نام پژوهشگر: ربابه رمضانی
آیت الله شهبازی خلیل باستان
همان طور که می دانید این پایان نامه نقد و بررسی زهد أبو نواس و أبوالعتاهیه است، و سعی شده است از زوایای مختلف موضوعی و شکلی اشعار زهدی این دو شاعر مورد کنکاش قرار گیرد. از آن جا که هر دو شاعر زمانی را به عیش و نوش و لهو و لعب گذرانده اند و سپس توبه کرده و طریقه ی زهد و تقوی پیش گرفتند، این موضوع می تواند جالب توجه باشد. از طرفی دیگر زهد از زمان ظهور اسلام به موضوعی مهم تبدیل شد که شاعران و حتّی مردم به آن گرایش پیدا کردند، و حل مشکلات خود و جامعه را در پس آن جست وجو کردند. و از این رو احساس می شود سخن از زهد در جامعه ی معاصر هم که مسؤولیتش را در برابر آفریدگارش تا حد زیادی فراموش کرده و غرق مادیات شده است مفید باشد. ب) مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع و چارچوب نظری و پرسش ها و فرضیه ها: در این پایان نامه سعی شده است به این پرسش پاسخ داده شود که: آیا زهد أبونواس و أبوالعتاهیه واقعی بوده است یا جنبه ی ریا داشته است؟ و سؤالاتی دیگر از این قبیل مربوط به توبه ی هردو شاعر. عوامل مؤثر در گرایش هر دوشاعر به زهد در عصر عباسی دیگر موضوعی است که به آن پرداخته شده است. در این پایان نامه از منابع اصلی قدیم و جدید استفاده شده است، منابعی مانند: الأغانی، العمدة، الشعر و الشعراء، دیوان هردو شاعر، قرآن و نهج البلاغه، اتجاهات الشعر العربی فی القرن الثانی و دیگر منابعی که در فهرست منابع ذکر شده است. پ: روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مودر تحقیق، نمونه گیری و روش های نمونه گیری، ابزار اندازه گیری، نحوه اجرای آن، شیوه ی گردآوری تجزیه و تحلیل داده ها: همان طور که در پایان نامه آمده است زهد یعنی عدم دلبستگی به دنیا و پرداختن به بعد معنوی و رها کردن مادیات غیر ضروری. از این رو در این پایان نامه ابتدا اشعار هر دو شاعر در مورد زهد از دیوان آنها استخراج و در موضوعات مختلف دسته بندی گردیده و آن گاه موارد مشترک و مختلف مورد بررسی قرار گرفته اند. علاوه بر این ابیاتی از هردو شاعر که در آن ها آیات و کلمات قرآنی استفاده شده، یا از أحادیث شریف بهره گرفته اند، آورده شده است تا خالص بودن زهد آن ها نشان داده شود. در این پایان نامه نتیجه گیری و ارزش گذاری بر پایه ی مستنداتی از دیوان هر دو شاعر و با کمک اقوال نقاد و ادبای شناخته شده آمده است که شاید بهترین روش باشد. ت: یافته های تحقیق: - گرایش هردو شاعر به زهد به دلیل تربیت اسلامی و قرآنی آن دو در ایام کودکی و نوجوانانی بوده است. - زهد و سرودن اشعاری در این زمینه در بیشتر موارد از صمیم قلب بوده است و نه از روی تفنن و ریا. - پرداختن به امور لهو و لعب در ایام جوانی به خاطر شرایط اجتماعی بوده، اما بر اثر همان تعلیم اسلامی و قرآنی توبه نموده به زهد و تقوی روی آوردند. ث: نتیجه گیری و پیشنهادات: اشعار هردو شاعر در زمینه ی زهد، با زبانی ساده سروده شده است تا برای همه مردم قابل فهم و درک باشد و آن ها را به خاطر بسپارند. به خصوص أبوالعتاهیة که گویا قصد تعلیم دیگران را داشته است. به نظر می رسد هردو شاعر در مورد اشعار زهدیشان مظلوم واقع شده اند و آن ها را متهم به ریاکاری نموده اند، به خصوص أبو نواس که هر کس در مورد زهد او سخن بگوید گویی کاری ناشایست انجام داده است. اما بهتر است در مورد این دو شاعر عینک بدبینی را برداشت و عینک خوشبینی را جایگزین نمود تا چشم انداز زیبا و جویبار زلال زاهدانه را با چشم دل دید و لذت برد
خدیجه رستگار فرد علی گنجیان
مجموعه همس الجنون مجموعه قصصیه کتبها نجیب محفوظ فی الثلاثینات وصور فیها المشاکل العالقه فی المجتمع المصری من الفقر والتفاوت الطبقی والإنحرافات الحاکم علی روابط الرجل بالمرأه.
لیلا صالحی صادق خورشا
چکیده حیوان یکی از ویژگی های مهم دوران جاهلی می باشد که ادامه زندگی به آن بستگی دارد و این به خاطر ساده بودن محیط صحرائی آنهاست که بر چگونگی افکار و اندیشیدن و خیال آنها تأثیر گذاشته است. هنگامی که شاعر جاهلی قصیده ای را می سراید به مظاهر طبیعتش می اندیشد و سعی دارد وجه شباهت ظاهری و حسی بین امور طبیعت پیدا کند، مهم ترین این مظاهر حیوان است که همواره همدم و همراه شاعر جاهلی در طول سفرهایش می باشد. در خلال این سفرها با حیوانات مختلف در صحراها روبه رو می شود و حوادث آنها در شعرش به تصویر می کشد و سعی می کند از طریق این حوادث و اتفاقات کل زندگی را تفسیر کند، در واقع مرگ و زندگی را از طریق این حیوانات می بیند شاعران با به کار بردن فنون شعری مثل تشبیه، کنایه، تمثیل و ... حکایات و قصه هایی را از زبان حیوانات می سرایند و با زبان نماد و با بیانی غیرمستقیم از افکار و تأملاتش سخن می گوید، و در این باره اسطوره ها و خرافاتی را خلق می کند که به آن اعتقاد دارد، در واقع در جستجوی جواب سوالاتش پیرامون دنیا و زندگی می باشد. این پایان نامه در صدد کشف نمادها در شهر جاهلی و چگونگی به کار بردن آن برای بیان اهداف می باشد و هم چنین چگونگی تفکر و تأمل انسان جاهلی و تأثیر محیط بر تخیلاتش از طریق وصف حیوان می باشد.
فریبا نجفی صادق خورشا
الف. موضوع و طرح مسئله (اهمیت موضوع و هدف): ب. مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسش ها و فرضیه ها: پ. روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق، نمونه گیری و روش های نمونه گیری، ابزار اندازه گیری، نحوه اجرای آن، شیوه گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها: ت. یافته های تحقیق: ث. نتیجه گیری و پیشنهادات: عصر جاهلی یکی از پیچیده ترین عصور عربی می باشد که نقاد در مورد زمان شروع آن و ویژگی هایش اختلاف نظر دارند و یکی از عناصر مهم در این دوره «زن» می باشد و همان طور که می دانیم زن عصر جاهلی گاهی آنقدر باارزش می شد که به مرحله پرستش می رسید و گاهی آنقدر بی ارزش که زنده زنده دفن می شد. به هر حال ارزش و قیمت او نزد هر قبیله متفاوت بود. شعرای جاهلی از این موجود غافل نشده اند و اکثر قصائدشان را با تغزل به آن آغاز نموده اند زن موجودی است بسیار لطیف و رقیق، و شروع قصیده با وصف او می توانست بهترین مقدّمه باشد برای آن تا شنونده یا خواننده را ترغیب کند برای شنیدن یا خواندنش. و همچنین این آغاز، باعث می شد که مقدمه با یک موسیقی نرم و دلنشین شروع شود و گوش را نوازش دهد. شاعران جاهلی زن را به دو گونه وصف نموده اند: حسی و معنوی و این وصف به شخصیت شاعر و نوع عشق او مربوط می شود. در برخی از این توصیفات منظور شاعر، زن حقیقی نیست. شاعر از یک زن صحبت می کند و او را به عناصر مختلف مثل خورشید و نخل و آهو و... تشبیه می کند ولی در واقع منظورش یکی از خدایان می باشد و زن فقط رمزی است برای اشاراه به آن خدا. به هر حال سخن از زن، سخن از کل جامعه است نه سخن از نصف جامعه. جامعه در دامن زن پرورش می یابد و زن بر آن تأثیر فراوان دارد. به همین دلیل نوشتن در مورد او بسیار مهم و حائز اهمیت می باشد. و این پایان نامه به بررسی جایگاه زن در جامعه جاهلی عربی و نقش او در ادبیات آن عصر می پردازد و مشخص می کند که شاعر جاهلی از چه منظری به او نگاه کرده و چگونه او را در اشعارش توصیف نموده است.
ناهید ظفری دیزچی رضا ناظمیان
چکیده هنر نمایش را می توان پدر سایر هنرها به شمار آورد و هر ملتی با استفاده از این هنر می تواند در رشد و تعالی فرهنگ جامعه ی خود سهیم باشد. به نظر پژوهشگران، نمایش از هنرهای فطری است که همراه با خلقت انسان با او متولد گشته است. این هنر می تواند به ما آگاهی، تهذیب نفس و درک عمیق درباره محیط پیرامونمان ببخشد. در عین حال ما را در رفع هموم و ناراحتی ها یاری کند. باید توجه داشت که هر ملت و قومی هنر نمایش را به نوعی تجربه کرده است و بعضی اشکال آن تقریبا در بین همه ی ملل دیده می شود، ولی شکل غربی گونه ی آن یا به اصطلاح "نمایش فرنگستان" یک قرن و اندی است که وارد کشورهای اسلامی از جمله ایران و مصر شده است. در این رساله سعی شده است، ضمن شناسایی مختصر هنر نمایش، ادبیات نمایشی و نمایشنامه نویسان معروف و معاصر در ایران و مصر، به ریشه یابی این هنر در هر دو سرزمین و خط سیر تحول و پیشرفت آن توجه شود، همچنین به نوشته های این عرصه در دوره های تاریخی متفاوت بویژه عصر معاصر به همراه تحلیل و بررسی نسبی آثار و مضامین آنها اشاره شده است. نویسنده ی این نوشتار به شرح حال، بررسی آثار و ساختار مضامین نمایشی دو نمایشنامه نویس بنام ایران و مصر، بهرام بیضایی و احمد شوقی پرداخته است و با مقایسه و تقابل دو نمایشنامه از هر دو، به وجوه تشابه و افتراق آن دو اهتمام ورزیده است. نمایشنامه ها عبارتند از: "مرگ یزدگرد" و "سلطان مار" از بهرام بیضایی و "مصرع کلیوپاترا" و "علی بک الکبیر" از احمد شوقی. علت برگزیدن این نمایشنامه ها از میان سایر آثار این دو نویسنده، برجسته بودن جنبه ی تاریخی و اجتماعی آنها نسبت به سایر آثار ایشان است. هر چند این دو نویسنده از جهت زمانی، فرم هنری و تنوع مضامین، تفاوت هایی دارند، ولی نگارنده توجه به مضامین مشترک انسانی را در آثار این دو شخصیت قابل توجه دانسته و بدان پرداخته است. آن دو در خلق نمایشنامه های خود به تحولات سیاسی-اجتماعی عصر خود توجه داشته و بیداری اذهان و دعوت مردم به اندیشیدن و آگاهی را می توان از محتوای آثار ایشان دریافت.
رعنا خوردبین علی گنجیان
نظریه ی پسا استعمار به تبیین آثار منفی استعمار بر"من " شرقی و " دیگری " غربی در دوران پسااستعماری می پردازد و راه های مقابله با این پیامدها را بیان می کند . طیب صالح نیز در رمان خویش " موسم هجرت به شمال " می کوشد تا با اشرافی که برآراءپیشگامان نظریه ی پسا استعماری دارد ، اوضاع سودان و روشنفکران ( به غرب رفته ) سودانی در دوران استقلال را به تصویر کشد . دورانی که گرچه حضور نظلمی در سودان ندارد ، اما با شیوه هایی چون واردات کالاهای خویش و استعمار فرهنگی ، همچنان سودان را تحت کنترل دارد ، طیب صالح همچنین می کوشد در این رمان ، اسطوره ی غرب جاوید و متمدن را در هم شکند . مصطفی سعید شخصیت اصلی رمان جنوب شکست خورده ای استکه به شمال مهاجرت می کند در حالی که به عنوان انسان تابعی سرکوب شده در اندیشه ی انتقام است و به روش خاص خود ، به " دیگری " غربی حمله می کند . اما هنگامی که از انتقام عاجز می شود ، دست به خود کشی می زند و سرنوشت غم انگیزش را رقم می زند . مقصصود از جنوب در رمان موسم هجرت به شمال ، عرب و آفریقای سیاه پوستی است که استعمار شمال ( غرب ) بر آن تاوز کرده است و قرن ها به خاطر پوست سیاهش مورد تحقیر ، ظلم و غارت قرار گرفته است .
یسرا شادمان جلال مرامی
چکیده ندارد.
فاطمه طباطبائی جلال مرامی
پایان نامه حاضر با عنوان «اسلوب تأکید غیرمصطلح در علم نحو با نمونه های قرآنی» به ذکر تأکیدهای مصطلح و شرح و بررسی آنها پرداخته و سپس مواردی را که در علم نحو دلالت بر تأکید دارند ولی به طور رسمی و جداگانه معرفی نشده اند توضیح می دهد و تحلیل می نماند؛ علاوه بر این، در هر مبحث (مصطلح یا غیرمصطلح) نمونه های نحوی و شواهدی از قرآن کریم نیز ذکر می شود. ب- مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسش ها و فرضیه ها: در این پایان نامه از منابعی مانند: حاشیه الصّبان از صبّان، المفصل فی النحو از زمخشری و النحو الوافی از عباس حسن، البهجة المرضیة از سیوطی، أوضح المسالک و شرح قطر الندی و بل الصّدی از ابن هشام و غیره استفاده شده است. همچنین سعی شده است به سؤالهایی نظیر: ساختار تأکیدهای غیراصطلاحی چگونه است؟ آیا بازگشت آنها به تأکیدهای مصطلح است؟ و به چه اسلوبی از اسلوبهای تأکید مصطلح بازمی گردند؟ پاسخ داده شود. پ- روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق، نمونه گیری و روش های نمونه گیری، ابزار اندازه گیری، نحوه اجرای آن، شیوه گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها: این تحقیق به شیوۀ کتابخانه ای است؛ داده های علم نحو در کتابهای مختلف نحوی جمع آوری و از جهت تأکید بررسی شده اند؛ پایان نامه هفت فصل را دربرمی گیرد؛ فصل اول به تأکیدهای مصطلح در علم نحو می پردازد؛ فصل دوم آنچه را که در بخش مرفوعات به تأکید مربوط می شود بررسی می کند که عبارتند از خبر دادن با موصولات، ضمیر شأن، ضمیر فصل، بازگشت ضمیربه جملۀ بعد از آن؛ فصل سوم مواردی از منصوبات را که جزء تأکید محسوب می شوند تحلیل می کند، مثل: حال، تمییز، استثناء و غیره؛ فصل چهارم شامل دو بخش اضافۀ لفظ به خودش و حروف جر می باشد؛ فصل پنجم توابع،واز آن نعت، بدل و عطف بیان را بررسی می کند؛ در فصل ششم افعال و جملاتی که به گونه ای به تأکید مربوط می شوند از جمله قسم، جمله معترضه، کان و غیره مورد بررسی قرار گرفته اند؛ و فصل هفتم به برخی از مواردی که از قوانین و معیارهای نحوی برای جلب توجه مخاطب و التفات او به سخن خارج شده اند مانند، نعت مقطوع، تغییر اعرابی و «واو» بین موصوف و صفت می پردازد. ت- نتیجه گیری و پیشنهادها: پس از بررسی مباحث می توان به سه نتیجه رسید: 1. در علم نحو مباحثی وجود دارد که تأکید درآنها به شیوه تکرار است، مثل بدل، به دلیل آنکه بدل در حکم مبدل منه است و اگر مبدل منه حذف شود می توان بدل را به جای آن قرار داد و در معنای جمله خللی وارد نمی شود. پس بدل تکرار مبدل منه است و اگرچه این تکرار لفظی نیست ولی یک معنا با دو لفظ ذکر می شود. 2. در علم نحو مواردی وجود دارد که کلام از قانون نحوی و معیاری که ذهن خواننده یا شنونده بر اساس آنچه که در کتابهای نحوی وارد شده است عادت کرده است خارج می شود، و این خروج انگیزه ای برای توقف و توجه شنونده به کلام و سوق دادن او به جستجو برای یافتن علت و سبب است که در نهایت سخن در جان او واقع شده و تأثیر می گذارد و تأثیر و تمکین کلام نیز هدف اصلی تأکید است. 3. مواردی وجود دارد که خود بر تأکید دلالت می کنند و یا اگر در اسلوب خاصی قرار گیرند به معنای تأکید به کار می روند، مانند اسلوب قسم که برای تأکید جمله خبری بعد از خود به کار می رود و یا حروف جر زائد که تأثیری جزء تقویت و تأکید در کلام ندارد. تأکید میدان وسیعی دارد که در هر علمی به شیوه های مختلف ذکر می شود و به علم نحو اختصاص ندارد و جا دارد که محققین به آن بپردازند و مواضع آن را تبیین کنند.
عبدالحمید احمدی ربابه رمضانی
ستایش پیامبر دارای تاریخچه ای طولانی وممتد است که در دوران حیات آن حضرت شروع و بعد از وفات ایشان نیز ادامه پیدا کرده است. استمرار این نوع ستایش بدین معناست که پیامبر در زندگی هر مسلمانی حضور معنوی دارد حضوری که می توان آن را به جاودانه بودن رسالتش، وادامه یافتن راه ورسم او تعریف نمود. چنین ستایشی در آثار خیل عظیمی از شاعران مسلمان با ملیّتهای مختلف تجلی نموده است. در این میان شاعران فارسی زبان همانند شاعران عرب از حضرت محمد (ص) به عنوان منبعی سرشار از کمالات اخلاقی در جهت الگو سازی در ابعاد مختلف رفتاری وگفتاری بهره جسته اند به گونه ای که در طی قرون متمادی از رودکی تا دور? معاصر کمتر شاعری در زبان فارسی می توان یافت که به مدح پیامبر نپرداخته باشد. به دلیل جایگاه ویژه ای که این نوع شعر در ادبیات فارسی وعربی دارد ، پزوهش حاضر با رویکردی مقایسه ای در چهار چوب ادبیات تطبیقی به بررسی مدیح نبوی در آثار عطار و بوصیری پرداخته و با تکیه بر تولید ادبی این دو شاعر برجسته، جلوه های مختلف این هنر شعری را در ادبیات فارسی وعربی منعکس ساخته است و به این نتیجه دست یافته است که: 1: بوصیری وعطّار در بیشتر موارد به ارائه افکار ومعانی مشترکی پرداختند. این همگونی در معنا، بدین سبب است که آنان در تصوّرشان نسبت به شخصیّت پیامبر تحت تأثیر منابعی مشترک همچون : قرآن، سنّت، کتابهای تاریخی و آثار وروایت های اهل تصوّف قرار گرفته بودند. 2: فراوانی درون مایه در مدیح نبوی بوصیری بیش از عطار بوده است. بوصیری به معجره قران کریم توجه خاصی نشان داده است در صورتیکه عطار به چنین درون مایه ای نپرداخته است. 3: پر بسامدترین درون مایه در مدیح نبوی عطار معراج نبوی است.