نام پژوهشگر: ابولقاسم گلیان
محمد پیله ور علیرضا هروی موسوی
در آزمایش اول مصرف خوراک، اضافه وزن و ضریب تبدیل تحت تاثیر قرار گرفت (0/05>p) و نیمچه هایی که سطح بالای روغن ماهی را مصرف کرده بودند مصرف خوراک بیشتر، اضافه وزن کمتر و ضریب تبدیل بالاتری نسبت به نیمچه های دانه کتان، داشتند (0/05>p). در دوره تخم گذاری وزن تخم مرغ ودرصد تولید در هفته های 21و22 در سطح بالای ماهی کمتر از سایر تیمارها بود (0/05>p. در آزمایش اول در هفته 4، 6، 10، 14 و 18 دانه کتان تیتر واکسن آنفولانزا، و روغن ماهی تیتر واکسن نیوکاسل را افزایش داده بود (0/05>p). ولی نسبت 6 اسید های چرب مقدار تیتر واکسن نیوکاسل را افزایش داده بود (0/05<p). همچنین استفاده از دانه کتان مقدار تیتر واکسن برونشیت را نسبت به تیمارهای روغن ماهی افزایش داده بود (0/05>p). ایمنوگلوبولین g در 7 روز بعد از اولین تزریق srbc و 14 روز بعد از تزریق دوم تحت تاثیر نسبت اسیدهای چرب قرار گرفت و نسبت 6 بیشترین پاسخ anti-srbc را داشت (0/05>p). تنها افزایش igm بعد از تزریق دوم مشاهده شد (0/05>p). استفاده از روغن ماهی سبب کاهش وزن اویداکت نسبت به دانه کتان شده بود (0/05>p). روغن ماهی و دانه کتان هیچ تاثیری بر پارامترهای اندازه گیری شده استخوان درشت نی نشان نداد (0/05>p). در آزمایش دوم سطح بالای اپتومگا ( اپتومگا2) مصرف خوراک بیشتر نسبت به تیمار حاوی سطح پایین اپتومگا (اپتومگا6) و شاهد نشان داد (0/05>p) .همچنین در آزمایش دوم اختلاف معنی داری در بین تیمار ها از نظر درصد تولید و وزن تخم مرغ مشاهده نشد (0/05>p). همچنین در آزمایش دوم استفاده از اپتو مگا سبب کاهش تیتر واکسن آنفولانزا و افزایش برونشیت و گامبرو شده بود (0/05>p. تزریق srbc تیتر آنتی بادی را تغییر نداده بود (0/05>p). وزن تخمدان و تعداد فولیکول های زرد بزرگ (lyf) در جیره حاوی اپتومگا کاهش یافته بود (0/05>p. پارامترهای استخوان درشت نی در سن بلوغ جنسی (اولین تخمگذاری) تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت (0/05>p).
پریسا سلیمانی رودی ابولقاسم گلیان
این آزمایش به منظور ارزیابی استفاده از سطوح مختلف کنجاله گوار با و بدون مکمل آنزیمی بر روی کیفیت تخم مرغ و عملکرد مرغ های تخم گذار انجام شد. دویست و بیست و هشت مرغ تخم گذار در سن 58 هفتگی به مدت 12 هفته با جیره های حاوی 0، 3، 6 و 9% کنجاله گوار با و بدون مکمل آنزیم بتاماناناز (همی سل) تغذیه شدند. آزمایش به صورت فاکتوریل 4×2 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی انجام گرفت، به طوری که در هر تیمار 4 تکرار (در هر تکرار 9 قطعه مرغ) وجود داشت. تولید تخم مرغ و تلفات، روزانه و وزن تخم مرغ و خوراک مصرفی در هر دوره ی 28 روزه ثبت شدند. نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از سطح 9% کنجاله گوار در جیره ی مرغ های تخم گذار مسن، تاثیری بر درصد تولید تخم مرغ، مصرف خوراک، ضریب تبدیل، وزن مخصوص، ضخامت پوسته، نسبت وزن سفیده، زرده و پوسته نسبت به وزن کل تخم مرغ نداشت در حالی که وزن تخم مرغ، تولید تخم مرغ روزانه و رنگ زرده را به طور معنی داری کاهش داد. مکمل کردن جیره ی غذایی مرغ های تخم گذار تا سطح 6% کنجاله گوار هیچ تاثیر منفی بر عملکرد و پارامترهای کیفی تخم مرغ نداشت. استفاده از کنجاله گوار تا سطح 3% سبب افزایش معنی دار (05/0>p) در وزن تخم مرغ و تولید تخم مرغ روزانه شد و در دیگر موارد تفاوتی با گروه کنترل یافت نشد که بهبود در این پارامترها را می توان به خواص پریبیوتیکی گوار در سطوح پایین نسبت داد. بعلاوه کنجاله گوار در سطوح 6 و 9% باعث کاهش میزان کلسترول و تریگلسرید سرم شد و استفاده از کنجاله گوار بر تیتر srbc، igg و igm تاثیرگذار نبود. در کل دوره ی آزمایشی هیچ تفاوت معنی داری در رابطه با افزودن آنزیم و اثرات متقابل بین کنجاله گوار و مکمل آنزیمی بر صفات اندازه گیری شده مشاهده نشد. استفاده از کنجاله گوار در سطح 3% نسبت به جیره ی کنترل (0% کنجاله ی گوار) نه تنها همراه با تاثیرات سوء نبود بلکه باعث بهبود در برخی فاکتورهای عملکردی نیز شد.
علی خطیب جو ابولقاسم گلیان
در آزمایش اول با استفاده از 400 قطعه مرغ در 20 پن و 48 خروس در 16 پن در سن 30 هفتگی با ترتیب فاکتوریل (4×2) بر پایه طرح کاملا تصادفی با 4 نسبت امگا-6 به امگا-3 ( 4، 6، 8 و 16) و 2 جنس (نر و ماده)، ایمنی مرغ ها و خروسهای سویه راس 308 مورد بررسی قرار گرفت. ایمنی سلولی مرغها و خروسها (3 مرغ و یک خروس در هر تکرار) در سن 32 هفتگی با اندازه گیری شاخص ضخامت پرده پا بعد از تزریق فیتوهماگلوتینین (pha-p) بررسی شد. تاثیر تیمارها بر ایمنی هومورال مرغ های مادر با دو بار تزریق 1 میلی لیتر محلول 5/2% گلبول قرمز خون گوسفند (srb) به فاصله 10 روز به 3 مرغ و یک خروس در هر تکرار در سن 33 هفتگی و اندازه گیری تیتر آنتی بادی کل علیه srbc مورد بررسی قرار گرفت. در هفته 34 از 3 مرغ و یک خروس نمونه خون گرفته شد و میزان تکثیر لنفوسیتها در اثر مجاورت با pha-p مورد بررسی قرار گرفت. ترکیب اسید چرب طحال خروسها نیز با استفاده از کروماتوگرافی گاز-مایع اندازه گیری شد. نسبت های امگا-6 به امگا-3 بر تیتر آنتی بادی کل علیه srbc و تکثیر لنفوسیتها تاثیر معنی داری نداشت ولی ضخامت پرده پا با افزایش نسبت های امگا-6 به امگا-3 افزایش یافت. شاخص ضخامت پرده پا در خروس ها بیشتر از مرغ ها بود (05/0p <). میزان ایکوزاپنتاانوئیک اسید (epa)، دوکوزاهگزاانوئیک اسید (dha) و لینولنیک اسید (lna) طحال خروسها افزایش معنی داری داشت درحالیکه میزان لینولئیک اسید (la) و آراشیدونیک اسید (aa) آن کاهش یافت (05/0p <). در آزمایش دوم با 400 مرغ و 40 خروس در 20 پن، عملکرد و تولید مثل مرغان مادر از سن 35-30 هفتگی در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار و 5 تکرار در هر تیمار با 4 نسبت امگا-6 به امگا-3 ( 4، 6، 8 و 16) بررسی شد. میزان تولید تخم مرغ به صورت روزانه، وزن بدن مرغ ها و خروسها و وزن تخم مرغ به صورت هفتگی اندازه گیری شد. ترکیب اسید چرب زرده تخم مرغها نیز اندازه گیری شد. در هفته 32، 1200 تخم مرغ (60 تخم از هر پن) جمع آوری و داخل دستگاه جوجه کشی قرار داده شد. جوجه درآوری و باروری تخم مرغها، مرگ و میر جنینی طی جوجه کشی و ترکیب اسید چرب مغز و کبد جنین 15 روزه و جوجه یکروزه اندازه گیری شد. نسبت های امگا-6 به امگا-3 به طور معنی داری وزن خروس ها، تولید تخم مرغ و درصد سفیده و زرده تخم مرغ ها را تحت تاثیر قرار دادند (05/0p <). باروری و جوجه درآوری تخم مرغ ها و همچنین مرگ و میر جنینی طی جوجه کشی تحت تاثیر نسبت های امگا-6 به امگا-3 قرار نگرفت (05/0p >). با افزایش نسبت های امگا-6 به امگا-3 جیره، درصد epa، dha، lna و کل اسیدهای چرب امگا-3 تخم مرغ، مغز و کبد جنین و جوجه های یکروزه افزایش معنی داری یافته ولی la و aa کاهش یافتند (05/0p <). در آزمایش سوم با استفاده از 48 خروس در قالب طرح کاملا تصادفی در 16 پن (3 خروس در هر پن) از 42-38 هفتگی تاثیر نسبت های امگا-6 به امگا-3 بر خصوصیات اسپرم بررسی شد. حجم اسپرم، غلظت و تحرک اسپرم و درصد اسپرماتوزوئیدهای زنده و مرده اندازه گیری شد. ترکیب اسید چرب بیضه و اسپرم خروس ها اندازه گیری شد. نتایج این آزمایش نشان داد که نسبت اسیدهای چرب امگا-6 به امگا-3 بر وزن بیضه، حجم اسپرم، غلظت اسپرم، تحرک اسپرماتوزوا، درصد اسپرماتوزوئید زنده و مرده تاثیر معنی داری نداشت (05/0p <).
هومن ایزدی شوراب ابولقاسم گلیان
این مطالعه به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پودر ریشه گیاه کاسنی بر عملکرد ، بافت شناسی ژژونوم، ارزیابی پارامتر های خون و پاسخ سیستم ایمنی در جوجه های گوشتی طی یک دوره 42 روزه انجام شد. بدین منظور از 160 قطعه جوجه خروس یک روزه از سویه تجاری راس 308، در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار در 4 تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار استفاده شد. احتیاجات غذایی جوجه ها بر اساس جیره ی پیشنهادی شرکت راس 2007 تنظیم شد، و ریشه گیاه کاسنی جایگزین سبوس جیره گردید. تیمارها شامل: جیره پایه (فاقد ریشه کاسنی)، جیره پایه+%1ریشه کاسنی، جیره-پایه+%2 ریشه کاسنی و جیره پایه+%3ریشه کاسنی بودند. فاکتورهای عملکرد شامل میزان مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی در طول دوره آزمایش اندازه گیری شدند. به منظور بررسی بافت ژژونوم، دو قطعه جوجه از هر تکرار در 21 روزگی کشتار شدند، و قطعات ژژونوم پس از شستشو، فیکس شده و به آزمایشگاه برای بررسی انتقال داده شد. برای ارزیابی تیتر آنتی بادی علیه srbc به میزان 5/0سی سی محلول 10درصد srbc در روزهای 28 و 35 آزمایش به عضله سینه دو قطعه جوجه از هر تکرار تزریق گردید. سپس خونگیری در روزهای 35 و 42 انجام شد و میزان گلوکز، کلسیم، پروتئین کل، تری گلیسرید و کلسترول با دستگاه اتوآنالایزر تعیین گردید. در سن 14روزگی تست حساسیت مفرط برای دو پرنده از هر پن انجام شد. میزان مصرف خوراک و میانگین ضریب تبدیل غذایی در 0 تا 21 روزگی و وزن جوجه ها در کل دوره در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنا داری (05/0>p) نشان دادند. پارامترهای ژژونوم شامل طول، عرض، تراکم، شکل و سطح جذب پرزها و عمق کریپت در تیمارها افزایش معنا دار یافتند (05/0>p). در تست حساسیت مفرط، ضخامت پرده بین انگشتان پا در تیمار 3 درصد، در 8 ساعت پس از تزریق، افزایش معناداری نشان داد (05/0>p). اما در این مطالعه در ارتباط با فاکتورهای خونی و آزمایش srbc تاثیر معناداری مشاهده نشد. به طور کلی نتیجه می شود افزودن پودر ریشه گیاه کاسنی در جیره ی غذایی جوجه های گوشتی سبب بهبود عملکرد از طریق افزایش مساحت جذب در ژژونوم می گردد.
عبدالحسین عطایی حسن کرمانشاهی
عقیده کلی بر این است که جوجه های گوشتی قادر هستند که مصرف خوراک خود را با سطح انرژی جیره تنظیم کنند. اما به نظر می رسد که جوجه های گوشتی امروزی به دلیل گزینش های شدید ژنتیکی برای رشد و اشتهای زیاد، صرف نظر از دریافت میزان انرژی تا حد سیری فیزیکی خوراک مصرف می کنند. از این رو 4 آزمایش جداگانه انجام شد. آزمایش اول، برای اندازه گیری انرژی قابل سوخت و ساز ظاهری جیره های مورد استفاده در آزمایشات و به روش جمع آوری کل مدفوع با استفاده از 72 قطعه جوجه گوشتی سویه را راس?در سن 15 تا 21 روزگی، در قالب طرح کاملاً تصادفی با 12 تیمار و 3 تکرار(2 قطعه جوجه) صورت گرفت. آزمایشات دوم، سوم و چهارم برای بررسی اثر سطح انرژی جیره بر مصرف خوراک جوجه های گوشتی امروزی به ترتیب در دوره های آغازین (5- 14 روزگی)، میانی (15- 28 روزگی) و پایانی (29 تا 49 روزگی) و هرکدام با 160 قطعه جوجه گوشتی سویه راس با 4 تیمار و 4 تکرار (10 قطعه ای) انجام شد. در آزمایش دوم جوجه ها با چهار جیره پیشدان با سطوح 2700، 2800، 2900 و 3000 کیلو کالری در کیلوگرم و یک جیره میاندان و یک جیره پسدان طبق توصیه راس تغذیه شدند. در آزمایش سوم جوجه ها با چهار جیره میاندان با سطوح 2800، 2900، 3000 و3100 کیلو کالری در کیلوگرم و یک جیره پیشدان و یک جیره پسدان طبق توصیه راس تغذیه شدند. در آزمایش چهارم جوجه ها با چهار جیره پسدان با سطوح 2900، 3000، 3100 و 3200 کیلو کالری در کیلوگرم و یک جیره پیشدان و یک جیره میاندان طبق توصیه راس تغذیه شدند. کلیه جیره های غذایی با نسبت ثابت انرژی به مواد مغذی تنظیم شدند. نتایج نشان داد که جوجه های گوشتی امروزی در هیچ دوره ای (سنی) نمی توانند مصرف خوراک خود را با سطح انرژی جیره تنظیم کنند و تا حد سیری فیزیکی خوراک مصرف می کنند. وزن زنده نهایی جوجه هائی که با جیره های آغازین و یا رشد دارای انرژی متفاوت تغذیه شده بودند به دلیل رشد جبرانی، اختلاف معنی داری در پایان دوره نداشتند. همچنین اختلاف معنی داری روی بازده و اجزاء مختلف لاشه در هیچ یک از آزمایشات مشاهده نگردید.
حسن هوشمند موشکی عبدالمنصور طهماسبی
چکیده در این مطالعه اثرات خوراکی دو سطح 15/0% و 075/0% صمغ، روغن و صمغ+روغن آنغوزه بر عملکرد رشد ، سرعت عبور خوراک، وزن اندام های داخلی بدن، پارامتر های خون، آنزیم های کبدی و پاسخ سیستم ایمنی در جوجه های گوشتی طی 42 روزه بررسی شد. در این آزمایش از 280 قطعه جوجه خروس یک روزه (راس 308) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 7 تیمار در 4 تکرار و 10 قطعه در هر تکرار استفاده شد. جیره های غذایی جوجه ها بر اساس توصیه های شرکت راس 2007 تنظیم شد. تیمارها شامل: 1-جیره کنترل 0/0% آنغوزه، 2-جیره پایه+075/0% صمغ، 3-جیره پایه+15/0% صمغ، 4-جیره پایه+075/0% روغن، 5-جیره پایه+15/0 % روغن، 6-جیره پایه+075/0% صمغ+روغن و 7-جیره پایه+15/0 % صمغ+روغن بودند. میزان خوراک مصرفی و افزایش وزن به طور هفتگی و وزن زنده، لاشه و اعضای درونی بدن در روز 42 توزین شدند. برای سنجش تیتر آنتی بادی علیه srbc، میزان 5/0 سی سی محلول %10 srbc در روزهای 28 و 35 آزمایش به عضله سینه 2 قطعه جوجه از هر تکرار تزریق و خونگیری در روزهای 35 و 42 انجام شد. دو قطعه جوجه از هر تکرار برای خونگیری و توزین اندام های درونی استفاده شد. نمونه های خون روز 42 برای تعیین سطح سرمی گلوکز، کلسیم، پروتئین تام، تری گلیسرید، کلسترول و آنزیم های ast و alt توسط دستگاه اتوآنالایزر استفاده گردید. نتایج نشان داد دوز 15/0صمغ سبب افزایش معنی دار مصرف خوراک و وزن کل دوره گردید(p<0.05) . دوز 15/0% روغن سبب کاهش معنی دار سرعت عبور خوراک نسبت به گروه کنترل شد (p<0.05). میزان گلوکز خون در تیمارهای روغن و صمغ+روغن نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش نشان داد (05/0p<). سطوح آنزیم های کبدی و تیترهای آنتی srbc توسط تیمارها تفاوت معنی داری پیدا نکردند. نتایج کلی نشان داد که دو سطح صمغ آنغوزه سبب بهبود خوراک مصرفی و افزایش وزن در جوجه های گوشتی می گردد.
محمد صدقی ابولقاسم گلیان
شش آزمایش با هدف بررسی امکان استفاده از روش های تاگوچی، الگوریتم ژنتیک و الگوریتم جستجوی تصادفی جهت بهینه سازی رشد جوجه های گوشتی با استفاده از سطوح اسیدهای آمینه شاخه دار انجام شد. آزمایش اول با هدف بررسی امکان استفاده از روش تاگوچی در تغذیه طیور و مقایسه نتایج حاصل با فاکتوریل کامل انجام شد. بنابراین تأثیر پارامترهای دما، ph، و مدت زمان کشت در آزمایشگاه بر بهینه سازی میزان فعالیت آنزیم فیتاز درونزادی در سه ماده خوراکی گندم، جو و چاودار با استفاده از روش فاکتوریل کامل و تاگوچی انجام شد. مقایسه سطح بهینه فعالیت فیتاز درونزادی (ftu/g) بدست آمده از دو روش فاکتوریل کامل (18/3) و روش تاگوچی (04/3) نشان داد که روش تاگوچی صحت و دقت کافی برای بهینه کردن شرایط مورد نیاز برای حداکثر فعالیت فیتاز درونزادی را دارد. در آزمایش دوم قابلیت هضم ایلئومی استاندارد اسیدهای آمینه و انرژی قابل متابولیسم ذرت، گندم و سویا، جهت انجام فرمولاسیون دقیق جیره های آزمایشات بعدی انجام شد. در آزمایش سوم جیره های حاوی لوسین، ایزولوسین و والین و هر کدام در چهار سطح با استفاده از روش تاگوچی در قالب 16 تیمار در جوجه های 0 تا 7 روزگی مورد بررسی قرار گرفتند. علاوه بر روش تاگوچی، داده های حاصل با استفاده از الگوریتم های ژنتیک و جستجوی تصادفی برای رسیدن به بیشترین وزن بدن و کمترین ضریب تبدیل خوراک بهینه شدند. آزمایش چهارم به منظور ارزیابی صحت سطوح بهینه بدست آمده با سه روش تاگوچی، الگوریتم ژنتیک و الگوریتم جستجوی تصادفی در آزمایش سوم انجام شد. نتایج بدست آمده از آزمایشات سوم و چهارم نشان داد که روش تاگوچی از دقت بالاتری جهت بهینه-سازی احتیاجات اسیدهای آمینه شاخه دار نسبت به روش های دیگر برخوردار است. سطوح بهینه لوسین، ایزولوسین و والین قابل هضم پیشنهاد شده در روش تاگوچی برای رسیدن به عملکرد مطلوب به ترتیب برابر 345/1، 85/0 و 045/1 درصد بدست آمد. آزمایش پنجم به منظور بهینه سازی احتیاجات اسیدهای آمینه شاخه دار بر روی جوجه های گوشتی در سن 14 تا 21 روزگی انجام شد. در این آزمایش سطوح اسیدهای آمینه ایزولوسین و والین بدست آمده جهت دستیابی به بیشترین افزایش وزن روزانه و کمترین ضریب تبدیل خوراک یکسان نبود ولی به طور کلی بهترین عملکرد در جوجه های گوشتی تغذیه شده با جیره های حاوی 177/1 تا 353/1 درصد sid لوسین، 742/0 تا 81/0 درصد sid ایزولوسین و 832/0 تا 915/0 درصد sid والین مشاهده شد. نتایج آزمایشات پنجم و ششم نیز نشان داد که روش تاگوچی می تواند جهت بهینه سازی سطوح اسیدهای آمینه مورد نیاز جوجه های گوشتی به کار رود. نتایج آزمایشات چهارم و ششم نشان داد که استفاده از الگوریتم های ژنتیک و جستجوی تصادفی در بهینه سازی سطح اسیدهای آمینه شاخه دار ممکن است سبب بیش تخمینی در برآورد احتیاجات مورد نیاز گردد. بعلاوه نتایج بدست آمده در مورد سطح ایزولوسین و والین مورد نیاز جوجه های گوشتی در هر دو سن 0 تا 7 و 14 تا 21 روزگی نشان داد که در جیره های تجاری حاوی سطوح مازاد لوسین، افزایش سطح ایزولوسین و والین به میزان 5% بالاتر از احتیاجات توصیه شده شرکت آویاژن احتمالاً می تواند منجر به بهبود عملکرد جوجه های گوشتی شود.
محسن دانشیار حسن کرمانشاهی
بررسی تغییرات خونی، بیوشیمیایی و عملکردی در آزمایش اول و دوم و تاثیر ویتامین e، سلنیوم و زردچوبه در آزمایش سوم و چهارم بر بروز آسیت مورد مطالعه قرار گرفت. در آزمایش اول، 250 جوجه نر یکروزه راس به دو گروه مساوی دارای 5 تکرار تقسیم شدند. نصف جوجه ها در دمای کنترل پرورش یافتند. نصف دیگر در هوای سرد برای القای آسیت پرورش یافتند (در هفته اول و دوم، پرندگان این گروه به ترتیب در دمای 32 و 30 درجه سانتی گراد پرورش داده شدند ولی در طول هفته سوم، روزی 2 درجه کاهش داده شد و و به زیر 15 درجه سانتی گراد در روز 14 رسید و تا پایان آزمایش بین 10 تا 15 درجه سانتی گراد باقی ماند). نتایج گازهای خونی نشان داد که ph، بی کربنات و فشار دی اکسید کربن برای دوگروه مشابه بود ولی فشار اکسیژن پرندگان تحت سرما در هفته های 3، 5 و 6 پایین تر (0/05>p ) از پرندگان شاهد بود. همچنین اشباع شدن هموگلوبین با اکسیژن تحت سرما در هفته 5 و 6 پایین تر (0/05>p ) از درصد اشباع شدن پرندگان شاهد بود. مقدار قند خون پرندگان تحت سرما در هفته 4 و 6 بالاتر (0/05>p ) از پرندگان شاهد بود. پروتئین کل خون پرندگان تحت سرما در هفته ششم کمتر از پرندگان شاهد بود (0/05>p ). مصرف خوراک پرندگان تحت سرما در هفته های 3، 4، 5 و کل دوره پایین تر (0/05> p ) ازمقدار مربوط به تیمار شاهد بود. متوسط افزایش وزن پرندگان تحت سرما در هفته 4 وکل دوره مطالعه پایین تر (0/05>p ) از تیمار شاهد بود. ضریب تبدیل پرندگان تحت سرما در هفته سوم کمتر(0/05>p ) از پرندگان تیمار شاهد بود. بطن راست و نسبت rv/tv و درصد مرگ و میر ناشی از آسیت پرندگان تحت سرما بالاتر (0/05> p ) از مقادیر مربوط به تیمار شاهد بود. به طور کلی نتایج آزمایش اول نشان داد که القای آسیت باعث کاهش عملکرد، اکسیژن خون، اشباع شدن هموگلوبین با اکسیژن، پروتئین خون و افزایش گلوکز خون، وزن نسبی بطن راست، نسبت rv/tvو مرگ و میر ناشی از آسیت شد. در آزمایش دوم، 160 جوجه نر یکروزه راس در دوگروه مساوی دارای 4 تکرار قرار گرفتند. گروهی از این جوجه ها با یک جیره شاهد تغذیه شدند (تیمار شاهد) ولی جوجه های گروه دیگر با همان جیره شاهد حاوی 1/5 قسمت در میلیون هورمون تری یدوتیرونین برای القای آسیت تغذیه شدند. در طول مطالعه، میانگین افزایش وزن بدن پرندگان تغذیه شده با جیره شاهد در همه هفته ها و کل دوره و میانگین مصرف خوراک در همه هفته ها و کل دوره به غیر از هفته پنجم بالاتر (0/05>p ) از مقادیر مربوط به پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی هورمون تری یدوتیرونین بودند. میانگین ضریب تبدیل پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی هورمون تری یدوتیرونین در هفته های 4 و 5 و کل دوره بالاتر (0/05>p ) از پرندگان تغذیه شده با جیره شاهد بود. وزن بورس فابرسیوس، بطن راست، قلب، نسبت rv/tv و درصد مرگ و میر ناشی از آسیت پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی هورمون تری یدوتیرونین در آخر دوره آزمایش (هفته ششم) بالاتر(0/05>p ) از نتایج مربوط به پرندگان تغذیه شده با جیره شاهد بودند. درصد اشباع شدن هموگلوبین با اکسیژن هفته چهارم و کل دوره، بیکربنات در همه هفته ها و کل دوره بجز هفته دوم و ph هفته چهارم مربوط به پرندگان تغذیه شده با جیره شاهد بالاتر(0/05>p ) از مقادیر بدست آمده برای پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی هورمون تری یدوتیرونین بود. فشار دی اکسید کربن پرندگان تغذیه شده با جیره شاهد در هفته چهارم کمتر از مقدار بدست آمده برای پرندگان تغذیه شده با جیره شاهد حاوی هورمون تری یدوتیرونین بود. غلظت t3 سرم پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی هورمون تری یدوتیرونین در هفته های دوم، چهارم و ششم و غلظت t4 پرندگان تغیذه شده با جیره شاهد در هفته ششم و کل دوره بالاتر(0/05>p ) از مقادیر آن در پرندگان تیمار دیگر بود. فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز و مقدار مالون دی آلدئید سرم پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی هورمون تری یدوتیرونین و مقدار ویتامین e سرم پرندگان تغذیه شده با جیره شاهد در هفته ششم به طور معنی داری بالاتر از مقادیر به دست آمده برای تیمار دیگر بود. به طور خلاصه نتایج بدست آمده از آزمایش دوم نشان داد که تغذیه تری یدو تیرونین عملکرد، غلظت ویتامین e و t4 سرم، ph، بیکربنات و درصد اشباع شدن هموگلوبین با اکسیژن را کاهش و وزن نسبی بطن راست، قلب و بورس فابرسیوس، غلظت t3 و مقدار مالون دی آلدئید سرم، فشار دی اکسید کربن و فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز سرم را افزایش می دهد. در آزمایش سوم، 480 جوجه برای بررسی تاثیر سطوح مختلف ویتامین e (15، 75 و 150 واحد بین المللی در کیلوگرم جیره) و سلنیوم (0/15 و 0/3 میلی گرم در کیلوگرم) در قالب یک آزمایش فاکتوریل 2*3 بر بروز آسیت، وضعیت آنتی اکسیدانی بدن، عملکرد، وزن اندامهای داخلی، قسمتهای مختلف قلب، غلظت هورمونهای تیروئیدی سرم و پارامترهای بیوشیمیایی خون جوجه های گوشتی تغذیه شده با 1/5 قسمت در میلیون هورمون تری یدوتیرونین استفاده شد. افزودن ویتامین e، وزن بدن و مصرف خوراک را در هفته اول و دوم افزایش داد در حالی که افزودن سلنیوم باعث افزایش وزن بدن هفته سوم و مصرف خوراک هفته اول و کاهش ضریب تبدیل کل دوره شد. ph هفته چهارم، درصد اشباع شدن هموگلوبین با اکسیژن هفته ششم و کل دوره خون جوجه ها به طور معنی داری با افزودن ویتامین e افزایش یافت در حالی فقط درصد اشباع شدن هموگلوبین با اکسیژن هفته ششم توسط افزایش سلنیوم افزایش پیدا کرد. افزودن ویتامین e به طور معنی داری مقدار ویتامین e سرم هفته ششم جوجه ها را افزایش داد در حالی که فعالیت گلوتایتون پراکسیداز سرم هفته ششم را کاهش داد. گلوکز خون هفته چهارم و کل پروتئین هفته دوم به طور معنی داری تحت تاثیر ویتامین e قرار گرفتند در حالی که سلنیوم، باعث تغییرات معنی دار کل پروتئین خون در هفته چهارم و کل دوره شد. افزودن هر دوی ویتامین e یا سلنیوم به جیره جوجه های گوشتی، مرگ و میر ناشی از آسیت را در هفته اول به طور معنی داری کاهش دادند. به طور خلاصه، سطح 75 واحد ویتامین e یا 0/3 میلی گرم سلنیوم در کیلوگرم جیره به تنهایی برای بهبود عملکرد و کاهش مرگ و میر ناشی از آسیت در هفته اول کافی بود و مزیتی در سطوح بالاتر ویتامین e و یا ترکیب ویتامین e و سلنیوم برای بهبود پارامترهای اندازه گیری شده مشاهده نشد. در آزمایش چهارم، 320 جوجه نر یکروزه راس برای بررسی تاثیر سطوح صفر (شاهد)، 0/25 درصد (کم)، 0/5 درصد (متوسط) و 0/75 درصد (زیاد) زردچوبه در قالب یک طرح کاملا تصادفی بر بروز آسیت، وضعیت آنتی اکسیدانی بدن، عملکرد، وزن اندامهای داخلی، قسمتهای مختلف قلب و پارامترهای بیوشیمیایی خون جوجه های گوشتی تغذیه شده با 5/1 قسمت در میلیون هورمون تری یدوتیرونین استفاده شد. نتایج آزمایش نشان داد که جیره های حاوی هر یک از سطوح زردچوبه مصرف خوراک را در هفته اول (0/05>p ) و دوم (0/01>p ) و افزایش وزن (0/05>p ) را در هفته اول افزایش داد. مصرف خوراک هفته چهارم (0/01>p ) و کل دوره آزمایشی (0/05>p ) و افزایش وزن کل دوره آزمایشی (0/05>p ) پرندگان تغذیه شده با 0/5 درصد زردچوبه به طور معنی داری بالاتر از مقدار مربوط به پرندگان تیمار شاهد بود. بی کربنات خونی پرندگان تغذیه شده با 0/5 درصد زردچوبه در هفته چهارم به طور معنی داری بالاتر از مقادیر مربوط به پرندگان تغذیه شده با جیره شاهد و پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی 0/5 درصد زردچوبه (0/05>p ) بود. درصد اشباع شدن هموگلوبین با اکسیژن پرندگان تغذیه شده با هر یک از سطوح زردچوبه در هفته دوم بالاتر (0/01>p )از مقدار مربوط به پرندگان شاهد بود. در هفته چهارم درصد اشباع شدن هموگلوبین با اکسیژن پرندگان تغذیه شده با سطوح 0/5 و 0/25 درصد زردچوبه (0/01>p ) و در کل دوره آزمایشی درصد اشباع شدن هموگلوبین با اکسیژن پرندگان تغذیه شده با سطوح 0/5بالاتر (0/05>p ) از مقدار مربوط به پرندگان تیمار شاهد بود. در هفته ششم میزان مالون دی آلدئید سرم پرندگان تغذیه شده با جیره حاوی 0/75 درصد زردچوبه به طور معنی داری بالاتر از مقدار مربوط به پرندگان تغذیه شده با جیره های حاوی 0/5 و 0/25 درصد زردچوبه بود (0/05>p ). افزودن هر یک از سطوح زردچوبه، مرگ و میر هفته اول جوجه ها را در مقایسه با پرندگان شاهد کاهش داد (0/01>p ) در حالی در کل دوره آزمایشی، فقط افزودن سطح 0/5درصد زردچوبه میزان مرگ ومیر ناشی از آسیت را در مقایسه با پرندگان شاهد کاهش داد (0/05>p ). به طور کلی نتایج آزمایش نشان داد که فقط سطح 0/5 درصد زردچوبه در بهبود عملکرد، کاهش مرگ ومیر ناشی از آسیت کل دوره آزمایشی و بهبود پارامترهای مرتبط با گازهای خونی موثر است.