نام پژوهشگر: فیروز حریرچی
حبیب الله آقاعلی خانی علی رضا میرزامحمد
تحقیق حاضر، بررسی میزان تاثیرآیات و احادیث در اشعار ابوالفتح بستی و بررسی کاربرد واژه های فارسی معرب در اشعار این شاعر می باشد. از ویژگیهای عصر بستی می توان سستی و ضعف خلافت عباسی و جنگ بین دولت ها و نبود اعتماد بین مردم در نتیجة فقدان وازع دینی و اخلاقی است. اما از نظر فرهنگی و ادبی اوضاع فرق می کرد. در این دوران فرهنگ و ادب به اوج رسید. این شاعر حکیم در این دوران شکوفایی فرهنگ و ادب می زیست . و به تحصیل علوم زمان از جمله حدیث پرداخته و به تصوف روی آورده است. و دیوان شعری به زبان عربی دارد که بیشتر اشعارش متاثر از قرآن کریم و احادیث است. که تاثیر قرآن کریم و احادیث علوی نمود بیشتری دارد. این شاعر به طور آگاهانه و روشمند از قرآن کریم و احادیث تاثیر پذیرفته و دارای اسلوب و روش مشخصی در این تاثیرپذیری است که این امر بیانگر تعهد و اعتقاد استوار او در نشر معارف قرآنی و احادیث می باشد. همچنین این شاعر واژه های فارسی معرب زیادی را در اشعار خود به کار برده است ودیوان این شاعر مملوء از واژه های مختلف فارسی معرب است که این امر بیانگر تسلط او به دو زبان فارسی و عربی می باشد
نیره رجب زاده نوبختی فیروز حریرچی
پیشگفتار زمانی که اوضاع سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی عصر یا دوره ای ، دستخوش تغییر و دگرگونی شده و رو به بهبودی می گذارد ، طبیعتاً اوضاع فرهنگی وفکری نیز دستخوش تحول خواهد شد و از آن جایی که شعر و ادب جز مقولات فرهنگی است پس از این تغییر و تجدید بی نصیب نخواهد ماند. لذا بر آن شدیم تا پاسخ سوأل های زیر را بیابیم : آیا نوگرایی ابونواس محدود به خمریات و غزلیات و طردیات او می شود؟ چرا منتقدان و نویسندگان عرب ، کمتر به بررسی و نقد شعر او پرداخته اند و جنبه های هنری شعر او را در نظر نگرفته اند ؟ اگر ملاک ماجن بودن او صرفاً غزلیات مذکر اوست پس چرا با وجود اشعار زهدی و تعلیمی، راجع به شخصیت او قضاوت نمی کنیم ؟ ما دریافتیم که نوگرایی منحصر به خمریات و غزلیات و طردیات او نیست بلکه شامل ابعاد و جنبه های بسیاری می شود که تاکنون اهمیتی به آن ها داده نشده است ؛ و نیز ابونواس شخصیتی هرزه نبوده است واین گونه اشعار را به دلیل رسالت هنری خویش سروده است و علّت مطرح شدن برخی اتهامات در باره ی او و نادیده انگاشتن جنبه های هنری شعر او ، به خاطر حب وبغضی است که به او روا می داشتند . و جای شک نیست که اگر فردی ذاتاً ماجن و هرزه باشد ، هرگز مفاهیم بلند زهدی و تعلیمی و حکمی به ذهنش خطور نمی کند . روش انجام این پژوهش را بر اساس تفحص در متون ادبی قرار دادیم و به زندگی نامه و شرایط اجتماعی وسیاسی و فرهنگی ابعاد مختلف نوگرایی ، در ضمن اشعاری به عنوان شاهد مثال ، اشاره نمودیم .
زهرا حکیم زاده فیروز حریرچی
الموضوع : إنَّ الخوض فی أعماق شخصیه سعدی الأدبیه واکتناه الصوره الکلیه للأثر العربی فی أدبه لا یتحققان بصوره کلیّه عند تناول نتاجه الفارسی فحسب، بل بدراسه نتاجه المتمثّل فی أشعاره العربیه جنباً إلی جنب دراسه نتاجه الفارسی. ومن بین باقه أشعاره العربیه اخترنا قصیدته الرائیه فی "رثاء بغداد" و هی من أروع ما کتب علی الإطلاق، فنیّاً أو شعریاً أو عاطفیاً أو بکل المقاییس. وهی من ناحیه أخری من أطول قصائده، سواء الفارسیه منها أو العربیه، بل أطولها جمیعاً حتی تکاد تکون أحدی المعلقات الکبری وعلی الرغم من بلوغها الذروه فی براعه البیان والبلاغه ومن سلاسه التعبیر والإفصاح عن المشاعر الصادقه، وآلام الشاعر وشجونه، یتطرّق فیها أیضاً الی الحِکمهِ والأخلاق، کما تحتوی علی صناعات أدبیه وصور الخیال، ویعکس لنا فیها صوراً واضحه عن الأوضاع السیاسیه والإجتماعیه والثقافیه والأدبیه لتلک الأیام، وعلی الرغم من ذلک، نری أنّ تلک القصیده لم تأخذ حقّها من الذکر والإشاره. أهداف البحث : تعدّدت وکثرت الصلات بین الأدبین العربی والفارسی بل وأمتزجتا لیشکِّلا معاً تراثاً ضاریاً جمع فی طیاته شتّی أنواع الأدب وأجناسه المختلفه. وفی بدایه تکوین هذه النهضه، لم یکن هناک فرق بین عربی أو اعجمی إلاّ بالتقوی، فکلهم مسلمون ولذلک بدأ التناقل والأمتزاج بین الشعوب وثقافتهم وآدابهم وتلک هی حکمه الإسلام فی إحتوائه للجمیع. وهذا ما فَسَحَ المجال للشعراء لتنظیمِ عددٍ کبیرٍ من الأشعار باللغه العربیه، وما أکثر الشعراء الفرس الذین تعدّت قصائدهم وأعمالهم عن آلاف الأبیات، کحافظ والرودکی وسعدی الشیرازی. و وحدتنا الحضاریه ضروره حیاتیه فی هذا العالم المضطرب بالتّکتّلات ، وسعدی الشیرازی قدّم النموذج الرائع للوحده الحضاریه بین إیران والعرب. فمزْجهُ بین اللغتین العربیه والفارسیه هی من مظاهر اهتمامه بهذه الوحده. فتراه یبدأ قصیدته الرائیه التی رثا فیها بغداد بمقدمه غزلیه مهّد بها للدخول إلی غرض من أغراضه المتعدده، وغرضه الرئیسی هو الرثاء. فجعلها أنشوده غنی علی أوتارها أشجانه وعزف علیها أحزانه وبثّ فیها لواعجه. "وإلقاء نظره سریعه علی أشعاره التی أنشدها بلغه الضاد والمفعمه بالمفاهیم الإسلامیه القرآنیه والتی تحتوی علی ما انطوی علیه الشاعر من العقیده القلبیه للدین الحنیف، هی خیر دلیل واقوی حجه علی أنّ الإسلام هو من أهم الدوافع وابرزها التی جعلت شاعرنا سعدیّ الشیرازی یُسرد قصائد کثیره باللغه العربیه التی انزل الله بها القرآن الکریم علی نبیه العربی (صلی الله علیه وآله وسلم) الذی اتی بالشریعه السهله السمحاء والتی فتحت امام سعدی کسائر علماء الإسلام والمفکّرین آفاقاً مشرقه واسعه من الفکر الذی اخرج الناس من الظلمات الی النور" . ولاشکّ أن الأمه الإسلامیه حیّه بقرآنها، لأنه الکتاب الذی یستطیع دائماً أن یضخّ فی جسدها مقوّمات الحیاه، ویحافظ علی مستواها الرفیع من الذوق والمشاعر الإنسانیه، بما یحمله من إعجاز أدبی ومحتوی قابل للتکیّف مع تغیّرات الزمان. لکن الظروف المناوئه التی تحیط بالإنسان أو بالأمهِ تحجب القلوب وتجعل فی الآذان وقراً، وتجعل بین الإنسان والخطاب القرآنی حجاباً، وهنا یأتی دور المصلحین لیزیلوا هذه العوامل العازله من وقر وحجب، ولیفتحوا قلوب الناس وآذانهم لتتلقی نداء الروح ولتصغی الی کلام السماء. وأفضل وسیله یستطیع أن یمارسها المصلح لتحقیق الهدف هو "الأدب" لأنه الخطاب الذی یحمل من نور الجمال ما یستطیع أن یخترق به ظلمات کل قبح تسقط البشریه فی وحُوله. طریقه البحث : یُعتَبَرُ سعدی الشیرازی من أولئکَ المصلحین الذین عاشوا فی أحلک الظروف الاجتماعیه حیث ادلهمّت خطوب الجهل الداخلی والغزو الخارجی لتمزّق وجود الأمه، فحمل قیثاره أدبه وظل یعزف علیها فی أرجاء العالم الإسلامی، لیکون له الدور الخالد فی مخاطبه جیله وکل الأجیال بلغه تنفذ إلی القلب والروح فتوقظ المشاعر الإنسانیه من سباتها، وترفع الإنسانیه إلی حیث أراد لها بارئها من عزه وکرامه . استأنفت العمل فی تحریر هذه الرساله بالبحث عن معانی مفردات القصیده، وکان جُلَّ اهتمامی هو تغطیه أکبر عدد للمفردات، آخذهً بعین الإعتبار طلاّب اللغه العربیه من غیر المتکلمین بلغه الضاد. وکانت وسیلتی فی هذا المجال هی أشهر معاجم اللغه، کلسان العرب، والقاموس المحیط، و استغرقت هذه المرحله فتره طویله، وقد حرصت علی ذکر أقرب معنیً یفی بالغرض المطلوب فی القصیده ، حتی لَـیَجِد القارئ نفسه قد استلهم معنی البیت قبل مراجعه تفسیره، واستشهدت علی الأبیات إلی أبعد حدٍ ممکن بالآیات والروایات لتکون أوضح معنیً وأقوی حجَّه ، وبدأت ببیان معانی مفردات کل بیت من أبیات القصیده أولاً ، وبعد الإنتهاء من هذه المرحله، بدأت بشرح الأبیات استأنفتها بهذه العلامه (•) للدلاله علی شرحها، کما أشرت الی بعض الصناعات الأدبیه وصور الخیال التی استخدمها الشاعر فی قصیدته والتی أجاد فیها. ثم جعلت الرساله فی فصلین تسبقها مقدّمه وتنتهی بالإستنتاج، الفصل الاول عباره عن حیاه سعدی ونتاجه، وعن تأثر أشعاره باللغه العربیه والقرآن والسُّنه. والفصل الثانی یتضمّن بیان مفردات القصیده وشرح أبیاتها والإشاره الی الصناعات الأدبیه المستخدمه فیها، ومن ثَمَّ إشاره الی أهم الأغراض المذکوره فی هذه القصیده بقالب استنتاج یحتوی علی عدّه نقاط مهمه، ویشمل أیضاً مختصر الرساله باللغه الإنجلیزیه والمصادر. استنتاج : عند مطالعه قصیده سعدی الرائیه الرائعه التی تناول فیها سقوط دار الخلافه "بغداد" وهلاک أهلها علی ید هولاکو ومقتل المستعصم، نجده یربط بین أجزاء القصیده من حیث المعنی ، فظهرت أفکارها مترابطه متماسکه لا تناقض بینها، ینتقل من فکره الی أخری انتقالاً طبیعیاً دون انفصال عن الموضوع الأصلی "الرثاء"، فنجد الصوره الشعریه عنده فی تلک القصیده بالّلوعه والحسره والألم مثلها مثل مشاعره الشغوفه تماماً . وتشتمل قصیدته علی محسّناتٍ تتّسمُ بالفصاحه والبلاغه والروحانیه والجمال، لما تحتویه من مضامین سامیه ومسائل اجتماعیه مختلفه کما ینقل لنا صوره عن الأوضاع السیاسیه المعاصره له. وهو یدرک جیداً مهمته الأخلاقیه والإجتماعیه والدینیه، ممّا جعله أهلاً للإحترام لما یقول من حقائق و یُعَلِّمُ الغافلین بوظائفهم المترتّبه علیهم. وما لکلام سعدی من نفوذ فی الأذهان وتأثیر فی الأصول الفکریه والأخلاقیه، یجعله من عِداد کبار المربین ومعلمی الأخلاق لیس فی إیران وللناطقین بالفارسیه فحسب، بل لکافه أبناء البشر .
اسماء زارعی فیروز حریرچی
ابومحجن ثقفی از شعرای مخضرمی است که دو عصر جاهلی و اسلام را درک کرد و از باده نوشانی بود که بدین خاطر بارها حد شرعی بر او اجرا شد و با شرکت در فتوحات در زمان خلیف? دوم و جنگ قادسیه جهت گسترش دین اسلام در ایران، اشعاری در تفاخر به رشادت های خود و قبیله اش و رثاء همرزمانش سرود که به اشعار فتوح شهرت یافته است. قطعه هایی که از اشعار او به دست آمده(حدود100 بیت)شامل سروده های جنگی، تفاخرات قبیله ای و چند مرثیه، حکمت،حماسه و خصوصاً خمریات است که باعث شهرت ابو محجن شده است. قسمت بیشتر دیوان وی را، ادیب و لغت شناس قرن چهارم ابوهلال عسکری، شرح کرده است. در رسال? حاضر قصد آن داریم که به بررسی و نقد شرح ابوهلال بر این دیوان بپردازیم و بدین منظور برای دستیابی به این هدف ابتدا زندگی نام? ابو محجن و نقش وی در پیروزی مسلمانان علیه ایرانیان در جنگ قادسیه، زیبایی شناسی فخریات و خمریات و سبک شاعری وی در دو عصر جاهلی و صدر اسلام به صورت مجزا و خصائص اشعار فتوح و تأثیردو عامل اساسی دین اسلام و خلق و خوی عمر بن خطاب بر مضامین خمریات وی مورد بررسی قرار گرفته و سپس تاریخچ? تحول نقد عربی از عصر جاهلی، تا عباسی و شیوه های نقد عربی و معرفی ابوهلال عسکری ارائه گردیده و در نهایت شرح ابوهلال عسکری از دریچ? نقد مورد بررسی قرار گرفته است. با بررسی و نقد این شرح در می یابیم که شرح وی از زیبایی ها و نکات بلاغی و اطلاعات تاریخی و لغوی فراوانی برخوردار است که در کمتر کتابی به آن بر می خوریم، هرچند دارای نقایص و اشتباهاتی است که در حد امکان سعی شده، به اصلاح و تکمیل آن بپردازیم. واژگان کلیدی: ابو محجن ثقفی، نقد، ابو هلال عسکری، محاسن، نقایص.
موزه یونسی فیروز حریرچی
المدخل بین شعراء الجاهلیّه، کان زهیرُ بن أبی سُلمی، - بشهادهِ أبی الفرج الأصبهانی – أحدَ الثلاثه الکبار، و الآخران هما امروالقیس و النابغه. وقد «اختُلف فی تقدیم أحد الثلاثه علی صاحبیه». إنَّ زهیرَ ابنَ أبی سُلمی هو أحدُ أهم شعراءِ العصرِ الجاهلی و کما عرفنا هو من عبید الشعرِ أی ممن کانوا ینقّحون أشعارَهم و قصائدهم مراراً. و کان یهتم بالجانب الصوری البیانی لکلامهِ المنظوم. فنونُ البلاغهِ فی العصر الجاهلی کانت فطریَّهً بسیطهً و لم نعرف البلاغهَ عندهم إلا بجمال الکلام، لذا فی هذا البحثِ درستُ فنونَ البلاغهِ من البیانِ و المعانی و البدیعِ فی قصائد و أشعار أحد أهم شعراء الجاهلیّه و هو زهیر بن أبی سُلمی. وجدتُ أنّ أشعاره ملیئه بالصورِ البیانیّه من التشبیه و الاستعاره و المجاز و الکنایه و کُلّ هذه الصورِ للتعبیرِ الساذجِ و الجمیل عن أحاسیس الرجلِ البدوی. و یمکن أن نقول إنه رسّامٌ ماهرٌ فی رسم اللوحه المتجسمه فی نفسهِ الحساسهِ و هی لوحهٌ یراها سامعها فی عینی الشاعر. شعرُ زهیر مثل شعر باقی شعراءِ ذلک العصرِ مرآه للجاهلیّهِ و لنفسهِ. من أجل معرفه أشعار الشاعرِ یجب أولاً أن ندرسَ حیاته و بیئته لنفهم ما یقول و نعیش اللحظه کما عاشها الشاعرُ. و الشاعرُ الماهرُ هو من عبّر عما یدور فی نفسه و أوصلَ للسامع إحساسه فی تصویرٍ کامل بجزئیاته من الزمانِ و المکانِ و الأسلوب و الصورهِ. البیئهُ الجاهلیَّه بیئهٌ صحراویّهٌ بسیطهٌ جافهٌ. أثرت هذه البیئهُ فی نفسیّه زهیر و جعلته یصوّرُ أحاسیسه بأخذ عناصر شعره من عناصرها الملموسه و المادیّه. و کذلک جفافُ هذه البیئه جعل الشاعرَ لایحتمل الکلامَ الطویلَ بل یوجز و یبسط. من أهم خصائص زهیر الشعریّه: البساطه، الإیجاز، البیان العالی، الصور المرسومه بکُل أجزائها، و الدقه. المفردات الرئیسیّه: زهیر بن أبی سُلمی، البلاغه، العصر الجاهلی، صورالبیان، جمال الکلام، الدقه.
نرگس خسروی سوادجانی فیروز حریرچی
سوید بن أبی کاهل یشکری از شاعران مخضرم می باشد، و سه دور? جاهلی، اسلامی و اموی را درک نموده است. ابن سلام جمحی، سوید بن أبی کاهل را با عمرو بن کلثوم، حارث بن حلزه و عنتره بن شداد در یک طبقه آورده است. سوید اشعار زیادی داشته ، که بیشتر آن امروز در دسترس ما نیست. بارزترین اثر او قصید? «یتیمه» می باشد، که خوشبختانه به دست ما رسیده است. این قصیده دارای 108 بیت می باشد. قصید? «یتیمه» در روزگار پیش از اسلام نیز از بهترین قصاید عرب به حساب می آمده است، اگر چه بخشی از آن در دوره? اسلامی سروده شده است. در رساله? حاضر سعی برآن شده است، که قصید? «یتیمه» مورد شرح و تحلیل و بررسی قرار گیرد. نخست به معرفی عصر زندگی شاعر یعنی سه دور? جاهلی، اسلامی و اموی پرداختیم، تا خواننده پیش زمینه ای از وضعیت تاریخی و ادبی آن دوران داشته باشد. سپس در فصلی زندگی نام? شخصی و ادبی سوید را بررسی کردیم. در فصل سوم به شرح و تحلیل جداگانه? هر بیت پرداختیم. در فصل پایانی نیز قصید? «یتیمه» را به طور کلی مورد بررسی قرار دادیم و از جایگاه این قصیده در ادبیات عرب و اغراض و ویژگی های لفظی و معنوی قصیده سخن گفتیم. این قصیده از دیوان المفضلیات، شرح أبومحمد القاسم بن محمد بن بشار الأنباری روایت شده است. آن گاه در فصل سوم هر بیت اعراب گذاری شده و لغات مهم آن همراه با ترجمه و شرح ابیات و نکات نحوی و بلاغی ابیات آورده شده است. روندی که این رساله طی کرده است ، خواننده را به این نتیجه می رساند که قصید? «یتیمه» نزد اعراب از جایگاه والایی برخوردار است. و بسیاری از اغراض رایج شعر دور? جاهلی همانند غزل، وصف، فخر، حکمت و هجا در این قصیده به کار گرفته شده است. علیرغم تنوع اغراض قصیده شاعر توانسته است، با عاطفه و احساس قوی، به خوبی بین این اغراض ارتباط برقرار کند.
نسیبه رضایی تفتی علیرضا میرزا محمد
معلقات سبع یکی از درخشان ترین آثار شعری در عصر جاهلی و آینه تمام نمای آن عصر است که فرهنگ، آداب و رسوم، زندگی مردم و همچنین موقعیت جغرافیایی و اجتماعی و ادبی آن عصر را نشان می دهد. بسیاری از پژوهشگران در زمینه های مختلف ادبی بر روی آن کار کرده اند؛ چرا که معلقات سبع شناسنامه عصر جاهلی است و درک درست این اشعار و بررسی آن ها از جوانب مختلف راهی برای شناخت عصر جاهلی است. وصف طبیعت نیز یکی از موضوعاتی است که شعرای جاهلی در ضمن دیگر اشعارشان، بسیار بدان پرداخته اند و به بهترین شکل از عناصر طبیعت در اشعار خود بهره گرفته اند. این رساله نیز بر آن است که به مثابه دیگر پژوهشگران به پژوهش و تحقیق در این اشعار بپردازد و به سبب گستردگی کار، فقط به موضوع وصف طبیعت (بی جان و جان دار) در معلقات سبع بسنده کرده است. به این منظور ابتدا به معرفی عصر جاهلی پرداختیم تا تصویری از وضعیت شعر و شاعری در این دوره پیش روی خواننده ترسیم گردد. سپس فصلی را به معرفی عناصر طبیعت در عصر جاهلی اختصاص دادیم و در فصلی جداگانه به بیان مصادیق وصف طبیعت در معلقات سبع پرداخته ایم که این فصل، قسمت اصلی این رساله را تشکیل می دهد و در فصل آخر نیز به مقایسه اصحاب معلقات سبع پرداخته شده است. در این رساله، اشعار مرتبط با طبیعت از اشعار معلقات سبع زوزنی استخراج شده و براساس حجم آن ها طبقه بندی گردیده است. معانی ابیات نیز از شرح معلقات سبع ترجانی زاده که دقیقاً ترجمه کتاب شرح معلقات سبع زوزنی است، گرفته شده است و توضیحات لازم نیز در فصول مختلف و در ادامه معانی اشعار ذکر گردیده است. روندی که این رساله طی کرده است، خواننده را متوجه این نکته می کند که شعرا در معلقات سبع از طبیعت بهره بسیاری برده اند تا جایی که گویی طبیعت، جزء لاینفک معلقات است. به امید آن که پژوهشگران دیگر به بررسی جوانب دیگر این اشعار بپردازند تا معلقات سبع به طور کامل و در همه جوانب آن به ادیبان و دوستداران شعر و ادب شناسانده بشود.
راضیه نظری فیروز حریرچی
فإذا ما نظرنا الی موضوع الشعر الجاهلی بدقّه و تمحیص، نجد أنه یمتاز بأهمیه کبیره من عدّه جوانب؛ و هو یُعدُّ نوعا من أنواع الدراسات الأدبیه و التاریخیه. الأدب هو «کل ریاضه محموده تودی بالإنسان إلی الفضائل، و هذه الریاضه کما تکون بالفعل و حسن النظر و المحاکاه، تکون بمزاوله الأقوال الحکمیه التی تضمنتها لغه أیّ أمه.»( الإسکندری، د.ت:ص: 3) تتمتّع جمیع الأقوام بالأدب علی مدی الدهر، وکل ما یُسَمّی أدباً الیوم، یعنی جمیع الآثار التی خُلقَت فی قرون ممتده. أما النقطه المهمه فهی أنّ کثیراً من هذه الآثار قد انتقلت انتقالاً شفویاً بین الأجیال المختلفه، و لازم هذه الآثار فی هذ الانتقال أخطار عظیمه أهمها النسیان. و مع رواج الخط و الکتابه استطاع الإنسان أن یتغلّب علی مشکله النسیان الی حدٍ کبیر. و علیه نظّمت الآثار الأدبیه حسب مواضیعها، أو تاریخ تدوینها أو معاییر أخری و قد حفظ بهذا الشکل الکثیر من التراث الأدبی. أما النقطه المهمه فهی صحّه هذا التراث الذی انتقل قروناً بشکل شفوی ثمّ حفظه بشکل مکتوب. و الأمور التی أشرت إلیها کانت بمثابه االمسأله التی تشمل جمیع آداب الأقوام المختلفه و لم یکن الأدب العربی مستثنی عنها. أمّا أهمیه هذه المسأله فی الأدب الجاهلی للعرب فهی أکثر. فقد ظهر الإسلام فی شبه الجزیره العربیه و نزل القرآن فیها باللغه العربیه و باللغه التی نراها فی الآثار الباقیه من العصر الجاهلی. و هذا الأمر یحثّ العلماء علی البحث فی صحّه هذه الآثار. و قد أحدث الإسلام ثورهً عظیمه و قلّب جمیع جوانب حیاه العرب و موازینها، فانتشرت الکتابه بعد ظهوره بین جمیع الناس انتشاراً عاماً. و قد خضعت الکثیر من القبائل والملل الی هذا الدین الجدید الناطق باللسان العربی المبین، وعلیه بدت الحاجه الی تعلّم اللغه العربیه لدرک مفاهیمه و تعالیمه. و کان لهذه الظاهره أثراً کبیراً لتحوّل واسع فی هذه اللغه. و أصبحت المدن المتحضّره مرکزاً لالتقاء الثقافات و ما تترکه من آثار و تغییرات علی اللغه. و لحفظها من الضیاع ذهب الرّواه إلی البادیه لیتعلّموها من البدوی الذی لم یتأثر بعد بتلک الحضارات أصول هذه اللغه العریقه و بلاغتها. یجب علینا ألاّ نغفل عن الصراعات بین قبائل العرب و الصراعات الناجمه عن الظاهره الشعوبیه بعد الإسلام، فقد کان العرب یسعون فی تثبیت هذه الفکره بأنهم کریموا النسب، و أن یجعلوا هذا الأمر میزه لتفوّقهم علی سائر المسلمین، و من جانب آخر الشعوبیه التی کان یسعی أصحابها بإظهار مفاخرهم و تاریخهم البطولی، و کان لهذا کله الأثر الکبیر علی الشعر. و بعد أن انقضت جمیع هذه الصراعات، أصبحت جمیعُ الآثار المکتوبه تُعرَفُ بالأدب الجاهلی و إن خالف بعض العلماء هذا الإعتقاد، کابن سلام. و بعد القرن التاسع عشر للمیلاد أقبل المستشرقون علی المجالات المختلفه العلمیه و خاصه الأدب منها و لهم بواعث مختلفه فی هذا الإقبال، و کان عاقبه هذا الأمر هو إدعاء بعضهم کمرجلیوث إلی أنّ هذه الآثار الـمعروفه بالأدب الجاهلی قد وُضِع کله بعد الإسلام. و قد أدی دخول المستشرقین فی مجال العلم و الأدب الی تحوّل عظیمٍ فی هذا المجال، مما جعل الباحثین و العلماء أن ینظروا إلی هذا الموضوع بنظره جدیده. و فی هذا الصدد أصدر طه حسین_ الذی کان متأثّراً بهذه الفکره_ اعتقاده فی« فی الأدب الجاهلی»، و کان ذلک سبباً فی ظهور بلبله و جدال شدیدین فی الساحه العلمیه و التقلیدیه. و یعتقد طه حسین فی کتابه المذکور أن أکثر هذا الأدب (الأدب الجاهلی) قد اختُلق و تم وضعه بعد الإسلام و قد أبدی آراءه علی صحه إدّعاءه هذا، و أخذ بطرح الأسئله للقارئ لیزیده شکاً فی صحه هذا الأدب. إن مناقب طه حسین کثیره، فهو الأدیب و الناقد، و هو باعث النهضه النقدیه فی العصر الحدیث، و علیه تبدو ضروره التعمّق فی آرائه و البحث عن بواعث نشوء هذه النظره. یتمتّع طه حسین فی بحثه بمنهج الشک الدیکارتی و یوضح أساس هذا المنهج قائلاً:«... أن یتجرّد الباحث من کل شیء کان یعلمه من قبل و أن یستقبل موضوع بحثه خالی الذهن ....» (حسین، 1958:ص68) یعتقد طه حسین بأنّ العقائد السائده بین الناس عن الأدب الجاهلی أکثرها خاطئه و هی بمثابه أغلال تمنعنا من الوصول إلی الحقیقه البحته، و یعلّل اعتقاده هذا، بأن المعلومات الواصله الینا لم نحصَل علیها عن طریق علمی صحیح بل هی مجموعه من الأخبار التی قد تمّ وُضعها علی مدی التاریخ. کما یعتقد أنه لم یوجد فی التاریخ راویاً صادقاً و لکل منهم آفه کعدم العلم و الإطلاع أو الطمع أو عدم الأهلیه. و یمکننی أن أطرح الموضوع بشکل آخر،هل ما نعرفه الیوم بالأدب الجاهلی هو أدب حقیقی أم هو أدب موضوع و منحول؟ و الموضوع المهم لإقامه البحث علیه فی هذه الدراسه هو برهنه صحه الأدب الجاهلی لأنه أساس لغه الإسلام و أصله، و هو فی الحقیقه تاریخه و معدنه، و علیه یجب إثبات صحّه هذا الأدب لیتسنی لنا معرفه أثر الإسلام و القرآن علی اللغه و آدابها. ..................................................................... أمّا أهدافی الرئیسه التی أخذتها بعین الإعتبار خلال دراستی هذه هی : • الوقوف علی آراء القدماء قدیماً و حدیثاً فی موضوع الشعر الجاهلی و بیان تطور عقیده وضع الشعر الجاهلی من الماضی حتی العصر الحدیث. • دراسه موضوع الشک. • الوصول إلی کیفیه تأثر طه حسین بالمنهج الفکری الدیکارتی. • دراسه أثر المستشرقین فی منهج طه حسین الفکریه • دراسه مسأله روایه الشعر الجاهلی فی ذاک العصر و العصور التالیه لها. • دراسه العقائد الجاهلیه و الأوضاع السیاسیه و الاقتصادیه و الاجتماعیه و العقلیه و النفسیه من خلال الأشعار الجاهلیه. الدراسات السابقه: لا شک أنّ کتبَ القدماء و المحدثین قد تناولت مسأله صحّه الأدب الجاهلی و تحدّثت عنها و سعی کل عالم و ناقد فی توضیح البحث و کشف الحقیقه، ولکن الأمر الذی غفل عنه الکثیر، هو الشک الدیکارتی، و فی الحقیقه نلمس هذین الأمرین فی آراء طه حسین عن الأدب الجاهلی: الأول الشک الدیکارتی و الثانی الأسئله و الشکوک التی طرحها طه حسین _ متأثّراً بهذا المنهج الفکری_ فی الأدب الجاهلی. و لاحظت اهتمام أکثر الکتّاب فی نقد آراء طه حسین فی الموضوع الثانی فی حین أن البحث عن المنهج الفکری لطه حسین یعتبر بحثاً هاماً جداً، هذا من جانب الکتب و من جانب الأطروحات و الرسالات، لم أجد أطروحه أو رساله عُنیت بهذا البحث من هذا المنظار. و علی کل حال یمکننی أن أعرض نواقص الآثار الموجوده فی هذا الموضوع بالشکل التالی: • أکثر الآثار قامت بالرّد بإجابات موجزه علی تساءلات طه حسین. • لم تحظ هذه الآثار بأجوبه کافیه علی الأسئله المطروحه، فی حین کان تأکید طه حسین علی عدم وجود صوره واضحه فی الشعر الجاهلی فی المجالات الإقتصادیه و الإجتماعیه و السیاسیه • لم یکن الإهتمام بموضوع الشک وافیاً فی هذه الآثار. و فی هذا البحث، عملت جاهده علی رفع هذه النواقص الی أکبر حدٍ ممکن. أما منهج البحث فهو: • جمع المعلومات المتعلّقه بالموضوع بتریب عناوین الفصول و المباحث و إستنباط کلّ ما هو مفید. • الدقه و الأمانه فی عرض المعلومات المطروحه. • مراجعه المصادر الرئیسه و أمهات المعاجم (لسان العرب، تاج العروس، جمهره اللغه و...) و أمهات الکتب الأدبیه (الشعر و الشعراء، الأغانی و دواوین الشعراء و..) و المرجع الإلکترونی للحصول علی الأشعار التی تمتّ بصله بموضوع الردّ علی شکوک طه حسین. اقتضت طبیعه البحث فی هذه الرساله إلی تقسیم البحث إلی مقدّمه و خمسه أبواب و خاتمه. الفصل الأول: ما الأدب: فی هذا الفصل قمت بعرض تعاریف الأدب لغه و إصطلاحاً و أنواعه و علیه ینقسم إلی أربعه بحوث: یتطرّق البحث الأول إلی تعریف الأدب و تطور الکلمه علی مدی التاریخ. و یتطرق البحث الثانی إلی آراء الأدباء المختلفه حول موضوع الأدب، و فی البحث الثالث ذکرت أقسام الأدب کالإنشائی و الوصفی و من ثم ذکرت تعریف کل منهما إضافه إلی تعاریف أقسام الأدب الإنشائی کالشعر و النثر و تاریخهما فی الأدب العربی منذ القدم، و الفروق بینهما. الفصل الثانی، ما هو النقد: فی هذا الفصل قمت بتبیین عدّه تعاریف للنقد و مکانته فی الأدب العربی و بذلک ینقسم إلی سبعه أبحاث. البحث الأول: فی هذا البحث قمت بتعریف کلمه النقد و فی البحث الثانی قمت بدراسه مصطلح النقد و فی الثالث أشرت إلی وظائف النقد، و فی الرابع أشرت إلی أنواع النقد الأدبی، و سلطت الضوء فی البحث الخامس علی النقد الأدبی عند العرب و فی السادس ذکرت العوامل التی أدّت إلی نشوء النقد الأدبی بین العرب. و فی البحث السابع و الأخیر ذکرت مناهج النقد. الفصل الثالث، طه حسین الناقد: فی هذا الفصل قمت بسرد ماهو مهم و ضروری عن طه حسین الناقد العظیم المعاصر، و قد تمّ تقسیم هذا الفصل إلی ثلاثه أبحاث: البحث الأول یعطینا صوره موجزه عن حیاته، و جلّ اهتمامی فیه هو تبیین العوامل الأربعه التی أثّرت فی شخصیه طه حسین. أی: میلاده و نشأته و الجامعه و الأزهر و السوربون. و فی البحث الثانی أشرنا إلی مصادر تکوین شخصیته الفکریه و الأدبیه کما قمت بتبیین المصادر الثلاثه لهذا التکوین: العنصر المصری، و العنصر الإسلامی و العنصر الأجنبی. و یختص البحث الثالث بآثار هذا الناقد. الفصل الرابع، طه حسین و الأدب الجاهلی: یصف لنا هذا الفصل المنهج الفکری لطه حسین و تطور هذا المنهج علی مدی التاریخ و کیفیه تأثیره علی طه حسین وبیان آرائه فی الأدب الجاهلی. و هو بدوره ینقسم إلی ثلاثه بحوث.فی البحث الأول إشاره إلی المستشرقین، تاریخهم و أهدافهم و وصولهم إلی العلوم. فی البحث الثانی، قُمتُ بتقدیم تعریف لمنهج الشک الدیکارتی و بیان أصول هذا المنهج عند علماء العرب القدماء و المستشرقین. و فی البحث الثالث ذکرت آراء طه حسین فی الأدب الجاهلی تحت العناوین السته. الفصل الخامس، الرّد علی أسئله طه حسین: الخطه الأصلیه للفصل هی الإجابه عن الأسئله التی طرحها طه حسین و ینقسم إلی ثلاثه أبحاث: و لأهمیه البحث بدأت بدراسه جذور الشعر العربی و یهتم البحث الثانی إلی روایه و تدوین الشعر الجاهلی و فی البحث الثالث أجوبه علی أسئله طه حسین و الرّد علی شکوکه بشکل علمی .
نعمت الله حسنی فیروز حریرچی
این پایان نامه با موضوع سیمای امام علی(ع) در ملحمه عبدالمسیح انطاکی، در هفت فصل تالیف و تنظیم شده است. در این رساله پس از بیان کلیات بحث، اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، دینی، فرهنگی و ادبی عصر عبدالمسیح انطاکی مورد بررسی قرار گرفته و سپس به بررسی زندگی شخصی و ادبی شاعر و آثار وی پرداخته شده است. پس از آن به گزیده ای از زندگی امام علی(ع) در پنج مرحله اشاره شد. در ادامه به مباحث مربوط به حماسه از جمله حماسه در لغت و تعریف حماسه و ویژگی ها و انواع آن پرداخته و حماسه دوره های مختلف ادبیات عرب مورد بررسی قرار گرفته است در این قسمت نظر برخی صاحب نظران آورده شد. آنها دوره جاهلی در ادبیات عرب را عصر طلایی حماسه و دوره ترکی را عصر جمود حماسه و دوره معاصر را عصر تجدد حماسه و ظهور حماسه ملی نامیدند. در قسمت ادبیات اسلامی و نویسندگان و ادیبان غیر مسلمان، به معرفی بعضی علما و ادیبان غیر مسلمان بویژه مسیحی پرداخته شد که عاشقانه و همچون ادیبی شیعه، کوشیدند تا گوشه ای از زندگی یکی از اهل بیت(ع) ، پیامبر (ص) بویژه امام علی(ع) یا واقعه ای از وقایع مهم زندگی آن حضرت یا فضیلتی از فضائل او را بیان کنند. در این قسمت همچنین به شرح مختصری از زندگانی این شاعران همراه ابیاتی از اشعارشان اشاره شد. انسان شیعه با بررسی و مطالعه در این قسمت به حقانیت و عظمت امام خویش بیشتر پی برده و با شگفتی احساس غرور و افتخار می کند و بر مذهب و امام خویش می بالد. در این رساله همچنین با بررسی موضوع امام علی(ع) در شعر معاصر عرب به جایگاه ویژه آن حضرت در اشعار شاعران معاصر عرب در کشورهای مختلف پی می بریم. در قسمت اصلی بحث که سیمای امام علی(ع) در ملحمه عبدالمسیح انطاکی، شاعر مسیحی، مورد بررسی قرار گرفته مسائل مهمی چون ملحمه امام علی از نگاه شاعر و ملحمه امام علی از نگاه نگارنده، علل توجه این شاعر مسیحی به امام علی(ع) استعانت این شاعر از امام علی(ع) و عنایت امام علی به این شاعر بررسی شد. پس در انتها به بررسی و بیان برخی فضائل و ویژگی های امام علی(ع) در ملحمه این شاعر پرداخته شد.
محمدحسین کاکویی فیروز حریرچی
چکیده ندارد.
ادریس عبداله زاده فیروز حریرچی
چکیده ندارد.
حمیده مروتی فیروز حریرچی
چکیده ندارد.
مریم حکمت نیا فیروز حریرچی
مطالب مورد بحث و بررسی در این رساله شامل : شیعه، تاریخ و چگونگی پیدایش سخنوران خلافت ، فاطمه زهرا علیهاالسلام - موضوعات اساسی سخنرانی (خلافت ، وراث بانوانی دیگر - سخنوران صفین - وافدات یا بانوانی که به دربار معاویه فرا خوانده شدند - سخنوران کربلا (درکوفه - در شام) می باشد .
محمدعلی اطرشی شهرضا فیروز حریرچی
دراین پایان نامه تا آنجا که به منابع قابل اعتماد دسترسی بوده است به بررس همه جانبه ای از زندگی یکی از شعرای دوره عباسی بنام ابوالعتاهیه پرداخته شده است . از محیط مکانی شاعر گرفته تا محیط سیاسی و اجتماعی و عقلی او و ویژگیهای فنی شعر او مورد بحث قرار گرفته است ، مقام و منزلت ابوالعتاهیه درمیان شاعر عرب و میزان تاثیرپذیری شاعرانی مانند متبنی، محمودبن حسن وراق از ابوالعتاهیه از دیگر مباحث این پایان نامه است .