نام پژوهشگر: اصغر امیدوار
راضیه رضوانی اصغر امیدوار
به خاطر نگرانی از ایمنی محیط، اخیراً موضوع بسیاری از تحقیقات بر اساس مواد شیمیایی گیاهی برای حفاظت چوب بنا شده است. فورفوریل الکل یک زیست پلیمر است که از محصولات جانبی کشاورزی از جمله باگاس به دست می آید و منجر به تولید چوب- پلیمر از نوع دیواره ای می گردد. این تحقیق به منظور بررسی خواص فیزیکی و مکانیکی چوب- پلیمر حاصل از گونه صنوبر دلتوئیدس و مونومر فورفوریل الکل انجام گرفت و جهت دستیابی به مقدار بهینه پلیمر 4 سطح مختلف فورفوریلاسیون در نظر گرفته شد. بدین منظور نمونه های تهیه شده بصورت تدریجی تا رسیدن به رطوبت صفر درصد خشک شده و با محلول اشباع که از ترکیب مونومر فورفوریل الکل با آب، کاتالیزور های مالئیک انیدرید و اسید سیتریک و با غلظت های مختلف (30 درصد، 60 درصد و 90 درصد) تهیه شده بود، به روش سلول پر بدون خلأ نهایی اشباع شدند و با روش حرارت مستقیم و استفاده از آون، عمل پلیمریزاسیون انجام شد. برای تهیه محلول با غلظت های مختلف از اتانول 95 درصد در آب به عنوان رقیق کننده استفاده شد. بعد از تهیه چند سازه چوب- پلیمر ارزیابی و مقایسه خواص فیزیکی و مکانیکی نمونه های تیمار نشده و چوب- پلیمر، از قبیل دانسیته، اثر ضد واکشیدگی، کارایی دفع آب، مقاومت به فشار موازی الیاف، مقاومت به فشار عمود بر الیاف، مدول گسیختگی، مدول الاستیسیته، مقاومت به کشش و مقاومت به ضربه، انجام شد. میزان میانگین درصد افزایش وزن به دست آمده در اثر اشباع با محلول های با غلظت 30، 60 و 90 درصد به ترتیب 31، 65 و 102 درصد بود. نتایج آزمایش و تجزیه و تحلیل داده ها افزایش خواص فیزیکی را در همه سطوح فورفوریلاسیون نشان داد. بطوریکه در تیمار با محلول های با غلظت 30، 60 و 90 درصد به ترتیب 17، 51 و 73 درصد افزایش دانسیته، 67، 78 و 83 درصد افزایش اثر ضد واکشیدگی و 41، 70 و 79 درصد افزایش کارایی دفع آب، در مقایسه با نمونه های شاهد مشاهده گردید. نتایج نشان می دهد رابطه مستقیمی بین میزان پلیمر و خواص فیزیکی مورد بررسی وجود دارد. همچنین در رابطه با خواص مکانیکی تیمار فورفویلاسیون منجر به بهبود مقاومت به فشار موازی الیاف و عمود بر الیاف گردید. بطوریکه بیشترین افزایش در فشار موازی الیاف در محدوده بار الاستیک و با استفاده از سطوح بالای فورفوریلاسیون به دست آمد که معادل 44 درصد بود. همچنین استفاده از سطوح بالای فورفوریلاسیون منجر به افزایش 86 درصدی در فشار عمود بر الیاف گشت. مدول گسیختگی در سطوح پایین و بالا و مقاومت کششی در سطوح متوسط و بالا، در مقایسه با نمونه های شاهد کاهش یافت. مدول الاستیسیته نمونه های تیمار شده در هر سه سطح اختلاف معنی داری با نمونه های شاهد نداشت و مقاومت به ضربه در هر سه سطح از تیمار در مقایسه با نمونه های شاهد کاهش یافت. با توجه به نتایج به طور کلی می توان گفت در مواردی که خواص فیزیکی و پایداری ابعاد چوب- پلیمر اهمیت دارد استفاده از سطوح بالای فورفوریلاسیون مناسب تر است و در مورد خواص مکانیکی به جز مقاومت به فشار، بسته به خاصیت مورد نظر استفاده از سطوح متوسط و پایین تر فورفوریلاسیون مطلوب تر می باشد.
سمیرا عشقی ستوده اصغر امیدوار
چکیده در این تحقیق مقاومت به پوسیدگی چوب صنوبر دلتوئیدس فورفوریله شده مورد بررسی قرار گرفت. ارزیابی تاثیر میزان جذب پلیمر (20، 40، 60، 80 و 100%) با استفاده از مونومر فورفوریل الکل، اتانول 95% و آب جهت رقیق کردن و مالئیک انیدرید و اسیدسیتریک به عنوان کاتالیزور بر میزان پوسیدگی چوب-پلیمر مد نظر بوده است. نمونههای آزمایشی مطابق استاندارد awpa e1099 با ابعاد 2×2×2 سانتی متر از برون چوب صنوبر بدون هر گونه عیب ظاهری تهیه و در 5 سطح wpg اقدام به تهیه چوب-پلیمر شد. برای این منظور نمونه ها در آون خشک شدند و به روش سلول پر اما بدون خلاء نهایی مورد اشباع قرار گرفتند سپس قارچ های عامل پوسیدگی سفید trametes versicolor)) و قهوهای (coniophora puteana ) جهت انجام آزمون پوسیدگی تهیه شدند. نمونههای آزمونی، درون محفظههای شیشه ای که حاوی خاک و ماده غذایی جهت رشد قارچ بود، بر روی ریسه های رشد یافته قرار داده شدند. محفظههای شیشهای در محدوده دمائی بین 25 تا 27 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 75 درصد به مدت 12 هفته داخل انکوباتور قرار داده شد. سپس، وزن نمونهها اندازهگیری و کاهش وزن محاسبه شد. به طور کلی تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که اختلاف کاهش وزن بین نمونهها کاملا معنیدار بوده و در کلیه تیمارها مقاومت خوبی در برابر پوسیدگی قارچی ملاحظه گردید. با افزایش میزان درصد جذب پلیمر، میزان کاهش وزن و پوسیدگی در چوب-پلیمر کاهش یافت. بهترین مقاومت قارچی در تیمار 100 درصد پلیمر در برابر قارچ مولد پوسیدگی سفید با 84/2 درصد کاهش وزن مشاهده شد و میزان کاهش وزن نمونه های چوب-پلیمر در معرض قارچ پوسیدگی سفید با جذب های متفاوت 0 ، 20 ،40 ، 60 و 80 درصد به ترتیب 73/66 ، 95/11 ، 35/8 ، 83/6 و 06/4 درصد، و در معرض قارچ پوسیدگی قهوهای میزان کاهش وزن به ترتیب 01/47، 08/13، 87/11، 57/9، 36/6 و 95/4 درصد ملاحظه شد.
عباس قنبری محراب مدهوشی
چکیده هدف از این مطالعه بررسی اثر نوع الیاف، اندازه الیاف و روش اختلاط بر دانسیته و قدرت نگهداری اتصال دهنده ها (میخ و پیچ) در کامپوزیت های الیاف طبیعی- پلی پروپیلن بود. به این منظور الیاف چوب صنوبر و کاه برنج به عنوان الیاف طبیعی در سه سطح 45، 60 و 75 درصد در اندازه 40-20 مش و 60-40 مش و همچنین دو روش اختلاط خشک و اکستروردر انتخاب شدند. mapp به عنوان عامل جفت کننده به اندازه 4 درصد وزن خشک استفاده شد. بعد از اختلاط جداگانه مواد از طریق دو روش ذکر شده و ساخت تخته ها، نمونه هایی به ابعاد 1×5×5 سانتی متر از تخته ها بریده شدند. سپس دانسیته و مقاومت نگهداری اتصال دهنده ها (میخ و پیچ) با توجه به استاندارد بریتانیایی اندازه گیری شد. نتایج نشان دادند که روش اختلاط، نوع الیاف و میزان الیاف اثرات معنی داری بر دانسیته کامپوزیت ها دارند. نمونه های ساخته شده با روش خشک، دانسیته کمتری نسبت به نمونه های ساخته شده با روش اکسترودر داشتند. همچنین کامپوزیت های شامل الیاف کاه برنج دانسیته کمتری در مقایسه با الیاف چوب صنوبر نشان دادند. یافته های جدید حاکی از روند متفاوت دانسیته در دوروش اختلاط، با افزایش درصد الیاف بود. بر خلاف روش اکسترودر، در روش خشک دانسیته کامپوزیت ها با افزایش درصد الیاف، کاهش یافت. به علاوه روش اختلاط، نوع الیاف، اندازه الیاف و درصد الیاف بر قدرت نگهداری اتصال دهنده ها، اثرات معنی داری داشتند. در مقایسه با روش اکسترودر، در روش خشک کامپوزیت ها قدرت نگهداری میخ بیشتری نشان دادند اما قدرت نگهداری پیچ کمتری داشتند. همانند دانسیته استفاده از الیاف چوب صنوبر منجر به قدرت نگهداری بالاتر اتصال دهنده ها در مقایسه با الیاف کاه برنج شد. همچنین کامپوزیت های حاوی الیاف با اندازه 60-40 مش قدرت نگهداری اتصال دهنده های بیشتری در مقایسه با الیاف با اندازه 40-20 مش نشان دادند. به علاوه قدرت نگهداری اتصال دهنده ها در هر دو روش با افزایش درصد الیاف کاهش یافت. لازم به ذکر است که در همه تیمارها قدرت نگهداری پیچ بالاتر از فدرت نگهداری میخ بود.
ندا مرادپور شیخ کانلو محمد رضا ماستری فراهانی
به منظور بررسی اثر استیلاسیون و آنتی اکسیدان به طور مجزا و همراه هم بر روی تغییر رنگ و زاویه تماس کامپوزیت چوب-پلاستیک هوازده? تخته ها یی از آرد چوب صنوبر و پلی اتیلن تهیه شد. نمونه ها به مدت ? ماه در معرض هوازدگی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که کامپوزیت های چوب- پلاستیک با آرد چوب استیله شده تا حدودی تغییر رنگ کمتری نسبت به نمونه های شاهد داشتند. همچنین این تیمار تا حدی لیگنین را در مقابل تخریب نوری حفاظت کرد. آنتی اکسیدان مورد استفاده در این تحقیق اثری بر روی تغییر رنگ کامپوزیت های چوب-پلاستیک نداشت اما به نظر می رسد که آنتی اکسیدان توانسته از تخریب پلاستیک جلوگیری کند. همچنین قابل ذکر است که استیلاسیون سبب افزایش زاویه تماس در نمونه های تیمار شده قبل از دوره هوازدگی شد اما بعد از اتمام دوره هوازدگی قابلیت محافظت از سطح نمونه ها در برابر تخریب نوری نداشت به طوری که زاویه تماس کلیه نمونه ها بعد از دوره هوازدگی صفر شد.
یونس محمدنیا افروزی اصغر امیدوار
در این تحقیق میزان مقاومت به هوازدگی نمونه های برون چوب صنوبر دلتوئیدس (populus deltoides) تیمار شده با فاز آناتیس نانو دی اکسید تیتانیم مورد بررسی قرار گرفت. نمونه ها در دو رطوبت صفر و 25 درصد توسط نانو دی اکسید تیتانیم با سه غلظت 5/0، 75/0 و 1 درصد تحت روش سلول پر اشباع شدند. پس از اشباع و قبل از قرار گرفتن نمونه ها در داخل دستگاه هوازدگی مصنوعی، پارامتر های رنگی(l*,a*, b*) اندازه گیری شدند تا رنگ اولیه بدست آید. آنگاه نمونه ها در دستگاه هوازدگی مصنوعی قرار داده شدند. اشعه uv با طول موج 365 نانو متر و همچنین اسپری آب و دما بر نمونه ها اعمال شد. نمونه ها در مدت زمان های 200، 400 و800 ساعت در معرض آزمون هوازدگی مصنوعی قرار گرفتند، سپس میزان پارامترهای رنگی آن ها اندازه گیری شد. اختلاف پارامترها قبل و بعد از هوازدگی در هر مرحله تعین و میزان تغییرات رنگی((de* برای هر سه مرحله با داشتن تغییرات پارامترهای رنگی محاسبه شد. تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده نشان داد که میانگین کاهش تغییر رنگ نمونه های اشباع شده با نانو دی اکسید تیتانیم در هر دو رطوبت اختلاف معنی داری داشت. با افزایش غلظت نانو دی اکسید تیتانیم از 5/0 تا 1 درصد، میزان تغییر رنگ در نمونه ها کاهش یافت. اما در غلظت های یکسان بین دو رطوبت اختلاف معنی داری وجود نداشت. بهترین مقاومت به تغییر رنگ را نیز غلظت 1 درصد نانو دی اکسید تیتانیم از خود نشان داد.
آرمان احمدی نژاد چوبری اصغر امیدوار
در این تحقیق میزان مقاومت به پوسیدگی نمونه های برون چوب صنوبر دلتوئیدس (populus deltoides) تیمار شده با نانو دی اکسید تیتانیم فاز آناتیس مورد بررسی قرار گرفت. نمونه های چوبی در دو سطح رطوبتی صفر و 25 درصد توسط روش سلول پر با سوسپانسیون نانو دی اکسید تیتانیم در سه غلظت (5/0– 75/0 – 1 درصد) اشباع شدند. پس از خالص سازی و کشت قارچ ها در محیط کشت مالت - آگار، نمونه های تهیه شده طبق استاندارد astm - d 1413 در معرض دو قارچ عامل پوسیدگی سفید trametes versicolorو پوسیدگی قهوه ای coniphora puteana قرار داده شدند. بطوریکه نمونه های چوب روی قارچ های رشد داده شده در محیط خاک و چوب تغذیه منتقل شده و به مدت سه ماه در اتاق کشت با دمای 23 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 75% قرار گرفتند. در این تحقیق با استفاده از دو سری نمونه شاهد و اشباع شده و بر اساس ا ندازه گیری های وزن در مراحل مختلف، کاهش وزن بر اثر رشد قارچ ها در نمونه ها ا ندازه گیری شد. بطور کلی تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده نشان داد که اختلاف میانگین کاهش وزن نمونه های اشباع شده با نانو دی اکسید تیتانیم معنی دار بوده و در کلیه تیمارها مقاومت خوبی در برابر پوسیدگی قارچی مشاهده شد. همچنین با افزایش درصد استفاده از نانو دی اکسید تیتانیم، میزان پوسیدگی در نمونه ها کاهش یافت. بهترین مقاومت قارچی در غلظت 1% از نانو دی اکسید تیتانیم و قارچ عامل پوسیدگی سفید رخ داد.
علی سلامتیان بیشه مریم قربانی کوکنده
چکیده این تحقیق به منظور بررسی اثر سطوح مختلف مونومر الکل فورفوریل بر جذب آب و تغییرات ابعاد و مقاومت به پوسیدگی چوب پلیمر حاصل از گونه توسکای ییلاقی alnus subcordata انجام گرفت. بدین منظور نمونه ها طبق استانداردastm-d4442 به ابعاد2×2×2 سانتی متر برای آزمایشات فیزیکی و استاندارد en113 به ابعاد 5×5/2×5/1 سانتی متر برای آزمایشات پوسیدگی بریده شد. پس از خشک شدن، نمونه ها با ترکیب مونومر الکل فورفوریل ، کاتالیزورهای مالئیک انیدرید و اسید سیتریک که با استفاده از حلال اتانول 95 درصد به غلظت 40، 60، 80 و 100 درصد رسانده شده بود، اشباع شد. بعد از تهیه چند سازه چوب پلیمرارزیابی و مقایسه خواص فیزیکی و مقاومت به پوسیدگی نمونه های تیمار نشده و چوب پلیمر، از قبیل اثر ضد واکشیدگی، واکشیدگی حجمی و میزان جذب آب و مقاومت به پوسیدگی سفید (trametes versicolor) انجام شد. میانگین درصد افزایش وزن نمونه های تیمار شده با محلول هایی با غلظت 40، 60، 80 و100 درصد، به ترتیب 82/45، 17/71، 48/87، 43/101 درصد گزارش گردید. نتایج آزمایش و تجزیه و تحلیل داده ها افزایش خواص فیزیکی را در همه سطوح فورفوریلاسیون نشان داد. به طوری که در تیمار با محلول هایی با غلظت 40، 60، 80 و 100 درصد به ترتیب 64/46، 16/54، 31/63 و 66/68 درصد افزایش اثر ضد واکشیدگی و 85/65، 38/76، 22/83 و 22/86 درصد کاهش میزان جذب آب و 26/49، 75/55، 80/64 و 91/67 درصد کاهش واکشیدگی حجمی نسبت به نمونه شاهد مشاهده گردید. همچنین میزان کاهش وزن نمونه ها بعد از 16 هفته مجاورت با قارچ پوسیدگی سفید به ترتیب برابر است با 51/32، 83/3، 11/2، 78/1 و 84/0 درصد به دست آمد. نتایج نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین میزان پلیمر و کاهش جذب آب و بهبود ثبات ابعاد وجود دارد. با توجه به نتایج، به طور کلی می-توان گفت در مواردی که خواص فیزیکی و پایداری ابعاد چوب-پلیمر اهمیت دارد، استفاده از سطوح بالای فورفوریلاسیون مناسب تر است.
آمنه رضازاده محمدرضا ماستری فراهانی
در این تحقیق مقاومت به پوسیدگی چوب صنوبر دلتوئیدس اشباع شده با نانواکسید روی در برابر قارچ پوسیدگی سفید trametes versicolor و قارچ پوسیدگی قهوه ای coniophora puteana مورد بررسی قرار گرفت. جهت تهیه سوسپانسیون نانواکسید روی از دو معلق کننده متفاوت (پلی اتیلن گلیکول 400 و رزین اکریلیک) استفاده شد. نمونه های آزمایشی با ابعاد 2×2×2 سانتی متر از برون چوب صنوبر بدون هر گونه عیب ظاهری تهیه و در سه سطح غلظت (5/0، 1، 5/1%) با نانواکسید روی اشباع شدند. سپس مقاومت به پوسیدگی کلیه نمونه ها مطابق استاندارد astm 1413 اصلاح شده در برابر قارچ های trametes versicolor و coniophora puteana مورد بررسی قرار گرفت. به طور کلی، تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که اختلاف معنی داری بین کاهش وزن در اثر پوسیدگی نمونه های اشباع شده با نانواکسید روی و نمونه های شاهد وجود داشت ولی بین کاهش وزن نمونه های اشباع شده اختلاف معنی داری مشاهده نشد. تاثیر دو قارچ پوسیدگی سفید و قهوه ای بر کاهش وزن نمونه های شاهد در سطح 5% معنی دار بوده به طوری که نمونه هایی که در معرض قارچ پوسیدگی سفید قرار گرفتند، دچار کاهش وزن بیشتری شدند. استفاده از دو نوع معلق-کننده متفاوت تاثیر معنی دار بر کاهش وزن نمونه ها نداشت.
سعیده ابراهیمی محراب مدهوشی
در کشور ما ساختمان های تاریخی زیادی وجود دارد که حفاظت از آن ها علاوه بر ارزش فرهنگی، تاریخی و مذهبی از دیدگاه گردشگری و جذب توریسم نیز لازم و ضروری است. در تعداد زیادی از این بناها علاوه بر مصالح بنایی سنتی، از چوب به عنوان یک عنصر باربر استفاده شده است. این عناصر باربر غالبا شامل تیر، ستون، سیستم سقف و سیستم کف این ساختمان هاست. این بناها در اثر گذشت زمان و عوامل متعدد محیطی و جغرافیایی در معرض تخریب و آسیب قرار گرفته اند. برخی از این آسیب ها پنهان بوده و با ارزیابی بصری قابل تشخیص نیستند. لذا برای ارزیابی وضعیت درونی اعضای چوبی به روشی سریع، کارامد و مقرون به صرفه نیاز است که قادر به تشخیص معایب درونی اعضای چوبی باشد. تحقیق حاضر بر روی یکی از بناهای بافت فرهنگی گرگان انجام گرفت. در این تحقیق وضعیت اعضای چوبی باربر خانه تاریخی رضا قلی نژاد نظیر کلاف های چوبی سرتاسری و خرپاهای چوبی سقف، توسط دستگاه آزمون غیر مخرب موج تنش مورد ارزیابی قرار گرفت. سرعت موج تنش در هر عضو مورد آزمون، توسط دستگاه موج تنش اندازه گیری شد. همچنین گونه های چوبی مورد استفاده مورد شناسایی قرار گرفت. نتایج نشان داد مقدار سرعت موج تنش در نمونه های سالم از نمونه های تخریب شده بیشتر و اعضایی که سرعت موج تنش عبوری از آن ها در سطح پایینی قرار داشت، مظنون به پوسیدگی و تخریب بودند. نتایج بدست آمده نشان داد اعضایی که دچار حمله حشرات، نفوذ رطوبت و تنش های ناشی از بارگذاری بودند تخریب شدیدتری در مقایسه با سایر اعضا داشتند. همچنین بخش هایی که در جهت باد غالب منطقه قرار داشتند دچار تخریب شدیدتری بودند.
سید محمود میری تاری محراب مدهوشی
به منظور تدوین یک برنامه بومی کوره بر پایه تئوری انتشار برای چوب پالونیا (paulownia fortunei) با برش تجاری و با ضخامت اسمی 5 سانتی متر، 3 پایه به طور تصادفی از جنگل شصت کلا در حوالی گرگان قطع و تحت برنامه های تدوین شده بر پایه تئوری انتشار، برگرفته از روابط مالمکوئیست در کوره خشک شدند. همچنین برنامه هایی بر اساس توصیه موسسه fpl بر روی بارهای مجزا و به منظور مقایسه با نتایج تئوری انتشار برای خشک کردن استفاده شد. رطوبت نهایی در همه بارها 2±8 درصد در نظرگرفته شد. برای هر روش، سه بار کوره به طور مجزا و در مجموع شش بار کوره تدوین و اجرا شد. برنامه های تدوین شده بر اساس توصیه موسسه fpl شامل کدهای t6e3، t6e4 و t7e4 بودند. در برنامه های تدوین شده بر اساس تئوری انتشار، دمای تر در همه آنها یکسان (59 درجه سانتی گراد) در نظر گرفته شد و دمای خشک با توجه به کاهش رطوبت به تدریج افزایش یافت. شدت معایب (کمانی، انحنا و تاب) و ترک ها (سطحی و انتهایی) در طول اجرای برنامه در همه بارها قبل و بعد از خشک شدن اندازه گیری شدند. از روش های کنترل کیفی و آنالیز آماری جهت تجزیه و تحلیل نتایج و انتخاب مناسب ترین برنامه استفاده گردید. نتایج نشان داد در تمامی برنامه ها، شدت تغییرات در حدود قابل قبول کمی و کیفی قرار دارند. در میان برنامه های تدوین شده بر اساس توصیه fpl کد t7e4 به علت وجود درصد رطوبت بالاتر و اعمال برنامه نسبتا شدیدتر، درصد شدت تغییرات معایب بیشتری را نشان داد که این نتایج مشابه بار اول کوره در برنامه تدوین شده بر اساس تئوری انتشار (dif1) می باشد. اما در برنامه هایی نظیر t6e3 با وجود درصد رطوبت بالاتر به علت خشک شدن ملایم تر و همچنین در بار سوم تئوری انتشار (dif3) با وجود برنامه شدیدتر به علت درصد رطوبت اولیه کمتر شدت تغییرات معایب از سایر برنامه ها کمتر بودند. به نظر می رسد در گونه های با دانسیته پایین نظیر پالونیا در صورت کم بودن رطوبت اولیه، اعمال برنامه شدیدتر بدون نگرانی از وقوع معایب چشمگیر مقدور می باشد. ولی درصورت وجود درصد رطوبت بالاتر، اعمال برنامه ملایم تر می تواند کیفیت بالاتری در پی داشته باشد.
مصطفی برزگر شیری اصغر امیدوار
در این پژوهش با استفاده از پسماند ساقه گیاه ذرت دانه ای و پلی پروپیلن، بهروش ناپیوسته ( اختلاط خشک و قالبگیری در پرس گرم ) به ساخت چندسازه چوب-پلاستیک اقدام شد، دمای پرس 185 درجه سانتی گراد و مدت زمان و فشار به ترتیب 20 دقیقه و 35 بار بودند. نتایج آزمون های مکانیکی نشان داد که استفاده از پرکننده در کلیه سطوح موجب تقویت مدول الاستیسیته کششی و مدول خمشی ماده زمینه پلی پروپیلن شده و بیشترین تاثیر مثبت در سطح 60% پرکننده مشاهده شد. افزایش نسبت وزنی پلیمر به ماده سلولزی، بهبود مقاومت خمشی و استحکام ضربه را در پی داشت. به طور کلی اندازه ذرات ماده پرکننده بر روی تمام خواص تاثیر معنی دار داشت، اما شدت تاثیر و تغییرات حاصل از تفاوت اندازه ذرات، کمتر از نوع و میزان ماده سلولزی بود؛. نتایج به دست آمده از اندازه گیری میزان واکشیدگی ضخامت و جذب آب بلند مدت تخته ها نشان داد که افزایش میزان الیاف ساقه ذرت در تخته ها، موجب افزایش میزان جذب آب و واکشیدگی ضخامت در کلیه تیمارها گردیده است؛ نتایج بیانگر این بود که با کاهش اندازه ذرات ماده پرکننده پودر ساقه ذرت از محدوده 20 تا 40 مش به 40 تا 80 مش و سپس 80 تا 120 مش میزان جذب آب و واکشیدگی ضخامت پیوسته کاهش یافت
روژین کاکی مریم قربانی کوکنده
این پژوهش با هدف بررسی اثر مونومرهای حفره ای متیل متااکریلات و استایرن بر خواص فیزیکی، مکانیکی و مقاومت به پوسیدگی چوب راش ایرانی (fagus orientalis) انجام شد. نمونه های آزمونی در سیلندر اشباع، به روش بتل، در پنج سطح غلظت 0، 40، 60، 80 و 100 درصد، با مونومر متیل متااکریلات و استایرن رقیق شده با بنزن به عنوان حلال اشباع شدند. به منظور پلیمر شدن مونومر، نمونه های اشباع شده در دستگاه اتو، به مدت 24 ساعت، تحت دمای 90 درجه سانتی-گراد و متعاقباَ برای همین زمان، تحت دمای 103 درجه سانتی گراد قرار داده شدند. درصد جذب مونومر درسطوح 40، 60، 80 و 100 درصد متیل متااکریلات به ترتیب، 601/41، 189/46، 050/54 و 904/57 و در استایرن 550/36، 502/37، 468/37 و 288/38 درصد اندازه گیری شد. درصد افزایش وزن مونومر متیل متااکریلات و استایرن به ترتیب، در پائین-ترین312/5 و 554/11 و بالاترین سطح نیز، و 032/22 و 067/26 درصد گزارش گردید. با افزایش غلظت مونومر، دانسیته نمونه های تیمار شده نسبت به شاهد روندی صعودی را نشان داد، به طوریکه در بالاترین غلظت یعنی 100 درصد، حداکثر دانسیته اندازه گیری شد. دانسیته چوب در نمونه شاهد g/cm3 63/0 و در بالاترین سطح جذب مونومر متیل متااکریلات و استایرن به ترتیب g/cm384/0 و g/cm391/0 گزارش گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد مقاومت های مکانیکی با افزایش غلظت محلول مونومر افزایش یافت. مدول گسیختگی، مدول الاستیسیته، سختی و فشار موازی الیاف در بالاترین سطح تیمار (غلظت 100 درصد) نسبت به نمونه شاهد، به ترتیب 4/36 ،4/44، 29 و 7/30 درصد برای مونومر متیل متااکریلات، و برای مونومر استایرن 32، 5/35، 5/36 و 5/27 درصد افزایش یافت. مقاومت به پوسیدگی نمونه های تیمار شده نسبت به نمونه های شاهد افزایش یافت، به طوریکه بیشترین کاهش وزن در اثر پوسیدگی در نمونه های شاهد، 9/36 درصد بود ولیکن در نمونه های اشباع شده با مونومر استایرن 6/7 درصد و مونومر متیل متااکریلات 5/6 درصد مشاهده شد.
حکیمه جهانتیغ اصغر امیدوار
این تحقیق به منظور بررسی اثر رطوبت بر پلیمریزاسیون و توزیع پلیمر درچوب-پلیمر گونه صنوبر و آنالیز شیمیایی ftir آن انجام گرفت. اهداف اصلی این تحقیق بررسی اثر رطوبت بر درصد جذب مونومر، پلیمرو شاخص های تیمارپذیری (عمق نفوذ و توزیع میکروسکوپی) در همه جهات جریان (نمونه های بدون اندود) و جهت جانبی (نمونه های سر و ته اندود) و تعیین نقش آناتومیکی هر یک از عناصر در انتقال سیال و تغییرات شیمیایی چوب فورفوریله بود. به منظور دستیابی به اهداف فوق تعداد 48 نمونه به ابعاد 4*2*2 سانتی متر را به رطوبت های مورد نظر (0، 12، 25، 40 درصد) رسانده و سپس در نیمی از نمونه ها سروته را اندود کرده تا فقط جریان عرضی برقرار باشد. نیمی دیگر از نمونه ها بدون اندود کنار گذاشته شد تا جریان در همه جهات برقرار گردد. برای اشباع نمونه ها از مونومر فورفوریل الکل استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان جذب مونومر، پلیمر و شاخص توزیع، در رطوبت 12 درصد بیشتر از رطوبت صفر درصد بود، و بالاتر از رطوبت 25 درصد میزان جذب کاهش یافت. در همه جهات جریان و همچنین در جریان عرضی، از لحاظ میزان رطوبت بر میزان جذب مونومر، پلیمر و شاخص توزیع اختلاف معنی دار وجود داشت. در جهات مختلف جریان (همه جهات جریان، جریان عرضی) میزان جذب مونومر ، پلیمر و شاخص توزیع اختلاف معنی دار وجود نداشت. توزیع مایع در همه جهات جریان مناسب تر از جریان عرضی بود. ضمناً عمق نفوذ در همه نمونه ها و در همه سطوح رطوبتی کامل بود. به طور کلی بهترین توزیع مایع در رطوبت 12 و 25 درصد بود که با توجه به صرفه اقتصادی و کاهش هزینه های چوب خشک-کنی در بین 4 سطح رطوبتی میزان رطوبت 25 درصد در صنعت توصیه می گردد. تست ft ir حضور فورفوریل الکل در چوب- پلیمر و تغییرات چوب فورفوریله را نشان داد.
تمنا ایمانی لل مرزی اصغر امیدوار
افزایش کاربرد چوب از یک سو و محدودیت منابع آن از سوی دیگر، لزوم بهره مندی از گونه های تند رشد را بیشتر کرده است. یکی از این گونه های سریع الرشد پالونیا است. با توجه به دوام کم این چوب پیدا کردن روشی مناسب برای بهبود ویژگی های این چوب ضروری به نظر می رسد. یکی از روشهای مناسب برای اصلاح ویژگی های چوب، تیمار حرارتی است که هدف اصلی این مطالعه بررسی اثر تیمار حرارتی چوب پالونیا با روغن کلزا، بر روی ثبات ابعادی و خواص مکانیکی آن بود. تیمار حرارتی نمونه های پالونیا با استفاده از دایجستر محتوی روغن کلزا در دماهای 180و 220 درجه سانتی گراد و در دو زمان 1 و2 ساعت انجام پذیرفت. تیمار حرارتی با روغن کلزا سبب بهبود ثبات ابعاد چوب پالونیا شد که با افزایش دما و زمان تیمار،ثبات ابعادی ase)) افزایش یافت. نتایج نشانگر آن است که تیمار حرارتی سبب افزایش مقاومت فشار موازی الیاف و کاهش بعضی از خواص مکانیکی به خصوص مقاومت خمشی شد و با افزایش دمای تیمار افت ویژگی های مکانیکی تشدید می گردد.
سیروس حبیب زاده اصغر امیدوار
چکیده در این تحقیق اثر تیمار با نانو ذرات اکسید روی بر روی خصوصیات هوازدگی، پوسیدگی و مقاومت های مکانیکی چوب پلیمر مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور نمونه هایی بدون عیب از برون چوب صنوبر دلتوئیدس با ابعاد 50×50×5 و 19×19×19 میلی متر (شعاعی × مماسی × طولی) به ترتیب، برای آزمون هوازدگی و پوسیدگی تهیه شد. نمونه های آزمون فیزیکی و مکانیکی بر اساس استاندارد های متداول astm تهیه و سپس با نانو کامپوزیت روی/استایرین، با غلظت های 5/0، 1 و 5/1 درصد اشباع شد. خصوصیات رنگ نمونه ها بر طبق استاندارد astm d 2244 قبل و بعد از 200، 400 و 800 ساعت قرار گرفتن در معرض هوازدگی مصنوعی اندازه گیری شد. نمونه های مربوط به آزمون پوسیدگی بر طبق استاندارد astm d 1413 در تماس با قارچ مولد پوسیدگی سفید (t.versicolor) و قارچ مولد پوسیدگی قهوه ای (c. puteana) قرار گرفته و میزان کاهش وزن اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل آماری نتایج مربوط به تغییر رنگ نمونه های هوازدگی نشان داد که اثر تیمار بر روی فاکتور روشنایی(?e) نمونه ها معنی دار بود. تغییرات مربوط به پارامتر ?e در نمونه های تیمار شده کمتر از نمونه های شاهد بود. نتایج مربوط به مقاومت های مکانیکی نشان داد، که در برخی از نمونه ها تیمار شده، خصوصیات مکانیکی با افزایش معنی داری همراه بودند. بررسی آماری نتایج حاصل از کاهش وزن به وسیله قارچ های عامل پوسیدگی نشان داد که تیمار با نانو اکسید روی تاثیر معنی داری در افزایش مقاومت به پوسیدگی چوب پلیمر داشته است. همچنین اثر افزایش غلظت نانو اکسید روی، با توجه به نوع قارچ معنی دار بوده است، به طوری که نمونه هایی که در آنها از نانو اکسید روی استفاده شده بود قابلیت جایگزینی با نمونه هایی را داشت که در آن از میزان جذب پلیمر با سطح بالا استفاده شده بود.
ملیحه سلطانی یلمه محمدرضا ماستری فراهانی
فرایند فورفوریلاسیون به عنوان یکی از روش های اصلاح چوب در دهه های اخیر موردتوجه قرار گرفته و بسیاری ازویژگی های آن مورد بررسی قرار گرفته است. در این فرایند از فورفوریل الکل به عنوان مونومری برای اصلاح چوب استفاده می شود. در این تحقیق به بررسی تأثیر فورفوریل الکل (فرایند فورفوریلاسیون) بر رنگ پذیری (چسبندگی رنگ) چوب صنوبر دلتوئیدس (populus deltoeides) و همچنین تأثیر پدیده هوازدگی بر چسبندگی رنگ و همچنین تغییرات رنگ، پرداخته شد. برای این منظور نمونه هایی از برون چوب صنوبر با ابعاد mm2 (شعاعی) ، mm 50 (طولی)، و mm 50(مماسی) با دو محلول فورفوریل الکل با غلظت های متفاوت 20و60 % اصلاح شدند. نمونه های آزمایش به دو دسته برای آزمون چسبندگی بدون هوازدگی و هوازدگی تقسیم شدند. رنگ های مورد استفاده آکریلیک شفاف، آکریلیک مات به همراه آستری از رزین، آلکیدی مات، و روغن ساج (سلولزی)نیمه شفاف بودند. برای انجام آزمون چسبندگی رنگ از روش pull-off و دستگاه defelsko اتومات ساخت آمریکا مطابق با استاندارد 4541astm d استفاده شد. آزمون هوازدگی طبیعی در منطقه استان گلستان (گنبد کاووس) به مدت سه ماه انجام شد. پس از اتمام دوره هوازدگی تغییرات رنگ و آزمون چسبندگی انجام گرفت. در این مطالعه اثر مستقل و متقابل فاکتورهای مختلف رنگ، هوازدگی، درصد افزایش وزن (wpg) و فورفوریلاسیون بر روی میزان چسبندگی فیلم رنگ نمونه ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر متقابل فورفوریلاسیون و رنگ بر تغییرات رنگ و چسبندگی معنی دار است و اثر اصلاح با فورفوریل الکل برچسبندگی و تغییرات رنگ وابسته به نوع رنگ است. در اثر تیمار با فورفوریل الکل نه تنها کاهشی در چسبندگی پوشش ها مشاهده نشد بلکه سبب افزایش چسبندگی نیز شد. این نشان دهنده سازگاری رضایت بخش چوب تیمار شده با فورفوریل الکل با پوشش های موردمطالعه میباشد.
حسین آقابابایی طاقانکی تقی طبرسا
در این پژوهش با استفاده از آرد چوب صنوبر، پلی پروپیلن و نانورس با 4 سطح متغییر 0%، 2%، 4% و 6%، به ساختن چندسازه چوب-پلاستیک به روش ناپیوسته، توسط پرس گرم اقدام شد. نتایج به دست آمده از خواص کندسوزکنندگی نشان داد که با افزایش میزان نانورس از 0% به 6%، زمان شعله ور شدن و نقطه گدازش، به طور معنی داری افزایش می یابد و مساحت سوختگی با تأثیر کمتر و بدون تغییرات معنی دار و همچنین درصد کاهش وزن ناشی از آتش سوزی به طور معنی داری در چوب-پلاستیک، کاهش یافت. به نظر می رسد که نانورس باعث ایجاد یک لایه عایقی شده و به خاطر داشتن ضریب ظاهری بسیار بالا، موجب افزایش دمای تجزیه حرارتی و پایداری حرارتی در کامپوزیت می گردد. اما برخلاف انتظار، پس از آزمون هوازدگی مشخص شد که نانورس نه تنها باعث کاهش تغییر رنگ در چوب-پلاستیک نمی شود، بلکه افزایش نانورس موجب تغییر رنگ بیشتر و افزایش l? شده و در نهایت باعث افزایش سفیدی و روشنایی سطح نانوکامپوزیت می گردد. همچنین خواص کششی بعد از دوره هوازدگی نشان داد که افزایش نانورس تا سطح 4% موجب تقویت مقاومت کششی کامپوزیت های هوازده می شود و با افزودن نانو تا سطح 6% به علت تجمع و تراکم ذرات نانورس و تشکیل توده های درهم رفته مقاومت کششی چوب-پلاستیک کاهش می یابد. نتایج حاصل از خواص فیزیکی نانو کامپوزیت نیز نشان داد که افزایش مقدار نانورس از 0% به 6%، و همچنین افزایش ابعاد و ضخامت چندسازه چوب-پلاستیک، باعث کاهش معنی دار میزان جذب آب و واکشیدگی ضخامت می شود. همچنین نتایج حاصل از تصویر برداری میکروسکوپ الکترونی (sem) حضور و پراکنش مناسب ذرات نانورس در چوب-پلاستیک را به خوبی اثبات می کند.
زهرا جوادیان اصغر امیدوار
چکیده امروزه چوب با خواص صوتی مطلوب از جمله جذب صوت، تولید و انتشار آن بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق جهت افزایش خاصیت رزونانسی چوب تأثیر میزان رطوبت نمونه چوبی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین از توت سفید با ابعاد 5 × 200 × 300 میلی متر و شعاعی به علت داشتن چوبی سخت، سنگین، راست تار و بادوام و مهم تر از آن داشتن بافت فیبری متراکم، وجود پارانشیم محوری و حلقه های رویشی باریک و یکنواخت که خود باعث بالا بردن کیفیت صوت در چوب می شود استفاده شد. جهت تعیین خاصیت رزونانس چوب توت سفید و نیز تعیین درصد رطوبت بهینه آن در رطوبت های 0%، 6%، 12%، 20% و 30% از آزمون ارتعاش آزاد در تیر دو سر آزاد استفاده شد. همچنین با استفاده از دستگاه ابداعی مرئی سازی صوت (سیماتیک) جهت بررسی رفتار چوب در برابر صدای وارده بر آن مشخص شد چوب های با رطوبت پایین تر حرکات ارتعاشی بیشتری از خود نشان دادند و سریعتر اشکال بر روی آنها شکل گرفتند. با توجه به نتایج می توان گفت با کاهش رطوبت خاصیت رزونانسی نمونه های توت سفید افزایش می یابد به گونه ای که رطوبت 6% بهترین عملکرد را جهت ارتقاء خاصیت صوتی در چوب از خود نشان داد.
مهدی عباسیان اصغر امیدوار
این تحقیق به منظور بررسی امکان ساخت چندسازه ساقه پنبه-پلی پروپیلن با درصدهای مختلف آرد ساقه پنبه انجام شد. تعیین بهترین تیمار به لحاظ مقاومتی، بررسی اثر استفاده از پوست ساقه گیاه پنبه در ساخت چند سازه از اهداف مهم این تحقیق بود. شش تیمار شامل سه سطح 40، 55 و 70 درصد ساقه پنبه و دو سطح پرکننده (ساقه پنبه با پوست و بدون پوست) تهیه گردید. همچنین یک تیمار از پلی پروپیلن خالص به عنوان تیمار شاهد درنظر گرفته شد. اندازه ذرات در حد مش 60-20 تعیین شد و از ماده جفت کننده مالئیک انیدرید پلی پروپیلن به میزان 3 درصد وزنی در هر تیمار استفاده شد. عملیات اختلاط و گرانول سازی پلاستیک و آرد ساقه پنبه به وسیله دستگاه اکسترودر دو ماردونه مدل 4815 انجام گرفت. سپس با استفاده از پرس گرم از گرانول های به دست آمده تخته های موردنظر ساخته شد. پس از تهیه و برش نمونه های آزمونی خواص مکانیکی چندسازه شامل خمش و کشش توسط دستگاه schenck trebel محاسبه شد. همچنین آزمون جذب آب و واکشیدگی ضخامت مطابق استاندارد انجام شد. داده های حاصل از آزمون ها در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش مقدار آرد ساقه پنبه مقاومت کششی و مدول گسیختگی کاهش یافته، درحالی که مدول الاستیسیته خمشی، جذب آب و واکشیدگی ضخامت افزایش یافت. به طور کلی مقاومت کششی و مدول گسیختگی تیمارهای مختلف در مقایسه با پلی-پروپیلن خالص کاهش یافت. از سوی دیگر مقادیر مدول الاستیسیته کلیه چند سازه ها بیشتر از پلی-پروپیلن خالص بود. به لحاظ عملکرد نوع پرکننده مقادیر مدول گسیختگی، مدول الاستیسیته و مقاومت کششی اختلاف معناداری نداشت، درحالی که برای مقادیر جذب آب و واکشیدگی ضخامت اختلاف معنادار مشاهده شد. بیشترین مقادیر مقاومتی مربوط به تیمار t1 با 40 درصد الیاف ساقه پنبه با پوست بود.
یوسفعلی موسی پور اصغر امیدوار
در این پژوهش به بررسی اثر تیمار حرارتی بر ویژگی های فیزیکی و مکانیکی چوب صنوبر دلتوئیدس تیمار شده با نانو اکسید آلومینیوم پرداخته شد. محلول نانو اکسید آلومینیوم به غلظت ppm400 به دو روش سوسپانسیون¬سازی با تغییراسیدیته و التراسونیک تهیه شد و نمونه¬ها با دو روش غوطه¬وری و روش لوری اشباع گردید. جهت انجام تیمار گرمایی، نمونه¬های شاهد¬ گرمایی و نانو گرمایی به مدت 2 و 4 ساعت در حرارت های 145 ، 105 و 185 درجه سانتی گراد تیمار شدند. بررسی نتایج نشان داد که تیمار گرمایی باعث بهبود معنادار در جذب آب، واکشیدگی حجمی و فشار موازی الیاف نمونه¬¬ها می¬شود اما از سوی دیگر باعث کاهش سختی، مدول گسیختگی و مدول الاستیسیته نمونه ها نیز می¬گردد. استفاده از نانو اکسیدآلومینیوم باعث بهبود عملکرد تیمار گرمایی شد به طوری که در صورت استفاده از نانو اکسید آلومینیوم، می توان در دماهای پایین تر نیز به نتایج تیمار گرمایی مشابه در دماهای بالاتر دست یافت، که این امر ناشی از هدایت حرارتی بالای نانو اکسید آلومینیوم می باشد. بر اساس آزمون های جذب آب، واکشیدگی حجمی و مقاومت به فشار موازی الیاف، استفاده از سوسپانسیون¬سازی به روش تغییر ph، اشباع به روش غوطه¬وری و تیمار گرمایی در دمای 185درجه سانتیگراد و زمان 4 ساعت بهترین نتیجه را دارد هر چند که در این شرایط کاهش مقاومت به سختی، مدول گسیختگی و مدول الاستیسیته مشاهده می شود.
روژین کاکی مریم قربانی کوکنده
اثر مثبت استفاده از مونومرهای مختلف حفره ای و دیواره ای بر خواص فیزیکی، مکانیکی و زیستی برخی گونه های چوبی اثبات گردیده است، ولیکن تاکنون تحقیقی پیرامون اثر این ترکیبات بر ویژگی های چوب راش ایرانی(fagus orientalis) انجام نگردیده است. با توجه به اینکه این گونه بخش اعظم جنگلهای تجاری شمال کشور را به خود اختصاص داده، این تحقیق با هدف بررسی اثر استفاده از مونومر حفره ای استایرن و متیل متاکریلات بر ویژگی های کاربردی گونه چوبی راش ایرانی انجام خواهد شد.
آرمین جعفری اصغر امیدوار
در این تحقیق خواص فیزیکی و میزان مقاومت به آبشویی نمونه های چوب پلیمر صنوبر دلتوئیدس (eastern cotton wood) تیمار شده با نانو ذرات اکسید مس مورد بررسی قرار گرفت. طبق استاندارد astm d4442 نمونه های چوبی به ابعاد 20×??×?? میلی متر تبدیل شده و از دو پلیمر فورفوریل الکل و مونومر استایرین در دو غلظت (40 و 80 درصد) به همراه نانو اکسید مس در دو غلظت (4/0 و 8/0 درصد) برای تیمار استفاده شد. جهت اشباع نمونه ها، از روش سلول پر اما بدون خلا نهایی مورد استفاده قرار گرفت. پس از تیمار، نمونه ها در داخل 100 میلی لیتر آب مقطر غوطه ور گشته و میزان آبشویی، جذب آب و واکشیدگی حجمی آن ها مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده نشان داد که بین نمونه های تیمار شده و تیمار نشده اختلاف معنی داری وجود دارد و نمونه های تیمار شده از جذب آب و واکشیدگی حجمی کمتری برخوردار بودند. اختلاف میانگین بین نمونه های تیمار شده با فورفوریل الکل و مونومر استایرین نشان داد که اختلاف معنی داری بین این دو گروه تیمار از نظر واکشیدگی حجمی وجود داشته و نمونه های تیمار شده با فورفوریل الکل عملکرد بهتری از خود نشان دادند. در مورد آبشویی نیز، نمونه های تیمار شده از کمترین میزان آبشویی نانو ذرات اکسید مس برخوردار بوده و در اکثر تیمارها این مقدار کمتر از 1 درصد بوده است. اما اختلاف معنی داری بین نمونه های تیمار شده با فورفوریل الکل و مونومر استایرین مشاهده نشد.
مریم آزاد اصغر امیدوار
چکیده ندارد.
اسرا حیدری گرجی تقی طبرسا
چکیده ندارد.
علیرضا درستکار اصغر امیدوار
در این تحقیق اثر نوع گونه چوبی و اندازه ذرات چوب بر روی خواص مکانیکی و جذب آب فرآورده چندسازه خاک اره و پلی اتیلن سنگین بررسی شد. پرکننده شامل خاک اره سه گونه نراد، راش و سپیدار و مخلوط این گونه ها بود. چندسازه ها با 70% پرکننده به همراه پلی اتیلن سنگین ساخته شدند. اندازه ذرات 40 مش و 80 مش بود و به میزان 2? ماده جفت کننده محاسبه و اضافه شد. ساخت تخته ها به روش ناپیوسته و توسط پرس گرم انجام گرفت. پس از تهیه و برش نمونه های آزمونی، خواص مکانیکی )کشش مطابق آیین نامه d-4761 استاندارد astm و خمش مطابق با آیین نامه d-6109 استاندارد (astm توسط دستگاه schenck trebel بر اساس استاندارد اندازه گیری شد. آزمون ضربه بدون فاق توسط دستگاه ضربه پاندولی مطابق آیین نامه d-256 استاندارد astm مورد اندازه گیری قرار گرفت. آزمون جذب آب در چند سازه خاک اره–پلی اتیلن مطابق آیین نامه d-570 استاندارد astm صورت گرفت. نتایج حاصل از اندازه گیری و مقایسه میانگین ها حاکی است که با افزایش اندازه ذرات مدول الاستیسیته و گسیختگی و مقاومت کششی و درصد جذب آب افزایش معنی داری از حدود %45 به %55 داشت. همچنین با افزایش اندازه ذرات، انرژی ضربه بدون فاق کاهش یافت. این اختلافات معنی دار بود. تاثیر نوع گونه بر روی این خواص در تخته های حاصله اندک بود. اما در بین گونه ها، خواص راش بهبود اندکی را به خود دیده است.
حسین محمدی محراب مدهوشی
در این تحقیق، تاثیر مقدار پرکننده و سازگارکننده بر ویژگی های مکانیکی چندسازه های پلی پروپیلنی پرشده توسط آرد حاصل از ساقه برنج در مرحله خشک و 3 مرحله رطوبت دهی متناوب مورد مطالعه قرار گرفت. تخته های چندسازه با چگالی اسمی g/cm31 و ابعاد اسمی cm1×15×25 در مجموع شامل 6 تیمار از پلی پروپیلن و آرد ساقه برنج با نسبت های وزنی 45، 60 ، 75 درصد آرد ساقه برنج ساخته شدند. در 3 تیمار از مالئیک انیدرید پلی پروپیلن به میزان 2 درصد وزنی به عنوان سازگارکننده استفاده گردید. اندازه ذرات در حد مش 40-25 و ماده جفت کننده هم به میزان 0 و 2 درصد وزنی هر تخته محاسبه و اضافه شد. پارامتر های مکانیکی مدول الاستیسیته خمشی، مدول گسیختگی و مقاومت کششی توسط دستگاه schenck trebel آزمایشگاهی محاسبه و تیمارها با آزمون فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با یکدیگر مقایسه شدند.نتایج نشان دادند که در مرحله خشک با افزایش مقدار آرد ساقه برنج از 45 تا 75 درصد، مدول الاستیسیته خمشی، مدول گسیختگی و مقاومت کششی کاهش می یابند. همچنین با طی شدن مراحل رطوبت دهی، همه مقاومت ها نسبت به دوره خشک، کاهش می یابند. افزودن ماده جفت کننده به میزان 2 درصد وزنی، باعث بهبود نسبی مقاومت ها می شود. همچنین ملاحظه شد که با افزایش میزان آرد ساقه برنج، جذب آب و واکشیدگی ضخامت چندسازه افزایش می یابد و نیز با افزایش تعداد دوره های رطوبت دهی جذب آب کمی افزایش و واکشیدگی ضخامت کاهش پیدا می کند تا اینکه پس از چند دوره این مقادیر روند تقریبا ثابتی را به خود می گیرند. افزودن 2% سازگارکننده باعث کاهش جذب آب و واکشیدگی ضخامت چندسازه می شود.
الهام شریفی اصغر امیدوار
در این تحقیق مقاومت به پوسیدگی چند سازه خاک اره – پلی پروپیلن مورد بررسی میکروسکوپی قرار گرفت. ارزیابی تاثیر درصدهای وزنی متفاوت خاک اره (45%، 60% و 75%) و نیز تاثیر توزیع ذرات خاک اره بر روی میزان پوسیدگی در این تحقیق مد نظربوده است.برای انجام آزمون پوسیدگی از استاندارد 99-1413astm d استفاده شد و قارچ رنگین کمان (trametes versicolor) جهت اجرای آزمون تهیه شد. پس از 12 هفته مجاورت نمونه ها و قارچ، طبق آزمون soil block میزان کاهش جرم آنها تعیین شد. داده های حاصل با استفاده از تجزیه واریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که افزایش درصد خاک اره با افزایش میزان کاهش وزن و پوسیدگی در چند سازه همراه بوده است. جهت انجام بررسی میکروسکوپی، نمونه های برش داده شده از چند سازه، توسط میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از بررسی میکروسکوپی نیز نشان داد که افزایش درصد خاک اره، منجر به روی هم افتادگی بیش تر ذرات، تجمع غیر یکنواخت آن ها، کاهش میزان کپسوله شدن ذرات توسط پلیمر و نیز افزایش حفرات مابین خاک اره و پلی پروپیلن شده و چند سازه را جهت حمله قارچی مستعدتر نمود.
صبرینه محسنی توکلی اصغر امیدوار
سرعت تثبیت نمک حفاظتی سلکور 2 دصد با ترکیب شیمیایی سولفات مس cuso4-5h2o بیکرومات سدیم na2cr207 و اسید کرومیک h2cro4 تحت شرایط تثبیت 10، 20 و 30 درجه سانتیگراد فراهم شده توسط سه انکوباتور در چوب برون و چوب درون گونه تبریزی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت . بین منظور نمونه های چوبی با میانگین رطوبت 14/5 درصد با محلول حفاظتی سلکور 2 رصد اشباع شد. برای تعیین میزان جذب ماده حفاظتی، نمونه ها قبل و بعد از اشباع توزین گردیدند. نمونه ها بعد از اشباع به منظور جلوگیری از تبخیر و خروج رطوبت از محیط در کیسه هخای پلی اتیلنی قرار داده شدند و در طول زمان نمونه های موجود در هر یک از محیطهای تثبیت عصاره گیری و عصاره های به دست آمده به منظور تعیین ph و غلظت کروم شش موجود در محلول نگهداری شدند. غلظت کروم شش ظرفیتی موجود در محلولهای حاصل از فشرده سازی نمونه های چوبی به روش دی فنیل کریبازید تعیین شد. عصاره گیری و تعیین غلظت کروم شش موجود در محلولهای استخراج شده در سه تیمار حرارتی تا رسیدن به تثبیت 99/8 درصد ادامه یافت . نتایج نشان داد که دما نقش موثری در سرعت تثبیت (به ویژه کروم) داشت ضمن آنکه نتایج متفاوتی از چوب برون و چوب درون حاصل آمد. مدت زمان تثبیت مطلوب در محیط تثبیت 30 درجه سانتیگراد لرای چوب برون، 460 ساعت (19 روز)، برای چوب درون 1132 ساعت (47 روز) و در محیط تصبیت 20 درجه سانتیگراد مدت زمان لازم جهت تثبیت در چوب برون 1300 ساعت (54 روز) بود. در حالیکه چوب درون بعد از گذشت 1756 ساعت (73 روز) تنها به 94/23 درثد تثبیت دست یافت . محیط تثبیت 10 درجه سانتیگراد سرعت تثبیت بسیار آهسته تری از خود نشان داد به طوریکه چوب برون بعد از 1468 ساعت (61 روز) به درصد تثبیت مطلوب رسید در حالیکه در درون چب بعد از 17565 ساعت (73 روز) تنها 85/12 درصد از کروم 6 تثبیت شد.
مهدخت عموزاده عمرانی اصغر امیدوار
این تحقیق به منظور بررسی تیمارپذیری چوب پالونیا با استفاده از تکنیک پلیمریزاسیون انجام گرفته است . اندازه گیری شاخصهای تیمارپذیری(میزان جذب ، عمق نفوذ و توزیع مایع)، تعیین نقش هر یک از عناصر آناتومیکی(آوند، فیبر، پره چوبی و پارانشیم طولی) در انتقال سیال، تعیین گذرگاههای سیال در جهات شعاعی و مماسی، معین کردن شاخص نفوذپذیری هر مسیر و نیز مقایسه نفوذپذیری بخشهای چوبی(درونی و بیرونی) از جمله اهداف این مطالعه است .
جوانمیر عبدالملکی اصغر امیدوار
این تحقیق به منظور تهیه فرآورده مرکب چوب - پلاستیک با استفاده از گونه populus nigra و مونومر استایرین به روش حرارت مستقیم و بررسی خواص فیزیکی و مکانیکی ترکیب حاصله انجام گرفته است . برای دستیابی به هدف فوق ابتدا شرایط و وسایل آزمایش تعیین شده سپس نسبت به تهیه فرآورده مرکب چوب - پلاستیک در دو مرحله اقدام شده است . مرحله اول: اشباع نمونه های آزمونی با مونومر تحت شرایط خلا - فشار. مرحله دوم: حرارت دهی نمونه های اشباع شده در دستگاه اتوو به منظور پلیمریزاسیون مونومر. پس از تهیه فرآورده مرکب به منظور ارزیابی و مقایسه خواص نمونه های شاهد و نمونه های چوب - پلاستیک آزمونهای جرم مخصوص ، جذب رطوبت ، واکشیدگی، فشار عمود بر الیاف ، فشار موازی الیاف ، کشش موازی الیاف ، خمش استاتیک ، برش در جهت الیاف 7 سختی و ضربه انجام شد. بطور کلی تجزیه و تحلیل داده ها و نتایج نشان دهنده بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی (بجز ضربه) نمونه چوب - پلاستیک نسبت به نمونه های شاهد می باشد. در این بررسی از اختلاط رنگهای آلی با مونومر مورد استفاده، ترکیب رنگی از فرآورده چوب - پلاستیک بدست آمده است .
کیامرث شریفی اصغر امیدوار
در این بررسی اثر قارچ رنگین کمان (coriolus versicolor) بر روی دوام برون چوب و درون چوب تبریزی (populus nigra var. pyramidalis) در حالت طبیعی و حفاظت شده با کرئوزوت و تانالیت (cca) c (مس - کروم - ارسنیک) در پنج غلظت 1، 2، 3، 4، 5 درصد با استفاده از روش kolleschale طبق استاندارد (1994) pren: 113 مورد مطالعه قرار گرفت. برای انجام این بررسی از طرح فاکتوریل با بلوک های کاملا تصادفی استفاده گردید. اشباع نمونه ها با استفاده از روش سلول پر (bethell) انجام شد. نمونه ها بروی ریسه های قارچ رنگین کمان که در داخل محفظه ای شیشه ای (kolle) بروی محیط کشت مالت اکستراکت آگار (malt extract agar) رشد کرده بودند قرار داده شدند. ریسه های قارچ با شرایط حرارت 25 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 75 درصد در داخل انکوباتور (incubator) بمدت 16 هفته در روی نمونه های چوب به رشد خود ادامه دادند. پس از 16 هفته مجاورت، کاهش جرم نمونه ها اندازه گیری شد. نتایج حاصله نشان داد که کاهش وزن چوب درون از چوب برون بیشتر بوده و اختلاف کاهش وزن کاملا معنی دار بود. میان کاهش جرم و نوع ماده حفاظتی و میزان درصد نمک حفاظتی رابطه آماری وجود دارد. استفاده از مواد حفاظتی با غلظت های مختلف موجب افزایش دوام چوب (چوب درون و چوب برون) گردید، اما اختلاف میان غلظت های مختلف نمک (پنج غلظت) از حیث عملکرد کاهش جرم کاملا معنی دار بود. غلظت های 3، 4 و 5 درصد نمک، از حیث عملکرد کاهش جرم در یک گروه قرار گرفتند اما از آنجائیکه غلظت 3 درصد، مواد شیمیایی کمتری مصرف می نماید بعنوان غلظت بهینه برگزیده شد. کاهش جرم نمونه های اشباع شده با تانالیت %3 c و کرئوزوت در مقایسه با نمونه های شاهد در سطح 1 درصد کاملا معنی دار بود. اما بین نمونه های اشباع شده با تانالیت %3 c و کرئوزوت در سطح 1% اختلاف معنی داری وجود نداشت.
آمیا کاظمی ویسری اصغر امیدوار
چوب ممرز به ضخامت 75 میلی متر در 3 بار جداگانه و با 3 برنامه t3-b1, t3-b2, t4b2 به منظور دستیابی به بهترین برنامه کوره به نحوی که کیفیت چوب در حد اپتیمال حفظ گردد، تا رطوبت نهایی 8 درصد خشک گردید.تخته های مورد آزمایش از میان چوبهای تجارتی انتخاب و به ضخامت 75 میلی متر بریده شدند که بوسیله آنالیز وایانس معلوم گردید بین ضخامت چوبهای هر یک از بارها هیچ اختلاف معنی داری در سطح اطمینان 99 درصد وجود ندارد. مقدار معایب کمانی ، انحنا، تاب و ترک سطحی تخته ها در هر یک از مراحل اندازه گیری شد و با ترسیم نمودارهای کنترل کیفیت مربوط به معایب تجزیه و تحلیل نتایج صورت پذیرفت. بررسی های انجام گرفته نشان داد که میزان تغییرات کمانی ، انحنا ، تاب و ترکهای سطحی چوبهای خشک شده برنامه t4-b2 ، ( در مقایسه با دو برنامه دیگر) ، نسبت به قبل از خشک شدن در دامنه قابل قبول آماری قرار دارند و پراکنش آنها نسبت به خط میانگین از وضعیت بهتری نسبت به دو برنامه دیگر ، برخوردار است به عبارت دیگر کیفیت خشک شدن ممرز منطقه کلاردشت ایران به ضخامت 75 میلیمتر با این برنامه (t4-b2)مطلوب خواهد بود.