نام پژوهشگر: سید محسن میرباقری
عبدالله علی زاده عین الله خادمی
ایمان از نظر عبدالجبار، انجام طاعات و واجبات و نوافل و دوری از زشتی ها و محرمات است و از اسماء شرعی و مدح به شمار آمده و صاحب آن، مستحق پاداش می باشد. از دیدگاه رازی در لغت، مصدری از «تصدیق» و «امان» و در اصطلاح، تصدیق و معرفت با قلب و اقرار با زبان است و از منظر خواجه در لغت، به معنی «تصدیق» بوده و در اصطلاح، تصدیق قلبی و زبانی، توأمان با یکدیگر است؛ لذا عبدالجبار عذاب فاسق را در آخرت، دائمی دانسته، ولی امام فخر و خواجه نصیر موقت و منقطع می دانند. قاضی بر آن است که «قول، معرفت و عمل»، ارکان ایمان را تشکیل می دهند، در حالی که رازی «معرفت و تصدیق قلبی»، همراه با «اقرار زبانی» را، جزء ارکان ایمان دانسته و خواجه با اندکی تفاوت، «تصدیق قلبی» و «اقرار زبانی» را، از عناصر تشکیل دهنده ی آن معرفی می نماید. هر سه متکلم، به نوعی ایمان را ذو مراتب دانسته اند، منتها قاضی بر آن است که درجات ایمان، به عمل بستگی دارد و رازی قوام ایمان را به «تصدیق» و «گرویدن به حق» و افزایش و کاهش آن را همانند قاضی، به عمل برمی گرداند، ولی نصیر الدین، «ایمان زبانی، تقلیدی، ایمان به غیب، ایمان حقیقی و یقینی» را از مراتب ایمان بر شمرده است. در باب رابطه ی ایمان و عمل، بر اساس رأی عبدالجبار، «ایمان و عمل» عینیت دارد، اما فخر و خواجه، قائل به عدم دخول عمل، در حوزه ی مفهومی ایمان می باشند. عبدالجبار «اسلام» را همانند «ایمان»، از اسماء شرعی و مدح شمرده؛ بنابراین بر اساس دیدگاه او، این دو مقوله با یکدیگر مشابهند. امام فخر و خواجه نصیر نیز، گاهی به تفاوت و گاهی به تشابه این دو مقوله ی دینی، نظر داده اند و معتقدند، از حیث جایگاه و حکم، اسلام و ایمان مغایر یکدیگرند، ولی از لحاظ شرعی و بعضی آیات قرآن، با یکدیگر مشابهند.
سیاوش میرزایی علی اکبر شایسته نژاد
متکلمین اسلامی در معنا وشرایط معجزه ودلالت آن بر صدق مدّعی دارای اختلاف نظراتی می باشند.این تحقیق به بررسی این اختلافات ازدیدگاه سه متکلم بزرگ جهان اسلام یعنی:قاضی عبدالجبار با گرایش معتزلی وفخر رازی با گرایش اشعری وخواجه با گرایش شیعی پرداخته است. نگارنده به شیوه تحلیلی-توصیفی واستفاده از منابع وآثار مهم این سه متکلم کوشیده است تا درسه فصل مجزا پس ازتعریف لغوی ،به بررسی شرایط معجزه از نظر هریک از این سه متکلم ودر فصل آخر به بررسی شباهت ها وتفاوت های آنها بپردازد. ونتیجه این بررسی این است که: عبدالجبار در تعریف معجزه می گوید؛معجزه،فعل حادث وخارق العاده ای که خداوند برای تایید انبیاء بر ایشان جاری می سازد.و دارای شرایطی از قبیل :1-یا خارج ازقدرت هر موجود محدود باشد یادرحدّ قدرتش.2- پس ازادعای نبوّت باشد.3-مطابق ادّعا باشد.4-مخالف جریانات عادی باشد.5-حقیقتاً یاتقدیرا ازسوی خدا باشد.6-از اموراتی باشد که انجام آن از جهت جنس وصفت سخت ودشوار است. امّا فخر می گوید؛معجزه امر خارق العاده،مقرون به تحدّی با عدم معارضه که دارای قیودی می باشد؛1-قید امر:از جهت این که معجزه عادی وغیر عادی می باشد.2-قیدخارق العاده:جهت متمایز ساختن مدّعی از غیر مدّعی.3-قیدمقرون به تحدّی:برای شناخت کاذب از صادق ومتمایز ساختن معجزه از ارهاص وکرامت آمده. 4-قید عدم معارضه:برای متمایز ساختن معجزه ازسحر وشعبده آمده است. خواجه درتعریف معجزه می گوید:کارهای خارق العاده ای که دیگران از آوردن آن چه درقسمت سلبی وچه درقسمت اثباتی ناتوانند. و دارای شرایطی ازقبیل:1-مردم ازآوردن آن عاجز باشند.2-ازجانب خدا باشد.3-در دوران تکلیف باشد.4-توام با ادّعا باشد.5-خارق العاده باشد. وازطریق این معجزات نبوّت پیامبررا به ثبوت می رساند.
سید هاشم میری رستمی زهرا کاشانیها
چکیده : عشق و عقل دو ساحت بنیادین انسان به حساب می آید و شناسایی آن دو به انسان شناسی دقیق تر و صحیح تر می انجامد از آن جایی که در متون دینی تأکیدات فراوانی بر تعقّل و توجّه به بعد عقلانی وجودی انسان و از سیل تأکید بر بعد عاطفی وجود وی به چشم می خورد آشنایی بیشتر با عقل و عشق زمینه را برای درک بهتر پیام دین نیز فراهم می سازد و چون یکی از راه های شناخت انسان به شمار می رود می تواند چیدن میوه ی معرفه النفس که همان معرفه الرب است را نیز به دنبال داشته باشد. در این تحقیق به بررسی نسبت میان عقل و عشق از منظر برجسته ترین چهره های عرفان و حکمت اسلامی(ابن عربی، سید حیدر آملی و ملاصدرا) پرداخته ایم. در فصل دوم پس از بررسی معانی لغوی و اصطلاحی عقل و عشق از منظر فلسفه و عرفان به سنجش اجمالی نسبت آن دو پرداخته شده و تبیین محتوایی مفردات پژوهش صورت گرفته است. بررسی تطبیقی دیدگاه های این سه اندیشمند و بیان وجوه تشابه و تفارق دیدگاههایشان نشان می دهد در هر سه دیدگاه به دو مقوله ی « عقل » و «عشق » هم از حیث معرفت شناسی و هم از حیث وجود شناسی توجه شده است و ضمن احترام ویژه به نعمت عقل ، منبع معرفتی بودن عقل را برای هدایت بشر و وصول او به کمال نهایی و شناخت حقایق عالم کافی نمی دانند .همچنین نشان داده ایم که مطابق دیدگاه هر سه اندیشمند نه تنها بین عقل و عشق تعارض نیست بلکه رابطه ی این دو طولی بوده و همواره عشق در استمرار راه عقل مجازی ، انسان را به عقل حقیقی که همان مقام عشق تامّ و تمام است می رساند. در این میان ملاصدرا با تکیه بر عقل در ارزیابی مکاشفات عرفانی ، راه هماهنگی برهان و عرفان را فراهم نمود و مکاشفات ذوقی را در قالب برهان و استدلال ریخت؛ در نتیجه به شکل بی نظیری در اوج تعالی در حکمت متعالیه هم عقل و هم عشق و هم نسبت بین آنها به بهترین وجهی تفسیر شده است . مطابق حکمت صدرایی هم چنان که عقل ، عاقل و معقول یکی است در بحث از عشق، نیز می توان از اتحاد عشق ، عاشق و معشوق سخن گفت. افزون بر این ها، در این تحقیق می توان تفاوت های فلسفه و عرفان و سیر آگاهانهی فیلسوف برجسته ی اسلامی ملاصدرای شیرازی از فلسفه به سوی عرفان را نیز مشاهده کرد و نمونه ای از تلاش وی برای تقریب عرفان و فلسفه را در قالب حکمت صدرایی به نمایش گذاشت. کلید واژهها: عقل - عشق - ابنعربی - سیّد حیدر آملی - ملّاصدرا
علی رضا لک زایی سید محسن میرباقری
چکیده تدبّر در قرآن یک فرآیند است که از تلاوت آیات آغاز می شود و با تفکّر عمیق و ژرف اندیشی در معنا و مقاصد پیام های مفردات، آیات، سوره ها و کل قرآن، ادامه می یابد و با تعهد و التزام قلبی و عمل به مضامین آن ها ختم می گردد. تدبّر در قرآن کریم دارای مراتب چهارگانه ی عبارات، اشارات، لطایف و حقایق می باشد. قلمرو تدبر غیر معصوم فقط ظاهر الفاظ قرآن است که با تدبّر در این حیطه، متناسب با میزان تلاش فکری و صفای باطن خود قادر خواهد بود حداکثر، تا فهم مرتبه ی سوم صعود نماید. دسترسی به حقایق قرآن در انحصار خداوند و معلمان واقعی قرآن – معصومین علیهم السلام – است. تدبّر در قرآن، وظیفه ای همگانی است، ادای این تکلیف با موانعی به شرح زیر مواجه است: 1- عدم آشنایی بسیاری از مردم با زبان قرآن ( زبان عربی ). 2- عدم آشنایی کافی توده های مردم با فرهنگ و اصطلاحات عصر نزول به خاطر فاصله ی زمانی زیاد. 3- عدم ارائه ی روش تدبّر ساده و بدون اتکا به ابزارها و کلیدهای تخصصی. 4- مهجوریت و محجوریت قرآن در زندگی مردم به حدی که فقط درصد کمی از مردم با آیات قرآن مأنوس هستند. برای این که زمینه ی لازم جهت تدبّر عموم مردم در قرآن فراهم شود، می بایست در مرتبه ی اول، مردم به فقر ذاتی خویش و ضرورت انس با قرآن و تدبّر در آن آگاه شوند. پس از آن، لازم است ترجمه ای دقیق و تدبّری از قرآن کریم- با الهام گیری از روایات معتبر تفسیری معصومین(ع)- تهیه شده و در اختیار توده های مردم قرار گیرد. در گام بعد، روش تدبّری ساده و فراگیر، بدون وابستگی به اصطلاحات تخصصی ارائه و ترویج گردد. در ضمن، این تحقیق با نقد و بررسی روش های تدبّر ارائه شده توسط محمد حسین الهی زاده و ولی الله نقی پورفر، اصول و قواعدی را جهت ارزیابی سایر روش های تدبّر ارائه می دهد. کلیدواژه: قرآن، اهل بیت(ع)، تدبّر، الهی زاده، نقی پورفر
مسلم مرادی سید محسن میرباقری
دین مبین اسـلام وجود مـوجـودات نامحسوس فراوانی را ثابت می کندکـه بر همه جهات عالم گمارده شده اندکه به خوبی ها و نیکی ها دعوت وهدایت می کنند و نـیـز بـرکـات را فـرو می فـرسـتـنـد، اسلام این موجودات را فرشتگان نامیده است و درقرآن اعتقاد و ایمان به ملائکه واجب شمرده شده است. فرشتگان از آفریده های خداوند هستندکه در عالم معنا و روح زندگی می کنند و به ظاهر به دور از چشم مادی ما هستند، ولی هر یک از طرف خداوند مأمور انجام کار خاصی هستند و به تدبیر امورهستی از سوی پروردگارشان اشتغال دارند پژوهش حاضر با محوریت آیات قرآن و روایات ائمه معصومین علیه السّلام به منظور ارائه تصویری صحیح و تعریفی معقول از ملائکه و نقش و جایگاه آنان درنظام هستی از یک سو و زدودن زنگارهای خرافات و عقاید باطل که با گذشت زمان هم دست از دامان این موجودات بر نداشته است وهمچنین نقد برداشت های غلط در رابطه با این موجودات از سوی دیگر به خصوص از دیدگاه علّامه طباطبایی و فخر رازی هدف اصلی این تحقیق بوده است . روش کار دراین پژوهش ، روش کتابخانه ای وتوصیفی همراه با تحلیل های نگارنده برمبنای آیات قرآن و روایات مرتبط با موضوع بحث بوده است . شواهد قرآنی به خصوص از میان تفسیرهای علامه طباطبایی و فخر رازی به عنوان مقیاس ومبنای اصلی بحث در نظر گرفته شده است . نتیجه ی کلی بحث این که در فرهنگ قرآن ، فرشتگان موجوداتی نورانی و معصوم از گناه بوده و ساحت مقدسشان از این که خصوصیات مادیات به خود بگیرد منزه هستند. آنان واسطه تدبیر جهان هستی هستند، هرکدام مقامی مشخص دارند، آن ها نه تنها در این جهان ودر برابر انسان وظایف مشخصی دارند، بلکه در جهان آخرت هم ازهمان لحظه شروع مرگ تا برپایی قیامت و رسیدگی به اعمال انسان ها وظایف مهمّی بر عهده دارند.
احمد موحددوست سید محسن میرباقری
در مقدمه بحث معاد وبرزخ باید گفت که مسأله معاد و برزخ از مسائلی است که انبیاء بعد از دعوت به توحید، مردم را به آن فرا خوانده اند و آن را لازمه ی ایمان به خداوند دانسته اند. در قرآن کریم و در سنت پیامبر اکرم و ائمه این مسئله مطرح شده است و عقل برای شناخت آن متمسک به قرآن و سنت شده است و همه ی اندیشمندان به وجود آن اعتقاد دارند . ااما در مورد پیشینه ی این بحث باید گفت در کتاب های تفسیر و مقالات مستقل وجود دارد امتیاز این بحث ارائه ی آن از دیدگاه ملاصدرای شیرازی و عبد الکریم هوازن قشیری است . یکی به عنوان فیلسوف و عارف شیعی مذهب و دیگری عارفی سنی مسلک می باشد. هدف این مباحث تبیین جهان برزخ و ویژگی های آن از نظر این دو اندیشمند است . نوع تحقیق بنیادی و روش آن تحلیل محتواست و سپس بیان آراء این دو مفسر و تحلیل و نقد آن هاست. و برخی از نتایج تحقیق عبارت اند از : معنای لغوی برزخ و اصطلاحی آن، بیان دلایل قرآنی و روایی در وجود عالم برزخ، ذکر آثار تربیتی اعتقاد به این جهان برای کسانی که آن را با اعتقاد کامل بپذیرند و ذکر برخی ویژگی های دیگر این عالم.
ذکری علوی پور سید محسن میرباقری
«بسم الله الرحمن الرحیم» چکیده : اختلاف میان مسلمانان در دیدگاههای کلامی - به طور عام - و دیدگاههای خاص تفکر وهابیت در زمینه توحید وشرک ومصادیق آن در تقابل با عموم مسلمین - به طور خاص- زمینه انجام این تحقیق را فراهم نموده است. عمده تفاوتها نشأت گرفته از شبهه هایی است که وهابیون نسبت به گروههای دیگر از مسلمانان، در پرستش خدا و شریک قائل شدن برای اوایجاد و مطرح کرده اند. بدین ترتیب که برخی از اعمال مسلمانان که جنبه تعظیم وتکریم دارد ، در نظر وهابی ها مصداق شرک است . از این گونه اعمال موارد زیر را می توان نام برد: زیارت قبور ، برپایی مراسم خاص برای ولادت یا شهادت و رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله) و ائمه هدی (علیهم السلام) وسایر افراد صالح و چهره های بزرگ مذهبی ،درخواست شفاعت از آنان ، توسل به اولیاء الهی،درخواست دعای خیر و... آنان این اعمال را نوعی شرک تلقی می کنند چه در حال حیات اولیاء و چه بعد از وفاتشان . میان دیدگاههای توحیدی این گروه با سایر مسلمین نیز تفاوتهایی هست بدین صورت که آن ها - بر خلاف سایرین- برای خدا قائل به جسمانیت هستند.هم چنین معتقدند خداوند در قیامت به چشم سر دیده می شود وبر عرش نشسته است ونیز ازآسمان هفتم به آسمان دنیا فرود می آید. وهابی ها برای اثبات عقایدشان به پاره ای از آیات قرآنی و روایات استناد جسته اند ولی به خاطر عدم دقت لازم و پیش داوری ها بسیار به خطا رفته اند.برای پیش گیری ویا آسیب زدایی از این برداشت های یک سویه ضرورت دارد که به نقد و بررسی دقیقی پرداخته شود. به نظر می رسد بهترین راه برای اثبات مردود بودن استدلالها وضعف حجت ها و براهین آن ها ، استفاده ازآیات قرآن می باشد که در این تحقیق به آن پرداخته شده و آیات استنادی آن ها در هردو زمینه توحید وشرک جمع آوری و به شبهه ها پاسخ داده شده است. کلید واژه ها: وهابیت، توحید و شرک ، مستندات قرآنی ، تجسیم ، شفاعت ، توسل،تکفیر
امین زیرک اصل علی اکبر شایسته نژاد
معاد از اصلی ترین بحث های مطرح شده در قرآن است. آیات بسیاری از این کتاب مقدس به امر معاد و مطالب مربوط به آن اختصاص دارد.به طوری که بیش از یک سوم آیات قرآن در مورد مسائل مربوط به معاد است. از شیوه های قرآن برای مطرح کردن مسائل قیامت، آوردن آیاتی است که موجب تشویق و ترغیب افراد برای رسیدن به درجات عالی بهشت و در مقابل آن انذار افراد، برای خودداری از انجام اعمال ناپسند و جلوگیری از رسیدن افراد، به درکات دوزخ است .در قرآن بسیاری از آیات مطرح شده مربوط به اوضاع و احوال بهشتیان و جهنمیان و وصف بهشت و جهنم است. همچنین برای بهشتیان درجات متفاوتی ذکر شده است و معیار رسیدن به این درجات، داشتن ایمان و عمل صالح است، در مقابل، برای جهنم نیز درکات متفاوتی ذکر شده است، که وجود رذایل اخلاقی و اعمال بد،موجب تقسیم بندی مجرمان در طبقات مختلف جهنم می شود.در یک تقسیم بندی می توان مراتب بهشت و جهنم را به دو دسته تقسیم کرد: 1- مراتبی که در قرآن و روایات مستقیماً در مورد آن صحبت شده است.2- مراتبی که فقط اشاراتی در قرآن و روایات نسبت به آن ها شده است و این مراتب در بین درجات بهشت و طبقات جهنم جای دارند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و وصف مراتب بهشتی و درکاتی که برای جهنم در قرآن و روایات ذکر شده است، می باشد. البته ذکر این نکته لازم است که محوریت با مراتبی است که در قرآن و روایات مستقیماً در مورد آن صحبت شده است. در این پژوهش سعی شده است تا اوصافی که در مورد مراتب بهشت و جهنم در قرآن و روایات بیان شده است، مورد بررسی قرار گیرد. خداوند بخش مهمی از وقایع قیامت را در قالب آیات بهشتی و دوزخی بیان کرده است با تجزیه و تحلیل این آیات می توان به دید بهتر و وسیع تری در مورد مراتب بهشت و جهنم دست یافت. این پژوهش از نوع پژوهش های بنیادی است و به روش شناسایی آیات و فقه الشناسی احادیث با استفاده از متون تفسیری و روایی به وصف مراتب بهشت و جهنم پرداخته است.
محمد اعرجی محمد صالح شریف عسکری
مرگ پدیده ای است که اغلب مردم از آن غفلت می کنند، اگر مرگ مورد یاد آوری قرار گیرد آثار اخلاقی، اجتماعی زیادی می تواند داشته باشد، قرآن کریم درباره مرگ تعابیر مختلفی دارد، از جمله اینکه تصور مرگ برای اولیای الهی لذت آور است، روایات معصومین )علیهم السلام( نیز از توجه به مرگ ویاد آور شدن آن وآثار تربیتی این امر سخنان فراوانی را بیان کرده اند. این نوشتار بر آن است که نکات مطرح شده در آیات وروایات در این زمینه را گردآوری کرده وبرای استفاده پژوهشی فراهم نماید؛ بدین ترتیب که پس از مقدمه، این موضوع به چهار فصل تقسیم شده است: فصل اول آن شامل کلیاتی است که با تعریف موضوع واهداف آن آغاز شده وسپس به پاسخ به چرایی کراهت از مرگ ویاد آن پرداخته وسرانجام با ذکر برخی نظرات وگفته های عرفای مسلمان ودیگر ادیان به پایان می رسد. فصل دوم با عنوان: پیام قرآن کریم واحادیث شریف درباره مرگ؛ شامل ذکرآیات وروایاتی است که در مورد کلیاتی درباره مرگ، مانند به وجود آورنده ومسبب حقیقی مرگ وعوالم پس از آن ونیزعامل اصلی غفلت از مرگ می باشد. فصل سوم نیز با عنوان: موضع گیری انسان ها در برابر عوامل یاد آورمرگ؛ شامل پندپذیری اخلاقی وتربیتی از دیدگاه قرآن کریم، آمادگی برای مرگ از دیدگاه معصومین )علیهم السلام(، بیان عوامل یادآور مرگ وتأثیرات اخلاقی، اجتماعی آن. فصل چهارم نیز با عنوان: توجه به رخدادهای پس از مرگ وآثار اخلاقی، اجتماعی آن؛ پس از معرفی عوالم برزخ ومعاد به بیان آثار فردی واجتماعی توجه به آنها می پردازد. نتیجه تحقیق نیز در بخش خاتمه آمده است.
ایمان الله دادی کندی مجید معارف
در این پایان نامه به بررسی چشم زخم و چگونگی و آثار و پیامدهای آن از دید آیات و روایات و کلام بزرگان آمده است.در مورد چشم زخم در قرآن مبحث مفصلی نیامده است بلکه چیزی که نظر مفسران را به خود جلب می کند در ابتدا شأن نزول آیه 51 سوره قلم می باشد که مفسران بر این اساس به تفسیر این آیه کریمه پرداخته اند.از این آیه برخی معنای چشم زخم را برداشت کرده اند. اما عده ای دیگر آن را معنایی کنایی و در حدشدت خشم تعبیر کرده اند. حتی معتقدند که این آیه دلالت بر تضاد رفتاری کفار دارد، یعنی از طرفی آنها با چشمهای خود به اعجاز نگاه می کنندو وقتی که قرآن برای آنها خوانده می شود مجذوب می شوند و پشت سر پیامبر می گویند که پیامبر مجنون است. و از طرف دیگر همچنین به نظر می رسد آیه ای که در سوره یوسف می باشد، وآیه 51 سوره قلم و آیه حسد (در معوذتین) نیز از جمله آیاتی است که برخی از آن به عنوان مصداق چشم زخم استفاده کرده اند. برخی مفسران از برخی آیات اجمالا به این نتیجه رسیده اند که به مسئله چشم زخم اشاره شده است.غیر از از قرآن منبع دیگری به عنوان روایات و احادیث در اختیار ما قرار دارد و برخی روایات مسئله چشم زخم را مورد اشاره قرار داده اند . بسیاری از دانشمندان امروزی هم معتقدند که برخی چشمها از یک نیروی مغناطیسی خاصی برخوردارند که می تواند مثل اشعه لیزر عمل کند. این مسئله هم از نظر علم و هم از نظر عقل قابل قبول است که نیروهای فوق العاده ای در برخی اعضای بدن هست که تأثیراتی اعمال می کند.از نگاه روایی نیز نه تنها منعی در این رابطه وجود ندارد، بلکه روایاتی وجود دارد که براساس آن می توان گفت مسئله چشم زخم تا حدی قابل قبول است، برای مثال واژه هایی مثل رقیه به معنای تعویذ و نوشتن دعاهایی برای چشم زخم وجود دارد.
علی رضا قدیمی ماهانی سید محسن میرباقری
اسلام و اومانیسم هردو ادعا می کنند که مقام و منزلت انسان را ارج نهاده و به او کرامت و آزادی می بخشند. در اسلام انسان دارای منزلت و کرامت ذاتی بالایی است و ملاک ارزشمندی بندگی خداست؛ افزایش کرامت اکتسابی با شکوفایی قابلیت ها و استعدادهای بالقوه از طریق عبودیت خداوند و غلبه بر هوای نفس حاصل می شود و برعکس. در مکتب اومانیسم نقش خالق از هستی حذف و انسان بجای او می نشیند. خواسته های انسان ارزشمند شده و ارزش اکتسابی برایش محسوب و به آن توصیه می شود! اومانیسم با اتکا به عقل بدون وحی، نادیده انگاشتن مبدأ و معاد، و محور گرفتن نفس انسان، شناخت کاملی از او بدست نمی دهد و انسان با استعدادهای عظیم را در دنیای ماده و طبیعت محدود ساخته، از منزلت و کرامت او می کاهد.
پریسا پناهی حسین صفره
مناجات رابطه انسان با خدای مهربان است. یاد معبود حقیقی دل مناجی را آرامش و اطمینان می بخشد. مناجات خمسه عشر سید الساجدین (ع) مجموعه مناجاتی است که انسان مومن در هر موقعیت روحی می تواند به یکی از آن ها مراجعه نماید و با زمزمه ی آن آرامش را در قلب خود احساس کند. تحقیق حاضر با عنوان بررسی ویژگی های قلب در مناجات خمسه عشر، ضمن مفهوم شناسی قلب در قرآن و روایات، ویژگی های مثبت قلب را در مناجات خمسه عشر مورد بررسی قرار داده است. از جمله ی این ویژگی ها: خوف و رجا، قبض و بسط، ایمان و اطمینان، ذکر و الهام و حبّ قلبی را یاد کرده و آثار و عوامل ایجاد آن را بیان داشته است. همچنین از ویژگی های منفی قلب در مناجات خمسه عشر، این موارد ذکر شده است: موت، قساوت، رَین، طبع، ختم و حجاب و در ادامه نیز به بررسی عوامل ایجاد این صفات منفی قلبی و آثار آن ها و راه رفع آن ها پرداخته است. قلبی که به خدا و آیات کتابش مومن گشته به حقایقی که در زندگی جنبه کاربردی مثبت دارد روی می آورد و صاحبش را با کمک فرهنگ الهی به سوی قرب و لقاء سوق می دهد و به جانب رضایت حق می برد، شایسته عرش الرحمان می باشد. اما بالعکس قلبی که به این موارد پشت کرده باشد در واقع درهای رحمت الهی را بر روی خود بسته و شقاوت خود را اختیار نموده است.
سپیده علیجانی سید محسن میرباقری
از آغاز تاکنون، تاریخ شاهد ظهور وجدان های پاک و بیدار انسان های برگزیده بوده که بیدار کردن وجدان های خفته از بستر جهل و نادانی را بر عهده داشته اند تا از این رهگذر آنان را به سوی خداوند یکتا رهنمون سازند. بدون تردید شناخت سبک زندگی و صفات برجست? این انسان های برگزیده، زمینه را برای رشد و تعالی انسانیت هموار می سازد. حضرت نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد علیهم السلام، از مصادیق بارز و آشکار برگزیدگان الهی هستند که بیشتر از سایر وجدان های پاک در قرآن معرفی شده اند. دست? دیگری از این برگزیدگان الهی در عین جلالت و عظمتی که دارند در قرآن کریم از آنان به صراحت نام برده نشده ولی به صورت نشانی و یا بیان مشخصات و گاه در لفافه عبارات به عظمت یاد شده اند؛ این گروه دوم همان اهل بیت عصمت و طهارت هستند.
محمدرضا محمدی وشنوه سید محسن میرباقری
یکی از محورهای اساسی قرآن کریم مبحث وعده و وعید می باشد. خداوند در خلال تمام مباحث قرآنی به این موضوع اشاره می فرماید. درعقاید ومعارف، درامرو نهی، دراحکام و اخلاق، درتاریخ وداستان، و... ، بحث وعده و وعید موج می زند و به عنوان ابزاری که نمایانگر عاقبت کارها و ضامن اجرایی دستورات الهی است، عمل می کند. در همین راستا، در پژوهش حاضر، ابتدا آشنایی با الفاظ وعده و وعید والفاظ مشابه آن درقرآن بررسی شده؛ تا مفهوم آنها از دیدگاه الهی به درستی فهمیده شود و زمینه درک شرایط وعده و وعید حاصل شود. سپس شناخت انواع و اقسام وعده و وعیدها از قبیل دنیویی و اخروی، مادی و معنوی و... بیان گشته؛ تا بدانیم تحقق وعده دنیایی را درهمین دنیا باید جستجو کرد و برعکس، وعده و وعیدهای آخرتی را دردنیا انتظار نداشته باشیم. همچنین جایگاه هریک را بشناسیم. درادامه شیوه های ترکیب عبارات قرآنی وعده و وعید مدنظر بوده است؛ اسلوبهای زیبایی که درآنها به کار رفته، جنبه های بلاغی مورد استفاده وامثال آن. و دربخش پایانی اهداف و مقاصد وعده و وعیدهای قرآن بحث شده است؛ تا بدانیم ازاین مبحث چه اغراضی حاصل می شود، چه نتایجی بدست می آید و محصولات عملی آن کدامند. دراین پژوهش سعی شده ضمن بیان این مسایل، بهره برداری ویژه ای ازهر قسمت بشود تا حاصل آن کمکی،هرچند کوچک، به رشد انسان به سوی کمال باشد. ان شاء الله.