نام پژوهشگر: علی گنجیان خناری
رودابه شاه حسینی احمد تمیم داری
عبید زاکانی در نوشتن طنزهایش از تازی نویسان پیش از خود به ویژه راغب اصفهانی به سه روش تقلید، ترجمه و اقتباس متاثر بوده است. طنزهای این دو نویسنده را از نظر موضوع می توان در چهار گروه طنزهای جنسی، مذهبی، سیاسی و فرهنگی ـ اجتماعی دسته بندی کرد. کمیت و کیفت این طنزها به نسبت حساسیت جامعه در مورد مسائل مختلف، متفاوت است. از خلال طنزهای این دو نویسنده می توان به لایه های درونی و زیرین جامعه ی زمانه ی آنها پی برد و واقعیت و ناگفته های تاریخ دوره ی آنها را کاوید. وجود اشتراک در موضوع های این دو نویسنده بیانگر اشتراک های اجتماعی و فرهنگی دوران آنها با یکدیگراست. در باره ی این موضوع به غیر از چند اشاره ی مختصر پیشینه ی تحقیقی به صورت خاصی وجود ندارد و یکی از انگیزه های نگارنده در انتخاب موضوع، تازگی آن است. عبید در 64 حکایت با محاضرات اشتراک دارد و در 6 حکایت با العقدالفرید ، 2 حکایت با عیون الاخبار ، 4 حکایت با اخبار الظراف ، 2 حکایت با الاذکیاء و یک حکایت با التمثیل و المحاضره که درصدنوع تاثر او را می توان 33% اقتباس ، 40% تقلید و 27% ترجمه حساب کرد . بالاترین بسامد طنزهای عبید و راغب مربوط به طنزهای جنسی است و این مساله به خاطر شدت و پررنگی تابوهای جنسی در ایران وشرق است. با تغییر ارزش ها و شکسته شدن تابوها طنزهای مربوط به آن نیز کمرنگ تر شده ویا تغییر می یابد ویا به کلی معنای خود را از دست خواهد داد. کلید واژه ها عبارتند از : طنز، ممنوعیت، عبید، راغب.
سمیه السدات طباطبایی علی گنجیان خناری
مبانی نظری شامل مرور مختصری بر منابع ، چاچوب نظری و پرسش ها و فرضیه ها: منبع فصل نخست پایان نامه به دو دسته تقسیم می شود. نخست منابع کهن مرتبط با اندلس و زندگی نامه اعلام آن و دیگر منابع معاصر که به ابن حزم پرداخته اند. در فصل دوم نیز کتاب "طوق الحمامه" مهمترین منبعی است که از آن استفاده کرده ام. پرسش هایی درارتباط با زمینی بودن عشق در کتاب "طوق الحمامه" ، سبب گرایش ابن حزم به موضوع حبّ و میزان تاثیر پذیری او از فقه مطرح شده است. در پاسخ می توان عشق مد نظر ابن حزم را از جنس عشق زمینی به شمار آورد و محیط اندلس را در کنار ویژگی های شخصیتی ابن حزم سبب ساز تمایل ابن حزم به موضوع یاد شده دانست. همچنین ابن حزم عشق را در دین جایز می شمرد لکن نمی پسندد عاشق و معشوق در مسیر دلدادگی پا را از دایره تعیین شده توسط دین فراتر بگذارند. پ – روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم ، روش تحقیق ، جامعه مورد تحقیق ، نمونه گیری ، ابزرار اندازه گیری، نحوه اجرای آن، شیوه گرد آوری و تجزیه و تحلیل داده ها: در این پایان نامه اطلاعات فصل نخست به شیوه کتابخانه ای گرد آوری شده است و در فصل دوم تلاش شده بدون استفاده از شرح و تحلیل دیگر منابع نظریات ابن حزم استخراج و تفسیر شود. در فصل آخر نیز کوشش شده است که زبان ترجمه چندان از زبان متن فاصله نگیرد.
حسن حاج سلیمان غلامرضا مستعلی پارسا
: میخائیل نعیمه ادیب و شاعر پرآوازه مسیحی لبنانی که در طول 99 سال زندگی اش در کشور های روسیه، فلسطین، لبنان، امریکا و... بیشتر از 40 اثر را به رشته تحریر در آورد. ادبیات او سرشار از اصطلاحات و افکار عرفانی که آمیخته ای از فلسفه های شرق و غرب می باشد، است. این عرفان ناشی از فلسفه های غرب و شرق بر زندگی شخصی اش نیز تاثیر عمیقی گذاشت به طوری که قابل بحث و بررسی است. در آثار نعیمه می توان فلسفه افلاطون، یونان، فلسفه هندی و تصوف اسلامی را مشاهده کرد. نعیمه به دین اسلام و قرآن و حضرت محمد (ص) و حضرت علی (ع) ارادت ویژه ای داشت و برخی تفکرات عرفانی و صوفی گرایانه ی او گویی با فکر صوفی اسلامی شباهت زیادی دارد که می توان به مباحثی از قبیل عشق الهی، وحدت وجود، مرگ، نفس، عقل و روح اشاره کرد. بی تردید در دنیای عرفان و تصوف، اسم جلال الدین محمد مولوی تاثیرات انکارناپذیری را دارد، و شهرت مولانا به سراسر نقاط جهان سرایت کرده است. شرق شناسان از حدود صد و پنجاه سال پیش به عرفان مولوی توجه ویژهای داشته اند. مباحث عرفانی مولانا در کتاب شریف مثنوی معنوی آمده بی شک یکی از بهترین و شیرین ترین مباحث عرفانی که در قالب داستان و قصه به آن اشاره شده است. بحث وحدت وجود و عشق و مباحث عرفانی، اخلاقی و اجتماعی به روش روشن و ساده مطرح شده است. این بحث سعی دارد مطالب عرفانی که نعیمه به آن اعتقاد داشت را تشریح کند و با توجه به اشارات متعدد او به مولانا در مقالات خود و ستایش او به عنوان یک عارف بزرگ گوشه ای از شباهت ها و تفاوت های عرفان و افکار مولانا با میخائیل نعیمه را بیان کند. هرچه این بحث نمی تواند به همه جزئیات افکار مولانا بپردازد و فقط به تشریح کلیات افکار صوفیانه مولانا می پردازد که به نظر می رسد میخائیل نعیمه این افکار را خوانده و تحت تاثیر این افکار بوده است که البته به وضوح در آثارش قابل مشاهده و بررسی است. میخائیل نعیمه برای عشق و وحدت وجود اهمیتی زیادی قائل است که در آثار او در کتاب «همس الجفون» در باب وحدت وجود این افکار را با توجه به چند داستان مولانا مشاهده کرد که در فصل های این فصل به این موضوع خواهیم پرداخت.
نعیم عموری خلیل پروینی
چکیده: یکی از مهمترین نظریه های نقد ادبی معاصر، نظریه بینامتنیت (تناص) است. بن مایه این نظریه، بر آن استوار است که هر متنی با متون دیگر در تعامل است؛ و هر متنی، ترکیبی از متون گوناگون است. این سخن پایه و أساس نظریه ای گردید که ژولیا کریستیوا، ناقد فرانسوی، در قرن 20 میلادی آن را«intertextuality» نامید که معادل عربی آن «التناصّ» و به فارسی «بینامتنیت» ترجمه شده است. قرآن کریم، مهمترین میراث الهی که به زبان عربی نوشته شده است؛ و نجیب محفوظ (1911- 2006م) رمان نویس مشهور مصر در رمانهای فلسفی اش از آن متاثر متأثر شده است. دو رویکرد مهم در مان های فلسفی محفوظ از نگاه دلالت های بینامتنی با قرآن مشاهده می شود: الف) بینامتنیت قرآنی خارجی، ب) بینامتنیت قرآنی داخلی؛ و هر دو نوع در عملیات بینامتنیت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. در تحلیل بینامتنیت قرآنی داخلی، نظریه تلقّی کار برد پیدا می کند، از سویی، در رمان های فلسفی نجیب محفوظ که شامل رمان های دزد و سگها، بلدرچین وپاییز، راه، گدا، گپی بر روی نیل، میرامار و بچه های محله ما هستند، دو نوع شخصیت خوب و بد از دیدگاه قرآنی مورد توجه قرار گرفته است؛ خوبان، أنبیای الهی هستند؛ و بدان، ستمگران تاریخ که هر دو توجه بشر را به خود جلب نموده و صفات هر دو به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است.این رساله حاضر، با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، بینامتنیت قرآنی را در آثار نجیب محفوظ مورد بررسی قرار داه ایم که از جمله نتایج آن، یک) کشف جنبه های پنهان شخصیت نجیب محفوظ؛ دو) آشکارسازی گرایش های اسلامی وی بر مبنای دلالت های قرآنی که در رمان های فلسفی اش به کار برده است؛ سه) بیان شیوه پرداختن وی به مشکلات جامعه؛ چهار) کشف چارچوب های نظری بینامتنیت؛ ته نشین سازی (ترسیب)، جایگزینی (احلال یا ازاحه) و تشویق (اقناع) در رمان های فلسفی اش؛ پنج) تبیین کارکرد معاصر قرآن کریم در آثار وی. واژگان کلیدی: رمان، بینامتنیت، نقد ادبی، رمانهای فلسفی، نجیب محفوظ.
ثریا رحیمی علی گنجیان خناری
موضوع و طرح مسأله ( اهمیت موضوع و هدف): شعر سیاسی شعری است که امور حکومت را تایید و با نقد میکند وبه مسائل داخلی و خارجی دولت پرداخته وآن را مورد مذمت قرار داده یا مدح میکند، و از حکام و برنامه های آنان و اعمالشان سخن میگوید ودر کنکاش حقایق سیاسی مشارکت نموده و دیدگاهش را در صحنه حزب ها و حکومت ها بیان میکند و از آنچه در میان مردم جاریست و از آرزوها وآرمان های آنان سخن میگوید. در نیمه نخست قرن نوزدهم میلادی، هنوز اثری از شعر سیاسی در ایران و عراق نبود و شعر وابسته به دربار و حاکمان بود، اما در نیمه دوم همین قرن، همراه با تغییر اوضاع سیاسی و ورود بیگانگان به این دو کشور، وهمزمان با پیوند شرق وغرب و پیشرفت حرکت ترجمه، شعر وارد مقوله های جدیدی همچون مسائل سیاسی و اجتماعی گشت. واما درمورد جمیل صدقی الزهاوی و ابوالقاسم لاهوتی، این دو شاعر از دو کشور همسایه اند و هردو تقریبا در یک دوره زمانی واحد زیسته اند وشرایط حاکم بر کشورشان تا حد زیادی شبیه به هم است، همانطور که شرایط سیاسی و اجتماعی که آندو درآن زیسته اند متشابه است. وبا وجود عدم ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم بین دو شاعر، ما میتوانیم پدیده ای را که در شعرشان مشترک است برسی کنیم ، و آن پدیده مشترک، مضامین سیاسی است. این پایان نامه تحقیقی است در مورد دو شاعر پیشگام در ادبیات فارسی و عربی و هدف آن ایجاد پلی است بین ادبیات ایران و عراق بواسطه معرفی دو شاعرشان.
صغری قلیخانی مجید صالح بک
بررسی عوامل ایجاد نهضت از جمله مدارس، روزنامه و ... و بررسی شعر از نظر لغت، قالب، خیال، عاطفه و .... و مضامین مهم شعر در این دوره و بررسی زندگی و شعر بهار و بارودی
یونس ولییی سید خلیل باستان
موضوع این پایان نامه یک موضوع نقدی است.که به مقایسه بین نقائض جریر و اخطل پرداخته است.و از پنج فصل تشکیل میشود . فصل اول در مورد حیات ادبی در عصر اموی میباشد . فصل دوم به بررسی حیات دو شاعر پرداخته است.فصل سوم از نقائض و نشأت آن سخن میگوید.فصل چهارم تعریفی مختصر از نقد و تطبیق را ارائه میدهد.فصل پنجم به مقایسه قصائد پرداخته است و عناصر ادب را مورد بررسی قرار میدهد.
سبزعلی تامرادی منگنان علی گنجیان خناری
الف.موضوع وطرح مسئله(اهمیت موضوع وهدف):این پایان نامه پدیده زندقه والحاد درعصرعباسی را مورد بررسی قرار داده وخواننده پس ازآشنایی با زندقه، اسباب اتهام ادباء به این پدیده درعصرعباسی رامی شناسد. ب.مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع ،چارچوب نظری، وپرسشها ونظریه ها: در بررسی این پایان نامه از منابع تاریخی وادبی استفاده شده وتحقیق پیرامون سوالات زیر به نتیجه رسیده است: 1-آیا اوضاع عصرعباسی در متهم شدن ادباء به زندقه موثر بودند؟ 2-نقش زندقه درادب عصر عباسی چیست؟ 3-اسباب اتهام ادباء به زندقه چیست؟ پ.روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم ، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق، نمونه گیری و روشهای نمونه گیری ،ابزار اندازه گیری، نحوه اجرای آن ،شیوه گردآوری وتجزیه وتحلیل دادها: این تحقیق به روش کتابخانه ای صورت گرفته ، که پس از مراجعه به کتابخانه وفیش برداری وتجزیه وتحلیل فیش ها آنها وکنارهم گذاشتن به موضوع مورد نظر رسیده ت.یافته های تحقیق: در این عصر دراتهام ادباء به زندقه افراط شده وافراد زیادی قربانی این مکر ظالمانه شده اند. ث.نتیجه گیری وپیشنهادات: اوضاع سیاسی،اقتصادی، اجتماعی وادبی درعصر مملوءاز فرهنگهای مختلف دراتهام ادباء به زندقه بی تأتیر نبوده ،کما اینکه حکام برای حفظ منافع شخصی وحکومتی خود بسیاری از ادباء را بی سبب متهم به الحاد وزندقه می کردند که دراین جو خفقان آلود برخی ازادباء برای حفظ جان خود در ظاهر مدافع حکومت و در باطن ازآن متنفر بودند، لذا شایسته است که درنسبت دادن زندقه والحاد به ادباء دقت بیشتری به خرج داد.
طالب ربیعی حمیدرضا میرحاجی
با ژرداختن به ریشه سنت زنده به گور کردن دختران نزد عربهای جاهلی و بررسی آن از دیدگاه نشانه شناسی پرده از روی این برداشته شد پرده ای که مانع از آشنایی کامل با این سنت می شد. آنگونه که واضح است قربانی کردن انسانها برای خدایان نزد دیانتهای گذشته و امتهای سابق مرسوم بودهاست. بررسی نشانه شناسی و تقابلات آن نشان می دهد که میان قربانی کردن انسانها نزد اقوام گذشته و زنده به گور کردن دختران نزد عربها ارتباطی تنگتنگ وجود دارد.
منیژه روح بخش علی گنجیان خناری
ابن مقفع از نویسندگانی است که در اواخر عصر اموی و در اوایل عصر عباسی می زیست که در 25 سال اول از عمرش برای عمر بن هبیره و داود بن عمر بن هبیره نویسندگی می کرد و در 11 سال بعدی از عمرش به عیسی بن علی پیوست و برای او نویسندگی می کرد. دو کتاب ابن مقفع سرشار از مفاهیم والایی است که اسلوب آن دو کتاب از سه ناحیه ادبی و لغوی و فکری بررسی شده است ؛ در فصل پایانی ، سرچشمه های فکری این نویسنده بزرگ که بیشترین تأثیرش از امام علی (ع) در نهج البلاغه می باشد همراه با ذکر مثال آورده شده است.
فیض اله خوش کیش نعمت اله ایران زاده
چکیده : طبیعت همواره میدان طبع آزمایی صاحبان ذوق و اندیشه بوده است تا آنجا که بسیاری از شاعران و نویسندگان طبیعت را مقابل شهرنشینی و مدرنیته میدانند و براین باورند که صفا و صمیمیت روستا و طبیعت جای تفکر و تدبر بسیار دارد ،روح احساسی وغلیان عواطف رمانتیکی انسان ناخودآگاه اورا تا عمق پاکی واحساس پنهان طبیعت می کشاند و در این رهگذار فطرت وسرشت طبیعی انسان به اصل خود که همانا عرصه ی طبیعت است می پیوندد و آنجا که ذوقی درمیان باشدبه مدح این منبع سرشارطبیعت می پردازد، در زبان فارسی از شاعران کلاسیک تا امروز بسیاری در مضمون طبیعت طبع آزمایی کرده اند، مانند منوچهری دامغانی ،رودکی ، نیما ، سهراب سپهری،منوچهرآتشی و دیگران ، در ادب عربی هم شاعران و نویسندگان بسیاری دروصف طبیعت و در رد زندگی شهری داد سخن داده اند ، مانند امرء القیس ،بدر شاکرالسیاب ، عبدالمعطی الحجازی .ما در این تحقیق به بررسی شعر دوشاعر بزرگ معاصرعربی و فارسی که هر دو در دامان طبیعت و روستا پرورش یافته و به شهر مهاجرت کرده اند و صفا وصمیمیت طبیعت و روستا دستمایه اشعارشان بوده می پردازیم وبا قراردن تفکروجهانبینی این دو شاعر در مقابل هم به مقایسه و تطبیق اشعارشان با مضمون طبیعت و روستا می پردازیم. ادبیات تطبیقی ، المدینه والریف ،شهر، روستا ،طبیعت ،عبدالمعطی حجازی ،منوچهرآتشی .
سیدعبدالسلام محمودیان علی گنجیان خناری
حازم پسر محمد پسر حسن پسر حازم مکنی به ابوالحسن و معروف به حازم قرطاجنی انصاری اهل قرطاجنه از توابع بخش مرسیه و در اصل اهل سَرَقُسطه (zaragoza) است. وی که در علوم بلاغه و ادبیات استاد می باشد، در سال 608 قمری در خانواده ای ثروتمند و مرفه، در قرطاجنه، چشم به جهان گشود و به پیروی از پدرش که عالم، فقیه و ادیب مشهوری بود به تحصیل علوم، به ویژه ادبیات پرداخت و در این زمینه از پدرش پیشی گرفت. حازم در رکاب طبیعت زیبای اندلس با وجود آشفتگی سیاسی و آشوبهایی که فرو نمی نشست، زیست و در این مدت با شعرا به مقابله ی شعری پرداخت و نزد جمعی از علما از جمله ابو علی شلوبین، طُرسونی، عروضی و غیر آنان زانوی تلمذ زد و پس از مدتی دیار خود را ترک گفت و رو به سوی مشرق نهاد و کشور مراکش را انتخاب و در دربار فرمانروای آنجا ابو محمد عبدالواحد، جای گرفت. سپس عازم آفریقا یعنی کشور تونس شد و وارد کاخ مأمون حفصی گردید. زیباترین چیزی که بر زبان قلمش جاری گردید کتاب«المناهج الأدبیه» یا همان کتابی که با نام «منهاج البلغاء و سراج الأدباء» معروف است، بود. همچنین از آثار وی می توان به کتابهایی: «شدالزنار علی جحفله الحمار»، «القصیده النحویه المیمیه»، «کتاب التجنیس»، «کتاب القوافی» و کتابی تحت عنوان«فی العروض و القافیه» اشاره کرد. قرطاجنی دیوان شعر هم دارد که آن را «المجموع» نام نهاده و توسط عثمان الکعاک مورد تحقیق قرار گرفته است. از جمله آثار گرانبهای وی اثر موسوم به «المقصوره» است که ما در صدد تحقیق و بررسی آن می باشیم. مقصوره فراهم آمده از چند مجموعه ی شعری است که یا از نظر محتوی و یا از حیث سبک شعری و یا از هر دو جنبه مورد توجه واقع گردیده اند. به تعبیری دیگر، مقصوره نوع خاصی از قصاید است که علاوه بر دارا بودن رویّ مقصور، از لحاظ سایر ویژگیهای محتوایی و سبکی نیز ممتاز از انواع دیگر شعری است. معروف است که قرطاجنی هنگامی که از مراکش به تونس نقل مکان کرد- که به آن اشاره کردیم- در دربار حفصی ها پذیرفته شد و جایگاه و منزلتش نزد آنان بالا رفت و با استفاده از این فرصت، به تصنیف مقصوره پرداخت، او در مقدمه ی آن یاد آور شده که آن را در مقابله با مقصوره ی ابن درید و به منظور ستایش خلیفه ابو عبدالله المستنصر و گرفتن انعام از او سروده است و به همین منظور از دفاع خلیفه از اسلام ومسلمانان بحث به میان آورده است. پس هدف اصلی شاعراز خلق این اثر همان مدح و ثنای خلیفه و ستایش اعمالی است که در راستای مصلحت اسلام و مسلمانان انجام داده بود. مقصوره ی حازم سرشار از مضامین مختلف و صنایع ادبی گوناگون است چیزی که استحکام و زیبایی رابدان بخشیده است. حازم قرطاجنی دارای نظریات شعری خاصی است که در کتاب «منهاج البلغاء و سراج الأدباء» به آنها اشاره نموده است. این نظریات حول محور فرآیند ارسال و تلقی یا همان پیغام شعری می چرخند که شاعر آنها را بنا نهاده و به تحلیل و تبیین آنها پرداخته است برای اینکه فرستنده ی پیغام شعری بتواند در راه قانع ساختن گیرنده ی پیغام موفق شود.
سید حسین حسینی گوشکی علی گنجیان خناری
الملخص یهدف البحث إلی إثراءموضوع السخریّه فی المکاتب العلمیه،والدراسات المتخصصه فیهذاالمجال.لأن السخریّه فن أدبی قائم بذاته یستحق الدراسه والبحث،وقدتناوله کثیرمن الأدباءعلی مرّالعصور . جاءالبحث فی مقدمه، وثلاثه فصول،تناولت المقدمه أھمیه الدراسه، وسبب اختیارها،وتناول الفصل الأول تعریف السخریه، بواعثها وأهدافها وأسالیبها وتطورها فی الأدب العربی عبر العصور، کما وقد درس سیره الشاعرین أحمد مطر ومحمدالماغوط الشخصیه والأدبیه وتناول الفصل الثانی مضمون السخریه و شکلها، لدی أحمد مطر،وتناول الفصل الثالث مضمون السخریه و شکلها لدی محمد الماغوط. وتوصل البحث إلی أنّ أحمد مطر قد اتخذ السخریه أسلوباً فی شعره فتجلّت فی کلّ شعره واصبح طابعه فی کل جوانبه وهو فی قالب الشعر الحر. وقد استطاع الشاعر أن یستخدم ألوان السخریه بغزاره لاسیما فی المجال السیاسی، فالسخریه عنده سلاح هجومی لایخرق الأعراف ولایتحدّی القوانین إذا أحسن استخدامه ظاهراً أو باطناً فی عبارات والتفاتات ذکیه. ولکن الماغوط أفاد من السخریه فی بعض أشعاره للنقد والاعتراض، فنری قصائد ساخره هنا وهنا فی مجموعاته الشعریه وفی قالب القصیده النثریه وأنه استخدم السخریه فی مجالات متنوعه، دون أن تطغی السخریه علی شعره وأن السخریه فی شعرالشاعرین لیست من قبیل التشفی الشخصی، بلهیسخریه الناقدین المصلحین،الّذان یبرزان العیوب للتخلص منها بأسلوب ساخر . الکلمات الدلیلیه: السخریه، أحمد مطر، محمد الماغوط، المضمون، الشکل.
زهرا بافقی علی گنجیان خناری
در این پژوهش که تحت عنوان « زن در لزومیات معری » می باشد سعی شده است ضمن مطالعه دوران زندگی شاعر از جهات مختلف سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی و با بهره برداری از روشهای نقدی نوین یعنی نقد روانشناختی ، اجتماعی و تاریخی به بررسی اشعار معری در مورد زنان پرداخته شود تا بدینوسیله به هدف پژوهش که پی بردن به انگیزه و چرائی گویش این اشعار است ، نائل آئیم .
کبری راستگو مجید صالح بک
ساختارگرایی شکل گرا، یکی از مهم ترین رویکردهای نقد ادبی معاصر است که ناقد در آن، به دور از هرگونه عامل موثر خارجی ( شرایط اجتماعی و سیاسی و بیوگرافی ادیب ) تنها به ساختار متن و سطوح مختلف آن نظیر: سطح آوایی، نحوی ( جمله )، ادبی و معنایی و نیز تعیین جفت های متقابل میان واژه ها رو می کند. چه این جفت ها، نوعی تضاد و جدایی را سبب می شوند که ادیب، آن را در میان دو جهان متضاد به وجود می آورد. با این مقدمه، مجموعه حاضر برآنست تا سطوح آوایی، نحوی ( جمله )، ادبی و معنایی شعر ابن فارض را در پرتو ساختارگرایی شکل گرا بررسی کرده و از نیروی الهامی آن پرده بردارد. ماحصـل این خوانش، آن است که ساختار آوایی شعر ابن فارض با نگرش درونیوی هماهنگ می باشد. این هماهنگی، در تکرار آواها همراه با صفات و مخارج حروفشان نمایان شده است تا بیانگر معانی پنهان در شخصیت شاعر و نیز جدال ناشی از جفت های متقابل باشد. در سطح جمله، شگرد هنجارگریزی یا انحراف از نرم، موجب انسجام جملات با ژرف سـاخت متن می باشد. در سطح ادبی نیز، دو تکنیک انسان وارگی و حس آمیزی،به غریب سازی/ آشنایی زدایی و برجسته سازی تصاویر شاعر کمک کرده است. و سرانجام، در سطح معنایی،تعامل شاعر با متون پیشین، حاکی از آن است که ساختارگرایی در برخی از سطوح تحلیلی خود به قضایای خارج از ساختار متن نیز می پردازد.
فاطمه بیات فر علی گنجیان خناری
ادبیات داستانی از غرب به ایران و کشورهای عرب زبان وارد شده است و کاربران ایرانی و عربی به علت های مختلف در معادل سازی برای این اصطلاحات با مشکل مواجه بوده اند، به همین سبب در این پژوهش اصطلاحات ادبیات داستانی را در این سه زبان بررسی کرده ایم و در فصلی مستقل، معادل های عربی و فارسی، برای اصطلاحات ادبیات داستانیِ انگلیسی ارائه داده ایم. در مواردی که معادلی برای این اصطلاحات یافت نشد، براساس استدلال هایی چون: استدلال سابقه، استدلال نگرش، استدلال هم آوایی و... برای اصطلاح مورد نظر، معادل ساخته ایم، همچنین برای سنجش توانمندی های این دو زبان در ساختِ معادل، نمونه هایی را به صورت تطبیقی بررسی نموده و در نهایت به بحث دربار? این معادل ها از منظر وام واژه پرداخته ، و فصلی را به عناصر ساختاری داستان اختصاص داده ایم و به صورت تطبیقی معادل های فارسی و عربی این اصطلاحات را بررسی نموده ایم. در فصل آخر این پژوهش، نتایج حاصل شده از این مباحث را -مثلِ تحت اللفظی بودن اغلب معادل ها؛ عدم نیاز به معادل سازی برای برخی اصطلاحات و غیره- گنجانده ایم.