نام پژوهشگر: فلورا یونسی
فاطمه بهلولی اصل لادن معین
چکیده این پژوهش با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی خصوصیات شخصیتی و رضایت زناشویی در رضایت شغلی کارکنان بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر شیراز بر روی 108 نفر کارمند رسمی از طریق نمونه گیری تصادفی ساده صورت پذیرفته است. ابزار پژوهش، پرسشنامه رضایت شغلی(j.d.i)، پرسشنامه پنج عاملی ویژگیهای شخصیتی (neo-ffi) و پرسشنامه رضایت زناشویی(enrich) بود. تجزیه و تحلیل آماری تحقیق از روش تحلیل رگرسیون، آزمون آماری t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که خصوصیات شخصیتی دارای قدرت پیش بینی کنندگی رضایت شغلی در جامعه موردپژوهش بوده ولیکن رضایت زناشویی رابطه معناداری با رضایت شغلی نداشت. ابعاد شخصیتی نئو شامل متغیر روان نژندی، متغیر انعطاف پذیری و متغیر با وجدان بودن قدرت پیش بینی کنندگی رضایت شغلی را دارند. ضرایب همبستگی مشاهده شده بین رضایت زناشویی و هر یک از مولفه های رضایت شغلی مثبت اما معنادار نیست و با توجه به همبستگی پایین و غیر معنی دار بین دو متغیر، مولفه های رضایت زناشویی قدرت پیش بینی کنندگی متغیر رضایت شغلی را ندارند. از سوی دیگر نتایج نشان داد که خصوصیات شخصیتی دارای رابطه کاملاً معناداری با رضایت زناشویی می باشد. نتایج نشان داد که جنسیت کارکنان تأثیری در رضایت شغلی و رضایت زناشویی جامعه موردپژوهش نداشت. باتوجه به نتایج به دست آمده، توجه و دقت بیشتر درخصوص ویژگیهای شخصیتی افراد برای استخدام مناسب و شایسته و همچنین انتصاب آنها در پست های اداری با توجه به ویژگی های شخصیتی آنها و تشکیل کارگروه هایی در این زمینه احساس می گردد. واژه های کلیدی: رضایت شغلی، خصوصیات شخصیتی، رضایت زناشویی.
مریم کرونی فلورا یونسی
چکیده هدف از این پژوهش بررسی رابطه سلامت روان جانبازان شیمیایی جنگ ایران و عراق با اضطراب و پرخاشگری فرزندانشان در شهر شیراز می باشد. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان مقطع راهنمایی مدارس شاهد نواحی چهارگانه شهرشیراز و نمونه با حجم 150 نفر که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. داده ها ازطریق پرسشنامه سلامت روان ghq 28، خشم کودکان ونوجوانان نیلسون و اضطراب هامیلتون جمع آوری شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که: بین سلامت روان جانبازان شیمیایی جنگ ایران و عراق با پرخاشگری فرزندانشان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، همچنین بین سلامت روان جانبازان جنگ ایران وعراق با اضطراب فرزندانشان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بین بعد ناکامی پرخاشگری با تمامی ابعاد سلامت روان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، همچنین بعد پرخاشگری بدنی فرزندان فقط با بعد اختلال اضطراب جانبازان رابطه مثبت و معنادار دارد و بعد روابط با مراجع قدرت فرزندان با ابعاد علائم جسمانی و علائم افسردگی جانبازان رابطه مثبت دارد، بعد کارکرد اجتماعی جانبازان با هیچ یک از ابعاد پرخاشگری رابطه مثبت و معنادار ندارد، همچنین بین هیچ یک از ابعاد سلامت روان جانبازان با بعد روابط با همسالان فرزندان رابطه مثبت وجود ندارد. یافته ها نشان داد که بین تمام ابعاد سلامت روان با اضطراب فرزندان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که بین میزان اضطراب دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد و پسران در تمامی ابعاد پرخاشگری میانگین بالاتری نسبت به دختران دارند. کلیدواژه ها: سلامت روان، اضطراب، پرخاشگری، جانباز شیمیایی
هاجر پروین فلورا یونسی
چکیده پژوهش حاضر بر پایه هدف اصلی بررسی عملی بودن، اعتبار و روایی پرسشنامه مقیاس امید در کارکنان و مقایسه ی مولفه های آن در کارمندان به اجرا در آمده است. در این پژوهش توصیفی – پیمایشی 250 نفر با روش نمونه برداری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه مقیاس امید simpson (1999) پاسخ دادند. بعد از گردآوری داده ها، همبستگی هر ماده با نمره کل مجموعه محاسبه گردید . ضریب آلفای کرونباخ برابر با 850/0 می باشد. برای بررسی روایی سازه از روش تحلیل عاملی استفاده شد که مقدار کفایت نمونه برداری برابر با 704/0 و معنادار بودن مشخصه کرویت بارتلت حاکی از وجود شرایط مناسب جهت اجرای تحلیل عاملی بود. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مقیاس 50 سوالی امید بزرگسالان در نمونه ایرانی از 5 عامل امید در عرصه های خانوادگی، تحصیلی، عاطفی، شغلی و اجتماعی اشباع شده است که 153/46 % واریانس مقیاس را تبیین می کنند. همچنین یافته ها نشان داده اند که بین میزان امید در کارکنان زن و مرد تفاوت معنی داری وجود ندارد و میزان امید در کارکنان با مدرک دیپلم پایین تر از امید در کارکنان با مدرک تحصیلی لیسانس و فوق لیسانس می باشد. واژه های کلیدی: عملی بودن، اعتبار، روایی، امید ، کارکنان
مرضیه خاکی لادن معین
یکی از مسائل مهم انسانی درگستره ی زندگی، بهداشت روانی یا سلامت روان می باشد که برای زندگی سالم و کارآمد، دارا بودن سلامت روانی مطلوب امری اجتناب ناپذیر است. یکی از عواملی که در تنظیم این برنامه ها همواره مورد توجه محققین قرار گرفته است، توجه به ویژگی های شخصیتی افراد از جمله هوش هیجانی و خودپنداره می باشد. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خودپنداره بر سلامت روان دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهر شیراز صورت گرفته است. بدین منظور از کلیه دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر شیراز که مشغول به تحصیل بودند، تعداد 210 نفر به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب گردید. جهت جمع آوری داده ها نیز از پرسش نامه 33 ماده ای هوش هیجانی شوته، پرسشنامه 28 ماده ای سلامت روان (ghq – 28) و پرسشنامه خودپنداره منداگلیو و پی ریت استفاده شد. نتایج بدست آمده با استفاده از شاخص آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بیانگر رابطه مثبت و معنادار بین هوش هیجانی و سلامت روان و همچنین خودپنداره و سلامت روان می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش هیجانی و خودپنداره در مولفه ی بهره برداری هیجانی از هوش هیجانی و مولفه ی ارزشی از خودپنداره به گونه ای مثبت و معنادار می توانند سلامت روان را برای دانش آموزان پیش بینی کند ولی در سایر مولفه های هوش هیجانی و خودپنداره رابطه معنی دار نبوده است.
مهرنوش بهپور لادن معین
پژوهش حاضر،با هدف بررسی اثربخشی آموزش مشاوره گروهی مبتنی بر نظریه آدلر برمفهوم خویشتن دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان فسا صورت گرفت جامعه آماری شامل 60 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان فسا است.روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی بوده است. ابتداپرسش نامه مفهوم خویشتن بین دانش آموزان کلاس اول دبیرستان مدرسه توزیع شد و 30 نفری از کسانی که نمره کمتر از میانگین را داشتند انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند
فاطمه میرشاهی فلورا یونسی
این پژوهش با هدف تبیین اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر مسئولیت پذیری دانش آموزان دوره متوسطه انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بوده است. جهت انتخاب نمونه آماری از بین کلیه دانش آموزان از میان دبیرستان ها، دبیرستان دخترانه قره خانیان در شهرستان داراب به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شد و پرسشنامه مسئولیت پذیری کردلو (1389) در بین آنها اجرا گردید. آنگاه 100 نفر از دانش آموزانی که در مسئولیت پذیری نمره کمتری گرفته بودند، را به دو گروه 50 نفری تقسیم و هرگروه را بصورت تصادفی بعنوان گروه آزمایش و کنترل انتخاب شد. بعد از هشت جلسه آموزش واقعیت درمانی گروهی بر روی گروه آزمایش، ازهر دو گروه پس آزمون بعمل آمد. یافته های بدست آمده از طریق روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که واقعیت درمانی گروهی بر مسئولیت پذیری دانش آموزان دوره متوسطه تاثیر معنادار دارد، واقعیت درمانی گروهی بر ابعاد مسئولیت پذیری (کاهش عاطفه منفی، فقدان انگیزه، خودارزیابی منفی) دانش آموزان دوره متوسطه تاثیر معنادار دارد. کلیدواژه ها: واقعیت درمانی گروهی، مسئولیت پذیری، دانش آموزان متوسط.
سارا نظرانداز فلورا یونسی
چکیده ندارد.
الهام رحیمی عبدالله شفیع آبادی
چکیده ندارد.