نام پژوهشگر: محمد احسانی فر
سید مصطفی رضوی محمد احسانی فر
چکیده یکی از ابزارهای عقلایی و اسلوبهای بیانی برای تفهیم و مفاهمه, کنایه است و در میان گونه های کنایه نیز شیوه کنایه تعریضی مبتنی بر ضرب المثل «ایاک اعنی و اسمعی یا جاره » از روشهای متداول در محاورات عرفی است. خاستگاه ضرب المثل و نحوه دلالت, نوع کنایه به کاررفته در آن را درفصل اول آورده ایم. برای اثبات حجیت این قاعده می توان دلایل و مستندات متعددی را ارائه نمود. آیات مختلفی وجود دارد که خطاب آن به پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است, اما حکم آیه اختصاص به ایشان نداشته, سایر مسلمانان را هم شامل می شود. در آیاتی دیگر هرچند خطاب به پیامبر است, اما حکم آیه به امت او اختصاص دارد و چنین حکمی در مورد آن حضرت از قبیل سالبه به انتفاء موضوع است. احادیث متعددی نیز از طرق مختلف نقل شده است که بعضی از آنها به صورت کلی و اجمالی بر این قاعده دلالت می کند و بعضی دیگر نیز به این قاعده تصریح نموده, آیاتی از قرآن را بر آن تطبیق می کند. به جز قرآن و سنت, سیره عقلایی نیز از مستندات این قاعده به حساب می آید. چرا که این قاعده یکی از شیوه های ساری و جاری در عرف اهل محاوره بوده, در بین همه گروه ها و طبقات عقلا جریان دارد و سیره اهل شرع نیز بر همین قاعده جاری است. این سیره متصل به زمان معصوم (علیه السلام) بوده, نه تنها شارع مقدس آن را منع نکرده بلکه خود شارع نیز در کلماتش آن را به کار برده است. این قاعده اختصاص به تفسیر ندارد بلکه مانند قواعد عقلائی دیگر, درعلوم مختلف عقلی و نقلی از جمله عرفان, تاریخ, فقه, اصول, حدیث و کلام کاربرد دارد که در فصل سوم این تحقیق, از هرکدام نمونه هایی ذکر می شود. اصل بر این است که ظاهر کلام گوینده با اراده او مطابقت داشته باشد و کسی که مورد خطاب واقع می شود مراد اصلی و واقعی او باشد. به عبارت دیگر اصل بر عدم استفاده از این قاعده است و حمل کلام الهی بر این قاعده نیازمند دلیل است مثل اینکه اخذ به ظاهرآیه مخالف دلیل عقلی قطعی و یا مخالف آیات و روایات دیگر باشد که در این تحقیق از آن به عنوان شروط جریان قاعده نام برده ایم. به یقین می توان گفت که قاعده«إِیَّاکِ أَعْنِی وَ اسْمَعِی یَا جَارَهُ» به صورت ارتکازی در تفسیر رعایت شده است و بسیاری از مفسران شیعه و سنی از آن استفاده کرده اند. عده قابل توجهی نیز به نام این قاعده تصریح کرده اند که در فصل چهارم به برخی از آنها اشاره شده است. «إِیَّاکِ أَعْنِی وَ اسْمَعِی یَا جَارَهُ» کلید واژه ها: کنایه, تعریض, ضرب المثل, دلالت سیاق, دلالت تنبیه, اشاره و اقتضا, عرف تخاطب, منزل عرفانی, قاعده تفسیری.
سید حجت جعفری عبدالهادی مسعودی
آدمی از ابتدای خلقت خویش در صدد دست یابی به کمال و سعادت ابدی بوده و بدین منظور، روش های مختلفی را آزموده است. ارسیدن انسان به سعادت ابدی فرا روی او قرار داده است و مدعی است کامل ترین و دقیق ترین قوانین را برای تمام بشریت و در تمام زمان ها در بر دارد. یکی از این روش ها، داشتن اعتدال در تمامی جوانب زندگی است که هر انسانی با داشتن ملاک هایی، می تواند به یک اعتدال و سلامت حداقلی که مورد نظر این نوشتار است، دست یافته و ابدیت خویش را تضمین نماید. در این پایان نامه، این معیارها که قرآن برای یک انسان معتدل ارائه داده است، در سه بخش آورده شده اند: ملاک های نگرشی و اعتقادی که مربوط به باورهای یک انسان معتدل است؛ خداباوری، نگرش جامع به هستی و اعتقاد به هدفمندی زندگی از جمله این معیارهاست. ملاک های رفتار اجتماعی که به ارتباطات یک انسان معتدل با مردم و محیط اطراف اشاره دارد؛ تعهد، مسئولیت پذیری و انصاف از این نوع ملاک هاست. و ملاک های رفتار فردی و ارزشی که بیانگر اخلاق و روحیات یک انسان سالم می باشد؛ حق طلبی، متفکر بودن و هشدار شناسی در زمره این ویژگی هاست. در پایان نیز چنین نتیجه گیری شده که این ملاک ها فقط برای دینداران نیست، بلکه برای تمام انسان هاست و قابل دسترسی و کاربردی می باشند و انسانی با چنین معیارهایی قابل تحقق است، همچنان که در طول تاریخ انسان هایی از این دست آمده و رفته اند. دیان تحریف شده الهی و مکاتب گوناگون و البته ناقص بشری، راه های متفاوتی را پیش روی او نهاده اند. قرآن کریم نیز به عنوان یک کتاب وحیانی و انسان ساز، روش هایی را برای
احمد حسینی ناصر رفیعی محمدی
چکیده: 1 ـ سخنان معصومین (علیهم السلام) الهام گرفته از قرآن کریم است چرا که عترت هیچگاه از قرآن جدا نیست. در این میان کتاب شریف نهج البلاغه که گزیده ای از سخنان امیر مومنان علی (علیه السلام) است ارتباط عمیق و بسیار نزدیکی با آموزه های قرآنی داشته که دعاهای نهج البلاغه از این ارتباط بی نصیب نیست. 2 ـ فصل اول این نوشتار به مقدمه و کلیات مانند مفهوم شناسی و جایگاه دعا در نهج البلاغه و گزارشی از ادعیه اختصاص دارد. 3 ـ اثر پذیری این ادعیه ارزشمند از قرآن در دو فصل لفظی و معنایی تنظیم شده است. اثر پذیری لفظی به این معنی است که واژه یا جمله ای که در دعا به کار گرفته شده عیناً الهام گرفته از قرآن کریم است. امّا اثر پذیری معنایی آن است که واژه قرآنی یا جمله قرآنی در دعا به کار نرفته ولی محتوا و معنا برگرفته از قرآن است. 4 ـ اثر پذیری لفظی به دو بخش اقتباسی و تلمیحی و اقتباسی نیز به دو قسمت اثر پذیری گزاره ای و اثر پذیری واژه ای تقسیم شده است. در نتیجه فصل دوم این پژوهش دارای سه گفتار است: گفتار اول: اثر پذیری گزاره ای گفتار دوم: اثر پذیری واژه ای گفتار سوم: اثر پذیری تلمیحی 5 ـ اثر پذیری معنایی به دو بخش تقسیم شده. یک بخش به ادعیه ای مربوط می شود که از یک آیه یا بیشتر، تاثیر پذیرفته و می توان گفت که خاستگاه قرآنی این دعا، این آیه یا آیات است. بخش دوم به دعاهایی مربوط می شود که به یک آیه یا چند آیه خاص ارتباط ندارد بلکه الهام گرفته از روح کلی حاکم بر آیات و به عبارت دیگر برگرفته از برخی مفاهیم قرآنی است. در نتیجه فصل سوم این تحقیق به دو گفتار تقسیم شده است: گفتار اول: اثر پذیری معنایی خاص در دعاهای نهج البلاغه گفتار دوم: اثر پذیری معنایی عام در دعاهای نهج البلاغه
محمد مهدی احسانی فر محمد احسانی فر
چکیده: برای سنجش اعتبار احادیث، می توان از سه راه استفاده کرد که عبارت است از منبع شناسی، سندشناسی و متن شناسی. هر یک از این راهها به انداز? خود، می تواند مومِّن حجّیت روایت باشد. پیش از ارزش گذاری احادیث بر اساس منبع، باید خود منبع تعیین اعتبار شود. برای تعیین اعتبار منابع نیاز به ملاکهایی است که از حیث حجّیت، قابل دفاع باشد. این ملاکها در سیر? عقلا وجود دارد و محدّثین با استفاده از راهنمایی های معصومین? از آن بهره گرفته اند. ارزش گذاری حدیث با «توجّه به منبع» پرکاربردترین روش احراز حجّیت حدیث نزد قدماست. این روش در دوران متأخّرین جای خود را با روش «توجّه به سند» عوض کرد ولی هیچگاه از گردون? راههای اعتبارسنجی حدیث حذف نشد. بازسازی این طریق، تعیین جایگاه آن نسبت به دو راه دیگر و تلفیق آن با دو راه دیگر زمینه استفاده از همه راههای موثر را فراهم می کند. این روش موجب همپوشانی راهها شده و به افزایش حجم و ارتقای کیفیت آگاهی ها نسبت به هر روایت و یا مجموعه ای از روایات کمک می کند و می تواند اطمینانی فزون تر نسبت به احادیث شیعه ایجاد کند. در بازسازی روش اعتبارسنجی منابع، ملاکها به سه دست? کلّی تقسیم می شود که عبارت است از ملاکهای مربوط به ویژگیهای کلّی کتاب، ملاکهای مربوط به مولّف و ملاکهای مربوط به متن که مجموعاً حدود 150 معیار را شامل می شود. برای جمع بندی این معیارها راههای مختلفی وجود دارد که هر یک در جای خود کارآیی دارد و روش «برآیندگیری» پرکاربردترین آنهاست.
محسن خوش فر کاظم قاضی زاده
ثواب و پاداش اعمال از مسائل مطرح شده در قران و دیگر متون دینی می باشد که اگر چه در بسیاری از علوم اسلامی از آن بحث می شود، ولی تحقیق مستقلی در مورد آن که مبتنی بر دیدگاههای قران باشد صورت نگرفته است. یکی از موضوعات مهم مباحث ثواب الاعمال، ملاکهای اعطای ثواب بر اعمال می باشد که با در نظر گرفتن آیات مختلفی که در این زمینه در قران موجود است، قابل اصطیاد می باشد. مفسران فریقین نیز در تفاسیر خود در ضمن تفسیر آیات مربوطه، به بحث در این مورد پرداخته اند. اینکه از دیدگاه قران و از منظر این تفاسیر ثواب چیست و چه گونه هایی دارد و چه کسانی و به واسط? چه عواملی و موجباتی، مستحق دریافت ثواب شده و چه کسانی و به چه دلیل و یا چه موانعی از اعطای ثواب محروم خواهند شد از مطالب مطرح شده در این اثر می باشد. اختلاف و یا عدم اختلاف مبنایی مفسران فریقین در بحث ملاکهای اعطای ثواب نیز از مطالبی است که در نتیج? بررسیِ تفاسیر آنان در این موضوع کشف می گردد. از دیدگاه قران ثواب، هر آن چیزی است که محبوب انسانها می باشد و در انجام اعمال خود به دنبال دستیابی به آن می باشند و به انواع متعددی همچون تکوینی و تشریعی، فردی و جمعی و دنیوی و اخروی تقسیم می شود. اهم موجباتی که برای اعطای ثواب در قران ذکر شده است ایمان، عمل صالح، تقوی، توبه، استضعاف، غفران، شفاعت و عفو الهی می باشد که در صورت وجود این عوامل و نبود موانعی که اهم آنها کفر، شرک، و نفاق و عصیان خدا و رسول می باشد، مستوجب بهره مندی از ثواب اخروی الهی می گردند. مفسران فریقین نیز در بحث ملاکهای اعطای ثواب، اختلاف چندانی با هم ندارند، اگرچه که اختلاف معتزله و خوارج با دیگر فرق در بحث گناهان کبیره که از صدر اسلام میان این گروهها وجود داشته است، در بحث تفسیر آنان نیز اثر گذار بوده و فهم آنان از ملاکهای اعطای ثواب را مختلف کرده است. این تحقیق با محوریت آیات قران صورت پذیرفته است، اما برای دستیابی به ملاکهای اعطای ثواب در نظر خداوند تحقیق دیگری با محوریت احادیث ضروری می نماید تا در پرتو دستیابی به این دو تحقیق، نظر نهایی در این مورد ارائه گردد.
بهروز حسین پور محمد احسانی فر
امام حسین(علیه السلام) همچون سایر معصومان (علیهم السلام) زیارت های ماثور فراوانی دارد که در مجامع روایی نقل شده است. در میان این زیارت ها، زیارت عاشورا از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است و آثار و برکات فراوانی از سوی معصومان (علیهم السلام) برای آن ذکر شده است، از این رو مداومت بر این زیارت نورانی از دیر باز جزو سیره صالحان و محبان اهل بیت(علیهم السلام) بوده و اولیای الهی عنایت خاصی به این زیارت داشته اند. پس از گذشت قرن ها از صدور زیارت عاشورا و عمل مستمر شیعیان بدان، در زمان حاضر، شبهات و ابهاماتی از سوی برخی به انگیزه های مختلف در باب این زیارت نورانی مطرح شده است که پاسخ متقن و به موقع به آن ضرورت دارد. این پژوهش که در صدد پاسخگویی به شبهات محتوایی زیارت عاشورا با تکیه بر قرآن و سنت است، در سه بخش تنظیم شده است. در بخش اول پس از گزارشی تاریخی از زیارت عاشورا و نگاهی گذرا به جایگاه سندی آن، معیار شناسی ارزیابی متن حدیث بیان شده است. بخش دوم که با عنوان بررسی مضامین زیارت عاشورا در پرتو قرآن و روایات است، در فصل یک آن به بررسی محتوایی فرازهای زیارت عاشورا در پرتو قرآن و روایات پرداخته ایم و در فصل دو مبانی قرآنی و روایی زیارت عاشورا بیان شده است. البته در ضمن فصل های بخش دوم ثابت کرده ایم که فرازهای زیارت عاشورا از انسجامی محتوایی، ادبی و منطقی برخوردار است به گونه ای که مضامین آن دارای هماهنگی و هم پوشانی کاملی است. بخش سوم با عنوان بررسی و پاسخ به شبهات محتوایی زیارت عاشورا مشتمل بر دو فصل است که در فصل اول به شبهات مبنایی زیارت عاشورا و در فصل دوم به شبهات محتوایی غیر مبنایی زیارت عاشورا با تکیه بر قرآن و روایات پاسخ داده ایم.
زهرا موسوی حرجندی محمد احسانی فر
چکیده این پژوهش با موضوع بررسی سند و روایات موجود در تفسیر کنزالدقائق و بحر الغرائب، به هدف آشنایی هرچه بیشتر با این تفسیر گرانقدر به عنوان یکی از مهمترین تفاسیر اثری قرن دوازدهم، و نیز بررسی روایات تفسیری و اعتبارسنجی سند و محتوای آنها در محدوده سوره حجرات میباشد. منابع مورد استفاده در این پژوهش، عمدتا در دو دسته منابع اصلی رجالی شیعه و منابع روایی و تفسیری، جای میگیرند. بررسی اسناد و محتوای 105 روایت ذیل تفسیر این سوره در دستور کار قرار گرفت. فصلبندی، بر اساس تقسیم آیات سوره بر حسب موضوعات آن بوده است. بر این اساس فصل دوم، روایات مربوط به آیات 1 تا 6، به موضوع پیشی نگرفتن بر خدا و رسول او است، فصل سوم، روایات ذیل آیات 6 تا 12، با محوریت آداب اجتماعی جامعه مسلمانان است؛ آدابی که باعث قوام و ثبات جامعه اسلامی میشود. فصل چهارم نیز در بردارنده روایات ذیل آیات 12 تا 18 است که به موضوع وحدت و اتحاد جامعه اسلامی میپردازد و سپس ایمان و اسلام و شاخصههای ایمان را معرفی مینماید. در مجموع در این پایاننامه روایات شان نزول، و تمام روایانی که مرحوم مشهدی در ذیل سوره حجرات گرد آورده مورد بررسی سندی و محتوایی قرار گرفته و سند روایات مرسل بازسازی شدهاند. به طور کلی، از تحقیقات انجام شده این نتایج حاصل شد: مرحوم مشهدی تمام سعی خود را در جمع روایات ائمه اطهار ?، به کار گرفته و دقت نظر فراوانی در این امر داشته است و روایاتی را که گرد آورده است، اگر چه برخی از حیث سندی ضعیفند؛ اما مضمون قابل قبولی دارند. با توجه به قرائن، ظاهرا مولف این تفسیر، مرحوم مشهدی، روایات این محدوده را از مهمترین و اصلیترین منبع روایی آن، یعنی تفسیر نور الثقلین نقل کرده است(اگر چه از از منابع دیگر نام برده). البته چند مورد انگشت شمار را از تاویل الآیات الظاهره، تفسیر فرات کوفی و اصول کافی نقل نموده است. در مورد اسناد روایات باید گفت که علیرغم آنکه گفته شده این کتاب به جهت ذکر اسناد بر کتاب نور الثقلین مزیت دارد؛ اما در محدوده سوره حجرات حتی یک مورد یافت نشد که این سخن را تایید نماید، اسناد تمام روایات بدون تفاوت، همانند نور الثقلین بیان گردیدهاند. منبع اصلی مولف تفسیر در شرح آیات، تفسیر انوار التنزیل بیضاوی بوده است و موارد اندکی در جمع اقوال تفسیری را از تفسیر مجمع البیان مرحوم طبرسی سود جسته است. در این بخش نیز، گویا ایشان به دلیل پذیرش آراء بیضاوی و علاقه به ایشان، دقیقا مطالب تفسیر ایشان را نفل نمودهاند و تنها در یک مورد (در سبب نزول آیه ششم)، شاهد عبارتی کوتاه از مرحوم مشهدی در جمع بین دو روایت سبب نزول، هستیم که در جای خود از آن بحث شده است .
روح الله رجبی پور کاظم قاضی زاده
در این پایان نامه به دیدگاه های علوم قرانی فیض کاشانی که یکی از مفسرین بزرگ شیعه می باشد در تفسیر الصافی که از ممتازترین تفسیرها می باشد پرداخته شده است ای پایان نامه دارای چهار فصل می باشد که در فصل اول به مباحثی ضروری در مورد علوم قرآنی و فیض پرداخته است در فصل دوم به مباحث تاریخ قرآن ونزول آن پرداخته است و در فصل سوم به گونه های وحی قرآنی پرداخته است و در فصل چهارم به ویژگی های وحی قرآنی که شامل دو گفتار می باشد که گفتار اول در اعجاز قرانی و گفتار دوم در تحریف ناپذیری قرآن می باشد.
غلامرضا شاه رجبیان محمد احسانی فر
چکیده ولایت تکوینی عبارتست از ولایت تصرف در امور تکوینی، همراه با علم به تمام تفاصیل و اسباب آنچه که در آن تصرف کرده، به گونه ای که بدون استفاده از اسباب طبیعی متعارف، حقیقتی را به حقیقت دیگر، یا صورتی را به صورت دیگر تبدیل کند، و اختیار این کارها نیز از این جهات به دست او باشد. ولایت تکوینی، شأنی از شئون اهل بیت (علیهم السلام) است که، در حدود و گستر? آن، اختلاف است، از این رو، بعضی از راویان و محدثانی که روایات حاکی از کرامتهای اهل بیت (علیهم السلام) را نقل می کرده اند، متهم به غلو شده اند. در این تحقیق، به بررسی دامنه این موضوع، در دو منبع، از منابع کهن روایی شیعه، پرداخته شده است. ولایت تکوینی، مظهری از ولایت خداوند، و به اذن او می باشد، از این رو نسبتی با غلو و تفویض وعناوینی از این قبیل ندارد. روایات متواتر با اسانید متعدد، مشتمل بر روایات صحیح و معتبر و...، در دو کتاب اصول کافی و بصائر الدرجات، ولایت کلی? اهل بیت (علیهم السلام) را اثبات می کند، این روایات، بعضی ناظر به دلیل عقلی، و بعضی ناظر به دلیل قرآنی و... می باشند. دانش و بینش اهل بیت (علیهم السلام)، از مهمترین مبادی ولایت تکوینی ایشان است، که مورد توجه ویژ? دو کتاب اصول کافی و بصائر الدرجات، واقع شده است، هر دو کتاب احادیث مربوط به مصادر علم امام (علیه السلام)، مانند: مطالع? جفر و جامعه و مصحف، معاشرت با ملائکه و... را روایت کرده اند. دلائل متعدد روایی در دو کتاب اصول کافی و بصائر الدرجات، عمومیت علم امام و علم غیب ایشان را اثبات می کند. از مقایسه گستر? ولایت تکوینی اهل بیت (علیهم السلام) در این دو کتاب، روشن می شود که، ولایت ایشان حوزه های متعددی را شامل می شود، که مرحوم صفار، روایات مربوط به زنده کردن مردگان، طی الارض، شفای بیماران، و... را به طور گسترده آورده و برای غالب آنها، عنوان باب مستقل قرار داده است، ولی مرحوم کلینی، در اصول کافی، اگر چه از قریب به اتفاق این حوزه ها، روایت نقل کرده، اما برای غالب آنها، عنوان باب مستقل، قرار نداده، و برای هر حوزه ای نیز، روایات کمتری را نسبت به استادشان، مرحوم صفار، نقل کرده است. از مهمترین نقاط افتراق این دو کتاب در بحث ولایت تکوینی، روایاتی است در بصائر با مضمون: دنیا تحت قدرت اهل بیت (علیهم السلام) است و ایشان قدرت دارند که زمام زمین را در دست بگیرند؛ مرحوم کلینی این گونه روایات را نقل نکرده، و آنجا هم که عنوان یکی از ابواب را: "تفویض امور به رسول الله (صلی الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السلام)" قرار می دهد، بر خلاف بصائر، آن را مقید به "فی امر الدین" می سازد.
فرزانه سعیدی محمد احسانی فر
قرآن کریم و احادیث معصومان (علیهم السلام) شخصیت کم نظیر حضرت ابراهیم خلیل (علیه السلام)، با زندگی پر فراز و نشیبش را به عنوان اسوه و الگو برجسته ساخته است. از این رو ما با برشی در زندگی و ابعاد شخصییتی آن پیشوای بزرگ آسمانی، شیوه های رویارویی آن حضرت با مخالفان و طاغوتیان را به طور ویژه موضوع اصلی این پژوهش قرار دادیم و با تکیه بر منابع حدیثی و تاریخی و تفسیری در پی به دست آوردن صحنه های بدیع و درس آموز و الگویی برخورد و کشمکش آن حضرت با مخالفان و منحرفان و شیوه های رویارویی وی با آنان بر آمدیم و بر اساس نتایج حاصله در این پژوهش شیوه مبارزه حضرت ابراهیم (علیه السلام) به دو گونه گفتاری و رفتاری قابل تقسیم است، که در شیوه گفتاری از جهات مختلف شامل نوع بیان،که به سه گونه برهان جدال احسن، موعظه و از جهت مخاطب که افراد، خانواده، عموم، و طوایف خاص را تشکیل می داد و از جهت محتوا، که محتوای کلام ایشان بیم و انذار، ترغیب و تشویق، دعا و نفرین، برائت و از جهت کیفیت بیان نرم گویی، صلابت در گفتار، رعایت ادب، قیاس کردن، طرح سوال و...را به کار می گرفتند و شیوه های رفتاری همچون ترویج عملی خداپرستی صحیح، تهذیب نفس و ستیز با شیطان، تربیت عملی افراد جامعه(خانواده وعموم)، امر به معروف و نهی از منکر که به چند صورت از جمله (بت شکنی، جهاد، هجرت و...) مورد بررسی قرار گرفت و در پایان آموزه های بدست آمده از شیوه مبارزه حضرت ابراهیم (علیه السلام) به سه گونه تقسیم شده است که در حوزه اعتقادی مباحثی چون توحید و یکتا پرستی، اعتقاد به معاد و... و در حوزه اخلاقی مباحثی چون توکل بر خدا، استقامت و بردباری و... و در حوزه رفتاری مباحثی چون اهتمام به اقامه نماز، رفق و مدارا و... و تحلیل هر یک از آن ها در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است و نتایج حاصله، طیف وسیعی از روش ها و منش های حضرت ابراهیم (علیه السلام) در روبرو شدن با مشرکان و دیگر منحرفان سرکش است که هر یک در عصر حاضر و در جایگاه خود آموزنده و شایسته بهره گیری است.
داود ضیغم زاده محمد احسانی فر
1. از بین 441 روایت و قول تفسیری که در این پایان نامه برای سوره مبارکه حجر مورد بررسی قرار گرفته نورالثقلین 125 روایت و پنج قول تفسیری دارد و الدرالمنثور 88 روایت و 223 قول تفسیری دارد . در تفسیر نورالثقلین 21 روایت صحیح و در تفسیر الدر المنثور 22 روایت صحیح یافت شد که با این آمار در نورالثقلین حدود 16 درصد مجموع روایات و اقوال و در الدرالمنثور 7 درصد مجموع روایات و اقوال صحیح می باشد . و باید بیان شود که روایات صحیح آنها فقط به نظر اهل سنت صحیح است و کتب رجالی آنها از نظر شیعه قابل اعتماد نیست و لذا به جز روایات نادری روایات اهل سنت از نظر شیعه مردود است . ولی به طور کلی می توان گفت که به خصوص در الدرالمنثور در مورد سوره مبارکه حجر درصد بسیار کمی از مجموع روایات و اقوال صحیح می باشد . 2. در تفسیر نورالثقلین فقط پنج قول تفسیری موجود بود که حدود چهار درصد ، نسبت به روایات آن می شود (125 روایت ) و در تفسیر الدر المنثور 223 قول تفسیری وجود دارد که نسبت به 88 روایتی که دارند تقریبا دو و نیم برابر روایات قول تفسیری دارند. که نشان می دهد چه حجم زیادی از تفسیر الدرالمنثور شامل اقوال تفسیری است و ضعف این تفسیر از نظر شیعه بیش از پیش روشن می شود . 3. فصل دوم این پایان نامه هفت بخش کلی دارد که بیشترین روایات نورالثقلین و الدرالمنثور مربوط به بخش پنجم و مربوط به آیات 26 تا 48 می باشد که به ترتیب 47 و 23 روایت است و بیشترین قول تفسیری هم در الدرالمنثور مربوط به بخش هفتم یعنی آیات 85 تا 99 می باشد که 54 قول تفسیری است و در نورالثقلین هم کلا پنج قول تفسیری وجود دارد . 4. حدود 83 درصد از روایات نورالثقلین ضعیف می باشد که از مجموع 125 روایت 106 روایت آن ضعیف است و حدود 80 درصد از روایات الدرالمنثور هم ضعیف می باشد که از مجموع 88 روایت 70 روایت آن ضعیف است. 5. در نورالثقلین 67 روایت به خاطر مرسل بودن ضعیف است که حدود 52 درصد کل روایات است و در الدرالمنثور 32 روایت که حدود 36 درصد کل روایات است. 6. در نورالثقلین 14 روایت به خاطر مجهول بودن راوی ضعیف است که حدود 11 درصد کل روایات است و در الدرالمنثور چهار روایت که حدود پنج درصد کل روایات است. 7. در نورالثقلین 15 روایت به خاطر ضعیف بودن راوی ضعیف است که حدود 12 درصد کل روایات است و در الدرالمنثور 13 روایت که حدود 15 درصد کل روایات است. 8. در نورالثقلین 5 روایت به خاطر مهمل بودن راوی ضعیف است که حدود چهار درصد کل روایات است و در الدرالمنثور 21 روایت که حدود 24 درصد کل روایات است. 9. در نورالثقلین 5 روایت به خاطر مرفوع بودن ضعیف است که حدود چهار درصد کل روایات است و در الدرالمنثور روایت مرفوعی یافت نشد . 10. در نور الثقلین 12 روایت سوره شناخت و در الدرالمنثور هشت روایت سوره شناخت موجود بود. 11. در نور الثقلین 19 روایت معنا شناخت و در الدرالمنثور نه روایت معنا شناخت موجود بود . 12. در نور الثقلین 45 روایت تفسیری و در الدرالمنثور 41 روایت تفسیری موجود بود . 13. در نور الثقلین 51 روایت جری و تطبیقی و در الدرالمنثور 33 روایت جری و تطبیقی موجود بود . 14. در نور الثقلین یک روایت تأویلی و در الدرالمنثور روایت تأویلی موجود نبود . 15. آمار نشان می دهد که بالاترین تعداد روایات در نورالثقلین روایتهای جری و تطبیقی (51 روایت ) و در الدرالمنثور روایتهای تفسیری با 41 روایت می باشد . 16. در این پایان نامه از 77 منبع استفاده شد که 34 منبع مربوط به شیعه و 43 منبع مربوط به اهل سنت است .
سید مجتبی رحمانی محمد احسانی فر
بسم الله الرحمن الرحیم چکیده قرآن کلام الهی و آخرین کتاب هدایت بشر است. این کتاب شریف دارای زبان خاصی بوده و هرچند معنایی سطحی از آن برای درک و فهم عموم ممکن و میسر است، اما کلامی است ذوبطون و دارای لایه های معنایی ای که هر کدام ژرف تر و عمیق تر از دیگری است.به همین دلیل برای فهم آن احتیاج به تفسیر می-باشد. مسلمانان برای فهم قرآن به سراغ تفسیر کلام الهی به روش های گوناگونی رفتند وکسانی را در این طریق الگوی خویش قرار دادند؛ اهل بیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و صحابه و تابعان ایشان. ما با بررسی تطبیقی روش تفسیری اهل بیت (علیهم السلام) با صحابه و تابعین به این نتیجه رسیدیم که در روش تفسیری صحابه و تابعیان کاستی ها و ناراستی هایی وجود دارد و ایشان دچار انحرافاتی گردیده اند. و در آنجا که به تفسیر قرآن پرداخته اند و در مسیر صحیح قدم برداشته اند، قطراتی را از چشم? وحیانی دریافت نموده اند و در مواردی نیز اقرار به این مساله نموده اند که آنچه دارند از اهل بیت و امیرالمومنین (علیهم السلام) دارند. ما در بخش اول به بررسی کلیات پژوهش پرداخته ایم سپس به مبانی و منابع تفسیری ایشان در نگاه تطبیقی پرداختیم و بعد از آن به روش های تفسیر صحیح و نکوهیده در نزد اهل بیت (علیهم السلام)، همچنین در بخش بعدی به سراغ صحابه و تابعیان رفته و روش های تفسیری به کار رفته توسط آنان را بررسی نمودیم و به ناراستیهای تفسیری و انحرافاتی که دچار شده اند بصورت کوتاه پرداخته ایم و در بخش آخر امثل? تفسیری ایشان را در روش های مشترک و مختص آورده ایم. کلید واژه: تفسیر، روش تفسیر، اهل بیت، صحابه، تابعین
محمد علی ناصری صمصام الدین قوامی
تحقیق حاضر که بعنوان «نفوذ اسرایئلیات » انجام شده است دارای یک مقدمه و پنج فصل می باشد. در مقدمه به تبیین موضوع، پیشینه تحقیق، ضرورت تحقیق، روش تحقیق، و سئوالهای اصلی و فرعی تحقیق را مورد بحث قرار داده ایم . در فصل اول مفهوم لغوی و اصطلاحی و بیان واژه های معانی اسرائیل و اسرائیلیات و جمع بندی معنای اسرائیل و معنی اصطلاحی اسرائیلیات پرداخته شده است و نیز اقسام اسرائیلیات و ضرورت جایگاه بحث اسرائیلیات و بحث پیشینه تاریخی شیوع اسرائیلیات در ضمن تبیین عوامل چهارگانه آن مطرح شده است و زیر ذیل این انجام گرفته است : 1- حضور اهل کتاب در جزیره العرب قبل از اسلام 2- ضعف بودن فرهنگ عرب 3- کینه یهود نسبت به اسلام 4- حکومت اموی و نقش آن در اشاعه ی اسرائیلیات، سخن به میان آمده است در فصل دوم به بحث و بررسی عوامل و زمینه های پیدایش ورود اسرائیلیات پرداخته شده است اما ابتداء سه عامل مهم بیان شده است در ضمن زمینه ها و منشأ ورود اسرائیلیات در تفاسیر و در آخر پیامدهای نفوذ اسرائیلیات در تفاسیر مطرح شده است. در فصل سوم درباره گستره اسرائیلیات سخن به میان آمده است و از دیدگاه تفاسیر بحث و بررسی شده است در ضمن آن راویان سرشناس اسرائیلی و بررسی میزان ورود اسرائیلیات انجام پذیرفته است. در فصل چهارم بحث و بررسی در ارتباط به با برخورد با اسرائلیات در زیر مجموعه های ذیل انجام گرفته است: 1- برخورد پیامبر اکرم حضرت محمد (ص) با اسرائیلیات الف- موضع گیری پیامبراکرم (ص) در برابر دلباختگان فرهنگ اهل کتاب ب- اقدام عملی پیامبراکرم (ص) برای از بین بردن آثار خرافاتی اهل کتاب ج- سفارش خصوصی پیامبر (ص) به تمسک و مودت با اهلبیت اطهار (ص) د- پیامبراکرم(ص) برای سدّ چنین بابی مسلمانان را دعوت به عرضه روایات بر قرآن کرد. 2- برخورد ائمه اهلبیت (ع) و اصحاب با اسرائیلیات در ذیل مجموعه های انجام گرفته است : 1- واکنش امام علی (ع) امام رضا (ع)و امام حسن العسکری(ع)2- واکنش عبد الله بن عباس و عبد الله بن مسعود و اباذر غفاری و حذیفه یمانی 3- موضع گیری علماء فریقین در برابر اسرائیلیات ، علامه طباطبایی و فخررازی و علماء دیگر اهل سنت بیان شده است. در فصل پنجم نمونه ها و شیوه نقد روایات اسرائیلی و بررسی نمونه های روایات اسرائیلی و زیر مجموعه هایی را به عنوان مثال بیان بیان می کنم که عبارتند از : 1. مقاتل بن سلیمان 2. عبد الله ابن عمرو بن عاص 3. تمیم داری 4. کعب الاحبار 5. ابن جریح و در آخر خلاصه و جمع بندی مطالب مهم پایان نامه و فهرست منابع و نتیجه تحقیق و منابع و مآخذ انجام داده ایم.
حسین مویدی محمد احسانی فر
معنای استعمالی واژه، برآیند مجموعهای از لایههای معنایی است که از ژرفترین آنها، معنای ماده و به تعبیری بُن معنایی است. مقصود از بُن معنایی، معنای وضع شده به ازای ماده است که مشترک میان گونهها و کاربردهای آن ماده باشد. دریافت این بُن معنایی، تأثیر بسزایی در فهم عمیق و همه جانبه از معنای یک واژه دارد. بر اساس اطلاعات موجود تنها أحمد ابن فارس أثری مستقل در این موضوع نگاشته است. وی با تکیه بر اصطلاحات خاصِِ لغوی همچون اصل و کلمه سعی کرده است بُن معنایی را در هر ماده بیان نماید. ازاین رو پژوهش حاضر به هدف تبیین شیو? ابن فارس و نمایاندن تأثیرگذاری آن بر فهم واژگان نهج البلاغه، در ضمن چهار فصل سامان یافته است: در فصل نخست، به جهت آشنایی با شیوههای معجم نگاری، روش لغویان را در جمع آوری، ترتیب و تحلیل واژگان، مورد بررسی قرار دادهایم. در فصل دوم و سوم سعی شده است مبانی و روش ابن فارس در تحلیل واژگان پیجویی شود. از این رو با مطالعه و بررسی مقاییس اللغه دریافتیم که وی در این کتاب اثبات دو مبنا را دنبال میکند؛ اول نظری? بُن معنایی که آن را بر ریشههای رباعیِ مضاعف و ثلاثی تطبیق میدهد و دوم نظری? نحت که آن را بر ریشههای بیشتر از سه حرف منطبق میداند. در نوشتار پیش رو پس از بررسیهای استقرایی به این نتیجه رسیدهایم که شیو? ابن فارس در هر ریشه اینگونه است که ابتدا عربی بودن واژه را با ابزارهایی که اشاره میشود مورد واکاوی قرار داده و سپس آن ریشه را از لحاظ قابلیت اشتقاق معنایی بررسی میکند حال اگر ریشهای از این دو ویژگی برخوردار باشد به بررسی مشتقات آن پرداخته و با تشکیل خانواد? لغوی برای هر ریشه، سعی مینماید تا به حلق? پیوند میان معانی گوناگون آن دست یابد. وی نتیج? پژوهش خویش را در ابتدای هر ریشه با اصطلاح اصل یا کلمه بیان میکند. أصل عبارت است از: بُن معنایی مشترک میان هیئتها و کاربردهای گوناگون یک مادّ? لغوی در وضع و لحاظ واحد و کلمه نیز، اصطلاحی مقابل أصل میباشد. نظری? مذکور علاوه بر اعطای بصیرت لغوی به محقق در شناخت بُن معنایی و دریافت لایههای عمیقتر معنای واژگان، فواید دیگری نیز به همراه دارد که عبارتند از: نقد آراء لغویان، برگزیدن معنای صحیح در موارد اختلاف، کشف واژگان مُبدَل و مقلوب، یافتن مواد اصلی واژگان و در نهایت کشف وجه تسمی? برخی واژگان. در فصل پایانی نیز به جهت آشنایی بیشتر با روش ابن فارس و همچنین تأثیر آن بر فهم عمیق واژگان، واژگانی از نهج البلاغه را برگزیده و کلام ابن فارس را همراه با ترجمه و شرحی کوتاه در پی آن ذکر نمودهایم.
یاسین پورعلی قراجه محمد احسانی فر
نهج¬البلاغه به عنوان یکی از متون حدیثی شیعه در میان جامعه مسلمین نقش و جایگاه مهمی دارد و پیوسته مورد توجه عام و خاص بوده ¬است.قوت متن و ادبیات بلیغ این کتاب شریف، موجب گردید که شارحان نهج البلاغه در طول اعصار به شرح و تبیین متون و واژگان آن توجه نشان دهند. در این میان، برخی واژگان نهج البلاغه به دلیل خصوصیت «چند معنایی» بیشتر از دیگر کلمات، دچار دیریابی شده و فهم مراد امیرالمومنین7 از آن واژگان را با مشکل مواجه ساخته است. در این تحقیق، پس از گونه شناسی واژگانِ چند معنایی، به بررسی تک تک آنها در محدوده 50 خطبه اول پرداخته شده و سپس معنای صحیح و مراد امیرالمومنین7 مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. نتیجه تحقیق آن است که واژگان چند معنایی به جهت منشأ،در چهار دسته قرار می گیرند که به ترتیب عبارتند از: مشترک لفظی، شکل صرفی، حروف معانی و حقیقت-و¬مجاز. این واژگان به جهت آمار حدود 38 مورد در محدوده تعیین شده است که در بخش دوم و سوم تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.
داوود افقی رضا برنجکار
چکیده: روش شناسی به عنوان موضوعی جدید و تازه وارد، در عرصه علوم اسلامی مطرح شده است. در حوزه پاسخ به شبهات اعتقادی که بخش مهمی از جنبه دفاعی علم کلام است، نیز می توان به روش شناسی آن پرداخت. دامنه روش شناسی پاسخ به شبهات اعتقادی در این تحقیق، محصور به قرآن کریم است. قرآن به شبهات اعتقادی پاسخ داده و این پاسخ گویی مبتنی بر نظام و الگویی بوده است. الگوی قرآنی پاسخ به شبهات اعتقادی، بیانگر اهداف و ویژگی های پاسخ گویی قرآن به شبهات اعتقادی است. هدف نهایی قرآن از پاسخ به شبهات رساندن انسان او به کمال و رستگاری است، در عین حال استحکام بخشیدن و ایجاد ثبات و پایداری در ایمان و عقاید دینی، حفظ سلامت اعتقادی و درمان بیماری های آن، هدایت و روشنگری، اهداف قریب و درجه اول نسبت به پاسخ گویی قرآن به شبهات اعتقادی محسوب می شوند. در بیانی اجمالی و کلی می توان از «جدال احسن» به عنوان ویژگی اصلی پاسخ های قرآن یاد کرد؛ اما به نحو تفصیلی و با بررسی پاسخ های قرآن، اقناع مخاطب، اهتمام به هدایت، توجه به مخاطب، استحکام و اتقان در عین ساده و روان بودن پاسخ ها، محوریت دلیل و برهان و ارائه پاسخ در فضایی آرام و به دور از تشنج، مهترین ویژگی های الگوی قرآنی پاسخ به شبهات اعتقادی هستند. قرآن کریم از روش های گوناگونی برای پاسخ به شبهات اعتقادی استفاده کرده که در این رساله با بررسی جامع آیات قرآن، بالغ بر 16 روش پاسخ گویی از قرآن استخراج و بیان شده است. برخی از این روش ها(دو مورد)، روش های مقدماتی هستند که به تنهایی نمی توانند به شبهه پاسخ دهند و قرآن آنها را به صورت ترکیبی و به همراه دیگر روش های پاسخ گویی به کار برده است. بقیه روش ها(14 مورد)، روش های اصلی هستند که قرآن آنها را مستقلاً برای پاسخ به شبهات اعتقادی به کار برده است. تنوع روش های پاسخ گویی قرآن به شبهات اعتقادی به دلیل تنوع و گوناگونی موضوعات اعتقادی، شبهات و مخاطبان بوده است. کاربردی سازی الگو و روش های قرآنی پاسخ به شبهات اعتقادی، مبتنی بر شناخت الگویِ قرآنی و روش های آن است. پس از شناخت الگو و روش های قرآنی، اولین شرط و لازمه به کارگیری آنها، شناخت شبهه و دست یابی به درک و تحلیلی صحیح از آن است. در ادامه لازم است بر اساس شناختی که از شبهه حاصل شده، پاسخی دقیق و مناسب برای شبهه تهیه شود، پس از آن باید با رعایت اصول پاسخ گویی و پایبندی به آداب اخلاقی آن، پاسخ مورد نظر را به مخاطب ارائه نمود.
داوود افقی محمد احسانی فر
فضائل و مقامات اهل بیت (علیهم السلام)از جمله موضوعات مهم و مطرح در طول تاریخ فرهنگ اسلامی است. علاوه بر خود اهل بیت(علیهم السلام) که اهتمام ویژه ای به شناساندن و معرفی این مقامات داشتند، بخش بزرگی از جامعه اسلامی به خصوص اصحاب و شیفتگان اهل بیت (علیهم السلام)در جستجو و کنکاش برای فهم و به دنبال آن بازگویی این فضائل بودند، از این رو بخش وسیعی از منابع حدیثی شیعه به نقل و تبیین این مقامات و فضائل اختصاص یافته است. از جمله این منابع کتاب «بصائر الدرجات» صفّار قمّی است. این کتاب از پیشگامان جمع آوری و تدوین روایات مربوط به جایگاه اهل بیت(علیهم السلام) و تبیین مقامات معنوی آنان بوده است، به خصوص در موضوع دانش ها و آگاهی های ویژه اهل بیت. با توجه به این ویژگی، کتاب مورد توجه و عنایت محققان و پژوهشگران قرار داشته و دارد. کسانی که در صدد اثبات فضائل حیرت انگیز اهل بیت(علیهم السلام) هستند از این کتاب به عنوان منبعی سرشار از روایات بازگوکننده فضائل اهل بیت(علیهم السلام) استفاده می کنند، و گروهی دیگر که شیعه را به داشتن اعتقادات غلوآمیز در مورد ائمه متهم می کنند به برخی از روایات این کتاب استناد می کنند. در این میان برخی از محققان که پیرو مکتب اهل بیت هستند به این کتاب به دیده تردید و انکار نگاه می کنند. از جمله صاحب کتاب «مکتب در فرایند تکامل» بسیاری از این روایات، که در کتاب هایی چون کافی و بصائر الدرجات و... نقل شده را حاصل تلاش غالیان و مفوضه دانسته است. نویسنده فوق، بدون آنکه ملاک های روشن و قطعی از قرآن، روایات معتبر و معیارهای عقلی ارائه دهد، صرفاً با پرداختن به مباحث و استنتاجات تاریخی به چنین نتایجی رسیده است. گرچه رویدادهای تاریخی در نحوه شکل گیری فرهنگ، عقائد و... موثر می باشد، اما در مقام سنجش درستی یا نادرستی یک عقیده یا فکر نمی توان به تحولات و وقایع تاریخی تکیه کرد. ظهور و بروز گروه های غلات و مفوضه در دوره هایی از تاریخ امری غیر قابل انکار است اما این مسأله نمی تواند دلیلی باشد برای این که بسیاری از مقامات و فضائل اهل بیت(علیهم السلام) انکار شود، فضائلی که با مبانی و مستندات معتبر قابل اثبات است، بنا بر این برای بررسی این موضوع و روشن شدن حقیقت پایان نامه را در سه فصل سامان دادیم. در فصل اول گزارشی توصیفی از علم اهل بیت(علیهم السلام) داده شده است، در این بخش ویژگی های علمی، مبادی و گستره علوم اهل بیت بیان شده اند. در فصل دوم با عنوان ملاک ها و معیارهای غلو به بررسی چیستی غلو و ارائه ملاک های قرآنی، حدیثی و عقلی اقدام شده است. در فصل پایانی با عرضه روایات به ملاک های استخراج شده از قران، روایات معتبر و داده های عقلی در یافتیم که هیچ کدام از آنها را نمی توان در زمره روایات غلوآمیزی دانست که صفات و خصوصیات غالیانه ، غیر واقعی و به دور از حقیقت را در مورد اهل بیت(علیهم السلام) مطرح می کنند.