نام پژوهشگر: مهران میراولیایی

بررسی ارتباط پلی مرفیسم l55m در ژن پارااکسوناز 1 (pon1) و سنجش فعالیت آنزیمی با ناباروری در جمعیت زنان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1388
  سعید صداقت   مهران میراولیایی

پارااکسوناز یکی از آنتی اکسیدانت های موجود در سرُم انسان است که از اکسیداسیونِ ldl جلوگیری به عمل می آورد. نقش های فیزیولوژیک این آنزیم هنوز در پرده ای از ابهام قرار گرفته است. مطالعات پروتئومیک شامل تخلیص پروتئین، تعیین ساختار خطی و سه بعدی این آنزیم و همچنین سنجش فعالیت آن در سرُمِ خون موجودات زنده انجام گرفته است. از طریق مطالعات ژنومیک نیز محل های استقرار سه ژن کُدکننده ی این آنزیم روی بازوی بلند کروموزومِ 7 و همچنین پلی مرفیسم های مربوطه شناسایی شده اند. با توجه به نقش احتمالی رادیکال های آزاد و دیگر عوامل اکسیدکننده در بروز انواع بیماری های ناباروری در زنان، در تحقیق حاضر به ارتباط پلی مرفیسمِ l55m که یکی از شاخص ترین انواع پلی مرفیسم در ژنِ pon1 می باشد، با بروز ناباروری در زنان پرداخته شده است. در این مطالعه به موازات مطالعات ژنتیکی جهت اطمینان از فعالیت آنزیم و ارتباط ناباروری با آن، مطالعات بیوشیمیایی و سنجش فعالیت آنزیم پارااکسوناز نیز انجام گرفته است. در تحقیق حاضر 120 نمونه ی خون و سرُم از مراجعین به مرکز باروری و ناباروری اصفهان که شامل 70 نمونه از زنان بارور و 50 نمونه از زنان نابارور می شد، اخذ گردید. نمونه های نابارور فقط از افراد مبتلا به دو بیماری اندومتریوز و تخمدان چند-کیستی انتخاب شدند. به منظور بررسی پلی مرفیسمِ l55m، یک جفت پرایمر با طول های 28 و 25 جفت باز که دارای tmِ یکسانی بودند توسط نرم افزار oligo ویرایش 6 طراحی گردید. شرایط pcr بهینه سازی و سپس محصولات pcr تحت آنزیم محدودالاثر hin1ii هضم گردید و در نهایت باندهای نمونه های مختلف بر روی ژل الکتروفورز با یکدیگر و همچنین با محصولات pcr قبل از هضم آنزیمی مقایسه شدند. ضمناً با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر مجهز به لامپ uv فعالیت پارااکسونازی و آریل استرازی سرُم اندازه گیری و سپس طبق روش aviram فعالیت آنزیم پارااکسوناز سرُمی از نسبت فعالیت پارااکسونازی به آریل استرازی محاسبه گردید. آنالیز های آماری با کمک نرم افزار spss ویرایش 14 انجام پذیرفت. بر اساس آزمون lsd، آللِ mm می تواند در ابتلای فرد به ناباروری و آللِ lm در جلوگیری از ابتلای فرد به ناباروری نقش داشته باشد (05/0p<) ولی در صورتی که دو بیماری اندومتریوز و تخمدان چند-کیستی به طور مجزا با پلی مرفیسمِ l55m بررسی شوند، پلی مرفیسم مزبور هیچ ارتباطی با بروز بیماری نشان نداد. از لحاظ بیوشیمیایی طبق آزمون lsd، میزان فعالیت آنزیم پارااکسوناز بین افراد اندومتریوز و افراد بارور اختلاف معناداری دارد (005/0p<) ولی این اختلاف بین افراد بارور و افراد مبتلا به سندرم تخمدان-چندکیستی، یا بین افراد اندومتریوز و افراد مبتلا به سندرم تخمدان چند-کیستی معنادار نمی باشد. در جمعیت عادی طبق محاسبات میزان فعالیت آنزیم پارااکسوناز در آللِ ll با اختلاف معناداری از سایر آلل های مربوط به این پلی مرفیسم بیشتر می باشد (;ci=95% 005/0p<).

جداسازی و شناسایی مخمرهای تولید کننده لیپاز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1389
  لادن مفاخر   حمید زرکش اصفهانی

آنزیم لیپاز از خانواده آسیل هیدرولازها است. این آنزیم قادر به شکستن و تجزیه تری گلیسیریدها و تبدیل آنها به اسید چرب و گلیسرول می باشد. همین امر باعث شده که این آنزیم در صنایع مختلفی مانند مواد غذایی، آرایشی و بهداشتی، تجزیه زیستی، پزشکی، صنایع شیمیایی و صنایع شوینده ها و ... کاربرد داشته باشد. آنزیم لیپاز را می توان از منابع گیاهی، جانوری و میکروارگانیسم ها تهیه کرد. با توجه به کاربرد وسیع این آنزیم, استفاده از منابع گیاهی و حیوانی مقرون به صرفه نبوده و از این رو استفاده از میکروارگانیسم ها در صدر قرار می گیرد. تولید آنزیم لیپاز در میکروارگانیسم ها از گستردگی خوبی برخوردار بوده و سه دسته مهم شامل باکتری ها، قارچ ها و مخمرها قادر به تولید آن هستند. از میان میکروارگانیسم ها نیز مخمرها به عنوان منبعی برای تولید لیپاز از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند چرا که مخمرها اغلب بیماری زا نبوده و استفاده از آنها در صنایع مختلف مانند مواد غذایی و دارویی برای انسان مشکلی به همراه نخواهد داشت. مطالعه بر روی مخمرهای تولید کننده لیپاز بسیار پراکنده است. از جمله مهمترین مخمرهای تولیدکننده لیپاز می توان lipolytica yarrowia? و candida rugosa را نام برد. هم اکنون لیپازcandida rugosa در صنعت تولید شده و به صورت تجاری موجود است. با توجه به مطالب گفته شده و اهمیت تولید لیپاز از مخمرها و اینکه تاکنون در ایران بررسی بر روی اکولوژی و پراکندگی مخمرهای تولید کننده لیپاز صورت نگرفته و در سطح جهان نیز اطلاعات اندک و پراکنده ای بر روی تولید لیپاز از مخمرها وجود دارد و بیشتر اطلاعات بر روی باکتری ها معطوف شده است, در این تحقیق به بررسی و جداسازی مخمرهای تولید کننده لیپاز از مناطق گوناگونی همچون تصفیه خانه پساب, کشتارگاه ها و کارخانه روغن و سایر مناطق پرداخته شده است. پس از غربالگری, بهترین مخمرهای تولید کننده لیپاز را از نظر تاثیر ترکیبات مختلف محیط کشت لیپاز که بر روی میزان تولید لیپاز موثرند مانند نوع منبع نیتروژنی و کربنی و غلظت آنها, عناصر کم مقدار, نمک های کلرید کلسیم و سولفات منیزیم و همچنین تولید پروتئاز به منظور بهینه سازی تولید لیپاز آنها مورد سنجش قرار گرفت . از میان مخمرهای لیپولیتیک جداسازی شده بهترین مخمر لیپولیتیک که قادر به تولید لیپاز نسبتا خوبی به میزان u/ml3/13 در مقایسه با سویه استاندارد dsm3286 yarrowia lipolytica که u/ml4/19 می باشد, جداسازی گردید که پس از مراحل بهینه سازی این سویه در محیط حاوی g/l5 آرد سویا به عنوان منبع نیتروژنی و g/l15 روغن زیتون قادر به تولید u/ml3/21 لیپاز در مقایسه با محیط کشت پایه تولید لیپاز که u/ml3/13 می باشد, گردید و میزان تولید لیپاز آن افزایش یافت. هم چنین اضافه کردن عناصر کم مقدار, نمکهای کلرید کلسیم, سولفات منیزیم و هم چنین مهارکننده پروتئاز (edta) به منظور مهار تولید آنزیم پروتئاز و افزایش تولید آنزیم لیپاز تاثیر منفی بر روی تولید لیپاز در این سویه را داشتند. پس از بهینه سازی تولید لیپاز این سویه مخمری جداسازی شده, با استفاده از دو روش بیوشیمیایی و مولکولی سویه مخمری مورد شناسایی قرار گرفت. پس از شناسایی با هر دو روش مشخص شد که این سویه candida galli است که برای اولین بار در ایران جداسازی گردیده است.

تغییر بیان ژن گیرنده نوروتروفینی p75 در رتهای نخاعی شده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  فاطمه منتظری هدش   مهران میراولیایی

ضایعات نخاعی در واقع ترومایی با میزان بروز بالا در دستگاه عصبی مرکزی به حساب میآی د که تا بحال ه یچ رویکرد درمانی مناسبی برای آن یافت نشده است. این ضایعات هزینههای درمانی? اجتماعی? روانی متعدد ی را به فرد و جامعه تحمیل میکند. فقدان عملکرد متعاقب ضایعات نخاعی اغلب دائمی بوده و منجر به محدودیتهای جدی در کیفی ت زندگ ی بیماران میشود. آپوپتوز از علل مهم مرگهای سلولی ثانویه در این ضایعات میباشد و از جمله مهمترین مسیرهای در دست م یباشد . از آنجا که محدود p مطالعه در این خصوص فعال شدن سیگنالهای آپوپتوزی با واسطه گیرنده نوروتروفینی 75 ساختن مکانیسمهایی که منجر به آسیبهای ثانویه میشوند روند بهبود را در این افراد تسریع میکند و با توجه به نقش در برخی از این مکانیسمها، بررسی تغییرات بیان ژنی این گیرنده بدنبال ضایعات نخاعی میتواند نقش آنرا در p گیرنده 75 75، از گیرندههای مرگ متعلق به kd یک گلیگوپروتئین ،p این مکانیسمها روشن نماید. گیرنده نوروتروفینی مشترک 75 ابرخانواده گیرندههای فاکتورهای نکروز دهنده توموری میباشد. بیان ژنی این گیرنده در مراحل اولیه جنین زایی در هر سه لایه زایا مشاهده شده است و با پیشرفت تکامل بیان آن به جمعیت های سلولی خاصی بویژه در دستگاه اعصاب مرکزی و محیطی محدود میگردد. همچنین بیان آن به دنبال بسیاری از بیماریها و ضایعات نیز افزایش مییابد. نقش این گیرنده و مسیرهایی که متعاقب آن فعال میشوند، در انواع مختلف سلولی هنوز بصورت معمایی باقی مانده است. چراکه سیگنال دهی پروتئینها همراه می شود . – g با واسطه این گیرنده از مسیرهای متداول صورت نمیگیرد؛ نه فعالیت کینازی دارد و نه با مطالعات اخیر نشان دهنده وابستگی نقش دوگانه این گیرنده در اعمال اثرات پیش ? آپوپتوزی و پیش ? بقایی به عوامل متعددی می باشد. بسیاری از ملکولهای پذیرنده، گیرندههای همراه و مسیرهای سیگنالی آپوپتوزی و بقایی متعاقب این گیرنده شناخته شده است. همچنین تغییرات بیان ژنی آن در شرایط مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است . در این پژوهش ی ژنهای mrna برای تعیین نقش این گیرنده پس از ضایعات نخاعی به بررسی الگوی بیان زمانی ? مکانی و کاسپاز? ? و با استفاده از مدل حیوانی رت پرداخته شد که تغییرات بیان ژنهای مذکور با استفاده trk a ، p75ntr اندازه گیری شدند . سپس داده های بدست آمده با بوسیله نرم افزار real time pcr از تکنیک دقیق و کمی وجود اختلاف در anova مورد تحلیل آماری قرار گرفتند . با استفاده از آزمون یکطرفه graphpad prism منبع تفاوت ها را در نقاط مختلف زمانی مورد بررسی در tukey میانگین ها را بررسی کرده و سپس با استفاده از پس آزمون ، p<0.01 ،p< و در سطوح معنی داری 0.001 means ±s.e.m این پژوهش جستجو می کنیم. همه دادهها بصورت گزارش شدهاند.

ایجاد موتاسیون های نقطه ای در rice-nsltp2 با هدف افزایش خاصیت فلورسانس آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1391
  اعظم احمدی   کامران قایدی

پروتئین های غیراختصاصی انتقال دهنده ی لیپید (nonspecific lipid transfer proteins) پروتئین های گیاهی هستند که بر اساس وزن مولکولی به دو گروه nsltp1 و nsltp2 تقسیم بندی می شوند. این پروتئین ها دربرابر عوامل فیزیکوشیمیایی مانند عوامل اکسید کننده و قابلیت اتصال به دارو و حمل آن را دارند. مولکول nsltp2 گیاه برنج ، پروتئینی است که به دلیل توانایی ذاتی عبور از غشا و اتصال به ترکیبات استروئیدی (از جمله برخی ترکیبات داروئی) پتانسیل استفاده در سیستم تحویل داروئی را داراست. به منظور افزایش توانمندی های این پروتئین در چنین سیستمی لازم است که در ساختار آن تغییراتی صورت پذیرد. این تغییرات را می توان با استفاده از ایجاد جهش های مطلوب در ژن کدکننده ی این پروتئین اعمال کرد. در این تحقیق با هدف افزایش خاصیت فلورسانس، در ژن rice nsltp2 جهش های هدایت یافته مکانی ایجاد گردید. پس از طراحی پرایمرهای مناسب با استفاده از روش soe-pcr (single overlap extension-polymerase chain reaction) اسید آمینه تیروزین 45 به تریپتوفان تبدیل شد. توالی جهش یافته با استفاده از پرایمرهای کلونینگ تکثیر شد و آمپلیکون حاصل درون ناقل pet32a الحاق و به داخل سویه بیانی مناسب (bl21(de3)plyss)، منتقل شد. غربالگری اولیه با انجام pcr و در نهایت با استفاده از واکنش تعیین توالی انجام گرفت. پروتئین جهش یافته فیوژن باhis-tag ، تخلیص و وجود این پروتئین با استفاده از وسترن بلات تایید گردید. به نظر می رسد در مطالعات بعدی از این پروتئین بتوان به عنوان یک انتقال دهنده داروئی به خصوص داروهای درمان سرطان استفاده نمود.

بررسی مقایسه ای بیان وفعال شدن mapk ها در طی روند افزایش بیان ژن pep در روند تمایز عصبی سلول های بنیادی موشی با تیمار ra
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم پایه 1391
  سمانه سادات حسینی فرح آبادی   محمد حسین نصر اصفهانی

cdna ی ژن پروتئین پراکسی زومی (pep) یاfndc5،کدکننده ی پروتئینی 209 اسید آمینه ای است که کلونینگ گونه ی موشی آن در سال 2002 میلادی صورت گرفته است. نشان داده شده که بیان pep / fndc5 ، در روند تمایز سلول های بنیادی موشی به ویژه در سلول های پیش ساز عصب، افزایش می یابد. همچنین کاهش بیان pep/fndc5 میزان عصب زایی را در سلول های بنیادی موشی در حدود60% کاهش می دهد. این داده ها در مجموع پیشنهاد می دهند که ممکن است pep/fndc5 در تمایز عصبی نقش ایفا کند. علاوه براین نشان داده شده که کینازهای فعال شونده توسط میتوژن ها ( mapks ) ، که بزرگراه پیام رسانی در مسیرهای پیام رسانی گوناگون هستند، بسته به نوع سلول، نوع القاگر و روش کار، نقش مهمی را در تمایز عصبی ایفا می کنند. نقش pep/fndc5 در عصب زایی ناشناخته است. یکی از روش های مفید در شناسایی نقش یک ژن یا یک پروتئین، یافتن رابطه ی آن با مسیرهای پیام رسانی شناخته شده در فرآیندهای سلولی است. هدف از این پژوهش بررسی این مسئله است که آیا میان فعال شدن mapkها و بیان pep/fndc5 هماهنگی وجود دارد؟ در صورت وجود هماهنگی، می-توان برای درمان بیماری هاینورودژنریتیو ، کاربردهای پزشکی گوناگونی را پیشنهاد داد. در این پژوهش یک روند گام به گام برای بررسی بیان pep/fndc5 با استفاده از real time pcr و فعال شدن mapkها با استفاده از western blot، در روند تمایز عصبی سلول های بنیادی موشی انجام شد که نشان دهنده ی وجود هماهنگی میان بیان pep/fndc5 و روند فعال شدن erk1/2 ، می باشد.

اثر پیشگیری و درمانی عصاره بادرنجبویه بر دیابت در رت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1392
  صدیقه خودسوز   جمال مشتاقیان

دیابت یا بیماری قند یک اختلال متابولیسم در دستگاه درونریز است که باعث می شود اشکالی در ترشح هورمون انسولین یا در عملکرد آن و یا هر دو پیش آید که منجر به افزایش قندخون در بیماران می شود. بیماران دیابتی از علائم شاخص دیابت مانند پُرنوشی و پُرادراری رنج می برند. علیرغم وجود داروهای ضد دیابتی شناخته شده در صنعت داروسازی، دیابت و عوارض پیچیده مرتبط با آن، همچنان یک مشکل عمده پزشکی است. درمان پایه برای این بیماری تجویز انسولین به مقدار لازم و بعضی داروهای شیمیائی پائین آورنده میزان قند خون است. به دلیل اثرات جنبی داروهای شیمیائی استفاده از داروهای گیاهی ارجح هستند. بنابراین تحقیق در زمینه گیاهان دارویی به عنوان منابع ارزشمند طبیعی آنتی اکسیدان ها، بعضی راهکارهای مناسب را جهت کاهش مشکلات بیماران دیابتی ارائه می دهند. با غربالگری شیمیائی گیاهی مشخص شده است گیاه دارویی مفید بادرنجبویه از خانواده لامیناسه محتوی فلاونوئیدها، تِرپِن ها و اسیدهای تری تِرپِن و روغن مفید است. به دلیل وجود این ترکیبات در عصاره بادرنجبویه استفاده از آن برای کنترل بیماری دیابت روش مناسبی گزارش شده است. این تحقیق به گونه ای طراحی شد که اثرهای پیشگیری و درمانی عصاره هیدروالکلی گیاه بادرنجبویه را در رَت های دیابتی مورد بررسی قرار گیرد. تعداد 40 موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار با وزن 20±200 بطور نیمه تصادفی به 8 گروه پنج تایی توزیع شدند. گروه 1(شاهد)، گروه2(دیابتی)، گروه3(دیابتی+ عصاره با دوزmg/kg wb20)، گروه4(دیابتی+ عصاره با دوزmg/kg wb100)، گروه5(دیابتی+ عصاره با دوزmg/kg wb500)، گروه6(عصاره با دوزmg/kg wb20+ تریق آلوکسان)، گروه7(عصاره با دوزmg/kg wb100+ تزریق آلوکسان) و گروه8(عصاره با دوزmg/kg wb500+ تزریق آلوکسان). دیابت در حیوانات با یک مرتبه تزریق درون صفاقی آلوکسان با دوز 120 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن رت، ایجاد شد. در بخش درمانی بررسی، رت های دیابتی با سه دوز 20، 100 و 500 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن رت، از طریق گاواژ به مدت 28روز عصاره دریافت نمودند. در بخش پیشگیری بررسی، ابتدا رتها به مدت 15 روز با سه دوز 20، 100 و 500 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن رت از طریق گاواژ عصاره دریافت نموده و سپس با یک دوز 120 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن با تزریق داخل صفاقی آلوکسان دریافت نمودند. برای تعیین غلظت گلوکز سرم خون، کلسترول، تری گلیسرید، ldl و hdl از همه رتها خونگیری از قلب انجام شد. با استفاده از آنالیز آماری داده های حاصل از فاکتورهای خونی با هم مقایسه شدند. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که عصاره هیدروالکلی بادرنجبویه در کاهش میزان قندخون رت های دیابتی اثر معنی دار داشته است. همچنین نتایج نشان داد که کاهش معنی دارp<0.05، در میزان تری گلیسرید، کلسترول تام و ldl رت های دیابتی داشته است در حالی که افزایش های معنی دار در میزان hdl مشاهده شده است. نتایج این بررسی نشان داد که عصاره بادرنجبویه می تواند بصورت موثر در پیشگیری، کنترل و کاهش عوارض پیچیده دیابت استفاده شود.

بررسی غلظت هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای (pahs) در رسوبات و بافت صدف saccostrea cucullata در سواحل استان بوشهر و همبستگی آن با شاخص های استرس اکسیداتیو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی 1392
  نریمان اسدی   مهران میراولیایی

هدف از انجام این تحقیق پایش غلظت هیدروکربن های آروماتیک حلقوی در رسوبات و بافت دوکفه ای saccostrea cucullata در سواحل استان بوشهر و مطالعه همبستگی شاخص های استرس اکسیداتیو با ترکیبات pahs در صدف مذکور در دو فصل تابستان و زمستان بود. آنزیم های کاتالاز، گلوتاتیون – s- ترانسفراز و شاخص پراکسیداسیون لیپیدی به منظور مطالعه اثرات آسیب های اکسیداتیو انتخاب شدند. مجموع غلظت 13 ترکیب pahs در رسوبات ایستگاه های مورد مطالعه در دامنه 4432-1187 نانوگرم بر گرم وزن خشک و در بافت دوکفه ای s.cucullata در دامنه 11123-7653 نانوگرم بر گرم وزن خشک اندازه گیری شد. براساس استاندارد های جهانی، آلودگی رسوبات این ایستگاه ها در استان بوشهر در دامنه زیاد و در بافت صدف در دامنه زیاد تا بسیار زیاد قرار داشت. بررسی فعالیت آنزیم کاتالاز نشان داد که این آنزیم همبستگی بالایی با محتوای pahs در بافت صدف دارد و احتمالاٌ می توان از ان به عنوان بیومارکر pahs در فرایندهای ارزیابی زیست محیطی استفاده کرد. نتایج این مطالعه همچنین نشان داد که شاخص پراکسیداسیون لیپیدی و سطح فعالیت آنزیم گلوتاتیون – s – ترانفسراز تحت تاثیر عوامل فصلی قرار داشته و به ترتیب همبستگی غیرمعنی دار و پایینی با pahs در بافت صدف دارند. از همین رو به نظر می رسد این دو فاکتور بیوشیمیایی، بیومارکرهای مناسبی برای ترکیبات pah در ارزیابی های زیست محیطی محسوب نمی شوند.

مقایسه خاصیت آنتی اکسیدانی، آنتی گلایکیشن، آنتی میکروبی و سیتوتوکسیسیتی سه ترکیب سنتزی با یک عصاره گیاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1392
  اکرم امین جعفری   مهران میراولیایی

مقایسه خاصیت آنتی اکسیدانی، آنتی گلایکیشن، آنتی میکروبی و سیتوتوکسیسیتی سه ترکیب سنتزی با یک عصاره گیاهی نقش مهم آنتی اکسیدان ها علیه اختلالات و بیماری های متعددی که در اثر افزایش رادیکال های آزاد و استرس اکسیداتیو ظهور می کنند، توجه زیادی به خود جلب نموده است. همچنین تولید محصولات نهایی قنددار شده (ages) که در هایپرگلایسمی ناشی از دیابت تولید می شوند و موجب آسیب بافتی می شود، مرتبط با استرس اکسیداتیواست. بنابراین ترکیباتی با خواص آنتی اکسیدانی و آنتی گلایکیشن قادر به کاهش استرس اکسیداتیو وکاهش شکل گیری ages هستند. کومارین ها مولکول های هتروسیکلیک می باشند که با اثرات مفیدی بر سلامت انسان، همچون کاهش خطر ابتلا به سرطان، دیابت، بیماری های قلبی عروقی و مغزی، همراه هستند. در پژوهش حاضر، خواص آنتی اکسیدانی، آنتی گلایکیشن، ضد میکروبی و سمیت سه ترکیب سنتزی از مشتفات 4-آمینو کومارین با عصاره گیاه پروفسکیا مقایسه شد. نتایج نشان داد گیاه پروفسکیا بالاترین میزان قابلیت آنتی اکسیدانی را داشت و هر سه ترکیب و عصاره قادر به مهار قنددار شدن آلبومین سرم انسانی در شرایط دیابتی بودند. به علاوه خاصیت ضد میکروبی آنها بر چندین گونه باکتری مشاهده شد. همچنین توسط آزمون mts اثبات شد ترکیبات و عصاره سمیتی بر سلول های تک هسته ای خون، hek و cho نداشتند. در صورت داشتن آثار مثبت، در مراحل بعدی مواد تاثیر گذار آنها شناسایی شده و در تولید دارو جهت درمان برخی بیماری ها به کار گرفته شوند.

بررسی میزان آنژیوتانسینوژن احیا در بیماران پره اکلمپتیک و ارزیابی ارزش تشخیصی آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم پایه 1392
  طیبه امیریان   سهیلا رهگذر

چکیده پره¬اکلامپسی یک اختلال سیستمیک دوران بارداری است که توسط ظهور جدید فشارخون بالا (معمولا بالای mm/hg90/140) و پروتئینوری، پس از هفته بیستم باداری تشخیص داده می¬شود. این بیماری 5-7% بارداری¬ها را در سطح جهان درگیر می¬کند و می¬تواند باعث عوارض مختلف مادری و جنینی ¬گردد. در موارد شدید این بیماری، حتی ممکن است ادامه زندگی مادر و فرزند، به خطر بیفتد. علی¬رغم مطالعات بسیاری که در مورد این بیماری صورت گرفته، علت دقیق بروز و تشخیص آن پیش از ظهور علائم بالینی امکانپذیر نیست. اما بر اساس همین مطالعات، مشخص شده که جفت نقش مرکزی را در آسیب¬زایی این بیماری به وسیله ایجاد یک شرایط استرس اکسیداتیو ایفا می¬کند. استرس اکسیداتیو ساختاهای ملکولی متنوعی را تحت تاثیر قرار می¬دهد. مکانیسم عمده¬ای که به وسیله استرس اکسیداتیو، باعث تغییر عملکرد ماکروملکول¬ها می-شود، تغییرات پس از ترجمه¬ای اکسیداتیو پروتئین¬ها است. تغییرات پس از ترجمه¬ای اکسیداتیو پروتئین¬ها در بسیاری از بیماری¬های حاد نقش دارد. در مورد بیماری پره¬اکلامپسی، اجزای سیستم رنین-آنژیوتانسینوژن اهداف اصلی این تغییرات هستند. زیرا این سیستم نقش اساسی را در هومئوستازی آب و حفظ حجم رگی ایفا می¬کند. در این سیستم، رنین انتهای آمینوی یک پروتئین بزرگتر به نام آنژیوتانسینوژن را برای تولید آنژیوتانسینi برش می¬دهد که این پپتید، خود توسط آنزیم مبدل آنژیوتانسین به آنژیوتانسین ii تبدیل می-گردد. آنژیوتانسینii یک هورمون پپتید است که انقباض رگی و بازجذب آب را موجب می¬شود. آنژیوتانسینوژن دارای دو فرم اکسید و احیا است که در فرم اکسید آن یک پل دی¬سولفیدی بین سیستئین¬های 18 و 138 تشکیل می¬گردد. نسبت فرم احیا به اکسید آنژیوتانسینوژن در پلاسما حدود 40 به 60 است. این پل دی¬سولفیدی با تسهیل تغییرات کونفورماسیونی در آنژیوتانسینوژن، هنگام میانکنش آن با رنین، تمایل اتصال به رنین را 4 برابر افزایش می¬دهد. طبق این نتایج، این فرضیه پیشنهاد شد که یک انتقال اکسیداتیو در پروتئین آنژیوتانسینوژن از فرم احیا به فرم اکسید بیشتر فعال، تحت شرایط استرس اکسیداتیو القا شده در بیماری پره¬اکلامپسی، رخ می¬دهد. در این پژوهش به منظور سنجش میزان آنژیوتانسینوژن احیا، از یک تکنیک الایزای نوین با اختصاصیت و حساسیت بالا استفاده شد که این روش بر اساس نشان¬دار کردن گروه¬های تیول آزاد درون پروتئین¬ها به وسیله عامل بیوتینه کننده اختصاصی گروه تیول آزد به نام mpb ، به دام انداختن پروتئین¬های نشان¬دار شده با بیوتین بر روی پلیت پوشیده شده با استرپت¬آویدین و در نهایت شناسایی وجود آنژیوتانسینوژن نشان¬دار شده با بیوتین به وسیله یک آنتی¬بادی اختصاصی ضد آنژیوتانسینوژن استوار است. نتایج نشان داد که سطوح آنژیوتانسینوژن احیا ( به صورت درصدی از od مشاهده شده در نمونه استاندارد داخلی) گروه پره¬اکلمپتیک به صورت معنی¬داریp=0.0004) ) دارای سطح پائیین¬تری از آنژیوتانسینو‍ژن احیا ( 71.9 ± 30.9) نسبت به گروه کنترل ( 90.1 ± 29.5 ) می¬باشد. این نتیجه تبدیل آنژیوتانسینوژن به فرم اکسید بیشتر فعال را در شرایط بیماری پره¬اکلامپسی تایید می¬کند. علاوه بر این در این مطالعه ارتباط و هم¬بستگی میزان آنژیوتانسینوژن احیا با برخی از فاکتورها مورد بررسی قرار گرفت. این فاکتورها شامل میزان بیلی روبین(bl)، کراتینین (cr)، لاکتات دهیدروژناز(ldh)، هموگلوبین(hb)، هماتوکریت(hct)، پلاکت(plt)، گلوتامیک پیروویک ترنسیمناز سرمی(sgpt)، گلوتامیک اگزالواستیک ترنسمیناز سرمی(sgot) و نیتروژن اوره خون(bun) بودند که هیچ¬کدام همبستگی معنی¬داری را با میزان آنژیوتانسینوژن احیا نشان ندادند . کلمات کلیدی: پره¬کلامپسی، استرس اکسیداتیو، آنژیوتانسینوژن، تغییر پس از ترجمهای اکسیداتیو پروتئین¬ها

کلون سازی نمونه ی جهش یافته ی rice nsltp2 با هدف کاهش خاصیت آنتی ژنی و افزایش کارآمدی زیستی آن
thesis موسسه آموزش عالی غیر دولتی و غیر انتفاعی نور دانش - دانشکده علوم پایه 0
  راحله میرزابیگی   مهران میراولیایی

nsltp های گیاهی پروتئین های کوچک،محلول و متصل شونده به لیپید هستند که در بسیاری از اعمال فیزیولوژیکی گیاه مثل انتقال فسفولیپید ها ، دفاع در برابر عوامل باکتریایی و قارچی و... شرکت می کنند.این پروتئین ها به دو خانواده ی ltp1(9kda) وltp2(7kda) تقسیم میشوند که هر دو خانواده دارای چهار باند دی سولفیدی است که حفره ی هیدروفوب متصل شونده به لیپید را ایجاد میکنند.در مقایسه با ltp1، مطالعات ساختاری کمتری روی ltp2 انجام گرفته است.حفره ی هیدروفوب ltp2 نسبت به ltp1 کوچکتر بوده اما انعطاف بیشتری دارد که سبب می شود ltp2 توانایی حمل گروه گسترده ای از لیپید ها از جمله ملکول های سخت استرول را داشته باشد.به دلیل عملکرد های گسترده ی nsltp2،استفاده از آن ها در سیستم تحویل دارو توجه زیادی را به خود جلب کرده است ، از طرفی ثبات قابل توجه این پروتئین ها در مقابل پروتئولیز ودناتوراسیون حرارتی سبب ابجاد واکنش های آلرژیک می گردد.هدف از این مطالعه ایجاد جهش های f39a وl28a در جهت کاهش خاصیت آنتی ژنی و بهبود تمایل اتصالی nsltp2 برنج ایرانی می باشد.توالی ژن جهش یافته ی nsltp2 برنج ایرانی پس ار سنتز در وکتور pet26b کلون گردید. همچنین مطالعات بیوانفورماتیکی در جهت بررس ساختار پروتئین ، نواحی هیدروفوب و ویژگی های آنتی ژنی پروتئین انجام شد.نتایج بررسی ها ی انجام شده در این پژوهش نشان داد که اعمال تغییرات ذکر شده در توالی nsltp2 برنج ایرانی سبب کاهش خاصیت آنتی ژنی و همچنین افزایش کارایی آن در سیستم تحویل دارو می گردد.

ساخت وکتورهای بیانی حامل ژن پراکسیزومال پروتئین موش (pep) با بر چسب های gst و flag
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1387
  ملیحه نظری جهانتیغ   مهران میراولیایی

چکیده ندارد.

برهمکنش سورفکتانت های کاتیونی با بتاکازئین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1387
  فهیمه مهرانفر   عبدالخالق بردبار

چکیده ندارد.