نام پژوهشگر: عبدالرفیع رحیمی
زینب روستا ذکرالله محمدی
خاندان کاکویه از جمله خاندانهای گمنام در تاریخ میان? ایران در قرن پنجم و ششم هجری می باشند. این سلسله هم عصر با حکومتهای قدرتمندی چون آل بویه، غزنویان و سلجوقیان بودند. که با بروز ضعف در بنیانهای حکومت آل بویه توانستند به تدریج قدرتمند شده و به فکر تشکیل حکومت را در سر بپرورانند. چرا که آنها از طریق آل بویه و حمایتی که از جانب آنها می شدند در اصفهان حکومت می کردند. در این پژوهش که به روش عمدتاً توصفی- تحلیلی و به شیو? کتابخانه ای انجام گرفته است سعی شده، مسائلی از قبیل اوضاع سیاسی این خاندان چگونگی روی کار آمدن آنها، خدمات فرهنگی و عمرانی صورت گرفته گرفته توسط آنها بررسی شود، و به تبار و نسب و قلمرو سیاسی این خاندان و مناسباتی که با حکومتهای هم عصر خود داشتند نیز پرداخته شود. سوال اصلی در این پژوهش این است که بسترهای زمینه ساز ظهور آل کاکویه در درون قلمرو آل بویه چه بود؟ در راستای این سوال فرضیه ای که مطرح شده این است که با توجه به ضعف آل بویه براثر عواملی چون بروز جنگ و شورشها در درون حکومت، قدرت یافتن فرمانروایان محلی واختلافاتی که بین فرزندان عضدالدوله وجود داشت به نظر می رسد از این فرصت برای مطرح کردن خود استفاده کرده اند. می توان گفت با توجه به این که حکومت این سلسله هم عصر با حکومتهای قدرتمندی چون آل بویه، غزنویان و سلجوقیان بوده است مناسباتی که با این حکومتها داشته اند تأثیر زیادی بر تداوم، تحول، و فروپاشی آنها داشته، چنانچه مناسبات آنها با آل بویه بر مبنای حفظ موقعیت وگسترش قلمرو حکومتی بوده اما در درور? غزنویان و با حمل? محمود غزنوی به ری و منطق? جبال علاءالدوله بیشتر به دنبال حفظ موقعیتش بود و با وجود درگیریهای که بین او و سلطان پیش آمد همچنان به به عنوان حاکم منطق? جبال باقی ماند، با فروپاشی غزنویان وروی کار آمدن سلجوقیان در ایران کاکوییان برخی از منطق مهم منطق? جبال از جماه اصفهان وهمدان را از دست دادند وتوسط طغرل سلجوقی یزد وابرقو منتقل شدند واز این تاریخ به بعد به به صورت حاکمان دست نشاند? سلجوی به حیات خود ادامه دادند وبیشتر به خدمات فرهنگی توجه کرده ودر صحن? سیاست فعالیت چندانی نداشتند و در نهایت در سال536ه.ق حکومت آنها منقرض و اتابکان یزد جایگزین آنها شدند.
حسن رقیعی محسن بهشتی سرشت
قیام15خرداد1342به عنوان نقطه ی عطف انقلاب اسلامی ایران ازجایگاه ویژه ای درتحقیقات مربوط به انقلاب اسلامی برخوردارمی باشد.براین اساس روشن ساختن زوایای گوناگون واقعه ی مزبور می تواند به عنوان گامی موثردرراستای روشن نمودن بخش هایی ازتاریخ معاصر ایران به شمارآید.پایان نامه ی حاضرنیزضمن برعهده گرفتن بخشی ازاین مهم درصددارایه ی ناگفته هایی درباب بازتاب داخلی وخارجی قیام مزبورمی باشد.اما نتیجه ی پژوهش مورد بحث حاکی ازآن است که؛قیام مذکوردرداخل درمیان گروه هایی نظیر رژیم پهلوی،علما وروحانیون،روشنفکران ودانشجویان ودانشگاهیان،احزاب وگروه های سیاسی،بازاریان و...،بازتاب داشت.امادرخارج برخی ازدول شرق وغرب،رسانه های خارجی،دولت هاوملت های جهان اسلام و...،درقبال قیام15خردادبه موضع گیری پرداختند.نتیجه ی دیگرپژوهش حاضرحاکی ازآن است که قیام15خردادبامواضع خصمانه ی رژیم پهلوی ومواضع بی طرفانه ودوپهلوی برخی ازاحزاب سیاسی وشخصیت هاوروشنفکران مواجه گردیدلکن برخی دیگرازعناصرداخلی نظیرعلما وروحانیون،دانشجویان ودانشگاهیان،نهضت آزادی،جمعیت موتلفه ی اسلامی و...،موضع جانبدارانه ای درقبال قیام اتخاذنمودند.بایدخاطرنشان کردکه قیام15خرداددرخارج،بامواضع خصمانه ی دول شرق وغرب روبروگردید.قیام مزبوردرجهان اسلام بامواضع جانبدارانه ی برخی ازدولت ها،رسانه ها وملت های اسلامی مواجه گردیدوبعضی ازکشورهای جهان اسلام نیزموضع بی تفاوتی وبی طرفی رادرقبال آن اتخاذنمودند.