اندازه گیری میزان توافق برای متغیرهای رسته ای از اهمیت ویژه ای در تحقیقات جامعه شناسی، پزشکی و سایر علوم برخوردار است. لذا لزوم توجه به معیارها و مدلهایی که بتوانند این مهم را اندازه گیری و تفسیر کنند از دیر باز برای آمار شناسان از جایگاهی خاص برخوردار بوده است . امروزه معیارها و مدلهای پیوند گوناگونی برای اندازه گیری میزان پیوند و توافق وجود دارند که بعضی از آنها برای اندازه گیری میزان توافق بین دو گروه به کار می روند در حالی که بعضی دیگر برای چند گروه کاربرد دارند. در فصل اول این پایان نامه ابتدا مطالعه مختصری از معیارهای مهم پیوند خواهیم داشت. سپس توافق که صورت خاصی از پیوند است را تحلیل و رفتار چند معیار رایج توافق را نسبت به افزایش مقدار مشاهدات حجره های توافقی ( و حجره های غیر توافقی ) در جداول پیشایندی را بررسی خواهیم کرد. چون مدلها ی توافق لگ خطی علاوه بر بیان وجود و یا عدم وجود پیوند، راستای پیوند بین متغیر ها را نیز ارزیابی می کنند در فصل دوم با پارامتر سازی متناسب، مدلهای لگ خطی توافق پایه را بررسی خواهیم کرد. همچنین در ادامه این فصل با استدلال تجزیه طبیعی آزمون فرضها، توافق همزمان چند عامل با"بردار ارجاعات کلی"و یا فقط در"c اولین گرایشات" را ارزیابی می کنیم. سرانجام در فصل آخر معیار جدیدی به عنوان معیار توافق جزئی t عامل ( گروه) در حضور r متغیر کنترلی را در جداول پیشایندی پیشنهاد می کنم. توسط این معیار و آماره هایی که در این فصل معرفی می شوند، میزان اثرگذاری یک یا چند متغیر کنترلی در سنجش شدت توافق را، می توان ارزیابی و آزمون کرد. همچنین آماره هایی را برای آزمون اثرگذاری هم زمان متغیّرهای کنترلی در سنجش شدت توافق چند گروه پیشنهاد می دهیم. با در نظر گرفتن حالت بیزی و در نظر گرفتن توزیع های پیشین برای پارامترهای مدل توافق لگ خطی با شبیه سازی از چگالی پسین، مولفه های توافق و چگالی معیار پیشنهادی (توافق جزئی) و آماره های پیشنهادی را بررسی خواهیم کرد.

نام: سمیه نام خانوادگی: نعمتی رشته: تربیت بدنی و علوم ورزشی گرایش: آسیب شناسی و حرکات اصلاحی استاد راهنما: دکتر ناصر بهپور، دکتر مرتضی صائب استاد مشاور: دکتر کامران قریشی مقطع تحصیلی:کارشناسی ارشد تاریخ فارغ التحصیلی: // عنوان پایان نامه به فارسی: تاثیر ایستادن بر روی شیب های مختلف حین تمرینات اصلاحی بر زوایای بیومکانیکی ناحیه لومبوساکرال در دختران دارای هایپرلوردوزیس. عنوان پایان نامه به انگلیسی: effects of standing on various heel inclinations during corrective exercises on the biomechanical angles of the lumbosacral region in the girls with lumbar hyperlordosis چکیده: هدف از تحقیق حاضر، مقایسه ی تاثیرات ناشی از استفاده از شیب های مختلف در زیر پاشنه در حین انجام حرکات اصلاحی بر تغییرات زوایای بیومکانیکی ناحیه ی لومبوساکرال در دختران دارای هایپرلوردوزیس کمری می باشد. در این تحقیق نیمه تجربی، 15 دانش آموز دختر با میانگین سنی 93/10، قد 86/139 و وزن 2/ 32، که وجود هایپرلوردوزیس در آنها بر اساس تست صورت گرفته و مراجعه به پرونده پزشکی آنها مشخص شده بود، انتخاب شدند. آزمودنی ها پس از انجام بررسی های لازم در سه گروه 5 نفری، بر اساس شیب مورد استفاده در زیر پاشنه آنها (مثبت، صفر، منفی)، قرار گرفته و به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه تحت تمرینات اصلاحی قرار گرفتند. همه آزمودنی ها با رضایت والدین و تکمیل فرم رضایت نامه در انجام این مطالعه شرکت کردند. تمام زوایای مورد نظر نیز قبل از شروع دوره تمرینات و پس از اتمام آنها با نظارت کامل دکتر رادیوگراف و متخصص ارتوپد اندازه گیری شدند. اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزار spss (ورژن 16) و روش آماری kruskal-wallis مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج این مطالعه نشان داد که میان تغییرات زوایا در سه گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد، البته در رابطه با زاویه منطقه ای در ناحیه میان l3 تا s1، تفاوت میان سه گروه به معنی داری بسیار نزدیک بود. با این حال، در عین معنادار نبودن تفاوت ها، تغییرات صورت گرفته در گروه ایستاده بر روی شیب منفی در مقایسه با دو گروه دیگر محسوس تر بود. با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه، می توان گفت که از آنجایی که حرکات اصلاحی استفاده شده از هر نظر برای سه گروه یکسان بوده و تنها تفاوت میان سه گروه تنها در مورد شیب استفاده شده در زیر پای افراد بود، بنابراین می توان تفاوت های موجود در نتایج سه گروه را به اختلاف شیب های پاشنه ای استفاده شده در گروه ها نسبت داد. کلید واژه ها: لومبوساکرال، لوردوز افزایش یافته، شیب پاشنه، تمرینات اصلاحی.

مسئله ی انتخاب مدل از مهمترین مسائل در استنباط آماری است. روال معمول انتخاب مدل این است که با استفاده از یک روش انتخاب مدل، مدل خاصی انتخاب و استنباط بر اساس آن مدل خاص انجام شود. اما روش های مختلف، مدل های مختلفی را پیشنهاد می دهند که گاه بسیار با هم متفاوت هستند. این مسئله که "عدم حتمیت در انتخاب مدل" نامیده می شود، موجب سردرگمی محقق در انتخاب مدل مناسب و تحلیل درست داده هاست. در این پایان نامه مسئله ی عدم حتمیت در انتخاب مدل و به وی‍‍‍ژه عدم حتمیت در انتخاب مدل پیوند در جدول های پیشایندی مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا برخی از انواع روش های انتخاب مدل از دو دیدگاه کلاسیک و بیزی را بحث کرده ایم. سپس مقدمه ای بر مدل های پیوند در جدول های پیشایندی که برای تحلیل پیوند در بحث ما مورد نیاز هستند ارائه شده است. در فصل سوم روش متوسط گیری مدل بیزی به عنوان یک روش کارای انتخاب مدل از دیدگاه بیزی و کاربرد آن در تحلیل پیوند در جدول های پیشایندی بررسی شده است. این روش که عدم حتمیت موجود در انتخاب مدل را به حساب می آورد، هر گونه استنباط را بر اساس متوسط گیری بر روی مجموعه ای از مدل ها انجام می دهد. در فصل چهارم مباحث تکمیلی دیگری از مقایسه ی ساختار پیوند بین دو جدول پیشایندی دو طرفه و سه طرفه با متغیرهای رسته ای یکسان ارائه شده است که در آن ها وجود مدل های مختلف برای تحلیل پیوند، موجب عدم حتمیت در انتخاب بهترین مدل توصیف کننده ی ساختار پیوند است.

به دلیل اهمیت ریسک سیستماتیک (بتا) در مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای (capm) و غیر قابل مشاهده بودن این جزء از مدل capm در این تحقیق سعی شده با استفاده از مدل های فضا حالت و فیلتر کالمن به عنوان یکی از ابزارها در برآورد و پیش بینی، ریسک سیستماتیک را مدل سازی نمود. هر مدلی را که بتوان به فرم فضا حالت نوشت بردار پارامترهای آن را با استفاده از فیلتر کالمن می توان برآورد کرد و مشاهدات آینده را نیز پیش بینی نمود. برای این منظور داده های مربوط به بازده سهام 59 شرکت پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران در دوره ی زمانی 1376-1387 جمع آوری و ریسک سیستماتیک را با دو روش سنتی و فیلتر کالمن محاسبه کرده سپس با محاسبه ی ارزش ذاتی سهام برای فروردین 1388 عملکرد پیش بینی دو روش را با هم مقایسه نموده ایم. نتیجه بدست آمده از تحقیق نشان می دهد که عملکرد پیش بینی روش فیلتر کالمن بهتر از روش سنتی است.

چکیده جنس trapelus به عنوان یک گروه مونوفایلیتیک دارای حدود 14 گونه می باشد. که در سراسر شمال آفریقا و منطقه saharo-sindian از جنوب غربی آسیا پراکنش دارد. حضور چهار گونهt.agilis , t.lessonae t.ruderatus و t.megalonyx در ایران قطعی است. t.lessonae در ایران در استان های آذربایجان غربی و شرقی، مرکزی، قم، اصفهان، لرستان، همدان، فارس، ایلام، زنجان، قزوین، کهکیلویه و بویر احمد، چهارمحال وبختیاری، خوزستان، کردستان و کرمانشاه دیده می شوند. رستگار پویانی(2000) در بحث های تاکسونومیکی، کار نمونه برداری و بررسی های موزه ای تغییراتی در سیستم نامگذاری چندین گونه و زیرگونه trapelus که در فلات ایران و مناطق مجاور بودند انجام داد از جمله اینکه تمام جمعیت های متعلق به t.r.ruderatus را تحت نام اصلی "lessonae" قرار داد و مجموعه جدید را t.lessonae(de filippi,1865) دانست زیرا مطابق قوانین بین المللی نامگذاری حیوانات، t.lessonae نام قدیمی تر بود. بر اساس کار وسیع بیابانی از پاییز1386 تا بهار 1389 در مناطق مختلف از فلات ایران و استفاده از نمونه های موزه ای، 177 نمونه نر و ماده از گونه t.lessonae بر اساس 40 صفت متریک و مریستیک مورد مطالعه قرار گرفت. سپس داده ها با استفاده از برنامه نرم افزاری spss-16 و s-plus2000 مورد آنالیز آماری قرار گرفت. تغییرات جغرافیایی درون جمعیت های این گونه مورد مطالعه قرار گرفت. براساس مطالعه اخیر ما بر روی گونه t.lessonae در سراسر فلات ایران، سه گروه شرق، غرب و مرکز زاگرس بطور واضحی از یکدیگر جدا شده اند. آناتومی مقایسه ای جمجمه در میان تاکسون های مختلف سوسماران یا در میان گونه های خاص سوسماران همواره بیولوژیست ها را به خود جذب می کند با توجه به اینکه آگاما ها گروه بزرگی از سوسماران را تشکیل می دهند ولی تا کنون مطالعات جامعی در مورد جمجمه آنها صورت نگرفته است. در این مطالعه، ابتدا ساختارهایی نظیر سقف جمجمه، کام، جعبه مغزی، فک پایین و دندان های گونه های trapelus agilis جمع آوری شده از استان فارس و phrynocephalus persicus از استان مرکزی در مرکز فلات ایران از خانواده agamidae راتوصیف، و سپس جمجمه این دو را با یکدیگر مورد مقایسه قرار می دهیم و الگوی تنوع بین جمجمه های این دو گونه را به طور مورفولوژی و عملکردی مطالعه نموده تا تفاوت های جزیی بین آنها را برای تشخیص جایگاه تکاملی از نظر ساختار جمجمه مشخص کنیم. در نهایت به بررسی انگل های خارجی trapelus lessonae پرداخته و تأثیر آنها را در این گروه مشخص مورد بررسی قرار می دهیم.

یکی از چالش های جدی در حوزه آموزش عالی، شناسایی دانشجویانی است که تحصیلات خود را قبل از کسب مدرک رسمی از دانشگاه رها می کنند. در صورتی که موسسات آموزشی بتوانند ویژگی های شخصیتی، اجتماعی، اقتصادی و حوزه های تحصیلی این افراد را به خوبی شناسایی نمایند، قادر خواهند بود تا با ارائه اقدامات پیشگیرانه از هدر رفت نیروی جوانی، فرصت های پیشرو و هزینه های مالی ناشی از ترک تحصیل این افراد جلوگیری نمایند. هدف این تحقیق معطوف به شناسایی عوامل موثر بر ترک تحصیل و استفاده از تکنیک های داده کاوی آموزشی نظیر درخت های تصمیم، شبکه عصبی و ماشین بردار پشتیبان و همچنین بهره گیری از روش های مدل سازی آماری جهت پیش بینی وضعیت و رفتار ترک تحصیل آینده دانشجویان می باشد. ما در این پایان نامه از مدل های خطی تعمیم یافته ی پویا جهت پیش بینی نرخ ناماندگاری و همچنین از تحلیل رگرسیون لجستیک برای تعیین نوع و اندازه سهم هر فاکتور بر وضعیت تحصیلی دانشجویان استفاده نمودیم. داده هایی که در این تحقیق مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفتند شامل اطلاعات دموگرافیک دانشجویان به همراه اطلاعات آموزشی ثبت شده آنها در سیستم گلستان دانشگاه قم بود. علاوه بر این، پرسشنامه ای به منظور بررسی نظرات دانشجویان نیز طراحی شد که اطلاعات حاصل از آن در یک بانک اطلاعاتی جدید، تنظیم و در قالب جداول پیشایندی مورد تحلیل قرار گرفت.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.