نام پژوهشگر: محمد حسن جلالیان چالشتری
اعظم شعبانی چنگیز مولایی
کتیبه نرسه در پایکولی (پایقولی) در جنوب سلیمانیه عراق و در شمال قصر شیرین در یک کیلومتری غرب دهکده جدید برکلِ، کشف گردیده است. این کتیبه در اصل روی سنگهای تراشیده شده ی بزجی مکعب شکل نوشته شده بوده است. این برج به تدریج خراب گشته و سنگ های آن در اطراف پراکنده شده است. دانشمندان از گرد آوردن این سنگ های نوشته دار توانسته اند دو تحریر از نوشته بازسازی کنند. تحریر فارسی میانه (در 46 سطر) و تحریر پهلوی اشکانی (در 43 سطر)؛ تحریر فارسی میانه در ضلع غربی و تحریر پارتی بر ضلع شرقی قرار داشته است. از لحاظ مضمون و محتوی، کتیبه مورد بحث مشتمل بر سه بخش است: الف) مقدمه، این بخش شامل معرفی نرسه و نسب اوست. ب) متن اصلی، مشتمل بر گزارش حوادثی است که پس از در گذشت بهرام دوم و به سلطنت رسیدن نرسه روی داده است. ج) موخره، در این بخش از صلح و آشتی با روم سخن رفته و نام افرادی که نرسه را در رسیدن به سلطنت یاری کردند ذکر گردیده است. ارنست هرتسفلد در سال 1924 رونوشتی عینی از آنها منتشر کرد، وی نخستین کسی بود که پرده از بیشتر رموز کتیبه پایکولی برداشت. هرتسفلد با بهرهگیری از مطالب جمع آوری شده اش طی سالهای 1911 و 1913 توانست تا اندازهای هر دو تحریر را بازسازی کرده و آنرا برای ترجمه و بررسیهای زبانشناختی تاریخی، آماده کند. هنینگ در سال 1952، پوپ در سال 1971 و هومباخ در سال 1973 به بررسی بیشتر کتیبه پرداختند. شروو در سال 1974 به بررسی تعابیر زبان شناختی تاریخی و دستوری کتیبه پرداخت و سپس به همراه هومباخ ویرایش جدیدی را منتشر کردند. پژوهش حاضر که به بررسی این کتیبه می پردازد، مشتمل بر سه بخش به شرح زیر می باشد: 1- در بخش اول حرف نویسی، آوانویسی و ترجمه ی تحریر فارسی میانه کتیبه، ارائه شده است، در حرف نویسی و آوا نویسی کتیبه کوشش شده است تا تحریر فارسی میانه، از روی قطعات بازمانده ی پارتی تکمیل گردد، این قسمت بازسازی شده به خط ایتالیک و در داخل کروشه قرار گرفته است. 2- یادداشت ها، مشتمل بر توضیحاتی در خصوص مسایل لغوی، دستوری و مسائلی که به لحاظ تاریخی حائز اهمیت هستند. 3- واژه نامه
ندا محتشمی محمد حسن جلالیان چالشتری
ترکیب یکی از سه شیوه ساخت واژگان و از مباحث مهم دستوری در زبان های ایرانی است. از میان زبانهای ایرانی تاکنون ترکیبات به صورت مستقل و جامع در سه زبان اوستایی، سغدی و فارسی دری، گاه بارها، بررسی و واکاوی شده اند اما این ساخت های واژگانی در زبان فارسی میانه که یکی از زایاترین زبان های ایرانی در تولید واژگان جدید است از تحقیقی جامع محروم مانده اند. لذا با توجه به انبوهی متون پهلوی، در این رساله دو متن به عنوان نمونه برای بررسی ترکیبات برگزیده شدند. و (whitney, مهمترین مطالعاتی که درباره ترکیبات زبان های هندوایرانی انجام گرفته است، پژوهش ویتنی ( 1879 jackson, ) در زمینه ترکیبات زبان سنسکریت و به تبعآن ها به ترتیب مطالعات جکسن (wackernagel, واکرناگل ( 1905 در مورد کلمات مرکّب زبان اوستایی است. اساس بررسی در این (duchesne-guillemin, 1892 ) و دوشن گیمن ( 1936 مطالعات شیوه دستورنویسان باستانی هند است. در بررسی های پراکنده ای که در زمینه ترکیبات زبان پهلوی صورت گرفته است اساس، اجزای تشکیل دهنده ترکیب بوده است. شیوه منتخب در رساله پیش رو مبتنی بر تقسیمات دستوریان هندی است، چه این شیوه در بین پژوهندگان زبان های ایرانی مرسوم تر و از یکپارچگی بیشتری برخوردار است. بدین معنا که در این شیوه ترکیبات بر اساس اینکه حاصل از با هم آیی اجزاء آنها چیست در دسته های مجزا قرار می گیرند. استخراج شده اند و پس از بررسی « گزیده های زادسپرم » و « دادستان مینوی خرد » ترکیبات مورد بررسی در این رساله از دو متن اشتقاقی و معنایی اجزاء ترکیب و در نظر گرفتن رابطه میان آن هاو همچنین مقوله دستوری حاصل از باهم آیی اجزاء به تعیین نوع ترکیب پرداخته شده است. پس از بررسی هر یک از ترکیبات موجود در دو متن برگزیده و دسته بندی موارد مشابه، فصلهای زیر برای این ترکیبات در نظر گرفته شد: ?) ترکیبات ملکی ?) ترکیبات تعیینی ?) ترکیبات با جزء اوّل غالب ?) ترکیبات دوتایی (مزدوج) ?) ترکیبات نحوی ?) ترکیبات بازمانده از کلمات مرکّب باستانی ?) ترکیبات مشکوک. برای نشان دادن صحت تصمیمی که در مورد هر ترکیب اتخاذ شده شاهد یا شواهدی از دو متن نامبرده برای ترکیبات، به صورت آوانویسی و ترجمه، ارائه شده است. جهت سهولتِ یافتنِ ترکیباتِ موجود در رساله در انتهای کار نمایه ای شامل کلیّه ترکیبات تعبیه شده است.
محسن نظری فارسانی محمد حسن جلالیان چالشتری
دینکرد مهمترین و بزرگترین کتاب زردشتیان به خط و زبان پهلوی است؛ تحت اللفظ به معنای «تألیف دینی» است و مطالبش مبتنی بر اوستا و ترجمه های آن. به خاطر دربرداشتن مطالب گوناگون، دینکرد را به درستی «دانشنامه ی مزدَیَسنی» نام نهاده اند. دینکرد رساله ای نظام یافته نیست، بلکه مجموعه ای مدوّن از مطالب و اطّلاعات بازمانده از سنّت مزدیسنی است. دینکرد دارای نُه بخش یا نُه کتاب بوده است؛ کتاب یکم و دوم و بخشی از کتاب سوم از میان رفته است. کتاب ششم این اثر بزرگ، از نظر کیفی و کمّی برترین اندرزنامه ی پهلوی است. اندرزهای آن احتمالاً از اصل و ترجمه ی یکی از بخش های اوستا به نام «بَرِش نَسک» برگرفته و شرح و بسط داده شده اند. اندرزهای دینی این اندرزنامه بر اندیشه و تفکّر دینی تأکید می کنند و اندرزهای با صبغه ی دینی کمتر به طور کلّی درباره ی خرد، دانایی، فرهنگ، همنشینی با دانایان و نیکان، میانه روی و ... هستند. اندرزها پیراسته، روشن و تأثیرگذارند و پختگی زبان و ژرفای بینش در آنها نیک خودنمایی می کند. اندکی بیش از چهل صفحه ی پایانی از تقریباً صد و بیست صفحه ی دینکرد ششم در نسخه ی مَدَن اساس کار، و ارائه ی حرف نویسی، آوانویسی و ترجمه ی درست متن با بهره گیری از پژوهش های پیشین هدف این تحقیق بوده است.
یاسمن رضایی محمد حسن جلالیان چالشتری
ادب شفاهی مجموعه ای از سرودها، داستانها، شعرها، مثل ها، لطیفه ها و ... است. این عناصر در عین داشتن ریش? مشترک انسانی و ملی در هر منطقه، نشانی خاص از آن منطقه را با خود دارند. از این رو ثبت و ضبط این آثاردر قالب منطقه ای که به آن تعلق دارند دارای اهمیتی بی اندازه است. چنان چه این آثار به طور کامل از بین بروند، جنبه های بررسی نشد? فراوانی از ویژگی های مختلف سرزمین ایران را با خود نابود می کنند. لذا مکتوب کردن این موارد شفاهی به روش علمی و قابل استفاده در تمام رشته های مرتبط بی نهایت پراهمیت می نماید. چنانچه اگر عالمان سده های پیشین آثاری همچون داستانهای کلیله و دمنه و یا روایت های خداینامه ها نپرداخته بودند، امروز چیزی از آنها باقی نمی ماند. متون شفاهی دربردارند? اطلاعاتی هستند که در علوم مختلفی از جمله انسان شناسی، جامعه شناسی، دین پژوهی، پژوهش های ادبی و... نقش کلیدی دارند. به علاوه این متون به دلیل قدیمی بودن، کلمات و حالت های دستوری محجور زبانی را که به آن بیان می شوند در خود دارند. این رساله به ثبت و بررسی متون شفاهی با تکیه بر جنب? گویشی در گویش لری باوی می پردازد. گویش لری باوی گویشی است که در سرزمین باوی بدان تکلم می شود. این گویش زیرشاخ? گویش های ایرانی نو جنوب غربی است. گویش باوی در دست? لری جنوبی شاخ? کهگیلویه ای جای دارد. در حال حاضر گویش لری باوی به سرعت در حال فراموشی است. مهاجرت روزافزون مردم به شهرستانهای اطراف، جایگزینی روزافزون واژگان گویشی با واژگان فارسی معیار از جمله عوامل این نابودیست. همچنین قرار گرفتن در کنار صنعت عظیم نفت و گاز گچساران که باعث ورود افراد از جاهای مختلف کشور و حتی خارج از کشور به منطقه شده است از دیگر عوامل بسیار تاثیرگذار است. زیرا مردم منطقه را وادار به استفاده از گویشی نزدیک به فارسی معیار می کند. بعلاوه باویان در صورت حضور شخصی از جامع? زبانی دیگر از گویش خود تا جای امکان از گویش خود استفاده نمی کنند در نتیجه این گویش روز به روز در حال فراموشی است.
زهرا میرطالبی چنگیز مولایی
فرهنگ اوستایی- پهلوی «اویم ایوک» یکی از کهن¬ترین فرهنگ¬هایی است که در ایران دربارۀ شرح و توضیح لغات اوستایی به پهلوی تاًلیف شده امّا از زمان تاًلیف و گرد آورندۀ آن اطلاعی در دست نیست، با این همه به احتمال زیاد همانند دیگر متون پهلوی، تدوین آن در سدهً سوم و چهارم هجری صورت گرفته¬است. در این فرهنگ،کلمات و در مواردی جملات اوستایی با ترجمۀ آنها به پهلوی ذکر شده¬است. در حال حاضر از این فرهنگ چهار دستنویس در دست است که از این میان دو نسخه اهمیت بیشتری دارند: m51b و k20. این فرهنگ توسط پژوهشگرانی مورد بررسی قرار گرفته و به زبان های فرانسه و انگلیسی ترجمه شده است. آخرین تصحیح فرهنگ اویم متعلق به رهام اشه است. او در سال 2009 میلادی متن ویراسته و آوانویسی شدة فرهنگ را به همراه ترجمة انگلیسی آن در مؤسسهً خاور شناسی ک.ر. کاما در بمبئی منتشر کرد. فرهنگ اویم ایوک به لحاظ در برداشتن واژه¬ها و جملات اوستایی که در متون اوستایی دورۀ ساسانی موجود بوده، لیکن امروزه از بین رفته اند و نیز به لحاظ احتوای بر تعدادی از اصطلاحات زبان شناسی در خور توجه است. از این لحاظ ارائه متنی تصحیح شده و ترجمۀ آن به فارسی برای استفادۀ دانشجویان و پژوهشگران زبان های ایرانی ضرورت تام دارد، رسالۀ حاضر برای نیل به این هدف انجام شده است. در گزارش حاضر ابتدا متن اوستایی-پهلوی فرهنگ از روی متن ویراسته شدۀ اشه نقل، سپس متن بر اساس فصول مختلفی که بدان تقسیم شده، مورد بررسی قرار گرفت. به این ترتیب که در هر فصلی نخست آوانوشت واژه¬های اوستایی و در برابر آن حرف نویسی و آوانویسی برابرنهادهای آنها به پهلوی و هم چنین ترجمۀ فارسی آنها آمده است. در پایان کار دو واژه¬نامۀ اوستایی و پهلوی و به دنبال آن صورت خطی واژه¬های اوستایی و پهلوی ناخوانده و صورت پازند برخی واژه¬ها آمده است.
سعیده امیدی چنگیز مولایی
چکیده: در اوستا با تعداد متنابهی از لغات روبرو می شویم که در فرهنگ بارتولومه با عنوان کلی مصدر مشخص شده اند. شواهد و قرائنی از لحاظ ساخت واژه و نیز صرف اسامی در دست است که نشان می دهد همه این لغات نمی توانند جزء مصادر باشند بلکه به احتمال قریب به یقین تعداد زیادی از آنها صورتهای صرف شد? اسامی در حالتهای مختلف دستوری هستند. اغلب ساخت-هایی که بارتولومه آنها را مصدر انگاشته، با پایان? مفعولی له همراه هستند اما حقیقت این است که کاربرد اسمی آنها کاملاً مشخص است و همه آنها بیانگر هدف هستند و هیچ کاربرد فعلی ندارند. در پژوهش حاضر کوشش خواهد شد براساس الگوهای دستوری که در کتب دستور زبان اوستایی مطرح شده است، ساختمان این دسته از لغات توجیه گردد و در نتیجه گیری نهایی مشخص گردد که کدام دسته از لغات آن چنان که احتمال داده شده است جزء مصادر اصلی اوستایی هستند و کدام لغات جزء موارد مشکوک به حساب می آیند پس از شناسایی موارد مشکوک سعی خواهد شد براساس الگوهای ارائه شده توسط بنونیست مشخص گردد که این لغات صورت صرف شده ای از کدام ستاک اسمی می توانند باشند. رساله حاضر مشتمل بر سه بخش به شرح زیر است: 1- بررسی و تحلیل مصادر مشکوک و تبیین حالتهای دستوری آنها 2- بررسی مصادر اصلی اوستا 3- نتیجه گیری و حاصل پژوهش