نام پژوهشگر: مجید شریعت پناهی
محمد هادی بناکار مقصود امیری
انتخاب سهام مناسب جهت خرید و فروش بمنظور کسب عایدات بیشتر مهمترین موضوع سرمایه گذاران در بازار بورس اوراق بهادار می باشد، این در حالیست که در شرایط کنونی بسیاری از سرمایه گذاران براساس شایعات بازار و اخبار غیررسمی اقدام به خرید سهام می نمایند. در این شرایط ارائه مدلی که بتواند سرمایه گذاران را در امر تصمیم گیری کمک رساند، ضروری می باشد. از آنجا که مدل های موجود هر یک دارای مشکلاتی در بکارگیری می باشند، باتوجه به شاخص های موثر در تصمیم گیری سرمایه گذاران با استفاده از تلفیق تکنیک topsis و anp گروهی این تحقیق سبد سهام مناسب را انتخاب و سپس با به کارگیری الگوریتم ممتیک آن را بهینه سازی می کند. ابتدا با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای و براساس نظر خبرگان وزن معیارها محاسبه شده و سپس اطلاعات مورد نیاز 153 شرکت مورد بررسی از واحد آرشیو و سایت اینترنتی سازمان بورس اوراق بهادار و صورتهای مالی شرکت ها جمع آوری و سپس با استفاده از تکنیک topsis ماتریس تصمیم تشکیل و شرکت ها رتبه بندی می شوند. در ادامه براساس سناریوهای مختلف اندازه سبد سهام، شرکت ها به دو گروه تقسیم می شوند و برای هر سناریو بهینه بودن سبد سهام انتخابی با توجه به دو معیار ریسک و بازده مورد بررسی قرار می گیرد. نهایتاً با توجه به مبانی مدل مارکویتز، سبد سهام انتخابی را با به کارگیری الگوریتم ممتیک بهینه سازی می-نماییم. معیارهای به کارگرفته شده در این تحقیق در 4 دسته معیارهای بازار(شامل نسبت قیمت به درآمد، نسبت ارزش بازار به دفتری و نسبت سود تقسیمی)، معیارهای رشد(شامل نرخ رشد بالقوه، نرخ رشد سود هر سهم، نرخ رشد سود خالص و نرخ رشد درآمدها)، معیارهای ریسک(شامل ریسک سیستماتیک، ریسک تجاری و ریسک مالی) و معیارهای سودآوری(شامل بازده حقوق صاحبان سهام، بازده دارایی ها، حاشیه سود خالص، حاشیه سود عملیاتی و سود هر سهم) قرار گرفتند. بیشترین درصد شرکت های قرار گرفته در سبد سهام انتخابی مربوط به صنایع کانه های فلزی، دارو، سیمان و شیمیایی می باشد که می توانند به عنوان صنایع برتر جهت سرمایه گذاری قلمداد شوند.
جواد مرادی علی ثقفی
هدف از مقاله حاضر، آزمون تجربی یکی از مفروضات زیربنایی مدلهای اقتصادی در خصوص رفتار سرمایه گذاران در بازار، با عنوان «منطق گرایی» و ارائه شواهدی از بازار سرمایه ایران در این زمینه است. بدین منظور، به تبع برخی مطالعات خارجی (نظیر فرانکل و لی،1998؛ علی و دیگران، 2003؛ سای، 2004)، از طریق معرفی مفهوم «همگرایی قیمت و ارزش ذاتی» و تأکید بر نسبت ارزش ذاتی به قیمت سهام، به بررسی اثربخشی ساز و کار گزارشگری مالی برون سازمانی، پرداخته می شود. نتایج کسب شده ، حاکی از همبستگی نسبت ارزش ذاتی به قیمت سهام و بازده آتی سهام (اعم از عادی یا غیرعادی) است و با توجه به تمرکز بازدهی سهام، در زیرگروه سهام همگرا از نظر قیمت، عامل اصلی کسب بازدهی غیرعادی مذکور، همگرایی قیمت و ارزش ذاتی سهام است. همبستگی بین اطلاعات حسابداری و گزارشگری مالی و قیمت بازار سهام نیز، مورد تأیید قرار گرفت و نتایج نشان می دهد، اطلاعات مزبور، در شکل گیری عرضه و تقاضای بازار و به تبع آن تغییرات قیمت سهام، موثر است. همچنین یافته ها، حاکی از توان نسبت ارزش ذاتی به قیمت سهام، در پیش بینی بازده آتی سهام (اعم از عادی یا غیرعادی) است و یافته ها موید آن است که از طریق تمرکز بر این نسبت، می توان به کسب بازده غیرعادی مثبت، امیدوار بود. بدین ترتیب، می توان اظهار داشت که سرمایه گذاران فعال قادرند به کمک تحلیل ذاتی سهام، به شیوه ای هدفمند، بازده غیرعادی کسب نمایند. در نهایت اینکه، بازدهی حاصل از قاعده خرید و نگهداری ساده، در مجموع بیش از بازدهی حاصل از قاعده سرمایه گذاری مبتنی بر نسبت ارزش ذاتی به قیمت سهام است.
سحر برقرارجهرمی مجید شریعت پناهی
انتخاب سبد سهام یکی از موضاعات مهم در بحث سرمایه گذاری است که در آن سرمایه گذار با گزینه های بیشماری روبروست و باید بهینه ترین آن گزینه ها را انتخاب نماید.مدل مارکویتز از جمله ابزاری است که ما را در انتخاب سبد بهینه یاری می نماید، اما این مدل نیز دارای مفروضات محدود کننده ای است که سرمایه گذار نمی تواند در دنیای واقعی به طور موثری آن را به کار گیرد. با توجه به این مسئله در این تحقیق سعی بر آن است تا با اضافه نمودن محدودیت های دنیای واقعی از جمله محدودیت آستانه ی خرید ، محدودیت بودجه و محدودیت کاردینال به این مدل، مدلی کاربردی را ارائه نماییم. الگوریتم های تکاملی از جمله الگوریتم ژنتیک محققان را در حل مسائل پیچیده و ترکیبی کمک می نماید. مدل ارائه شده در این تحقیق از جمله آن مدل هاست و برای حل آن از الگوریتم ژنتیک استفاده گردید. به منظور ارزیابی مرز کارای بدست آمده از مدل فوق، آن را با شاخص کل بورس و اوراق بهادار و همچنین آن را با یکی دیگر از روش های هوشمند ، یعنی شبکه عصبی مقایسه نمودیم. به منظور ارزیابی کارایی این مدل در یک صنعت، مرز کارایی که بر اساس سهام موجود در صنعت فلزات اساسی و مدل فوق بدست آمده بود را با شاخص این صنعت مقایسه کردیم. همچنین مرز کارای حاصل از تعداد سهام مختلف را باهم مقایسه نمودیم. نتایج حاصله نشان داد که مدل فوق قادر به دستیابی به بازده غیر نرمال می باشد، با افزایش تعداد سهام مرز کارا بهبود می یابد و مرز کارای حاصل از الگوریتم ژنتیک بالاتر از شبکه عصبی قرار می گیرد.
فراز مسافری راد سعید صحت
به علت عدم لحاظ نمودن هزینه سرمایه و نیز استفاده از اطلاعات حسابداری، انتقادات فراوانی به معیارهای ارزیابی عملکرد سنتی مانند بازده حقوق صاحبان سهام و بازده دارایی ها وارد می باشند. در طرف مقابل ارزش افزوده اقتصادی در عین لحاظ نمودن هزینه فرصت و سود اقتصادی، معیاری بهتری در ارزیابی ارزش ایجاد شده در شرکتها است. در این تحقیق ارتباط میان معیارهای فوق با ارزش افزوده اقتصادی در صنعت بیمه بررسی شده تا مشخص گردد که به چه میزانی معیارهای سنتی مورد اشاره منطبق با معیار ارزش افزوده اقتصادی می باشند و تا چه حد به بهبود ارزش افزوده اقتصادی ایجاد شده در بنگاه کمک می کنند. در این تحقیق شرکتهای مورد بررسی معادل تمامی شرکتهای بیمه فعال در کشور به غیر از شرکتهای بیمه اتکایی می باشد که مشتمل بر 18 شرکت بیمه هستند، برای دوره 4 ساله (1384 تا 1387) مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین باتوجه به آنکه تحقیق فوق کل صنعت را مورد بررسی قرار می دهد و نیز به سبب آنکه ارزش افزوده اقتصادی یک معیار عینی می باشد، لذا از حاشیه ارزش افزوده اقتصادی در محاسبات استفاده شده است. تعدیلات مربوط به محاسبه ارزش افزوده اقتصادی که مشتمل بر تعدیلات مربوط به سرمایه بکارگرفته شده و سود عملیاتی پس از مالیات می باشند، براساس تعدیلات استاندارد ارزش افزوده اقتصادی، حسابداری شرکتهای بیمه و نیز استاندارد حسابداری 28 و مصوبات شورای عالی بیمه، انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که میان بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام با حاشیه ارزش افزوده اقتصادی در صنعت بیمه رابطه نسبتاً قوی و مستقیمی برقرار است. البته این ارتباط در مورد بازده حقوق صاحبان سهام بیشتر می باشد. همچنین جهت مشخص شدن ابعاد بیشتری از رابطه معیارهای سنتی مورد اشاره با معیار ارزش افزوده اقتصادی، ارتباط بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام نیز با "نسبت سود عملیاتی پس از کسر مالیات به مبلغ هزینه سرمایه" نیز بررسی گردید که نتایج آن نیز حاکی از وجود ارتباط مستقیم میان بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام با این نسبت است.
زهرا صداقت مجید شریعت پناهی
از آن جا که ارزش سهام موجود در بورس اوراق بهادار تحت تاثیر عوامل مختلف به ویژه متغیرهای کلان اقتصادی قرار دارد، در این پژوهش اثر نرخ بهره بانکی را بر شاخص قیمت و بازده نقدی(تدپیکس) و شاخص قیمت(تپیکس) بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار دادیم. همچنین تلاش کردیم تا ضمن مرور اجمالی برخی تحقیقات تجربی، رابطه بین متغیرهای کلان اقتصادی(تورم، نرخ ارز، قیمت سکه)با شاخص های سهام بورس اوراق بهادار تهران را در سال های 1380 تا 1387 با استفاده از داده های ماهانه مورد بررسی قرار دهیم. در پایان نیز با محدود کردن جامعه آماری و انتخاب 67 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر نرخ بهره بانکی، تورم، نرخ ارز و قیمت سکه را بر بازده سهام شرکت های منتخب آزمون کردیم و سپس نتایج به دست آمده با سایر تحقیقات مورد مقایسه قرار گرفت. مدل مفهومی استفاده شده در این پژوهش مدل های عاملی می باشد و برای آزمون فرضیه ها از روش آماری رگرسیون استفاده گردید. یافته ها نشان داد که نرخ بهره و نرخ ارز تاثیر مثبت و در مقابل تورم و قیمت سکه اثر منفی بر بازده شاخص قیمت، بازده سهام شرکت های منتخب و بازده شاخص قیمت و بازده نقدی دارند. همچنین تغییرات نرخ بهره تاثیر منفی روی تغییرات بازده شاخص های بورس دارد. اما این روابط از نظر آماری معنی دار نمی باشند. در پایان نیز با توجه به نتایج و یافته های تحقیق پیشنهاداتی ارایه شده است.
علی زینلی مجید شریعت پناهی
ابتدا بنیان های نظری و تجربی مالی نوین بیان گردیده و سپس چالش های نظری و تجربی این بنیان ها بیان گردیده که به ترتیب این چالش ها بنیان های نظری و تجربی مالی رفتاری را شکل می دهند. مالی رفتاری و چند نمونه از سوگیری های رفتاری بیان گردیده و نتایج نشان دهنده این است که اطمینان بیش از حد شایعترین سوگیری رفتاری بین سرمایه گذاران است.
عقیل ارین نژاد فرخ برزیده
در این تحقیق عوامل انگیزشی موثر در تعیین ساختار سرمایه و میزان استفاده از هر منبع از دیدگاه مدیران مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این تحقیق یافتن مهمترین فاکتورهای اصلی تعیین کننده ساختار سرمایه در شرکت هایی که در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده و در تابلو اصلی یا فرعی میباشند، بوده و همچنین عوامل انگیزشی که در تصمیم گیری مدیران در مورد ساختار سرمایه وجود دارد را مورد بررسی قرار می دهیم. بعلاوه این تحقیق بررسی می کند که آیا تئوری ویا تئوری هایی وجود دارند که بتوانند تصمیمات اخد شده در مورد ساختار سرمایه را تشریح نمایند یا خیر؟ بر اساس مطالعات قبلی انجام شده مهمترین ترین تئوریهای که می توانند تشریح کننده انگیزه های مدیران در تعیین ساختار سرمایه باشند شامل تئوری ساختار سرمایه مودیلیانی و میلر، تئوری پست کینزین، تئوری موازنه، تئوری سلسله مراتیب تامین مالی و تئوری موقعیت سنجی بازار می باشد که هر کدام مشخصه و انگیزه های خاصی را دنبال می نماید. در این تحقیق نیز همانند بسیاری از تحقیقات قبلی تئوری های پست کینزین و تئوری موازنه بیشترین حمایت را در تشریح چرایی رفتار مدیران در انتخاب نوع منبع تامین مالی را به خود اختصاص داده اند و تئوری های مودیلیانی و میلر ، سلسله مراتب تامین مالی و موقعیت سنجی بازار در رتبه های بعدی قرار داشته اند.
سهیلا دادوند مجید شریعت پناهی
رویه های کارآمد نظام حاکمیت شرکتی برای عملکرد صحیح بازار سرمایه و کل اقتصاد کشور حیاتی و لازمه جلب و حفظ اعتماد عمومی است. یکی از مکانیزم های مهم این نظام حضور مدیران غیر موظف، در ساختار هیات مدیره جهت نظارت بر عملکرد مدیران اجرایی است. از طرفی یکی از جامع ترین معیارهای ارزیابی عملکرد مدیریت، ارزش افزوده اقتصادی است، که به دلیل محتوای اطلاعاتی که به دست می دهد به بهترین شکل می تواند منعکس کننده نحوه فعالیت مدیران باشد. نظر به اهمیت هر دو جنبه پیش گفته، هدف مطالعه حاضر آزمون رابطه میان ساختار هیات مدیره و ارزش افزوده اقتصادی است. به این منظور صورتهای مالی 100 شرکت پذیرفته شده در بورس طی دوره 87- 1385 جمع آوری گردیده و پس از محاسبه متغیرهای مورد نظر، مدل نهایی تحقیق با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته تخمین زده شده است. نتایج نهایی تحقیق نشان دهنده آن است که رابطه معناداری میان ساختار هیات مدیره و ارزش افزوده اقتصادی وجود ندارد.
نیما محمدی تودشکی مجید شریعت پناهی
اطلاعات از جمله برترین شاخص های تصمیم گیری یک واحد اقتصادی است. سرمایه گذاران جایگاه خاصی را برای اطلاعات بعنوان مهم ترین منبع پیش بینی در نظر می گیرند. ارزش جاری هر واحد تجاری به اطلاعات از آن شرکت و چگونگی تحلیل آن بستگی دارد. در این پژوهش با استفاده از آزمون t استودنت و مدل بال- براون به بررسی وجود محتوای اطلاعاتی دراعلان عرضه بلوک سهام شرکت های خصوصی شده پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق با استفاده از میانگین تجمعی بازده غیرعادی شرکت های مورد بررسی در فواصل زمانی 1375الی 1389 وجود محتوای اطلاعاتی در اعلان عرضه بلوک سهام را تایید می-کنند. در نتیجه ی اعلان عرضه بلوک سهام بدلیل داشتن محتوای اطلاعاتی سبب ایجاد بازده غیرعادی در حول هفته های اعلام می شود.
هانیه روغنیان مجید شریعت پناهی
بازار سرمایه به?عنوان بستر تعاملات مالی و سرمایه?گذاری، نیازمند توجه و نظارت کافی می?باشد. چرا?که نقایص موجود در فاکتورهای زیربنایی آن نظیر کارایی، قانون?گذاری و آموزش سرمایه?گذاران موجب پدیدار شدن انحرافاتی مثل حباب می?شوند. به?طور خلاصه می?توان حباب را یک افزایش شدید و پیوسته در قیمت یک دارایی یا مجموعه?ای از دارایی?ها تعریف کرد که افزایش اولیه آن ناشی از انتظارات خوشبینانه است که سبب افزایش تقاضا و به دنبال آن سبب افزایش قیمت می?شود و این افزایش قیمت اغلب با انتظاراتی در جهت عکس متوقف شده و با سقوط قیمت?ها بحران به?وجود می?آید. در این تحقیق ابتدا به شناخت ماهیت حباب و علل تشکیل?دهنده آن پرداختیم و سپس به کمک مدل تغییر موقعیت (رژیم سوئیچینگ) بروکس وکتساریز (2005) ، نوع خاصی از حباب، یعنی حباب سفته?بازانه در شاخص بورس اوراق بهادار تهران و شاخص 5 صنعت فلزات اساسی، سیمان، کانی?های فلزی، خودرو و ساخت کک و فرآورده?های حاصل از تصفیه نفت، طی سال?های 1383 تا 1387 تشخیص داده??شده??است. عوامل کلیدی در تشخیص این نوع حباب، سایز نسبی حباب و حجم غیرعادی معاملات می?باشند. واژه?های کلیدی: حباب سفته?بازانه، شاخص بورس اوراق بهادار تهران، شاخص صنایع، سایز نسبی حباب، حجم غیرعادی معاملات.
محسن عباسی کلاشی مجید شریعت پناهی
نسبت p/e یکی از پرکاربردترن نسبتهایی است که سرمایه گذاران جهت خرید و فروش سهم از آن استفاده می کنند.شناخت این نسبت و رابطه آن با بازده سهم می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات سرمایه گذاران در تفسیر این رابطه مهم باشد. این ضریب و رابطه آن با بازده در گروههای مختلف یکسان نیست و از صنعتی به صنعت دیگر متفاوت است.بنابراین برای سرمایه گذاران اهمیت فراوانی دارد تا بدانند رابطه دقیق p/e و بازده در هر صنعتی به چه صورتی است تا بتوانند از آن در تصمیمات خود استفاده کنند.هدف تحقیق روشن کردن تفاوت رابطه بین p/e و بازده در گروههای مختلف صنایع بورسی و وجود و یا عدم وجود رابطه بین بازده و p/e و نوع آن می باشد.در این تحقیق 3 صنعت دارو، فلزات و خودرو برای تحقیق انتخاب شدند و رابطه بین ضریب p/e و بازده سهم برای سهانم مختلف این سه صنعت بورسی محاسبه شد.
عبداله شریعتی مجید شریعت پناهی
معیار انتخاب سهام نقش اساسی در تشکیل سبدهای استراتژی معکوس ایفا می کند. نگرش معمول استفاده از بازدهی تجمعی می باشد، درحالیکه بکارگیری این معیار منجر به رتبه بندی سهام بدون در نظر گرفتن ریسک سرمایه گذاری می شود. در این تحقیق استراتژی سرمایه گذاری معکوس بر اساس معیار های راچف و استار به همراه بازدهی تجمعی به عنوان معیارهای انتخاب سهام مورد بررسی قرار می گیرد. بدین منظور نمونه ای از 80 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی فروردین 86 تا اسفند 90 مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج بدست آمده نشان دهنده این موضوع می باشد که اگرچه معیار بازدهی تجمعی بیشترین بازدهی کل را برای سرمایه گذار ایجاد کرده است ولی بهترین بازدهی تعدیل شده بر حسب ریسک برای معیار راچف (95%، 95%) به دست آمده است، به عبارتی نسبت به سایر معیارها، معیار راچف (95%، 95%) بازدهی بیشتری برای هر واحد ریسکی که سرمایه گذار متحمل می شود، ایجاد می کند.
شقایق قربانی الیزه مجید شریعت پناهی
رشد اقتصادی در کشورهایی که بازار سهام کارآمدی دارند، نسبت به کشورهایی که بازار سهام منسجمی ندارند، سریع تر است. از آن جا که ارزش سهام موجود در بورس اوراق بهادار تحت تاثیر عوامل مختلف، به ویژه متغیرهای کلان اقتصادی قرار دارد، در این پژوهش اثر بودجه شرکت های دولتی را بر شاخص قیمت (تپیکس)، شاخص قیمت و بازده نقدی (تدپیکس) بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار دادیم. مدل مفهومی استفاده شده در این تحقیق مدل های عاملی می باشد و برای آزمون فرضیه ها از روش آماری رگرسیون استفاده گردید. یافته ها نشان داد که بودجه شرکت های دولتی اثر منفی بر بازده شاخص قیمت و بازده شاخص قیمت و بازده نقدی دارد. در پایان نیز با توجه به نتایج و یافته های تحقیق پیشنهاداتی ارائه شده است.
محسن مرادی جز صابر شعری
چکیده پژوهش حاضر به بررسی ربطه بین مدیریت سود و نقدشوندگی سهام می پردازد. برای انجام این پژوهش داده های 88 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های 1386 تا 1390 گردآوری و از نظر آماری با بکارگیری مدل های رگرسیونی چندمتغیره مبتنی بر داده های ترکیبی تجزیه و تحلیل شده است. در پژوهش حاضر برای تعریف عملیاتی و اندازه گیری مدیریت سود و نقدشدندگی سهام به ترتیب از مدل تعدیل شده جونز و شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش استفاده شده است. یافته های تجربی حاکی از آن است که فرضیه تحقیق که مبتنی بر رابطه منفی بین مدیریت سود و نقدشوندگی سهام بود، در سطح مناسبی از معنی داری پذیرفته می شود. یافته های پژوهش همچنین بیانگر آن است که حجم ریالی معاملات منجر به کاهش شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش شده و همچنین منجر به افزایش نقدشوندگی سهام می گردد.
محمدرضا ویم تاژ محسن سهرابی عراقی
نوسان در بازارهای مالی یکی از معیارهای مهم تصمیم گیری برای سرمایه گذاری، قیمت گذاری اوراق بهادار، مدیریت ریسک، مدیریت پرتفوی و تدوین مقررات و سیاست گذاری می باشد. صندوق های سرمایه گذاری مشترک نیز به عنوان یکی از نهادهای مالی مهم موجود، از این قاعده مستثنی نیستند و آگاهی از نحوه اثر متغیرهای مهم صندوق های سرمایه گذاری مشترک بر نوسانات بازده بازار و بالعکس، مساله ای قابل توجه برای درک بهتر سازوکار و قوانین حاکم بر بازار است. لذا هدفی که به طور کلی تحقیق دنبال می کند، بررسی تاثیر خالص جریانات نقدی صندوق های سرمایه گذاری مشترک بر نوسانات بازده بازار و بالعکس می باشد. بنابراین این تحقیق بهدو پرسش زیر پاسخ داده است: 1-آیا بین خالص جریانات نقدی صندوق های سرمایه گذاری مشترک و نوسانات بازده بازار رابطه وجود دارد؟ 2-در صورت وجود رابطه بین خالص جریانات صندوق های سرمایه گذاری مشترک و نوسانات بازده بازار، آیا این رابطه به صورت همزمان وجود دارد؟ بر این اساس متغیرهای این تحقیق عبارتند از: خالص جریانات نقدی صندوق های سرمایه گذاری مشترک و نوسانات بازده بازار، که برای سنجش رابطه این دو متغیر از مدل بردارهای خودرگرسیون (var) استفاده شده است. همچنین نمونه تحقیق مشتمل بر داده های 27 صندوق سرمایه گذاری مشترک، از ابتدای سال 1389 تا انتهای سال 1390 بوده است. نتایج این تحقیق بیانگر وجود رابطه مستقیم و یک طرفه از سوی نوسانات بازده بازار به خالص جریانات نقدی صندوق های سرمایه گذاری مشترک می باشد که با 2 وقفه معنی دار است.
توحید آتش زای صابر شعری
یکی از مهمترین ابزارهای تعیین نقاط قوت و ضعف عملکرد، شناسایی فرصت ها و تهدیدهای بیرونی شرکت-ها، رتبه بندی شرکت ها است. بدلیل عدم آشنایی متولیان شرکت ها و تحلیلگران بازار سرمایه با مدل های نوین رتبه بندی، اغلب رتبه بندی ها با مفروضاتی صورت می گیرد که شرایط عدم اطمینان در آن لحاظ نمی-شود. در پژوهش حاضر با ترکیب روش ahp با نظریه فازی شرایط عدم اطمینان بگونه ای منطقی و کاربردی مدل سازی گردید. از آنجائیکه درجه اهمیت نسبت های مالی برای گروه های مختلف متفاوت است، از اینرو با استفاده از پرسشنامه توزیع شده بین گروههای مختلف تاثیر گذار در تصمیمات سرمایه گذاران، شامل اساتید دانشگاهی، حسابرسان مستقل و مشاوران سرمایه گذاری: اوزان شاخص ها محاسبه و در نهایت با استفاده از روش topsis شرکت های فعال صنعت فلزات اساسی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1389 رتبه بندی و با رتبه بندی صورت گرفته با مدل ارزش افزوده اقتصادی مقایسه گردید که با توجه به آزمون آماری وجود تفاوت معنادار بین روش های مورد آزمون تایید گردید.
مهدی فریدونی مجید شریعت پناهی
چکیده ندارد.
محمود گودرزی مجید شریعت پناهی
چکیده ندارد.
سیما هاشمی برکادهی مجید شریعت پناهی
چکیده ندارد.
ابوالفضل جعفری پیام حنفی زاده
چکیده ندارد.
بهروز شایانی مجید شریعت پناهی
چکیده ندارد.
مهدی رضوی موسی بزرگ اصل
چکیده ندارد.
علی حقیقت مجید شریعت پناهی
چکیده ندارد.
محمد برهانی فرخ برزیده
چکیده ندارد.
حجت حسن زاده مجید شریعت پناهی
چکیده: روش تعهدی به طور گسترده در حسابداری مورد انتقاد قرار گرفته است که به مدیریت اجازه می دهد از روش های فرصت طلبانه جهت مدیریت سود استفاده کند و با استفاده از مدیریت سود بتواند به طور غیر مستقیم قیمت سهام و واکنش سرمایه گذاران را تحت تاثیر قرار دهند و به اهداف خود دست یازند. در این پژوهش، واکنش بازار به اقلام تعهدی بزرگ و کوچک در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. ما پیش بینی کردیم که بازار تمایل دارد زمانی که اقلام تعهدی سرمایه در گردش منجر به افزایش در سود می شود، به سود غیر منتظره ای که ناشی از اقلام تعهدی سرمایه در گردش است، واکنش کمتری نشان دهد. هدف از این تحقیق تعیین این موضوع بوده است که آیا سرمایه گذاران و تحلیل گران در واکنش به اخبار خوب یا بد ناشی از انتشار اطلاعات حسابداری به اقلام تعهدی سرمایه در گردش توجه داشته اند و آیا واکنش سرمایه گذاران نسبت به اطلاعات حسابداری را تحت تاثیر قرارداده است. بدین منظور برای آزمون تجربی طی سالهای 82 الی 85 در هر سال 102 شرکت انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. در این آزمون شرکتها ابتدا از نظر بزرگی و یا کوچکی سود غیر منتظره طبقه بندی شدند. سپس هر طبقه به طبقات کوچکتر افرایش در سود و یا کاهش در سود طبقه بندی شد. در نهایت به طبقات کوچکتری که شامل اقلام تعهدی، بزرگ مثبت و بزرگ منفی می شود طبقه بندی شد. در واقع در این تحقیق 8 حالت را مورد بررسی قرار داده است. نتایچ این پژوهش نشان می دهد که ضریب واکنش سود، زمانی که افزایش کوچک در سود ناشی از اقلام تعهدی سرمایه در گردش بزرگ مثبت یا منفی است کمتر است. اما زمانی که افزایش سود بزرگ باشد رابطه معنا داری بین اقلام تعهدی سرمایه در گردش بزرگ مثبت با منفی و بازدهی غیر عادی بدست نیامد.
میترا جزایری مجید شریعت پناهی
قیمت سهام تحت تاثیر عوامل مختلف تغییر می کند که به درستی تعداد و میزان تاثیر آنها مشخص نیست و هر کدام از این عوامل به نوعی باعث افزایش یا کاهش در قیمت سهم می شوند. تحقیقات گسترده ای برای شناسایی این عوامل انجام گرفته و همچنان تلاش برای شناسایی بیشتر این عوامل ادامه دارد. در این تحقیق نیز رابطه سه متغیر مهم جریان های نقدی آزاد هر سهم، درآمد باقی مانده هر سهم، رشد سود (درآمد) هر سهم و قیمت سهم مورد بررسی قرار گرفته است تا تصور سرمایه گذاران مبنی برافزایش یا کاهش قیمت ها براثر تغییرات این متغیرها روشن گردد. در این تحقیق سعی بر این بوده است که برای شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 74 تا 84 رابطه برخی عوامل موثر بر قیمت سهام از جمله جریان های نقدی آزاد مربوط به هر سهم، درآمد باقی مانده هر سهم و رشد درآمد های هر سهم با قیمت بازار مورد بررسی قرار گرفته و سپس با توجه به آن قیمت سال 1385 جهت آزمون مورد پیش بینی قرار گیرد. در این راستا پرسش های اصلی این پایان نامه این است که، آیا بین جریان نقدی آزاد هرسهم، درآمد باقی مانده، رشد درآمد مربوط به هر سهم و قیمت هر سهم در بورس اوراق بهادار تهران، رابطه ای وجود دارد؟جهت مطالعه، از میان کلیه شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس تهران تا پایان سال 1384، برحسب تاریخ پذیرش قبل از سال 1374، تعداد 132 شرکت انتخاب گردیده است. کلیه داده های گردآوری شده در نرم افزار excel وارد شده و متغیرهای تحقیق با استفاده از این نرم افزار محاسبه گردیده اند و سپس برای آزمون رابطه بین متغیرها از نرم افزار spss استفاده شده است. ابتدا همبستگی بین این سه متغیر و قیمت بازار مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که تنها بین درآمد باقی مانده و قیمت سهام در بازار سهام تهران همبستگی معنادار وجود دارد. سپس مدل رگرسیونی استخراج شده ارائه گردیده است. جهت بررسی صحت و کفایت مدل، مقادیر درآمد باقی مانده در سال 1385 در مدل وارد گردیده و مقادیر پیش بینی شده توسط مدل جهت مقدار قیمت از معادله فوق مشخص گردیده است. از مقایسه مقادیر واقعی و مقایسه با مقادیر پیش بینی شده توسط مدل رگرسیونی مشخص شده که مدل رگرسیونی ارائه شده جهت تخمین میزان قیمت بر مبنای درآمد باقی مانده مدل خیلی مناسبی نمی باشد. هر چند فرضیه وجود ارتباط معنادار بین این متغیرها با 99% اطمینان اثبات گشته است. لکن باید به این امر دقت کرد که بطور قطع مولفه های بسیاری بر میزان قیمت در طول یک سال یا یک دوره تاثیرگذار خواهد بود که ما در اینجا فقط میزان تاثیر گذاری متغیر درآمد باقی مانده را مورد بررسی قرار داده ایم. مسلماً اگر متغیرهای دیگری نیز در مدل وارد می گردیدند دقت پیش بینی بسیار از وضعیت فعلی بالاتر رفته و میزان همبستگی نیز افزایش پیدا می کرد.