نام پژوهشگر: محمد رضا دادپور

تعیین نیاز سرمایی و گرمایی جوانه های گل در چند رقم هلو (prunus persica l)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1388
  فرهنگ رضوی   محمد رضا دادپور

پژوهش حاضر به منظور تعیین نیاز سرمایی و نیاز گرمایی جوانه های گل در پنج رقم هلو (کوثری، حاج کاظمی، انجیری عسلی، انجیری زعفرانی و هلوی زودرس) انجام شد. شاخه های یکساله با قطر و طول یکسان پس از برداشت از درخت (از زمان شروع تا رفع نیاز سرمایی به صورت هفتگی) به اتاقک رشد انتقال یافتند. وضعیت جوانه ها از نظر مراحل فنولوژیکی، وزن تر و خشک و ابعاد جوانه در هر مرحله نمونه برداری مورد بررسی قرار گرفت. در تعیین نیاز سرمایی، مدلهای مختلف مورد استفاده قرار گرفت. ده روز قرارگیری در شرایط کنترل شده، معیار ارزیابی جهت برآورد نیاز سرمایی مد نظر قرار گرفت. زمان رفع نیاز سرمایی تا 50% تمام بعنوان محدوده زمانی در تعیین نیاز گرمایی مورد استفاده قرار گرفت. هم چنین تغییرات میزان پرولین جوانه ها در سه مرحله (قبل از شروع آندودرمانسی، پایان آندودرمانسی و بعد از رفع نیاز گرمایی جوانه ها) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در تمامی مدلهای مورد مطالعه رقم انجیری عسلی حداقل نیاز سرمایی و ارقام کوثری و حاج کاظمی بیشترین نیاز سرمایی را به همراه داشتند. در حالی که ارقام انجیری زعفرانی و هلوی زودرس نیاز سرمایی متوسطی نشان دادند. مقایسه مدلهای مختلف بیانگر آن است که ارقام با نیاز سرمایی پایین در مدل یوتا تجمع سرمایی بیشتری نشان می دهند. ولی در ارقام با نیاز سرمایی بالاتر مدل کالیفرنیای شمالی تجمع بیشتری را نشان می دهد. این تفاوت ناشی از اختلاف دماهای موثر در دو مدل می باشد. تجزیه واریانس داده ها بیانگر اختلاف معنی دار در سطح 1% برای وزن تر، خشک، قطر و طول جوانه گل هلو در تاریخ های مختلف نمونه برداری بود. در ارقام کوثری، انجیری زعفرانی و هلوی زودرس افزایش 30% در وزن تر همزمان با رفع نیاز سرمایی مشاهده شد. در حالی که رقم حاج کاظمی افزایش32% در وزن تر یک هفته قبل از رفع نیاز سرمایی و در رقم انجیری عسلی افزایش 25% در وزن تر جوانه ها یک هفته بعد از رفع نیاز سرمایی مشاهده شد. از نظر میزان پرولین بین مراحل مختلف نمونه برداری و بین ارقام مورد مطالعه اختلاف معنی داری به ترتیب در سطح 1% و 5% مشاهده شد. از نظر میزان نیاز گرمایی رقم انجیری زعفرانی با 4099 gdh حداقل نیاز گرمایی را در بین ارقام به خود اختصاص داده است. رقم کوثری و حاج کاظمی به طور مشترک با 4543 gdh بیشترین نیاز گرمایی را بهمراه داشتند و رقم انجیری عسلی با 4384 gdh و زودرس با 4232 gdh نیاز گرمایی حد واسط داشتند.

ارزیابی تحمل برخی پایه های سیب به کمبود آهن در شرایط درون شیشه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1388
  حسن مهدوی کیا   ناصر مهنا

در بیشتر گونه های درختان میوه کلروز ناشی از کمبود آهن باعث خسارات متعدد اقتصادی می شود. در چند سال اخیر، تکنیک کشت بافت جهت بررسی حساسیت پایه ها به کلروز آهن و مطالعه جنبه های رشد و نموی و مورفولوژیکی مورد استفاده قرار گرفته است. در این مطالعه گیاهچه های درون شیشه ای سه پایه سیب شامل: mm.106، باکاتا و گمی آلماسی در محیط کشت ms(murashing and skoog) حاوی چهار غلظت(0، 9، 18 و 36 میلی گرم بر لیتر) آهن fe-naedta و محیط ms کامل(تیمار شاهد) کشت شده و شاخص کلروز ظاهری برگ، رشد طولی گیاهچه ها، شاخص کلروفیل برگ، سطح برگ، افزایش وزن تر و وزن خشک گیاهچه ها به طور جداگانه بعد از 26 روز از کشت تعیین گردیدند. نتایج نشان داد که سطوح تیمار آهن، شاخص کلروز ظاهری پایه های mm.106 و باکاتا را تحت تاثیر قرار داده و منجر به ظهور علائم کلروز در این دو پایه گردید. پایه گمی آلماسی تا پایان آزمایش هیچ گونه علائم کلروز را از خود نشان نداد. اثر پایه و سطوح تیمار آهن روی رشد طولی گیاهچه ها و شاخص کلروفیل برگ به ترتیب در سطح احتمال 1% و 5% اختلاف معنی دار را نشان داد بطوریکه گیاهچه های پایه mm.106 بیشترین رشد طولی و تیمارهای36 mg/l آهن و ms کامل بیشترین تاثیر را روی این شاخص نشان دادند. گیاهچه های پایه گمی آلماسی بیشترین شاخص کلروفیل و تیمارهای 36 mg/l آهن و ms کامل بیشترین اثر را روی این شاخص از خود نشان دادند. اثر پایه روی سطح برگ و افزایش وزن تر گیاهچه ها در سطح احتمال 5% اختلاف معنی دار را نشان داد ولی سطوح تیمار آهن بر این دو صفت تاثیر معنی داری نشان نداد. نتایج نشان داد که گیاهچه های پایه باکاتا بیشترین سطح برگ و افزایش وزن تر را نسبت به دو پایه دیگر دارد. اثر پایه ها و سطوح تیمار آهن بر روی وزن خشک گیاهچه ها اختلاف معنی داری نشان نداد. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که گیاهچه های بدون سیستم ریشه ای سیب در شرایط این ویترو می تواند جهت مطالعه تحمل پایه های سیب به کمبود آهن مورد استفاده قرار گیرد.

تاثیر اکسین و سایتوکینین بر شاخه زایی در لایه نازک سلولی و هیپوکوتیل در گوجه فرنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1389
  طاهره فاضلی بهگو   سعدالله علیزاده

چکیده ‏ این تحقیق جهت بررسی پاسخهای ریخت زایی ریزنمونه های لایه نازک سلولی و هیپوکوتیل به ‏غلظتهای مختلف 2‏ip‏ و ‏iaa‏ انجام شد تا (تولید کالوس، شاخساره و ریشه) در شرایط آزمایشگاهی ‏بررسی شود. بذرهای رقم تجاری گوجه فرنگی سوپرچیف پس از ضد عفونی در محیط کشت بدون هورمون کشت شدند. تقریباً ‏‏7 الی 10 روز پس از کشت بذر ریزنمونه لایه نازک سلولی هیپوکویل به طول 3/0 الی 5/0 میلی متر و ریزنمونه ‏هیپوکوتیل به طول 5‏‎/‎‏0 الی 1 سانتیمتر حاصل شد.ریزنمونه ها در محیط های کشت دارای پنج غلظت 2‏ip‏ (0، 3/0، 6/0، ‏‏2/1، 2/1) و سه غلظت ‏iaa ‎کشت شدند و در شرایط تاریکی نگهداری شدند.. پس از یک ماه کالوسهای حاوی شاخه به محیط کشت باززایی0محیط ‏کشت ‏ms‏ فاقد تنظیم کننده رشد بازکشت شدند. کالوسهای فاقد شاخه به همان تیمارهای قبلی بازکشت شدند. گیاهچه های با طول بیش از 2 سانتیمتر به ‏محیط کشت ریشه زایی ‏ms‏ دارای 1 میلی گرم در لیتر ‏iba‏ و 5/0 میلی گرم در لیتر ‏ga‏3 بازکشت شد. گیاهچه ها به پرلایت و سپس به گلخانه ‏منتقل شدند. پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار،در هر پتری ‏دیش 15 لایه نازک سلولی و 10 هیپوکوتیل اجرا شد. فاکتور اول شامل 5 سطح ‏ip‏2 و 3 سطح ‏iaa‏ بود. اختلاف معنی داری بین غلظتهای مختلف 2‏ip‏ و نوع ریزنمونه از نظر درصد کالوس زایی ‏وجود داشت (05/0‏p <‎‏). کالوس زایی در محیط کشت فاقد 2‏ip‏ و دارای 2‏ip‏ مشاهده شد. درصد ‏شاخه زایی به ازاء ریزنمونه به طور معنی داری تحت تاثیر غلظتهای مختلف 2‏ip‏ و نوع ریزنمونه ‏و همچنین اثرات متقابل ‏iaa‏ ×2‏ip ‎‏ و ‏‎ ‎‏2‏ip‏×‏explant‏ (01/0> ‏p‏) و نیز ‏explant‏ ×‏iaa‏ ×2‏ip ‎‏ قرار ‏گرفت (05/0‏p <‎‏). در کشت لایه نازک سلولی، درصد شاخه زایی به ازاء ریزنمونه در اغلب محیط ‏های کشت استفاده شده مشاهده شد. درصد شاخه زایی به ازاء کالوس به طور معنی داری تحت ‏تاثیر غلظتهای مختلف 2‏ip‏ (05/0‏p <‎‏) و نوع ریزنمونه و اثرات متقابل 2‏ip × iaa‏ و 2‏ip × explant‏ ‏‏(01/0> ‏p‏) بر درصد شاخه زایی معنی دار بود. حداکثر درصد شاخه زایی به ازاء کالوس در ‏محیط کشت فاقد 2‏ip‏ و دارای 3/0 و 6/0 میلی گرم در لیتر ‏iaa‏ و نیز در محیط کشت دارای 6/0 ‏میلی گرم در لیتر 2‏ip‏ و 3/0 میلی گرم در لیتر ‏iaa‏ حاصل شد. غلظتهای مختلف ‏‏2‏ip‏ و نوع ریزنمونه تاثیر معنی داری روی قطر کالوس داشتند. اثر متقابل ‏‏2‏ip × explant‏ بر روی قطر کالوس معنی دار بود (01/0>‏p ‎‏) در کشت لایه نازک ‏سلولی، قطر کالوس در 9/0 میلی گرم در لیتر 2‏ip‏ حداکثر بود. در کشت قطعات ‏هیپوکوتیل اختلاف معنی داری از نظر این صفت مشاهده نشد. غلظتهای مختلف ‏iaa‏ و نوع ریزنمونه تاثیر معنی داری روی درصد ریشه زایی داشتند (01/0>‏p ‎‏). اثرات متقابل ‏explant‏ ‏iaa ×‎‏ (05/0> ‏p‏) و ‏‎ explant‏×‏‎ iaa ‎‏×2‏ip ‎‏ (01/0>‏p ‎‏) بر ‏درصد ریشه زایی معنی دار بود. حداکثر درصد ریشه زایی در کشت لایه نازک ‏سلولی، درمحیط کشت دارای 6/0 میلی گرم در لیتر 2‏ip‏ و فاقد ‏iaa‏ به دست ‏آمد. در کشت قطعات هیپوکوتیل بسته به ترکیب غلظتهای 2‏ip‏ و ‏iaa‏ درصد ‏ریشه زایی حداکثر و حداقل بود. غلظتهای مختلف 2‏ip‏ تاثیر معنی داری روی ‏وزن تر کالوس داشت (01/0>‏p ‎‏). حداکثر وزن تر کالوس در محیط های کشت ‏دارای 3/0 و 6/0 میلی گرم در لیتر 2‏ip‏ به دست آمد. تعداد شاخه در هر ‏کالوس به طور معنی داری تحت تاثیر نوع ریزنمونه قرار گرفت. از طرف دیگر ‏تعداد شاخه در هر کالوس تحت تاثیر اثر متقابل 2‏ip × explant‏ (05/0>‏p ‎‏) ‏قرارگرفت. حداکثر تعداد شاخه در هر کالوس در کشت لایه نازک سلولی، در ‏محیط کشت بدون هورمون و محیط های کشت دارای 3/0 و 6/0 میلی گرم در لیتر ‏‏2‏ip‏ حاصل شد. در کشت قطعات هیپوکوتیل اختلاف معنی داری از نظر این صفت ‏مشاهده نشد. درصد شاخه زایی فقط تحت تاثیر اثر متقابل ‏explant‏ × ‏iaa‏ × 2‏ip‏ ‏قرار گرفت (05/0> ‏p‏). نتایج حاصل نشان داد که سیتوکینین خارجی برای ‏شاخه زایی در ریزنمونه هیپوکوتیل ضروری نیست و در محیط کشت فاقد 2‏ip‏ نیز ‏شاخه تولید شد. قطر کالوس به طور معنی داری تحت تاثیر غلظتهای مختلف 2‏ip‏ و ‏iaa‏ قرار گرفت. همچنین اثرات متقابل ‏‎ iaa‏× 2‏ip، ‏explant‏ × 2‏ip‏ و ‏explant‏ × ‏iaa‏ ×2‏ip ‎‏ ‏تاثیر معنی داری روی قطر کالوس داشتند (01/0> ‏p‏). رشد کالوس در همه محیط ‏های کشت بطور مناسبی انجام شد. درصد ریشه زایی به طور معنی داری تحت ‏تاثیر اثرات ساده فاکتورهای مورد مطالعه و نیز اثرات متقابل آنها قرار ‏گرفت (01/0> ‏p‏). حداکثر درصد ریشه زایی در ریزنمونه لایه نازک سلولی، در ‏محیط کشت دارای 6/0 میلی گرم در لیتر 2‏ip‏ و فاقد ‏iaa‏ رخ داد. در کشت ‏قطعات هیپوکوتیل، حداکثر درصد ریشه زایی در محیط های کشت دارای 3/0 ‏میلی گرم در لیتر 2‏ip‏ و فاقد ‏iaa‏ و دارای 3/0 میلی گرم در لیتر‏iaa ‎‏ بود. ‏اختلاف معنی درای بین غلظتهای مختلف 2‏ip‏ و ‏iaa‏ بر روی وزن تر کالوس وجود ‏داشت. اثرات متقابل ‏iaa‏ × 2‏ip،explant ‎‏ × 2‏ip‏ و ‏explant‏ × ‏iaa‏ × 2‏ip‏ بر وزن تر ‏کالوس معنی دار بود (01/0> ‏p‏). کل وزن تر کالوس تولیدی از هیپوکوتیل بیشتر ‏از کالوسهای حاصل از لایه نازک سلولی بود. درصد شاخه زایی به طور معنی ‏داری تحت تاثیر اثر متقابل ‏explant‏ × ‏iaa‏ قرار گرفت (05/0> ‏p‏). حداکثر ‏تعداد شاخه تولیدی در کالوس حاصل از کشت لایه نازک سلولی، در 69/1 شاخه ‏و در کشت قطعات هیپوکوتیل، 28/1 بود. تعداد شاخه در هر کالوس به طور ‏معنی داری تحت تاثیر نوع ریز نمونه قرار گرفت (05/0>‏p ‎‏). تعداد شاخه ‏تولیدی از کالوسهای حاصل از لایه نازک سلولی 45/6 شاخه به و تعداد شاخه ‏حاصل از قطعات هیپوکوتیل (22/3) بود. طول شاخه به طور معنی داری تحت ‏تاثیر ترکیب هورمونی و نوع ریزنمونه قرار گرفت. حداکثر طول شاخه در محیط ‏کشت فاقد 2‏ip‏ و 6/0 میلی گرم در لیتر ‏iaa‏ مشاهده شد. تعداد گیاهچه ‏باززایی شده در محیط کشت دارای 3/0 میلی گرم در لیتر 2‏ip‏ و 6/0 میلی گرم ‏در لیتر ‏iaa‏. حداکثر تعداد گیاهچه باززایی شده در ریزنمونه هیپوکوتیل در ‏محیط کشت فاقد 2‏ip‏ و دارای 3/0 میلی گرم در لیتر ‏iaa‏ مشاهده شد. ‏

تعیین روابط سازگاری گرده با مادگی در چند ژنوتیپ امیدبخش بادام با روش های کلاسیک و مولکولی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1389
  یاور شرفی   جعفر حاجی لو

یکی از مشکلات عمده پرورش بادام در دنیا، خودناسازگاری و برخی مواقع دگرناسازگاری ارقام آن است که باردهی را تحت تاثیر قرار داده و به سبب استفاده از گرده زا های مختلف، باعث غیریکنواختی محصول می شود. بنابراین، با انتخاب ارقام خود سازگار یا دگر سازگار در زمان احداث باغات بادام، می توان برخی از این مشکلات را برطرف کرد. دراین بررسی، سازگاری گرده با مادگی، در 10 ژنوتیپ امیدبخش جدید حاصل از یک برنامه اصلاحی بادام (ژنوتیپ های d،f ، g، i، k، l، e، o، p و q) بررسی شد. ژنوتیپ ها بر اساس همپوشانی زمان گلدهی، به سه گروه شامل گروه 1: d، f و q، گروه 2: e، k، g و p و گروه 3: l، i و o تقسیم شده و وضعیت سازگاری آنها مورد مطالعه قرار گرفت. آلل های خود(نا)سازگاری ژنوتیپ ها پس از استخراج dna، با استفاده از آغازگرهای اختصاصی، با روش pcr تکثیر شدند. چگونگی رشد لوله گرده در طول خامه پس از گرده افشانی کنترل شده در اتاقک رشد با استفاده از میکروسکوپ فلورسنت مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین، گرده افشانی کنترل شده در باغ برای تعیین اثر گرده های مختلف بر تشکیل میوه و خصوصیات مهم آن انجام شد. نتایج حاصل از روش pcr با آغازگرهای اختصاصی نشان داد که در بین ژنوتیپ های مورد مطالعه دو نوار مشابه وجود نداشت. نتایج حاصل از مطالعات میکروسکوپی نشان داد که میانگین تعداد لوله گرده در تخمدان در ترکیب تلاقی های خودی صفر و در تلاقی های غیرخودی بین 3/8-4/2 بود. همچنین، نتایج مطالعات گرده افشانی کنترل شده در مزرعه نشان داد که در هیچکدام از تلاقی های بین ژنوتیپ ها درصد میوه بندی صفر نبود. بدین ترتیب بر اساس نتایج حاصل از هر سه روش، ثابت شد که همه ژنوتیپ ها خودناسازگار بوده و دگرناسازگاری بین آنها وجود نداشت و همه آنها می توانند بسته به همزمانی گلدهی در برنامه های اصلاحی و احداث باغات بادام مورد استفاده قرار گیرند. همچنین، بر اساس الگوی نواری آلل های s در روش مولکولی، تعداد لوله گرده در تخمدان، درصد میوه بندی و اثر گرده روی صفات میوه، ژنوتیپ های g، k، e وp بهترین سازگاری را با هم نشان دادند.

مطالعه تغییرات هیستولوژیکی و مورفولوژیکی میوه در طی نمو در دو گیاه اسپند و خارخاسک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1390
  جابر دهقانی   محبوبه علی اصغر پور

چکیده : میوه تخمدان بالغ می باشد. در اغلب میوه ها، دیواره میوه که پریکارپ نامیده می شود، از دیواره تخمدان نمو می بابد. پریکارپ شامل اگزوکارپ، مزوکارپ و اندوکارپ می باشد که به ترتیب عمدتا از اپیدرم بیرونی، مزودرم و اپیدرم درونی تخمدان مشتق می شوند. در این پژوهش تغییرات مورفولوژیکی و هیستولوژیکی دیواره تخمدان در دو گیاه خارخاسک و اسپند در طی نمو با استفاده از میکروسکوپ نوری و زبر نوردهی بررسی می شود. میوه در خارخاسک و اسپند به ترتیب شیزوکارپ پنج برچه ایی ناشکوفا و کپسول سه برچه ایی نا شکوفا می باشد. در این مطالعه گل ها و میوه های دو گیاه خارخاسک و اسپند در مراحل مختلف نموجمع آوری و در فیکساتورهای faa و فرمل – کلسیم تثبیت شدند. در مرحله بعد نمونه های تثبیت شده با پارافین قالبگیری و با میکروتوم برش گیری و با هماتوکسیلن –pas و سافرانین- فست گرین رنگ شدند. بر اساس یافته های بدست آمده در گیاه خارخاسک بیشترین تغییر اپیدرم بیرونی مربوط به تشکیل تریکوم های ثانویه می باشد.تمام تریکوم های ثانویه تک سلولی، بلند، سوزنی شکل و دارای دیواره پکتوسلولوزی می باشند. بیشترین تغییر مزودرم در خارخاسک مربوط به تشکیل خارهای بزرگ است. این خارها از مرحله تخمدانی شروع به تشکیل می کنند. در واقع 6 تا 7 لایه سلول زیر اپیدرم بیرونی انجام تقسیمات عمدتا پریکلینال فراوان باعث ایجاد یک برآمدگی در دو سمت هر برچه می شود. در مرحله میوه ایی در این سلول ها تقسیمات سلولی متوقف، اما در عوض طویل شدن سلولی پدیده غالب می باشد. اپیدرم درونی نیز در طی نمو به علت فشار ناشی از آندوسپرم و دانه فشرده و خرد می شود. در گیاه اسپند نیز اگزوکارپ، مزوکارپ و اندوکارپ به طور کامل به ترتیب از اپیدرم بیرونی، مزودرم و اپیدرم درونی تخمدان مشتق می شوند. بیشترین تغییرات هیستولوژیکی و مورفولوژیکی مربوط به لایه مزودرم است. در این لایه در مرحله میوه ایی براکی اسکلریدها به فراوانی زیاد در بخش میانی مزوکارپ تشکیل می شوند. در مجاور اندوکارپ نیز لایه فشرده ایی از ماکرواسکلریدها تشکیل می شوند. در مرحله بلوغ نیز در تمام لایه های پریکارپ انواع مختلفی از بلورهای اگزالات کلسیم مثل رافیدها، استیلوئیدها و بلورهای منشوری تشکیل می شوند. میوه اسپند یک کپسول میان برچه گشااست. منطقه شکوفایی در نتیجه تقسیمات پری و آنتی کلینال اپیدرم درونی تخمدان تشکیل می شود. خط شکوفایی تا انتهای یک دسته آوند که در بخش میانی برچه قرار دارد کشیده می شود. این دسته آوند به فاصله 4 تا 5 لایه سلولی از اپیدرم بیرونی فاصله دارد. در نهایت با بلوغ میوه و خشک شدن آن، میوه با سه شکاف طولی که از میان دسته آوند و منطقه شکوفایی عبور می کند شکافته می شود.

بررسی تأثیر تنظیم کننده رشد cppu بر صفات کمی و کیفی میوه کیوی رقم هایوارد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1390
  سیدحسین طاهری   فریبرز زارع نهندی

کیوی یکی از میوههای مهم مناطق نیمهگرمسیری است که کشت و کار آن در شمال ایران گسترش مناسبی یافته است. با وجودی که رقم عمده شمال ایران مانند اکثر نقاط دنیا رقم هایوارد1 میباشد، میوههای کیوی ایران در بازار جهانی از لحاظ کیفیت در سایه محصول نیوزیلند و اروپا قرار میگیرد. یکی از موادی که امروزه برای افزایش کیفیت محصول کیوی بهطور وسیع و در سطوح تجاری استفاده میشود تنظیم کننده شبه سایتوکینینی cppu است. این ترکیب فنیل اورهای باعث افزایش چشمگیر اندازه و کیفیت محصول کیوی میشود. در مطالعه حاضر تأثیر سطوح مختلف cppu (10، 20 و 40 میلیگرم در لیتر) روی خصوصیات کیفی و کمی میوه کیوی ارزیابی خواهد شد. همچنین پس از نگهداری میوههای برداشت شده در سردخانه، خاصیت انبارمانی میوههای تیمار شده نیز مورد ارزیابیهای دقیق و علمی قرار خواهد گرفت.

بررسی تکوینی تشکیل گل و گل آذین در گیاه علف چای (hypericum perforatum )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم طبیعی 1389
  آسیه مرتضی وند   محمد رضا دادپور

جنس گل راعی عضوی از خانواده هایپریکاسه است که اکنون به عنوان زیرخانواده ای از کلوزیاسه در نظر گرفته می شود. گل راعی واجد بیش از 450 گونه در 35 بخشه می باشد. این گیاه از زمان یونان قدیم به عنوان یک گیاه دارویی مهم تلقی می شد و اثرات ضد ویروسی، ضد التهاب و ضد توموری آن امروزه شناخته شده است. گل راعی با شماری از ویژگیهای ریخت شناختی از جمله برگهای متقابل، گل آذین گرزن و پرچمهای سه دسته ای مشخص می گردد. مطالعات مقایسه ای نمو گل می تواند به عنوان پایه ای برای مطالعات سیستماتیکی و فیلوژنتیکی باشد. نمو گل آذین و گل در گونه h. perforatum به عنوان نماینده ای از کلوزیاسه مورد مطالعه قرار گرفت. اهداف اصلی این پژوهش ارائه کامل مراحل تکوین و مقایسه آنتوژنی گل با سایر اعضاء کلوزیاسه و نیز با تیره های نزدیک می باشد که احتمالا در درک بهتر نمو در این خانواده مفید خواهد بود. جهت انجام مطالعات آزمایشگاهی، انتهای شاخه ها در مرحله گل دهی در اندازه ها و سنین مختلف جمع آوری و در فیکساتور faa تثبیت گردید. پس از طی مراحل تثبیت، شستشو و رنگ آمیزی نمونه-ها فلس زدایی شدند. در نهایت مطالعه آنها با استفاده از میکروسکوپ نوربازتابشی انجام گرفت. بر مبنای نتایج بدست آمده، گلها بر روی گل آذینهای گرزن ظاهر می گردند که با جداشده براکته ها و مریستمهای گل آذینی ثانویه از مریستم گل آذین اولیه آغاز می گردد و سپس روند مشابهی توسط مریستم گل آذین ثانویه پی گیری می شود. در جریان آغازش کاسه گل، 5 کاسبرگ به صورت مارپیچی ظاهر می گردند. اندکی بعد، مریستم راسی گل سه برآمدگی مریستمی ( آغازه مشترک پرچم- گلبرگ) تولید می کند. آغازه های پرچمی از این برآمدگیهای مریستمی با الگوی گریز از مرکز در 3 حلقه آغازش می یابند. علاوه بر آن، گلبرگها از قاعده این آغازه های مشترک جدا می گردند. در مراحل پایانی تکوین سه برآمدگی نیمکروی ظاهر می شود که به آغازه برچه نمو می یابد. خصوصیات برجسته تکوین گل در h. perforatum شامل تشکیل آغازه های مشترک و انحراف از الگوی رو به مرکز در جریان آغازش اندامها می باشند. در این مطالعه شباهت نزدیکی به لحاظ خصوصیات تکوینی گل بین h. perforatum تیره سیستاسه مشاهده گردید. بر مبنای نتایج حاصله انجام مطالعات مشابه در گونه های بیشتر در جهت گسترش مجموعه اطلاعاتی پیشنهاد می گردد که بر پایه آن انجام مطالعه فیلوژنتیکی دقیق امکان پذیر خواهد بود

بررسی امکان استفاده از صفات تکوینی گل در بیوسیستماتیک onobrychis و hedysarum
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم 1390
  معصومه خداوردی   محمد رضا دادپور

: طایفه hedysareae شامل همه لگوم های پاپیونیده با نیام های بند بند و مسطح، شامل سرده های مهم از مانند hedysarum l.، onobrychis mill. و. alhagi adansمی باشد. این طائفه با صفاتی مانند گلبرگ بال کوتاه یا تحلیل رفته، نیام ها نا شکوفا و دارای یک یا دو دانه با عدد پایه کروموزومی 7 یا 8 معرفی می شود. بعد از هدیزاروم با تقریباً 160 گونه، اسپرس با حدود 130 گونه دومین جنس بزرگ این طائفه به شمار می آیند. به دلیل تعداد زیاد گونه ها، اعضای هر دو جنس اختلاف نسبتاً قابل توجهی را نشان می دهند. مهمترین تفاوت بین دو سرده در تعداد لوب های میوه است. در اسپرس و هدیزاروم تعداد بند های میوه تک بخشی و یا دو بخشی به ترتیب می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اونتوژنی گل در دو سرده اسپرس و هدیزاروم و همچنین alhagi به عنوان گونه ای با اهمیت تاکسونومی بالابه منظور بررسی مجدد طائفه hedysareae بوده است. جهت انجام مطالعات آزمایشگاهی، انتهای شاخه ها در مرحله گل دهی در اندازه ها و سنین مختلف جمع آوری و در فیکساتور faa تثبیت گردید. پس از طی مراحل تثبیت، شستشو و رنگ آمیزی نمونه ها فلس زدایی شدند. در نهایت مطالعه آن ها با استفاده از میکروسکوپ نوربازتابشی انجام گرفت. مطالعات انجام گرفته بر روی اونتوژنی گل در این سه سرده نشان داد که الگوی آغازش کاسبرگ ها در هر سه گونه تک جهتی و گلبرگ ها از سمت ابکسیال شروع به آغازش می کنند، با این حال الگوی آغازش تک جهتی و دو جهتی در حلقه پرچم ها مشاهده شد. فقدان همپوشانی در زمان آغازش بین حلقه ها، وجود براکتئول های بزرگ و نبود آغازه های مشترک باعث شده تا خارشتر از دو گونه اسپرس و هدیزاروم جدا شود. به عبارت دیگر اسپرس و هدیزاروم بر اساس صفات اونتوژنی گل به هم شبیه هستند. polhill(1981c)، در این طبقه بندی سرده خارشتر را به دلیل داشتن صفات متفاوت از صفات معمول در طائفه hedysarea از جمله داشتن گلبرگ ناو با رأس کند و الگوی رگبندی سطح نیام از طائفه hedysarea جدا کرده و به طائفه galegeae انتقال داده است. به هر حال تجزیه و تحلیل بر اساس داده های مولکولی نشان می دهد که خارشتر متعلق به طائفه هدیسره که از طائفه گالژه مشتق شده است می باشد. مطالعات اونتوژنی گل تایید می کند که خارشتر در بخش کناری هدیسره و به عنوان گروه خواهری گالژه قرار می گیرد.

تأثیر اندازه ریزنمونه و منبع هیدروکربن بر روی زنده مانی مریستم کشت شده گلابی سالیسیفولیا(pyrus salicifolia
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1390
  محمد رضا فتح الهی   علی موافقی

گلابی سالیسیفولیا گونه بومی منحصر به فردی از مناطق شمال غربی ایران است که به خاطر مقاومت به شرایط نامساعد خاکی و آب و هوایی، می تواند در کشت و به نژادی پایه های گلابی نقش آفرین باشد. از این گونه به خاطر دارا بودن برگ های دراز و شبیه به بید و مقاومت به خشکی، در فضای سبز و طراحی پارک ها نیز می توان استفاده نمود. به کارگیری روشی مناسب و سریع برای زدودن آلودگی های ویروسی، باکتریایی و قارچی از گیاهان تولیدی در فرایند کشت بافت در این گونه گلابی، نخستین گام در به کارگیری این گیاه خواهد بود. از میان روش های رایج در ریزازدیادی، کشت مریستم به عنوان روشی موثر در کاهش آلودگی ها و ایجاد پایه های سالم در گیاهان شناخته شده است. تاکنون گزارشی درباره کشت مریستم گونه p.salicifolia ارایه نشده است. در نخستین گام برای پی ریزی پژوهش های کاربردی، مناسب خواهد بود که رفتار این گیاه در جدا سازی و بنیان گذاری کشت مریستم (با اندازه های مختلف) سنجیده شود. در این تحقیق اثر سه عامل بر زنده مانی مریستم کشت شده ی p.salicifolia در شرایط درون شیشه ای مورد بررسی قرار گرفت. اول اثر نوع منبع کربو هیدرات مورد مطالعه قرار گرفت که از دو کربوهیدرات ساکارز و سوربیتول (در غلظت 30 گرم در لیتر)استفاده شد. ثانیاً اثر اندازه اپکس برداشته شده که منظور تعداد آغازنده های برگی همراه مریستم است، بررسی گردید. سومین عامل تاثیر وجود یا نبود جیبرلین در زنده مانی و برگ زایی مریستم بود. هچنین میزان برگ زایی و پلاستوکرون در طی 4 هفته بعد از کشت محاسبه گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که تاثیر گذاری سوربیتول در فرایند کشت مریستم این گونه بهتر از ساکارز می باشد. و در همه تیمارهای حاوی سوربیتول زنده مانی بیشتری دیده شد. با آن که کم ترین میزان زنده مانی در مریستم های دارای یک آغازنده برگی مشاهده شد اما مریستم با دو و سه آغازنده برگی در محیط حاوی سوربیتول و جیبرلین تأثیر برابری در زنده مانی مریستم داشتند. و هر دو درصد بالایی از زنده مانی را نشان دادند. میزان برگ-زایی در تیمار های دارای جیبرلین در طول چهار هفته بعد از کشت نسبت به بقیه کمتر بود. در این آزمایش مشخص شد که میزان پلاستوکرون در نمونه های کشت شده نسبت عکس با حضور جیبرلین دارد. در میان تیمار ها، مریستم با یک آغازنده برگی در محیط حاوی سوربیتول و بدون جیبرلین کم ترین میزان پلاستوکرون را نشان داد. همچنین بیشترین میزان پلاستوکرون در مریستم کاشته شده با یک آغازنده برگی در محیط دارای ساکارز و جیبرلین مشاهده گردید.

اثر اتیولاسیون ریزنمونه و پلی وینیل پیرولیدون بر استقرار و اندام زایی درون شیشه ای مریستم گلابی ایرانی (pyrus glabra
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1390
  سلیم اجاق   علیرضا مطلبی آذر

جایگاه گلابی در میوه کاری، موجب شده است که پژوهش های فراوانی بر روی کشت درون شیشه ای این گیاه، انجام پذیرد. همه یافته ها نشانگر وجود پیچیدگی های فراوان، در استقرار و زنده مانی ریزنمونه ها در جنس پیروس هستند. مهمترین عامل مرگ ریزنمونه های مریستمی و بافتی این جنس، پدیده فنلی شدن آنها است. در این آزمایش، نقش تیمار پلی وینیل پیرولیدون (پی وی پی) و اتیولاسیون بر روی زنده مانی مریستم گلابی گلابرا در کشت درون شیشه ای بررسی گردید. برای این منظور، مریستم شاخه های سبز و اتیوله شده در محیط آب دیونیزه و پی وی پی (با دو غلظت 100 و 200 پی پی ام)، سواسازی شده و پس از یک ماه استقرار در محیط کشت، میزان زنده مانی و اندام زایی آنها با بهره گیری از روش های میکروسکوپی نوری و فلورسنس (سنجش کانال طیف نوری) تعیین گردید. برای این منظور از فلورسئین دی استات و طیف 510 نانومتر در میکروسکوپی فلورسنس استفاده شد. نتایج نشان داد زنده مانی ریزنمونه های برداشت شده از شاخه های اتیوله شده به طور معنی داری از ریزنمونه هایی که از شاخه سبز برداشت شده بودند بالاتر بود. پیش تیمار ریزنمونه ها با pvp نه تنها زنده مانی ریزنمونه ها را بعد از 24 ساعت بلکه زنده مانی آنها را بعد از یک ماه از آغاز کشت نیز به طور معنی داری نسبت به شاهد افزایش داد. بعد از یک روز از کشت بیشترین میزان زیوایی مریستم ها در تیمار 200 میلی گرم در لیتر pvp بدست آمد. تیمار pvp بر روند برگ زایی و اندام زایی ریزنمونه ها معنی دار نبود. روند برگ زایی ریزنمونه های برداشت شده از هر دو نوع شاخه ابتدا پایین و با افزایش زمان افزایش پیدا کرد. ریزنمونه های بدست آمده از شاخه های اتیوله شده روند برگ زایی و اندام زایی بالاتر و پلاستوکرون کوتاه تری نسبت به ریزنمونه های بدست آمده از شاخه سبز داشتند.

تاثیر اسید سالیسیلیک در فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی انگور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  پری منصوری   فریبرز زارع نهندی

اسید سالیسیلیک یکی از هورمون های گیاهی مهم با محدوده وسیعی از فعالیت های زیستی در گیاهان است. یکی از مهمترین این موارد نقش این هورمون در تعدیل اثر تنش های زیستی و غیر زیستی است. اسید سالیسیلیک در بسیاری از گیاهان باعث افزایش چشمگیر عملکرد سیستم آنتی اکسیدانی آنزیمی و غیر آنزیمی گیاهان شده است، بنابراین پژوهشی در جهت اندازه گیری فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در برگ های انگور رقم سلطانی انجام شد. این آزمایش در گلخانه مرکز تحقیقاتی خلعت پوشان روی گیاهان یکساله انگور مورد آزمایش کاشته شده در گلدان های پلاستیکی محتوی خاک رس انجام شد و تیمار سالیسیلیک اسید در غلظت های 0 ، 5/0 ، 1 و 2 میلی مولار استفاده شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار اجرا شد. پس از یک ماه بدنبال اعمال تیمارها نمونه های برگ از گیاهان تهیه شد و نمونه های آنزیم از آن استخراج گردید و برای ارزیابی عملکرد آنزیم های دخیل در سیستم آنتی اکسیدانی گیاهان، فعالیت ویژه آنزیم های پراکسیداز، کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، سوپراکسیددیسموتاز، گلوتاتیون ردکتاز و پلی فنل اکسیداز بررسی شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اسید سالیسیلیک تاثیر معنی داری بر فعالیت تمام آنزیم های مورد بررسی داشت. بررسی آنزیم های گلوتاتیون ردکتاز، پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز نشان داد که با افزایش غلظت اسید سالیسیلیک فعالیت آنزیم های مذبورنسبت به نمونه شاهد افزایش می یابد تاحدی که در غلظت بالاتر، 5 برابر و بیشتر افزایش فعالیت دیده شد. ولی در آنزیم آسکوربات پراکسیداز استفاده از غلظت های بالاتر از 5/0 میلی مولار افزایش فعالیت 2 برابر نسبت به نمونه شاهد نشان داد و در آنزیم کاتالاز و سوپراکسیددیسموتاز فقط در غلظت 2 میلی مولار افزایش فعالیت5 برابر و3 برابر نسبت به نمونه شاهد مشاهده شد.

تاثیر پاکلوبوترازول روی کارایی سیستم آنتی اکسیدانی کامکوات ناگامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  رقیه کاظم زاده   محمد رضا دادپور

به منظور مطالعه اثر تنظیم کننده رشد پاکلوبوترازول برکارایی سیستم آنتی اکسیدانی کامکوات ناگامی، آزمایشی در دو سال1389و1390 در گلخانه ای واقع در مرکز تحقیقات کشاورزی خلعت پوشان به اجرا درآمد. کامکوات های ناگامی3 ساله پیوند شده برپایه نارنج، حدود 50 روز قبل از شروع گلدهی تحت تیمار پاکلوبوترازول واقع شدند. این بررسی کهدر قالب آزمایش تیمارهای خاکی اعمال گردید، تیمارهای خاکی در سطوح 0(شاهد)، 1/0 و 5/0 گرم ماده موثره از فرم تجاری پاکلوبوترازول با نام کولتار (حاوی 25 درصد ماده موثره از پاکلوبوترازول) به ازای هر گلدان اعمال شد. آزمایش در سه تیمار و6 تکرار در سال جاریوسه تیمارو6 تکرار در سال قبل در قالب طرح کامل تصادفیاجرا گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که آنزیم های سوپر اکسید دیسموتاز ، پرکسیداز ، کاتالاز ، آسکوربات پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز در تیمار خاکیسال جاری به میزان 5/0 گرم بیشترین افزایش فعالیترا در مقایسه با تیمار شاهد داشت.مقایسه تیمارهای سال جاری با تیمارهای سال قبل نشان داد تاثیر تیمارهای خاکی سال قبل برگیاهان کمتر شده وتقریبا هم سطح تیمار شاهد قرارگرفته است که بیانگر کاهش تاثیر پاکلوبوترازول در گذر زمان می باشد. بهترین تیمار خاکی پیشنهادی تیمار 1/0 گرم در سال جاری می باشد که پایین ترین غلظت را دارد و از لحاظ اقتصادی با صرفه است همچنین پایداری مواد تریازولی با گذشت زمان در این تیمار کمتر می شود. باکاربرد پاکلوبوترازول تاثیری روی فعالیتآنزیم گلوتاتیون ردوکتاز مشاهده نشد.

اثر سدیم نیتروپروساید روی سیستم آنتی اکسیدانی انگور رقم سلطانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1393
  محمد سلطان زاده   فریبرز زارع نهندی

آسیب¬ های فیزیولوژیک در گیاهان تحت تنش را می توان ناشی از تولید رادیکال¬های مخرب اکسیژن دانست. snp در سطح بیوشیمیایی با افزایش فعالیت سیستم آنتی اکسیدانی به طور موثری باعث غیر فعال کردن رادیکال های آزاد می¬شود و به گیاه کمک می کند تا در مواجهه با شرایط نا مساعد محیطی بهتر عمل کند. بنابراین پژوهشی در جهت بررسی فعالیت سیستم آنتی اکسیدانی انگور رقم سلطانی در سال 1392-1393 انجام شد. این ازمایش در گلخانه مرکز تحقیقاتی روی درختچه های دوساله انگور سلطانی کاشته شده در گلدان¬های پلاستیکی حاوی پرلایت و کوکوپیت انجام شد و تیمار سدیم نیترو پروساید در غلظت های 0، 100، 200 و 1000 میلی گرم بر لیتر استفاده شد و قالب طرح به¬صورت کاملا تصادفی با 4 تکرار بود. پس از یک هفته از زمان تیمار اولین نمونه برداری انجام شد و همچنین بعد از دو هفته از زمان تیمار دومین نمونه های برگی از گیاهان تهیه شد و نمونه هایی از آنها برای ارزیابی فعالیت آنزیم های آسکوربات پراکسیداز، سوپر اکسید دیسموتاز، پلی فنل اکسیداز، فنل کل، فلاونوئید کل و آنتی اکسیدان کل (dpph) بررسی شد. نتایج نشان داد که میزان فنل کل در هر دو برداشت به ترتیب در غلظت¬های 1000و 200 ماکرومولار snp نسبت به شاهد افزایش یافت. میزان آنتی اکسیدان کل در برداشت اول در غلظت 200 و در برداشت دوم در غلظت¬های 200 و 1000 میکرومولار snp به طور یکسان نسبت به شاهد افرایش یافت. میران فلاونوئید در برداشت اول در غلظت¬های 200 و 1000 و در برداشت دوم تنها در غلظت 1000 میکرومولار snp نسبت به شاهد افزایش پیدا کرد. میزان فعالیت آنزیم apx در هر دو برداشت تنها در غلظت 1000 میکرومولار snp نسبت به شاهد افزایش یافت. فعالیت آنزیم sod در برداشت اول به ترتیب در غلظت¬های 200 و 100 و در برداشت دوم به ترتیب در غلظت¬های 200 و 1000 میکرومولار snp نسبت به شاهد برتر بود. فعالیت آنریم ppo در هر دو برداشت در غلظت¬های مختلف snp تفاوت معنی¬داری با شاهد نداشت.

تأثیر پاکلوبوترازول و یونی کونازول بر ریز غده زایی درون شیشه ای سیب زمینی رقم آگریا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1393
  پریسا قدیمی گرکرودی   علیرضا مطلبی آذر

این مطالعه به منظور بررسی صفات مربوط به ریز غده زایی درون شیشه ای در سیب زمینی رقم آگریا در واکنش به استفاده از دو آنتی جیبرلین تریازولی، پاکلوبوترازول و یونی کونازول انجام شد. این تحقیق در دو آزمایش مجزا با پنج تیمار صفر، 08/0، 16/0، 32/0 و 64/0 میلی گرم بر لیتر پاکلوبوترازول و یونی کونازول و با چهار تکرار و در قالب طرح کاملأ تصادفی به اجرا درآمد. پس از کشت، شیشه های حاوی ریز نمونه ها در شرایط تاریکی و در دمای 17 درجه سانتی گراد نگهداری شدند. پس از چهار ماه میزان تأثیرگذاری این مواد بر ریز غده زایی و سایر صفات، مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا از جوانه ها ی تک گره و جانبی استفاده شد. در این آزمایش صفات درصد ریزغدهزایی، طول و قطر ریزغده ها، وزن تر ریزغده ها و شاخساره، تعداد و طول جوانه های روی ریز غده، تعداد و طول جوانه های روی گره، طول میانگره، تعداد گره و برگ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از این آزمایش نشان داد که بیشتر صفات مورد بررسی به تیمار با آنتی جیبرلین ها پاسخ داده اند. درصد ریز غدهزایی، طول، قطر و وزن تر ریز غده ها با افزایش مقدار تریازول مصرفی افزایش پیدا کرد. طول جوانه های روی ریز غده و گره با افزایش میزان تریازولها کاهش یافت که ناشی از کاهش چشمگیر طول میانگره میباشد، در حالی که به نظر می رسد این ترکیبات روی تعداد شاخساره ها تأثیر چندانی نداشته اند. تعداد گره ها و برگها نیز با افزایش غلظت آنتی جیبرلین به شکلی قابل توجه افزایش پیدا کرد. همان طور که اشاره شد در شاخصهای مربوط به ریزغدهزایی گیاهان تیمار شده با غلظت های بالاتر از عملکرد بهتری نسبت به گیاهان شاهد و تیمار ها ی با غلظت پایین برخوردار بودند که این امر می تواند نشان دهنده ی موثر بودن این مواد در ریزغدهزایی باشد. به علاوه بین غلظت های پایین پاکلوبوترازول و یونی کونازول و تیمار شاهد تفاوتی در ریز غده زایی مشاهده نشد، که این امر میتواند بیانگر نیاز به یک میزان آستانه برای بهبود غده زایی باشد. با توجه به یافته های اخیر به نظر می رسد استفاده از پاکلوبوترازول و یونیکونازول در افزایش ریز غده زایی و اندازه ی ریزغده ها و کاهش رشد رویشی شاخساره در سیبزمینی رقم آگریا موثر باشد. همچنین تیمار 32/0 میلی گرم در لیتر یونی کونازول با 100 درصد ریز غده زایی به عنوان تیمار برتر در این تحقیق شناخته شد.

بررسی اثرات سوء نانو ذرات اکسید مس بر سلول ها و بافت های گیاه spirodela polyrrhiza
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم طبیعی 1393
  نگین مجاور   علیرضا ختایی

نانو مواد یک رده متنوع از مواد در مقیاس کوچک می¬باشند که اجزای ساختاری آنها حداقل در یک بعد کوچکتر از 100 نانومتر هستند. از ویژگی¬های نانو مواد می¬توان به ریز بودن اندازه ذرات، بالا بودن مساحت نسبی سطح و نیز تسریع تعامل میان نانو مواد و محیط زیستی که در آن قرار داده¬ شده ¬است اشاره کرد. این ویژگی¬ها باعث رفتار متفاوت نانو ذرات نسبت به ذرات بزرگتر از حد نانو می¬شوند. بدلیل استفاده گسترده در تولیدات مصرفی (محصولات آرایشی، خمیر دندان، ضدآفتاب، جوهر پرینتر، لاستیکها و...)، ممکن است نانو ذرات به محیط¬های آبی، خشکی و اتمسفری راه یابند. گیاهان موجوداتی هستند که در تمامی اکوسیستم ها پخش شده¬اند و از لحاظ آغازگر بودن در زنجیره غذایی و نیز جاذب و انباشت¬گر بودن مواد، مخصوصاً نانو ذرات، اهمیت اساسی دارند. با این حال مطالعات اندکی روی گیاهان عالی نسبت به جانوران در زمینه سمیت سلولی توسط نانو ذرات صورت گرفته¬است. در پژوهش حاضر، ابتدا نانو ذرات اکسید مس با روش سبز سونوشیمیایی سنتز شدند. با استفاده از طیف xrd و میکروسکوپ sem نانو ذرات سنتز شده تعیین ویژگی شدند. بر اساس طیف xrd میانگین اندازه کریستالی نانو ذرات 5 نانومتر بود و تصاویر sem نشان دادند که اندازه نانو ذرات بین 50 تا 60 نانومتر است. سپس ورود نانو ذرات به گیاه spirodela polyrrhiza و تغییرات بافتی ریشه با میکروسکوپ نوری و فلوئورسنس مورد بررسی قرار گرفت. نانو ذرات با مطالعات میکروسکوپ نوری مشاهده نشدند ولی چروکیدگی سلولها و کوچک شدن قطر ریشه مشاهده شد. با میکروسکوپ فلوئورسنس ورود نانو ذرات به داخل بافت ریشه بخوبی قابل مشاهده بود و نانو ذرات بصورت نقاط تیره در بافت فلوئورسنس دیده ¬شوند. سمیت سلولی با مطالعات استرئوسکوپی و سنجش برخی پارامترهای فیزیولوژی مورد بررسی قرار گرفت. بررسی تعداد فروند نسبی (تغییرات رشدی)، سنجش سه نوع آنزیم آنتی¬اکسیدانت و بررسی محتوی رنگیزه فتوسنتزی در گیاهان تیمار شده با غلظت¬های مختلف از نانو ذرات انجام شد. نتایج نشان داد که نانو ذرات اکسید مس باعث کاهش رشد گیاه مورد مطالعه شد که این میزان رشد با افزایش غلظت نسبت عکس نشان داد، بطوریکه گیاه s. polyrrhiza به غلظت¬های بیش از mg/l 5/0 حساس بود. سنجش میزان فعالیت آنزیم¬های آنتی¬اکسیدانی پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز نشان داد که تیمار نانو ذرات در گیاه مورد نظر باعث افزایش فعالیت هر سه آنزیم در مقایسه با نمونه شاهد شد. بررسی محتوی رنگیزه فتوسنتزی نیز مشخص کرد که میزان کلروفیل¬های a، b، a/b و کاروتنوئیدها در نمونه¬های تیمار شده در مقایسه با گیاهان شاهد کاهش داشته ¬است. از نتایج آزمایشات فوق مشخص گردید که نانو ذرات اکسید مس برای گونه s. polyrrhiza سمی می¬باشد.

تاثیر سدیم نیتروپروساید بر کاهش اثرات تنش شوری و برخی از ویژگی های رشدی و زیست شیمیایی انگور (vitis vinifera l)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1393
  رضا حسن زاده   فریبرز زارع نهندی

انگور با نام علمی(vitis vinifera l) یکی از میوه های مناطق معتدله است که کشت و پرورش آن در قسمت های مختلف ایران انجام می شود. . کشت انگور از ارمنستان نزدیک دریای خزر منشا گرفته است و به نظر می رسد از آنجا به اروپا در سمت غرب و ایران و افغانستان در سمت شرق پراکنده شده است. کشور ایرن به علت واقع شدن در نواحی خشک و نیمه خشک یکی از مناطقی از جهان می باشد که درختان میوه در آن در معرض تنش شوری قرار دارند. در این پژوهش تاثیر سدیم نیتروپروساید بر تعدیل تنش شوری 0 و 100 میلی مولار بر انگور رقم سلطانی ارزیابی شد. مرحله اول آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی به چهار سطح snp (0 ، 100 ، 200 و 1000 مایکرومولار ) با شش تکرار و مرحله دوم آزمایش با همین سطوح snp با سه تکرار و دو سطح شوری (0 و 100 میلی مولار) به سه تکرار در قالب آزمایش فاکتوریل بر مبنای طرح کاملا تصادفی در ایستگاه تحقیقاتی خلعت پوشان دانشگاه تبریز انجام شد.نقش این مده در بسیاری از پارامترهای مورد ارزیابی مثبت ارزیابی می شود.

تکوین مریستم و نقش آنزیم های آنتی اکسیدانت به هنگام گذار به مرحله زایشی جوانه سه رقم سیب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1394
  غلامرضا گوهری   محمد رضا دادپور

سرنوشت¬ساز بودن نمو زایشی موجب شده است که گیاه، سازوکارهای پیچیده¬ای در راستای انجام و تنظیم آن برگزیند. مریستم شاخه، پیام¬هایی که برای چنین پدیده¬ای مورد نیاز هستند، دریافت می¬کند و گل¬انگیزی را پیش می¬برد. هنوز، در شناسایی نخستین نشانه¬های ریخت-شناختی و بیوشیمیایی در اپکس سیب (malus domestica borkh.)، به¬هنگام گل¬آغازی، اتفاق نظری بین پژوهشگران بوجود نیامده است. لذا در این پژوهش، الگوهای نموی (ریخت¬شناسی مریستم در ارتباط با مرحله گذر، میزان تقسیمات سلولی، اندام¬زایی و پلاستوکرون) در جوانه¬های زایشی و نیز تغییرات بیوشیمایی و آنزیمی در طی مرحله گذر مریستم به حالت زایشی در طول فصل رشدی بررسی گردید. در این آزمایش از جوانه¬ها و برگ¬های اسپور سه رقم گلدن دلیشیس، رد دلیشیس و گرانی¬اسمیت از درختان با¬میوه و بی¬میوه از 45 تا 105روز پس از اوج شکوفایی نمونه¬برداری انجام پذیرفت. به¬منظور انجام مطالعات ریخت¬شناختی در سطح میکروسکوپی و نیز تعیین پلاستوکرون، از فنون سه¬بعدی و فلورسنس و سیستم فرآوری لایه¬های تصویری که امکان مطالعه سلول¬های پروتودرمی مریستم را می¬دهند، بهره¬گیری شد. با نگاهی به گزارش¬های گوناگونی که نشان¬دهنده تاثیرپذیری گلدهی از تنش می¬باشد، در این پژوهش تلاش ¬شد که نقش برخی از آنزیم¬های درگیر در سامانه آنتی¬آکسیدانی که بهنگام بروز تنش فعال می¬شوند، ارزیابی شود و ارتباط این آنزیم¬ها با اندام¬زایی و ریخت¬زایی مریستم مشخص گردد. بدین منظور فعالیت سه آنزیم گلوتاتیون ردوکتاز، آسکوربات پراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز مورد سنجش قرار گرفت. مطالعه فرایند اندام¬زایی مریستم نشان داد که تعداد آغازنده¬های برگی تشکیل شده در طول فصل در اسپور بی¬میوه بیشتر از با¬میوه بود. بررسی تغییرات پلاستوکرون نشان داد که در تاریخ¬های نخست نمونه¬برداری، پلاستوکرون کوتاه بوده و به¬تدریج افزایش یافت و با ادامه یافتن نمو جوانه، پلاستوکرون دوباره روندی افزایشی پیدا کرده و در پایان نمونه¬برداری، به بیشترین مقدار خود رسید. مطالعه فعالیت آنزیم¬های آنتی¬اکسیدانت در هر سه رقم سیب نشان داد که میزان فعالیت این آنزیم¬ها در مرحله گذر از فاز رویشی به زایشی، افزایش معنی¬داری نسبت به سایر تاریخ¬های نمونه¬برداری داشت. همچنین در این مرحله و در جوانه¬های اسپور بدون¬میوه میزان فعالیت آنزیم¬های آنتی¬اکسیدانت بیشتر از اسپور با¬میوه بود. لازم به ذکر است که این اختلاف در رقم گلدن¬دلیشیس که دچار پدیده تناوب باردهی است بیشتر از سایر ارقام مشاهده گردید. با توجه به نتایج به¬دست آمده در این پژوهش و گزارشات سایر محققان، چنین به¬نظر می¬رسد که ترکیبات آنتی¬اکسیدانت به عنوان یکی از شاخص¬های مهم در مرحله گذر از فاز رویشی به زایشی ایفای نقش می¬کنند.