نام پژوهشگر: تورج زینی وند
سوده نوذری علی سلیمی
علی احمد باکثیر، ادیب و شاعر توانای یمنی ( 1969)، در سورابایای اندونزی، چشم به جهان گشوده است. بیشتر نوشته های ادبی خود را در مصر، انجام داده است. وی از پرچمداران شعر نو به شمار می رود، اما شهرت او در زمینه ی رمان و نمایشنامه می باشد. درخشش وی در زمینه ی نمایشنامه و رمان و گوناگونی آثارش در بیشتر زمینه های ادبی، و نیز پایبندی مستمر به اندیشه و جهان بینی اسلامی و عربی او را در میان ادیبان معاصر از جایگاه ویژه ای برخوردار نموده است. او در همه ی دوران زندگی با اندیشه و احساسات ملتش همگام، و به اصول و ساختارهای ارزشی اسلام متعهد بوده است، تعهدی که در دوران زندگی اش روش ثابتی به وی عطا نموده و نوشته هایش را هدفدار و با ارزش ساخته است. او همچنین به خاطر روحیه ی استعمار ستیزی و سازش ناپذیری به ادیبی سیاسی تبدیل گشته است. آزاد سازی ملت مسلمان، احقاق حق ستمدیدگان و مبارزه با استعمار، از موضوعات اصلی آثار او می باشد. همچنانکه قضیه ی فلسطین، جایگاه ویژه ای را در ادب باکثیر به خود اختصاص داده است.
حمیده رستمی یحیی معروف
ابوالعلاء معرّی، یکی از درخشان ترین چهره های ادبی جهان عرب، در میان شاعران زاهد، نامی پُرآوازه دارد. او فیلسوفی بزرگ بود که هرگز قدرت شعری خویش را، در راه به دست آوردن مال وثروت، به کار نگرفت؛ بلکه آن را برای بیان مسائل عقلی، واصلاح دشواری های موجود در جامعه ی خویش، به کار برده است. آنچه از شواهد شعری وی برمی آید، این است که؛ ترس از ارتکاب گناه، وشناخت صفات خداوند، از مهمترین عوامل گرایش وی، به شعرزهد بوده است. آنچه در بررسی آرای وی از سوی بیشتر نویسندگان پایه واساس قرار گرفته است، اثبات بدبینی اوست، اما به نظر می رسد که این نامگذاری در مورد وی خطا بوده است و او به جرم واقع بینی، بدبین نامیده شده است، آنچه که وی در بیان اخلاق بد مردم روزگار خویش، و در باره ی فساد دینداران آن عصر بر زبان می آورد، حقیقتی انکار ناپذیراست. برخلاف تصور عموم، ابوالعلاء در زهدیّاتش، نه تنها دارای تناقض به معنای واقعی آن نیست، بلکه در بیشتر موارد، زهدیّات وی با آموزه های دین مبین اسلام، مطابقت دارد؛ واگر گاه به ظاهر برخلاف آموزه های دین اسلام عمل کرده واز حدّ معمول خارج گردیده است، اهدافی را دنبال نموده است.
ایرج سلیمانی تورج زینی وند
غزل از دیرباز از مهمترین شاخه های ادبیات غنایی به شمارمی آید. در عصر اندلس هر چند شاعران به تقلید از شاعران مشرق زمین پرداخته اند، اما اندلس در خود، شاعران بزرگی را پرورانده است که با نبوغ ادبی خود توانسته اند تا حدودی به ادبیات این دوره غنا بخشیده و آن را بارور سازند. ابن زیدون از زمره ی برترین شاعران این دوره است که مهارت و استادی وی در غزلسرایی می باشد. شاخصه ی بارز غزلیات شاعر، ترکیب غزل عفیفانه و وصف طبیعت است که بر اساس نقد ادبی نوین، این امر، وی را در شمار شاعران رمانتیک در قرن پنجم هجری قرار داده است. از مشخصه های بارز غزل عذری در نزد ابن زیدون، می توان به ذکر هجران محبوب و شور و اشتیاق و صدق عاطفه و امید به وصال وی، سوختن و فنا شدن شاعر در عشق، بی وفایی و پیمان شکنی محبوب و وفاداری خویش و عدم ذکر نام معشوقه در غزلیات و بسنده کردن به ذکر اوصاف وی و کینه توزی سخن چینان و... اشاره کرد.
پروانه ستایش نیا تورج زینی وند
دراین پژوهـش براساس معیـارهای جامعـه شناختی ادبـی ،به بررسـی ،تحلیـل وبازتـاب موضـوعاتی اجتمـاعی همچـون ؛ رخدادهای، اجتماعی،وضعیّت طبقات اجتماعی ،نقدوشکـایت ازاوضاع اجتماع،گرایش ادبیـات به میان عامّـه،فقرواوضـاع نامناسب اقتصادی،اخلاق اجتماعی،حرفه ادیبان،حسرت واندوه براوضاع گذشته،باده نوشی وباده سرایی،فکاهه وهـزل،تصوّف و توسـل به پیامبر(ص)درشعرشاعرانی همچـون:بوصیـری،الشـابالظـریف،بهاءالدین الزهیر،ابن نباته ،صفیالدین الحلّی،پرداخته شده است
کامران سلیمانی تورج زینی وند
چکیده احمد وائلی یکی از بزرگان شعر معاصر شیعی عراق است. این شاعر متعهّد، توانسته است که محتوای شعر دینی خویش را در خدمت نیازها و چالش های موجود در جهان اسلام قرار دهد. شعر دینی ایشان از نظر محتوایی، در برگیرنده ی مضمون هایی همچون؛ ستایش پروردگار، تبیین فضیلت های اهل بیت(ع)، بیان دردها و آروزهای ملّت های اسلامی، تهذیب اخلاق عمومی و پرهیز از غلوّ و اغراق و ... است. افزون بر این، شعر دینی ایشان از نظر ساختاری در همان چارچوب های سنّتی شعر عرب بود. و شاعر گرایش ویژه-ای به بیان خطابی و بهره گیری از صور خیال، بویژه تشبیه و استعار، و نیز کاربرد معتدل برخی آرایه های ادبی همچون؛ طباق، مراعات النظیر، ردّالعجز علی الصّدر و ... دارد؛ چرا که وائلی علاوه بر فعالیت در زمینه ی شعری یکی از خطیبان برجسته و نامدار به شمار می رود. دیگر آنکه، وائلی هم شاعر تقلید است و هم شاعر نوآور، تقلید شعری وی بیشتر در پیروی از عروض سنّتی عرب و سبک شعری شاعران کلاسیک بوده و نوآوری شاعر نیز از آن جهت است که وی توانسته است مفهوم های روزمره و دشواری های کنونی جهان اسلام را در چارچوب شعر سنتّی عرب جای دهد.
فریبا عزیزی تورج زینی وند
چکیده شیوایی بیان،رسایی سخن،و پرهیز از زیاده نویسی از جنبه های مثبت و ممتاز ترجمه های معزّی،آیتی والهی قمشه ای از قرآن کریم به شمار می آید. هرچند که الهی قمشه ای تا اندازه ای به ترجمه ادبی و تفسیری روی آورده است. دوری از ساختارهای زبان مبدأ و مقصد و گزینش واژگان نامأنوس و مطابقت نداشتن با متن اصلی آیه و نیز نداشتن شیوه ی ثابت و یکسان در ترجمه آیات و. . . از چالش ها و نقدهای وارده بر این ترجمه هابه شمار می آید. از سوی دیگر،ترجمه ی خرّم دل،ترجمه ی آزاد و تفسیری است،و مترجم با آوردن جمله های توضیحی تا اندازه ای از اصول و مبانی ترجمه خارج شده است. از سوی دیگر، ترجمه ی فولادوند نیز به رسایی و شیوایی،انطباق نثر ترجمه با نثر امروزی،نوآوری در شیوه،گزینش ترجمه ی مطابق و معادل،ویراستاری شکلی و محتوایی و. . . ممتاز است. این پژوهش با گزینش جزء20 از قرآن کریم به بررسی و تحلیل تطبیقی این ترجمه ها می پردازد. کلید واژه:قرآن کریم،ترجمه،محمد کاظم میرمعزّی،مهدی الهی قمشه ای،عبدالمحمد آیتی، مصطفی خرّم دل،محمد مهدی فولادوند
فاطمه سلیمی علی سلیمی
طبیعت و پدیده های آن همواره عرصه ی تاخت و تاز شاعران بوده است. از میان شاعران معاصر، «نیما یوشیج» در ادبیّات فارسی و «خلیل مطران» در ادبیّات عربی از سردمداران طبیعت سرایی در شعر هستند. طبیعت گرایی مشخصّه ی بارز شعر «نیما یوشیج» و «خلیل مطران» است که روحیه ی متفاوت آن دو سبب شده تا پدیده های طبیعی، در شعر هریک از این دو، رنگی ویژه به خود بگیرد. اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی و احساس تنهایی، از جمله عواملی است که دو شاعر را به دامن طبیعت کشانده است. در این میان بهره ی «نیما» بیشتر از «مطران» است و این طبیعت در شعر «نیما»، به نمادی برای بیان دردها و مشکلات و اعتراض علیه اوضاع حاکم بر جامعه تبدیل شده است در حالی که این طبیعت در شعر «مطران» به دوست و همدمی برای او تبدیل شده و طبیعت آیینه ی تمام نمای آلام و احزان اوست و تصویر صادقی از زندگی سراسر رنج و شکست او را ارائه می دهد. پدیده های مشترکی از طبیعت در دیوان اشعار هر دو شاعر رخنه یافته از جمله تصویر حیوان، گل، ستاره، شب و ... که خود دارای وجوه اشتراک و تفاوت هایی هستند. هرکدام در عالم خیال شاعرانه، از این پدیده های طبیعی، نمادی متناسب با احساسات درونی خود خلق نموده اند. لازم به ذکر است که همدردی و دلسوزی نسبت به همنوعان و حساسیّت نسبت به مشکلات و مسائل زندگی در شعر «نیما» پیرامون طبیعت برجسته تر است در حالی که اشعار «مطران» عاطفی است و این به دلیل داشتن روحیه ی رمانتیک اوست. افزون بر این «نیما» و «مطران» هر دو از پیشوایان نوگرایی در ادبیّات خود هستند و به گونه ای دست به نوآوری زده اند. نوآوری «نیما» شامل دگرگونی در شکل و محتوای شعر است امّا نوآوری «مطران» محتوایی است.
آیت فتحی کندوله تورج زینی وند
ابن فارض وجامی دو شاعر عارف وعاشقی هستند که با گذر ازسبک ها ومضمون های شاعران مادی گرا ، به عشق ،باده واصطلاحات رایج آندو ، روح ومعنای تازه ورمزگونه ای بخشیده اند ودرآفرینش این مضمون ها ،ضمن بیشترین تأثیر پذیری از قرآن کریم ،برآن بوده اندتامفهوم های صوفیانه را با مضمون های آن پیوند دهند؛ این تاثیر پذیری، گاه درمعناوبه شکل تلویحی وگاه به شکل اقتباس صورت گرفته است. عشق از نگاه آن دو سرآغازی الهی داشته که در پرتو ایمان وگرایش به پروردگار ،تکامل ورستگاری می یابد .افزون بر این،کاربرد مضمون های مربوط به عشق وباده، درخدمت مشرب فکری ایشان یعنی« وحدت وجود» بوده است. جامی در این زمینه، تحت تأثیر اندیشه ومعانی شعری ابن فارض قرار گرفته است .این پژوهش بر آن است تا بر اساس چارچوب های ادبیات تطبیقی به تحلیل محتوایی وساختاری شعر ابن فارض وجامی با محوریت عشق معنوی وباده ی عرفانی ،بپردازد .
ابوذر تکش تورج زینی وند
اوحدالدّین محمّد بن محمّد انوری از شاعران بی بدیل فارسی در قرن ششم هجری به شمار می آید. این شاعر برجسته در دو عرصه ی زبان فارسی و عربی، استادی کم نظیر بوده است. آگاهی او از زبان و ادبیّات عربی، تصویری آشکار از داد و ستد و پیوند زبان فارسی و عربی در روزگار شاعر و همچنین نشان از چیرگی وی بر ادب عربی است. بهره گیری انوری از زبان عربی بیشتر درحوزه ی قرآن و احادیث و امثال تازی و تأثیرپذیری ازبرخی شاعران عرب، بویژه شاعران عصر عباسی، دیده می شود. یافته ی اساسی این پژوهش، چنین است که بازتاب فرهنگ و ادب عربی درشعر انوری در دو بُعد زیر تحلیل می شود: نخست مضمون هایی که شاعر به تأثیرپذیری و تقلید از ادیبان عربی سروده و دوم مضمون های مشترکی که نتیجه ی نوآوری شاعر و آزموده های وی در زندگی و از باب توارد خاطر و تناص شعری قابل تفسیر است. محورهای اصلی این پژوهش که در حوزه ی ادبیّات تطبیقی (مکتب فرانسه) نگاشته شده است، عبارتنداز: الف:بررسی نفوذ ادب عربی در شعر و زبان فارسی از سده های نخست و زمان انوری و معرّفی برخی از ادیبان و شاعران آن ادیبان و شاعران آن دوره که از زبان و ادب عربی اقتباس کرده اند و بیان زندگی انوری و زمینه های آشنایی وی با ادب عربی. ب: بررسی و تحلیل برخی از همسویی های انوری با فرهنگ و ادب عربی.
صدیق نوری علی اکبر محسنی
امروزه رنگ جزئی از جهان اطراف ما و لازم و ملزوم زندگی ما است و بدون شک، به عنوان جزئی از مهم ّترین عناصر زیبایی به شمار می رود. تا جایی که تقریباً زندگی غیر رنگی (سیاه و سفید) از ما دور شده است. شناخت معانی و مفاهیم رنگ در ادبیات، درک ذوق و احساس زیبایی شناسی شاعر را برای مخاطب ملموس تر و راحت تر می کند. درویش و آتشی، شاعران مورد پژوهش در این رساله، از ظرفیت عظیم رنگ ها، برای انتقال اندیشه ها، مقاصد و پیـام های خود در حوزه های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، دینی و سیاسی در فضای واقعی، کنایی، نمـادین و اسطوره ای به مخاطبان خود، به خوبی بهره برده اند. بنابراین در شعر آن ها، بسیاری از محدودیت هایی را که کلمات عادی دارا هستند، رنگ ها در هم می شکنند و ظرفیتی وسیع تر را برای انتقال پیام های گوناگون فراهم می آورند. رنگ سبز در دیوان درویش و آتشی بیشترین فراوانی را دارد، و در معانی جاودانگی، شهادت، خیر، شادابی و خیر به کار رفته است. در دیوان درویش، بعد از رنگ سبز به ترتیب فراوانی، رنگ های سفید، آبی، سیاه، قرمز، خاکستری و زرد، و در دیوان آتشی به ترتیب، رنگ های قرمز، سفید، سیاه، آبی، زرد و خاکستری قرار دارد، که هر یک دربردارنده ی مفهومی نمادین یا غیر از آن می باشد. در شعر این دو شاعر به کمک انواع هنجار گریزی ها و استفاده از عناصر تخیّل و احساس، شاهد برخورد هنرمندانه با زبان عادی هستیم، که به بهترین شیوه ارائه داده اند.
روشنک ویسی وحید سبزیان پور
چکیده دیوان محمّدتقی بهار، آکنده از مضمون های گوناگون سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و ... است. بهار در سرایش این مضمون ها، سخت متأثّر از منابع اسلامی – عربی، از جمله؛ قرآن کریم، احادیث اسلامی و ادبیّات عرب است. وجود آیات قرآن کریم، احادیث اسلامی، اشعار، عبارت ها و واژه های عربی، ذکر نام ادیبان عرب و مدح و رثای آن ها در شعر او، گواه این ادّعاست. اقتباس از قرآن کریم در شعر بهار به شکل های مختلف و با دو هدف کلّی انتقال پند و اندرز و تفنّن ادبی صورت گرفته است. به نظر می رسد، بهار بر آن بوده است تا آموزه های قرآنی – اسلامی را در جهت اصلاح امور جامعه و تهذیب اخلاق عمومی به کار برد و دین و راهکارهای آن را با چالش ها و نیازهای مردم ایران پیوند دهد. همچنین آشنایی بهار با زبان و ادبیّات عرب و مطالعه ی آثار ادب عربی سبب شده است که در سرایش اشعارش، از ادبیّات عرب متأثّر شود. از آنجا که منابع عربی یکی از سرچشمه های سرشار فرهنگ و ادب ایرانیان باستان است، در این پژوهش بسیاری از مضامین ایرانی را که به فرهنگ و ادب عربی نفوذ کرده اند، در شعر بهار نشان داده ایم.
مرضیه محمدی درخشش علی اکبر محسنی
شعر دوره ی مملوکی، هر چند از دیدگاه بسیاری از پژوهشگران این دوره، دچار رکود و ضعف بسیار گشت، ولی در خود ویژگی ها و نوآوری ها یی داشت که بررسی و واکاوی آنها، خالی از فایده نیست. یکی از این نوآوری ها، زبان مطایبه و طنز است با اینکه طنز یکی از غنی ترین انواع ادبی است که در دوران مختلف شاهد آن هستیم، آنگونه که باید به آن توجه نشده و مورد بررسی قرار نگرفته است. همین امر سبب شده است که ادبیّات عرب به ادبیّاتی عبوس متهم گردد.
مریم مرادی مهنه تورج زینی وند
نویسنده گمنام معاصر و شیعی عراق است. وی از جمله شاعران متعهّدی است که همواره و همگام با مردم مظلوم و بی دفاع عراق قدم در عرصه مبارزات ضد استبدادی و استعماری گذاشته و با سلاح خود که همان کلمه و کلام است، هموطنان خود را در راه دستیابی به استقلال، آزادی و رهایی از بند استعمار یاری داده است. محتوای پایداری و مقاومت از مهمترین درون مایه های شعر جودت است که جلوه خاصی به شعرش داده است. ستایش عالمان و مبارزان شیعی عراق ، نکوهش سران عرب و ستم های رژیم بعث، ستایش فداکاری های امام خمینی(ره) در راه بیداری مردم برای رهایی از چنگال استعمارگران، وحدت و پایداری مسلمانان از مضمون های برجسته شعر پایداری وی به شمار می آید.موضوعات دیگری چون رثاء مادر، غربت، وطن، از دیگر درون مایه های شعر جودت است که مورد بررسی قرار گرفته است. در زمینه ساختار نیز، مشخّصه ی بارز سبک شعری او بینامتنی یا اقتباس از قرآن کریم است که به اشعارش معنویّت خاصی بخشیده است. بکارگیری ساختارهای خطابی و پرسشی استوار، استفاده از زبان رمز، بررسی قالب های شعری، بررسی صور خیال بویژه استعاره و تشبیه و نیز کاربرد معتدل برخی آرایه ها ی ادبی چون«طباق»، «رد العجز علی الصدر»، «مراعات النظیر» و....از دیگر مباحث مطرح شده در این قسمت است. که از خلال آنها قدرت فنّی شاعر در ارتباط با لغت و چگونگی ساخت متن شعر رخ، می نماید.
زینب موسوی علی سلیمی
چکیده أمل دنقل و مهدی اخوان ثالث، شاعران متعهّد و مبارزی هستند که در زمانه ای پر از ظلم و آشوب می زیستند. اوضاع آشفته ی مصر و ایران، این دو شاعر را به سوی ادبیّات اعتراض سوق داد و از آن ها شاعرانی مبارز ساخت که هنر خود را وسیله ای برای مبارزه و پاسداری از سرزمینشان قرار دادند. بررسی تطبیقی دیوان آن ها نشان می دهد که شرایط اجتماعی و سیاسی موجب گردید که در سروده های آن ها همانندی های زیادی دیده شود. معضلاتی همچون فقر، جهل، کم رنگ شدن ارزش های معنوی و رواج فساد در جامعه، روح بلند آن ها را به خشم و درد آورد و آن ها را بر آن داشت تا قلم خود را در خدمت بیداری و هوشیاری مردم و احیای ارزش های اخلاقی، برای نجات جامعه ی خود قرار دهند. قلب هر دو شاعر لبریز از عشق به وطن بود. آن ها در سروده های خود بر استعمار بیگانگان و رهبران نالایق سرزمین خود شوریدند و با دمیدن روح اعتراض در کالبد کلمات، مردم را به همبستگی و مبارزه فراخواندند. با این تفاوت که اخوان ثالث در اشعار اعتراضی خود بیشتر از أمل دنقل از نماد بهره گرفته است. این دو شاعر به میراث گذشته ملّت های خود عشق می ورزیدند. أمل دنقل پس از شکست 1967م، اعراب در برابر اسرائیل، و اخوان ثالث پس از شکست نهضت ملّی و کودتای 28 مرداد 1332هـ .ش، به طور گسترده به میراث گذشته رجوع کردند. آن ها بازگشت به میراث گذشته را از یک سو، تسکینی برای دردهای التیام نیافته ی خود پس از شکست دانستند و از سوی دیگر، این میراث را در خدمت انتقال بهتر اندیشه ها و عقاید مبارزه جویانه و بیدارگرانه ی خود قرار دادند؛ تعلّق خاطر بسیار این دو شاعر به میراث گذشته، دمیدن روح زندگی در کالبد میراث کهن و غبارزدایی از آن و نوآوری متّکی بر سنّت از ویژگی های مهمّ این دو شاعر است که آن ها را در میان شاعران هم عصرشان متمایز و برجسته ساخته است. با این تفاوت که أمل دنقل در سروده های خود از اساطیر و شخصیّت-های تاریخی عربی، مصری، یونانی و بابلی بهره برده است؛ امّا اخوان ثالث تنها به اساطیر ایران باستان نظر داشته است و تجلّی اساطیر غیرایرانی در اشعار او بسیار اندک است. کلیدواژگان: أمل دنقل، اخوان ثالث، شعر اعتراض، میراث گذشته، ادبیّات تطبیقی.
مریم مطهری تورج زینی وند
سید حیدر حلّی یکی از بزرگترین شاعران عراق است. شعر او بویژه شعر دینی اش، در خدمت مردم و ارزش های انسانی- اسلامی قرار دارد. او توانسته است میان شعر دینی و اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر روزگار خویش پیوندی محکم برقرار کند. مضمون اصلی شعر دینی وی، مدح و رثای اهل بیت (ع) بویژه رثای امام حسین (ع) است. وی در این غرض شاعری نوگراست و بر اغلب شاعران این فن برتری یافته است. شعر دینی او تصویر دقیقی از آرزوها و مشکلات مردم جامعه و دعوت آنان به مبارزه و مقاومت است. از نظر سبک و اسلوب، شعر دینی او تقلیدی و در چارچوب شعر سنّتی قرار دارد؛ امّا از هر گونه ابداع و ابتکار در معنا و مضمون خالی نیست. وی در پیشبرد معانی شعر خویش، در کنار صنعت بیان و علم معانی، از محسّنات بدیعی نیز بهره جسته است؛ امّا در بکارگیری آنها، جانب اعتدال را رعایت نموده و از غرق شدن در این گونه صنایع، خودداری نموده است. کلید واژگان: سید حیدر حلّی، شعر دینی، شعر شیعی، اهل بیت (ع).
مریم یاوری تورج زینی وند
احمد فواد نجم، شاعر معاصر مصری، یکی از چهره های برجسته ی شعر پایداری است که همواره در شعرش، دردهای جامعه ی عربی، بویژه دردهای مردم مصر، را با زبان عامیانه بازگو نموده است. این شاعر مبارز و انقلابی به خاطر شعر پایداریش بارها به زندان افتاد، اما هرگزاز عقاید انقلابی و ادب پایداری دست نکشید. در این پژوهش، تلاش شده است تا جلوه های ادب پایداری در شعر این شاعر بزرگ از نظر شکلی و محتوایی بررسی شود. یافته اساسی پژوهش، نیز در این است که ملّی گرایی، فراخوانی مخاطبان به مبارزه علیه استبداد و استعمار، دعوت مخاطبان به تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی ایران و ستایش امام خمینی(ره) و....از مضمون های برجسته ی شعری اوست که در ساختارهایی همچون؛ رمزگرایی، زبان عامیانه، بیان حماسی و خطابی، اسلوب طنز و تهکّم آمده اند. البته مشخصه ی بارز سبک شعری نجم، که او را از معاصرانش ممتاز می سازد کاربرد زبان عامیانه است که چرایی و چگونگی آن در این پژوهش نیز مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. کلید واژه ها: زبان عامیانه، ادبیّات پایداری، شعر معاصر مصر، احمد فواد نجم، ملّی گرایی، جهان عرب.
آمنه ولی پور تورج زینی وند
نام : آمنه نام خانوادگی :ولی پور رشته: زبان و ادبیات عرب گرایش: ----- استاد راهنما: دکتر تورج زینی وند استاد مشاور: دکتر جهانگیر امیری مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد تاریخ فارغ التحصیلی: تیر ماه 1392 عنوان پایان نامه به فارسی: بررسی سبک شناسی شعر دینی سید رضا موسوی هندی عنوان پایان نامه به انگلیسی : رساله جامعه للنیل علی شهاده الماجستیر فی اللغه العربیه و آدابها چکیـــده سید رضا هندی یکی از شاعران برجسته ی معاصر عراق به شمار می آید. این شاعر متعهّد شیعه، شعرش را در خدمت دین و معتقدات مذهبی قرار داده است. وی با برشمردن فضیلت ها و منقبت های اهل بیت (ع) در ساختارهای تقلیدی، مضمون های تازه ای را در حوزه ی شعر شیعه ابداع نموده است. بیان مصیبت ها و فضیلت-های اهل بیت(ع) و معرّفی چهره ی واقعی استبداد و استعمار و مدح و رثای عالمان دینی، از مضمون های برجسته ی شعر ایشان به شمار می آید که در ساختارهایی همچون؛ استفاده از صور خیال و آرایه های گوناگون، گزینش زبان خطابی استوار، اقتباس از قرآن کریم و حدیث شریف و... آمده است. از دیگر ویژگی های سبکی ایشان می توان به تقلید از ساختارهای شعر کلاسیک، وحدت مضمونی قصیده ها، برقرار نمودن ارتباط میان مضمون و شکل ظاهری قصیده با موسیقی موجود در آن، عاطفه ی صادقانه و راستین شاعر در مدح و رثا، پایبندی به اصول قدیمی بحرهای عروضی و وحدت قافیه و کاربرد الفاظ روشن و سلیس اشاره نمود. این پژوهش که با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی گردآوری و تدوین شده است؛ بر آن است تا به تحلیل ساختاری شعر این شاعر متعهّد بپردازد. واژه های کلیدی: سید رضا موسوی هندی، شعر دینی، تحلیل ساختاری، شعر شیعی، عراق.
زهره ملکی جهانگیر امیری
شعر شیعی در بسیاری از دوره های ادبیات عرب، به عنوان بهترین نمونههای عربی که توسط شاعران متعهد شیعه سروده شده، درخشیده است. شاعران شیعه تنها، برای اطاعت از دستورات قرآن کریم و پیامبر گرامی اسلام به مدح اهل بیت? پرداخته اند. شعر شیعی در بسیاری از دورهها، بازتاب و پژواکی از عقاید حقه شیعیان نسبت به خاندان گرامی پیامبر? می باشد. در عصر مملوکی تعدادی از شاعران به مدح و ستایش اهل بیت? پرداختند و شعر آنها سرشار از محبت و دوستی به خاندان گرامی پیامبر? است. مهمترین مضامینی که در اشعار شیعی عصر مملوکی تجلی یافته است، عبارتند از: اظهار عشق و محبت به اهل بیت? و دعوت به آن، امید به نجات و رستگاری در قیامت به واسطه دوستی با ایشان، بازتاب رویداد غدیر، رثای امام حسین و گریه و اندوه بر مصیبت های ایشان، مدح اهل بیت? و بیان فضیلت ها و منقبت های بی نظیرآنان، هجو و نکوهش دشمنان ایشان و ... . می توان گفت اشعار شیعی در عصر مملوکی تقریباً همین مضامین دوره های پیشین را در خود جای داده است؛ با این تفاوت که در این عصر سروده های شاعران شیعی، با مضامین عرفانی درآمیخته است. افزون بر این، شعر شیعی از لحاظ شکل و ساختار ویژگی هایی دارد که مهمترین آنها عبارتند از: بهره گیری از اسلوب ندا در مطلع قصیده، اقتباس از قرآن کریم و احادیث شریف و استدلال و احتجاج به رویدادهای تاریخی برای اثبات حقانیت ائمه اطهار?. شایان ذکر است که شاعران این دوره، در برخی از آرایه ها از جمله اقتباس از قرآن کریم و احادیث شریف و اشاره به حوادث تاریخی، بسیار بهره برده اند.
فهیمه صالحی طبس علی دودمان کوشکی
چکیده کمال ناصر، شاعر فلسطینی و مسیحی معاصر، از شخصیت های برجسته ی ادبیّات مقاومت به شمار می آید؛ وی، نقش بسزایی در گسترش ادبیات بیداری و آگاه سازی مردمی و دفاع از مظلومیّت و آزادی ایفا نموده است. کمال، علاوه بر مشارکت در فعّالیت های سیاسی و اجتماعی، احساسات و عواطف انسان دوستانه خود را در قالب شعر بیان کرده است. او جان خود را بر سر ایده های خویش فدا نمود. محتوای شعری کمال ناصر، غزل، رثا و بخش زیادی از آن به موضوع مقاومت و پایداری اختصاص یافته است؛ به گونه ای که در دیوان وی، غزل و بویژه رثا با موضوع پایداری، پیوند آشکاری دارد. در محورهای شعر پایداری وی، مضمون هایی همچون، وطن دوستی، توجّه به جنگ زدگان، تهدید و تحقیر دشمن، دعوت به مبارزه و تقویّت روحیّه ی مبارزان، نکوهش خیانت سران عرب، وحدت اجتماعی- سیاسی و دینی و ... بررسی می گردد. او برای چنین مضمون هایی از شخصیّت های مذهبی و اسطوره ای و بویژه نمادها، بهره ی فراوان برده است. قالب سنّتی و اسلوب خطابی بر شعر کمال ناصر غلبه دارد که سرشار از روح جهاد و مبارزه است؛ هر چند در دیوان وی، شعر نو و گاه آمیختگی دو قالب سنّتی و نو در یک قصیده وجود دارد. صور خیال بویژه تشبیه، استعاره و کنایه، در شعر وی، بیشترین کاربرد را دارد. کمال در کاربرد آرایه های ادبی همچون: جناس، سجع، ردّ العجز علی الصّدر، مراعات نظیر و ... جانب اعتدال را رعایت نموده است. آنچه در این میان رخ می نماید، الهام این شاعر مسیحی از آموزه های قرآنی است که بر ارزش معنوی و تأثیر شعر وی افزوده است. کلید واژه: کمال ناصر، ادب پایداری، شعر معاصر عربی، شعر رثا، رمزگرایی، فلسطین.
بدری یاری نظام آبادی علی سلیمی
چکیده روایت یکی از جهانی های بشری است و تقریبأ در تمام جلوه های فرهنگ بشر دیده می شود. به کارگیری شعر روایی با هدف بیان دغدغه های انسانی، اجتماعی، یکی از وجوه مشترک میان نیمایوشیج و خلیل مطران در شعر معاصر فارسی و عربی است. معضلاتی همچون فقر، جهل، کم رنگ شدن ارزش های معنوی و رواج فساد در جامعه، روح بلند این دو شاعر را به خشم و درد آورد و آن دو را بر آن داشت تا قلم خود را در خدمت بیداری و هوشیاری مردم و احیای ارزش های اخلاقی، برای نجات جامعه ی خود قرار دهند. حجم قابل توجهی از اشعار نیما، جنبه روایی دارد. خلیل مطران نیز از جمله شاعرانی است که شعر روایی را وارد شعر معاصر عربی نمود. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی و با تکیه بر روش ادبیات تطبیقی، میزان خلاقیت و هنرآفرینی دو شاعر، در شعر روایی را بررسی و با هم مقایسه نموده است. نتیجه به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که نیما با خلاقیتی شاعرانه، نمادهای افسانه ای را به گونه ای در تار و پود شعر روایی خود تنیده که به آن، جنبه ی هنری بخشیده است، اما مطران با استفاده از مواد تاریخی، شعری روایی در قالبی سنتی پدید آورده است، نوآوری نیما در خلق یک معنای تخیلی تازه و پیوند دادن آن با زندگی امروز است، اما خلاقیت مطران، محدود به ایجاد ارتباط میان یک روایت تاریخی با دنیای امروز است، در مجموع می توان گفت، میزان ابتکارات نیما در خلق مضمون های نو، به کمک شعر روایی، با توجه به گستردگی دامنه تخیل در آن، بسیار بیشتر از مطران است. کلید واژگان: نیما یوشیج، خلیل مطران، شعر معاصر، شعر روایی، ادبیات تطبیقی.
مسلم خزلی تورج زینی وند
«متنبّی» و «ناصرخسرو»، از چهره های شاخص شعر حکمت در ادب عربی و فارسی به شمار می آیند، که سروده های حکمی ایشان در میان دیگر شاعران از فراوانی و شهرت بیشتری برخوردار است. یافته ی اصلی این پژوهش در این است که تجربه های شعری، آشنایی با حکمت «ایرانی» و «یونانی»، بهره گیری از فرهنگ و آموزه های دینی، از منابع حکمت، در شعر این دو شاعر، به ویژه در شعر «متنبّی»، است. «ناصرخسرو» به عنوان شاعری فرهیخته که نسبت به فرهنگ و ادب عربی آگاهی داشته است، در سرودن برخی مضمون های حکمت آمیز خویش به شعر «متنبّی» نظر داشته است. افزون بر این، در این نوشتار، اعتقاد بر این است که اگر چه در برخی موارد، میان شعر «متنبّی» و «ناصرخسرو» تشابه هایی وجود دارد، اما این تشابه از باب تجربه ی شعری و توارد خاطر بوده و ریشه ی برخی از این حکمت ها، در فرهنگ اسلامی و ایرانی نیز وجود دارد. این پژوهش بر آن است، تا بر اساس چارچوب های ادبیّات تطبیقی (مکتب فرانسه) به بررسی و تحلیل جنبه های مشترک و متفاوت و احیاناً تأثیر پذیری «ناصرخسرو»، از «متنبّی» بپردازد. از نظر نقد و زیبایی شناسی شعری نیز، زبان شعری آن دو در شعر حکمی دارای ویژگی های مشترکی همچون، ایجاز، روانی و شیوایی است. کاربرد صور خیال گوناگون در شعر متنبّی، نسبت به شعر «ناصرخسرو»، از جنبه های تمایز ایشان به شمار می آید.
آرش کرمی تورج زینی وند
حضور گسترده اسطوره و بازآفرینی آن در ادبیّات معاصر جهان، ازجمله ادبیّات عربی و فارسی، سبب نوآوری و غنای ادبیّات گردیده است. اسطوره یونانی «پرومته» یکی از این اسطوره¬هاست که شاعران ادب عربی و فارسی برای بیان مفاهیم سیاسی و اجتماعی، از آن به¬عنوان نماد سرکشی، اعتراض، مقاومت، رهایی و... بهره گرفته¬اند. پژوهش حاضر برآن است تا این موضوع را که از قلمروهای شاخص ادبیّات تطبیقی به¬شمار می¬آید، در شعر برخی از شاعران چیره¬دست ادب عربی ازجمله: «بدر شاکر السّیّاب»، «ابوالقاسم الشابی»، «عبدالوهّاب البیّاتی» و شاعران برجسته ادب فارسی ازجمله: «نادر نادرپور»، «احمد شاملو»، «سیاوش کسرایی» و... بررسی نماید. به طورکلی، شاعران مذکور بنابر انگیزه ها و اهداف سیاسی- اجتماعی خویش، اسطوره «پرومته» را در آثار خود به کار برده اند و از این اسطوره برای بیان احساسات خود، برانگیختن ملّت، اعتراض نسبت به واقعه ای نامطلوب و... سود جسته اند. تحلیل علّل کاربرد این اسطوره در شعر معاصر عربی و فارسی و بررسی چگونگی بازآفرینی آن و نیز بیان وجوه اشتراک و افتراق این بازآفرینی، از محورهای بنیادین این پایان نامه است.
فهیمه محمدی پناه جهانگیر امیری
مدایح نبوی از مهمّترین جلوه های شعر دینی است که با آغاز رسالت پیامبر گرامی اسلام (ص) اوّلین جرقه های آن زده شد و در عصر مملوکی بنا به شرایط سیاسی، اجتماعی و ... به اوج شکوفایی خود رسید و به صورت فن شعری مستقلی درآمد. عبدالرحیم البُرَعی یکی از شاعران عصر مملوکی است که در سرودن مدایح نبوی از توانمندی و مهارت بالایی برخوردار بوده به طوری که حدود یک سوم دیوان خود را با مدح و ستایش نبیّ اکرم (ص) مزیّن نموده است و در آن بسیاری از حوادث تاریخ صدر اسلام و معجزات پیامبر (ص) از جمله معراج، شق القمر، تسبیح سنگریزه و ... را به تصویر کشیده است. در این رساله با شیو? توصیفی-تحلیلی به بررسی ساختاری و محتوایی مدایح نبوی او می پردازیم. از مضامین برجست? اشعار وی در زمینه مدح و ستایش پیامبر (ص)، بازتاب مضامین قرآن کریم و احادیث شریف است به گونه ای که زیبایی و شیوایی اشعار او در پرتو الهام گیری وی از این میراث گرانبهای دینی نمود می-یابد، علاوه بر میراث دینی شاعر از میراث ادبی که شامل اشعار نغز و دلکش شاعران برجست? گذشته و ضرب المثل-های عربی است وامگیری نموده است، وی همچنین از مضامین صوفیانه در ستایش نبیّ اکرم (ص) به خوبی بهره جسته است. از ویژگی های ساختاری مدایح نبوی برعی در حیط? عناصر ادبی، عاطف? صادقانه و عمیق شاعر نسبت به نبیّ اکرم (ص)، استفاد? هنرمندانه و طبیعی از صنایع بلاغی به ویژه آرایه های قرآنی، تناسب میان موسیقی کلام و مضمون ابیات و اسلوب ساده و غیر متکلّفانه است و از ویژگی های ساختار فنی مدایح نبوی او بهره گیری از مقدّمه غزلی از نوع تقلید و تجدید است، وی در مقدّم? غزلی از نوع تقلید از اسلوب شاعران عصر جاهلی به ویژه امروء القیس به خوبی بهره جسته است، از دیگر ویژگی های ساختاری مدایح نبوی برعی، کاربرد عنصر حماسه، بهره گیری از عناصر هستی و اسلوب قصصی است. عبدالرحیم البُرَعی، مدایح نبوی، عصر مملوکی، ساختار و محتوا.
یوسف پروانه جهانگیر امیری
چکیده صفی الدین حلی یکی از بزرگترین شاعران عصر مملوکی است. این شاعر توانا به اغراض شعری فراوان پرداخته و در این میان رثا یکی از اغراض اصلی و مهم دیوان وی به شمار می رود که از نظر محتوایی در برگیرنده ی مضمونهایی همچون؛ نشان دادن بزرگی حادثه، حکمت، تأمل در باره ی مرگ و بی اعتباری دنیا، تبیین فضیلتها و صفات نیکوی متوفی، اشاره به شاهان و سرزمین های گذشته، ستایش جانشینها و فرزندان، تحریک بازماندگان برای گرفتن انتقام و دعای باران و ...است. علاوه بر این شعر رثای حلی از نظر ساختاری در همان غالب و سبک سنتی شعر عرب جریان دارد. وی ازصور خیال پیچیده پرهیز نموده و از تشبیه و استعاره به صورتی معتدل استفاده کرده است، با توجه به اوضاع ادبی حاکم بر این دوره یعنی پرداختن به آرایشهای لفظی و بازی با الفاظ که مشخصه ی اصلی این عصر به شمارمی رود شاعر ما نیز از این اوضاع متأثر شده و با تمامی توان پا دراین عرصه گذاشته و در صنایع بدیعی مانند؛ مراعات النظیر، ردالعجز علی الصدر و طباق هنر نمایی کرده و به خصوص در زمینه ی جناس این اهتمام به الفاظ را به اوج خود رسانده تا جایی که برای برخی از این صنایع نمی توان نامی پیدا کرد، البته این بازی با الفاظ را می توان نتیجه ی تأثیر ادب این عصر بر شاعر و راهی برای پوشاندن ضعف آفرینش شعری دانست، همچنین با توجه به آگاهی فراوان از مفاهیم و الفاظ قرآنی به شدت تحت تأثیر قرآن کریم بوده است.
عزت اله دیاری نژاد تورج زینی وند
علّامه سیّد جوّاد شبّر در جلد دوّم کتاب «ادب الطّفّ» شعر هایی در رثای امام حسین (ع) و یارانش گردآوری نموده است که مربوط به قرن های چهارم و پنجم است؛ رثای حسینی در این دوران از مضمون ها و ساختار های گوناگون و فراوانی برخوردار بوده است. مضمون های آن عبارتند از:گریه بر امام حسین (ع) و دعوت به آن، حسرت و اندوه بر مصیبت های امام حسین (ع)،اما نکته ی قابل ذکر در اینجا این است که در سوگنامه های این دوران برخی مضمون ها یافت می شود که منحصر به رثای حسینی (ع) بوده و سبب تمایز مرثیه های حسینی از دیگر سوگنامه ها شده است از جمله ی آن ها می توان به؛ بشارت ظهور حضرت مهدی (ع)، پیوند رخداد کربلا به شورای سقیفه، مسأله ی امید به شفاعت اهل بیت (ع) و بی بهره ماندن قاتلان از این مسأله در روز قیامت، معرّفی چهره ی واقعی و پنهان دشمنان ایشان، محکوم کردن بنی عبّاس به عنوان ادامه دهندگان راه بنی أمیّه و... اشاره نمود. در سوگنامه های حسینی در این دوران نیز دو نو ع ساختار دیده می شود؛ ساختارهای تقلیدی و نوین.
زهرا سورنی تورج زینی وند
ادبیات عاشورایی، به ویژه رثای امام حسین(ع)، همواره یکی از موضوعات برجسته ی شعر شاعران شیعی بوده است. علّامه سید محمّد جواد شبر(...،1332ه) در جلد نخست کتاب «ادب الطف»، اشعاری را در رثای امام حسین(ع) و یارانش گرد آوری نموده ، که مربوط به قرن های نخستین(اوّل تا سوم هجری)؛ دوران اموی و بخشی از عصر عبّاسی می باشد. با توجّه به اشعار این کتاب، رثای امام حسین(ع) در این دوران، از مضمون ها و ساختار های گوناگون و فراوانی برخوردار بوده است. برخی از این مضمون ها، مضمون های مشترک با سوگنامه های سایر اهل بیت(ع) است، موضوع-هایی همچون: اندوه و حسرت، دعوت به گریه، امید به ظهور امام زمان(ع) و ... که در عصر اموی به دلیل نزدیکی به حادثه ی عاشورا، رنگ گریه و اندوه، نسبت به عصر عباسی، افزونتر است.
مرضیه حق نجاتی مجید محمدی
چکیده شیخ عبدالمنعم فرطوسی از شاعران معاصر عراق است. وی دارای مجموعه شعرهای زیبایی است. اساس شعر شاعر در زمینه اعتقادات دینی و اخلاقیات می باشد. و سروده های زیبایی در مدح اهل بیت(ع) بیان کرده است. فرطوسی از شاعران سنت گرای قرن معاصر عرب بود که شعر را در قالب و وزن شعر قدیم می سرود. اما نوآوری در شعر شاعر نه در وزن و قافیه بلکه در زبان و فکر است. در حقیقت فرطوسی شاعری است که اشکال شعر قدیم را با زبان و اسلوب بیانی جدید می سراید. شعر وی به زبان مردم بسیار نزدیک است. او در شعرهای دینی خود از قرآن و سخنان اهل بیت بویژه امام علی علیه السلام فراوان اقتباس کرده است. این پژوهش کوشیده است با بررسی اشعار این شاعر و دیگر آثار ، علاوه بر آشنایی با جنبه های فکری او، مضامین اخلاقی و دینی شعر او را استخراج و پس از ترجمه مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. از موضوعات دینی که فرطوسی در شعر خود به آنها پرداخته است می توان توحید، نبوت، امامت،تقوای الهی ، نمازو جهاد را نام برد. شاعر در کنار مضامین دینی ، ویژگی های اخلاقی همچون، رعایت حقوق دیگران ، رازداری،مشورت، صبر وبردباری،نکوهش، کبر و غرور و دعوت به عفاف و پاکدامنی را در سروده های خویش به کار برده است. شعر فرطوسی در عین سادگی و شفافیّت ، دارای الفاظی قوی و محکم است و از اسلوب خطابی بهره برده است. شاعر از آرایه های ادبی و محسنات بدیعی همچون طباق، تضمین، ردّالعجز علی الصّدر استفاده کرده است که قصد او پیچیدگی در سروده نیست بلکه این آرایه ها از احساسات صادقانه شاعر جوشیده و بدون تکلّف است. کلید واژه ها: فرطوسی- شعر معاصر- شعر دینی و اخلاقی.
حسین عابدی تورج زینی وند
«کودک جنگ» و کنش ها و کیفیّت های مختلف این پدیده، برای شاعران مقاومت، در حکم نشانه و موادّ با معنایی هستند که بخشی از مسأله ی پایداری و ساختارها و مناسبات درونی و بیرونی آن را قابل شناخت می سازند. شماری از نقش ها و دلالت هایی، که ارتباط استوار میان معصومیّت کودکی و دنیای پر خشونت جنگ را بازسازی می کنند، از رهگذر شعر این شاعران، روایت می شوند و معناهای محتمل و گسترده ای را به این مفهوم پاک بشری متّصل می-سازند. شاعران مقاومت فلسطین و ایران، به اقتضای زمان، از چنین «بن مایه »ی ارزشمندی، آفرینش های ادبی فراوانی را رقم زده اند. اینان رسالت شعر را به گفتار از دنیای محسوس بزرگسالان محدود نساخته اند؛ بلکه به دنیای کودکان نیز راه یافته و راز و رمز خشونت علیه آنها را در قالب شعر بازگو کرده اند. در این پژوهش با کمک رهیافت های مختلف نشانه شناختی و روش توصیف و تحلیل متن، شعر چهار تن از شاعران مقاومت فلسطین (محمود درویش، سمیح القاسم، راشد حسین و فدوی طوقان) و نیز چهار تن از شاعران ادبیّات پایداری ایران (قیصر امین پور، سلمان هراتی، مصطفی رحماندوست و جعفر ابراهیمی) با موضوع «کودک جنگ» بررسی نشانه شناسانه گردید و هشت نشانه ی «عنوان شعر»، «روایت»، «زمان»، «مکان»، «اشخاص»، «بینامتن»، «زبان» و «مولّف» (خود) در آنها مورد ارزیابی و تحلیل در روساخت و ژرف ساخت شعرها قرار گرفت. افق بررسی ها در اینجا به یک روش یا الگوی خاصّ نشانه شناختی محدود نشد؛ بلکه ایده ها و نظریّه های متنوّع نشانه شناختی از منظری عام و همه سو نگر، به قضاوت درباره ی این شعرها پرداخت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شعر مقاومت فلسیطن با موضوع کودکان، بر خلاف همتایان ایرانی خود، بیشتر کودکانه نما است تا کودکانه؛ یعنی زبان آن بزرگسالانه است و تنها موضوع آن کودکان اند؛ امّا از ویژگی های مهم و مشترک میان دو گروه، آن است که شعر ایشان، نشانه و بازتابی از یک زندگی است؛ زندگی خصوصی و عمومی شاعرانی که از بُعد کودکانه ی آن، در میان نشانه های هم میمون و هم نامیمون و آزاردهنده در نوسان است. در شعر این شاعران، علاوه بر عناصر درون متن، تکیه ی فراوانی بر عناصر فرامتن و سوانح زندگی مولّف می شود. از میان نشانه های شعری، سه نشانه ی زمان، مکان و شخصیّت پر بسامدترین این نشانه های متنی هستند و همگی این نشانه ها امکان تأویل های گوناگون از شعر «کودک پایداری یا جنگ» را فراهم می سازند. این نشانه ها تنها بیانگر جنبه های عاطفی و احساسی شعر کودک در حوزه ی ادبیّات پایداری نیستند؛ بلکه مخاطبان را به سوی دغدغه های فکری، سیاسی و اجتماعی شاعران نیز رهنمون می سازند. کلیدواژه ها: شعر کودک، شعر پایداری، شعر مقاومت فلسطین، شعر مقاومت ایران، نشانه شناسی
گل ملک اله نظری طرحان تورج زینی وند
چکیده ندارد.
علی حسن کوشکی علی سلیمی
چکیده ندارد.
لیلا قلندرلکی سلطانی تورج زینی وند
چکیده ندارد.
همت بیگی خلیفه آبادی یحیی معروف
چکیده ندارد.
تورج زینی وند خلیل پروینی
فخر یکی از اغراض برجسته شعر غنایی محسوب می شود که مقصود اصلی شاعر و مضمون قصیده حاکی از فضل و کمال شاعر بوده و او از آن به عنوان وسیله ای برای بزرگیها و مفاخر خود ، قوم ، سرزمین و مذهبش استفاده می کند. جهل دوره جاهلی ، ظهور دین اسلام ، تعصب دوره اموی و دانش و تمدن عصر عباسی ، مهمترین عواملی هستند که بتدریج در عصرهای مختلف در تحول شعر فخر عرب موثر بوده است . فخر در شعر فارسی به تقلید از شاعران عرب آغاز شده است و فخر به سخن و سخنوری مقوله ای است که تا حدودی محور مفاخرات شاعران ایرانی را از مفاخرات شاعران عرب متمایز می سازد. از میان شاعران برجسته عرب که در این زمینه به هنرنمایی پرداخته است می توان متنبی شاعر سده چهارم هجری را نام برد و در شعر فارسی نیز مفاخرات خاقانی شروانی شاعر سده ششم هجری ، از شهرت فراوانی برخوردارند. در مقایسه فخریات آن دو می توان دریافت که اوضاع طبیعی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی ، جلب نظر ممدوحان ، دفاع از خویشتن به هنگام جدال و معارضه ، خودبزرگ بینی و جبران شکست ها و حقارتها ، از مهمترین عوامل گرایش آندو به شعر فخر می باشد . آنچه که فخریات هر دو شاعر را از هم متمایز می سازد این است که در شعر متنبی افتخار به گذشتگان و عناصر مذهبی نمود بارزی ندارند اما مباهات به شجاعت و جنگاوری بوفور در شعرش دیده می شود و این در حالی است که در شعر خاقانی ، گذشتگان شاعر و عناصر مذهبی جایگاهی بس رفیع داشته وبرخلاف شعر متنبی ، تفاخر به آشنایی با امور و فنون جنگی در شعرش جایگاهی ندارد.فخر به سخن و سخنوری ، استقامت و پایداری در راه اهداف و آرمانها ، مباهات به ممدوحان و تفاخر به عناصر قومی و ملی همچون ، ابتکار و نوآوری در لفظ و مضمون ، اغراق در بیان اوصاف خویشتن ، هجو و نکوهش دشمنان و رقیبان و به کارگیری صور خیال و تصاویر محسوس و ملموس ، از خصوصیات مشترک هر دو شاعر در شعر فخر می باشد.