نام پژوهشگر: سید محسن طباطبایی منش

پترولوژی پریدوتیت های گوشته و سنگ های ولکانیک آمیزه افیولیتی سورک (استان یزد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1389
  ثمینه رجبی   قدرت ترابی

افیولیت ملانژ سورک به صورت نواری باریک و کم ارتفاع، با عرض متوسط چند صد متر در غرب استان یزد قرار دارد و از لحاظ زمین شناسی در حاشیه جنوب غربی زون ایران مرکزی و در امتداد گسل و نوار افیولیتی نائین - دهشیر - بافت واقع شده است. واحد های سنگی مورد بررسی این افیولیت ملانژ شامل پریدوتیت های گوشته و سنگ های ولکانیک آن می باشند. واحد اصلی پریدوتیت های این منطقه هارزبورگیت است و پس از آن لرزولیت و دونیت های سرپانتینی و لیستونیتی شده قرار دارند. لرزولیت های این پریدوتیت ها دارای کانی های اصلی الیوین، ارتوپیروکسن، کلینوپیروکسن و کانی های فرعی کروم اسپینل و آمفیبول هستند. الیوین به وفور در حاشیه های خلیجی ارتوپیروکسن ها مشاهده می شود. آنالیز نقطه ای پنج کانی فوق در لرزولیت ها نشان می دهد که ترکیب الیوین ها فورستریت، ارتوپیروکسن ها انستاتیت، کلینوپیروکسن ها دیوپسید و آمفیبول ها پارگاسیت می باشد. مقدار cr# کروم اسپینل ها از لرزولیت به سمت دونیت افزایش می یابد. بررسی های سنگ نگاری و نتایج دما و فشار سنجی کلینوپیروکسن پریدوتیت ها گویای رخساره اسپینل لرزولیت می باشد. شواهد صحرایی، سنگ نگاری و شیمی کانی های پریدوتیت ها همگی نشان دهنده نقش واکنش مذاب / پریدوتیت گوشته در تشکیل پریدوتیت های این افیولیت ملانژ در یک محیط بالای زون فرورانش است. انجام این واکنش ها تا حدی است که پس از ذوب کلینوپیروکسن ها، ذوب نامتجانس ارتوپیروکسن ها شروع شده و باعث تشکیل الیوین های جایگزینی و مذاب غنی از sio2 می گردد. ذوب نامتجانس ارتوپیروکسن ها باعث تشکیل دونیت های جایگزینی، افزایش sio2 مذاب صعود کننده و وارد شدن آن به محدوده پایداری کروم اسپینل شده و کروم اسپینل های با cr# بالا تشکیل می شوند. مذاب باقیمانده، که غنی از sio2 می باشد در نهایت سنگ های ولکانیک اسیدی را در این افیولیت ملانژ تشکیل داده است. بررسی های سنگ نگاری، شیمی کانی ها و شیمی سنگ کل نمونه های ولکانیک این افیولیت ملانژ نشان می دهند که این سنگ ها به طور عمده داسیت می باشند. در نمودار های عنکبوتی این سنگ ها تهی شدگی از عناصر nb و ti وجود دارد که نشان دهنده تاثیرصفحه اقیانوسی فرورونده بر ماگمای تشکیل دهنده این سنگ ها است. روند نمودار های rees بهنجار شده به کندریت در این سنگ ها گویای روند تولئیتی آن هاست. بررسی ها نشان می دهند که افیولیت ملانژ سورک نیز همانند دیگر افیولیت های نوار افیولیتی نائین – بافت، در زمره افیولیت های hot بالای زون فرورانش (پشت کمان) محسوب شود.

(استان یزد) پترولوژی سنگ های آتش فشانی ائوسن مناطق ساغند و چاپدونی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1398
  زهرا قره چاهی   قدرت ترابی

مناطق الله آباد، چاپدونی و ساغند در شمال شرق استان یزد واقع شده است و بخشی از خرد قاره شرق- ایران مرکزی (بلوک پشت بادام) می باشد. سنگ های آتشفشانی مورد مطالعه ی این مناطق مربوط به زمان ائوسن بالایی می باشند. این سنگ ها در طی 5 فاز ولکانیسم متفاوت به وجود آمده اند که عبارتند از: 1- منطقه الله آباد با 3 فاز ولکانیسم متفاوت: 1-1: فاز نقطه ای (مرکزی) آندزیتی (ترکیب کانی شناسی اصلی این فاز آمفیبول، پلاژیوکلاز، سانیدین و کوارتزمی باشد)، 1-2 : فاز خطی اول با ترکیب آندزیت و 1-3: فاز خطی دوم با ترکیب آندزیت بازالتی. ترکیب کانی شناسی فاز اول شامل کانی های اصلی آمفیبول، پلاژیوکلاز، سانیدین، بیوتیت و کوارتز بوده و فاز دوم شامل کانی های الیوین، پلاژیوکلاز و سانیدین می باشد. بافت های اصلی موجود در سنگ های این منطقه پورفیریتیک، تراکیتی و گلومروپورفیری می باشند. 2- منطقه چاپدونی: سنگ های آتشفشانی این ناحیه در محدوده تراکی آندزیت قرار داشته و شامل کانی های آمفیبول، پلاژیوکلاز، سانیدین، بیوتیت، کوارتز، مگنتیت، اسفن، هماتیت، کلسدونی، کلسیت و کلریت می باشند. بافت های اصلی موجود در این سنگ ها پورفیریتیک، افیتیک، گلومروپورفیری و آمیگدالوئیدال می باشند. 3- منطقه ساغند: بیشتر سنگ های آتشفشانی فوق در محدوده ی آندزیت، تراکی آندزیت و بازالت هستند. بافت های اصلی این سنگ ها پورفیریتیک، تراکیتی و اسفرولیتی می باشد. کانی های تشکیل دهنده ی این سنگ ها شامل کلینوپیروکسن (اوژیت)، آمفیبول (هورنبلند منیزیم دار و اکتینولیت)، بیوتیت، پلاژیوکلاز (آندزین و لابرادوریت)، آلکالی فلدسپار (سانیدین) و کوارتز، زیرکن، اسفن، ایلمنیت و مگنتیت، کلریت (دیابانتیت)، کلسیت، هماتیت، آراگونیت و اپیدوت می باشند. تشکیل کلینوپیروکسن های واکنشی در حاشیه زنوکریست های کوارتز، وجود بافت غربالی ، بافت آنتی راپاکیوی، خوردگی خلیجی حاشیه کوارتز ها، وجود بیگانه سنگ ها و ...... رخداد آلایش ماگمایی را در سنگ های مناطق مورد مطالعه تایید می کند.ویژگی های کانی شناسی نظیر ترکیب کلینوپیروکسن ها (اوژیت) و بیوتیت های با عدد منیزیم بالا از یکسو و محتوای بالای k2o (مورد اخیر تنها در منطقه ساغند دیده می شود) و نسبت های ژئوشیمیایی نظیر ce/yb, th/yb و ta/yb مبین سرشت کالک آلکالن تا شوشونیتی گدازه های ناحیه مورد مطالعه است. الگوی عناصر نادر خاکی و نمودارهای عنکبوتی حاکی از غنی بودن از نظر lree و lile و فقیر بودن از نظر عناصر گروه hfs (نظیر nb, ta,ti) می باشد که از مشخصه های ماگماتیسم مرتبط با زون فرورانش است. جایگاه تکتونیکی مجموعه آتشفشانی ائوسن بلوک پشت بادام را، با توجه به ویژگی های ژئوشیمیایی و موقعیت زمین شناسی ناحیه یک قوس آتشفشانی می توان در نظر گرفت. داده های ژئوشیمیایی نشان دهنده ی سنگ منشاء اسپینل پریدوتیت برای مذاب سازنده ی سنگ های آتشفشانی بلوک پشت بادام می باشد.

پترولوژی و ژئوشیمی کالک سیلیکاتها و متابازیتهای شمال شرق گلپایگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1389
  فاطمه ایزدی   سید محسن طباطبایی منش

مجموعه دگرگونی مورد مطالعه در شمال غرب زون سنندج سیرجان و شمال شرق گلپایگان واقع شده است. بر اساس مطالعات انجام گرفته سنگ های دگرگونی منطقه شامل تالک مرمر، ترمولیت مرمر، فلوگوپیت مرمر، کالک سیلیکاتها وآمفیبولیت می باشند. کانی های اصلی آمفیبولیت ها شامل آمفیبول و پلاژیوکلاز می باشد. از دگرسانی این سنگها، کانی های ثانویه ای همچون اپیدوت، کلریت، بیوتیت و اسفن تشکیل شده است. از بافتهای موجود در آمفیبولیت ها می توان به انواع گرانوبلاستیک و نماتوبلاستیک اشاره نمود. کالک سیلیکاتها دارای کانی های اصلی الیوین، پیروکسن،کلسیت و کانی های ثانویه سرپانتین و اکسید آهن می باشند. مرمر ها دارای کانیهای اصلی تالک، ترمولیت، فلوگوپیت و کلسیت می باشند. آنالیز مایکروپروب بر روی کانی های تشکیل دهنده آمفیبولیت ها و کالک سیلیکاتها نشان می دهد که الیوین ها دارای ترکیب فورستریت، پیروکسن از نوع دیوپسید، آمفیبول ها از نوع هورنبلند چرماکیت دار، هورنبلند منیزیم دار تا اکتینولیت ، پلاژیوکلاز ها از نوع آلبیت- الیگوکلاز-آندزین و میکاها از نوع بیوتیت می باشد. داده های پتروگرافی، کانی شناسی و محاسبات ژئوترموبارومتری نشان می دهد که آمفیبولیتها متحمل دو مرحله دگرگونی شده اند. همراهی بلورهای آمفیبول (هورنبلند منیزیم دار و هورنبلند چرماکیت دار) با پلاژیوکلاز (الیگوکلاز و آندزین) کانی های اصلی یک مرحله دگرگونی درجه حرارت بالا در محدوده رخساره آمفیبولیت هستند از طرف دیگر بلور های اکتینولیت به همراه کلریت، بیوتیت، اسفن و اپیدوت مربوط به یک مرحله سیر قهقرایی در محدوده رخساره شیست سبز هستند که پس از مرحله اول دگرگونی رخساره آمفیبولیت به سنگ های آمفیبولیت منطقه اثر کرده است. داده های ژئوشیمیایی آمفیبولیتها، بیانگر آن است که ترکیب ماگمای سازنده آمفیبولیتها، سنگهای بازالتی و دارای ترکیب بازالت آلکالن تا بازالت تولئیتی هستند که تحت تاثیر آلتراسیون کف اقیانوس قرار گرفته و دارای تمایلاتی از یک متشکله فرورانش می باشد.

پترولوژی و پتروگرافی اسکارن های اچستان(جنوب محلات، استان مرکزی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1390
  زری اسلامی   سید محسن طباطبایی منش

اسکارن های اچستان در 60 کیلومتری جنوب محلات و در نزدیکی روستایی به نام اچستان و در زون سنندج- سیرجان واقع شده است. مجموعه سنگ های این منطقه شامل سنگ های آتشفشانی ائوسن همراه با توده نفوذی از نوع گرانیت و سنگ های دگرگونی از قبیل شیست، فیلیت، اسلیت، هورنفلس، آمفیبولیت و متاولکانیک می باشد. تزریق توده نفوذی در کرتاسه (بالایی)- پالئوسن (زیرین) با ترکیب سینوگرانیتی و مونزوگرانیتی به درون آهک ها و دولومیت های پالئوزوئیک باعث اسکارن زایی شده است. این توده های نفوذی بیشتر ماهیت ساب آلکالن (کالک آلکالن) و سرشت پرآلومینوس دارند و جزء گرانیت های نوع s می باشند. کلینوپیروکسن (دیوپسید)، الیوین (فورستریت)، ترمولیت، تالک، سرپانتین، فلوگوپیت، مارگاریت، ولاستونیت، مگنتیت، کلسیت و کوارتز از کانی های مشاهده شده در این سنگ ها هستند. با توجه به مطالعات کانی شناسی، اسکارن های منطقه از نوع اگزواسکارن بوده و وجود کانی هایی مثل فورستریت، دیوپسید، ترمولیت، آنتیگوریت و فلوگوپیت نشانه دولومیت بودن سنگ مادر و در نتیجه تشکیل اسکارن های نوع کلسیم- منیزیم دار در منطقه مورد مطالعه شده است. از سنگ میزبان به سمت توده نفوذی در اسکارن ها و مرمرها منطقه بندی دیده می شود که شامل: ولاستونیت اسکارن ، کلینوپیروکسن اسکارن، مرمرهای فورستریت- سرپانتین دار، مرمرهای میکادار، مرمرهای ترمولیت- تالک دار و مرمرهای کلسیتی و دولومیتی دانه درشت می باشند. اسکارن های اچستان پلی ژنتیک بوده و بررسی های کانی شناسی و ژئوشیمیایی نشان دهنده تکامل سه مرحله ای آن ها می باشد. مرحله اول همزمان با جایگیری توده نفوذی است، نهشت مجموعه کانیایی سیلیکات کلسیمی بدون آب (پیروکسن، فورستریت، ولاستونیت) در محدوده دمایی 630-530 درجه سانتیگراد و فشار بخشی پایین co2 (85/0>) رخ داده است. در مرحله دوم اسکارن دگرنهادی شکل گرفته و مجموعه کانیایی فلوگوپیت، مارگاریت، کلینتونیت به میزان کم، ترمولیت و تالک در محدوده دمایی 450-440 درجه سانتیگراد و 6/0-5/0xco2= تشکیل شده است. مرحله سوم که می توان آن را مرحله دگرگونی پسرونده نیز نامید حجم بزرگی از سیلیکات های بدون آب و آبدار دگرسان شده و به مجموعه ای از سیلیکات های کلسیمی آبدار مانند سرپانتین، ترمولیت، تالک، کوارتز، کلسیت و کانی های اپاک تبدیل شده است. این مرحله در دمای کمتر از 500 درجه سانتیگراد و فاز سیال فقیر از co2 ( 08/0xco2=) رخ داده است. شرایط فیزیکوشیمیایی تشکیل اسکارن را محدوده دمایی 630-440 درجه سانتیگراد، فشار 2 کیلوبار و 85/0-05/0 = xco2 می توان در نظر گرفت. واژه های کلیدی: اسکارن، اچستان، سنندج- سیرجان، کلینوپیروکسن، فورستریت، سرپانتین، ولاستونیت، xco2.

مطالعات کانی شناسی دگرسانیهای گرمابی در معدن پلی متال (pb - cu) سبرز، افیولیت انارک ( ایران مرکزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1389
  معصومه سرگزی   سید محسن طباطبایی منش

کانسار چند فلزی cu-pb سبرز در 30 کیلومتری شمال غرب انارک و در محدوده جغرافیایی به مختصات ?20´ 36 ?53 تا?41 ´36 ?53 طول شرقی و? 59 ´23 ?33 تا ?01´ 24? 33 عرض شمالی، در مجاورت با کمربند افیولیتی انارک درون زون ایران مرکزی و زیر زون انارک - خور واقع شده است. پریدوتیت ها ی گوشته افیولیت انارک تحت تاثیر فرآیند های دگرسانی به شدت سرپانتینیتی شده اند، به گونه ای که کانی های سنگ منشا متاثر از فرایند دگرسانی به سرپانتین های مختلف تبدیل شده اند و تنها بقایایی از ارتوپیروکسن های بستیتی شده در آنها مشاهده می گردد که به سنگ منشا هارزبورژیتی اشاره دارد. ، کروم اسپینل های موجود در این سرپانتینیت ها مگنتیتی، و به کروم مگنتیت تبدیل شده اند. در واقع مقدار mg,al,cr از کروم اسپینل های سالم خارج شده و 3+fe جایگزین آن شده است. بافت متخلخل و سبک سرپانتینیت ها و فعالیت های تکتونیکی منطقه شرایط مساعدی را برای چرخش سیالات گرمابی غنی از co2,h2o و کاتیون های ca2+,mg2+ در امتداد سطوح ضعیف سنگ فراهم آورده که باعث کربناتی شدن و تشکیل لیستونیت در این منطقه شده است. بیشتر لیستونیت ها در طول شکستگی ها و گسل ها قرار دارند، و دارای امتدادse-nw می باشند. لیستونیت ها به واسطه رنگ، بافت متخلخل و ریخت شناسی برجسته تری که نسبت به سنگ های در برگیرنده خود دارند، به راحتی تشخیص داده می شوند. بررسی های صحرایی و مطالعات کانی شناسی در منطقه حاکی از دو فاز لیستونیتی شدن می باشد، به طوری که در فاز اول لیستونیت های کربناته و در فاز دوم لیستونیت های سیلیسی تشکیل شده است. لیستونیت ها بر اساس محتوای sio2 به دو دسته تقسیم بندی می شوند، لیستونیت های غنی از کربنات ( i )، محتوای 52/35sio2 ? درصد وزنی است. ترکیب اصلی این سنگ ها، کربنات(دولومیت، دولومیت کلسیتی، کلسیت) می باشد. فاز اصلی کربناته در آنها بلورهای متوسط تا ریز دانه دولومیت است. کوارتز و اکسیدهای آهن نیز به صورت فاز فرعی در آنها وجود دارد. لیستونیت های غنی از سیلیس (ii)، در این گونه لیستونیت ها محتوای 52/35sio2 ? درصد وزنی است. ترکیب اصلی آنها سیلیس است که به صورت کوارتز،کلسدونی و ژاسپروئید به اشکال مختلف شعاعی، کلوفورم و رشته ای وجود دارد. کربنات وکانیهای اپاک از جمله فازهای فرعی آنها می باشد. در لیستونیت های سیلیسی بر خلاف لیستونیت های کربناته فازهای سولفیدی دیده می شود. پیریت و گالن از جمله این فازها می باشند. بقایای کرم اسپینل، بافت شبکه ای و محتوای نسبتا بالای cr-ni این سنگ ها به منشا اولترامافیک آنها اشاره می کند. مقایسه عناصر اصلی لیستونیت طی دگرسانی نشان می دهد که لیستونیت ها نسبت به سرپانتینیت ها از mgo ، fe2o3و na2oتهی شده وغنی شدگی بیشتری نسبت به عناصری مثل k2o، cao، co2وh2o نشان می دهند. الگوی هنجار شده عناصر نادر نسبت به کندریت نشان دهنده غنی شدگی بیشتری لیستونیت های سیلیسی در مقایسه با لیستونیت های کربناته و سرپانتینیت است. مقایسه میانگین آنالیزهای انجام شده نشان می دهد که لیستونیت ها نسبت به سرپانتینیت ها ازni, cr, co تهی، و از عناصری مثل sb, rb, ba, zn, cu, as, k, sغنی شده اند، بنابراین می توان چنین استنباط کرد که سیال گرمابی این عناصر را به این سنگ ها اضافه کرده است. مطالعه میان بارهای درون رگه های کوارتز شوری بین %21 - 16 و دمای همگن شدن 200-110درجه سانتیگراد را نشان می دهد. این سیالات فشاری کمتر از bar 50 را تحمل کرده اند. کمپلکس های غالب در حمل لیگاندها در محدوده کمپلکس های سولفیدی قرار دارد بنابراین می توان نتیجه گرفت که آنیون های غالب در حمل لیگاندها hs so42- بوده اند وجود کانه گالن و پیریت در لیستونیت ها شاهدی بر این ادعا است. در مورد شرایط تشکیل لیستونیت ها می توان گفت که سیال سازنده لیستونیت ها در مرحله اول ماهیت آلکالی و دمای متوسط تا بالایی داشته است. در مرحله دوم سیال دارای ماهیت اسیدی و دمای پایینی بوده که از فوگاسیته بالای o2,s2 برخوردار بوده است که موجب تشکیل فازهای سولفیدی دراین سنگ ها شده است. در حالی که در لیستونیت های کربناته سبزر فازهای سولفیدی حضور نداشته اند. بنابراین سیال دگرسان کننده در مرحله اول فوگاسیته پایین s2 داشته و از h2s فقیر بوده است. بر اساس دامنه دمای همگن شدگی و شوری نسبتا پایین سیال می توان منشا سیال گرمابی را آب های جوی در نظر گرفت. در نمودار کسلر جهت تعیین منشا سیال گرمابی نمونه ها در محدوده آبهای ماگمایی یا جوی و زیر مجموعه ی حوضوی(رودخانه ای) قرار می گیرد. موتور گرمایی برای انجام واکنش های دگرسانی ها را می توان فعالیت آتشفشانی ائوسن در ایران مرکزی پیشنهاد کرد. لیستونیت های سبرز از لحاظ اقتصادی بی هنجاری های کبالت، نیکل و روی را نشان می دهند. با توجه به عدم حضور کانی فوشسیت در این لیستونیت ها برای پی جویی های طلا مناسب نمی باشند.

مطالعه زمین شناسی و پترولوژی سنگ های ولکانیکی آتشفشان مهدی خان در شمال شرق قروه (کردستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1392
  یاسر مشایخی فیروز   مرتضی شریفی

آتشفشان مهدی خان با سن کواترنری یکی از فوران های بازالتی محور قروه- تکاب است که در شمال شرق قروه و در نوار دگرگونی سنندج- سیرجان واقع شده است. مطالعات میکروسکوپی بر روی سنگ های آتشفشانی این منطقه نشانگر این مطلب است که جنس این سنگ ها از نوع الیوین بازالت می باشد. الیوین، کلینوپیروکسن و پلاژیوکلاز به عنوان کانی های اصلی تشکیل دهنده این سنگ ها به شمار می آیند. کانی های فرعی نیز شامل نفلین، کلسیت، آنورتوکلاز، آپاتیت و اوپاک می باشد. نفلین تنها در یک نمونه بصورت فنوکریست مشاهده شد. بافت موجود در این سنگ ها نیز عموما" هیالوپورفیریتیک، میکرولیتیک پورفیریتیک، گلومروپورفیریتیک و حفره دار می-باشد. خلیج خوردگی موجود در الیوین، زونینگ پیروکسن ها و همچنین ماکل های موجود در این کانی ها به عنوان بافت های غیر تعادلی دلایلی بر عدم تعادل حین انجماد ماگماست. شواهد میکروسکوپی از جمله بافت های غیرتعادلی در کانی ها (حالت زونه، انحلال و ماکل) بر آلایش ماگمایی توده ولکانیکی دلالت دارند. ایدنگزیتی-شدن الیوین ها نیز پدیده ای رایج در این سنگ ها می باشد. پومیس به فراوانی در سنگ های منطقه یافت شده و بافت آنها از شیشه ای تا شیشه حفره ای تا به طور کامل حفره ای متغیر است مطالعات ژئوشیمیایی مشخص نمود که این سنگها آلکالن بوده، دارای سدیم بالا و از نظر تکتونیکی مربوط به انواع درون صفحه ای می باشند. نوع سنگ های منطقه بیشتر بازانیت بوده و در نورم آنها بیش از 10 درصد الیوین نورماتیو یافت می شود. آنالیز نقطه ای کانی ها نشان می دهد که الیوین از نوع کریزولیت، کلینوپیروکسن ها از نوع دیوپسید، پلاژیوکلاز ها از نوع آلبیت- الیگوکلاز و آلکالی فلدسپارها از نوع آنورتوکلاز می باشند. وجود کوارتز با حاشیه واکنشی و همچنین تجمع سوزنی کلینوپیروکسن ها در بعضی مقاطع حاکی از تأثیر آلایش پوسته ای در روند تحولات ماگمایی می باشد. افزایش نسبت lree/hree معمولا به وسیله درگیری با مواد پوسته قاره ای غنی شده از lree توضیح داده می شود. دمای تشکیل کلینوپیروکسن های موجود در این سنگ ها حدوداً بین 1160 تا 1250 درجه سانتیگراد و فشار تخمین زده شده نیز حدود 6 تا 10 کیلوبار است.

پترولوژی سنگ های دگرگونی در پهنه سنندج - سیرجان شمالی (موته - الیگودرز)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1391
  سمیه کریمی   سید محسن طباطبایی منش

سنگ های دگرگونی موته - الیگودرز شامل کمپلکس دگرگونی شمال گلپایگان و گستره دگرگونی الیگودرز - خوانسار می باشد. این دگرگونه ها از نظر ساختاری جز پهنه سنندج - سیرجان بوده و در محل برخورد صفحه ایران با صفحه عربی قرار دارند. هدف از این مطالعه، بررسی تحولات تکتونوماگمایی پهنه سنندج - سیرجان، بررسی شرایط ترمودینامیکی تشکیل و توسعه متاپلیت ها می باشد. براساس مطالعات پتروگرافی و کریستال شیمی، سنگ های دگرگونی موته - الیگودرز سه فاز دگرگونی را به صورت پیشرونده و یک فاز دگرگونی را به صورت برگشتی متحمل شده اند. سنگ های کالک سیلیکلاته و مرمر، آمفیبولیت و متاپلیت ها محصول دگرگونی دیناموترمال، هورنفلس ها محصول دگرگونی حرارتی و میلونیت ها محصول دگرگونی دینامیکی هستند. سنگ های مذکور در جریان یک دگرگونی پیشرونده تا حد رخساره آمفیبولیت بالایی متحمل دگرگونی ناحیه ای شده اند. فاز دگرگونی قهقرایی منجر به دگرگونی برگشتی این سنگ ها در حد رخساره شیست سبز شده است. این بخش از پهنه سنندج - سیرجان حداقل سه فاز دگرشکلی را از ژوراسیک به بعد تجربه نموده است. تشکیل ساختارهای صفحه ای s1 تا s4، وجود پورفیروبلاست های pre- tectonic، syn- tectonic و post- tectonic در سنگ ها و همچنین سه مرحله رشد پورفیروبلاست های گارنت از شواهد این سه فاز دگرشکلی هستند. براساس مطالعات ژئوترموبارومتری، دولومیت مرمرها و کالک سیلیکات های شمال گلپایگان طی یک دگرگونی دیناموترمال به ترتیب زون های تالک (دمای کمتر از c?500 و فشار کمتر از kbar5)، ترمولیت، دیوپسید و فورستریت (دمای حدود 800 درجه سانتی گراد) و همچنین رخساره های شیست سبز و آمفیبولیت را تجربه کرده اند. آمفیبولیت های شمال گلپایگان در جریان دگرگونی پیشرونده تا رخساره آمفیبولیت (زون سیلیمانیت) دگرگون شده و سپس متحمل یک دگرگونی برگشتی در حد رخساره شیست سبز شده اند. متاپلیت های شمال گلپایگان، محدوده دمائی c?622-515 و محدوده فشاری kbar 6-2 و متاپلیت های الیگودرز - خوانسار، محدوده دمائی c?566-490 و محدوده فشاریkbar 54/5-8/1 را تحمل نموده اند. براساس مطالعات پتروژنز و ژئوتکتونیک، متاپلیت های موته – الیگودرز از سنگ والد پلیتی (شیل های پلاژیک) حاصل شده اند و شبیه به سنگ های موجود در محیط های جزایر قوسی هستند. میلونیت گرانیت های شمال گلپایگان از نوع فوق آلومین (peraluminous) با منشاء پوسته قاره ای و اغلب از نوع گرانیتوئیدهای همزمان با برخورد (syn-colg) هستند که در حین واقعه کوهزایی لارامید تشکیل شده اند .در واقع به دلیل حضور فشار جهت دار حاصل از عملکرد فاز کوهزایی لارامید در طی تبلور، محصول نهایی تبلور مذاب، یک گرانیت میلونیتی است. آمفیبولیت های شمال گلپایگان از دگرگونی بازالت های تولئیتی با ماهیت مورب حاصل شده اند. به نظر می رسد که این آمفیبولیت ها باقی مانده پوسته اقیانوسی نئوتتیس بوده که اندکی با آب دریا واکنش داده، سپس به زیر صفحه قاره ای ایران فرورانش کرده و متحمل فرآیند دگرگونی در حد رخساره آمفیبولیت شده اند و در انتها در اثر حوادث تکتونیکی بعدی به سطح زمین رانده شده اند. در کمپلکس دگرگونی شمال گلپایگان، سنگ های میلونیتی بیشتر در قسمت مرکزی کمپلکس متمرکز شده اند، این مساله به دلیل عملکرد گسل های امتداد لغز راستگرد اسفاجرد و ورزنه با راستای عمومی nw-se می باشد. تکه تکه شدن این کمپلکس دگرگونی به بلوک های مجزا نتیجه عملکرد سایر گسل ها به موازات گسل های اصلی منطقه است. همچنین فعال شدن پنج گسل راستگرد f1 تا f5 بعد از برخورد نئوژن باعث بالاآمدگی و رخنمون سنگ های کمپلکس دگرگونی شمال گلپایگان با امتدادی عمود بر امتداد اصلی زون سنندج - سیرجان شده است. کمپلکس دگرگونی الیگودرز – خوانسار دارای راستای کلی nw-se به موازات راستای کلی زون سنندج - سیرجان است. کمپلکس مزبور تاقدیسی با محور nw-se بوده که در اثر عملکرد گسل های معکوس زاگرس، زاینده رود و نجف آباد متحمل بالاآمدگی شده است. در پهنه پلی فاز موته - الیگودرز، سنگ های پالئوزوئیک تحت تاثیر دو فاز دگرگونی دیناموترمال در زمان های ژوراسیک بالایی - کرتاسه پایینی (فاز کوهزایی کیمرین پسین) و کرتاسه بالایی - پالئوسن (فاز کوهزایی لارامید) تا حد رخساره آمفیبولیت بالایی دگرگون شده اند. از آنجا که دگرگونی های بعدی ضعیف تر از دگرگونی های قبلی بوده، سنگ های قدیمی تر متحمل دگرگونی قهقرایی شده اند. نفوذ توده های بازیک کرتاسه همزمان با فاز کیمرین پسین و توده های گرانیتوئیدی پالئوسن همزمان با فاز لارامید در دگرگونه های فوق منجر به ایجاد دگرگونی مجاورتی گردیده است. فشارهای ناشی از فاز لارامید در زمان پالئوسن منجر به ایجاد دگرگونی برشی در سنگ های منطقه و میلونیتی شدن آن ها شده است.