نام پژوهشگر: خلیل ولی زاده کامران

مکان یابی دفن بهینه مواد زائد جامد شهر خرم آباد بر اساس معیارهای ژئومورفولوژی در محیط gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1389
  مجید بیرانوند   معصومه رجبی

مواد زائد جامد، جزء جدایی ناپذیر زندگی انسان بوده و تولید انواع این در کمیت و کیفیت های مختلف یکی از مهمترین معضلات زیست محیطی عصر حاضر است. آلودگی های هوا، آب و خاک ناشی از عدم مدیریت صحیح و عدم انتخاب جایگاه مناسب جهت دفع و دفن پسماند ها، مشکلاتی را برای محیط زیست ایجاد می کند. در شهر خرم آباد با جمعیتی معادل 333945 نفر در سال 1385 روزانه به طور متوسط246 تن زباله تولید می شود. از میان روش های مختلف دفع زباله، روش دفع به صورت تلنبار از مهم ترین روش هایی بوده است که مدیریت شهری این شهر درطی 30 سال اخیر بر آن تکیه نموده است. این امر مشکلاتی مانند خروج شیرابه، آلودگی خاک، بوی بد، آتش سوزی ، پراکندگی زباله و... را در محل دفن به وجود آورده است. به منظور جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی باید تلاش کرد ضمن انتخاب مناسب ترین مکان برای دفن آن ها، این مواد به صورت بهداشتی و در فضایی خارج مناطق مسکونی دفن و معدوم شوند. برای انتخاب مکان صحیح دفن مواد زائد جامد باید معیارهایی مانند : توپوگرافی، شیب،فاصله از اراضی ناپایدار، فاصله از گسل، فرسایش، آب های سطحی و زیرزمینی، خاک شناسی، فاصله از مناطق مسکونی، چاه ها، پوشش گیاهی، خطوط ارتباطی، خطوط نیرو و ... مورد توجه قرار گیرد. دراین پژوهش، تأکید ما بر تأثیر عوامل ژئومورفیک در مکان یابی مواد زائد جامد شهر خرم آباد هم از لحاظ سازند ها و هم از لحاظ شرایط و فرآیند های حاکم بر این منطقه با استفاده از انجام تحلیل های مکانی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت مکان یابی بهینه محل دفن پسماند های شهری می باشد. برای این منظور داده های رقومی مورد نیاز جمع-آوری و سپس به محیط نرم افزار arc gisبرده شد. پس از تشکیل پایگاه اطلاعاتی، اقدام به اجرای مدل های تصمیم گیری چند معیاره تحلیلی نظیر مدل بولین و مدل تحلیل سلسله مراتبی(ahp) گردید. نتایج این پژوهش حاکی از این است که در روش بولین با انتخاب یک مکان در شرق شهر خرم آباد، به علت محدود بودن انتخاب ها و دامنه مقادیر معیار ها، در فرآیند مکان یابی انعطاف پذیری مناسبی وجود ندارد حال آن که مدل تحلیل سلسله مراتبی با انتخاب سه مکان مناسب در شرق و جنوب شرق شهر خرم آباد، قدرت تصمیم گیری بیشتری در انتخاب محل دفن پسماند ها دارا می باشد. در نهایت با همپوشانی این دو مدل در محیط نرم افزار arcgis، مکان نهایی دفن پسماند های شهر خرم آباد در شرق این شهر با مساحت 60 هکتار با عمر 20 سال به عنوان مکان نهایی و پیشنهادی دفن زباله شهر خرم آباد انتخاب گردید.

بررسی پتانسیل های ژئوتوریستی شهرستان کلیبر ونقش آن درتوسعه منطقه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  چنگیز کریمی آبش احمدلو   فریبا اسفندیاری درآباد

: شهرستان کلیبر با دارا بودن جاذبه های متعدد طبیعی، چون کوه ها، جنگل های حفاظت شده ارسباران، حیات وحش، دره های زیبا ، چشمه های آب معدنی ،آبشارها و رودخانه ها و همچنین با داشتن جاذبه های تاریخی و فرهنگی متنوع مانند قلعه بابک از قابلیت بسیار بالایی در جهت گسترش اکوتوریسم و ژئوتوریسم برخوردار است. توریسم شهرستان بخصوص اکوتوریسم و ژئوتوریسم آن نیازمند شناخت توانمندیها و برنامه ریزی بلند مدت و نگرش واقع بینانه تمامی دستگاه های مرتبط با این صنعت می باشد. این پژوهش با هدف بررسی قابلیت های طبیعت گردی و تدوین بهترین استراتژی ها در جهت رونق و بهبود عملکرد مدیریت طبیعت گردی دراین شهرستان صورت گرفت. در تحلیل برنامه ریزی راهبردی جهت ارایه راهکارهای مدیریتی از روش برنامه ریزی راهبردی swot همراه باcvm ,ep بهره گیری شد. نتایج حاصل ازماتریس swot نشان داد که دراین شهرستان، دارا بودن بالاترین پتانسیل ژئوتوریستی درآذربایجان، با امتیاز 621 و میانگین وزن 17/4 به عنوان بهترین نقطه قوت و نامناسب بودن امکانات وتجهیزات اقامتی ورفاهی با مجموع امتیاز 627 و میانگین وزنی 18/4 از جمله نقاط ضعف قابل توجه و توسعه اقتصادی و فرهنگی منطقه بارونق طبیعت گردی، با مجموع امتیاز 597 ومیانگین وزنی 98/3 ازجمله فرصتهای مهم و از بین رفتن چشم انداز طبیعی با گسترش وتوسعه زیر ساختهای انسانی با مجموع امتیاز571 و میانگین وزنی80/3 ازجمله تهدیدهای توسعه این صنعت است. وبرای برآورد ارزش تفرجی قلعه بابک از روش ارزش گذاری مشروط((cvm استفاده شد. میانگین تمایل به پرداخت افراد 9850 ریال و ارزش اقتصادی- تفرجی سالانه ی این قلعه حدود2462500000ریال برآورد گردید.

بررسی مورفوتکتونیک و پهنه بندی خطر زمین لرزه منطقه مروست
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1390
  صدیقه خاکپور   اسدالله حجازی

محدوده مورد مطالعه در جنوب استان یزد در محدوده جغرافیایی ´20?30 الی ´40?30 عرض شمالی و´00?54الی ´40?54 طول شرقی واقع شده و در مجموع 52/1554 کیلومتر مربع مساحت دارد. از نظر توپوگرافی محدوده مورد مطالعه شامل سه واحد کوهستان، پایکوه و دشت می باشد، و از نظر شبکه هیدروگرافی شامل دو حوضه بوانات با زیر حوضه های مروست و هرابرجان و حوضه آبدر با زیر حوضه خبر را شامل می شود. از لحاظ زمین شناسی رسوبهای کواترنر شامل آبرفت دشتهای قدیمی و دشتهای جوان بخش وسیعی از منطقه مورد مطالعه را پوشش می دهند. برای بررسی ژئومورفولوژی تکتونیک منطقه شواهد مختلف ژئومورفولوژی مانند مخروط افکنه ها، انحراف آبراهه، جابه جایی آبراهه مورد بررسی قرار گرفتند که نشان دهنده ادامه فعالیتهای تکتونیکی در منطقه می باشند. همچنین از شاخص های تضاریس جبهه کوهستان (smf)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن(vf)، نسبت شکل حوضه زهکشی(bs)، عدم تقارن توپوگرافی(af)، عامل تقارن توپوگرافی(t)، شاخص شیب طولی رودخانه(sl) و شاخص سینوسی رودخانه (s) برای نشان دادن فعالیتهای تکتونیکی استفاده شد. در نهایت یک حوضه از سه حوضه فعالیت زیاد تکتونیکی و دو حوضه دیگر فعالیت متوسط تکتونیکی را نشان دادند. بر اساس نتایج حاصل از نقشه پهنه بندی خطر زمین لرزه با استفاده از روش فازی weighted overlay (هم پوشانی لایه ها) مشخص شد که 16/55 درصد مساحت منطقه مروست در پهنه با خطر متوسط تا نسبتا زیاد قرار دارد.

شناسایی و پایش توفان های شاخص گرد و غباری ایران با استفاده از سنجنده های modis و avhrr
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1392
  بتول زینالی   سعید جهانبخش اصل

در سال های اخیر فراوانی توفان های گرد و غباری در حال افزایش می باشد. توفان های گرد و غباری می تواند روی تغییر آب و هوا تأثیر گذاشته و باعث خسارات عمده به انسان شود. بنابراین مطالعه و بررسی دقیق آنها بسیار ضروری می باشد. اهداف این مطالعه، پهنه بندی ایران از نظر فراوانی وقوع توفان های گرد و غباری و تعیین نواحی بحرانی، بررسی چند مورد از توفان های گرد و غباری شاخص با استفاده از تصاویر ماهواره ای مودیس و avhrr به منظور آشکار سازی بهتر محدوده های گرد و غباری بر روی تصاویر و همچنین مطالعه منابع، مسیر های تحت تأثیر و علل سینوپتیکی توفان ها می باشد. بطور کلی در این تحقیق، از داده های هواشناسی 87 ایستگاه سینوپتیکی ایران شامل داده های ساعتی گرد و غبار (1987-2008)، میانگین و حداکثر سالانه سرعت باد (از بدو تاسیس تا حال)، تصاویر ماهواره ای اکوا، ترا/مودیس و نوا/avhrr ایران و کشور های همسایه غربی و شرقی آن برای رویداد های گرد و غباری 30 ژوئن- 5 ژوئیه 2008 غرب، 8-12 اوت 2008 شرق، 15-21 ژوئیه 2000 غرب و 4-6 ژوئیه 2003 شرق ایران، داده های پایگاه اطلاعاتی سازمان نوا شامل فشار، جریان، جهت باد در سطوح مختلف اتمسفری و در موارد نیاز از پایگاه اطلاعاتی دانشگاه وایومینگ آمریکا شامل نمودار های ساعتی (skew t) برای اطلاع از خشکی هوا و ناپایداری جو استفاده شده است. روش های بکار رفته در این پژوهش شامل خوشه بندی فازی(fcm) برای ناحیه بندی ایران از نظر فراوانی توفان های گرد و غباری، شاخص های آشکار سازی گرد و غبار بر روی تصاویر ماهواره ای مودیس شامل شاخص های nddi، btdi، btd، lrdi، شاخص هیستوگرام سه بعدی و ترکیب رنگی کاذب باند های 3، 1و 4 ، شاخص های آشکار سازی گرد و غبار بر روی تصاویر ماهواره ای avhrr شامل avi، btd، شاخص هیستوگرام سه بعدی و استفاده از باند های 2 و 4 این سنجنده، پایش دینامیک توفان های مورد مطالعه با استفاده از تصاویر ماهواره ای و تحلیل سیتوپتیکی آنها می باشد. در این تحقیق، ایران از نظر فراوانی توفان های گرد و غباری به پنج ناحیه طبقه بندی شد که به علت وسیع بودن ناحیه پنج این ناحیه مجدداً به سه ناحیه تفکیک شد. هسته بیشینه توفان ها، ایستگاه زابل (خوشه 1)، آبادان، کنارک، اهواز و زاهدان (خوشه 2)، دزفول، بندر ماهشهر، بستان، مسجد سلیمان، بوشهر، خاش، ایرانشهر (خوشه 3) و هسته کمینه توفان ها (خوشه 5-3) شامل قسمت های شمالی، شمالغرب ایران، ارتفاعات بلند زاگرس و شمالغرب خراسان شمالی می باشد. هر کدام از شاخص های کمی مطالعه شده برای شناسایی گرد و غبار بر روی تصاویر ماهواره ای مودیس و avhrr دارای معایب و مزایایی بوده و نمی توان شاخصی را معرفی کرد که به طور کاملا دقیق از نظر کمی گرد و غبار را از سایر پدیده ها تفکیک کند. بنابراین می توان گفت که شاخص های دمای روشنی در تصاویر مودیس و همچنین avhrr دارای قدرت تفکیک قابل استفاده برای شناسایی و جدا سازی عددی گرد و غبار از سایر پدیده ها می باشند. البته باید به این نکته توجه داشت که سنجنده مودیس ماهواره های آکوا و ترا بخاطر تفکیک زمانی، مکانی و طیفی بالا قابلیت بالایی در شناسایی گرد و غبار دارد و بر اساس این قابلیت، شاخص های دیگری در این ارتباط قابل تحقیق خواهد بود. در این مطالعه با استفاده از ترکیب باند های مرئی و حرارتی سنجنده مودیس، شاخصی طراحی گردید که معایب سایر شاخص های مطالعه شده را ندارد ولی این شاخص هم خالی از اشکال نیست. معیار صحت سنجی این شاخص ها، تصاویر ترکیب رنگی کاذب باند های 3، 1 و 4 هست که از نطر بصری کاملاً واضح می باشد. نتایج حاصل از پایش دو موج گرد و غباری تابستانه غرب ایران با استفاده از تصاویر ماهواره ای نشان داد که منابع تغذیه گرد و غبار های وارده به منطقه مورد مطالعه شامل: بستر خشک تالاب ها، دریاچه های فصلی و زمین های لم یزرع و خشک عراق، سوریه و عربستان می باشند. طبق بررسی های سینوپتیکی، در روز بلند شدگی گرد و خاک از این بیابان ها، یک سامانه کم فشار در تراز سطح دریا بر روی عراق و جنوب خلیج فارس مستقر بوده که در بعضی مواقع این کم فشار ها بوسیله فرود های عمیق تراز های بالایی جو تقویت گردیده اند. این ناپایداری های حاصله همراه با شرایط دیگر نظیر خشکی شدید هوا باعث ایجاد گرد و غبار از منابع ذکر شده گردیده و باعث انتقال آن به منطقه مورد مطالعه می گردد. نتایج حاصل از پایش روز های همراه با توفان های گرد و غباری تابستانه در منطقه شرق ایران با استفاده از تصاویر ماهواره ای نشان داد که منابع اصلی تغذیه این توفان ها شامل: بستر های خشک دریاچه های هامون، بیابان های ریگستان، مارگو و خاش در بین مرز ایران، افغانستان و پاکستان و بیابان های مرکزی ایران می باشد. طبق بررسی های سینوپتیکی در طی این روز ها، عوامل همدیدی سطوح میانی جو تأثیر چندانی در ایجاد پدیده گرد و غبار این منطقه نداشته و عامل گرد و غبار های این منطقه را باید در سیستم های فشار سطح زمین جستجو کرد. طبق نتایج حاصله از مطالعات سینوپتیکی و پایش از طریق تصاویر، توفان های گرد و غباری این منطقه هم منشأ داخلی داشته و هم از بیابان های کشور های همسایه وارد می شود.

بررسی برخی از عوامل هیدروژئومورفولوژیکی موثر در تامین آب و جایگزینی سکونتگاهها در دشت میاندوآب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1393
  سمیه معزز   داود مختاری

تامین آب یکی از مسائل مهم در کشور از گذشته تا حال بوده است منابع آب سطحی و زیرزمینی یکی از منابع با ارزش برای انسانها به شمار می¬رود و این منابع با ارزش فراهم کننده آب مصرفی مردم می¬باشند.. منطقه مورد مطالعه، با توجه به قرارگیری دشت در میان دو رود مهم پرآب و دائمی زرینه رود و سیمینه رود مشکلی از نظر تامین آب وجود ندارد و حتی به سایر مناطق اطراف هم انتقال آب صورت می گیرد. اما با توجه به فقدان پیشینه مطالعاتی در مقیاس محلی، منطقه ای، ملی، نیاز به انجام این پژوهش در محدوده مورد مطالعه ضروری می نماید. در این مطالعه، از دو مدل مختلف جهت بررسی برخی از عوامل هیدروژئومورفولوژیکی موثر در ناحیه مورد مطالعه جهت تامین آب و جایگزینی سکونتگاهها استفاده شده است. مدل تحلیل سلسله مراتبی ( ahp) و فرآیند تحلیل شبکه ای ( anp) . نقشه فاکتورهای موثر ( شیب، بارندگی، لیتولوژی، کاربری زمین، پوشش گیاهی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، طبقات ارتفاعی ) در محیط gis آماده شده و سپس با استفاده از نظرات کارشناسان خبره در این زمینه اقدام به وزن دهی لایه های فاکتورهای موثر گردید و در نهایت نقشه های مکانیابی سکونتگاهها تولید شد. تفسیر ضرائب فاکتورها نشان داد که، عامل فاصله از رودخانه ها ، بارندگی ، طبقات ارتفاعی، لیتولوژی نقش مهمی در تامین آب و به تبع آن جایگزینی سکونتگاهها در محدوده مورد مطالعه دارند.

بررسی و تطبیق بارش های برفی با آب حاصل از ذوب در کوهستان سبلان با استفاده از داده های سنجش از دور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1393
  سکینه کدخدایی   خلیل ولی زاده کامران

اگرچه بخش کوچکی از کره زمین را مناطق کوهستانی در بر می گیرد، اما همین مقدار اندک در چشم انداز هیدرولوژیکی حوضه های آبریز تاثیر شگرفی دارند. بارش برف قسمت عمده نزولات جوی در مناطق کوهستانی و در عرض های جغرافیایی بالا را تشکیل می دهد و با داشتن عکس العمل کند هیدرولوژیکی، نقش خاصی از نظر تغذیه ی سفره های آب زیر زمینی و تأخیر در جریان آب رودخانه ها را ایفا می کند و هرگونه تغییرات در مقدار، توزیع و زمان ریزش برف، در دراز مدت دارای عواقب زیست محیطی و اقتصادی است. توزیع مکانی ذخایر برفی به منظور برآورد هرچه دقیق تر رواناب حاصل از آنها، در آب شناختی برف از اهمیت خاصی برخوردار است. ذخایر برفی حوضه های کوهستانی از منابع آبی مهم کشور محسوب می-شوند که شناخت دقیق کمیت این منابع به لحاظ ارزش روز افزون آب شیرین و هم به دلیل بهره برداری بهینه از منابع آب ضروری است. علاوه بر استفاده های کشاورزی، آب حاصل از برف در تامین آب مورد نیاز برای شرب نیز نقش بسیار مهمی دارد. کوهستان سبلان در استان اردبیل، جنوب مشکین شهر و در عرض های/ 7 380 تا / 19 380 شمالی و طول های جغرافیایی/ 36 0 47 تا / 58 0 47 شرقی قرار دارد. این کوهستان از حوضه های مهم برف گیر کشور محسوب می شود که آب حاصل از ذوب برف باریده شده در فصل زمستان، تامین کننده آب مورد نیاز کشاورزی و شرب نواحی اطراف، در فصول بهار و تابستان می باشد. در این پژوهش ابتدا تغییرات سطح پوشش برف حوضه کوهستانی سبلان با استفاده از تصاویر سنجنده modis، فاصله سال های 1379تا1390، با قدرت تفکیک مکانی 500 متر، استخراج شدند. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بیشترین مقدار پوشش برف در طول دوره آماری مربوط به بهمن ماه و کمترین میزان آن مربوط به اردیبهشت ماه می باشد؛ همچنین کمترین پوشش برف بهمن ماه مربوط به سال 1388 با 91/983 کیلومتر مربع وبیشترین مساحت آن مربوط به سال 1386 با 28/2524 کیلومتر مربع می باشد، در اردیبهشت ماه نیز کمترین پوشش برف مربوط به سال 1391 با 13/46 کیلومتر مربع وبیشترین مساحت مربوط به سال 1387 با 01/206 کیلومتر مربع می باشد. در حوضه های کوهستانی و همچنین در حوضه کوهستانی سبلان آمار و اطلاعات هواشناسی و هیدرولوژیکی مورد نیاز در شبیه سازی جریان، معمولاً در دسترس نیست؛ از جمله مدل های هیدرولوژی که در صورت واسنجی پارامترهای آن قابلیت شبیه سازی جریان روزانه را بدون استفاده از اطلاعات برفسنجی داراست، مدل srm می باشد. نتایج کاربرد مدل srm در این پژوهش برای شبیه سازی رواناب حاصل از ذوب برف در حوضه آبریز سهزاب، یکی از زیر حوضه های قسمت جنوبی سبلان، شبیه سازی قابل قبولی را نشان داد. به طوریکه نتایج حاصل از ارزیابی مدل با استفاده از دو شاخص ضریب همبستگی و تفاضل حجمی به ترتیب برابر با 81 و 3/2 درصد می باشد. مقدار r از نظر قابل قبول بودن بستگی به کیفیت داده ها دارد و ممکن است با داشتن داده های کافی مقدار 85% هم قابل قبول نباشد ولی در حوضه ای با داده های کم و بی کیفیت مقادیر پایین تر هم قابل قبول می باشد. با توجه به کمبود داده های هواشناسی و زمینی در حوضه آبریز سهزاب، نتیجه بدست آمده برای حوضه مذکور قابل قبول می باشد، لذا ایجاد شبکه های قوی هواشناسی برای بدست آوردن نتایج دقیق تر و همچنین برای ارزیابی نتایج بدست آمده ضروری به نظر می رسد.

مقایسه الگوریتم های mlc و ann در طبقه بندی کشف تغییرات داده های ماهواره ای، مطالعه موردی: شهرستان ارومیه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1393
  رحیم مرادی   هاشم رستم زاده

امروزه تصاویر حاصله از سنجش ازدور به عنوان جدیدترین اطلاعات در جهت مطالعه پوشش زمین کاربری های اراضی شناخته شده است.. نظر به اینکه فنّاوری سنجش ازدور تصاویر بروزی را از کاربری های اراضی ارائه می دهد در مطالعه کاربری های اراضی و ارزیابی نسبت تغییرات آن ها در طول زمان از اهمیت بالایی برخوردار است.. در تحقیق حاضر ما بر آنیم تا با دو حداکثر احتمال و شبکه های عصبی اقدام به طبقه بندی تصاویر لندست از سال های 1372تا 1393باهدف استخراج نقشه کاربری اراضی و مقایسه صحت آن ها در محدوده موردمطالعه نماییم.. در این پژوهش روش شبکه عصبی مصنوعی (mlp) با 1 لایه ورودی به تعداد 7 نورون شامل باند¬ 1 تا 7 سنجندهtm با یک لایه پنهان با 15نورون می و همین طور oli یک لایه پنهان با 20 نورون و یک لایه خروجی استفاده شده است. کلاس های کاربری شامل 7 کلاس آّب، اراضی آبی، دیم، بایر و مرتع، مسکونی، شوره زار می باشند. الگوریتم مورداستفاده در این شبکه همان الگوریتم پس انتشار بوده و از تابع سیگموئید به عنوان تابع فعالیت استفاده شده است. و در تعیین صحت سنجی ضریب کاپا با استفاده از روش شبکه عصبی و حداکثر احتمال به ترتیب 0.9224 و0.8945 به دست آمد و این ارقام روی تصاویر oli سال 1393 به ترتیب 0.944 و 0.903 بوده که در هر دو مورد نشان از دقت بالاتر الگوریتم شبکه های عصبی مصنوعی دارد هم چنین در عملیات کشف تغییرات مشخص شد که طبقات آب، مسکونی و شوره زار متحمل بیشترین تغییرات، و طبقه اراضی متحمل کمترین تغییرات شده است.

بررسی و پهنه بندی تغییرات مکانی و زمانی کیفیت آب های زیر زمینی در ایستگاه های ارومیه، نقده و میاندوآب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1393
  حسن بهادری   معصومه رجبی

در سال های اخیر خشک شدن دریاچه ارومیه موجب تغییر کیفیت و کمیت منابع آب وخاک این منطقه شده است. در این مطالعه روند تغییرات شوری (ec)، نسبت سدیم قابل جذب (sar)، کل املاح جامد (tds)، مقدار آنیون ها و کاتیون ها در آب های زیرزمینی قسمت غربی و جنوبی حوضه دریاچه ارومیه در مدت ده سال از سال1380 تا 1389 موردبررسی قرارگرفته است. نقشه تغییرات مکانی و زمانی سه سال موردبررسی شوری آب زیرزمینی نشان داد که هدایت الکتریکی آب زیرزمینی در کل محدوده موردمطالعه به غیراز بخش مرکزی دشت ارومیه، افزایش یافته و در منطقه غربی میاندوآب این افزایش شدید بوده و مقدار هدایت الکتریکی این منطقه بیشتر از 2250 میکرو موس بر سانتی متر بوده است. در منطقه مرکزی میاندوآب آب ازنظر شوری وضعیت بهتری داشته و در بخش شرقی آن هم آب دارای کلاس شوری c3 بوده و این آب هم ازنظر کیفیت مناسب کشاورزی و شرب نیست. منطقه نقده دارای آب با شوری کمتر بوده و دارای کلاس شوری c2 می-باشد. نقشه مربوط به هدایت الکتریکی نشان داد که شمال منطقه ارومیه در سال 1389 شروع به شور شدن کرده است و خطر توسعه شوری آب زیرزمینی این منطقه در حال گسترش می باشد. نقشه تغییرات مکانی و زمانی سال های موردبررسی نشان داد که قلیاییت آب زیرزمینی در منطقه رو به افزایش است و این افزایش در منطقه شمال ارومیه و بخش غربی و شرقی دشت میاندوآب در سال های اخیر زیادتر مشهود است. پهنه بندی کیفیت آب زیرزمینی بر اساس دیاگرام ویلکاکس نشان داد که تقریباً کل آب زیرزمینی منطقه به جز بخش غربی میاندوآب در مدت 10 سال مطالعه ازنظر درجه قلیایت در کلاس s1 قرار داشته است. بخش غربی میاندوآب دارای کلاس s2 می باشد. بررسی درصد سدیم ، مقادیر آنیون ها و کاتیون ها در آب های زیرزمینی منطقه نشان داد که به صورت کلی این عوامل نیز روندی افزایشی در مدت 10 سال اخیر داشته و دشت ارومیه و نقده از وضعیت مطلوب تری نسبت به دشت میاندوآب برخوردار بوده و بخش غربی میاندوآب نیز دارای وضعیت خطرناک از این منظر بوده است. بررسی کل املاح جامد در آب هم نشان داد که خطر افزایش tds کل منطقه موردمطالعه را تهدید می کند بررسی نقشه ها نشان داد که در سال 1389 کل منطقه مطالعه با افزایش مقدار املاح جامد روبرو می باشد. مقایسه نقشه املاح جامد سال 1380 با 1389 نشان داد که سطح مربوط به tds 290-640 میلی گرم بر لیتر 36 درصد در طول 10 سال کاهش یافته و سطح محدوده 640 تا 777 در مدت این سال ها 22 درصد افزایش داشته است.

کاربرد gis در تعیین الگوی مکان یابی فضاهای آموزشی ناحیه 4 تبریز در مقطع ابتدایی ازنظر مخاطرات طبیعی (سیل و زلزله)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1393
  اصغر حاجی زاده   داود مختاری

گسل تبریز منشا زلزله های ویرانگر در طول تاریخ بوده و می تواند بار دیگر با فعالیت مجدد خود تاسیسات شهری را به ویرانه ای تبدیل نماید. شهر تبریز طی دهه های گذشته شاهد توسعه گسترده فیزیکی بوده که منجر به ساخت و سازهای بدون ملاحضات ایمنی از لحاظ مخاطرات محیطی(از جمله زلزله و سیل) انجام گرفته است. نقش اطلاعات فضایی و فناوریهای مربوطه در مدیریت مخاطرات در سراسر جهان بخوبی شناخته شده است. برای واکنش در برابر مخاطرات جنبه بسیار مهم این است که اطلاعات توصیفی فضایی در مورد موقعیت فعلی مخاطرات به موقع، به روز و دقیق برای فائق شدن به یک موقعیت اضطراری در اختیار باشد. در این تحقیق داده های مکانی و فضاهای آموزشی ناحیه 4 آموزش و پرورش تبریز از روی نقشه های رقومی تهیه و داده های توصیفی نیز با استفاده از مدارک، اسناد، آمار و پژوهش های میدانی، جمع آوری و به پایگاه اطلاعاتی منتقل و سپس برای هر یک ازداده ها، لایه ای تهیه و با تعریف حریم و عوامل موثر اقدام به وزندهی لایه ها وترکیب آنها در موقعیت فعلی مدارس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با استفاده از gis امکانات مناسبی برای تجزیه و تحلیل وضع فعلی مدارس، مناسب ترین مکانها برای تأسیس مدارس جدید و همچنین مدارس خطر آفرین را برحسب الویت طبقه بندی شده است. پهنه های خطر بر اساس بررسی ادبیات تحقیق در قالب لایه های فاصله از خط گسله، فاصله از رودخانه، قابلیت جابجایی در شرایط بحرانی، میزان دسترسی به شبکه معابر، فاصله از مراکز حساس و خطرزا، فاصله از مراکز امدادی، فاصله از خطوط انتقال نیرو، فاصله از فضاهای باز، ساختار زمین شناسی، شیب، وضعیت ابنیه و جمعیت مدارس شناسایی و با استفاده از روش ahp در محیط gis مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهداز کل مساحت منطقه ،11/11 درصد دارای آسیب پذیری کم، 98/33 درصد آسیب پذیری متوسط، 73/35 درصد آسیب پذیری زیاد، 18/19 درصد آسیب پذیری بسیار زیاد در زمان بروز مخاطرات طبیعی خواهد بود. با اشتراک نقشه آسیب پذیری و نقشه موقعیت مکانی مدارس مشخص شد 35 درصد مدارس در آسیب پذیری زیاد و بسیار زیاد و 47 درصد در آسیب پذیری متوسط و 95/16 درصد در آسیب پذیری کم قرار گرفته است که لزوم فراهم آوردن تمهیدات لازم برای ایمن سازی مدارس یاد شده بیش از پیش احساس می شود.

مدلسازی توزیع زمانی و مکانی تغییرات پارامترهای کیفی آب های زیرزمینی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: منطقه شیرامین)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1393
  توحید رحیم پور   شهرام روستایی

با وجود اینکه آب مهم ترین ماده حیاتی در کره زمین است و بیشتر سطح زمین را پوشانده است کمبود آب سالم یکی از معضلات جهانی است. در همه دنیا و ازجمله کشور ما، آب های زیرزمینی مهم ترین منابع تأمین آب مورد نیاز می باشند. تعیین کیفیت آب در مدیریت منابع از اهمیت خاصی برخوردار بوده و پایش آن به عنوان یک اصل مهم در برنامه ریزی ها باید مدنظر قرار گیرد. کیفیت منابع آب و خاک در حوضه دریاچه ارومیه به دلیل خشک شدن آن بحرانی بوده و با توجه به اینکه در طول سالیان گذشته رودخانه های دارای آب شور به بخش جنوبی دریاچه ارومیه وارد می شدند لذا احتمال بحرانی تر شدن شرایط سواحل شرقی و جنوبی آن بیشتر است. در این پژوهش تغییرات کیفی آب های زیرزمینی منطقه شیرامین با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل های شبکه عصبی مصنوعی، مدل سازی و روند تغییر کیفیت آن ها در مدت 10 سال (90 – 81) بررسی شد.

ارزیابی عدم قطعیت در توابع تصمیم گیری gis برای تعیین مسیر راه آهن (تبریز-سراب)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1393
  طیبه علیزادفرخی   مجید رضایی بنفشه

امروزه با رشد سریع جمعیت و نیاز به بکارگیری بهتر و منطقی تر منابع مختلف، نیاز به حمل و نقل ریلی به دلیل مزایای نسبی آن از جمله ایمنی، مصرف انرژی کمتر و آلایندگی کمتر زیست محیطی بعنوان ضرورتی حیاتی مطرح می باشد. واقعیت این است که در روش های دستی و سنتی عملا در نظر گرفتن تمامی فاکتورها و عوامل دخیل در تعیین مسیر راه آهن ممکن نیست. تعیین مسیر بهینه برای احداث خط آهن که در آن تمام ملاحظات فنی، اقتصادی و زیست محیطی اعمال شده باشد نیاز به تکنیک هایی دارد که تمام پارامترهای موثر (از جمله شیب، خصوصیات زمین شناسی، پوشش اراضی، رودخانه ها، جاده ها و.... ) را به طور توام در نظر بگیرند. سیستم gis علم و فن قدرتمندی است که قابلیت های مهمی به منظور تلفیق مسائل فنی و زیست محیطی در اختیار طراحان می گذارد که با هزینه و زمان کمتری می توانند به نتایج دقیقتری دست یابند تا بر اساس آنها و الگوریتم هایی که در سیستم gis قابل ارائه می باشند مسیر بهینه را انتخاب نمود. علم تصمیم گیری یکی از روش هایی است که در این زمینه بکار گرفته می شود.