نام پژوهشگر: محمد کاشانی پور
اسماعیل درگاهی حسین فخاری
هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر متغیرهای ریسک بنیادی بر رابطه میان کیفیت اقلام تعهدی و هزینه سرمایه شرکت ها است. به عبارت بهتر در تحقیق حاضر درصدد آن هستیم تا ارتباط بین کیفیت اقلام تعهدی و هزینه سرمایه شرکت با توجه به عوامل ریسک بنیادی را مورد بررسی قرار دهیم. برای این منظور تعداد 155 شرکت از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با اعمال محدودیت های خاص به عنوان نمونه انتخاب شده و متغیرهای تحقیق برای آنها از بانک های اطلاعاتی تدبیرپرداز و نیز مراجعه به یادداشت های همراه در صورت لزوم استخراج شد. روش مورد استفاده در این تحقیق برای بررسی فرضیه مطرح شده، روش داده های ترکیبی می باشد. همچنین از سایر روش های آماری همانند روش تحلیل مولفه های اصلی برای محاسبات مربوط به ریسک بنیادی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون مدل های مختلف بکار رفته علاوه بر تایید رابطه معکوس بین کیفیت اقلام تعهدی و هزینه سرمایه، نشانگر نقش تشدید کننده عوامل ریسک بنیادی در رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و هزینه سرمایه شرکت هاست. البته باید نتایج حاصل از این آزمون را به صورت محتاطانه تفسیر و تعمیم نمود، زیرا نتایج تحقیق، تنها در مورد کیفیت اقلام تعهدی کل و نه طبقات مختلف کیفیت اقلام تعهدی مصداق دارد. لذا می توان فرضیه تحقیق مبنی بر نقش تشدید کننده ی عوامل ریسک بنیادی بر رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و هزینه سرمایه را پذیرفت. این مسئله نشان می دهد بازار در ارزشگذاری کیفیت اقلام تعهدی شرکت ها و برآورد هزینه ی سرمایه آنها، ابهامات مربوط به سودهای آتی(ریسک بنیادی) را لحاظ می کند.
سید مهدی پارچینی پارچین محمد کاشانی پور
some researches made in the field of agency problem issue, deal with the role of control systems regarding owners and managers. in this research the relationship between the two control mechanisms, namely the voluntary disclosure (external control mechanism) and outside directors (internal control mechanism), which are reductive of agency problems, has been studied. for this reason, a sample consisting of 239 manufacturing companies listed in tehran stock exchange (tse) which have published financial statements and management discussion and analysis report for 20 march 2007 was taken. voluntary disclosure has been identified by 71 revised indexes applied in previous studies. results show that, the applied model describes 20 percent of changes in the voluntary disclosure that is as about the previous findings. however, there was no significant relationship between voluntary disclosure and outside directors. this study is a movement towards the future researches regarding the voluntary disclosure, and emphasizes the transparency in capital markets.
احسان عسکری محمود یحیی زاده فر
سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و تحلیلگران مالی علاقمندند اطلاعات بیشتری راجع هموارسازی سود در شرکت ها داشته باشند؛ به خصوص اینکه اگر این عمل بر ثروت آنها به نوعی اثرگذار باشد. هموارسازی سود به عنوان راهکاری آگاهانه توسط مدیریت است که جهت دستیابی به اهداف خاص، نقش بسیار مهمی را در چگونگی ارائه صورت های مالی، اقلام و طبقه بندی های آن داشته است. ه تحقیقات پیرامون پدیده موارسازی توسط محققین مختلفی همچون هپ ورث ( 1953 )، بیدلمن ،( 1973 )، بلکویی و پیکور ( 1984 )، جو ( 1991 )، بارتو ( 1993 )، زاروین ( 2000 )، تقی حاجیوند ( 1375 ) احمد بدری ( 1378 )، محمود توجکی ( 1382 )، مهدی یعقوبی ( 1385 ) و ... انجام گرفته است. یکی از این تحقیقات پیرامون تأثیر هموارسازی سود بر ثروت سهامداران توسط ونگ و ویلیامز ( 1994 ) است. تحقیق آنها نشان می دهد که هموارسازی سود بر ثروت سهامداران تأثیر گذاشته و بازار به سودهای هموار پاسخ مثبت نشان می دهد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه این تحقیق نشان می دهد که رابطه بین هموارسازی سود و ثروت سهامداران در بازار سرمایه ایران معنا دار و مثبت است؛ به عبارت دیگر بیانگر این است که با افزایش هموارسازی سود، ثروت سهامداران نیز افزایش می یابد. همچنین نتیجه اعمال دو متغیر کنترلی در مدل تحقیق (تغییرات نرخ تورم و تغییرات شاخص کل بورس اوراق بهادار) بیانگر این مطلب است که رابطه بین تغییرات نرخ تورم و تغییرات شاخص کل بورس اوراق بهادار با ثروت سهامداران، معنادار و منفی است؛ یعنی با افزایش تغییرات در این دو متغیر، ثروت سهامداران کاهش می یابد.
آیدا مهدوی لنجی محمد کاشانی پور
تصمیم گیری های سرمایه گذاران روز به روز پیچیده تر و ریسکی تر می شود و نتایج این تصمیمات می تواند تأثیرات با اهمیتی بر سمت و سوی بازار، داشته باشد. با این وجود، اطلاعات کمی در مورد عوامل موثر بر تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد. هدف اصلی این پایان نامه بررسی تأثیر تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام بر تصمیمات معاملاتی سرمایه گذاران در خصوص مدت نگهداری سهام در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. هم چنین در این پژوهش برخی از عوامل بیرونی که به نظر می رسید بر تصمیمات معاملاتی سرمایه گذاران موثر باشند را نیز مورد بررسی قرار داده ایم. بدین منظور با تجزیه و تحلیل اطلاعات معاملات روزانه ی سهام 112 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در سال 1386، تأثیر شاخص های تفاوت قیمت عرضه و تقاضای سهام، نوسانات بازده، اندازه ی شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و عمر شرکت بر میانگین مدت نگهداری سهام شرکت ها، در یک مدل مقطعی مورد بررسی قرار گرفته است. و با توجه به آماره ی t نسبت به قبول یا رد فرضیات اقدام گردیده است. سپس با توجه به اهمیت نرمال بودن جملات اخلال، آزمون نرمال بودن جملات پسماند، انجام شده است. در ادامه به منظور آزمون عدم وجود خود همبستگی در مدل از آماره دوربین واتسون، برای آزمون عدم وجود واریانس ناهمسانی جملات اخلال از آزمون وایت، برای آزمون عدم وجود تورش تصریح از آزمون رمزی استفاده شده است. نتایج آزمون های یاد شده نشان می دهد که مدل برآورد شده با مشکلات خود همبستگی، توزیع غیرنرمال و تورش تصریح مواجه نیست و از اعتبار لازم برخوردار است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که: 1. معامله گران و سرمایه گذاران کوتاه مدت سهام با اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش کمتر را ترجیح می دهند. 2. نوسانات بازده تأثیر منفی بر مدت نگهداری سهام توسط سرمایه گذاران دارد. 3. سرمایه گذاران بلندمدت تمایل به سرمایه گذاری در سهام شرکت های قدیمی تر دارند. 4. سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران مشخصه های اندازه ی شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار را در تصمیم گیری در خصوص مدت نگهداری سهام مورد توجه قرار نمی دهند.
سید محمد باقرآبادی محمد کاشانی پور
سهامداران نهادی به دو گروه کلی دسته بندی می شوند، سهامداران نهادی کوتاه مدت و سهامداران نهادی بلند مدت. مطابق با ادبیات موضوع ، سهامدارن نهادی کوتاه مدت به دلیل تمرکز افراطی و بیش از اندازه بر روی عایدات جاری می توانند موجب ایجاد محرک های مختلف برای مدیران شرکتها جهت انجام مدیریت سود فزآینده درآمد شرکت ها برای بهتر نشان دادن وضعیت جاری گردند. در مقابل سهامدارن نهادی بلند مدت دارای افق بلند مدت سرمایه گذاری هستند و به ارزش ذاتی سهام در مقابل عایدات جاری توجه دارند، به بیان دیگر این گروه از سهامدارن نهادی بیشتر نگران چشم انداز بلند مدت شرکت هستند و به همین دلیل دارای انگیزه های زیادی برای حضور در فعالیت های حاکمیت شرکتی و نظارت بر شرکت ها هستند، لذا مانع از انجام مدیریت سود فزآینده درآمد شرکت ها توسط مدیران می گردند. هدف این تحقیق ارایه شواهدی در رابطه با نقش هر دو گروه سهامداران نهادی در برابر مدیریت سود فزآینده درآمد شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران است. این تحقیق در حیطه تحقیقات توصیفی پس رویدادی بوده و بررسی فرضیه های تحقیق به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون و به روش داده های تابلویی، از طریق ترکیب داده های سری زمانی و مقطعی و با استفاده از اطلاعات 165 شرکت در دوره زمانی 1386-1382 ( جمعا 825 سال-شرکت) انجام شده است. نتایج این تحقیق مطابق با انتظارات اولیه می باشد که نشان می دهد سهامداران نهادی کوتاه مدت تاثیری مثبت و معنادار و سهامداران نهادی بلند مدت تاثیری منفی و معنادار بر مدیریت سود فزآینده درآمد شرکت ها دارند
اسعد رضایی محمد کاشانی پور
در این تحقیق به بررسی تاثیر «تغییر میزان سهام شناور آزاد» بر «بازده سهام» شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. هدف از این تحقیق یافتن پاسخ این سوال است که آیا تغییر میزان سهام شناور آزاد دارای محتوای اطلاعاتی بوده و می تواند سهامداران را در اخذ تصمیمات بهتر یاری رساند؟ از این رو 147 شرکت برای یک دوره 5 ساله از تاریخ 31/6/1383 لغایت 31/6/1388 مورد مطالعه قرار گرفتند. در این تحقیق علاوه بر گروه آزمون از یک گروه کنترل هم برای تایید نتایج تحقیق استفاده شده است و برای آزمون فرضیه های تحقیق از روش مقایسه میانگین زوجی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تغییر میزان سهام شناور آزاد دارای محتوای اطلاعاتی بوده و تاثیر معنی داری بر بازده سهام شرکتها دارد و باعث کاهش میزان بازده سهام شرکتها می گردد. همچنین نتایج بدست آمده حاکی از این است که تغییر میزان سهام شناور آزاد در صنایع مختلف دارای تاثیر متفاوتی است.
محمد رضا لشگری دربندی محمد کاشانی پور
با فرض اینکه رابطه معناداری بین مدیریت سرمایه در گردش و سود آوری شرکت ها وجود دارد. در این تحقیق نمونه ای مشتمل بر 125 شرکت برای یک دوره زمانی 10 ساله (بین سالهای 1377تا 1386) از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، گرفته شده است و اثر متغیر مدیریت سرمایه درگردش بر سود آوری شرکت مورد بررسی قرار گرفته است، از چهار متغیر میانگین دوره وصول مطالبات، گردش موجودی کالا، میانگین دوره پرداخت و چرخه تبدیل وجه نقد به عنوان نمایندگانی برای متغیر مدیریت سرمایه در گردش استفاده شده است، نیز از پنج متغیر نسبت بدهی، نسبت جاری، سایز شرکت، نسبت دارایی های مالی و شاخص بورس به عنوان متغیر های کنترلی استفاده شده است. در این تحقیق از تحلیل رگرسیون(gls) استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که رابطه منفی معناداری بین متغیر های مدیریت سرمایه درگردش و سود آوری شرکت ها وجود دارد. این بدان معناست که افزایش چرخه تبدیل وجه نقد، می تواند سود آوری شرکت را افزایش دهد و ارزش مضاعفی برای سهامداران ایجاد کند.
مینا ارمشی محمد کاشانی پور
این پژوهش به بررسی رابطه بین ریسک اعتباری مشتریان و برخی متغیرهای مالی و جمعیت شناختی می پردازد. داده های لازم برای آزمون این ارتباط از سوابق مشتریان بانک سامان استخراج شده است. برای ارزیابی داده ها از رگرسیون لجستیک استفاده شده است. مدل رگرسیون لجستیک احتمال عدم نکول تسهیلات هر مشتری را با توجه به عوامل تأثیرگذار در رفتار اعتباری آنها محاسبه و ضمن آن تا حدودی می توانیم اقدام به رتبه بندی مشتریان نیز بنماییم. پس از تخمین مدل، نتایج ذیل مورد تأیید قرار گرفت: متغیرهای جنسیت، درآمد، نوع سکونت، تأهل، سن و وضعیت شغلی مشتریان بر احتمال عدم نکول تسهیلات تاثیرگذار بوده اما متغیر درآمد دارای تاثیر منفی می باشد. و متغیرهای اندازه وام و دوره بازپرداخت در نمونه مورد مطالعه بی تاثیر میباشند.
مهدی نورنژاد ونوش حسین فخاری
این تحقیق ارتباط بین همزمانی قیمت سهام و کیفیت اقلام تعهدی را در بورس اوراق بهادار تهران بررسی کرده و همچنین، ارتباط بین اجزای کیفیت اقلام تعهدی شامل اقلام تعهدی اختیاری وغیراختیاری(ذاتی) با همزمانی قیمت را مورد مطالعه قرار می دهد. همزمانی قیمت درجه ای از اطلاعات بازار و صنعت است که در قیمت سهام شرکت منعکس می شود که معیار سنجش آن نسبت ریسک سیستماتیک تقسیم بر ریسک غیرسیستماتیک است. در این راستا 78 شرکت موجود در بورس اوراق بهادار در طی سال های 1384-1388 به عنوان نمونه انتخاب شده و برای آزمون فرضیه ها از دو روش مقطعی و ترکیبی استفاده کرده ایم. نتایج این تحقیق نشان می دهد ارتباط منفی بین کیفیت اقلام تعهدی و همزمانی قیمت سهام و همچنین، ارتباط منفی بین اقلام تعهدی غیراختیاری (ذاتی) با همزمانی قیمت وجود دارد. اما بین اقلام تعهدی اختیاری و همزمانی قیمت رابطه مثبت معنادار حاکم است. یافته های این تحقیق می تواند مورد استفاده سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی قرار گیرد بدین صورت که با استفاده بیشتر از اطلاعات خاص شرکت به فعالیت خرید وفروش سهام در بازار اوراق بهادار بپردازند، تا اینکه از حرکت بازار و یا صنعت تبعیت کرده و برمبنای تغیرات شاخص سهام به سرمایه گذاری یا خروج سرمایه گذاری اقدام نمایند. همچنین، یافته ها می تواند در تحقیقات آتی مورد استفاده جامعه دانشگاهی قرار گیرد.
هادی حسینی محمد کاشانی پور
استفاده کنندگان اطلاعات مالی، گزارش های مالی را به عنوان یکی از منابع اصلی اطلاعات مالی در مورد واحدهای اقتصادی ملاک تصمیم گیری قرار می دهند. در این تحقیق، مدیریت سود در زمان عرضه اولیه سهام به عموم در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل تعدیل شده جونز را مورد بررسی قرار گرفت. مدل تحقیق از نوع مطالعات قیاسی-استقرایی می باشد. در این راستا، از 70 شرکت که سهام آن ها برای اولین بار در بورس اوراق بهادار در طی سال های 80-89 پذیرش شده اند، استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مدیران شرکت ها، سود را در سال قبل از عرضه اولیه، سال عرضه اولیه و سال بعد از عرضه اولیه سهام به عموم، مدیریت می کنند. همچنین، بین مدیریت سود در سال قبل از عرضه اولیه با سال بعد از عرضه اولیه سهام به عموم، تفاوت معنی داری وجود ندارد و همچنین، بین مدیریت سود در سال عرضه اولیه با سال بعد از عرضه اولیه سهام به عموم، تفاوت معنی داری وجود ندارد.
رضا یوسفی محمد کاشانی پور
یکی از اهداف سیستم های حسابداری، تهیه اطلاعات مفید به منظور پیش بینی واتخاذ تصمیمات مفید اقتصادی جهت استفاده کنندگان برون سازمانی می باشد. وجود زمینه های مناسب برای "تحریف سود"ناشی از مسائل نمایندگی و همچنین به دلیل محدودیت های ذاتی حسابداری، از جمله نارسایی های موجود در فرآیند برآوردها ، پیش بینی های آتی و اختیار عمل مدیران در استفاده از رویه های متعدد حسابداری باعث شده است ،تحلیلگران ومحققان به کیفیت سود های گزارش شده در صورتهای مالی توجه بیشتری بنمایند. از این جهت دوره تصدی مدیرعامل و همچنین فضای تجاری که شرکت ها در آن فعالیت می کنند(بازار فروش محصول از نظر انحصاری و یا رقابتی بودن) می توانند بطور بالقوه اثر مثبت یا منفی بر کیفیت سود بگذارند.از آنجایی که در صورت افزایش همزمان رقابت در بازار فروش محصول و دوره تصدی مدیرعامل ،که به تبع آنها ،ثبات بیشتر جایگاه مدیریت را در پی دارد، کمتر احتمال می رود که مدیریت، منافع سهامداران را دنبال نماید. از این رو تفاوت سود گزارش شده توسط مدیریت از سود واقعی محتمل است. بدین معنا ، ممکن است که از کیفیت کمتری برخوردار باشد. بر این اساس، این پژوهش درصدد است تا به بررسی تاثیر رقابت در بازار محصول بر رابطه بین دوره تصدی مدیرعامل و کیفیت سود 65 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره 88-83 به روش تحلیل ترکیبی بپردازد. یافته ها نشان می دهد که ارتباط معکوس بین رقابت در بازار محصول و دوره تصدی مدیر عامل با کیفیت سود وجود دارد.
سامان عبدی احمد احمدپور
در تحقیق حاضر رابطه بین بازده و گردش معاملات سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران بررسی شده است . برای این منظور تعداد 108 شرکت طی دوره زمانی 1384 تا 1388. گردش سهام را به عنوان "متغیر مستقل" و بازده سهام را به عنوان "متغیر وابسته" در نظر گرفته و روابط بین متغیر مستقل و وابسته را از جنبه های مشروح در فرضیات مورد بررسی و آزمون قرار داده ایم. در این تحقیق از تحلیل توصیفی و رگرسیونی، همبستگی داده ها استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از روش های: حداقل مربعات معمولی و حداقل مربعات عمومی برای تحلیل داده ها در تحلیل رگرسیونی، همبستگی از نرم افزار e-views استفاده شده است. نتایج آزمون رگرسیون ترکیبی نشان می دهد: 1) بین دفعات گردش سهام شرکت و بازده سهام رابطه ی مثبت معناداری وجود دارد.ضرایب سایر متغیرها در مدل رگرسیون نهایی نشان می دهد که:2) ریسک بازار سهام شرکت رابطه مثبتی با بازده سهام شرکت دارد.3) اندازه شرکت رابطه منفی با بازده سهام شرکت دارد.4) و بین سود تقسیمی و بازده سهام شرکت رابطه منفی معناداری وجود دارد.5) متغیرهای نسبت جریان نقدی به قیمت سهام (cp) و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار (bm) رابطه معناداری با بازده روزانه سهام در بورس اوراق بهادار تهران ندارند.
سعید کاملی محمد کاشانی پور
سرمایه در گردش یکی از مباحث مهم در مدیریت زنجیره تامین از نگاه مالی می باشد و اگر به خوبی مدیریت شود منافع عظیمی عاید سازمان ها می گردد بالاخص برای سازمان ها با اندازه های کوچک تر که دارایی ها و بدهی های جاری حجم عظیمی از سرمایه آن ها را تشکیل می دهد، مدیریت سرمایه در گردش از اهمیت فراوانی برخوردار است،چرا که تعاملات مالی شرکت با تامین کنندگان و خریداران در زنجیره تامین را مدیریت می کند. این تحقیق درصدد است تا تأثیر مدیریت سرمایه در گردش عملیاتی بر ثروت سهامداران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قراردهد. برای این منظور تعداد 84 شرکت طی دوره زمانی 1385 تا 1389 از طریق تحلیل داده های ترکیبی به روش تابلویی (panel-data) مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که : بین سرمایه در گردش عملیاتی خالص و مازاد بازده سهام شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری بدست آمده است که این رابطه مثبت می باشد بدین معنی که با هر یک ریال سرمایه گذاری در سرمایه در گردش عملیاتی ثروت سهامداران افزایش می یابد. بین سرمایه گذاری اضافی در سرمایه در گردش عملیاتی خالص و مازاد بازده سهام شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری بدست آمده است، که این رابطه منفی می باشد بدین معنی که با هر یک ریال سرمایه گذاری اضافی در خالص سرمایه در گردش عملیاتی ثروت سهامداران کاهش می یابد. بین سرمایه گذاری اضافی در موجودی کالا و مازاد بازده سهام شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری بدست آمده است که این رابطه منفی می باشد بدین معنی که با هر یک ریال سرمایه گذاری اضافی در موجودی کالا ثروت سهامداران کاهش می یابد. بین سرمایه گذاری اضافی در حساب های دریافتنی و مازاد بازده سهام شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری بدست آمده است که این رابطه منفی می باشد بدین معنی که با هر یک ریال سرمایه گذاری اضافی در حساب های دریافتنی ثروت سهامداران کاهش می یابد. بین استفاده اضافی از حساب های پرداختنی و مازاد بازده سهام شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری بدست آمده است که این رابطه منفی می باشد بدین معنی که با هر یک ریال سرمایه گذاری اضافی در حساب های پرداختنی ثروت سهامداران کاهش می یابد.
سیده سمانه میرصلحدار حسین فخاری
ریسک سیستماتیک، نشان دهنده ریسک تحمیلی از سوی بازار است و به ریسک غیر قابل اجتناب معروف است. از طرفی محافظه کاری به تائید پذیری نامتقارن برای شناسایی زیان اقتصادی در مقابل سود اقتصادی اشاره می کند، که در نتیجه آن سود حسابداری دوره جاری متشکل از زیان هایی است که به موقع تر از سود شناسایی می شوند (باسو1997، واتز 2003 ). این تحقیق در صدد است تا به این موضوع بپردازد که آیا ویژگی های حسابداری تحت تاثیر ریسک سیستماتیک است؟ ریسک سیستماتیک می تواند بر انگیزه مدیران برای شناسایی اخبار بد و همچنین بر تقاضای سهامداران، اعتباردهندگان از مدیران برای محافظه کاری، تاثیر داشته باشد. بر این اساس، این پژوهش در صدد است تا به بررسی تأثیر ریسک سیستماتیک بر محافظه کاری حسابداری 86 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره 86-89 به روش تحلیل ترکیبی بپردازد. این بررسی به تفکیک در رابطه با شرکت های سودده و زیان ده انجام شده است. همچنین برای بررسی دقیق تر رابطه بین محافظه کاری و ریسک سیستماتیک ، اثر تغییرات در ریسک سسیستماتیک شرکت ها بر میزان محافظه کاری سال جاری مورد سنجش قرار گرفته و متقابلا اثر محافظه کاری بر تغییرات ریسک سیستماتیک سال بعد مورد سنجش قرار گرفته است. برای سنجش اثر ریسک سیستماتیک برمحافظه کاری در شرکت های سودده تعداد 71 شرکت، با تعداد 284 سال- شرکت مورد تحلیل ترکیبی قرار گرفته و برای 81 شرکت زیان ده 130سال- شرکت به طور تحلیل ترکیبی غیر متوازن مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد که به ترتیب، ارتباط معکوس و مستقیمی بین ریسک سیستماتیک و محافظه کاری در شرکت های سودده و زیان ده وجود دارد. همچنین برای آزمون فرضیه های 2 و 3 تحقیق که راجع به بررسی اثر تغییرات ریسک سیستماتیک بر محافظه کاری بوده است تعداد 86 شرکت مورد تحلیل ترکیبی قرار گرفته اند. در ابتدا اثر تغییرات ریسک سیستماتیک دوره قبل بر محافظه کاری مورد سنجش قرار گرفته و سپس اثر محافظه کاری بر تغییرات ریسک سیستماتیک یک دوره بعد مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که تغییرات ریسک سیستماتیک منجربه محافظه کاری شده ولی محافظه کاری منجربه تغییرات ریسک سیستماتیک نمی شود.
امین علیجان نیا محمد کاشانی پور
چکیده این تحقیق تاثیر شدت سرمایه یا سرمایه بری و اندازه شرکت بر نرخ موثر مالیاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار می دهد. برای این منظور، از داده های ترکیبی 65 شرکت در بازه زمانی 1389- 1385 استفاده شده است. نتایج تحقیقات صورت رفته در رابطه با اثر اندازه شرکت بر فشار مالیاتی، تحت تاثیر دو تئوری قرار دارند، تئوری هزینه سیاسی و تئوری قدرت سیاسی. تئوری هزینه سیاسی اشاره دارد که شرکت های بزرگتر نرخ موثر مالیاتی کمتری را متحمل نمی شوند، نتایج تحقیق، این تئوری را تایید می کند. تئوری قدرت سیاسی اشاره دارد که شرکت های بزرگتر فشار مالیاتی کمتری را تجربه می کنند. نتایج آماری همچنین نشان می دهد که شرکت های سرمایه بر، نرخ موثر مالیاتی کمتری دارند. در بررسی جداگانه صنایع، نتایج نشان می دهد، در صنعت دارویی ارتباط بین اندازه شرکت و نرخ موثر مالیاتی مثبت و معنی دار است. همچنین در این صنعت ارتباط بین شدت سرمایه و نرخ موثر مالیاتی منفی و به لحاظ آماری معنی دار نیست. در صنعت ساخت قطعات خودرو، ارتباط بین اندازه شرکت و نرخ موثر مالیاتی مثبت و معنی دار است. در این صنعت ارتباط بین شدت سرمایه و نرخ موثر مالیاتی منفی و معنی دار می باشد. واژگان کلیدی:نرخ موثر مالیاتی، اندازه شرکت و شدت سرمایه
فخری اصغری محمد کاشانی پور
یکی از پیامدهای گسترش بازار سرمایه تفکیک مالکان از مدیران شرکت ها می باشد. با جدایی مالکیت از مدیریت مشکل نمایندگی بوجود می آید. با شکل گیری رابطه نمایندگی، تضاد منافع بین مدیران و سهامداران و سایر ذینفعان( از جمله دولت) ایجاد می گردد و به طور بالقوه این امکان به وجود می آید که مدیران اقداماتی انجام دهند که در جهت منافع خودشان بوده و ضرورتاً در جهت منافع سهامداران و سایر ذینفعان از جمله دولت نباشد. این امر موجب می شود که سود حسابداری گزارش شده در صورت سود و زیان شرکت ها با سود مشمول مالیات مطابق قوانین مالیاتی تفاوت داشته باشد. این تفاوت دلایل مختلفی دارد. با توجه به اختلاف مزبور، مبلغ مالیات قابل پرداخت نیز طبق گزارشگری مالی شرکت متفاوت از محاسبات مربوط طبق قوانین مالیاتی خواهد شد. در نتیجه نرخ قانونی مالیات با نرخ موثر مالیاتی متفاوت خواهد شد. برای کاهش هزینه های نمایندگی ، سازوکار حاکمیت شرکتی در سازمانها برقرار می شود. در این راستا در این تحقیق سعی می شود نرخ موثر مالیاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران محاسبه شده و در پی آن، میزان نرخ مزبور با برخی از ویژگی های حاکمیت شرکتی مانند اندازه هیات مدیره، دوگانگی نقش مدیرعامل، درصد سهامداران نهادی و درصد اعضا غیر موظف هیات مدیره( استقلال هیات مدیره) سنجیده شود. همچنین سایر متغیرهای مستقل اثرگذار بر نرخ موثر مالیات شامل کیفیت حسابرسی ، اندازه شرکت، اهرم، میزان سرمایه بری شرکت و بازده دارایی می باشند. نمونه ای شامل 76 شرکت طی سال های 1385 تا 1389 با روش داده های ترکیبی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد بین اندازه هیات مدیره و درصد مالکیت سهامداران نهادی با نرخ موثر مالیات رابطه معناداری تایید نشد، در حالی که استقلال هیات مدیره و دوگانگی نقش مدیرعامل با نرخ موثر مالیات دارای رابطه مثبت می باشند.
محمد مقدم فر محمد کاشانی پور
تسهیلات بانکی به عنوان یکی از مهمترین مصارف در سیستم بانکی از اهمیت شایانی برخوردار است ,زیرا در کسب سود و درآمد ,از منابع مهم بانکها و موسسات مالی و اعتباری تلقی می شود. این تسهیلات اعطائی به اشخاص حقوقی و حقیقی در بانکداری بدون ربا در کلیه فعالیت های اقتصادی اعطاء می گردد. از طرف دیگر بانک ها همیشه در چالش اساسی با ریسک های مهمی هستند که یکی از مهمترین آنها ریسک اعتباری است ، وبی توجهی دراین زمینه منجر به نتایج نامطلوبی برای بانک ها می گردد. هدف این تحقیق بررسی در مورد روشی برای اندازه گیری ریسک اعتباری مشتریان بانک ملی ایران به وسیله دو مدل آلتمن و فالمر است. بدین منظور از اطلاعات مالی شرکت هایی که از تسهیلات بانک ملی ایران استفاده نموده اند , دو گروه از مشتریان خوش حساب و بدحساب بانک انتخاب می شوند. سپس بعد از محاسبه نسبت های مورد لزوم و درج آن در مدل ها, بررسی شد که آیا این دومدل توان شناسایی ریسک اعتباری مشتریان را دارند و یا اینکه کدام مدل توان و کارائی بیشتری دارد. نتیجه فرضیه اصلی نشان داده شد که این دو مدل به اندازه کافی توانایی و دقت اندازه گیری ریسک اعتباری اشخاص حقوقی را ندارند .
محمدعلی رجب بیکی حسین فخاری
سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان تمایل دارند در شرکت هایی سرمایه گذاری نمایند که جریان نقدی آزاد بالایی داشته باشند زیرا جریان نقدی آزاد به عنوان معیاری برای اندازه گیری عملکرد شرکت ها می باشد و وجه نقدی را نشان می دهد که شرکت ها پس از انجام مخارج لازم برای نگهداری یا توسعه دارایی ها در اختیار دارند. همچنین افزایش جریان نقدی آزاد عاملی مشوق در انجام رفتارهای فرصت طلبانه مدیران و افزایش مشکلات نمایندگی می باشد. در این تحقیق کارآیی ساختار مالکیت و خط مشی بدهی بعنوان مکانیزم هایی برای کاهش مشکلات نمایندگی بین سهامداران، بستانکاران و مدیران در استفاده بهینه از جریان های نقدی آزاد مورد بررسی قرار می گیرند. این پژوهش درصدد است تا رابطه بین جریان وجوه نقد آزاد، خط مشی بدهی و ساختار مالکیت را مورد بررسی قرار دهد. به همین دلیل تعداد 106 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1385 تا 1389 از طریق روش حداقل مربعات سه مرحله ای (3sls) مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد که سطح جریان نقدی آزاد با خط مشی بدهی رابطه منفی و معناداری دارد، همچنین نتایج حاکی از آن است که تمرکز مالکیت با سطح جریان نقدی آزاد رابطه منفی و معناداری دارد اما بر خلاف پیش بینی ها مالکیت نهادی و مالکیت مدیران با سطح جریان نقدی آزاد رابطه مثبت و معناداری دارد. این یافته ها می تواند برای استانداردگذاران حسابداری از جهت ارائه داوطلبانه اطلاعات و همچنین برای سیاست گذاران بورس در جهت الزام شرکت ها به افشاء جریان های نقدی آزاد مفید باشد.
خدامراد قانی دهکردی محمد کاشانی پور
چکیده تصمیمات ساختار سرمایه، بی شک یکی از اساسی ترین موضوعاتی است که مدیران مالی با آن مواجه هستند. این تصمیم به ظاهر ساده که به عنوان ترکیب بهینه منابع مختلف تامین مالی شرکت تعریف می شود بایستی در ارتقای افزایش ارزش شرکت باشد. یکی از روشهایی که برای افزایش ارزش شرکت و بهبود ثروت سهامداران به کار گرفته می شود ترکیب مناسب ساختار سرمایه است، تا با سرمایه اندک بازده بیشتری را تحصیل کنند و به ساختار سرمایه بهینه دست یابند. براساس تئوری های مدرن ساختار سرمایه، عوامل متعددی وجود دارند که می توانند تصمیمات تامین مالی شرکتها را تحت تاثیر قرار دهند. پویایی ساختار سرمایه شرکتها یکی از عوامل مهم اثرگذار بر اهرم مالی شرکتها است که کمتر در مدل های ساختار سرمایه مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق به منظور بررسی پویایی ساختار سرمایه بر بازده سهام شرکتها، از مدل فاما و مکبث (1973) استفاده گردید. شاخصهای مورد استفاده برای سنجش پویایی ساختار سرمایه، شامل: تغییرنسبت کل بدهی به کل دارایی،تغییرنسبت کل بدهی به جمع حقوق صاحبان سهام،تغییرنسبت بدهی کو تاه مدت به کل دارایی، تغییرنسبت بدهی بلندمدت به کل دارایی ونیز لحاظ نمودن سطح اهرم(نسبت کل بدهی به کل دارایی) در طول دوره مالی (به عنوان متغیرهای مستقل) واز بازده سهام سال اینده(به عنوان متغیر وابسته)و از متغیرهای دیگر شامل: بتای سهام،نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (roe)، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازارسهام،بازده سهام یک سال گذشته و اندازه شرکت به عنوان متغیرهای کنترل استفاده شد. برای انجام این تحقیق نمونه ای متشکل از 75 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که اطلاعات مورد نیاز آنها برای دوره پنج ساله تحقیق (1390-1386) قابل دسترسی بود انتخاب گردید. جهت آزمون فرضیات تحقیق از مدل های رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شد. همچنین آزمون ضرایب و مدل های تحقیق به ترتیب بااستفاده از آماره های t و f صورت گرفت.نتایج تحقیق بیانگر آن است که بین پویایی ساختار سرمایه شامل: تغییر نسبت کل بدهی به مجموع حقوق صاحبان سهام، تغییر نسبت بدهی کوتاه مدت به کل دارایی ونسبت کل بدهی به کل دارایی(سطح اهرم) وبازده سهام رابطه منفی ومعنادار وجود دارد.همچنین بین خالص وجوه نقد حا صل ازفعالیت های تامین مالی و بازده سهام ر ابطه مثبت ومعنادار وجود دارد.این در حالی است که نتایج یافته های این تحقیق از عدم وجودرابطه معنادارمیان تغییر درنسبت کل بدهی به کل دارایی ونیز تغییر در نسبت بدهی بلند مدت به کل دارایی وبازده سهام خبر می دهد
سید محمد جواد حسینی محمد کاشانی پور
پیش بینی سود در انتخاب سرمایه گذاریها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اهمیت این پیش بینی به میزان انحرافی بستگی دارد که با واقعیت دارد. هر چه میزان این انحراف کمتر باشد، پیش بینی از دقت بیشتری برخوردار است، با توجه به اهمیت سود هر سهم افشا شده توسط شرکت ها، پژوهش حاضر در پی آن است تا عوامل موثر بر دقت پیش بینی سود شرکت ها را بررسی نماید. روش تحقیق شامل استفاده از فنون آماری رگرسیون چند متغیره و پانل دیتا بر روی نمونه ای شامل 78 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بها دار تهران در بازه زمانی 5 ساله از 1389- 1385 می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که از بین عوامل بررسی شده، متغییر های اندازه، نسبت سود آوری، رشد فروش، شاخص کل بورس و تولید ناخالص داخلی با دقت پیش بینی سود رابطه مستقیم، متغییر های حجم مبادلات سهام، نرخ ارز، نرخ تورم با دقت پیش بینی سود رابطه معکوس و سایر متغییر های زمان ورود به بورس، افق زمانی پیش بینی و نسبت اهرم مالی رابطه معنا داری با دقت پیش بینی سود ندارند.
غلامحسین بابامحمدی محمد کاشانی پور
تحقیق حاضر شواهدی در ارتباط با تاثیر گردش وجوه نقد عملیاتی مدیریت شده بر هزینه بدهی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را فراهم می آورد. قلمرو زمانی تحقیق دوره 5ساله از سال 1385 لغایت 1389 و جامعه آماری کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش گردش وجوه نقد عملیاتی به دو قسمت مدیریت شده و مدیریت نشده تجزیه شده است. در این پژوهش با استفاده از روش حذف سیستماتیک تعداد 57 شرکت بعنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات آماری تحقیق با استفاده از نرم افزارهای excel و eviews انجام گردیده است. به طور کلی نتایج تحقیق بیانگر وجود رابطه غیرمعناداری بین جریان نقد عملیاتی مدیریت شده با هزینه بدهی می باشد. همچنین هنگامیکه جریان نقد عملیاتی شرکت مثبت باشد، بین هزینه بدهی و جریان نقد عملیاتی مدیریت شده رابطه غیر معناداری وجود دارد، باتوجه به نتایج تحقیق نمی توان با صراحت نسبت به رابطه بین جریان نقدعملیاتی مدیریت شده و هزینه بدهی در شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار تهران اظهار نظر نمود.
سمیه زکی تبار احمدی محمد کاشانی پور
اساسی ترین سوال استفاده کنندگان از صورتهای مالی در مواجه با سود عملیاتی و خالص جریان نقد این است که :کدامیک از دو متغیر سود عملیاتی و جریان وجه نقد عملیاتی بر بازده سهام شرکت ها تاثیر بیشتری دارد ؟ سوال تحقیق را باید در دو حالت مختلف مورد بررسی قرار دهیم. اول در حالتی است که سوال تحقیق را بدون در نظر گرفتن تأثیر عامل تقارن اطلاعاتی بررسی کنیم و حالت دوم این است که برای پاسخ به سوال تحقیق تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی را به عنوان یک متغیر تعدیل گر بررسی نماییم. نتایج آزمون فرضیات در حالت اول نشان می دهد که سود عملیاتی بر بازده سهام شرکت ها، نسبت به خالص جریان وجه نقد عملیاتی تاثیر بیشتری دارد . نتایج این آزمون با نتایج تحقیقات انجام گرفته مشابه در داخل از جمله نوروش و مشایخی (1383)، عرب مازار یزدی (1373)و پژوهش حسین زاده و احمدنیا (1388) وبا تحقیقات خارج از ایران مثل حبیب (2008) وبال و براوان (1967) هماهنگ است. و نتایج آزمون فرضیات در زمانی که به بررسی تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر مربوط بودن سود عملیاتی و جریان وجه نقد عملیاتی در بیان بازده سهام شرکت ها می پردازد نشان می دهد که با افزایش عدم تقارن اطلاعاتی جریان وجه نقد عملیاتی بر بازده سهام شرکت ها تاثیر بیشتری دارد . نتایج این آزمون با نتایج تحقیق انجام گرفته توسط استافن راپ در سال 2010 در آلمان و جودی ریبورن(1986) هماهنگ است.همچنین بر یافته های تحقیق شارما و کوما در سال 2012 که نتیجه گرفته بودند ارزش افزوده اقتصادی بر سایر اقلام سنتی مورد استفاده بیشتر قدرت توضیح دهندگی دارد صحه می گذارد. زیرا محققین در این تحقیق نتیجه گرفتن که برتری ارزش افزوده از لحاظ آماری معنا دار نبوده و علت آن متغیرهای دیگری از جمله فن آوری ، منابع انسانی ،کیفیت مدیریت و سایر متغیرهایی است که غیر مالی هستند به نظر می رسد با افزایش تحقیقات نیاز به وارد کردن متغیرهای کیفی برای افزیش توان پیش بینی و در نهایت توان تصمیم گیری پررنگتر می گردد .
فاطمه موسوی محمد کاشانی پور
توسعه سرمایه گذاری موجب جذب سرمایه های سرگردان و ناکارآ و هدایت آنها به بخش های مولد اقتصادی می شود ، بعلاوه با توجه به جهت گیری سرمایه گذاران مبتنی بر ریسک و بازده، سرمایه گذاری در صنایعی هدایت خواهدشد که سود بیشتر و ریسک کمتری دارند و این امر موجب تخصیص بهینه منابع خواهد شد.یکی از راهکار های مهم در عصر حاضر جهت حل مشکلات اقتصادی کشور ها و استفاده بهینه از امکانات و ثروت های خدادادی، بسط و توسعه سرمایه گذاری است.تحقیقات زیادی در زمینه گسترش و توسعه دانش سرمایه گذاری انجام شده و هر روز به تعداد آنها افزوده می شود. با توجه به این که هر سرمایه گذاری تمایل به حداکثر کردن سود و به حداقل رساندن ریسک سرمایه گذاری خود دارد، تحقیق حاضر با نام « استفاده از تکنیک های چند شاخصه برای انتخاب پرتفوی بهینه سهام در بازار بورس تهران » راهکاری در این زمینه در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهد. انجام این روش به این ترتیب است که ابتدا با یک مدل چند شاخصه به نام پرومتیll طی دو مرحله پورتفوی سهام از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شده است. با این روش 30 پورتفوی برای 30 دوره یک ماهه از فروردین 1388 تا شهریور 1390 انتخاب شده است. سپس بازده شش ماهه پورتفوی های انتخاب شده محاسبه شده و با بازده بازار در شش ماهه متناظر مقایسه گردیده است. نتیجه آزمون آماری نشان می دهد که بازده شش ماهه پورتفوی های انتخابی به روش پیشنهادی از بازده بازار در دوره های شش ماهه متناظر بیشتر است
پریسا سرمست محمد کاشانی پور
در بازارهای سرمایه جهت جلوگیری از رفتارهای توده وار وبحران های شدید مالی از حد نوسان قیمت استفاده می کنند. در طول تاریخ 44 ساله بورس اوراق بهادار تهران به ویژه در دهه گذشته حد نوسان به کرات تغییر یافته است. در این تحقیق درصد تغییر حد نوسان قیمت بر رفتار و تصمیمات معاملاتی سرمایه گذاران در قالب بازده سهام، تعداد دفعات معامله، اندازه معاملات و سرعت گردش سهام در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. نمونه تحقیق شامل 91 شرکت فعال عضو بورس هستند که در این دوره توقف مالی نداشته اند. داده ها و اطلاعات لازم متغیرهای تحقیق در 20 روز قبل و 20 روز بعد در تاریخ های تغییر حد نوسان قیمت مربوط به سال های 84، 87، 88 و 89 از شرکت نمونه تهیه شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیونی داده های تحقیق نشان می دهند که بین تغییر حد نوسان قیمت و برخی تصمیمات معاملاتی سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد.از بین بازده سهام ،تعداددفعات معامله، اندازه معاملات وسرعت گردش سهام به عنوان تصمیمات معاملاتی سرمایه گذاران فقط رابطه معناداری بین تغییر درصد حد نوسان قیمت سهام وسرعت گردش سهام مشاهده نشد . واژه های کلیدی: درصد تغییر حد نوسان قیمت، بازده سهام،تعداد دفعات معامله، اندازه معاملات،سرعت گردش سهام
داود یوسفی منش محمد کاشانی پور
در این تحقیق به بررسی تاثیر (تغییر حد نوسان قیمت سهام) بر "حجم معاملات" و "بازده سهام" شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. هدف اصلی این تحقیق بررسی محتوای اطلاعاتی تغییر میزان حد نوسان قیمت سهام و تأثیر آن بر حجم معاملات و بازده سهام شرکتها می باشد. از این رو 257 شرکت برای یک دوره 7 ساله از تاریخ 1/1/1382 لغایت 1/1/1389، مورد مطالعه قرار گرفتند و داده های مورد نیاز تحقیق شامل میانگین بازده و حجم معاملات دو ماه قبل و دو ماه بعد از تغییر حد نوسان قیمت برای 257 شرکت در 6 مقطع تغییر حد نوسان قیمت که 786 شرکت - مقطع می باشد، مورد بررسی قرار گرفت.در این تحقیق برای آزمون فرضیه های تحقیق از روش مقایسه میانگین زوجی استفاده شده است. نتایج تحقیق برای آزمون فرضیه های تحقیق از روش مقایسه میانگین زوجی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کاهش 3 درصدی حد نوسان قیمت سهام در تاریخ 18/8/1384 باعث افزایش حجم معاملات و بازده سهام شرکتها شده است. از طرفی افزایش حد نوسان قیمت سهام تأثیری بر حجم معاملات و بازده سهام شرکتها شده است. از طرفی افزایش حد نوسان قیمت سهام تاثیری بر حجم معاملات شرکتها نداشته است اما افزایش 3 درصدی و 5/0 درصدی حد نوسان قیمت سهام در تاریخهای 13/9/1384 , 16/8/1388 بازده سهام شرکتها را کاهش داده است.
نرجس خاتون جعفری محمد کاشانی پور
تحقیق حاضر شواهدی در ارتباط با تاثیر کنترل مدیریتی سهامداران بر روشهای تامین مالی از طریق بدهی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را فراهم می آورد. سهامداران بلوکی بیرونی به دلیل الکتیت بخش قابل توجهی از سهام شرکتها از نفوذ قابل ملاحظه ای برخوردارند و می توانند رویه های شرکت را تحت تاثیر قرار دهند و سرمایه گذاریهای بزرگ اینگونه سهامدران در سهام شرکتها انگیزه آنها را برای نظارت و کنترل بر عملکرد مدیران تشدید می نماید. در تحقیق حاضر برای آزمون فرضیه های تحقیق و برآورد پارامترها از تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره و روش ترکیب داده های سری زمانی و مقطعی (پنل دیتا) استفاده شده است. به طور کلی نتایج تحقیق بیانگر وجود یک رابطه مثبت بین حضور سهامداران بلوکی بیرونی و هزینه های نمایندگی است. همچنین نتایج نشان می دهد شرکتهایی با سهامداران بلوکی بالاتر، زمانیکه تصمیم می گیرند وارد بازار بدهی شوند، به استفاده از وامهای بانکی دارای وثیقه ملکی تمایل بیشتری دارند.
معصومه شهسواری احمد احمدپور
در این پژوهش ارتباط بین مدیریت سود و کیفیت سود شرکت های ورشکسته و غیر ورشکسته بورس تهران بین سال های 1385 تا 1389 مورد ارزیابی قرار گرفته است. کیفیت سود با استفاده از چهار ویژگی سود مبتنی بر داده های حسابداری شامل کیفیت اقلام تعهدی، پایداری، قابلیت پیش بینی و هموار بودن (به طور جداگانه) اندازه گیری شده است و با آزمون رابطه اقلام تعهدی اختیاری به عنوان شاخص سنجش مدیریت سود و سودآوری آتی،کارا یا فرصت طلبانه بودن مدیریت سود مورد بررسی قرار گرفته است. هم چنین، سودآوری آتی با استفاده از هر یک از سه متغیر تغییرات در سود خالص، وجه نقد عملیاتی و سود خالص عاری از اقلام تعهدی اختیاری آتی اندازه گیری گردید. نتایج برآورد مدل با تکنیک داده های تابلویی نامتوازن برای 187سال-شرکت مشمول آستانه ورشکستگی مدل آلتمن و 878 سال-شرکت غیر ورشکسته، حاکی از این است که مدیریت سود در شرکت های ورشکسته گرایش به فرصت طلبانه داشته است و برای شرکت های غیر ورشکسته کارا بوده است. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهد در گزارشگری سودآوری آتی شرکت های بورسی، مدیریت سود بهتر از کیفیت سود عمل کرده است. در این میان سود خالص عاری از اقلام تعهدی اختیاری سال آتی، کاراتر از تغییرات در سود خالص و وجه نقد عملیاتی سال آتی، برای ارائه ی تصویری از قدرت سودآوری آتی است.
محمد پاشایی احمد احمد پور
در این پژوهش معیارهای جدید ارزیابی عملکرد( ارزش افزوده بازار، ارز ش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده-اقتصادی تعدیل شده) با معیارهای سنتی( نرخ بازده دارایی ها، نرخ بازده حقوق صاحبان و جریان نقدی عملیاتی) مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا 83 شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار برای سالهای 1383 تا 1387 انتخاب و فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در سطح کل جامعه معیارهای جدید ارزیابی عملکرد(reva) نسبت به معیارهای سنتی(roe وroa ) همبستگی بیشتری با بازده تعدیل شده بازار دارند. نتایج در سطح صنایع نشان داد که به استثنای صنعت خودرو و ساخت قطعات و صنعت ماشین آلات، در صنعت سیمان،آهک و کچ؛ محصولات شیمیایی؛ محصولات غذایی و آشامیدنی و مواد و محصولات دارویی، معیارهای جدید نسبت به معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد ارتباط و همبستگی بیشتری با بازده تعدیل شده بازار دارند.
رضا طیبی خامنه محمد کاشانی پور
دلیل اصلی جهت تغییر حسابرسان مستقل، حفظ استقلال و اصول اخلاق حرفه ای بین واحد حسابرسی شده و واحد حسابرسی مستقل و در نتیجه کاهش احتمال تقلب و اشتباه می باشد. جهت روشن ساختن این موضوع، چگونگی تاثیر تغییر حسابرس در کیفیت اطلاعات حسابداری افشاء شده توسط شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفت. شرکتهای مربوطه بین سالهای 1383 الی 1387 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. از روش اقلام تعهدی سرمایه در گردش غیر عادی (awca) جهت تجزیه و تحلیل اثرات مدیریت سود در نتیجه تغییر اختیاری حسابرس و طبقه بندی واحد حسابرسی ( سازمان حسابرسی و 5 موسسه حسابرسی بزرگ) استفاده شده است. این تحقیق در حیطه تحقیقات توصیفی پس رویدادی بوده و بررسی فرضیه های تحقیق به کمک تجزیه و تحلیل رگرسیون با استفاده از اطلاعات 217 شرکت انجام شده است.نتایج نشان دهنده عدم وجود ارتباط معنی دار بین مدیریت سود و متغیرهای : تغییر اختیاری حسابرس و نوع حسابرس (سازمان حسابرسی ایران) می باشد. همچنین ارتباط معنی داری بین مدیریت سود و نوع حسابرس (5 موسسه حسابرسی بزرگ) وجود دارد.
محمد عبادی اسفندیار ملکیان
از جمله تعاریفی که از حسابداری در ادبیات آمده، این است که حسابداری فرآیند ثبت، طبقه بندی، تلخیص و گزارش اطلاعات می باشد، به گونه ای که افراد را در گرفتن تصمیمات مهم اقتصادی یاری نماید.طیف وسیعی از استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری اشخاص برون سازمانی هستند و از آنجایی که این افراد به طور مستقیم به اطلاعات دسترسی ندارند، صورت های مالی ارائه شده باید به گونه ای باشد که از منافع این اشخاص محافظت نماید و از آنجائیکه مدیران نیز بخشی از گروه های ذینفع هستند این احتمال وجود دارد که ارائه های آن ها مغرضانه باشد. جهت کاهش تضاد منافع استفاده کنندگان و تهیه کنندگان صورت های مالی، خدمات افراد صاحب نظر با صلاحیت و مستقلی (حسابرس) برای اعتباردهی به اطلاعات حسابداری مورد نیاز است. اعتباردهی به صورت های مالی به مفهوم ایجاد اطمینان از منصفانه بودن اطلاعات مندرج در صورت های مالی و قابلیت اعتماد به آنهاست و ازآنجائیکه مدیران تاثیر قابل ملاحظه ای در انتخاب حسابرس دارند، می توانند با تغییر یا ابقای آن ها منافع خود را به حداکثر برسانند. یکی از زمینه هایی که طی چندین دهه اخیر همواره مورد بحث و پژوهش قرار گرفته، اثرات تغییر حسابرس و یا شرکای حسابرسی به عنوان عامل تاثیر گذار بر رابطه میان حسابرس و صاحبکار، قضاوت حرفه ای و استقلال حسابرسان بوده است. مطالعه در خصوص تغییر شرکای حسابرسی به لحاظ تأثیراتی که بر استقلال حسابرس و در نهایت کیفیت کلی امر حسابرسی دارد ، حائز اهمیت فراوانی است. بنابراین برای درک این موضوع که تغییر شرکای حسابرسی ( اعم از شریک حسابرسی اصلی و یا شریک حسابرسی فرعی) به شکست های حسابرسی منجر می شود و بدین ترتیب باعث کاهش کیفیت حسابرسی می شود و یا بالعکس، شناخت این پدیده و ارزیابی عوامل موثر بر آن و همچنین پیامدهای آن مورد نیاز است و این امر جز با انجام تحقیق در این زمینه امکان پذیر نمی باشد. برای شروع پژوهش در این زمینه، ابتدا باید عوامل ایجاد کننده تقاضا برای خدمات حسابرسی از دیدگاه انجمن حسابداری آمریکا (به شرح موجود در فصل دوم) شامل تضاد منافع میان تهیه کنندگان و استفاده کنندگان اطلاعات، پیامدهای اقتصادی با اهمیت (اشتباه و یا ناقص نبودن اطلاعات)، پیچیدگی صورت های مالی و عدم دسترسی مستقیم به مدیران اجرائی شرکت ها و موسسات را شناخت.فرضیات بدیهی رفتاری حسابرسی شامل فرضیات کلیدی خاصی درباره ویژگی های رفتاری حسابرس مسئول کار تائید، اثبات و گواهی کیفیت اطلاعات حسابداری مندرج در صورت های مالی است. این فرضیات به طور کامل در فصل دوم مورد بحث قرار گرفت و در نهایت به این نتیجه رسید که شایستگی و استقلال حسابرسان بر این موضوع متکی است که آنان به عنوان افراد اقتصادی و منطقی، کاری را انجام نمی دهند که رفاه اقتصادی بلندمدت آنان را خدشه دار کند. بنابر این از آنان انتظار می رود که نه تنها از نظر اقتصادی برای نفع شخصی خود تلاش نکنند، بلکه همچنین آنان تعهد دارند تا نسبت به هرگونه منافع بخش ها و افراد (شامل منافع شخصی خود) به طور مستقل عمل کنند. دی آنجلو (1981) کیفیت حسابرسی را استنباط بازار از احتمال این موضوع تعریف کرده است که حسابرس هم (1) موارد تحریفات با اهمیت در صورت های مالی و یا سیستم حسابداری صاحب کار را کشف کند، و (2) تحریف با اهمیت کشف شده را گزارش نماید. احتمال این که حسابرس موارد تحریفات با اهمیت را کشف کند به شایستگی حسابرس و احتمال این که حسابرس موارد تحریفات با اهمیت کشف شده را گزارش کند به استقلال حسابرس بستگی دارد.پژوهشگران برای اندازه گیری کیفیت حسابرسی در تحقیقاتی که به منظور ارزیابی تغییر حسابرس و یا شرکای حسابرسی انجام شده است از سه نوع معیار استفاده نموده اند : دسته اول معیارهای مبتنی بر گزارشات حسابرسی شامل شکست های حسابرسی ، گزارشگری متقلبانه و طرح دعاوی حقوقی بر علیه حسابرسان است که توسط پژوهشگرانی چون پیر و اندرسون (1984) استفاده شده است . دسته دوم معیارهای مبتنی بر اقلام مندرج در صورت های مالی شامل اقلام تعهدی اختیاری است که توسط پژوهشگرانی چون مایرز و همکاران ( 2003 ) و دیویس و همکاران (2000) استفاده شده است . دسته سوم شامل معیارهای مبتنی بر بازار از قبیل هزینه بدهی و ضریب واکنش سود است که توسط اشخاصی چون مانسی و همکاران (2003) مورد استفاده قرارگرفته است . یکی از راهبردهای مورد توصیه مراجع حرفه ای و بورس های اوراق بهادار اغلب کشورها برای حل مساله استقلال حسابرسان و افزایش کیفیت حسابرسی، تغییر حسابرس و یا شرکای حسابرسی بوده است. فرآیند تغییر مذکور به معنای تغییر حسابرس و یا شرکای حسابرسی پس از انجام چند دوره حسابرسی یک شرکت است که بر اساس مقررات با تصمیم مجامع عمومی آن شرکت انجام می شود. تغییر فوق از طریق تاثیر برسه عامل ارتباط با مدیریت صاحبکار، توجه به فرآیند حسابرسی سال های قبل و اشتیاق برای راضی نگه داشتن صاحبکار موجب تغییر در کیفیت حسابرسی می شوند. اما باید یادآور شد که پدیده تغییر حسابرس و یا شرکای حسابرسی مانند تیغ دو لبه ای است که هم می تواند موجبات حفظ استقلال و افزایش کیفیت حسابرسی را فراهم آورد و هم می تواند فلسفه وجودی حسابرسی را متزلزل کند. در بازار سرمایه نیز این پدیده هم توانایی ارسال علائم خوشبینانه و اصلاح جریان سرمایه به شکل کارآ و اثر بخش را دارد و هم می تواند منجر به تخصیص غیر بهینه منابع شود. لازم به ذکر است موضوع محدود نمودن دوره تصدی حسابرس و شرکای حسابرسی از دو بعد قابل بررسی می باشد. بعد اول مربوط به تغییر موسسات حسابرسی است و بعد دیگر شامل تغییر ادواری کادر حسابرسی خصوصاً در رده مدیران و سرپرستان مسئول کار حسابرسی و شریک مربوطه می باشد . بررسیهای متعدد صورت پذیرفته در این خصوص حاکی از برتری سیاست تغییر شریک بر تغییر موسسات حسابرسی است . در این خصوص می توان به پژوهش های صورت گرفته توسط کمران و همکاران ( 2008)، لیندچید و همکاران (2010)، چی و همکاران (2003)، چن و همکاران (2004) اشاره نمود. ضرورت و هدف این پژوهش فراهم سازی شواهد تجربی در خصوص رابطه بین تغییر شرکای حسابرسی و کیفیت حسابرسی و کمک به تنظیم کنندگان مقررات حسابرسی و سازمان بورس اوراق بهادار، جهت ایجاد مقررات لازم جهت افزایش استقلال حسابرس و کیفیت اطلاعات مالی می باشد. با توجه به اهداف فوق، فرضیه های تحقیق به شرح زیر معرفی می گردد: 1) بین تغییر شریک حسابرسی اصلی یا فرعی با کیفیت حسابرسی رابطه معنادار وجود دارد. 2) بین تغییر شریک حسابرسی فرعی با کیفیت حسابرسی رابطه معنادار وجود دارد. این تحقیق از دیدگاه تقسیم بندی تحقیقات بر حسب هدف، تحقیقی است کاربردی. چرا که هدف تحقیقات کاربردی، توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است. به عبارت دیگر تحقیقات کاربردی به سمت کاربرد عملی دانش هدایت می شوند. از سوی دیگر براساس چگونگی جمع آوری داده ها، تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی ( غیر آزمایشی ) است. اجرای تحقیقات توصیفی می تواند صرفاً برای شناخت بیشتر شرایط موجود و یا به منظور یاری رساندن به فرآیند تصمیم گیری باشد. با توجه به دسته بندی های مختلف تحقیقات توصیفی، تحقیق حاضر از نوع همبستگی خواهد بود. مدل های آماری تحقیق به شرح زیر می باشد: فرضیه شماره (1) : |acct|= ? + ?1 epst + ?2 rpst + ?3loss t + ?4 leveraget + ?5 roat + (4-3). ?6 lifecyclet + ?7 big5t + ?8 growtht + ?9 sizet + fixed effects + ?it فرضیه شماره (2) : |acct| = ? + ?1 negcfot + ?2 poscfot + ?3rpst + ?4 (rpst × negcfot) + ?5 poscfot) +?jj=6 ?j controls +?rev+?ppe + ?it . (rpst × منبع جمع آوری داده های مورد نیاز این تحقیق، صورت های مالی شرکت ها و گزارش حسابرس مستقل و بازرس قانونی بوده است. داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق بانک اطلاعاتی رایانه ای تدبیر پرداز و اطلاعات مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس (تهیه شده به صورت dvd) جمع آوری شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار اکسل و پس از طبقه بندی لازم بر اساس متغیرهای مورد بررسی وارد رایانه شده است.با توجه به استقرار جامعه حسابداران رسمی ایران طی سال 1380، قلمرو زمانی این تحقیق یک دوره زمانی هفت ساله بر اساس صورت های مالی سال های 1381 تا 1387در نظرگرفته شد. لازم به ذکر است با توجه به این موضوع که در مدل تحقیق، برخی متغیرها شامل تغییر، نسبت به سال قبل بودند، قلمرو زمانی تحقیق عملاً یک دوره هشت ساله (1380 الی 1387) می باشد. جامعه آماری این تحقیق را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به استثنای موارد مطروحه در فصل سه تشکیل می دهند. روش آماری تحقیق استفاده از رگرسیون چند متغیره است و جهت تخمین مدل از روش رگرسیون بک وارد استفاده گردید. در خصوص فرضیه اول تحقیق، نتایج حاصل از آزمون های آماری به شرح زیر می باشد: الف . قدرمطلق تعهدات سرمایه درگردش غیرعادی(awca) به عنوان نماینده کیفیت حسابرسی: بین تغییر شریک اصلی حسابرسی با کیفیت حسابرسی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد، اما بین تغییر شریک فرعی حسابرسی با کیفیت حسابرسی رابطه معنادار و معینی وجود ندارد. ب. قدرمطلق تعهدات جاری(ca) به عنوان نماینده کیفیت حسابرسی : بین تغییر شریک اصلی حسابرسی یا تغییر شریک فرعی حسابرسی با کیفیت حسابرسی رابطه معنادار وجود دارد، بدین صورت که بین تغییر شریک اصلی حسابرسی با کیفیت حسابرسی رابطه معنادار و مثبت و بین تغییر شریک فرعی حسابرسی با کیفیت حسابرسی رابطه معنادار و منفی(ضعیف) وجود دارد. با توجه به نتایج موارد الف و ب می توان نتیجه گرفت که تغییر شریک اصلی حسابرسی باعث کاهش قدرمطلق اقلام تعهدی شده و در نتیجه کیفیت حسابرسی افزایش می یابد. همچنین تغییر شریک فرعی حسابرسی با افزایش قدرمطلق اقلام تعهدی جاری رابطه مستقیم داشته و باعث کاهش کیفیت حسابرسی می شود.به بیان دیگر، با تغییر شریک اصلی و فرعی حسابرسی، احتمال مدیریت سود چه در جهت کاهش سود و چه در جهت افزایش سود به ترتیب کاهش و افزایش می یابد (جهت مدیریت سود وابسته به انگیزه های خاص مدیریت می باشد). از بین متغیرهای کنترل نیز انتخاب حسابرس از سازمان حسابرسی(au org) دارای رابطه معکوس با اقلام تعهدی سرمایه در گردش غیرعادی هستند. همچنین شرکت های زیان ده(loss) و اندازه شرکت (size) دارای رابطه مستقیم با اقلام تعهدی سرمایه در گردش غیرعادی می باشد. در توضیح ارتباط شرکت های زیان ده با قدرمطلق اقلام تعهدی قابل یادآوری است که شرکت های زیان ده در دوره های مالی گذشته دارای انگیزه بیشتری نسبت به شرکت های سود ده در دوره های مالی قبل در زمینه مدیریت سود (چه در جهت کاهش سود و چه در جهت افزایش سود) می باشند. در خصوص فرضیه دوم تحقیق، نتایج حاصل از آزمون های آماری حاکی از وجود رابطه معنادار بین تغییر شریک فرعی حسابرسی و کیفیت حسابرسی می باشد. این امر مبین آن است که در محدوده جامعه آماری این پژوهش، با تغییر شریک فرعی حسابرسی قدرمطلق اقلام تعهدی افزایش یافته و این امر بدان معناست که مدیریت سود در حال رخ دادن است. در مورد ارتباط متغیرهای کنترل نیز می توان به ارتباط مستقیم جریان نقدی عملیاتی منفی به عنوان نماینده ای برای زیان های اقتصادی با قدرمطلق اقلام تعهدی اشاره نمود. بدان معنا که با افزایش قدرمطلق تعهدات، زیان های اقتصادی افزایش یافته و اختلاف سود حسابداری تعهدی و نقدی (تعهدات) رو به افزایش می گذارد. از کلیه نتایج به دست آمده از پژوهش به عنوان نتیجه کلی و با درنظرگرفتن محدودیت های مطروحه اما قابل استفاده می توان اینگونه استنباط کردکه تغییر شریک اصلی حسابرسی باعث افزایش کیفیت حسابرسی (کاهش مدیریت سود چه در جهت کاهش و چه در جهت افزایش سود) شده و تغییر آن با در نظرگرفتن مدت تصدی شرکا می تواند منجر به افزایش کیفیت سود در شرکت ها شود. همچنین تغییر شریک فرعی حسابرسی با افزایش شناسایی زیان های اقتصادی در مدت تصدی شرکا همراه بوده و غالباً باعث کاهش کیفیت حسابرسی (افزایش مدیریت سود چه در جهت کاهش و چه در جهت افزایش سود) خواهد شد. نتایج فوق با نتایج بسیاری از تحقیقات صورت پذیرفته در این زمینه مطابقت دارد. از جمله می توان به پژوهش های چی و همکاران (2003)، کری و سیمنت (2006) ، تحقیقات سال 2004 چن و همکاران (دارای قانون تغییر اجباری)، لیندچید وهمکاران در سال (2010) اشاره نمود. نتایج این پژوهش تحت تاثیر برخی از محدودیت ها به شرح زیر است که هنگام استفاده می بایست مورد توجه قرار گیرند: - کنترل تاثیرات برخی از متغیرهای بیرونی همانند نوسانات شاخص های عمده اقتصادی (تورم)، شرایط سیاسی، وضعیت بازارسرمایه و برخی متغیر های درونی همانند عمر شرکت، حاکمیت شرکتی و... بعضاً خارج از توان محقق بوده و نمی توان امکان تاثیر آن ها بر تحقیق را منتفی دانست. بنابراین، لازم است هنگام استفاده از نتایج تحقیق به تاثیرات احتمالی چنین متغیرهایی توجه نمود. - روش های حسابداری متفاوت شرکت ها جهت اندازه گیری و افشا رویدادهای مالی می تواند بر نتایج پژوهش اثرگذار باشد. در این خصوص لازم است هنگام استفاده از نتایج تحقیق به این تفاوت ها توجه نمود. - جمع آوری و تهیه اطلاعات یکی از مراحل مهم تحقیق می باشد. عدم وجود نرم افزار واحدی که بوسیله آن بتوان همه اقلام اطلاعاتی مورد نیاز شرکتهای مورد بررسی را بطور کامل، بدون مغایرت و با اطمینان جمع آوری کرد نیز محدودیتی است که در ایران اکثر محققین با آن رو به رو هستند. - با توجه به تشکیل جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 1380، انتخاب حسابرس از بین حسابداران رسمی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران، عمدتا از سال 1382 آغاز گردید. از سوی دیگر با وجود تاکید بورس اوراق بهادار تهران بر ارائه به موقع اطلاعات از سوی شرکت ها، اطلاعات سال 1388 بسیاری از شرکت ها در دسترس قرار نداشت. با توجه به موارد فوق، دوره زمانی این پژوهش محدود به سالهای 138 الی 1387 گردیده است.
علیرضا کمال ابادی فراهانی محمد کاشانی پور
مربوط بودن اجزای نقدی و تعهدی سود یک از مباحث مهم در ادبیات حسابداری مالی است. مفید بودن صورت های مالی با در نظر گرفتن یکی از اهداف اصلی گزارشگری مالی- فراهم اوردن اطلاعات مربوط برای تعیین جریانهای نقدی اتی و ابهامات در مورد انها، و ارزش بازار شرکتها- هنوز موضوع مورد بحث است. بر این اساس، این پژوهش در صدد است تا به بررسی میزان مربوط بودن جریانهای نقدی، اقلام تعهدی جاری و اقلام تعهدی غیر جاری با ارزش بازار 115 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره 86-90 به روش مقطعی و تحلیل ترکیبی بپردازد. نتایج نشان می دهد که تفکیک سود به جریانهای نقدی و مجموع اقلام تعهدی، جریان وجوه و اقلام تعهدی غیر جاری، جریانهای نقدی عملیاتی و اقلام تعهدی جاری و اقلام تعهدی غیر جاری اطلاعات مربوط تری را نسبت به سود در رابطه با ارزش شرکت ارائه می کنند. همچنین جریانهای نقدی، مجموع اقلام تعهدی، جریان وجوه، اقلام تعهدی جاری و اقلام تعهدی غیر جاری با ارزش شرکت رابطه معناداری دارند و بطور جداگانه مربوط می باشند.
سعید موسی آبادی محمد کاشانی پور
مخارج تحقیق و توسعه از موضوعات چالشی حسابداری است بعضا مخارج تحقیق و توسعه را نوعی هزینه پنداشته و از سودآوری آن غافل هستند. در این تحقیق به کاوش چگونگی عملکرد مخارج تحقیق و توسعه در ارتباط با سودآوری و تغییر در سودآوری با لحاظ اندازه شرکت پرداخته می شود. به بیانی دقیق تر، این تحقیق به دنبال بررسی ارتباط مخارج تحقیق وتوسعه با سودآوری، تغییرات سود و بازده شرکتهای دارویی بوده و میزان تاثیرگذاری انداز? شرکتهای دارویی را بر این ارتباط می سنجد . لذا تاثیر مخارج تحقیق و توسعه و اندازه شرکت بر سودآوری، تغییرات سود و بازده 19 شرکت دارو سازی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره 9 ساله(89-1381) در چارچوب سه فرضیه مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس فرضی? اول، اثر افزایشی مخارج تحقیق و توسعه بر سود آوریِ شرکتهای دارویی تایید شد. ارتباط بین مخارج تحقیق و توسعه و تغییرات سود نیز در چارچوب فرضی? دوم تحقیق مورد بررسی قرار گرفت نتیج? حاصل از برآورد رگرسیون نیز فرضی? دوم تحقیق را تائید کرد. فرضیه سوم تاثیر مخارج تحقیق و توسعه بر بازده کل شرکتهای دارویی را مثبت پیش بینی می کرد که نتایج حاصل از این تحقیق فرضی? سوم را تائید نکرده است
هیرش حدادی محمد کاشانی پور
با توجه به رقابت شدید شرکت های مختلف برای جذب سرمایه در بازارهای مالی، یکی از مهمترین ابزارها برای نشان دادن اعتبار و شهرت شرکت ها در این بازار ها و جلب اطمینان سرمایه گذاران، لیست ارائه شده توسط سازمان بورس اوراق بهادار تحت عنوان" شرکت های برتر بورس اوراق بهادار" می باشد. از طرف دیگر، سود هر سهم پیش بینی شده توسط مدیریت، یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر قیمت و ارزش سهام است. هدف از این تحقیق ، بررسی ارتباط بین دقت سود پیش بینی شده توسط مدیریت و رتبه شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران است. بازده زمانی مورد توجه تحقیق، سال های 1387-1390 می باشد و نمونه انتخاب شده شامل 67شرکت می باشد. در این تحقیق از مدل رگرسیون چند متغییره و تکنیک های اقتصاد سنجی برای آزمون فرضیات استفاده شده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار eviews7 صورت گرفته است. نتایح حاکی آن است که بین دقت پیش بینی سود توسط مدیریت و رتبه شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط معنی داری وجود ندارد.
رسول سلمانی اسفندیار ملکیان
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه بین ساختار سرمایه و سیاست تقسیم سود با نگهداشت وجه نقد، در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جهت انجام این پژوهش نمونه ای مشتمل بر 90 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1386- 1390 انتخاب گردیده است. برای برآورد مدل آماری تحقیق روش رگرسیون با استفاده از داده-های تابلویی مورد استفاده قرار گرفته است. در تحقیق حاضر تاثیر برخی ویژگی های شرکت مرتبط با ساختار سرمایه و سیاست تقسیم سود، نظیر نسبت کل بدهی به کل دارایی، نسبت تقسیم سود، بازده حقوق صاحبان سهام، نقدینگی، اندازه شرکت، نسبت بدهی جاری به کل دارایی و نسبت کل بدهی به کل حقوق صاحبان سهام مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که رابطه منفی معنی داری بین نسبت کل بدهی به کل دارایی با نگهداشت وجه نقد وجود دارد. همچنین رابطه مثبت معنی داری بین نسبت بدهی جاری به کل دارایی، بازده حقوق صاحبان سهام، نقدینگی و اندازه شرکت با نگهداشت وجه نقد وجود دارد. از سوی دیگر نتایج تحقیق نشان می دهد رابطه معناداری بین نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و نسبت تقسیم سود با نگهداشت وجه نقد وجود ندارد.
سینا عزیزجلالی محمد کاشانی پور
چکیده نرخ موثر مالیاتی شرکت ها نقش تعیین کننده ای در اتخاذ تصمیمات اقتصادی شرکت ها، قانون گذاران و تحلیل گران مالی ایفا می کند به همین دلیل تعیین نرخ موثر مالیاتی یکی از مهم ترین موضوعات مورد بحث در حوزه مالیات هر کشور می باشد ، زیرا با بررسی و محاسبه آن، امکان افزایش عدالت مالیاتی و بررسی دقیق فشار مالیاتی بر شرکت ها فراهم می شود. بدین منظور این تحقیق به مطالعه تاثیر اندازه شرکت ، شدت سرمایه گذاری ، اهرم مالی ، میزان نسبی نگهداری موجودی کالا ، حق الزحمه حسابرسی و نسبت مالکیت دولت بر نرخ موثرمالیاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پردخته است که در این بین رابطه بین نرخ موثر مالیاتی با اندازه شرکت ، شدت سرمایه گذاری و اهرم مالی غیر خطی در نظر گرفته شده است . بدین منظور از داده های 68 شرکت در طول سال های 1386- 1390 استفاده گردیده است . نتایج بررسی های آماری حاکی از آن است که بین نرخ موثر مالیاتی با اندازه شرکت و اهرم مالی رابطه مستقیم غیر خطی معنی داری وجود دارد و با شدت سرمایه گذاری در موجودی کالاو سودآوری رابطه مستقیم و معنی داری برقرار است. در حالیکه بین نرخ موثر مالیاتی با مالکیت دولتی و حق الزحمه حسابرسی رابطه معکوس خطی معنا داری وجود دارد. در ضمن بین نرخ موثر مالیات و شدت سرمایه گذاری رابطه غیرخطی معنی داری مشاهده نشد .
علیرضا عطایی حسین فخاری
مسئولیت اجتماعی را می توان پاسخگویی و تامین نیازهای اطلاعاتی گروه های مختلف ذی نفع داخل و خارج از سازمان و به طور کلی جامعه دانست. یکی از اهداف مسئولیت اجتماعی این است که علاوه بر توجه به ذی نفعان درون سازمان، گسترش پاسخگویی سازمان در سطح جامعه در دستور کار قرار گیرد. اجرای چنین سیاستی می تواند از طریق تاثیر بر سرمایه اجتماعی و پایداری شرکت بر عملکرد شرکت ها موثر باشد. بر این اساس برای تعیین سطح مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها در نمونه ی مورد پژوهش پرسشنامه ای با توجه به پنج حوزه فرآیندهای درون سازمانی، محیط زیست، محیط کار، جامعه و کشور و بازار و صنعت طراحی شد و رابطه ی بین مسئولیت اجتماعی شرکت و ارزش افزوده اقتصادی (eva) به عنوان یک شاخص عملکرد اقتصادی مورد آزمون قرار گرفت. بدین منظور تعداد 62 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که از نمونه ای انتخابی به پرسشنامه پاسخ داده بودند، در طی یک دوره ی زمانی (1390) مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون ها نشان می دهد که رابطه معنی دار بین مسئولیت اجتماعی و ارزش افزوده اقتصادی وجود دارد. یافته های مذکور می تواند برای مدیران شرکت ها در تبیین ارتباط بین ایفای مسئولیت های اجتماعی و ارزش افزوده اقتصادی مفید بوده و گویای ضرورت رعایت مسئولیت اجتماعی شرکت باشد. سرمایه گذاران نیز با درک چنین ارتباطی می توانند در تعیین پرتفوی خود تصمیم گیری مناسبی داشته باشند. همچنین استانداردگذاران حسابداری با درک چنین روابطی می توانند به الزام یا اختیار در گزارشگری مسئولیت اجتماعی مبادرت ورزند.
حمیده یوسفی خطیر محمد کاشانی پور
در این تحقیق سعی می شود نرخ بازده غیرعادی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران محاسبه شده و در پی آن، میزان نرخ مزبور با برخی از عناصر ساختار سرمایه ماننداهرم مالی،اهرم مالی صنعت،قانونمندی و تمرکز سنجیده شود. همچنین سایر متغیرهای مستقل اثرگذار بر نرخ بازده غیرعادی سهام شامل اندازه، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، نسبت قیمت به سود هر سهم، نرخ سود بانکی و ریسک می باشند. نمونه ای شامل81 شرکت طی سالهای 1385 تا 1389 با روش داده های ترکیبی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد اهرم مالی، اهرم مالی صنعت، تمرکز صنعت و قانونمندی با نرخ بازده غیرعادی سهام رابطه معناداری دارد. این تحقیق به دنبال آن بوده است تا با بررسی متغیرهای قانونمندی و تمرکز، این فرضیه را مورد بررسی قرار دهد که آیا وارد کردن ویژگی های صنعت به مدل، رابطه بین اهرم مالی و بازده غیرعادی سهام را تحت تأثیر قرار می دهد؟ نتایج نشان داد، وارد کردن متغیرهای قانونمندی و تمرکز ، شدت و نوع رابطه بین اهرم مالی و بازده غیرعادی سهام را تحت تأثیر قرار نمی دهد.
آزاده آرام محمد کاشانی پور
چکیده اطلاعات سودمند مبنای تصمیم گیری اشخاصی است که در بازار سرمایه مشارکت دارند، بنابراین ارزیابی سودمندی اطلاعات حسابداری در ارزشیابی سهام یا مربوط بودن اطلاعات حسابداری به ارزش شرکت، به عنوان یک الگوی اصلی در تحقیقات حسابداری مالی مطرح شده است. این پژوهش درصدد است تا به بررسی تاثیر سود تقسیم شده و سود تقسیم نشده بر رابطه بین ارقام حسابداری و ارزش بازار 112 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره 86- 90 به روش تحلیل ترکیبی بپردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که اضافه شدن سود تقسیم شده به مدل ترکیبی ارزش دفتری و سود خالص اطلاعات مربوط تری در رابطه با ارزش بازار شرکت ارائه نمی کند. هم چنین تفکیک سود خالص به سود تقسیم شده و سود تقسیم نشده اطلاعات مربوط تری را نسبت به سود در رابطه با ارزش بازار شرکت ارائه می کند و هریک به طور جداگانه مربوط می باشند و رابطه معنادار با ارزش شرکت دارند.
زهرا اصغری محمد کاشانی پور
در این پژوهش ارتباط بین هزینه حقوق صاحبان سهام و ویژگیهای پیش بینی سود مدیریت شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1385 تا 1389 مورد ارزیابی قرار گرفته است. هزینه حقوق صاحبان سهام در بسیاری از تصمیمات مالی و سرمایه گذاری نقش محوری دارد. بنابراین شناسایی عوامل موثر بر آن حائز اهمیت است. در این تحقیق از مدل رشد سود تقسیمی برای محاسبه هزینه حقوق صاحبان سهام استفاده شده است. از طرف دیگر، پیش بینی سود حسابداری به عنوان یک عامل تأثیر گذار بر تصمیم گیری های اقتصادی از دیر باز مورد علاقه استفاده کنندگان بوده است. ویژگیهای پیش بینی سود مورد نظر این تحقیق شامل اخبار بد، هموار بودن سود، پایداری سود و افق پیش بینی مدیریت می باشند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق وجود رابطه ی معنی دار بین ویژگی های اخبار بد، هموار بودن سود و پایداری سود با هزینه حقوق صاحبان سهام را تأیید کرده است اما رابطه معنی داری بین ویژگی افق پیش بینی مدیریت و هزینه حقوق صاحبان سهام یافت نشد. این نتایج نشان می دهد که از بین این ویژگیها، تنها ویژگی اخبار بد دارای رابطه مثبت با هزینه حقوق صاحبان سهام می باشد و ویژگیهای هموار بودن و پایداری دارای رابطه منفی با هزینه حقوق صاحبان سهام می باشند.
مهدی افشار حسین فخاری
چکیده ندارد.
وحیدرضا غیور حسن صالح نژاد
چکیده ندارد.
ابوالفضل مومنی یانسری محمد کاشانی پور
چکیده ندارد.
مهدی نظری حسن صالح نژاد
چکیده ندارد.
یادگار محمدی حسن صالح نژاد
چکیده ندارد.
عبدالله رمضانی محمد کاشانی پور
چکیده ندارد.
علی کیماسی حسن صالح نژاد
چکیده ندارد.
امان دردی کمی محمد کاشانی پور
چکیده ندارد.
مهدی قره باغی حسین فخاری
چکیده ندارد.
منوچهر عطایی حسن صالح نژاد
چکیده ندارد.