نام پژوهشگر: علی محمد فضیلت فر
سیده الهام الهام بخش علی محمد فضیلت فر
plagiarism in esl/efl learning contexts has been established as a dynamic and multi-layered phenomenon and has become a topic engaging many researchers in a heated debate in recent years. comparisons of student-generated texts with their source texts have shown that students rely on source texts in their writings and copying is a major strategy used by both l1 and l2 writers. in our country as an efl context also plagiarism has become a growing academic concern. aiming to contribute to this problem, this study first analyzes 7 postgraduate students’ academic writings at the english department of yazd university through a plagiarism detection software to identify their problems and the degree to which they rely on copying strategy in their l2 writings before and after the treatment. at the second stage, the effects of teaching two anti-plagiarism strategies of paraphrasing and citation on 19 postgraduate and 34 graduate students’ use of multiple sources in their writings are investigated. the treatment included a multidimensional course conducted in 30 minutes per week for 12 sessions and aimed at a) teaching correct quotation rules and the different functions of citation, while emphasizing the recognition of these rules at work and b) teaching lexical changes and grammatical changes in paraphrase writing. the writing samples of the students were 3 source-based writing tasks and 3 citation tests assigned before, during and after the treatment to convey improvements in students’ paraphrasing strategies and citation skills and the degree to which their writing strategies had approximated those of the l1 writers. keck’s (2006) new approach to the identification and classification of paraphrases within student writing (near copy, minimal revision, moderate revision, and substantial revision categories) was adapted to analyze students’ paraphrasing strategies in their summary writings. also, the effective citation strategies of students were analyzed according to their use of the standard citation style and for a high variety of rhetorical functions. the results of the assigned tasks and the two survey questions conveyed students’ perceived growing confidence and significant improvements in their citation skills and paraphrasing strategies in their source-based writings. the possible reasons for students’ insisting on copying at the end of the treatment are also discussed. the results can yield considerably insightful implications for writing course designers to treat significant problems of the students in their academic writings.
حمید عزیزی علی محمد فضیلت فر
there is less published research about how teachers in efl contexts respond to students who are relatively less mature and less competent l2 writers. while writing researchers have examined various issues concerning peer and teacher response in writing-oriented classes, little research has centered on the effect of collaborative tasks particularly dictogloss on writing skills. output collaborative tasks are among the methods applied to enhance students writing skills. the purpose of this study is in twofold. first, it is intended to compare the effect of pushed output collaborative tasks in particular dictogloss on overall writing quality of iranian efl learners at high , intermediate and low proficiency level. second, it is meant to examine this effect on male vs. female groups. the participants were 124 iranian efl students at iran language institute (ili) ranging in age from 15 to 50. the study led into three main conclusions: first, the present study found that dictogloss had a significant effect on writing proficiency and did help students reduce their errors. the difference between the experimental group and the control group was significant (t=-7.81 p<.05). second, it was found that low proficiency learners (el) made more progress in their post-test compared to intermediate ones, and intermediate ones made more progress in their post-test compared to high proficiency ones (f= 56.89 df=2 p<.05). third, it was found that the effect of dictogloss is statistically independent of gender for all groups. the difference between the two groups is not significant as the means for the male group (16.94) and female one (17.12) resulted in t value which is so low (t = -.639, p=.523) not significant at p<.05. the findings of this research would be of interest for the language teachers, by helping them how to help students enhance writing skills effectively. the researchers recommend implementing collaborative tasks for improving the students’ grammatical accuracy and general writing skill since significant improvements in accuracy can result from collaborative tasks and teacher corrective feedback on students errors. the study has also demonstrated that dictogloss is more beneficial to low proficiency learners than high proficiency ones. therefore, teachers may find it helpful to know the importance of collaborative tasks for low proficiency students on their grammatical errors and writing skills. the writing instructors can also integrate collaborative tasks into the writing classroom with confidence that it can be effective in promoting overall writing quality of male and female learners.
مریم منتظری نجف آبادی حمید علامی
رشد توانش منظورشناسی در میان زبان آموزان نیازمند توجه ویژه به سطح دانش و توانایی آن ها در برقراری رابطه است. این توانایی در استفاده ی مناسب از کنش های گفتاری و برقراری روابط موفق تجلی می یابد. مطالعه ی توصیفی مقایسه ای حاظر با هدف ارائه ی تصویری آشکار از ارزش های فرهنگ ایرانی در رابطه با کنش گفتاری تحسین شکل گرفته است. همچنین، آثار بروز احتمالی انتقال در میان زبان آموزان و نیز نواقص موجود در زمینه های خاص منظورشناسی مرتبط با یادگیری زبان خارجی که منتج به عدم موفقیت در برقراری ارتباط می شود بررسی شده اند. به منظور دستیابی به اهداف مذکور، 200 فارسی زبان با محدوده ی سنی و سابقه ی تحصیلی متفاوت به پرسش نامه ای در فرم آزمون تکمیل گفتمان پاسخ دادند. 15 نفر دانشجوی دختر کارشتاسی ارشد دانشگاه یزد از شهرهای مختلف کشور نیز مسئولیت گردآوری نمونه های تحسین و پاسخ آن را از طریق مشاهده به عهده گرفتند. از سوی دیگر، 40 زبان آموز دختر و پسر که بر اساس نتایج آزمون تغییریافته ی تافل در سه سطح بسندگی ابتدایی، متوسط و پیشرفته قرار گرفتند، به نسخه ی انگلیسی پرسش نامه به انضمام آزمون خودارزیابی در هر سوال پاسخ دادند. نتایج حاصل از شیوه ی آماری خی دو بیانگر نقش موثر عوامل مورد مطالعه در تعیین نوع پاسخ بود. تمایز در انتخاب پاسخ های خاص به صورت تمایل مردان به استفاده از الگوی ادب در تقابل با پذیرش در میان زنان بروز یافت. همچنین، نسبت بالای استفاده از انتقال و پیشنهاد در میان نوجوانان و در سطح تحصیلی دیپلم بر خلاف استفاده ی جوانان و افراد میانسال از پذیرش و انکار و نیز تمایل افراد تحصیل کرده به الگوی شرح منفی گزارش شد. علی رغم نمرات بالای خودارزیابی، علائم انتقال منفی در عملکرد زبان آموزان متوسط و پیشرفته اخلال ایجاد کرده بود.
امیر رضا رمضان تاش علی محمد فضیلت فر
این تحقیق به بررسی تاثیر سه روش مختلف آموزش لغت (روش کلید واژه، روش تعلیم لغات در بافت و روش ترجمه) بر قدرت فراخوانی آن لغات پرداخته و سعی بر آن داشته است که به تاثیر آموزش لغت ازاین سه طریق بر میزان یادگیری و ماندگاری لغات در حافظه بپردازد.همچنین در این تحقیق، تاثیر جنسیت دانش آموزان بر میزان یادگیری لغت از این سه طریق نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور از میان دانش اموزان دختر و پسر سطح پیش متوسطه ایرانی که در حال یادگیری انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی بودند120 دانش آموز به طور تصادفی انتخاب شدند. برای حصول اطمینان از همگونی سه گروه شرکت کننده در آزمایش و نیز عدم آشنایی آنها با لغات مورد نظر، به ترتیب یک تستnelson proficiency test و یک تست لغت قبل از شروع آزمایش به آنها داده شده بود.سپس این دانش آموزان به طور تصادفی در شش گروه قرار داده شدند. به دو گروه اول کلمات از طریق استفاده از ایماژ یا تصویر ذهنی آموزش داده شد. در این گروه با استفاده از یک روش کمک–حافظه ای یعنی روش کلیدواژه کلمات تعلیم داده شدند. کلماتی از زبان مادری یا زبان انگلیسی که از نظر آوایی شبیه کلمات مورد نظر است انتخاب و میان این دو واژه ارتباطی معنایی ایجاد گردید و از دانش آموزان خواسته شد تصویری ذهنی از این ارتباط در ذهن خود ایجاد کنند. برای دو گروه دوم از یک روش لفظی یعنی روش یادگیری لغات در بافت برای آموزش لغات استفاده شد. این گروه برای کلمات جدید انگلیسی تعریف لغت به همراه بافتی متشکل از یک یا چند جمله که به طور معنادار حاوی کلمه مقصد بود دریافت کردند. برای دو گروه سوم روش لفظی و سنتی ترجمه به کار گرفته شد.در آخر آزمایش هم توسط تست لغت، توانایی فراخوانی لغات دانش آموزان از حافظه ی بلند مدت ارزیابی شد.بعد از تحلیل داده های به دست آمده این نتیجه حاصل شد که روش تعلیم لغات در بافت از دو روش دیگر از نظر میزان یادگیری لغات موثر تر است و در نتیجه فرضیه ی اول رد شد. همچنین با مقایسه ی نتایج دو تست حافظه کوتاه مدت و تست نهایی که در پایان ترم ارائه شد روشن گردید که روش تعلیم لغات در بافت به ماندگاری بیشتر لغات در حافظه می انجامد و گروه دوم توانایی بازیابی لغات بیشتری دارند. این نتیجه نیز موجب رد فرضیه ی دوم تحقیق شد. نتایج نشان داد که جنسیت نیز بر موفقیت روشها موثر بود. لذا فرضیه ی سوم نیزرد شد.
نسیم ملکوتی محمد جواد رضایی
یکی از موضوعات مورد توجه در تحقیقات روانشناسی زبان مربوط به بررسی علل و عوامل عدم دستیابی زبان آموزان به بالاترین سطح یادگیری مشابه بومی زبانان است. از دلایل مهم عدم تطابق کامل مهارت های زبانی زبان آموزان با کاربران بومی زبان، تفاوت های مربوط به فرایند های پردازش جملات است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بررسی چگونگی پردازش و تجزیه جملات مبهم از موضوعات قابل توجه در مطالعات مربوط به پردازش زبان می باشد. این تحقیق به بررسی چگونگی پردازش و تجزیه جملات مبهم انگلیسی دارای دو عبارت اسمی و بند موصولی توسط زبان آموزان فارسی زبان سطح پیشرفته می پردازد. در این جملات مرکب (برای مثال: رئیس دانشکده، منشی استادی را که مشغول خواندن نامه ای بود می شناخت) هر یک از دو عبارت اسمی می تواند به عنوان مرجع بند موصولی انتخاب گردد. در راستای این هدف، 30 نفر زبان آموز سطح پیشرفته در دو مرحله تحقیق که عبارتند از: پرسشنامه (روش غیر پیوسته(off-line)) و روش خواندن با کنترل فردی (روش پیوسته(on-line)) شرکت نمودند. این پرسشنامه شامل 80 جمله (40 جمله مبهم و 40 جمله غیر مبهم) می بود و در روش خواندن با کنترل فردی، زبان آموزان زبان آموزان 40 جمله مبهم و 80 جمله رفع ابهام شده توسط فعل کمکی را به صورت عبارت به عبارت بر روی مانیتور رایانه خواندند. زمان پردازش هر یک از این بخش ها بر اساس هزارم ثانیه توسط نرم افزار کامپیوتری ای- پرایم (e-prime)ثبت گردید. نتایج تحقیقات نشان داد که عبارت اسمی انتخاب شده به عنوان مرجع توسط فارسی زبانان با بومی زبانان انگلیسی متفاوت است. بدین صورت که در روش پیوسته، هیچ یک از عبارات اسمی به عنوان مرجع انتخاب نشد و در روش غیر پیوسته زبان آموزان همانند زبان مادری خود، عبارت اسمی اول را به عنوان مرجع بند موصولی انتخاب نمودند که این بیانگر تاٌثیر زبان اول بر زبان دوم می باشد. علاوه بر این، راهبردهای بکار گرفته شده توسط فارسی زبانان با انگلیسی زبانان متفاوت است، زیرا (چنانجه) انتخاب مرجع بند موصولی در میان فارسی زبانان بر مبنای عوامل واژگانی- معنایی میباشد و قواعد سازه ای زبان مانند قاعده همجواری گزاره ای (predicate proximity) و تاٌخر (recency)بکار گرفته نمی شوند.
مرضیه فیروزی گلنار مزدایسنا
تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معناداری بین رمان ها و کتاب های مهندسی در استفاده از انواع صفت وجود دارد. به طور کلی صفت ها با بسامد بالا تری(70%) در متون انگلیسی نسبت به متون ادبی(30%)مشاهده شدند. تفاوت معنادار دیگری نیز در توزیع بسامد صفت های قبل از اسمی مستقیم نسبت به صفت های خبری مسندی در متون مهندسی یافت شد.
شیلا حمیدی نژاد محمدجواد رضایی
چکیده پردازش واژگانی بخصوص ابهام واژگانی بعنوان یکی از موضوعات بحث برانگیز در تحقیقات روانشناسی زبان به شمار می رود. براساس زبان شناسی نظری ابهام واژگانی پدیده همگونی نمی باشد بلکه به دو نوع تقسیم می شود: جناس و چند معنایی. در این تحقیق اهتمامی برای یافتن تفاوت بین پردازش سه نوع واژگان مبهم توسط فارسی زبانان فراگیر انگلیسی صورت گرفت. نقش بسندگی نیز در این نوع پردازش مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 60 فارسی زبان فراگیر انگلیسی هم در سطح پیشرفته و هم متوسط در این تحقیق شرکت کردند. درراستای این هدف، چهار نوع واژه مبهم که عبارتند از: واژگان متجانس مانند "punch"، واژگان چند معنایی استعاری مانند "mouth" ، واژگان چند معنایی مجازی کل به جز مانند "chicken" ، و واژگان چند معنایی مجازی از نوع اثر/صاحب اثر با استفاده از آزمون برانگیختی دو وجهی (cross-modal priming lexical decision task) مورد استفاده قرار می گیرند. این آزمایش با استفاده از نرم افزار تخصصی که در آن هر دو محرک شنیداری و دیداری با هم ارائه می گردد، صورت گرفت و به دنبال آن زمان تشخیص واژه مبهم ثبت شد. به دنبال گرد آوری داده ها از نرم افزار آماری جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بدست آمده از آزمون انگلیسی و فارسی نشان داد که فارسی زبانان فراگیر انگلیسی همانند بومی زبانان انگلیسی ، واژگان متجانس و چند معنایی را بطور متفاوت پردازش می کنند اما بر خلاف آنها ، فارسی زبانان فراگیر انگلیسی ، واژگان متجانس را سریعتر از و واژگان چند معنایی پردازش میکنند این یافته ها بیانگر این حقیقت می باشند که پدیده تجانس و چند معنایی خصوصا مجاز برمکانیسم های های زیر ساختی پردازشی متمایزی بنا شده که احتمالاً تفاوتهایی را در نمود آنها منعکس می کند.
فرشته پنابادی علی اکبر جباری
این پایان نامه به بررسی نقش زبان فارسی در فراگیری جایگاه صحیح تکیه در کلمات انگلیسی با استفاده از دو نظریه عدم دسترسی به ساختارهای کارکردی و انتقال عناصر زبر زنجیری می پردازد.بر خلاف زبان انگلیسی،زبان فارسی دارای الگوهای تکیه قابل پیش بینی در کلمات مرکب، اسم های صرفی و فعل های مرکب است. در این تحقیق،دو آزمون درک شنیداری و تلفظ کلمات انگلیسی از 60 زبان آموز به انجام رسید. آزمون ها شامل کلمات انگلیسی و فارسی به صورت جداگانه بودند. نتایج نشان داد که زبان آموزان عملکرد بهتری در درک شنیداری نسبت به تلفظ کلمات انگلیسی با تکیه صحیح دارند. هر چند در آزمون تلفظ کلمات،امکان انتقال الگوهای مربوط به تکیه در زبان مادری به کلمات انگلیسی توسط زبان آموزان سطح بسندگی پایین تر از سطح متوسط وجود دارد،زبان آموزان سطح بسندگی پیشرفته قادر به تلفظ کلمات انگلیسی با الگوهای تکیه همانند زبان مقصد هستند. در نهایت نظریه بهینگی به توضیح مراحل پیشرفت فراگیران زبان انگلیسی در درک شنیداری و تلفظ کلمات انگلیسی با الگوهای صحیح تکیه می پردازد. تحلیل های آماری داده ها نشان داد که محدودیت های نشان داری نقش مهمتری در گروه زبان آموزان سطح بسندگی پایین تر از سطح متوسط دارد، در حالی که محدودیت های وفاداری در رابطه با گروه زبان آموزان سطح بسندگی پیشرفته نقش اصلی را ایفا می کند.
آیدا الهامیان حمید علامی
the speech act of disagreement has been one of the speech acts that has received the least attention in the field of pragmatics. this study investigates the ways power relations, social distance, formality of the context, gender, and language proficiency (for efl learners) influence disagreement and politeness strategies. the participants of the study were 200 male and female native persian speakers and 100 male and female persian efl learners with different proficiency levels (lower intermediate, intermediate, and advanced learners) in a university setting, who were placed at these levels based on their scores on a proficiency test. besides, 25 field observers were requested to gather instances of disagreement and disagreement strategies they observed or participated in for having a natural corpus of data. a discourse completion test (dct) was given to the participants of the study in order to determine whether and to what extent the realization of the speech act of disagreeing and politeness strategies differ in relation to people with different power status, social distance, formality of the context, gender, and proficiency level of persian efl learners. the disagreement taxonomy of rees- miller (2000) was employed for analyzing the disagreement responses and some new disagreement strategies were added to the taxonomy. the findings of this study provided some evidence for the relation between general factors of formality, power and gender and persian responses. also, gender and proficiency were proved to be effective for persian efl learners to express disagreement and applying politeness strategies while social distance for persian respondents and power, formality and social distance for efl learners did not provide a schematic template that could predict actual behavior accurately.
هاله سراج فرد نژاد حمید علامی
در سال های اخیر توجه زیادی به موضوع توانش منظور شناسی بین زبانی در تحقیقات فراگیری زبان دوم معطوف شده است. بخش عمده ای از مطالعات انجام شده در این زمینه به بررسی توانش ارتباطی زبان آموزان با تمرکز بر درک و تولید بین زبانی آن ها صورت گرفته است. گسترش توانش منظورشناسی بین زبانی زبان-آموزان نیازمند درک به موقع آن ها از معنای ضمنی کلام است. از آن جایی که درک معنای ضمنی نیاز به تلاش شناختی فراوانی دارد، مطالعه ی حاضر با در نظر گرفتن زمان پاسخگویی برای بررسی توانایی زبان آموزان در درک و پردازش معنای ضمنی به عنوان شاخصی از توانش واقعی منظورشناسی زبان خارجی صورت گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف مذکور، پرسش نامه ای تشریحی به 80 زبان آموز سطح پیشرفته موسسات زبان و همچنین معلمان زبان داده شد تا آزمون چهار گزینه ای معنای ضمنی معتبری ساخته شود. به علاوه 30 زبان آموز پسر و 30 زبان آموز دختر توسط آزمون بسندگی زبان در سطح متوسط و پیشرفته قرار گرفتند و به آن ها آزمون چهار گزینه ی معنای ضمنی شامل بیست متن که در هر یک از آن ها یکی از اصول گرایس نقض شده بود داده شد. از آزمون تولید سرعتی برای گردآوری داده های مورد نیاز استفاده شد. زمان پاسخگویی زبان آموزان با استفاده از نرم افزار ویرایش صدا تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل آماری واریانس مخلوط نشان دادند که فراگیران فارسی زبان در درک و پردازش اصل کمیت نسبت به اصول دیگر بیشترین مشکل را داشتند. همچنین نتایج نشان دادند که تفاوت معنا داری بین سطح بسندگی زبان و درک معنای ضمنی وجود ندارد، ولی تفاوت بین سطح بسندگی زبان و پردازش معنای ضمنی معنا دار است. همچنین در این مطالعه هیچ رابطه ی معناداری بین جنسیت و توانش منظور شناسی یافت نشد. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق می توان اظهار داشت که توانش زبان شناختی و توانش منظور شناسی از یکدیگر مستقل می باشند.
سید محمد موسوی شرقی حمید علامی
این تحقیق سوالات بخش شنیداری آزمونهای بین المللی بسندگی زبانی تافل و آیلتس را با نگرشی منظور شناسانه مورد مطالعه قرار میدهد. در این تحقیق سعی شد تا حوزه های مختلف دانش منظورشناسی به کار رفته در این دو آزمون مشخص شود. همچنین تلاش شد تا مشخص گردد تا چه میزان این آزمونها توانایی سنجش دانش منظورشناسی آزمون دهندگان را دارند و کدام یک از این دو آزمون بیشتر دانش منظورشناسی را می سنجند. برای دستیابی به این اهداف، تعداد سیصد مورد از سوالات آزمون تافل و دویست و هشت مورد از سوالات آزمون آیلتس جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفتند. آزمونهای آیلتس از کتابهایی که برای آمادگی جهت آزمون در کتابفروشیها موجود میباشد برگرفته شده است. اما سوالات تافل همان سوالاتی هستند که در فاصله سالهای 1995 تا2004 مورد استفاده قرار گرفته شده بودند. در این تحقیق مواردی از سوالات مورد استفاده قرار گرفتند که مکالمه ای بودند. از تحقیق یونگ (2002) برای مشخص کردن حوزه های دانش منظورشناسی به کار رفته در هر سوال استفاده شده است. او معتقد است که دانش منظورشناسی از پنج قسمت تشکیل شده است.: (1) توانایی انجام اعمال کلامی، (2) توانایی انتقال و تفسیر معنای غیرلفظی، (3) توانایی انجام عملکردهای مودبانه، (4) توانایی انجام عملکردهای گفتمانی و (5) توانایی استفاده از دانش فرهنگی. داده ها به دو صورت کمی و کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. چندین آزمون مربع خی برای مشخص کردن تفاوت بین اجزای دانش منظورشناسی در آزمون تافل، وهمچنین در آزمون آیتس انجام گرفت. بعلاوه برای مقایسه اجزای دانش منظور شناسی به کار رفته در آزمونهای آیلتس و تافل از آزمون مربع خی استفاده شده است. بعلاوه از آزمون همبستگی اسپیرمن برای سنجش میزان پایایی تحقیق استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که این دو آزمون بسندگی توانایی سنجش دانش منظور شناسی زبان آموزان را دارند. با اینحال، در آزمون تافل نمونه های بیشتری از دانش منظورشناسی به کار رفته است که نشان دهنده این واقعیت است که آزمون تافل توانایی بیشتری در سنجش دانش منظورشناسی آزمون دهندگان را دارد.
لیلا محبی علی محمد فضیلت فر
چکیده اغلب بر این باورند که ارتباطات از طریق رایانه به بهبود مهارت گفتاری فراگیران کمک میکند و فعالیت های کار- محور تآثیر بسزایی بر روی میزان درگیری زبان آموزان در فرایند ارتباط دارد. این دیدگاه ها محقق را بر آن داشت تا به بررسی تآثیر فعالیت های کار محور زیرنویس دار روی مهارت گفتاری زبان آموزان بپردازد. تحقیق حاضر به بررسی این موضوع می پردازد که آیا استقرار فراگیران در یک محیط غنی زبانی تحت شرایط استفاده از فعالیت های کار-محور رایانه ای تآثیر چشمگیری بربهبود مهارت گفتاری ایشان از نظر روانی، درستی، و یچیدگی لغوی کلام داردیا خیر؟ این تحقیق بر روی دو گروه 12 نفره از فراگیران زبان انگلیسی در آموزشگاه زبان گستر یزد صورت گرفته است. زبان آموزان از طریق آزمون بسندگی و مصاحبه انتخاب شده و سطح بسندگی زبانی آنها متوسط بوده است. به گروه اول، فعالیت های کار- محور رایانه ای داده شد و به گروه دوم، همان فعالیت ها که شامل مشاهده فیلم ویدیویی زیرنویس دار بودارائه گردید. گفتگوی فراگیران که درجریان انجام فعالیت های کار- محور توسط دستگاه ضبط صوت، ضبط شد و پس از پیاده کردن آن از روی نوار توسط محقق، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تاثیر محسوسی بین زبان آموزان گروه دوم که با فعالیت های کار-محور با زیرنویس انگلیسی کار می کردند و گروه دیگر که از فعالیتهای زبانی کار محور برخوردار نبودنداز نظر روانی، صحت و پیچیدگی لغوی تفاوتی مشاهده نشد. این تحقیق میتواند به طراحان مواد آموزشی کمک نماید تا به طراحی فعالیت های کار-محور رایانه ای موثرتری برای کلاس های آموزش زبان بپردازند.
غلامعلی ملایی گلنار مزدایسنا
از آن جا که برنامه های آموزش زبان انگلیسی در سرتاسر جهان در حال رشد می باشد، به منظور هماهنگ شدن با این موضوع، تغییرات جدید در برنامه های آموزش زبان انگلیسی در ایران نیازی فوری و ضروری به نظر می رسد. بنابراین هدف اصلی این تحقیق، بررسی نیاز های زبان انگلیسی دانش آموزان ایرانی در مقطع دبیرستان در مدارس دولتی و غیر انتفاعی در استان های یزد و فارس می باشد. در مجموع 2000 نفر از دانش آموزان دوره دبیرستان و نیز 20 نفر از دبیران زبان انگلیسی در این تحقیق که بر اساس ارزشیابی کمی و کیفی (پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده) پایه گذاری شده، شرکت نمودند. تحلیل جامع کیفی و آماری داده ها بیانگر اهمیت زبان عمومی برای دانش آموزان در مقطع کنونی و نیاز های آینده آنهاست. نتایج همچنان نشان داد که بین انتظارات دانش آموزان و موقعیت زبانی کنونی آن ها تناسبی وجود نداشته و برنامه عمومی زبان انگلیسی نیاز مند طراحی دوباره می باشد به طوری که به نیاز های کنونی و آینده دانش آموزان به طور کامل پاسخ دهد. اطلاعات بدست آمده از دبیران و دانش آموزان نشانگر این حقیقت بود که تعداد قابل توجهی از دانش آموزان نیاز شدیدی به هر کدام از چهار مهارت زبانی (شنیدن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن) داشته و آن ها باید اطلاعات تلفظی، دستور زبانی و لغوی خود را تا حد زیادی بهبود بخشند. شرکت کنندگان همچنین عدم رضایت خود را از برنامه آموزش زبان در موقعیت کنونی را اعلام داشتند. به همین نسبت، نتایج مصاحبه دبیران صحت نتایج پرسشنامه ها را اثبات کرد. علاوه بر این، شرکت کنندگان بر نقش مواد آموزشی با کیفیت و استفاده از فناوری مانند رایانه و پروژکتور در کلاس های زبان عمومی، تاکید کرده و آن را بسیار مهم تلقی کردند. آن ها بر آموزش دبیران، یادگیری زبان در مقطع ابتدایی و تغییر ساختار آموزش زبان تاکید کردند. نتایج مشاهده بیانگر: عدم شرکت دانش آموزان در فعالیت های کلاسی، پایین بودن اطلاعات زبان عمومی آن ها، تاکید بیش از اندازه بر زبان فارسی، تمرکز بر فعالیت های ترجمه ای و تعداد زیاد دانش آموزان در یک کلاس بود. در همین راستا می توان نتیجه گرفت که سیاست گزاران و طراحان برنامه های آموزشی باید نیاز ها و خواسته های دانش اموزان را در نظر بگیرند، اهداف ? کتب درسی را مشخص کنند، مواد و تجهیزات آموزشی و نیز محدودیت مالی و زمانی را در نظر گرفته و به آموزش دبیران توجه بیشتری داشته باشند.
امین زینی گلنار مزدا یسنا
این مطالعه جهت سنجش کارآمدی روش آموزش زبان از طریق رایانه بر پشرفت مهارت های نوشتاری فراگیران زبان انگلیسی انجام شد. تدریس اصولی نوشتار به عنوان یک ابزاربدین جهت حائز اهمیت می باشد که به دانشجویان می آموزد چگونه اطلاعات خود را به صورت ثمر بخش ارائه و بیان کنند. این مطالعه بکارگیری و تاثیر آموزش زبان از طریق رایانه در تدریس مهارت نوشتار را در سطح دانشگاه به فراگیران ایرانی زبان انگلیسی در خصوص رفع مشکلات مذکور با استفاده از نرم افزار مایکرو سافت ورد آفیس می سنجد. جهت تحقق این هدف، 44 دانشجوی سال دوم دوره کارشناسی در رشته زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه یزد که در درس نگارش پیشرفته ثبت نام کرده بودند به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در ابتدای نیمسال آموزشی هر دو گروه در یک پیش آزمون شرکت کردند. گروه گواه که شامل 24 نفردانشجوی زن و مرد بودند آموزش را از طریق سنتی دریافت کردند و گروه آزمایش که شامل 20 نفر زن و مرد بودند آموزش را از طریق رایانه دریافت کردند. در پایان نیمسال آموزشی دانشجویان در یک پس آزمون که با استفاده از قلم و کاغذ به عمل آمد، شرکت کردند. نتایج پس آزمون نشان داد دانشجویانی که آموزش را از طریق رایانه دریافت کرده بودند نسبت به دانشجویان گروه دیگر عملکرد بسیار بهتری در زمینه بکار گیری حرف تعریف مناسب، کاربرد صحیح افعال از نظر زمان، شکل صحیح جمع بستن اسامی، و املاء درست واژگان داشتند. علاوه بر این، آنها توانستند بند های طولانی تر و با کیفیت نوشتاری بالاتری بنویسند. یافته های این مطالعه کارآمدی آموزش زبان از طریق رایانه را در پیشبرد مهارتهای نوشتاری فراگیران ایرانی زبان انگلیسی تایید کرد.
محمد ابراهیم طالبی علی اکبر جباری
تحقیقات زیادی در زمینه نقش تکرار به عنوان عاملی موثر در بهبود یادگیری و حافظه انجام شده است. اما تا کنون به نقش تکرار در مرحله قبل از یادگیری و همچنین رابطه ی آن با شکل گیری روابط ذهنی خیلی کم اشاره شده است. بنابراین هدف این پروژه تحقیقاتی بررسی رابطه میان میزان بازخورد قبل از یادگیری با نمره بازخوانی زبان آموزان است. به همین منظور 60 زبان آموز سطح پایین ایرانی انتخاب شدند و در 12 گروه بر اساس 3 متغیر اصلی دسته بندی شدند: جنسیت، سن و نوع ارائه اطلاعات. به زبان آموزان یک لیست متشکل از 20 جفت واژه آموزش داده شد. در ضمن تعداد دفعات سعی هر زبان آموز قبل از یادگیری هر جفت واژه محاسبه و ثبت شد. بعد از جلسه آموزش، از زبان آموزان در 3 بازه مختلف زمانی امتحان گرفته شد تا بررسی شود که چقدر میتوانند جفت واژه های یادگرفته شده را بیاد بیاورند. رابطه میان نمره بازخوانی واژگان و میزان سعی قبل از یادگیری اندازه گیری شد. نکته قابل توجه این بود که رابطه ی منفی معناداری از لحاظ آماری بین نمره بازخوانی و میزان سعی قبل از یادگیری وجود داشت. شواهد بدست آمده از این تحقیق نشان میدهد که هرچه زبان آموز سعی کمتری در یادگیری یک مورد آموزشی کند احتمال اینکه آن مورد آموزشی را در آینده به یاد آورد بیشتر است. به علاوه بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق سرعت یادگیری را میتوان به عنوان عاملی در نظر گرفت که میتواند انسجام ساختارهای آموزشی در ذهن زبان آموز را نشان دهد.
رویا پاکباز محمد جواد رضایی
abstract چکیده اهمیتی که درک درست از چگونگی ذخیره سازی واژگان مشتق در ذهن انسان و دانستن روشی که برای درک و تولید این گونه واژه ها به کار می رود امری انکار ناپذیر است. همان گونه که چامسکی در نظریه دستور زبان زایشی خود اشاره کرده است، دانستن تعداد محدودی از قوانین می تواند منجر به تولید تعداد نامحدودی ساختار جدید شود. این نظریه را می توان به قوانین ساخت شناسی زبان بسط داد که در نتیجه آن، دانستن تعداد محدودی از قوانین ساخت شناسی می تواند زمینه ای برای پیدایش واژه های جدید شود، بدون این که نیازی به بخاطر سپردن فهرست طولانی کلمات باشد. سوالی که در این جا به ذهن می رسد این است که در زمان پردازش واژگان مشتق، چه اتفاقاتی در ذهن رخ میدهد، آیا واژگان مشتق به اجزای تشکیل دهنده خود تجزیه می شوند یا به صورت یک واژه واحد در ذهن ذخیره می شوند. تحقیق حاضر به بررسی چگونگی پردازش پسوند های اشتقاقی فارسی و انگلیسی توسط فراگیران فارسی زبان می پردازد. 60 فراگیر فارسی زبان در دو سطح مهارتی زبان انگلیسی ( 30 نفر در سطح متوسط و 30 نفر در سطح پیشرفته) نمونه آماری تحقیق حاضر را تشکیل می دهند. تاثیر متغیر های بسامد سطحی، بسامد ریشه ای و زایایی وند بر پردازش پسوند های اشتقاقی در آزمون برانگیختگی پوشانده مورد بررسی قرار گرفت. 120 واژه (60 واژه انگلیسی و 60 واژه فارسی) واژگان هدف را تشکیل دادند که در آزمون برانگیختگی هر کدام با 3 نوع واژه محرک همراه بودند: واژه همسان (careful?careful)، واژه مرتبط (care?careful) و واژه کنترل کننده (desire?careful). زمان واکنش شرکت کننده ها توسط نرم افزار حرفه ای (e-prime)اندازه گیری شد و تجزیه و تحلیل آنها توسط نرم افزار spss صورت گرفت. نتایج حاکی از آن است که نحوه پردازش واژگان مشتق توسط فراگیران فارسی زبان را نمی توان منحصرا به یکی از الگو های تجزیه ای یا کلمه واحد نسبت داد بلکه باید اظهار داشت که کلماتی که بسامد آنها (سطحی، ریشه ای و وندی) بیشتر است به صورت واژه ای واحد در ذهن سپرده می شود و بر عکس اگر واژه ای دارای بسامد سطحی، بسامد ریشه ای یا زایایی وند کمتری باشد، برای پردازش به اجزای تشکیل دهنده اش تجزیه می شود. در نتیجه الگوی مسیر دوگانه مورد تایید قرار می گیرد (pinker, 1991; nivja, de jong , schreuder & baayen, 2000; taft, 2004). از آنجا که فراگیران فارسی زبان در سطوح پایین واژگان مشتق را تجزیه کرده و در سطوح مهارتی بالاتر آن ها را به صورت کلمه واحد ذخیره می کنند می توان نتیجه گرفت که سطح مهارت هم نقشی در پردازش واژگان مشتق دارد.
ویستا بختیاری علی محمد فضیلت فر
abstract the aim of the present study is to explore the impact of the cognitive reading strategy instruction on learners reading self-efficacy and their reading achievement. in order to fulfill this purpose, from 120 participants, 90 intermediate efl learners as an experimental group were chosen from three different educational settings namely, yazd university, yazd science and art university and farzanegan pre-university school and a control group of 30 learners also participated in this study. another attempt was also made to study the effect of different educational settings on the raising awareness of efl learners’ reading strategies, their sense of self-efficacy and their reading achievement. to do so, some treatments on strategy awareness were defined and intervened. data were collected by two piloted measuring instruments. the first one was a 20-item questionnaire which measured learners reading self- efficacy and the other one was a reading proficiency test which measured the effectiveness of employing reading strategies on their reading performances. the results illustrated that the learners in the experimental groups showed statistically significant gains on reading achievement and sense of self-efficacy as compared with the control group. in addition, the results indicated that among the three educational settings, yazd university and farzanegan pre-university had a significant effect on the reading comprehension and reading self-efficacy of the learners. the implications of the study for reading instructions among efl learners across different educational contexts have been discussed. key words: reading self-efficacy, efl reading achievement, strategy awareness, educational setting.
فهیمه صداقت دوست علی اکبر جباری
توجه این تحقیق بر موضوع یادگیری زبان سوم بوده ونقش زبان های پیشین در یادگیری زبان جدید را بررسی میکند. بدین منظور، بعضی از ساختارهای توصیف کننده های اسمی همانند اسم بعد از اعداد جمع و صفت های شمارشی، صفات توصیفی،و صفات ملکی انتخاب شدند. سه زبان مورد بررسی فارسی (زبان اول)، انگلیسی (زبان دوم)، و فرانسه (زبان سوم) بودند. هدف، تعیین میزان مراجعه زبان آموزان به زبان های اول و دومشان در یادگیری ساختارهای بالا بود. شرکت کنندگان به دو گروه با دو سطح بالای متوسط و زیر متوسط تقسیم شدند. نتایج این تحقیق توسط نرم افزار آماری spss تحلیل و بررسی شدند و نشان دادند که سطح مهارت تاثیر عمده ای در یادگیری این ساختارها داشت. به طور کلی گروه بالای متوسط نسبت به گروه زیر متوسط عملکرد بهتری در هر سه ساختار داشتند و همچنین تفاوت چشمگیری در عملکرد شرکت کنندگان در این گروه(بالای متوسط) وجود نداشت. اما، نتایج گروه زیر متوسط نظریه انتقال زبان اول را رد و نظریه انتقال زبان دوم و مدل انتقال انباشتگی چند زبانی را اثبات کرد. به طور کلی، چنین میتوان نتیجه گرفت که در یادگیری صفات ملکی هر دو گروه شرکت کنندگان به زبان اول یا دوم مراجعه میکنند و همچنین در در یادگیری ساختار اسم بعد از اعداد و صفت های شمارشی جمع زبان دوم نقش عمده ای دارد، اما در یادگیری صفات توصیفی اگرچه ساختار زبان اول و سوم یکسان هستند نقش زبان اول بسیار ناچیز است
زینب السادات ناصری علی محمد فضیلت فر
مطالعه حاضر به بررسی ویژگی های بلاغی مقاله های انگلیسی که توسط صاحبنظران ایرانی در حوزه زبانشناسی کاربردی نگارش یافته است، می پردازد. عمده ترین عامل مورد مطالعه در این پژوهش، بررسی الگوی اهداف ارتباطی یا به عبارتی بیان عملکرد هایی (moves) است که به منظور نگارش بخش های مختلف مقاله های علمی بکار گرفته می شوند. در دستیابی به این هدف، تعداد 30 مقاله به طور تصادفی از چهار مجله ایرانی در حوزه زبانشناسی کاربردی که در طی پنج سال اخیر به چاپ رسیده اند، انتخاب گردید. در تحلیل این پروژه که شامل بررسی اهداف ارتباطی ایفا شده در نوشته هاست، مدل تحلیل عملکرد که توسط زبانشناسی به نام فو در سال 2008 ارائه شد، مورد استفاده قرار گرفت. همچنین جهت تکمیل مطالعه حاضر ، تعداد 20 مقاله در حوزه زبانشناسی کاربردی برگرفته از داده های فو و همچنین 10 مقاله ی دیگر در همین حوزه که به طور تصادفی از دو مجله tq و mlj انتخاب شدند، مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که بخش های مختلف ساختارهای بلاغی مقاله های پژوهشی ایرانی (شامل چکیده، مقدمه، روش، نتایج، بحث و نتیجه گیری) تاحدودی مشابه مقاله های غیر ایرانی می باشد. در عین حال تفاوت هایی در بیان اهداف ارتباطی موجود در بخش های مختلف مقاله های ایرانی و غیر ایرانی مشاهده گردید. از نتایج این تحقیق در حوزه آموزش زبان انگلیسی کمک به مربیان آموزش زبان و همچنین نویسندگان مقالات علمی-پژوهشی انگلیسی است که مقالات خود را بر اساس ساختار های ارتباطی مرسوم و بکار گرفته در مقالات علمی-پژوهشی انگلیسی مطابقت نمایند.
امین نعیمی حمید علامی
این مطالعه در نظر دارد استراتژی های مورد استفاده در گفتار کنش امتناع را در زبان فارسی و انگلیسی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.از این رو سه عامل فراوانی، تغییر فراوانی بر اساس منزلت اجتماعی مخاطب و محتوای فرمول های معنایی با توجه به سطح زبانی فراگیران و انواع کنش های فراخوانی (درخواست، دعوت، پیشنهاد و تعارف) مورد بررسی قرار گرفت.
فاطمه السادات موسوی هفتادر علی محمد فضیلت فر
یکی از پرسش هایی که همواره در حوزه ی تدریس زبان مطرح می شود این است که با دستور زبان چگونه باید برخورد کرد. با ظهور چشم اندازهای نوین، مدل های جدید در تلاش برای گنجاندن آموزش دستور زبان در شرایط محتوا محور بوده اند. مدل پردازش زبانی ون پتن (1996) و مدل برجستگی متنی شاروود اسمیت (1991) دو نمونه از مدل هایی هستند که به طور همزمان، بر دستور زبان و معنی (fonf ) تمرکز دارند و در سال های اخیر مورد مطالعه قرار گرفته اند. مطالعه حاضر به بررسی میزان اثرگذاری نسبی سه مدل آموزش پردازش زبانی (pi)، برجستگی متنی (te)، و آموزش سنتی (ti) بر یادگیری بندهای موصولی انگلیسی توسط فراگیران فارسی زبان پرداخته است. برای این منظور، از پیش آزمون، آموزش و پس آزمون استفاده شد. 63 دانشجوی دوره ی کارشناسی در دانشگاه یزد در این تحقیق شرکت کرده و به طور تصادفی در یکی از سه گروه آموزشی قرار گرفتند. از تست های درک مطلب و تولید ساختار در پس آزمون استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل های آماری نشان می دهد که گروه آموزش سنتی بهتر از دو گروه دیگر عمل کرده است. عملکرد گروه آموزش سنتی به طور چشمگیری با گروه پردازش زبانی تفاوت داشت. هرچند گروه آموزش سنتی نسبت به گروه برجستگی متنی، عملکرد بهتری از خود نشان داد، اما اختلاف این دو گروه چشمگیر نبود. برتری روش آموزش سنتی می تواند دربردارنده ی این نکته باشد که در شرایط کنونی آموزش زبان در ایران، روش های سنتی مقبولیت و اعتبار بیشتری دارند و برای بکارگیری روش های جدید نیاز به زمان بیشتری است. نتایج این تحقیق توصیه های آموزشی را نیز برای مدرسان زبان و دیگر فعالان این حوزه در بر دارد تا به منظور به حداکثر رساندن عملکرد فراگیران، بکوشند تا تمرینات خروجی محور را با تمرینات ورودی ترکیب نمایند.
محمد امین مهرپرور علی محمد فضیلت فر
امروزه- انواع مختلفی از بازخوردهای اصلاحی بمنظور رفع اشتباهات زبانی تعریف شده اند که هرکدامشان دارای نقش تعیین کننده وخاصی می باشند. میزان تاثیرگذاری این بازخوردهای اصلاحی می تواند با توجه به جنسیت و نیز سطح آموزشی زبان آموزان تغییر کند .مطالعه ی حاضر به بررسی تاثیرات چهار نوع از بازخوردهای اصلاحی برروی فرایند یادگیری تکواژ تصریفی "s"انگلیسی توسط گروهی از فراگیران فارسی زبان ایرانی می پردازد. بدین منظور- تعدادی از زبان آموزان از دوجنسیت متفاوت از برخی موسسه های زبان انگلیسی دریزد انتخاب گردیده و بعنوان افراد آزمون مورد مطالعه قرار گرفتند. درمجموع 120 دانش آموز در سطح مقدماتی –در رده های سنی بین 12 الی 15 ساله-با توجه به برگزاری آزمون تعیین سطح و نیز مصاحبه انتخاب شدند.قواعدهای نحوی در طول هشت جلسه ی آموزشی در ترم های بهار وتابستان سال 92 به زبان آموزان آموزش داده شده اند و اشتباه ان ها از طریق بازخوردهای اصلاحی از قبیل: ضمنی- اتخاذی- تصحیح آشکارا- فرازبانی تصحیح شدند. فرایند تحلیل داده ها صورت گرفت ودر طی آن مشخص گردید که بکارگیری این بازخوردهای اصلاحی دارای تاثیرات قابل ملاحظه ای برروی میزان عملکرد زبان آموزان می باشد. به هرحال- برای محقق مشخص گردید که در میان این گروه های مورد مطالعه- گروه آموزشی ای که اشتباهاتشان از طریق بازخورد فرازبانی تصحیح گردید نسبت به سایر گروه های مورد مطالعه در هردو گروه جنسیتی عملکرد بهتری را از خود نشان دادند.علاوه براین- آن دسته از گروه آموزشی که اشتباهاتشان از طریق بازخورد اصلاحی ضمنی تصحیح گردید کمترین میزان پیشرفت را نسبت به سایرگروه ها از خود نشان دادند .تاثیر بازخوردهای اصلاحی آشکار و نیز بازخورد اصلاحی اتخاذی در گروه های جنسیتی متفاوت بود. بدین معنا که- گروه مونث عملکرد بهترو نیز رشد بیشتری را در زمان تصحیح اشتباهاتش از طریق بازخورد اصلاحی اتخاذی نسبت به گروه مذکر از خود نشان داد.بهرحال-تفاوت معناداری در این دوگروه دیده نشد. علاوه بر این- یک پسآزمون تاخیری مجدد برگزار گردید و مشخص گردید که اگرچه نمرات کسب شده ی تمام گروه های مورد مطالعه یک حالت صعودی را از خود نشان دادند- اما گروهای آموزشی ای که اشتباهاتشان از طریق بازخورد اصلاحی فرازبانی تصحیح گردیده بودنسبت به سایر گروها به مانند آزمون پسآزمونی فوری در وضعیت بهتری قرار داشتند. نتایج حاصله از این مطالعه همچنین نشان میدهد که شگردهای بکارگرفته شده هرکدام دارای تاثیرات متفاوت هستند که باید در محیط های مناسب و نیز با توجه به نوع جنسیت زبان آموزان و نیز سطح مهارتی شرکت کنندگان بکارگرفته شوند.
محمد جواد علی بیگی همت آبادی علی محمد فضیلت فر
طی چند دهه اخیر، پژوهش حول محور بازخورد در قلمرو یادگیری زبان به کمک رایانه (call) انجام شده¬است که به نتیجه مطلوب نرسیده¬است؛ بنابراین کاوش آن نیازمند توجه بیشتر می¬باشد. پژوهش کنونی که مبتنی بر طبقه¬بندی بازخورد¬های اصلاحی از دیدگاه لیستر و رَنتا (1997) است؛ به¬دنبال بررسی تأثیر بازخورد رایانشی بر¬روی یادداری کوتاه و بلند¬مدت قوائد نقل-قول¬غیرمستقیم در حوزه یادگیری هوشمند زبان به کمک رایانه (icall) می¬باشد. در راستای ¬این¬ هدف، 60 زبان¬آموز ایرانی سطح متوسط از دانشگاه یزد به¬صورت تصادفی به چهار گروه مطابق با نوع بازخورد رایانشی¬شان، با مشخصات مختلف و شیوه ¬ارائه متفاوت تقسیم شده¬اند: اظهارفرازبانی، تکرار، درخواست توضیح، و گروه کنترل (فاقد بازخورد). بعد از اتمام آزمون رایانه¬محور، از زبان¬آموزان خواسته شد تا دردو آزمون چهارگزینه¬ای نسبتاً مشابه در بازه زمانی سه هفته¬ای شرکت ¬نمایند تا میزان یادداری کوتاه و بلندمدت آن¬ها را به¬ترتیب مورد سنجش قرارگیرد. بعلاوه، پرسش¬نامه ای شامل سه قسمت با عناوین نگرش، آشنایی با رایانه، و اضطراب ناشی از آزمون، با دقت طراحی و طی دو مرحله، قبل و بعد از ارائه بازخورد، به منظور آشکارسازی تغییر در دیدگاه زبان-آموزان توزیع¬گردید. نتایج بدست¬آمده دلیل متقاعدکننده¬ای بر این ادعا است که دوگروه اظهارفرازبانی و تکرار بیشترین تأثیر را نسبت به دو گروه دیگر پذیرفته¬اند. علاوه¬براین، این نتایج نشان¬دهنده ارجعیت گروه¬های آزمایش بر گروه کنترل از جهت یادداری می¬باشد. یافته¬های حاصل از پرسش¬نامه همچنین بیانگر بهبود نگرش شرکت¬کنندگان به بازخورد رایانشی و کاهش سطح اضطراب ناشی از آزمون است.
مژده ده بزرگی محمد جواد رضایی
تهیه و تدوین آزمون استاندارد همواره یکی از اهداف مربیان و برنامه ریزان آموزش در سطوح مختلف بوده است. علاوه بر پایایی نمره ی آزمون، یکی از مهمترین ارکانی که در روند طراحی و استفاده از آزمون باید در نظر گرفته شود روایی تفسیر و تعبیر عملکرد آزمون دهنده و استفاده از نمره ی آزمون است. آزمون سراسری کنکور دکتری آموزش زبان انگلیسی در ایران سه سال است که به صورت همگانی برگزار می شود. پیش از آن هر دانشگاهی آزمون مخصوص خود را داشته است. از آنجایی که این آزمون یک نمونه از آزمون های سرنوشت ساز به شمار می رود و نتایج حاصل از آن در روند زندگی افراد تاثیر خاصی بر جای می گذارد، روایی این آزمون ویژگی بسیار مهمی است که باید به آن پرداخته شود . هدف از این تحقیق سنجش میزان روایی آزمون سراسری کنکور دکتری آموزش زبان انگلیسی ایران بر اساس مدل استدلال کاربرد آزمون می باشد . در این روند، هر چهار مرحله اعم از ثبت نتایج آزمون، تعبیر، تصمیم گیری و پیامدهای آزمون با اتکا به ادعاها، پشتوانه ها و فرآیند تکذیب های ارائه شده از طریق پرسشنامه و مصاحبه از دیدگاه ذی ـ نفعان بررسی می شود. ذی ـ نفعان آزمون دکتری زبان انگلیسی شامل آزمون دهنده ها، طراحان سوال و جوامع دانشگاهی می شود. نتایج بدست آمده از این تحقیق کیفی حاکی از روایی نسبی آزمون دکتری آموزش زبان انگلیسی می باشد. هر چند ، جهت بهبود و ارتقا توجیه پذیری استفاده از آزمون و نتایج حاصل از آن ، نیازمند اصلاحاتی در پشتوانه های مطرح شده ، علی الخصوص در مرحله تعبیر نتایج آزمون ، می باشد. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند در انتخاب صحیح تر دانشجویان مقطع دکتری موثر واقع شود که این امر به نوبه ی خود در بهبود کیفیت آموزش و بالا بردن سطح دانش دانشجویان و استادان تأثیر به سزایی خواهد داشت.
ثمین مجرب علی محمد فضیلت فر
دیدگاه های مختلفی در مورد اشتباهاتی که زبان آموزان در روند یادگیری زبان دوم یا زبان خارجی مرتکب می شوند ، وجود دارد.خطاها نقش مهمی در یادگیری زبان دارند.بازخورد نقش عمده ای در تشویق زبان آموزان به یادگیری دارد زیرا آنها را از میزان یادگیری و یا ااحتیاجشان به پیشرفت آگاه می سازد . اگر زبان آموزان خواستار موثر واقع شدن بازخورد باشند ، باید از نوع بازخورد دریافتی آگاه شده و پاسخ مناسبی برای آن داشته باشند. بازخورد زبان آموزان را قادر خواهد ساخت که به اشکالات موجود در بیانات خود توجه کرده و آنها را اصلاح کنند. هدف از اجرای این تحقیق ، بررسی میزان تأثیر انواع بازخورد اصلاحی در قالب آموزش صورت محور بر روی یادگیری علائم تصریفی زمان توسط زبان آموزان ایرانی بود تا میزان تأثیر هر کدام از این روشها با یکدیگر مقایسه شوند. این مطالعه همچنین به بررسی تاثیرات متفاوت و احتمالی بازخورد اصلاحی همزمان با ارائه مطا لب آموزشی و بازخورد برون داد اصلاحی تشویقی بر روی علائم تصریفی زمان پرداخت. بدین منظور، 90 نفر از زبان اموزان سطوح اولیه یادگیری زبان به 4 گرو بازخورد اصلاحی و دو گروه کنترل تقسیم شدند .دو گروه از شرکت کنندگان بازخورد برون داد اصلاحی تشویقی ،دو گروه بازخورد اصلاحی همزمان با ارائه مطا لب آموزشی و دو گروه بازخورد سنتی دریافت کردند.شرکت کنندگان، زبان آموزان کانون زبان ایران (شعبه یزد) بودند که به دو گروه کودکان و نوجوانان تقسیم شدند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش تحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد در یادگیری علائم تصریفی زمان، بازخورد برون داد اصلاحی تشویقی موثرتراز بازخورد اصلاحی همزمان با ارائه مطا لب آموزشی توسط نوجوانان بود. از سوی دیگر ، بازخورد اصلاحی همزمان با ارائه مطا لب آموزشی در یادگیری علائم تصریفی زمان موثر تر از بازخورد برون داد اصلاحی تشویقی توسط کودکان بود. یافته های مطالعه حاضر ممکن است پیامدهای آموزشی برای معلمان، دانش آموزان و کسانی که مسئول آموزش معلمان هستند،به ارمغان بیاورد. کلمات کلیدی : آموزش صورت محور، روش بازگویی اشتباه، اصلاح صریح، ارائه محرک، روش توضیح نکات دستوری ، تکرار، سوال نمودن، روش اخذ جواب
رحمان دهقان علی محمد فضیلت فر
یکی از مشکلاتی که زبان آموزان بسیار با آن روبرو هستند، فراگیری و استفاده ی صحیح از گروه لغاتی است که از لحاظ نوشتاری و یا آوایی به هم نزدیک هستند، بدینگونه که زبان آموزان این لغات را چه در مکالمات و چه در نوشتار بجای هم استفاده می کنند. موضوع این پایان نامه، بررسی تاثیر سه روش مختلف برای تدریس این دسته لغات است: در روش اول، همزمان با رویت لغت موجود در متن، لغات مشابه نوشتاری یا آوایی به آن نیز به زبان آموزان ارائه شده و از روش یاد یار در آموزش این لغات بهره گرفته می شود؛ در روش دوم، لغات مشابه به بطور همزمان با لغت مورد نظر از طریق روش ترجمه لغات زبان آموز ارائه می شود و در روش سوم، فقط لغت رویت شده با روش ترجمه به زبان آموز ارائه خواهد شد، یعنی بدون در نظر گرفتن این مطلب که زبان آموز در آینده با لغات مشابه نوشتاری یا آوایی روبرو خواهد شد. هدف از اجرای این تحقیق مقایسه ی تطبیقی چهار روش تدریس بیان شده می باشد تا مشخص گردد کدام یک منجر یه یادگیری بهتر و موثر تر لغات مشابه توسط زبان آموزان فارسی زبان می گردد. امید است این تحقیق به مدرسان زبان انگلیسی این امکان را بدهد تا در روش تدریس خود برای اینگونه لغات تجدید نظر کنند و آنچه که نتیجه ی حاصل از این تحقیق خواهد شد را در تدریس خود بکار گیرند. فرضیات مورد آزمایش بدین ترتیب است: بین ارائه لغات مشابه به طور همزمان و استفاده از روش یادیار و روش ترجمه تفاوتی وجود دارد. بین ارائه لغات مشابه به طور همزمان و استفاده از روش ترجمه و برخورد به مرور زبان آموزان با لغات مشابه تفاوتی وجود ندارد. آنچه در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد تاثیر روش یادیار بر روی فراگیری و حفظ دراز مدت لغات مشابه نوشتاری و آوایی است که به صورت همزمان با یکی از آنها به زبان آموزان ارائه شود و همچنین مقایسه ی آن با ارائه ی همزمان کلمات با استفاده از روش ترجمه لغات و روش ارائه ی غیر همزمان با روش ترجمه است. به این منظور 60 زبان آموز در سطح پیش متوسطه به صورت تصادفی انتخاب خواهند شد. در این تحقیق زبان آموزان به سه گروه تقسیم می شوند: یک گروه از طریق روش یادیار، گروه دوم با روش ارائه ی همزمان کلمات با استفاده از روش ترجمه لغات و گروه سوم با ارائه ی غیر همزمان با روش ترجمه کلمات مشابه نوشتاری یا آوایی را فرا خواهند گرفت. همچنین ایت تحقیق شامل یک پیش آزمون و یک پس آزمون می شود که زبان آموزان در فاصله ی دو هفته پس از تدریس لغات تحت این لغات قرار می گیرند. لغات مشاهب در تست های چهار گزینه ای و جاگیری کلمات در جمله ی مناسب تدوین خواهد گردید که زبان آموزان باید کلمه ی مناسب را انتخاب کنند
سمیه سعادت فرد حمید علامی
با استفاده از دیدگاه مدیریت حسن تفاهم، این تحقیق بر روی راهکارهای پاسخ به معذرت خواهی در تعاملات مشتری و خدمت رسان در شش موقعیت متفاوت توسط فارسی زبانان، انگلیسی زبانان و زبان آموزن انگلیسی ایرانی معطعوف شده است. در این تحقیق از آزمون تکمیل کلام(dct) همراه با مقیاس لیکرت به عنوان ابزار کار استفاده شده است. افراد شرکت کننده در این تحقیق100 انگلیسی زبان، 100 فارسی زبان و100 زبان آموز انگلیسی ایرانی بودند. زبان آموزان ایرانی براساس نتیجه آزمون تعیین سطح به دو گروه متوسط و پیشرفته تقسیم شدند. این تحقیق بر اساس روش ترکیبی انجام شده است. در ابتدا از روش تحقیقی کیفی و بعد از روش کمی استفاده شد. در ابتدای تحقیق، نوع راهکارهایی که شرکت کننده ها استفاده کردند تعیین و سپس فراوانی راهکارها محاسبه گردید. مقایسه راهکارهای بکار رفته توسط فارسی زبانان و زبان آموزان انگلیسی، نشان می دهد که اکثر زبان آموزان از راهکارهایی شبیه آنچه که در زبان مادری خود بکار می رود، بهره می گیرند و تفاوت چشم گیری بین این دو گروه وجود ندارد. همچنین مقایسه ی راهکارهای مورد استفاده زبان آموزان ایرانی با انگلیسی زبانان نشان می دهد که تفاوت چشم گیری بین این دو گروه نیز وجود ندارد.
نسرین عربیان علی محمد فضیلت فر
تفکر انتقادی و خواندن انتقادی موضوعاتی هستند که همواره برای محققان در تمامی حوزه های مطالعاتی از جمله یادگیری زبان دوم از اهمیت بسزایی برخوردار بوده اند. این پژوهش در پی آنست که تاثیر دو راهبرد آموزشی طرح سوال و بحث و مناظره را بر پیشرفت خواندن انتقادی فراگیران زبان انگلیسی بررسی کند. متون انتخاب شده برای این تحقیق داستان های کوتاه معروف جهان هستند که فضای مناسب برای ایجاد سوال و بحث و تفکر را فراهم می کنند. 53 فراگیر زبان انگلیسی در این مطالعه شرکت داشتند که به سه گروه تقسیم شدند، دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل. راهبرد طرح سوال به یکی از گروه های آزمایشی آموزش داده شد و راهبرد بحث و مناظره به گروه آزمایشی دیگر. بعد از برگزاری پیش آزمون ، جلسه ی آموزشی جهت ارائه ی آموزش دو راهبرد فوق الذکر برگزار گردید و پس از آن پس آزمون برگزار گردید و دو نفر نگارش های فراگیران را مورد ارزیابی قرار دادند. نمره های جمع آوری شده مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که آموزش راهبردهای آموزشی در پیشرفت خواندن انتقادی فراگیران موثر است. بر اساس این نتایج راهبرد طراحی سوال کارآمدتر از راهبرد بحث و مناظره بود و تفاوت آنها معنادار بود. این تحقیق همچنین به بررسی تاثیر جنسیت و سطح مهارت زبانی فراگیران برعملکردشان در پیش آزمون و پس آزمون پرداخته است که طبق نتایج به دست آمده زبان آموزان سطح پیشرفته و خانمها عملکرد بهتری در هر دو آزمون داشتند. نتایج این تحقیق می تواند به زبان آموزان، مدرسان زبان و همچنین تهیه کنندگان کتاب های آموزشی زبان دوم برای کمک به بهبود تفکر نقادانه و همچنین خواندن انتقادی کمک کند.
فاطمه غفوری علی محمد فضیلت فر
هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر سه روش آموزشی برجسته سازی متنی , پردازش متنی و فعالیت های تولید زبانی در یادگیری هم آیی های واژگانی است. بدین منظور 120زبان آموز در سطح متوسط از طریق آزمون تعیین سطح آکسفورد انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی به چهار گروه سی تایی تقسیم شدند که شامل سه گروه آزمایشی(گروه te،گروه ip،گروهot) و یک گروه کنترل (آموزش به روش سنتی ) بود. داده ها در طی سه مرحله جمع آوری شد . یک آزمون ورودی (pre-test) قبل از شروع آموزش و آزمون فوری (immediate –posttest)) و سپس آزمون تاخیری (delayed-posttest)که در فواصل دو هفته ای بعد از دوره آموزشی انجام شدند. داده ها از طریق نرم افزار spss 16, با استفاده از تحلیل واریانس (anova) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
سارا جوانمردی علی اکبر جباری
زبان انگلیسی دارای دو واجگونه برای همخوان های کناری است: همخوان کناری روشن و همخوان کناری تیره. کناری های تیره نرم کامی شده اند، از آنجا که متغیر f2 در کناری های تیره کمتر از انداز? این متغیر در کناری های روشن است. کناری هایی که در اول هجا قرار دارند روشن و کناری هایی که در آخر هجا قرار دارند از نوع تیره هستند. /ل/ تیره در زبان فارسی وجود ندارد. کناری های فارسی از نوع واکدار و واک رفته هستند. کناری های واک رفته بعد از همخوان های بی صدا شکل می گیرند. هدف از انجام این پژوهش بررسی فراگیری همخوان کناری انگلیسی توسط زبان اموزان است. سی و دو زبان آموز زن و مرد که از نظر سطح بسندگی در دو سطح متوسط و پیشرفته بودند و هشت نفر زن و مرد انگلیسی زبان افراد شرکت کننده در این پژوهش بودند. صدای شرکت کنندگان در حین تلفظ فهرستی از کلمات حاوی کناری تیره و روشن، توسط نرم افزار praat ، به منظور تحلیل فیزیکی ضبط شد. نتایج حاصل از تحلیل فیزیکی توسط نرم افزار آماری spss تحلیل آماری شدند. نتایج آزمون anova مشخص کرد که در اکثر مواقع متغیر f2 در سه گروه شرکت کننده تفاوت قابل توجهی نداشته است. نتایج همچنان نشان دهنده آن بودند که افرادی که از نظر سطح بسندگی در سطح پیشرفته بودند در فراگیری همخوان های کناری انگلیسی موفق تر از افرادی بودند که در سطح متوسط قرار داشتند. می توان چنین نتیجه گیری کرد که کناری تیره انگلیسی توسط زبان آموزان به صورت نرمکاری شده تلفظ شده است اما درج? تیرگی آن کمتر از درج? تیرگی همخوان های کناری تلفظ شده توسط انگلیسی زبانان است
محمد ابراهیم مقدسی علی محمد فضیلت فر
اگرچه موضوع بکارگیری زبان انگلیسی بعنوان زبان واسط به یک عنوان پرطرفدار در گفتمان زبانشناسی کاربردی و آموزش زبان انگلیسی تبدیل شده است؛ اما استفاده کاربردی از مواد آموزشی زبان واسط موضوعی بکر است و کم تر مورد مطالعه واقع شده است. در این خصوص کاچرو(1986) معتقد است که ایران در تقسیم بندی حوزه های مختلف زبان واسط جزو کشورهای درحال گسترش است.پژوهش کنونی با استفاده از روش نیمه آزمایشی به دنبال مشخص کردن میزان تأثیر استفاده از مواد آموزشی زبان واسط بر یادگیری و همچنین یادداری واژگان در حافظه کوتاه مدت و بلند مدت زبان آموزان ایرانی می باشد. در این راستا، 50 زبان آموز ایرانی زبان انگلیسی به طور تصادفی در سه گروه تقسیم شدند؛ بدین ترتیب که به دو گروه اول متن هایی با عنوان های یکسان اما زمینه و فضای متفاوت داده شد.بعد از مقایسه عملکرد زبان آموزان در خواندن این متون، تفاوت های معناداری در عملکرد آن ها یافت شد؛
اکبر صفایی اصل علی محمد فضیلت فر
چکیده ندارد.
هستی فاضل رضوی علی محمد فضیلت فر
چکیده ندارد.
شاهین قربانی علی محمد فضیلت فر
چکیده ندارد.
زهرا دهقانی علی محمد فضیلت فر
چکیده ندارد.
امین خوشخو علی محمد فضیلت فر
چکیده ندارد.
معصومه سمیعی علی محمد فضیلت فر
چکیده از جمله ابزارهای مورد نیاز جهت آموزش زبان انگلیسی رایانه است که با توجه به قابلیت چندگانه آن در توانمند ساختن فراگیران و دبیران زبان اهمیت به سزایی دارد. استفاده از رایانه به ویژه زمانی موثر است که آموزش وب- محور مورد استفاده قرار گیرد. منابع اینترنتی دستیابی به مطالب جالب، طبقه بندی شده و اصیل را امکان پذیر می سازند که به وسیله آن دبیران می توانند آموزش متناسب با سطح توانایی دانش آموزان ارائه نمایند و پایگاه های اطلاعاتی و همچنین مطالب و دستورالعملهایی که همیشه قابل دسترس هستند را برای آنان فراهم کنند. از زمان ظهور آموزش رایانه ای، رایانه به دو شکل ابزاری و آموزش دهنده مورد استفاده قرار گرفته است. در کاربرد ابزاری که مورد بحث این پژوهش است، رایانه تاثیر فعالیتهای مربوط به یادگیری را افزایش می دهد و به دبیران در دستیابی موثرتر به اهداف آموزشی کمک می کند. این تاثیر به ویژه زمانی بیشتر است که دبیران با مشکلاتی چون تعداد زیاد دانش آموزان در کلاس, سطح توانایی متفاوت دانش آموزان و کمبود وقت مواجه هستند. موضوع پژوهش حاضر استفاده از وبلاگهای آموزشی در کلاسهای زبان است. این پژوهش سعی دارد تا از امکانات بالقوه وبلاگهای آموزشی برای تدریس تکنیکهای حدس معنی کلمه به دانش آموزان دبیرستان استفاده کند. هدف از این پژوهش بررسی این مسئله است که آیا می توان با استفاده از فعالیتهایی که منجر به افزایش آگاهی دانش آموزان از تکنیکهای حدس کلمه می شود این مهارت را در محیط رایانه در مقایسه با محیط کلاس درس سنتی به طور موثرتر آموزش داد؟ موضوع دوم مورد بحث در این پژوهش بررسی این نکته است که آیا توانمندی رایانه برای افزایش درک مطلب کلی فراگیران در نتیجه افزایش توانایی حدس معنی کلمه نسبت به محیط عادی و سنتی تفاوت قابل ملاحظه ای دارد یا خیر؟ در دستیابی به اهداف این پژوهش از 40 دانش آموز پایه سوم دبیرستان به عنوان جمعیت انتخابی مورد آزمون استفاده شده است. دانش آموزان به دو گروه شاهد و آزمایش تقسیم شدند.تدریس در گروه آزمایش از طریق وبلاگ طراحی شده و در گروه شاهد به روش سنتی انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از t تست و f تست نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش وشاهد وجود ندارد. این بدان معنی است که در محیط کنونی آموزش زبان ایران استفاده از وبلاگ موثرتر از روشهای سنتی نیست. با این وجود، با توجه به برداشت هایی که از نتیجه های آماری پژوهش صورت گرفته است، استفاده از رایانه و طراحی وبلاگهای آموزشی در صورت بستر سازی های مناسب می تواند بسیار موفق عمل نماید.
فرخ قدیمی قیداری علی اکبر جباری
در آزمون زبان دوم ، برای مراحل نخستین اکتساب زبان دوم دو فرضیه مطرح شده است . فرضیه اول، فرضیه کمینه ای درختی و فرضیه دوم ، فرضیه انتقال کامل/دسترسی کامل نام دارند.این تحقیق بر آن است تا مراحل اولیه اکتساب مقوله های فرافکن صرفی زبان انگلیسی توسط فارسی زبانان به عنوان زبان خارجی را بررسی کند.بدین منظور این مطالعه بررسی می کند کدامیک از فرضیه های مطرح شده برای زبان دوم ، به زبان خارجی قابل تعمیم است. نتایج بررسی نشان می دهد که فرضیه کمینه ای درختی جوابگوی اکتساب مراحل اولیه مقوله های کارکردی زبان انگلیسی بجز فعل "بودن "می باشد و اکتساب اولیه فعل "بودن "با هر دو فرضیه کمینه ای درختی و انتقال کامل دسترس کامل متناسب است.