نام پژوهشگر: محمد علی مهدوی راد
سیما پیروزفر محمد علی مهدوی راد
امامت بر پایه باور شیعه از اصول دین و چگونگی آن به وحی الهی و نصّ است و مردمان در نصب آن اختیاری ندارند و بنا بر اعتقادات شیعه، آیات قرانی و احادیث بسیاری از سنت نبوی، بر این حقیقت دلالت دارد. مفسران نحله های اسلامی از دیرباز دراین باره به بحث و فحص پرداخته اند، عالمان شیعه آیاتی را برای اثبات مدعای خود با یاری روایات تفسیر کرده اند و عالمان اهل سنت کوشیده اند با نقدها و ایرادهای مختلف چگونگی استدلال عالمان شیعه را در دلالت آیات قرآنی بر امامت و ولایت علوی و اهل-بیت? ردّ کنند. در میان مفسران متاخر اهل سنت، چگونگی رویارویی شهاب الدین سید محمود آلوسی(1217-1270ق) از جایگاه ویژه ای برخورداراست. او ادیب، متکلم و فقیه بلندآوازه ای است که روزگاری جایگاه افتاء داشته و به مفتی بغداد معروف بوده است. آلوسی با آنکه خود شافعی مذهب بود اما گرایش به آرای ابوحنیفه، در آثار او هویداست. وی در مدح سلاطین و وزرای عثمانی مبالغه می کرد، البته علی رغم ارادت آلوسی به اهل بیت?، سیطره عقاید ابن تیمیه و به ویژه شاه ولی الله دهلوی، صاحب کتاب ضد شیعی «تحفه اثنی عشریه»، بر همه آثار و تالیفات او مشهود است. مهمترین آیات الهی مورد استناد امامیه در اثبات اصل امامت، آیات ولایت، تبلیغ، اکمال، صادقین، هدایت، تطهیر، مودّت و مباهله می باشند که شبهات زیادی از سوی اهل سنت در خصوص دلالت آنها وارد شده، نقش آلوسی گردآوری شبهات علمای سلف و ارائه آن با ادبیات معاصر خود، به نسل جدید بوده است، وی در کتاب تفسیر خود «روح المعانی»، ذیل حدود پنجاه آیه، از جمله آیات فوق، به طرح شبهاتی پیرامون اعتقادات شیعه پرداخته است که در پژوهش حاضر شبهات آلوسی در خصوص آیات ولایت و امامت، به دقت تبیین شده و با استفاده از منابع تفسیری، کلامی و روایی شیعه و همچنین جوامع روایی و منابع تفسیری اهل سنت، پاسخ های دقیق و منطقی به آنها داده شده است. واژگان کلیدی: نبوت، امام، امامت عامه، امامت خاصه، ولایت تکوینی، ولایت تشریعی، خلافت و جانشینی، اهل بیت، عصمت، علم الهی
هدی سنوبری محمد علی مهدوی راد
بخش عظیمی از آثار مکتوب تدوین شده در آستانه قرآن را، نگاشته هایی شکل می دهد که با عنوان «علوم قرآنی» شهره اند. در میان علوم قرآنی، عنوان «مبهمات قرآن» بحثی ، مهم و کارآمد در فهم قرآن وآیات آن است. قرآن کریم در لابلای سطور زرین و صفحات نورانی خود از نامها،جایها، جریانها و پدیده هایی سخن گفته است بدون اینکه به گونه مشخص چند و چونی آن ها را رقم بزند مانند: ?وَ وَاعَدْنَا مُوسیَ ثَلَاثِینَ لَیلَهً وَ أَتْمَمْنَاهَا بعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَهً? و ?وَ عَلَی الثَّلاثَهِ الَّذینَ خُلِّفُوا حَتَّی إِذا ضاقَتْ عَلَیهِمُ الْأَرْضُ بما رَحُبَتْ وَ ضاقَتْ عَلَیهِمْ أَنْفُسُهُم? ، از این موارد در اصطلاح علوم قرآنی با عنوان مبهمات یاد می شود که از دیر باز در ضمن تفسیر آیات بوده است و برخی از عالمان آثاری درباره آن رقم زده اند.روشن است که ابهام زدایی از آنچه مبهم نامیده می شود پیش از هر چیز مستند به نقل ها و گزارش ها خواهد بود که پژوهش های انجام شده دربار? مبهمات با تکیه به مستندات و نقل های اهل سنت شکل گرفته است این پژوهش برای ستردن خلأ، اثری مکتوب در این زمینه است که با هدف تبیین و تفسیر مبهمات بر پایه روایات اهل بیت (علیهم السلام) سامان یافته است. «تفسیر مبهمات القرآن» بلنسی که گسترده ترین کتاب در این موضوع است مبنا قرار گرفته و هر آنچه او «مبهم» تلقی کرده است با روایات و نقل های منابع شیعی سنجیده شد، مواردی پذیرفته شده و مواردی دیگر نقد شده و بخش هایی از آنچه در آن کتاب آمده است از نقد رد شده است. این پژوهش نشان داده است که تفسیر مبهمات در مکتب خلفاء غالباً در جهت فضیلت سازی و منقبت سوزی به خامه آمده است و اما آنچه در نکتب اهل بیت (علیهم السلام) شکل گرفته است واقع نمایی دقیق و استوار و سامان یافته است.
مریم کرمی محمد علی مهدوی راد
استوارترین تفسیر از قرآن کریم تفسیری است که در کلام و بیان داناترین مفسران وعالمان به قرآن یعنی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت طاهرش (علیهم السلام) جاری شده و تجلی یافته است. آموزه های تفسیری این، آگاه ترین مفسران، در قالب روایات و احادیث تفسیری به دست ما رسیده، که مشتمل بر روایاتی که شأنی از شئون آیه (قرائت، شأن نزول، تبیین و تفسیر آیه، بیان مصداق و ...) را تبیین کرده و مربوط به کل آیه یا جمله و واژه ای از آن بوده و مستقیما ناظر و متناظر به آیه هستند، ویا در ذیل آیه ای خاص نیامده، اما مرتبط و هم موضوع با آیه هستند. در این پژوهش کوشیده ایم تا با استناد به روایات تفسیری و منبع قرار دادن آن ها، و بهره گیری از دیگر مبادی تفسیری، نظیر تبیین لغوی، مراجعه به نظرات و آراء مفسران، تحلیل عقلی، و هم چنین بهره گیری از آیات قرآنی هم موضوع و مرتبط در مواردی که با مشکل فقر و عدم وجود روایت تفسیری مواجه هستیم، متنی سلیس، روان و مستند در تفسیر آیات به نگارش در آورده، بدین طریق تفسیری با صبغه? روایی و اثری از آیات قرآنی ارائه دهیم. سوره فرقان به حکم آنکه از سورههای مکی است بیشترین تکیهاش بر مسائل مربوط به مبدء و معاد، و بیان نبوت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، و مبارزه با شرک و مشرکان و انذار از عواقب شوم کفر و بت پرستی و گناه است.لذا محتوای این سوره مبارکه و آموزه های بیداری بخش و تنبه آفرین آن را می توان در سه بخش به ترسیم در آورد. بخش اول؛ که آغاز این سوره را تشکیل میدهد با توحید و یگانگی خداوند و نکوهش بت پرستی سخن به میان آمده، آن گاه منطق مشرکان را شدیدا در هم میکوبد، و بهانهجوئی های آن ها را پاسخ میگوید، و قسمت هایی از سرگذشت اقوام پیشین را که بر اثر مخالفت با دعوت پیامبران گرفتار سختترین بلاها و کیفرها شدند، به عنوان درس عبرت، برای مشرکان لجوج و حق ستیز بازگو میکند. بخش دوم؛ این بخش اشاره به این دارد که: مثل کنار هم قرار گرفتن مومن و کافر در هستی چیز نو ظهوری از ناحیه خدای سبحان نیست، و در عجائب صنع او و آیات بیناتش نظائر زیادی دارد، مانند: گستردن سایه و آفتاب را دلیل آن قرار دادن، قرار دادن شب برای پوشش و خواب برای آرامش و روز برای حرکت و ..... بخش سوم؛ این بخش سوره فشرده? بسیار جامع و جالبی از صفات مومنان راستین (عباد الرحمن) و بندگان خالص خدا است که در مقایسه با کفار متعصب و بهانهگیر و آلودهای که در بخش اول مطرح بودند، موضع هر دو گروه کاملا مشخص میشود. استوارترین تفسیر از قرآن کریم تفسیری است که در کلام و بیان داناترین مفسران وعالمان به قرآن یعنی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت طاهرش (علیهم السلام) جاری شده و تجلی یافته است. آموزه های تفسیری این، آگاه ترین مفسران، در قالب روایات و احادیث تفسیری به دست ما رسیده، که مشتمل بر روایاتی که شأنی از شئون آیه (قرائت، شأن نزول، تبیین و تفسیر آیه، بیان مصداق و ...) را تبیین کرده و مربوط به کل آیه یا جمله و واژه ای از آن بوده و مستقیما ناظر و متناظر به آیه هستند، ویا در ذیل آیه ای خاص نیامده، اما مرتبط و هم موضوع با آیه هستند. در این پژوهش کوشیده ایم تا با استناد به روایات تفسیری و منبع قرار دادن آن ها، و بهره گیری از دیگر مبادی تفسیری، نظیر تبیین لغوی، مراجعه به نظرات و آراء مفسران، تحلیل عقلی، و هم چنین بهره گیری از آیات قرآنی هم موضوع و مرتبط در مواردی که با مشکل فقر و عدم وجود روایت تفسیری مواجه هستیم، متنی سلیس، روان و مستند در تفسیر آیات به نگارش در آورده، بدین طریق تفسیری با صبغه? روایی و اثری از آیات قرآنی ارائه دهیم. سوره فرقان به حکم آنکه از سورههای مکی است بیشترین تکیهاش بر مسائل مربوط به مبدء و معاد، و بیان نبوت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، و مبارزه با شرک و مشرکان و انذار از عواقب شوم کفر و بت پرستی و گناه است.لذا محتوای این سوره مبارکه و آموزه های بیداری بخش و تنبه آفرین آن را می توان در سه بخش به ترسیم در آورد. بخش اول؛ که آغاز این سوره را تشکیل میدهد با توحید و یگانگی خداوند و نکوهش بت پرستی سخن به میان آمده، آن گاه منطق مشرکان را شدیدا در هم میکوبد، و بهانهجوئی های آن ها را پاسخ میگوید، و قسمت هایی از سرگذشت اقوام پیشین را که بر اثر مخالفت با دعوت پیامبران گرفتار سختترین بلاها و کیفرها شدند، به عنوان درس عبرت، برای مشرکان لجوج و حق ستیز بازگو میکند. بخش دوم؛ این بخش اشاره به این دارد که: مثل کنار هم قرار گرفتن مومن و کافر در هستی چیز نو ظهوری از ناحیه خدای سبحان نیست، و در عجائب صنع او و آیات بیناتش نظائر زیادی دارد، مانند: گستردن سایه و آفتاب را دلیل آن قرار دادن، قرار دادن شب برای پوشش و خواب برای آرامش و روز برای حرکت و ..... بخش سوم؛ این بخش سوره فشرده? بسیار جامع و جالبی از صفات مومنان راستین (عباد الرحمن) و بندگان خالص خدا است که در مقایسه با کفار متعصب و بهانهگیر و آلودهای که در بخش اول مطرح بودند، موضع هر دو گروه کاملا مشخص میشود.
رقیه شکفته عبد الهادی فقهی زاده
چکیده: تکرار نزول، نزول دوباره ی آیه یا سوره ای است در زمان و مکان دیگری و در مناسبتی غیر از مناسبت نزول اول؛ که توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ابلاغ شده بود، که فقط یک بار به کتابت در آمده است. این نظریه، در برخی از کتب تفسیری و علوم قرآنی، زمانی مطرح شده است که در تعیین سبب نزول یا مکی و مدنی بودن آیه یا سوره ای، دو یا چند روایت که همزمان نیستند ذکر شده است. ملاک قرار دادن؛ نوع تعبیر راوی و صحت سند از جانب طرفداران این دیدگاه در کنار پیش فرض اولیه ی ایشان مبنی بر عدم اجتهاد راویان و عدالت صحابه در بیان سبب نزول، مشکل ظهور روایات مختلف و بعضاً متعارضِ سبب نزول را به وجود آورده است بر همین اساس، به دلیل عجز از ترجیح یکی بر دیگری، یا پرهیز از هر گونه نقد میراث گذشته، بدون آنکه به نقادی متن روایات یا قرائن دیگر توجه داشته باشند همه ی روایات را پذیرفته و قائل به تکرار نزول شده اند، از این رو هدف اصلی ما در این پژوهش تبیین دلایل نفی نظریه ی تکرار نزول و بر طرف کردن تناقضاتی است که بر اثر عقیده به این نظریه ی به وجود می آید بنابر این مجموعه مباحث این نوشتار در سه فصل تنظیم و ارائه شده است ؛ در فصل اول به معنا ی نزول و تکرار نزول اشاره شده است و فصل دوم را به بیان مباحث مطرح در اسباب نزول وعوامل بوجود آورنده ی نظریه ی تکرار نزول، و نیز به روایات متعارض در اسباب نزول و راه های حل تعارض در آنها اختصاص داده ایم و در فصل سوم به آراء موافقان و مخالفان نظریه ی تکرار نزول و نقد و بررسی دلایل و مصادیق مورد ادعای آن پرداخته ایم. کلید واژه ها: علوم قرآن، تعدد اسباب نزول، روایات متعارض، تکرار نزول
عبیر عقیل کاظم قاضی زاده
دراین پژوهش به بررسی موضوع قتال در قرآن و مقایسه آن با اناجیل اربعه پرداخته ایم. نخست رهیافت دین اسلام درباره خشونت را بررسی کرده ایم و دراصول دعوت اسلامی و راه های آن به شیوه هایی چون حکمت ، موعظه وجدال احسن مواجه می شویم . آزادی عقیده ، وعدم اکراه دینی نیز پی گیری شده است ؛ همچنین محدوده قتال در اسلام مهمترین عناوین بحثها را تشکیل می دهد و بیان این نتیجه که قتال در اسلام ماهیّت دفاعی دارد و به عنوان آخرین راه کار در نظر گرفته می شود نیز بحثی درخور اعتنا ست که در این فصل عنوانی مجزا به خود اختصاص داده است . در ادامه در جریان بیان اصالت در روابط بین المللی اسلام به طرح سه دیدگاه پرداخته ایم ؛ اصالت صلح و اصالت جنگ دو دیدگاه مشهور در این مسأله هستند و ما در طرح نظریه جدید ، به بیان اصالت گفتگو و ارائه استنادات لازم در جریان تبیین و دفاع از این نظر پرداختیم . ادامه بحث به بررسی قتل و قتال در اناجیل اربعه اختصاص دارد که در آن نشان دادیم که شعار گسترش دین از طریق شمشیر و خشونت در خصوص مسیحیان قابل انطباق است که آموزه های اناجیل و ابزار مختلف " تنصیر" گواهی غیر قابل انکار بر این مدعا ست . بالآخره ، مقایسه موضوع قتال بین قرآن کریم و اناجیل اربعه مورد بررسی قرار گرفته است . در خاتمه نتیجه کلی بررسی و پژوهش مسئله فوق بیان می دارد که اصالت در اسلام در گفتگو است هر چند که قتال و جهاد بعنوان آخرین راه کار مورد استفاده قرار می گیرد .
ابراهیم نصرالله پور علمداری محمد علی مهدوی راد
تفسیر المیزان به عنوان نمونه کامل یک تفسیر قرآن به قرآن است. از قواعد مهم تفسیری که صاحب المیزان به طور گسترده در تعیین معنای آیات از آن بهره برده، قاعد? سیاق می باشد. روایات نیز حدود یک ششم حجمِ این تفسیر قرآن به قرآن را در برگرفته است. پژوهش حاضر به طور مشخص به بررسی تعاملِ میانِ سیاق با روایات در تفسیر المیزان می پردازد، از این روی در ابتدا به تبیین مسأله پژوهش، اهداف و ضرورت ها و همچنین پیشین? پژوهش پرداخته شد ، آنگاه سیاق و شرایط بهره گیری از آن نزد علامه طباطبایی تبیین شده است که در آن به مباحثی نظیر معناشناسی لغوی و اصطلاحی سیاق، ماهیت سیاق، رابط? سیاق با دیگر دلالت های لفظی، مبانی اصالت سیاق انواع سیاق پرداخته شده است. در مرحله بعد جایگاه و کارکرد روایات تفسیری نزد علامه طباطبایی مورد بررسی قرار گرفت و مباحثی نظیر بررسی حجیت روایات تفسیری نزد علمای شیعه و علامه طباطبایی، نحو? دخالت روایات تفسیری در فرآیند فهم قرآن در المیزان و گونه های روایات تفسیری در آن بیان گردید. در مرحله بعد تعامل سیاق با روایات در المیزان گزارش شده است که در آن به دسته ای از تعاملات نظیر: کارکرد سیاق در ردّ و تأیید روایات تفسیری، روایاتِ ناظر به مباحث علوم قرآنی و تفسیر (اعم از روایاتِ اسباب نزول، مکی و مدنی، نسخ آیات و جری و تطبیق و بطن آیات) و ترجیح آیه یا روایت بر روایت دیگر و ... اشاره شد. بر پایه آنچه گذشت آشکار گردید که علامه طباطبایی علاوه بر استفاد? گسترده سیاق در تعیین مراد آیات، آن را ملاک ارزیابی و صحت و سقم روایاتِ وارد? ذیل آیات نیز قرار می دهد که در مسیر این تعاملات به نوعی، به حکومت و سلط? قاعد? سیاق بر روایات می رسیم.
محمد حسین بهرامی محمد علی مهدوی راد
جامع نگاری احادیث فقهی با نگارش کتب اربعه آغاز شد. از قرن یازدهم کتاب وسایل الشیعه مرحوم حر عاملی? توانست به عنوان مهمترین مرجع روایی فقها جایگزین کتب اربعه شود. در دوره معاصر نیز آیت الله بروجردی? با اشاره به کاستی های وسایل، طرح نگارش جامع احادیث شیعه را درانداخت. در این تحقیق تلاش شده است تا ابعاد مهم نگارش جوامع حدیثی فقهی در این دو کتاب مورد بررسی قرار گیرد. به همین جهت ابتدا این ابعاد به اختصار معرفی شده و سپس اشاره کوتاهی به سیر تاریخی آنها در کتب اربعه و سایر جوامع پیشین شده است. پس از آن به تفصیل به بررسی این ابعاد در کتابهای وسایل الشیعه و جامع احادیث شیعه پرداخته شده است. اولین مساله مورد بررسی، مصادر این دو کتاب است. کتابهای منبع و مورد استناد در این دو کتاب، جایگاه مصادر اهل سنت در روایات این کتابها، و ذکر فهرستی از آیات الاحکام از مباحث مورد اشاره در این زمینه است. مساله دوم شیوه تبویب است. ساختار دسته بندی مطالب فقهی در این دو کتاب، عناوین ابواب و ساختار داخلی هر باب در این بخش مورد بررسی قرار گرفته است. شیوه تعامل با پیچیدگی های ناشی از مختصر سازی در اسناد جوامع پیشین از قبیل اضمار، اشاره، تحویل و تعلیق و روش های جدید به کار گرفته شده در این دو کتاب سومین محور بررسی است. میزان دقت در نقل متن روایات و اشاره به تفاوت های هرچند جزئی مصادر مختلف نیز چهارمین مساله مورد اشاره در این تحقیق است. به عنوان پنجمین مساله نیز تقطیع های کتاب وسایل و شیوه تعامل جامع احادیث با این موارد مورد بررسی قرار گرفته است. موضوع شناسایی روایات متحد و روش شناسی دو کتاب در این باره که برای اولین بار در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته نیز آخرین مساله مورد اشاره در شیوه تدوین این دو کتاب به عنوان دو جامع مهم حدیثی است.
فاطمه سادات میرهاشمی شادی نفیسی
عصمت انبیا (علیهم السلام) یکی از مباحث جدی و با سابقه در حوز? مباحث اعتقادی کلامی است که تقریباً هم? فرق اسلامی اصل وجوب آن را پذیرفته اند و تنها درجزئیاتی چون محدوده و زمان آغاز آن اختلافاتی وجود دارد. اولین جایی که این اختلافات خود را نشان می دهد، تفسیر آیاتی است که ظاهر آنها با مسئل? عصمت ناسازگاری دارد. در این تحقیق سعی بر این است که معنای این گونه آیات با توجه به روایات فریقین پیرامون آنها، به دست آید. در بحث نافرمانی آدم(علیه السلام) از نهی خداوند؛ روایات عدم هوشیاری، جبر الهی، فراموشی به هنگام خوردن از درخت، عدم عصمت قبل از نبوت و اشتباه در فهم کامل نهی خداوند را عنوان کرده اند. در بحث از شرک ابراهیم (علیه السلام)؛ برخی روایات ?هذا ربی? را اقراری تلقی کرده و برخی روایات راه حلهایی چون فرض یا انکاری استفهامی بودن آن را مطرح کرده اند. در اتهام کذب ابراهیم نیز؛ روایاتی ?إِنِّی سَقیم? را از معاریض کلام، یا تقیه ای دانسته و قصد اصلاح و یا وجود شرط محال در ?بَلْ فَعَلَهُ کبیرُهُمْ هذا? را مانع دروغ قلمداد کرده اند. روایاتی دیگر نیر هر دو سخن را دروغ انگاشته اند. در مبحث قتل نفس توسط موسی (علیه السلام)؛ روایات، غیر عمدی بودن قتل و یا مامور بودن موسی به آن را عنوان کرده اند. و دربار? نسیان عهد توسط موسی در همراهی با عالِمِ الهی؛ برخی روایات آن را به معنای فراموشی(ضد ذکر) و برخی آن را به معنای تَرک عهد و یا از معاریض کلام تلقی کرده اند. پیرامون قضاوت داود (علیه السلام) میان دو خصم؛ روایاتی اسرائیلی دلیل استغفار او را گناهی که در حق «اوریا» مرتکب شد عنوان کرده و روایاتی نیز دلیل آن را تعجیل در صدور حکم بیان کرده اند. دربار? سلیمان (علیه السلام) و برگزیدن علاقه به اسبها بر ذکر پروردگار؛ روایاتی اسرائیلی اذعان دارند که سلیمان اسبها را به انتقام اینکه او را از نماز بازداشتند به هلاکت رسانید. روایاتی نیز کشتن اسبها برای انتقام را قبیح تلقی کرده و ماجرا را این طور حکایت کرده اند که سلیمان اسبها را برای شرکت در جنگی بازدید می کرد که وقت نماز گذشت و خواست که خورشید را بازگردانند تا نماز را در وقتش بخواند. همچنین دربار? انابه و بازگشت سلیمان در پی فتنه و افتادن جسد بر تختش؛ برخی روایات اسرائیلی، گناه سلیمان را کشتن اسبها و یا تمایل قلبی به یکی از طرفین دعوا در داوری اظهار کرده و برخی روایات دیگر گناه او را نگفتن «انشاء الله» در تصمیمش تلقی کرده اند. برخی روایات نیز حاکی از ترس سلیمان بر جان فرزندش از شر شیاطین و غفلت از اراده پروردگار است. پیرامون همّ یوسف (علیه السلام) به انجام عمل قبیح؛ روایاتی همّ وی را اراده و تصمیم به انجام عمل معنا کرده و برخی روایات به شدت چنین همّی را رد کرده اند، روایتی نیز قصد او را ضرب و قتل بیان کرده است. و در بحث از طولانی شدن حبس یوسف به عقوبت استمداد از غیر خدا؛ روایاتی به طرق متعدد در میان فریقین علت باقی ماندن چندین سال? یوسف را در زندان، عقوبت الهی برای استمدادش از غیر خدا تلقی کرده اند. روایات شیعی غالباً عملِ به ظاهر گناه آلود را به گونه ای تاویل کرده اند که گناه بودن آن نفی شود، اما در روایات اهل سنت که اکثراً موقوف یا مقطوعند اهتمامی به نفی گناه وجود ندارد. در راستای روایات، برخی تفاسیر اهل سنت به شرح ظاهر آیه بسنده کرده و از انتساب گناه به نبی خدا ابایی ندارند. اما تقریباً همه تفاسیر شیعی با توجه به روایات و یا حتی فراتر از آنها و با تکیه بر عقل، به تنزیه ساحت انبیا از گناه پرداخته اند.
امیر احمدنژاد محمد علی مهدوی راد
کتاب آسمانی قرآن در موارد متعددی سرزنش هایی را متوجه مخاطبان گوناگون خود، از جمله خاتم الانبیاء(ص) کرده است. این سرزنش ها که در اصطلاح عتاب نامیده شده اند، در مورد انبیاء پیشین نیز سابقه داشته و برخی جزئیات آن در قرآن گزارش شده است. در مورد انبیاء این عتابها به خاطر دلالت ضمنی شان بر وقوع خطا از جانب متکلمان مورد دقت و حساسیت قرار گرفته و تقریبا همگی آنها تأویل آیات را به نفع تحلیل های عقلی پیشنهاد کرده اند. مفسران نیز در این آیات بسیار تحت تأثیر متکلمان بوده و از قواعد مختلف تفسیری، نظیر قاعد? کنایی بودن یا عمومیت خطاب یا عدم دلالت نهی بر وقوع و...، برای توجیه آیات عتاب بهره گرفته اند. این در حالی است که مبانی غالب این قواعد روشن نشده و در مقام بررسی قابل دفاع نیستند. بررسی آیات قرآن نشان می دهد تعداد این عتابها قابل توجه است و به خصوص با توجه به عتابهایی که به سایر انبیاء وارد شده، نمی توان به راحتی از ظاهر آنها چشم پوشید. با توجه به آیات قرآن و روایات وارده، می توان با تحلیلی قرآنی عتابهای قرآن را در جهت مسیر تربیتی ای دانست که مقام رب العالمین نسبت به پیامبران خویش داشته و آنان را به عنوان اسوه ی سایر انسانها، هدایت کرده است. بخشی از این روند تربیتی از طریق وحی ای است که در قرآن منعکس شده و یکی از روش های آن عتاب پیامبر است. با بررسی آیات قرآن و کمک روایات می توان به ویژگی هایی رسید که قرآن قصد اصلاح آن در وجود پیامبر را داشته است و طبق آن می توان آیات عتاب را در چهار دست? عتاب به خاطر مدارا و استحیاء، عتاب به خاطر علاق? زائد الوصف به هدایت، عتاب در جهت تثبیت و تهییج و عتاب در راستای تعلیم، طبقه بندی کرد. دقت در این ویژگی ها نشان می دهد این خصوصیات، همگی صفاتی کمالی اند که تنها به خاطر جایگاه خاص نبوت باید در محدوده ای خاص مهار شوند.
نرجس غلامی محمد علی مهدوی راد
چکیده «عفو» از جمله مهمترین آموزه های اجتماعی قرآن کریم است با نقش آفرینی سترگی در حیات اجتماعی انسان. این پژوهش به آهنگ تحلیل و گزارش آثار اجتماعی و فردی «عفو» در حیات انسانی،در آغاز به تبیین لغوی و اصطلاحی عفو می پردازد. با هدف تبیین عوامل و زمینه های عفو از ایمان، صبر، اراده قوی، توجه به غفران الهی، باور به قیامت سخن می رود، سلامت روانی، آرامش وآسایش، عزت واحترام یافتن انسان در روابط اجتماعی، پیروزی در گردونه های زندگی با رحمت الهی که شامل انسان می شود و عروج به مقام صابران و پرواپیشگان که پس از زدوده شدن آثار حرکتهای ناهنجار و مآلا پاداش بسیار و با فرآیند رهایی از عذاب الهی در جایگاه آثار فردی عفو تحلیل شده است و بالاخره آثار اجتماعی است با عناوینی چونان ستُردن بدیها و زشتی ها در جامعه و فرآهنگ آوردن مهر و محبوبیت ها و زدودن جهالت ها با فرآیندی از اصلاح جامعه و استوار سازی پایه های جامعه . در حرکت انسان به سوی ابدیت با آموزه های تحول آفرین انسانی حرکت انسان به آسیب هایی دچار می شود بدین سان در بخش پایانی پژوهش به آسیب های اجتماعی و فردی عفو پرداخته شده است. کلید واژه ها: عفو، جامعه ،فرد ،آثار .
محمدهادی امین ناجی محمد علی مهدوی راد
باسمه تعالی چکیده علامه محمدتقی مجلسی، فقیه، محدث و عارف بزرگوار دوره صفویه ،دارای آثار متعدد علمی از جمله شروح فارسی و عربی بر کتاب من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق است. وی در دو کتاب لوامع صاحب قرانی و روضه المتین و سایر آثار حدیثی خود با بهره گیری از آیات قران کریم، احادیث اهل بیت، تاریخ، لغت و .... احادیث اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم را توضیح داده و آنها را تبین کرده است. هدف از تالیف این رساله دستیابی به مبانی و روش های فقه الحدیثی مجلسی اول است، بنابراین در فصل اول مشتمل بر کلیات و ادبیات تحقیق، واژه شناسی عنوان رساله را به طور کامل بررسی و توضیح داده ایم. سپس در فصل دوم برای دستیابی به ویژگی های شخصی مجلسی و شخصیت علمی، فرهنگی او فضای فرهنگی، اجتماعی و علمی دوران صفویه را به اندازه ضرورت و نیاز ارزیابی و تحقیق کرده ایم. در فصل سوم؛ ضمن معناشناسی و ارائه تعریف از مبانی، قواعد و روش؛ مبانی فقه الحدیثی مجلسی را از میان آثارش استخراج و در سه یعد مبانی اندیشه و اعتقاد, مبانی پذیرش روایات و مبانی دلالت روایات دسته بندی و توضیح داده ایم. در فصل چهارم؛ فصلی است که به قواعد فهم احادیث از دیدگاه مجلسی در دو گروه قواعد عام و قواعد خاص در فهم احادیث بدین شرح پرداخته شده است. قواعد عام عبارتند از: قواعد ادبیات عرب، قواعد حدیثی شناسی و قواعد منبع شناسی. قواعد خاص در فهم حدیث مشتمل بر قواعد خاص برای فهم احادیث مرتبط با قرآن؛ قواعد خاص برای فهم احادیث کلامی و قواعد خاص برای فهم احادیث فقهی و اصولی. در فصل پنجم به روش ها و راه های فهم هر حدیث به صورت دقیق و جزیی با بهره گیری از علوم (دانش های) ادبی، بازیابی یا خانواده حدیث و سند و طریق شناسی (تصحیح سند) اشاره و توضیحات لازم ارایه شده است. در فصل ششم یکی از موضوعات مبتلا به در فقه و حدیث شیعه یعنی ؛ تقیه، را با شیوه بررسی موضوعی به طور کامل و مستوفی بررسی و ارزیابی نموده ایم تا توانمندی مجلسی در ارائه مباحث به صورت موضوعی مشخص شود. در بخش نتیجه گیری از مجموع فصول ضرورت تمایز بین مبانی، قواعد و روش های فهم حدیث اثبات شده است. ضمنا هریک از موارد مذکور به خودی خود دارای اهمیت و از دیدگاه مجلسی از تقسیم بندی های فراوانی برخوردار است که به تفکیک در رساله به آن اشاره شده اشت. کلید واژه:
محمد رضا آرمیون محمد علی مهدوی راد
بررسی تاریخی جریان حدیثپژوهی، ادعای اخباریان مبنی بر جدید و قدیم داشتن این تفکر را تأیید میکند و اخباریگری به عنوان منش واحدی در بین بزرگان این دو گروه شناخته میشود. انگیزهی اصلی این جریان، بازسازی جایگاه روایات اهلبیت ^ در علوم دینی، بوده است. زاویهی بحث در این تحقیق، بررسی ادعای مشهور مبنی بر عدم پذیرش ظواهر قرآن، از سوی عالمان این جریان است. ما در این پژوهش برخلاف این شهرت به نتیجه رسیدیم که این انتساب درست نمیباشد و رمز این دستاورد را در تفکیک اظهارات بزرگان این گروه در فقه و تفسیر دانستهایم. غفلت از شناسائی جریانهای هم عصر اخباریان جدید، سبب شده که جهت تندی سخن آنان در رابطه با فهم قرآن، دانسته نشود. رویکردهای عقلی و عرفانی در آن روزگار شیوع یافته بود و آنها این مسأله را در ارتباط با قرآن خطرناک میدیدند. بر این اساس ادعا این است که اخباریان در رابطهی با قرآن دو دغدغه داشتهاند؛ اول اینکه در فقه نباید آیات الأحکام را با صرف اتکا به عقل، بدون در نظر گرفتن روایات، مطرح ساخت. دوم اینکه در تفسیر نیز نباید به تأویلات عرفانی با تکیه بر کشف درونی، وارد شد. این نگرانی اخباریان نسبت به قرآن، هیچ ارتباطی با پذیرش و یا عدم پذیرش ظواهر قرآن ندارد و عالمان بزرگ این مکتب ظواهر قرآن را قبول دارند. این ادعا بر ظاهر سخنان آنان استوار است ولی این، به معنای این نیست که اخباریان جدید دارای تفاوت و سطوحی در تعامل با قرآن نیستند. در راستای اثبات این ادعا ما معتقدیم که ابتدا تأثیر گذاری این مکتب، در دو بخش تعامل با قرآن و تعامل با روایات، باید از هم تفکیک شود که این تفکیک موجب این خواهد شد که نقد آنان در بخش قرآن، به درستی صورت پذیرد. بعد از آن، لازم دیده شد، برای دستیابی به ارزیابی صحیح، هر یک از آنان در سه سطح تند و میانه و اخبارگرا در نظر گرفته شوند تا تفاوتهای گوناگون آنان در ارتباط با قرآن به خوبی مشاهده گردد. این ساختار نمودار گونه، امکان سنجی تفسیر قرآن را در نظر هر یک از بزرگان آنان، نمایان نموده است. نکتهی مهمیکه امتیاز این پژوهش قلمداد میشود، این است که این نقد و بررسی و بیان دیدگاهها ، متکی و مستند بر متون و عبارتهای بزرگان نامبرده در این تحقیق میباشد.
امیرعطاالله جباری محمد علی مهدوی راد
چکیده محمد بن سنان از اصحاب امامان کاظم، رضا و جوادع است. از او 975 روایت در کتب اربعه نقل شده است که وی را در زمر? روایان پر حدیث شیعه قرار می دهد. دربار? او نظرات متضادی وجود دارد؛ به گونه ای که برخی دانشمندان تضعیفش کرده و به مجرد حضور نامش در سند حدیث، آن را ضعیف و غیر قابل استناد می دانند. در مقابل، دانشمندان دیگر با بیان ادله و شواهدی، تضعیف او را نادرست و وی را از اصحاب ویژ? ائمه ع به شمار می آورند؛ از این رو بایسته است جایگاه و شخصیت رجالی او را روشن کنیم. با بیان دیدگاه های دانشمندان رجال دربار? محمد بن سنان و تحلیل دلائل تضعیف و توثیق او و ارائه دلائل و شواهدی تازه، نادرستی اتهام ها و توثیق وی را به نظاره می نشینیم. آن گاه با ارائه دلائلی مشخص می کنیم که روایات هر راوی بیانگر دیدگاه های اوست، و می توان از راه روایت ها به اندیشه ها و اعتقادات هر راوی پی برد؛ بنابراین با مراجعه به روایت های محمد بن سنان از دیدگاه ها و اندیشه های او آگاهی می یابیم. به این منظور، به روایات اخلاقی و فقهی ابن سنان در کتب اربعه مراجعه کرده، نشان می دهیم که او انسانی پای بند به احکام و دستورات عملی دین و فردی شریعت مدار بوده است. در ادامه با بررسی روایت های اعتقادی محمد بن سنان در منابع و جوامع متقدم حدیثی شیعه که روشن شدن دیدگاهش در موضوعات گوناگون کلامی و اعتقادی را در پی دارد، نادرستی اتهام غلو به وی ـ که اصلی ترین دلیل تضعیف اوست ـ آشکار می شود. آن گاه با جستاری در این آموزه های اعتقادی، مشخص می کنیم که دیدگاه سایر اصحاب جلیل القدر و ثقه، با نظرات او هم سو بوده و در یک راستا قرار می گیرد. در پایان نیز با جمع بندی نتایج به دست آمده در این پژوهش، در کنار نشان دادن جایگاه ممتاز محمد بن سنان نزد امامان و اصحاب خاص ایشان، توثیق و جلالت قدر او و دیدگاه های درست او را نتیجه می گیریم.
محبوبه بنی اسد محمد علی مهدوی راد
واژ? امامت در اصل به معنای مطلق «پیشوایی» است و در فرهنگ اسلامی ـ سیاسی شیعه، بیشتر بر مصداق خاصی از آن اطلاق می گردد و آن رهبری عالمانه، دردمندانه و دلسوزان? امّت، در تمام شوون اجتماعی، چه فکری، چه سیاسی و ... است. و مفهوم حرکت و پیش روی، پیش گامی و پیشاهنگی در خطّی که مردم حرکت می کنند، در کلم? امام وجود دارد. امام گوهر یکتای روزگار خویش است، و امـامـت ، عهد و پیمانی است بین خداوند عزّوجلّ و مردانی که از پیش، برای این امر عظیم مشخّص شده اند. این عقید? بنیادین در میان مباحث اساسی کتاب جامع، واقعگرا و روشنگر نهج البلاغه که خود از زبان یکی از حلقه های زنجیر? الهی امامت صادر شده، دارای مقامی درخور است و حضرت در تبیین این شاهرگ حیاتی جامع? اسلامی بسیار کوشیده اند. تتبّع زوایای مختلف امامت در نگر? قرآنی امام علی (علیه السلام) گویای رابط? عمیق نهج البلاغه با قرآن است و پژوهشی است در مسأل? امامت، با رویکردی جدید که کارکرد امامت، به عنوان عنصر حرکت دهند? امّت در متن اجتماع را بازگو می نماید. امامت از دیدگاه نهج البلاغه بصورت یک مفهوم یک بُعدی مطرح نمی شود، بلکه مجموعه ای پیچیده، چند بُعدی و تشکیل یافته از عناصر مختلفی است که تا هم? آن ابعاد و عناصر در جامعه عینیت نیابد، امامت به معنی واقعیش در امّت پیاده نخواهد شد امامت، ازسویی در ساختاری پیچیده و حسّاس، با امّت مرتبط می شود و از دیگر سو در ابعادی پیچیده تر، با خدای جهان آفرین ارتباط پیدا می کند. منشأ امامت مطابق نصوص قرآن و روایات به ویژه نهج البلاغه، الهی است و علم اراد? بشری را راهی در آن نیست. این ویژگی مکتب تشیع را نشان می دهد که رابطه امت با آسمان را از طریق امام، وحیانی دانسته است. برهمین اساس تمسّک به دو ثقل جدائی ناپذیر قرآن و عترت ـ که ثقل اکبر برنام? سعادت است و ثقل اصغر پیاده کنند? دستورات وحیانی ـ و حفظ این دو گوهر گرانسنگ، ضامن نجات بشریت از وادی اوهام و ضلالت است، بویژه اینکه در نهج البلاغه خصائصی برای امامان معصوم که از سلال? پاکان عالمند، برشمرده شده ـ از حجّت و نعمت و رحمت ربّ العالمین بودن ایشان گرفته تا هدایت و علم و کمالات و فضایل خاصّه ای که این ترجمان های والای وحی ربّانی در خود دارند ـ است. با کنکاش در جایگاه امام در عینیت جامعه از نگاه نهج البلاغه، این حقیقت را درمی یابیم که جامعه بدون امام به جائی نمی رسد و چنانچه امام وارسته ـ ای که عملکردش تداوم حرکت بیدارگرایان? انبیاست ـ نباشد وحدت، عدالت، امنیت، معنویت، قداست و بسیاری دیگر از مفاهیم بلند از جامعه رخت برمی بندد. اگر حضور و عملکرد حکیمانه و عالمان? امام به عنوان قطب و کانون استوار اجتماع و عنصر محرّک آن در صحنه های مختلفی که در اجتماع بروز می نماید از سویی و ذکاوت، بصیرت، واقع نگری و آینده نگری های ایشان و هم چنین سیاست های صحیح اتخاذ شده از جانب ایشان با چاشنی اقدام جسورانه و مقتدرانه در رویارویی با انحرافات و فتنه های بزرگ در عرص? اجتماع از دیگر سوی نباشد، امّتیان سرگشته و گم کرده راه، بی هیچ پناهگاه مستحکمی که بدو روی آرند و هیچ معیار و میزان تمام عیاری که اقوال، رفتار و کردار وی را سرلوح? خویش ساخته و بعنوان سمبلی کمال و تمام به وی تأسّی جویند، می مانند. امّت و امامت نظامی اجتماعی را تشکیل می دهند؛ نظامی الهی، خدامحور، متحد، هماهنگ و هم مسلک. ستون فقرات چنین نظام والا و ارزشمندی را دیانت و عدالت تنظیم مینماید، امام و رهبر قطب الهی حرکت چنین اجتماعی است، هم? حرکتها، ایدهها، آرمانها در سمت و سوی اراد? انسانی والا و الهی به نام امام و رهبر است. در این نظام امام و مردم در برابر هم ملزم به رعایت حقوقی هستند که ضامن بقای آن هاست. از جمله حقوق امام بر امت، حق شناخت حجت زمانه، مودت و ولایت نسبت به او و اطاعت بی چون و چرا از اوست. تمامی مواردی که در سطور پیشین برشمردیم با تتبّع و تفحّص در کتاب ارزشمند نهج البلاغه و با بهره گیری از بارقه های کلام قرآنی مولا به دست می آید. در پایان بیان این نکته ضروری به نظر می رسد که با بررسی نقش اهل بیت (علیهم السّلام) در عینیّت جامعه، به مدل و سبک رفتار آنان می توان در جامع? کنونی تأسّی کرد و تبیین آن را به مهمترین آبشخور مفاهیم بلند قرآنی یعنی نهج البلاغه، این کتاب جاودان? روشنگری که در واقع تفسیر آیات روح بخش کلام الله است، سپرد
علی محمد سویزی علی راد
روش تفسیری علامه طباطبایی در المیزان، قرآن به قرآن اجتهادی است. بدین معنا که ایشان با بهره گیری از آیه ای، دلالت آیه ی دیگر را روشن می سازد. قبل از ورود به شناخت روش مفسر، باید به شناسایی مبانی او پرداخت. مبانی علامه از دو طریق یافت می شود: یک) سخنان و نوشته های ایشان دو) تحلیل و بررسی نمونه های تفسیری. با مطالعه-ی نوشته های ایشان می توان برخی مبانی عمومی جهت تفسیر قرآن را یافت. اما با تحلیل و بررسی نمونه های تفسیری رهیافت های متعددی حاصل می شود. که این رهیافت ها ناظر به عرصه ی تخصصیِ روش تفسیری ایشان است. رهیافت های مذکور عبارتند از: یک) شناخت مبانی دو) اکتشاف ویژگی های روشی، که وصف قرآن به قرآن اجتهادی، در هر رهیافت مشترک است. بنابراین بهترین راه برای شناخت مبانی و روش شناسی، تحلیل و بررسی نمونه های تفسیری است. زیرا با بررسی و تحلیل نمونه های تفسیری، ویژگی های روش مذکور و همچنین مبانی مفسر در آن روش روشن می شود. در پژوهش حاضر نیز با استمداد از این شیوه برخی مبانی و ویژگی های تفسیر قرآن به قرآن اجتهادی در المیزان اکتشاف گردید. استقلال قرآن، هدفمندی و تناسب آیات و سوره های قرآن، عدم پذیرش مطلق قرائت رایج، بلاغت واژگانی و ساختاری قرآن، زبان معارفی قرآن از جمله ی مبانی، و تبیین آیه در نظام معنایی قرآن، استفاده از آیات معیار، معنا شناسی اجتهادی و روشمند، رویکرد سیاق مدار به آیات و سنت محوری در روش تفسیر از ویژگی های روش قرآن به قرآن اجتهادی در المیزان است.
روح الله شهیدی محمد علی مهدوی راد
مکتب نصّ گرای قم و مکتب عقل گرای بغداد با توجه به اختلاف روش و منبع تحقیق، در نظام امامت پژوهی، زیر شاخه ها و ملازمات آن به ویژه علم و عصمت و غلو اختلافات و تمایزهایی دارند. این اختلافها در تبیین و ارزیابی روایات نیز ثاثیر داشته است. قمیان بر پای? احادیث و نصوص معتقد بودند که امام محور تعادل عالم تکوین و تشریع است و در راستای ایفای این نقش از منابع علم متعدّدی چون توارث، تحدیث، توسّم و فراست بهره می برد و علوم مختلفی را چون علم به دین، رخ دادهای آینده، باطن افراد و غیره در اختیار دارد. امّا بغدادیان از منظر عقلی، امام را لطفی در راستای تقرّب بندگان به طاعت خداوند می دیدند و بر این اساس منابع علم امام را نوعاً به توارث فرو کاسته و علم او را به حوز? احکام و سیاست ویژه می ساختند. پذیرش روایات منابع و گستره های علم امام و فهمِ ظاهر گرایان? آنها از سوی قمیان و عدم پذیرش برخی از روایات منابع علم، تخصیص روایات عامّ علم امام به حوز? احکام، حمل روایات دالّ بر آگاهی امام از آینده، بواطن و ... بر معجز? امام و نه یک صفت ضرور و همیشگی برای امام از سوی بغدادیان، بازخورد مبانی کلامی پیش گفته در مطالعات حدیثی دو مکتب است. در مسأل? عصمت نیز هر چند قمیان امام را از عیوب ظاهری و گناه معصوم می شمردند ولی سهو در اعمال عبادی را بر او جایز می دانستند. بغدادیان هم در عین باور به عصمت امام از گناه و برخی از عیوب ظاهری، او را مطلقاً از سهو در عبادات مبرّا می دانستند. هر دو مکتب روایات منافی با عصمت امام از گناه را باطل انگاشته یا آن را به گونه ای توجیه و تأویل می نمایند ولی در موضوع عصمت امام از سهو، قمیان افزون بر پذیرش صدور روایات سهو النبی، در موجّه ساختن آن نیز سعی بلیغ دارند ولی بغدادیان این روایات را نقد و ردّ می کنند. هر دو مکتب باور به الوهیّت و ربوبیّت ائمه را از شاخصه های غلو در ذات می دانند و در نقد یا توجیه روایاتی که به صراحت بر این امور دلالت دارند، می کوشند. امّا در تعیین مصداق روایاتی که لازم? معنایی آنها به چنین غلوی می انجامد، همداستان نیستند. پذیرش روایاتِ عوالم پیشا خلقتی و توجیه مسائل مختلف با بهره گیری از آن و قبولِ روایات سهو النبیّ از سوی قمیان و ردّ پاره ای از روایات مربوط عالمهای پیش از آفرینش، متّهم کردن راویان ناقلِ آنها، تأویل پاره ای دیگر از این روایات و ردّ احادیث سهو النبی از سوی بغدادیان نمونه ای از این اختلاف است. افزون بر این بغدادیان ثابت ماندن تعداد روزهای ماه رمضان را از شاخصه های غلات می دانند، حال آنکه قمیان این روایات را نقل کرده و در صدور آن شکّی به خود راه نمی دهند. تعیین مصداق راویان غالی بر اساس معیارهای پیش گفته نیز از موارد اختلاف میان قمیان و بغدادیان است. بغدادیان بحث غلو در صفات را نیز به غلو در ذات افزوده اند و معتقدند ضروری و همیشگی دانستن علم امام به رخ دادهای آینده، باطن افراد، زبانها و... معتقد باشد، غلو است و منابع حدیثی در بردارند? این مطالب را نقد می کنند، حال آنکه قمیان روایات دالّ بر این علوم را به راحتی پذیرقته، منابع در بردارند? آن را مورد استناد قرار می دهند و جزء باورهای بنیادین ایشان است. قمیان و بغدادیان اباحی گری را شاخص? عملی غلات می دانند ولی در برابر مستند آن، یعنی احادیثی که اصل دین را معرفت اهل بیت و دشمنان آنها می دانند، عملکردی متفاوت دارند. قمیان با اعتقاد به اصالت باطن در دین و ملازم? جدایی ناپذیر ظاهر با آن، این روایات را می پذیرند، امّا بغدادیان این روایات و مآخذ آن را ردّ می کنند.
حسین سیاح گرجی محمد علی مهدوی راد
بی گمان سترگ ترین اندیشناکی آدمی، در جملگی دورانها و سامانها، چگونگی سرنوشت و فرجام کار او است. در این میان آسمان باوران را نگرانی افزون تر است؛ چه مرگ از نگاه ایشان پایان کار نیست و آدمی را در سرای دیگر، زندگی دیگر و جاودان است. پرسش سرینه آنان این است که برای خوشبختی در جهان بازپسین چگونه باید بود و چه باید کرد؟ کارگزار و کاردار آفرینش، که از این سترگ ترین پرسش آدمی زاده آگاه بود، آیین خویش را با پیامبران خویش گسیل داشت تا پاسخ آن فراهم آید. اسلام، فرجامین و برترین نمود آیین ایزدی است؛ از این رو بهترین پاسخ را برای بشر گرد آورده است، اما پرسش دیگر آن است که چنانچه پس از فرو آمدن اسلام، گروهی آن را برنتابند و به فرمان پیام آورش سر ننهند، سرنوشت آنان در دیگرسرای چگونه خواهد بود؟ آیا از آن رو که مسلمان نیستند جملگی دوزخی اند؟ یا از راه آیینهای دیگر نیز می توان رستگار شد؟ آشکار است که هیچ کس را یارای آن نیست که بهتر از قرآن و حدیث چنین پرسشی را پاسخ گوید. نوشتاری که پیش رو است بر آن بوده است تا نگرگاه این دو چشمه پاک یزدانی را در این باره بکاود. گزیده باید گفت که از نگرگاه قرآن و حدیث، اسلام آیین بهی است و از پس فرود آن جملگی آدمیان را، بر هر آیینی که باشند، شایسته و بایسته است تا در برابر پیام آورش کرنش کنند، به او و آیین او باور آورند و فرمان اش را بر دیده نهند و چنانچه دانسته چنین نکنند، ستمگرند و دوزخ سزای ایشان است. آیین خداوندگار یکتا یکی است؛ چه حق را دویی نیست و در هر دوران به فراخور پیامبری که بر او فرود آمده نمودی کرده است؛ از این رو جملگی حق است، ولی پس از برانگیختگی محمد امین ـ درود پروردگار دانا بر او و خاندانش باد ـ دیگر آیینها را دوران به سر آمده و اینک فرمان، فرمان محمد است، ولی با این همه رستگاری تنها از آنِ مسلمانان نیست؛ چه نه این است که رستگاری تنها با راست کیشی فراهم آید. چنانچه کسی آیین خویش را آیین بهی می دانسته و در اندیشه گمان جز این نمی برده و آن را پایبند و فرمانبردار بوده، رستگار است و پاداش کردار نیک خویش را خواهد گرفت؛ نیز چنانچه کسی در دریافت آیینی که پیروی از آن بایسته است کوتاهی کرده، ولی نه از سر غرّه گی و کین ورزی، بلکه از آن رو که ناتوان بوده، رستگار است. ناتوانی او از هر گونه ای که باشد بخشودنی است؛ برای نمونه می توان از ناتوانی در اندیشه، ناتوانی در پیکره، ناتوانی در رفتن به جایی که می توان آموزه های آیین استوار را در آن آموخت یا زیستن در جایی که در آن از آیین پیروی بایسته خبری نبوده و آموزگاری نیامده است تا آن آیین را به مردم بیاموزد یاد کرد.
نرگس خاتون صادقی نیارکی محمد علی مهدوی راد
قرآن کریم برای هدایت بشر و سوق آنها به سمت و سوی سعادت دنیا و آخرت و خارج ساختن آنها از تاریکی ها به روشنایی نازل شده است. پس برای بهره مندی از این دریای بیکران معرفت، لازم است که به تدبیر در آیات بپردازیم و از آن جهت که راهنمای ما در شناخت صحیح مقاصد آیات، تفاسیر هستند و در تفسیر نیز ائمه اطهار برترین افرادی هستند که حق سخن دارند، برای رسیدن به تفسیر استوار و دقیق، تفسیر سوره از نگاه معصومان، نقش آفرینی و اهمیت ویژه ای خواهد داشت. در طول قرون متمادی، عالمان و مفسرانی دانا و آگاه به جمع آوری این روایات تفسیری همت گماشته، و تفاسیر روایی و اثری را سامان داده اند. در تحقیق حاضر، تلاش شده بر پای? روایات وارده از معصومان، به فهم آیات ـ در سطح ظاهر و باطن ـ نزدیک شویم و با توجه به جایگاه بلند سنت در تفسیر قرآن به این مهم نیز بپردازیم که روایات در ذیل آیات تا چه اندازه موضع تبیینی و تفسیری و تحلیلی خواهند داشت. در این پژوهش کوشیده ایم تا با استناد به روایات تفسیری و منبع قراردادن آنها، و بهره گیری از دیگر مبادی تفسیری، نظیر تبیین لغوی، مراجعه به نظرات و آراء مفسران، و هم چنین استفاده از دیدگاه ها و آراء اندیشمندان علوم قرآنی به تفسیر باطنی سور? احقاف و آیات آن نیز بپردازیم. تحلیلی از فضای کلی سوره بر پای? برخی نقلها و نیز طرح موضوعات مهمی چون انذار و یا نگاهی تأویلی به حادث? عاشورا و ... از جمله درون مای? دیگری از سوره است که به آن پرداخته شده است. تعمیم مفهومی آیات چونان قاعده ای در تفسیر کلام الهی از دیگر دستاوردهای این پژوهش است که بویژه در ذیل آی? سی و پنجم، رخ نموده است. بدین سان صفحات رساله تفسیری است از آیات الهی با تکیه بر روایات با توجه به گستره ای که در تفسیر روایی قائلیم.
زهره زنجانچی نیکو شادی نفیسی
اعتبار روایات از جمله مباحث بنیادینی است که عموم مسلمانان به رغم مذاهب گوناگونشان، گرچه در گستر? آن اختلاف دارند، اما اصل آن را با ادل? گوناگون مسلم می دانند. تعیین اعتبار روایات و پذیرش اصالت تاریخی آنها، زیر بنای همه مباحثی تلقی می شود که به نوعی بر حدیث مبتنی است و موضوعات متنوعی را از سیره گرفته تا فقه و تاریخ و عقاید در بر می گیرد. اعتبار روایات و اصالت تاریخی آنها از جمله مباحثی است که از دیر باز نزد خاور شناسان محل تأمل بوده است. تردیدها دربار? اعتبار آن، اما از قرن نوزدهم با مباحث گلدتسیهر به مرحله تازه ای وارد شد و از پشتوانه علمی قوی تری برخوردار گردید. شکاکیت گلدتسیهر را خاورشناسانی نظیر شاخت، کرون، کوک، کالدر و ونزبرو در حوزه های مختلف فقهی، تاریخی و قرآنی پی گرفته و گسترش داده اند. در مقابل مسلمانان نیز کوشیده اند تا به این تردیدها پاسخ دهند و از اعتبار روایات و اصالت تاریخی آنها دفاع کنند. آبوت، سزگین و اعظمی در شمار این عالمان قرار دارند. در این مقابله، البته محققان غربی غیر مسلمانی نیز وجود داشته اند که به طور کامل یا به طور جزئی به نقد شکاکیت مطرح شده پرداخته اند. خاورشناسانی نظیر فوک، قسطر، مورانی، شوئلر، فان اس، ینبل، و موتسکی از این جمله اند. مجادله بین این دو گروه در دهه های اخیر با به کارگیری روش های جدید، رونق تازه ای یافته است. هربرت برگ در کتاب خود با عنوان "تکوین و تکامل تفسیر در نخستین سده های اسلامی: صحت مکتوبات اسلامی از دوره تکوین"، به طرح و نیز تحلیل نظرات این دو گروه از خاورشناسان شکاک و نقاد می پردازد و می کوشد آن چه را که از این پیش فرض و روش و نوع اطلاعات موجب می شود تا این دو گروه، با یکدیگر به توافق نرسند شناسایی کند. موضوع سخن در کتاب تکوین و تکامل تفسیر در نخستین سده های اسلامی, مسأله وثاقت متون روایی به طور عام, و وثاقت روایات تفسیری به طور خاص است. این کتاب در فصول نخست، آرا و نظریات مطرح شده در این باب را به نحوی جامع گردآوری, و چکیده ای را از مطالعات حدیثی در غرب ارائه می دهد. بر اساس میزان شکاکیتی که محققان در مورد حدیث در کل و اسناد به طور خاص نشان می دهند، برگ محققان را در سه دسته، طبقه بندی می کند. با این حال وی نتیجه گیری می کند که "در واقع تنها دو موضع وجود دارد: از یک طرف محققان شکاکی وجود دارند که تصور می کنند در بهترین حالت "اسناد ارزش تاریخی بسیار محدودی دارند"، و از طرف دیگر محققان مسلمان و محققان غربی با شکاکیت کمتر وجود دارند که "اسناد را به لحاظ تاریخی سودمندتر تلقی می کنند". طبق گفته مولف، هیچ موضع میانی بین این دو دیدگاه وجود ندارد و سپس برگ به تجزیه و تحلیل دیدگاه ها می پردازد. برگ در دو فصل این کتاب با استفاده از اظهاراتی که آنها را روشن، اثبات شده یا معمولاً مورد قبول تلقی می کند، در حالی که واقعاً اینگونه نیستند، علیه عقاید محققی استدلال می کند. گاهی هم برگ دیدگاه یک محقق را نادیده می گیرد، در حالی که در مواقع دیگر وی تنها به بخشی از اثر او تکیه می کند و از کنار بقیه بی توجه می گذرد، استدلال های برخی از محققان توسط وی تحریف می شود یا تا حدی به آنها عمومیت بخشیده می شود که خود محققان تمایلی به آن نداشته اند. به علاوه، برگ ادعا می کند که محققان از هر دو جبهه، استدلال هایشان مبتنی بر دور است و بنابراین فقط می توانند سایر محققانی را که پیش فرض های مشترکی با آنها دارند، متقاعد سازند. در این پایان نامه ضمن ترجمه دقیق سه فصل اول کتاب، تا حد امکان به توضیح برخی آرای مطرح شده و در عین حال نقد برخی دیگر پرداخته ایم.
فهیمه سادات حسینی کوهی محمد علی مهدوی راد
چکیده: فهم هر کلامی در درجه اول منوط به فهم لغات وترکیبات آن است و کلام خدای رحمن که از طریق وحی بر محمد مصطفی’ به ما رسیده نیز از این قاعده مستثنی نیست و البته این موضوع، در رابطه با قرآن از جایگاه والاتری برخودار است، زیرا که دانستن معانی مفردات قرآن کریم یکی از ابزارهای لازم برای دانستن معنای آیات وحی الهی است و آگاهی درست و دقیق از معانی الفاظ کلام حق، یکی از شروط لازم و ضروری برای مفسر قرآن محسوب می شود که در نتیجه آن می تواند از کج فهمی و بد فهمی مراد خدای تعالی در امان بماند حضرات معصومین× به عنوان کسانی که مبین و مفسر اصلی قرآن کریم و آشنا به لایه های درونی آنند ، به تناسب موقعیت و شرایط فرهنگی و اجتماعی به تفسیر آیات پرداخته اند. نوعی از این روایات، شرح واژگان قرآن کریم است که به روش های گوناگون( بیان وجه تسمیه، ذکر فروق اللغات، بیان ترادف، تبیین اصطلاحات، وجوه و نظایر و...) صورت گرفته است. در این پایان نامه که تحقیقی در محدوده 10 جزء آخر قرآن کریم است بعد از ذکر مقدماتی در باب اهمیت علم مفردات و نقش اهلبیت^ در تفسیر و همچنین لغت و لهجه ای که قرآن به آن نازل شده است، به گردآوری و طبقه بندی روایات از منابع روایی شیعه و سنی به ویژه اقوال و تفاسیر ابن عباس (از آن جهت که صحابی صاحب زبان و بزرگی است و به تصریح خود ایشان تمام آنچه را که دارد از امام علی× است )پرداخته شده در موارد لازم، روایت و واژه شناسی لغات آن شرح و روش شناسی روایات بررسی و به چند عنوان کلی(تفسیر ظاهری، تفسیر توسیعی، تفسیر ادبی و...) و زیرشاخه هایی مربوطه تقسیم شده و برای هر روش شاهد مثال های نیز از روایات ذکر شده است. کلید واژه ها: دانش مفردات، تفسیر لغوی، روایات معصومین^، روش شناسی. ?
فاطمه حاجی اکبری محمد علی لسانی فشارکی
از همان نخستین قرون اسلامی، اهل لغت، نحویان، مفسران و فقها هر یک بر اساس ذائقه ی خود به بحث قرائات پرداخته اند و ما شاهد کتب فراوانی هستیم که این بحث را منعکس کرده اند. علمای اسلام در مسئله ی تواتر قرائات به دو گروه موافق و مخالف تقسیم می شوند. از مهم ترین دلایل نقد نظریه ی انحصار انطباق روایت حفص از عاصم بر قرائت پیامبر اکرم، قابل جمع دانستن تواتر نداشتن قرائات مختلف با جواز قرائت به هر یک از آنهاست. بررسی نسخه های اصلی برخی از تفاسیر نشان می دهد که، قرائتی غیر از روایت حفص را محور تفسیر خود قرار داده اند، چنانکه در کشاف زمخشری و تفسیر جلالین قرائت ابوعمرو بصری و در منهج الصادقین روایت ابوبکر شعبه بن عیّاش از عاصم محور تفسیر قرار گرفته است. در میان تفاسیر جامع شیعی مجمع البیان لعلوم القرآن از جهت پرداختن به قرائات و منابع گسترده ی آن بی نظیر است. طبرسی در برخی موارد روایت ابوبکر شعبه بن عیّاش را در تفسیر خود متن قرار داده و بر محور آن، موارد اختلافات حفص را با روایت شعبه متذکر شده است. بررسی اختلاف قرائات در مجمع البیان از چهارده روایت مشهور قرائات سبع فراتر رفته و تا قرائات شاذّ گسترش یافته است. با این همه پرداختن به اختلاف قرائات در مجمع البیان، بیشتر رویکرد علوم قرآنی دارد تا تفسیر و عملاً چندان مدخلیتی در تفسیر نداشته است. این پژوهش به تحقیق موارد یاد شده در تفسیر مزبور پرداخته است و نظر به اینکه مفسران در تفاسیر ترتیبی غالباً مباحث مورد نظرشان را در اجزاء نخستین تفسیر می آورند، در این پژوهش، تفسیر شش جزء آغازین قرآن کریم در مجمع البیان مورد بررسی قرار گرفته است
محمد ابراهیم اخوان دردشتی محمد علی مهدوی راد
از آنجا که از سویی پیامبر خدادر طول 23 سال رسالت خویش، بارها بر این امر تأکید فرمودند که تنها راه هدایت پس از ایشان، کتاب خدا و عترت ایشان یعنی اهل بیت × است؛ و از سویی دیگر شرط رهایی از مردن به مرگ جاهلیت، شناخت نسبت به امام هر زمان است که : « من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه » هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است. لذا به منظور فهم بهتر قرآن کریم و نیز فهم کلی تر دین خدا و یافتن راه نجات، معرفت نسبت به امام و مقام امامت، ضروریِ اعتقاد هر مسلمانِ مومن است. بی شک در این رابطه از مهمترین و با ارزش ترین اسناد امام شناسی، حدیث زیبا و پر مغز امام ابوالحسن الرضا ×به "عبد العزیز بن مسلم" دربار? مقام امام است. حدیثی که در آن نه تنها دریافت، بلکه توصیف حتی شأنی از شوون مقام امامت را، فراتر از عقول پرّان عالمان و موجب حیرت حکما معرفی شده است؛ این مقام جایگاهی است که جز به انتخاب و انتصاب از جانب خدای متعال، در هیچ فرد دیگری محقق نمی شود. در این پژوهش، سعی شده است تا عبارات نورانی این حدیث شریف، از لابه لای آیات قرآن، در روشنای احادیث نورانی اهل بیت و نشانه های قرآن یابیده شود و صحه ای بر حدیث نبوی گذارده شود که هر کدام از آن دو ـ یعنی قرآن و اهل بیت ×_ از دیگری خبر می دهند و از هم جدا نخواهند شد. واژگان کلیدی: قرآن کریم، امام معصوم ×، علم، عصمت، انتصاب الهی، حجت، وارث، هدایت
طیبه کولیوند احمد عابدی
چکیده استوارترین تفسیر از قرآن کریم تفسیری است که در کلام و بیان داناترین مفسران و عالمان به قرآن ـ پیامبر(ص) و اهل بیت طاهرش(علیهم السلام) جاری شده وتجلی یافته است در درازای قرنها عالمان و مفسرانی به جمع آوری روایات تفسیری همت گماشته و تفاسیر روایی را سامان داده اند. در این پژوهش تلاش شده تا بر پایه روایات معصومان به فضا و محتوی سوره فتح دست یابیم و از سوی دیگر چگونگی روایات را، بدین معنی که تا چه حدّی تفسیری، تبیینی و تحلیلی داشته، نشان دهیم. بدین جهت برای دستیابی به روایات از دو روش بهره بردیم در روش اول روایات ذیل آیات را از تفاسیر البرهان، نورالثقلین، کنز الد قائق و الدر المنثور سیوطی بیرون کشیده و در روش دوم برای دستیابی بیشتر به روایات مرتبط با آیه از کتاب مستدرک بحار الانوار استفاده کرده و همچنین با استفاده از کلید واژه های مهم آیه و جستجوی فراوان در ذیل آیات مشابه درکل مجموعه قرآن توانستیم روایاتی که به نحوه ی موضع تفسیری وتحلیلی بیشتری از آیات را ارائه می دهند، را بدست آوریم.. در ادامه برای دستیابی به فضا و محتوی سوره با منبع قرار دادن روایات و بهره گیری از دیگر مبادی تفسیری نظیر تبیین لغوی، مراجعه به نظرات و آراء مفسران توانستیم فضا و محتوی سوره را این گونه ترسیم کنیم که این سوره مشتمل بر داستان صلح حدیبیه و حوادث پیرامون آن همچون پیامدهای حاصل از صلح من جمله نعمتهای الهی که خداوند به پیامبر ومومنان اختصاص داده، بیان خصوصیات روحی مشرکین و منافقین، ورود به مکه درآینده نزدیک، برتری دین اسلام بر همه ادیان می باشد که همگی این موضوعات پیرامون محور اصلی سوره یعنی امتنان خدا بر پیامبر و مومنانش می باشد، می گردد. از دستاورد های مهم این پژوهش نشان دادن نقش کار ساز روایات در تبیین و تفسیر آیات سوره می باشد، همچنین توسعه معنایی که معصومین: در گسترش مفاهیم آیات بکار می بردند.. کلید واژه ها: سوره فتح، فضای نزول، روایت تفسیری، تأویلی.
معصومه حسن علایی محمد علی مهدوی راد
اسلام دینی همه جانبه و قرآن ?تبیان کل شیء? است از این رو برای همه مسائل و دغدغه های دنیوی و اخروی بشر، نظری کارآمد و خط و مشیی تعین کننده دارد. نابینایی نیز پدیده ای است که بسیاری از افراد جامعه، مستقیم یا غیر مستقیم با آن در ارتباطند. لذا ما بر آن شدیم تا پژوهشی با عنوان (نابینایی از منظر قرآن و روایات) را به رشت? تحریر درآوریم. نابینایی به معنی "ندیدن چشم"، اعم از کوری دل و بسته بودن چشم سر است. از این رو نابینایی به دو قسم نابینایی دیده و دل تقسیم می شود که محتوای آیات و روایات نیز ضمن تأیید آن، نابینایی حقیقی را کوری دل می دانند. هر فرد ممکن است در اثر عواملی مادی یا معنوی به ابتلای نابینایی چشم سر آزموده شود. عارضه ای که به تصریح آیات و روایات قابل پیشگیری یا درمان دانسته شده است. تکلیف یک فرد نابینا این است که با درک سایر توانمندی های خود، در راستای کمال مادی و معنوی بکوشد و از سویی دیگر حکومت اسلامی و شهروندان آن را مأمور می کند که ضمن درک مشقات آنان، و با نیازسنجی مناسب، در مواقع اضطرار به یاری آنان بشتابند. سپس با بیان منزلت خاص نابینایان نزد خدا ، جزای اخروی آنان را یادآور می شود، تا به آنان امید و انگیز? حرکت داده و اطرافیانشان را به نعمت وجود آنان دلگرم سازد. کلید واژه: نابینایی، کوری، وظایف، چشم، بلا.
رقیه کشاورز نفیسی شادی
اگر چه برخی از تفاسیر قدیمی، مهجور مانده است و تفاسیر جدیدی با رویکردهای مختلف بر سر کار آمده اند، اما بسیاری از این تفاسیر بر پای? تفاسیر قدیمی شکل گرفته است. تفاسیر قدیم از این جهت که می تواند سیر تحول و تکامل تفاسیر را نشان دهد دارای ارزش است. از برجسته ترین تفاسیر قدیمی، تفسیر شیخ طوسی و فخر رازی است. یکی از مهم ترین مباحثی که در تفاسیر از گذشته تا کنون به آن پرداخته شده است مبحث داستان ها است، از مهم ترین داستان ها، قص? حضرت یوسف (ع) است. در گذشته مبحث داستان به صورت مستقل مطرح نبوده است اما مفسران قدیمی به صورت بسیار مفصل ذیل تفسیر آیات آن را به بحث و بررسی گذاشته اند. مبحث داستان ها در دور? معاصر نمودی جدید به خود گرفته است، و به لحاظ ادبی هنری و عناصر داستانی بسیاری مطرح شده است، سور? یوسف نمونه ای مطلوب برای بررسی عناصر داستانی است. مروری بر مهم ترین عناصر داستان از جمله شخصیت، زمان، مکان، در تفسیر تبیان و تفسیر کبیر با توجه به داستان حضرت یوسف نشان می دهد که هر چند شیخ طوسی و فخر رازی، چنین عناوینی را به کار نبرده اند، اما شیوه های مختلف این مفسران در تبیین عناصر داستانی می تواند حاوی این نکته باشد که این مفسران نیز در تبیین این عناصر همت فراوان نشان داده اند. رویکرد فخر رازی و شیخ طوسی در تحلیل این عناصر یک دست نیست؛ به حسب ظاهر فخر رازی بیشتر به بررسی عناصر داستانی توجه دارد. شیخ طوسی سیاق و گفتگوهای رد و بدل شده میان افراد داستان را، در فهم خصوصیات ظاهری از جمله سن افراد موثر می داند، بلکه از نظر فخر رازی گفتگو و تقدم و تأخر گفتگو، راه را در تحلیل شخصیت و افکار و احساس و واکنش افراد در برابر حوادث فراهم می کند. همچنان که در بررسی عنصر مکان و زمان، نیز به اهداف قرآن از ذکر زمان و مکان بسیار توجه دارد، این رویکردهای فخر رازی با آن چه نزد معاصران دربار? عناصر داستانی مرسوم است کاملاً منطبق است. اما شیخ طوسی بسیاری از این مباحث را حول بحث های لغوی پرورانده است. اما یادداشت هایی اتفاقی که در مورد اهداف قرآن از ذکر زمان و مکان در آن مندرج است نیز روش کار شیخ طوسی را جالب توجه نشان می دهد. با این همه، روشی که شیخ طوسی و فخر رازی نیز در تحلیل داستان در تفاسیر خود به کار گرفته اند با توجه به ظاهر و باطن آیه است، که این تلاش آن ها در چند روش عقلی، استنادات قرآنی و روایی خلاصه می شود. مباحث عقلی این دو تفسیر بسیار گسترده است، که خود به چند روش ادبی، توجه به گفتگوها و توجه به رابط? علی و معلولی قابل تقسیم است. در قسمت روایات بیش از همه بحث اسرائیلیات است. در تفسیر تبیان بسیاری از اسرائیلیات وجود ندارد و مواردی هم که وجود دارد مفسر در برابر اسرائیلیات سکوت اختیار کرده است. به طور قطع، این سکوت را نمی توان حمل بر پذیرفتن او در برابر اسرائیلیات کرد، در صورتی که در تفسیر فخر رازی اسرائیلیات به وفور یافت می شود. که فخر رازی برخی از این اسرائیلیات را مقبول می داند. شیخ طوسی و فخر رازی هر دو به نقد روایات اسرائیلی نیز پرداخته اند. در نقادی داستان های اسرائیلی، شیخ طوسی و فخر رازی بیش از همه به عصمت انبیاء و سیاق و ظاهر آیات توجه دارند. هر چند، در کنار این موارد شیخ طوسی توجه به روایات ائمه معصومین را نیز در نقد اسرائیلیات فراموش نمی کند. اهداف قصه نیز از مهم ترین مباحثی است که مفسران در تحلیل قصه به آن توجه داشته اند، و به نقش هدایتی قصه نیز در زندگی بشر توجه نشان داده اند، اهداف قصه با شرایط زمان پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) پیوندی ناگسستنی دارد. بعضاً مفسران از جمله شیخ طوسی به ویژه فخر رازی نیز به این رابطه توجه داشته اند. فضای نزول، سبب نزول می تواند ما را به این اهداف قصه رهنمون سازد. بیان قدرت خداوند، عبرت گیری، تسلی خاطر پیامبر، اثبات حقایق دینی و ... با تأسّی از شرایط نزول می توان جزء مهم ترین اهداف قصه به شمار آورد. بسیاری از این اهداف در داستان حضرت یوسف به عنوان بهترین قصه وجود دارد. واژگان کلیدی: داستان های قرآن، داستان حضرت یوسف، عناصر داستانی، اهداف قصه، روش شیخ طوسی، روش فخر رازی.
سید ضیاءالدین علیانسب محمد علی مهدوی راد
چکیده رساله ی حاضر با عنوان « بررسی تطبیقی علائم حتمی ظهور در روایات فریقین»، نشانه های حتمی ظهور امام زمان(عج) را در روایات فریقین به صورت تطبیقی بررسی نموده و مشترکات و موارد افتراق آن ها را روشن ساخته و به این سوال پاسخ داده که؛ علائم حتمی و مصادیق مشترک و افتراقات روایات نشانه های حتمی ظهور در منابع فریقین چیست؟ در نهایت بدین نتیجه رسیده؛ از میان 1439حدیثِ مباحث مهدویت، 17 حدیث در تقسیم نشانه ها به حتمی و غیر حتمی نقل گردیده و تعداد پنج نشانه( یمانی بر اساس دو حدیث، سفیانی طبق 13حدیث، خسف بیداء در دو حدیث، قتل نفس زکیه در چهار حدیث و ندای آسمانی در پنج حدیث،) با قید حتم تصریح شده است. روایات فریقین در اصل وقوع این پنج نشانه،همسان بوده و موارد فراوانی در جزئیات این پنج نشانه نیز همسان هستند، لکن برخی روایات حاکی از جزئیات وقایع، متفاوت اند مانند نام یا القاب یمانی که در فریقین تعبیر به یمانی و منصور شده، ولی تنها در منابع اهل سنت تعبیر به قحطانی شده است. این نوشتار، علاوه بر تبیین موارد اشتراک و افتراق روایات فریقین، روایات ناسازگار و ناهمگون با مشترکات فریقین را مشخص، و در برخی موارد، مورد نقد قرار داده است مانند روایات ظهور یمانی پس مهدی(عج) که مورد نقد قرار گرفته است.
فاطمه حسن ازناوی محمد علی مهدوی راد
کتابت درباره ی دعا بخش بسیار مهمی از میراث مکتوب تمدن اسلامی بویژه شیعه را تشکیل می دهد. در این میان رضی الدین أبوالقاسم سید علی بن موسی شهره به سید بن طاووس با نگاشتن کتاب های بسیاری درباره ی دعا و گزارش نیایش های معصومان?، جایگاهی بلند دارد؛ و در میان آثار وی إقبال الأعمال از مکانتی رفیع برخوردار است. ابن طاووس این کتاب را رقم زده است تا دعاها و اعمالی را که مومنان باید در گذرگاه زمان به آن ها اشتغال داشته باشند، گزارش کند. مولف نیایش های مرتبط با ماه رمضان را نیاورده است، چون پیشتر در اثری مستقل به آن ها پرداخته بود. دعاها به نقل از معصومان? است، اما گاه نیایش بدون نسبت به معصومان? نیز آمده است. سید بن طاووس دعاها را گاه با سند کامل و دیگرگاه ناقص و مواردی بدون سند گزارش کرده است. اقبال آکنده است از فواید و نکات تاریخی، رجالی، معرفتی و .. . که دستیابی به این آگاهی ها بسیار مهم است. این پژوهش افزون بر گزارش کوتاهی از زندگانی مولف و نگاهی کوتاه به دعا و جایگاه آن در معارف اسلامی، ساختار کتاب را به دقت گزارش کرده است. نسخه های اقبال معرفی گشته و آثار و کتاب هایی که ابن طاووس، ادعیه و آگاهی های جنبی را با استناد به آن ها گزارش کرده و در متنِ کتاب از آن ها یاد شده، شناسایی و فهرست شده است. آگاهی ها و اطلاعات مهم سید بن طاووس که در آغاز و فرجام یاد کرد دعاها آکنده است و ابعاد گوناگون تمدن اسلامی از تاریخ، عقاید، اخلاق، فقه و ... را در می نوردد استخراج، تحلیل و گزارش شده که بسیارسودمند و کارآمد است. سبک شناسی محتوایی دعاهای گزارش شده در إقبال الأعمال و چگونگی اشتمال دعاها به معارف دینی از بخش های بسیار مهم کتاب است که فصل مستقلی را بخود گرفته است و بدین سان مهم ترین مفاهیم و مضامین دعاها شناسایی و عرضه شده است.
مرجان سادات حر محمد علی مهدوی راد
این پژوهش با موضوع تفسیر روایی سوره نحل آیات (1تا 64) بر پایه روایات أهل بیت، در دو دامنه قرآنی و روایی انجام شده است. دامنه قرآنی، مفاد ظاهری با تکیه بر کتب لغت و تفاسیر اجتهادی است و دامنه روایی، مجموعه روایات از تفاسیر مأثور می باشد. با توجّه به اهمیّت نقش روایات در فهم دقیق قرآن، هدف از نگارش این رساله فهم آیات مورد نظر با استفاده از آراء تفسیری اهل بیت و مقایسه مفاد ظاهری آیات با مفاد روایی و سپس فهم پیام های مورد تأکید روایات می باشد. بنابراین آیات در قالب 11 دسته با ذکر عناوین مناسب گردآوری شده و مورد بررسی قرار گرفته است. یادآوری دلائل توحید، اشاره به وحی، عظمت خلقت خدا، مباحثی پیرامون بهانه های مشرکان و پاسخ قرآن به آن ها از مهم ترین مفاد آیات مورد نظر می باشد. با بررسی 96 روایت ذیل آیات مورد نظر و مقایسه با مفاد ظاهری آیات، مشخص شد، مفاد ظاهری با مفاد روایی در بیشتر موارد مطابقت داشته و در بسیاری موارد معصوم زوایای مختلفی از متن آیه را بیان نموده که در آیات به آن اشاره نشده است. به طور کلّی روایات ذیل آیات مورد نظر سبب روشن تر شدن آیات برای فهم بهتر گردیده است. روشن بودن برآیند زندگی در انتهای زندگی، فرجام گردنفرازی و فروتنی، أئمه به عنوان رکن زمین، پایداری برکات و عواقب سنّت های خوب و بد برخی از موضوعات روایات می باشد. گونه های روایات تفسیری بررسی شده ذیل آیات عبارتند از: ایضاح مفهومی، ایضاح لفظی، بیان مصداق، تأویل، تفسیر فقهی، تفسیر عقلی و تفسیر تمثیلی. ایضاح مفهومی و بیان مصداق با آمار 50 و 21 روایت در میان گونه های دیگر بیشتر نمایان است. در این پژوهش 80 آموزه هدایتی از روایات در سه حوزه اعتقادات، اخلاق و احکام برداشت شده که بیشترین آن ها مربوط به اصول اعتقادات و اخلاق است.
فاطمه ژیان کاظم رحمان ستایش
اصول ثانویه رجالی، "خلاصه الاقوال" و "رجال ابن داود"، از اهمیت ویژه ای در میان کتب رجالی متأخر شیعیان برخوردار است. آشنایی با شیوه ی تألیف، معیارها، مبانی و اصطلاحات به کار رفته در اصول ثانویه ، بسیاری از شبهات به وجود آمده ی مرتبط با اضطراب نظرات، عدم دقت و یا بی اعتباری منقولات این کتب را پاسخگوست. وجود پاره ای از اشتباهات در اصول ثانویه از ارزش این کتب نمی کاهد. یکی از معیار های جرح و تعدیل روات در اصول ثانویه، روایات ائمه (ع) در مدح و ذم رواتست. علامه صحت سندی و دلالت محتوای روایات مدح و ذم را مورد توجه قرار داده اما ابن داود تنها به نقل این روایات پرداخته و بسیاری از روایات را هر چند در مدح روات صراحت و حتی اشاره نداشته باشند، دالّ بر مدح روات دانسته است. یکی دیگر از معیارهای جرح و تعدیل روات، بهره گیری از آرای رجالیان متقدم است. علامه آرای متعارض متقدمان را در صورت امکان جمع نموده و یا یکی را بر دیگری ترجیح داده و اگر جمع و ترجیح ممکن نباشد، بر روایات روات توقف نموده و آنان را در میان روات غیر معتمد جای داده است اما ابن داود در چنین مواردی روات را در هر دو جزء رجالش ذکر می نماید. دانش و منزلت راوی نیز از جمله معیارهای جرح و تعدیل در اصول ثانویه ی رجالی است به گونه ای که عالم بودن، داشتن مناصبی از سوی امام و حتی مناصب اجتماعی روات در جرح و تعدیل روات در اصول ثانویه موثر است با این تفاوت که در رجال ابن داود از میان علما تنها عالمان حدیثی ممدوح به شمار رفته اند. مذهب از مهمترین معیارهای جرح و تعدیل روات در اصول ثانویه است و انتساب اعتقاد به اصالت عدالت راویان امامی مذهب هم به صاحبان این اصول قابل دفاع نیست. عملکردهایی همانند نقل روایات صحیح و یا شرب خمر که به طور مستقیم یا غیر مستقیم در میزان دقت نقل روات تأثیر دارند، در جرح و تعدیل روات "خلاصه الاقوال" موثرند اما در رجال ابن داود تمامی عملکرد های روات از معیارهای جرح و تعدیل آنان محسوب می شود.
رضا هوشیار سید علی رضا حسینی
روایات تفسیری ائمّ? اطهار? میراثی عظیم و گنجینه ای پر بها از آن بزرگواران در تفسیر آیات کریم? قرآنی است. کمتر مفسّر شیعه ای را می توان یافت که خود را بی نیاز از این مجموع? ارزشمند بداند. برای کشف نظریّ? تفسیری اهل بیت مراجعه به این روایات اجتناب ناپذیر است. امّا رجوع به این مجموعه، با چالش هایی همراه می باشد که از مهم ترین آنها می توان به وجود راویان ضعیف در اسانید روایات و دیگر، آسیب هایی که در متن این روایات از قبیل وجود احتمالی مفاهیم غالیانه در آن، اشاره کرد. جابربن یزید جعفی یکی از سرآمدان اصحاب امام باقر و امام صادق?، روایات تفسیری فراوانی را از وجود مبارک این دو امام بزرگوار نقل نموده است. گرچه دانشمند رجالی ای همچون نجاشی، شخصیّت روایی او را به چالش می کشاند، امّا سایر دانشیان، رویکرد مثبتی به وی داشته اند. از این رو اثبات وثاقت او کار دشواری نیست. مهم ترین اشکال در پذیرش روایات تفسیری جابر، وجود راویانی است که میراث حدیثی او را گزارش کرده اند. از جمل? این افراد می توان از عَمْرِوبْنِ شمْر، مُفَضَّلِ بْنِ صالِح و مُنَخَّلِ بْنِ جَمیل نام برد. این سه تن از نگاه عمد? عالمان رجالی مورد تضعیف قرار گرفته اند. از این رو ارتباط ما با روایات تفسیری جابر به واسط? وجود این راویان ضعیف که پل ارتباطی ما با روایات او هستند با مشکل رو به رو می شود. صرف نظر از وجود این سه راوی، وجود راویان مجهول و طرق مشتمل بر رفع و ارسال در زنجیر? اسانید روایات وی، پذیرش روایات جابر را با مشکل جدّی مواجه کرده است. در این پژوهش ضمن گزینش روایات تفسیری جابر که از سه راوی پیش گفته نقل شده و گونه شناسی و بیان آموزه های آن، به بررسی شخصیّت روایی جابر و سه راوی عمد? آثارش می پردازیم، تا ببینیم تضعیفات صورت گرفته تا چه میزان با واقعیّت مطابقت دارد. همچنین تک تک رجال اسانید روایات وی مورد تحلیل قرار گرفته و سعی در درمان آسیب های سندی آن کرده ایم. امّا در این میان از قرینه ای بسیار ارزنده، جهت اعتبار بخشی به اسانید و محتوای روایات او استفاده کرده ایم که از آن تعبیر به "مشابه یابی روایات" شده است. بدین وسیله احادیث هم مفهوم و هم مضمون روایت مورد بحث را گردآوری کرده ایم تا بتواند چاره ای بر آسیب های سندی گزارش شده باشد. ما این مجموعه را خالی از آسیب های محتوایی یافتیم.
زهرا السادات جوادی فر عباس پسندیده
تسلیم یکی از مفاهیم اساسی در اسلام است که از نظر قرآن و روایات مفهوم آن, انقیاد محض در پیشگاه خداوند متعال و انقطاع کامل از غیر خدا و چیزی را جز یاد و مهر او در دل قرار ندادن می باشد؛ این پژوهش با هدف مشخص کردن این مسئله که ضرورت تسلیم چیست و شاخصه ها و آثار آن کدام است, انجام شده است. روش پژوهش حاضر یک بررسی توصیفی ـ تحلیلی می باشد. یافته های اصلی این پژوهش در حوز? ضرورت از سه مبنای اصلی که شامل: خداشناسی, انسان شناسی و جهان شناختی است تشکیل شده است و مجموع? آنها نشان دهند? این است که چون انسان موجودی جاهل و نیازمند و در عین حال هدفمند بوده و به دنبال تکامل می باشد و از طرف دیگر در جهانی زندگی می کند که قوانینی ثابت و تخلف ناپذیر داشته و در عین حال خدایی دارد که مالک و مدبّر و هادی و ربّ و عالم و قادر است, پس به مصلحت انسان است که در هم? امور تسلیمِ محض خداوند باشد تا به سعادت دنیا و آخرت برسد, و در غیر این صورت آسیب دیده و به نتیجه نخواهد رسید. یافت? دیگر تسلیم, دربار? شاخصه های آن می باشد که خصیصه ها و نشانه های انسان تسلیم را بیان می کند که مشتمل بر راضی بودن به تقدیر الهی, پذیرفتن حق, صدق و اخلاص, مقدّم داشتن اراد? خدا بر اراد? خود, تنها به خدا اتکا داشتن, رضایت از داوری خدا و رسول اکرم (|) , خود را مالک چیزی ندانستن, تواضع و فروتنی است که هم? آنها در عنوانِ موحد تام بودن, جمع است. و یافت? آخر, دربار? آثار تسلیم در زندگی است که عبارت است از: هدایت, رستگاری و سعادت, سلامت نفس, آسایش و آرامش, خشنودی و سرور, حفاظت و امنیّت و برآورده شدن حوائج؛ و از جمله نتایجی که از این پژوهش بدست می آید این است که با شناساندن ضرورت تسلیم و آثارش به مردم جامعه, می توان میزان انقیاد آنها را در برابر اوامر الهی افزود و با تبیین درست این مبانی و تفهیم آن به مردم, سطح دین داری و شادکامی جامعه را ارتقا داد, همچنین در سیستم های آموزشی یا روانشناسی و جامعه شناسی با کمک شاخصه های تسلیم, می توان نقاط ضعف و قوت مردم را شناسایی نمود, تا به این وسیله جامعه را هر چه بیشتر به سمت سلامت و دین مداری و نشاط سوق دهیم و از کسالت و رخوت عمومی باز داریم.
حسن صادقی محمد علی مهدوی راد
چکیده بحث و سخن از عمل «سهل ممتنع» است. سهل است از آن روی که چنان پنداشته می شود روشن است و بحث و فحص زاید خواهد بود. ممتنع است از آن جهت که منابع دینی ارج و منزلت والایی را بدان داده و با تأمّل های فراوان می توان یافت که گستره اش تمام زوایای حیات انسانی اسلامی را درنوردیده است. دین به روشنی عمل را مهم ترین آموزه تلقی می کند و فردای انسان را در گرو آن رقم می زند اما واقع جامعه اسلامی و دینی چنان نیست؛ زیرا مسلمانان غالباً از یک سو با نگاه دینی و واجب عملی بدان ننگریسته اند و از سوی دیگر دامنه ی آن را محدود دانسته اند و بالاخره سهل-انگاری و آرمان جویی و جایگزین گرایی این آموزه ی والا را در زندگی انسانی اسلامی به شدّت ناکارآمد کرده است. بر این اساس، این پژوهش از یک سو بر آن است که به جایگاه عمل در پیوند با ایمان پاسخ گوید و آن گاه پایگاه آن را در گستره زندگی انسان نشان دهد و سرانجام ویژگی ها و چگونگی آن را برنماید و ناکارآمدی آن دیدگاه و عواملش و مهم ترین آسیب های عمل را تبیین کند. در این پژوهش که با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از قرآن و نظر پیشوایان دینی صورت گرفت، مشخص شد که ایمان حقیقی عبارت است از شناختی با دل، پذیرشی با زبان و کرداری با اندام ها یعنی ایمان هم بُعد معرفتی، قلبی و درونی دارد و هم بُعد عملی و عینی. عمل در پیوند با ایمان در زندگی انسان از اهمیّت والایی برخوردار است و در گستره ی زندگی او که در دنیا، برزخ و قیامت امتداد می-یابد نقش تعیین کننده دارد. ایمان و عمل هر دو اصالت دارند و هر یک مُقوِّم، مُصَحِّح و مُوَکِّد دیگری است. اقسام عمل آثار گوناگونی به دنبال دارد و سرنوشت فردی و اجتماعی انسان و جامعه با آن رقم می خورد و سرانجام جزا عین عمل است که تجسّم می یابد و به انسان ارائه می گردد و بدین سان سعادت و شقاوت اخروی هم براساس آن معیّن می شود. عمل در پیوند با ایمان با ویژگی هایی مانند شایستگی(صالح بودن)، علم، رعایت ظرف وقوع، اتقان، تقوا، دوام، بصیرت و تدبیر مورد توجه اسلام است و چنین عملی در معرض آسیب هایی چون کفر، نفاق، شرک، عُجب، ریا، تنبلی و سستی و کوتاهی، منّت و اذیّت، تزیین و حبط قرار دارد.
سعید اخوندی یزدی محمد علی مهدوی راد
پژوهش حاضر ترجمه و نقد چهار فصل نخست از کتاب «هرمنوتیک قرآنی، طبرسی و مهارت تفسیر قرآن» نوشته ی برویس فاج، اسلام شناس کانادایی است.
محمد ملکی محمد علی مهدوی راد
لغویون به دو دسته تقسیم می شوند و معاجم اولیه و ثانویه را پدید آورده اند غریب نگاران نیز به دو دسته تقسم می شوند غریب نگاران لغوی و غیر لغوی تاریخ لغت نگاری آنچنان شفاف است که به یقین حجیت قول لغوی را به ما ثابت می نماید
رحمت الله عبدالله زاده آرانی محمد علی مهدوی راد
چکیده ندارد.
حبیب الله رسولی کاظم قاضی زاده
میزان موفقیت پیامبران الهی در جذب مردم و پذیرش دعوت ایشان متفاوت است . نوح (ع) پس از نهصد و پنجاه سال تبلیغ فقط موفق می شود هشتاد نفر را جذب نماید ، در حالیکه پیامبر گرامی اسلام پس از مدت زمان کوتاهی شریعتش قسمت اعظم دنیای زمان خود را فرا می گیرد . علت تفاوت موفقیت پیامبران الهی چیست ؟ عوامل مختلفی در آن دخیل می باشد . از جمله شخصیت پیامبران و شخصیت دهی ایشان ، مخاطبین پیامبران ، شرایط اجتماعی اعتقادی عصر هر پیامبر و گستردگی مکانی و زمانی دعوت باعث تفاوت موفقیت پیامبران است . یکی از عوامل دخیل در میزان موفقیت پیامبران الهی ، نحوه گفتگوی ایشان با مردم می باشد . در این رساله به این موضوع پرداخته می شود که شیوه سخن گفتن پیامبران و رفتار و عملکرد ایشان با موفقیتشان در امر دعوت به شدت در ارتباط است . بنحویکه اگر پیامبران با مردم با محبت و مهربانی و از روی رحمت و دلسوزی سخن بگویند ، موفقیت ایشان بیشتر است . بالعکس اگر از تهدید ، نصیحت زیاد و امر ونهی های خشک در قالب نصیحت استفاده کنند و یا با نفرین ، رفتار غضب آلود ، مقابله به مثل ، عدم تکریم مخاطبین ، عدم احترام به اعتقاداتشان و استهزاء ایشان با آنها برخورد کنند ، تأثیر منفی در دعوتشان دارد. در مقابل برخورد محترمانه ، احترام به مخاطبین و اعتقاداتشان ، استفاده از موعظه بجای نصیحت و تعامل همراه با رحمت ، تأثیر مثبت در دعوت دارد . از شیوه گفتاری رسول گرامی اسلام در امر دعوت بایستی الگو برداری کرده و در مراکز تربیتی و آموزشی استفاده به عمل آورد .
مینو صاحب جمعیان محمد علی مهدوی راد
آیا قرآن کریم احکام الهی را به روش خاصی بیان فرموده و اگر چنین است این روش ها کدامند ؟ فرضیه پژوهش آن است که قرآن کریم فقط به تبیین مسائل اکتفا ننموده بلکه به منظور رسیدن به هدف والای خود که همان هدایت بشر است در بیان مطالب ، روش های خاصی به کار برده است. مجموعه حاضراز دو بخش کلیات و روش ها تشکیل گردیده است . بخش اول در سه فصل جهت ورود به مبحث اصلی طراحی شده :فصل اول به سه ویژگی جامعیت ، جاودانگی و جهان شمولی قرآن کریم تحت عنوان قلمرو دین پرداخته است. فصل دوم سه ویژگی دیگر یعنی چند لایه ای ، چند بعدی و چند وجهی بودن قرآن را با عنوان زبان قرآن مطرح نموده . فصل سوم مباحثی درباره احکام درقرآن ، از قبیل انواع ، تعداد و زمان نزول این آیات مورد بررسی قرار گرفته است . بخش دوم به .....