نام پژوهشگر: مصطفی شریف خلیفه سلطانی
آرزو ابراهیمی دینانی احمد رضا نصر اصفهانی
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقاط قوت و ضعف فرایند تغییر در طرح ارزشیابی کیفی- توصیفی در استان اصفهان به انجام رسیده است. به عبارت دیگر، این پژوهش درصدد بوده است تا فرایند تغییر را در پنج حیطه شامل: تدوین و طراحی، اشاعه و انتشار، پذیرش، اجرا و نهادینه کردن در طرح ارزشیابی توصیفی از دیدگاه معلمان، مدیران و کارشناسان مجری طرح ارزشیابی توصیفی در استان اصفهان بررسی نماید. این پژوهش، در هم تنیده (کمی- کیفی) و از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل دو بخش است. بخشی از جامعه ، معلمان و مدیران مجری طرح در استان اصفهان هستند که از طریق پرسشنامه نظرات آن ها جمع آوری شده است. جامعه دیگر را کلیه کارشناسان سنجش و ارزشیابی که مجری طرح در استان می باشند، تشکیل می دهد. در این پژوهش با توجه به تعداد کم جامعه، نمونه گیری انجام نشده و از روش سرشماری استفاده گردید. تعداد معلمان 44 نفر، مدیران 8 نفر و تعداد کارشناسان 10 نفر می باشد. در این پژوهش از سه ابزار اسناد و مدارک، پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. به منظور برآورد روایی سوالات مصاحبه و پرسشنامه، از روایی محتوا استفاده شده و نظر متخصصان در رابطه با کیفیت سوالات مورد توجه قرار گرفته است. برای برآورد پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرانباخ استفاده شده است که پایایی کل پرسشنامه (96/0) بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات کمی از روشهای آماری توصیفی مانند فراوانی، درصد میانگین، انحراف معیار، جداول و نمودارها و در تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبه از روش مقوله بندی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سوال اول (تدوین و طراحی) در بخش کمی، میانگین میزان توجه به تدوین و طراحی طرح ارزشیابی توصیفی 14/3 بوده که بیش از میانگین تعیین شده (3) می باشد. در بخش کیفی، کارشناسان ارزشیابی، از طرفی به مطلوبیت و مقبولیت اهداف طرح و از سویی دیگر به ضعف در مورد میزان مشارکت مجریان در تدوین و طراحی تأکید کردند و پیرامون هر یک، نکات مختلفی را ارائه نموده اند. در سوال دوم (اشاعه و انتشار) میانگین نمره میزان توجه به اشاعه و انتشار طرح ارزشیابی 94/2 بوده که کمتر از میانگین تعیین شده (3) می باشد. در بخش کیفی، کارشناسان ارزشیابی در دو مقوله ی کلی اطلاع رسانی و نوع اشاعه طرح، موارد متعددی را بیان نمودند. در سوال سوم (پذیرش)، میانگین نمره میزان توجه به پذیرش طرح ارزشیابی توصیفی 52/3 بوده که بیشتر از میانگین تعیین شده (3) می باشد. در بخش کیفی کارشناسان، به تحصیلات بالا، آموزش مداوم و مشارکت بیشتر مجریان در طرح به عنوان عوامل موثر در پذیرش تأکید نمودند. در سوال چهارم (اجرا)، در بخش کمی، میانگین نمره میزان توجه به اجرای طرح ارزشیابی توصیفی 89/2 بوده که کمتر از میانگین تعیین شده (3) می باشد. در بخش کیفی، مصاحبه شوندگان در دو مقوله ی میزان امکانات و منابع و انعطاف و استقلال در اجرا، موارد متعددی را بیان نمودند. در سوال پنجم (نهادینه کردن)، میانگین نمره میزان توجه به نهادینه کردن طرحی ارزشیابی توصیفی 55/2 بوده که از میانگین تعیین شده (3) کمتر می باشد. در بخش کیفی، کارشناسان به مواردی چون فرهنگ سازی در جامعه و ایجاد تغییرات بنیادی در نگرش و دانش معلمان، تأکید کردند. در مجموع می توان گفت که فرایند تغییر در طرح ارزشیابی توصیفی در پنج حیطه یکسان نبوده است. به این معنا که بیشترین میانگین مربوط به حیطه پذیرش و کمترین میانگین مربوط به حیطه ی اجرا می باشد.
اعظم جمالی زواره حسنعلی بختیار نصرآبادی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مبانی فلسفی برنامه درسی آموزش ابتدایی با تأکید بر دو رویکرد رئالیسم اسلامی و پراگماتیسم می باشد. برای انجام این پژوهش از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان، مدیران و برنامه ریزان آموزشی شهرستان اصفهان در سال تحصیلی 90-89 می باشد. نمونه گیری پرسش نامه از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم استفاده شده است. برای برآورد روایی پرسش نامه، از روایی محتوایی و صوری استفاده شد. پایایی پرسش نامه نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ در حد 93/0 تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسش نامه از نرم افزار آمارspss)) استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر بر طبق عناصر برنامه درسی بدین شرح می باشد: در رابطه با هدف های برنامه درسی یافته های پرسش نامه نشان داد که بین دیدگاه های فلسفی معلمان مدارس ابتدایی شهر اصفهان در دو رویکرد رئالیسم اسلامی و پراگماتیسم تفاوت معنادار وجود دارد و در این حیطه معلمان، بیشتر به سمت اصول فلسفه پراگماتیسم گرایش دارند. در رابطه با محتوای برنامه درسی یافته های پرسش-نامه نشان داد که بین دیدگاه های فلسفی معلمان مدارس ابتدایی شهر اصفهان در دو رویکرد رئالیسم اسلامی و پراگماتیسم تفاوت معنادار وجود دارد و در این حیطه معلمان، بیشتر به اصول فلسفه رئالیسم اسلامی گرایش دارند. در رابطه با راهبرد های یاد دهی ـ یاد گیری یافته های پرسش نامه نشان داد که بین دیدگاه های فلسفی معلمان مدارس ابتدایی شهر اصفهان در دو رویکرد رئالیسم اسلامی و پراگماتیسم تفاوت معنادار وجود دارد و معلمان در این حیطه به اصول مشترک بین فلسفه رئالیسم اسلامی و پراگماتیسم گرایش دارند. در رابطه با راهبردهای ارزشیابی یافته های پرسش نامه نشان داد که بین دیدگاه فلسفی معلمان ابتدایی شهر اصفهان در دو رویکرد رئالیسم اسلامی و پراگماتیسم تفاوت معنادار وجود دارد و معلمان در این حیطه ،بیشتر به اصول فلسفه پراگماتیسم گرایش دارند.
زکیه ابراهیمی سید ابراهیم میرشاه جعفری
چکیده هدف از پژوهش حاضر، تعیین مهم ترین نقاط قوت و ضعف شیوه های ارزشیابی دانشجویان مقطع کارشناسی در دانشگاه اصفهان از دیدگاه دانشجویان و اساتید بود. در این پژوهش به لحاظ ماهیت موضوع و اهداف پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشجویان و اعضای هیأت علمی رسمی دانشگاه ?? ) در هفت دانشکده مشغول به خدمت و تحصیل بوده اند و جمعیت آن ها به - اصفهان بود که در سال تحصیلی ( ?? ترتیب ( ???? ) و ( ??? ) نفر بوده است. از این تعداد با استفاده از فرمول حجم نمونه، نمونه آماری برای دو گروه به ترتیب ??? ) و ( ??? ) نفر برآورد شد. ) افراد نمونه مذکور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پرسشنامه شامل ( ?? ) سوال بسته پاسخ بر مبنای مقیاس درجه بندی ? محاسبه گردید. هم چنین جهت تعیین روایی / لیکرت بود. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ?? پرسشنامه از روایی وابسته به محتوا استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پژوهش، با استفاده از از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. spss برنامه های نرم افزاری نتایج پژوهش نشان داد: اساتید و دانشجویان به طور مشترک ویژگی های قابل فهم بودن سوال ها، حضور استاد در جلسه امتحان و نظارت بر برگزاری امتحان و توجه به فعالیت کلاسی دانشجویان را از مهم ترین نقاط قوت شیوه های ارزشیابی دانستند و ویژگی های سنجش محفوظات و مطالب جزئی، توجه به ارزشیابی یادگیری های قبلی دانشجویان قبل از شروع دوره و تحت تأثیر قرارگرفتن استاد با مشاهده مشخصات فردی دانشجویان را به عنوان مهم ترین نقاط ضعف شیوه های ارزشیابی بیان کردند. بین دیدگاه های اساتید از نظر مرتبه علمی و سابقه خدمت تفاوت معناداری مشاهده نشد اما در مورد دیدگاه های آن ها هم چنین بین دیدگاه های .(p<=?/ از نظر جنسیت و دانشکده محل خدمت تفاوت معناداری وجود داشت ( ?? دانشجویان از نظر جنسیت، دانشکده محل تحصیل و تعداد سال های تحصیل تفاوت معناداری مشاهده نشد .(p>=?/??)
خدامراد ممبنی علی سیادت
هدف اصلی این پژوهش برآورد کارآیی درونی آموزش و پرورش استان خوزستان در مقطع متوسطه نظری و مقایسه آن با میانگین کارآیی درونی نظام آموزشی کشور طی سالهای تحصیلی 62-61 تا 73-72 میباشد. کارآیی اصطلاحی است که برای توصیف ارتباط میان دادهها و ستادهها بکار میرود . دادهها یا دروندادها عبارتند از انواع مواد ، انرژی و اطلاعات به شکل تجهیزات و تسهیلات فیزیکی ، منابع مالی ، نیروی انسانی ، منابع مادی ، دانش و اطلاعات میباشد . ولی در آموزش و پرورش برای تسهیل کار معمولاً داده را با دانش آموز ـ سال و ستاده یا برونداد در تحلیل کارآیی درون به صورت کمی محض نظیر تعداد فارغالتحصیلان اندازه گیری میشود.جامعه آماری این تحقیق کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه نظری کشور طی سالهای تحصیلی 62-61 تا 73-72 بوده که در بررسی رابطه میان متغیرها از آمار نیروی انسانی و فضای آموزشی کل کشور نیز استفاده شده است . ضمناً به لحاظ بررسی کل جامعه آماری ، نمونهگیری صورت نپذیرفته است.برای محاسبه کارآیی درونی ابتدا نرخهای ارتقاء ، تکرار و افت تحصیلی برای 11 سال از 62=61 تا 73-72 محاسبه شده است ، براساس این دادهها کوهرت یا جریان تحصیلی دانش آموز ترسیم و در نهایت کارآیی درونی واقعی برای 6 دوره و کارائی ظاهری برای 10 دوره محاسبه گردید. ضمناً شاخصهای کارآیی از قبیل ارتقاء پایه چهارم، نرخ ترک تحصیل و نرخ اتلاف نیز بررسی شده است که نتایج آن به شرح زیر میباشد: کارآئی درونی (واقعی) مقطع متوسطه آموزش و پرورش استان خوزستان طی سالهای 62-61 تا 68-67 برابر است با 5/52% که این رقم از میانگین کشور با 1/65% حدود 5/12% پائین تر است . کارآئی درونی (واقعی) مقطع متوسطه آموزش و پروش استا خوزستان با 5/54% از میانگین کارآیی کشور با 63% طی دوره (64-63 تا 70-69) 9/8% پائین تر است . کارآیی درونی (واقعی) مقطع متوسطه آ‚وزش و پرورش استان خوزستان با 3/51% از میانگین کارآیی کشور با 6/59% طی دوره (65-64 تا 71-70) حدود 8% پائین تر است . کارآیی درونی (واقعی) مقطع متوسطه آموزش و پرورش استان خوزستان با 1/50% از میانگین کارآیی کشور با 6/59 طی دوره (66-65 تا 72-71) حدود 5/9% پائین تر است. کارآیی درونی (واقعی) مقطع متوسطه آموزش و پرورش استان خوزستان با 1/50% از میانگین کارآیی کشور با 6/59% طی دوره (66-65 تا 72-71) حدود 5/9% پائینتر است. کارآیی دورنی (واقعی) مقطع متوسطه آموزش وپرورش خوزستان با 9/50% از میانگین کارآیی نظام آموزش و پروش کشور با 3/60% طی دوره 67-66 تا 73-72) 4/9% پائین تر است. ضمناً کارایی درونی (ظاهری) نیز برای 10 دوره محاسبه گردید و در مجموع تمام دورهها کارآیی ظاهری استان خوزستان در مقطع متوسطه 4/5% از میانگین کارآیی کشور پائین تر بوده است.کارآیی درونی مدارس پسرانه هم در استان خوزستان و هم در کشور از کارآیی درونی مدارس دخترانه پائینتر است . کارآیی درونی دبیرستانهای روستائی در استان خوزستان با 2/55% از کارآیی درونی دبیرستانهای شهری و روستائی این استان با 5/54% طی دوره 63-62 تا 69-68 بالاتر است . کارآیی درونی دبیرستانهای روستائی کشور با 9/58% از کارآیی درونی دبیرستانهای شهری و روستائی کشور با 9/60% پائین تر است.نرخ اتلاف مقطع متوسطه آموزش و پرورش استان خوزستان طی 6 دوره میانگین نرخ اتلاف کشور بالاتر است . نرخ اتلاف دبیرستانهای پسرانه بالاتر از نرخ اتلاف دبیرستانهای دخترانه است . نرخ اتلاف دبیرستانهای پسرانه استان خوزستان با 50/2 از میانگین نرخ اتلاف دبیرستانهای پسرانه کشور با 87/1 به میزان 18/0 بالاتر است . نرخ اتلاف دبیرستانهای دخترانه کشور با 5/1 به میزان 3/0 بالاتر است . ( طی دوره 63-62 تا 69-68 ) نرخ اتلاف دبیرستانهای روستائی استان خوزستان با میزان 8/1 از میانگین نرخ اتلاف دبیرستانهای روستائی کشور با میزان 7/1 ، 1/0 بالاتر است . نرخ اتلاف دبیرستانهای روستائی کشور با 7/1 از نرخ اتلاف دبیرستانهای شهری و روستائی کشور با 64/11 ، 06/0 بالاتر است. نرخ ارتقاء پایه چهارم متوسطه طی 10 سال تحصیلی از (62-61 تا 72-71) محاسبه شده است . میانگین نرخ ارتقاء پایه چهارم در این ده سال در استان خوزستان برابر است با 63% که از میانگین نرخ ارتقاء پایه چهارم کشور با 6/72% ، 6/9% پائین تر است . نرخ ارتقاء پایه چهارم دبیرستانهای پسرانه استان خوزستان با 9/57 از میانگین نرخ ارتقاء پایه چهارم دبیرستانهای پسرانه کشور با 5/68% ، 6/10 % پائین تر است . نرخ ارتقاء پایه چهارم دبیرستانهای دخترانه استان خوزستان با 6/67% از میانگین نرخ ارتقاء پایه چهارم دبیرستانهای دخترانه کشور با 9/78 ، 3/11% پائین تر است . نرخ ارتقاء پایه چهارم دبیرستانهای روستائی استان خوزستان با 1/66 % از نرخ ارتقاء پایه چهارم دبیرستانهای شهری و روستائی استان با 63% . 3 % بالاتر است . نرخ ارتقاء پایه چهارم دبیرستانهای روستائی کشور با 4/74% از میانگین نرخ ارتقاء دبیرستانهای شهری و روستائی کشور با 6/72% ، حدود 2 درصد بالاتر است . نرخ ارتقاء دبیرستانهای دخترانه در کل کشور با 9/78% از نرخ ارتقاء پایه چهارم دبیرستانهای پسرانه با 5/68% ، 4/10% بالاتر است.نرخ ترک تحصیل دانش آموزان پسر و دختر ـ شهری و روستائی استان خوزستان از 63-62 تا 69-68 برابر است با 52% که از میانگین کشور با 45% ، به میزان 7% بالاتر است . نرخ تحصیل دانشآموزان پسر – شهری و روستائی استان اخوزستان طی دوره مذکور برابر است با 57% که از میانگین کشور 3% بالاتر است . نرخ ترک تحصیل دانش آموزان دختر ـ شهری و روستائی استان خوزستان طی دوره مذکور برابر است با 52% که از میانگین کشور 2% بالاتر است . در مجموع نرخ ترک تحصیل برای 6 دوره محاسبه شده است ، میانگین نرخ ترک تحصیل 6 دوره در استان خوزستان برابر است با 53% که از این شاخص در کشور 9% بالاتر است. با توجه به نتایح و بررسیهای فوق نتیجه میگیریم که: 1-کارآیی درونی آموزش و پرورش استان خوزستان در تمام دورهها از میانگین کارآیی درونی نظام آموزش کشور پائین تر است. 2-بین کارآیی درونی آموزش و پرورش استان خوزستان و نسبت دانش آموزان به معلم در سطح آلفای 01/0 رابطه معنی داری وجود دارد . ضریب همبستگی رتبهای اسپیرمن محاسبه شده برای این دو متغیر 76/0 میباشد. 3-بین کارآیی درونی آموزش و پرورش استان خوزستان و نسبت دانش آموز به معلم لیسانس در سطح الفای 05/0 رابطه معنی داری وجود ندارد . ضریب همبستگی محاسبه شده بین این دو متغیر 27/0میباشد. 4-بین کارآیی درونی آموزش و پرورش استان خوزستان و نسبت دانش آموز به فضای آموزشی در سطح آلفای 025/0 رابطه معنی داری وجود دارد . ضریب همبستگی محاسبه شده بین این دو متغیر 73/0 میباشد. 5-کمیت نیروی انسانی (معلم) در مقطع متوسطه آموزش و پرورش استان خوزستان به نسبت دانش آموز از میانگین نیروی انسانی کشور پائین تر است. از آنجائی که بین نیروی انسانی و کارآیی در استان خوزستان رابطه معنیدار وجود دارد واز طرفی نیروی اسنانی استان خوزستان کمتر از میانگین نیروی انسانی کشور است بنابر این میتوان گفت که یکی از دلایل پائین بودن کارآیی درونی آموزش و پرورش استان خوزستان کمبود نیروی انسانی در مقطع متوسطه میباشد. تعداد فضاهای آموزشی استان خوزستان به نسبت دانش آموزان از میانگین فضای آموزشی کشور کمتر است . از آنجائی که بین کارآیی درونی و فضاهای آموزشی رابطه معنیداری وجود دارد بنابر این یکی از دلایل پائین بودن کارآیی آموزش و پرورش استان خوزستان در مقطع متوسطه را میتوان کمبود فضاهای آموزشی دانست
حوریه شادفر محمدجواد لیاقتدار
چکیده ندارد.
علیرضا فراهانی احمدرضا نصراصفهانی
چکیده ندارد.
سردار بهرامی گهرویی ابراهیم میرشاه جعفری
چکیده ندارد.
فاطمه پالیزبان مصطفی شریف خلیفه سلطانی
چکیده ندارد.
فلورا بهارلویی مصطفی شریف خلیفه سلطانی
چکیده ندارد.
عصمت حسن پور مصطفی شریف خلیفه سلطانی
چکیده ندارد.