نام پژوهشگر: سیدرضا فاطمی طباطبایی
مرضیه ارجمندنژاد محمد راضی جلالی
کارایی ورزشی اسب به توانایی آن در بر آوردن نیازهای متابولیکی اضافه ای بستگی دارد که به دلیل فعالیت شدید در دام پدید می آید. یکی از راههای ارزیابی این نیازهای متابولیکی، بررسی نوع و میزان تغییرات پدیدآمده در پارامترهای مختلف بیوشیمیایی است که می تواند فاکتوری مناسب در پیش گویی توانایی ورزشی اسب باشد. در مطالعه حاضر که بر روی 9 رأس نریان عرب 4 تا ?? ساله به انجام رسید، میزان سرمی پروتئین تام، آلبومین، نیتروژن اوره، کراتینین، گلوکز، کلسیم، فسفر، سدیم، کلر و پتاسیم وهمچنین فعالیت آنزیمهای کراتین فسفوکیناز و لاکتات دهیدروژناز در زمانهای مختلف قبل و پس از فعالیت شدید بدنی مورد سنجش قرار گرفت. برای انجام این کار، از دام یک ساعت قبل (زمان0)، بلافاصله (زمان1)، ? (زمان2) و24 ساعت (زمان3) پس از دویدن با حداکثر سرعت در مسیر ?250 متری خون گیری به عمل آمد. اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار sigma state 2 و با بهره بردن از آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه مشاهدات تکراری و تست توکی ارزیابی گردید. نتایج این بررسی نشان داد که به استثنا کلسیم، کلر، نیتروژن اوره ؛ سایر فاکتورهای اندازه گیری شده بلافاصله پس از دویدن و یا در زمان های بعد، در مقایسه با زمان (0) تغییرات معنی داری را متحمل گشته اند(5 0/0(p<. به نظر می رسد که تغلیظ شدید خون ناشی از تعریق زیاد، و همچنین استرس ناشی از شرکت در یک فعالیت ورزشی شدید عامل اصلی تغییرات فوق باشند.
بهرام رضایی بیستونی علی شهریاری
هورمون های تیروئیدی بسیاری از اعمال فیزیولوژیک بدن را تنظیم می کنند. مقادیر این هورمون ها تحت تاثیر عواملی مانند درجه حرارت محیط و میزان ید دریافتی تغییر می یابد. لذا دو منطقه کرمانشاه و اهواز که دارای شرایط آب و هوایی و دریافت ید متفاوت هستند برای این مطالعه انتخاب شدند. در دو فصل سرد (بهمن 90) و گرم (مرداد 91) در دو کشتارگاه کرمانشاه و اهواز اقدام به اخذ نمونه خون و ادرار از گاو های هلشتاین کشتار شده گردید و مقادیر هورمون های تیروئیدی در سرم و ید ادرار اندازه گیری شد. مقدار t3 بدون در نظر گرفتن فصل در کرمانشاه بطور معنی داری بالاتر از اهواز بود (p<0/001) و این هورمون در اهواز در فصل زمستان بالاتر از تابستان بود (p<0/05). سطح سرمی t4 اهواز در فصل زمستان نسبت به تابستان کمتر بود در حالیکه در کرمانشاه در تابستان کمترین مقدار بود و اختلاف معنی داری با تابستان و زمستان اهواز و زمستان کرمانشاه داشت (p<0/05). بررسی تداخل شهر و فصل نشان داد مقادیر نسبت t4 به t3 در کرمانشاه در تابستان کمترین مقدار بود و با مقادیر آن در فصول تابستان و زمستان اهواز تفاوت معنی داری داشت (p<0/05). در مقایسه سطح ید ادرار که بر حسب کراتینین بالانس شده بود نتایج نشان داد ید ادرار بدون در نظر گرفتن شهر در فصل سرد پائین تر از فصل گرم می باشد. کمترین میزان ید ادرار در زمستان کرمانشاه بود که از تابستان کرمانشاه، زمستان اهواز و تابستان اهواز بطور معنی داری پائین تر بود (p=0/001). با توجه به نتایج فوق به نظر می رسد الگوی تغییرات فصلی هورمون های تیروئیدی در اهواز و کرمانشاه متفاوت باشد و احتمالا تفاوت های آب و هوایی و تفاوت در سطح ید مواد غذایی عامل اصلی این اختلاف ها است.
جواد فریمانه محمدرضا تابنده
نانوذرات نقره که یکی از پرمصرف ترین نانو مواد مورد استفاده در صنعت و پزشکی می باشند، ممکن است در هوا پراکنده شده و پس از ورود به بینی از مخاط، ریه ها و یا از طریق اعصاب بویایی، جذب و به مغز انتقال یافته و بر رفتار اثر بگذارند. لذا هدف از این مطالعه بررسی اثرات تجویز داخل بینی نانو ذرات نقره بر حافظه فضایی و رفتارهای شبه اضطرابی موش صحرایی در پی تجویز داخل بینی آن بود. به ترتیب 3 و 15mg/kg نانوذرات نقره و mg/kg 6/4 استات نقره یک روز در میان به صورت داخل بینی ای به موش-های صحرایی نژاد ویستار در گروه های np3، np15 و agac داده شد و از روز 14 پس از شروع تیمارها حافظه فضایی آنها با ماز آبی موریس و رفتارهای شبه اضطرابی با ماز بعلاوه مرتفع مورد سنجش قرار گرفت. سرعت شنا در مرحله آموزش ماز آبی موریس در گروه های np15 و agac افزایش یافت. همچنین درصد مسافت طی شده و مدت زمان سپری شده در ربع هدف در این گروه ها در مرحله آزمون کاهش یافت که نشان دهنده نقص حافظه در این دو گروه بود. در ماز بعلاوه مرتفع درصد زمان حضور در بازوهای باز و تعداد ورودها به هر دو بازو در گروه های دریافت کننده نانوذرات نقره و یون نقره کاهش یافت که به ترتیب نشان دهنده افزایش اضطراب و کاهش فعالیت حرکتی در این گروه ها بود. بنابراین تجویز داخل بینی نانودرات نقره به صورت وابسته به دوز باعث اختلال حافظه شد. هرچند مقدار یون نقره موجود در agac با مقدار نقره دریافت شده در گروه np3 برابر بود ولی اثرات سمی نانوذرات نقره کمتر از یون نقره بود.
رضا دارابی نژاد سیدرضا فاطمی طباطبایی
با توجه به شباهت های زیاد اختلال حافظه ناشی از تزریق داخل بطن های مغزی استرپتوزوتوسین (icv-stz) با بیماری آلزایمر تک گیر و حمایت کولین از سیستم اعصاب مرکزی و نورون ها در مقابل آسیب های مختلف، هدف از این پژوهش بررسی اثرات کولین کلراید بر یادگیری و حافظه فضایی در موش های صحرایی مدل icv-stz بود. چهل سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با وزن تقریبی 250-220 گرم به طور اتفاقی در 5 گروه 8 تایی شامل گروه های کنترل، شم، استرپتوزوتوسین، گروه تیمار با کولین 200 و گروه تیمار با کولین 400 تقسیم شدند. به منظور ایجاد اختلال حافظه در موش های صحرایی داروی استرپتوزوتوسین (stz) به درون بطن های مغزی تزریق گردید و پس از آن موش های استرپتوزوتوسینی به مدت 21 روز بصورت داخل صفاقی با دوزهای 200 و 400 میلی گرم/کیلوگرم کولین کلراید درمان شدند. برای ارزیابی یادگیری و حافظه در موش های صحرایی پس از سپری شدن دوره تیمار 21 روزه از ماز آبی موریس (mwm) استفاده شد. در مطالعه حاضر عملکرد حیوانات مبتلا به اختلال حافظه در mwm نسبت به گروه کنترل کاهش داشت و استفاده از مقادیر 200 و 400 میلی گرم/ کیلوگرم کولین کلراید باعث بهبود وابسته به دوز آن شد. همچنین میزان فعالیت آنزیم استیل کولین استراز در این حیوانات نسبت به گروه های دیگر افزایش یافت. بنابراین نتایج حاصل از این مطالعه به نطر می رسد کولین کلراید درمان مناسبی برای اختلالات شناختی ناشی از مدل icv-stz باشد.