نام پژوهشگر: مهین سهرابی
مه لقا آذریان فاطمه کاتب
هنر ایران هنری پر از تنوع و زیبایی است.صنایع دستی یکی از این هنر هاست که نقش مهمی در فرهنگ و هنر ملی و بومی ایران بازی می کند.صنایع دستی یکی از بهترین وسایل ارتباطی در جهت رساندن پیام های فرهنگی،اجتماعی و مذهبی اقوام به یکدیگر است.امروزه در کنار دنیای پیشرفته و تکنولوژی فنی و مهندسی،صنایع دستی همچنان قابلیت و توانایی ارتباط و انتقال مفاهیم و پیام های هر قوم را در جامعه داراست.این ویژگی منحصر به فرد و لزوم احیاءاین هنر می توانددلیل مناسبی برای کاربردی کردن و به روز کردن آن باشد. طراحی صنعتی به عنوان واسطه ای میان صنعت و هنر صنایع دستی می تواند ارتباط و هماهنگی لازم را ایجاد کند.طراح صنعتی در روند طراحی محصول ،اولویت را با کارکرد گرایی قرار می دهد،اگر عامل زیبا شناختی و مسأله انتقال فرهنگ و هنر را نیز مورد توجه قرار دهد،گامی در جهت احیاء صنایع دستی بر داشته است.زیبا شناختی جدیدی که در نتیجه تعامل صنعت و هنر به وجود می آید ،تنها هدف نهایی نمی باشد ،بلکه از این پس اعتبار معیار های هنری را هماهنگی با آرمان های فرهنگی و اجتماعی زمانه قرار می دهد.طراحی صنعتی در زمینه طراحی داخلی و طراحی المان های محیط زیست می تواند از شاخه های صنایع دستی مثل:شیشه گری،سفال گری ،فلز کاری و هنر های چوبی بهره برد. طراحی داخلی در میان شاخه های فعالیتی طراحان صنعتی بیشترین قابلیت را برای کاربردی کردن صنایع دستی داراست.چنانچه با کاربردصنایع دستی در طراحی داخلی زمینه را برای آشنایی بیشتر مردم با آن ایجاد می شود و در نتیجه موجب احیاء صنایع دستی فراموش شده می گردد.
زینب قراخانزاده محمذ ثقی آشوری
ساخت و تولید ظروف بدنه سفید یکی از جذاب ترین مهارت های هنر سفالگری است که از دیر باز تا کنون همواره به عنوان یک شاخه از این هنر نزد استاد کاران سنتی از جایگاه ویژه ایی برخوردار بوده است .با توجه به حفظ و اهمیت فعلی این تکنیک در مقابل روند رو به رشد ماشینی شدن زندگی صنعتی ،این جستار در سه فصل پی ریزی گردیده است.در فصل اول برای وارد شدن به مبحث اصلی به طور اجمالی منظور از سفال بدنه سفید تبیین گردیده ضمن اینکه در این فصل با هدف نشان دادن اهمیت بررسی سابقه ساخت و چگونگی تولید آن در دوران معاصر از جنبه های فرهنگی و تاریخی مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه به صورت موردی اطلاعات مربوط به فعالیت کارگاه های مرتبط با موضوع ،در دو بخش کلی شامل ویژگی های فنی ثبت گردیده و خواننده می تواند با مراجعه به این بخش در کمترین زمان و به آسانی با کوچکترین جزئیات هر کارگاه آشنا شود .به دنبال دو فصل قبلی فصل سومی به منظور بررسی و ارزیابی فاکتور های اجتماعی اثر گذار در روند روبه رشد یا زوال کارگاه های مذکور در فصول پیشین بر اساس پنج عامل صلی پی ریزی گردیده است ، سپس اطلاعات مورد تحلیل قرار گرفته و این یافته ها در بخش نتیجه گیری آمده است .
مهدیه معین صمدانی مهین سهرابی
در این پژوهش منظور از مبانی طراحی سنتی بنیانها و اساس طراحی کاربردی و البته سنتی سرزمین ایران است . یعنی اصولی که یک طراح برای خلق یک طرح و نقشه برای تولید یک اثر صنایع دستی باید رعایت کند در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد .اولین اصل کاربردی بودن یک طرح است . اما از آنجا که هنرمندان صنعتگر تغیرات لازم برای کاربردی شدن طرحهایی که استفاده می کنند را خود قبل از شروع کار و گاه در حین کار اعمال می کنند بسیاری از طراحان چندان در بند رعایت طراحی برای یک محصول خاص نیستند و گاه از کاربردی طراحی کردن می پرهیزند. در این تحقیق سعی شده است به جنبه هایی از طراحی سنتی پرداخته شود که تقریبا در هیچ تحقیق ویا کتابی بدان نپرداخته اند . و همواره جایگاه آن در تعارفات مرسوم بین هنرمندان گم شده است .گرچه در این پژوهش به هنرهایی مانند شیشه گری سفالگری کتاب آرایی و دیگر هنرهای سنتی توجه نشده است اما امیدآن است که این پژوهش ابتدای راهی باشد تا دیگر دانشجویان واساتید به مدون کردن و به نگارش درآوردن اصول عملی هنرهایی که در آن تخصص دارند بپردازند و این بخش کمرنگ هنر دانشگاهی را پر رنگ کرده و جلوه ببخشند. لازم به ذکر است که در نگارش مطالب در اصول عرفانی و مذهبی که بی شک فرهنگ ایرانی اسلامی ایران از آن جدایی ناپذیراست کنکاش نمی شود .به طور مثال نقطه از جایگاه عرفانی شروع وپایان همه چیز از جمله گردش های حلزونی زیر ساخت نقوش اسلیمی وختایی وهمچنین ساختار نگارگری است اما دراین تحقیق مبانی طراحی منبع ما برای نقطه ,خط و سطح است. در این تحقیق هنرهایی که با چوب و فلز پدیده آمده اند رااز جهت شباهت شان به یکدیگر و همین طور قرارگیری جایگاه خاص طراحی و طراح در این تولیدات این آثار در نظر گرفته شده است و همین طور فرش به این دلیل با این هنرها مشترک است و بجز آن هم از جهت مقایسه نقوش نسبتا مشترکی در آثار کهن این هنرها می توان دید که با این ویژگی می توان تنها نحوه اجراو مواد گوناگون در نقوش تاثیر میگذارند تا قابل قیاس باشند. ابتدا تاریخچه هریک از مصنوعات را به طور خلاصه نگاشته ام پس از آن معرفی هنرهای هر دسته و سپس ویژگیهای طراحی برای چند هنر عمده و پر کاربرد هر بخش در پایان این طراحی ها باهم مقایسه شده است.تا در مقایسه ویژگی ریزه کاریهای هذرهای گوناگون روشن شود. از آنجا که هنرمندان در درجات بالای هنری خود طراحان زبردستی هستند تلفیق این دو هنر در یک فرد به بوجود آمدن آثار بی نظیر هنری این سرزمین انجامیده است از اینرو هدف در این تحقیق جدا کردن ویا جدا دانستن طراحی از مراحل تولید نیست . با پیدا شدن جایگاه طراحی جایگاه هنرمندان در بخش های دیگر نباید وشایسته نیست که فراموش شود اما با روند این تحقیق به دو دیدگاه احتمالا مکمل اما متفاوت برخورده ام اول آنکه طراحی را تنها در بخش طراحی نقوش برای تولیدآثار هنری میداند و دوم آنکه طراحی را یک ایده و فکر در تمام جهات تحقیق قبل از تولید تولید و بسته بندی و نهایت عرضه محصولات هنری و صنایع دستی می توان دانست . تلفیق شدن هنر طراحی و یکی از هنرهای سنتی شاید بهترین هدف دانشگاهها در تعلیم هنر باشد .مطلبی که امروزه در بودنش وهمین طور چگونه بودنش بحث ها و نظریات بسیار متفاوتی ارائه می شود .
سمیه حقوقی فرد مهین سهرابی
جوک کاری از گروه مهارت های دستی سنتی چوبی است و از آنجا که روش و فناوری های مربوط به تولید آن به رشته تحریر درنیامده و در طول حیات خود تنها به صورت شفاهی انتقال یافته است می توان آن را جزء سنت های شفاهی و میراث معنوی نیز به شمار آورد.این هنردر گذشته مستقل نبوده و به عنوان هنری تزیینی و الحاقی برای هنرهای چوبی دیگر مانند معرق، خاتم و... به کار می رفته است، اما امروزه با تلاش هنرمندان، به طور محدود به مثابه هنری مجزا رواج دارد. در روند ساخت جوک کاری، اصول زیبایی شناسی مشتمل بر ارزش های فرهنگی و هنری به پیروی از معیارهای سنتی جامعه وهمچنین بینش هنرمند رعایت می شود. در این شاخه هنری برخلاف دیگر هنرهای چوبی مانند خاتم و معرق، هنرمند تمام مراحل کار از تهیه و آماده کردن چوب ها تا تهیه نقشه، پیچیدن و جازنی قامه ها و نهایتاً پرداخت و جلاکاری اثر را به صورت متمرکز در کارگاه خویش به انجام می رساند. این پژوهش به منظور افزایش سطح آگاهی و دانش عموم نسبت به هنری سنتی و رو به زوال و با هدف مستندسازی و ثبت آن صورت پذیرفته است. بدین منظور جهت گردآوری و تدوین اطلاعات از روش های مطالعه اسنادی، شامل کتب و مقالات داخلی و خارجی، مصاحبه، مشاهده و برداشت میدانی استفاده شده است. برطبق مطالعات انجام شده جوک کاری مانند دیگر هنرهای سنتی در زمره میراث فرهنگی ملموس و ناملموس قرار می گیرد و با تکیه بر ویژگی های مادی جوک کاری،می توان آن را در شاخه هنرهای وابسته به معماری قرار داد و همچنین با تعریف میراث ناملموس که حضور سنت ها، دانش و مهارت در هنرهای دستی سنتی را شامل می شود، مطابقت دارد. مفاهیم انتزاعی: جوک کاری، میراث معنوی، هنر از یاد رفته
سهیلا عبدلی مهین سهرابی
طرح گلدانی در انواع قالبهای فرش ایرانی (روستایی – عشایری و شهری) به صورت 2/1 و 4/1 ، واگیره و سراسری در طرح های ترنج دار، محرابی، ظل السطان و ... به اجرا درمی آید و علیرغم تنوع بسیار موجود در طرح گلدانی در جریان یک روند تکرار بی رویه توسط تولیدکنندگان و هنرمندان فرش، برخی از طرح های قابل توجه و زیبای آن در سیر نادیده گرفتن موجود به مرز فراموشی رسیده است چنانکه تأمل و توقف در این شرایط به نابودی طرح های بسیار ارزنده ای از این گونه فرش منجر خواهد شد. لذا پژوهش حاضر با هدف پر کردن خلاء موجود و در راستای جمع آوری و ثبت و معرفی نمونه های اصیل شکل گرفته است؛ و از آنجا که طرح گلدانی روستایی – عشایری مبتنی بر نوعی بینش و سلیقه هنری ویژه می باشد، بررسی آن از منظر زیباشناسی بر طبق مبانی هنرهای تجسمی محور اصلی این پژوهش بوده و در روندی پژوهشی به شیوه مطالعات کتابخانه ای و اسنادی (مکتوب و تصویری) اقدام به گردآوری اطلاعات گردیده است به دنبال این روش و با توجه به محدودیت نمونه های موجود (تصاویر فرش و اثر حاضر در موزه ها) جامعه آماری شامل تمامی نمونه های قابل دسترس بوده است که بر اساس ویژگی های طرح دسته بندی و در حجم 70 عدد بوده است و از هر سری یک یا دو نمونه بطور دقیق مورد آنالیز و تحلیل مبتنی بر قواعد و مبادی سواد بصری قرار گرفته است در نهایت یافته های حاصل از توصیف و تحلیل عوامل یاد شده بصورت استقرایی تحلیل نهایی گردیده تا به جمع بندی نهایی رسیده است.
بهارک بهمنی آزاد مهین سهرابی
چکیده فلزکاری دوره ی صفویه دارای ارزش های فرهنگی (هنری و مذهبی) بسیار در ابعاد مادی و معنوی است. هنرمندان مسلمان ایرانی در این دوره علاوه بر نیازهای مادی، سعی در برطرف کردن نیازهای معنوی خود داشته و توسط ماده و ابزار به نوآوری پرداخته اند. این موضوع سبب شد، تا ارتباط میان هنر و مذهب بیش از هر زمان دیگری شکوفا شود. این هنرمندان صفوی از مضامین شیعی و مفاهیم عمیق عرفانی در تزئین آثار خود بهره گرفته و جلوه های رمزگونه عرفان اسلامی را در آثار خود متجلی ساختند. چنان که هنرشان تجلی آئین ها و اعتقادات این دوره است که با استفاده از نقوشی با مفاهیم نمادین افکار و اعتقادات خود را در قالب فرم و نقش در پیکره ظروف نشان داده اند، به عبارتی ظروف را عرصه ای برای بیان این مفاهیم دانسته اند. این رساله بر مبنای این فرضیه شکل گرفته است که فرم و نقش در ظروف فلزی دوره ی صفوی دارای رابطه مستقیم و مبتنی بر معنا بوده و با رویکردی نمادشناسانه قابل مطالعه و بررسی است. لذا این پژوهش با این رویکرد به بررسی آثاری چند از فلزکاری دوره ی صفویه پرداخته و در اصل بررسی نقش ها و فرم های ظروف و تناسب این دو فاکتور را پی جویی نموده است. در این مسیر تحلیل نقوش و مفاهیم نمادین آنها با مراجعه به اعتقادات و باورهای رایج عصر صفوی صورت گرفته و رابطه ای معنادار را بین فرم، نقش و باورها و اعتقادات رایج جستجو نموده است. ماحصل این جستجو نشان می دهد که در فلزکاری دوره ی صفویه اشیاء علاوه بر دارا بودن جنبه تزئینی وکاربردی، نقش ها و تزئینات خود را از تفکر اسلامی و شیعی رایج در آن دوره برگرفته چنان که در باطن فرم و نقش به صورتی نمادگرایانه خلق شده است. روش گردآودی اطلاعات در این پژوهش، مطالعه کتابخانه ای، اسنادی (تصویری و مکتوب) بوده که به دنبال آن از طریق توصیف و تشریح موفق به تحلیل یافته ها و کسب نتیجه گردیده است. واژگان کلیدی: فلزکاری، صفویه، فرم و نقش، نمادشناسی، معناشناسی
سیده شیدا عزیزی مهین سهرابی
پژوهش حاضر با عنوان « بررسی مضامین تصویری شیشه های رنگی (ویترای) در کلیساهای دوره گوتیک » از نوع تحقیق کاربردی می باشد . دینی و مذهبی بودن این مضامین امری بدیهی است اما اینکه چه مضامینی به طور اخص در این آثار به تصویر کشیده شده اند نکته ای است که به نظر می رسد تا کنون بدان پرداخته نشده باشد. همان طور که می دانیم در دوره گوتیک تنوع زیادی را در ساختار کلی شیشه های رنگی در کلیساها شاهد هستیم . مسئله اصلی این پژوهش پرداختن به ماهیت این تغییرات در مضامین , رنگ ها و تکنیک ساخت این آثار است. بررسی این تغییرات شامل پرداختن به عناصری همچون نور ، رنگ و نقش مایه ها که اجزاء لاینفک معماری این دوره و تزیینات وابسته بدان هستند ، می شود . با توجه به نزدیکی هنر و مذهب در دوره گوتیک و نمادین بودن ماهیت آن ها در این دوره ، عناصری مانند رنگ ، نور و نقش مایه ها نیز به صورت نمادین به کار گرفته شده اند که باز خوانی این نمادها مسئله عمده این پژوهش می باشد.
شیرین موسوی مهین سهرابی
سفالینه ها اساساً اولین محل ابراز یا بیان اندیشه های آدمی بوده است، چنانکه سفالینه های سلجوقی بیانگر مفاهیمی چون اعتقادات، باورها، آداب و رسوم، خواستها و آرزوهای انسان در طول این دوران و نشاندهنده تحولات هنری، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی این دوره می باشد. در این میان بخشی از نقوش این دسته از آثار را نقش زن به خود اختصاص می دهد که پژوهش حاضر به مطالعه و بررسی این نقوش پرداخته است. تأکید اصلی این پژوهش بر عوامل تأثیرگذار در شکل گیری این نقوش با محوریت بررسی موضوع «زن» و ارتباط آنها با تحولات ادبی این دوره وچگونگی تقلید از نگاره های نسخ خطی وهمچنین تأثیرات هنری نمود یافته قبل از اسلام در دوران اسلامی به پیش می رود. روش پژوهش در حوزه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و بررسی اسناد تصویری و آثار موزه ای موجود بوده است که در بخش تحلیل به روش استقرائی یافته ها جمع بندی شده است. این برنامه با هدف بررسی نقش زن که تا پیش از این در سیر هنر اسلامی بی سابقه بوده است و در راستای فرضیاتی چون اهمیت جایگاه زن از نظر اجتماعی و ارتباط این نقوش با نوشته های ادبی دوره سلجوقی و تأثیر از ادوار هنری قبل از اسلام بویژه دوره ساسانی به اجرا درآمده و نتایج حاصل از بررسی ها حاکی از آن است که نقوش به کار رفته مانند نگارگری کتب خطی شامل تصاویر مرتبط با داستانهای ادبی و نیز تقلید از ظروف سیمین و زرین ساسانی و نیز موقعیت اجتماعی بالایی است که زن در این دوره کسب کرده است. واژگان کلیدی: نقش، سفال، سلجوقی، زن.
بهناز شامقازانی مهین سهرابی
در این رساله سعی بر این بود تا با نظر به اهمیت نقشمایه های رودوزی، بعنوان شاخصی فرهنگی در نوآوری، حفظ و تداوم البس? سنتی و جایگاه آن در مواجهه با مکان قرارگیری، شیو? انتخاب و تأثیرات اعتقادات و باورها، مذهب، و نمادها بر آن بررسی شود.لازم? بازنمایی اینگونه ارتباطات، بررسی مباحثی چون تاریخچه، سیر تحول البسه، رودوزیها و نقوش، بصورت رابط? نقشمایه و رودوزی، کاربری و هویت البسه، دلایل تفاوت نقوش رودوزی در موقعیتهای مختلف اجتماعی و...رابط? زندگی و باور با رودوزیها ی البس? این مردمان بود. با وجود اطلاعات بسیار قلیل، در نهایت هدف این بود که مخاطب با دلایل پویائی فرهنگ، اینبار از منظر زبان نقوش در رودوزی، در حد امکان از تمام جهات آشنا شود؛ در ضمن اینکه شاید احیای این نمودها با شیوه های گوناگون، مدخلی برای ورود دوبار? نقوش از یاد رفته با رودوزیها به تمام جوانب زندگی ارمنیان شود، و تفسیر بعضی از آنها در پیوند بین گذشته، حال و آینده در فرآیندهای برنامه ریزی و طراحی البسه روز و یا دیگر موارد یاری رساند.
عطیه احمدی مهین سهرابی
موزه مقدم دانشگاه تهران که توسط محسن مقدم به منظور بهره گیری اساتید و دانشجویان بنا نهاده شد که اشیاء چوبی آن در این پایان نامه به چهار دسته تزیینی کاربردی و کاربردی تزیینی و آیینی تقسیم کردیده که طرح حفاظت آثار چوبی بعد از فن شناسی و آسیب شناسی و بررسیس شرایط محیطی موزه ارائه گردیده است.سایر اطلاعات جمع آوری شده به صورت کتابخانه ای و آزمایشگاهی و میدانی بوده است . در بخش فن شناسی آثار چوبی موزه انواع گونه چوبها از جمله ششماد- زیتون- گردو-افرای پلت- نراد -صنوبر - راش و... شناسایی شد( به صورت میکروسکوپی و ماکروسکوپی) و جهت بررسی تابلوی نقاشی گل و مرغ اتاق تدخین نیز از میکروسکوپ نوری وآزمایش میکروسکوپی الکترونی تجزیه کمی edx استفاده گردید همچنین برای شناسایی لایه های ورنی سطح آثار یا پوشش محافظ آنها از روش ftir استفاده شد. در بررسی آسیب ها انواع حشرات و قارچ ها شناسایی شدند انواع قارچ ها شناسایی شده شامل: آسپرژیلوس ها(نیدولانس - فومیگاتوس- فلاوس -نایجر)پنی سیلیوم- فوما موکولار و انواع حشرات آنوبییده و کوکوژیده می باشند.از رادیوگرافی x-ray نیز به منظور بررسی آسیب ها(بیولوژیکی) در تابلوی مریم و مسیح استفاده گردید و از ph متر نیز به منظور بررسی میزان اسیدیته آثار کاربرد یافته است. شرایط محیطی(نور -دما -رطوبت و آلاینده ها) و نحوه نگه داری آثار نیز مرحله دیگر از پروژه بوده است که با استفاده از دستگاه نور سنج- رطوبت سنج و دما سنج دیجیتالی و میکروسکوپ نوری به بررسی آن پرداخته شده است. در نهایت بعد از تجزیه و تحلیل داده ها به این نتیجه رسیده شد که اغلب آثار در اثر نگه داری در شرایط نامناسب جوی دچار خسارت شده اند که آسیب ها چندان جدی نمی باشد و با ارائه طرح مرمت -استحکام بخشی- بازسازی آثار و نگه داری در شرایط مطلوب می توان به امر حفاظت اشیاء چوبی جامه عمل پوشاند.
عارفه صابری افتخاری مهین سهرابی
آثار و بقایای شی ءباوری همواره در میان فرهنگ عوام از جمله فرهنگ عامیانه ایران به جا مانده است. در این رویکرد توجه به منشأ باور به برخی اشیاء و چگونگی عملکرد و اثربخشی آن ها در فرهنگ جوامع ابتدایی و باورهای عامیانه در اولویت قرار دارد. و روشن شدن نظریه شیءباوری در ایران نیازمند شناخت باورهای ریشه دار و کهن در فرهنگ مردم ایران در رابطه با استفاده از اشیایی خاص نیز است. همچنین شناخت باورهای عوام و تأثیر آن در خلق هنر سنتی در حیطه فلکلر از اهداف این پژوهش است. به این منظور ابتدا به چیستی شیءباوری و چگونگی پدید آمدن آن در میان جوامع ابتدایی بر اساس نظریات مردم شناسان پرداخته شد. همچنین شیءباوری در فرهنگ مردم ایران به همراه آداب و رسوم و باورهای مرتبط با آن اشیاء بررسی گردید. داده های حاصل از این بررسی ها به روش استقرایی و بر اساس اشیای باورشده در فرهنگ سقاخانه مورد تحلیل قرار گرفت و از آن جا پژوهش حاضر به این نکته منتج گردید که آثار هنری سنتی نه تنها اشیایی برخاسته از باورهای جمعی و اعتقادات آیینی-مذهبی در فرهنگ عامیانه هستند، بلکه توده مردم جهت رسیدن به نیازها و خواسته های معنوی خویش به این اشیاء توسل جسته، و آن ها را باور دارند. واژگان کلیدی: هنرسنتی، شیءباوری، فرهنگ عامیانه
فاطمه ترکی هرچگانی زهرا موسوی خامنه
پس از شکست و ناکارایی اندیشه ها، کلیت ها و قطعیت های مدرنیته، جهان برای رهایی از بحران به وجود آمده، به راه حل پست مدرن اندیشید؛ چرا که پست مدرنیسم کثرت گرایی را جایگزین امور قطعی ساخت. در این وضعیت تکثرگرا، زنان، اقلیت ها، سیاهان و تمام فرهنگ های حاشیه ای، همراه با ایده های جدید درعرصه های مختلف گام نهادند. به دنبال این جریان فکری، گرایشات مختلف هنری نیز شکل زمانه ی خود را ارایه نمودند. اما بر خلاف معماری، ادبیات، و هنرهای تجسمی که به سرعت عنوان پست مدرن را پذیرفتند؛ صنایع دستی به عنوان هنری سرشار از ارزش های فرهنگی، کمتر با این عنوان روبرو بوده است. این در حالی است که به نظر می رسد مولفه های پست مدرنیسم و ویژگی های صنایع دستی با هم مطابقت دارند. بنابراین پژوهش حاضر در ادامه ی طرح این پرسش کلی سامان یافته است که آیا تعاریف صنایع دستی امکان جلوه یافتن مفهوم پست مدرن در این زمینه را میسر می سازد، یا از آن امتناع می ورزد؟ و به جستجوی این نکته می پردازد که ویژگی های پست مدرن در این هنر چگونه بازتاب پیدا می کنند و تا چه حد هماهنگ با سایر هنرهاست؟ و از این رهگذر به دنبال خوانش جدیدی از ارزش های نهفته در صنایع دستی بر می آید. در این راستا ابتدا بنیان های فلسفی پست مدرن و چگونگی حضور این جریان در سایر گرایشات هنری در شرق و غرب ( و به طور ویژه در ایران ) جستجو شده، و سپس نظریات مربوط به مفهوم صنایع دستی، برای رسیدن به نوعی جمع بندی در مورد ویژگی های این هنر مورد مطالعه قرار گرفته است. در ادامه با بررسی ارتباط این دو زمینه ی فکری، چگونگی بروز آن در هنر ساخت زیورآلات ( به عنوان مورد مطالعه ) نشان داده شده است. مطالعات و جمع بندی های مورد بحث به روش قیاسی و از کل به جزء صورت گرفته و در نهایت از مجموعه ی توضیحات بر می آید که گستره ی وسیع صنایع دستی نه تنها پتانسیل پذیرش چنین مفهومی را دارد، بلکه از این طریق رشد و به روز رسانی خود را میسر می سازد و از سویی دیگر پست مدرنیسم نیز با تمسک به این هنر فرهنگی، همچون راه یابی به هنرهای دیگر، امکان فراگیر شدن و بالندگی هر چه بیشتر خود را فراهم می کند
ندا آریایی پور مهرانگیز مظاهری تهرانی
چکیده «گروتسک» به عنوان شیوه بیان متفاوتی از هنر ، از طریق خلق اشکال و نقوش نامتجانسی پدید آمده است که گهگاه باعث ترس و خنده می شوند.این سبک برای اولین بار به دیوارنگای های عجیب کاخ«نرون» در رم که درقرن 15میلادی کشف شدند، اطلاق شده و از آن به بعد در نقاشی،مجسمه سازی،ادبیات و ... حضور پیدا کرده است. حال اینکه این سبک در هنر ایران ناشناخته می باشد، درصورتیکه می توان نمود هایی از آن را در میان نقوش بکاررفته بر روی فرش،آثار سنگی،فلزی،سفالی،نگارگری یافت. پژوهش حاضر به جهت پاسخ به این پرسش که آیا می توان به نمونه هایی از هنرایران کهن که بیانگر تصاویر غیر طبیعی می باشند،اصطلاح گروتسک را نسبت داد؟سامان یافته وبه عنوان مورد مطالعه، در فرش های ایرانی برخی از نقوش و تصاویرخیالی را که به نوعی بتوانند هویت گروتسک را بپذیرند جویا شده و با فرش های هندی مشابه به تطبیق کشانیده است. لذا در روند تحقیق ابتدا به یافتن مصداقهایی از گروتسک از منظر زیبایی شناسی در هنرایران -از هزاره های پیش از تاریخ تا دوران اسلامی- پرداخته شده،و در ادامه از میان فرش های ایرانی و هندی هجده نمونه که نقوشی متناسب با گروتسک داشته اند انتخاب شده و برای مستندسازی یافته های پژوهش به روش تطبیقی مورد بررسی قرارگرفته است.در نهایت اطلاعات گردآوری شده با روش استقرایی مورد تحلیل ها واقع شده و حاکی از آنست که از منظر زیباشناسانه نمودهایی از گروتسک در آثار ایرانی درطول هزاره ها وجود داردو حضور پاره ای پشتوانه های اساطیری، مانند نقش «درخت سخنگو» در فرش های ایرانی و هندی،می توانند دلایلی برای این قضاوت باشند.
طوبی برازندده مقدم مهین سهرابی
گلیم بافی یکی از هنرهای دستی در استان خراسان جنوبی می باشد که به دلیل محدودیت در تولید، رواج چندانی نیافته و کمتر شناخته شده است. حال آنکه شناخت این هنر می تواند ارزش های نهفته درآن را معرفی نماید، و جایگاه این دست بافته را به عنوان یکی از ارکان اقتصادی، فرهنگی و هنری استان مشخص نماید. پژوهش حاضر با این دیدگاه و به منظور حفظ و احیاء اصالت تاریخی و قومی این هنر در حال فراموشی، در صدد تبیین ویژگیهای گلیم خراسان جنوبی و ارائه راهکارهای عملی در راستای احیا، تقویت و توسعه گلیم بافی در این استان می باشد. روش گردآوری اطلاعات مطالعه کتابخانه ای، اسنادی (مکتوب و تصویری) و مصاحبه با اساتید فن و دست اندرکاران می باشد و داده ها از طریق توصیف، استنباط و استنتاج سامان یافته اند. مهم ترین نتایج این پژوهش بیانگر آن است که به لحاظ هنری، فرم و رنگ و اکثر نقوش گلیم این استان متاثر از طبیعت پیرامون می باشد و با نقوش گلیم های سیستان و بلوچستان، کرمان به لحاظ فرم و بعضا رنگ تشابه داشته، لیکن با اسامی متفاوت. شایان ذکر است این تشابه فرمی در گلیم های افغانستان نیز دیده می شود. علاوه بر این یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که بین نقوش گلیم های یاد شده و مذهب، باورها و سنت های مردم این منطقه .رابطه مستقیمی برقرار است که خود می تواند دلیلی بر وجود تشابه های یاد شده باشد. بررسی ها نشان می دهد که کاهش ارزش اقتصادی این هنر از آن سبب است که جنبه های کاربردی آن رفته رفته تضعیف گردیده و تولید بسیار محدود و بدون برنامه و فعالیت های بازاریابی، خرید و فروش آن را از رونق انداخته است.
زهره بصیر مهین سهرابی
چکیده: «مجموعه شیخ عبدالصمد» شامل مسجد ، خانقاه و آرامگاه و از جمله آثار تاریخی نطنز است که بخشی از آن مربوط به دوره دیلمی(قرن 4ه.ق) و بخش دیگر مربوط به دوره ایلخانی مغول(736-654 ه.ق) می باشد. «درب تاریخی» مسجد شیخ عبدالصمد با قدمتی بیش از 600 سال (قرن 825 ه.ق) مدخل ورودی ضلع جنوبی این مجموعه می باشد که بر اساس درودگری سنتی ایران ساخته شده و تلفیقات و الحاقات چوبی و فلزی در ساخت و تزئین آن بکار رفته است .در سطح این اثرکتیبه هایی مزین به نقوش گیاهی و تلفیق شده با خط با هنر منبت کاری اجرا شده است. این اثر گرانبها متاسفانه در طول زمان دچارآسیب های گوناگون شده است و در حال حاضر بخش زیادی از آن از انواع پوسیدگی فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی رنج می برد. پژوهش حاضر در مواجهه با مسائل و مشکلات این اثر چوبی بررسی فن شناسانه و آسیب شناسانه آنرا هدف قرار داده، تا متکی بر اصول علمی به ارائه طرح حفاظتی و مرمتی متناسب با شرایط اثر دست یابد ؛ لذا جمع آوری و تکمیل اطلاعات به طرق آزمایشگاهی ، مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی صورت پذیرفته است ،از جمله: استفاده از روش (iawa- دیفیبره الیاف) جهت گونه شناسی؛ ph سنجی جهت سنجش میزان اسیدیته چوب اثرتاریخی، ftir به منظور بررسی لایه پوشش دهنده و چسب مصرفی در اتصالات، استفاده از روش آنالیز کمی عنصری sem/edx جهت بررسی عناصر سازنده گرد و غبار وآلودگی موجود روی درب، رطوبت سنجی به روش آزمایشگاهی، سنجش مدول الاستیسیته جهت بررسی مقاومت کششی اثر، سنجش ساختار شیمیایی،(سلولز ، لیگنین، مواد استخراجی ،خاکستر) اثر و مقایسه آن با نمونه های شاهد (چوب گردو 5ساله و100 ساله) به منظورسنجش استحکام فعلیآن، همچنین بررسی نوسانات رطوبتی و دمای محیط و تاثیرات آن بر اثر تاریخی برحسب اطلاعات اداره هواشناسی سه ایستگاه هواشناسی (نطنز، ابیانه، بادرود). در نهایت، تحلیل یافته ها، نتایج زیر را بدست داده است: درب تاریخی مسجد شیخ عبدالصمد به سبب قرارگیری در شرایط نامطلوب و عدم نگهداری صحیح ، دچار آسیب های فیزیکی، شیمیایی، و بیولوژیکی شده است، که عوامل مختلف درونی (عوامل ساختاری) و بیرونی (عوامل محیطی) چون نیروهای مخرب مکانیکی، تابش مستقیم نور خورشید و بخصوص نوسانات رطوبتی و دما در منطقه در طی سالهای متمادی ، حشرات و عوامل انسانی در بروز آن دخیل بوده اند. لذا سیاست راهبردی(کوتاه مدت و بلند مدت) حفاظتی، مرمتی توصیه شده ،امر حفاظت مداخله گرانه و پیشگیرانه و همینطور برخی فرآیند های تیمار و درمان و ترمیم و باز سازی را برای این اثر ضروری می داند.
الهه کمندی مهین سهرابی
« طلا سازی سنتی» که بواسطه سابقه کهن خود در زمره صنایع دستی ایران است، از ویژگیهای خاص و اسلوب متفاوت برخوردار می باشد و تاکنون با بهترین شیوه های ساخت، مانند: ترصیع، حکاکی، میناکاری، قلمزنی، ملیله کاری، چینابی و مشبک کاری و شیوه های وابسته دیگر به حیات خود ادامه داده است؛ لیکن متاسفانه علیرغم پتانسیل های بسیار غنی و خاص، شیو های ایرانی حضور ناشناخته داشته و صاحب نام و برند ویژه نمی باشند؛ این در حالی است که در دنیای امروز طراحی و ساخت طلا و جواهر به حد حضور و رقابت گسترده بین برندهای جهانی پیش رفته است. لذا با هدف رفع این نقیصه، پژوهش«موردی- کاربردی» حاضر، با این پیش فرض که طلا سازی سنتی هم در حوزه فرهنگ و میراث فرهنگی و هم در حوزه تکنولوژی، فن آوری و اقتصاد جایگاه بسزایی دارد، در صدد دست یابی به ادله متقن برای تبیین و معرفی «برند ایرانی» پژوهشی است و به روش مطالعه کتابخانه ای، میدانی- مشاهده ای و مستند نگاری به بررسی شیوه های تکنیکی و تزیئنی در حوزه طلا سازی پرداخته است که طی یک روش توصیفی – تحلیلی موفق به کسب نتایج زیر شده است: طلا سازی سنتی ایران با تکیه بر پیشینه قوی و غنی انواع تکنیک ها وطرح ها و صد البته ارزشهای فرهنگی ملموس وناملموس خودمی تواند درسطح یک برند ملی و جهانی حضور یابد و موجب رشد اقتصادی و اجتماعی و مهم تر از آن حفظ ارزشهای میراث فرهنگی در عصر جهانی بودن (یا شدن) گردد. حاصل این تحقیق روشن می سازد که از بین شیوه های سنتی سه شیوه «زنجیر چینابی یزد، ملیله زنجان و میناکاری صابئین» از شرایط لازمه برندسازی که اولین رکن آن حفظ هویت فرهنگی و ملی یک ملت است برخوردار بوده و قابلیت تبدیل به برند شدن را دارند.
سمیرا ابول تختی مهرانگیز مظاهری
شناخت هرحوزه هنری وابسته به شناخت جامعه هنرمند ، جامعه اثرهنری و جامعه مخاطبان و ارتباط ایشان با یکدیگراست، لذا صنایع دستی که در پیوندی بلاتردید با جامعه و قومیت وفرهنگ هرملت می باشد، بیش از سایر هنرها با رویکرد «جامعه شناسانه» قابل بررسی است. براین مبنا، این پژوهش، آسیب شناسی صنایع دستی که هنر مهجور شده ای را با بررسی موردی موقعیت رو به افول«زیورآلات کرمانج خراسان شمالی» با نگرشی جامعه شناسانه جویا شده است. و با این پیش فرض که عوامل آسیب رسان به صنایع دستی از رونق افتاده را می توان در شرایط جامعه هنرمند و اثرهنری و مخاطب یافت. به دنبال شناخت عوامل آسیب رسان حاضر براین نواحی است؛ برای این منظور درقالب یک«پژوهش کاربردی» و با روش مطالعه موردی از طریق گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی- مشاهده ای اقدام به جمع آوری داده ها نموده و در روشی توصیفی- تحلیلی نتایج زیر را حاصل نموده است: حفظ و نگهداری هنر و توجه به صنایع دستی یک ملّت در گرو حفظ فرهنگ بومی و قومی آن ملت است و متقابلاً صیانت از پیشینه و اصالت هنری یک قوم و به روز کردن آن می تواند هنر و شیوه زندگی این اقوام را پاسداری کند. بنابراین ارتباط تنگاتنگ جامعه با ارزش های فرهنگی خویش و حیات فعال باورها و آداب و رسوم بومی و قومی می تواند محور فعال تولید و کاربرد صنایع دستی در یک جامعه باشد؛ به عبارتی این میراث ناملموس و معنوی یک جامعه است که موجب حضور میراث ملموس یا همان آثار صنایع دستی، به عنوان یک محصول کاربردی می شود.
معصومه سیماب مهین سهرابی
فصل اول شامل بیان مسئله، روش ها، اهداف و سوالات مربوط به مسئله ی تحقیق است. فصل دوم با مقدمه ای از بناهای قاجاری تهران آغاز شده وبا مطالعه بر روی بنای دیگری که نمونه کتیبه ی مورد مطالعه، در آن قرار دارد ادامه می یابد و در ادامه پیشینه ای از مجموعه ی مسعودیه آورده شده است. در فصل سوم به بحث فن شناسی آثار کاغذی و به خصوص کتیبه کاغذی عمارت دیوان خانه مسعودیه پرداخته شد.کتیبه ی مدنظر نمونه ای کم نظیر از کتیبه های کاغذی در بنایی قاجاری است که پس از خطاطی توسط میخ روی گچ دیوار نصب شده است و روی آن با شیشه پوشیده شده است، قاب این کتیبه به وسیله ی آینه کاری پوشیده شده است. فصل چهارم را آسیب شناسی کتیبه نام برده دربرمی گیرد، به این صورت که آزمایش های شیمی تر و دستگاهی انجام شده را بیشتر از فصل پیشین مورد مطالعه قرار داده ودر درک بهتر علت آسیب ها کمک کردند. در فصل پنجم با توجه به مجموعه اطلاعات به دست آمده در فصول پیشین، به ارائه ی راه کار حفاظتی پرداخته و در پایان به نتیجه گیری اجمالی انجامید و در انتها چند پیوست آمده که سعی شددر تکمیل رساله موثر باشند. این رساله نیزدر جای خود با موانعی روبه رو شد از جمله ی آن ها عدم وجود منابعی مدون از بناهای قاجاری تهران، عدم وجود گزارش های مختلف مرمت در کاخ گلستان، در دسترس نبودن کتیبه ی مورد مطالعه و در ارتفاع بودن آن و نمونه هایی شبیه به این که سعی شد تا حد ممکن وجود آن ها مانع پیشرفت صحیح این تحقیق نشود.
مهرنوش شریعتی تقی اشوری
منطقه «چهاردانگه»، به سبب تاریخ و فرهنگی غنی و دارا بودن مهم¬ترین عوامل توسعه و آبادانی روستایی، یعنی جنگل¬های انبوه و معادن متعدد، از موقعیت ویژه، برخوردار بوده و البته صنایع¬دستی از رونق افتاده¬ای را نیز در آن می¬توان جستجو کرد. خصوصاً آنکه درسال¬های اخیر، با رکود محور اقتصاد روستایی-زراعت و کشاورزی- و مهاجرت اهالی به شهرها، محدودیت¬هایی در زمینه اشتغال و درآمد ایجاد شده است. در نهایت، داده¬های گردآوری شده از طریق اطلاعات میدانی و کتابخانه ای به روش استدلال استقرایی مورد تحلیل و نتیجه¬گیری واقع شده و حاکی از آن است که: صنایع¬دستی چهاردانگه تداعی کننده بخشی از سنت¬های اصیل، و فرایندی مرتبط با کشاورزی و دامداری است. در سال¬های اخیر، کمبود آب و تغییر کاربری اراضی کشاورزی، کشاورزی و دامداری و به تبع آن، صنایع¬دستی منطقه را با بحران مواجه کرده است. تک جنسیتی بودن صنایع¬دستی، کمبود امکانات در منطقه، تولید محصولاتی با مواد اولیه نا مرغوب و فروش آن توسط دلالان، تغییر سبک زندگی تولیدکنندگان و کمبود اطلاعات آن¬ها در مورد تقاضای بازار و عدم برنامه¬ریزی صحیح و مناسب جهت تولید، از عوامل تشدید کننده بی رونقی صنایع¬دستی این منطقه، و در نتیجه افزایش مهاجرت¬ها است. اما این تولیدات می¬توانند به عنوان یکی از منابع ایجاد اشتغال و افزایش درآمد روستاییان به شمار آیند، در صورتیکه: اگر ساماندهی وضعیت اقتصادی این منطقه در مسیر جذب گردشگر و فراهم آوردن امکان تولید محصولات، مطابق سلیقه مخاطب، طراحی و برنامه¬ریزی شود؛ در آن صورت تأثیر مثبت این فرایند در افزایش درآمد و اشتغال¬زایی، کاهش مهاجرت¬ها، و در نتیجه حفظ تعادل جمعیتی منطقه چهاردانگه قابل پیش¬بینی است.
زهرا کرمی مهین سهرابی
چکیده صنایع دستی ایران دارای قابلیت ها و پتانسیل های بسیار است؛ بسیاری از پتانسیل های موجود در صنایع دستی، به دلیل تمرکز بیش ازحد بر استفاده کاربردی و اقتصادی از آن، نادیده گرفته شده است. ازجمله قابلیت های موردتوجه در صنایع دستی ایران، استفاده از امکانات این رشته از هنر، در درمان است که با بسیاری از جنبه های هنر درمانی همخوانی دارد. به منظور معرفی پتانسیل های صنایع دستی، به بررسی تأثیر آموزش صنایع دستی بر بهبود عزت نفس نوجوانان کم توان ذهنی پرداخته است. به همین منظور، 30 دانش آموز دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر 18 تا 23 ساله، به صورت نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شده و در سه گروه 10 نفری شامل 2 گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایابی شدند؛ ابزار پژوهش شامل آزمون عزت نفس کوپر اسمیت (1967) بود. طرح پژوهش حاضر از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. سپس گروه های تجربی به مدت دوازده جلسه 90 دقیقه ای- هفته ای دو جلسه به مدت یک و نیم ماه - به تمرین برنامه های منتخب آموزش سفال و آموزش ساخت زیورآلات پرداختند، درحالی که در طی این مدت، گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را دنبال می کرد. پس از اجرای برنامه آموزشی، مجدداً آزمون عزت نفس کوپر اسمیت (1967) بر روی هر سه گروه اجرا گردید. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که آموزش صنایع دستی بر بهبود عزت نفس نوجوانان کم توان ذهنی آموزش پذیر در دو گروه آزمایش به طور معناداری موثر بوده و از طرف دیگر با توجه به میانگین های محاسبه شده مشخص گردید آموزش ساخت سفال و ساخت زیورآلات به یک میزان بر بهبود عزت نفس دانش آموزان کم توان ذهنی تأثیر داشته اند.
اطهر السادات زادجعفر احمد ندائی فرد
امروزه طراحان در خلق محصولات خود علاوه بر کارکرد های عملی و زیباشناسانه، کارکرد سمبولیک را نیز مورد توجه قرار می دهند و به این ترتیب به محصول لایه هایی از معنا را می افزایند تا به آن شخصیت داده و تجربه لذت بخشی از تعامل انسان با اشیاء پیرامونش فراهم کنند. هدف از این پژوهش، یافتن عنصر نشانه ای مناسب در مجموعه صنایع دستی گیلان به منظور بکارگیری آن در طراحی مبلمان خانگی و خلق هویت در این محصول است. پایه های نظری این پژوهش بر مبنای چارچوب نظری نشانه شناسی شکل گرفته است. پرسش های اساسی پژوهش در ارتباط با ماهیت نشانه در انواع صنایع دستی گیلان، شناسایی نشانه های مشترک بین انواع صنایع دستی گیلان، بازخوانی و کشف معنای این نشانه ها و در نهایت چگونگی طراحی محصول مورد نظر با بهره گیری از این نشانه ها مطرح است.بکارگیری نتایج پژوهش در صنایع دستی گیلان، در طراحی محصول (بطور موردی مبلمان خانگی)، در راستای درک بهتر موضوع بسیار کمک کننده است. در انتها نتیجه این پژوهش، در طراحی صندلی راحتی بکار گرفته شدکه منجر به ارائه طرحی از صندلی راحتی با بهره گیری از نشانه سرو موجود در صنایع دستی گیلان گردید.
ریحانه سدره نشین فریناز فربود
آثار صنایع دستی علاوه بر جنبه ی تزئینی شان، همواره دارای وجه کاربردی در زندگی روزمره بوده و به عنوان یکی از بخش های نظام اجتماعی در حوزه های مختلف آن نظیر: فرهنگ، هنر، دین، آیین و اقتصاد و... دارای نقش و کارکرد می باشند. لذا، به نظر می رسد در زندگی کنونی، عواملی توانسته اند منجر به تغییر کارکردها و کاهش وجه کاربردی این محصولات شوند. بنابراین با توجه به تئوری کارکردگرایی که یکی از نظریه های مهم جامعه شناسی در تبیین ارتباط انسان با محیط و چگونگی ساز و کار نظام اجتماعی است، به ارزیابی ماهیت و وجوه صنایع دستی در حوزه های مختلف زندگی اجتماعی در جهت شناسایی کارکردها ی آن پرداخته شده است. روش این پژوهش توصیفی است و مطالب به شیوه کتابخانه ای و استفاده از منابع مکتوب گردآوری و از روش نظریه سنجی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. در این پژوهش حیات صنایع دستی وابسته به کارکردها و وجه بومی بودن آن نشان داده شده که با توجه به تغییرات سبک زندگی، موجب عدم مطابقت این محصولات با نیازهای زندگی کنونی و در نهایت کاهش وجه کاربردی آن شده است.
فاطمه مردانی مهین سهرابی
شکاف بین وضعیت کنونی در تولید محصولات چرمی داخل استان تهران در قیاس با آنچه که به عنوان وضعیت مطلوب لحاظ می¬شود بطور قابل ملاحظه¬ای چشمگیر می¬باشد؛ عوامل متعددی در ایجاد این شکاف دخیل هستند، لذا این پژوهش بر آن است تا با انتخاب چهار عامل اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، تکنولوژی و سیاسی- قانونی و نیز سوالاتی در باب هر یک از این عوامل، در روشن نمودن موانع توسعه تلاش نماید. جهت تحقیق این هدف پژوهش حاضر جامعه آماری، شامل 30 تولیدی سراجی سنتی واقع در استان تهران را برگزیده و با شیوه نمونه¬ گیری احتمالی ساده اطلاعات لازم تحقیق را با روش کتابخانه¬ای و میدانی به کمک طرح سوالات و پرسشنامه و مصاحبه به دست آورده است. در این تحقیق موردی تحلیل و نتیجه¬ گیری نهایی با استناد به آمارها و یافته ¬های درج شده در جداول و از طریق استدلال استقرایی و استنتاج صورت گرفته است. در نهایت نتایج حاصله به ترتیب سوالات پژوهش به صورت زیر تعیین شدند: 1- عدم وجود شرایط مناسب در تحلیل عوامل اجتماعی- فرهنگی برای پیشرفت صنایع چرمی تهران 2- در زمینه عوامل اقتصادی شرایط مناسبی برای کارگاه¬ های تولیدی وجود ندارد 3- نتایج حاصل در تحلیل ¬های مربوط به عوامل قانونی- سیاستی گویای این امر است که مسئولین توجه کافی را مبذول نداشته ¬اند 4- نتایج به دست آمده از تحلیل عوامل تکنولوژیکی حاکی از نبود شرایط مناسب برای پیشرفت صنایع چرمی تهران می ¬باشد.
مریم السادات سلیمانی مهین سهرابی
مجموعه مورد مطالعه دو بنای مدرسه عمادیه و خانه تقوی در گرگان است که دارای تزئینات چوبی متقاوتی از قبیل کتیبه نگاری و نقاشی روی الوارهای زیر شیروانی سقف بنا می باشند این دو بنا متعلق به دوره صفویه هستند که متاسفانه در اثر گذشت زمان و قرار گرفتن در معرض عوامل مختلف جوی، فیزیکی و بیولوژیکی دچار آسیب شده اند. این دو بنا به لحاظ جغرافیایی در یک محل واقع شده اند ولی به نظر می رسد در موقعیت متفاوت شمالی و جنوبی تزئینات دچار تخریب های متفاوتی گردیده اند. در این پروژه به تکنیک اجرایی و اجزاو عناصر تزئینات در بنا با تکیه بر اطلاعات فن شناسانه به مطالعه نوع و میزان و چگونگی آسیب های وارده و شناسایی رنگهای به کار رفته با تست های ftir و گونه شناسی چوب پرداخته شده است . نتیجتا آسیب هاو فن شناسی موجود ما را به اینجا رساندکه نیاز به حفاظت پیشگیرانه به شکل استفاده از پوششها به عنوان مانع و جلوگیری از نفوذ آب به داخل ساختار سلولی متخلخل چوب می باشد و حفاظت مداخله گرانه به شکل زدودن آلودگی های سطحی و ضد عفونی و سم پاشی می باشد. کلمات کلیدی: مدرسه عمادیه، خانه تقوی، گرگان، آسیب، حفاظت.
نسیم بروجنی مهین سهرابی
چکیده پارچــه های سـنتی، یکی از مجمـوعه های میراث فرهنــگی دارای ابعاد ملمـوس و ناملموس ارزشمنــد می باشند. ارزش های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، ارزش های زیبایی شناسانه (هنری) و ارزش های درمانگری، ابعاد ناملموس پارچه های سنتی را بیان می کنند. این ارزش ها رابط? مستقیم با اجتماع، شرایط اقلیمی، باورها، عادات و آداب و رسوم و اعتقادات کاربران دارند. بنابر این فروض، پژوهش حاضر با این ایده که پارچه های سنتی را در جایگاه میراث فرهنگی دارای ابعاد ملموس و ناملموس مورد توجه قرار می دهد، در صدد یافتن چرایی و چگونگی رابط? متقابل پارچه های سنتی با باورها، اعتقادات و آداب و رسوم بومی کاربران بوده و از طریق پیگیری ارزش های ناملموس و ملموس جاری در آن به دنبال نشانه هایی از تأثیر درمانی آن ها بر کاربران می باشد. شناخت و معرفی ارزش های ناملموس جاری در پارچه های سنتی در کنار ارزش های ملموس دیدگاهی ویژه از ماهیت درونی این مجموعه آثار می باشد که حائز اهمیت بوده خصوصا اینکه از منظر درمان گری کاربران، می-تواند به طرح مسئله ای نو منجر گردد تا بلکه در عرص? شناخت و احیاء و تولید پارچه های سنتی گره گشای معضلات جاری باشد. دراین پژوهش توصیفی- تحلیلی مطالب به طریق کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) گردآوری شده و تحلیل مطالب به شیوه ی استقرایی صورت گرفته است و نتیجه ی حاصل حاکی از آن است که: شناخت و معرفی ارزش های ناملموس پارچه های سنتی نیازمند زبان مشترک و نویی است که ارتباط مفقود شده کاربران را با آن ترمیم و بازسازی نماید و در این صورت است که می توان به ارزش های درمانی برآمده از ارزشهای ملموس و ناملموس این پارچه ها دست یافت و علاوه برآن در حفظ و احیای این هنر ارزشمند تأثیر گذار بود. واژگان کلیدی: پارچه های سنتی، ارزش های ملموس، ارزش های ناملموس، درمانگری روانی، درمانگری جسمانی.
بهنام محمدی مهین سهرابی
این پژوهش موردی – توصیفی با هدف رفع کمبود تحقیقات تخصصی در زمینه ساخت و طراحی ویترین های استاندارد و مناسب و روش های کنترل شرایط محیطی برای آثار فرهنگی من جمله سازها ی زهی که عنصر اصلی آن ها از مواد آلی است شکل گرفته و به دنبال گردآوری، تهیه و تنظیم اطلاعات لازم و بطور مشخص جهت حفاظت بهینه ی سازهای زهی موزه ی موسیقی ایران انجام شده است؛ و روش مطالعاتی آن کتابخانه ای بوده که از طریق مکاتبه با شرکت های بین المللی سازنده ی ویترین، کسب اطلاعات صورت گرفته است. مطالعات مستند نگاری نیز از موزه ی موسیقی ایران به منظور شناسایی شرایط محیطی و تطبیق آن با استاندارد های حفاظتی به عمل آمده است. روش حفاظت سازهای زهی موزه ی موسیقی ایران در ویترین و محیط ، دارای اشکالاتی است،از جمله: استفاده از مواد و مصالح غیرمستحکم(شیشه، فلز، پارچه)در ابزار نمایش وعدم استفاده از پوشش مناسب برای جلوگیری از واکنش های شیمیایی،عدم کنترل شرایط محیطی،عدم وجود ویترین های مناسب، به گونه ای که وجود درزهایی درآن موجب ورود آلودگی هوای محیط می گردد. لذا پیشنهاد می گردد برای ویترین ها استانداردها و اصول زیر رعایت شوند:1- استفاده از ترکیبات خنثی و الکترواستاتیک در ساختار مواد فلزی ، عایق، رنگ ویترین ها 2- استفاده از شیشه های لمینت و حاوی لایه سکوریت برای ضد ضربه کردن و عدم بروز آسیب به آثار در هنگام ضربه و حادثه ی سنگین3- استفاده از دستگاه های مخصوص جذب گازهای آلاینده ی محیط موزه و کنترل رطوبت نسبی و دمای محیط و ویترین 4-کنترل دما و اشعه های ماوراءبنفش از طریق استاندارد سازی نور لامپهای ویترین و محیط تا حداکثر درجه ی لوکس و یو وی مناسب. در نتیجه :در طراحی و ارائه ی ویترین ِاستاندارد باید ابتدا ارزش ، مفهوم و اندازه ی اثر ، سه بعدی یا مسطح بودن برای دید از همه ی جهت ها ، لحاظ شود و از منظر حفاظت : به میزان مقاومت ، آسیب وقدمتِ اثر ،تدابیر حفاظتی من جمله استفاده از دستگاه های مخصوص تنظیم رطوبت ، دما و هوا وکنترل حساسیت و گرمای نور داخل ویترین لحظ شود که در نهایت چون از شریط محیطی موزه تاثیر پذیر است باید شرایط محیطی و آب و هوایی موزه کاملا خنثی و بی اثر باشد .
ناهید رحمانپور مهین سهرابی
چکیده ندارد.
آفاق جودکی ابوالقاسم دادور
چکیده ندارد.
الهام جباریان مهین سهرابی
بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی یکی از مجموعه بناهای آرامگاهی است که جهت تکریم و بزرگداشت شیخ صفی الدین و خاندان وی بوجود آمده، و جنبه های گوناگون هنری را در برگرفته است. صندوق های مزار به عنوان یکی از علائم تزیینی این بقعه دارای ارزش فرهنگی و هنری بسیار بالایی می باشند که با تلفیقی از انواع نقوش هندسی، اسلیمی، ختایی و تکنیک های مختلف هنری از قبیل گره چینی، معرق، منبت و خاتم شکل گرفته اند. نکاتی که در این پژوهش مورد بررسی بوده است، عبارت از بررسی مجموعه بنای آرامگاهی شیخ صفی الدین از نظر معماری و تزیینات می باشد که به طور اخص، معرفی صندوق های مزار این بقعه را در بر می گیرد. در بررسی این صندوق های مزار جهت رسیدن به یک نتیجه ی کلی از نظر فرم و شکل، تمامی صندوق های قابل دسترس مورد مطالعه قرار گرفته و سپس نتایج بدست آمده طبقه-بندی شده اند. که برای دسترسی به اطلاعات مربوطه از روش اسنادی، کتابخانه ای و میدانی به گردآوری مطالب پرداخته می شود. جهت مطالعه صندوق های مزار از یک سو ارتباط نمادین نقوش موجود بر روی این صندوق ها با اعتقادات مذهبی رایج مردمان آن عصر مورد توجه قرار داشته و از سوی دیگر ویژگی های فنی و هنری تزیینات موجود بر روی آنها با تزیینات الحاقی و مفاهیم کتیبه ها مورد بررسی قرار گرفته است. هم چنین عناصر تزیینی متنوع موجود بر روی صندوق های مزار نیز منبع موثقی جهت شناخت هنر صفوی می باشد که اطلاعات کلی در مورد ویژگی های هنر آن دوره و زیباشناسی بصری را در اختیار بیننده قرار می دهد. در پایان نگارنده با مطالعه نقوش و کتیبه های به کار رفته بر روی صندوق های مزار به این نتیجه می رسد که این نقوش با نظم و تعادلی یکسان به عنوان نمادی از عدل ظاهرشده و مرتبه ای از وحدت، عدالت و تعادل را به تصویر می کشند.