نام پژوهشگر: یارعلی کردفیروزجایی
زهرا حسینی مهرابادی علیرضا قایمی نیا
بررسی سرشت ادراکات اعتباری و تفاوت های آن با ادراکات حقیقی، بحث جدیدی در معرفت شناسی اسلامی است که اول بار توسط مرحوم علامه طباطبایی(ره) مطرح شد. علامه طباطبایی با ابداع تفکیک مفاهیم حقیقی از مفاهیم اعتباری، گام بزرگی در جهت شناخت امور اعتباری و به تبع آن علوم قراردادی برداشت و حوزه اعتباریات را به مباحث انسان شناسی، علم اخلاق، فلسفه اخلاق، جامعه شناسی و غیره گسترش داد و نتایج توجه برانگیزی را از آن برگرفت. اما با توجه به اینکه مسأله ادراکات اعتباری جزئی از معرفت شناسی علامه طباطبایی است و علامه در خلال مباحث معرفتی خود به آن دست یافت، مهم ترین هدفی که از طرح این مطلب داشته مسلماً هدفی در حوزه معرفت و معرفت شناسی بوده است. علامه با طرح این مبحث یک نوع رئالیسم جدید را معرفی کرد، چرا که اعتباریات صرفاً ساخته ذهن نیستند بلکه متکی بر حقایق بوده و آثاری واقعی به دنبال دارند؛ لذا واقعیت دارند اما نحوه واقعیت و هستی شان متفاوت از حقایق است. بر این اساس می توان گفت: عالم واقع دو لایه دارد: یک لایه حقیقی و یک لایه اعتباری، که بر این مبنا ادراکات هم دو دسته می شوند: حقیقی و اعتباری. رئالیسم علامه براساس مبحث اعتباریات، از مسائل مهمی است که در این پژوهش مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. به علاوه هم چنان که در مقدمه کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم آمده، علامه با طرح مباحث این کتاب، و از جمله بحث اعتباریات، قصد پاسخ گویی به مکتب مارکسیسم را داشت. اینکه علامه با طرح این بحث چگونه توانست به این جریان نسبی گرا پاسخ دهد و نسبیت و تغییر در افکار را رد نماید، یکی دیگر از مباحث مطرح شده در این رساله است. در کنار این مباحث، بحث رابطه تولیدی بین حقایق و اعتباریات، احکام جاری در اعتباریات و طریق سلوک فکری در اعتباریات، از جمله مباحث دیگری است که از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری به آن خواهیم پرداخت. واژگان کلیدی: ادراکات حقیقی، ادراکات اعتباری، اعتبار، حقیقت، عالم واقع.
محمد بهرامی محمدجعفر علمی
غزالی درکتاب تهافت الفلاسفه ادعاداردکه دین حدوث زمانی عالم رامطرح میکند اما فلاسفه آنرانپذیرفته وبه قدم عالم معتقدندلذامستحق تکفیرمی باشند.فلاسفه مشائ قائلندکه دین جزحدوث ذاتی عالم چیزدیگری رانگفته است وبه حدوث زمانی اشاره ای نکرده است.صدرالمتالهین معتقداست که دین حدوث زمانی عالم رامطرح می کندامااین حدوث باحدوت زمانی غزالی تفاوت زیادی دارد.
سمیه جلالی یارعلی کردفیروزجایی
چکیده کتاب التعلیقات یکی از مهمترین دستاوردهای ابن سینا است که دیدگاههای مختلف او در موضوعات فلسفه،منطق،مابعدالطبیعه،طبیعیات و علم النفس در این کتاب بیان شده است و رأی و نظر او در این کتاب غالبا همان است که درسایر کتب او یافت می شودمگر بعضی مباحث از جمله بحث تعریف که در این کتاب آمده است و در کتب دیگر کمتر یافت می شودوتفاوت اصلی این کتاب با کتب دیگر ابن سینا این است که مباحث در این کتاب خارج از دسته بندی های لازم می باشد و به صورت متفرقه بیان شده که برخی از این تعلیقه ها شبیه تعریف و برخی شبیه شرحی مختصرو کوتاه وبرخی شبیه توضیح اصطلاحات خاص می باشد. و از طرفی دسترسی به آراء ابن سینا در این کتاب برای محققان بسیار مهم است اما مباحث این کتاب بسیار پراکنده و متفرق هستند لذا برای سهولت مراجعه و هر چه بهتر استفاده کردن محققان و مخاطبان نیاز است که این کتاب بر اساس موضوعات مختلف در فهرستی مدون تنظیم و تبویب گردد و مطالب مربوط به یک موضوع یک جا و با رعایت ترتیب منطقی آورده شود. بدین منظور تصمیم گرفته شد که با مطالعه آثار مختلف ابن سینا و متون او و ضمن آشنایی با افکار و اندیشه های او در کتب مختلف و مطالعه دقیق مباحث مطرح شده در کتاب التعلیقات جهت خدمت به جامعه علمی کشور این مباحث را تنظیم و با دسته بندی و تبویب جدیدی تدوین گردد و در ضمن بر این کتاب با فهرست جدید ،مقدمه تحلیلی مفصلی نوشته که درآن بیشتر از مشکلات این کتاب و مباحث مطرح شده سخن گفته و همچنین آشنایی مختصری با زندگی علمی و آثار ابن سینا را مطرح کنم که امیدوارم مورد توجه و عنایت محققان و خوانندگان قرار گیرد. در ضمن قابل ذکر است که کتاب تعلیقات مشتمل بر مباحث متنوعی است که این مباحث را می توان در بخشهای ذیل دسته بندی کرد:1-منطق( عمده مباحثی که در زیر مجموعه منطق می گنجد شامل دو بخش معرف و استدلال است که به مباحث بخش معرف تا حدودی پرداخته شده است اما مباحث بخش استدلال بسیار مختصر و اندک آورده شده است.)2-طبیعیات(در این قسمت مباحث بسیار مختصر در چند عنوان مزاج، عناصر و تا حدی نیز مباحث مربوط به افلاک آورده شده است)3-نفس( مباحث این بخش را به چند دسته می توان تقسیم کرد که عبارتند از: 1.تعریف نفس و اثبات وجود آن،2.اقسام نفس ،3.قوای نفس ،4.احکام نفس،5.احوال نفس،6.خلود و سعادت و شقاوت نفس) 4-هستی شناسی(ابن سینا در این بخش نسبتا به مطالب فراوانی ازجمله : 1.تعریف فلسفه اولی و موضوع آن2.مباحث وجود و ماهیت،3.مقولات عشر،4.مباحث کلی و جزئی،5.وحدت و کثرت،6.واجب و ممکن،7.علت و معلول،8.حدوث و قدم و... پرداخته است.)5-الهیات بالمعنی الاخص(مباحثی از جمله:اثبات ذات الهی وحقیقت ذات واجب (طبق اصل واجب الوجود ماهیته انیته) آورده شده است و سپس احکام واجب ،توحید و صفات واجب الوجود را به طور مبسوط پرداخته است.) کلید واژه:ابن سینا ،التعلیقات،منطق،طبیعیات،نفس،فلسفه اولی،الهیات بالمعنی الاخص
اباذر نبویان محسن قمی
نظریات مادیانگارانه در قالبهای اینهمانی، رفتارگرایی و کارکردگرایی دسته¬بندی میشوند. هر یک از این گروهها ادلهای برای مدعای خود مطرح میکنند که خالی از نقص و ایراد نیست. قائلین به نظریه اینهمانی بنابر قاعده ویلیام اکامی مبنی بر تقدم تفسیر فیزیکی پدیده ها بر تفسیر متافیزیکی، ویژگیهای مجرد نفس مانند ترس و محبت را عبارت از عصبهای مغز میدانند. این دیدگاه با اشکالات فلسفی و تجربی روبروست و پیشرفت دانش مغزشناسی نیز خلاف آنرا نشان میدهد. اصحاب نظریه رفتارگرایی که صفات مجرد نفس مانند محبت را همان رفتار ظاهری انسان تلقی میکنند آشکاربودن این اوصاف را امتیاز این نظریه میدانند به زعم این گروه اعتقاد به تاثیرعلی ذهن بر رفتار به تسلسل منتهی میشود. اما حقیقت خلاف این است و اعتقاد به علیت صفات نفس بر رفتاربه تسلسل منتهی نمیشود بعلاوه این نظریه به یکی شدن علت و معلول منجر میشود که محال است. کارکردگرایان به تعریف فرآیندی از صفات نفس معتقدند برای نمونه درد را عبارت از عامل بیرونی، احساس و رفتار بیرونی میدانند و عملکرد نفس را به کامپیوتر تشبیه میکنند. نقد این مدعا آن است که با توجه به صفات مجردات مانند بساطت و عدم امتداد نمیتوان نفس را مانند کامپیوتر مادی دانست. واژگان کلیدی: نفس، ذهن، مادی، مجرد، اینهمانی، رفتارگرایی، کارکردگرایی، تفاسیر مادیانگارانه
میثم یوسفی یارعلی کردفیروزجایی
یکی از موثرترین روشها در تبلیغ و بیان واقعیات، فن مناظره است. امام رضا (ع) با توجه به شرایط فراهم شده در زمان امامتشان، مناظراتی با گروه های مختلف و علمای ادیان و مکاتب دینی برگزار نمودند. عصمت امام و حجیت قول، فعل و تقریر ایشان و اتصال ایشان به منبع علم الهی نشان می دهد که بررسی مناظرات ایشان هم در بُعد روش-شناسی و هم در بُعد محتواشناسی می تواند کمک زیادی به علمای علم کلام باشد. احاطه و تسلط بر آیات و اخبار و استدلال به آنها، آگاهی از همه ادیان و مکاتب، استفاده از براهین عقلی، بهره گیری از تمثیل و تشبیه، احترام و تکریم طرف مقابل، رعایت انصاف و سفارش به آن و سعه صدر و آرامش در مناظره از جمله روش های امام (ع) در مناظرات است. نحوه استدلال امام (ع) در اثبات وجود خدا، تبیین صفات حق تعالی و ارتباط خالق و مخلوق و بهره-گیری از سیر منطقی در بحث همراه با استفاده از براهین عقلی، راه را برای چگونگی گفتگو و مناظره متکلمان اسلامی با مخالفان روشن می گرداند. امام (ع) با تبیین وجود غلط و اشتباه در کتاب های انجیل و تورات و اثبات نبوت پیامبر اسلام (ص) طبق آن دو کتاب و تاکید بر عصمت پیامبران، ضمن تایید معجزه به عنوان راهی برای شناخت انبیاء الهی نشان دادند که تفاوتی بین پیامبران در این زمینه نیست و مسیحیان و یهودیان نباید یکدیگر را رد کنند. اثبات ضرورت امامت و جایگاه آن، پرهیز از غلو در حق ائمه (ع) و تبیین انتخاب امام از سوی خداوند، حقانیت مذهب شیعه را نشان داده، متکلمین را برای دفاع از این مذهب کمک می نماید. متکلمین شیعه با استفاده از بیانات امام رضا (ع)، توانستند برخی از سوالات و شبهات مطرح شده در زمینه توحید، نبوت، امامت و معاد را پاسخ گویند. می توان گفت بُعد ساختاری و روش مناظره امام رضا (ع) بیشتر از محتوای آن در علم کلام اسلامی اثر داشته است.
محمد رسول روزبه علی شیروانی
این پژوهش به بررسی غایت اخلاق در دو رویکرد فلسفی و عرفانی در مکتب اخلاق اسلامی و با تاکید بر دیدگاه دو اندیشمند بزرگ فلسفه و عرفان یعنی ابن سینا و ابن عربی می پردازد و درصدد مقایسه دو دیدگاه و جستجوی نقاط مشترک و نقاط اختلافی دو دیدگاه و تعیین نقاط ضعف هر دیدگاه و نسبت آن ها با دیدگاه اسلامی است . در این پژوهش به آراء سایر اندیشمندان فلسفه و عرفان نیز اشاره شده است ولی ساختار کلی رساله بدنبال بررسی آراء دو اندیشمند فوق الذکر است .