نام پژوهشگر: محسن نوغانی دخت بهمنی

تحلیل جامعه شناختی فرآیند اجتماعی شدن نقش پدری در خانواده های شهر مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1391
  حمید مسعودی   محمد مظلوم خراسانی

هدف اصلی این پژوهش بررسی ابعاد اجتماعی شدن نقش پدری با توجه به چهار کارگزار خانواده، گروه همسالان، رسانه های ارتباط جمعی و نهادهای آموزشی است. روش تحقیق پیمایش و جامعه ی آماری خانواده های ساکن در شهر مشهد بوده که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 197 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. متغیر وابسته پدری با ابعاد نقش بازی کردن، پرورش دهنده و مراقب فرزندان، ارائه دهنده خدمات، حمایتی ، زیستی ، هویت بخشی جنسیتی ، تربیتی و دینی در نظر گرفته شد. یافته ها نشان می دهد، تحصیلات بیشتر آنها دیپلم (43.6 درصد)، شاغل (87.7 درصد) شغل آزاد (39 درصد) است. میانگین سن (10.4±42.9)، بوده، تعداد فرزندان (1.7±2.6)، درآمد ماهیانه (699.8±944.6)، هزار تومان می باشد. میانگین ابعاد نقش بازی کننده(0.6±3.6)، پرورش دهنده (0.5±4.2)، اقتصادی (0.5±3.4)، حمایتی (0.5±4.0)، زیستی (0.8±3.4)، هویت بخشی جنسیتی (0.6±3.8)، تربیتی (0.5±4.2)، دینی (0.6±3.9) و در نهایت میانگین شاخص پدری نیز (0.4±3.8) است. با توجه به آزمون فریدمن، نقش پرورشی پدری در اولویت اول، نقش تربیتی در اولویت دوم و نقش حمایتی در اولویت سوم قرار دارد. در رابطه با آزمون فرضیات، بین شاخص پدری و برخی ابعاد آن با چهار کارگزار اجتماعی شدن یعنی خانواده، گروه همسالان، رسانه و در نهایت نهاد آموزشی رابطه معنادار وجود دارد. در رابطه با فرضیه پنجم، که در آن از رگرسیون و مدل لیزرل استفاده شده است این نتیجه عاید شد که، از بین ابعاد اجتماعی شدن شاخص رسانه و شاخص خانواده نیز بر روی پدری موثر است.

تحلیل گفتمان انتقادی بازنمایی هویت ایرانی در شبکه فارسی زبان من و تو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1392
  فاطمه سادات ایازی   محسن نوغانی دخت بهمنی

متون رسانه ای نتیجه کنش های گفتمانی اند و سازندگان آن با ساخت و ارائه این متون در صدد بازنمایی از واقعیات و هویت ها هستند. رویکرد گفتمانی به تاثیرات و پیامدهای بازنمایی یعنی سیاست های آن توجه دارد. این تحقیق، گفتمان هویتی ایرانی را استیلاجویی یک گروه سیاسی می داند که برای تعریف ابعادی که هویت ایرانی از درون آن معنا می یابد، تلاش می کند. گفتمان های هویت ایرانی، صورت بندی و یا مفصل بندی ای از دال های مرتبط با مولفه ها و عناصر سازنده هویت ایرانی هستند که هر یک از آن هاگفتمان دیگر را دگر ایدئولوژی خود می پندارد. در هر یک از این گفتمان ها مولفه های سازنده ی هویت ایرانی از منابع گوناگون الهام می پذیرند و گرایش به این مولفه ها در این گفتمان ها متفاوت است. از آنجایی که بهترین روش برای کشف ایدئولوژی های موجود در متن روش تحلیل گفتمان است این تحقیق با روش تحلیل گفتمان انتقادی صورت گرفته است. تحلیل گفتمان متن شبکه من و تو در دو بخش مجزا صورت گرفته است. به این ترتیب که ابتدا با تحلیل درون متنی به بررسی چگونگی به خدمت گرفته شدن زبان در در جهت ایدئولوژی های حاکم بر این شبکه پرداخته شده است. در این بخش از برخی از مکانیزهای زبانشناختی موجود در نظریه ون دایک و فرکلاف از جمله: هم پایگی، استعاره، کنایه، اغراق،حسن تعبیر، دسترس پذیری، قطب بندی، تخفیف و جابجایی، استفاده از تاریخ، مشخص کردن انسجام کلی و هدف ساختار متن؛ استفاده شده است. در بخش دوم تحلیل گفتمان، به تحلیل برون متنی پرداخته شده است که در آن به این موضوع می پردازد که چه عواملی در خلق این متن رسانه ای موثر بوده اند.در این بخش از مفاهیم فضای تخاصم، مکان، زمان لاکلا و موفه استفاده شده است. در مجموع تحلیل درون متنی و برون متنی شبکه من وتو ارتباط این شبکه را با گفتمان سیاسی پهلویسم و در نتیجه نظم گفتمانی هویتی موجود در آن آشکار می کند. به این ترتیب، ابعاد گفتمان هویت ایرانی که مفصل بندی این گفتمان را شکل می دهند، در این شبکه عبارتند از: باستان ستایی، ناسیونالیزم عرب ستیز، سکولاریزم، التزام به معیارهای فرهنگ غربی و دال مرکزی در این گفتمان شاه محوری با محوریت شاهنشاهی محمدرضا پهلوی است که سایر ابعاد این گفتمان، در سایه سار آن معنا می یابند.

عدم تناسب آموزش های دانشگاهی با شغل فارغ التحصیلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  احمد فرزانه   علی یوسفی

وجود تقاضای گسترده برای تحصیل در جامعه ی ایران، به عرضه ی وسیع و بدون قاعده و بدون برنامه ریزی آموزش های دانشگاهی منجر شده است. آمارها نشان می دهد که میلیون ها جوان ایرانی در مراکز آموزش عالی مشغول به تحصیلند در حالی آموزش هایی که می بینند لزوماً متناسب با مشاغل موجود برای آنان نمی باشد. به عبارت دیگر یکی از مسائل اجتماعی جامعه ی ایران عدم تناسب آموزش های دانشگاهی با مشاغل است. در تحقیق حاضر به منظور نمایش دادن وسعت مشکل عدم تناسب میان وجهی از بده بستانِ نهاد آموزش و نهاد اقتصاد، یعنی عدم تناسب میان آموزش های دانشگاهی با مشاغل فارغ التحصیلان دانشگاهی، به سراغ فارغ التحصیلانِ دانشگاه فردوسی در فاصله ی سال های 1382 تا 1392 رفتیم. جمع آوری داده از طریق پرسشنامه ی اینترنتی از 445 نفر صورت گرفت و برای سنجش عدم تناسب، از دو رویه ی عینی و ذهنی بهره گرفته شد و میزانِ عدم تناسب افقی(عدم تناسب در دانش و عدم تناسب در مهارت) و میزانِ عدم تناسب عمودی(آموزش اضافی) در سطح خرد مورد سنجش قرار گرفت. با اجرای این پیمایش، مشخص شد که اولاً میزان عدم تناسب در همه نوع آن بالاست. ثانیاً آموزش اضافی، بیشترین میزان عدم تناسب در میان انواع عدم تناسب است، ثالثاً عدم تناسب ذهنی بیشتر از عدم تناسب عینی است یعنی قضاوت فارغ التحصیلان از عدم تناسب تحصیلات و مشاغلشان، بیشتر از میزان برآورد شده با معیارهای عینی و توسط محقق بوده است. همچنین معلوم شد که عدم تناسب میان دانش مورد نیاز برای شغل و دانش آموزش داده شده، بیشتر از عدم تناسب کلی میان عنوان شغل و عنوان رشته ی تحصیلی بوده است و عدم تناسب میان مهارتِ مورد نیاز برای شغل و مهارتِ آموزش داده شده، بیشتر از عدم تناسب میان دانش مورد نیاز برای شغل و دانش آموزش داده شده بوده است.

بررسی و تحلیل نقش تعاونی های تولید روستایی در توسعه کشاورزی پایدار منطقه مورد مطالعه: شهرستان نیشابور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  مریم هادیزاده بزاز   حمید شایان

تعاونی های تولید روستایی با هدف تعاونی نمودن تولید و یکپارچه سازی اراضی جهت دستیابی به توسعه کشاورزی پایدار در سال 1349 تأسیس شدند. در دهه های اخیر توسعه و تشکیل تعاونی های تولید مورد توجه برنامه ریزان قرار گرفته و در همین راستا استان خراسان رضوی و به ویژه شهرستان نیشابور، شاهد افزایش کمی تعاونی های تولید بوده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش تعاونی های تولید در توسعه کشاورزی پایدار در شهرستان نیشابور است که تعاونی های آن به لحاظ کمی (تعداد) و کیفی (ارائه خدمات) در رتبه اول استان خراسان رضوی قرار دارند. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و جامعه آماری تحقیق شامل 24 روستا (12 روستا دارای تعاونی و 12 روستای فاقد تعاونی) می باشد. ابتدا عملکرد تعاونی ها در ارائه خدمات زیربنایی به روستاها در قالب11 متغیر از طریق تکنیک تاپسیس تحلیل شد. نتایج حاصل نشان داد تعاونی ها نتوانسته اند تغییر و تحول مهمی را در اصلاح ساختاری مزارع کشاورزی منطقه ایجاد کنند. سپس تأثیر تعاونی ها در توسعه کشاورزی پایدار در قالب 13 شاخص اقتصادی، 16 شاخص اجتماعی و 20 شاخص زیست محیطی از دید 312 کشاورز (168 کشاورز عضو و 144 کشاورز غیر عضو تعاونی تولید) بررسی گردید. نتایج حاصل از تحلیل های آماری نشان داد میانگین پایداری کشاورزی در 24 روستا در بعد اقتصادی و زیست محیطی پایین تر از حد متوسط و در بعد اجتماعی کمی بالاتر از متوسط است. اما میانگین پایداری کشاورزی در سه بعد مذکور، در روستاهای تحت پوشش بالاتر از روستاهای غیر تحت پوشش تعاونی هاست. در انتها بررسی مهمترین عوامل توسعه تعاونی ها از دید 30 نفر از کارشناسان با روش سوات، بر نقش سیاست ها و حمایت های دولت در توسعه تعاونی ها تاکید داشته؛ ضمن آن که با تقویت زیر ساخت های قانونی و اجرایی مناسب توسط دولت، زمینه گذار تعاونی های تولید به سوی مستقل شدن، تسهیل می گردد.

بررسی دیدگاه مدیران و شرکاء موسسات حسابرسی در خصوص تاثیر جنسیت بر عملکرد حرفه ای حسابرسان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1393
  بهروز عارف نیا   محمد علی باقرپور ولاشانی

در سال های اخیر به سبب افزایش ورود زنان به رشته حسابداری در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی، انتظار می رود حضور آنها در بازار کار و حرفه حسابرسی بیشتر شود. با توجه به کثرت فعلی مردان حسابرس، این مهم می تواند موجب تغییر در ترکیب جنسیتی حرفه گردد. هدف از انجام این پژوهش بررسی عملکرد حرفه ای مردان و زنان حسابرس به عنوان یکی از پیامدهای احتمالی این تغییر می باشد. به همین منظور، دیدگاه شرکا و مدیران موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران مورد ارزیابی قرار گرفته است. جهت بررسی عملکرد حرفه ای حسابرسان از پرسشنامه محقق ساخته شامل 37 سوال در قالب پنج مولفه "معلومات و رفتار حرفه ای"، "کیفیت کار"، "مسئولیت پذیری"، "روحیه کار گروهی" و "نظم و انضباط اداری" استفاده گردید. تجزیه و تحلیل های لازم با استفاده از آزمون های t زوجی، تحلیل واریانس چند متغیره و t استیودنت صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، عملکرد حسابرسان مرد و زن در مولفه های معلومات و رفتار حرفه ای، کیفیت کار و نظم و انضباط اداری با یکدیگر تفاوت معناداری دارد.

بررسی دیدگاه استفاده کنندگان در خصوص عوامل موثر بر سطح اعتماد آن ها به حسابرسان و گزارش های ارائه شده توسط آن ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1393
  فرزانه نوفرستی   محمدعلی باقرپور ولاشانی

زمانی که با وجود عدم قطعیت ناچار به عمل در آن موقعیت هستیم، اعتماد اهمیت پیدا می کند. در واقع اعتماد کردن یک استراتژی مهم در شرایط نامعین و کنترل ناپذیر است. بنابراین ساده ترین تعریف اعتماد عبارت است از: مطمئن بودن نسبت به کنش های احتمالی دیگران در آینده (زتومکا ، 1384). در واقع وقتی افراد اعتماد می کنند رفتار آنها به گونه ای ست، که گویی آینده را می شناسند. «اعتماد کردن، نوعی پیش بینی آینده است، یعنی طوری رفتار کنیم که گویی آینده مشخص است»( لوهمان ، 1979). به این ترتیب در شرایطی که افراد در تصمیم گیری های مالی خود به گزارش های حسابرسان اتکا می کنند، در واقع در یک شرایط غیر قابل کنترلی قرار دارند که ناچار به پذیرش ریسک و اعتماد به حسابرسان هستند. اما از آنجایی که همه افراد شناخت کافی از حرفه ی حسابرسی ندارند، ناچاراً بدون شناخت به هر حسابرس و یا هر گزارش حسابرسی اعتماد می کنند. اما اگر منبع معتبری وجود داشته باشد که آیتم های یک حسابرس قابل اعتماد را ارائه کند و براساس آن ویژگی های حسابرسان را به طور شفاف در اختیار استفاده کنندگان از صورتهای مالی قرار دهد، افراد با شناخت بهتری می توانند به حسابرسان اعتماد کنند. این کار موجب پیشرفت حرفه حسابرسی نیز می شود. بنابراین با توجه به اهمیت اعتماد در حرفه حسابرسی و عدم وجود مدل خاصی در خصوص عوامل موثر بر اعتماد استفاده کنندگان از صورتهای مالی به حسابرس، مطالعه و بررسی ویژگی هایی که بر اعتماد افراد تاثیر گذار است کمک شایانی به حرفه حسابرسی و استفاده کنندگان از صورتهای مالی، خواهد نمود. به این ترتیب، این تحقیق سعی در شناسایی عوامل موثر بر اعتماد استفاده کنندگان نسبت به حسابرسان و گزارش های ارائه شده توسط آنها می باشد.

تحلیل روایت شناسانه انجام جراحی زیبایی زنان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - پژوهشکده علوم اجتماعی 1394
  افسانه احسانی   محسن نوغانی دخت بهمنی

در عصر مدرنیته توجه به بدن به خاطر مقطعی شدن روابط افراد و اهمیت یافتن نخستین برداشت ها از یکدیگر، فزونی یافته است. از آن جا که زنان نسبت به مردان توجه بیشتری به ظاهر خود دارند و از ابزارها و راه های زیباتر شدن نظیر لوازم آرایش و جراحی زیبایی بیشتر استفاده می کنند، در این پژوهش با استفاده از روش روایت پژوهی به بررسی نمونه ای از آن ها پرداختیم. رویکرد تحلیل برساختی در این روش بر تولید معنا توسط خود مشارکت کنندگان تمرکز کرده و روایات را به عنوان اموری که از طریق اثر متقابل روابط بین شخصی، اجتماعی و فرهنگی، به گونه ای اجتماعی ساخته شده اند و در حکم بازنمایی های واقعیت یا یک بازنمایی با معنایی منفرد، تحلیل می کند. بنابراین با استفاده از این رویکرد تحلیل می توان دریافت که فرد چگونه به این نوع از مدیریت بدن خود معنا داده و تحت چه شرایطی تصمیم به جراحی زیبایی گرفته است.