نام پژوهشگر: علیرضا صحاف زاده

تحلیل جامعه شناسانه سینمای داستانی آمریکا(از مدرنیسم تا پست مدرنیسم)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای کاربردی 1389
  نوشین آقایان   سیروس یگانه

رویکرد جامعه شناختی برای تحلیل سینمای معاصر آمریکا اهمیت بسزائی دارد، به این علت که گروهی از مطرح ترین آثار سینمائی معاصر، در تعامل با جریان پست مدرنیسم به بستری برای بازخوانی هویت تبدیل شده، و بازخوانی هویت در دوران معاصر یکی از برجسته ترین وجوه تفکر پست مدرن است. در این تحقیق دو عامل تاثیر گذار یعنی جریانات هنری سینمای آوانگارد و تغییرات گسترده اجتماعی برخاسته از نهادهای گوناگون به تفکیک معرفی و به تفضیل بررسی شده اند. جریان سینمای معاصر آمریکا در کنار سایر جریانات معاصر هنری، نسبت به وجوه مختلف تغییر نهادها و ارزش های وقت جامعه خود، به اشکال گوناگون واکنش نشان داده و اثر پذیرفته است. بیشترین و پرشتاب ترین سیر تغییرات از دهه شصت میلادی، بعد از بلند شدن صدای نسل جوان متعلق به دوران پس از جنگ جهانی دوم بوقوع پیوست. شروع تغییرات هم زمانی شایان توجهی با قوام یافتن اندیشه های پست مدرن داشت. رویکردهای جذب توامان مخاطب عام و خاص، محو شدن مرزهای بین هنر نخبه گرا و هنر عامه پسند، پایان روایت های کلان و اهمیت دادن به تقابل های دوتائی که (عمدتا در جامعه مصداق خود را در هویت می یابند)، تعامل بین هنر و جامعه را روشن می سازد. بررسی سیر این تغییرات معلوم می کند که رویکرد جذب توامان مخاطب در رسانه سینما، یعنی اهمیت دادن به خواست مخاطبی که در بطن جامعه با تغییرات جلو آمده و تاثیر می پذیرد، به رشد و توسعه صنعت سینمای آمریکا انجامیده و آن را به عنوان یک صنعت موفق در سطوح جهانی مطرح ساخته است.

بررسی تطبیقی جریان هنر مفهومی غرب و ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای کاربردی 1389
  مهسا فرهادی کیا   سعید زاویه

هدف از انجام این پژوهش بررسی علل و زمینه های شکل گیری کانسپچوال آرت در غرب و نیز مطالعه ی دقیق ویژگی های آن است و از سوی دیگر با توجه به ظهور «هنر مفهومی» در ایران با حدود سی سال تأخیر از جریان اصلی آن، بخش دیگر این تحقیق را بررسی تطبیقی بررسی آثار شاخص هنر مفهومی در ایران و نیز یافتن ویژگی های این هنر شکل داده است. هنر مفهومی در غرب از اواخر دهه ی 1960 رسماً آغاز شد که نقطه ی آغازین آن گسست از زیباشناسی و نیز انتزاع مدرنیسم و جایگزین ساختن اولویت اندیشه بر فرم بود. مفهوم گرایی عمدتاً شامل سه گرایش عمده بود: 1- باز تعریف هنر و پرداختن به مسایل درون ذاتی هنر 2- ایده های سیاسی که شامل اعتراض های اجتماعی هنرمندان در بستر رویدادهای اجتماعی اواخر دهه ی 60 صورت گرفت 3- فلسفه ی تحلیلی قرن بیستم که فلسفه ای بود مبتنی برزبان که دستاورد نهایی آن ورود زبان و فلسفه به حیطه ی هنر بود. این در حالی است که طی بررسی هنر مفهومی در چارچوب پدیده های مدرنیسم و پست مدرنیسم، این هنر در قالب تعریف «مدرنیسم متأخر» قرار می گیرد که به معنای گسست از فرمالیسم و تداوم شکلی تازه از آوانگاردیسم می باشد. آثار هنرمندان ایرانی در این حیطه که پس از سی سال از شکل گیری جریان اصلی در غرب رخ داد واجد ویژگی های نمادپردازی، تقلید ، استفاده از رسانه های جدید و نیز دوری از مضامین اجتماعی ( به جز موارد معدود به ویژه در خارج از کشور) و صبغه های فلسفی و نیز دغدغه های تعریف و بازتعریف هنر بود.

جایگاه هنرمندان زن در مدرنیسم پس از جنگ جهانی دوم در نیویورک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای کاربردی 1390
  مرجان تاج الدینی   محمد تقی آشوری

پس از جنگ جهانی دوم در امریکا و انتقال پایتخت هنرهای تجسمی از پاریس به نیویورک، جنبش اکسپرسیونیسم انتزاعی به جریان مسلط هنر مدرن تبدیل شد. در این جنبش، علاوه بر هنرمندان مرد شناخته شده، هنرمندان زن بسیاری نیز از جمله لی کرزنر و الین دکونینگ وجود داشتند که به دلایل مختلف اجتماعی و فرهنگی اغلب به جایگاه شایسته ی خود دست نیافتند. پژوهش پیش رو، با رویکرد جامعه شناختی به بررسی فرم، محتوا و موضوعات آثار هنرمندان زن اکسپرسیونیست انتزاعی می پردازد، علل حضور کمرنگ هنرمندان زن در عرصه ی هنر مدرن امریکا و موانع موجود بر سر راه این هنرمندان را در خانواده و اجتماع بررسی می کند و تصویری از ارزش های کمتر شناخته شده ی آنان ارایه می دهد.

بررسی تاثیر رخدادهای اجتماعی بر عکاسان ایرانی(سالهای 1390-1370)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای تجسمی 1391
  حمیده نوری نیارکی   محمد خدادادی مترجم زاده

عکاسی هنر دوران مدرنیته و حاصل پیشرفت هایی است که بشر در زمینه تکنولوژی بدست آورد. این هنر پنج سال بعد از اختراع وارد ایران شد و امکان فعالیت و حیات یافت. امروزه در کشور، عکاسانی با شیوه ها و گرایش های مختلف مستند، خبری، هنری، تبلیغات و... در حال فعالیت هستند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر رخدادها و تحولات اجتماعی و تغییر نگرش های جامعه برروی عکاسان ایرانی است. به این منظور گفتگوهای طولانی با 9 تن از عکاسان باتجربه و باسابقه که در گرایش های مختلف این رشته، در ایران فعالیت می کردند، صورت گرفت. داده های مصاحبه با استفاده از روش تحقیق کیفی تجزیه و تحلیل شد. حاصل این مطالعه هشت مضمون اصلی است که تاثیر رخدادهای مختلف اجتماعی و سیاسی را بر زندگی و حرفه عکاسان ایرانی در دهه هفتاد و هشتاد توصیف می کند. این مضمون ها عبارتند از: آزادی، سانسور، هنجارهای اجتماعی، قانون، تکنولوژی، امنیت شغلی، سازمان های حمایتی و فضای امنیتی. یافته های پژوهش بیان گر مشکلات، سختی ها و نحوه ی عمل عکاسان ایرانی در مواجه با مضامین بالا است.

بررسی آثار ایدرین پایپر و مارلین دوماس از منظر نظریه کوییر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنرهای تجسمی و کاربردی 1391
  پروانه فرمانی   علیرضا صحاف زاده

اگراین واقعیت را پذیرفته باشیم که در هنرمعاصر این مضامین هستندکه نقش اول را بازی می کنند:«تاکید روز افزونی که در دهه های 70 و80 بر اهمیت «موضوع» در اثر هنری صورت می گرفت، به طور طبیعی جریان هنر را در مقابل الگو های شخصی و شیوه های هیجان نمایی قرار می داد. این تحول به نوبه خود باعث ظهور این تصور شد که هنرمند معاصر برای بیان منویات خود نیازمند هم نوایی جمعی است. مفهوم این امر این بود که هنرمندانی که پیوسته اوضاع را نامساعد می-یافتند، به این احساس مشترک رسیدند که باید پیشبرد کار و موفقیت خود را در قالب یک گروه جستجو کنند.» (لوسی اسمیت، 273، 1381 ) بر این مبنا هویت هنرمندان است که خود را به عنوان مضامین آثار نشان می دهند. نظریه کوییر نظریه ای است در باب هویت و مسئله اساسی آن تحولاتی است که حول محور هویت انسان معاصر می گردد. در این تحقیق سوال مطرح شده این است ، در هنر معاصر کدام یک از عناصر و مضامین بیشتر مرکز توجه قرار گرفته اند؟ (در دورانی که ایسم های هنری به پایان رسیده اند و دیگر قرار نیست یک سبک هنری غالب وجود داشته باشد.) بنابراین موضوع بحث براساس این سوالات شکل می گیرد تا مشاهد کند ابعاد مختلف هنرمعاصر چطور پیش می روند؟ در این تحقیق نقطه تمرکز هویت ها هستند، به عنوان یکی از کلیدی ترین عناصر در هنر معاصر حضور دارند. این تحقیق مطالعه ای است به طور مشخص درباره ی چگونگی رابطه پیچیده و چند وجهی خالق اثر هنری و اثرش در ادامه تلاش می شود تا در فصل های مختلف این تحقیق به مطالعه آثارایدرین پایپر و مارلین دوماس در بدنه هنر معاصر پرداخته شود. نظریه کوییر که در راستای پست مدرنیسم به بازتعریف هویت ها در دوران معاصر می پردازد بخش اول این مطالعه را به خود اختصاص می دهد که رویکرد نظری این تحقیق بر آن مبتنی است. با توجه به نظریات اندیشمندان پست مدرن، پساساختار گرا و فمینیسم در ارتباط با هنر معاصر سعی دارد به شناخت نسبی از تحولات ایجاد شده در فهم هویت و اصطلاحاتی همچون واسازی هویت، سیالیت هویت و سیاست هویت برسد.سپس دربخش های بعدی با معرفی ایدرین پایپر و مارلین دوماس با در نظر داشتن این که هر دو هنرمند «زن» هستند و با مضامین نژادی کار می کنند به بررسی و بازنمایی هویت در آثارشان پرداخته می شود تا در نهایت به یک نتیجه گیری در مورد تحولات ایجاد شده در هنر معاصر از بعد هویتی آثار برسیم. در حقیقت عنوان تحقیق کلیدی برای شروع مطالعاتی در باب هنر معاصر است.

پسا ساختار گرایی و هنر معاصر بررسی ارتباط نظریه های پسا ساختار گرایی با هنر معاصر (نقاشی و هنرهای جدید) پس از جنگ دوم جهانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و هنر 1386
  شنتیا ذاکر عاملی رنانی   سیروس یگانه

چکیده ندارد.

عنوان رساله نظری: بررسی آثار نقاشان دهه های 70 و 80 آلمان، عنوان رساله عملی:انسان در فضای داخلی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای تجسمی 1388
  ساناز میرزاقوامی   سیروس یگانه

چکیده ندارد.