نام پژوهشگر: نصرالله پور محمدی املشی

جریانات و تشکل های سیاسی- مذهبی مشهد در سال های 1357-1342
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  سکینه یوسفی   محسن بهشتی سرشت

شهرمشهد به دلیل وجود بارگاه رضوی همواره موردتوجه جریانات سیاسی و مذهبی بوده است. انجمن های روشنفکری دینی ونحله های فعال فرهنگی وسیا سی آن بعد از دوره رضاشاه بیش از پیش فعال شدند.ریشه جریانات دهه های 40 و50 که منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی شد را باید در همین دوره جستجوکرد.حضور متفکرانی مثل محمدتقی شریعتی و طاهراحمدزاده ونواب صفوی، محمود ذاکرزاده و آیت الله میلانی وقمی و.... در کانون های فکری حوزه ودانشگاه ومراکز دینی شهر مشهد برقابلیت ها ی نیروهای فعال انقلابی این دو دهه افزود.بسیاری از انجمن های سیاسی وهیأت های مذهبی مانند کانون نشرحقایق اسلامی،انجمن پیروان قرآن ،انجمن ضدبهائیت(حجتیه)و... دردهه های 20 و30 فعالیت خود را آغاز کردند. با ورود به دهه 40 به موازات رشد جریانات روشنفکری دانشگاهی وروحانیت،جریانات مذهبی خاص؛ سازمان هاوتفکرات چپ مارکسیستی نیز فعال شدند.قیام تاریخی 15 خردادبه رهبری امام خمینی درروند روبه رشد حرکت تشکل ها ی این دو دهه موثربود.آغاز فعالیت سیاسی کسانی چون سیدعلی خامنه ای ، علی شریعتی، کاظم سامی، واعظ طبسی، مسعود و مجید احمدزاده، مهدی حکیمی، مسعودرجوی و ... بیانگر وجود کانون های فعال فکری در مشهد است.

اندیشه سیاسی دکتر علی شریعتی
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  سهراب زارعی آبادکرد   حجت فلاح توتکار

در منظومه فکری شریعتی مفاهیم سیاسی از معنای متعارف خود فراتر می روند و اغلب ویژگی آرمان گرایانه پیدا می کنند. شاید بتوان گفت او همه چیز را در راه کمال فکری و معنوی انسان می خواست. اندیشه سیاسی شریعتی نسبت یه محیط پیرامون خود بسیار حساس بود و طبعاً حساسیت ها را نیز برمی انگیخت؛ به ویژه رویکرد نوگرایانه و جوان گرایانه این اندیشه شایان توجه است. با توجه به تجربه بزرگ پروتستانتیسم اروپایی برآیند کلی این اندیشه اصلاح جامعه از طریق اصلاح مذهبی می باشد و توجه فراوان شریعتی به مقوله مذهب از همین روست. از جمله بارزترین ویژگی های این اندیشه می توان نسبی گرایی، خردگرایی، انسان گرایی، آرمان گرایی و رویکرد گزینشی به آن بخش از سنت و فرهنگ خودی است که می توان آنها را با روشهای نوین علمی باز تعریف کرد و اندیشه ها را برانگیخت. واپسین سنتز این اندیشه (تا زمان حیات شریعتی) مقوله «عرفان، برابری و آزادی» است. اگر چه شریعتی فرصت پردازش و پیشنهاد الگویی روشن از یک جامعه ایده آل خود را پیدا نکرد ، اما چنین به نظر می رسد که او به دنبال ساختن مدینه ای فاضله بوده که از نظر مذهبی یکتا پرست، از نظر اجتماعی بی طبقه، از نظر سیاسی مبتنی بر رشد اندیویدوآلیته و نوعی دموکراسی شورایی، از نظر علمی نسبی گرا در عین حال در انقلاب دائم فکری و از نظر فرهنگی مبتنی بر سنت تصفیه شده خودی با گرایشهای مدرنیستی است.

تجارت ابریشم در دوره ی صفویه
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  زهرا یوسف نیا   باقرعلی عادلفر

شرایط آب و هوایی مناسب کشور ایران، برای تولید محصولات کشاورزی، از دیرباز ایران را به کشوری ابریشم خیز مبدل نموده بود. بر این اساس در ادوار مختلف تاریخی شاهد تولید ابریشم خصوصا در مناطق شمالی ایران می باشیم. ابریشم به عنوان محصولی ارزشمند در تاریخ ملل نقش موثری را در اقتصاد و تجارت ایفا نموده؛ و این محصول پر سود اهداف اقتصادی دولت ها را در طول تاریخ تحقق بخشیده است. در دوره ی صفویه نیز با در نظر گرفتن اهمیت ابریشم به عنوان کالایی صادراتی، توجه دولتمردان صفوی به این محصول جلب شده و تولید روز افزون ابریشم در برنامه های اقتصادی دولت صفویه قرار گرفت. روند شکل گیری دولت صفویه بر پایه ی ایجاد دولت ملی در ایران و در پی آن تثبیت قدرت سیاسی و اقتصادی ای که در طول پادشاهی شاه اسماعیل اول برای ایران در حال شکل گیری بود؛ در دوران پادشاهی اسلاف وی نیز پیگیری شده و تلاش های دولتمردان صفوی در ایجاد سیاستی مستقل و اقتصادی پویا ای مثمر ثمر واقع شد. بدین ترتیب در عرصه ی اقتصادی، توجه شاهان این دولت به امر تجارت ابریشم معطوف گردیده و دولت صفوی بر اساس اهمیت ابریشم دردنیای آن روز، و میزان نیاز به این کالا در جهت تولید منسوجات ابریشمی، توسعه ی تجارت آن را جزء راهکارهای اساسی سیاست خویش در نظر گرفتند. در این راستا، شاهان صفویه از اقداماتی نظیر تولید ابریشم در مقیاس وسیع، تثبیت حدود جغرافیایی، تأمین امنیت راه ها، بهره گیری از افراد با تجربه بهره بردند. بدین گونه رونق تجارت ابریشم سبب ایجاد اقتصاد پویایی در دولت صفویه شده و ثروت سرشاری را برای شاهان صفویه به دنبال داشت.

جایگاه آیت الله دستغیب و نقش ایشان در انقلاب اسلامی
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  معصومه زارع   نصرالله پور محمدی املشی

انقلاب اسلامی ایران، به عنوان یکی از رخ داد های بزرگ قرن بیستم، یک نهضت فراگیر بود که تمام مناطق کشور را فراگرفت و اقشار مختلف نیز در این انقلاب هر یک به سهم خود ایفای نقش نمودند. اما با توجه به نقشی که شخصیت ها و نوابغ در ساختن جامعه و تاریخ دارند و از طرف دیگر با توجه به این که تاریخ و مذهب در ایران از هم تفکیک نا پذیرند و نقش تعیین کننده ای که علمای مذهبی در پیروزی یا عدم پیروزی نهضت ها و قیام ها در تاریخ ایران داشته اند، نقش علمای مذهبی در انقلاب ایران، به گونه ای دیگر بود. در این میان، نقش علمای منطقه ای نیز در فرایند انقلاب اسلامی حائز اهمیت است از جمله آیت الله سید عبدالحسین دستغیب که در شیراز به هدایت و ارشاد مردم همت گماشت. آیت الله سیدعبدالحسین دستغیب، مبارزه خود را قبل از انقلاب و از زمان طرح لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی شروع نمود و از آن زمان تا پیروزی انقلاب اسلامی حامی و پشتیبان نهضت امام خمینی بود. وی تقویت مبانی فکری و فرهنگی را زمینه ساز تحقق آرمان های سیاسی و اجتماعی می دانست، به همین دلیل گذشته از فعالیت سیاسی به فعالیت های فرهنگی نیز اهمیت زیاد می داد و به دلیل تنوع فعالیت سیاسی، فکری-فرهنگی و عمرانی مورد توجه عموم مردم بود.