نام پژوهشگر: حسین محققی

تأثیرآموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی برادراک شایستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه اول متوسطه در درس زبان انگلیسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1390
  مجید جعفری   ابوالقاسم یعقوبی

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر ادراک شایستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی بود. جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان پسر پایه اول متوسطه شهر همدان به حجم 4435 نفر بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 60 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایشی هر یک به طور جداگانه به مدت 8 جلسه تحت آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (یک گروه تحت آموزش راهبردهای شناختی خودتنظیمی و گروه دیگر تحت آموزش راهبردهای فراشناختی خودتنظیمی) قرار گرفتند. برای گرد آوری داده ها از مقیاس ادراک فرد از شایستگی خود و نمرات درس زبان انگلیسی دانش آموزان در پایه سوم راهنمایی (پیش آزمون) و نمرات نوبت اول در پایه اول متوسطه (پس آزمون) استفاده شد. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون t در گروه های مستقل، اثر بخشی شیوه های مختلف آموزش بر ادراک شایستگی را نشان داد؛ ولی در مورد تأثیر دو روش آموزشی بر پیشرفت تحصیلی در درس زبان انگلیسی نتایج حاصل از آزمون t در گروه های مستقل تنها برای روش آموزش راهبردهای شناختی خودتنظیمی معنا دار بود. همچنین نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک راهه مشخص کرد که بین میزان تأثیر آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی خودتنظیمی بر ادراک شایستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی تفاوت معناداری وجود دارد؛ یعنی راهبردهای شناختی خودتنظیمی تأثیر بیشتری بر هر دو متغیر وابسته داشته است. به عنوان نتیجه جانبی نیز مشخص گردید آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (راهبردهای شناختی خودتنظیمی و راهبردهای فراشناختی خودتنظیمی) بر افزایش این راهبردها در دانش آموزان موثر می باشد.

تأثیرآموزش مدیریت زمان بر اضطراب امتحان و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه اول دوره متوسطه همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1390
  ناهید الفتی   ابوالقاسم یعقوبی

پژوهش حاضر به منظور شناسایی تأثیر آموزش مدیریت زمان بر اضطراب امتحان و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش-آموزان دختر پایه اول متوسطه شهر همدان انجام شد. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه مورد مطالعه کلیه دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شهر همدان در سال تحصیلی 90-1389 بودند که تعداد آنها 3734 بود. تعداد 60 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی و پس از اجرای پرسشنامه های اضطراب امتحان (tai) و انگیزش پیشرفت تحصیلی (ism)، و بر اساس کسب رتبه درصدی بالای 70 در پرسشنامه اضطراب امتحان انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل به طور برابر (30 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 10 جلسه، آموزش مدیریت زمان را دریافت نمودند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات، پس آزمون پرسشنامه های ذکر شده از دانش آموزان گرفته شد و داده ها با استفاده از نرم افزار spss و با به-کارگیری روش آماری کوواریانس چندمتغیره و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش مدیریت زمان موجب کاهش اضطراب امتحان و افزایش انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش-آموزان شده است. بین اضطراب امتحان و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه منفی معنی دار وجود دارد و میزان تأثیر آموزش مدیریت زمان براضطراب امتحان بیشتر از انگیزش پیشرفت تحصیلی بوده است.

مقایسه اثربخشی فنون مختلف آموزش تفکر خلاق بر خلاقیت و خودپنداره دانش آموزان پسر پایه اول دوره متوسطه منطقه سردرود در سال تحصیلی 1390-1389
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1390
  سید علی مرتضوی مهران   ابوالقاسم یعقوبی

این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی فنون مختلف آموزش تفکر خلاق (بارش فکری، اسکمپر و سینکتیکس) برخلاقیت و خودپنداره دانش آموزان پسر پایه اول دوره متوسطه منطقه سردرود شهرستان رزن ( استان همدان) انجام پذیرفت. روش : جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه اول متوسطه منطقه، روش تحقیق، نیمه آزمایشی و طرح مورد استفاده از نوع گروه های کنترل نابرابربود. چهارکلاس از دانش آموزان سال اول متوسطه ( شامل 70 نفر) با استفاده از نمونه گیری خوشه ای در چهارگروه بارش فکری، اسکمپر، سینکتیکس و کنترل قرارگرفتند. برای گردآوری اطلاعات در پیش-آزمون و پس آزمون از پرسشنامه های خلاقیت عابدی و خودپنداره ساراسوت استفاده شد. پس از 10 جلسه آموزش 90دقیقه ای به روش های مختلف از جمله سخنرانی، پرسش و پاسخ ، نمایشی، و عملی و... برای گروه های آزمایشی، از همه گروه ها پس آزمون گرفته شد. نتایج چگونگی تأثیر آموزش فنون مختلف خلاقیت بر متغیر وابسته خلاقیت با استفاده از تحلیل کوواریانس ساده (ancova) و چگونگی اثر بخشی آموزش فنون مختلف خلاقیت بر متغیر وابسته خود پنداره با تحلیل تی برای گروه های مستقل، مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد که از بین گروه های سه گانه آزمایشی، آموزش فن بارش-فکری بر خلاقیت تأثیر مثبت داشته (05/0p<) و دو فن دیگراثر معنی داری برخلاقیت نداشتند(اثر بخشی گروه آموزشی اسکمپر اندک و غیر معنی دارو گروه آموزشی سینکتیکس کاملا"بی تأثیر). همچنین آموزش دو فن بارش فکری ( در سطح 01/0p<) و اسکمپر (در سطح 05/0p<) در افزایش خودپنداره دانش آموزان موثر بوده ولی آموزش فن سینکتیکس تأثیری در افزایش خودپنداره دانش آموزان نداشت.

بررسی عوامل موثر بر تضاد نقش های زنان و رابطه آن با تعارضات خانوادگی در شهر همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1390
  زهره بختیاری سفر   اسماعیل بلالی

چکیده: زنان در مسیر توسعه، خواهان ورود بیشتر به عرصه اجتماع و تجربه نقش های مدرن و رهایی از چارچوب نقش های سنتی بوده اند. با وجود افزایش سطح تحصیلات و توانمندی های زنان در عرصه های شغلی و اجتماعی، نقشهای سنتی آنان (به ویژه خانه داری و بچه داری) هم چنان بر دوش آنان سنگینی می کند. حاصل انجام کلیه وظایف مربوط به نقش های مدرن و سنتی، برای زنان شاغل، می تواند خستگی، فرسایش و احساس ناکامی و یا در روابط زناشویی منجر به تنش های ارتباطی و مشاجرات خانوادگی باشد.در این تحقیق که بر روی زنان 25-50 ساله در سطح شهر همدان انجام شده، سعی بر آن بوده که با سنجش میزان تضاد نقش های آنها، رابطه بین تجربه تضاد نقش را با تعارضات خانوادگی مورد بررسی و اندازه گیری قرار دهیم. این پژوهش به روش پیمایشی بر روی گروه نمونه 260 نفری انجام شده و ابزار اندازه گیری آن پرسش نامه بوده است. با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس به بررسی رابطه بین متغیرها و آزمون فرضیات پرداخته ایم. مطابق یافته های پژوهش، جامعه پذیری جنسیتی (متغیر اصلی مستقل) با ابعاد تقسیم کار جنسیتی، نقش مادری، نوع نگرش زن و شوهر به اشتغال زنان و هم چنین میزان باورمندی زنان به کلیشه های جنسیتی، رابطه مثبت و مستقیم با تجربه تضاد نقش در زنان داشته و تضاد نقش نیز عامل موثر در تجربه تعارضات خانوادگی زنان مورد تحقیق بوده است.

مقایسه تأثیر روش های چندحسی و فراستیگ، بر اصلاح عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان پسر پایه دوم ابتدایی شهر همدان.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1391
  مریم غفوری آثار   ابوالقاسم یعقوبی

هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر دو روش آموزشی چندحسی و فراستیگ بر اصلاح عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان پسر دوم ابتدایی شهر همدان انجام شد. روش: آزمودنیها 45 نفر از دانش آموزان نارساخوان پایه دوم ابتدایی مدارس پسرانه شهر همدان بودند که از این تعداد 15نفر در گروه آزمایشی چندحسی فرنالد و 15نفر در گروه آزمایشی ادراک بینایی فراستیگ قرارگرفته و 15 نفر دیگر به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. آزمودنیها از جامعه ای انتخاب شدند که با توجه به نظرمعلمان ازطریق چک لیست نارساخوانی و برای همتاسازی و همگنی هوش هر سه گروه، آزمون ریون کودکان، استفاده شد. بعد از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایشی چند حسی فرنالد، 10 جلسه آموزش روش چندحسی فرنالد و گروه آزمایشی ادراک بینایی فراستیگ، 10 جلسه آموزش روش ادراک بینایی فراستیگ، دریافت کردند ولی گروه کنترل هیچ روشی دریافت نکرد. برای انجام پیش آزمون و پس آزمون، از آزمون فلاح چای (1374)، برای هر سه گروه استفاده شد و برای تحلیل یافته ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که گروه آموزش دیده با روش چندحسی فرنالد و گروه آموزش دیده با روش ادراک بینایی فراستیگ، در خواندن، درک معنی جملات و عملکرد خواندن، عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند. در ضمن، گروه آموزش دیده با روش چندحسی فرنالد در خواندن و درک معنی جملات، عملکرد بهتری نسبت به گروه آموزش دیده با روش ادراک بینایی فراستیگ، داشتند. نتیجه گیری: روشهای آموزشی چندحسی فرنالد و ادراک بینایی فراستیگ می تواند موجب بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان پسر نارساخوان شود و از میان این دو روش، روش چندحسی فرنالد، را می توان به عنوان روشی اثربخش تر در بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان، به کار برد.

بررسی تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر تعلل ورزی و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1391
  راحله دولتی   ابوالقاسم یعقوبی

پژوهش حاضر به منظور شناسایی تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر تعلل ورزی و خودپنداره تحصیلی دانش-آموزان دختر پایه اول متوسطه شهر فامنین انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه کلیه دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شهر فامنین در سال تحصیلی 91-1390 بودند که تعداد آنها 177 نفر بود. پرسشنامه های تعلل ورزی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی جهت غربال گری بر روی آنها اجرا شد؛ سپس افراد نمونه به صورت تصادفی ساده از بین افراد تعلل ورز و گروه دیگر با خودپنداره تحصیلی پایین انتخاب شدند و با استفاده از انتصاب تصادفی در دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل (هرکدام 15 نفر) قرار گرفتند. نمره غربال گری به عنوان پیش آزمون در نظر گرفته شد. آزمودنی های گروه های آزمایش به مدت 12 جلسه، آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (شناختی، فراشناختی و مدیریت منابع) را دریافت نمودند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات، پس آزمون با استفاده از پرسشنامه های ذکر شده برای چهار گروه اجرا شد و با استفاده از نرم افزار spss و با به کارگیری روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی موجب کاهش تعلل ورزی تحصیلی و افزایش خودپنداره تحصیلی دانش آموزان شده است.

بررسی جامعه شناختی درماندگی آموخته شده در مراجعه کنندگان به سازمان ها و ادارات شهر تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1391
  زهرا صمدی اخی جان   علی محمد قدسی

بر اساس نظریه ی سلیگمن و نتایج حاصل از این پژوهش، درماندگی آموخته شده در اشخاص مستلزم یادگیری این نکته است که «هر کاری که انجام بدهم، اثری ندارد». این افراد منفی نگر و بدبین به احتمال بیشتری در برابر درماندگی تسلیم می شوند و احتمال بروز افسردگی در آن ها نیز بیش از سایرین است. بدبینی، حتی مقاومت افراد را در برابر بیماری های جسمانی کاهش می دهد. درماندگی آموخته شده ریشه در عوامل اجتماعی مختلف دارد. لذا به منظور مهار موثر آن نیز لزوماً باید به تدابیری متوسل شد که کلیه ی زمینه های ظهور درماندگی آموخته شده را مورد توجه قرار دهد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، چنانچه فرد احساس کند که توانایی کنترل بر شرایط را ندارد، از دست یابی به هدف یا اهداف خویش باز می ماند. احساس ناکامی در وی شکل گرفته و در عملکردهای آتی دچار تزلزل و بی ثباتی می شود. او به این نتیجه می رسد که تلاش و پی گیری های وی هیچ فایده ای ندارد. لذا در مرحله ی ذهنی، درماندگی را می آموزد و آن را به عملکردهای بعدی تعمیم می دهد. زیرا بین پیامد نتیجه و عمل هیچ پیوندی مشاهده نمی کند. به دنبال آن در سطوح وسیع تر یعنی سطوح اجتماعی نیز منفعل عمل می کند. چون درماندگی را آموخته است و بر این باور است که بین عملکردها و نتایج تلاش خود رابطه ای وجود ندارد.

تاثیر تقویت مهارت های حرکتی بر رشد زبان کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  معصومه حمزه   فرناز کشاورزی ارشدی

پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تقویت مهارت های حرکتی بر رشد زبان دانش آموزان کم توان ذهنی دختر انجام شد. نمونه آماری دانش آموزان دختر کم توان 8 تا 12 سال مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1392-1391 شهر همدان بودند. آزمودنی ها به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای سنجش رشد زبان از آزمون رشد زبان و برای انجام تقویت مهارت های حرکتی از پروتکل تقویت مهارت های حرکتی محقق ساخته استفاده شد. از آزمودنی ها پیش آزمون رشد زبان گرفته شد و بعد از 10 جلسه تمرین و تقویت مهارت های حرکتی ، پس آزمون گرفته شد. برای آزمون معناداری تفاوت مشاهده شده بین زبان آوایی، نحوی و معنایی دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون وکنترل اثر نمره های پیش آزمون از تحلیل کوواریانس استفاده شد و نمرات هر دو گروه با هم در هر سه حیطه رشد آوایی ،رشد نحوی و رشد معنایی زبان بررسی شد. مقایسه و تجزیه و تحلیل داده های دو گروه آزمودنی ها نشان داد تقویت مهارت های حرکتی بر رشد زبان کودک در سه حیطه رشد آوایی، رشد نحوی و رشد معنایی تاثیر مثبت و معنا دار در سطح 05/0 دارد. کلید واژه ها: مهارت های حرکتی، رشد زبان،دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر

رابطه بین برنامه درسی پنهان با تحلیل رفتگی آموزشی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1392
  صدف ایمانی   ابوالقاسم یعقوبی

??هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین برنامه درسی پنهان با تحلیل رفتگی آموزشی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان بود. طرح پژوهشی مورد استفاد از نوع پیمایشی- توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی سال آخر دانشگاه بوعلی سینا که در سال تحصیلی 1392-1391 مشغول به تحصیل بودند را تشکیل داد که این تعداد 1382 نفر بودند که طبق جدول نمونه گیری مورگان حجم نمونه 302 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه‏ای نسبتی از میان دانشکده های دانشگاه انتخاب، و اطلاعات بااستفاده از پرسشنامه های تحقیق(پرسشنامه تحلیل رفتگی آموزشی برسو و همکاران 1977 و پرسشنامه محقق ساخته برنامه درسی پنهان) گردآوری شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده‏ها در تمامی فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون و با استفاده از نرم افزار spss 21 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین برنامه درسی پنهان و تحلیل رفتگی آموزشی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا رابطه معناداری منفی وجود دارد. و همچنین بین برنامه درسی پنهان و ابعاد تحلیل رفتگی آموزشی(خستگی هیجانی، بدبینی تحصیلی و ناکارآمدی تحصیلی) دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان رابطه معناداری منفی وجود دارد.

پیش بینی خودکارآمدی بر اساس ترس از موفقیت،افکار اضطرابی،ادراک ریسک و نقش جنسیتی در میان دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1392
  فاطمه حدادی   ابوالقاسم یعقوبی

چکیده: این پژوهش با هدف پیش بینی خودکارآمدی براساس ترس از موفقیت، افکار اضطرابی، ادراک ریسک و نقش جنسیتی در میان دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا انجام پذیرفت. برای این منظور، نمونه ای شامل 317 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی شهر همدان به روش نمونه گیری تصادفی به صورت طبقه ای نسبی انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های ادراک خودکارآمدی عمومی شرر فرم 17 سوالی، آزمون ترس از موفقیت لاورنس و کارترین فرم 28 سوالی، پرسشنامه افکار اضطرابی ولز فرم 22 سوالی، فهرست ادراک ریسک بنتین فرم 7 گزاره ای و پرسشنامه نقش جنسیتی بم فرم 60 ماده ای استفاده شد. نتایج با استفاده از روش رگرسیون چندگانه مورد ارزیابی قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که حدود 5/28 درصد تغییرات متغیر خودکارآمدی توسط عوامل موردنظر ناشی می شود که مقدار متوسطی است و نشان می دهد که عوامل دیگری در تغییرات خودکارآمدی تأثیر گذارند. در ضمن سهم متغیرهای ترس از موفقیت، افکار اضطرابی، ادراک ریسک در پیش بینی خودکارآمدی معنادار است.ولی عامل نقش جنسیتی معنادار نیست. واژه های کلیدی: خودکارآمدی – ترس از موفقیت – افکار اضطرابی – ادراک ریسک – نقش جنسیتی

بررسی تاثیر آموزش زبان دریافتی بر جمله سازی دانش آموزان آسیب دیده ی شنوایی پایه پنجم شهر همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1392
  نعمت اله سلطانی   ابوالقاسم یعقوبی

دانشگاه بوعلی سینا مشخصات رساله/پایان نامه تحصیلی عنوان: بررسی تاثیر آموزش زبان دریافتی بر جمله سازی دانش آموزان آسیب دیده ی شنوایی پایه پنجم شهر همدان نام نویسنده: نعمت اله سلطانی نام استاد/اساتید راهنما: دکتر ابوالقاسم یعقوبی نام استاد/اساتید مشاور: دکتر حسین محققی ، دکتر یوسف آرام دانشکده?: اقتصاد وعلوم اجتماعی گروه آموزشی: روان شناسی رشته تحصیلی: روان شناسی تربیتی گرایش تحصیلی: روان شناسی تربیتی مقطع تحصیلی: کار شناسی ارشد تاریخ تصویب پروپوزال: 28/08/1391 تاریخ دفاع: 26/06/1392 تعداد صفحات: 133 چکیده: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش زبان دریافتی و دستور زبان (انطباق فعل وفاعل در زمان حال) بر جمله سازی دانش آموزان آسیب دیده ی شنوایی می باشد . 12 دانش آموز آسیب دیده ی شنوایی پایه ی پنجم ابتدایی که دارای افت شنوایی شدید وعمیق بودند به طور تصادفی در دو گروه 6 نفره جایگزین شدند ، مطالعه به روش نیمه آزمایشی انجام شد .در هر دو گروه پیش آزمون اجرا شد ، سپس در 10 جلسه 45دقیقه ای زبان دریافتی و دستور زبان (انطباق فعل وفاعل در زمان حال ) به گروه آزمایش،آموزش داده شد . بعد پس آزمون در مورد هر دو گروه به عمل آمد . ابزار پژوهش در این مطالعه آزمون محقق ساخته بود . روایی محتوایی آزمون با استفاده از نظر 5 معلم ، یک گفتار درمانگر و یک شنوایی شناس بین خوب و عالی ارزیابی شد و پایایی آن با روش باز آزمون وضریب همبستگی پیر سون r=0/94محاسبه شد . داده ها با روش مقایسه میانگین ها در پیش آزمون وپس آزمونِ هردوگروه آزمونtزوجی وتحلیل کوواریانس مورد بررسی قرارگرفتند. یافته ها : میانگین نمره های جمله سازی حاصل از پس آزمون گروه آزمایش در مورد آموزش زبان دریافتی ، تفاوت معنا داری نسبت به میانگین نمره های پیش آزمون هردو گروه و پس آزمون گروه کنترل نشان دادند. اما میانگین نمره های جمله سازی حاصل از پس آزمون گروه آزمایش در مورد آموزش دستور زبان اختلاف معنا داری با میانگین نمره های پیش آزمون هر دوگروه و پس آزمون کروه کنترل نشان ندادند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گیری کردکه بهتراست آموزش زبان در مورد ناشنوایان در سطح جمله صورت گیرد. واژه های کلیدی: زبان دریافتی ، دستور زبان ، انطباق فعل وفاعل ، جمله سازی ،دانش آموزان آسیب دیده ی شنوایی

بررسی تاثیر بازی با حروف الفبای فارسی بر خلاقیت دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی 91-92
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1392
  ساره قائمی   حسین محققی

هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر بازی با حروف الفبای فارسی بر خلاقیت دانش آموزان پایه سوم ابتدایی بود. طرح پژوهشی مورد استفاده در این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم ابتدایی شهر همدان که در سال تحصیلی 1391-1392 در مدارس این شهر مشغول به تحصیل بودند تشکیل می دادند. تعداد کل دانش آموزان پایه سوم ابتدایی در مدارس همدان 1427 نفر بود. تعداد 64 نفر(32 نفر از پسران و 32 نفر از دختران) در این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه های استفاده شده در این پژوهش آزمون هوش ریون رنگی کودکان، آزمون خلاقیت تورنس فرم ب و بازی با حروف الفبای فارسی بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یک متغیره و چند متغیره، آزمون تعقیبی و برای محاسبه مداخله آزمایشی بر متغیر های خلاقیت از اندازه اثر به روش گلاس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش واژه سازی از طریق بازی با حروف الفبای فارسی در حد خیلی زیاد بر بهبود خلاقیت و مولفه های آن در دانش آموزان تاثیر داشته است.

بررسی نقش سبکهای دلبستگی, طرحواره های ذهنی و مهارتهای ارتباطی به عنوان پیش بینی تعارض زناشویی در مراجعین دادگاه خانواده استان همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی 1393
  شیما رنجبر   حسین محققی

در بررسی منابع علمی متغیروابستگی در شکل دادن طرحواره های ذهنی نقش اساسی دارد و طرحواره هم در فرایندارتباط با دیگران با تدوین قواعد زندگی می توانند نقش اساسی داشته باشد . سپس در تعامل بین زوجین به دلیل نبود یک دلبستگی ایمن ، طرحواره های ذهنی ناکارآمد به راه افتاده و در ادامه بر الگوی ارتباطی آنها آسیب رسانده و منتهی به تعارض زناشویی می شود . با نگاهی به تحقیقات انجام شده در ایران و سایر کشورها افزایش میزان نارضایتی در ازدواج و اثرات سوء آن بر سلامت جسم و روان همسران و فرزندان ، پژوهش های گوناگونی تاثیر سبکهای دلبستگی ، طرحواره های ذهنی و مهارتهای ارتباطی را بر تعارض زناشویی مطالعه کرده اند اما در این پژوهش ها به هریک از سازه های فوق الذکر به صورت جداگانه نگریسته شده است یا سازه های مورد نظر به صورت یکجا در یک مدل مفهومی نگریسته نشده است .لذا انجام چنین پژوهشی در این زمینه ضروری می باشد . حال هدف این پژوهش پاسخ به این سوال است که آیا سبکهای دلبستگی ، طوحواره های ذهنی و مهارتهای ارتباطی به طورهمزمان می توانند پیش بینی کننده ی تعارضات زناشویی در مراجعین دادگاه خانواده شهر همدان باشند ودرکنارآن تعیین شود که سهم این متغیرهادرمیزان طلاق چقدراست