نام پژوهشگر: حمید نقش آرا
مریم قهرمانی گل صالح اشرفی
در این پژوهش روشی برای کالیبراسیون انرژی سوسوزن پلاستیک(at1315) با استفاده از الکترونهای پراکندگی کامپتون ارائه شدهاست. علت انتخاب فوتونهای ? برای این منظور این است که باریکه های الکترونی تک انرژی در محـدوده mev3– 5/0 وجودندارند و الکترونهای تبدیل داخلی که تک انرژی میباشند نیز با مشکل کاهش انرژی در پوشش چشمه مواجه هستند. بنابراین سوسوزن مورد نظر را در معرض تابش فوتون هایی با انرژی511،662، 1173، 1332و kev 1275 قرارداده و طیف گامای آن ها را اندازه گیری می کنیم. در این پژوهش به منـظور بررسی غیریکنواخت بودن پاسـخ سوسوزن، پاسخ سنتیلاتور به باریکه ? موازی شده، اندازه گیری شد و با مقایسه پاسخ در نقاط مختلف روی سطح آن، میزان غیریکنواختی ها در تولید و جمع آوری نور مرئی تعیین شد. سپس با در نظر گرفتن این غیریکنواختی ها، هندسه آشکارساز با استفاده از کد mcnp4c مدل بندی شدو بدین ترتیب توزیع نظری انرژی الکترون های کامپتونی پراکنده شده (با استفاده از فرمول کلاین نیشینا) توسط کد mcnp4c محاسبه شد. برای تطبیق طیف نظری و طیف تجربی، با پیچش گاوسی طیف شبیه سازی شـده، شمارش های هر کانال انرژی را در کانال های مجاور پخش نمودیم و همچنین برای ارتباط بین شماره های کانال به انرژی الکترون های پراکنده شده، یک پارامتر مناسب در طیف تجربی تعریف کردیم. موقعیت های لبه کامپتون در طیف تجربی با استفاده از برازش ??2 در طیف نظری و طیف تجربی تعیین شد و بدین ترتیب کالیبراسیون انرژی پلاستیک باتوجه به محل لبه کامپتون صورت گرفت. روش کالیبراسیون ارائه شده در این پژوهش، مستقل از شکل آشکار ساز بوده و قابل تعمیم به آشکار ساز های پلاستیک در اشکال و ابعاد مختلف و نیز سوسوزن های مایع می باشد و به دلیل دردسترس بودن فوتون های ?، این روش کالیبراسیون برای تمام محققان امکان پذیر می باشد
مریم قهرمانی گل صالح اشرفی
در این پژوهش روشی برای کالیبراسیون انرژی سوسوزن پلاستیک(at1315) با استفاده از الکترون های پراکندگی کامپتون ارائه شده است. علت انتخاب فوتون های ? برای این منظور این است که باریکه های الکترونی تک انرژی در محـدوده mev3– 5/0 وجودندارند و الکترون های تبدیل داخلی که تک انرژی می باشند نیز با مشکل کاهش انرژی در پوشش چشمه مواجه هستند. بنابراین سوسوزن مورد نظر را در معرض تابش فوتون هایی با انرژی511،662، 1173، 1332و kev 1275 قرارداده و طیف گامای آن ها را اندازه گیری می کنیم. در این پژوهش به منـظور بررسی غیریکنواخت بودن پاسـخ سوسوزن، پاسخ سنتیلاتور به باریکه ? موازی شده، اندازه گیری شد و با مقایسه پاسخ در نقاط مختلف روی سطح آن، میزان غیریکنواختی ها در تولید و جمع آوری نور مرئی تعیین شد. سپس با در نظر گرفتن این غیریکنواختی ها، هندسه آشکارساز با استفاده از کد mcnp4c مدل بندی شدو بدین ترتیب توزیع نظری انرژی الکترون های کامپتونی پراکنده شده (با استفاده از فرمول کلاین نیشینا) توسط کد mcnp4c محاسبه شد. برای تطبیق طیف نظری و طیف تجربی، با پیچش گاوسی طیف شبیه سازی شـده، شمارش های هر کانال انرژی را در کانال های مجاور پخش نمودیم و همچنین برای ارتباط بین شماره های کانال به انرژی الکترون های پراکنده شده، یک پارامتر مناسب در طیف تجربی تعریف کردیم. موقعیت های لبه کامپتون در طیف تجربی با استفاده از برازش در طیف نظری و طیف تجربی تعیین شد و بدین ترتیب کالیبراسیون انرژی پلاستیک باتوجه به محل لبه کامپتون صورت گرفت. روش کالیبراسیون ارائه شده در این پژوهش، مستقل از شکل آشکار ساز بوده و قابل تعمیم به آشکار ساز های پلاستیک در اشکال و ابعاد مختلف و نیز سوسوزن های مایع می باشد و به دلیل دردسترس بودن فوتون های ?، این روش کالیبراسیون برای تمام محققان امکان پذیر می باشد.
نیره زاهدنیا صالح اشرفی
در سالهای اخیر به منظور تعیین میزان آسیب های ناشی از تشعشعات رادیوایزوتوپ های طبیعی موجود در محیط زندگی بشر اندازه گیری غلظت عناصر رادیواکتیو نمونه های طبیعی بسیار ضروری به نظر می رسد. نیمه عمر واپاشی رادیوایزوتوپ-های 238u ، 232th و 40k طولانی و قابل مقایسه با عمرزمین (تقریبا 109 سال) می باشد. ازاین رو فراوانی این رادیوایزوتوپ ها از زمان پیدایش زمین تا کنون تغییر زیادی ننموده است. نمونه های طبیعی که حاوی عناصر فوق هستند، اشعه های ?,?,? گسیل می نمایند و رادیواکتیو می باشند. سنگ گرانیت یکی از مصالح ساختمانی پر مصرف است که حاوی رادیوایزوتوپ های 40k و محصولات واپاشی زنجیره های 238u و232th می باشد. تعیین سطح اکتیویته رادیوایزوتوپ های طبیعی، پس از تهیه 34 نوع سنگ گرانیت، از نمونه های موجود در بازار و اعمال روش های آماده سازی نمونه ها و بررسی فوتوپیک های سه رادیوایزوتوپ 40k و 214bi و 208tl با استفاده از طیف سنجی گاما انجام پذیرفت. از آنجا که فراوانی این عناصر در نمونه های طبیعی نظیر مصالح ساختمانی، سنگ های گرانیتی کم و اکتیویته آنها پایین می-باشد، بدون حذف تابش های زمینه اندازه گیری اکتیویته این عناصر امکان پذیر نخواهد بود. برای این منظور از طیف سنج at(1315) استفاده شده است و زمینه موثر علاوه بر حفاظ سربی با استفاده از روش اندازه گیری همزمان طیف های ? و ? نمونه های گرانیتی، به حداقل رسیده است. به کمک نتایج اندازه گیری غلظت رادیوایزوتوپ ها، و با در نظر گرفتن فاکتور تبدیل متناظر دز برای هر کدام از رادیونوکلوئیدهای مذکور میزان دز جذب شده در هوا برای نمونه سنگ های گرانیت موجود در بازار محاسبه شد. کمیت هم ارز دز موثر سالانه ، که خطرات و آسیب های ناشی از تابش روی بافت ها را توصیف می کند با در نظر گرفتن فاکتور اشغال، برای داخل و خارج ساختمان محاسبه شد. و در ادامه، به منظور در امان ماندن از خطر ناشی از تابش گاما در رادیونوکلوئیدهای طبیعی کمیت اکتیویته معادل رادیوم و شاخص های خطر نمونه های سنگ گرانیتی محاسبه شده است. نتایج بدست آمده بیانگر این مطلب است که مقدار متوسط غلظت رادیوایزوتوپ 238uنمونه های گرانیت مورد بررسی قابل مقایسه با مقدار متوسط گزارش شده جهانی در خاک برای این رادیونوکلوئید است ولی در مورد رادیونوکلوئیدهای 40k و 232th متوسط غلظت برای نمونه های گرانیت مورد بررسی، از میزان متوسط غلظت گزارش شده این عناصر در خاک جهان بیشتر است.
رضا جلالی مجتبی پرهیزکار
نتایج بررسی ها نشان می دهد که با افزایش فلوی گاز نیتروژن، مقاومت الکتریکی و مقاومت ویژه لایه ها افزایش می یابد. این افزایش مقاومت را می توان به دو عامل نسبت داد : با افزایش فلوی گاز نیتروژن، ترکیبات aln در فیلم، افزایش می یابد با توجه به اینکه aln ماده ای با گاف انرژی بزرگ است، در حالیکه tin یک رسانای خوب است در نتیجه افزایش میزان aln در ترکیب باعث افزایش گاف انرژی ترکیب شده، که این امر باعث افزایش مقاومت الکتریکی لایه می شود و دوم اینکه با افزایش فلوی نیتروژن، اندازه دانه فیلم ها کاهش می یابد. همچنین نتایج بدست آمده نشان می دهد که با افزایش دمای زیرلایه، مقاومت الکتریکی لایه ها کاهش می یابد که این موضوع ناشی از بهبود کیفیت کریستالی فیلم ها، در دماهای بالا است. تغییر توان تخلیه الکتریکی نیز بر روی ویژگی های الکتریکی لایه ها تأثیر می گذارد. با توجه به اینکه در این پژوهش هدف آلومینیومی، به کاتد با جریان ac و هدف تیتانیومی به کاتد با جریان dc متصل می شوند، با افزایش توان تخلیه ac میزان کندوپاش اتمهای آلومینیوم افزایش یافته و باعث افزایش میزان aln در ترکیب لایه می شود و به همین ترتیب افزایش توان dc باعث افزایش کندوپاش اتم های ti می شود و در نتیجه میزان tin در ترکیب فیلم ها افزایش یافته و با توجه به اینکه tinماده ای با گاف انرژی کوچک است افزایش آن در ترکیب لایه، باعث کاهش مقاومت الکتریکی می شود.
پوریا نوروز زاده حسن بیدادی
آلومینیوم نیترید ( aln )، یکی از جالب توجه ترین نیمه هادی های ترکیبی (iii-v ) با ساختار وورتزیت شش گوشی می باشد، دردهه گذشته با توجه به این واقعیت که این ماده خواص فیزیکی شگفت انگیز گوناگونی مثل گاف انرژی مستقیم (ev 6.2)، نقطه ذوب بالا (k 3273)، هدایت حرارتی بالا (w/mk 285) و ثابت دی الکتریک بسیار بالا (8.5) از خود نشان داده، توجه زیادی را به خود جلب کرده است. همچنین آلومینیوم نیترید با توجه به خواص صوتی عالی اش با سرعت صوتی بالا (m / s 6000)، ثبات دمایی بالا و سازگاری با فن آوری های تولید سیلیکون معمولی، یک ماده نوید بخش با خاصیت پیزوالکتریکی برای کاربرد در دستگاه های الکتروآکوستیکی مانند موج آکوستیک سطحی (saw)، موج آکوستیکی کپه ای (baw) و سیستم های میکروالکترومکانیکی (mems) است. برای تهیه فیلم های alnروی زیرلایه های مختلف، روش های مختلفی، ازجمله روش رونشانی با استفاده از باریکه مولکولی (mbe)، انباشت بخار شیمیایی cvd))، نهشت لیزر پالسی (pld) و کندوپاش مگنترونی واکنشی(rms)، مورد استفاده قرار می گیرد. در این کار تجربی، فیلم های نازک نانو ساختار آلومینیوم نیترید با استفاده از روش کندوپاش مگنترونی واکنشی برروی زیرلایه هایی از جنس کوارتز تحت شرایط نهشت مختلف مثل تغییر دمای زیرلایه و شار گاز نیتروژن تهیه شده و تاثیر این پارامترها روی خواص الکتریکی نمونه ها بررسی شد. پارامترهایی مثل مقاومت ویژه، رسانندگی الکتریکی و گاف الکتریکی(انرژی فعال سازی) محاسبه گردید. نتایج بررسی ها نشان می دهد که با افزایش شار گاز نیتروژن، مقاومت الکتریکی و مقاومت ویژه لایه ها افزایش می یابد. این افزایش مقاومت می تواند به دلیل کاهش در اندازه ذرات لایه ها باشد. همچنین نتایج نشان می دهد که با افزایش دمای زیرلایه، مقاومت ویژه نمونه ها به دلیل نیتریده شدن فیلم ها افزایش می یابد. سرانجام، میزان انرژی فعال سازی نمونه ها از دمای اتاق تا 250 درجه سانتی گراد اندازه گیری شد.
نسرین نظری هروانی حسن بیدادی
لایه¬ی نازک لایه¬ای از مواد است که ضخامت آن در گستره¬ی کسری ازیک نانومتر تا چند میکرومتر باشد و در¬واقع لایه¬های اتمی به دقت طراحی شده¬ای از انواع مواد اعم ازفلزات ، عایق¬ها و نیمرساناها هستند. نیترید آلومینیوم یکی ازمورد علاقه¬مند ترین نیمرساناهای ترکیبی گروه¬هایiii–v باداشتن ساختار تنگ پکیده ی شش گوشی وورتزیت توجه زیاد پژوهش¬گران را به خود جلب کرده است. روش¬های نهشت مختلفی برای تهیه یaln توسط پژوهش¬گران به کار رفته است همانند انباشت فاز بخار، نهشت به وسیله ی باریکه ی مولکولی( mbe) ، نهشت با لیزر پالسی وکندوپاش مگنترونی واکنشی. روش کندو پاش مگنترونی واکنشی از متداول¬ترین روش¬های به کارگیری نهشت بخار فیزیکی برای تهیه ی aln است، زیرا می¬توان aln با ارجح ترین جهت گیری را به دست آورد. در میان تکنیک¬های کندوپاش،کندوپاش مگنترونیdc تکنیکی صنعتی تر محسوب می¬شود، زیرا این روش برای رشد فیلم ها بر روی سطوح بزرگ زیرلایه با نرخ¬های نهشت بالا ودمای پایین زیرلایه وکنترل ¬ترکیب شیمیایی فیلم¬ها مناسب می باشد. در این تحقیق فیلم¬های نازکی از aln ازطریق سیستم کندوپاش مگنترونی واکنشی تحت تغییرات شرایط نهشت تهیه واثر تغییرات این پارامترها بر روی ویژگی های ساختاری لایه ها با استفاده از پراش پرتو ایکس xrd ) ) ودر صورت امکان میکروسکوپ الکترونی روبشی( sem ) بررسی خواهد شد.
هدیه حسین زاده کلاچاهی داود محمدزاده جسور
چکیده ندارد.
اکرم حسین زاده افخمی داود محمدزاده جسور
چکیده ندارد.
شهریار ملکی بهروز صالح پور
چکیده ندارد.
سمیه طامه صالح اشرفی
چکیده ندارد.
غلامرضا محمدزاده زاویه محمدعلی جعفری زاده
پیشرفت سریع محاسبات کوانتومی در سالهای اخیر میدان پژوهشی گسترده ای فراروی فیزیکدانان و علاقمندان علوم کامپیوتر قرار داده است . در این پایان نامه ، اثر نوفه حرارتی بر گیت های کوانتومی و دینامیک حالت های ناجایگزیده بررسی می شود. در تله یون میدان های الکتریکی و مغناطیسی باعث می شوند یونها به حالت سکون برسند، این فناوری اجازه می دهد از ددرجات آزادی درونی یونها برای ساخت گیت کوانتومی استفاده کنیم. افت و خیز میدان الکترواستاتیکی ( و الکترومغناطیسی ) باعث گرم شدن یونها شده ، بنابراین فیدلیتی حالت خروجی گیت تابعی از شدت نوفه می شود. اندرکنش سیستم کوانتومی مانند حالت فشرده دو مدی در میدان گرمایی با معادله فوکر پلانک تابع ویگنر توصیف می شود. برای حل معادله فوکر پلانک از قضیه پیچش توابع شبه احتمال در فضای فاز استفاده کرده ، جواب معادله را بدست می آرویم. معیار جداپذیری حالت های گوسین دو مدی برای جواب معادله فوکر پلانک بررسی شده ، نتایج بدست آمده را تجزیه و تحلیل می کنیم. همچنین نشان خواهیم داد افزایش دما، باعث از بین رفتن بیشینه نقص شدگی نامساوی بل در محیط گرمایی می شود و سیستم کوانتومی خاصیت ناجایگزیدگی خود را از دست می دهد.
امیررضا باغبان پور محمدعلی جعفری زاده
دراین پایان نامه ، علم مخابرات کوانتومی را مورد بررسی قرار می دهد . تعریف ها و کمیتهای مورد نیاز را تعریف کرده و خواص آنها را بررسی می کند. با اینکه بعضی از تعریف های اولیه در تشابه با علم مخابرات کلاسیکی صورت گرفته است ولی دراینجا با مسائلی سرو کار خواهیم داشت که ماهیتی کاملا کوانتومی دارند و برای آنها معادلی در دنیای کلاسیکی نمی توان پیدا کرد. از جمله این خواص ، عدم تشخیص پذیری کامل حالتها از هم و پدیده درهم تنیدگی است. بطور کلی بحث مخابرات کوانتومی را به سه قسمت کلی می توان تقسیم کرد: 1-فشرده سازی اطلاعات کوانتومی ، به معنی نمایش خروجی های یک منبع کوانتومی با کمک منابع کمتر با استفاده از مفهوم زیر فضاهای نوعی. 2-ارسال اطلاعات کلاسیکی با کمک کانال کوانتومی . دراین نوع مخابرات عدم تشخیص پذیری حالتهای کوانتومی از یکدیگر باعث کاهش ظرفیت کانال می شو د. برای اینکه از حداکثر ظرفیت کانال بتوان استفاده کرد از کدگذاری بلوکی استفاده می شود و در قسمت دکدکننده از مشاهده گری استفاده می شود که بطور همزمان (مشاهده گر درهم تنیده ) بر روی بلوک داده ها اندازه گیری انجام می گردد. با کمک درهم تنیدگی به نوع دیگری از کدگذاری به نام کدگذاری فوق فشرده خواهیم رسید. 3-ارسال اطلاعات کوانتومی بر روی کانال کوانتومی نویز دار. در این نوع مخابرات ، هدف ارسال یک سری حالت کوانتومی با کمترین میزان اعوجاج است. در اینجا برای اینکه به حداکثر ظرفیت کانال برسیم باید از فضاهای هیلبرت گسترش یافته استفاده کرد و نباید حالتهای کوانتومی کدکننده را محدود به حالتهای ضربی نمود.