نام پژوهشگر: مینا شمخی
محمد علیزاده قایمیه سید یوسف محفوظی موسوی
چکیده: حکمت در لغت، به چند معنی و از آن جمله علم آمده است و حکیم، عالم و صاحب حکمت است، و اتقان در اطلاق می گردد. « محکم » امور دارد، و همچنین در مفهوم حکمت بر هر چیز نفوذ ناپذیری، صفت است به معنای « ا?حکام » از مصدر « حکمت » ، دانشمندان در معنای این کلمه، بیست و نه قول دارندکه در اصل استواری درعلم و گفتار و کردار و یا علم شریعت، عقل، علم و یا همهی اینها می باشد و یا حکمت آن چیزی است که انسان را از انجام کار قبیح دور میکند و یا به این دلیل حکمت نامیده شده است که مانع جهل و یا امور ناشایست دیگر است.کلمهی حکمت 20 مرتبه و در 19 آیهی قرآن بکار رفته است. در تفاسیر آیاتی که سخن از حکمت گفتهاند حکمت به معنای محکم و درست و یا کلام و امری که مطابق با واقع و حق باشد، است و در روایات آمده است که حکمت به معنای فهم، عقل، شناخت رهبر الهی عصر، روشنی راه و عدول نکردن از مرتبهی انسانیت و... میباشد. سفاهت که معنای چندی دارد و از آن جمله ضد حلم بودن و به معنای جهل است و اصل آن خفت میباشد، و سفاهت یعنی زشتخویی، و در اصل، سبکمغزی و جهالت و خفت عقل میباشد، و سفیه به معنی نادان، ضعیف، أحمق و یا کسی را گویند که نسبت به احکام دینی جاهل باشد، و همچنین سفیه کسی است که اموالش را در راه غیر صحیح به کار میگیرد. و آن فردی است که توأم با تزلزل و اضطراب فکری است، و از آنجا که متمکن از حفظ قوه غضبیه نیست جاهل، سبک مغز و خفیف العقل است سفیه میباشد و مفهوم سفاهت در 10 آیه و 11 بار در قرآن کریم بکار رفته است. در روایات هم مقولهی سفاهت به معنای سبکسری است و اموری همچون شراب خواری و خوی پستی و زورگویی به فرد پایین دست و منازعه و جدال کردن با فرد هم مرتبهی خود و خواری در برابر بالا دست خود، همه مصادیق سفاهت است.
ناهید طهماسبی قرابی قاسم بستانی
موضوع و هدف این پایان نامه، معناشناسی واژگان سماء و أرض در قرآن کریم می باشد. معناشناسی در این پایان نامه، به دو شیوه انجام گرفته است: معناشناسی تاریخی و معناشناسی توصیفی. منظور از معناشناسی تاریخی، شناخت معنای اولیه و وضعی واژه و تطوّر معنایی آن در طول حیات لغوی اش می باشد. با توجه به بررسی های انجام شده در مرحله ی معناشناسی تاریخی، در دوره ی قبل از نزول قرآن، یعنی در دوره ی جاهلیت، سماء و أرض در دو معنای متضاد به کار می رفته اند: سماء به معنای بلندی و أرض به معنای پایینی بوده است. سماء در معنای اصلی خود، به معنای ارتفاع، بالای هر چیزی و هر چه که در بلندی و بالای سر قرار داشت، بوده است. به هر چیزی که از سطح زمین فاصله داشت نیز سماء می گفتند و به تناسب این معنا (بلندی و ارتفاع)، به آسمان، ابر، باران، گیاه، ایوان خانه، سقف خانه یا سقف هر چیزی، پشت حیوان و هر چیزی که در بالا قرار داشت، سماء می گفتند. أرض در معنای مقابل و متضاد سماء به کار می رفته است، یعنی پایین بودن، پایین هرچیزی و هرچه که در پایین قرار داشت. علاوه بر این، یک معنای اصلی دیگری داشت یعنی لرزش و رعشه. بر اساس این معانی، به زمین، سرماخوردگی، سُم حیوان، رعشه و لرزش، أرض میگفته اند. در معناشناسی توصیفی به مطالعه ی رابطه ی معنایی واژگان در یک حوزه ی معنایی در مقطع زمانی خاص پرداخته می شود، به این صورت که به واژگان سماء و أرض تنها از جهت کاربرد آنها در متن قرآن توجه می شود. واژه ی سماء در قرآن دارای معانی آسمان، سقف خانه، ابر و باران می باشد، ولی باید گفت که معنای اصلی سماء، آسمان است و معانی دیگر، از جمله ابر، باران و سقف خانه در ذیل معنای اصلی، یعنی آسمان قرار دارند. کلمه ی أرض در قرآن نیز تنها در معنای زمین به کار رفته است و در مرتبه ی بعد، معانی کره ی زمین، سطح و پهنای زمین و همچنین سرزمین و جای خاصی از زمین را شامل می شود. روش تحقیق، به صورت کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها می باشد.
زینت هاشم نیا مینا شمخی
قرآن کریم تنها کتاب آسمانی است که از دستبرد تحریف مصون و محفوظ مانده است، ولی تحریف معنوی که همان تفسیر به رأی آیات است، همواره این متن مقدس را تهدید می کند. در طول تاریخ اسلام گروه های مختلف برای اثبات خط مشی خویش به آیات قرآن متوسل می شدند. ارائه ی تفاسیر مختلفی چون فلسفی، علمی، ادبی و مانند اینها ، همگی بسته به نوع قرائتی است که این مفسران از متن قرآن داشته اند. بحث های فلاسفه و متکلمان در مورد آیات صفات، ظهر و بطن قرآن، سخن گفتن خداوند با حضرت موسی(ع) و فرشتگان، مربوط به حوزه ی زبان دین است. امروزه تأمل در زبان قرآن با طرح مباحث نوپدید بیرونی ضرورتی مضاعف یافته است. در مورد زبان قرآن هم نظریات مختلفی چون زبان عرفی، زبان ترکیبی، زبان نمادین و زبان فنی ارائه شده است. بحث در مورد معناداری متون عهدین که در میان فلاسفه ی غرب مطرح شد به گزاره های قرآنی، نیز کشیده شده است. گزاره های قرآنی را نباید با معیار تجربی سنجید و به این ترتیب بسیاری از آنها را بیمعنا تلقی کرد. گزارههای قرآنی معنیدار هستند و نیازی نیست که در جهان خارج مصداق داشته باشند. زبان قرآن را نمی توان نمادین تلقی کرد؛ زیرا مهم ترین اشکال بر این نظریه ، شخصی کردن زبان قرآن است که این با هدایت گر بودن قرآن در تعارض است. از طرفی فنی دانستن این زبان نیز درست نیست. در لابه لای آیات مسائل علمی ذکر شده است، ولی قرآن کتاب علمی نیست که از اصطلاحات خاص استفاده کرده باشد. بلکه به همان زبان عرف عقلاست که همه مفهوم آن را می فهمند. نظریهی ترکیبی بودن زبان قرآن هم از آنجا که با این فرض برخی از عبارات آن را عوام در نمییابند، قابل رد است و منظور از لسان قوم، زبان کسانی است که پیامبر در میان آنها زندگی کرده و با آنان حشر و نشر داشته است. در نهایت زبان قرآن، همان زبان عرف عقلاست که در این زبان برای بیان بهتراز تمثیل، کنایه، مجاز و برهان استفاده می شود و در عین حال از تساهل و تسامح به دور است.
سمیه گرجی سید یوسف محفوظی موسوی
در میان کتاب های تفسیری که به منظور شفاف سازی معنا و تبیین و توضیح مفاهیم بلند قرآن کریم، نگاشته شدند و مفسران در آنها با بهره بردن از روش های گونه گون از جمله روایی یا اثری، علمی و ... به تفسیر آیات الهی پرداخته اند؛ تفسیر نور الثقلین حویزی به سبب این که از احادیث پیامبر اکرم (ص) و ائمه (علیهم السلام) بهره برده و با توجه به این که آن بزرگواران به سبب پیوندشان با قرآن کریم معتبرترین تفسیر را از این کتاب الهی ارائه دادند، شایسته و در خور توجه و عنایت می باشد. رساله پیش رو با در نظر داشتن نکات مذکور، به بررسی این تفسیر پرداخته است. در این بررسی کوشش نمودیم در چندین بخش زوایای این تفسیر گرانقدر را برای قرآن پژوهان پدیدار نماییم. در بخش متن تفسیر، با یافتن آیات و مشخص ساختن سوره و شماره آیه شان به ترجمه متن پرداختیم و در خلال آن، چنانچه واژه ای دشوار می نمود؛ آن را از بین کتب لغت و دیگر کتب مربوط بدان بیرون آورده و تبیین نمودیم. بخش دیگر رساله به بررسی روایات می پردازد و هدف این قسمت آن است که هر حدیثی به لحاظ سند و متنش مورد مداقه قرار گیرد و تفاوت هایی که در سند و متن سایر کتب حدیثی بویژه منبعی که حویزی از آن حدیث را بر گرفته است، آشکار سازد. این بخش بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه تفاوت های مذکور –همانطور که در متن رساله به آن ها اشاره شده و گاهی اوقات بسیار فاحش می باشد- در به اشتباه افکندن مطالعه کنندگان این تفسیر و دور ساختنشان از مراد و مقصود؛ بی تاثیر نمی باشد. بخش نهایی؛ رجال هر حدیث را از میان کتب رجالی معرفی نموده و این نتیجه را به خواننده منتقل می سازد که بی شک، احادیثی که در آنها از شخصیت های رجالی مذموم و یا مبهم یاد شده؛ جای تأمل دارند و گاه سبب طرد آنها می گردد. از سویی دیگر، آن دسته از احادیث که رجالشان ثقه و به عبارتی معلوم الحال است از درجه اعتبار بالا برخوردار می باشد.
مهدیه لطفعلی پور مینا شمخی
آشنایی با مباحث علوم قرآنی، همواره راه شناخت بهتر مسائل اسلام و فهم قرآن را هموار ساخته است؛ لذا بر آن شدیم که اهم مباحث علوم قرآنی را در دو کتاب مجمع البیان- از تفاسیر جامع و مهم شیعه- و الإتقان- از برجسته ترین کتب علوم قرآنی اهل تسنن- بررسی کنیم. و اما خداوند حکیم برای اثبات آسمانی بودن رسالت پیامبر خاتمش چنان معجزه ای به او اعطا فرمود که تنها با شناخت وجوه اعجازش می توان به برجستگی این معجزه، نسبت به سایر معجزات پی برد. کتابی در نهایت فصاحت و بلاغت، از جانب خدا و توسط پیامبری حاوی مطالبی از گذشته، حال و آینده ای که هنوز محقق نشده است!!! کتابی که جن و انس را به مبارزه و هماورد می طلبد و عالمیان انگشت حیرت به دهان، در بهتی عظیم و ناتوانی از آوردن چنین کتابی یا حتی جمله ای مانند آن!!! در این خصوص تفاوت های ناچیزی در دیدگاه طبرسی و سیوطی به چشم می خورد مثلاً آنکه طبرسی معجزات را به دو دسته ی رسالی و غیر رسالی و سیوطی معجزات را به دو دسته ی حسی و غیر حسی تقسیم می کند. در این شرایط آنان که قلبی سلیم و روحی مومن داشتند، صادقانه سر تسلیم فرود آوردند، ولی آنان که کژدلیشان همواره مزاحم سیر در صراط مستقیم است، شبهه ی تحریف را دستاویز خود ساختند تا مرهمی بر زخم حقارتشان باشد؛ حال آنکه این شبهه بنا به آیات و روایات؛ عقلاً و بنا به نقل تاریخ مردود است. بنا بر روایات، تنها نوع تحریف محقق در قرآن، تحریف معنوی است که آن نیز به معنای کاستی، فزونی یا حتی کوچکترین جابجایی در نص نیست، بلکه به معنای نادرست و تفسیر به رأی است که از جانب برخی مغرضان صورت می گیرد. د این راستا طبرسی و سیوطی هر دو اهتمام به حفظ قرآن را از مهمترین عوامل جلوگیری از وقوع تحریف می دانند. حال برای جلوگیری از فهم نادرست آیات که منجر به تحریف معنوی آیات می شود، باید آیات محکم را از متشابه تشخیص دهیم تا گرفتار تفاسیر نادرست نشویم. دیدگاه ها راجع به آیات محکم و متشابه متفاوت است؛ برخی فهم آیات متشابه را فقط از آن خدا می دانند؛ اما گروهی دیگر معتقدند که راسخان در علم نیز به درک این آیات نایل می شوند. نکته ی قابل توجه و مورد اتفاق این است که استناد به آیات متشابه به ارائه ی تفاسیر مختلف از این نوع آیات، دلیل بر عدم صداقت و ناپاک دلی، استنادگران است. طبرسی «واو» موجود در آیه ی (آل عمران/7) را واو عطف دانسته، را فهم مفهوم آیات متشابه را تنها برای راسخان در علم باز می داند؛ اما سیوطی این «واو» را استیناف دانسته، فهم این گونه آیات را بدون رجوع به آیات محکم، محال می داند. سرانجام برای فهم احکام شریعت و دستیابی به قله های رفیع بندگی و معرفت ا... شناخت آیات ناسخ و منسوخ از جمله مباحث مهمی است که همیشه مورد توجه علمای قرآنی بوده؛ لذا سعادت هر فردی در گرو عمل به احکام و آیاتی است که مورد نسخ واقع نشده، حجیت آنها همچنان باقی است. طبرسی درباره ی حکمت نسخ به مصلحت بندگان اشاره می کند؛ اما سیوطی آسان گرفتن بر بندگان را حکمت نسخ می داند. و اما آنچه علاوه بر بحث نسخ گاهی فهم آیات را دچار مشکل می کند، ندانستن اسباب نزول آیات قرآن است. نکته ی قابل توجه در این زمینه آن است که هم طبرسی و هم سیوطی هر دو به اهمیت دانستن اسباب نزول اشاره می کنند؛ اما هر دو عموم لفظ معتبر می دانند؛ نه اینکه آیه ای را صرفاً به یک مصداق محدود کنند.
اکرم اسماعیلی مینا شمخی
کار روایی است، و این امر اجتناب ناپذیر است. از آنجایی که شناخت اسباب نزول دارای اهمیت فراوانی است، از جمله به فهم آیات قرآن کریم کمک شایانی می کند، و همچنین در شناخت احکام دین و تشریع موثر است. بنابراین یکی از علومی که مفسر باید نسبت به آن آگاه باشد علم اسباب نزول است، تا در زمینه تفسیر آیات دچار لغزش و اشتباه نشود.
لطیفه مسعودی نژاد قاسم بستانی
نام خانوادگی دانشجو: مسعودی نژاد نام: لطیفه عنوان پایان نامه: نقد و بررسی احادیث قدسی استاد راهنما: دکتر قاسم بستانی استاد مشاور: دکتر مینا شمخی درج? تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته و گرایش: الهیات - علوم قرآن و حدیث محل تحصیل: اهواز دانشکده: الهیات و معارف اسلامی تاریخ فارغ التحصیلی: اسفند 1391 تعداد صفحات:167 کلید واژه: حدیث، قدسی، وحی، قرآن، پیامبر(ص). چکیده: احادیث قدسی، بخشی از سخنان پیامبر اکرم(ص) است، که آن حضرت هنگام بیان آن سخنان، آن ها را به خداوند نسبت می دهد و از عباراتی مانند: «قال الله»، «یقولربّکم» و... استفاده می کند. علّت إسناد و اضافه نمودن متن حدیث قدسی به خداوند این است که، از نظر عدّه ای معنی این نوع حدیث و از نظر عدّه ای دیگر، الفاظ آن نیز بر پیامبر(ص) وحی می شود. وحیانی دانستن مصدر حدیث قدسی، به ویژه مقوله یوحیانی دانستن الفاظ آن، ماهیّت حدیث قدسی را به ماهیّت قرآن بسیار نزدیک می گرداند. لذا به جهت عدم اختلاط مفهوم قرآن با آن چه که در تعریف حدیث قدسی لحاظ می شود، گفته می شود که فقط محتوای حدیث قدسی وحیانی است، در این صورت تقدّس و طهارت متن قرآن را نخواهد داشت. امّا چنانکه الفاظ حدیث قدسی را نیز وحیانی بدانیم، باز تفاوت های بسیار میان قرآن و حدیث قدسی وجود خواهد داشت. به دلیل برتری قرآن بر حدیث قدسی و تفاوت آشکار آن در سه مقوله ی، ماهیّت، هدف و محتوا با حدیث قدسی، نمی توان حدیث قدسی را بخشی از قرآن یا مانند آن تصوّر نمود. حدیث قدسی با دیگر روایات نبوی نیز تفاوت دارد که اساسی ترین تفاوت آن، إسناد و اضافه نمودن آن به خداوند متعال است. گزینش الفاظ متفاوت و سبک بیانی حدیث قدسی نیز تفاوت آشکاری با سایر احادیث پیامبر(ص) دارد. موضوع و محتوای احادیث قدسی، غالباً توجّه به تربیّت اخلاقی افراد است. سبک محاوره و خطابی در بیشتر احادیث وجود دارد. احادیث قدسی غالباً به صورت خبر واحد هستند.
طاهره اسمعیل وندی مینا شمخی
تفسیر نور الثقلین که از منابع مهم تفسیری شیعه می باشد و در بر دارنده ی بیش از سیزده هزار روایت تفسیری است. در این کتاب تفسیری مفسر گاهی تعداد زیادی از آیات را با هم تفسیر و در تفسیر آیه تنها بخشی از آیه را که دارای روایت تفسیری بوده است نقل و از ذکر قسمتهای قبل و بعد آن و دیگر آیاتی که روایتی در تفسیر آن نرسیده و یا در دسترس وی نبوده است خود داری کرده است؛ بنابر این تعداد زیادی از آیات در این کتاب تفسیر نشده و اکثر آیات تفسیر شده نیز کامل نمی باشند.حویزی در روایت اولین حدیث از هر منبع نام آن منبع را ذکر کرده است و به همین خاطر با وجود اینکه سند برخی از روایات را بیان نکرده امام ذکر منبع را می توان از نقاط قوت تفسیر وی و جبران کننده ی ضعف سند، نام برد. در مجموع به علت مسند بودن اکثر روایات، مورد وثوق بودن راویان حدیث، عدم مغایرت احادیث با معیارهای نقد حدیث می توان تفسیر نور الثقلین را از کتب معتبر تفسیر شیعه برشمرد و اکثر روایات آن را در تفسیر آیات پذیرفت.
مریم شریقی مینا شمخی
قرآن کریم در برنامه رشد و تربیتی خود، شرط اصلی رسیدن به کمال را تفکّر و اندیشیدن می داند. تفکّر، تلاش روشمند برای شناخت مجهول و رسیدن به معلوم با به کارگیری قوه ی اندیشه می باشد. خداوندی که انسان را به تفکّر دعوت کرده، ابزار آن را نیز در اختیار انسان قرار داده است که این ابزارها را می توان به دو نوع بیرونی و درونی تقسیم نمود. حواس(شنوایی، بینایی و لامسه)، عقل و قلب به عنوان ابزارهای درونی، و قصص پیشینیان و گفته های دیگران، ابزارهای بیرونی تفکّر می باشند. علاوه بر این قرآن کریم، برای راهنمایی انسان به تفکّر و اندیشه، منابعی همچون طبیعت، تاریخ، قرآن و انسان را معرفی نموده است. گرچه تفکّر و اندیشه، همواره هدایتگر انسان بوده و فواید فراوانی را برای او به ارمغان دارد، ولی موانعی نیز در برابر آن وجود دارد. قرآن کریم نیز به این مسئله توجه نموده و عواملی همچون تقلید از پیشینیان، هواوهوس، تکبّر، خیال پردازی و غفلت را به عنوان موانع تفکّر بیان نموده است. در قرآن کریم کلمات متعددی هستند که مفهوم کلی آنها اندیشیدن و فکر کردن است. از جمله این واژگان؛ «تعقّل»، «تدبّر»، «تذکّر» و «تفقّه» می باشند که ارتباط نزدیکی با مفهوم تفکّر دارند. تعقّل به عنوان وجه تمایز انسان و حیوان، جایگاه خاصی در حوزه ی معنایی آیات قرآن دارد. تعقّل و تفکّر رابطه ی نزدیکی با هم دارند و در حقیقت میتوان گفت این دو مکمل همدیگرند. تدبّر نیز از آنجا که فعالیتی ادراکی محسوب می شود در حوزه ی معنایی مفاهیم مرتبط با تفکّر در قرآن کریم می گنجد. تدبّر به معنای فعالیّت قلب با توجه به عواقب و پیامدهای امور است، و تفکّر به معنای فعالیت قلب با توجه به دلایل است. کلمه ی تذکّر نیز از جمله واژگانی است که ارتباط نزدیکی با تفکّر دارد و به معنای گفتار یا عملی است که انسان به واسطه ی آن، آنچه را از یاد برده یا از آن بی خبر است، نسبت به آن یادآور می شود، و تفکّر، کشف کردن چیزی است که انسان نمی داند و اندیشیدن برای به دست آوردن آنچه نمی داند. از دیگر واژه های مرتبط با مفهوم تفکّر، تفقّه می باشد. تفقّه عمیق تر و شدیدتر از تفکّر است و محصول و نتیجه ی آن است. بصیرت، علم، فهم، رویت و نظر نیز از دیگر واژگانی هستند که ارتباط نزدیکی با مفهوم تفکّر دارند.
فاطمه فارج مینا شمخی
موضوع و هدف این رساله معناشناسی «خِزْی» در قرآن کریم می باشد. در آیات قرآن انسان ها نسبت به خِزْی هشدار داده شده اند. قرآن کریم درباره? خزی نکات خوبی بیان کرده که آگاهی از آنها می تواند، در زندگی ما موثر واقع شود. واژه شناسان «خِزْی» را ذلّت، هلاکت، رسوایی و ... معنا نموده اند. مفسران در تعریف آن گفته اند: «خِزْی» عیبی است که اگر برملا گردد، صاحب آن عیب از فاش کردن کار خود احساس شرم کند. در واقع این عیوب، همان گناهان هستند. هنگامی که فردی به خاطر گناه مجازات شود، علاوه بر تحمل درد و عذاب، نزد همگان رسوا می شود، چرا که دیگران نیز از گناهان پنهان او آگاه می شوند. همچنین این فرد درس عبرتی برای دیگران قرار می گیرد. «خِزْی» با واژگانی از جمله:«ذُّلّ»، «هُونْ»، «دُخُوُرْ»، «کَبتْ» و «صِغَر» مترادف است. عواملی مانند: کفر، پیمان شکنی، فسق، فحشاء و ... باعث ایجاد «خِزْی» می شوند. «خِزْی» اختصاص به دنیا ندارد و در آخرت نیز به وجود می آید. اسباب دنیوی خزی، عذاب هایی چون، قتل، تبعید، مالیات، صاعقه و... هستند و اسباب اخروی آن نیز آتش جهنم است. خداوند در برخی آیات، مجازات های دنیوی را نشان رسوایی، و مهر ذلّت بر پیشانی مجرمان می داند، در حالی که در آخرت عذاب بزرگی در انتظار اینان می باشد. هدف از این مجازات ها عذاب و درد ناشی ازاجرای مجازات نیست؛ بلکه هدف رسوایی حاصل از آن است. قرآن برای برداشته شدن «خزی» از سرنوشت انسان، دو راهکار توبه و تقوا را ارائه داده است. توبه با زدودن آثار شوم گناهان، مانع خزی می شود. تقوا باعث می شود انسان گناه نکند و خزی، که یکی از آثار شوم گناه است، سراغ انسان نیاید.
عصمت منصورزاده مینا شمخی
یکی از موضوعاتی که در حوزه فرهنگ اسلامی از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است، موضوع اسرائیلیات است. گروهی از عالمان متعصّب و دانشمندان آشنا به احکام و معارف تورات و انجیل، بهویژه آنان که در ظاهر به آیین اسلام گرویده، بسیاری از روایات خرافی را وارد کتب حدیثی و تفسیر ی کرده اند. از جمله تفاسیری که این روایات وارد آن شده است؛ تفسیر منهج الصادقین فی الزم المخالفین است که توسط ملا فتح الله کاشانی به تحریر در آمده است. با اینکه منهج الصادقین؛ تفسیر ی جامع و با ارزش است و آیات قرآن را از جنبه های متعددی مورد بررسی قرار داده است اما در آن روایات اسرائیلی به چشم می خورد.لذا هدف از این تحقیق، بررسی و نقد روایات اسرائیلی موجود در این تفسیر است. کاشانی گاهی، این روایات را به منظور نقد بیان کرده است. ولی در برخی موارد، مخصوصا در داستان های انبیاء مانند داستان حضرت آدم(ع)، حضرت نوح(ع)، حضرت عیسی(ع)وحضرت موسی(ع)، حضرت سلیمان(ع)، حضرت ایوب(ع) و حضرت محمد(ص)؛ روایات اسرائیلی را؛ بدون هیچ نقدی آورده است. در این تحقیق این روایات از جهت متن و سند بررسی شده اند. چون با قرآن واحادیث معصومین(ع) مخالف هستند و با عقل و علم ناسازگارند و حس و مشاهده آنها را تایید نمی کند؛ رد شده اند.
مریم سواری مینا شمخی
کتاب نهج الفصاحه، گردآوری مرحوم ابوالقاسم پاینده، دربردارنده ی بخشی از روایات و کلمات قصار رسول گرامی اسلام(ص) می باشد. مولف در این کتاب، از منابع معتبر و اصیل و غیرِ آن، از کتب شیعه و غیر شیعه احادیث را گردآوری و ترجمه نموده، امّا این موضوع با حذف سند و عدم ذکر منبع همراه بوده است. پایان نامه ی حاضر، ضمنِ تبیین معانی واژه های غریبی که در برخی احادیث وجود دارند، به تطابق و مقابله روایاتِ منتخب با منابع اصلی و مآخذ متقدّم و متأخّر پرداخته، علاوه بر ذکر موارد مشابه، در صورت وجود اختلاف، موارد آن را ذکر نموده است. همچنین اعتبار و صحّت استناد این احادیث به پیامبر اکرم(ص)، با استخراج و بررسی اسناد و طرق این روایات، مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس بررسی های صورت گرفته، بسیاری از این احادیث را نمی توان در منابع دست اوّل و معتبر حدیثی به گونه ای یافت که عنایت ویژه ی قدما و علمای حدیث شناس به آن احراز شود. موضوع و مضمون روایات بررسی شده، غالباً در زمینه ی فضایل و اخلاقیّات است و احادیث فقهی، کمتر در میان آن ها دیده می شود. این احادیث بیشتر، از منابع عامّه، بویژه از کتاب «الجامع الصغیر» جلال الدین سیوطی و «کنز العمّال» متّقی هندی استخراج شده اند. برخی از احادیث نیز تنها در منابع شیعه وجود دارد. در بین روایات منتخب، احادیث مرسل، موقوف و ضعیف مشاهده می شود و صحّت تعدادی از آنها به دلیل تفاوت نظر دیدگاه های رجال شناسی فریقین مورد اختلاف می باشد. همچنین برای برخی احادیث سندی یافت نشد و تعداد محدودی از احادیث، به کلّی فاقد سند بوده اند.
خداداد محمدی مینا شمخی
موضوع انسان شناسی ، یکی از اصلی ترین مسائل اسلامی است که در قرآن و روایات از زاویه های مختلف، مورد توجّه قرار گرفته است . توجه فزاینده ی مکتب های فلسفی و حتی سیاسی معاصر به مسأله ی شناخت ماهیت انسان ،نیازها،عوامل سلامت و راههای تربیت ورشد انسان ،از عمده ترین عواملی است که محققان مسلمان را برمی انگیزاند تا در این باره پژوهش کنند ،به ویژه که فرهنگ اسلام در این زمینه بسیار پربار و غنی است . انسان موجودی است دو بعدی که قابلیت های متفاوت دارد؛ از یک سو استعدادهای ترقی و صعود و از سوی دیگر قابلیت سقوط تا مرحله حیوانیت را داراست. در قرآن اموری به عنوان امور مشترک در بین انسان ها ذکر می شود، گاه در مقام فضیلت و گاه رذیلت. البته هیچ یک از اینها به این معنا نیست که انسان ها بالفعل دارای تمام این فضایل یا رذایل هستند، بلکه مقصود این است که در انسان هم زمینه نیل به ارزش ها و هم ضدارزش ها وجوددارد. درواقع، قابلیت صعود وسقوط انسان درسایه ی دوبعدحیوانی وغیرحیوانی ویامادی وغیرمادی اومتصوراست که درآیات قرآن به آن اشاره شده است. انسان با ایمان به خداوند و با کسب علم و معرفت و انجام اعمال شایسته می تواند به درجات عالی کمال برسد و همو می تواند با استفاده نادرست از علم و دانش و استعدادهای درونی خود به بدترین موجود تبدیل شده و راه سقوط و تباهی را طی نماید.
حسین شمس آبادی قاسم بستانی
موضوع و هدف این پایان نامه، معناشناسی «سبیل الله» و شناخت وجوه و معانی آن در قرآن و حدیث می باشد. برای حصول نتیجه ی مطلوب، ابتدا واژه ی «سبیل» و سپس تعاریف «سبیل الله» مورد بررسی قرار گرفته اند. به امتداد طولی«سبیل» گفته می شود و آن عبارت است از راهی که هموار، مستقیم ،اقامه شده با دلیل، ممتد، باز و عمومی می باشد.این واژه در قرآن هم برای راه خیر و هم برای راه شر به کار می رود؛ یعنی به لحاظ معنایی دارای اطلاق است و اگر بدون قرینه ذکر شود، دربردارنده ی هیچ بار معنایی مثبت یا منفی نمی باشد. وجوه معانی ذکر شده برای واژه «سبیل» عبارتند از : راه، طاعت، بلاغ (رسیدن)، حجت، دین، علت، عدوان، مسلک، مخرج(بیرون آمدن یا خلاص شدن)، هدایت، و راه تولید نسل. تفاوت «صراط» و «سبیل» در این است که «صراط» همچون بزرگراهی است که همه ی راه های فرعی «سبل» بدان منتهی می شوند و تفاوت «طریق» و «سبیل» در این است که در «طریق» ممتد و مستقیم بودن منظور نیست اما در «سبیل» مستقیم بودن، یک ویژگی بارز است. از تعاریف ارائه شده برای «سبیل الله» و بررسی های دیگر در این زمینه، فوائد و آثار زیادی برای این مفهوم استنباط می شود؛ به این صورت که سبیل الله راهی است که: رساننده به رضای خداست، شامل هر خیر و نیکی می شود، انسان را به سعادت می رساند، به فناء فی الله منتهی می شود، خداوند برای بندگانش برگزیده است، به معرفت و شناخت خداوند رهنمون می شود و.... سی و هفت وجه معنایی ذکر شده برای «سبیل الله» از این قرارند: زکات، شیعیان، مکه، طریق الجنه، کعبه، هجرت، حج، رضای خدا، انفاق، عبادت یا عبادات، قرآن، وفای به عهد، توحید، فطرت، فناء فی الله، تعلیمات حضرت موسی، تدین به دین مسیح، سعادت، صراط مستقیم، سجود، معرفت، عدل، نجات مستضعفین، حضرت محمد مصطفی، حضرت امیرالمومنین، کرامت، هدایت، هرگونه کار خیر، اعلاء کلمه الله، دین، جهاد، اطاعت کردن از خدا، توکل، اسلام، اخلاص، ایمان و حق.
سعید موسوی یوسف محفوظی
تفسیرنورالثقلین،یکی ازتفاسیر روایی است که در اواخر قرن یازدهم واوایل قرن دوازدهم هجری نگاشته شده ویکی از مهمترین تفاسیری است که روایات اهل البیت(علیهم السلام) را که پیش ازآن پراکنده بود،جمع آوری کرده است. حویزی مولف این تفسیر،توضیحی در باره¬ی آیه یا روایت ومطالب مربوط به آن ارائه نمی دهد،هرچند که روایات باهم ناساز گار باشند.خودمولف به این مطلب، درمقدمه تفسیر به آن اشاره دارد ونقل روایاتی که مخالف باعقاید علمای شیعه است را به معنای عمل واعتقاد بدان نمی داند واین کار او تنها به این منظور بوده که بر خواننده معلوم شود چه کسی آن را نقل کرده است تا خود خواننده به توجیه آن بپردازد. پایان نامه پیش رو،در صدد بوده است،علاوه برمشخص کردن سوره وشماره آیات تفسیر شده وترجمه آیات وروایات وشرح واژگان غریب، به بررسی سند ،احادیث تفسیری ورجال شناسی مربوط به آن ها بپردازد. دربخش بررسی روایت،ابتدا هر حدیثی به لحاظ سند ومتن با مصدر اصلی تطابق ومورد بررسی دقیق قرار می گیرد وسپس بامنابع متقدم ومتأخر،مقایسه شده است تا تفاوت نسخ ونقلها یا اشتباهات محتمل در سند ومتن ذکر شود وچنانچه نکته یانکاتی به نظررسیده،بیان شده است. دربخش رجال شناسی حدیث ،راویان حدیث بر اساس کتب رجالی مشهور مانند، رجال النجاشی،الفهرست ورجال الطوسی،اختیار معرفه الرجال کشی،رجال ابن داودحلی ،معجم رجال الحدیث آیت الله خوئی و... مورد جستجو قرار گرفته وشرح حالی از آنها،اعم از توثیق وتضعیف، مدح وذم یا مجهول بودن ذکر گردیده است.
محمد صالحی نسب مینا شمخی
در قرآن کریم، بنی اسرائیل بیش از سایر اقوام مورد توجه قرار گرفته و داستان ها، انحرافات و کجروی های این قوم بارها و بارها در قرآن مطرح و افشا شده است. هدف قرآن از بیان شرح حال امت های گذشته، خصوصاً بنی اسرائیل، عبرت آموزی مسلمانان از آن داستان هاست. درپژوهش حاضرتلاش شده است، ضمن معرفی قوم یهود و نگاهی گذرا به تاریخچه این قوم با استناد به آیات و برخی روایات معتبر دیدگاه قرآن کریم نسبت به این قوم و جایگاه ویژه ی آنها در آیات و سوره های متعدد قرآن مورد کنکاش قرار گیرد. سرآغاز پیدایش این قوم در سوره یوسف آنگاه که آن حضرت بعد از تمکّن در مرکز تصمیم گیری حکومت مصر از برادران و خانواده خود برای آمدن به آن سرزمین دعوت به عمل آورد،به خوبی بیان شده است. سرانجام پس از چالش با فرعونیان و خروج آنها از مصر و سرگردانی در صحرای سینا و باز گشت به سرزمین موعود ودرنهایت پایان این قوم که آن نیز در سوره اسراء مطرح شده است. یهود علی رغم امتیازات ونعمت های فراوانی که خداوند به آنان ارزانی داشت، ازجمله اعطای حکم، نبوت، کتاب، روزی پاک و... که درقرآن نیزبه آن اشاره شده است، جایگاه خودرا ازدست داده وبه قومی منحرف تبدیل گشتند. در برابر انحرافات آن ها درابعاد مختلف اعتقادی،اخلاقی، علمی و...خداوندآنان را ازاوج عزت وفضیلت به ذلت وسرافکندگی مبتلاساخت وسزاوارغضب پروردگارگشتند.
ابراهیم علی نژاد مینا شمخی
بدون شک درک درست از مفاهیم و رفتارهای اخلاقی و نیک عمل کردن به آنها، می تواند سبب تحول و رشد افراد در یک جامعه گردد. متون اسلامی در مورد این مفاهیم، تفسیر و تعبیرهای دقیق و گسترده ای دارند. از میان این مفاهیم، مسئله انفاق از مباحثی است که تاثیر مستقیم در همبستگی امت اسلامی و تعدیل ثروت ها دارد. در قرآن کریم مسئله انفاق بسیار مورد تاکید قرار گرفته است که عمل به توصیه های اسلامی در مورد انفاق و چگونگی اجرای آن می تواند آثار بسیار مثبتی برای همگان به ارمغان آورد. انفاق به عنوان عمل صالحی است که اگر مطابق دستور قرآن کریم انجام پذیرد، جامعه اسلامی را همیشه به عنوان سیمایی مطلوب برای امت خود قلمداد نموده و باعث درونی شدن هر چه بهتر فرهنگ و ارزشهای اقتصادی اسلام در نهاد افراد می گردد. همچنین اصل انفاق به عنوان یک ارزش دینی است که قرآن و اسلام ، آن را نردبانی برای تقرب به سرچشمه جمال و کمال و زیباترین جلوه های عشق یعنی خداوند متعال می داند.در پایان نامه حاضر بر آنیم تا اصول و نکات مباحث انفاق را از دیدگاه قرآن و احادیث، مورد تحلیل و بررسی قراردهد.
مجاهد قیم مینا شمخی
شخصیت مجموعه افکار، احساسات، عقاید، رفتار اجتماعی و ویژگیهای فیزیکی یک شخص می باشد. از نظر روانشناسی دو عامل وراثت و محیط در شکل گیری شخصیت و تحول آدمی دخالت دارند. عده ای بخش وراثت رامقدم برمحیط می دانند وعده ای عقیده ای عکس این دارند.اما درحقیقت هردوعامل برشخصیت تاثیرگذار می باشند. یعنی هرگزوراثت بدون محیط ومحیط بدون وراثت نمی تواندعمل کند. در قرآن کریم نیز به عنوان کاملترین کتاب الهی به نقش وراثت و محیط توأماً توجه شده است. لذا در این پایان نامه تلاش می شود میزان تأثیرگذاری عوامل اساسی وراثت و محیط بر شخصیت موردارزیابی قرارگیرد.وراثت عبارت است ازانتقال طبیعی بعضی ازصفات وخصایص بیولوژیک(زیستی)بدنی وذهنی یاعقلی والدین واجداد به فرزندان که بخش عمده ای ازشخصیت فرد رامی سازند.اسلام دستوراتی رادرقالب احکام تکلیفی با عناوینی همچون وجوب وحرمت،استحباب وکراهت ارایه نموده وازهمان ابتدازمینه های ایجادصفات ارثی درست ونادرست راتبیین کرده است.به طورکلی روایات درزمینه وراثت به سه زمان قبل ازولادت وانعقاد نطفه،حین انعقادنطفه و بعدازانعقادنطفه گنجانده شده اند.محیط درلغت چیزی است که موجود زنده را احاطه می کندوبه طورکلی به عوامل ونیروهای خارج از فردکه می تواننددررفتاراوموثرواقع شوندمحیط اطلاق می گردد. محیط به طورکلی شامل دوبخش محیط قبل ازتولدومحیط بعدازتولدمی شودومحیط بعد از تولدنیزخودشامل محیط طبیعی و جغرافیایی ومحیط انسانی واجتماعی می گردد.قسمت عمده ومهمی که تأثیربیشتربرشخصیت افرادمی گذارد محیط انسانی واجتماعی می باشدکه به وسیله ی ارتباط و تعامل افراد با یکدیگر ایجاد میگردد.مانند خانواده، دوستان و همسالان،مدرسه، فرهنگ و...که دراین میان خانواده ازاهمیت بیشتری برخوردار است.
مینا شمخی محمدکاظم شاکر
در این پایان نامه موضوع "دعا در قرآن" از دو جهت مورد بررسی قرار گرفته است : 1) دعا به معنای مصدری 2) دعا به معنای اسمی. مراد از "دعا" به معنای مصدری، معناشناسی دعا در قرآن کریم است . در این قسمت سعی شده با استناد به قول لغت پژوهان و نیز موارد کاربرد واژه دعا و دیگر واژگان هم خانواده آن در قرآن کریم، مفهوم صحیح دعا از دیدگاه قرآن ارائه شود. سئوالی که در این بخش مطرح است این است که حقیقت دعا چیست ؟ آیا دعا، خواندن است یا خواستن؟ به عبارت دیگر آیا دعا با سئوال متفاوت است ؟ جوابی که ارائه شده است که دعا گرچه در مفهوم به معنای خواندن است ولی هر خواندنی مستلزم خواستن است . پس اگر کسی خدا را می خواند، خواسته ای دارد که او را می خواند. بنابراین گرچه مدلول مطابقی دعا، خواندن است .اما خواستن نیز جزو مدلول التزامی آن است لذا خداوند در مقام بازداشتن انسان از خواندن دیگران می فرماید: "والذین تدعون من دونه مایملکون من قطمیر. ان تدعوهم لایسمعوا دعاءکم و لوسمعوا مااستجابوا لکم. و کسانی را که بجز او می خوانید، مالک پوست هسته خرمایی (هم) نیستند. اگر آنها را بخوانید، دعای شما را نمی شنوند و اگر (فرضا) بشنوند اجابتتان نمی کنند." (فاطر، 14-13) و در ادامه فرمود: "یایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید. ای مردم، شما به خدا نیازمندید و خداست که بی نیاز ستوده است ." (فاطر، 15). نتیجه آنکه می توان گفت علت فاعلی دعا، فقر ذاتی انسان است و علت غایی آن، غنی شدن و گرفتن حاجات است و علل صوری و مادی آن، سئوال و ندا و خواندن با حال تضرع و ابتهال و تبتل است . از بررسی آیات قرآن بدست می آید که "دعا" و "عبادت " درعین تعدد مفهومی، وحدت مصداقی دارند، خواندن غیرخدا مستلزم خارج شدن از مرز عبودیت حق تعالی و وارد شدن به محدوده شرک است . در این قسمت مرز بین توسل و خواندن اولیای خدا و شرک به خدا روشن شده است . خواندن هر چیز و هر کسی که خداوند آن را واسطه فیض خود قرار نداده باشد و به تعبیر قرآن کریم "ما انزل الله بها من سلطن. و خدا دلیلی بر (حقانیت) آنها نازل نکرده است ." (یوسف ، 40) شرک است . مراد از دعا به معنای اسمی، بررسی مضامین دعاهایی است که در قرآن کریم از زبان انبیاء و اولیاء و ملائکه و مومنان و... بیان شده است . سه چیز محور درخواستهای دعا کنندگان در دعاهای قرآنی است : 1) استغفار و طلب آمرزش . مضمون بیشتر دعاهای قرآنی را طلب آمرزش تشکیل می دهد. از آنجا که گناه مانع قرب است ، قبل از هر درخواستی باید از خدا طلب مغفرت کرد و در روایات هم آمده است که "خیرالدعاء الاستغفار". 2) طلب هدایت و راه یابی به صراط مستقیم. 3) درخواست نعمت . علم و دانش ، صبر و پیروزی و فرزند صالح از جمله درخواستهای انبیاء و اولیاء در دعاهای خود است .