نام پژوهشگر: غلامرضا رحیمی
هیل گل پای سخن غلامرضا رحیمی
ابتدا پیشینه ی مختصری از اعداد و حروف و انواع عدد – نمادین و غیر نمادین – ذکر شده، سپس شواهدی از کاربرد اعداد و حروف در دوره های مختلف شعر فارسی ذکر شده است. در چهار فصل بعد اهداف خاقانی و انوری دسته بندی شده که هر دسته خود شامل زیرمجموعه هایی است که بحث و بررسی شده است و سپس بسامد اعداد در قصاید هر دو شاعر و همچنین چگونگی بهره گیری خاقانی وانوری از حروف و بسامد حروف مختلف در شعر این دو، آمده است. در پایان با مقایسه ی هر دو شاعر به این نتیجه می رسیم که خاقانی بسیار گسترده تر و هنرمندانه تر از انوری اعداد و حروف را به کار برده و در این کاربردها نیز مثل دیگر جنبه های شعرش صاحب سبک خاصّ خود است. برای آگاهی بیشتر جدول ها و نمودارهای فراوانی مربوط به روش های هر دو شاعر از کاربرداعداد، بسامد اعداد و حروف در قصاید آنها آورده شده است.
معصومه فهیمی غلامرضا رحیمی
توصیف عناصر و زیبائی های عالم هستی از کارهای فطری و غریزی انسان است. شاعران به واسطه ی نیروی تخیّل و عاطفه ی خود، نگاهی شاعرانه و هنری نسبت به طبیعت و پدیده های آن دارند. نظامی گنجوی، بزرگ ترین داستان پرداز سده ی ششم هجری است که در این زمینه، نگاهی ویژه به طبیعت ومظاهر آن دارد. وی ضمن توصیف طبیعت، مظاهر آن را چون ابزاری برای القای مفاهیم و اندیشه های گوناگون خود به کار می گیرد. این رساله در چهار فصل به موضوع جلوه های طبیعت در آثار نظامی پرداخته است. فصل اول دربردارنده ی مقدمه و کلیات است. فصل دوم به زندگی، آثار، اندیشه و هنر شاعری نظامی اختصاص یافته است. فصل دوم، نگاهی اجمالی به کاربرد طبیعت و مظاهر آن در شعر شاعران صاحب سبک دارد. در فصل سوم– که قسمت اصلی این پژوهش است – با مشخص نمودن مقاصد کاربرد طبیعت و مظاهر آن در خمسه ی نظامی، به تحلیل صوری و محتوایی اشعاری که به این مقوله مربوط است؛ پرداخته شده و در ادامه ی این فصل، با رسم جدول ها و نمودارها، بسامد هریک از پدیده های به کار رفته در آثار نظامی مشخص گردیده است. در فصل چهارم نیز به تصویرآفرینی های حاصل از جلوه های طبیعت، توجه شده است.
مریم جهاندیده غلامرضا رحیمی
آسمان و اجرام آن از دیر باز تا کنون، دست مایه ای قوی برای خلق مضامین و معانی بدیع در نزد شاعران بوده است. یکی از شاعرانی که به زیبایی و به کرّات به مضمون سازی با اجرام آسمانی پرداخته است خاقانی شروانی است. خاقانی شاعری صاحب سبک است و توانسته است در استفاده از اجرام آسمانی نیز سبکی جدید و منحصر به فرد بیافریند. آنچه که سبب تمایز و برتری خاقانی از دیگر شاعران در زمینه ی مضمون سازی با اجرام آسمانی شده است؛ آگاهی عمیق و ژرف خاقانی نسبت به اجرام آسمانی، به کار گیری اجرام آسمانی برای بیان اندیشه های متعالی، زبان فاخر و زیبا، بازتاب آیین های کهن ایرانی و بهره گیری از فرهنگ اسلامی در پرداختن به اجرام آسمانی است. آسمان و اجرام آن چنان با اشعار خاقانی عجین شده است که بدون شناخت و آگاهی از آن، شناخت و درک اشعار خاقانی میسّر نخواهد شد. این رساله به مضمون سازی با اجرام آسمانی در قصاید خاقانی پرداخته است و در سه فصل: تعاریف و کلیات، شیوه ی کاربرد اجرام آسمانی و اهداف و مقاصد کاربرد اجرام آسمانی تنظیم شده است. فصل اول شامل کلیّات رساله، و نگاهی اجمالی به زندگی خاقانی، شیوه ی شاعری، علم نجوم و سیر نجوم در شعر فارسی می باشد. فصل دوّم نیز به پنج بخش : آسمان و افلاک، اختران، منطقه البروج، صورت های فلکی و اصطلاحات نجومی تقسیم شده است. در فصل سوّم نیز به بیان اهداف و مقاصد کاربرد اجرام آسمانی از قبیل حکیمانه، صوفیانه، مدح، خودستایی، و صف، شکواییه، مرثیه اختصاص یافته است.
مریم طارمی غلامرضا رحیمی
خواجو از جمله شاعران فارسی زبان است که از اشارات و تلمیحات در حدّ چشمگیری استفاده نموده است به طوری که می توان دیوان غزلیات او را جنگی بزرگ از اشارات و روایات دانست.غزلیات خواجو سرشار از تلمیحات واشارات روایی،اساطیری،ملی،قرآنی،اسلامی وعرفانی می باشد که به خوبی چشم و نظر هر خواننده ای را به خود جلب می کند.به نظر می رسد که مایه ی اصلی این اشارات ،معلومات وسیع و گسترده شاعر در این موضوعات باشد.نگارنده با این باور که گستره تلمیحات در غزل خواجوی کرمانی وسیع خواهد بود،بر آن شد تا پژوهشی بسامان و توصیفی- تحلیلی بر پایه منابع کتابخانه ای در اندیشه خواجوی کرمانی انجام دهد تا علاوه بر شناخت ژرف ساخت اندیشه ی این شاعر توانا، میزان توانایی او را در پرداختن به انواع عناصر تلمیح ساز از قبیل داستان ها و حکایات اساطیری ،ملی ،قرآنی ،اسلامی،عرفانی و...نشان دهد.
بهزاد اویسی غلامرضا رحیمی
پژوهش های میان رشته ای، از جمله علومی است که در دوران معاصر توجه ویژه ای به آن شده است. در این نوع پژوهش ها محققان با ایجاد تعامل بین رشته های گوناگونی و پل زدن میان یک یا چند رشته مختلف، می کوشند تا برای دستیابی به حل مسائل به الگوی مناسبی دست یابند. امروزه نگاه گذشته به آثار ادبیات فارسی که صرفاً از جنبه لذت بخشی بود، تغییر کرده است وبه این آثار از جنبه سودمندی آنها نیز نگاه می کنند و معتقدند که هر اثر ادبی بازتابی از فرهنگ و رفتار و آئین ها و رویدادهای اجتماع دوران خود است. بدین خاطر می توان از لایه های پنهان آن فرهنگ عمومی جامعه و تعامل طبقات مختلف با یکدیگر ازجمله؛ شیوه زندگی مردمان، دین، عرفان، اخلاق، فلسفه، اقتصاد، شیوه برخورد حاکمان با زیر دستان و نحوه مدیریت جامعه … را در آن یافت که این خود باعث بازخوانی آثار ادبی گذشته با نگاهی تازه و متفاوت شده است و بستر خوبی برای پژوهش های میان رشته ای است. با نظر به این که در روزگار گذشته، علوم گوناگون محدود بوده اند، گروهی از شاعران و نویسندگان ادبی در این علوم اطلاعاتی داشته اند و به طبع در آثار آنها بازتاب دارد. به نظر می رسد این اشتمال در دوره کلاسیک ادبیات فارسی نمود بیشتری دارد و همین علت زمینه را برای مطالعات میان رشته ای در این دوره بیشتر فراهم آورده است. در این پایان نامه شیوه های مدیریت و رهبری در دوره غزنویان بررسی شده و درآن برخی نظریه های مدیریت به علاوه ی وظایف و فعالیت های مدیران با متون ادب فارسی در این دوره تطبیق داده شده و نحوه مدیریت و رهبری در این دوره نمایانده شده است. واژه های کلیدی: پژوهشهای میان رشته ای، شیوه های مدیریت،آثار ادبی عصر غزنویان، مدیریت و رهبری
غلامرضا رحیمی حمیدرضا فلاح
یک دیود نورگسیلِ آلی تک لایه ای از یک لایه ی آلی (لایه ی فعال) که بین دو الکترود قرار گرفته است تشکیل شده است. بنا به دلایلی از جمله افزایش کارایی دیود، بهبود بازدهی، افزایش طول عمر و ... لازم است که در ساختار دیود از لایه های دیگری به جز لایه ی فعال نیز استفاده کنیم. به این لایه های کمکی، لایه های میانگیر گفته می شود. یکی از پارامترهای مهم در بهینه سازی یک دیود نورگسیل آلی ضخامت لایه های تشکیل دهنده است. در این پژوهش تأثیر ضخامت لایه های میانگیر بر کارایی دیود را مورد بررسی قرار دادیم. ابتدا یک ساختار چند لایه ای را در نظر گرفتیم و با استفاده از نرم افزار silvaco این ساختار را شبیه سازی کردیم. در این پژوهش به جای استفاده از لایه ی پلیمری pedot که به طور متداول به عنوان تزریق کننده ی حفره قرار می گرفت، از لایه ی moo3 استفاده شد. در این شبیه سازی ضخامت لایه ی moo3 را متغیر قرار داریم. این لایه به عنوان لایه ی تزریق کننده ی حفره مورد استفاده قرار گرفته است. سپس از نتایج شبیه سازی استفاده کرده و ضخامت بهینه ای را برای یک لایه ی میانگیر به دست آوردیم. بعد از به دست آوردن نتیجه ی مطلوب از فرآیند شبیه سازی، این ساختار را به صورت تجربی در آزمایشگاه انباشت نمودیم. مشاهده شد که کیفیت قطعات ساخته شده با این لایه به وضوح از قطعات ساخته شده با pedot بهتر است. در این قطعات دیگر اثری از غیر یکنواختی لایه ی تزریق کننده ی حفره وجود نداشت و تمام سطح قطعه به طور کاملاً یکنواخت تابش می کرد. در آزمایشگاه چندین قطعه را با ضخامت های مختلف از لایه ی میانگیر moo3 لایه نشانی کردیم. البته ضخامت لایه را نزدیک به ضخامت به دست آمده از شبیه سازی در نظر گرفتیم. پس از مشخصه یابی قطعات به کمک وسایل اندازه گیری موجود در آزمایشگاه، پارامترهای مختلف از آن ها را محاسبه کردیم و برای آنها نمودارهایی رسم شد. با مقایسه ی نتایج بدست آمده، ضخامت بهینه را برای قطعات تعیین کردیم و در نهایت نتیجه ی به دست آمده از کار آزمایشگاهی را با نتیجه ی شبیه سازی مقایسه کردیم. همان-طور که در شبیه سازی یک قله ی بازدهی در اطراف ضخامت 40 نانومتر برای لایه ی میانگیر تزریق کننده ی حفره برآورد شد، نتایج تجربی نیز این مطلب را تأیید کردند. البته با این تفاوت که در نتایج تجربی قله ی بازدهی در اطراف ضخامت 35 نانومتر برای لایه ی میانگیر تزریق کننده ی حفره به دست آمد. در پایان با انجام آزمایشی دیگر سعی کردیم ولتاژ آستانه ی کار دیود را کاهش دهیم. به این منظور از به کار بردن متناوب لایه ی moo3/npb و ایجاد یک چاه کوانتومی سه گانه به عنوان لایه ی میانگیر برای تزریق حفره، ولتاژ راه انداز را به میزان چشمگیری کاهش دادیم. طبق نتایج به دست آمده ولتاژ آستانه با به کار بردن این روش از حدود 10 ولت به 4/5 ولت رسید که در نوع خود بسیار حایز اهمیت است.
محمدتقی شهبازی غلامرضا رحیمی
موفقیت هر سازمانی بستگی به تخصیص و بکارگیری مناسب ابزار، تجهیزات، پول، مواد خام و منابع انسانی در برنامه-های سازمان دارد و این امر در صورتی امکان¬پذیر خواهد بود که سازمانها بتوانند مهار¬ت¬ها، توانائی¬ها و خصوصیات فردی و جمعی کارمندان خود را در راستای اهداف سازمان به کار گیرند انتصاب صحیح از جمله اقداماتی است که در کاربرد مطلوب منابع انسانی نقش موثر و اساسی ایفا می کند. جابجایی پرسنل در سازمان یکی از ابزارهای موثر در مدیریت منابع انسانی بوده و معمولاً به شکل های مختلفی انجام می گیرد .انتقال و جابجایی یک ابزار صحیح از تخصص، استعداد و علاقه کارکنان است. کناره گیری به دو شکل نمایان می¬شود: روانی (غفلت) و جسمی (خروج). کناره¬گیری روانی فعالیت¬هایی است که فرار فکری را از محیط کار فراهم می¬آورد. در این تحقیق نیز از روش میدانی و ابزار پرسشنامه برای جمع¬آوری داده¬ها استفاده شده است. جامعه آماری عبارتند از کلیه کارکنان بیمارستان¬های شهرستان پارساباد مغان که بنا به محاسبات صورت گرفته تعداد 350 نفر جامعه آماری می باشد. انتخاب افراد نمونه آماری بصورت تصادفی ساده انجام گرفته است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه محدود بدست آمده است.
البرز مقتدرمنصوری غلامرضا رحیمی
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تأثیر استراتژی¬های برون سپاری بر عملکرد شرکت توزیع برق استان آذربایجان¬شرقی می باشد. برای این منظور استراتژی¬های برون سپاری بر اساس نظریه جیمز در پنج مؤلفه؛ هزینه، انعطاف¬پذیری، نوآوری، کیفیت و زمان و برای سنجش عملکرد سازمانی بر اساس مدل گلداسمیت تعریف و در این راستا یک فرضیه اصلی و هفت فرضیه فرعی تنظیم گردیده است. جامعه آماری تحقیق حاضر کارکنان شرکت توزیع برق استان آذربایجان¬شرقی می باشد که تعداد آنها 589 نفر است که حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران233نفر برآورد و به روش نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای انتخاب شده است ابزار جمع¬آوری اطلاعات پرسشنامه است. که پس از سنجش روایی و پایایی آن، در اختیار نمونه¬آماری قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده¬های آماری از روش¬های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. بدین ترتیب که برای طبقه¬بندی، تلخیص و تفسیر داده¬های آماری از روش آمار توصیفی و در سطح استنباطی برای آزمون فرضیه¬های تحقیق، آزمون کولموگروف- اسمیرنف، پیرسون و رگرسیون خطی ساده و چندگانه با نرم¬افزار spss استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده¬های آماری بیانگر رابطه معنی¬دار بین مولفه های استراتژی¬های برون سپاری و عملکرد شرکت توزیع برق استان آذربایجان¬شرقی است. همچنین نتایج تحقیق نشان می¬دهد که مولفه های استراتژی¬های برون سپاری بر عملکرد شرکت توزیع برق استان آذربایجان¬شرقی تأثیر دارند.
فرشته محمدزاده غلامرضا رحیمی
بررسی نحوه ی کاربرد تمثیل در قصاید خاقانی توسط فرشته محمدزاده تمثیل یکی از اصطلاحات پر سابقه، گسترده و پرکاربرد در میان شاعران است. به طوری که بسیاری از شاعران در دوره های مختلف شعر فارسی، بیش و کم آن را به کار برده و آن را به عنوان وسیله ای برای محسوس کردن و قابل درک نمودن اندیشه ها و سخنان خود قرار داده اند. یکی از شعرای توانای زبان فارسی که به شیوه ای بسیار هنرمندانه،این اصطلاح را استعمال نموده و تمثیلات فراوانی را در اشعار خویش آورده ، خاقانی شروانی است. بنابراین نگارنده در این رساله، قصاید خاقانی را از نظر تمثیل مورد بررسی قرار داده و ابیاتی که خاقانی در آنها تمثیل را به کار برده استخراج نموده است. این رساله مشتمل بر چهار فصل است و فصلهای سوم و چهارم خود دارای دو بخش می باشد. فصل اول اختصاص به مقدمه، اهداف، فرضیه ها و روش پژوهش دارد. در فصل دوم به پیشینه ی تمثیل و ذکر انواع آن پرداخته شده و تأثیر وزن و بحر در میزان تمثیل پردازی خاقانی بررسی شده است. فصل سوم به دو بخش تقسیم شده است: در بخش اول به اختصار به شرح حال، زندگی و جایگاه ادبی خاقانی، پرداخته و در بخش دوم نحوه ی بهره مندی شاعران در دوره های مختلف شعر فارسی از تمثیل بررسی شده است. فصل چهارم _که اساس کار ماست_ نیز دارای دو بخش می باشد. در بخش اول اهداف و مقاصد خاقانی از کاربرد تمثیل بیان شده و در بخش دوم عناصر به کار رفته در تمثیلهای دیوان قصاید خاقانی با ذکر شواهد متعدد بیان شده است و در پایان به این نتیجه رسیده ایم که خاقانی برای بیان اهداف و اغراض متنوع خود به تمثیل پردازی نگاهی ویژه دارد و از عناصر متعددی در تمثیل پردازی خود سود جسته است. برای آگاهی بیشتر جدول ها و نمودارهای فراوانی مربوط به اهداف و مقاصد و عناصر به کار رفته در تمثیلها آورده شده است. واژه های کلیدی: تمثیل، خاقانی، قصاید، اهداف، عناصر