نام پژوهشگر: ایرج عبداللهی
محمود کاظم دخت یحیی سخنگویی
هدف این مطالعه کاستن از خطای اندازه گیری زاویه کوادریسپس به روش رایج گونیامتری با استفاده از دستگاه و روش جدیدی است که در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی توسط آزمونگر ارتقاء یافته است. روش بررسی: این مطالعه غیر تجربی متدولوژیک به صورت اندازه گیری تکرار شونده است که در آن متغیر مورد بررسی یعنی زاویه عضله کوادریسپس در 40 مرد با 80 زانوی سالم که بصورت هدفمند انتخاب شده بودند با سه روش رادیوگرافی ، گونیامتری و روش جدید(سه بار تکرار توسط یک آزمونگر) در وضعیت رومبرگ سنجیده شد. میانگین سنی شرکت کنندگان 20 تا 29 سال و میانگین زاویه 17/76درجه بود . از آزمونهای اندازه گیری مکرر و icc استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده icc برای اندازه گیری زاویه کوادریسپس بین روش جدید و رادیوگرافی 0/935 شد در صورتیکه این مقایسه برای روش گونیامتری عدد 0/696 را نشان داد.icc بین سه بار اندازه گیری با روش جدید 0/974 محاسبه شد و در آنالیز واریانس سه تکرار 0/05<p محاسبه شد . نتیجه گیری: ارتباط بسیار قوی بین نتایج حاصل از روش جدید با رادیوگرافی بدست آمد در صورتیکه نتایج گونیامتری ارتباط ضعیفتری با رادیوگرافی داشتند.تکرار پذیری در روش جدید با حفظ شرایط مطالعه عالی است.توصیه می شود مطالعات بعدی بر روی این روش انجام شود تا نقاط ضعف آن کاهش یابد.می توان این روش را به عنوان روشی نو در اندازه گیری اینگونه زوایا به کار برد.
علیرضا تقی زاده ایرج عبداللهی
هدف: بررسی ارتباط بین شدت اسپاستیسیته و قدرت عضلانی در بیماران سکته مغزی می تواند در جهت دهی به درمان کمک کننده باشد و همچنین می توان با استناد به نتایج این مطالعه در مورد اثرات احتمالی اسپاستیسیته روی قدرت عضلانی قضاوت کرد. در این مطالعه ارتباط بین شدت اسپاستیسیته و قدرت عضلانی در عضلات اکستانسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پای بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد بررسی قرار گرفته است. روش بررسی:تعداد 40 بیمار سکته مغزی که حداقل 3 ماه از سکته آنها می گذشت و دامنه سنی آنان 82-25 سال بوده است در مطالعه شرکت کردند. برای ثبت تون از مقیاس تعدیل یافته آشفورث(mas) و برای ثبت قدرت از دستگاه ایزوکینتیک استفاده شد.برای اینکه بتوان گشتاور عضلانی را بین بیماران مقایسه کرد از دو روش نرمال سازی بر مبنای تفریق و بر مبنای وزن استفاده شد. یافته ها: ضریب آماری کندال تائو-بی برای بررسی وجود ارتباط محاسبه شد. این ضریب برای ارتباط گشتاور نرمال سازی شده بر مبنای وزن و داده های حاصل از مقیاس تعدیل یافته آشفورث در هیچ کدام از گروههای عضلانی معنادار نشد (01/0= ?) ولی برای ارتباط بین گشتاور نرمال شده به روش تفریقی و داده های حاصل از مقیاس تعدیل یافته آشفورث در عضلات اکستانسور زانو(005/0=p) و عضلات پلانتار فلکسور مچ پا (002/0=p) معنادار شد. نتیجه: این مطالعه با اثبات وجود رابطه منفی بین قدرت عضلانی و اسپاستیسیته نشان داده است که عضلات اسپاستیک ضعیف هستند و به سمت درمان های تسهیلی متمایل شده است.
فاطمه احسانی ایرج عبداللهی
چکیده پایان نامه: عنوان پایان نامه: بررسی مقایسه ای قابلیت یادگیری حرکتی سکانسی ترکیبی صریح وتلویحی در افراد سالمند ، میانسال و جوان هدف: سالمندی ابعاد مختلفی از حرکات ارادی ، یادگیری و مهارت حرکتی را تحت تأثیر می گذارد. انجام مهارت های حرکتی و مفهوم یادگیری و بازآموزی مهارت ها درافراد سالمند اهمیت ویژه ای دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی قابلیت یادگیری در گروههای سنی جوان،میانسال وسالمند بوده و اینکه در توانبخشی از چه نوع استراتژی و پروتکل درمانی جهت کسب مهارت حرکتی افراد سالمند استفاده نماییم،انجام شد. روش: جهت بررسی قابلیت یادگیری در سالمندان وتأثیرآگاهی صریح بر میزان یادگیری، یک وظیفه حرکتی واکنشی متوالی که با استفاده از یک نرم افزار کامپیوتری اعمال می شد مورد استفاده قرار گرفت. در طی این وظیفه حرکتی 4 مربع با رنگ های مختلف بر صفحه نمایشگر ظاهر می شد که داوطلب به محض مشاهده هر مربع باید کلید تعریف شده مرتبط با آن را فشار می داد. 15 نفر درگروه سالمند تلویحی و 15 نفردرگروه صریح در این تحقیق شرکت داشتند و طی دو روز متوالی 10 بلوک حرکتی مشتمل بر 640 تکرار مربع های رنگی را تمرین می کردند. در گروه تلویحی در ابتدای آزمون فقط به داوطلب گفته می شد که به محض مشاهده هر مربع، کلید مرتبط با آن را فشار دهد و هیچ گونه توضیحی در مورد ترتیب و توالی ظهور محرک ها داده نمی شد. در گروه یادگیری صریح به نمونه ها توضیحات کاملی داده می شد. همه داوطلبین راست دست بوده و ازنظر اختلالات نورولوژیکی وعضلانی اسکلتی در دست راست مشکلی نداشتند. نتایج: در مجموع بطور معنی داری ،زمان انجام بلوک های حرکتی در گروههای جوان و میانسال در مقایسه با گروه سالمند کمتربود. واختلاف زمان بلوک دوم با بلوک دهم که به معنی میزان یاگیری بود ،در سه گروه سنی اختلاف معنی داری داشتند وسالمندان علی رغم سطح عملکرد پایین تر نسبت به دو گروه دیگر، قابلیت یادگیری و بهبود عملکرد بالایی داشتند.متغیر سن و جنس بر میزان یادگیری افراد تأثیری نداشت. بحث: در این تحقیق مشخص شد که افراد سالمند در یادگیری عملکردهای حرکتی سکانسی با سطح ساختار متوسط قابلیت بادگیری بالایی دارند و این موضوع تأثیر مفید تمرین درمانی و توانبخشی دراین گروه را می رساند. هدف: سالمندی ابعاد مختلفی از حرکات ارادی ، یادگیری و مهارت حرکتی را تحت تأثیر می گذارد. انجام مهارت های حرکتی و مفهوم یادگیری و بازآموزی مهارت ها درافراد سالمند اهمیت ویژه ای دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی قابلیت یادگیری در گروههای سنی جوان،میانسال وسالمند بوده و اینکه در توانبخشی از چه نوع استراتژی و پروتکل درمانی جهت کسب مهارت حرکتی افراد سالمند استفاده نماییم،انجام شد. روش: جهت بررسی قابلیت یادگیری در سالمندان وتأثیرآگاهی صریح بر میزان یادگیری، یک وظیفه حرکتی واکنشی متوالی که با استفاده از یک نرم افزار کامپیوتری اعمال می شد مورد استفاده قرار گرفت. در طی این وظیفه حرکتی 4 مربع با رنگ های مختلف بر صفحه نمایشگر ظاهر می شد که داوطلب به محض مشاهده هر مربع باید کلید تعریف شده مرتبط با آن را فشار می داد. 15 نفر درگروه سالمند تلویحی و 15 نفردرگروه صریح در این تحقیق شرکت داشتند و طی دو روز متوالی 10 بلوک حرکتی مشتمل بر 640 تکرار مربع های رنگی را تمرین می کردند. در گروه تلویحی در ابتدای آزمون فقط به داوطلب گفته می شد که به محض مشاهده هر مربع، کلید مرتبط با آن را فشار دهد و هیچ گونه توضیحی در مورد ترتیب و توالی ظهور محرک ها داده نمی شد. در گروه یادگیری صریح به نمونه ها توضیحات کاملی داده می شد. همه داوطلبین راست دست بوده و ازنظر اختلالات نورولوژیکی وعضلانی اسکلتی در دست راست مشکلی نداشتند. نتایج: در مجموع بطور معنی داری ،زمان انجام بلوک های حرکتی در گروههای جوان و میانسال در مقایسه با گروه سالمند کمتربود. واختلاف زمان بلوک دوم با بلوک دهم که به معنی میزان یاگیری بود ،در سه گروه سنی اختلاف معنی داری داشتند وسالمندان علی رغم سطح عملکرد پایین تر نسبت به دو گروه دیگر، قابلیت یادگیری و بهبود عملکرد بالایی داشتند.متغیر سن و جنس بر میزان یادگیری افراد تأثیری نداشت. بحث: در این تحقیق مشخص شد که افراد سالمند در یادگیری عملکردهای حرکتی سکانسی با سطح ساختار متوسط قابلیت بادگیری بالایی دارند و این موضوع تأثیر مفید تمرین درمانی و توانبخشی دراین گروه را می رساند.
ناهید ظهیری ایرج عبداللهی
هدف: بررسی و مقایسه یادگیری حرکتی صریح و تلویحی در بیماران مبتلا به ms و مقایسه آن با افراد سالم هدف این تحقیق می باشد. روش بررسی: در این تحقیق که از نوع دو عاملی مختلط بوده، ?? بیمار و ?? فرد سالم شرکت داشتند که هر گروه به دو زیرگروه ??نفری صریح و ??نفری تلویحی تقسیم شدند. جهت اجرای مطالعه، از یک نرم افزار جهت بررسی یادگیری حرکتی استفاده شد، بدین صورت که ? مربع با رنگهای مختلف بر روی صفحه نمایش کامپیوتر ظاهر می شد و داوطلب می بایست به محض مشاهده هر مربع، کلید مربوط به آن را فشار می داد و ?? ساعت بعد آزمون یادآوری از افراد بعمل می آمد. زمان و میزان خطای انجام بلوکهای تحقیق، بعنوان متغیر وابسته اندازه گیری شده و با استفاده از آزمون های کای اسکوئر، t مستقل، مان ویتنی و آنالیز واریانس برای اندازه گیریهای مکرر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: انجام بلوکهای تحقیق در بیماران به صورت معنی داری کندتر از افراد سالم بود(?/??p<). زمان انجام بلوکهای انتهایی نسبت به ابتدایی در هر دو گروه کاهش معنی داری داشت(?/??p<). از لحاظ زمان واکنش، میزان یادگیری حرکتی در افراد سالم بیشتر از افراد بیمار بوده و در بین بیماران، زیرگروه تلویحی یادگیری بیشتری را نشان داد(?/??p<). از لحاظ میزان خطا، اختلاف معنی داری بین میزان یادگیری گروههای سالم و بیمار وجود نداشت(?/??p>). نتیجه گیری: اگرچه گروه بیمار وظیفه حرکتی را کندتر از گروه سالم انجام دادند ولی یادگیری حرکتی در این گروه نیز در هر دو زیرگروه صریح و تلویحی(هم از لحاظ زمان واکنش و هم میزان خطا)، وجود داشت و بیماران تلویحی در مقایسه با بیماران صریح از لحاظ زمان واکنش، یادگیری بیشتری نشان دادند. کلمات کلیدی: مالتیپل اسکلروزیس، یادگیری حرکتی، وظیفه حرکتی واکنش سریالی، زمان واکنش، خطا
مهدی سرانجام کیان نوروزی
پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی دو گروهی قبل و بعد است که در سال1391 بر روی 42 سالمندزن دچار شکستگی هیپ در تهران انجام شد.نمونه ها به روش در دسترس جمع آوری و به روش بلوکهای تصادفی در دو گروه کنترل و آزمون تخصیص داده شدند. داده های مطالعه با پرسشنامه های دموگرافیک، ترس از سقوط و وفعالیت روزمره زندگی پس از سنجش روایی از طریق اعتبار محتوی و پایایی از طریق آلفای کرون باخ ،جمع آوری شد. مداخله به مدت 5/1 ماه انجام شد. اعضای تیم توانبخشی متشکل از پرستار، پزشک، فیزیوتراپ و کارشناس تغذیه بودند. ابتدا هر کدام از مددجویان بطور جداگانه ارزیابی شدند. سپس درجلسات نوع درمان انجام شده، نیازهای آموزشی و درمانی هر مددجو تشخیص داده شد و بر اساس نیاز، اهداف و طرح درمان تعیین، و اجرای طرح درمان و توانبخشی توسط اعضای تیم برای هر مددجو بطور جداگانه انجام شد. پس از ترخیص از بیمارستان درمان توسط پرستار توانبخشی در منزل ادامه یافت که بر نحوه انجام و ادامه درمان توانبخشی نظارت بعمل آمد.بعد از مداخله مجدداَ پرسشنامه ها توسط سالمندان (دو گروه) تکمیل گردید وتحلیل داده ها با نرم افزار اس پی اس اس نسخه 16 و با استفاده از آزمونهای تی مستقل،تی زوجی و مجذور کای انجام شد. یافته ها :دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک همسان بوده و اختلاف معنی دار آماری وجود نداشت.بین دو گروه از نظر ترس از سقوط وفعالیت روزمره زندگی قبل از مداخله تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت ولی پس از مداخله نتایج تفاوت معنی داری را بین امتیاز میزان فعالیت روزمره زندگی در دو گروه کنترل و آزمون بعد از مداخله نشان می دهد(p=0.016) و همچنین نتایج تفاوت معنی داری را بین امتیاز ترس از سقوط در دو گروه بعد از مداخله نشان می دهد (p=0.000) نتیجه گیری:یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بکارگیری پرستاری توانبخشی مبتنی بر منزل بر ترس از سقوط وفعالیت روزمره زندگی تاَثیر داشته است لذا پیشنهاد می شود این برنامه به عنوان یک درمان مکمل در جهت توانمندسازی و فعال سازی سالمندان بکار گرفته شود.
خدیجه کاظمی ایرج عبداللهی
ا مقدمه و هدف: یکی از رایج ترین آسیب ها بین ورزشکاران و عموم مردم پیچ خوردگی خارجی مچ پاست که به عنوان بخش عظیمی از ضایعات ارتوپدی در میان عموم مردم می باشد. اکثر پیچ خوردگی های مچ پا صدمات اینورژنی هستند که منجر به آسیب لیگامان خارجی مچ پا می شوند. تاثیرات صدمه مچ پا تنها محدود به ناحیه مچ نیست. تغییرات در نوسان پوسچرال و قدرت عضلات ابداکتورهیپ بعد از پیچ خوردگی اینورژنی مچ پا بیان می کند که عواقب صدمات مچ پا، ساختارهای پروگزیمال مچ پا را در بر می گیرد. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی فعالیت عضلات دیستال و پروگزیمال اندام تحتانی به دنبال اعمال یک اغتشاش بیرونی بین افراد سالم و افراد با بی ثباتی عملکردی مچ پا طراحی گردید. مواد و روش ها: در یک مطالعه موردی – شاهدی 16خانم با بی ثباتی عملکردی مچ پا و 18خانم با مچ پای سالم شرکت داشتند که از نظر سن، قد، وزن و پای غالب جور شدند. با استفاده از دستگاه الکترومیوگرافی میزان فعالیت و زمان شروع فعالیت عضلات گلوتئوس ماکسیموس، گلوتئوس مدیوس، تیبیالیس آنتریور و پرونئوس لانگوس حین اعمال اغتشاش از تنه در 4حالت اغتشاش از جلو با چشم باز، اغتشاش از جلو با چشم بسته، اغتشاش از عقب با چشم باز و اغتشاش از عقب با چشم بسته ثبت گردید و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بین عضلات از نظر زمان شروع فعالیتشان تفاوت وجود دارد. بین زمان شروع فعالیت عضلات با توجه به جهت اغتشاش در دو گروه (سالم و بی ثباتی عملکردی مچ پا) تفاوت وجود دارد. درگروه سالم بین میزان فعالیت عضلات پروگزیمال با میزان فعالیت عضلات دیستال طی اعمال اغتشاش از جلو با چشم باز و بسته تفاوت آماری معناداری وجود دارد. در گروه بی ثباتی عملکردی مچ پا بین میزان فعالیت عضلات پروگزیمال با میزان فعالیت عضلات دیستال طی اعمال اغتشاش از جلو و عقب با چشم باز تفاوت آماری معناداری وجود دارد. در مجموع این که بین میزان و زمان شروع فعالیت عضلات دیستال با پروگزیمال اندام تحتانی طی اغتشاش درون هر گروه و بین زمان شروع فعالیت عضلات بین دو گروه تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: در حضور بی ثباتی عملکردی مچ پا، الگوی فعالیت عضلات پروگزیمال هم تغییر می کند. پس بر این اساس در طراحی برنامه های درمانی باید علاوه بر تقویت عضلات مچ پا و تعادل فرد، توجه به عضلات هیپ ضروری به نظر می رسد.
مهدی حسابی فزحناز محمدی
هدف : درد شانه در افراد استفاده کننده از صندلی چرخدار ، یک یافته شایع پس از آسیب نخاعی می باشد که عملکرد شانه را در این افراد محدود می کند ، پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیر ورزش متمرکز شانه بر درد و عملکرد شانه بیماران دچار ضایعات نخاعی استفاده کننده از صندلی چرخدار انجام شده است . روش بررسی : پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است ، نمونه های این مطالعه شامل 43 بیمار واجد معیارهای ورود بودند که از میان 82 نفر از بیماران مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی (ره) تهران در فاصله زمانی 5/8/1391 تا 5/10/1391 انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه مداخله و شاهد قرار گرفتند ، به هر یک از نمونه های گروه مداخله ، 8 حرکت ورزشی متمرکز شانه آموزش وکتابچه آموزشی نیز ارائه گردید گروه مداخله هر حرکت ورزشی را هر هفته ،یک روز در میان 10 تا 20 بار به مدت 8 هفته انجام دادند انجام منظم ورزش ها توسط محقق به شکل تلفنی کنترل می شد . ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه دموگرافیک ، شاخص تعیین درد شانه در افراد استفاده کننده از صندلی چرخدار(wheelchair users shoulder pain index) و پرسشنامه بررسی عملکرد شانه در بیماران ارتوپدی(shoulder rating questionnaire) بوده میزان درد شانه و عملکرد شانه قبل از مداخله و همچنین یک ماه بعد از مداخله در هر دو گروه مداخله و شاهد ارزیابی شد و همچنین بین دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت . تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی (کای دو، آزمون دقیق فیشر، t مستقل، t زوجی، یومان ویتنی، ویلکاکسون و تحلیل کوواریانس) صورت گرفت . یافته ها : نتایج نشان داد که میانگین درد و عملکرد شانه قبل از مداخله در دو گروه مداخله و شاهد اختلاف معناداری نداشته(به ترتیب p=0/999 ، p=0/136) در حالی که بعد از مداخله اختلاف معناداری به نفع گروه مداخله داشته اند (p<0/001) . همچنین آنالیز کوواریانس با کنترل متغیرهای درد و عملکرد شانه در پیش آزمون تاثیر مداخله را در سطح معنا داری به میزان 92% مورد تاکید قرار داد(p<0/001) . نتیجه گیری : با توجه به نتایج پژوهش حاضر ،آموزش و بکارگیری ورزش متمرکز شانه توسط پرسنل درمانی و مراقبتی می تواند به عنوان روشی غیر دارویی و مفید در پیشگیری ، کاهش درد شانه و بهبود عملکرد شانه در بیماران مبتلا به ضایعات نخاعی استفاده کننده از صندلی چرخدار بکار گرفته شود .
ناهید رحمانی محمد علی محسنی بندپی
چکیده: مقدمه: کمردرد یک اختلال اسکلتی عضلانی پر هزینه و یک شکایت نسبتا شایع از سوی بیماران مراجعه کننده به سیستم های بهداشتی و درمانی می باشد. براساس مطالعات انجام شده، میزان شیوع کمردرد در کودکان نسبتا بالا می باشد. هدف این مطالعه بررسی داده های هنجار از اندازه عضلات و اندازه چربی زیر پوست ناحیه شکم در دانش آموزان دختر و پسر سالم 15 تا 18 ساله در مقطع دبیرستان و مقایسه آنها با دانش آموزان مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی در همان گروه سنی با استفاده از سونوگرافی بوده است. روش بررسی: تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی، تحلیلی و مورد-شاهدی می باشد. اندازه عضلات شکمی و اندازه چربی زیر پوست کودکان دبیرستانی سالم 15 تا 18 ساله ساکن شهر تهران، که بطور تصادفی از 5 منطقه جغرافیایی شهر تهران به مطالعه وارد شدند، توسط سونوگرافی مورد ارزیابی قرار گرفت. عضلات شکمی و چربی زیر پوست کودکان هم سن و سال مبتلا به کمردرد نیز با استفاده از سونوگرافی اندازه گیری شد. همه اندازه گیریها بین دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت. سپس این دو گروه با هم مقایسه شدند (گروه سالم و بیماران مبتلا به کمردرد) یافته ها (تحلیل داده ها): مقادیر میانگین اندازه عضلات شکم به ترتیب برای عضله عرضی شکم بین 31/2 تا 57/2 میلی متر، برای عضله مایل داخلی بین 02/4 تا 15/5 میلی متر، برای عضله مایل خارجی بین 81/2 تا 17/3 میلی متر و برای چربی زیر پوست بین 60/2 تا 76/2 میلی متر بدست آمد. تفاوت معنادار بین دو گروه سالم و مبتلا به کمردرد از نظر اندازه عضلات و اندازه چربی زیر پوست شکم وجود داشت (05/0 > p). اندازه عضلات شکمی و اندازه چربی بین دو سمت راست و چپ در دو گروه سالم و بیمار تفاوت معنادار نداشت (05/0 < p). همچنین ارتباط معنادار آماری بین متغیرهای زمینه ای با میانگین اندازه عضلات و اندازه چربی زیر پوست شکم دیده شد (05/0 > p). نتیجه گیری: در کودکان مبتلا به کمردرد، اندازه عضلات شکم کوچکتر از گروه سالم بود. همچنین شاخص توده بدن به عنوان پیش بینی کننده اصلی اندازه عضلات شکم در کودکان بوده است. لذا انجام مطالعات آتی با تمرکز بر استراتژیهای پیشگیرانه در کودکان پیشنهاد می گردد. کلمات کلیدی: کودکان، سونوگرافی، عضلات شکمی، کمردرد
الهام ابطحی ایرج عبداللهی
چکیده ندارد.