نام پژوهشگر: علی اکبر شایسته نژاد

بر رسی تطبیقی دیدگاه های قاضی سعید قمی و امام خمینی(ره) در باره أسماء وصفات حضرت حقّ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی و تربیت بدنی 1389
  سید محمد حسینی نسب   عین الله خادمی

چکیده: خدا شناسی ومسائل آن از شریفترین موضوعات تحقیق وپژوهشمی باشد و یکی از مسائل بنیادی آن أسماء و صفات خداوند است، که متفکّران و اندیشمندان زیادی از دیر باز،حتّی در یونان باستان بدان پرداخته اند. وپس از گسترش ادیان آسمانی، این موضوع در ادیان ابراهیمی(یهود،مسیحیّت،اسلام)از جایگاه ویژه ای بر خوردار شده است. این پژوهش در صددآن است تا إبتدا به پیشینه دور این موضوع،در یونان باستان، به ویژه در آثار افلاطون وافلوطین به خاطر تأثیر گذاری زیاد آندو در حکما وعرفای مسلمان، خصوصاً در قاضی سعید قمی،یکی از شخصیّتهایی که این رساله پیرامون آراء وی شکل گرفته است بپردازد. سپس با نگاهی گذرا و مختصر از سیر موضوع در جهان اسلام، اعمّ از شیعه و سنّی،نظریّات دو حکیم و عارف معاصر قاضی سعید قمی و امام خمینی(ره) را در باره أسماء وصفات حقّ بر رسی نماید. بنا بر این ابتدا کوشش می شود تا دیدگاه قاضی سعید قمی را در باره أسماء خداوند که برخی از آراء وی منحصر بفرد یا دارای سابقه کمتری در بین علماء شیعه می باشد بیان شود، و سپس دیدگاه امام خمینی(ره) را به عنوان حکیمی عارف، نه یک فقیه،متکلم و سیاستمدار، در باره همین موضوع أسماء و صفات إلهی بر رسی گردد. و در ادامه نقد های امام (ره) از نظرات و آراء قاضی سعید قمی را در خلال آثارش استخراج و بر رسی نموده و در پایان شباهت ها وتفاوت های این دو حکیم عارف بر رسی و با هم مقایسه خواهد شد. کلید واژه ها: قاضی سعید قمی،امام خمینی(ره)،افلاطون،افلوطین،اصل خیر،واحد،أسماء حق،مقام أحدیّت،مقام وحدانیّت،صفات خداوند،إسم أعظم،أسماء توقیفیه،صفات سلبی، صفات ایجابی(ثبوتی)،تشبیه، تنزیه.

لذت و الم اخروی از منظر ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی و تربیت بدنی 1390
  مرتضی حامدی   عین الله خادمی

بحث معاد در فلسفه ی اسلامی از جایگاه والایی برخوردار است. آنچه در تاریخ اندیشه ی اسلامی محل مناقشات جدّی بوده، کیفیت آن و وضعیت نفوس انسانی درآخرت است. حکیمان، متکلمان و عالمان دینی هرکدام از یک زاویه به تبیین مسأله پرداخته اند. ابن سینا با به رسمیت شناختن آیات وحیانی و ارائه ی تفسیری نمادین از قرآن، ابتدا روح آدمی را جوهری باقی و ماندگار دانسته، همه ی قوای نفس انسانی را به جز قوه ی عاقله مضمحل می دانست. طبق این مقدمه، لذت ها و آلام اخروی، مطابق آن قوه، عقلانی خواهد بود. علم و عمل باعث سعادت یا شقاوت و صعود او به رتبه ی لذایذ مجرد از ماده و جسمانیت خواهد شد . اما نفوس ناقصه- در علم و عمل – با توجه به بقای روح، از لذایذ جسمانی برخوردار می شوند. بُله و صِبیان نیز در اندیشه ی سینوی دارای لذت یا المی جسمانی هستند اما سایر نفوس اعم از کاملان در علم و عمل و ناقصان در عمل و کاملان در علم، دارای لذتی عقلانی خواهند بود. سهروردی که اندیشه اش متاثر از حکمت ایرانی است با پی ریزی فلسفه ی نوریه به تفسیری نوین از جسمانیت اخروی دست یافت. او برازخ را پرتو نورالانوار می دانست که نفوس بشری در دنیا و آخرت، آن را همراهی می کنند. وی با تقسیمی جامع از نفوس، بالاترین لذت اخروی را، انغماس در دریای نور الهی می دانست، نفوس متوسط انسانی را در جایگاه مُثُل معلّقه می نشاند به طوری که می توانند با خلق صُوَر معلّق به لذایذ روحانی یا جسمانی نائل آیند. وی خلاء تعلق نفوس ناقصه را با نظریه ی تعلق به اجرام سماوی پر می کند و لذت اخروی را با بدن مثالی تحکیم می بخشد . ملاصدرا که بیش از دیگران دغدغه ی حفظ ظواهر گزاره های دینی داشته، به سبک دیگری به توجیه لذایذ و آلام اخروی پرداخت. او برخلاف ابن سینا، آیات را به مسلخ تأویل نمی بُرد ولی از آن طرف با طرح اصولی متعدد، به روحانی و جسمانی بودن لذت ها و رنج های اخروی استدلال می نمود. او با اثبات تجرد قوه ی خیال به تبیین فلسفی از همه ی لذایذ و آلامی که در قرآن برای انسان درنظر گرفته شده پرداخت. از نظر ا و نفوس قادرند همه ی آنچه را که صاحبان شریعت از ثواب و عذاب وعده داده اند، به طور عینی خلق نمایند. وی اگرچه بالاترین لذت اخروی را روحانی می دانست، اما لذت نفوس متوسطه و ناقصه را جسمانی توجیه می کرد.

لذت و الم اخروی از منظر ابن سینا سهروردی و ملا صدرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی و تربیت بدنی 1390
  مرتضی حامدی   عین اله خادمی

بحث معاد در فلسفه ی اسلامی از جایگاه والایی برخوردار است. آنچه در تاریخ اندیشه ی اسلامی محل مناقشات جدّی بوده، کیفیت آن و وضعیت نفوس انسانی درآخرت است. حکیمان، متکلمان و عالمان دینی هرکدام از یک زاویه به تبیین مسأله پرداخته اند. ابن سینا با به رسمیت شناختن آیات وحیانی و ارائه ی تفسیری نمادین از قرآن، ابتدا روح آدمی را جوهری باقی و ماندگار دانسته، همه ی قوای نفس انسانی را به جز قوه ی عاقله مضمحل می دانست. طبق این مقدمه، لذت ها و آلام اخروی، مطابق آن قوه، عقلانی خواهد بود. علم و عمل باعث سعادت یا شقاوت و صعود او به رتبه ی لذایذ مجرد از ماده و جسمانیت خواهد شد . اما نفوس ناقصه- در علم و عمل – با توجه به بقای روح، از لذایذ جسمانی برخوردار می شوند. بُله و صِبیان نیز در اندیشه ی سینوی دارای لذت یا المی جسمانی هستند اما سایر نفوس اعم از کاملان در علم و عمل و ناقصان در عمل و کاملان در علم، دارای لذتی عقلانی خواهند بود. سهروردی که اندیشه اش متاثر از حکمت ایرانی است با پی ریزی فلسفه ی نوریه به تفسیری نوین از جسمانیت اخروی دست یافت. او برازخ را پرتو نورالانوار می دانست که نفوس بشری در دنیا و آخرت، آن را همراهی می کنند. وی با تقسیمی جامع از نفوس، بالاترین لذت اخروی را، انغماس در دریای نور الهی می دانست، نفوس متوسط انسانی را در جایگاه مُثُل معلّقه می نشاند به طوری که می توانند با خلق صُوَر معلّق به لذایذ روحانی یا جسمانی نائل آیند. وی خلاء تعلق نفوس ناقصه را با نظریه ی تعلق به اجرام سماوی پر می کند و لذت اخروی را با بدن مثالی تحکیم می بخشد . ملاصدرا که بیش از دیگران دغدغه ی حفظ ظواهر گزاره های دینی داشته، به سبک دیگری به توجیه لذایذ و آلام اخروی پرداخت. او برخلاف ابن سینا، آیات را به مسلخ تأویل نمی بُرد ولی از آن طرف با طرح اصولی متعدد، به روحانی و جسمانی بودن لذت ها و رنج های اخروی استدلال می نمود. او با اثبات تجرد قوه ی خیال به تبیین فلسفی از همه ی لذایذ و آلامی که در قرآن برای انسان درنظر گرفته شده پرداخت. از نظر ا و نفوس قادرند همه ی آنچه را که صاحبان شریعت از ثواب و عذاب وعده داده اند، به طور عینی خلق نمایند. وی اگرچه بالاترین لذت اخروی را روحانی می دانست، اما لذت نفوس متوسطه و ناقصه را جسمانی توجیه می کرد.

بررسی تطبیقی امامت در شیعه اثنی عشری و اسماعیلیه (نزاری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی و تربیت بدنی 1390
  صدیقه بختیاری   عین الله خادمی پور

این رساله ، با عنوان « بررسی تطبیقی امامت در شیعه اثنی عشری و اسماعیلیه (نزاری) » با روش کتابخانه ای تدوین شده است . فرقه اثنی عشری و اسماعیلیه نزاری ، هر دو از فرق شیعی محسوب می شوند و بحث امامت، یکی از مباحث مشترک میان این دو فرقه است. این دو فرقه ، مشترکات زیادی در این موضوع با یکدیگر دارند مانند؛ اعتقاد به امامت حضرت علی (ع) ، وجوب امامت، مساله نص و صفات امام . بر این اساس هر دو فرقه، امامت را به عنوان یکی از اصول خود پذیرفته و به خالی نبودن جهان از وجود امام معتقدند. از سویی؛ اختلافاتی که در امامت خاصه و مسأله جانشین امام جعفر صادق (ع) به وجود آمد، موجب شد؛ تا افتراقاتی بین این دو فرقه ایجاد شود . مهمترین عامل افتراق ، پس از امامت خاصه؛ مساله تأویل است، تأویل گرایی اسماعیلیان نزاری باعث فراموش شدن مساله قائم وانتظار او و وعده های پیامبر در این موردگردیده است، در حالی که نزاریان مفهوم قائم را در امام حاضر خویش می جویند. اثنی عشریان ، غیبت امام را لطف دانسته و در انتظار موعود نبوی از سخنان نواب عام وی بهره مند می گردند. اسماعیلیان ، معتقد به دوری بودن تاریخ و تبیین امامت بر این اساس هستند. اما اثنی عشریان این مسأله را نپذیرفته و دوازده جانشین را برای پیامبر به اثبات می رسانند. نزاریان به اعجاز امام توجهی ندارند اما اثنی عشریان معجزه را موید نص می دانند .

هدایت و ضلالت از دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی و تربیت بدنی 1390
  صدیقه عباسی   علی اکبر شایسته نژاد

ما دراین پژوهش به بررسی نظرات علامه و فخررازی در زمینه هدایت و ضلالت می پردازیم. و در ابتدا نظر فخررازی بحث لغوی نسبتا مفصلی در زمینه هدایت و ضلالت بیان می کند و سپس در زمینه فاعلیت هدایت به بحث می پردازد و بیان می کندکه فاعل و خالق هدایت و ضلالت خداست و انسان برای انجام افعال خود نیاز به داعی دارد که خالق داعی هم خداست و انسان خالق افعال خود نیست زیرا اولا علم به جزئیات افعال خود ندارد و ثانیا موجب انقلاب در حکم خدا می شود و ثالثا موجب تسلسل می شود و رابعا موجب ترجح بلا مرجح خواهد شد و همه اینها محال است و همچنین همه چیز تحت قضا و قدر الهی است و قائل به حتمیت قضای الهی است زیرا در غیر این صورت علم خدا جهل می شود و قدرت خدا به عجز تبدیل می شود و اینها از ساحت قدس الهی بدور است و همچنین غایت هدایت را رسیدن به توحید و نبوت و قرار گرفتن در مسیر اسلام می داند. در فصل سوم نظرات علامه در این زمینه را مطرح می کنیم، وی هدایت را به معنی نشان دادن راه و رساندن به مقصود مطرح می نماید و ضلالت را نقطه مقابل آن و به معنی بیراهه می داند و سپس انواع هدایت (تکوینی،تشریعی،فطری،اصیل و...)را مطرح می کند و همچنین هدایت را به عنوان یکی از مباحث الهیات به معنی الاخص، هم در بحث توحید صفاتی و هم در توحید افعالی به آن می پردازد و هدایت را از صفات فعل الهی می داند و در توحید افعالی بیان می کند، فاعل حقیقی هدایت خداست و هدایت قضای الهی است که البته با بیان این مسئله، اختیار از انسان نفی نمی شود، بلکه هدایت از جهت ارتباط با خدا، امری واجب و ضروری و حتمی است و از جهت ارتباط با انسان، امری ممکن است و با ثبات انسان بر فطرت اولیه، در مسیر هدایت قرار می گیرد و با خروج از مسیر فطرت اولیه، گمراه می شود. همچنین وی علت غایی هدایت را خداوند و رسیدن به توحید و علت صوری هدایت را نفس انسان بیان می کند و مبدا قابلی هدایت را قلب انسان می داند. سپس به بیان موانع هدایت و صفات مهتدین می پردازیم در فصل پایانی به وجوه اشتراک اختلاف علامه و فخر رازی می پردازیم. وجوه اشتراک آنها عبارت است از: تعریف روشن از هدایت و ضلالت و تفکیک میان ضلالت و غی وهدایت را فعل الهی و غایت هدایت را دین و توحید و فعل انسان را قضای الهی می دانند. وجوه اختلاف آنها عبارت است: علا مه ضلالت را امری عدمی و فخر وجودی می داند علامه هدایت را نور و فخر شرح صدر را نور می داند علامه خدا را فاعل حقیقی هدایت و فعل انسان را ارادی ولی فخر خدا را خالق هدایت و ضلالت و فعل انسان را جبری می داند.

عصمت امام از نظر سه شخصیت معتزلی، اشعری و شیعی (قاضی عبد الجبار همدانی، امام فخر رازی و خواجه نصیر طوسی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی و تربیت بدنی 1390
  محمدتقی ذوالفقاری   علی اکبر شایسته نژاد

چکیده اندیشمندان مکاتب مختلف اسلامی بر معنای عصمت، کیفیت و شیوه ی برخورداری معصوم از آن اختلاف نظر دارند. این نوشتار به بررسی ریشه ها و علل این اختلاف از دیدگاه سه اندیشمند بزرگ اسلامی قاضی عبدالجبار با گرایش به مکتب معتزلی، امام فخر رازی با گرایش به مکتب اشعری و خواجه نصیرالدین طوسی با گرایش به مکتب شیعه پرداخته است. نگارنده به شیوه ی تحلیلی – توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای و جستجو در مهم ترین منابع موجود، کوشیده است تا در سه فصل جداگانه پس از تعریف مفهوم لغوی و اصطلاحی عصمت از نظر هر یک از این اندیشمندان، چالش ها و کاستی های هر یک را به تصویر بکشد و در فصل جداگانه به بررسی نقاط اشتراک و افتراق آنان بپردازد. نتیجه ی بررسی این است که قاضی عبدالجبار عصمت را شرط امامت نمی داند، فخر رازی، برخورداری عصمت را با قدرت اختیار امام، ناسازگار می شمارد.اما خواجه نصیرالدین، با پنج دلیل عقلی که عبارتند از : برهان امتناع تسلسل، برهان حافظ شریعت بودن، برهان وجوب اطاعت، برهان نقض غرض و برهان انحطاط مسأله ی عصمت امام را ثابت می کند و به شبهه ها و اشکالات قاضی عبدالجبار و امام فخر پاسخ می دهد. همچنین در دلایل نقلی به آیات: امامت (بقره/124)، اطاعت(نسا/59)، تطهیر(احزاب/33)، صادقین (توبه/119) و ولایت (مائده/ 55) و حدیث متواتر غدیر و منزلت استناد جسته و به شبهه ها پاسخ گفته است. به این ترتیب جایگاه عصمت امام بر اساس اعتقادات شیعی، جایگاهی بس استوار و برهانی است و هیچگونه خدشه ای بر آن وارد نیست. کلیدواژه ها: 1- قاضی عبدالجبار 2- فخرالدین رازی 3- خواجه نصیر طوسی 4- عصمت 5- عصمت و لطف 6- عصمت و اختیار7- دلایل عقلی و نقلی عصمت 8- معتزله 9- اشاعره 10- شیعه

معجزه از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی، فخر رازی و خواجه نصیرالدین طوسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی و تربیت بدنی 1390
  سیاوش میرزایی   علی اکبر شایسته نژاد

متکلمین اسلامی در معنا وشرایط معجزه ودلالت آن بر صدق مدّعی دارای اختلاف نظراتی می باشند.این تحقیق به بررسی این اختلافات ازدیدگاه سه متکلم بزرگ جهان اسلام یعنی:قاضی عبدالجبار با گرایش معتزلی وفخر رازی با گرایش اشعری وخواجه با گرایش شیعی پرداخته است. نگارنده به شیوه تحلیلی-توصیفی واستفاده از منابع وآثار مهم این سه متکلم کوشیده است تا درسه فصل مجزا پس ازتعریف لغوی ،به بررسی شرایط معجزه از نظر هریک از این سه متکلم ودر فصل آخر به بررسی شباهت ها وتفاوت های آنها بپردازد. ونتیجه این بررسی این است که: عبدالجبار در تعریف معجزه می گوید؛معجزه،فعل حادث وخارق العاده ای که خداوند برای تایید انبیاء بر ایشان جاری می سازد.و دارای شرایطی از قبیل :1-یا خارج ازقدرت هر موجود محدود باشد یادرحدّ قدرتش.2- پس ازادعای نبوّت باشد.3-مطابق ادّعا باشد.4-مخالف جریانات عادی باشد.5-حقیقتاً یاتقدیرا ازسوی خدا باشد.6-از اموراتی باشد که انجام آن از جهت جنس وصفت سخت ودشوار است. امّا فخر می گوید؛معجزه امر خارق العاده،مقرون به تحدّی با عدم معارضه که دارای قیودی می باشد؛1-قید امر:از جهت این که معجزه عادی وغیر عادی می باشد.2-قیدخارق العاده:جهت متمایز ساختن مدّعی از غیر مدّعی.3-قیدمقرون به تحدّی:برای شناخت کاذب از صادق ومتمایز ساختن معجزه از ارهاص وکرامت آمده. 4-قید عدم معارضه:برای متمایز ساختن معجزه ازسحر وشعبده آمده است. خواجه درتعریف معجزه می گوید:کارهای خارق العاده ای که دیگران از آوردن آن چه درقسمت سلبی وچه درقسمت اثباتی ناتوانند. و دارای شرایطی ازقبیل:1-مردم ازآوردن آن عاجز باشند.2-ازجانب خدا باشد.3-در دوران تکلیف باشد.4-توام با ادّعا باشد.5-خارق العاده باشد. وازطریق این معجزات نبوّت پیامبررا به ثبوت می رساند.

بررسی رویکرد کلامی- فلسفی علامه طباطبایی(ره) درتعلیقات بر بحارالانوار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی و تربیت بدنی 1390
  علیرضا عربی   عین الله خادمی

«بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار ائمه الاطهار (علیهم السلام)» بزرگترین مجموعه ی روایی اسلامی است که دایره المعارف نقلی شیعه ی اثنی عشری محسوب می شود. این اثر بزرگترین اثر «علامه مجلسی(ره)» از علمای پر کار و خدوم تشیع است که از معروفترین علمای شیعه در عهد صفوی به حساب می آید . از جمله کسانی که بر کتاب با عظمت بحار تعلیقه دارند «علامه سیدمحمدحسین طباطبایی(ره)» است که در زمره ی بزرگترین علمای معاصر است. ایشان مجموعاً بر95موضع از هفت جلد بحار (تا صفحه ی 45 جلد هفتم) تعلیقه دارد که شامل سه کتاب می شود: 1- عقل و علم وجهل 2- توحید 3- عدل و معاد. روش علامه طباطبایی(ره) در نگارش تعلیقات موجز نویسی است. موضوع تحقیق حاضر بررسی آرای دو عالم بزرگ، علامه مجلسی(ره) و علامه طباطبایی(ره)، در متن و حاشیه ی بحارالانوار است. و تلاش شده رویکرد فلسفی و کلامی علامه طباطبایی(ره) در مواجهه با روایات و برداشت های علامه مجلسی(ره)، مورد بررسی تحلیلی - انتقادی قرار بگیرد. طبیعی است که برای بررسی دقیق تر و قضاوت جامع تر درباره ی آرای آن دو بزرگوار به سایر کتب مطرح و مرتبطشان با این مسائل و موضوعات نیز مراجعه خواهد شد تا منظومه ی فکری آن ها و نقاط اشتراک و افتراقشان وضوح بیشتری بیابد. این پژوهش در 4 فصل تنظیم شده است.پس از طرح مساله در فصل نخست،درفصل دوم مباحثی جهت آشنایی اجمالی بامجلسی(ره) ، طباطبایی(ره)، بحارالانوار و تعلیقات بر آن مطرح گردیده است. بخش عمده ی رساله را فصل سوم به خود اختصاص می دهد که در آن به نقد و بررسی تک تک تعلیقه ها و سنجش و ارزیابی مدعیات و دلایل مطروحه ،پرداخته شده است.در فصل پایانی پس ازتاکید بر ضرورت گسترش عقلانیت و خردورزی و فرهنگ نقادی،نتیجه گیری پژوهش و پیشنهادهای نگارنده ارایه شده است.

بررسی ارتباط مفاهیم اسلام ، ایمان و یقین درتفسیر مجمع البیان طبرسی و أنوار التّنزیل بیضاوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  نعمت اله اکبری   زهرا کاشانیها

«ایمان» و ماهیّت آن و تفاوت آن با «اسلام» از کلیدی ترین مباحث اسلامی به شمار می رود که مورد توجّه بیشتر مفسّران و متکلّمان اسلامی قرار گرفته است. از سوی دیگر علاوه بر دو مفهوم «اسلام» و «ایمان»، مقوله ی دیگری که در احادیث معصومین علیهم السّلام از جایگاه والایی برخوردار است، مفهوم «یقین» می باشد. هدف از این پژوهش بررسی و تبیین مفهوم دقیق سه واژه «اسلام» و «ایمان»، «یقین» از دیدگاه دو مفسّر بزرگ شیعه و اهل سنّت می باشد. این تحقیق که از نوع پژوهش های بنیادی است با شیوه کتاب خانه ای به تحلیل و بررسی درون متنی دو تفسیر «مجمع البیان» فضل بن حسن طبرسی و «أنوار التّنزیل و أسرار التّأویل» بیضاوی می پردازد و با تکیه بر مطالب تفسیری این دو مفسّر در جست جوی موارد اشتراک و افتراق دیدگاه های آن ها درباره معنا و ماهیّت «اسلام»، «ایمان» و «یقین» و تفاوت آن ها با یک دیگر و تبیین و بررسی تقدّم و تأخّر مفهومی و ارکان و درجات و مراتب آن ها باشد. بنابر نظر طبرسی، «اسلام» به معنی «انقیاد» و «تسلیم» بوده و «ایمان» به معنی «تصدیق» می باشد. وی معتقد است که «ایمان» دارای دو رکن اساسی «معرفت» و «تصدیق قلبی» می باشد و قابل زیادت و نقصان نیست و «عمل» از حوزه مفهومی «ایمان» خارج است. طبرسی «یقین» را مرتبه عالی «ایمان» و به معنی علم دانستن مسائل مبهم می داند که بعد از استدلال نظر توأم با آرامش برای انسان فراهم می شود. در مقابل بیضاوی، «اسلام» را «انقیاد» و «دخول در سلامتی» و «اظهار شهادتین» دانسته و «ایمان» را «تصدیق توأم با آرامش» می داند و معتقد است که «عمل» جزء ارکان «ایمان» نیست. وی در تبیین ماهیّت «یقین» با طبرسی هم عقیده می باشد. بنابراین، از برخی جهات دیدگاه این دو مفسّر در تعارض با آیات الهی و روایات معصومین می باشد، به طوری که «اسلام» به معنی «اقرار به شهادتین» و «ایمان» به معنی «عقیده قلبی و رفتار عملی» طبق موازین دین شریف است. هم چنین ایمان ذو مراتب و امری مشکّک بوده و «یقین» به عنوان مرتبه عالی ایمان تلقّی می شود.

بررسی تطبیقی روایات تفسیری تفاسیر نورالثّقلین و درّالمنثور در سوره ی واقعه از نظر سند ، متن و شکل تحلیل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  علی مسلمی   علی اکبر شایسته نژاد

چکیده: در این پایان نامه، صحّت روایات تفسیری مربوط به سوره ی واقعه در تفاسیر در المنثور سیوطی و نورالثّقلین حویزی از حیث سند ، متن و کیفیّت نقل، توسط مولّفان آن ها (شکل تحلیل) بررسی شده اند . تحقیق حاضر در پنج فصل تنظیم شده است که فصل اوّلِ آن به کلیّات پرداخته است و آن نیز شاملِ مسأله تحقیق، اهداف تحقیق، سوالات و فرضیه های تخصّصی، اهمیّت و ضرورت تحقیق، روش تحقیق و ... است. هم چنین در این فصل به معرفی مختصر کلید واژه ها پرداخته شده است که عبارتند از : سوره واقعه، تفسیر درّالمنثور، تفسیر نورالثّقلین، سیوطی و حویزی. چهار فصل دیگر این تحقیق به ترتیب چنین است: فصل دوّم: بررسی روایات مشترک تفاسیر درّالمنثور و نورالثّقلین؛ این فصل شامل روایاتی است که در دو تفسیر نقل شده است و مولّفان آن ها در برخی مواقع گرفتار اشتباهاتی شده اند که نگارنده سعی کرده تا حدّ امکان آن ها را برطرف نماید. فصل سوّم: بررسی روایات اختصاصی تفسیر درّالمنثور؛ این فصل شامل روایاتی است که اختصاص به تفسیر درّالمنثور دارد که سیوطی آن ها را از کتب و جوامع مختلفِ روایی اهل سنّت گرد آورده است که بیشترین روایات را از تفسیر ابن جریر طبری و تفسیر عبد بن حمید نقل کرده است . فصل چهارم: بررسی روایات اختصاصی تفسیر نورالثّقلین؛ در این فصل فقط روایات مختصّ نورالثّقلین بررسی شده است که حویزی بیشترِ آن ها را از تفسیر قمی و کتاب شریف کافی نقل کرده است و حُسن ختام این فصل، کلام مولای متّقیان و افضل سابقان، علی ? است که حویزی آن را از نهج البلاغه گزینش کرده است که در مورد عذاب مرده ای است که از اصحاب شمال بوده و پس از مرگ گرفتار انواع بلاها و نزول حمیم خواهد بود. فصل پنجم: بررسی روایات معارض؛ این فصل در بر گیرنده ی روایات معارض دو تفسیر با هم و نیز روایات معارضِ هر تفسیر با هم دیگر است که با قبول برخی از آن ها، پاره ای دیگر به دلیل تعارض با آن ها مردود خواهد بود. و نیز در این چهار فصل، در مورد هر روایت ابتدا به صحّت سند آن پرداخته شده است و سپس صحّت متن آن مورد بررسی قرار گرفته است که در بررسی صحّت آن ها از روایات معاضد و معارض آن ها کمک گرفته شده است و نیز در مورد هر روایت، کیفیّت نقل روایات توسط مولّفان برای نگارنده امر مهمّی بوده است و لازم به ذکر است که متأسفانه در این مورد از جانب مولّفان آن ها ، قصور وکوتاهی صورت گرفته است. و نیز هر دو مفسّر در تقطیع و جابه جایی روایات، گزینش و انتخاب روایات تفسیری و نیز گزینش منابع به خصوص، توجّه به علوم قرآنی در لابلای تفسیر و ... دست به نوعی اجتهاد زده اند که به نظر نگارنده امر مهمّی بوده است؛ چرا که این تفاسیر از جمله ی تفاسیر روایی به شمار می آیند و مولّفان آن ها سعی کرده اند از اجتهاد و اظهار نظر در مورد روایات پرهیز کنند ولی در موارد مذکورِ فوق، اجتهاد مولّفان آن ها کاملاً مشهود است و نگارنده در طیّ بررسی روایات بدان ها پرداخته است.

بررسی مفاهیم عرش، کرسی، لوح، قلم در قرآن بر اساس تفاسیر الکشف و البیان، التبیان، الدرالمنثور و نور الثقلین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی 1391
  حمیده ایزدی یزدان ابادی   سیدمحمدباقر حجتی

قرآن سرشار از مفاهیم نغز لغوی و عقلی است که از جمله ی آن ها، مفاهیم عرش و کرسی و همچنین لوح و قلم است. در این که واژگان عرش و کرسی و همچنین لوح و قلم بیانگر یک واقعیت‏اند یا دو واقعیت، و اینکه در هر دو صورت معنای آن دو چیست، از دیر باز گفتگوهایی انجام شده و نظریاتی مطرح شده است. در این پژوهش چهار مفهوم عرش، کرسی، لوح و قلم در چهار تفسیر الکشف و البیان، التبیان، الدرالمنثور و نورالثقلین بررسی شد، همچنین آراء و نظرات گوناگون و مباحث مرتبط با این مفاهیم مطرح گردید، اما نتیجه آنچه بدست آمده این است که: در عالم معنا همانند عالم مادّه، مراتبی برای تحقق اراده‏ی الهی مقدور شده است، عرش، مقام ویژه‏ی حضرت حق‏تعالی است که محل صدور بالاترین مراتب فرامین اوست، عرش بالاترین درجه فرمان‏روایی و و حاکمیت مطلق و محل صدور احکام قطعی است؛ هر فرمانی از عرش به مرتبه‏ی کرسی راه یابد، در دسترس پیامبران قرار می‏گیرد و از آن‏جا به انسان‏ها ابلاغ می‏شود. مقام آمریت یا ربوبیت خدا، «عرش». خوانده می‏شود چون خزائن همه آنچه که در عالم طبیعت هست، در عالم ملکوت می‏باشد ونیز سر رشته همه‏ی حوادث و پدیده‏ها و حرکات عالم ماده در عرش است، زمام امور عالم طبیعت، در عرش متمرکز شده است. و کرسی مرز میان عالم معنا و عالم طبیعت است، به عبارت دیگر، مرزی است که باطن هستی را به ظاهر آن پیوند می‏دهد. می‏توان گفت: عرش مقام قانون‏گذاری است و کرسی مقام اجرا، عرش، تدبیر دو عالم ملکوت و طبیعت است و کرسی اداره‏ی عالم طبیعت. در ارتباط بین مفاهیم عرش و کرسی و لوح و قلم در عالم معنا می‏توان گفت: لوح و قلم در عالم معنا در خدمت عرش و کرسی در جهت اجرای فرامین پروردگار در اداره‏ی امور جهان هستی است.

بررسی تطبیقی آرا غزالی، ملاصدرا و علامه طباطبایی در خصوص ایمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی 1391
  قدسیه ماجدی   عین الله خادمی

چکیده نخستین ارزشی که در آموزه های دینی، مردم بدان فرا خوانده می شوند، و یکی از مسائل چالش برانگیز و در عین حال مهّم و کلیدی در طول تاریخ تفکّر اسلامی، «ایمان» است. امّا سوالاتی از قبیل اینکه «ماهیّت ایمان چیست و مولفه های اصلی آن کدامند» همواره حول این بحث مطرح بوده و هر گروه و فرقه ای بر اساس مشرب فکری خود در صدد پاسخگویی و تبیین آن بر آمده است. در این تحقیق سعی شده تا این سوالات را از منظر سه متفکّر اشعری و شیعی بررسی نماییم. غزالی، حقیقت ایمان را تصدیق و تسلیم قلبی نسبت به حقایق دینی می داند و معتقد است چون خداوند از بندگانش جز تصدیق نخواسته، یقین روان شناسانه برای سعادت آدمی، کافی بوده، در تحقّق ایمان، بین نقش برهان و ادّله وهمی، تفاوتی نیست. او قائل به افزایش وکاهش در کمال ایمان شده، و هرچند ایمان تقلیدی را می پذیرد، امّا کشف و انشراح صدر را بهترین طریق کسب ایمان می داند. وی بین اسلام و ایمان بسته به نوع بحث، رابطه ترادف، اختلاف، و تداخل مطرح می کند. از نظر صدرالمتألّهین، ایمان به معنی علم و تصدیق منطقی است، هرچند ایمان تنها یک پذیرش ظاهری نیست اما اقرار زبانی نیز در ایمان اهمیّت دارد. او با نگرش فلسفی خاص خود، یکی از پنج مرتبه ایمان را ایمان تقلیدی می داند و اسلام را مفهومی اعمّ از ایمان معرفی می کند. علاّمه ایمان را به معنی اذعان و تصدیق همراه با التزام به لوازم، که نتیجه آن رهایی مومن از شکّ است می داند. او ایمان را مرحله ای فراتر از علم؛ و مراتب ایمان «عوام النّاس»و «حق الیقین» را به ترتیب، پایین ترین و بالاترین مرتبه ایمان معرفی می کند. ایشان ایمان و اسلام را مفاهیمی ذو مراتب دانسته که هر مرتبه از ایمان، به دنبال مرتبه ای از اسلام حاصل می شود. کلید واژه ها: ایمان، اسلام، کفر، فسق، غزالی-ملاصدرا-علامه طباطبایی

بررسی تأثیر پذیری تفسیر تبیان شیخ طوسی از تفسیرجامع البیان طبری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی 1391
  محمد فریدونی مهرگان   علی اکبر شایسته نژاد

هدف از انجام این تحقیق « بررسی تأثیر پذیری و یا عدم تأثیر پذیری تفسیر تبیان شیخ طوسی از تفسیر جامع البیان طبری » است . / یافته های تحقیق : پایان نامه در پنج فصل تنظیم شده و هر فصل شامل چندین مبحث است. فصل اوّل : به کلیات اختصاص داده شده است که مشترک بین بیشتر پایان نامه هاست. فصل دوّم : روش تفسیری جامع البیان و تبیان بررسی شده و نیز در این فصل ابعاد و گرایش های تفسیری و نیز آراء ونظریات کلامی دو مفسّر یعنی طبری و شیخ طوسی بررسی و با هم مقایسه شده است. فصل سوم وجوه اشتراک و افتراق در تفسیر جامع البیان طبری و تبیان شیخ طوسی بررسی شده است که در طی آن منابع تفسیری، جایگاه روایت و جایگاه اهل بیت (ع) در این دو تفسیر مورد بحث و بررسی قرار گرفته، و با هم مقایسه شده است. فصل چهارم: تأثیر پذیری و تأثیرگذاری نام دارد که در طی آن علل تأثیر پذیری و میزان تأثیر پذیری تفسیر تبیان شیخ طوسی از تفسیر جامع البیان طبری ارزیابی شده و نیز تأثیر گذاری این تأثیر پذیری بر سیر تدوین تفاسیر شیعه بررسی شده و همچنین از روش های تأثیر پذیری تفاسیر نقلی متأخر از تفاسیر نقلی متقدم سخن به بیان آمده است. لازم به ذکر است که هر فصلی دارای یک مقدمه و یک نتیجه گیری به طور مجزا می باشد و پس از پایان هر فصل، مطالب جمع بندی و نتیجه گیری شده است. فصل پنجم: شامل جمع بندی مطالب ونتیجه گیری است که در آن یک نتیجه گیری کلی شده و تصریح گردیده که تفسیر تبیان شیخ طوسی از تفسیر جامع البیان طبری تأثیر پذیری داشته است و این تأثیرپذیری در واقع از جنبه روش تفسیری بوده است نه گرایشهای تفسیری . زیرا تفسیر تبیان شیخ طوسی تفسیری است با گرایش کلامی - اجتهادی ولی تفسیر طبری ، تفسیری است با گرایش روایی - اجتهادی و از جهت گرایشهای تفسیری این دو تفسیر کاملاً با هم متفاوت هستند . وجه غالب تفسیری تبیان کلامی است در حالیکه وجه غالب تفسیری جامع البیان روایی است . با توجه به این واقعیت می توان گفت که تفسیر طبری، الگوی روش تفسیری شیخ طوسی در تألیف تفسیر ارزشمند تبیان بوده است. نام طبری در حدود 650 بار در تبیان ذکر شده و در این میان شیخ طوسی بار ها به رأی شخصی طبری و ترجیهی که وی اختیار کرده است ، توجه و آنرا نقل می کند .

غلات و عملکرد آن ها در عصر صادقین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  صفدر ابراهیمی   علی اکبر شایسته نژاد

چکیده یکی از خطرناک ترین گروه های انحرافی-که سابقه ای طولانی دارد- جریان غالی گری ( غلو و غلات ) بوده است. زیرا همان طوری که از بعضی آیات قرآن فهمیده می شود مردمان گذشته نیز در عقاید و باورهای خود غلو و افراط می نمودند. با توجه به آیات قرآن می توان گفت غلو وافراط اهل کتاب درباره ی پیشوایان و پیامبران خود چشمگیر و قابل توجه بوده ، زیرا این عقاید و باور آنها در بسیاری ازآیات قرآن مورد نکوهش وسرزنش قرار گرفته است.هدف ازانجام این تحقیق تبیین نقش غلووغلات بویژه درعصرصادقین درتخریب چهره دین وقرآن است.پژوهش حاضر بامحوریت آیات قرآن وروایات ائمّه معصومین-علیهم السّلام-به منظورارائه تصویردرست ومعقول ازدین وجلوگیری از غلو وافراط درآن انجام شده است.این نوشتارازنوع بنیادی است وبه روش تحلیل محتوابااستفاده از منابع، مسأله ی غلو درعصرصادقین رامورد مطالعه قرارداده است.از نتایج بحث می توان سوءاستفاده غالیان ازشرایط تقیه ودسترسی محدود به پیشوایان دین والقای مطالب خودساخته به نام آنان برای رواج اباحی گری وتضعیف جایگاه خدا،پیامبروائمه نام برد.

ریشه های مادی گرایی در قرآن و روایات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  فروتن خسروی   زهرا کاشانیها

چکیده مقدّمه ی مطالعه در زمینه ی بعد مادّی گرایی انسان به علّت گرایش به امور دنیوی همواره مطرح بوده و قدمت آن به یونان باستان می رسد ، در صدر اسلام نیز این مسأله مطرح بوده است.غالب پژوهشگران با نگاه فلسفی آن هم از نوع غربی و رایج در دنیای مسیحیّت به آن نگریسته اند. نظرات اندیشمندان مختلف در قالب کتب تفسیری، اخلاقی و مقالات مستقل عرضه شده است.امتیاز این پژوهش ، مبتنی بودن آن بر قرآن و روایات می باشد. هدف از این نگارش دست یابی به یک قضاوت صحیح و جامع از مادّی گرایی است . نوع تحقیق بنیادی وروش آن تحلیل محتواست که پس از توصیف آرای صاحب نظران به تحلیل و نقد آن پرداخته است. از جمله نتایج آن عبارتند از این که: مادّی گرایی از نظر روحانی و جسمانی دارای انگیزه ها وریشه های پیدا و پنهانی است که تأثیر محیط بر آن قابل انکار نیست و گرایش انسان به امور مادّی موافق نیازهای طبیعی و نوع خلقت او است ، زیرا صانع حکیم گرایش به امور مادّی را برای دست یابی به اهداف متعالی در انسان قرار داده است وکیفیّت مواجهه ی انسان با این گرایش ها در جهّت مثبت یا منفی می تواند در تعیین سرنوشت او موثّر باشد. کلید واژه ها : مادّی گرایی - قرآن – روایت- اخلاق - الهیّون

ریشه های مادی گرایی در قرآن و روایات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی 1391
  فروتن خسروی   زهرا کاشانیها

مقدّمه ی مطالعه در زمینه ی بعد مادّی گرایی انسان به علّت گرایش به امور دنیوی همواره مطرح بوده و قدمت آن به یونان باستان می رسد ، در صدر اسلام نیز این مسأله مطرح بوده است.غالب پژوهشگران با نگاه فلسفی آن هم از نوع غربی و رایج در دنیای مسیحیت به آن نگریسته اند. نظرات اندیشمندان مختلف در قالب کتب تفسیری، اخلاقی و مقالات مستقل عرضه شده است.امتیاز این پژوهش ، مبتنی بودن آن بر قرآن و روایات می باشد. هدف از این نگارش دست یابی به یک قضاوت صحیح و جامع از مادّی گرایی است . نوع تحقیق بنیادی و روش آن تحلیل محتواست که پس از توصیف آرای صاحب نظران به تحلیل و نقد آن پرداخته است. از جمله نتایج آن عبارتند از این که: مادّی گرایی از نظر روحانی و جسمانی دارای انگیزه ها ریشه های پیدا و پنهانی است که تأثیر محیط بر آن قابل انکار نیست . گرایش انسان به امور مادّی موافق نیازهای طبیعی و نوع خلقت او است ، زیرا صانع حکیم گرایش به امور مادّی را برای دست یابی به اهداف متعالی در انسان قرار داده است وکیفیت مواجهه ی انسان با این گرایش ها در جهّت مثبت یا منفی، می تواند در تعیین سرنوشت او موثّر باشد.

بررسی تطبیقی وحی رسالی درتفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی وتفسیر فی ظلال القرآن سید بن قطب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی 1391
  شهره تحویلی دربان   زهرا کاشانیها

شناخت پدیده وحی و تبیین آن از دیرباز مسأله ای مطرح میان اندیشمندان بوده، درهرعصر و زمانی، رویکردهای مختلفی درجهت اثبات و انکار آن اظهارشده است. درمورد ماهیت وحی و مراتب آن نیز نظرات متفاوتی مطرح شده؛ علاوه بر بررسی هایی که متکی بر آیات قرآن است، برخی از بحثها دراین زمینه رویکردی کلامی داشته و بعضی، مبتنی بر دیدگاه فلسفی و عرفانی است و درسده اخیر در جوامع علمی وحی به عنوان تجربه ای دینی نیز مورد بررسی قرارگرفته است. دراین پژوهش که مشتمل بر چهار فصل است، دیدگاه دو مفسر درباره وحی و مراتب آن بیان گردیده است و دراین راستا نظرات گوناگون و اشکالات وارد برآنها باتوجه به دیدگاه ایشان تبین شده، درپایان شباهتها و تفاوتهای این دو دیدگاه بیان گردیده است. نوع تحقیق بنیادی و روش آن تحلیل محتواست، اگرچه درباره وحی و ابعادآن مطالعات و پژوهش های بسیاری صورت گرفته، با بررسی هایی که انجام شد، تحقیقی با این عنوان که هدف اصلی آن مقایسه آرا دو مفسر معاصر شیعی و سنی پیرامون وحی و مسائل مربوط به آن باشد، یافت نگردید. آیتآ? جوادی وحی آسمانی را مشاهده همه حقایق موثر درتأمین حیات معقول انسانی، از طریق علم حضوری میداند؛ مفسر تسنیم دربیشتر مباحث از روش استدلالی بهره میگیرد، تا جایی که وحی را دربخشی از آموزه هایش دارای نقش تأییدی و ارشادی نسبت به عقل بشری میداند، نه اینکه در تقابل با آن قرار گیرد. سید قطب دراصل وحی را یک نوع تماس و اتصال شگفت انگیز میداند که جز خداوند کسی نمیتواند آن را محقق سازد. او بارها به ناتوانی و محدودیت عقل درشناخت حقیقت امور اشاره کرده است ودر تفسیر فی ظلال القران به این امر تصریح میکند. کلیدواژه : تسنیم، عصمت، وحی، فی ظلال القران، عقلانیت وحی، تجربه دینی، سیدقطب، جوادی آملی

عقل فعال از دیدگاه ابن سینا ، فارابی و سهروردی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی 1390
  احمد احمدی   عین اله خادمی

چکیده : عقل فعال به عنوان مرتبه ای از نفس انسان، برای اولین بار در آثار ارسطو مطرح شد و برجسته ترین نظریه ی مشایی در مورد عقل فعال در فلسفه ی فارابی و ابن سینا به عنوان آخرین عقل از سلسله عقول طولیه، ممکن الوجود، مجرد تام و مستقل از انسان ارائه شد. عقل فعال کار کردی عالی و گسترده در وجود شناسی مشایی دارد. این عقل به عنوان حلقه ارتباط بین مجردات (عقول طولیه) و مادیات مبدأ صدور کثرات جهان مادی و کدخدای عالم تحت القمر است. ایجاد هیولی، عناصر اربعه، مرکبات و نفوس ( غیر فلکی ) وابسته به افاضه ی صور وجودی از عقل فعال با معاونت حرکات و اوضاع فلکی می باشد. عقل فعال در حیطه معرفت شناسی مشایی نیز جایگاهی برجسته دارد. معرفت انسانی ( ادراک حصولی ) در تمام مراتب خود وابسته به افاضه ی صور کلی و معقولات توسط این عقل بر نفس ناطقه و خروج آن از قوه به فعلیت است. سهروردی در تبیین صدور کثرات مادی، نظریه عقول عرضیه را مطرح کرد. وی عقول عرضیه را سلسله ای از انوار مجرد قاهره می داند، که هریک رب النوع یک نوع مادی هستند. این عقول کلی اند؛ به این معنا که اصل افراد خویش بوده و همه کمالات مادون را واجد بوده و فیض آنها به مادون علی السویه است. آنها در عرض هم واقع شده اند، به این معنا که فاقد رابطه ی علی و معلولی اند. عقول عرضیه از جهت وجود شناسی و معرفت شناسی نقش بسزایی در فلسفه ی سهروردی دارند؛ بدین صورت که عالم محسوسات، معلول انوار عرضیه ی حاصل از اشراقات است. اجسام عنصری از جهت فقر هر نور عرضی صادر شده اند. مّثّل معلقه، موجوداتی بالاتر از عالم محسوسات و پایین تر از عالم معقول هستند که توسط انوار عرضیه حاصل از مشاهدات، ایجاد شده اند. کلید واژه : عقل فعال، عقول طولیه،وجودشناسی،معرفت شناسی.

معناشناختی درزمانی پنج تک واژه اخلاقی قرآن کریم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی 1391
  آناهیتا هادیان   علی اکبر شایسته نژاد

در دور? معاصر، دانش معناشناسی از مباحث جدید و مفید در حوز? علوم قرآن است. معناشناسیِ واژگانِ قرآن که در حقیقت، نوعی فرهنگ واژگان قرآنی محسوب می شود، در پیِ کشفِ معنایِ واژگانِ قرآن کریم است که در دو قالب معناشناسی تاریخی و معناشناسی توصیفی، ارائه می شود. در معناشناسی تاریخی، بررسی می شود که معنای اولیّ? واژه چه بوده و در گذر زمان چه تطوّرات معنایی یافته است و معناشناسی توصیفی به مطالع? رابط? معنایی واژگان در یک حوز? معنایی در مقطع زمانی خاص می پردازد. با بررسی احادیث، روایات، تفاسیر، فرهنگ لغات و کتب ادبی که در دوره های مختلف نوشته شده، معلوم می شود که پنج واژ? تَجَسَّسُوا، تُصَعِّر، سامِدون، سَعید و نَمیم، تطوّرات معنایی یافته اند.

بررسی تطبیقی آراء دو فرقه ی اثنی عشر و اسماعیلیه پیرامون ظهور منجی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی 1391
  فاطمه آبشاری   عین الله خادمی

مسئله ی ظهور از اصلی ترین عقاید تشیع محسوب می شود، که از اهمیت خاصی برخوردار است، در این میان شیعیان امامیه و اسماعیلیه از این قاعده مستثنی نیستند. امامیه کسانی هستند که به امامت دوازده امام معتقدند، و آخرین آن ها را مهدی موعود می دانند و در انتظار ظهورش هستند، و اسماعیلیه، خود به چندین گروه تقسیم می شوند که هر یک عقاید ویژه ای در خصوص مسئله ی ظهور دارند؛ بعضی از آن ها (همچون اسماعیلیان نخستین و قرامطه) در انتظار ظهور امام غایب هستند و بعضی (همچون فاطمیان و نزاریان) امام موعود را غایب نمی دانند. امامیه و اسماعیلیه عقیده به برقراری صلح و امنیت در سراسر عالم دارند، و آن را جزء وظائف قائم می دانند، البته اختلافاتی در عقیده به این مسئله، در دو فرقه ی مذکور دیده می شود، مانند کیفیت مبارزه قائم؛ اسماعیلیه بر این باورند که قائم به شدت با مخالفین مبارزه می کند، اما امامیه قائل به نقش هدایت گر مهدی هستند.

بررسی مفهوم ضحک و بکاء و حزن و فرح از منظر قرآن و روایات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی 1392
  عبد الرضا امیدی نقلبری   محسن میرباقری

چکیده خنده و گریه و شادی و حزن از جمله مقولاتی هستند که نقش به سزایی در سلامت و یا عدم سلامت جسمی و روانی انسان داشته و مکمل رفتار انسان در جهت کسب سعادت و یا شقاوت اخروی وی می باشند؛ شناخت انواع آنها در حیطه های مختلف، آثار مثبت و منفی آنها و موارد حسن و قبح و حد و مرز آنها تکلیف ما را در چگونگی استعمال این مواهب الهی معین خواهد ساخت. این مجموعه بر آن است تا ضمن پرداختن به این مباحث، رابطه این امور را با زندگی دنیوی و اخروی انسان و درجه حساسیت آنها را از منظر دین و موقعیت هر کدام را در رفع حوائج مادی و معنوی انسان و رابطه برخی از این مقولات را با تعقل و تفکر، مورد بررسی قرار دهد. بیان ترکیب صحیحی از امتزاج ضحک و بکاء و حزن و فرح و ارائه دیدگاهی خاص در مورد حزن فرح بخش از دیگر ویژگیهای این مجموعه می باشد.

وقایع قیامت در آیینه اسماء قرآنی آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی 1392
  مرتضی حسینی   محسن میرباقری

یکی از اصلی¬ترین مباحث مطرح شده در قرآن، بحث معاد است. از روش¬های قرآن برای بیان معارف مربوط به قیامت، ذکر اسامی متعدد برای این روز است. در قرآن کریم برای قیامت صدو بیست اسم ذکر شده است. قرآن کریم در قالب اسامی قیامت، وقایع مهم آن روز را بیان داشته است. درک درست این وقایع بر نوع زندگی انسان در عالم دنیا تأثیر بسزایی دارد. بسیاری از وقایعی که انسان در جهان آخرت با آن مواجه می¬شود، ریشه در نوع عمل او در دنیا دارد. در نتیجه شناخت وقایع قیامت می¬تواند در کیفیت بخشی زندگی انسان تأثیر داشته باشد. هدف از این پژوهش شناخت درست وقایع قیامت می¬باشد. و سعی شده که این شناخت در پرتو اسماء قرآنی قیامت باشد. در اسماء قیامت وقایعی مهمی مانند: نفخ صور، زلزله قیامت، حسابرسی اعمال، جزا دادن به بندگان، جاودانگی در قیامت، و ... بیان شده است. این پژوهش از نوع پژوهش¬های بنیادی است و در آن به روش تحلیل محتوا و با استفاده از متون تفسیری و روایی به بیان مهم¬ترین وقایع قیامت پرداخته شده است. واژگان کلیدی: قیامت، قرآن، اسماء قیامت، وقایع قیامت.

بررسی مراتب بهشت و جهنم از دیدگاه قرآن و روایات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  امین زیرک اصل   علی اکبر شایسته نژاد

معاد از اصلی ترین بحث های مطرح شده در قرآن است. آیات بسیاری از این کتاب مقدس به امر معاد و مطالب مربوط به آن اختصاص دارد.به طوری که بیش از یک سوم آیات قرآن در مورد مسائل مربوط به معاد است. از شیوه های قرآن برای مطرح کردن مسائل قیامت، آوردن آیاتی است که موجب تشویق و ترغیب افراد برای رسیدن به درجات عالی بهشت و در مقابل آن انذار افراد، برای خودداری از انجام اعمال ناپسند و جلوگیری از رسیدن افراد، به درکات دوزخ است .در قرآن بسیاری از آیات مطرح شده مربوط به اوضاع و احوال بهشتیان و جهنمیان و وصف بهشت و جهنم است. همچنین برای بهشتیان درجات متفاوتی ذکر شده است و معیار رسیدن به این درجات، داشتن ایمان و عمل صالح است، در مقابل، برای جهنم نیز درکات متفاوتی ذکر شده است، که وجود رذایل اخلاقی و اعمال بد،موجب تقسیم بندی مجرمان در طبقات مختلف جهنم می شود.در یک تقسیم بندی می توان مراتب بهشت و جهنم را به دو دسته تقسیم کرد: 1- مراتبی که در قرآن و روایات مستقیماً در مورد آن صحبت شده است.2- مراتبی که فقط اشاراتی در قرآن و روایات نسبت به آن ها شده است و این مراتب در بین درجات بهشت و طبقات جهنم جای دارند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و وصف مراتب بهشتی و درکاتی که برای جهنم در قرآن و روایات ذکر شده است، می باشد. البته ذکر این نکته لازم است که محوریت با مراتبی است که در قرآن و روایات مستقیماً در مورد آن صحبت شده است. در این پژوهش سعی شده است تا اوصافی که در مورد مراتب بهشت و جهنم در قرآن و روایات بیان شده است، مورد بررسی قرار گیرد. خداوند بخش مهمی از وقایع قیامت را در قالب آیات بهشتی و دوزخی بیان کرده است با تجزیه و تحلیل این آیات می توان به دید بهتر و وسیع تری در مورد مراتب بهشت و جهنم دست یافت. این پژوهش از نوع پژوهش های بنیادی است و به روش شناسایی آیات و فقه الشناسی احادیث با استفاده از متون تفسیری و روایی به وصف مراتب بهشت و جهنم پرداخته است.

قلمرو شفاعت در قرآن و حدیث و رد شبهات در رابطه با شفاعت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی 1390
  فرزانه خانی منشادی   زهرا کاشانیها

چکیده مسئله شفاعت مورد اتفاق علمای اسلام از شیعه و اهل تسنن می¬باشد و از مسلمات دین مبین اسلام است. اعتقاد به شفاعت به افراد آلوده هشدار می¬دهد که مأیوس نشوند بلکه به دستور قرآن-کریم از ایمان و پیروی از اولیاء حق که شفیع روز محشرند برای تقرّب به پیشگاه خدا به عنوان وسیله استفاده کنند. این نه تنها شرک نیست بلکه عین توحید خواهد بود. اعتقاد به شفاعت پدید-آورنده امید در دل گنهکاران و مایه بازگشت آنان در نیمه زندگی، به سوی خدا است اگر حقیقت شفاعت درست مورد بررسی قرار بگیرد، اعتقاد به شفاعت نه تنها مایه جرأت بر گناه نمی باشد، بلکه سبب می شود که گروهی به امید این که راه بازگشت به سوی خدا به روی آنان باز است به وسیله اولیاء خدا، آمرزش¬الهی را نسبت به گذشته جلب کنند، از عصیان دست برداشته به سوی حق بازگردند.در مسئله شفاعت تأکید آیات بر این است که شفاعت مخصوص خداست و تنها شفاعت منوط به اذن پروردگار است. باید گفت اذن خدا شامل حال کسانی می¬شود که شرائط لازم برای برخورداری از شفاعت را در وجود خود حفظ¬کرده¬اند و توانسته¬¬اند شایسته شفاعت شوند. اثر شفاعت دو جانبه است، شامل افزایش مقام و ترفیع درجه و نجات از عذاب می¬شود. ¬¬¬نوع تحقیق بنیادی و روش آن تحلیل محتوا می¬باشد و به این نتیجه رسیدیم که هیچ یک از دلایل معتزله مبنی بر این¬که شفاعت شامل مرتکبان کبائر نمی¬شود و به مؤمنان با عمل اختصاص دارد مدعایشان را ثابت نمی¬کند. وهابیت نیز با وجود این¬که اصل شفاعت را قبول دارند، شبهاتی بر آن وارد کرده¬اند. با بررسی که انجام شد اشکالات وارده به مساله شفاعت از طرف وهابیان و دلایل آنها در رد شفاعت شفیعان، قابل قبول نیست. شفاعت در دنیا و عالم برزخ وآخرت شامل حال واجدین شرایط می¬شود. کلیدواژه¬ها: شفاعت- شفیع- شفاعت مأذون- شفاعت مردود- شفاعت¬تکوینی - شفاعت تشریعی

نقد و بررسی سمبلیک بودن برخی مفاهیم قرآن کریم با تکیه بر تفسیر المنار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  غلامرضا عرب   علی اکبر شایسته نژاد

چکیده زبان قرآن در بیان مفاهیم از جمله مباحث بحث¬برانگیز در عصر حاضر می¬باشد که مفسّران دیدگاه¬های متنوعی در این زمینه بیان نموده¬اند؛ برخی بر این عقیده¬اند که تمامی گزارش¬های قرآن واقعی و حقیقی هستند و قصه¬های غیر واقعی و تخیّلی از ساحت ربوبی قرآن به¬دور است، عالمانی براین باورند که بسیاری از گزارش¬ها، نقل¬ها و داستان¬های قرآن¬کریم سمبلیک می¬باشند، و پرداخته شده تا از آن¬ها بهره¬های تربیتی گرفته¬شود از نظر آنان چون قرآن کتاب هدایتی است، آوردن صورت¬های تخیّلی و نمادین نقصی برای قرآن¬کریم محسوب نمی¬شود، اما برخی از مفسّران این مطلق¬نگری را مردود دانسته و راه میانه را رفته¬اند و معتقدند که برخی از مفاهیم قرآن جنبه¬نمادین دارند تا بوسیله¬ی آن¬ها مفاهیم حقیقی را متناسب با درک و فهم انسان بیان کنند.از قرن نوزدهم میلادی جریان عقل¬گرایی در تفسیر به طور خاص توسط صاحبان تفسیر المنار یعنی محمدعبده و شاگردش رشیدرضا آغاز گردید، پژوهش¬هایی در این زمینه صورت گرفته است و مطالب فراوانی نیز در تفاسیر متعدد یافت می¬شود، از امتیازات این پژوهش علاوه بر رویکرد به مسائل زبان قرآن، به بیان دیدگاه تفسیری صاحبان المنار و نقد و بررسی دیدگاه مفسّران در مورد برخی مفاهیم قرآن پرداخته است. نوع تحقیق بنیادی وبه روش شناسایی آیات، فقه¬شناسی احادیث و با استفاده از متون تفسیری و روایی به بیان برخی مفاهیم و نقد و بررسی آن¬ها، پرداخته سپس واقعی یا نمادین بودن آن¬ها را مشخص نموده است، هدف پژوهش این است که با مطالعه و تدقیق درآیات قرآن به درک و فهمی نائل آییم که مقصدش سعادت بشر در دنیا و آخرت باشد.

بررسی سندی و متنی روایات تفسیری امام صادق (ع) در جزء 22 قرآن مجید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  پریناز عبدی   حسین صفره

چکیده خداوند دین خود را در قالب«وحی قرانی » و «وحی بیانی » بر بشر عرضه داشته است سهم عظیمی از «وحی بیانی» به صورت آموزه های خاص دینی تنها در اختیار وارثان علم پیامبر(ص) ؛یعنی اهل بیت (ع قرار گرفت که بخش مهمی از آن ، قرآن و تفسیر آن است .از این رو در کنار بهره گیری از «ثقل اکبر» نیاز به مراجعه به «ثقل اصغر» یعنی ائمه (ع) امری ضروری و اجتناب ناپذیر می نماید در این جا به سبب اهمیت نقش امام صادق(ع) در تفسیر قران و نقش روایات ایشان در تدوین مکتوبات حدیثی شماری از احادیث تفسیری ایشان در ذیل جزء 22 قران کریم ازتفسیر روایی نورالثقلین جمع آوری ومورد بررسی سندی ومتنی قرار گرفته است. این پایان نامه از نوع پژوهشهای بنیادی بوده و به روش کتابخانه ای و مراجعه به کتب، مقالات ، پایان نامه ها و.... صورت گرفته است . هدف پژوهش بررسی سندی و دلالی روایات تفسیری امام صادق (ع) در جزء بیست و دوم قرآن کریم است، تا احادیث معتبر تفسیری از احادیث غیر معتبر که از ناحیه امام صادق (ع) در مورد آیات جزء 22 قرآن وارد شده است، شناسایی شده، تا فهم قرآن آسان تر گشته و به نقش اهل بیت (علیهم السلام) در زمینه تفسیر قرآن بیشتر توجه شود. احادیث جمع آوری شده در این تحقیق 126روایت ذیل پاره ای از آیه های جزء 22می باشد که از میان آنها 61روایت از نظر سندی معتبر و بقیه غیر معتبر تشخیص داده شده اند ولی از نظر دلالت ، قریب به اتفاق احادیث معتبرند.

بررسی شواهد قرآنی دعاهای دوازدهم و سی و یکم صحیفه سجادیه در مورد توبه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی 1393
  عبدالرضا اسدی خسروخانی   علی اکبر شایسته نژاد

یکی از پرشمارترین فرازهای صحیفه سجادیه مربوطبه توبه است، امامسجاد(ع) ضمن این که در دعا هایمختلف به صورت پراکنده به بیان توبه حقیقی پرداخته؛ دعاهای دوازدهم و سی و یکم رابه توبه اختصاص داده است. تحقیق حاضر که با عنوان بررسی شواهد قرآنی و روایی دعاهای دوازدهم و سی و یکم صحیفه سجادیه استپیوند عمیق این دو دعا را با قرآن و روایات معصومین به خوبی نشان می دهد. در این پژوهش، نگارنده ابتداکلید واژه های؛ امام سجاد(ع)، صحیفه سجادیه، دعای دوازدهم و سی و یکم صحیفه سجادیه و توبه را مورد بررسی قرار داده، سپس شواهد قرآنی مستقیم و غیر مستقیم منطبق بر کلام امام سجاد(ع) در این دو فقره دعا را ارائه کرده و در پایان مضامین ادعیه را مورد بررسی قرار داده است.بر این اساس تحقیق حاضر در چهار فصل تنظیم شده که درفصل نخست، ضمن اشاره به طرح تحقیق و مسائل مربوط به آن، به توضیح مختصر مفاهیم کلیدی موضوع پرداخته شده است، فصل دوم که مهمترین فصل پایان نامه است؛ به بررسی شواهد قرآنی ادعیه مذکور پرداخته و شرح برخی از بندهایی که در فصل سوم مورد بررسی قرارنگرفته را بیان کرده است. فصل سوم تحقیق به واکاوی مضامینی چون؛ حقیقت، فلسفه و چرایی، مبانی، آداب و ثمرات توبه حقیقی(نصوح) پرداختهو مطالب بکر و ارزشمندی را در این رابطه ارائه کرده، در پایان و در فصل چهارم نیز نتیجه گیری از تحقیق و ارائه پیشنهادات ارائه شده است . واژگان کلیدی:امام سجاد(ع)، صحیفه سجادیه، دعاهای دوازدهم و سی و یکم ، توبه، شواهدقرآنی.

بررسی تطبیقی "عصمت" از منظر فخر رازی و علامه مجلسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی 1393
  مصطفی روح الامینی   عین الله خادمی

چکیده: یکی از مسائل مهم و بنیادی در حوزه ی تفکر کلامی مسأله ی عصمت انبیاء و ائمه (ع) بوده که علمای اسلامی هر یک به نوبه ی خود، به این امر مهم پرداخته اند، و با رفع شبهات وارده بر عصمت انبیاء وتبیینآیاتی که مبین صدور سهو و گناه از پیامبر است، وحی و گفتار و سیره ی این پیشوایان الهی را استوارترین راه هدایت، برای جامعه ی بشری معرفی نموده اند.این نوشتار با روشی توصیفی – تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای درچهار فصل به بررسی مباحث مختلف در حوزه "عصمت" پرداخته است.درفصل اول به بیان مسأله تحقیق پرداخته شده وپس ازبیان اهداف وسوالات تحقیق، عصمت ازنظرلغت واصطلاحموردبررسی قرارگرفته،سپس مباحثِ مراحل وابعادعصمت،بحث عصمت واختیار،شبهات پیرامون عصمت انبیاء وتاریخچه پیدایش بحث عصمت مطرح گردیده است.درفصل دوم وسوم آراء امام فخر رازی و علامه مجلسی مورد واکاوی قرار داده است. این دو دانشمند اشعری و شیعی، به تحلیل معنا و مفهوم عصمت و ابعاد و مراحل آن پرداخته و حیطه ی اعتقادات، تبلیغ رسالت، احکام و فتوا و افعال و سیره را از جمله مواضع اختلافی، میان متکلمان در باب عصمت انبیاء، معرفی نموده اند. ایشان ضمن اینکه عصمت را با اختیار هم آهنگ می دانند، دلایلی بر ضرورت عصمت انبیاء اقامه نموده اند. امام فخر رازی، عصمت را، پس از نبوت ضروری دانسته، اما علامه مجلسی، معصومین (ع) را در تمام طول عمر، از گناه، اشتباه، سهو و نسیان، مصون و معصوم، می داند. اختلاف ایشان، در بحث عصمت امام، سهم ویژه ای از این تحقیق را به خود اختصاص داده ونگارنده به نقدوپاسخگویی به شبهات امام فخررازی برعصمت امام پرداخته وبیان می کند که چگونه علمای شیعه ازجمله علامه مجلسی با دلایلی عقلی ونقلی به دفاع ازحریم عصمت ائمه اطهارعلیهم السلام پرداخته وایشان رابرخلاف دیدگاه رازی مصداق حقیقی اولی الامردانسته اند..سپس دیدگاه این دو دانشمند درباره ایات موهم صدورگناه ازپیامبرمورد بررسی قرار گرفته داست.درفصل اخر، بابررسی تطبیقی به تحلیل دیدگاههای رازی ومجلسی وبیان نقاط تشابه وتفاوت اراء این دو دانشمنددر چهار محور مبانی فکری ومفاهیم ،براهین ارائه شده وتبیین ایات موهم صدور گناه پرداخته شده است. کلید واژه ها: 1- عصمت 2- انبیاء 3- معاصی 4- علامه مجلسی 5- فخر رازی 6- دلایل عقلی و نقلی 7- عصمت و اختیار 8- عصمت و لطف.

بررسی اهمیت رزق و روزی و مسائل معیشتی از دیدگاه قرآن و احادیث
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی 1393
  عاطفه دژپسند بنه ساعت بک   زهرا کاشانیها

چکیده رزق و روزی همان عطا وبخشش پی درپی و همیشگی ازجانب خداونـد سبحان اسـت که ازآن نفع برده می شود، خواه مادی باشد خواه معنوی. رزق و روزی ازجمله مسائل مهمی است که خداوند متعال که تنها رازق هستی است درآیات متعددی ازقرآن کریم به این مسأله اشاره فرموده و بعد از بیان آفرینش پدیده های عالم، مسأله رزق مطرح گردیده است. کسب روزی حلال یکی از اساسی ترین مسائل پیش روی بشر است که تأثیرمستقیم وغیرمستقیم بسزایی درسرنوشت دنیا وآخرت انسان دارد. بنابراین اهمیت وضرورت پرداختن به این موضوع از آن جهت است که مال حرام پیوسته در روح وروان آدمی تأثیرمی گذارد، بنابراین افرادی که نمی خواهند به حرام خواری آلوده شوند باید عوامل وزمینه های گرفتاری درمال حرام رابشناسد. هدف از این پژوهش بیان مواردی ازآیات و روایات است که دیدگاه اسلام را درمورد اهمیت رزق حلال مشخص می کند و نیز پرداختن به این نکته مهم که حکمت تفاوت روزی انسان ها در چیست و چه عواملی در گشایش وتنگی روزی انسان می تواند موثر باشد. ازجمله نتایج مهم این پژوهش می توان به این نکته اشاره کرد که باتوجه به این که فقط خداوند رزاق است، وروزی انسان ها را تضمین کرده است اما این مغایرتی با تحریض به تلاش و تدبیر برای جلب رزق ندارد؛ و تلاش و تدبیر اختیاری انسان، به خواست حضرت حق درجریان روزی وی دخیل است. و هم چنین رسیدن به این اصل مهم که متفاوت بودن روزی انسان ها برحکمت هایی مبتنی است که ازجمله این حکمت ها: آزمایش انسـان ها، مصلحت آفریدگان، مجازات دنیوی و... می باشد. روش نگارش در این پژوهش به صورت کتابخانه ای بوده است. کلید واژه ها: رزق، حلال، حرام ، گشایش روزی، تنگی روزی

بررسی آیات امید بخش قران با تاکید بر تقویت روحیه جوانان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی 1393
  منیزه رزمی   علی اکبر شایسته نژاد

امید، مدار تسلی انسان و نقطه اتکای بشریت است. بدون امید، زندگی با مرگ یکسان است. هر آیه و حتی هر واژه قرآن، این معجزه جاودان، در دل های خسته و ناامید انقلابی از شور و امید به پا می کند. در این نوشتاربه روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از آیات و روایات به تبیین آیاتی از این کلام پر مهر و عطوفت پرداخته شده است که تیرگی ناامیدی ها را از دل ها شسته، نور امید و نشاط و تحرک را بر صحنه زندگی انسان های دورمانده از اصل خویش می تاباند. هدف از این پژوهش تقویت روحیه انسان-ها، خصوصاً جوانان برای بنای جامعه ای موفق، مستقل و پرتلاش است. ارتباط سازنده با خدا و خلق خدا، توجه به جهان آخرت، مثبت اندیشی و الگوپذیری از اسوه های قرآنی از امیدبخش ترین عوامل یاد شده در قرآن برای ایجاد و تقویت روحیه امید می باشند.

معناشناسی سعادت از دیدگاه قرآن و روایات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  نسا خوشنوازی   علی اکبر شایسته نژاد

سعادت از قرآن و احادیث مورد بررسی قرار گرفت و به آیات و روایات مختلف رسیدگی شد

حشر از منظر شیخ طوسی و ملاصدرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده علوم انسانی 1393
  ابوذر پاک نهاد   عبداله صلواتی

معاد از جمله دغدغه های فطری انسان و همراه تفکر وی در طول تاریخ بوده است. و حضور تعداد زیادی از آیات قرآن در این خصوص نشانگر اهمیت این موضوع است . پذیرش معاد در میان مسلمانان امری مورد اتفاق است ولی در خصوص اقسام و کیفیت معاد ،در میان فلاسفه و متکلمان معرکه ی آراء وجود دارد . در تحقیق حاضر،شیخ طوسی با نگرش کلامی و ملاصدرا با نگرش فلسفی ،در برخی موارد با هم اشتراک عقیده و در برخی دیگر اختلاف عقیده داشته اند،از میان دیدگاه های در خصوص معاد با سه دیدگاه الف)صرفا جسمانی ب)صرفا روحانی ج)ترکیبی از جسمانیت و روحانیت رو به رو هستیم. نگارنده در این تحقیق پس از ذکر ماهیت معاد، بررسی مولفه ها و استخراج آثار تربیتی معاد در یک نگاه خاص و در یک نگاه برآیندی ،با روش تحلیل محتوا خواهد بود

نقد و تحلیل روش تفسیری مقاتل بن سلیمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1387
  علی اکبر شایسته نژاد   کاظم قاضی زاده

چکیده ندارد.

فلاح وفوز در قرآن و حدیث
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1372
  علی اکبر شایسته نژاد   احمد بهشتی

در این رساله نخست به بررسی مفاهیم لغوی هریک از دو واژه فلاح و فوز پرداخته ایم و مقایسه ای میان آندو بعمل آورده ایم . سپس بطور مشروح پیرامون عوامل و موجبات فلاح و تبیین فوز و امتیازات فائزین و موجبات و نتایج آن سخن گفته ایم . و مقایسه ای میان فلاح وفوز و وجوه تشابه و امتیاز آنها بعمل آورده ایم در پایان بحث مختصری پیرامون عوامل سعادت آفرین انسان در کشمکش با دنیای تکنولوژی و لزوم بهره گیری از قرآن و ائمه برای رستن از هر نوع قید و بند اسارت و ورود به زندگی انسانی نموده ایم و ضرورت انطباق صورت انسانی با سیرت و ظاهر و با باطن را یادآور شده ایم و با این نتیجه : برای دستیابی به رضوان الهی که بالاترین انگیزه تلاش و منشاء همه خیرات و برکات است راهی جز فعالیت و تلاش مستمر و عالمانه در ابعاد فردی و اجتماعی و هماهنگ با محراب آفرینش وجودندارد.