نام پژوهشگر: محسن جهان

ارزیابی تاثیر کود های آلی، بیولوژیک و شیمیایی بر عملکرد، اجزای عملکرد و اسانس گیاه دارویی ریحان(ocimum basilicum l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1389
  سید محمد کاظم تهامی زرندی   پرویز رضوانی مقدم

چکیده از آنجا که تولید و تکثیر گیاهان دارویی در سیستم های کشاورزی سازگار با محیط زیست از اولویت خاصی برخوردار می باشد و نیزعدم وجود مطالعات در رابطه با ارزیابی منابع مختلف کودی برروی گیاه ریحان، آزمایشی در سال زراعی 88-1387در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با ? تکرار و 10 تیمار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل: 1) کود گاوی، 2) کود گوسفندی، 3) کود مرغی، 4) کمپوست زباله شهری، 5) ورمی کمپوست، 6) کود بیولوژیک نیتروکسین (حاوی باکتریهای azotobacter sp. و azospirillum sp.)، 7) کود زیستی باکتریهایحلکننده فسفات )حاوی باکتریهای bacillus sp. و pseudomonas sp.)، 8) ترکیب کودهای حاوی باکتری های حل کننده فسفات و نیتروکسین، 9) کود شیمیایی و 10) شاهد (بدون کود) بود. با نصف کردن کرت ها به دو قسمت مجزا، ارزیابی صفات در دو قسمت رویشی و زایشی انجام شد. نتایج نشان دهنده برتری معنی دار تیمارهای کود آلی و بیولوژیک نسبت به شاهد و شیمیایی در بسیاری از صفات اندازه گیری شده بود. صفات عملکرد کل و عملکرد برگ خشک در تیمار ورمی کمپوست به بیشترین مقدار رسید و بعد از آن تیمارهای کود گاوی و مرغی قرار داشتند. تیمارهای ترکیب باکتری های حل کننده فسفات به علاوه نیتروکسین و کود گاوی بیشترین تأثیر را در افزایش وزن خشک کل بوته و وزن برگ خشک دارا بودند. شاخص سطح برگ و شاخص سطح سبز در گیاهان تحت تیمار کود گاوی بیشترین مقدار بود. بیشترین عملکرد اسانس به ترتیب در تیمارهای کود گاوی، کود گوسفندی، ورمی کمپوست و کود شیمیایی مشاهده شد. در قسمت رشد رویشی سه چین برداشت شد که چین سوم در اغلب صفات از جمله، عملکرد کل، عملکرد برگ و عملکرد اسانس برتری معنی داری نسبت به دو چین دیگر داشت. در قسمت زایشی تعداد ساقه فرعی در گیاهان تیمار ورمی کمپوست و تعداد گل آذین در کود گاوی به طور معنی داری بیشتر از تیمارهای دیگر بودند. تعداد چرخه گل به ترتیب در تیمارهای کمپوست ، کود گوسفندی و گاوی بیشترین مقدار بود. بیشترین عملکرد بیولوژیک از تیمار کود گوسفندی حاصل شد که به جز کود گاوی با دیگر تیمارها تفاوت معنی داری داشت. حداکثرعملکرد دانه از گیاهان تحت تیمار کمپوست حاصل شد و کمترین عملکرد دانه در تیمارهای کود شیمیایی و شاهد مشاهده شد. در تمام صفات اندازه گیری شده قسمت زایشی (به جز تعداد گل آذین)، کود شیمیایی و شاهد تفاوت معنی داری نداشتند کلمات کلیدی: گیاهان دارویی، کود دامی، نیتروکسین، ورمی کمپوست، عملکرد بذر، عملکرد اسانس

تأثیر کودهای زیستی، دامی و شیمیایی نیتروژن بر برخی ویژگیهای اکوفیزیولوژیک ذرت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1389
  اعظم لشکری تخم مرز   مهدی نصیری محلاتی

چکیده به منظور بررسی تأثیر کودهای زیستی، دامی و شیمیایی نیتروژن بر برخی ویژگی های اکوفیزیولوژیک ذرت، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده نواری در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 88-1387 اجرا شد. کرت های اصلی، شامل پنج سطح کود شیمیایی نیتروژن(0 ،25 ،50 ،75 و 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار)، کرت های فرعی نواری، شامل دو سطح کود دامی(0 و 20 تن در هکتار) و کرت های فرعی عمودی، شامل: تلقیح با کود بیولوژیک نیتروکسین (مخلوط باکتری های ازتوباکتر و آزوسپیریلوم) و کود شیمیایی معادل کرت اصلی بود. عدد کلروفیل متر، شاخص سطح برگ، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، دمای کانوپی، ارتفاع بوته، طول مخصوص ریشه، درصد رطوبت نسبی برگ، درصد نیتروژن گیاه و خاک اندازه گیری شد. اثر تیمارهای کودی بر شاخص سطح برگ، عدد کلروفیل متر، دمای کانوپی، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، درصد رطوبت نسبی برگ، درصد نیتروژن گیاه و خاک معنی دار نبود. با این وجود، اثر تیمارهای کودی بر ارتفاع و طول مخصوص ریشه معنی دار بود. به طوریکه بیشترین ارتفاع بوته مربوط به تیمار کود زیستی بعلاوه کود دامی و 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و بیشترین طول مخصوص ریشه در تیمار کود زیستی بعلاوه کود دامی و 50 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بدست آمد. به طور کلی، نتایج این آزمایش نشان داد که ترکیب کودهای شیمیایی نیتروژن و کودهای زیستی و دامی می تواند تأثیر مثبتی بر خصوصیات اکوفیزیولوژیک گیاه ذرت داشته باشد و مصرف نهاده های شیمیایی در تولید این گیاه را کاهش دهد. واژه های کلیدی:

مقایسه کارآیی مصرف آب بین چند گونه زراعی و دارویی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1389
  ویدا مختاری   مهدی نصیری محلاتی

چکیده افزایش راندمان مصرف آب یکی از موارد حصول به پایداری تولید می باشد. به منظور برآورد و مقایسه راندمان مصرف آب بین چند گونه زراعی و دارویی آزمایشی در سال زراعی 88-1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، در سه تکرار و 6 تیمار در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل 6 گونه ذرت، گلرنگ، کنجد بعنوان گیاهان زراعی و ختمی، شاهدانه و پنیرک بعنوان گیاهان دارویی بود. کارآیی مصرف آب ، شاخص برداشت، شاخص کلروفیل متر و دمای کانوپی در بین گونه های مختلف تفاوت معنی داری نشان داد. بدین ترتیب که ذرت با تولید 35700 کیلوگرم در هکتار ماده خشک و 12500 کیلوگرم در هکتار دانه و با مصرف 6770 متر مکعب آب در هکتار بالاترین کارآیی مصرف آب به میزان 2/5 گرم ماده خشک در کیلوگرم آب مصرفی و 8/1 گرم دانه در کیلوگرم آب مصرفی را داشت. ختمی با 3900 کیلوگرم در هکتار ماده خشک، 307 کیلوگرم در هکتار دانه و با تولید 92 کیلوگرم در هکتار برگ و 90 کیلوگرم در هکتار گل با مصرف 7530 متر مکعب آب در هکتار کمترین کارآیی مصرف آب به میزان 5/0 گرم ماده خشک در کیلوگرم آب مصرفی، 04/0 گرم دانه در کیلوگرم آب مصرفی، 12/0 گرم برگ در کیلوگرم آب مصرفی و 11/0 گرم گل در کیلوگرم آب مصرفی خود اختصاص داد. بیشرین مقدار شاخص برداشت با در نظر گرفتن دانه بعنوان عملکرد اقتصادی، به پنیرک با(57/41 درصد) و کمترین به ختمی با (2/9 درصد) تعلق داشت. بین کارآیی مصرف آب و عدد کلروفیل متر همبستگی مشاهده شد.

برآورد کارآیی مصرف نیتروژن در گیاه کنجد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1389
  فهیمه عرب   مهدی نصیری محلاتی

به منظور بررسی و برآورد کارآیی مصرف نیتروژن گیاه کنجد، تحقیقی در سال زراعی 88-1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، در سه تکرار و یازده تیمار در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: شاهد (بدون کود) و 5 سطح کود نیتروژن 250،200،150،100،50 کیلوگرم در هکتار و 5 سطح کوددامی 25،20،15،10،5 تن در هکتار. تیمارهای مورد آزمایش از نظر کارآیی مصرف، جذب و بهره وری نیتروژن اختلاف معنی داری را نشان دادند. نتایج حاصله نشان داد که کمترین میزان کارآیی ها مربوط به تیمار کوددامی 25 تن در هکتار و کودشیمیایی250 کیلوگرم در هکتار و بیشترین آن مربوط به شاهد بوده است. با افزایش میزان کود نیتروژن، کارآیی جذب، مصرف و بهره وری نیتروژن گیاه کنجد کاهش یافت. همچنین تیمارهای مورد آزمایش از نظر شاخص های رشدی اختلاف معنی داری را نشان دادند. بیشترین میزان شاخص سطح برگ، سرعت آسیمیلاسیون خالص، آهنگ رشد و سرعت رشد محصول مربوط به تیمار کود دامی 25 تن در هکتار و کود شیمیایی250 کیلوگرم در هکتار و کمترین آن مربوط به شاهد بود. با افزایش میزان کود نیتروژن، شاخص سطح برگ و سایر شاخص های رشدی گیاه کنجد افزایش یافت. تیمارهای مورد آزمایش از نظر عدد کلروفیل متر، عملکرد دانه و بیولوژیک اختلاف معنی داری را نشان داد. نتایج حاصله نشان داد که بیشترین میزان عملکردها مربوط به تیمار کوددامی 25 تن در هکتار و کود شیمیایی250 کیلوگرم در هکتار وکمترین آن مربوط به شاهد بود. با افزایش میزان کودنیتروژن ، عدد کلروفیل متر، عملکرد دانه و بیولوژیک افزایش یافت.

تاثیر کود های آلی و بیولوژیک بر خصوصیات کمی و کیفی گوجه فرنگی با تأکید بر عملیات خاکورزی حداقل در نظام های اکولوژیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1389
  محمدبهزاد امیری   مهدی نصیری محلاتی

چکیده به منظور بررسی اثر کودهای مختلف بر خصوصیات کمی و کیفی گوجه فرنگی (lycopersicon esculentum mill.) با تکیه بر خاکورزی حداقل، آزمایشی در سال زراعی 88-1387 به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. کود مرغی (صفر و 20 تن در هکتار) و 5 نوع کود مختلف (شامل: کودهای بیولوژیک نیتروکسین (a) (دارای باکتری های azotobacter sp. و azospirillum sp.) و باکتری های حل کننده ی فسفات (b) (دارای باکتری های bacillus sp. و pseudomonas sp.)، a+b، مخلوط کود شیمیایی نیتروژن و فسفر و شاهد (عدم استفاده از کود) به ترتیب به عنوان فاکتور اصلی و فرعی مد نظر قرار گرفتند. صفات اندازه گیری شده شامل شاخص های کمی (تعداد میوه در بوته، تعداد میوه سالم در هکتار، درصد میوه های مریض، حجم میوه، طول، قطر و شاخص شکل میوه، وزن میوه در بوته، وزن خشک میوه در بوته، درصد رطوبت میوه، عملکرد کل و قابل عرضه بازار) و کیفی (قرائت کلروفیل متر، شاخص بریکس، ویتامین ث و لیکوپن) گوجه فرنگی بود. نتایج آزمایش حاکی از آن بود که کاربرد کود مرغی موجب افزایش 15 درصدی عملکرد کل نسبت به عدم کاربرد کود مرغی شد. با توجه به نتایج آزمایش بیشترین و کمترین مقدار ویتامین ث به ترتیب در تیمارهای کود بیولوژیک نیتروکسین و کود شیمیایی مشاهده شد. تمامی کودهای بیولوژیک و شیمیایی مورد استفاده در آزمایش میزان لیکوپن را نسبت به شاهد افزایش دادند، به طوری که بیشترین میزان لیکوپن در کود بیولوژیک بیوفسفر (38/2 میلی گرم در 100 گرم نمونه) بدست آمد. نتایج آزمایش بیانگر آن بود که وزن میوه در بوته در چین اول به مقدار قابل توجهی (61%) بیشتر از چین دوم بود

بررسی تاثیر کشت مخلوط گشنیز و شنبللیه بر برخی خصوصیات کمی و کیفی آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  ریحانه بیگناه   پرویز رضوانی مقدم

به منظور بررسی ترکیب های مختلف کشت مخلوط گشنیز و شنبلیله آزمایشی در سال زراعی 89-1388 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل: کشت خالص شنبلیله (a)25% تراکم مطلوب گشنیز + 175% تراکم مطلوب شنبلیله(b)، 50% تراکم مطلوب گشنیز +150% تراکم مطلوب شنبلیله (c)، 75% تراکم مطلوب گشنیز +125% تراکم مطلوب شنبلیله (d)، 100% تراکم مطلوب گشنیز + 100% تراکم مطلوب شنبلیله (e)، کشت خالص گشنیز (f)،125% تراکم مطلوب گشنیز + 75% تراکم مطلوب شنبلیله (g)، 150% تراکم مطلوب گشنیز + 50% تراکم مطلوب شنبلیله (h)،175% تراکم مطلوب گشنیز + 25% تراکم مطلوب شنبلیله(i)بودند. برداشت عملکرد پیکر رویشی گشنیز در 5% گلدهی، در شنبلیله در 20% گلدهی و برداشت عملکرد دانه گشنیز، زمانیکه قسمت اعظم بوته ها زرد شده بودند از قسمت اختصاص یافته به آن انجام شد. تیمار b بیشترین شاخص سطح برگ، تجمع ماده خشک، سرعت رشد محصول، ارتفاع بوته و عملکرد سبزینه در گیاه شنبلیله را به خود اختصاص داد. بیشترین شاخص سطح برگ، تجمع ماده خشک، ارتفاع بوته، عملکرد سبزینه، بیشترین درصد اسانس برگ و بذر در گشنیز در تیمار i مشاهده شد. تأثیر ترکیب های مختلف کاشت، بر درصد برگ، درصد ساقه و نسبت برگ به ساقه در هر دو گیاه گشنیز و شنبلیله و نیز عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت گیاه گشنیز معنی دار نبود. تیمار e بیشترین درصد نیتروژن زیست توده، عملکرد دانه، عملکرد اسانس بذر و بیشترین شاخص برداشت گیاه گشنیز را به خود اختصاص داد. ارزیابی نسبت برابری زمین در کشت مخلوط نشان داد که بیشترین نسبت برابری زمین (02/2 ) مربوط به تیمار b و کمترین نسبت برابری زمین (33/1 ) مربوط به تیمار e بود.

بررسی رابطه هدایت الکتریکی خاک با یرخی جنبه های اگرواکولوژیکی ذرت و حاصلخیزی خاک در یک نظام زراعی کم نهاده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  حمیده خلیل زاده   محسن جهان

تیمارهای مختلف کودی بکار برده شد. کود گاوی، ورمی کمپوست، کود بیولوژیک، و کود شیمیایی. تغییرات برخی خصوصیات خاک در طول دوره رشد در این تیمارها بررسی شد. تغییرات اسیدیته خاک، هدایت الکتریکی، میزان نیتروژن خاک، کربن آلی و تنفس میکروبی. رابطه این خصوصیات با یکدیگر و همچنین با عملکرد گیاه بررسی شد. نتیجه به این صورت بود که هدایت الکتریکی و اسیدیته خاک با عملکرد گیاه همبستگی بالایی داشتند. میزان نیتروژن خاک نیز در تیمارهای کود آلی بالاتر از سایر تیمارها بود. در طول فصل رشد، تنفس میکروبی در خاک های تحت تیمار کود بیولوژیک و کودهای آلی دارای بیشترین مقدار بود. همبستگی معنی دار ضعیفی بین هدایت الکتریکی و درصد نیتروژ خاک مشاهده شد.تیمارهای کودی اثر معنی داری بر وزن هزار دانه، کربن آلی خاک و طول مخصوص ریشه نداشت.

تأثیر کودهای شیمیایی، آلی و بیولوژیک بر خواص کمی و کیفی گیاه دارویی اسفرزه (plantago ovata)در یک نظام کم نهاده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  سعید بخشی   محسن جهان

شناخت چگونگی و مدیریت تأثیر عوامل و نهاده های اکولوژیکی بر تولید گیاهان به ویژه گیاهان دارویی و نیز واکنش این گیاهان به این عوامل، از مهم ترین گام های رسیدن به پایداری در سیستم های تولید کشاورزی به شمار می روند. در همین ارتباط، به منظور بررسی اثرات کودهای شیمیایی، آلی و بیولوژیک بر عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی اسفرزه (plantago ovata)، آزمایشی در سال زراعی 91-1390 در مزرعه ی تحقیقاتی دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد به صورت طرح کرت های خرد شده در قالب بلو ک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. عامل کرت اصلی کاربرد و عدم کاربرد کود گاوی، و عامل کرت فرعی استفاده از کودهای مختلف شامل: 1- کود شیمیایی (n80p50k40)، 2- کود بیولوژیک بیوسولفور شامل باکتری thiobacillus sp. ، 3- کود بیولوژیک بیوفسفر شامل باکتری های pesudomonas sp. & bacillus sp.، 4- کود بیولوژیک نیتروکسین شامل باکتری های azospirillium sp. & azotobacter sp.، 5- ترکیب 3 کود بیولوژیک، و 6- شاهد (بدون کود) بودند. نتایج حاکی از آن بود که کاربرد کود گاوی در مقایسه با عدم کاربرد آن، تنها روی ارتفاع ساقه و طول سنبله ی اسفرزه تأثیر معنی داری داشت و اثر آن روی سایر شاخص های کمی و کیفی معنی دار نبود. اثر عامل کرت فرعی بر همه ی صفات کمی و کیفی اسفرزه به جز درصد تورم معنی دار بود. تأثیر تیمار کود شیمیایی روی همه ی صفات به جز درصد تورم، نسبت به کودهای بیولوژیک و شاهد معنی دار بود و در ارتباط با وزن هزار دانه نیز، تنها با تیمار ترکیبی کودهای بیولوژیک اختلاف معنی داری را نشان نداد. عملکرد دانه اسفرزه در نتیجه کاربرد کود شیمیایی به میزان 14 درصد (65 کیلوگرم در هکتار) نسبت به شاهد افزایش داشت. تمام کودهای بیولوژیک از نظر افزایش شاخص های رشدی و صفات کمی و کیفی اسفرزه به ویژه عملکرد دانه و میزان موسیلاژ، نسبت به شاهد برتری داشتند. ترکیب کودهای بیولوژیک با هم نسبت به کاربرد جداگانه ی آن ها، تأثیر بیشتری روی کلیه ی صفات اسفرزه داشت، به طوری که، این اثر در ارتباط با عملکرد دانه و تعداد دانه در سنبله معنی دار بود، و افزایش 7 درصدی عملکرد دانه در نتیجه ی کاربرد تلفیقی کودهای بیولوژیک در مقایسه با شاهد (به ترتیب 12/487 و 74/455 کیلوگرم در هکتار) را در پی داشت. اثرات متقابل تیمارها بر همه ی صفات به جز درصد تورم معنی دار بود. تأثیر کودهای شیمیایی و بیولوژیک در ترکیب با کود گاوی نسبت به کاربرد جداگانه ی آن ها بیشتر بود و در همه ی صفات مورد بررسی تلفیق کود شیمیایی با گاوی نسبت به سایر تیمارها برتری معنی داری را نشان داد. ضرایب همبستگی بین صفات نشان داد که بین عملکرد و وزن هزار دانه (**96/0=r) و بین میزان موسیلاژ و فاکتور تورم (**98/0=r)، همبستگی مثبت و قوی وجود داشت. به طور کلی، نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از کودهای بیولوژیک در تلفیق با کود دامی، می تواند سبب استفاده ی کارآمدتر از آن ها شده و ضمن تولید عملکردی مشابه به کودهای شیمیایی، سلامت محصول تولید شده را تضمین نماید.

عملکرد کمی و کیفی انیسون(pimpinella anisum)در پاسخ به مدیریت های کودی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  نفیسه کمایستانی   محسن جهان

به منظور مطالعه اثرات کاربرد جداگانه و تلفیقی کودهای زیستی و آلی بر شاخص های رشدی ، عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی انیسون، آزمایشی در سال زراعی 90-1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و 15 تیمار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: 1- کود زیستی میکوریزا glomus intraradices)) 2- میکوریزا + کود گاوی، 3- میکوریزا + ورمی کمپوست 4- میکوریزا+کمپوست، 5- میکوریزا + کود شیمیایی، 6- کود زیستی بیوسولفور(حاوی باکتری thiobacillus sp.) به همراه گوگرد آلی بنتونیت دار، 7- بیوسولفور + کود شیمیایی8- بیوسولفور + کود گاوی، 9- بیوسولفور + ورمی کمپوست، 10- بیوسولفور+ کمپوست، 11- کود گاوی، 12- ورمی کمپوست، 13- کود شیمیایی، 14- کمپوست و 15- شاهد. نتایج نشان داد که کاربرد منابع مختلف تغذیه ای اثر معنی داری بر اکثر صفات مورد مطالعه در گیاه دارویی انیسون داشت. با توجه به نتایج حاصل از آزمایش، اثر تیمارهای کودی بر ارتفاع بوته و تعداد شاخه جانبی و تعداد چترک در چتر انیسون معنی دار نبود. بیشترین تعداد دانه در چترک (24/7)، و عملکرد دانه (4/1263 کیلوگرم در هکتار) در نتیجه کاربرد کود زیستی بیوسولفور حاصل شد. بیشترین عملکرد بیولوژیک (1/4504 کیلوگرم در هکتار) در اثر تیمار تلفیقی بیوسولفور+کود شیمیایی حاصل شد. تجمع ماده خشک(dm) (74/348 گرم برمترمربع) و سرعت رشد گیاه (cgr) به میزان (42/14گرم بر مترمربع در روز) در اثر کاربرد تلفیقی بیوسولفور+ ورمی کمپوست و بیشترین شاخص برداشت (35 درصد) در اثر تیمار تلفیقی بیوسولفور+ کود گاوی حاصل شد. کاربرد تلفیقی میکوریزا روی بعضی صفات تاثیر داشت، به طوری که بیشترین وزن هزاردانه(24/3 گرم) در تیمار تلفیقی میکوریزا+ورمی کمپوست به دست آمد و بیشترین شاخص سطح برگ (lai) به میزان (4/2) در 112 روز پس از کشت و بیشترین تعداد چتر در بوته (7/65) و درصد اسانس(3/5) در تیمار تلفیقی میکوریزا با کود شیمیایی به دست آمد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که کاربرد کودهای زیستی میکوریزا و بیوسولفور نقش چشمگیری در افزایش شاخص های رشدی و عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی انیسون داشت. علاوه بر این، مصرف تلفیقی کودهای زیستی در مقایسه با کاربرد منفرد منابع کودی، اثرات مثبت بیشتری بر صفات اگرواکولوژیکی انیسون داشت.

تاثیر کودهای آلی، بیولوژیک و شیمیایی بر کارایی جذب و مصرف نور و برخی ویژگی های اگرواکولوژیکی در گیاه دارویی مرزه (.satureja hortensis l)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  عفت غلامی شرفخانه   محسن جهان

به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی، بیولوژیک و شیمیایی بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه دارویی مرزه (satureja hortensis l.)، آزمایشی در سال زراعی 91-1390 به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. سطوح مختلف کود گاوی به صورت 1- شاهد یا عدم کاربرد کود گاوی و 2- 25 تن در هکتار کود گاوی به عنوان عامل کرت اصلی و 1- کود بیولوژیک نیتروکسین (حاوی باکتری های azotobacter sp. و .azospirillum sp)، 2- کود بیولوژیک بیوسولفور (حاوی باکتری .thiobacillus sp)، 3- کود بیولوژیک بیوفسفر (حاوی باکتری های pseudomonas sp. و .bacillus sp)، 4- مخلوط نیتروکسین+ بیوسولفور+ بیوفسفر، 5- ورمی کمپوست (7 تن در هکتار)، 6- کود شیمیایی (npk با مقادیر خالص60،60،70 کیلوگرم در هکتار)، 7- شاهد (بدون مصرف هیچ نوع کود) به عنوان عامل کرت فرعی درنظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که کاربرد کود گاوی منجر به بهبود معنی دار صفات مورد بررسی نسبت به عدم کاربرد گردید. بیشترین مقدار ماده خشک، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، تشعشع جذب شده مربوط به تیمار بیوسولفور بود. از نظر ضریب خاموشی نور بین تیمارهای مورد آزمایش اختلاف معنی داری وجود نداشت. حداکثر کارایی مصرف نور در تیمارهای بیوسولفور، نیتروکسین و ورمی کمپوست مشاهده شد. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته و تعداد شاخه جانبی به ترتیب مربوط به گیاهان تحت تیمار ورمی کمپوست و ترکیب نیتروکسین، بیوفسفر و بیوسولفور بود. کود زیستی بیوسولفور بیشترین عملکرد ماده ی خشک، عملکرد سرشاخه گلدار و عملکرد ساقه را سبب شد. درصد اسانس نیز به طور معنی داری تحت تاثیر تیمارهای کودی قرار گرفت و کاربرد کود زیستی نیتروکسین، ورمی کمپوست و ترکیب نیتروکسین، بیوفسفر و بیوسولفور سبب تولید بیشترین درصد اسانس شدند. از نظر شاخص برداشت بین تیمارهای مورد آزمایش اختلاف چندانی وجود نداشت، با این حال بیشترین شاخص برداشت مربوط به تیمار ورمی کمپوست بود. همچنین کاربرد کود زیستی بیوسولفور و بیوفسفر، به ترتیب باعث حصول بیشترین درصد ساقه و سرشاخه گلدار گردید. بیشترین مقدار وزن هزاردانه در تیمار نیتروکسین و بیشترین مقدار عملکرد بذر در تیمار نیتروکسین و کود شیمیایی مشاهده شد. کلید واژه ها: شاخص سطح برگ، ضریب خاموشی نور، کارایی مصرف نور، کودهای زیستی، گیاهان دارویی، ورمی کمپوست.

تاثیر گونه های گیاهی و کودهای زیستی، شیمیایی و آلی بر میزان تأثیر و فعالیت قارچ میکوریزا در شرایط گلخانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  رضا کمائی   محسن جهان

اگرچه کاربرد کودهای بیولوژیک به علل مختلف در طی چند دهه¬ی اخیر کاهش یافته است، ولی امروزه با توجه به مشکلاتی که مصرف بی رویه کودهای شیمیایی بوجود آورده است، استفاده از آنها به عنوان یک رکن اساسی در توسعه پایدار کشاورزی مجدداً مطرح شده است. به منظور بررسی واکنش برخی از ویژگی های رشدی، عملکرد، اجزای عملکرد و شاخص های فیزیولوژیکی دو گیاه سورگوم دانه ای (sorghum bicolor l.) و ماشک گل خوشه ای (vicia vilosa roth) به استفاده از کودهای زیستی، آلی و شیمیایی، آزمایشی به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد در سال زراعی 93-1392 اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل 3 نوع کود بیولوژیک و تلفیق آن ها با یکدیگر و ورمی کمپوست و کود شیمیایی به شرح زیر بود: 1- قارچ میکوریزا آربسکولار گونه glomus mosseae + ورمی کمپوست (m+v)، 2- قارچ میکوریزا + نیتروکسین (حاوی باکتری های azospirillum sp. و sp. azotobacter) (m+n)، 3- قارچ میکوریزا + ریزوبیوم (rhizobium sp.) (m+r)، 4-قارچ میکوریزا + کود شیمیایی npk (m+npk)، 5-قارچ میکوریزا (m) و 6- شاهد (c). برخی از صفات مورد مطالعه در این آزمایش عبارت بودند از: کلونیزاسیون طول ریشه و ارتفاع برای هر دو گیاه، طول مخصوص ریشه، عملکرد دانه، تعداد دانه در خوشه، وزن هزار دانه برای سورگوم دانه ای و تعداد گره ریشه، وزن خشک ریشه، عملکرد تر و عملکرد خشک ماشک گل خوشه ای بود. نتایج نشان داد که بیشترین درصد کلونیزاسیون طول ریشه (82 درصد)، طول مخصوص ریشه (82/51 متر ریشه در 25 سانتیمتر مکعب خاک)، عملکرد دانه (62/425 گرم در متر مربع)، تعداد دانه در خوشه (635) در تیمار تلفیقی میکوریزا و نیتروکسین و بیشترین وزن هزار دانه (26/29 گرم) در تیمار استفاده تواٌم از میکوریزا و ورمی کمپوست برای سورگوم دانه ای و بیشترین درصد کلونیزاسیون طول ریشه (76 درصد)، تعداد گره ریشه ماشک (20عدد در بوته)، وزن خشک ریشه (94/ گرم در بوته)، عملکرد تر (2/1911 گرم در متر مربع)، عملکرد خشک (63/473 گرم در متر مربع) در تیمار تلفیقی میکوریزا و ریزوبیوم حاصل شد. با توجه به نتایج آزمایش، بهترین تیمار کودی برای سورگوم، مخلوط قارچ میکوریزا و کود زیستی نیتروکسین و برای ماشک گل خوشه ای، مخلوط قارچ میکوریزا و کود زیستی ریزوبیوم حاصل شد.

بررسی اثر تراکم و آرایش کاشت بر عملکرد و اجزای عملکرد کدو پوست کاغذی (.cucurbita pepo l)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  سمیرا زارع قشلاقی   مهدی نصیری محلاتی

این تحقیق جهت دستیابی به الگوی کاشت و تراکم مناسب کدو تخم کاغذی در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1392- 1391 اجرا شد. سه سطح آرایش کاشت (کاشت مربع، کاشت لوزی، کاشت مستطیل) در کرت های اصلی و سه سطح تراکم (تراکم 1 بوته در مترمربع، تراکم 5/2 بوته در مترمربع، تراکم 5 بوته در مترمربع) در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار عملکرد دانه از تیمار آرایش کاشت لوزی و تراکم 5/2 بوته در مترمربع به دست آمد که نسبت به تیمار آرایش کاشت مستطیل و تراکم 1 بوته در مترمربع برتری نشان داد. بالاترین تعداد دانه در میوه، وزن دانه در میوه و عملکرد میوه از تیمار آرایش کاشت لوزی و تراکم 5/2 بوته در مترمربع به دست آمد. شاخص سطح برگ در تیمار آرایش لوزی و تراکم 5 بوته در مترمربع بالاترین میزان و تیمار آرایش کاشت مستطیل و تراکم 1 بوته در مترمربع کمترین میزان را به خود تخصیص دادند. سرعت رشد محصول نیز تحت تأثیر هر دو عامل آزمایش قرار گرفت و بیشترین میزان آن از تیمار آرایش کاشت مستطیل و تراکم 5 بوته در مترمربع حاصل شد. بالاترین میزان سرعت جذب خالص از تیمار آرایش کاشت لوزی و تراکم 5 بوته در مترمربع به دست آمد و کمترین مقدار نیز از تیمار آرایش کاشت مستطیل و تراکم 1 بوته در مترمربع حاصل شد. در نهایت می توان بیان نمود که استفاده از آرایش کاشت لوزی و تراکم 5/2 بوته در مترمربع برای دستیابی به حداکثر محصول کدو تخم کاغذی، مناسب می باشد

جذب و کـارایـی مصـرف نـور در گیاه دارویی پنیــرک (malva sylvestris l.) تحت تأثیر منابع مختلف کودهای آلی، زیستی، شیمیایی و کشت مخلوط با شنبلیله
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  احمد رضا رضوی   محسن جهان

به منظور بررسی اثر منابع مختلف کودهای آلی، زیستی، شیمیایی و آلی و کشت مخلوط با شنبلیله (trigonella foenum-graecum) بر روی جذب و کارایی مصرف نور، عملکرد و نیز خصوصیات کمی و کیفی گیاه دارویی پنیرک (malva sylvestris)، آزمایشی در سال زراعی 1392-1391 به صورت کرت های خردشده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام شد. عامل کرت اصلی،کود آلی گاوی شامل دو سطح: کاربرد و عدم کاربرد آن و عامل کرت فرعی شامل: 1- کود زیستی نیتروکسین®،2- کود زیستی بیوسولفور®،3- کود زیستی بیوفسفر®،4- ترکیب سه کود زیستی نیتروکسین، بیوسولفور و بیوفسفر، 5- کود شیمیایی (اوره)،6- کشت مخلوط ردیفی و 7- شاهد بود. نتایج تجزیه واریانس نشان دادکه تیمارهای آزمایشی تأثیر معنی داری بر میزان تشعشع جذب شده تجمعی در پنیرک داشت (0.001?p)، به صورتی که بیشترین میزان جذب تشعشع در تیمار ترکیب سه کود زیستی اتفاق افتاد (با میانگین 986.6 مگاژول بر مترمربع). این در حالی است که کاربرد و یا عدم کاربرد کود گاوی تأثیر معنی داری در میزان تشعشع جذب شده توسط پنیرک نداشت. تیمار ترکیب این سه کود زیستی + کود گاوی همچنین در شاخص هایی نظیر بیشینه ماده خشک تجمعی (با میانگین1227.55 گرم در مترمربع)، بیشینه شاخص سطح برگ (با میانگین 2.68) و نیز سرعت رشد روزانه محصول (cgr)، نسبت به سایر تیمارها دارای برتری نسبی بود. به طورکلی، کاربرد کود دامی باعث کاهش ضریب استهلاک نور (k) شد و کمترین میزان k در بینتیمارهای آزمایش مربوط به تیمار ترکیب هر سه کود زیستی + کاربرد کود دامی (k=0.48, r2=0.98) بود.میانگین کارایی مصرف نور در تیمارهای آزمایش برابر 1.26 گرم بر مگاژول بوده و پنیرک در تیمار کشت مخلوط با 0.84 گرم بر مگاژول دارای کمترین و ترکیب سه کود زیستی + کاربرد کود دامی با 1.49 گرم بر مگاژول دارای بیشترین میزان کارایی مصرف نور بود. روند قرائت های کلروفیل متر در طول فصل رشد سینوسی شکل بوده و تیمار کشت مخلوط (با میانگین 55.35) نسبت به دیگر سطوح عامل کرت فرعی دارای تفاوت معنی داری بود. همچنین سه تیمار کود شیمیایی، کشت مخلوط و ترکیب سه کود زیستی به ترتیب با میانگین عملکردهای 121.2، 117.2، 115.2 کیلوگرم در هکتار دارای بیشترین عملکرد گل خشک بودند. در مجموع با توجه به هدف آزمایش که مقایسه نهاده های بوم سازگار برای جایگزینی با کود شیمیایی بود، به نظر می رسد که ترکیب سه کود زیستی نیتروکسین، بیوسولفور و بیوفسفر توأم با کاربرد کود گاوی توانایی رقابت با کود شیمیایی اوره از لحاظ شاخص های مکانیستیک و کلاسیک آنالیز رشد را در گیاه پنیرک دارا بود.

مطالعه ی خصوصیات اکوفیزیولوژیکی و جنبه های زراعی کشت گاوزبان ایرانی (echium amoenum) در شرایط مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1394
  محمد بهزاد امیری   پرویز رضوانی مقدم

به¬منظور بررسی خصوصیات اکوفیزیولوژیکی و جنبه¬های زراعی کشت گاوزبان ایرانی (echium amoenum) در شرایط مشهد، پژوهش¬هایی در سه بخش مطالعات رویشگاهی، زراعی و آزمایشگاهی طی سال¬های 93-1390 انجام شد. در بخش مطالعات رویشگاهی، ویژگی¬های مختلف اکولوژیکی، بیولوژیکی و فیتوشیمیایی گیاه در دو رویشگاه طبیعی کلاردشت و مرزن¬آباد استان مازندران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که گاوزبان ایرانی در رویشگاه¬هایی با ارتفاع 650 تا 1200 متر از سطح دریا با میانگین بارندگی سالیانه 300 تا 600 میلی¬متر، درجه حرارت میانگین سالیانه 9 تا 15 درجه¬ی سانتی¬گراد رشد می¬کند. متوسط ارتفاع بوته 35 تا 70 سانتی¬متر، متوسط قطر تاج پوشش 25 تا 60 سانتی¬متر، متوسط طول ساقه فرعی 30 تا 65 سانتی¬متر، متوسط تعداد ساقه فرعی در بوته 10 تا 40 ساقه فرعی، متوسط تعداد گل در بوته 700 تا 1420 گل و متوسط وزن گل در بوته 8 تا 18 گرم بین رویشگاه¬های مختلف متغیر بود. از نظر میزان فنول کل، فلاونوئید کل و آنتوسیانین کل، بوته¬های منطقه¬ی کلاردشت دارای مرغوبیت بیشتری نسبت به بوته¬های منطقه¬ی مرزن¬آباد بودند، به¬طوری¬که میزان فنول کل، فلاونوئید کل و آنتوسیانین کل در منطقه¬ی کلاردشت به¬ترتیب 32، 23 و 38 درصد بیشتر از منطقه¬ی مرزن¬آباد بود. مطالعه¬ی مراحل فنولوژیکی گیاه در منطقه¬ی کلاردشت نشان داد که چرخه¬ی زندگی این گیاه حدود 180 روز معادل 2071 درجه روز رشد به¬طول انجامید. نتایج مطالعات بوم¬شناسی گونه¬ای حاکی از آن بود که این گیاه توسط افراد بومی عمدتاً به¬عنوان ماده¬ای آرام¬بخش و شادی¬آور کاربرد دارد و مصرف آن به¬صورت دم¬نوش خالص متداول¬تر است. مطالعات زراعی در سه بخش و طی سه سال زراعی (91-1390، 92-1391 و 93-1392) انجام گرفت، به¬طوری¬که در آزمایش¬ اول اثرات 3 تراکم گیاهی (3، 5 و 10 بوته در مترمربع) و 4 نوع کود آلی و شیمیایی مختلف (کمپوست، ورمی¬کمپوست، گاوی، کود شیمیایی نیتروژن و شاهد)، در آزمایش دوم اثرات 2 تاریخ کاشت مختلف (20 اسفند 1390 و 15 فروردین 1391)، 2 نوع روش کاشت (بذرکاری مستقیم و نشاکاری) و 3 نوع کود زیستی و شیمیایی مختلف (glomus mosseae، بیوسولفور، کود شیمیایی نیتروژن و شاهد) و در آزمایش سوم اثرات 7 نوع اصلاح¬کننده¬ی خاک (اسید هیومیک، اسید فولویک، نیتروکسین، بیوفسفر، بیوسولفور، glomus mosseae، glomus intraradices و شاهد) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج مطالعه¬ی زراعی اول حاکی از آن بود که بیشترین تعداد گل در بوته در تیمار کمپوست مشاهده شد، ضمن اینکه کودهای ورمی¬کمپوست، گاوی و شیمیایی نیز به¬ترتیب افزایش 31، 27 و 19 درصدی تعداد گل در بوته را در مقایسه با شاهد سبب شدند. در آزمایش دوم، بیشترین عملکرد گل خشک در شرایط استفاده از glomus mosseae در تاریخ کاشت اسفند 1390 و در روش بذرکاری بدست آمد. حداکثر میزان پروتئین دانه در هر دو سال زراعی متعلق به تیمار بیوسولفور بود، ضمن این¬که در هر دو روش بذرکاری و نشاکاری در تاریخ کاشت فروردین 1391 پروتئین دانه¬ی بیشتری نسبت به تاریخ کاشت اسفند 1390 بدست آمد. در آزمایش سوم، اسیدهای آلی هیومیک و فولویک به¬ترتیب منجر به افزایش 36 و 44 درصدی میزان فلاونوئید کل نسبت به شاهد شدند، ضمن این¬که میزان آنتوسیانین کل نیز در شرایط استفاده از اسید هیومیک و اسید فولویک به¬ترتیب 38 و 33 درصد نسبت به شاهد ارتقاء پیدا کرد. کودهای بیولوژیک بیوفسفر و بیوسولفور میزان فعالیت آنتی¬اکسیدانی را به¬ترتیب 8 و 7 درصد نسبت به شاهد افزایش دادند و کودهای نیتروکسین و glomus intraradices به¬ترتیب افزایش 31 و 36 درصدی میزان فنول کل را در مقایسه با شاهد در پی داشتند. در بخش مطالعات آزمایشگاهی خصوصیات جوانه¬زنی و رشد گیاهچه¬ی بذور گاوزبان ایرانی حاصله از پایه مادری تحت¬تأثیر تیمارهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. اثرات مثبت کودهای آلی و شیمیایی در بهبود درصد و سرعت جوانه¬زنی در تمامی تراکم¬های گیاهی کاملاً مشهود بود، ولی به¬نظر می¬رسد که در تراکم 5 بوته در مترمربع این اثرات مثبت تشدید شد. در هر دو شرایط بذرکاری و نشاکاری اثر مثبت کودهای بیولوژیک و شیمیایی در بهبود طول ریشه¬چه و ساقه¬چه در تاریخ کاشت اسفند 1390 بیشتر از تاریخ کاشت فروردین 1391 بود.

ارزیابی سلامت اکولوژیک بوم نظام های زراعی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1394
  هدا محمدی   مهدی نصیری محلاتی

بوم نظام های زراعی، اکوسیستم هایی با کارکردهای متعدد از جمله حفاظت از زمین، حفظ چشم انداز، کاهش فرسایش آبی و بادی، کاهش گازهای گلخانه ای، ترسیب کربن و مشارکت در پویایی اقتصاد در مناطق روستایی هستند که توسط بشر برای تولید محصولات خاص مدیریت می-شوند. اما مدیریت نادرست منجر به تخریب ساختار و کارکرد بوم نظام های زراعی شده و از این رو ارزیابی و نظارت بر آن ها با هدف مدیریت صحیح و تولید پایدار ضروری به نظر می رسد. در این مطالعه سلامت اکولوژیک بوم نظام های زراعی ایران، در مقیاس استانی و در دو مقطع زمانی یعنی آغاز دهه 80 (84-83) و در پایان این دهه (90-89) مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت.

بررسی جنبه های اگرواکولوژیکی همزیستی ذرت با قارچ میکوریزا و باکتری های آزادزی تثبیت کننده نیتروژن در نظام های زراعی رایج و اکولوژیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1387
  محسن جهان   مهدی نصیری محلاتی

چکیده ندارد.