نام پژوهشگر: منصور خوشخویی
فاطمه پورهمدانی منصور خوشخویی
پژوهش حاضر با عنوان بررسی تطبیقی آموزه های تربیتی دو رویکرد نوگرائی و پسانوگرائی نسبت به فناوریهای آموزشی صورت گرفته است . یکی از مسائل پیچیده و مهمی که امروزه نظامهای آموزش _ تربیتی جهان معاصر با آن روبرو هستند ، مسئله فناوریهای آموزشی و نحوه کاربرد آن در نظام آموزشی است . گسترش فناوریها و نفوذ وسایل ارتباط جمعی به اعماق جامعه ، زندگی بشر را کاملاً متحول ساخته است . در این میان تعلیم و تربیت نیز دستخوش این تحولات شده است اما چنانچه می دانیم عرصه تعلیم و تربیت به دلیل پیچیدگی ذاتی نیازمند تأمل و تدبر بیشتری در زمینه فرصت ها یا تهدید هایی است که فناوری در آموزش ایجاد می کند . در این میان ، در جهان معاصر نیز آموزه ها و اصول و مبانی نوگرایی و پسا نوگرایی در حال گسترش و رواج است که هر یک رویکرد خاصی توأم با تفاوتها و شباهتها یی نسبت به فناوریهای آموزشی دارند ، و با توجه به این مسئله که ظهور دیدگاههای نوگرایی و پسانوگرایی را در همه عرصه های زندگی امروز می توان به وضوح دید ، بررسی رویکرد این دو دیدگاه فلسفی نسبت به فناوریهای ، آموزشی و نحوه کاربرد فناوری ها در آموزش و تعلیم و تربیت و نقد و بررسی نظرات این دو رویکرد می تواند رهنمود های مفیدی را در اختیار سیاستگذاران آموزشی ، برنامه ریزان درسی ، معلمان ،دانش آموزان و متولیان امر آموزش و تمامی کاربران فناوری قراردهد و این امر باعث می شود مربیان با آگاهی بیشتر ی از ظرفیت های فناوری در به کارگیری آن در بستری معقول و به دور از افراط و تفریط بپردازند . در این رساله در پی این هستیم که به بررسی آموزه های تربیتی دو رویکرد نوگرا و پسا نوگرا و تأثیری که دیدگاه آنها نسبت به فناوریهای آموزشی در آموزه های تربیتی آنها گذاشته بپردازیم تا بتوانیم به سوالات پژوهش که عبارتند از : آیا نقش فناوری بر اهداف آموزشی از منظر نوگرایی با پسانوگرایی تفاوت دارد ؟ آیا نقش فناوری بر فرآیند آموزش از منظر نوگرایی با پسانوگرایی تفاوت دارد ؟ آیا نقش فناوری بر جایگاه معلم از منظر نوگرایی با پسانوگرایی تفاوت دارد ؟ آیا نقش فناوری بر نقش یادگیرنده در آموزش از منظر نوگرایی با پسانوگرایی تفاوت دارد ؟ آیا نقش فناوری بر نوع ارزشیابی در آموزش از منظر نوگرایی با پسانوگرایی تفاوت دارد ؟ پاسخ داده و پرسشهای پژوهش را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم . روش تحقیق در اینجا به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد ،که با استفاده از روش سند کاوی و مقایسه اسناد،توصیف، تحلیل و استخراج دیدگاههای دو رویکرد انجام خواهد شد . ابزار جمع آوری اطلاعات :در این پژوهش اطلاعات مورد نیاز از طریق مراجعه به اسناد و مدارک مکتوب ،سخنرانیها و ... می باشد . در پایان این پژوهش در زمینه پرسشهای تحقیق به این نتایج رسیدیم : 1- از منظر نوگرایی و پسانوگرایی فناوری در اهداف تعلیم و تربیت نقش متفاوت دارد . در نوگرایی فناوریها خود تبدیل به اهداف مهمی در تعلیم و تربیت شدند ، اما در پسانوگرایی از فناوریها به عنوان وسیله ای کارآمد جهت رسیدن به اهداف استفاده شد . 2- از منظر نوگرایی و پسانوگرایی فناوری بر فرایند آموزش نقش متفاوت دارد . در آموزش و پرورش نوگرا فناوریها تبدیل به ابزار و شیوه آموزش شدند ، اما در تعلیم و تربیت پسانوگرا فناوریها ابزاری بودند در جهت تسهیل فرایند آموزش . 3- از منظر نوگرایی و پسانوگرایی فناوری بر جایگاه معلم نقش متفاوت دارد .فناوریها به عنوان یک رقیب اطلاعاتی مهم برای معلمان توانستند جای معلمان را بگیرند ، اما در آموزش پسانوگرا و نوع نگاه آنها به جایگاه فناوریها و معلم در آموزش ، فناوریها باعث پررنگتر شدن نقش کنترلی و مدیریتی معلم شدند . 4- از منظر نوگرایی و پسانوگرایی فناوری بر یادگیرنده نقش متفاوت دارد . نوگرایان از طریق جایگاهی که برای فناوری قائل شدندفراگیر را به فردی پذیرنده ، خومحور و نابرابر از لحاظ قدرت با معلم تبدیل کردند ، اما پسانوگرایان از طریق فناوریها دانش آموز را به فردی سازنده ، مسئول و برابر از لحاظ قدرت با معلم ، تربیت کردند . 5- از منظر نوگرایی و پسانوگرایی فناوری بر نوع ارزشیابی نقش متفاوت دارد . فناوریها در نظام آموزشی نوگرا توانستند به عنوان یک وسیله ، یک روش کمی و یک فعالیت بیرونی به خوبی ایفای نقش کنند . از طرفی در نظام آموزشی نوگرا فناوریها به عنوان یک وسیله جهت ارزشیابی خود فراگیران جهت تشخیص نقاط ضعف و قدرت خود عمل کردند .
محمد محمدی منصور خوشخویی
چکیده: امروزه علی رغم پیشرفتهای حیرت آوری که انسان به مدد تکنولوژی کسب کرده، به آرامش و سلامت روان که از عناصر پایه ی سلامتی و اساس یک زندگی سعادتمندانه است ، دست نیافته است بلکه به موازات پیشرفتهای روز افزون بر مشکلات روانی وی افزوده شده است و از مهمترین این مشکلات ، نا امیدی ، خودکشی ، اعتیاد و بیماریهای روانی می باشد که این امر لزوم توجه بیشتر به مسائل فرهنگی و اعتقادی و اهمیت باورهای دینی را گوشزد می کند. با توجه به اهمیت موضوع ، پژوهش حاضر در نظر دارد رابطه بین دینداری و سلامت روان در بین دانشجویان دور? کارشناسی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه بوعلی سینا همدان را مورد بررسی قرار دهد . سوالات مورد بررسی در این پژوهش عبارتند از : 1- میزان التزام به باورهای دینی در بین دانشجویان دور? کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه بوعلی سینا همدان چقدر است؟ 2- میزان سلامت روان در بین دانشجویان دور? کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه بوعلی سینا همدان چقدر است؟ 3- آیا بین میزان التزام به باورهای دینی و سلامت روان دانشجویان رابطه وجود دارد؟ 4- آیا بین میزان التزام به باورهای دینی دانشجویان دختر و پسر تفاوت وجود دارد؟ 5- آیا بین میزان سلامت روان دانشجویان دختر و پسر تفاوت وجود دارد؟ روش تحقیق به کار رفته در پژوهش حاضر نیز ، روش توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دور? کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه بو علی سینا در سال تحصیلی 89-1388می باشد که تعداد آنها 1800 نفر است و حجم نمونه پژوهش ، تعداد 317 نفر است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شده است که جهت جمع آوری اطلاعات از نمونه مورد پژوهش از دو پرسشنامه سنجش دینداری فرد مسلمان جهت سنجش میزان دینداری دانشجویان و پرسشنامه سلامت عمومی (ghq) جهت سنجش میزان سلامت روان دانشجویان استفاده شد. همچنین جهت تجزیه و تحلیل آماری داده های تحقیق نیز از روش های آمار توصیفی همچون فراوانی ، درصد میانگین ، انحراف معیار و از روش های آمار استباطی همچون ضریب همبستگی پیرسون و از آزمون t گروههای مستقل جهت مقایسه ی میانگین دو گروه استفاده شده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که: وضعیت سلامت عمومی و روانی و میزان التزام به باورهای دینی دانشجویان مورد بررسی در وضعیت مطلوبی قرار دارد و بین میزان التزام به باورهای دینی و سلامت روان دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین دیدگاه دانشجویان دختر و پسر در میزان التزام به باورهای دینی تفاوت معنی داری به نفع دختران وجود دارد، در صورتی که بین سلامت روان دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود ندارد و در هر دو گروه یکسان است.
علی اکبر اسماعیلی رضا ایزدی
چکیده: موضوع اصلی این پژوهش بررسی عوامل موثر بر تربیت جسمانی در احادیث شیعه می باشد. پرسش هایی را که این پژوهش درصدد پاسخگویی به آنها است عبارتند از: 1 - در احادیث شیعه تا چه حد بر نقش آموزش و اعمال تربیت درست جنسی بر تربیت جسمانی تأکید شده است؟ 2- در احادیث شیعه تا چه حد بر نقش ورزش و تحرک بر تربیت جسمانی تأکید شده است؟ 3- در احادیث شیعه تا چه حد بر نقش تغذیه صحیح بر تربیت جسمانی تأکید شده است؟ 4- در احادیث شیعه تا چه حد بر نقش بهداشت و پاکیزگی بر تربیت جسمانی تأکید شده است؟ از دیدگاه اسلام وقتی نیازهای حقیقی جسم تأمین گردد و سلامتی بدن تأمین شود، توان و قدرت جسم افزایش می یابد و از بیماری ها به دور می ماند و انسان بهتر می تواند روح خود را به کمک جسم سالم به تکامل برساند، زیرا جسم و روان سالم افراد، مهمترین عامل در پیشرفت مادی و معنوی یک جامعه محسوب می گردد. در این پژوهش پس از بررسی احادیث شیعه مشخص شد که عواملی در سلامت جسمانی نقش موثری دارند که این عوامل عبارتند از: آموزش درست تربیت جنسی و پرهیز از انحرافات جنسی و تن دادن به ازدواج براساس قوانین عقل و شرع، ورزش و تحرک، تغذیه مناسب و پرهیز از پرخوری و اسراف و تبذیر، رعایت بهداشت و پاکیزگی فردی و اجتماعی. در ادامه پژوهش به عنوان یک نتیجه جانبی با توجه به اینکه جسم و روح در هم تأثیر متقابل دارند لذا به آفات روح که سلامتی جسم انسان را به خطر می اندازد اشاره گردید که آن آفات عبارتند از: کفر و شرک، سوء ظّن، حسد، کینه، حُب دنیا و خشم. همچنین در احادیث شیعه توصیه هایی برای رسیدن به بهداشت روانی اشاره شده است از جمله: حفظ کرامت انسان، توکل به خدا، برنامه ریزی صحیح در زندگی، رضایتمندی، امید داشتن، قناعت و پرهیز از اندوه وخشم، تفریح و شوخ طبعی، معنویت گرایی و صله رحم. بر همه مربیان، والدین و مسئولان تعلیم و تربیت لازم است که در برنامه ریزی های خود نیاز فردی و اجتماعی دانش آموزان را در زمینه تربیت جسمانی در نظر بگیرند، طوری که دانش آموزان به اهمّیت جسم خود پی ببرند و در محافظت و مراقبت و تقویت جسم خود بر اساس دستور العمل های مندرج در پژوهش کوشا باشند. واژه های کلیدی: تربیت ، تربیت جسمانی ، ورزش ، تربیت جنسی ، بهداشت و پاکیزگی احادیث شیعه ,تغذیه.
راضیه یوسفی خوشبخت منصور خوشخویی
هدف تحقیق در این پژوهش مقایسه تربیت اخلاقی از دیدگاه ایمانوئل کانت و محمد حسین طباطبایی می باشد. روش تحقیق بکار رفته در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی می باشد. نمونه پژوهشی این پایان نامه از میان جامعه مورد نظر منابع معتبر دست اول تا سایت های علمی بوده است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از: منابع مختلف دست اول و دست دوم در دسترس شامل کتب، مقالات، مجلات و سایت های معتبر علمی. روش جمع آوری اطلاعات سندکاوی و فیش برداری منظم و تدوین آنها بوده است. نتیجه یافته های این پژوهش در پی سوالات چهارگانه تحقیق به شرح زیر است: در سوال اول پژوهش، نتیجه مطالعه تفاوت دو دیدگاه درمورد انگیزه افعال در تربیت اخلاقی حاکی از این است که کانت انگیزه افعال اخلاقی را عمل به وظیفه اخلاقی می داند و علامه انگیزه افعال اخلاقی را رضای خدا می داند. در سوال دوم پژوهش، نتیجه مطالعه تفاوت دو دیدگاه درمورد اهداف تربیت اخلاقی حاکی از این است که کانت هدف غایی تربیت اخلاقی را عمل بر مبنای وظیفه و رسیدن به اخلاق خود پیرو؛ و اهداف جزئی تربیت اخلاقی را تشکیل و تکوین منش، تسلط بر خویشتن، کف نفس، شکیبایی و بردباری، فروتنی و تواضع واقعی؛ عمل به تکالیف فرد نسبت به خود و تکالیف نسبت به دیگران می داند. و علامه هدف غایی تربیت اخلاقی را کسب رضای خداوند و ابتغاء وجه الله. و اهداف جزئی آن را تقوی. حیات طیبه. سعادت. رضوان الهی. ایجاد توانایی اعتبار سازی در افراد. ایجاد گرایش های ارزشی در افراد. ایجاد توانایی شناخت ارزش ها و مفاهیم اخلاقی در افراد می داند. در سوال سوم پژوهش، نتیجه مطالعه تفاوت دو دیدگاه درمورد اصول تربیت اخلاقی حاکی از این است که کانت اصول تربیت اخلاقی را اصل هماهنگی مراحل مختلف تربیت، اصل وابستگی مراحل مختلف تعلیم و تربیت به یکدیگر، اصل عدم توجه به نتیجه عمل، اصل آینده نگری، اصل پیروی از طبیعت می داند. و علامه اصول تربیت اخلاقی را اصل نتیجه گرایی، اصل تعالی عاطفی، اصل ایجاد جواخلاقی می داند. در سوال چهارم پژوهش، نتیجه مطالعه تفاوت دو دیدگاه درمورد روش های تربیت اخلاقی حاکی از این است که کانت روشهای تربیت اخلاقی را 1-تربیت اخلاقی بر اساس تفکر، و از خلال تمرینِ صورت بندی و گزینش متقنِ قواعد عمل.2- روش تکوین منش نیک. 3- روش سقراطی.4-روش تربیت بر بنیاد اصل ها.5- روش ذهنی کردن قانون های عینی خرد ناب عملی می داند. و علامه روشهای تربیت اخلاقی را 1-روش ارشادی.2- روش تلقین علمی و تکرار عملی.3- مرحله ای و تدریجی عمل کردن. 4- روش داستان سرایی.5-روش ارائه تمثیل و مثل.6-روش ارائه کتاب. 7- روش ارائه الگو و اسوه می داند. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل سوالات پژوهش، می توان به سوال اصلی این پژوهش اینگونه پاسخ داد: بین دیدگاه ایمانوئل کانت و محمد حسین طباطبایی در مورد تربیت اخلاقی تفاوت وجود دارد.
غلامرضا محمدی منصور خوشخویی
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های تربیتی خانواده با هویت ایرانی- اسلامی دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 89-88 می باشد. از 7098 نفر جامعه آماری، نمونه ای به حجم 358 نفر با روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شد. در این مطالعه ، از روش تحقیق همبستگی استفاده گردید. جهت سنجش سبک های تربیتی از پرسشنامه محیط خانوادگی« نقاشان»، و برای سنجش هویت ایرانی اسلامی از پرسشنامه ساخته شده توسط «غفوری کله» استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش های آمار توصیفی، درصد، فراوانی ، میانگین و انحراف معیار و از آمار استنباطی نیز در حد آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون tتک گروهی استفاده شد . نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که : • میزان هویت دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی شهر کرمانشاه از میانگین فرضی جامعه بیشتر است. • رایج ترین سبک تربیتی در بین خانواده های دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی شهر کرمانشاه سبک تربیتی مقتدرانه می باشد . • بین سبک تربیتی مقتدرانه و هویت ایرانی – اسلامی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد . • بین سبک تربیتی مستبدانه و هویت ایرانی – اسلامی دانش آموزان رابطه معنی دار وجود ندارد . • بین سبک تربیتی و هویت ایرانی – اسلامی دانش آموزان رابطه معنی دار مثبت و معنی دار وجود دارد • بین سبک تربیتی آشفته و هویت ایرانی – اسلامی دانش آموزان رابطه معنی دار وجود ندارد .
مولود سعوه منصور خوشخویی
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تاکید کتابهای فارسی، تاریخ و تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی بر هویت ایرانی- اسلامی است. سئوال اصلی این پژوهش عبارت است از «کتابهای فارسی، تاریخ و تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی تا چه میزان بر مولفه های هویت ایرانی – اسلامی تاکید دارند؟». مولفه های هویت ایرانی در این پژوهش شامل مولفه های (پرچم ملی، سرود ملی، زبان ملی، لباس ملی، سرزمین ایران و ...) و مولفه های هویت اسلامی در این پژوهش شامل مولفه های (خدا شناسی، آخرت گرایی، معرفی اولیاء دینی، معرفی قرآن و سنت و ...) می باشد. روش پژوهش در این تحقیق، تحلیل محتوای کمی و کیفی از نوع بخشی بوده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر عبارتند ازکتابهای فارسی ، تاریخ و تعلیمات اجتماعی پایه های اول، دوم و سوم دوره راهنمایی که مجموعا مشتمل بر 9 جلد و 1048 صفحه می باشد. روش نمونه گیری در این پژوهش عبارت است از نمونه گیری تصادفی ساده که در کل حجم نمونه مشتمل بر 198 صفحه می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش عبارت است از پرسشنامه معکوس محقق ساخته که بر اساس مقیاس چهار درجه ای لیکرت تنظیم شده است. برای بخش روایی پرسشنامه ها از روش روایی محتوا با استفاده از دیدگاه صاحب نظران و متخصصان استفاده شده است که روایی آن مورد قبول محققان بوده است و برای بخش پایایی آن از روش آلفای کرونباخ بهره گرفته شده است که میزان آلفای آن 89 % می باشد. همچنین واحد تحلیل در این پژوهش جمله بوده است. مهم ترین یافته های پژوهش عبارتند از: 1- کتاب تاریخ سال دوم راهنمایی با 3/26% بیشترین تاکید بر هویت اسلامی را در بین نه کتاب مورد بررسی دارا است و فارسی سال سوم نیز با 6/2% پایین ترین تاکید بر هویت اسلامی را دارا می باشد. در مجموع سه کتاب تاریخ با میانگین 4/12 % در رتبه اول، سه کتاب تعلیمات اجتماعی با میانگین 76/8 % در رتبه دوم و سه کتاب فارسی با میانگین 36/8 % در رتبه سوم از لحاظ تاکید بر مولفه های هویت اسلامی قرار دارند. 2- کتاب تاریخ سال سوم راهنمایی با 59% بیشترین تاکید بر هویت ایرانی را در بین نه کتاب مورد بررسی دارا است و تعلیمات اجتماعی سال دوم نیز با 4/0% پایینترین تاکید بر هویت ایرانی را دارا می باشد. در مجموع سه کتاب تاریخ با میانگین 33/35% در رتبه اول، سه کتاب فارسی با میانگین 2/14 % در رتبه دوم و سه کتاب تعلیمات اجتماعی با میانگین 56/1% در رتبه سوم از لحاظ تاکید بر مولفه-های هویت ایرانی قرار دارند. 3- کتاب تاریخ سال سوم راهنمایی با 4/66% بیشترین تاکید بر هویت ایرانی- اسلامی را در بین نه کتاب مورد بررسی دارا است و تعلیمات اجتماعی سال دوم نیز با 7% پایینترین تاکید بر هویت ایرانی- اسلامی را دارا می باشد. در مجموع سه کتاب تاریخ با میانگین 73/47% در رتبه اول، سه کتاب فارسی با میانگین 56/22% در رتبه دوم و سه کتاب تعلیمات اجتماعی با میانگین 33/10% در رتبه سوم از لحاظ تاکید بر مولفه های هویت ایرانی- اسلامی قرار دارند. 4- نتایج پژوهش نشان داد که در مجموع بیشترین شاخصی که برای هویت ایرانی در نه کتاب تعلیمات اجتماعی، تاریخ و فارسی به آن پرداخته شده بود مولفه مفاخر ادبی و شخصیتهای برجسته ایرانی و برای هویت اسلامی مولفه اخلاقیات بوده است. 5- نتایج پژوهش نشان داد که در کتابهای فارسی، تعلیمات اجتماعی و تاریخ دوره راهنمایی تنها مولفه ای که حتی یکبار هم به آن اشاره نشده است، مولفه سرود ملی است. هویت، هویت ایرانی، هویت اسلامی، کتابهای فارسی، تاریخ و تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی.
فاطمه خان پرور حشکوایی منصور خوشخویی
بررسی آراء تربیتی پروین اعتصامی با تاکید بر عناصر اساسی تعلیم و تربیت عنوان این پژوهش بوده است و هدف اصلی آن شناسایی اندیشه های تربیتی پروین اعتصامی و عناصر اصلی تعلیم و تربیت در اندیشه های پروین است . سوالاتی به شرح زیر مطرح شده است : 1 ـ از دیدگاه پروین اعتصامی ، انسان چگونه تعریف شده است ؟ 2 ـ اهداف تربیت از نظر پروین اعتصامی چیست ؟ 3 ـ روش های تربیتی از نظر پروین کدامند ؟ روش تحقیق در این پژوهش کیفی ـ از نوع توصیفی ـ کتابخانه ای است و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات ، رویکرد توصیفی ـ تفسیری یا تحلیلی بوده است . جامعه و نمونه ، کلیه کتابهای معتبر و قابل دسترس بوده است . مهم ترین یافته های تحقیق عبارتند از : تعریف انسان از نظر پروین ، مفهومی نشأت گرفته از جهان بینی اسلامی است . انسان جایگاه رفیعی دارد که باید رشدی هماهنگ و همه جانبه در تمام ابعاد وجودی خود داشته باشد تا بتواند به هدف خلقت خویش که رسیدن به قرب الهی است برسد . شناخت هرچه بیش تر خداوند بعنوان موجودی که جهان را آفریده و با هدایت عامّه موجودات را به طرف اهداف معین سوق می دهد ، نقش مهمی در این تقرب ایفا می کند . انسان برای رسیدن به تکامل و گذر از جهانی محدود و ناقص و رسیدن به دنیایی نامحدود و کامل باید از معبری به نام مرگ عبور کند . از این رو اطاعت مخلصانه از دستورات خداوند و کسب رضایت او و مبارزه با نفس شیطانی تاثیر بسزایی در سعادت دنیوی و اخروی انسان خواهد داشت . اهداف تربیت از نظر پروین عبارتند از : دوری از یار ناموافق ، استفاده بهینه از فرصتها ، دوری از غرور و نخوت ، پرهیز ار عیب جویی ، کسب روزی حلال و قناعت . روش های تربیت از نظر پروین عبارتند از : روش تبشیر ، اسوه پذیری ، مواجهه با نتایج اعمال ، دعوت عملی به فضیلتها ، عمل به علم ، عبرت آموزی ، استقامت و پایداری ، تشویق به کردار درست . واژگان کلیدی : پروین اعتصامی ، آراء تربیتی ، عناصر اساسی تعلیم و تربیت .
سید محسن هندی منصور خوشخویی
چکیده : هدف از انجام این پژوهش شناسایی رابطه بین رضایت شغلی و انواع تعهد سازمانی ( هنجاری ، عاطفی و مستمر ) و همچنین تاثیر هر یک از متغیرهای جمعیت شناسی ( سن ، جنسیت ،تحصیلات و سابقه خدمت ) را بر روی رضایت شغلی و تعهد سازمانی را بررسی کردیم . بر اساس دید گاه سه بخشی (( آلن )) و (( می یر )) انواع تعهد مورد مطالعه قرار گرفت و نظریات (( ویسوکی )) و (( کروم )) در زمینه رضایت شغلی پایه گذار این پژوهش شد و پنج سوال و سه خرده سوال تحقیق فرضیه های پژوهش را مشخص کرد که میزان رضایت شغلی ، وضعیت تعهد سازمانی و رابطه این دو مولفه را در کارکنان جمعیت هلال احمر بررسی می کند . در خرده سوالات رابطه رضایت شغلی و هریک از تعهد های هنجاری ، عاطفی و مستمر مورد بررسی قرار گرفت ودر نهایت بین میزان رضایت شغلی و ویژگی های جمعیت شناسی و تعهد سازمانی و همین ویژگی ها تفاوت ها بررسی شد . ابزار پرسشنامه توسط نرم افزار spss روایی و پایایی گرفته شد که تعهد سازمانی با پرسشنامه 24 سوالی تعهد سازمانی ((آلن ))و(( می یر)) و رضایت شغلی با پرسشنامه 40 سوالی ((ویسوکی ))و ((کروم )) مورد سنجش قرار گرفت . جامعه آماری هلال احمر استان همدان به تعداد 185 نفر بود که با توجه به شاخص های آماری نمونه همان جامعه تعیین شد و پرسشنامه ها اجرا گردید . بعد از اجرا داده های آماری رضایت شغلی و تعهد سازمانی و متغیر های جمعیت شناسی استخراج و بوسیله آزمون های خی دو و همبستگی و t زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج بدست آمده از داده ها چنین شد که : کارکنان جمعیت هلال احمر استان همدان از شغل خود رضایت بالاتر از حد متوسط دارند که بیشترین آنها از ماهیت کار ، همکاران و مدیریت می باشد. کارکنان جمعیت هلال احمر استان همدان تعهد سازمانی بالاتر از حد ومتوسط دارند به عبارتی تعهد عاطفی ، تعهد هنجاری و تعهد مستمر آنها بیشتر از حد متوسط می باشد . بین رضایت شغلی و تعهد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد که کارکنانی که رضایت بالایی دارند ، تعهد سازمانی بیشتری دارند . در رابطه با رضایت شغلی و انواع تعهد کارکنانی که دارای رضایت شغلی بالایی هستند تعهد هنجاری و عاطفی بیشتری دارند اما بین رضایت کارکنان و تعهد مستمر آنان رابطه معناداری وجود ندارد . در مقایسه رضایت شغلی وتعهد سازمانی با هر یک از متغیر های جمعیت شناختی مشخص شد کارکنان از نظر جنسیت ، سن و سابقه خدمتی در سطح یکسانی هستند. در رضایت شغلی تفاوت بین کارکنان با مدرک فوق دیپلم ولیسانس نسبت به کارکنان دیپلم و زیر دیپلم وجود دارد که دارای رضایت کمتر اما بین سایر مدارک تفاوت معنا داری وجود ندارد . همچنین در تعهد سازمانی کارکنان با مدرک لیسانس دارای تعهد کمتری نسبت به دیپلم و زیردیپلم می باسند ولی بین سایر مدارک تحصیلی تفاوت وجود ندارد . واژه های کلیدی : کارکنان جمعیت هلال احمر ، تعهد سازمانی و رضایت شغلی .
کیومرث قیصری گودرزی منصور خوشخویی
هدف اصلی این پژوهش شناخت نگرش زیبایی شناسی قرآن در معرفی انسان و مظاهر جهان هستی و دلالتهای آن در روشهای تربیتی می باشد. این پژوهش از نوع تحقیقات نظری -کاربردی می باشد که به روش توصیفی از نوع سند کاوی به تحلیل و تفسیر داده های لازم پرداخته است. زیبایی نشانه ای روشن در آفرینش الهی است و هر کجا انسان با دیدی زیبا شناختی به پدیده های آفرینش بنگرد مجدوب زیبایی آن خواهد شد. از ذره برف در زیر ذره بین با آن ساختار هندسی منظم تا کهکشان های بزرگ ، همه جلوه گاه حسن و جمال خالق هستی است.از آنجا که تربیت زیبایی شناسی یکی از جدید ترین و مهمترین شیوه ها و روشهای تربیت می باشد که بویژه با هویدا شدن نشانه های به بن بست رسیدن تربیت صرف عقلانی که در دوران مدرن تاکید فراوانی بر آن می شد و مشخص گردیدن اینکه این نوع تربیت منجر به شکل گیری انسانهای تک ساحتی و یک بعدی می گردد ؛ توجه و اشتیاق نسبت به تربیت زیبایی شناسی در دهه های اخیر بسیار گسترش یافته است. چرا که این نوع تربیت با دارا بودن مولفه های تعادل و توازن و تناسب و هماهنگی به بهترین وجه ممکن می تواند رشد همه جانبه وحقیقی فرد و جامعه را فراهم سازد ودر هماهنگی بسیار مناسبی با طبیعت و فطرت آدمی قرار دارد . در این پژوهش مشخص گردید کتاب آسمانی قرآن ، نه تنها زیبایی و زیبایی شناسی را مورد تایید قرار داده بلکه خود نیز دارای رویکردی زیباشناسانه است و علاوه بر زیبایی عمیق و بدیعی که در سراسر آن مشهود است انسانها را دعوت به زیبایی نموده است و تلاش دارد با زدودن غبار غفلت و نسیان از فطرت زیبایی شناس انسان ، او را به سرمنزل مقصود یعنی ذات مقدس خداوند متعال که کمال مطلق و جمال مطلق است رهنمون سازد .در این پژوهش27روش تربیتی در رابطه با زیبایی و زیبایی شناسی احصاء گردید و نتایج آن عبارنند ار:1-روش آراستن ظاهر 2-روش آراستن کلام 3- روش نظم و انضباط 4-آراستگی معنوی 5- روش حسن خلق 6- تاثیر شرایط بر انسان7- رویکرد نگریستن به مناظر زیبای طبیعت 8 -روش زیبا سازی محیط زندگی9-زیبایی و آراستگی خانه10- روش الگودهی11 - روش الگوزدایی 12-روش پرهیز از افراط و تفریط 13 - روش صبر زیبا 14- روش هجر زیبا 15- روش گذشت زیبا 16 - روش محبت نسبت به خداوند 17- روش محبت به اولیای خدا18- روش محبت به مردم19 - روش محبت و نوازش فرزندان20 - روش بازی با کودک21- نهی از رفتار تند با کودکان22-رویکرد ابراز توانایی ها 23-روش تغافل 24- روش تدریجی بودن کمال25- جامعیت در تربیت 26- روش موعظه حسنه27- توبه راهی برای باز گرداندن زیبایی.
سیاوش مظفری یحیی معروفی
چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأکید کتابهای تعلیمات دینی و معارف اسلامی ،ادبیات فارسی و تاریخ پایه سوم راهنمایی بر مولفه های تربیت معنوی از دیدگاه معلمان شهر کرمانشاه است. روش تحقیق در این پژوهش بر اساس هدف،کاربردی و بر اساس روش اجرا ، توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه ی آماری در این تحقیق عبارت است از کلیه ی دبیران (زن و مرد) دروس دینی، ادبیات فارسی و تاریخ مقطع راهنمایی نواحی سه گانه ی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 91-90 که تعداد آنها 920 نفر می باشد و بر اساس جدول حجم نمونه کرجسی و مورگان 269 نفر دبیر انتخاب گردیده است. در نمونه گیری از روش طبقه ای تصادفی نسبی استفاده شده است ، ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته 42 سوالیِ سنجش میزان تاکید بر مولفه های تربیت معنوی است که بر اساس طیف 5 درجه ای لیکرت استفاده شده است.روایی ابزار از طریق روایی صوری و محتوایی و بر اساس دیدگاه اساتید علوم تربیتی تعیین و پس از انجام اصلاحات در برخی گویه ها پرسشنامه نهایی تدوین گردید. برای محاسبه پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شده و پایایی پرسش نامه این تحقیق به وسیله نرم افزار spss و از روش آلفای کرونباخ به دست آمده که معادل 961. می باشد که ضریب قابل قبولی می باشد. در این تحقیق به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی( فراوانی، درصد ، نمودار، میانگین، انحراف معیار) و برای آمار استنباطی جهت آزمون فرضیات از آزمون t تک گروهی استفاده شده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه دبیران کتاب های درسی مورد بررسی، درمحتوای کتابهای مذکور بر خدا محوری،ایمان و ایثار، ظرفیت برای تعالی و آرامش هنگام آشفتگی و تناقض به عنوان مولفه های تربیت معنوی در حد زیاد تأکید شده است ولی بر مولفه های خود آگاهی و تعمق در حد کم و خیلی کم تاکید شده است. واژه های کلیدی: تربیت،تربیت معنوی،معنویت،مربی،دانش آموز.
علی نیکوفرید منصور خوشخویی
هدف اصلی این پژوهش بررسی شباهت ها و تفاوت های اندیشه های تربیتی ایمانوئل کانت و جلال الدین محمد بلخی ملقب به مولوی است . روش تحقیق، روش توصیفی – تحلیلی است که برای جمع آوری اطلاعات از روش سندکاوی استفاده شده است در این پژوهش پنج مولفه انسان شناسی ، ماهیت تعلیم و تربیت،اهداف تعلیم وتربیت ،اصول تعلیم وتربیت، روش های تعلیم وتربیت مورد مقایسه قرار گرفته است که مهم ترین یافته هابه این شرح می باشد. شباهت ها: در ماهیت تعلیم و تربیت: کانت و مولوی هر دو به مساوات و برابری در تعلیم و تربیت ، قدرت عقل و محدودیت آن ، پرورش اندیشه انسان و تهذیب اخلاق ، عملی بودن تعلیم و تربیت ،ماهیتی تدریجی و پیوسته تعلیم و تربیت اعتقاد دارند. در ماهیت انسان هر دو به الهی بودن و نیک بودن ذات انسان ، نیازمند بودن انسان به تعلیم و تربیت، قدرت عقل و اندیشه در انسان واختیار و آزادی انسان اعتقاد دارند.در اهداف تعلیم و تربیتهر دو به هدف رسیدن به کمال انسانیت و پرورش و هدایت عقل و اندیشه،اعتقاد دارند.در اصول تعلیم و تربیت هر دو به اصول آزاد ی، فعالیت، تبعیّت از مربی، توجه به همه ابعاد وجودی متربی و تدریج و وجود مراحل متعدد و رعایت اصول هر یک اعتقاد دارند. در روش های تعلیم و تربیت هر دو به روش تشویق و تنبیه وروش کار و فعالیت اعتقاد دارند. تفاوت ها:در ماهیت تعلیم و تربیت کانت غایت تربیت را تربیت اخلاقی می داند و اساس تربیت را رسیدن به قانون اخلاقی می داند. مولوی غایت تربیت را قرب الهی می داند و مهمترین نوع تربیت را تربیت عرفانی می داند. کانت به نظام تعلیم و تربیت مبتنی بر آزادی فرد و رشد و تعالی استعدادهای فرد معتقد است و مهمترین بخش تعلیم و تربیت تربیت اخلاقی می داند وتعلیم و تربیت بر ارزش ها تأکید دارد و ارزش ها بر بایدهای اخلاقی استوار است و از سوی دیگر مولوی معتقد است درتعلیم و تربیت تزکیه بر تعلیم مقدم است فن تربیت، کنش و گاه واکنشی است مهرآمیز ، بخردانه ، با روندی آهسته و پیوسته و بالنده.سود معنوی و مادی متربی در پی برانگیختن و پروراندن هماهنگ و همه سویه همه نهادهای خدا آفریده او برمی آید همچنین مولوی معتقد است که در تعلیم و تربیت شخصیت انسان آنگاه شکل می گیرد و به ثمر می نشیند که رابطه او با خدا رابطه عشق و فنا باشد و تعلیم و تربیت عرفانی خویش را بر شعور جهان هستی استوار است. درماهیت انسانکانت به امکان تجربه و درک قوانین طبیعی توسط انسان تأکید می کند و مولوی به سلسله مراتبی بودن جسم و روح انسان تأثیر متقابل روح و بدن معتقد است همچنین ویژگی های فقر ذاتی، عشق ورزی و تأثیر پذیری و تأثیرگذاری را برای انسان بر می-شمارد.دراهداف تعلیم و تربیت کانت اهداف آراسته شدن به آداب و پرورش بعد فرهنگی در انسان،ایجاد نظم و انضباط در انسان، پرورش نیروی فهم و قضاوت در انسان، استواری در اخلاق و تهذیب اخلاق و نفس، پرورش عمومی قوای ذهن، پرورش خاص قوای ذهنی وتبدیل حقیقت به امر اخلاقی را برای تعلیم و تربیت بر می شمارد و مولوی اهداف فناءفی الله و بقاءبالله، تربیت نفس وکنترل نفس اماره و تهذیب اخلاق خود، پرورش و هدایت عقل و اندیشه، حل مشکلات وجودی، رسیدن به سعادت دین و دنیا را برای تعلیم تربیت ذکر می کند.دراصول تعلیم و تربیتکانت اصول تربیتی از جمله اصل انضباط، اصل تجربه، اصل آینده نگری، اصل، اصل لزوم همراهی علم با عمل توجه دارد و از سوی دیگر مولوی اصول تربیتی از جمله اصل عبودیت، اصل عنایت خداوند،اصل کرامت انسان، اصل تفرّد توجه دارد. درروش های تعلیم و تربیتکانت به روش تربیت منفی، روش بازی و کار، روش سقراطی و روش تعقل گرایی توجه دارد از سوی دیگر مولوی به روش الگویی، روش مهرورزی، روش موعظ? حسنه، روش مشاوره، روش داستان سرایی و قصه گویی وروش تمثیل توجه دارد.
محسن منیری فر منصور خوشخویی
:ُ تزرسی هیشای تأکیس کتاب اّی فارسی تر اَ یًن ز رٍ اتتسایی تز ه اْرت اّی تفکز فلسفی زر سال « ایی پض صٍّ تا سّف غ رَت گزفت است. ر شٍ تحقیق حاضز ت غَیفی اس عًَ تحلیل هحت اَ ت زَ است. جاه? آهاری ایی تحقیق »1331- تح?یلی 32 ضاهل کلی کتاب اّی فارسی تر اَ یًن ز رٍ اتتسایی است ک هجو ?َا ضاهل 880 غفح هیتاضس. تزای ت?ییی حجن وً اس هجو عَ 880 غفح کتاب اّی تر اَ یًن ز رٍ اتتسایی تا ر شٍ وً گیزی هق لَ اِی 20 زرغس اس غفحات زّ کتاب اس س ترشص اتتشسایی هیا یً پایایً تزگشیس هی ض زَ ک هجو عَ حجن وً زر ایی تحقیق 181 غفح هی تاضس. اتشار جوغ آ رٍی اطلا?ات زر ایی طزح پزسط اٌه ه?ک طَ یا چک لیست س جٌص هولف اِّی تفکز فلسفی است. تزای س جٌص ر اٍیی اس ر شٍ س جٌص ر اٍیی هحتش اَیی استفاز ضس است ک اس ظًز هتر??یی قاتل قث لَ گشارش ضس پایایی تزاساط آلفای کز ثًٍاخ ک هقسار آی 88 % هحاسث ضس. ه رَز تجشی تحلیل قزار گزفت جول ت? یَز اٍحس ا سًاس گُیزی ضاذع آهار spss زاز اُّی پض صٍّ تا استفاز اس زًم افشار ت غَیفی هثل فزا اٍیً هیا گًیی زرغس ت زَ است زر آهار است ثٌاطی اس آسه یَ کای اسک یَز استفاز ضس است. تًایج حاغشل اسایی پض صٍّ طًای زاز ک ه اْرت هف مَْ ساسی زر پای اِّی ا لٍ س مَ چ اْرم پ جٌن ه اْرت استسلال زر پای ز مٍ تالاتزیی فزا اٍیً ه اْرت ا تًقازپذیزی زر تواهی پای اِّ کوتزیی فزا اٍیً را زر کتاب تر اَ یًن ت ذ زَ اذت?اظ زاز است.
اصغر جمشیدی خورشید محمد رضا یوسف زاده چوسری
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر تدوین برنامه درسی اسلامی ایرانی در دوره های ابتدایی و متوسطه از دیدگاه دانشجویان کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی دانشگاههای تهران می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاههای تهران در سال تحصیلی 92-1391 می باشد که تعداد کل آنها140 نفر که به تفکیک91 نفر زن و 49 نفر مرد می باشد. در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی استفاده شده است. حجم نمونه براساس روش فوق و جدول کرجسی و مورگان103 نفر به تفکیک66 نفر زن و 37 نفر مرد می باشد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته سنجش عوامل موثر بر تدوین برنامه درسی اسلامی ایرانی(دینی مذهبی، سیاسی، فرهنگی، تاریخی، جغرافیایی، آموزشی) استفاده شده است. برای سنجش روایی ابزار از روش سنجش روایی محتوایی و برای سنجش پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن 758% محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های آمار توصیفی شامل(میانگین، نمودار، درصد) و آزمونt تک گروهی، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شده است. نتایج نشان داد از دیدگاه دانشجویان کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی عامل جغرافیایی با میانگین(22/5)، عامل تاریخی با میانگین(16/5)، عامل آموزشی با میانگین(15/5)، عامل دینی مذهبی با میانگین(05/5)، عامل فرهنگی با میانگین(91/4) و عامل سیاسی با میانگین(88/4) در تدوین برنامه درسی اسلامی ایرانی در دوره های ابتدایی و متوسطه موثر بوده اند. همچنین از دیدگاه دانشجویان بین میزان تاثیر عوامل مختلف در تدوین برنامه درسی اسلامی ایرانی در دوره های ابتدایی و متوسطه تفاوت وجود دارد.
مینا رمضانی منصور خوشخویی
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش داستان های فلسفی بر رشد مهارت های تفکّر فلسفی دانش آموزان دختر پایه پنجم مقطع ابتدایی ناحیه یک شهر همدان می باشد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم مقطع ابتدایی ناحیه یک شهر همدان درسال تحصیلی 90-91 که مجموعاً شامل 1834 نفردانش آموز دختر می باشد. همچنین تعداد 15 داستان فلسفی از کتاب داستان هایی برای فکر کردن نوشته رابرت فیشرانتخاب شد. از میان دانش آموزان مدارس دولتی ناحیه یک، دانش-آموزان مدرسه رسالت به طور تصادفی انتخاب شد که از تعداد کلاس ها، دو کلاس و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 60 نفر دانش آموزدخترانتخاب شدند که در دو کلاس مشغول به تحصیل بودند که از این تعداد 30 نفر در گروه کنترل (کلاس اول) و 30 نفر در گروه آزمایش( کلاس دوم) قرار داشتند. همچنین با توجه به این که 15 جلسه آموزش برای گروه آزمایش در نظر گرفته شد، 15 داستان فلسفی از کتاب داستان هایی برای فکر کردن نوشته رابرت فیشر برای آموزش در کلاس با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته سنجش مولفه های مهارت های تفکّرفلسفی است. برای سنجش روایی از روش سنجش روایی محتوایی استفاده شده است که از نظر متخصصین مورد تأیید می باشد و برای تعیین پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای «کرونباخ» استفاده شده است که میزان آن 869/0 محاسبه گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل:جدول، نمودار، درصد، میانگین وانحراف معیار و همچنین ازشاخص های آمار استنباطی نظیر؛ آزمون واریانس یک طرفه و t مستقل استفاده شده است. نتایج نشان داد که میزان مهارت تفکّر فلسفی دانش آموزانی که با روش داستان گویی آموزش دیده اند از دانش آموزانی که با روش عادی آموزش دیده اند بیشتر است. به عبارت دیگر؛آموزش داستان های فلسفی میزان مهارت های، سوال کردن، کنجکاوی، استدلال، استنباط و ارزشیابی دانش آموزان را افزایش می دهد.
پریسا آذریون منصور خوشخویی
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین میزان استفاده از رسانه ها و گرایش دانشجویان دختر دانشگاه بوعلی سینا به حجابدر سال تحصیلی 1392-1391انجام گرفته است.از4436نفر جامعه آماری،نمونه ای به حجم 354 نفر با روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شد.در این مطالعه،از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی استفاده گردید.جهت سنجش میزان استفاده از رسانه و گرایش به حجاب از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی پرسشنامه بر اساس روایی محتوایی و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ سنجیده شده استکه برای پرسش نامه سنجش گرایش به حجاب0.93 وبرای پرسش نامه سنجش میزان استفاده از رسانه های ارتباطی 0.85 به دست آمد.به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از روش های آمار توصیفی،(درصد،فراوانی،میانگین)و از آزمون های آمار استنباطی(همبستگی پیرسون و رگرسیون مرکب) استفاده شده است.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد:میزان گرایش به حجاب را از روی میزان استفاده از اینترنت،موبایل و ماهواره می توان پیش بینی کرد وهرچه میزان استفاده از این سه رسانه بالاتر باشد، گرایش به حجاب پایین تر خواهد بود.بین میزان استفاده از اینترنت وگرایش به حجاب، رابطه ای منفی ومعنی دار وجود دارد.یعنی هرچه میزان استفاده از اینترنت بیشتر باشد گرایش به حجاب کمتر می شود.بین میزان استفاده از ماهواره وگرایش به حجاب، رابطه ای منفی ومعنی دار وجود دارد.یعنی هرچه میزان استفاده از ماهواره بیشتر باشد گرایش به حجاب کمتر می شود.همچنین بین میزان استفاده از تلفن همراه وگرایش به حجاب نیزرابطه ای منفی ومعنی دار وجود دارد.یعنی هرچه میزان استفاده از تلفن همراه بیشتر باشد گرایش به حجاب کمتر می گردد.
جمال اسدزاده فیروزآبادی منصور خوشخویی
در این پایان نامه، آرمانشهر افلاطون از کتاب جمهوری او، و آرمانشهر ایران اسلامی، از قانون اساسی ایران و آثار امام خمینی و استاد مطهری، استنتاج شده است؛ برای شروع ابتدا هر یک از سه مولفه ی رهبری، مردم سالاری و آموزه های تربیتی از نگاه این دو آرمانشهر مورد توصیف، تبیین و سپس مورد مقایسه قرار گرفتند نتیجه این که در موضوع نخست، رهبری در آرمانشهر افلاطون بدست فیلسوف شاهان یا حاکمان حکیم است. او معتقد است رهبران و شاهان باید صمیمانه معتقد به عقل و حکمت شوند. رهبری در ایران اسلامی به دست فقیه عادل بوده که به نیابت از امام زمان (عج) عهده دار حکومت است؛ و این رهبری منشاء الهی دارد در حالی که در آرمانشهر افلاطون تنها به توانمندی علمی و فلسفی حاکمان توجه شده است. در رابطه با موضوع دوم دیدیم که افلاطون اصولاً به مردم سالاری اعتقاد چندانی ندارد و آن را دور از حقیقت می داند و مانند جامه ی رنگینی که برخی زنان و کودکان را شیفته ی خود می کند، واهی می شمرد؛ اما در آرمانشهر ایران اسلامی رأی مردم مورد توجه قرار دارد و اعتقاد بر این است که، رهبری نظام، تنها زمانی می تواند در رساندن جامعه به سعادت موفق شود که از مقبولیت و حمایت مردمی برخوردار باشد و سرانجام در موضوع آموزه های تربیتی دیدیم در برخی موارد مثل عدالت یا برخی صفات بارز اخلاقی مانند درستکاری، دیدگاه آرمانشهر ایران اسلامی، با دیدگاه آرمانشهر افلاطون نزدیک به هم است اما در مواردی مثل دیدگاه اشتراکی بودن زن، در جامعه، و همچنین بی توجهی به نقش خانواده در تربیت کودکان موضع آرمانشهر ایران اسلامی با آرمانشهر افلاطون کاملاً از یکدیگر جداست.
ابراهیم خسروی منصور خوشخویی
چکیده ندارد.
خدیجه نگارخاتونی منصور خوشخویی
چکیده ندارد.
علی اصغر نوری منصور خوشخویی
چکیده ندارد.