نام پژوهشگر: سید حمید احمدی

بهینه سازی وبررسی جداسازی وپیش تغلیظ mn2+ با استفاده از روش هم رسوبی به کمک آهن(iii)هیدروکسید و اندازه گیری با اسپکتروفوتومتری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده شیمی تجزیه و معدنی 1388
  زهرا خسروی   کاظم کارگشا

منگنز یک ریز مغزی ضروری در رژیم غذایی انسان است.منگنز باعث فعال شدن بسیاری ازآنزیم هایی مورد نیاز در فرآیند متابولیکی می شود.این عنصرباعث عملکرد بهتر سیستم ایمنی وعصبی می شود. همچنین به تنظیم قند خون کمک می کند.با این وجود مقادیر زیاد منگنزباعث بروز مشکلاتی از قبیل جهش ژنتیکی، اختلالات عصبی،افسردگی وخواب آلودگی می شود.مقدار منگنز در نمونه های زیست محیطی وبعضی مواد غذایی بسیار کم است .بنابراین تکنیک های بسیار حساس برای اندازه گیری منگنز در آب های طبیعی و غذا مورد نیاز است.اما اندازه گیری مستقیم منگنز در غلظت های بسیار پایین با استفاده از روش های دستگاهی رایج آسان نمی باشد. .مشکل اصلی در اندازه گیری مستقیم ، غلظت پایین آنالیت که خارج از حداندازه گیری دستگاه است، و اثرات گونه های مزاحم که در ماتریس نمونه وجود دارند، می باشد. یکی از راه حل های این مشکل استفاده از یک مرحله پیش تغلیظ وجداسازی منگنز قبل از اندازه گیری می باشد. روش های مختلفی برای جداسازی وپیش تغلیظ منگنز ارائه شده اند. در این پروژه تحقیقاتی از هم رسوبی به عنوان روش جداسازی و پیش تغلیظ استفاده شده است. هم رسوبی یکی از کارآمدترین روشهادر میان روش های پیش تغلیظ است.این روش مزیت های بسیاری دارد، ازجمله سادگی، سرعت، جداسازی وتغلیظ چند آنالیت به طور هم زمان واستفاده از انواع مختلف رسوب دهنده های آلی و معدنی. هدف این تحقیق ، پیش تغلیظ وجداسازی منگنز(ii) توسط آهن(iii) هیدروکسید است. آهن (iii) هیدروکسید حلالیت بسیار کمی در محلول های آبی دارد ، بنابراین می تواند به عنوان یک رسوب دهنده مناسب برای پیش تغلیظ گونه های کاتیونی به کار رود..پس از مرحله پیش تغلیظ منگنز(ii) تغلیظ شده توسط سدیم متا پریدات وسدیم بیسموتات به پرمنگنات اکسید ودر طول موج nm526 با روش اسپکتروفوتومتری اندازه گیری شد. از آنجایی که آهن یک عامل مزاحم در اندازه گیری منگنز در روش اسپکتروفوتومتری وجذب اتمی است. بنابر این در قسمت اول این پروژه ،روشهای مختلفی برای اندازه گیری منگنز در حضور مقادیر زیاد آهن و حذف اثر آهن مورد بررسی قرار گرفت و سرانجام دو روش مناسب برای اندازه گیری منگنز در حضور مقادیر زیاد آهن پیشنهاد شد. در مرحله دوم، پارامترهای موثر برمرحله پیش تغلیظ از جمله ph نمونه، مقدار عامل رسوب دهنده، میزان سود مصرفی وزمان سانتریفوژ بهینه شده اند.همچنین اثر آنیون های مختلف بر هم رسوبی ومیزان بازیابی منگنز بررسی شده است.اثر یون های مزاحم نیز مورد بررسی قرار گرفته اند. بازیابی منگنز بیش از 95% بود.حد تشخیص روش 3/1 میکرو گرم بر لیتر، فاکتور تغلیظ برابر100، ومیزان انحراف استاندارد نسبی برای 10 نوبت اندازه گیری کمتر از 88/0% بدست آمد. منحنی کالیبراسیون نیز در محدوده 5000-3 میکروگرم برلیتر خطی بود. روش پیشنهادی پس از بهینه سازی عوامل موثر، جهت اندازه گیری منگنز در انواع نمونه های حقیقی با ماتریکس های پیچیده از جمله آب های طبیعی، سبزیجات و کودهای کشاورزی به کاربرده شده است.

میکرواستخراج مایع مایع پخشی اگزازپام در برخی مایعات بیولوژیکی بدن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده شیمی تجزیه و معدنی 1389
  نسرین سادات رسولی آهاری   سید حمید احمدی

در این طرح برای اندازه گیری اگزازپام در نمونه ادرار ، از روش جدید ، آسان و حساس میکرو استخراج مایع – مایع پخشی جفت شده با کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (با آشکارساز فرابنفش) استفاده شده است. اندازه گیری در یک ستون c18 یوروسفر پر شده با ذرات 5 میکرو متری (250میلی متر×6/4 میلی متر) ، تحت شرایط بهینه کروماتوگرافی انجام شد (فاز متحرک مخلوطی از بافر و استو نیتریل با نسبت 50 به 50 بود که به صورت ایزوکراتیک با سرعت جریان 0/1 میلی لیتر در دقیقه به ستون می رسید. دمای ستون 30 درجه سانتیگراد و طول موج اندازه گیری 230 نانو متر بود). فاکتورهای مختلفی مثل ph، نوع و حجم حلال استخراج کننده، نوع و حجم حلال پخش کننده ، زمان استخراج، زمان سانتریفوژ و قدرت یونی محلول که بر میزان استخرج داروی مورد نظر تاثیر گذار هستند، مورد مطالعه قرار گرفته و بهینه شدند. تحت شرایط بهینه استخراج، میزان بازیابی اگزازپام با غلظتاولیه 5/0 میلی گرم بر لیتر، از بافت ادرار % 8/50 بود که این مقدار با کاهش غلظت دارو، افزایش می یافت. حد تشخیص 7/6 نانوگرم بر لیتر ، حد اندازه گیری 3/22 نانو گرم بر لیتر و انحراف استاندارد نسبی برای 5 اندازه گیری در غلظت یاد شده کمتر از % 2/3 بود. به علاوه رفتار خطی بسیار خوب با ضریب همبستگی برابر با 0/1 ، در محدوده خطی مورد مطالعه، برای اگزازپام بدست آمد.

میکرو استخراج مایع- مایع پخشی اگزازپام از برخی مایعات بیولوژیک بدن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده شیمی تجزیه و معدنی 1389
  مهسا خلیلی   سید حمید احمدی

اندازه گیری در یک ستون c18 یوروسفر پر شده با ذرات 5 میکرو متری (250میلی متر×6/4 میلی متر) ، تحت شرایط بهینه کروماتوگرافی انجام شد (فاز متحرک مخلوطی از بافر و استو نیتریل با نسبت 50 به 50 بود که به صورت ایزوکراتیک با سرعت جریان 0/1 میلی لیتر در دقیقه به ستون می رسید. دمای ستون 30 درجه سانتیگراد و طول موج اندازه گیری 230 نانو متر بود). فاکتورهای مختلفی مثل ph، نوع و حجم حلال استخراج کننده، نوع و حجم حلال پخش کننده ، زمان استخراج، زمان سانتریفوژ و قدرت یونی محلول که بر میزان استخرج داروی مورد نظر تاثیر گذار هستند، مورد مطالعه قرار گرفته و بهینه شدند. تحت شرایط بهینه استخراج، میزان بازیابی اگزازپام با غلظتاولیه 5/0 میلی گرم بر لیتر، از بافت ادرار % 8/50 بود که این مقدار با کاهش غلظت دارو، افزایش می یافت. حد تشخیص 7/6 نانوگرم بر لیتر ، حد اندازه گیری 3/22 نانو گرم بر لیتر و انحراف استاندارد نسبی برای 5 اندازه گیری در غلظت یاد شده کمتر از % 2/3 بود. به علاوه رفتار خطی بسیار خوب با ضریب همبستگی برابر با 0/1 ، در محدوده خطی مورد مطالعه، برای اگزازپام بدست آمد.

حذف رنگزاها نساجی توسط جاذب های طبیعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده شیمی تجزیه و معدنی 1389
  نسرین سادات رسولی آهاری   سید حمید احمدی

توسعه روز افزون صنایع سبب افزایش میزان آلاینده ها در طبیعت شده است که این موضوع هم حیات انسان ها و هم تمام موجودات زنده را به خطر انداخته است. یکی از بزرگترین منابع آلاینده محیط زیست مربوط به فاضلاب هایی است که بدون انجام تصفیه مناسب به طور مستقیم وارد محیط زیست می شوند. همین موضوع تصفیه صحیح فاضلاب ها را به امر مهمی بدل کرده است.کارخانجات نساجی از جمله صنایعی هستند که سهم بزرگی در تولید پساب های سمی دارند. هدف از این پروژه تحقیقاتی، حذف سه رنگزای مهم از رنگزاهای پرکاربرد در صنعت نساجی، رنگزای قرمز مستقیم81، رنگزای آبی مستقیم 71 و رنگزای زرد راکتیو15، است. هر سه این رنگزاها بسیار سمی بوده و حضور آن ها در آب های سطحی تبعات سنگینی برای محیط زیست و انسان ایجاد می کنند.

ارائه روشی برای اندازه گیری مقادیر ناچیز دی متیل آمین(dma)، دی-متیل هیدرازین نامتقارن(udmh) و n-نیتروزودی متیل آمین(ndma) در پساب های صنعتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده شیمی تجزیه و معدنی 1389
  علی شکری   کوروش تبارحیدر

هدف از اجرای این پروژه، ارائه روشی بهینه برای اندازه گیری سه ترکیب از گروه ترکیبات آمینی می باشد که این ترکیبات عبارتند از: n-نیتروزو دی متیل آمین(ndma)،دی متیل آمین(dma) و دی متیل هیدرازین نا متقارن(udmh). در این پروژه تلاش شد تا روشی ارائه شود که مرحله ی آماده سازی و آنالیز نمونه تا جای ممکن ساده، کوتاه و کم هزینه باشد و از لحاظ زیست محیطی مضرات کمتری نسبت به تمام روش های ارائه شده داشته باشد. از این رو، سعی بر آن شد تا از مواد و دستگاه های قابل دسترس و کم هزینه در آزمایشگاه های آنالیز مواد شیمیایی استفاده شود. برای این منظور پارامترهای گوناگون مراحل آماده سازی و استخراج نمونه مورد بررسی قرار گرفتند که این پارامترها شامل اثر ph، اثر نمک، نوع عامل مشتق ساز، زمان واکنش، نوع حلال استخراج کننده و تاثیر مقدار آن در فاکتور تغلیظ می باشند. همچنین، در مرحله اندازه گیری که به وسیله دستگاه gc-fid انجام گرفت، بهینه ترین برنامه دمایی و بهترین ستون بکارگرفته شده برای اندازه گیری این ترکیبات ستون (µm5 ،mm53/0 ،m25) 8cp-sil ارائه شد. در این اندازه گیری ها از انژکتور ptv که قابلیت برنامه ریزی حرارتی دارد استفاده شد. نتایج تجزیه ای lod، loq و rsd بدست آمده به ترتیب برای dma ng/ml 36/0، ng/ml 2/1 و 4/3%؛ udmh ng/ml 3، ng/ml 9 و 96/6% و ndma ng/ml 5، ng/ml30 و 64/6% می باشند.

حذف فلزات سنگین از پسابها به روش بیو جذب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده محیط زیست 1390
  مهشید تاجیک   سید حمید احمدی

صنایع مدرن مانند اتومبیلسازی، پرداخت فلزات، آبکاری فلزات، باطریسازی، نساجی و استخراج از معادن با تخلیه پسابهای حاوی فلزات سنگین سمی مانند سرب، کادمیم، کبالت و کروم در محیط زیست، مشکلات متعددی را ایجاد میکنند. از این رو حذف فلزات سنگین از پسابها امر بسیار مهمی است. روشهای معمول حذف فلزات سنگین شامل رسوبگذاری شیمیایی، تکنیکهای الکتروشیمیایی، اسمز معکوس، تبخیر و تبادل یونی میباشند که اغلب روشهای بسیار پرهزینه و غیر موثری هستند، خصوصاً زمانی که غلظت فلزات در محلول در گستره mg/l 100-1 باشد. همچنین این تکنیکها به علت ایجاد لجنهای حاوی غلظتهای بالای فلزات سنگین که نابودی آنها بسیار سخت و هزینه بر است، مشکلات زیست محیطی ثانویه ایجاد می کنند.روش بیو جذب شامل جذب غیر فعال آلایندهها از جمله فلزات سنگین، توسط مواد طبیعی و بیولوژیکی است که در غلظتهای پایین فلز نیز بسیار موثر بوده و همچنین روش کم هزینهای میباشد. استفاده از پسماندهای محصولات کشاورزی و صنایع غذایی به عنوان بیو جاذب، دو مزیت مهم بازیافت پسماند و تهیه جاذب ارزان قیمت را به دنبال دارد. در این پروژه از غلاف ذرت به عنوان بیو جاذب برای حذف یونهای فلزات سرب، کادمیم، کبالت و کروم از پسابها، استفاده شد.آمادهسازی شیمیایی بیو جاذب با استفاده از اسیدها و بازهای مختلف بررسی شد. سپس پارامترهای موثر بر فرآیند بیو جذب شامل اثر ph، غلظت اولیه یون فلز، جرم بیوجاذب، حضور نمکها، اندازه ذرات بیوجاذب، دما، حضور لیگاند، حجم محلول نمونه و زمان تعادل بررسی و بهینه شدند. غلظت نهایی یونهای pb2+، cd2+، co+2 و cr+3 در محلولهای نمونه، با استفاده از تکنیک اسپکترومتری جذب اتمی تعیین شد. با بررسی ایزوترم های لانگمیر و فرویندلیش، مشخص شد که مدل لانگمیر با اطلاعات تجربی بهدست آمده برای یونهای pb2+، cd+2 و cr+3 به ترتیب با ضرایب همبستگی r2= 0/976، r2= 0/972 و r2= 0/958 مطابقت بهتری دارد. همچنین در مورد یون co+2، مدل فرویندلیش با ضریب همبستگی r2= 0/948 مطابقت بهتری با اطلاعات تجربی بدست آمده برای این فلز دارد. نتایج تجربی بدست آمده نشان می دهند که می توان از غلاف ذرت به عنوان بیو جاذب برای حذف موثر و اقتصادی فلزات سنگین از پساب ها استفاده کرد. این جاذب قادر است در شرایط بهینه آزمایشگاهی حداکثر به ترتیب تا 99%، 95%، 94%و93% از یونهای فلزات سرب، کادمیم کبالت و کروم و در شرایط بهینه حقیقی به ترتیب حداکثر تا 94%، 71%، 74% و 73% از یونهای فلزات سرب، کادمیم، کبالت و کروم را حذف نماید.

ساخت زیست حسگر کلسترول بر پایه ی پلیمرهای رسانا توسط روش های الکتروشیمیایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده محیط زیست 1391
  ملیحه نواب صفا   سید حمید احمدی

کلسترول یکی از ترکیبات شیمیایی پر اهمیت در بدن انسان می باشد و میزان بالای آن در خون با بروز بسیاری از بیماری ها از جمله بیماری های قلبی و عروقی در ارتباط است. زیست حسگر کلسترول ابزاری مفید برای اندازه گیری این مولکول به صورت گزینش پذیر و دقیق است. در این مطالعه زیست حسگر کلسترول به روش الکتروشیمیایی در بستر پلیمر رسانای پلی پیرول با موفقیت ساخته شد و میزان کلسترول در محلول های ساختگی از آن توسط روش الکتروشیمیایی کرونوآمپرومتری اندازه گیری گردید و مشخصات عملکرد الکترود آنزیمی مورد بررسی قرار گرفت. الکترود آنزیمی ساخته شده حدتشخیص، حساسیت، گستره ی پاسخ دهی خطی و km به ترتیب برابر mm9/0، amm-1µ 148/5، mm 6-1 و mm 05/2 از خود نشان داده است. از آنجایی که عوامل متعددی از جمله پتانسیل اندازه گیری و ph محلول کلسترول، غلظت آنزیم و روش تثبیت آنزیم در نحوه ی پاسخ دهی الکترود آنزیمی ساخته شده تأثیر گذار هستند، بنابراین لازم است تا بهینه سازی پاسخ الکترود در آزمایش های اندازه گیری کلسترول مورد بررسی قرار گیرند.به همین منظور در مرحله ای دیگر به بررسی تأثیر پتانسیل اندازه گیری کلسترول به وسیله ی الکترود آنزیمی پرداخته شد و الکترود آنزیمی بهترین پاسخ را در پتانسیل 7/0 ولت نشان می دهد . اثر ph محلول کلسترول روی پاسخ الکترود آنزیمی بررسی گردید. برطبق نتایج تجربی ph برابر7، ph بهینه برای اندازه گیری کلسترول می باشد.

اندازه گیری مقادیر کم آکریل آمید در نمونه های آب آشامیدنی با استفاده از spe-gpe-td-gc-ecd
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده شیمی تجزیه و معدنی 1391
  صلاح کوسه   کوروش تبارحیدر

هدف از اجرای این پروژه، ارائه روشی مناسب و کم هزینه، در مقایسه با سایر روش های دیگری است، که برای تعیین آکریل-آمید در غلظت های بسیار پایین در آب وجود دارد. روش ارائه شده، در مقایسه با روش هایی که با دستگاه ها و تجهیزات بسیار پیشرفته تر و گرانقیمت تر که برای اندازه گیری آکریل آمید مورد استفاده قرار می گیرند، حساسیتی بیشتر و مطلوب تر را دارد. برای این منظور پارامترهای مناسب و بهینه شده مراحل مشتق سازی آکریل آمید و استخراج مشتق بدست آمده بکار برده شد، همچنین شرایط لازم برای جذب و پیش تغلیظ مشتق آکریل آمید بر روی فاز جاذب تنکس مورد بررسی قرار گرفتند. این پارامترها شامل ph، دمای واکنش مشتق سازی، زمان لازم برای واکنش مشتق سازی، نوع حلال استخراج کننده مشتق حاصله و دمای مناسب برای جذب و پیش تغلیظ مشتق بر روی تنکس می باشند. همچنین در مرحله اندازه گیری که بوسیله دستگاه gc-ecd انجام گرفت، ستون (cp-sil8-cb) به عنوان بهترین ستون برای اندازه گیری مشتق آکریل آمید، انتخاب شد. در مرحله پیش تغلیظ از تزریق با حجم بالا (lvi) استفاده شد. پیش تغلیظ، با روش spe-gpe، در انژکتور ptv که قابلیت برنامه ریزی حرارتی را دارد، انجام شد. در آخر آنالیت پیش تغلیظ شده در جاذب، واجذب حرارتی شد. نتایج تجزیه ای lod و rsd به ترتیب ppb 01/0 و 83/11 برای مشتق آکریل آمید (2- برموپروپیون آمید) می باشد

کاربرد نانوذرات مغناطیسی عامل دار شده در جذب و پیش تغلیظ ترکیبات پلی سیکلیک آروماتیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده محیط زیست 1391
  شهاب فشکی   سید حمید احمدی

هدف از انجام این پژوهش، حذف هیدروکربنهای آروماتیک چند حلقه ای(pahs) از محلولهای آبی، توسط نانو ذرات مغناطیسی اکسید آهن عامل دارشده با مایعات یونی به روش استخراج بافاز جامد مغناطیسی است. ذرات مغناطیسی عامل دار شده با مایع یونی1-tetradecyl-3-methylimidazoulium bromide میتواند درجداسازی انواع گسترده ای از آنالیتهای موجود درطبیعت با توجه به این گروه نشانده بکار برده شود. دراین مقاله جذب و پیش تغلیظ تعدادی از pahs توسط نانو ذرات مغناطیسی مورد نظر بررسی و پارامتر های موثر بر جذب و بازیابی بهینه شده اند. از جمله میتوان مقادیر بهینه وزن نانوذرات fe3o4 ، وزن مایع یونی ، حجم محلول نمونه و ph محلول، زمان واکنش، زمان جداسازی با آهنربا و شرایط واجذب را نام برد که به ترتیب مقادیر 0.11 گرم، 0.06 گرم ، 250 میلی لیتر ، 9.0 ، 5 دقیقه ، 15دقیقه و با 0.5 میلی لیتر اتیل استات حاوی استاندارد داخلی c20 شسته و مستقیما به دستگاه کروماتوگرافی گازی تزریق میگردد. روش پیشنهادی از دقت و کارایی مناسبی برخوردار بوده و برای آنالیز نمونه های حقیقی بکار برده شد.

حذف ترکیبات دارویی موکسی فلوکساسین، انروفلوکساسین و فلوکستین از پساب با استفاده از روش استخراج فاز جامد بوسیله نانوذرات مغناطیسی اصلاح شده با سورفاکتانت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده شیمی تجزیه و معدنی 1392
  معصومه صانع فر   سید حمید احمدی

یکی از ابعاد بزرگ توسعه صنایع افزایش آلاینده های زیست محیطی می باشد. صنعت داروسازی یکی از صنایع رو به رشد می باشد و حجم زیادی از داروها را وارد پساب می نماید. یکی از روش های مورد استفاده در حذف داروها از پساب، روش استخراج فاز جامد می باشد. در اینجا استفاده از نانو ذرات اکسید آهن اصلاح شده، در حذف مواد دارویی از پساب و نمونه-های آبی مورد بررسی قرار گرفته است. با انتخاب سورفاکتانت مناسبی که با توجه به ساختار دارو توانایی حذف آن را از نمونه های آبی محیطی داشته باشد می توان سطح این نانو ذرات را اصلاح کرد. به دلیل ویژگی های خاصی که این نانوذرات اصلاح شده دارند، می توان از آنها در حذف آلاینده های زیست محیطی استفاده کرد. به علاوه جمع آوری این نانوذرات از حجم زیاد پساب نسبتا آسان می باشد؛ لذا استفاده از نانوذرات اکسید آهن اصلاح شده با سورفاکتانت مناسب، روشی ساده، سریع، کم هزینه و با حساسیت بالا برای حذف مواد دارویی از جمله آنتی بیوتیک ها از پساب می باشد. در اینجا استفاده از نانو ذرات مغناطیسی اصلاح شده با سدیم دودسیل سولفات ((sds در حذف مواد دارویی انروفلوکساسین، موکسی فلوکساسین و فلوکستین از پساب مورد بررسی قرار گرفته و اثر عوامل مختلف از جمله ph، مقدار نانوذره، مقدار سورفاکتانت، حجم محلول و زمان استخراج بر روی فرآیند استخراج مورد بررسی قرار گرفته است. اندازه گیری ها با استفاده از اسپکتروفوتومتر uv-vis صورت گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که حذف هر سه دارو در ph اسیدی (3) و در مدت زمان 5-6 دقیقه صورت گرفت. همچنین به منظور استخراج هر کدام از این داروها مقدار 15-20 میلی گرم از نانوذرات اکسید آهن مورد استفاده قرار گرفت.

استخراج برخی از آنتی بیوتیک های خانواده فلوروکینولون از نمونه های آبی و بیولوژیکی به وسیله نانوذرات مغناطیسی عامل دار شده و اندازه گیری آنها به روش طیف سنجی مولکولی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده شیمی تجزیه و معدنی 1392
  فاطمه خورشیدی   سید حمید احمدی

امروزه با پیشرفت صنعت و افزایش آلودگیهای محیط زیست و هم چنین وجود آلاینده های نو هور، لزوم بیشتری در راستای ایجاد روشهای آنالیز نمونههای زیست محیطی و حذف آلایندهها احساس میشود. هدف از انجام این پژوهش، حذف برخی از آنتیبیوتیک های فلوروکینولون از محلوههای آبی و نمونههای بیولوژیکی توسط نانوذرات مغناطیسی اکسیدآهن عاملدار شده با سورفکتانت آنیونی سدیم دودسیل سولفات ) sds ( به روش استخراج با فاز جامد مغناطیسی است. نانوذرات مغناطیسی عاملدار شده میتوانند در جداسازی انواع گستردهای از آنالیتهای موجود در طبیعت به کار برده شوند. در این مطالعه نانوذرات مغناطیسی اکسیدآهن به وسیله روش همرسوبی شیمیایی سنتز شد. در مرحله بعد جذآ و واجذآ سه آنتی- بیوتیک سیپروفلوکساسین، افلوکساسین و لووفلوکساسین توسط نانوذرات مغناطیسی سنتز شده مورد بررسی قرارگرفت و پارامترهای موثر بر استخراج از جمله: وزن نانوذرات ، مقدار سورفکتانت sds ، ph ، حجم محلوه نمونه، زمان استخراج بهینه شدند. ح ه متانوه به عنوان ح ه واجذآ استفاده شد. برای اندازهگیری از دستگاههای اسپکتروفتومتر و اسپکتروفلوریمتر بهره گرفته شده است. ایزوترمهای جذآ سطحی و مطالعات سینتیکی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که روش پیشنهادی از مدل فروندلیچ و مدل سینتیکی شبه مرتبه دوم تبعیت میکند. روش پیشنهادی از دقت و کارایی مناسبی برخوردار است و نتایج حاصله نشان دهنده این است که پاسخ دستگاه برای آنالیتهای هدف در نمونه های آبی و ادرار تفاوت چندانی ندارد و این به آن معناست که روش استخراج فاز جامد توسط نانوذرات مغناطیسی، توانایی حذف آنتی بیوتیکها را در بافت پیچیده ادرار را نیز دارد.

حذف رنگ راکتیو نارنجی 122 از نمونه های آبی به روش استخراج فاز جامد توسط نانو ذرات مغناطیسی اصلاح شده با مایع یونی و خاک اره مغناطیسی شده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - پژوهشکده شیمی تجزیه و معدنی 1392
  پرستو داور   سید حمید احمدی

رنگ ها و رنگ دانه ها یکی از گروههای مشکل سازی هستند که به فاضلاب صنایع مختلف راه می یابند. حذف رنگ ها از فاضلاب در سال های اخیر به دلیل پتانسیل سمیت آنها توجه بسیاری را به سوی خود معطوف نموده است. جذب سطحی به دلیل سادگی و درجه بالای اثرگذاری یکی از تکنیک های کاربردی در حذف رنگ است. اخیراً کاربرد نانوذرات مختلف، برای تصفیه و اصلاح آلاینده های زیست محیطی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. نانوذرات مغناطیسی به دلیل داشتن مزایایی چون سطح ویژه بالا، عدم مقاومت نفوذ درونی و تمایل به گونه های هدف در محلول ناهمگن، عملکرد و کارایی مناسبی در فرآیندهای جداسازی دارند. هم رسوبی یک روش ساده است که طی آن نانوذرات اکسید آهن از محلول آبی نمک های fe2+/fe3+ در حضور یک باز سنتز می شوند. نانوذرات برای کاهش انرژی سطحشان تمایل به تجمع و لخته شدن دارند. اصلاح سطح نانوذرات راه حلی برای جلوگیری از این پدیده است. دافعه بین ذرات با پوشش دادن یک لایه سورفاکتانت روی سطح ذرات ایجاد می شود. مایعات یونی خواص فیزیکوشیمیایی منحصربه فرد و بدیعی دارند از جمله پدیده مایسلی شدن که باعث می شود بتوان مایعات یونی را به عنوان سورفاکتانت تلقی کرد. از سوی دیگر محققین روی مواد طبیعی از قبیل ضایعات صنایع و کشاورزی و بیوجاذب ها تمرکز نموده اند که می توانند به عنوان جاذب های ارزان قیمت به کار گرفته شوند. در این مطالعه نانوذرات fe3o4 از طریق روش رسوب دهی شیمیایی با اضافه کردن مایع یونی 1-تترادسیل 3-متیل ایمیدازولیوم برماید به عنوان سورفاکتانت سنتز شدند. اندازه میانگین و مورفولوژی سطح نانوذرات با تکنیک هایft-ir ,sem,tga و xrd شناسایی شدند. جذب سطحی رنگ راکتیو نارنجی 122 با استفاده از اسپکتروفتومتر uv-vis اندازه گیری شد. شرایط و پارامترهای تجربی بهینه شد و نتایج به این شرح می باشد:ph10، مقدار نانوذرات 4/1 میلی لیتر، مقدار مایع یونی 6/0 میلی لیتر، زمان تماس 8 دقیقه و غلظت اولیه محلول رنگ ppm20 است. تحت شرایط بهینه نانوذرات اصلاح شده قادرند تا 99% رنگ را جذب کنند. گام بعدی استفاده از نانوذرات مغناطیسی بارگذاری شده روی خاک اره است. در این مورد نیز پارامترهای مشابه بهینه شد و به بازده 85% دست یافتیم. حذف رنگ هدف از نمونه های حقیقی مانند آب چاه پژوهشگاه، آب رودخانه، آب آشامیدنی و پساب رنگرزی پژوهشکده صنعت رنگ با موفقیت و بازده بالا انجام شد.

به کارگیری نانو مواد نظیر نانولوله های کربنی در ساخت بیوسنسورها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران - دانشکده شیمی 1392
  زحل صفایی محمودآبادی   محمد مظلوم اردکانی

الکترودهای جامد مانند طلا، پلاتین و کربن، به دلیل داشتن خواص برجسته ای نظیر : بازده وسیع پتانسیل الکتروشیمیایی، جریان زمینه کم و شیمی سطح شناخته شده به طور گسترده ای در تجزیه کمی الکتروشیمیایی مورد استفاده قرار گرفته اند. از آنجایی که پاسخ این الکترود ها به شدت تابع حالت سطح الکترود می باشد، اصلاح خواص سطح با در نظر گرفتن کاربرد و خواص آن به طور ویژه مورد توجه محققین قرار گرفته است. با اصلاح مناسب سطح الکترود ها می توان برخی از مشکلات تجزیه الکتروشیمیایی را مرتفع و از طرف دیگر سامانه های جدیدی طراحی و به کمک آن ها ابزار های حساس و پیشرفته تر تجزیه ای را پایه گذاری نمود. در این کار تحقیقاتی الکترود های خمیر کربن با استفاده از [1و1- بی نفتالن]-4و4 دی ال و (1-(4-(1و3-دی تیولان-2- ایل)-6 و 7- دی هیدروکسی -2-متیل-6و7-دی هیدروبنزوفوران-3-ایل) اتانون) و الکترود کربن شیشه ای با استفاده ازc60 نشانده شده روی نانولوله کربنی، اصلاح گردیده و رفتار الکتروشیمیایی آن ها با استفاده از تکنیک های ولتامتری بررسی گردیده اند. همچنین برخی پارامتر های مهم مربوط به الکترود مانند ثابت سرعت انتقال بار ظاهری و ضریب انتقال برای این الکترود ها به دست آورده شدند. در ادامه از این الکترود های اصلاح شده برای الکتروکاتالیز و اندازه گیری کمی برخی گونه های مهم زیستی مانند اپی نفرین، دوپامین، ایزوپرونالین، کاپتوپریل و لوودوپا استفاده شده است. برای هر گونه نیز برخی پارامتر های مهم تجزیه ای مانند ضریب انتقال، ثابت سرعت کاتالیزی، ضریب انتشار ، دامنه خطی غلظت و حد تشخیص توسط تکنیک های الکتروشیمیایی محاسبه گردیده اند.

اثر کم آبیاری پویا و ایستا بر عملکرد و اجزای عملکرد سیب زمینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - پژوهشکده کشاورزی 1392
  محمد آقارضائی   سید حمید احمدی

کم آبیاری بخشی منطقه ریشه (prd) نوع توسعه یافته کم آبیاری معمولی (di) است که بطور یک در میان در هر بار آبیاری قسمتی از ریشه آبیاری شده و قسمت دیگر در معرض خشکی قرار می گیرد. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر کم آبیاری ایستا و پویا بر عملکرد و اجزای عملکرد سیب زمینی، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در دو سال زراعی 91-1390 و 92-1391انجام شد. آزمایش در سال اول زراعی در قالب طرح کاملا تصادفی و در سال دوم زراعی در قالب طرح کرت های یک بار خورده شده و با 3 تکرار انجام شد. در سال اول زراعی، فاکتورهای آزمایش عبارت بودند از ارقام سیب زمینی آگریا و راموس و روش آبیاری در قالب پنج تیمار شامل: fi تیمارآبیاری کامل تمام نیاز گیاه با راندمان70%، sdi تیمار کم آبیاری با 75%آبیاری کامل در کل دوره رشد، ddi1 تیمار کم آبیاری به صورت 90% آبیاری کامل درمرحله اول دوره رشد -75% آبیاری کامل درمرحله دوم دوره رشد و50% آبیاری کامل درمرحله سوم دوره رشد، sprd تیمارکم آبیاری با 75% آبیاری کامل در کل دوره رشد که در آن جویچه ها هفتگی به صورت یک در میان آبیاری می شدند و dprd1 تیمار کم آبیاری به صورت 90% آبیاری کامل درمرحله اول دوره رشد -75% آبیاری کامل درمرحله دوم دوره رشد و50% آبیاری کامل درمرحله سوم دوره رشد. در سال دوم زراعی، با توجه به نتایج بدست آمده از سال اول فاکتورهای آزمایش عبارت بودند از ارقام سیب زمینی آگریا و سانته و روش آبیاری در قالب هفت تیمار که علاوه بر تیمار های سال اول دو تیمار ddi2 تیمار کم آبیاری به صورت 75% آبیاری کامل درمرحله اول دوره رشد -90% آبیاری کامل درمرحله دوم دوره رشد و50% آبیاری کامل درمرحله سوم دوره رشد و تیمار کم آبیاری dprd2 به صورت 75% آبیاری کامل درمرحله اول دوره رشد -90% آبیاری کامل درمرحله دوم دوره رشد و50% آبیاری کامل درمرحله سوم دوره رشد به تیمار های آبیاری سال اول اضافه شدند. نتایج برای هر دو سال زراعی نشان داد بین وزن تر غده، وزن خشک غده، بهره وری آب و شاخص برداشت تحت تیمار های مختلف آبیاری تفاوت معنی داری وجود دارد. تیمار fi بیشترن وزن تر (35 و 30 مگا گرم بر هکتار) و وزن خشک غده (9 و 6 مگا گرم بر هکتار) را در هر دو سال زراعی تولید کرد. همچنین نتایج نشان داد تیمار ddi1 با تولید 5 کیلو گرم بر هکتار نسبت به تیمار fi به ترتیب 30 و 9 درصد بهره وری مصرف آب را در سال اول و دوم زراعی افزایش داد. بین ارقام در تولید عملکرد غده تفاوت معنی داری از لحاظ آماری وجو نداشت. هرچند رقم اگریا نسبت به رقم راموس و سانته به ترتیب 7 و 4 درصد عملکرد بیشتری داشت. نتایج نشان داد تراکم طولی (rld) و چگالی وزنی ریشه (rwd) تحت تیمار های مختلف آبیاری و ارقام معنی دار بوده و تیمار کم آبیاری sprd و رقم آگریا حداکثر تراکم طولی و چگالی وزنی ریشه را تولید کردند.

تاثیر کاربرد مقادیر مختلف زئولیت و مدیریت های مختلف آبیاری بر محصول برنج در منطقه کوشکک استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  حمزه باباحاجی   علیرضا سپاسخواه

تیمار آبیاری در عملکرد دانه، عملکرد کل، آب آبیاری، کارایی آب آبیاری برای دانه، شاخص برداشت، ارتفاع نهایی گیاه، وزن هزار دانه، تعداد دانه در خوشه و درصد دانه های پوک در خوشه معنادار شد و به علت پایین بودن سطح ایستابی و عدم کمک آن به تامین رطوبت مورد نیاز گیاه، در تمام پارامترهای ذکر شده بجز درصد دانه های پوک با افزایش دور آبیاری اثر کاهشی دیده شد. در سال 90 نسبت به سال 89 و 91 به علت شرایط نامساعد جوی در هنگام پنجه زنی و گلدهی، کاهش پنجه زنی و شاخص سطح برگ و سایر عملکردهای گیاهی مشاهده گردید. رابطه عملکرد دانه با عمق سطح ایستابی، آب آبیاری و دور آبیاری و همچنین رابطه آب آبیاری با عمق سطح ایستابی ارائه گردید. در تیمارهای آبیاری غرقاب متناوب نسبت به تیمار آبیاری غرقاب دائم و همچنین تیمارهای زئولیت دار نسبت به تیمار بدون زئولیت در عمق های پایین تر از سطح خاک افزایش طول و وزن ریشه مشاهده گردید و نرخ کاهش رشد ریشه با افزایش عمق کاهش یافت و تنش دمایی باعث 65 تا 85% کاهش طول و وزن ریشه گردید. رابطه های عرض ترک، عمق ترک، کل طول ترک در واحد سطح خاک و سطح ترک در واحد سطح خاک با مکش خاک ارائه گردید. وجود زئولیت در لایه سطحی خاک باعث کاهش کل طول ترک در واحد سطح خاک و مخلوط شدن آن با خاک باعث کاهش عرض ترک، عمق ترک و سطح ترک در واحد سطح خاک گردید. توصیه می گردد که کشت برنج در مناطقی با سطح ایستابی نزدیک به سطح زمین انجام شود، تا سطح ایستابی با کمک به رطوبت مورد نیاز گیاه، کاهش نفوذ عمقی و شستشوی املاح و کود، باعث افزایش عملکرد دانه و کارایی مصرف آب آبیاری گردد. ضمنا توجه به شرایط دمایی و عدم تنش جوی برای محصول قابل قبول ضروری می باشد.