404 بالاترین تعداد دانه در ردیف بلال را در تاریخ های کاشت اول و دوم به خود اختصاص دادند. بیشترین وزن هزار دانه مربوط به هیبرید bc 404 در تاریخ کاشت اول و دوم بود. هیبرید ksc 704 بالاترین ارتفاع بوته و بلال را در تاریخ کاشت سوم داشت. بیشترین میزان پروتئین در دانه های حاصل از تاریخ کاشت سوم وجود داشت در صورتی که همه هیبریدها غیر از ksc 320 در یک سطح قرار داشتند. هیبرید ksc 500 نیز در تاریخ کاشت سوم دارای بیشترین مقدار فسفر بود. کمترین درصد بوته و بلال بیمار در هیبرید ossk 713 در تاریخ کاشت سوم مشاهده شد. نهایتا با توجه به نتایج به دست آمده از آزمایش هیبرید ossk 713 و تاریخ کاشت دوم در شرایط آب و هوایی اصفهان برای حصول حداکثر عملکرد و هیبرید ksc 500 برای کیفیت مناسب ذرت دانه ای توصیه می شود.
نصرت اله عباسی علی اصغر نصراله نژادقمی
به منظور بررسی تأثیر آبیاری تکمیلی بر عملکرد، اجزاء عملکرد، پروتئین دانه و بعضی خصوصیات فیزیولوژیکی سه رقم نخود دیم، آزمایشی در سال زراعی 86-85 به صورت طرح فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان ایلام(روستای زنجیره شهرستان شیروان چرداول) اجراء گردید. در این آزمایش شرایط آبیاری تکمیلی در دو سطح (مرحله گلدهی و مرحله نیام بندی) و شرایط بدون آبیاری تکمیلی به عنوان کرت های اصلی و رقم با سه سطح(محلی، آرمان و آزاد) به عنوان کرت های فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج آزمایش نشان داد که شرایط آبیاری تکمیلی اثر معنی داری بر تعداد نیام در گیاه، تعداد دانه در نیام، درصد پروتئین و عملکرد دانه داشت (p<0/01)، به طوری که بیشترین عملکرد مربوط به آبیاری تکمیلی در مرحله نیام بندی با عملکردی معادل873/20 کیلو گرم در هکتاربود. کمترین عملکرد مربوط به رقم آرمان با 30/762 کیلو گرم در هکتاربود. از طرفی آبیاری تکمیلی باعث کاهش درصد پروتئین دانه(3/94 درصد) شد (p<0/05). کمترین درصد پروتئین مربوط به رقم آزاد (21/99 درصد) بود. بیشترین شاخص برداشت مربوط به آبیاری تکمیلی در مرحله نیام بندی بود که رقم آرمان با 41/87 درصد به خود اختصاص داد. کمترین شاخص برداشت مربوط به شرایط بدون آبیاری تکمیلی بود. در شرایط آبیاری تکمیلی، رقم محلی از نظر عملکرد به خوبی توانست با ارقام دیگر رقابت کند که این امر می تواند بدلیل کسب سازگاری های لازم در طی کاشت در منطقه باشد.